اشخاص درنهج البلاغه

تب‌های اولیه

66 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[=century gothic]ترجمه خطبه22
الف-ناکثین (اصحاب جمل)=طلحه ،زبیروعایشه
(درسال 36هجری پس ازبازگشت فرستادگان امام ع ازجانب طلحه وزبیر،درسرزمین ((ذی قار))این سخنرانی راایرادکرد.)
امام :doa(6):وشناساندن ناکثین«اصحاب جمل»

[=arial narrow]آگاه باشید!که همانا شیطان حزب ویارانش رابسیج کرده وسپاه خودراازهرسوفراهم اورده است،تاباردیگرستم رابه جای خودنشاندوباطل به جایگاه خویش پایدارشود.سوگندبه خدا!ناکثین هیچ گناهی ازمن سراغ ندارند،وانصاف رابین من وخودشان رعایت نکردند!انهاحقی رامی طلبندکه خودترک کردند،وانتقام خونی رامی خواهندکه خودریختند!اگرشریک انهابودم،پس انهانیزدراین خونریزی سهم دارند،واگرتنهاخودشان خون عثمان راریختندپس کیفرمخصوص انهاست.
مهم ترین دلیل انهابه زیان خودشان است،می خواهندازپستان مادری شیربدوشندکه خشکیده ؛بدعتی رازنده کنندکه مدت هااست مرده،وه چه دعوت کننده ای!؟2وچه اجابت کنندگانی؟!همانا من به کتاب خداوفرمانش درباره ی ناکثین خشنودم .امااگرازان سرباززدندباشمشیرتیزپاسخ انهاراخواهم داد،که برای درمان باطل ویاری دادن حق کافی است.
شگفتا!ازمن خواستندبه میدان نبرد ایم وبرابرنیزه های انان قرارگیرم وضربت های شمشیرانهاراتحمل کنم!گریه کنندگان برانهابگریند!تاکنون کسی مراازجنگ نترسانده،وازضربت شمشیرنهراسانده است؛من به پروردگارخویش یقین داشته ودردین خودشک وتردیدی ندارم.

2.منظورازدعوت کنندگان،طلحه وزبیروعایشه می باشند(پاورقی)

[=century gothic]ترجمه خطبه10
آگاهی امام :doa(6):برای مقابله بااصحاب جمل

[=arial narrow]آگاه باشیدکه شیطان (1)حزب خودراجمع کرده،وسواره وپیاده های لشکرخودرافراخوانده است! اما من اگاهی لازم به اموررادارم ،نه حق راپوشیده داشتم ،ونه حق برمن پوشیده ماند.
سوگندبه خدا!گردابی برای انان به وجود اورم که جزمن کسی نتواند ان راچاره سازد؛
انهاکه در ان غرق شوند،هرگزنتوانندبیرون ایند،وانان که بگریزند،خیال بازگشت نکنند.

(1)هدف امام ازشیطان ،سران شورشی جمل می باشند.ابن ابی الحدیدمی گویدممکن است شیطان واقعی باشدکه افرادمنحرف رابه کارگرفته است

[=arial narrow]درقسمتی ازخطبه22ذکرشده سوگندبه خدا!ناکثین هیچ گناهی ازمن سراغ ندارند،وانصاف رابین من وخودشان رعایت نکردند!
موقعیتی که امیرالمومنین :doa(6): درحادثه عثمان برای خودانتخاب کرده بود

[=century gothic]درکتاب نهج البلاغه درچندمورد،مخصوصادرنامه هایی که امیرالمومنین :doa(6):به معاویه نوشته ،حادثه ی عثمان ،مطرح گشته است.ازمجموع همه ی مواردچنین برمی ایدکه امیرالمومنین :doa(6):نه درقتل عثمان شرکت نموده ونه به ان دستورداده ونه رضایتی به حادثه ی مزبورداشته است که کمترین اسنادی به ان حضرت داشته باشد.
یکی ازان مواردکه موقعیت امیرالمومنین راباکمال صراحت روشن میدارد،خطبه سی ام است . این خطبه پس ازپخش شایعات دخالت امام درقتل عثمان درسال 35 هجری این خطبه ی افشاگرانه راایرادکردکه دراین خطبه میفرماینداگربه کشتن عثمان فرمان داده بودم ،قاتل بودم واگرازان بازمیداشتم ازیاوران اوبه شمارمی امدم .امااگرکسی که اورایاری کرده باشدنمیتواندبگوید:من ازکسی که اوراتنهاگذاشت وبه کمکش نشتافت ،بهتروشایسته ترم وکسی که اوراتنهاگذاشت وکمکش نکرد،نمیتواندبگوید:کسی که اورایاری کردبهترازمن بوده است
فرازی ازشرح وتفسیرخطبه22 اثری ازمحمدتقی جعفری

[=arial narrow]من وضع عثمان رادرجملات مختصری برای شمابیان میکنم :اودراموراجتماعی مسلمانان استبداد ورزیدواقوام خودرابردیگرمسلمانان مقدم داشت واین کارناشایسته ای بود.شمامردم هم درباره ی اوشتابزدگی کردیددادوفریادبه راه انداختیدواین هم کارناشایسته ای بودکه شماکردیدوبرای خداحکمی است درباره ی ان کسی که استبدادورزیدوطبقه ای مخصوص رابه دیگرمسلمانان ترجیح دادوهم چنین برای خداحکمی است شماشتاب زدگان وفریادبراوران.
جملات فوق باصراحت قاطعانه موقعیت مشخص امیرمومنان رادرقتل عثمان توضیح میدهد.
امیرالمونین دستوربه قتل نداده است ،حتی کمترین کمک وتاییدی رابرای قتل عثمان نمیتوان به ان حضرت نسبت داد.بلکه مطابق گفته های ابن ابی الحدیدودیگرصاحبنظران تاریخ اسلام،چندباربه خانه عثمان رفته ویاعثمان به خانه امیرالمومنین :doa(6):امده وانحضرت راه وچاره ی مشکلات رابه عثمان پیشنهادکرده است وبااینکه مروان همه ی چاره جویی های امیرالمومنین :doa(6):رادرباره ی عثمان خنثی میکرد،بازانحضرت درنهایت خیرخواهی گام دراصلاح کارعثمان مینمودهم چنین امیر المومنین:doa(6):بامحاصره کنندگان عثمان گفتگوهاکرده وانهارابا وعده ی اصلاحی که عثمان میداد،متفرق نموده است.
بااینحال که امیرالمومنین عدم تاثیرنصایح خودرابه عثمان احساس میکرد،بازباتحریک عوامل انسانی که زندگی امیرالمومنین :doa(6):رارهبری میکرد،دست ازفعالیت خیرخواهانه برنمیداشت
دراین بخش که امام فرمودند:«سوگندبه خدا!نه انحرافی ازمن دیده اندکه انرا برمن بگیرندونه میان من وخودشان عدالت راحاکم قرارداده اند.»
این پیمان شکنان که کشته شدن عثمان رابهانه ای برای به دست اوردن زروتزویربه راه انداخته انداگراندک دخالتی اگرچه غیرمستقیم ازامیرمومنان درحادثه ی عثمان میدیدند،ان رامدرک قرارداده دادوفریادمستندبه راه می انداختند.
تنهامتمسک بی اساس که معاویه ودیگرعشاق مقام وجاه وخودپرستان ازخدابی خبربه دست گرفته بودند،این بودکه انانکه درقتل عثمان شرکت کرده اند،پیرامون امیرالمومنین :doa(6):راگرفته اند.
اولامیان شرکت کنندگان وناراضیان تفاوت بسیاروجوددارد:کسانی که پیرامون امیرالمومنین:doa(6):بودند،گروه ناراضیان ازعثمان بودندنه شرکت کنندگان درقتل او.البته ناراضیان ازعثمان اکثریت بسیارچشمگیرازهمه ی جوامع اسلامی بود،نه تنهاازهواداران امیرالمومنین :doa(6):
ثانیاامیرمومنان :doa(6):بارهاپاسخ قانع کننده ای به انهاداده بودولی پیمان شکنان وکجروانگوش شنوایی به منطق وقانون نداشتند.
امیرالمومنین :doa(6):میفرمود:این یک مسئله ی قضایی ومربوط به پدیده ای جنایی است،حل وفصل وداوری درباره ی این پدیده راخودشمابااخلال گری وایجاداغتشاش به تاخیرمی اندازندیعنی خودشماکه خون عثمان رابهانه کرده اید،موجب به هدررفتن خون اوهستید،زیراازیک طرف میگوییدمامجازات قاتلان عثمان رامیخواهیم ،وازطرف دیگرجوامع اسلامی رامی شورانید،دسته بندی هاوحزب بازی هابه راه می اندازیدوجوامع اسلامی رابه روزسیاه می نشانید
فرازی ازشرح وتفسیرخطبه22اثری ازمحمدتقی جعفری

بانظربه مقصودی که پیمان شکنان ومعاویه درنظرداشتند،هرگزحاضرنبودندکه امیرالمومنین :doa(6):قاتلان حقیقی عثمان رابگیردوانان رامحاکمه وبه جزای خودبرساند،زیرادستهایی که چه بطورمستقیم وچه غیرمستقیم الوده به خون عثمان گشته بود،یاحداقل رضایت به کشته شدن عثمان داشتند،همان کسانی بودندکه غائله ی بیعت شکنان ومنحرفان رابرپاکرده بودند.به اضافه ی اینکه مجموع گفتاروکرداروسوابق پیمان شکنان ومنحرفان بخوبی اثبات میکندکه انان ازدادگری وناسازشکاری امیرالمومنین دراجرای حق ومحوساختن باطل به وحشت افتاده بودندوانان درصددتشخیص قطعی قاتلان عثمان که خودتاپیش ازحادثه میگفتند:بکشیداین نعثل را(عثمان رابه یک مردیهودی ریش درازتشبیه میکردند)خدانعثل رابکشد)نبوده اند.اگرمدعیان پیمان شکن میخواستندداستان عثمان رابه طورمنطقی واسلامی واقعی حل وفصل نمایندمیبایست موقعیت حقیقی امیرالمومنین:doa(6):رادربرابران حادثه،عادلانه تجزیه وتحلیل میکردند.انان هرگز،به چنین کاری نپرداختند.شرح وتفسیرازمحمدتقی جعفری

[=arial narrow]خطبه169ش2-افشاءتوطئه ناکثین -همانا ناکثین عهدشکن،به جهت نارضایتی ازحکومت من به یکدیگرپیوستند،ومن تا انجا که برای وحدت اجتماعی شمااحساس خطرنکنم،صبرخواهم کرد،زیرا انان اگربرای اجرای مقاصدشان فرصت پیداکنند،نظام جامعه ی اسلامی متزلزل می شود.انهاازروی حسادت برکسی که خداوندحکومت رابه اوبخشیده است ،به طلب دنیابرخاسته اند.
می خواهندکاررابه گذشته بازگردانند.حقی که شمابه گردن مادارید،عمل کردن به کتاب خدا(قران)وسنت پیامبر:doa(1):وقیام به حق وبرپاداشتن سنت اوست.

[=arial narrow]افشای خیانت ناکثین-[=arial narrow]خطبه218
[=arial narrow]برکارگزاران وخزانه داران بیت المال مسلمانان که درفرمان من بودند،وبرمردم شهری که تمامی انهابراطاعت من،ووفاداری دربیعت بامن وحدت داشتند،هجوم اوردند،انان راازهم پراکندند،وبه زیان من،درمیانشان اختلاف افکندند،وبرشیعیان من تاختند،گروهی رابانیرنگ کشتندوگروهی دست برشمشیرفشرده،بادشمن جنگیدندتاصادقانه خداراملاقات کردند.

[=arial narrow]خطبه219-تأسف برکشتگان جمل
[=arial narrow]ابومحمد(طلحه)دراین مکان ،غریب مانده است!به خداسوگند!خوش نداشتم قریش رازیرتابش ستارگان کشته وافتاده بینم!به خونخواهی ،برفرزندان «عبدمناف»[=arial narrow]دست یافتم ،ولی سرکردگان«بنی جمح»[=arial narrow]ازدستم گریختند،انان برای کاری که در شأن انهانبود،سربرافراشتندوپیش ازرسیدن به ان سرکوب [=arial narrow]شدند.

[=century gothic]ب-طلحه وزبیر
[=arial narrow]خطبه9-شناخت طلحه وزبیر[=arial narrow](واصحاب جمل)
چون رعدخروشیدندوچون برق درخشیدند،اماکاری ازپیش نبردندوسرانجام سست گردیدند!
ولی مااین گونه نیستیم،تاعمل نکنیم،رعدوبرقی نداریم،وتانباریم سیل جاری نمی سازیم.

[=century gothic]شناسایی طلحه وزبیر-خطبه137ش1
[=arial narrow]به خداسوگند!انان «طلحه وزبیروپیروانشان»[=arial narrow]نه منکری درکارهای من سراغ دارندکه برابر ان بایستند،ونه میان من وخودشان راه انصاف پیمودند.انهاحقی رامی طلبیدندکه خودترک کرده اند،وانتقام خونی رامی خواهندکه خودریخته اند(3)اگرمن درریختن این خون شریکشان بودم ،انهانیزاز ان سهمی دارند،واگرخودشان تنهااین خون راریخته اند،بایدازخودانتقام بگیرند.اولین مرحله ی عدالت،ان که خودرامحکوم کنند.همانااگاهی وحقیقت بینی ،بامن همراه است،نه حق راازخودپوشیده داشته ام ونه برمن پوشیده بود.همانا ناکثین (اصحاب جمل)[=arial narrow][=arial narrow]گروهی سرکش وستمگرند،خشم وکینه،وزهرعقرب وشبهاتی چون شب ظلمانی ،دردل هایشان وجوددارد.درحالی که حقیقت پدیداروباطل ریشه کن شده،وزبانش ازحرکت برضدحق،فرومانده است.به خداسوگند!حوضی برایشان پراز اب نمایم،که تنهاخودبتوانم ابش رابیرون کشم ،به گونه ای که ازاب ان سیراب برنگردند،وپس ازان ازهیچ گودالی ننوشند!(یعنی نقشه ای برای انان طرح کنم که فرارنداشته باشند)
[=arial]پاورقی=(3)طلحه درروز قتل عثمان،نقاب برچهره زد تا اورانشناسندوچون درهای منزل عثمان رابستند تا کسی واردخانه ی اوشود،طلحه مهاجمان راازخانه ی یکی ازانصارکه درهمسایگی خانه ی عثمان قرارداشت هدایت کردتا از انجا وارد شوند،وخودبه طرف خانه ی عثمان تیراندازی میکرد،واوبودکه تا3روزنگذاشت جنازه ی عثمان رادفن کنند،ومانع دفن عثمان درقبرستان مسلمانان شد.حال که مردم باامام علی
:doa(6):[=arial]بیعت کردند،شگفت ان که دروصف خونخواهان عثمان قرارگرفت!!(تاریخ طبری)

[=century gothic]خطبه137ش3-شکوه ازطلحه وزبیر
[=arial narrow]خدایا!طلحه وزبیرپیوندمراگسستند،برمن ستم کرده وبیعت مراشکستند،ومردم رابرای جنگ بامن شوراندند. خدایا!انچه رابستندتوبگشا!وانچه رامحکم رشته اندپایدارمفرما،وارزوهایی که برای ان تلاش می کنندبرباد ده!من پیش ازجنگ ازانهاخواستم تابازگردند،وتاهنگام اغاز نبردانتظارشان رامی کشیدم ،لکن انهابه نعمت پشت پازدندوبرسینه ی عافیت دست ردگذاردند

[=century gothic]خطبه31-روانشناسی طلحه وزبیر
[=arial narrow](دراغازجنگ جمل درسال36هجری،ابن عباس رابرای پنددادن به سوی زبیرفرستادوفرمود:)
باطلحه ،دیدارمکن،زیرادربرخوردبا طلحه ،اوراچون گاووحشی می یابی که شاخش راتابیده واماده نبرداست ،سواربرمرکب سرکش می شودومی گوید،رام است.بلکه بازبیر دیدارکن که نرم تراست.به اوبگو،پسردایی تومی گوید:درحجاز مراشناختی ،ودرعراق مرانمی شناسی؟!چه شدکه ازپیمان خودبازگشتی؟!
پاورقی:زبیربن عوام پسرعمه ی امام
:doa(6):[=arial]بود،زیرامادرش صفیه،عمه ی امام علی:doa(6):بود،وازخویشاوندان نسبی امام به شمارمی امد.[=century gothic]

[=century gothic]خطبه148-روانشناسی طلحه وزبیر[=arial](این خطبه درباره ی شهربصره ومردمش وطلحه وزبیرایرادشد.)
[=arial narrow]هرکدام ازطلحه وزبیر،امیدواراست که حکومت رابه دست اورد،ودیده به ان دوخته ورفیق خودراحساب نمی اورد.(2)ان دو،نه رشته ای الهی راچنگ زدندونه باوسیله ای به خداروی اوردند.هرکدام بارکینه ی رفیق خودرابردوش می کشد،که به زودی پرده از روی ان کنارخواهدرفت.
به خداسوگند!اگربه انچه می خواهندبرسند،این،جان ان رامی گیردو آن،این راازپای درمی آورد.هم اکنون گروهی سرکش ونافرمان به پا خواسته اند[=arial](ناکثین)پس خداجویان حسابگرکجایند؟سنت پیامبر:doa(1):برایشان بیان گردیدواخبارامروزرابه آنان گفته اند،در حالی که برای هرگمراهی علتی وبرای هرعهدشکنی بهانه ای وجوددارد.سوگندبه خدا!من ان کس نیستم که صدای گریه ،وبرسرسینه وسینه زدن برای مرده،وندای فرشته مرگ رابشنود،وعبرت نگیرد.
ای مردم!هرکس ازمرگ بگریزد،به هنگام فرار آن راخواهددید.اجل سرامدزندگی،وفرارازمرگ رسیدن به ان است .چه روزگارانی که درپی گشودن رازنهفته اش بودم،اماخواست خداوندجزپنهان ماندن ان نبود،هیهات!که این،علمی پنهان است.
(2)[=arial]طلحه وزبیر،قبل ازاغازجنگ برای خواندن نمازجماعت نزاع کردندوبادخالت عایشه بناشدیک روزفرزندطلحه وروزدیگرفرزندزبیرنمازبخواند،طلحه ازمردم خواست اوراباعنوان ((امیر))سلام دهند،زبیرهم همین درخواست راکرد.[=arial]

[=century gothic]خطبه174-افشای ادعاهای دروغین طلحه[=book antiqua][=arial](درباره ی طلحه فرزندعبیدالله درسال 36هجری دراستانه ی جنگ جمل فرمود:)
تابوده ام مراازجنگ نترسانده،وازضربت شمشیرنهراسانده اند،من به وعده ی پیروزی که پروردگارم داده است ،استوارم.به خداسوگند!طلحه بن عبیدالله،برای خونخواهی عثمان شورش نکرد،جز اینکه می ترسیدخون عثمان ازاومطالبه شود،زیرا او خودمتهم به قتل عثمان است،که درمیان مردم ازاوحریص تربرقتل عثمان یافت نمی شد.(2)
برای اینکه مردم رادچارشک وتردیدکند،دست به اینگونه ادعاهای دروغین زد.سوگند به خدا!لازم بودطلحه،نسبت به عثمان یکی ازسه راه حل راانجام می دادکه نداد.اگرپسرعفّان ستمکاربود،چنان که طلحه می اندیشید،سزاواربودباقاتلان عثمان همکاری می کرد،وازیاران عثمان دوری می گزید؛یااگرعثمان مظلوم بود،می بایست ازکشته شدن اوجلوگیری می کردونسبت به کارهای عثمان عذرهای موجّه وعموم پسندی راطرح می کرد،[=arial narrow](تاخشم مردم فرونشیند)[=arial]واگرنسبت به امورعثمان شکّ وتردیدداشت،خوب بودکه ازمردم خشمگین کناره می گرفت وبه انزوا پناه برده ومردم راباعثمان وامی گذاشت.امّااوهیچکدام ازسه راه حل راانجام نداد،وبه کاری دست زدکه دلیل روشنی برای انجام ان نداشت،وعذرهایی اوردکه مردم پسندنیست.
(2)پاورقی=[=arial narrow]طلحه تاسه روزنگذاشت جنازه ی عثمان رادفن کنند،افرادی رامأمورکردتاباسنگ باران کردن خانواده ی عثمان مانع دفن اوشوند،که سرانجام بادخالت امام اورادفن کردند.ودرکشتن اوازهمه ی مهاجمان حریص تربود،همه این حقیقت را می دانستندکه مروان بن حکم درجنگ جمل او را باتیری هدف قراردادوکشت وبارها می گفت من انتقام عثمان راگرفتم«تاریخ طبری»

[=century gothic]خطبه205-برخوردقاطعانه باسران ناکثین(طلحه وزبیر)
(طلحه وزبیرپس ازبیعت باامام
:doa(6):[=century gothic]اعتراض کردندکه چرادرامورکشورباانان مشورت نکرده وازانهاکمک نگرفته است امام:doa(6):[=century gothic]فرمود:
[=arial narrow]به اندک چیزی خشمناک شدید،وخوبی های فراوان راازیادبردید!ممکن است به من خبردهیدکه کدام حق راازشمابازداشته ام؟یاکدام سهم رابرای خود برداشته ام،وبرشماستم کردم؟وکدام شکایت حقی پیش من اورده شده،که ضعف نشان دادم؟وکدام فرمان الهی را اگاه نبوده وراه ان رابه اشتباه پیموده ام؟به خداسوگند!من به خلافت رغبتی نداشته ،وبه ولایت برشماعلاقه ای نشان نمی دادم،واین شمابودیدکه مرابه ان دعو ت کردیدوان رابرمن تحمیل کردید.
روزی که خلافت به من رسید،درقران نظرافکندم،هردستوری که داده وهرفرمانی که فرموده پیروی کردم ،به راه ورسم پیامبر:doa(1):اقتداکردم.پس هیچ نیازی به حکم ورأی خودویاباخواسته ی دل خودانجام داشته باشم ،اگرچنین بودازشماودیگران روی گردان نبودم.
وامااعتراض شماکه چراباهمه به تساوی رفتارکردم،این روشی نبودکه به رأی خودویاباخواسته ی دل خودانجام داده باشم ،بلکه من وشمااینگونه رفتارراازدستورالعمل های پیامبراسلام:doa(1):اموختیم،که چه حکمی اوردوچگونه ان رااجرافرمود؟پس درتقسیمی که خدابه ان فرمان داد،به شمانیازی نداشتم.
سوگندبه خدا!نه شماونه دیگران رابرمن حقی نیست که زبان به اعتراض گشایند.خداوندقلب های شماومارابه سوی حق هدایت فرماید،وشکیبایی واستقامت رابه ماوشماالهام کند.
خدارحمت کندان کس راکه حقی بنگردویاری کند،یاستمی مشاهده کرده،ان رانابودسازدوحق رایاری داده،تابه صاحبش بازگردد.

[=century gothic]خطبه8-پیمان شکنی زبیر
[=arial]زبیر،می پنداردبادست بیعت کردنه بادل،(2)پس به بیعت بامن اقرارکرده ،ولی مدعی انکاربیعت باقلب است.براولازم است براین ادّعادلیل روشنی بیاورد،یابه بیعت گذشته بازگردد!
(2)پاورقی:درروزبیعت،طلحه وزبیر،درپیشاپیش مردم فریادبیعت،سرمی دادند.وقتی زبیردست امام راگرفت تابیعت کند،امام به اوفرمود،«می ترسم که بیعت خودرابشکنی وبی وفا گردی!»نظرامام درست بود،پس اززمان کوتاهی طلحه وزبیربه شورشیان پیوستندوباامام درجنگ جمل جنگیدند،درصورتی که مادرزبیربن عوام ،صفیّه،عمه امام علی :doa(6):بود.

[=arial narrow]حکمت453-علل انحراف زبیر
[=arial narrow]زبیرهمواره بامابودتا انکه فرزندنامبارکش عبدالله ،پابه جوانی گذاشت

[=arial narrow]ج-کوفیان
[=arial][=arial narrow]خطبه97-ش2:روانشناسی اجتماعی مردم کوفه
[=arial narrow][=arial]ای اهل کوفه!گرفتارشماشده ام که سه چیزداریدودوچیزندارید: کرهایی با گوش های شنوا،گنگ هایی بازبان گویا،کورانی باچشم های بینا.نه درروزجنگ ازآزادگانید،ونه به هنگام بلاوسختی برادران یکرنگ می باشید.تهی دست مانید ای مردم!شماچونان شتران دورمانده ازساربان می باشید،که اگرازسویی جمع اوری شوندازدیگرسو،پراکنده می گردند.به خداسوگند،می بینم که اگرجنگ سخت شودواتش ان شعله گیردوگرمی ان سوزان،پسرابوطالب رارهامی کنیدومانندجداشدن زن حامله پس اززایمان ازفرزندش،هریک به سویی می گریزند.ومن درپی ان نشانه هاروانم که پروردگارم مرارهنمون شده وان راه رامی روم که رسول خدا
:doa(1):[=arial narrow]گشوده،وهمانامن به راه روشن حق گام به گام ره می سپارم.[=arial]

[=century gothic]خطبه34-نکوهش ازسستی ونافرمانی کوفیان
[=arial]1-نفرین برشماکوفیان!که ازفراوانی سرزنش شما خسته شدم.ایا به جای زندگی جاویدان قیامت به زندگی زودگذردنیارضایت دادید؟وبه جای عزّت وسربلندی،بدبختی وذلت راانتخاب کردید؟هرگاه شمارابه جهادبادشمنتان دعوت می کنم،چشمانتان ازترس درکاسه می گردد،گویاترس ازمرگ،عقل شمارا ربوده وچون انسان های مست ازخودبیگانه شده،حیران وسرگردانید.گویاعقل های خودراازدست داده ودرک نمی کنید.
من دیگرهیچ گاه به شمااطمینان ندارم،وشماراپشتوانه ی خودنمی پندارم .شمایاران شرافت مندی نیستیدکه کسی به سوی شمادست درازکند.به شتران بی ساربان می مانید،که هرگاه ازیک طرف جمع اوری گردید،ازسوی دیگرپراکنده می شوید.
[=century gothic]
2-علل عقب ماندگی مردم کوفه

[=arial]به خداسوگند!شمابدوسیله ای برای افروختن اتش جنگ هستید؛شمارافریب می دهندامّافریب دادن نمی دانید،سرزمین شماراپیاپی می گیرندوشماپروا ندارید.چشم دشمن،برای حمله ی شماخواب ندارد،ولی شمادرغفلت به سر می برید.به خداسوگند!شکست برای کسانی است که دست ازیاری یکدیگرمی کشند.سوگند به خدا،اگرجنگ سخت درگیرشودوحرارت وسوزش مرگ شمارادربرگیرد،ازاطراف فرزندابوطالب،همانندجداشدن سرازتن،جداوپراکنده می شوید.به خداسوگند!ان که دشمن رابرجان خویش مسلط گرداندتاگوشتش رابخورد،واستخوانش رابشکند،وپوستش راجداسازد،عجزوناتوانی اش بسیاربزرگ وقلب اوبسیارکوچک وضعیف است.تواگرمی خواهی اینگونه باش ،اما من،به خداسوگند!ازپای ننشینم وقبل ازان که دشمن فرصت یابدباشمشیراب دیده چنان ضربه ای برپیکراووارد سازم که ریزه های استخوان سرش پراکنده شودوبازوهاوقدم هایش جداگرددوازان پس خداهرچه خواهدانجام دهد.

این خطبه راامام ع پس ازشکست شورشیان خوارج،درسال 38هجری برای بسیج کردن مردم جهت مبارزه باشامیان درنخیله ی کوفه ایرادفرمودند