جمع بندی از ظاهر خودم راضی نیستم

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از ظاهر خودم راضی نیستم

با سلام و احترام
من با ظاهر خودم خیلی مشکل دارم، در واقع هیچوقت از ظاهر خودم راضی نیستم یعنی با کلیتش مشکل دارم و این باعث شده اصلا خودم رو دوست نداشته باشه و احساس میکنم مشکلات روحی که دارم همه دلیلش همین باشه چون همیشه از خودم توقع فراتر دارم میخوام راهنمایی کنید چیکار کنم که اول با خودم کنار بیام و دوم انقدر خودم رو مقایسه نکنم و بهترین خودم باشم.
ممنون

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد همدل

[TD][/TD]


باسلام و تبریک اعیاد شعبانیه خدمت شما دوست عزیز

اگرچه داشتن چهره ای زیبا و جذاب می تواند هیجان انگیز بوده، اعتماد به نفس انسان را بالا ببرد، نظر دیگران را نسبت به فرد مثبت کند و احساس خوشایندی را ایجاد نماید، اما باید توجه داشت که قیافۀ ظاهری بخش اندکی از وجهه و شخصیت انسان است؛ بنابراین شایسته نیست که انسان تمام هستی و وجود خویش را به قیافۀ ظاهری اش گره بزند. ادامۀ این روند ثمره ای جز افسردگی و فرسودگی در پی ندارد.


به نظر می رسد که شما دچار نوعی خطای شناختی در این خصوص شده اید و با خود می اندیشید که چون من قیافه و چهره ای زیبا، جذاب، دلفریب و خیره کننده ای ندارم، پس

نمی توانم در زندگی به موفقیت برسم و مفید باشم؛
نمی توانم نظر دیگران را به خودم جلب کنم؛
نمی توانم احساس رضایت در زندگی داشته باشم؛
و... .

در حالی که زیبایی ظاهری نقش چندانی در موفقیت و احساس رضایت از زندگی ندارد.

در این زمینه به امید خدا با شما سخن خواهم گفت.
ادامه دارد... .


باید بدانید دو ابزار بسیار مهمی که در کمیت و کیفیت ارتباط ما با دیگران و بالعکس نقش دارد؛ یکی
خصوصیات ظاهری و دیگری خصوصیات باطنی افراد است که باعث جذب دیگران و احساس خوشایندی متقابل می گردد.

همدل;1021576 نوشت:
یکی خصوصیات ظاهری و دیگری خصوصیات باطنی



خصوصیات ظاهری عمدتاً شامل زیبایی های خدادادی، رعایت مسائل بهداشتی، نظافت و اصلاح سر و صورت، تمیزی و آراستگی لباس و بدن است و خصوصیات باطنی نیز شامل همه فضائل و صفات پسندیده اخلاقی است که اگر کسی آنها را دارا باشد و همچنین از رذائل اخلاقی و صفات ناپسند پیراسته باشد، معمولاً دیگران این چنین شخصی را بیشتر دوست می دارند و سعی می کنند با وی معاشرت و رابطه دوستانه برقرار کنند.
از بین خصوصیات ظاهری و خصوصیات باطنی فقط بهره مندی از زیبایی های خدادادی ممکن است در اختیار شما نبوده باشد و شما در پیدایش آنها نقشی نداشته باشید و یا خیلی در تغییر آنها نتوانید کاری انجام دهید، اما عوامل دیگر تماماً در اختیار خودتان است و شما می‎توانید با اراده و اختیار خود آنها را تغییر دهید و یا به تقویت بُعد مثبت آنها بپردازید تا به تدریج بتوانید با کسب آنها ارتباط مؤثر و مفیدی با دیگران برقرار کنید و در یک کلمه محبوب همگان شوید.
ـ کسب صفات و خصوصیات خوب اخلاقی؛
ـ مهارت افزایی در زمینه های مختلف؛
ـ تقویت روابط اجتماعی؛
ـ پیراستن خود از صفات ناپسند و رذائل اخلاقی؛
ـ و...

از جمله عواملی است که اگر شما به آنها توجه کنید، می توانید شرایط را طوری بچینید که همگان شما را دوست داشته باشند و تحسین تان کنند.

با این اوصاف، حتی اگر شما از قیافه و ظاهر زیبایی هم برخوردار نباشید، جای هیچ نگرانی نیست؛ چرا که با کمی همت و پشتکار می توانید با کسب زیبایی باطنی و سیرت زیبا، بر مشکل ظاهری خویش غلبه پیدا کنید و خودتان را زیبا و دلربا سازید و مجبوب همگان گردید.

به قول سعدی شیرازی:
صورت ظاهر برادر هیچ نیست *** اى برادر سیرت زیبا بیار


البته باید توجه داشت که معیار قضاوت در نزد همه افراد از منطق واحدی و یا منطق درستی تبعیت نمی کند، چه بسا فرد زیبایی که نزد عده ای زشت رو تلقی می شود و چه بسا فرد زشتی که عده ای او را زیبا و جذاب می پندارند. همه این اختلافات گویای این مطلب است که زیبایی ظاهری، یک امر کاملاً نسبی است. بسیارند افراد زشتی که در مقابل افراد زشت تر از خود زیبا به نظر می رسند و بسیارند افراد زیبایی که در مقابل افراد زیباتر از خود زشت به نظر می رسند.

ضمن اینکه همان طور که گفتیم نباید فراموش کرد که زیبایی ظاهری، به تنهایی کافی نیست؛ بلکه زیبایی باطنی و سیرت زیباست که زیبایی را تکمیل می کند و گاهی بر زیبایی ظاهری غلبه پیدا می کند و پدیده زیبایی را در فرد دوچندان می کند.


بسیارى از افراد هستند که به رغم زیبایى ظاهرى اما ـ به واسطه سیرت نکوهیده ـ هنوز موفق نشده ‏اند گامى در مسیر کمال بردارند. چه بسیار افرادى که به رغم داشتن جمال زیبا و سایر امکانات مادى، گرفتار غفلت و غروراند و یا به انحراف کشیده شده اند و در منجلاب فساد و تباهی دست و پا می زند!؟ و چه بسیارند افرادی که علی رغم این که از قیافه ظاهری زیبایی برخوردار نبوده اند منشأ خیر و برکت شده اند و باعث رشد و تعالی خویش و جامعه بشریت گردیده اند.

این قضیه شواهد خوبی نیز در تاریخ دارد:
لقمان حکیم که چنان عظمت دارد که سوره ای در قرآن به نام او آمده است، فردی سیاه چهره بود؛ به گونه ای که می گویند مدتی او را به بردگی گرفته بودند و از او به عنوان برده استفاده می کردند. چنین فردی با این قیافه ظاهری به جایی رسید و به اندازه ای از فهم و علم و حکمت رسید که سخنان حکیمانه او در قالب آیات قرآن، مطرح شده اند. این، پیشرفت و موفقیت کمی نیست.
سقراط، استاد افلاطون و ارسطو، آنقدر زشت بوده که می گویند صورت او بیشتر شبیه میمون بود، تا آدمیزاد. با این حال او نابغه زمان خود بود و در تمام طول تاریخ بشر از میان حکما و فلاسفه کمتر شخصیتی مانند او پیدا شده است.


با این اوصاف، سعی کنید با قیافۀ ظاهری خود هر گونه که هست و هر طور که به نظر می رسد، کنار بیایید و آن را جزئی از زندگی خود بدانید و دیگر به چگونگی آن و زشتی یا زیبایی آن فکر نکنید و به حرف و حدیث دیگران نیز اهمیت ندهید. با فکر کردن و یا توجه افراطی به آن که مشکلی حل نمی شود و شما حتی اگر از قیافه زشت و نازیبایی هم برخوردار باشید تغییر قیافه نخواهید یافت؛ بلکه روز به روز اعتماد به نفس تان ضعیف تر می شود و خودتان را بیشتر در معرض ابتلا به انواع و اقسام آشفتگی های روحی و روانی قرار می دهید، پس هرگز و تحت هیچ شرایطی روحیه خود را از دست ندهید؛ به حرف های دیگران اصلاً توجه نکنید؛ فکر کنید نظرکرده خدا هستید و خدا برای شما برنامه ویژه ای دارد و از این جهت خوشحال باشید. سعی کنید در هر صورت از زندگی خود لذت ببرید و نقاط مثبت خویش و خوبی های زندگی و خوشی های آن را نیز ببینید. در ضمن استعدادهای خود را دست کم نگیرید و بدبین نباشید. با تلاش و پیگیری مستمر، حتماً موفقیت های چشمگیری در عرصه های مختلف زندگی خواهید یافت؛ بکوشید سیرت نیکو داشته باشید و با این شیوه بر نقص های احتمالی ظاهری خود پرده افکنید و باعث جذب دیگران به خود شوید.


شما خیال مى‏کنید زیبایى و قیافه ظاهرى تضمین کننده خوشبختى است و احترام و نگاه تحسین برانگیز دیگران را در پی دارد و زشتی و زشت رویی، سبب نگون ‏بختى است و دیگران را از شما فراری می دهد؟! در حالی که علاوه بر مثال هایی که زدیم افراد دیگر زیادى هستند که از وضعیت ظاهرى چندانى برخوردار نیستند؛ ولى دیگران برای آنان حرمت و ارزش خاصی قائلند. ضمن اینکه خود این گونه افراد نیز هیچ‏گاه احساس بى‏ارزشى نمى‏کنند، بلکه احساس خوشبختى و موفقیت دارند و با آرامش زندگى مى‏کنند و با تکیه بر جنبه‏هاى مثبت و ارزشمند خود بسیار شاد و با نشاط هستند و با دیگران تعامل دوسویه دارند؛ بنابراین هرگز خوشبختى و موفقیت، مساوى با زیبایی و خوش چهره بودن نیست.


این نکته را نیز به خاطر بسپارید که همه انسان ها درجاتی از زیبایی رو در وجود خویش دارند، ولی عمدتاً مشکل شان این است که به جای نیمه پر لیوان به نیمه خالی آن توجه می کنند. هیچکس نیست که صد در صد و کامل باشد. هر کسی را ببینید هم می توانید زیبایی را و هم زشتی را در او ببینید و یا در یک لحظه زیبا به نظر برسد و در لحظه دیگر زشت به نظر آید. دیگران عمدتاً ما را به عنوان یک کل ادراک می کنند، لذا ممکن است شما از یک نظر جزیی زیبا نباشید، اما مجموعه اجزاء چهره شما و اندام تان به اضافه کردار و رفتارتان وقتی کنار هم قرار بگیرد زیبا، جذاب و دوست داشتنی به نظر برسید. به خاطر همین است که اگر دقت کنید اجزایی که مردم عموماً عنصر تعیین کننده در زیبایی می دانند باعث زیبا به نظر آمدن بسیاری از افراد نمی شود و گاهی فردی زشت رو بسیار جذاب و دوست داشتنی تر از افراد زیبا رو به نظر می رسد.

توصیه های کاربردی

سعى کنید خودتان را با همه جنبه‏هاى مثبت و منفى باور کنید و بپذیرید همه انسان‏ها در کنار نقاط مثبت خود جنبه‏هاى منفى نیز دارند. یادتان باشد، انسان‏هاى سالم سعى مى‏کنند خودشان را بپذیرند و از فرصت‏ها و ظرفیت‏هایى که دارند نهایت استفاده را ببرند. روان‏شناسان مى‏گویند: انسان سالم، کسى است که خود را آن‏گونه که هست، بپذیرد؛ یعنى، هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف خود را مد نظر قرار دهد؛ زیرا بزرگ جلوه دادن نقاط قوت، به خود بزرگ‏بینى منجر مى‏شود و با برجسته کردن نقاط ضعف، احساس کهترى و نا ارزنده سازى در فرد به وجود مى‏آید. انسان پخته و سالم، کسى است که به هر دو جنبه نگاه کند و از هر گونه افراط و تفریط بپرهیزد.

همدل;1021950 نوشت:
توصیه های کاربردی

به این فکر کنید که دنیا همیشه با ناملایمات بسیاری همراه است و باید خداى را شکر کنید که قیافه ظاهری تان با همه تصور خوب یا بدی که شما از آن دارید، حیات شما را تهدید نمى‏کند و از نظر زیستى مشکلى ندارید. به راستى اگر به جاى افراد مبتلا به بیمارى‏هاى صعب‏العلاج و معلولیت ها می بودید و از نعمت سلامتی بی بهره می بودید، چه مى‏کردید؟!

همدل;1021950 نوشت:
توصیه های کاربردی


موفقیت‏ هاى گذشته و توانمندى‏ هاى مختلف خود را در ذهن ‏تان مرور کنید و استعدادهایی خود را شکوفا سازید.

همدل;1021950 نوشت:
توصیه های کاربردی

هیچگاه از نظر جسمانى و ظاهرى، خود را با دیگران مقایسه نکنید.

همدل;1021950 نوشت:
توصیه های کاربردی

هرگاه جلوى آینه قرار گرفتید، خود را به داشتن ویژگى‏ هاى مثبت ظاهرى تلقین کنید.

همدل;1021950 نوشت:
توصیه های کاربردی


دربارۀ خوشبختى و سعادت مطالعه کنید و خوب درباره ملاک ‏ها و معیارهاى آن بیندیشید.

همدل;1021950 نوشت:
توصیه های کاربردی

دربارۀ انواع زیبایى ‏ها ـ اعم از ظاهرى و معنوى ـ و ارزش و اهمیت هر کدام و نقش هر یک در موفقیت و خوشبختى انسان ‏ها، بیشتر بیندیشید و مطالعه کنید؛ مطمئناً در خواهید یافت زیبایى ‏هاى معنوى بسیار متنوع ‏تر و نقش آفرینى آن در زندگى بیشتر و عمیق ‏تر است.

همدل;1021950 نوشت:
توصیه های کاربردی

سعى کنید نگرش غلط خود را اصلاح کنید؛ یعنى تصویرى مثبت از خود درست کنید؛ متأسفانه ریشه و اساس نگرش منفى که شما به قیافه ظاهرى خود پیدا کرده‏ اید، همین خود پنداره منفى است که در شما شکل گرفته به طوری که نمی توانید به خود بقبولانید که واقعاً مشکلی ندارید.

همدل;1021950 نوشت:
توصیه های کاربردی


پیشنهاد می شود در ارزیابی زشتی یا زیبایی چهره خودتان، نگاه خویش را به کلیت خودتان بکنید، که در کوتاه مدت این کلیت یا گشتالت شامل چگونگی کنار هم قرار گرفتن اجزاء چهرتان می شود و در دراز مدت اجزاء دیگری که خیلی هم تعیین کننده تر هم است به آن اضافه می شود مثلِ اخلاق، رفتار، منش و شخصیت شما؛ پس اگر می خواهید به چشم دیگران زیبا و پرجاذبه به نظر برسید، تاکیدتان را بر عواملی بگذارید که در دراز مدت شما رو به چشم دیگران زیبا و جذاب نشان می دهد نه بر عوامل ظاهری که کاربردشان فقط در کوتاه مدت و مقطعی می باشد.

همدل;1021950 نوشت:
توصیه های کاربردی

یادتان باشد، زیبایی ظاهری گذشته از نسبی بودن، یک معیار کاملاً بی دوام، متغیر و زوال پذیری است چرا که با گذشت زمان و کهولت سن رو به زوال می گذارد و بر اثر بیماری و برخی حوادث ناگوار و غیرمترقبه، دستخوش تغییر و دگرگونی می گردد؛ بنابراین شما نسبت به چیزی حساسیت پیدا کرده اید و به چیزی اهمیت می دهید که هیچ اعتباری به آن نیست و با این شیوه عملاً بهترین دوران زندگی تان را تلف و تباه می سازید.

همدل;1021950 نوشت:
توصیه های کاربردی

بکوشید با مهارت افزایی در عرصه های مختلف و همچنین تلاش برای کسب کمالات اخلاقی و منش رفتاری مطلوب، بر زیبایی های ظاهری و باطنی خویش بیفزایید و بدین وسیله بر مشکل نازیبایی خویش غلبه کنید.
همان طور که قبلاً خدمت تان عرض کردیم، کسب بسیاری از صفات و خصوصیات خوب اخلاقی و همچنین بر طرف کردن رذائل اخلاقی تماماً در اختیار خودتان است.

جمع بندی

پرسش:

من با ظاهر خودم خیلی مشکل دارم، در واقع هیچ وقت از ظاهر خودم راضی نیستم؛ یعنی با کلیتش مشکل دارم و این باعث شده اصلاً خودم را دوست نداشته باشم و احساس می کنم مشکلات روحی که دارم همه دلیل آن همین مسئله باشد؛ چون همیشه از خودم توقع فراتر دارم. می خواهم مرا راهنمایی کنید چیکار کنم که اول با خودم کنار بیام و دوم آنقدر خودم رو مقایسه نکنم و خودم باشم.

 

پاسخ:

اگرچه داشتن چهره ای زیبا و جذاب می تواند هیجان انگیز بوده، اعتماد به نفس انسان را بالا ببرد، نظر دیگران را نسبت به فرد مثبت کند و احساس خوشایندی را ایجاد نماید، اما باید توجه داشت که قیافۀ ظاهری بخش اندکی از وجهه و شخصیت انسان است؛ بنابراین شایسته نیست که انسان تمام هستی و وجود خویش را به قیافۀ ظاهری اش گره بزند. ادامۀ این روند ثمره ای جز افسردگی و فرسودگی روحی و روانی در پی ندارد.

 

به نظر می رسد که شما دچار نوعی خطای شناختی در این خصوص شده اید و با خود می اندیشید که چون من قیافه و چهره ای زیبا، جذاب، دلفریب و خیره کننده ای ندارم، پس:

ـ نمی توانم در زندگی به موفقیت برسم و مفید باشم؛

ـ نمی توانم نظر دیگران را به خودم جلب کنم؛

ـ نمی توانم احساس رضایت در زندگی داشته باشم؛

ـ و... .

در حالی که زیبایی ظاهری نقش چندانی در موفقیت و احساس رضایت از زندگی ندارد.

 

نقش زیبایی ظاهری در جذب دیگران به خود

باید بدانید دو ابزار بسیار مهمی که در کمیت و کیفیت ارتباط ما با دیگران و بالعکس نقش دارد؛ یکی خصوصیات ظاهری و دیگری خصوصیات باطنی افراد است که باعث جذب دیگران و احساس خوشایندی متقابل می گردد.

 

خصوصیات ظاهری عمدتاً شامل زیبایی های خدادادی، رعایت مسائل بهداشتی، نظافت و اصلاح سر و صورت، تمیزی و آراستگی لباس و بدن است و خصوصیات باطنی نیز شامل همۀ فضائل و صفات پسندیده اخلاقی است که اگر کسی آنها را دارا باشد و همچنین از رذائل اخلاقی و صفات ناپسند پیراسته باشد، معمولاً دیگران این چنین شخصی را بیشتر دوست می دارند و سعی می کنند با وی معاشرت و رابطه دوستانه برقرار کنند.

از بین خصوصیات ظاهری و خصوصیات باطنی فقط بهره مندی از زیبایی های خدادادی ممکن است در اختیار شما نبوده باشد و شما در پیدایش آنها نقشی نداشته باشید و یا خیلی در تغییر آنها نتوانید کاری انجام دهید، اما عوامل دیگر تماماً در اختیار خودتان است و شما می‎توانید با اراده و اختیار خود آنها را تغییر دهید و یا به تقویت بُعد مثبت آنها بپردازید تا به تدریج بتوانید با کسب آنها ارتباط مؤثر و مفیدی با دیگران برقرار کنید و در یک کلمه محبوب همگان شوید.

ـ کسب صفات و خصوصیات خوب اخلاقی؛

ـ مهارت افزایی در زمینه های مختلف؛

ـ تقویت روابط اجتماعی؛

ـ پیراستن خود از صفات ناپسند و رذائل اخلاقی؛

ـ و...

از جمله عواملی است که اگر شما به آنها توجه کنید، می توانید شرایط را طوری بچینید که همگان شما را دوست داشته باشند و تحسین تان کنند.

 

با این اوصاف، حتی اگر شما از قیافه و ظاهر زیبایی هم برخوردار نباشید، جای هیچ نگرانی نیست؛ چرا که با کمی همت و پشتکار می توانید با کسب زیبایی باطنی و سیرت زیبا، بر مشکل ظاهری خویش غلبه پیدا کنید و خودتان را زیبا و دلربا سازید و مجبوب همگان گردید.

 

به قول سعدی شیرازی:

صورت ظاهر برادر هیچ نیست *** اى برادر سیرت زیبا بیار

 

البته باید توجه داشت که معیار قضاوت در نزد همۀ افراد از منطق واحدی و یا منطق درستی تبعیت نمی کند، چه بسا فرد زیبایی که نزد عده ای زشت رو تلقی می شود و چه بسا فرد زشتی که عده ای او را زیبا و جذاب می پندارند. همه این اختلافات گویای این مطلب است که زیبایی ظاهری، یک امر کاملاً نسبی است. چه بسیارند افراد زشتی که در مقابل افراد زشت تر از خود زیبا به نظر می رسند و چه بسیارند افراد زیبایی که در مقابل افراد زیباتر از خود زشت به نظر می رسند!؟

 

ضمن اینکه همان طور که گفتیم نباید فراموش کرد که زیبایی ظاهری، به تنهایی کافی نیست؛ بلکه زیبایی باطنی و سیرت زیباست که زیبایی را تکمیل می کند و گاهی بر زیبایی ظاهری غلبه پیدا می کند و پدیدۀ زیبایی را در فرد دوچندان می کند.

 

بسیارى از افراد هستند که به رغم زیبایى ظاهرى اما ـ به واسطۀ سیرت نکوهیده ـ هنوز موفق نشده ‏اند گامى در مسیر کمال بردارند. چه بسیار افرادى که به رغم داشتن جمال زیبا و سایر امکانات مادى، گرفتار غفلت و غروراند و یا به انحراف کشیده شده اند و در منجلاب فساد و تباهی دست و پا می زند!؟ و چه بسیارند افرادی که علی رغم اینکه از قیافۀ ظاهری جذاب و زیبایی برخوردار نبوده اند منشأ خیر و برکت شده اند و باعث رشد و تعالی خویش و جامعه بشریت گردیده اند.

 

این قضیه شواهد خوبی نیز در تاریخ دارد:

ـ «لقمان حکیم» که چنان عظمت دارد که سوره ای در قرآن به نام او آمده است، فردی سیاه چهره بود؛ به گونه ای که می گویند مدتی او را به بردگی گرفته بودند و از او به عنوان برده استفاده می کردند. چنین فردی با این قیافۀ ظاهری به جایی رسید و به اندازه ای از فهم و علم و حکمت رسید که سخنان حکیمانه او در قالب آیات قرآن، مطرح شده اند. این، پیشرفت و موفقیت کمی نیست.(1)

ـ «سقراط»، استاد افلاطون و ارسطو، آنقدر زشت بوده که می گویند صورت او بیشتر شبیه میمون بود، تا آدمیزاد. با این حال او نابغه زمان خود بود و در تمام طول تاریخ بشر از میان حکما و فلاسفه کمتر شخصیتی مانند او پیدا شده است.(2)

ـ «ژان رنو» (Jean Reno) بازیگر معروف سینمای فرانسه و جهان، دارای بینی بسیار بزرگ و بدقواره ای است، ولی هیچ کس به بینی او توجهی نمی کند؛ چراکه وی در عرصۀ بازیگری کاربلد است و یکی از بهترین بازیگران دنیاست. حتی گزارشگری از او پرسیده بود که دوست نداری بینی خود را عمل کنی.

وی در پاسخ گفته بود:

«من بینی خود را دوست دارم و هیچ وقت شکل آن را تغییر نمی دهم».

این نشان از اعتماد به نفس بالای اوست؛ چرا که می داند توانمندی های اوست که موفقیتش را رقم می زند و نه بینی اش!

 

با این اوصاف، سعی کنید با قیافۀ ظاهری خود هر گونه که هست و هر طور که به نظر می رسد، کنار بیایید و آن را جزئی از زندگی خود بدانید و دیگر به چگونگی آن و زشتی یا زیبایی آن فکر نکنید و به حرف و حدیث دیگران نیز اهمیت ندهید. با فکر کردن و یا توجه افراطی به آن مشکلی حل نمی شود و شما حتی اگر از قیافۀ زشت و نازیبایی هم برخوردار باشید تغییر قیافه نخواهید یافت؛ بلکه روز به روز اعتماد به نفس تان ضعیف تر می شود و خودتان را بیشتر در معرض ابتلا به انواع و اقسام آشفتگی های روحی و روانی قرار می دهید، پس هرگز و تحت هیچ شرایطی روحیه خود را از دست ندهید؛ به حرف های دیگران اصلاً توجه نکنید؛ فکر کنید نظرکرده خدا هستید و خدا برای شما برنامه ویژه ای دارد و از این جهت خوشحال باشید. سعی کنید در هر صورت از زندگی خود لذت ببرید و نقاط مثبت خویش و خوبی های زندگی و خوشی های آن را نیز ببینید. در ضمن استعدادهای خود را دست کم نگیرید و بدبین نباشید. با تلاش و پیگیری مستمر، حتماً موفقیت های چشمگیری در عرصه های مختلف زندگی خواهید یافت؛ بکوشید سیرت نیکو داشته باشید و با این شیوه بر نقص های ظاهری احتمالی خود پرده افکنید و باعث جذب دیگران به خود شوید.

 

شما خیال مى‏ کنید زیبایى و قیافۀ ظاهرى تضمین کننده خوشبختى است و احترام و نگاه تحسین برانگیز دیگران را در پی دارد و زشتی و زشت رویی، سبب نگون ‏بختى است و دیگران را از شما فراری می دهد؟! در حالی که علاوه بر مثال هایی که زدیم افراد دیگر زیادى هستند که از وضعیت ظاهرى چندانى برخوردار نیستند؛ ولى دیگران برای آنان حرمت و ارزش خاصی قائلند. ضمن اینکه خود این گونه افراد نیز هیچگاه احساس بى ‏ارزشى نمى‏ کنند، بلکه احساس خوشبختى و موفقیت دارند و با آرامش زندگى مى‏ کنند و با تکیه بر جنبه‏ هاى مثبت و ارزشمند خود بسیار شاد و با نشاط هستند و با دیگران تعامل دوسویه دارند؛ بنابراین هرگز خوشبختى و موفقیت، مساوى با زیبایی و خوش چهره بودن نیست.

 

این نکته را نیز به خاطر بسپارید که همۀ انسان ها درجاتی از زیبایی را در وجود خویش دارند، ولی عمدتاً مشکل شان این است که به جای نیمۀ پر لیوان به نیمۀ خالی آن توجه می کنند. هیچکس نیست که صد در صد و کامل باشد. هر کسی را ببینید هم می توانید زیبایی را و هم زشتی را در او ببینید و یا در یک لحظه زیبا به نظر برسد و در لحظه دیگر زشت به نظر آید. دیگران عمدتاً ما را به عنوان یک کل ادراک می کنند، لذا ممکن است شما از یک نظر جزیی زیبا نباشید، اما مجموعه اجزاء چهره شما و اندام تان به اضافه کردار و رفتارتان وقتی کنار هم قرار بگیرد زیبا، جذاب و دوست داشتنی به نظر برسید؛ به خاطر همین است که اگر دقت کنید اجزایی که مردم عموماً عنصر تعیین کننده در زیبایی می دانند باعث زیبا به نظر آمدن بسیاری از افراد نمی شود و گاهی فردی زشت رو بسیار جذاب و دوست داشتنی تر از افراد زیبا رو به نظر می رسد.

 

توصیه های کاربردی

1. سعى کنید خودتان را با همۀ جنبه‏ هاى مثبت و منفى باور کنید و بپذیرید؛ همۀ انسان ‏ها در کنار نقاط مثبت خود جنبه ‏هاى منفى نیز دارند. یادتان باشد، انسان ‏هاى سالم سعى مى‏کنند خودشان را بپذیرند و از فرصت ‏ها و ظرفیت ‏هایى که دارند نهایت استفاده را ببرند. روانشناسان مى‏ گویند: انسان سالم، کسى است که خود را آنگونه که هست، بپذیرد؛ یعنى، هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف خود را مد نظر قرار دهد؛ زیرا بزرگ جلوه دادن نقاط قوت، به خود بزرگ ‏بینى منجر مى‏شود و با برجسته کردن نقاط ضعف، احساس کهترى و ناارزنده سازى در فرد به وجود مى ‏آید. انسان پخته و سالم، کسى است که به هر دو جنبه نگاه کند و از هر گونه افراط و تفریط بپرهیزد.

 

2. به این فکر کنید که دنیا همیشه با ناملایمات بسیاری همراه است و باید خداى را شکر کنید که قیافۀ ظاهری تان با همۀ تصور خوب یا بدی که شما از آن دارید، حیات شما را تهدید نمى‏کند و از نظر زیستى مشکلى ندارید. به راستى اگر به جاى افراد مبتلا به بیمارى‏ هاى صعب ‏العلاج و گرفتار معلولیت ها می بودید و از نعمت سلامتی بی بهره می بودید، چه مى‏ کردید؟!

 

3. موفقیت ‏هاى گذشته و توانمندى ‏هاى مختلف خود را در ذهن ‏تان مرور کنید و استعدادهای خود را شکوفا سازید.

 

4. هیچگاه از نظر جسمانى و ظاهرى، خود را با دیگران مقایسه نکنید.

 

5. هرگاه جلوى آینه قرار گرفتید، خود را به داشتن ویژگى ‏هاى مثبت ظاهرى تلقین کنید.

 

6. دربارۀ خوشبختى و سعادت مطالعه کنید و خوب دربارۀ ملاک ‏ها و معیارهاى آن بیندیشید.

 

7. دربارۀ انواع زیبایى ‏ها ـ اعم از ظاهرى و معنوى ـ و ارزش و اهمیت هر کدام و نقش هر یک در موفقیت و خوشبختى انسان ‏ها، بیشتر بیندیشید و مطالعه کنید؛ مطمئناً در خواهید یافت زیبایى ‏هاى معنوى و سیرت زیبا بسیار متنوع ‏تر و نقش آفرینى آن در زندگى بیشتر و عمیق ‏تر است.

 

8. سعى کنید نگرش غلط خود را اصلاح کنید؛ یعنى تصویرى مثبت از خود درست کنید؛ متأسفانه ریشه و اساس نگرش منفى که شما به قیافۀ ظاهرى خود پیدا کرده‏ اید، همین خودپنداره منفى است که در شما شکل گرفته به طوری که نمی توانید به خود بقبولانید که واقعاً مشکلی ندارید.

 

9. پیشنهاد می شود در ارزیابی زشتی یا زیبایی چهرۀ خودتان، نگاه خویش را به کلیت خودتان بکنید که در کوتاه مدت این کلیت یا گشتالت شامل چگونگی کنار هم قرار گرفتن اجزاء چهرتان می شود و در دراز مدت اجزاء دیگری که خیلی هم تعیین کننده تر است به آن اضافه می شود مثلِ اخلاق، رفتار، منش و شخصیت شما؛ پس اگر می خواهید به چشم دیگران زیبا و پرجاذبه به نظر برسید، تاکیدتان را بر عواملی بگذارید که در دراز مدت شما را به چشم دیگران زیبا و جذاب نشان می دهد نه بر عوامل ظاهری که کاربردشان فقط در کوتاه مدت و مقطعی می باشد.

 

10. یادتان باشد، زیبایی ظاهری گذشته از نسبی بودن، یک معیار کاملاً بی دوام، متغیر و زوال پذیری است؛ چرا که با گذشت زمان و کهولت سن رو به زوال می گذارد و بر اثر بیماری و برخی حوادث ناگوار و غیرمترقبه، دستخوش تغییر و دگرگونی می گردد؛ بنابراین شما نسبت به چیزی حساسیت پیدا کرده اید و به چیزی اهمیت می دهید که هیچ اعتباری به آن نیست و با این شیوه عملاً بهترین دوران زندگی تان را تلف و تباه می سازید.

 

11. بکوشید با مهارت افزایی در عرصه های مختلف و همچنین تلاش برای کسب کمالات اخلاقی و منش رفتاری مطلوب، بر زیبایی های ظاهری و باطنی خویش بیفزایید و بدین وسیله بر مشکل نازیبایی خویش غلبه کنید.

همان طور که قبلاً خدمت تان عرض کردیم، کسب بسیاری از صفات و خصوصیات خوب اخلاقی و همچنین بر طرف کردن رذائل اخلاقی تماماً در اختیار خودتان است.

 

معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:

  1. تقی زاده، سیامک، نقش قیافۀ ظاهری در روابط عاطفی و اجتماعی، تهران: نسل نواندیش، 1387.
  2. صالحی، نسترن، راز جذابیت: چگونه زیباتر شویم؟، تهران: فرهنگ جامع، 1385.
  3. تریسی، برایان و آردن، ران، جادوی جذابیت: چطور دیگران را در هر موقعیتی تحت تاثیر قرار دهیم، ترجمۀ حسین سلیمانی، تهران: راشین، 1389.

 

پی نوشت ها:

  1. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیة، 1374، ج17، ص45.
  2. دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ فلسفه، ترجمۀ عباس زریاب، تهران: علمی و فرهنگی، 1387، ص8 ـ15.
موضوع قفل شده است