اگه 12 بهمن بودی چیکار می کردی؟

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اگه 12 بهمن بودی چیکار می کردی؟

سلام
آغاز دهه فجر و حلول 31 امین بهار انقلاب را خدمت تمام اعضای سایت تبریک می گویم.
یه سوال اگه 12 بهمن بودی چیکار می کردی؟ یا در سال 57 بودی چیکار می کردی؟ و یه سوال مهم برای حفظ آرمان امام راحل و شهداء چه کار باید بکنیم؟

[="darkgreen"]سلام برشما
موضوع قشنگیه.
بنده هم این مناسبتو تبریک می گم.
اگه 12 بهمن بودم با مردم در مراسم استقبال امام همراه می شدم
اگه سال 57 بودم قطعا یکی ازشهداء بودم ( آی خدا یعنی میشه....)
برا حفظ آرمانهای امام و شهدا بایست رهبری رو در همه عرصه ها یاری کنیم.[/]

با سلام و عرض تبریک
خوشبختانه من یکی از اشخاصی هستم که توفیق حضور در آن زمان را پیدا کردم در آن زمان مرتب در راهپیمائیها شرکت می کردم چون تمام پیام های امام را در مدرسه می خواندیم واقعا تاسف می خورم برای جوانانی که آن زمان را درک نکردند و امروزه دنبال ادعاهای پوشالی هستند ا، نقلاب اسلامی آسان به دست نیامد چه عزیزانی که زجرها کشیدند و زندان رفتند ، چه محرومیتهایی کشیدیم تا انقلاب پیروز شد مطمئنا باز هم اگر لازم باشد همان کارهای قبل از پیروزی انقلاب را انجام خواهیم داد.

این تاپیک درست یک ساله که زده شده
نیاز به حرف دل از شما خوبان داره:Gol:

narenj;9661 نوشت:
برای حفظ آرمان امام راحل و شهداء

شرمنده همشون هستیم :Ghamgin:

یادمه روز 12 بهمن سال 57 تلویزیون نداشتیم آخه به خاطر برنامه های مبتذل آن زمان تلویزیونمون رو جمع کرده بودیم گفته بودند شب مراسم استقبال از امام رو میذارند ما هم رفتیم منزل دائی کوچکم تا بتونیم مراسم رو ببینیم اما اوایل فیلم یه مرتبه برقها رو قطع کردند آن شب خیلی ناراحت شدیم اما باز مراسم رو روزهای دیگه پخش کردند و ما تونستیم از تلویزیون خودمان آن را ببینیم :Moshtagh: یادش بخیر چه روزهایی بود

سلام

یادش بخیر اون روز ها دانشگاه ها تعطیل بود من هم .............. :nevisandeh:

[="DarkOrchid"]سلام به همه دوستان :Gol:[/]

[="Indigo"]کاش منم اون زمان بودم :Ghamgin: خیلی دوست داشتم سال 57 بودم و سهمی تو پیروزی انقلاب داشتم ولی خب توفیق نداشتم.[/]

[="Indigo"]خودم فکر میکنم که اگه اون موقع بودم تو همه راهپیمایی ها و مبارزات شرکت میکردم ولی فقط خدا میدونه که آیا در میدان عمل از ترس شکنجه های سختی که وجود داشت میترسیدم و جا میزدم یا نه با شجاعت تو صحنه بودم .[/] [="DarkOrchid"] الله اعلم [/]

[="Purple"]من همیشه آرزو داشتم شهید بشم وقتی عکس شهدارو میبینم غبطه میخورم ولی شهادت توفیق میخواد هر کسی لیاقتشو نداره .[/]

التماس دعا :Gol:

نازنين مريم;82262 نوشت:
من همیشه آرزو داشتم شهید بشم

عزیز دلم غصه نخور دشمن همه جا هست :Gol:

یادمه اوایل انقلاب که هنوز مدرسه ها تعطیل نشده بود یه دفعه از مدرسه پسرا که نزدیک مدرسه ما بود تعدادی از اونا ریختند توی مدرسه ما یکیشون اومد توی کلاس ما پشت نیمکتها قایمش کردیم بعد مدیرمون اومد گفت اون کجاست ؟ گفتیم کسی اینجا نیومد آخه از ساواکی ها می ترسیدیم نمی دونستیم مدیرمون چه جور آدمیه :Gig:
بعد از اینکه کلی باما حرف زد خوده پسره اومد بیرون گفت من اینجام و با مدیرمون رفت ظهر که شد چون عده ی زیادی از سربازان دم مدرسه بودند چند نفر از بچه ها چادرشونو دادند به پسرا که سرشون کنند و بین بقیه چادری ها اونا رو فراری دادیم :Gol:

دم همشون گرم كه همچين كاراي بزرگي رو كردند.
الان شايد كمتر كسي بتونه دوباره تكرار كنه:solh::pirooz:

سلامممممم بر دوستان عزیز
راستش من همیشه برام سوال بود وقتی تلفیزیون روز 12 بهمن رو نشون میداد به خودم میگفتم این مردم اینهمه چشم انتظار میمون به چه عشقی؟آیا امام رو ببینن یا نبینن؟
اما وقتی اقا امسال اومد قم تمام اون شور و عشق رو در خودم احساس کردم لحظه استقبال،تونستم مردم 12بهمن57 رو درک کنم چقدرررررررررر اون لحظه قشنگ و دوست داشتنی بود فقط اینکه نشون بدی ارادت داری به ولایت و اسلام مهم بود حالا اگه اقا رو هم میتونستی ببینی که چه سعادتی بهتررررر
من اگه 12 بهمن بودم حتما میرفتم استقبال و همیشه این حسرت به دل من هست که نتونستم نسل اول انقلاب باشم اما به قول دوست خوبمون خاتون مهر دشمن هنوز هم هست و جنگ (نرم)ادامه داره فقط جبهه ها عوض شده الان هم وظیفه ما درک این موقعیت هس و انجام وظیفه،وظیفه ای که بعد از امام و شهدا بر گردن ماست
ومن الله التوفیق

گل گیسو;82553 نوشت:
خاتون مهر دشمن هنوز هم هست و جنگ (نرم)ادامه داره فقط جبهه ها عوض شده

سلام

اگر کاری دارید از جنگ نرم به من بگید به دوستان سایبری بگم بیان !!!

ای مفتی شهر از تو بیدار تریم
با این همه مستی ز تو هشیار تریم
تو خون کسان نوشی و ما خون رزان
انصاف بده کدام خونخوار تریم ...

هیچکس;82670 نوشت:
ای مفتی شهر از تو بیدار تریم
با این همه مستی ز تو هشیار تریم
تو خون کسان نوشی و ما خون رزان
انصاف بده کدام خونخوار تریم ...

مرسي

punisher;82686 نوشت:
مرسي

خواهش می کنم - قابلی نداشت:Gig::Nishkhand::hamdel:

punisher;82549 نوشت:
الان شايد كمتر كسي بتونه دوباره تكرار كنه

با عقیدتون موافق نیستم الان هم مبارزان قبلی توی صحنه هستند
در صورت نیاز همه شناگران ماهری هستند اگه آب ببینند:Gol:

خاتون مهر;82885 نوشت:
با عقیدتون موافق نیستم الان هم مبارزان قبلی توی صحنه هستند
در صورت نیاز همه شناگران ماهری هستند اگه آب ببینند:Gol:

منظور ...:Gig:

هیچکس;83011 نوشت:
منظور ...

واضحه اگه انشالله آقامون بیاد همه در رکاب ایشون آماده ی جانفشانی هستند یا اگه خدای نکرده دشمنی دست از پا خطا کنه همه آماده اند تا مبارزه کنند و انقلاب و اسلام رو نگهدارن :Gol:

:Kaf::Kaf::Kaf:

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

یکی از جالب ترین خاطرات بنده از آن زمان :

بنده روز 12 بهمن 1357 به علت بیماری کلیه در یکی از بیمارستان های اقلیت های مذهبی(به دلیل وجود دکتر متخصص) که در آن زمان خیلی کم بود بستری شدم .
با وجود این که نوجوان بودم یا شاید هنوز کودک اما در بخش زنان به علت کمبود تخت !!! بستری بودم !!!

حدود ساعت 11 صبح بود که سربازی را که فرار کرده بود به بخش ما آوردند و در حالی که یک دست لباس بیمارستانی زنانه بر تنش کرده بودند ویک روسری هم سر کرده بود ودور گردنش به شکل محلی آذر بایجانی تا روی دهانش بسته بود (اولش همه ی ما از شدت خنده داشتیم منفجر میشدیم) را در یکی از تخت ها خواباندند ویک نوزاد را به بغلش دادند واو طوری روی نوزاد خم شده بود که گویی به نوزاد شیر میدهد !!! بیچاره را تا درب بیمارستان دنبال کرده بودند .

خلاصه بعد از مدتی جار وجنجال و بازرسی به اتاق ما آمدند اما با دیدن این وضعیت به او گیر ندادند .
بعد از رفتن نظامیان از بیمارستان بنده ی خدا با هزار خجالت از اتاق خارج شد وبعدا" ما از پرستارها شنیدیم که رئیس بیمارستان که یک خانم اقلیت مذهبی هم بود با تهیه یک دست لباس مردانه اورا از بیمارستان فراری داده.

همچنین میگفتند که او از دستور فرمانده خود برای شلیک به مردم سرپیچی کرده بود .

........................................................................... حق یارتان :roz:.............................................................................

یادش بخیر :fekr:
یادمه اوایل انقلاب یه معلم داشتیم خیلی ترسو بود بعد از ماجرایی که قبلا براتون گفتم تیمسار ناجی و یه گروهان نظامی مدرسه ما رو محاصره کردند و همه رو کنترل می کردند کلاس ما یه پنجره کوچیک به کوچه داشت سر کلاس همین معلم می رفتیم روی نیمکتها و با هم دیگه شعار می زدیم :
مدرسه تق ، تق میکنه ناجیه ، ....... میکنه
معلم می گفت بچه ها تورو بخدا بشینید می کشندمون و ما می خندیدیم البته دو روز بعد تعطیلمون کردند تا بعد از پیروزی انقلاب
باورتون نمیشه ولی یه تیمسار فرمانده نظامی نمی فهمید صدا از پشت سرش میاد دور و برشو نگاه میکرد ولی بازم نمی فهمید به عینه دیدم که چطور خداوند متعال چشم دشمنانمونو نابینا میکنه اون وقت فرزندان شجاع ملت رو در نظر بگیرید کم سن و سال بودند اما عراقی ها رو دستگیر می کردند یا یه گردانو فرماندهی می کردند
هی روزگار یادش بخیر :fekr:

می رفتم راهپیمایی دیگه.
نزدیکه.آماده برای یک همبستگی ملی دیگر

narenj;9661 نوشت:

سلام
آغاز دهه فجر و حلول 31 امین بهار انقلاب را خدمت تمام اعضای سایت تبریک می گویم.
یه سوال اگه 12 بهمن بودی چیکار می کردی؟ یا در سال 57 بودی چیکار می کردی؟ و یه سوال مهم برای حفظ آرمان امام راحل و شهداء چه کار باید بکنیم؟


به نام خدا
عرض سلام ودرود
دو سال از زمان زدن این تاپیک گذشت
الان در ایام دهه فجر و حلول 33 امین بهار انقلابیم
سوال ها:
اگه 12 بهمن بودی چیکار می کردی؟
یا در سال 57 بودی چیکار می کردی؟
و یه سوال مهم برای حفظ آرمان امام راحل و شهداء چه کار باید بکنیم؟
التماس دعای فرج