اولین مساجد ایران

تب‌های اولیه

76 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Teal"]محراب مسجد از دو بخش تشکیل شده‌است که در قسمت پایینی متصل به کف محراب و در قسمت بالای محراب کلمات «الله احد» و «الله صمد» به خط کوفی مشهود است.
آیاتی از قرآن کریم نیز در اطراف محراب بزرگ مسجد جامع گلپایگان به خط کوفی نقش بسته‌است.

[/]

[="Blue"]مسجد جامع قزوین
مسجد جامع‌ قزوین‌ از بناهای‌ ارزشمند دوره‌ اسلامی‌ ایران‌ است‌ که‌ بصورت‌ چهار ایوانی‌ ساخته‌ شده‌ و شامل‌ شبستان‌ گنبددار، مناره‌، ایوانهای‌ رفیع‌، صحن‌ و رواق‌ است‌.

بر اساس‌ روایتهای‌ تاریخی‌ این‌ مسجد به‌ دستور هارون‌ الرشید در سال‌ 192 هـ .ق‌ ساخته‌ شده‌ و به‌ روایتی‌ دیگر به‌ دستور هارون‌الرشید، قاضی‌ ابوالحسن‌ محمد بن‌ یحیی‌ بن‌ زکریا و صاحب‌ ابی‌ العباس‌ بن‌ سریح‌ ساخته‌ شده‌ که‌ بعدها به‌ «طاق‌ هارونی‌» معروف‌ گردید. و در سال‌ 393 هـ . به‌ توسط‌ ابواحمد کسائی‌ و ساوة‌ منادی‌ مورد تعمیر و مرمت‌ قرار گرفت‌ .

در سال‌ 413 هـ . به‌ فرمان‌ سالار ابراهیم‌ مرزبان‌ طبقات‌ صحن‌ بزرگ‌، دوباره‌ ساخته‌ شد و در سال‌ 509 هـ .ق‌ امیر زاهد خمار تاش‌ بن‌ عبدالله‌ عبادی‌ ساختمان‌ مقصوره‌ بزرگ‌ و گنبد و صحن‌ و مدرسه‌ و خانقاه‌ و چاه‌ خانه‌ مسجد را ساخت‌ و در سال‌ 548 هـ . ملک‌ مظفرالدین‌ الب‌ ارغون‌ بن‌ تعش‌ سراچه‌ جداگانه‌ دیگری‌ رو به‌ قبله‌ بنا کرد که‌ در آن‌، مجلس‌ تفسیر و حدیث‌ برگزار می‌شد و سرانجام‌ در دوره‌ صفویه‌ بخشهای‌ وسیعی‌ به‌ این‌ مسجد از جمله‌ ایوان‌ها، مناره‌ها و رواقها افزوده‌ شد.

صحن‌ و بزرگ‌ و وسیع‌ مسجد جامع‌ کبیر قزوین‌ به‌ صورت‌ مستطیل‌ بوده‌ و در چهار جهت‌ آن‌ را چهار ایوان‌ با رواقها در برگرفته‌ است‌. در وسط‌ صحن‌ حوض‌ بزرگی‌ دیده‌ می‌شود. در شمال‌ غربی‌ مسجد، حیاط‌ کوچک‌ و در شمال‌ شرقی‌ آن‌، حیاط‌ دیگری‌ واقع‌ است‌.

ایوان‌ جنوبی‌ که‌ بزرگترین‌ و زیباترین‌ ایوان‌ مسجد است‌ در سال‌ 1069 هـ .ق‌ توسط‌ شاه‌ عباس‌ دوم‌ صفوی‌ ساخته‌ شده‌ است‌ و به‌ شبستان‌ سلجوقی‌ الحاق‌ شده‌ است‌.


[/]

زاره‌ ایوان‌ با سنگ‌ و بقیه‌ قسمت‌های‌ آن‌ با آجر تراش‌ بنا شده‌ است‌ و به‌ جای‌ بندکشی‌ گچی‌، از کاشی‌های‌ باریک‌ لاجوردی‌ رنگ‌ استفاده‌ کرده‌اند. ایوان‌ غربی‌ مسجد در سال‌ 1081 هـ .ق‌ توسط‌ شاه‌ سلیمان‌ صفوی‌ ساخته‌ شد. در طرفین‌ این‌ ایوان‌ دو راهروی‌ شمالی‌ و جنوبی‌ است‌ که‌ به‌ هشتی‌ پشت‌ ایوان‌ می‌رفته‌ و در نخستین‌ مسجد در جانب‌ غربی‌، در این‌ قسمت‌ بوده‌ که‌ مسدود شده‌ است‌.

ایوان‌ شرقی‌ مسجد بین‌ سالهای‌ 1313 - 1312 هـ .ق‌ توسط‌ باقرخان‌ سعدالسلطنه‌ فرماندار قزوین‌ و به‌ دستور و هزینه‌ میرزا علی‌خان‌ اتابک‌ دوباره‌ ساخته‌ شده‌ است‌.

ایوان‌ شمالی‌ در زمان‌ شاه‌ تهماسب‌ صفوی‌ ساخته‌ شد و در دوره‌ قاجار بازسازی‌ گردید. در هر دو سوی‌ هر ایوان‌، رواق‌های‌ ساخته‌ شده‌ که‌ هر کدام‌ به‌ نام‌ امام‌ جماعت‌ آن‌ زمان‌ که‌ در این‌ مسجد پیشنماز بوده‌، نامگذاری‌ شده‌ است‌.

در بین‌ رواقهای‌ جنوبی‌، دو صفه‌ یکی‌ بنام‌ طاق‌ هارونی‌ و دیگری‌ بنام‌ طاق‌ احمدیه‌ یا طاق‌ حلاج‌ قرار دارد.

رواق‌ واقع‌ در ایوان‌ جنوبی‌ و نیز سرداب‌ را سعدالسلطنه‌ به‌ سال‌ 1313 - 1312 هـ .ق‌ و رواق‌ واقع‌ در جنوب‌ ایوان‌ غربی‌ را حاج‌ محمد علی‌ از تجار قزوین‌ در سال‌ 1320 هـ .ق‌ ساخته‌اند.

طاق‌ هارونیه
این‌ بخش‌ متصل‌ به‌ دهلیز ورودی‌ شرقی‌ و از خشت‌ خام‌، قطع‌ بزرگ‌ و گل‌ ساخته‌ شده‌ است‌. مقصوره‌ خمار تاشی‌ یا طاق‌ جعفری‌ در پشت‌ ایوان‌ جنوبی‌ واقع‌ شده‌ که‌ از بخشهای‌ باقیمانده‌ از دوره‌ سلجوقی‌ است‌ که‌ بدست‌ امیرخمارتاش‌ در دوره‌ ملک‌ شاه‌ سلجوقی‌ ساخته‌ شده‌ است‌.

این‌ مقصوره‌ به‌ صورت‌ مربع‌ بوده‌ و دارای‌ طاق‌ نماهایی‌ در اطراف‌ است‌ و در قسمت‌ جنوبی‌ آن‌ محرابی‌ از سنگ‌ مرمر با کاشی‌های‌ رنگارنگ‌ تزئین‌ شده‌ و در سمت‌ جنوبی‌ محراب‌، منبری‌ سنگی‌ دیده‌ می‌شود. برفراز شبستان‌ مقصوره‌، گنبد با شکوهی‌ از دوره‌ سلجوقی‌ به‌ صورت‌ دوپوش‌ دیده‌ می‌شود. در داخل‌ با نیم‌ طاقهای‌ زیبایی‌ در چهار گوشه‌ داخلی‌ طاق‌ ساخته‌ شده‌ است‌.

سطح‌ خارجی‌ گنبد با کاشیکاری‌ و طرح‌های‌ زیبایی‌ پوشش‌ یافته‌ است‌. در طرفین‌ شبستان‌ زیر گنبد امیرخمارتاش‌، دو شبستان‌ دیگر نیز بنا کرده‌ که‌ محل‌ آنها امروزه‌ به‌ آتشکده‌ معروف‌ است‌.

این‌ مسجد در قرن‌ هفتم‌ هجری‌، درهای‌ متعدد داشته‌، اما امروزه‌ تنها دو در تودرتو در مشرق‌ و در دیگر در شمال‌ غربی‌ دارد. در شرقی‌ و اصلی‌ مسجد، سردری‌ باشکوه‌ و مجلل‌ دارد.


کتیبه ‌های‌ مسجد

کتیبه‌ تاریخی‌ سردر مسجد فرو ریخته‌ و تنها عبارات‌ کوتاهی‌ از آن‌ باقیمانده‌ است‌: «به‌ سر کاری‌ کیخسرو غلام‌ خاصه‌ شریفه‌ با تمام‌ رسید کتیبه‌ حاج‌ محمد صالح‌ قزوینی‌ 1074» دری‌ که‌ در جهت‌ آخرین‌ طاقنمای‌ شمالی‌ در سال‌ 1272 هـ .ق‌ باز شده‌، بالای‌ این‌ درگاه‌ کتیبه‌ای‌ قرآنی‌ که‌ از کاشی‌ لاجوردی‌ است‌، دیده‌ می‌شود. در ایوان‌ جنوبی‌، در طبقه‌ دوم‌ ایوان‌، پنج‌ غرفه‌ بنا گردیده‌ که‌ راه‌ دسترسی‌ به‌ آنها از طریق‌ یک‌ پلکان‌ است‌. بین‌ این‌ دو طبقه‌ کتیبه‌ای‌ باریک‌ و سر تا سری‌ به‌ خط‌ نستعلیق‌ و به‌ رنگ‌ لاجوردی‌ در کاشی‌ لیموئی‌ رنگ‌ قرار دارد که‌ متن‌ آن‌ ساخت‌ ایوان‌ به‌ سال‌ 1069 هـ .ق‌ توسط‌ شاه‌ عباس‌ دوم‌ می‌باشد. در بالای‌ غرفه‌های‌ فوقانی‌، کتیبه‌ دیگری‌ به‌ خط‌ نسخ‌ عالی‌ «سوره‌ جمعه‌» به‌ رنگ‌ طلایی‌ در کاشی‌ لاجوردی‌ نقش‌ شده‌ و در آخر آن‌ عبارت‌ «غلام‌ شاه‌ ولایت‌ شریف‌ کاشی‌ پز» آمده‌ است‌.

در طرفین‌ در گاههای‌ مقصوره‌ زیرگنبد، لوحه‌هایی‌ از سنگ‌ مرمر نصب‌ شده‌ که‌ بر آن‌ کتیبه‌هایی‌ آز دوره‌ صفویه‌ و قاجاریه‌ در خصوص‌ معافی‌ و پاره‌ای‌ تحمیلات‌ و عوارض‌ نوشته‌ شده‌ است‌.

تصاویر

[="Blue"]مسجد جامع‌ ساوه
طرح‌ اولیه‌ مسجد جامع‌ مشتمل‌ بریك‌ حیاط‌ مستطیل‌ شكل‌ به‌ ابعاد 44*36 متر است‌ كه‌ گرداگرد حیاط‌ را شبستانهای‌ ستوندار گلی‌ و خشتی‌ فراگرفته‌ شبستانهای‌ مسجد دارای‌ حجره‌های‌ متعددی‌ است‌ كه‌ سقف‌ آنها روی‌ ستونهای‌ بزرگ‌ چهارضلعی‌ به‌ ضخامت‌ 20/2*10/2متر وبه‌ ارتفاع‌ حدود سه‌ متر استوار شده‌اند طاقهای‌ خشتی‌ روی‌ ستونها هلالی‌ شكل‌ می‌ باشند وخشتهای‌ بكار رفته‌ برای‌ ساخت‌ چنین‌ طاقهااز نظر اندازه‌ غیرمعمول‌ بوده‌ بطوریكه‌ ابعاد آنها بالغ‌ بر 40*40*10 سانتی‌ متر می‌ شود.

قدیمترین‌ بخش‌ مسجد جامع‌ ساوه‌ همانا شبستانهای‌ گلی‌ و خشتی‌ آن‌ است‌ كه‌ متعلق‌ به‌ دوره‌ پیش‌ از سلجوقی‌ می‌ باشند.امادر دوره‌ سلجوقی‌ و ایلخانی‌ تغییرات‌ عمده‌ای‌ درشكل‌ معماری‌ این‌ مسجد صورت‌ می‌ گیرد .عنصر خشت‌ جای‌ خود را به‌ آجر می‌ دهد و از گچ‌ به‌ میزان‌ بسیار جهت‌ ایجاد تزئینات‌ استفاده‌ می‌ شود . پیداشدن‌ یك‌ محراب‌ گچی‌ زیبا وارزشمند در حین‌ كاوش‌های‌ باستانشناسی‌ در ضلع‌ شمالی‌ مسجد و نیز وجود تعدادی‌ محرابهای‌ گچی‌ درقسمت‌ جنوبی‌ مسجد ،بیانگر سلیقه‌ و ذوق‌ هنرمندان‌ گچبر می‌ باشد.

درضلع‌ غربی‌ ایوان‌ بزرگی‌ دیده‌ می‌ شود كه‌ طول‌ وارتفاع‌ آن‌ بایكدیگر تقریبا"برابر است‌ این‌ ایوان‌ باارتفاع‌ 16.70 ، طول‌ 16.80 وعرض‌ 11 متر بناگردیده‌ و در تمام‌ سطح‌ دیوارها و در لابلای‌ بند آجرهای‌ آن‌ زینتهای‌ گچی‌ فراوانی‌ به‌ چشم‌ می‌ خورد كه‌ مشتمل‌ بركلمه‌ الله‌ ،محمد،علی‌ ،گل‌ و برگ‌ و نقوش‌ هندسی‌ است‌ .

در ضلع‌ جنوبی‌ مسجد ،گنبد خانه‌ بزرگ‌ آن‌ وجود دارد این‌ گنبد از نوع‌ دوپوش‌ جدا از یكدیگر است‌ .ارتفاع‌ پوش‌ اول‌ به‌ 17 متر و پوش‌ دوم‌ به‌ حدود 24 متر می‌ رسد كه‌ پوش‌ دوم‌ با كاشیكاریهای‌ رنگارنگ‌ تزئین‌ شده‌ است‌ .درون‌ گنبد خانه‌ یك‌ محراب‌ گچبری‌ شده‌ وجود دارد كه‌ بانقشهایی‌ مانند برگ‌ ،گل‌ و بوته‌ زینت‌ یافته‌ ،در حاشیه‌ محراب‌ ،آیات‌ قرآن‌ من‌ جمله‌ بخشی‌ از سوره‌ جمعه‌ دیده‌ می‌ شود.

بیرون‌ از محوطه‌ مسجد در گوشه‌ شمال‌ شرقی‌ مناره‌ آجری‌ دیده‌ می‌ شود كه‌ از دوره‌ سلجوقی‌ است‌ و از نظر پاره‌ای‌ تزئینات‌ ظریف‌ آجری‌ شبیه‌ به‌ مناره‌ مسجد جامع‌ سمنان‌ است‌ ،این‌ منار تابلندی‌ حدود 4 متر توپر ساخته‌ شده‌ ،اماازاین‌ ارتفاع‌ به‌ بالا تو خالی‌ بوده‌ و دارای‌ یك‌ راه‌ پله‌ پیچدار است‌ كه‌ به‌ انتهای‌ مناره‌ ختم‌ می‌ شود ارتفاع‌ منار به‌ 30/15 متر می‌ رسد. بی‌ تردید مجموعه‌ مسجد جامع‌ ساوه‌ یكی‌ از جالبترین‌ هنر معماری‌ در دوره‌ اسلامی‌ است‌ كه‌ شناخت‌ و آشنایی‌ با زوایای‌ گوناگون‌ آن‌ همیشه‌ برای‌ پژوهشگران‌ و علاقمندان‌ به‌ معماری‌ ایرانی‌ تازگی‌ خواهد داشت‌ .


[/]

[="Blue"]تزئینات مسجد

زیر گنبد مسجد جامع ساوه

تزئینات گچی محراب مسجد جامع ساوه


[/]

[="Blue"] مسجد جامع عتیق
مسجد جامع عتیق کهنترین و نخستین مسجد شیراز است که به آن مسجد جمعه، مسجد الاقصی، مسجد آدینه و مسجد جامع هم میگویند. این مسجد یکی از عجیب‌ترین مساجد است که بنای زیرین آنرا متعلق به قبل از اسلام می دانند. این مسجد در شرق حرم شاهچراغ قرار گرفته و از داخل حیاط شاهچراغ و از طریق بازار نوساز، راهی به آن وجود دارد. گفته می‌شود این مسجد در دوره بیست ساله سلطنت عمرولیث صفاری در سال ۲۸۱ هـ .ق ساخته شده است. در طی هزار سال اخیر این مسجد چندین بار، از جمله در زمان اتابکان، در زمان سلطان ابراهیم میرزا پسر شاهرخ گورکانی، در دوره صفویه و در سال ۱۳۱۵ توسط عده‌ای از مردم و با همکاری اداره باستان‌شناسی تعمیر و بازسازی شده است. مسجد جامع عتیق هم اکنون به عنوان مسجدی تاریخی و آباد مطرح است.

خدایخانه (دارالمصحف)
در میان صحن مسجد، اتاق مکعب گونهای است که دور تا دور آن را ایوانی به پهنای دو متر فرا گرفته است. این اتاق به نام خدایخانه یا بیت المقدس یا بیت المصحف و دروازه زمان نامیده می­شود.در چهار گوشه بیرونی آن چهار ستون گرد و مناره مانند قرار گرفته است. سقف ایوانهای شرقی و غربی آن هر یک به وسیله چهار ستون و سقف ایوانهای شمالی و جنوبی آن به وسیله دو ستون سنگی پابرجا شدهاند. ابعاد این ساختمان همراه با ایوانهایش از بیرون ۱۰×۱۲ متر و ابعاد اتاق میانی ۶×۸ متراست.

[/]

[="Blue"]ما قبل اسلام

کاوش‌های باستان‌شناسی نشان می دهد که بنای این مسجد بر روی عبادتگاه قدیمی قرار گرفته است. اما به علت محدودیت در کاوش‌ها، مشخص نیست که این عبادتگاه دقیقا متعلق به کدام دوره است. اما این واضح است که طرح مسجد جامع عتیق از الگویی ماقبل خود بهره برده است.

ضلع شمالی (رو به قبله)
در میانه این ضلع تاقنمای بلندی قرار دارد که آن را تاق مروارید گویند. این تاق دارای دو گلدسته بلند و زیباست و سقف آن به وسیله آجر، مقرنس کاری شده است. طرف مغرب این تاقنما دالان در شمالی (در دوازده امام) و پنج تاقنمای دیگر است. پشت آنها شبستانی با پهنای کم ساخته شده که هم اکنون دفتر مسجد در آن قرار دارد. در شرق تاق مروارید شبستانی بزرگ قرار دارد که دارای پنج در آهنی شبکهای است و محراب آن از سنگ میباشد و بخش شمالی آن دو طبقه است.

ضلع غربی (رو به آفتاب)
ده تاقنما در درازای این ضلع ساخته شده که یکی از آنها دالان در ورودی قدیمی است. در وروردی این ضلع به بازار جدید شاهچراغ ختم میشود که پشت آنها شبستانی باریک است.

سردر ورودی ضلع شمالی

ضلع جنوبی (پشت به قبله)
در میان این ضلع، تاقنمای پهن و بلندی است که چون در قرن گذشته خراب شده بود در سال ۱۳۴۸ خورشیدی آن را دوباره ساختهاند. پشت آن نیز شبستانی باریک و قدیمی است که هر دو سوی آن دو طبقه است و سقف آن آجری میباشد و در آخر آن محرابی قرار دارد که منبر چوبی ۱۳ پلهای نیز در کنار آن قرار دارد. در دو سوی محراب دو ستون سنگی مارپیچ وجود دارد و سقف محراب با کاشی آبی مقرنس کاری شده است.

شبستان اصلی و نوساز مسجد

در مغرب سردر جنوبی، شبستان بزرگ و جدیدی ساخته شده است. این شبستان دارای یک منبر دوازده پلهای از جنس آهن و سنگ مرمر است. محراب زیبای آن نیز در سمت راست منبر قرار دارد. روی دیوارها و محراب آن ۱۳ آیه و احادیث نبوی بر روی کاشی با خط ثلث و نسخ نوشته شده است.

ضلع شرقی (پشت به آفتاب)
در میان این ضلع تاقنمای پهن و بلندی است که در پیشانی آن کاشی کاریهای زیبایی انجام گرفته است. در درون آن هفت تاقنمای کوچک و یک راه پله است و در سمت چپ آن چهار تاقنمای کوچک و ایوانی در پشت آنها قرار دارد. در سمت راست آن نیز چهار تاقنمای کوچک است که یکی از آنها در خروجی مسجد است.

[/]

[="Navy"]مسجد جامع نطنز

کتیبه سر در مسجد جامع نطنز که متصل به خانقاه است بخط ثلث برجسته با کاشی فیروزه ای بر زمینه آجری و مورخ به سال 704 هجری بشرح زیر است :

" بسم الله الرحمن الرحیم امر بالعمارت المستحده فی المسجد المولی المعظم الصاحب الاعظم دستور ممالک العالم ممهد قواعد الخیر و کرم خواجه زین الدنیا والدین خلیفه ابن الحسین الماستری بمساعی الصدر المعظم شمس الدین محمد بن علی نطنزی فی سنته اربع و سبعمائه "

مسجد نطنز درب قدیمی جالبی دارد که دارای کتیبه است و قسمتی از آن به مرور زمان ساییده و محو شده است. خطوط بر جای مانده درب مزبور و تاریخ آن بشرح زیر می باشد :

" ...... بن یحیی النطنزی تقبل الله عمل استاد............ الاصفهانی فی رمضان سنته خمس و عشرین و ثمانمائه "

کتیبه ایوان شمالی

در ایوان شمالی مسجد جامع نطنز به خط ثلث سفید بر زمینه آبی آیات 9 و 10 سوره جمعه و آیه 114 سوره هود نقاشی شده و دنباله کتیبه به عبارات زیر ختم می شود :

" قال النبی صلی الله علیه و آله یا علی الائمه بعدی اثنی عشر اولهم انت و آخرهم القائم الذی یفتح الله علی یدیه مشارق الارض و مغاربها قال من کان القرآن حدیثه و المسجد بیت نبی الله له بیتاً فی الجنته کتبه محمد رضا الامامی "

کتیبه گج بری هلال دلخل ایوان شمالی شامل آیه 18 و 19 سوره توبه است و قسمت آخر کتیبه به تاریخ سبع و سبعمائه یا همان 707 هجری قمری ختم می شود. در آرایشهای گچبری آخر این کتیبه نام حیدر نیز ذکر شده است که یقیناً نام استاد گچ بر این کتیبه است ضمناً در آرایشهای گچبری محراب مسجد اولجایتو در مسجد جمعه اصفهان مورخ به سال 710 هجری نیز که سه سال پس از اتمام گچبری های مسجد جامع نطنز به انجام رسیده نام این استاد ذکر شده است.

اشعار فارسی در ایوان شمالی

در قسمت فوقانی یکی از مداخل ایوان شمالی که این ایوان را به ساختمانهای مجاور آن اتصال می دهد اشعار زیر به خط نستعلیق سفید بر زمینه قهوه ای گچ بری شده است :
صفه روح فزائی که هر آنکس دیدش دل زکیفیت آن صافی و نورانی شد
کرده گچ کاری این ابن غظنفر مهدی آن که توفیق حقش ..... ارزانی شد
همتش کرد سفید از ره اخلاص چنان که نجاتش دو جهان رحمت سبحانی شد
تازه ابر کف دستش گهر فیض چکید قدر و قیمت ز در و گوهر عمانی شد
فکرت و ذهن امامی پی سال و تاریخ چون گدایان به در موسی عمرانی شد
پنج پنجه بفکند از ید بیضا و بگفت رو سفیدی وی از مهدی کاشانی شد

کاشیکاری کف ایوان شمالی کتیبه ای بشرح زیر دارد :

"کارخانه حسن اسلامی نطنزی 1326 "
"ساعی و بانی کاشیکاری این مسجد حضرت آقای حاج سید نعمت الله مرتضوی امام جماعت نطنز"
"رقم کریم پور نطنزی 1326 – 1366 " سالهای هجری قمری و شمسی

کتیبه یک در قدیمی

در قدیمی مسجد جامع نطنز که به کوچه مجاور شمالی باز می شود دارای کتیبه هایی بشرح زیر است "

" اللهم صل علی النبی و الوصی و البتول و السبطین و زین العابدین و الباقر و الصادق و الکاظم و الرضا و التقی و النقی و العسکری و المهدی صلوات الله و سلامه علی نبینا و علیهم اجمعین "
بر در قدیمی مزبور بخط نستعلیق تاریخ اتمام و نصب آن بشرح زیر منقور است :

" اتمام این در تاریخ سنه اثنی و سبعین و تسعمائه شد و نصب این در در تاریخ شهر ذی الحجه الحرام سنه اثنی عشر و الف شد"

در پایین در به خط ثلث برجسته عبارت زیر نوشته شده است :

" وقف کرد استاد علی ابن استاد حسین نجار نطنزی به سعی و عمل خود این در را مع چهار حبه از جمله سی و شش حبه عصار خانه واقعه در جنب چهار سوق جنب بلده مزبوره بر مسجد جامع بلده که اجاره آن صرف روشنایی مسجد شود."

الواح تاریخی بر نمای ایوان جنوبی

برلوح سنگی منصوب به جرز چپ ایوان جنوبی مسجد جامع نطنز به طول 50 و عرض 25 سانتی متر به خط نستعلیق برجسته کتیبه ذیل حجاری شده است :

" بنای تعمیر و سفید نمودن مسجد جامع به سعی عالی حضرات فضیلت و افادات پناه مولانا محمد باقرا دماوندی و سلاله السادات و النجبایی حاجی میر ابراهیم الحسینی النطنزی به اتمام رسید به تاریخ شهر ذی القعده الحرام سنه 1178 کتبه محمد علی ابن محمد سعید الحسینی النطنزی"

کتیبه لوح سنگی منصوب بر جرز راست ایوان جنوبی به خط نستعلیق برجسته و مورخ به سال 1103 هجری به شرح زیر است:
" هوالواقف"
"بسم الله الحمن الرحمن الرحیم بتوفیق حضرت جبار استاد حیدر نجار ولد مظفر نطنزی بشرح وقفنامچه علیحده تمامت سه طاق از ممر قناتین دستجرده نطنز و باغ و ملک تابعه آنرا وقف مسجد جامع نطنز نمود که متولی آن هر ساله خاصل آنرا بعد از وضع موضوعات در وقفنامچه مزبوره صرف تعمیر بر بوریا و روشنایی مسجد مذکور نماید و خلاف کننده به لعنت خدا گرفتار گردد و کان ذلک فی ثامن شهر رجب سنه ثلاث و مائه و الف کتبه العبد الراجی اسنکدر ابراهیم آبادی النطنزی "

مضمون لوح سنگی دیگری بر جرز چپ ایوان جنوبی وقف دو روز آب قناتین دستجرده نطنز مورخ شوال 1259 هجری است.

[/]

قسمتی از محراب مسجد جامع ارومیه

محراب مسجد جامع ارومیه

[="Blue"]قسمتی از کتیبه های گنبدخانه
[/]

مسجد جامع ارومیه
مسجد جامع یکی از آثار کهن و قدیمی شهر تاریخی ارومیه است و در خیابان اقبال قرار دارد. این مسجد در میان بازار قدیمی شهر واقع شده و یکی از ارکان اصلی بافت قدیمی شهر است. برخی از محققین معتقدند این بنا ابتدا آتشکده بود و بعد از تسلط مسلمین ویران شد و سپس در قرن هفتم هـ . ق بر روی آن مسجدی ساخته شد. به اعتقاد این گروه از محققین سبک تزیینات، گچ بری ها، ستون بندی ها و طاق های مسجد عیناً شبیه به سبک معماری سلجوقیان است.

تاریخ تجدید بنای این مسجد معلوم نیست، اما محراب آن در تاریخ 676 هـ.ق ساخته شده است. این مسجد به همراه سایر اجزاء بافت قدیمی شهر به ویژه بازار و راسته های آن بارها مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است. مسجد جامع با دو در ورودی که از صحن بزرگ آن منشعب می شود، به بازار راه دارد.

این مسجد دارای آثاری از دوره های مختلف است:
گنبدخانه قدیمی: هسته اولیه بنا را این مجموعه تشکیل می دهد و حاوی کلیه مشخصات معماری اسلامی است. به احتمال قریب به یقین این بخش مربوط به دوره سلجوقیان (قرن ششم هـ.ق) به بعد است. محراب مسجد با گچ بری نفیس در این قسمت قرار دارد و در تاریخ 676هـ.ق- در زمان حکومت ایلخانان- به بهترین نحو ساخته شده است.



چهل ستون متصل به گنبدخانه: زمان ساخت آن جدیدتر از شبستان اولی به نظر می رسد و در خاک برداری از کف آن مقداری اشیای متعلق به دوره ایلخانان به دست آمده است. این چهل ستون به خاطر صدمات وارد ه چندین بار مرمت شده است.

حجره های قدیمی اطراف صحن مسجد: این حجره ها مربوط به اوایل دوره زندیه است. براساس سنگ نوشته موجود زمان احداث آن 1184 هـ.ق است.

تزئینات سردر ورودی به شبستان

با تشکر از دوست عزیزمان که این مطالب ارزنده را در این بخش می آورند.
در بررسی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، مساجد بیانگر میزان پایبندی حکومت ها و میزان اعتقاد آنان به دین اسلام است. همچنین این سازه های تمدنی برای ما همانند یک کتاب دست نخورده هستند که از میزان اقتدار و ثروت حاکمان آن دوران ها سخن می گویند.
توجه به هنر و هنرمندان و رشد علم معماری دینی از ویژگی های لاینفک این میراث اسلامی است که با کوشش اجداد و گذشتگان ما میسر گشته است.

سیده رقیه;210968 نوشت:
خدایخانه (دارالمصحف) در میان صحن مسجد، اتاق مکعب گونهای است که دور تا دور آن را ایوانی به پهنای دو متر فرا گرفته است. این اتاق به نام خدایخانه یا بیت المقدس یا بیت المصحف و دروازه زمان نامیده می­شود.در چهار گوشه بیرونی آن چهار ستون گرد و مناره مانند قرار گرفته است. سقف ایوانهای شرقی و غربی آن هر یک به وسیله چهار ستون و سقف ایوانهای شمالی و جنوبی آن به وسیله دو ستون سنگی پابرجا شدهاند. ابعاد این ساختمان همراه با ایوانهایش از بیرون ۱۰×۱۲ متر و ابعاد اتاق میانی ۶×۸ متراست.


سلام علیکم

ممنون از تاپیک خوبتون



ببخشید امکانش هست کمی بیشتر در مورد خدایخانه توضیح بفرمایید؟

من شنیدم چون قبلا امکان رفتن به مکه براشون نبوده . به جای کعبه به دور خدایخانه طواف می کردن ؟ آیا درسته؟

رحمت بیکران الهی;227421 نوشت:
ممنون از تاپیک خوبتون
ببخشید امکانش هست کمی بیشتر در مورد خدایخانه توضیح بفرمایید؟
من شنیدم چون قبلا امکان رفتن به مکه براشون نبوده . به جای کعبه به دور خدایخانه طواف می کردن ؟ آیا درسته؟

سلام
ممنون و متشکرم.
تو این مدت دنبال مدرک و متن معتبری در این مورد میگشتم. ببخشید که دیر شد. این متن از مقاله ی دکتر رحیم رضازاده ملک که درمورد این خدایخانه نوشته شده انتخاب شده. امیدوارم مفید واقع بشه.
[="Red"]البته ببخشید متن مقداری سنگین و پراکنده بود ولی اطلاعات بهتری درمورد خدایخانه پیدا نکردم.
[/]

خدایخانه مسجد عتیق شیراز

در سال 752 ه . ق. جمالُ‏الدّین ابواسحق اینجو، خرابی‏های مسجد جامع عتیق شیراز را تعمیر و قرآنخانه میان صحن آن را بازسازی کرد و کتیبه‏ای برگرداگرد بنای قرآنخانه به خط یحیی الجمالی نصب گردید که بدین عبارت و تاریخ پایان یافته است: «... فی حجة‏اثنتین و خمسین و سبعمائة الهلالیه الموافق لسنة الجمالیة حامدا و مصلیا 752 کتبه یحیی الجمالی».

مرحوم سیّد محمّد محیط طباطبایی در مقاله‏ای با توجّه به عبارت «لسنة الجمالیّه» جمالُ‏الدّین ابواسحق اینجو را واضع تاریخی به نام «تاریخ جمالی» دانسته است که آن را در فارسی به تقلید از تاریخ جلالی و خانی وضع کرده و نیز معتقد است صورت درست مصرع دوم این بیت حافظ: ز خطّت صد جمال دیگر افروز که عمرت باد صد سال جلالی

چنین است: «که عمرت باد صد سال جمالی».

نویسنده در این گفتار با ایراد قرائن و دلایلی چند، وجود تاریخ جمالی را ردّ کرده و نوشته است که عبارت «لسنة الجمالیّة» در کتیبه قرآنخانه مسجد عتیق شیراز، به معنی تاریخی که جمالُ‏الدّین ابواسحق وضع کرده باشد، نیست، بلکه به معنی «دوران جمالی»، «زمان جمالی»، «عهد جمالی» یعنی آن هنگام (دوران، زمان، عهد) است که جمالُ‏الدّین ابواسحق بر شیراز حکومت می‏کرده است.

در ترجمه فارسی احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم نوشته ابوعبداللّه محمّد بن احمد

مقدسی، آمده است:

شیراز، جامعش آراسته است. صوفیانش بسیارند. در جامع، پس از برگزاری نماز جمعه، تکبیر گویند و باصلوات بر پیامبر، به دور منبر می‏گردند، و دسته جمعی بی‏کشش اذان می‏گویند.

پیداست که این تکّه از نوشته مقدسی، چندان فصیح و رسا نیست؛ چرا که در نماز جمعه، منبر را در مقابل نمازگزاران قرار می‏دهند. به عبارت دیگر، در هنگام برگزاری نماز جمعه، منبر در میان نمازگزاران نیست تا بتوانند تکبیر گویان به دور منبر بگردند. آنچه، در جامع شیراز، در میان نمازگزاران بوده و نمازگزاران می‏توانسته‏اند به دور آن بگردند بنایی (یک اطاقه) بوده است مکعب شکل در وسط صحن مسجد، که نمازگزاران، لابد بَعد از ادای نماز، تکبیر گویان، هم‏چنانکه در مراسم حَجّ، به گرد آن می‏گردیده‏اند.

این تنها جامع شیراز نبود که بنایی مکعب شکل در میان صحن آن تعبیه شده بوده، بلکه غالب جوامع (مساجد جمعه) چنین بنایی داشته‏اند. حمد (اللّه) مستوفی قزوینی، در نُزهة القلوب، در مورد مسجدالحرام (در مکّه) می‏نویسد :

مسجد حرام در میان شهر (مکّه) است و صحن او طوافگاه حُجّاج، و خانه کعبه در میان صحن است، و آنکه در جامع‏های بلاد، بر میان صحن جامع، عمارتی سازند، جهة مناسبت (مشابهت؟) با مسجد حرام و کعبه است.

بنای مکعب شکل وسط صحن جامع (مسجد عتیق) شیراز را خداخانه می‏نامیدند. بَعدها، این خداخانه محلّ نگهداری مصاحف شد. همین امر سبب شد تا خداخانه را قرآنخانه نیز بنامند. معینُ الدّین جُنید شیرازی در شد الازار که در مزارات شیراز است، می‏نویسد:

در این مسجد (جامع عتیق) دارالمصاحفی است که در آن قرآن‏های کاملی است و بعضی از آنها به خطوط صحابه پیغمبر (ص) و تابعین است، و مخصوصا قرآن‏هایی به خطّ امیرالمؤمنین علی و حسین و علی بن الحسین و جعفر (ع) و غیر ایشان می‏باشد. در آنجا مصحفی به خطّ امیرالمؤمنین عثمان وجود داشته که بر آن اثر کمی از خون وی بوده است، و در ایّام انقلاب و آشوب از دست رفته و از آن خبری نیست. و این مسجد هیچ‏گاه از اولیاء خدا خالی نیست و دعای در آن امید اجابت دارد.

خداخانه یا قرآنخانه مسجد عتیق شیراز، به علل مختلف همچون زلزله، باران‏های شدید و یخبندان و کم توجّهی متصدّیان مسجد، روی به خرابی نهاد. به سال 752 هجری قمری، که جمالُ الدّین ابواسحق حکومت شیراز را داشت، همراه با تعمیر خرابی‏های بنای مسجد، خداخانه را نیز بازسازی کرد. در هیأت جدید، بنای خداخانه را از چهار سو ایوانی افزودند و بر چهار گوشه آن چهار پایه مدوّر تعبیه کردند و گرداگرد ازاره بنا کتیبه‏یی به کاشی نصب کردند.

جمالُ الدّین ابواسحق، علاوه بر تعمیر خرابی‏های مسجد عتیق و بازسازی خدایخانه آن، دستور بنا کردن ساختمانی رفیع، برای سکونت خود (بگو قصر شاهی) داد. ابن بطوطه، که در همین زمان در شیراز بوده، می‏نویسد:

ابواسحق می‏خواست ایوانی مانند ایوان کسری بسازد. اهل شیراز را به حفر اساس آن دستور داد... و چون کار پی و اساس بنا به اتمام رسید، کارگر اجیر کرده، به بنا کردن پرداختند. من خود بنا را دیدم که به اندازه سه زرع از زمین فراز آمده بود.


[="Blue"][="Red"]ادامه ی متن خدایخانه...[/]

بنای این قصر پادشاهی، در سال 754 هجری قمری پایان یافت. نظامُ‏الدّین عُبیداللّه (عُبید) زاکانی، که در دربار ابواسحق بود، در قصیده‏یی می‏گوید: نفحات نسیم عنبر بار می‏کند باز جلوه در گُلزار
....
بلبل از شاخ گُل به صد دستان مدح سلطان همی کُند تکرار
جم ثانی جمال دنیی و دین ناصر شرع احمد مختار
پادشاه جهان ابواسحق آن جهان را پناه و استظهار
خسرو تاجبخش تخت نشین شاه دریا نوال کوه وقار
ذال با نون و دال از هجرت رأی خسرو بر آن گرفت قرار
(ذ) (ن) (د) [:754 ]
کاز پی روز بار و بزم طرب این عمارت بنا کُند معمار
....
این عمارت نگر به دیده عقل بر تو تا کشف گردد این اسرار
اِنَّ آثاره تَدُلُّ عَلیه فَانظُرُوا فَانظُرُوا اِلی الآثار

و همو در قصیده‏های دیگر: خجسته بارگه پادشاه هفت اقلیم مقرّ جاه و جلالت و جای ناز و نعیم
....
طوافگاه ملوک جهان حریم درش چو قبله گاه جهانی مقام ابراهیم
رسید کنگره‏های بلند او جایی که قاصر است از او وهم دوربین حکیم
....
نشسته خسرو روی زمین به کام در او گرفته دست شراب و گشاده دست کریم
جلال دنیی و دین شیر حمله شاه شجاع که هست چاکر او آفتاب و ماه ندیم
....
گوییا خُلد برین ست این همایون بارگاه یاحریم کعبه یا فردوس یا ایوان شاه
....
و اندر او تخت سلیمان دوم، دارای دهر شاه گیتی دار، جمشید فریدون دستگاه
آفتاب هفت کشور، خسرو مالک رقاب سایه حق، شیخ ابواسحق بن محمود شاه
....
ای کاخ روح پرور و ای قصر دلگشای چون روضه دلفریبی و چون خُلد جانفزای
....
فرخنده درگه تو شهان راست سجده گاه عالی جناب تو ملکان راست بوسه جای

تا بزمگاه شاه جهان گشته‏یی شده‏ست از روی فخر کنگره‏هایت سپهر سای
....
خورشید ملک و سایه یزدان جمال دین سلطان عدل گستر و شاه خجسته رای
....

پیشتر عرض کردم که خرابی‏های مسجد عتیق را جمالُ الدّین ابواسحق تعمیر و خدایخانه (قرآنخانه) میان صحن آن را بازسازی کرد. این بنای بازسازی شده خدایخانه نیز، طی سده‏ها، باز رو به خرابی نهاد. سقف و بخشی از دیوارهای آن فرو ریخت و به تبع آن، آجرهایی از کتیبه گرداگرد آن نیز فرو افتاد. فرصت الدّوله شیرازی، در «آثار عجم» می‏نویسد:

این فقیر، سه سال قبل، به چشم خود دیدم که جایی از مسجد، به واسطه بارندگی زیاد، فرود آمد، از روزنه چندین جلد قرآن، به طریق سی پاره، به خطّ جلی، بعضی با طلای اشرفی، نوشته شده بود، فرو ریخت، همه اوراقش پوسیده و خطوطش پوشیده... .

[/]

[="Blue"]ادامه ی متن خدایخانه....
در سال 1315 خورشیدی، اداره باستانشناسی فارس، تصمیم به مرمّت خدایخانه گرفت و برای این منظور، سنگ‏ها و آجرهای فرو ریخته کتیبه را در یکی از شبستان‏های مسجد جمع کردند، ولی متأسفانه بسیاری از آجرهای فرو ریخته کتیبه، از دست رفته بود.

بر اساس تکّه‏هایی از کتیبه که هنوز بر جای خود مانده بود، و تکّه‏های فرو ریخته کتیبه، محمّد جعفر واجد، متن کتیبه را بازسازی کرد و به سال 1346 خورشیدی، بنای خدایخانه تعمیر و کتیبه بازسازی شده آن برگرداگردش نصب گردید.

از جمله آنچه از کتیبه گرداگرد بنای خدایخانه فرو ریخته بود و موجود بود «الملیک»، «اسحاق» و «محمود شاه بلغه اللّه نهایة آماله»، و بخشی از آنچه از جمله کتیبه برجای خود بازمانده بود «... فی حجة اثنتین و خمسین و سبعمائة الهلالیّة الموافق لسنة الجمالیه حامدا و مصلیا» و «... کتبه یحیی الجمالی» در انتهای کتیبه بود. بخشی از وجه بازسازی شده کتیبه که اکنون برگرداگرد خدایخانه منصوب است، چنین خوانده می‏شود:

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم... و قد رفع هذا البیت المطهّر بتوفیق الملیک المقتدر السلطان العادل القاهر جمالُ الدّین و الدّنیا و الملّة ابواسحاق بن شرفُ الدّین محمود شاه بلغه اللّه نهایة آماله... فی حِجّة اثنتین و خمسین و سبعمائة الهلالیّه الموافق لسنة الجمالیّه حامدا و مصلیا 752 کتبه یحیی الجمالی.

مرحوم سیّد محمّد محیط طباطبایی، در شماره اوّل سال سوم ماهنامه گوهر (تهران ـ 1354 خورشیدی)، در مقالتی با عنوان «نوروز ثابت و سیّار» نوشت:

جمالُ الدّین شاه شیخ ابواسحق اینجو که با طرح بنایی شبیه به ایوان کسری در شیراز، مقام و موقع نظامی و سیاسی خود را خیلی برتر و مهتر از آنچه بود می‏پنداشت تاریخ جمالی را در فارسی، به تقلید جلالی و خانی، وضع کرد که اگر در کتیبه قرآنخانه قدیم مسجد جامع شیراز کاشی کهنه منقوش به رقم و نام این تاریخ باقی نمانده بود، امروز وسیله‏ای برای کشف وجود چنین تاریخی در دست نداشتیم، چنانکه جهل مَردم بر حدوث چنین امری، حتّی در موقع جمع‏آوری اشعار حافظ، سبب شد که قافیه شعر او را در بیت معروف «ز خطت صد جمال دیگر افروز ـ که عمرت باد صد سال جمالی» از جمالی به جلالی برگردانند.

این تکّه از نوشته مرحوم محیط طباطبایی، دو نکته حائز دقّت را حاکی است: یکی اینکه گویا جمالُ الدّین ابواسحق واضع تاریخی به اسم «تاریخ جمالی» است که اثر آن امر در کتیبه گرداگرد قرآنخانه مسجد عتیق شیراز باقی مانده است. و دیگر آنکه جهل مَردم (عمومی) بر این امر موجب شده است که حتّی گردآورندگان اشعار حافظ، در بیت «ز خطت صد جمال دیگر افروز ـ که عمرت باد صد سال جلالی» کلمه «جمالی» را (که لابد بر تاریخ جمالی مفروض دلالت داشته) به «جلالی» برگردانند.

و امّا عبارت «لسنة الجمالیّه» در کتیبه خدایخانه مسجد عتیق شیراز به معنی تاریخی که جمالُ الدّین ابواسحق وضع کرده باشد نیست، بلکه به معنی «دوران جمالی»، «زمان جمالی»، «عهد جمالی» یعنی آن هنگام (دوران، زمان، عهد) که جمالُ الدّین ابواسحق بر شیراز حکومت می‏کرده است می‏باشد. این معنی را در فارسنامه (منسوب به ابن بلخی) ملاحظه می‏کنیم که به جای «لسنة» که در کتیبه خدایخانه آمده، وی «عهد» به کار می‏برد:

و چون میان قاورد و فضلویه، به آخِرِ دولت دیلم، خصومت قایم گشت، غارت‏های متواتر بر شیراز و اعمال آن همی رفت تا خراب شد و به عهد کریم جلالی، سقاء اللّه، رکنُ الدّوله داشت و تدبیر کارها ندانستی کردن، امّا با اینهمه، امنی بود و عمارتی می‏کردند... .

[/]

به نام خدا
عرض سلام ودرود
و تشکر از حضرتعالی
لطف کرده تصاویر این مساجد رو به صورت یک تاپیک مجهز
در بخش تصاویر هم انجام دهید
متشکرم

[=&quot]مسجد جامع شهر زواره (استان اصفهان شهرستان اردستان)

[=&quot]مسجد جامع زواره به مانند مسجد جامع اردستان از پيشينه ي بسيار زيادي برخوردار است.
تاريخ اين مسجد به عصر سلجوقيان باز مي گردد. وقتي قرار شد در زواره مسجد جامعي بنا نمايند. بناي گنبدي شکل اردستان را سرمشق قرار دادند لکن چون در ظرف اين مدت نمونه تازه اي از مسجد پيدا شده بود به همين دليل مسجد جامع زواره به مسجدي چهار ايواني تبديل گرديد. و مسجد اردستان که هنوز نو اما اسلوبش بر خلاف معمول زمان بود به سبک آن روز تغيير شکل يافت و به پيروي از مسجد زواره از سال 553 تا 555 ه.ق به مسجد چهار ايواني تبديل يافت.



[=&quot]




[=&quot]کتيبه اي که تاريخ مسجد جامع زواره را معلوم مي نمايد بر خلاف معمول در قسمت فوقاني نماهاي اطراف صحن مسجد قرار دارد. کتيبه مزبور که شباهت تمام به کتيبه هاي قرون پنجم و ششم ه. ق از دوره سلاجقه دارد و با کمال تاسف از غالب کلمات آن جز دسته يا نوک بعضي حروف و سرکش ها چيز ديگري نمايان نيست به خط کوفي برجسته آجري که ابتداي آن بر ديوار جانب شرقي ايوان جنوبي است، نوشته شده. به هممين دليل از قسمت تاريخي اين کتيبه هم کلمات مختصري باقي مانده و کار دشواري است که بتوان به طور قطع باني ساختمان مسجد و تاريخ آن را تعيين نمود.


[=&quot]



[=&quot]به هر حال از جمع مراتب مسطور و مشابهات دو مسجد جامع اردستان و زواره و وجود کلمه (احمد) از (امر ببناء) مي توان گفت باني مسجد جامع زواره در قرن ششم ه.ق همان (ابو طاهر حسين بن غالي بن احمد) بوده و ممکن است با اين فرض ستاد و بناي آن را نيز همان استاد محمود اصفهاني معروف به (غازي) دانست.
در ايوان جنوبي مسجد جامع زواره و در قسمت شرقي مدخل بين ايوان و گنبد بر قطعه اي از گچ به خط ثلث برجسته کتيبه اي به چشم مي خورد.



[=&quot]



[=&quot]کتيبه اي که در زير گنبد و در شبستان محراب واقع شده از گچ است. حروف آن از کوفي گلدار و روي حاشيه ي عريض گل و بوته واقع است. لکن اين ترکيب زيبا به کلي خراب و ويران گرديده و به خوبي تشخيص داده مي شود که کتيبه ي مزبور مشتمل بر آيات 187و 188 از سوره(آل عمران) و پس از آن متضمن متن تاريخي بوده که ازقرار معلوم سال تاريخ بنا را در برداشته لکن اکنون چيزي مفهوم نمي شود و نمي توان خواند


[=&quot]


[=&quot]يکي از حاشيه هاي گچ بري محراب مسجد جامع زواره به خط ثلث شامل آيه 18 و 19 سوره(توبه) است ولي سال تاريخ آن موجود نيست.
از مطالبي که ذکر شد چنين بر مي آيد که مسجد جامع زواره در سال 530 (ه.ق) به اتمام رسيده و سپس با محرابي نفيس که در ابتداء مسجد فاقد آن بوده و حاشيه ي مجللي که کتيبه اي در برداشته پيراسته گرديده است.


[=&quot]

موضوع قفل شده است