جمع بندی آیا من مرتد هستم؟

تب‌های اولیه

83 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

شریعت عقلانی;323227 نوشت:
در این مثال شما یک طرف بحث و مناظره هستید فلذا نمی توانید بگویید او اصرار بدون دلیل داشت. از نظر شما و آن گروه علما ایشان دلیل نداشت. شاید از نظر خودش دلیل داشت و شما دلیل نداشتید. لذا در یک بحث علمی شخصی که به داوری می نشیند باید بیرون از عقاید دو طرف باشد تا بتواند قضاوت منصفانه بکند. بنده هم اعتقاد دارم نمی شود مشخص کرد که فرد خارج شده از اسلام قصد اخلال در جامعه و عناد و دشمنی دارد. شاید از نظر خودش قصد هدایت و روشنگری دارد.

با سلام با مراجعه به این مناظره هر عقل سلیمی اذعان می کند که باب بی هیچ مبنایی به بر هم زدن اصول می پردازد .
خیلی از جاهای این مناظره خود باب اذعان می کند که نمی دانم و یا جایی قبول می کند که اشتباه کرده است و وقتی به او می گویند که این اشتباهی را که قبول کردی اعلام کن نمی پذیرد و به حاشا می زند.
از طرفی ادله عقلیه چیزی نیست که مشکوک باشد
البته می توان گفت که فردی شاید جهل مرکب دارد یعنی فکر می کرده که درست فکر می کرده در حالی که در اشتباه است این فرد را باید متنبه کرد ولی اگر بعد از تنبه دو باره به اخلال بپردازد باید با او برخورد کرد

شریعت عقلانی;323227 نوشت:
لذا تا زمانی که یک عقیده و باور صرفا در مرحله بیان و تبلیغ است هیچ اخلالی را به همراه ندارد فقط زمانی مخل نظم در جامعه می شود که اصرار بر این داشته باشد که عقایدشان به صورت قانون در جامعه به مرحله اجرا در بیاید آن وقت می شود گفت هرج و مرج در جامعه شکل می گیرد. ولی اگر حکومتی بستر و محمل لازم برای تبلیغ و نشر همه باورها و عقاید را به طور یکسان فراهم آورد دیگر همان تبلیغ هم می شود قانونی و بی نظمی بوجود نمی آید. در چنین جامعه ای است که مسلما عقیده و باوری مورد قبول واقع خواهد شد که هماهنگی و همخوانی بیشتری با فطرت انسانی داشته باشد.

اخلالی که شما می فرمایید اخلال نظامی یا نظم اجتماعی است در حالی که آنچه بیشتر برای اسلام مهم است ایجاد محیطی آرام از نظر فکری است اخلال روانی بالاتر از اخلال نظامی است

با سلام خدمت جناب شعیب عزیز کارشناس بزرگوار.
الحمدلله بحث در مسیر خوبی پیش می رود. از اینکه در پاسخ تاخیر بوجود آمد شرمنده!

شعیب;324304 نوشت:
البته می توان گفت که فردی شاید جهل مرکب دارد یعنی فکر می کرده که درست فکر می کرده در حالی که در اشتباه است این فرد را باید متنبه کرد ولی اگر بعد از تنبه دو باره به اخلال بپردازد باید با او برخورد کرد

1. آیا می توان برای شخصی که عمدا قصد اخلال دارد و کسی که در جهل مرکب است مجازات یکسانی وضع کرد؟ آیا این دو با هم فرق ندارند؟
2. اصلا بحث اصلی برخورد کردن نیست؟ بحث سر نحوه برخورد کردن است؟ به نظر شما مجازات اعدام برای کسی که در جهل مرکب بسر می برد و توهم حقانیت دارد مجازات زیادی نیست؟ دقت شود از اینگونه افراد زیادند در جامعه. منظورم از دین خارج شده ها نیست؟ منظورم کسانی است که خیال می کنند حقند؟ مثلا کسانی که ادعای نمایندگی امام زمان را دارند. بنده خود با یکی دو مورد از اینها برخورد نزدیک داشتم. هر چه برایش استدلال بیاوری و اعتقاداتش را نقد کنی نمی پذیرد؟ حتی جواب منطقی هم نمیدهد؟ می گوید من حقم. چرا؟ برخی از آنها اتفاقات نادری در زندگی شان افتاده و مشمول امدادهای غیبی شده اند و مکاشفاتی برای آنها رخ داده حال این مکاشفات از کجا و چه ناحیه ای بوده معلوم نیست ولی آنها معتقدند مهر تایید الهی بر عملکرد و رفتار آنها بوده است لذا با هیچ دلیل عقلی و منطقی هم از نظر خود بر نمی گردند. اغلب هم در خواب چیزهایی دیده اند.
این را مثال زدم که عرض کنم از اینگونه افراد زیادند که خود را حق می دانند. حال باید دید چه برخوردی شایسته آنهاست. یک سوال : شما شاهدمناظره و مباحثه ای هستید که یک دفعه می بینید یک طرف بحث که اتفاقا دلایل منطقی هم می آورد بدلیل اینکه طرف مقابل دلایل منطقی اش را نمی پذیرد به او حمله کرده و او را ضرب و شتم می کند. یا مثلا در همین سایت خودمان می بینیم که شخصی که اتفاقا حق هم با اوست و دلایل منطقی تری دارد به طرف مقابل توهین می کند. آیا شما اینگونه برخورد را می پسندید؟ اصلا به نظر شما برای کسانی که از محتوای بحث خبر ندارند اگر از بیرون این برخورد ها را نگاه کنند چه می گویند؟ آیا حدس نمی زنند کسی که به ضرب و شتم روی آورده یا توهین کرده حتما دلایل کافی برای دفاع از اعتقاداتش نداشته است؟ باید در این زمینه تامل بیشتری بفرمایید که مجازات اعدام چه تاثیری روی دیدگاه مردم بیرون دارد؟ آیا فکر نمی کنند این مجازات به خاطر این است که طرف مذکور نتوانسته دلایل کافی بیاورد و به خشونت روی آورده است؟ اگر شما می گویید مثلا فرد مذکور دلیلی برای ادعای خود نیاورده خوب مناظره هم که کردید و همه هم دیدند که ایشان دلیل برای ادعایش نداشته. دیگر از چه چیزی باک دارید؟ می ترسید مردم پیروش بشوند؟ مسلما مردم اگر عاقل باشند پیروش نمی شوند. حال شما دلتان برای مردم جاهل که با وجود دلایل به این روشنی باز به انحراف می روند نسوزد. دین و ایمان این چنین مردمی به چه درد شما و نظام اسلامی می خورد. آیا اگر این چنین مردم جاهلی را به زور مسلمان نگه دارید فایده ای دارد؟ از مسلمان بودن آنها ( در ظاهر ) چه چیزی عاید نظام می شود؟ کیفیت یک اعتقاد مهم است نه کمیت آن.
شعیب;324316 نوشت:
اخلالی که شما می فرمایید اخلال نظامی یا نظم اجتماعی است در حالی که آنچه بیشتر برای اسلام مهم است ایجاد محیطی آرام از نظر فکری است اخلال روانی بالاتر از اخلال نظامی است

بله کاملا با شما موافقم. محیط آرام از نظر فکری بسیار مهمتر از محیط آرام اجتماعی است. چه اینکه اگر محیطی از نظر فکری آرام باشد می تواند محیط آرام اجتماعی را هم فراهم آورد.
ولی بحث سر این است که چه محیطی از نظر فکری آرام است.
1. محیطی که فقط یک عقیده اجازه نشر دارد و در صورتی که کسی اقدام به نشر عقیده ای دیگر کرد اعدام می شود.
2. محیطی که هر عقیده ای اجازه نشر دارد و هر فردی به راحتی می تواند به تحقیق در مورد تمام عقاید بپردازد.
آیا ایجاد ارعاب و وضع سنگین ترین مجازات برای کسی که می خواهد عقیده ای را نشر دهد در یک جامعه محیطی آرام از نظر فکری فراهم می آورد؟
آیا در جامعه ای که فقط یک عقیده اجازه نشر دارد می توان به مفید فایده بودن تحقیق در آن جامعه امید داشت؟ ( لازم به ذکر است تحقیق در اصول دین بر هر شخص مسلمان واجب عینی است)
لازمه تحقیق در اصول دین این گونه است که شخص مورد نظر هم بتواند ادله گروهی که مثلا به توحید اعتقاد ندارند را بشنود ( از خودشان ) و هم ادله گروهی که اعتقاد دارند. تاکید می کنم از خودشان باید شنیده شود چون ممکن است طرف مقابل صرفا دلیلهای ضعیف گروه مقابل را طرح و نقد کند. حال آیا در جامعه ای که مثلا تفکر الحاد ( بی خدایی ) یا شرک ( چند خدایی ) اجازه تبلیغ ندارد می توان تحقیق منصفانه انجام داد.
نمی دانم کجا بود ولی شخصی این سخن را از شهید مطهری نقل می کرد که :
در جامعه اسلامی باید در کنار دپارتمان اسلام شناسی دپارتمان مارکسیست شناسی هم دایر گردد و خودشان بیایند تدریس کنند.
این سخن بدان دلیل بود که ایشان عقاید و باورهای اسلامی را چنان معقول می دانست که از نشر هیچ تفکری در جامعه باک نداشت.
اصلا اگر قرار است در چنین جامعه نتیجه تحقیق مشخص باشد و شخص محقق حتما باید در صورت تحقیق علمی به نتیجه مشخص شده برسد پس چرا تحقیق؟ تحقیق چه فایده ای دارد؟
جامعه ایده آل : ( نظر شخصی بنده و قابل نقد )
به اعتقاد بنده جامعه ای از نظر فکری آرام است که نظام قانونی و اجرایی حاکم بر آن وابسته به هیچ تفکر و دین و مکتبی نباشد و صرفا بر اساس علم روز مدیریت شود. علومی چون مدیریت - سیاست - اقتصاد و ... . در چنین جامعه ای هر عقیده ای اجازه تبلیغ دارد و باز هم جمله پست قبلم را تکرار می کنم تفکری مورد قبول مردم واقع خواهد شد که هماهنگی بیشتری با فطرت انسانی دارد. در چنین جامعه ای می توان به ایمان مردمی که دین حق را انتخاب کرده اند اطمینان داشت. چرا که در جامعه ای دین حق را انتخاب کرده اند که تمام تفکرات اجازه تبلیغ داشتند. در این صورت است که مومنان حقیقی از دروغین شناخته می شوند. ایمان توام با ریاکاری یافت نمی شود. چون دولتی و حکومتی نیست. چون مزایای مادی ندارد. مردمش صرفا به خاطر اینکه به تفکری اعتقاد پیدا کرده اند پیرو آن شده اند. در آن جامعه دین افراد در شناسنامه شان حداقل تا زمانی که به سن بلوغ نرسیده اند قید نشده است. اصلا می تواند دین آنها هیچ وقت در شناسنامه شان قید نشود و صرفا به شکل باور شخصی باقی بماند.
با توجه به توضیحات بالا چنین جامعه ای باید سکولار باشد.
در غیر این صورت اعتقاد و ایمان مردم به هیچ دردی نمی خورد.
و من الله توفیق

B-neshan;316333 نوشت:
قبل از این، فکر میکردم که خیلی وحشتناکه که وعده بهشت و جهنم سر کاری باشه. یا این مدل خدایی که در اسلام هست اصلن وجود نداشته باشه... اما الان میبینم که نه تنها ترسی از این مسائل ندارم؛ بلکه با از دست دادن امیدم به خدا، زندگیم رو خودم میسازم آرامش بیشتری دارم.

با سلام و احترام
آیا مفهوم امید به خدا اینه که زندگی مون رو باید خدا بسازه؟ پس چرا معصومین ما برای ساختن زندگیشون و زندگی دیگران سخت در تلاش بودند؟ و پا روی پا نمی انداختند که خدا خودش درست میکنه! در حالیکه آنها امیدشون به خدا خیلی بیشتر از ما بود!
اینجا من فکر می کنم که برداشت شما از امید به خدا اشتباه بوده (البتع ببخشیدا)
B-neshan;316333 نوشت:
انتظار ندارم که خدایی باشه تا داد من رو از ظالم بگیره، اگر خودم تونستم میگیرم اگرم نه که هیچ. انتظار ندارم که تا ابد زنده باشم، هر چند مرگ و نابودی دردناک باشه، به جای انکار با قبول کردنش از لحظاتم لذت خیلی بیشتری میبرم

قسمت اول فرمایشتون قبول ولی قسمت دومش که "اگرم نه که هیچ" با فطرت انسان سازگاره؟
هیچکس انتظار نداره تا ابد زنده باشه ولی آیا همه انسانها تمایلی به زنده بودن تا باد ندارند؟ و آیا این نیاز فطری نیست؟(مسلما که هست و آیا فطرت انسان اشتباه میکند؟)
شاید 90درصد تلاش روزمره انسانها در جهت بیشتر عمر کردن باشه و حتی همین نیاز فطری هست که نیرو محرکه تلاش و اختراعات و اکتشافات بوده و......
مگر خود خدا نفرموده که : اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم
مرگ و نابودی دردناکه؟ بله چون برخلاف فطرته یعنی خود شما قبول دارید که انسان نیاز به ابدیت داره.
این نیاز نتنها مهمه بلکه مهمترین نیاز انسانه وگرنه بدون تعارف قبول کنید که تو این دنیا چه پولدار باشی چه فقیر چه عالم باشی چه جاهل چه سالم باشی چه بیمارو.... باید تو سختی زندگی کنی و آیا اگر تصور اینکه مرگ پایان همه چیزه وحشتناک نیست؟ و آیا اگر مرگ پایان بود دیگه چه نیازی بود که انسان این همه دردو رنج زندگی رو تحمل کنه ؟
B-neshan;316333 نوشت:
من به "بی دینی" با تلاش و تفکر رسیدم.

لطفا بیشتر توضیح بدید در مورد تلاش.
B-neshan;316333 نوشت:
اما تا زمانی که عقل من ،من رو به این نتیجه میرسونه روی اعتقادم هستم

لطفا براهین عقلیتون رو بفرمائید.
B-neshan;316333 نوشت:
و صد البته مرگ دین به معنای مرگ اخلاقیات نیست...بلکه اگر بخواهیم تولد اخلاقیات نوین و به روز است.

اخلاقیات زیر مجموعه دین هستند و مسلما مرگ دین مرگ اخلاقیات هست. اگر قبول ندارید یک صفت اخلاقی بفرمائید که در دین نباشد.
پس اگر اخلاقیات دارید بدانید که هنوز کاملا بی دین نشده اید . اما فقط به 2 نکته توجه داشته باشید : منظور از دین فقط اسلام نیست و اسلام در واقع تکمیل کننده دینهای قبلی است و نکته دوم اینکه اولین انسانی که پا بر زمین گذاشت پیامبر خدا حضرت آدم بود و از همانجا به فرزندانش اخلاقیات را اموخت و او بود که به هابیل و قابیل آموخته بود که با هم مهربان باشند و به هم ظلم نکنند و حسد نورزند و ....
B-neshan;316333 نوشت:
با امید شادی برای همه و آرزوی رهایی برخی از رنجی که میبرند

این جمله عین دینداریست!(فقط بجای برخی در دین همه گفته می شود (اللهم اکشف عن کل مکروب
B-neshan;316345 نوشت:
مثلن دوست ندارم که پولی که حق منه به سرقت بره. دوست ندارم بهم دروغ بگن، و... پس این موارد رو رعایت میکنم و خودم هم این کارهارو نمیکنم.

))
هیچکس اینها رو دوست نداره
B-neshan;316345 نوشت:
علاوه بر اینکه اگه این کارارو بکنم بقیه همدست میشن و کارم رو میسازن

چرا بقیه همدست میشن؟ چون همه دوست دارن که ظالم به جزای عملش برسه.
حالا اومدیم و یک نفر به 1000 نفر آسیب رسوند و فرداش افتاد و مرد. حالا اینکه فکر کنیم همه چیز تموم شد وحشتناک و دردآوره یا اینکه بدونیم توی اون دنیا باید جواب بده؟!
یا برعکس کسی که در اثر زحمت و ایثارش به هزاران نفر خدمت میکنه و اصلا امکان جبران زحماتش وجود نداره آیا تصور اینکه با مرگش همه چی تموم میشه وحشتناکه یا اینکه فردائی هم هست و ....؟
hoorshid;316365 نوشت:
اما وجدان!میدونید!به نظر من این وجدان برای کسی که اعتقادات شما رو دارد مثل همون نحسی 13 است!!!خرافات!!وجدان چیه؟! منی که بعد از مرگم با یه تیکه چوب خشک هیچ فرقی ندارم مگه دیوانه ام به خاطر یه احساس احمقانه ی زود گذر (یا همون وجدان!!) این دو روز فرصتیو که دارم بی خودی حروم کنم؟!!(واقعا هم دو

با این نظر هم مخالفم زیرااگر کسی دین هم نداشته باشه از انجام خلاف فطرتا زجر میکشه ولی صحبت بر سر این موردی بود که b-neshan فرمودند با عدم اعتقاد به آخرت و خدا احساس خوبی پیدا کردم و من عرض میکنم که نه تنها بی دینی باعث لذت از خلاف نمیشه بلکه دین داری باعث اضافه شدن اون درد حاصل از گناه میشه .
الآن من نمیخوام در مورد اینکه شما دین داشته باشید یا نه بحث کنم ولی تمرکزم روی این نکته هست که عدم اعتقاد به خدا و معاد واقعا وحشتناکه که توضیحاتش را فوقا عرض کردم.

موفق باشید.:Gol:
البته اساتید محترم (شریعت عقلانی و شعیب)بحث فقهیشون رو ادامه بدن و ما هم دنبال بحث خودمون هستیم:Gol:

hadihama1360;315882 نوشت:
راستش من از روز اول هم به دین اعتقاد نداشتم و تاآخر هم نمیخوام داشته باشم بی دینی لذتش برای من بیشتر است از خدا هم خیری ندیدم چه زمانی که یه نیمچه اعتقدی داشتم و چه وقتی که نداشتم اصلا من را با دین چه کار؟ الان وقتی به دین فکر نمیکنم اصلا روح و روانم در آسایش کامل هستش و البته این نظر شخصی خود من هست و شاید برای دیگران اینطور نباشد من دوست داشتم نظرو رو آزادانه بگم امیدوارم کسی رو ناراحت نکنه این حرفهایی که زدم

سلام
اینکه بی دینی لذتش برای شما بیشتره خیلی طبیعیه. وقتی آدم از قید تعهدات آزاد باشه معلومه که خیلی راحت تر زندگی می کنه. وقتی دین نباشه نه امر به خوبی در کاره و نه نهی از بدی. به راحتی میتونه هرکاری که مطابق با نفسش بود انجام بده، بدون اینکه از عاقبت عملش بترسه. اینجوریه که روح و روان آدم در آسایشه! که البته این آسایش، کاذب هست نه حقیقی

من هم مانند کاربر گرامی hoorshid معتقدم کسی که به دین (نه فقط اسلام، هر دینی) معتقد نیست نمیتونه به اخلاقیات هم پایبند باشه. جناب B-neshan شما وقتی به عالم بعد از مرگ و حسابرسی اعمال اعتقاد نداشته باشی، چرا باید به خیلی از امور ملتزم باشی؟ دقیقا همونجوری که ایشون گفتن، وقتی می بینی منفعتت در عدم رعایت اخلاقیاته، واقعا باز هم به اخلاقیات پای بندی؟

درسته که رعایت اخلاقیات نباید فقط از ترس خدا و نهی دین باشه، اما در مورد اکثر آدم ها، باید یک نیرویی باشه که اونا رو تشویق به خوبی و برحذر داشتن از بدی بکنه. نیروی درونی انسانها وجدانه اما آیا همه به ندای وجدانشون گوش می کنن؟ همین نشون میده که تنها وجدان کافی نیست. کافی نیست که شما از رعایت اخلاقیات خوشت بیاد و بهت حس خوبی بده

اینکه میگید از خدا خیری ندیدید، تا منظورتون از خیر چی باشه! یه کم به دور و برتون دقیق تر نگاه کنید. واقعا هیچ خیری نمی بینید؟!

ریحانه سادات;324984 نوشت:
من هم مانند کاربر گرامی hoorshid معتقدم کسی که به دین (نه فقط اسلام، هر دینی) معتقد نیست نمیتونه به اخلاقیات هم پایبند باشه. جناب b-neshan شما وقتی به عالم بعد از مرگ و حسابرسی اعمال اعتقاد نداشته باشی، چرا باید به خیلی از امور ملتزم باشی؟ دقیقا همونجوری که ایشون گفتن، وقتی می بینی منفعتت در عدم رعایت اخلاقیاته، واقعا باز هم به اخلاقیات پای بندی؟

با سلام.
حضرت علی (ع) می فرماید :
اگر خدایی هم وجود نداشت باز ما شما را به مکارم اخلاق دعوت می کردیم. چرا که سعادت این دنیای شما در گرو مکارم اخلاق است.
چه انگیزه ای بیشتر شما را به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی ملتزم می کند؟ آیا غیر از این است که ایجاد یک جامعه سالم که در آن زندگی با آرامش جریان دارد ( بدون در نظر گرفتن خدا و آخرت ) در گرو رعایت همین قوانین است. تمام جوامع بشری از بدو تاریخ تا با الان چه آنها که به خدا اعتقاد داشتند و چه نداشتند برای خود قوانینی را در جامعه شان وضع کردند و خود را ملزم به رعایت آن دانستند تا بتوانند حداقل همین چند روزه را در این دنیا با آرامش زندگی کنند. لذا پایبند بودن به اخلاقیات لزوما نیاز به اعتقاد به خدا و آخرت ندارد.

شریعت عقلانی;325648 نوشت:
با سلام.
حضرت علی (ع) می فرماید :
اگر خدایی هم وجود نداشت باز ما شما را به مکارم اخلاق دعوت می کردیم. چرا که سعادت این دنیای شما در گرو مکارم اخلاق است.
چه انگیزه ای بیشتر شما را به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی ملتزم می کند؟ آیا غیر از این است که ایجاد یک جامعه سالم که در آن زندگی با آرامش جریان دارد ( بدون در نظر گرفتن خدا و آخرت ) در گرو رعایت همین قوانین است. تمام جوامع بشری از بدو تاریخ تا با الان چه آنها که به خدا اعتقاد داشتند و چه نداشتند برای خود قوانینی را در جامعه شان وضع کردند و خود را ملزم به رعایت آن دانستند تا بتوانند حداقل همین چند روزه را در این دنیا با آرامش زندگی کنند. لذا پایبند بودن به اخلاقیات لزوما نیاز به اعتقاد به خدا و آخرت ندارد.

سلام
به نظر من قوانین و مقررات جامعه با مکارم اخلاق خیلی تفاوت داره. مثلا در کدام جامعه ای، چه در گذشته چه حال، قانونی در مورد دروغ گفتن یا غیبت کردن وجود داره؟ اصلا همین غیبت؛ گناه کبیره ای که در دین به شدت از آن نهی شده، یا تهمت، یا ریختن آبروی دیگران. اینها مفاسدی هستند که اگر کسی به دین اعتقادی نداشته باشه لزومی نمی بینه ازشون دوری کنه. مگر اینکه اینقدر فطرتش پاک باشه که از این کارا بدش بیاد و انجام نده. که به نظر من فقط کسی که با فرهنگ دینی درست تربیت شده میتونه مدعی باشه که ذاتا از این اعمال بدش میاد


یا به عنوان مثال؛ زنا که در اسلام و همینطور سایر ادیان (اگر تحریف نشده بودند) عمل بسیار قبیحیه و مجازات سنگین داره، در کدام جامعه غیر دینی جرم به حساب میاد؟ کسی که به دین اعتقادی نداره، آیا به راحتی از زنا که مطابق با هوای نفس و شهوته، دوری می کنه؟ مگر اینکه به نظر کسی، زنا مغایرتی با اخلاقیات نداشته باشه!! و شاید خیلی هم متمدنانه باشه!

پس می بینیم که در بسیاری اخلاقیات، تنها اعتقاد واقعی به دین
هست که آدم رو ملزم به رعایت اونا می کنه

ریحانه سادات;325683 نوشت:
سلام به نظر من قوانین و مقررات جامعه با مکارم اخلاق خیلی تفاوت داره. مثلا در کدام جامعه ای، چه در گذشته چه حال، قانونی در مورد دروغ گفتن یا غیبت کردن وجود داره؟ اصلا همین غیبت؛ گناه کبیره ای که در دین به شدت از آن نهی شده، یا تهمت، یا ریختن آبروی دیگران. اینها مفاسدی هستند که اگر کسی به دین اعتقادی نداشته باشه لزومی نمی بینه ازشون دوری کنه. مگر اینکه اینقدر فطرتش پاک باشه که از این کارا بدش بیاد و انجام نده. که به نظر من فقط کسی که با فرهنگ دینی درست تربیت شده میتونه مدعی باشه که ذاتا از این اعمال بدش میاد

با سلام خدمت شما دوست گرامی.
تمام این مثالهایی که آوردید در جوامع دیندار بیشتر رخ می دهند تا بی دین.
زنا هم اگر چه در جوامع با دین عیان نیست ولی بسیار رخ می دهد. یک جا از یک نفر شنیدم که می گفت در غرب به هیچ عنوان اینگونه که زنان خیابانی فاحشه را در ایران به وضوح می بینیم دیده نمی شوند. این همه سایت ها و شبکه های هم بیشتر از این که برای خودشان باشد برای شرقی هاست که فرهنگشان را خراب کنند که البته این یک مسئله سیاسی است و دخلی به اخلاقیات مردم جامعه ندارد.

شریعت عقلانی;326246 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی.
تمام این مثالهایی که آوردید در جوامع دیندار بیشتر رخ می دهند تا بی دین.
زنا هم اگر چه در جوامع با دین عیان نیست ولی بسیار رخ می دهد. یک جا از یک نفر شنیدم که می گفت در غرب به هیچ عنوان اینگونه که زنان خیابانی فاحشه را در ایران به وضوح می بینیم دیده نمی شوند. این همه سایت ها و شبکه های هم بیشتر از این که برای خودشان باشد برای شرقی هاست که فرهنگشان را خراب کنند که البته این یک مسئله سیاسی است و دخلی به اخلاقیات مردم جامعه ندارد.

بله درست میگید، اما در یک جامعه دینی صرفا همه دین رو رعایت نمی کنن و نمیشه یک جامعه رو ملاک قرار داد. بحث من اینه که چطور دین، باعث میشه فرد ملزم به رعایت اخلاق بشه. اینکه در بسیاری از خانواده های مذهبی، غیبت و دروغ اینقدر زیاده به دین که ارتباطی نداره. اونها خودشون مسائل و احکام دین رو رعایت نمی کنن

اینکه می گین در کشورهای غربی زنان فاحشه به این وضوح دیده نمیشن، دلیلش خیلی روشنه. چون اونجا کاباره وجود داره ولی در ایران نه! که اتفاقا خیلی از غرب زده ها میگن ببینید چقدر خوبه که در اروپا و آمریکا اماکن مشخصی برای مسائل جنسی وجود داره و دیگه در سطح شهرها این چیزا دیده نمیشه!!! آخه این چه منطقیه؟!

این بحث مفصل تر از این حرفاست و چون به این تاپیک مرتبط نیست، نمیشه ادامه ش داد. فقط یه نکته مربوط به موضوع اخلاق اینکه؛
در جوامع غیردینی می بینیم که ارتباط دختران و پسران از همان نوجوانی چقدر آزاده و روابط نامشروع اصلا زننده نیست. البته در همین جوامع هم خانواده های مذهبی نسبت به این مسئله واکنش نشون میدن، اما عموما عادیه و جالب اینجاست که این عادی بودن رو نماد تمدن و آزادی میدونن. و حالا می بینیم که در ایران کم کم چقدر این مسئله داره عادی میشه. من در اقوام دور خودم می بینم پسرای مجردی رو که خیلی براشون عادیه که دختری تو خونه مجردیشون رفت و آمد کنه! اگه بهشون اعتراضی کنی میگن شما مذهبی ها متحجر و عقب مونده اید. اینها کسانی هستند که در خانواده های مذهبی هم رشد کردن اما بعد از مدتی همه مشکلات جامعه رو به پای دین حساب کردن و اول قید مذهب رو زدن، بعد گفتن خدا کجا بود و کم کم منکر همه چیز شدن و از هفت دولت آزاد! هرکاری دلشون میخواد می کنن بدون اینکه ترسی داشته باشن


پس تنها پای بندی به مذهب و خداترسیه که انسان رو از خیلی مفاسد حفظ می کنه. امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: شغل من الجنة و النار أمامه؛ کسی که بهشت و دوزخ را در پیش دارد آسوده نباشد.
برداشت من اینه که طبق این فرمایش، کسی که بهشت و دوزخ رو منکر میشه آسوده و راحت زندگی می کنه و فکر می کنه در آرامشه، چون دیگه نمیترسه که یه زمانی سزای اعمال ناشایستش رو ببینه. البته این سخن امام در مورد موضوع دیگه ایه ولی به نظرم این مفهوم رو هم می رسونه

ببخشید سخنم طولانی شد

hadihama1360;313649 نوشت:

سلام خودت رو ناراحت نکن اگر به این نتیجه رسیدی که دین مسیحیت حق است زندگی ات رو بکن و به دستورات دینی ای که در کتب شما امده است عمل کن می روی بهشت .
من از یک عالم درجه یک که 20 سال درس حوزوی خونده بود و چند سال هم درس کلام و ادیان خونده بود پرسیدم گفت اگر طبق دستوراتشون پیش روند به بهشت می روند در همین کتب شما چیز های زیادی امده است مانند حجاب و نخوردن مشروب و مسایل دیگر
این یک مسیله که مطرح شد
دوستان توجه کنند من مطلبی رو می اورم اگر قانع شدید در مورد دین اسلام که الحمد لله واگر نه که دیگر من وظیفه ما فقط اگفتن است:

ما دو نوع انسان داريم
در واقع دو نوع انساني که دنبال دين هستند
يکي دنبال ديني هست
که از درد وجدان راحت بشود
و بدنبال دين واقعي نيست
بلکه
دنبال ديني راخت
راحت
يا ديني که در اون دين بهش زياد سخت نگيرند
تکليف نداشته باشد
و از اين مسائل ديگه
و يک دينداري هم هست
که واقعا
دنبال دين حقيق و واقعي هست.

خوب براي هر ديني
دين واقعي
سه شاخصه وجود دارد
يکي در اعتقادات
يکي در اخلاقيات
و يکي در احکاميات
در اعتقادات
ديني بايد باشد
که خداي اون دين
کامل باشد
ناقص نباشد
محدود نباشد
جسم نباشد
متعدد نباشد
در ميان اديان
کدوم دين اين نوع خدا را دارد

کدوم دين شاخصه اول را دارد؟
خوب خدا مسيحيت
سه تا هست
محدود هست
ناقص هست
و کامل نيست
متعدد هم هست
یهود و زردتشت چی؟؟
یهودیت هم خدایش جسمانی ضعیف است محدودی که نمی تونه حقشو از پیامبر ش بگیرد مجبور ميشود با او کشتي بگيرد . پیامبر در کشتی بر خدا غلبه می و خدا مجبور به دادن باج به پيامبر ميشود این خدا ناقص است

در زردشت هم خدا دوتاست خدا عاجز است اهریمن در بعضی مواقع بر یزدان پیروز می شود

مراجعه کنید این قضایا به طور مفصل هست
کتاب ونديداد و کتاب یسنا واوستا

شعیب;322052 نوشت:

با سلام و درود فراوان خدمت شما دوست گرامی و قدیمی
جناب شریعت عقلانی عزیز

ورود شما به بحث نوید بحثی پویا و جذاب را می دهد

انشاء الله بتوانم خدمت شما باشم
این که جناب کارشناس صالح فرمودند که بحث فقهی است کاملا صحیح و مورد اعتناست.
البته در بحث ارتداد و چرایی احکام آن علمای علم کلام بحث هایی دارند که انشاء الله به عنوان دلیل عقلی به آن خواهیم پرداخت

البته ذکر این نکته در ابتدا خالی از لطف نیست که:

تمامی احکام ما تابع مصالح و مفاسد است یعنی اگر خدا چیزی را حکم به وجوب داده است آن حتما به نفع انسان است و اگر حکم به حرمت داده آن چیز به ضرر انسان می باشد.

اما این بدان معنا نیست که ما فلسفه تمام احکام را می دانیم و در بحث های عقلی به علت و چرایی آن دست پیدا می کنیم بلکه بدین معنا است که ما اجمالا می دانیم آنچه که به عنوان حکم الهی از کتاب و سنت قطعی استخراج می شود دلیل محکم عقلی پشتوانه اوست اگر چه ما بدان نرسیم.
در باره حکم مرتد نیز فقها از آیات و روایات حکم خدا را استخراج کرده اند پس آن حکم نیز فلسفه عقلی دارد ولی شاید ما به تمام زوایای دلیل عقلی آن دست پیدا نکنیم در این جا علم آن را به اهلش وا میگزاریم و به حکم خدا تعبدا عمل می کنیم.

بسم الله


سلام و وقت بخیر
عجیبه من متوجه صحبت شما نمیشم
چجوری میتونین ثابت کنین خداوند هر حکمی داده به نفع انسان هاست؟هر حکمی باید یا با ذات یا با عقل ما جور در بیاد.مثلا شما از کجا میدونین 4 رکعت نماز ظهر به نفع ماست در حالی که 3 رکعت به نفع ما نیست؟
من دانشجوی سال آخر رشته فیزیوتراپی هستم خیلی راحت براتون اثبات میکنم نماز هرچه تعداد رکعاتش بیشتر باشه مضر برای کمر+زانو هست و تا حالا هم نفهمیدم چرا نمازی که برای سلامت جسم مضره جزء واجبات دین ماست(کاری به سلامت روحی و معنوی ندارم چون هممون میدونیم صحبت و با پروردگار جلا دهنده روحه و آرامش بخش)

شریعت عقلانی;330488 نوشت:
با سلام.
بر همین اساس حکم روزه هم ابطال می شود. چون هیچ متخصص تغذیه حکم به این نمی کند که انسان مدت طولانی در روز را آب نخورد. همه متخصصان توصیه می کنند که نوشیدن مقدار مشخصی آب در طول روز برای سلامتی انسان لازم است.
لذا بر اساس قاعده لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام اصلی ترین احکام تعبدی اسلام زیر سوال می رود.
ما هم چنان منتظر پاسخ جناب شعیب هستیم.
و من الله توفیق

سلام دوست عزیز
آره حرفتون کاملا درسته
اما یه نکته براتون بگم.اینترنت ، مقاله و مجله های پرشده از فواید روزه و بعضی هم از مضرات روزه
لب کلام اینکه اگر مثل بچه آدم توی طول سال به خوردن مشغول نباشیم و در حد متعادل غذا بخوریم چیزی که هم تو اسلام و هم تو علم میگه روزی 2 وعده غذا و ....
حالا اگر رشته دانشگاهیتون مربوط به علوم پزشکی باشه خیلی راحت برین مطالب کتب علمی رفرنس مثل فیزیولوژی ورزشی ، فیزیولوژی گایتون و ... رو بخونین تا بفهمین روزه ضرر نداره.ضمنا کدوم متخصص تغذیه طبق شرایطی که من گفتم میگه روزه برا بدن ضرر داره؟خود خواهر من متخصص تغذیه نیست اما رشته اش تغذیه است
اما اگه مثل ما ایرانیا باشه که فقط ماه رمضون روضه میگیریم حرفتون صحیحه و روزه 99درصدش ضرر میشه
در نتیجه به نظرم نمیشه حکم رو باطل کرد
اما در مورد نماز بنده چون تخصص رشته خودم هست هم برای آدم سالم ضرر داره هم بیمار

muiacir;330500 نوشت:
سلام دوست عزیز آره حرفتون کاملا درسته اما یه نکته براتون بگم.اینترنت ، مقاله و مجله های پرشده از فواید روزه و بعضی هم از مضرات روزه لب کلام اینکه اگر مثل بچه آدم توی طول سال به خوردن مشغول نباشیم و در حد متعادل غذا بخوریم چیزی که هم تو اسلام و هم تو علم میگه روزی 2 وعده غذا و .... حالا خیلی راحت برین مطالب کتب علمی مثل فیزیولوژی ورزشی ، فیزیولوژی گایتون و ... رو بخونین تا بفهمین روزه ضرر نداره.ضمنا کدوم متخصص تغذیه طبق شرایطی که من گفتم میگه روزه برا بدن ضرر داره؟خود خواهر من متخصص تغذیه نیست اما رشته اش تغذیه است اما اگه مثل ما ایرانیا باشه که فقط ماه رمضون روضه میگیریم حرفتون صحیحه و روزه 99درصدش ضرر میشه در نتیجه به نظرم نمیشه حکم رو باطل کرد

کمی که فکر می کنم می بینم حرف شما تا حدودی صحیح است. ولی با اجازه چون مرتبط با موضوع تاپیک نیست آن را پاک می کنم.

hadihama1360;312794 نوشت:
من پدرم مسلمان بوده و دلیلی نداره که خودم هم مسلمان باشم مگر موروثی هستش؟ الان هم کسی از اعضای خانواده نمیدونه که من اصلا اسلام رو قبول ندارم فقط یک سوال الان چون من اسلام رو قبول ندارم حکم مرتد رو دارم؟

بله دقیقاً(البته عذرمی خواهم،خوب بالاخره شماسؤالی پرسیدیدکه جوابش بله یا خیربود)
چون که شمادیگرهیچ دینی ندارید
البته درموردداشتن چنین عقایدی بایدبگویم تنهانیستید
شمابه دنبال بسیاری ازمردم دنیارفتیدکه دین ندارندوفقط صرفاً به خودبرچسب هایی زده اند
تابتوانندراحت تربه دنبال هواوهوس های نفس جسمانی خودبروند
باعرض پوزش بایدبگویم که این تنفرشماازاسلام به خاطرروحیات شمانیست،لطفاً الکی بهانه نیاورید
شمابه جمع میلیاردی خودپرستان ودنیاپرستان پیوسته اید

خوب است این نقل قول زرتشت نبی رادرگوشه ای ازدلمان بنویسیم
«هرکس به قلب خودغالب نشود،دیگربه هیچ چیزی نمی تواندغالب شود»

hadihama1360;313105 نوشت:
من اون خدایی که همچین دینی رو آورده که کسی که از اسلام رو برگرداند باید کشته شود را قبول ندارم و پیامبرش را هم چنین قبول ندارم

اولین اشتباه شمادرهمین جاست
اگراسلام به تعریف شما نام دینی است که مانندمسیحیت ویهودیت حول یک فردبه نام محمدبن عبدالله(ص)می چرخد
من خودم دشمن درجه یک آن هستم
دین حق تنها مختص خداست ونه یک شخص
البته بهتربودنام این دین موردتنفرتان رامانندمسیحی ویهودی،محمدی می گذاشتید
تامن هم همراه شماابرازتنفرمی کردم

ammarshia;326421 نوشت:
سلام خودت رو ناراحت نکن اگر به این نتیجه رسیدی که دین مسیحیت حق است زندگی ات رو بکن و به دستورات دینی ای که در کتب شما امده است عمل کن می روی بهشت .

ammarshia;326421 نوشت:
یهودیت هم خدایش جسمانی ضعیف است محدودی که نمی تونه حقشو از پیامبر ش بگیرد مجبور ميشود با او کشتي بگيرد . پیامبر در کشتی بر خدا غلبه می و خدا مجبور به دادن باج به پيامبر ميشود این خدا ناقص است در زردشت هم خدا دوتاست خدا عاجز است اهریمن در بعضی مواقع بر یزدان پیروز می شود

ببینم شماهاچرااینطوری حرف می زنید؟؟؟!!!
ازشمااهل ایمان بعیده این حرفا!
واقعاً مثل اینکه این تفکیک های ادیان باورتون شده
این تعالیمی که بدان اشاره کردید،آموزه های تحریف شده ای بیش نیستند
آیااین حرف هارایعقوب ،موسی ،عیسی ویازرتشت گفته است؟؟؟!!!

پناه می برم به خدای یگانه ازشرهرجداپنداری هاومرزبندی هاوتحریفات جدی شده

درسته که من فعلاً بحث هایتان رادراین تاپیک ،کامل مطالعه نکردم
ولی حتماً سرفرصت این کاررومی کنم

بگذاریداینگونه شروع کنم

خطاب حقیربه دوست عزیزم hadihama1360

کلمه ی یهودی نه درتورات ونه درتلمودونه دراشعارحضرت سلیمان (ع) ونه درهیچ کدام ازکتب مقدس یهودیت واردنشده است ،این اصطلاح (یهودی)ششصد،هفتصدسال بعدازحضرت موسی (ع)شکل گرفت این عنوان به پیروان سیزدهمین حواری حضرت عیسی مسیح (ع) یعنی یهودااسخریوطی خطاب شد،این شخص به گفته ی مسیحیان یک خائن است که باعث به صلیب کشیده شدن حضرت روح الله(ع) شد

به همین صورت نیز عبارت «مسیحیت» نه دراناجیل ونه دردیگرکتب مقدس مسیحیان یافت نمی شود،درست است که دربرخی ازاناجیل نام مولایمان حضرت عیسی(ع) ،مسیح آورده شده است،ولی به هرحال این (مسیحی) عبارتی است که بعدهادشمنان حضرت روح الله(ع)به پیروان ایشان خطاب کردند

پس همین برچسب زنی هابودکه باعث جنگ ودرگیری خانمان سوزوویرانگربین پیروان عهدعتیق وعهدجدیدشد
بله،همین ظاهرنگری هاواسم گرایی هابودکه این اقوام بزرگ بنی اسرائیل راتاقرن هابه جان هم انداخت

وبه خاطرهمین است که برخی ازغربیان به مامحمدی گفتندومی گویند
پناه می بریم برخداوندتبارک وتعالی ازشرجنگ طلبان

عزیزمن اسلام دینی نبوده است که شخصی به نام محمدرسول الله(ص)آورده باشد
این(اسلام)نام عربی دینی است که همراه باحضرت آدم،ابوالبشر(ع)آمده است
بگفته ی خودقرآن کریم تمام پیامبران وپیروان واقعی وخالصشان دردین استواراسلام بوده اند
(قابل توجه دوست عزیزمammarshia)

وقتی مانام انگلیسی این دین واحدویگانه جهانی وتاریخی رانمی دانیم،دلیل نیست که آن رامختص خودبدانیم

بله من پروپاقرص طرفداراین آیه ی صریحه ی کتاب مقدس هستم (هیچ دینی درنزدخدابهترازاسلام نیست)
جالبه کسانی که این آیه راترجمه می کنند،تمام کلمه های عربی آن رابه غیرازاسلام ترجمه می کنند
مگراسلام کلمه ی عربی نیست؟؟؟!!!
پس چراترجمه نمی شود؟؟؟!!!

دوست من،اسلام به معنای تسلیم بودن دربرابرخالق هستی است
مانبایدهمچون اکثریت ظاهرگراواسم نگرباشیم
مهم نیست اینها چه می گویند
مهم این است که ماهمه ی بشریت بایددراین دین واحدالهی متحدباشیم

به این یقین داشته باش که میلیون هانفردرجمع کسانی که به خودبرچسب یهودی ،مسیحی ،بودایی وزرتشتی ویا...زده اندمسلمان وجوددارد
وهمینطوربرعکس دربین جمع کسانی که خودرامسلمان می نامند،میلیون هانفرکافروجوددارد

پیامبراکرم(ص)فرمودند:
«درآخرالزمان چه بسامردمی که به صبح مؤمنندوبه شب کافر»

مگرمی شودکه کسی هرصبح به خودبگویدکه من مسلمانم وشب که شدمنصرف شودوگویداصلاً کافرم؟!
پس دیدیدبه آن برچسبی نیست که مابه خودمی زنیم
به پنداروکرداروگفتاراست

به این نکته توجه کامل داشته باشید«جهان برروی این دواصل می چرخدمسلمان وکافر»
وهیچ بی طرفی هم درکارنیست
یابایدبه یاری پیامبرویاامام زمانت بشتابی ویا به یاری شیطان

به خاطرهمین هم هست که مولایمان حضرت علی(ع)می فرمایند:
«باهمه مهربان باش دوست ودشمن که تمام بشریت بردودسته اند
دسته ی اول برادران وخواهران دینی تواندودسته ی دیگرهم درآفرینش همانندتواند(یعنی انسانند)»

بزرگواران من، دوست ودشمن ، مسلمان وکافر ، خانواده ی مهربان دینی وانسانهای دیگر
همه به یک معناهستندوازیک الگوونسبت تبعیت می کنند

وامادرموردحکم مرتد،بایدبگویم همانطورکه گفتم اسلام دینی جامع وکامل است
که شامل مجموعه ی خلاصه شده وکامل تعالیم تمام پیامبران وامامان تاریخ بشریت می باشد
کسی که اسلام رانپذیردهرگزدین ویا دستور خدایش راهم نپذیرفته است

لطفاً شماهم مانندبقیه ظاهرگرانباشید،عمیق بنگرید

پس هیچ دینی الهی ومقدس دردنیاغیرازاسلام نیست
عرض کردم که این نام عربی این دین جامع وکامل بشریت است
بایدنام های دیگرآنرادرتمام زبان های دنیایافت
دوست من ،ماتنهاوتنهابه فکرمتحدکردن بشریت درچنین دینی واحدهستیم وبس

جناب سورن کرکگارد می گوید:
«به مجردآنکه به من برچسب می زنید،مرابدل به موجودی پست وبی خاصیت می کنید»

پناه می بریم برخالق هستی ازشرهر
برچسب زنی هاوظاهرنگری هاوجداپنداری هاومرزبندی هاواسم گذاری هایی که منجربه تفرقه وجدایی می شوند

به نظرمن ،استادبزرگوارم،دکتروین دابلیودایر(ازبزرگترین متفکران وعارفان ونویسندگان قرن بیستم وبیست یک)
نمونه ی بارزیک مسلمان واقعی است
من اوراباعنوان مقدس، سربازامام زمان(عج)خطاب می کنم
هرجندبسیاری به اومسیحی ویاآمریکایی گویند
برویددرموردش تحقیق کنید(مخصوصاً حرف هایی که درویکی پدیاازایشان نقل شده است توجه کنید)
من ازشمادوستانه تقاضادارم اثرات این انسان متعالی وبزرگ معاصرراباتفکری عمیق مطالعه فرمایید

سربازان ویژه ومنتظر،مولاحضرت حجة بن الحسن(عج)،مسلمانان واقعیند
مهم نیست که دیگران چه برچسبی به آنهامی زنند
آنهاخواستاراتحادبشریت دراین دین یگانه تاریخ می باشند

کجاست پرچمداربزرگ اسلام ،منجی بزرگ بشریت؟؟؟

اللهم عجل لولیک الفرج

morteza313;330554 نوشت:
ببینم شماهاچرااینطوری حرف می زنید؟؟؟!!!
ازشمااهل ایمان بعیده این حرفا!
واقعاً مثل اینکه این تفکیک های ادیان باورتون شده
این تعالیمی که بدان اشاره کردید،آموزه های تحریف شده ای بیش نیستند
آیااین حرف هارایعقوب ،موسی ،عیسی ویازرتشت گفته است؟؟؟!!!

پناه می برم به خدای یگانه ازشرهرجداپنداری هاومرزبندی هاوتحریفات جدی شده

درسته که من فعلاً بحث هایتان رادراین تاپیک ،کامل مطالعه نکردم
ولی حتماً سرفرصت این کاررومی کنم

بگذاریداینگونه شروع کنم


با سلام ممنون از انتقادات به جا تون .
من بار ها گفته ام پست هایی که من می نویسم از علما هست
این ها را که من عرض کردم از شاگردان استاد قزوینی به شما تحویل دادم.
فوق لیسانس فرق و ادیان است در رشته کلام و فلسفه من که از خودم نقل نمیکنم دوستانی که در قضیه ابولولو به من عیب می گرفتند بیشتر مطلب از سخنان مبارک ایت الله قزوینی بود که عرض کردم.
این ها در کتب ان ها امده است البته در مطالب تحریف شده که اون ها هم قبول دارند و برای ان ها حجت است

morteza313;330554 نوشت:

بله دقیقاً(البته عذرمی خواهم،خوب بالاخره شماسؤالی پرسیدیدکه جوابش بله یا خیربود)
چون که شمادیگرهیچ دینی ندارید
البته درموردداشتن چنین عقایدی بایدبگویم تنهانیستید
شمابه دنبال بسیاری ازمردم دنیارفتیدکه دین ندارندوفقط صرفاً به خودبرچسب هایی زده اند
تابتوانندراحت تربه دنبال هواوهوس های نفس جسمانی خودبروند
باعرض پوزش بایدبگویم که این تنفرشماازاسلام به خاطرروحیات شمانیست،لطفاً الکی بهانه نیاورید
شمابه جمع میلیاردی خودپرستان ودنیاپرستان پیوسته اید

برایتان متاسفم
چرا؟چون هر که را که حق جو و پیرو حقیقت است را انگ هوا و هوس به او می زند
اصلا شما از کجا می دانید ایشان به خاطر هوی و هوس رفته سراغ یک دین دیگه و انگیزه های دیگر ندارد
این بدبینی محض است که با تفکر اخلاقی سازگار نیست
سخن شما مانند این است که فرضا من دینی اورم با قوانینی بسیار سنگین سپس به شما عرضه کنم و شما از آن روی برگردانده و سپس به دوستانم بگویم دیدید برا هوی و هوس دین مرا قبول نکرد!
بعد هم
شما باید بگویید منظورتان از هوی و هوس چیست اگر رغبت نفس به امری است که چیز بدی نیست خودتان برای هوی و هوس بهشت یا قرب خدا (خیلی خوش بینانه)و رغبت نفس شما به آن نماز و روزه می خوانید

بعد هم تا حال فکر کرده اید لازمه تحقیقی بودن یک دین از جمله اسلام
بی دین شدن در بازه زمانی تحقیق است؟
توصیه می کنم مقاله لوازم تحقیقی بودن دین آقای حجت الله نکوئی را بخوانید

بعد هم
این که اسلام مرتد را می کشد می تواند یکی از نشانه های بطلان آن باشد
چون با اخلاق ناسازگار است و تفکر اخلاقی هر فردی این کار را باطل اعلام کرده و از آن برائت می جوید
مانند این که پیامبر دو جمله متناقض که با بدیهیات عقلی ناسازگار است به کار برد که نشان بطلان این پیامبر است
و اگر منطق خوانده باشید منتوان با برهان خلف ابطال آن را اثبات کرد

morteza313;330554 نوشت:

خوب است این نقل قول زرتشت نبی رادرگوشه ای ازدلمان بنویسیم
«هرکس به قلب خودغالب نشود،دیگربه هیچ چیزی نمی تواندغالب شود»

اولا منبع و اثبات صحت سند این انتساب
ثانیا خارج از انتساب شما منظور از قلب در این جمله چیست
و ثالثا هر معنایی دارد شما برای اثبات این قضیه باید قیاسی منطقی چیده که به بدیهیات برگردد تا حرف شما مورد پذیرش قرار گیرد

morteza313;330554 نوشت:

اولین اشتباه شمادرهمین جاست
اگراسلام به تعریف شما نام دینی است که مانندمسیحیت ویهودیت حول یک فردبه نام محمدبن عبدالله(ص)می چرخد
من خودم دشمن درجه یک آن هستم
دین حق تنها مختص خداست ونه یک شخص
البته بهتربودنام این دین موردتنفرتان رامانندمسیحی ویهودی،محمدی می گذاشتید
تامن هم همراه شماابرازتنفرمی کردم

دلیل ابراز تنفرتان چیست؟
چه اشکالی دارد حول یک فرد بچربد
البته می تواند حول خدا بچربد
اما اگر حول یک شخص هم بگردد اشکالی ندارد
چون فرد ابتدا می تواند اب معجزه یقین به صدق پیامبر کند سپس به گفته اش که خدایی است و من فرستاده اویم یقین کند

morteza313;330554 نوشت:

ببینم شماهاچرااینطوری حرف می زنید؟؟؟!!!
ازشمااهل ایمان بعیده این حرفا!
واقعاً مثل اینکه این تفکیک های ادیان باورتون شده
این تعالیمی که بدان اشاره کردید،آموزه های تحریف شده ای بیش نیستند
آیااین حرف هارایعقوب ،موسی ،عیسی ویازرتشت گفته است؟؟؟!!!

پناه می برم به خدای یگانه ازشرهرجداپنداری هاومرزبندی هاوتحریفات جدی شده

درسته که من فعلاً بحث هایتان رادراین تاپیک ،کامل مطالعه نکردم
ولی حتماً سرفرصت این کاررومی کنم


تفکیک ادیان را که همه مسلمانان قبول دارند
اما ادعای تحریفتان را نمی پذیرم
چون علی الظاهر دلیلتان این است که در کتاب آنها چنین و چنان نوشته شده است
اما خواهشمندم به علم اصول همین شیعه ها مراجعه کنید تا بفهمید صرف اینکه ظواهر کتاب قران یا روایات یک چیزی را بگویند دال بر درست بودنش نیست بلکه باید بر عقل عرضه شود و اگر با آن مخالف بود تاویل برود
خودم با یک مسیحی سخن کردم او تمام این نوشته ها را تاویل می برد
morteza313;330554 نوشت:

بگذاریداینگونه شروع کنم

خطاب حقیربه دوست عزیزم hadihama1360

کلمه ی یهودی نه درتورات ونه درتلمودونه دراشعارحضرت سلیمان (ع) ونه درهیچ کدام ازکتب مقدس یهودیت واردنشده است ،این اصطلاح (یهودی)ششصد،هفتصدسال بعدازحضرت موسی (ع)شکل گرفت این عنوان به پیروان سیزدهمین حواری حضرت عیسی مسیح (ع) یعنی یهودااسخریوطی خطاب شد،این شخص به گفته ی مسیحیان یک خائن است که باعث به صلیب کشیده شدن حضرت روح الله(ع) شد

به همین صورت نیز عبارت «مسیحیت» نه دراناجیل ونه دردیگرکتب مقدس مسیحیان یافت نمی شود،درست است که دربرخی ازاناجیل نام مولایمان حضرت عیسی(ع) ،مسیح آورده شده است،ولی به هرحال این (مسیحی) عبارتی است که بعدهادشمنان حضرت روح الله(ع)به پیروان ایشان خطاب کردند

پس همین برچسب زنی هابودکه باعث جنگ ودرگیری خانمان سوزوویرانگربین پیروان عهدعتیق وعهدجدیدشد
بله،همین ظاهرنگری هاواسم گرایی هابودکه این اقوام بزرگ بنی اسرائیل راتاقرن هابه جان هم انداخت
وبه خاطرهمین است که برخی ازغربیان به مامحمدی گفتندومی گویند
پناه می بریم برخداوندتبارک وتعالی ازشرجنگ طلبان


دو خط آخرتان اثبات می خواهد که شما اثبات نکردید
و اسم گذاری هم کار بدی نیست و دال بر عدم حقانیت نیست
ولو بعد از 1000 سال شده باشد
آیا اشکال دارد فرهنگستان ادب فارسی نام دیگری برای اسلام وضع کند
و صرف این کار دال بر عدم حقانیت اسلام است؟
morteza313;330554 نوشت:

عزیزمن اسلام دینی نبوده است که شخصی به نام محمدرسول الله(ص)آورده باشد
این(اسلام)نام عربی دینی است که همراه باحضرت آدم،ابوالبشر(ع)آمده است
بگفته ی خودقرآن کریم تمام پیامبران وپیروان واقعی وخالصشان دردین استواراسلام بوده اند
(قابل توجه دوست عزیزمammarshia)
وقتی مانام انگلیسی این دین واحدویگانه جهانی وتاریخی رانمی دانیم،دلیل نیست که آن رامختص خودبدانیم
بله من پروپاقرص طرفداراین آیه ی صریحه ی کتاب مقدس هستم (هیچ دینی درنزدخدابهترازاسلام نیست)
جالبه کسانی که این آیه راترجمه می کنند،تمام کلمه های عربی آن رابه غیرازاسلام ترجمه می کنند
مگراسلام کلمه ی عربی نیست؟؟؟!!!
پس چراترجمه نمی شود؟؟؟!!!
دوست من،اسلام به معنای تسلیم بودن دربرابرخالق هستی است
مانبایدهمچون اکثریت ظاهرگراواسم نگرباشیم
مهم نیست اینها چه می گویند


این که چیز سختی نیست نمی دونم چرا این قدر لقمه را دور سرتان می چرخوانید
اسلام دو اصطلاح دارد به معنی الاعم و بمعنی الاخص اصطلاح اول همونی که شما می گین و اصطلاح دوم کسی است که حضرت محمد را به عنوان پیامبر این زمان قبول دارد
morteza313;330554 نوشت:

مهم این است که ماهمه ی بشریت بایددراین دین واحدالهی متحدباشیم
به این یقین داشته باش که میلیون هانفردرجمع کسانی که به خودبرچسب یهودی ،مسیحی ،بودایی وزرتشتی ویا...زده اندمسلمان وجوددارد
وهمینطوربرعکس دربین جمع کسانی که خودرامسلمان می نامند،میلیون هانفرکافروجوددارد
پیامبراکرم(ص)فرمودند:
«درآخرالزمان چه بسامردمی که به صبح مؤمنندوبه شب کافر»
مگرمی شودکه کسی هرصبح به خودبگویدکه من مسلمانم وشب که شدمنصرف شودوگویداصلاً کافرم؟!
پس دیدیدبه آن برچسبی نیست که مابه خودمی زنیم
به پنداروکرداروگفتاراست

البته شما به هر صورتی می توانی مسلمان را تعریف کنید اما تعریف اصطلاحی این نیست که شما می گویید
یعنی اسلام سه بخش دارم عقاید و احکام و اخلاق که فقط یک بخشش احکام است و بقیه آن هم جزو اسلام است
اگر تحقیقی کنید می بینید که اهل بیت غیر شیعیان را جهنمی می دانند درباره سنی ها این همه روایات صریح بر جهنمی بودنشان هست چه برسد به غیرشان
این حدیثی هم که نوشتید دال بر سخنتان نیست چون می گوید شب مومن صبح کافر خب این چه ربطی به ادعای شما دارد

morteza313;330554 نوشت:

به این نکته توجه کامل داشته باشید«جهان برروی این دواصل می چرخدمسلمان وکافر»
وهیچ بی طرفی هم درکارنیست
یابایدبه یاری پیامبرویاامام زمانت بشتابی ویا به یاری شیطان
به خاطرهمین هم هست که مولایمان حضرت علی(ع)می فرمایند:
«باهمه مهربان باش دوست ودشمن که تمام بشریت بردودسته اند
دسته ی اول برادران وخواهران دینی تواندودسته ی دیگرهم درآفرینش همانندتواند(یعنی انسانند)»


این تقسیم شما مانع اغیار نیست
تقسیم ثنائی اش چنین می شود
یک انسان یا پبرو پیامبر و اهل بیت هست یا نیست و اگر نیست یا پیرو شیطان است یا نیست
و اثبات اینکه پیرو شیطان نبودن مصداقی نخواهد داشت با شماست که مدعی ان هستید
morteza313;330554 نوشت:

وامادرموردحکم مرتد،بایدبگویم همانطورکه گفتم اسلام دینی جامع وکامل است
که شامل مجموعه ی خلاصه شده وکامل تعالیم تمام پیامبران وامامان تاریخ بشریت می باشد
کسی که اسلام رانپذیردهرگزدین ویا دستور خدایش راهم نپذیرفته است
لطفاً شماهم مانندبقیه ظاهرگرانباشید،عمیق بنگرید
پس هیچ دینی الهی ومقدس دردنیاغیرازاسلام نیست
عرض کردم که این نام عربی این دین جامع وکامل بشریت است
بایدنام های دیگرآنرادرتمام زبان های دنیایافت
دوست من ،ماتنهاوتنهابه فکرمتحدکردن بشریت درچنین دینی واحدهستیم وبس

شما در همین چند سطر یک عالمه ادعای بدون اثبات کردید از جمله:
اسلام دینی جامع وکامل است
کسی که اسلام رانپذیردهرگزدین ویا دستور خدایش راهم نپذیرفته است
پس هیچ دینی الهی ومقدس دردنیاغیرازاسلام نیست

...

morteza313;330554 نوشت:

جناب سورن کرکگارد می گوید:
«به مجردآنکه به من برچسب می زنید،مرابدل به موجودی پست وبی خاصیت می کنید»
...
سربازان ویژه ومنتظر،مولاحضرت حجة بن الحسن(عج)،مسلمانان واقعیند
مهم نیست که دیگران چه برچسبی به آنهامی زنند
آنهاخواستاراتحادبشریت دراین دین یگانه تاریخ می باشند

کجاست پرچمداربزرگ اسلام ،منجی بزرگ بشریت؟؟؟


من دلیل سخن کرکگور را نمی دانیم
ولی خودتان در سخنتان برچسب زدید و به یک فردی سرباز امام زمان گفتید
خواهشمندم منظورتان را از برچسب زدن مشخص کرده ودلیلی بر تقبیح آن بیاورید
ممنون

hadihama1360;313105 نوشت:
من اون خدایی که همچین دینی رو آورده که کسی که از اسلام رو برگرداند باید کشته شود را قبول ندارم و پیامبرش را هم چنین قبول ندارم

قتل مرتد به دلیل جلوگیری از پخش و گسترش فساد در جامعه است. سلول های سرطانی را باید از بدن جدا کرد وگرنه کل بدن نابود خواهد شد. فردی که مسلمان بوده و به عمد از راه الهی سر باز می زند هیچ فایده ای برای جامعه و مردم و اطرافیان خود ندارد و لایق زندگی هم نیست. کشتن چنین فردی هیچ ضرری ندارد.

ammarshia;330563 نوشت:
با سلام ممنون از انتقادات به جا تون . من بار ها گفته ام پست هایی که من می نویسم از علما هست این ها را که من عرض کردم از شاگردان استاد قزوینی به شما تحویل دادم. فوق لیسانس فرق و ادیان است در رشته کلام و فلسفه من که از خودم نقل نمیکنم دوستانی که در قضیه ابولولو به من عیب می گرفتند بیشتر مطلب از سخنان مبارک ایت الله قزوینی بود که عرض کردم. این ها در کتب ان ها امده است البته در مطالب تحریف شده که اون ها هم قبول دارند و برای ان ها حجت است

باعرض سلام وخسته نباشید
من هم ازشمابسیارممنونم که خارج ازتعصب به قضیه پاسخ دادید
من به تمام علمای بزرگ دنیادرهراعتقادی ارزش واحترامی ویژه قائل هستم

استادشمایقیناً به این آیه ی صریحه که نقل کردم اعتماددارند
(ابوالادیان ،حضرت ابراهیم(ع)وبقیه ی پیامبران دردین استواراسلام بوده اند)
خوب وقتی ایشان بگویندادیانی که به نام این پیامبران دردنیاثبت شده اندبراساس توحیدنمی باشند(محدودکنندگان خدادرجسم مادی ودویاچندخدایی ها)
وبعدهم بیایندوبگویندکه اگرمسیحیت راحق دانستیدبه دستوراتش عمل کنیدکه به بهشت واردمی شوید
خوب شبهه وسؤال درمورداین سخنان درذهن هرکسی ایجادمی شود!

بله آنها(انبیا)ویاران باوفایشان هرلحظه تسلیم مشیت الهی بودند،وجودآنهابراساس آزادگی وبندگی استواراست
وکسانی که بهره ای ازدانش واین دین برده اندبه یقین می دانندکه مفهوم واقعی اسلام درچیست
آنهاخوب می دانندکه این دین یگانه(اسلام) ازارکان آزادگی وبندگی نیزبطورعمیق وواقعی برخورداراست
کسانی که بادیده ی روشن به مطلب می نگرندمی فهمندکه چنین خرده گیری های دوست عزیزمان velayatاصلاً به جانیست

velayat;330570 نوشت:
چرا؟چون هر که را که حق جو و پیرو حقیقت است را انگ هوا و هوس به او می زند اصلا شما از کجا می دانید ایشان به خاطر هوی و هوس رفته سراغ یک دین دیگه و انگیزه های دیگر ندارد این بدبینی محض است که با تفکر اخلاقی سازگار نیست سخن شما مانند این است که فرضا من دینی اورم با قوانینی بسیار سنگین سپس به شما عرضه کنم و شما از آن روی برگردانده و سپس به دوستانم بگویم دیدید برا هوی و هوس دین مرا قبول نکرد!

رفیق زیادتندنرو
مثل اینکه شمااصلاً متوجه قضیه نشدید
ازحضورتان خواهشمندم که مطالب رادوباره وبه دقت مطالعه فرمایید

من شخصاً به عنوان یک انسان متدین خودرامؤظف می دانم که تمام کتب مقدس راکه ریشه برچشمه ی زلال وحی دارندرادرحدمقدورتهیه ومطالعه کنم
وبه دستوراتی که بااصول اسلام وهمینطور آزادگی وبندگی توجیه می شوند،جامه ی عمل بپوشانم
آن دستوراتی که دردل آدمی صلح وصفاوآرامش وعشق می پروراند

خوب به نظرشماآیاکسی که دستورات قرآن رانتواندانجام دهدمی توانددستورات تورات وانجیل راانجام دهد؟
اصلاً تورات وانجیل رامطالعه فرمودید؟؟؟
مگراینکه چشمانشان به آزادی ظاهری وخودپرستی ودنیاپرستی برخی ازافرادی که صرفاً به خودبرچسب یهودی ومسیحی زده اند،دوخته شود
وطرف بخواهدمانندآنهابه امیال نفسانی خودپاسخ دهدوازدستورات الهی بگریزد

ومنظورمن ازخواسته های نفسانی چیزهایی می باشدکه منجربه غرورانسان می شودطوری که خودراجداازبقیه وحتی خدابداند
ودرذهنشان قیل وقال راه می اندازدوآزادگی اندیشه راازآنهامی گیرند

اگرواقعاً به این تفکیکات ادیان اعتماددارید
مثل اینکه اصلاً متوجه نیستیدکه اسلام تنهادین غیرمسیحی می باشدکه احترام خاص وویژه ای به حضرت عیسی(ع)دارد
من نمی دانم شمادرمورداسلام چه آموزه هایی رافهمیدید،شایدآموزه های متعصبین را

ولی این رابدانیدکه ازاساسی ترین وظایف یک مسلمان اعتقادوایمان به تمام چندین هزارپیامبرمی باشد
که برای اثبات آن آیات کریم قرآن مجیدوروایات وارده کافی می باشدوهرکسی این مطلب راخوب می داند
ببینم شماکه ادیان دیگرراباآن برچسب هاونام هایشان قبول دارید،آیاچنین دینی راهم غیرازاسلام سراغ داریدکه تمام پیامبران تاریخ راقبول داشته باشند؟؟؟!!!
لطفاًباتحقیق کافی به این سؤال پاسخ دهید

velayat;330570 نوشت:
دلیل ابراز تنفرتان چیست؟ چه اشکالی دارد حول یک فرد بچربد البته می تواند حول خدا بچربد اما اگر حول یک شخص هم بگردد اشکالی ندارد چون فرد ابتدا می تواند اب معجزه یقین به صدق پیامبر کند سپس به گفته اش که خدایی است و من فرستاده اویم یقین کند

بله من ازاین دین متنفرم واین چنین اعتقادات رامختص جاهلیت می دانم وسبب تعصب وجنگ ودرگیری می دانم
قرآن کریم ازماخواسته است مانندجاهلیت قدیم رفتارنکنیم وروشن فکرانه به جهان بنگریم

یک انسان الهی ومسلمان واقعی کسی است که بعدازحضرت آدم(ع)هرپیامبری که آمدتأییدوتصدیقش کند
وبه اوباتمام اخلاص ایمان آوردودستوراتش رابه نحواحسن انجام دهد
چراکه عدل الهی درزمان جاهلیت اقتضامی کردکه برای هردوره ای ازتفکروآگاهی بشریک پیامبرمخصوص به آن زمان بیاید
اهل ایمان واقعی ازهمان ابتدا بدون هیچ مقاومتی تک تک به تمام انبیاالهی ایمان آوردند
نه یک نفر نه ده نفر نه هزارتابلکه حتی صدوبیست چهارهزارپیامبر
وهرکس که حتی درآموزه های یکی ازپیامبران باقی بماندوبقیه ی راقبول نداشته باشدبه معنای همان اهل جاهلیت می باشد
همان هایی که دینشان صرفاً حول یک فردمی چرخد
آنهادچارتعصب می شوندوحتی حاضرن به جنگ ودرگیری برخیزندوبکشندوکشته بدند

امامامسلمانان به تمام انبیای الهی تاحضرت خاتم الانبیا(ص)ایمان واعتقادی عمیق داریم
وخارج ازتعصب باهیچ کس خواستارورودبه جنگ ودرگیری نیستیم
فقط ماآنهارابه ایمان آوردن و ارزش قائل شدن به تمام پیامبران الهی دعوت می کنیم
ماهمگان رابه دین الهی اسلام دعوت می کنیم
وفقط درمقابل جنگ طلبان ومتعصبینی که ازچنین دین متحدوانسانی والهی متنفرند،باتمام قدرت می ایستیم(معنای عمیق پایداری ویااستقامت)
وباکسانی که آتش فتنه وکینه وتفرقه وهرنوع خشونت وجنگی بین بشریت برمی افروزندواردجهادمی شویم،آن هم بصورت بسیارنادر،بادستوری الهی

اگرواقعاً این دین اسلام دورازتعصب به معنای واقعی اش دربین بشریت اجرامی گشت
دیگرمیلیاردهاکشته نمی دادیم

شمامثل اینکه بااین تفکیکات وتعصبات وجنگ ودرگیری هامشکلی ندارید
اما مامنتظران وحدت موعودازاین برچسب زنی هاوجداپنداری هاکه منجربه هرنوع جنگ ودرگیری می شودازاعماق وجودمان متنفریم

پیش بسوی متحدکردن بشریت درچنین دین واحدجهانی ،دینی که نام عربیش اسلام است
پیش بسوی زمینه سازی برای ظهورشریف
اللهم عجل لولیک الفرج

morteza313;330681 نوشت:
(ابوالادیان ،حضرت ابراهیم(ع)وبقیه ی پیامبران دردین استواراسلام بوده اند)

افرین بر شما همه پیامبران دینشون اسلام بوده است . اما وقتی مثلا می خواهید با یک مسیحی مناظره کنی و دلیل بیاوری معمولا به کتبشون رجوع می کنی و کتاب هایشان که چنین مطلبی امده است تحریف شده است حالا تحریف شده برای اون ها حجت است
با تشکر از شما که اشتباه خود را دیدم

hadihama1360;313649 نوشت:
الان چی کار باید بکنم چه راهی برای شناخت خدا برای من وجود داره؟ من خواب بدی دیدم حسابی ترسیدم الان نمیدونم چی کار بکنم ولی بدجوری از خدا ترسیدم نمیدونم کی عذابش رو برام میفرسته امیدوارم من رو ببخشه
سلام
میرید تو یک مدرسه علمیه بعد سراغ میگیرید از کسی که بحث عقاید را تدریس میکنه یا به قولی فوق تخصص این کاره .بعد به ایشون میگید من میخواستم نقش یک فردی را بازی کنم که مثلا اعتقاد خیلی قوی نداره شما اصولا خدا را چطور براش ثابت میکند .بعد شروع میکنید با هاش مناظره کردن و هرچی تو دلتون هست میریزید بیرون.ضمنا خداگفته کافر را باید کشت .یا مثلا کافر حربی را باید کشت .یا مثلا مرتدی با این شرایط را باید کشت .حکم خدا چیه در این زمینه .از شنیده ها نگید .از رساله عملیه بگید.نظر مراجع را بگید.ضمنا ممکنه بعضی مشکلات یا بعضی رو حیه های غلط نگذاره ما خدارا قبول کنیم .مثل فرعون که میگفت.اصلا من خدام.ولی این دلیل میشه که خدا وجود نداشت .نه وقت وقتش میخواست برگرده ولی کار تمام شده بود.
ممنون

vitamind 66;330869 نوشت:
سلام
میرید تو یک مدرسه علمیه بعد سراغ میگیرید از کسی که بحث عقاید را تدریس میکنه یا به قولی فوق تخصص این کاره .بعد به ایشون میگید من میخواستم نقش یک فردی را بازی کنم که مثلا اعتقاد خیلی قوی نداره شما اصولا خدا را چطور براش ثابت میکند .بعد شروع میکنید با هاش مناظره کردن و هرچی تو دلتون هست میریزید بیرون.ضمنا خداگفته کافر را باید کشت .یا مثلا کافر حربی را باید کشت .یا مثلا مرتدی با این شرایط را باید کشت .حکم خدا چیه در این زمینه .از شنیده ها نگید .از رساله عملیه بگید.نظر مراجع را بگید.ضمنا ممکنه بعضی مشکلات یا بعضی رو حیه های غلط نگذاره ما خدارا قبول کنیم .مثل فرعون که میگفت.اصلا من خدام.ولی این دلیل میشه که خدا وجود نداشت .نه وقت وقتش میخواست برگرده ولی کار تمام شده بود.
ممنون

با سلام دوست عزیز . در مدرسه علمیه خوب است ولی اگر خواستید در فضای مجازی من صحبتی رو با یک عالم که فرق و ادیان است ترتیب می دهم

muiacir;330500 نوشت:
اما در مورد نماز بنده چون تخصص رشته خودم هست هم برای آدم سالم ضرر داره هم بیمار
سلام.میشه لطف کنید وبیشتر توضیح بدبد؟

[=arial]جناب اقای ایجاد کننده مطلب hadihama1360

سلام طبق فرمایش امام صادق(ع) شما مرتد نیستی

امام صادق (ع):مردمان به 4 دسته تقسیم میشوند
1-افرادی که دین بر انها عرضه شده و قبول کرده اند(مومن)
2-افرادی که دین بر انها عرضه شده و قبول نکرده اند(کافر)
3-افرادی که دین بر انها عرضه شده حقیقتا دین را قبول نکرده اند ولی میگوند قبول کرده ایم(منافق)
4-افرادی که دین بر انها عرضه نشده و انها با دین اشنا نیستند.(مستضعف)

[=arial]م[=arial]ن به شما خواندن سوره الرحمن با ترجمه و تدبر و البته ایات ابتدایی سوره هود رو پیشنهاد میکنم.

هدف شما از این سوال چیست؟ لطفا پاسخ دهید.

وایسلی گوجا;315888 نوشت:
انسان وقتی خودش رو از تعهدات غیر واقعیش آزاد می کنه، اون موقعه که می تونه خودش رو به خواسته های واقعیش برسونه. یک ظرف باید از ابتدا خالی باشه تا بشه دوباره پرش کرد. ظرفی که پر هست رو نمیشه دوباره پر کرد. بهتون تبریک میگم.


شما رو از تاپیک های قبلیتون میشه شناخت.

مرتد کسی است که مسلمان بوده و و بعد اسلام را پس زده و از دین خارج شده...اگر شما در سن تکلیف اسلام رو قبول کردید که الان مرتد هستید...اما اگر از همون سن قبول نداشتید که هیچ(مرتد محسوب نمیشوید)

بعضی از قوانین هستن که شاید عقل ما نتونه قبولش کنه
اون قوانین رو بذار کنار بهش فکر نکن
این همه چیزای خوب هس
(کاری که خودم کردم)

hadihama1360;316247 نوشت:
ترس، احساس گناه، و وجدان ناراحت بندگان، عطرهایی معطر برای دماغ خدایان قدرت طلب هستند...آزادی باعث می‌شود که انسان به شکار خدایان برود و آنها را از تخت عاج خود پایین بکشد و خلع ید کند
با سلام...خدا نکنه کسی به پست من بخوره....بنظر من ی می گم شما نه تنها خدا رو قبول نداری بلکه کاملا ضد او عمل می کنی و کاملا ماهرانه می خوای بنوعی معنی مرتد رو بدونی که بفهمی چگونه میشه ازش فرار کرد که مبادا مرتد نشی..خلاصه امیدوارم ناراحت نشی نظرمه شما و امثال شما که چند تاشون در این بحث اومدن بنظر من مشخصه ضد خدا هستید و می خواید ضد خدا بودن رو تبلیغ کنید و ترسیدید از مرگ...در اسلام هر مسلمونی از آن خارج شد و کاملا ضد اسلام شد مرتد است...نه اینکه صرفا مسلمان باشی بعد خارج بشی...لا اکراه فی دین ...در دین هیچ اجباری نیست...شما از کدوم منبع دروغی چنین برداشتی کردید که هرکه خارج شد از اسلام باید بمیره؟؟؟؟

سلام
کی میگه بی دین بودن آرامش داره؟!!!:Moteajeb!:
اصلا به قول بعضی از دوستان فرض کنیم مرگ نابودی و دنیای دیگه ای هم نیست.خب تو همین فاصله تا مرگ به اصطلاح نابودی آدم طبق چی زندگی کنه؟

دین یعنی راه و روش زندگی،بی دینی یعنی زندگی بدون راه؟!!!! اصلا مگه میشه؟!!!

حالا گیریم دین الهی رو قبول نداریم.معیار خوبی و بدی چیه؟؟؟؟ اگر بگید فطرت که اونم باز الهی است و به خدا مربوط میشه.
بریم سفر بدون راه؟ بدون جاده؟ نه توقف ممنوعی،نه دور زدن ممنوعی،نه سبقت مجازی، هیچی نباشه و هرکس هرجور دلش خواست از کوهی دریایی؟باری به هر جهت زندگی کنیم تا بمیریم؟!!!!!
اصلا امکانش هست؟؟؟ جالب تر بگیم خیلی آرامش داریم اینجوری!!!!!:Moteajeb!::Moteajeb!::Khandidan!:
از اینا گذشته،اون حس نیاز به خدا چی میشه؟ نگید نیست که دیگه خندمون میگیره.:Nishkhand:
همین خوابی که میگید چه حسی در شما رو بیدار کرده یا تلنگر زده؟
حس نیاز به معبود:Doaa:
زندگی ی شیرازه میخواد اونم دین که همون معیار خوب و بد،که همون راه و نقشه است.حتی اگر فکر کنیم مرگ نابودیه تا مرگ که مسافر زمان هستیم،نیستیم؟

بین این همه راه(همون ادیان) خدایی کدوم به اندازه اسلام به ادم ارزش میده؟ تفسیر از دین رو نمیگم. خود قرآن چقد آرامش میده،اهل بیت ما که همه چی تمومن دیگه.چی ازین بهتر؟

[="Tahoma"][="Green"]

hadihama1360;312794 نوشت:

من پدرم مسلمان بوده و دلیلی نداره که خودم هم مسلمان باشم مگر موروثی هستش؟ الان هم کسی از اعضای خانواده نمیدونه که من اصلا اسلام رو قبول ندارم فقط یک سوال الان چون من اسلام رو قبول ندارم حکم مرتد رو دارم؟

اللهم عجل لولیک الفرج

اگر یگانگی خداوند متعال و پیامبر اکرم رو قبول داری مسلمانی:Gol:[/]

سوال:
من پدرم مسلمان بوده و دلیلی نداره که خودم هم مسلمان باشم مگر موروثی هستش؟ الان هم کسی از اعضای خانواده نمیدونه که من اصلا اسلام رو قبول ندارم فقط یک سوال الان چون من اسلام رو قبول ندارم حکم مرتد رو دارم؟

جواب:
اسلام دینی است که برای علم و آگاهی ، شعور و اراده انسان اهمیت والایی قایل شده است تا جایی که اولین آیات نازل شده بر پیامبر از علم دم می زند و جای جای این کتاب الهی و روشنگر سفارش به تبعیت از علم و کنار گذاشتن جهل و پی روی کور کورانه است خدای تبارک و تعالی در این کتاب انسانها را به پیجویی عالمانه معرف دینی دعوت کرده است و دینداری و خدا باوری را محصول تفکر و انتخاب فرد مومن می داند تا جایی که پرده از یک حقیقت بزرگ بر می دارد که" لا اکراه فی الدین" این بدان معنی نیست که در دین اجبار نباید کرد بلکه بالاتر می خواهد بگوید اصلا دین که از سنخ عقیده است اکراه بردار نیست و تا فرد خود بدان نرسد نمی توان ذهن او را مجبور به قبول دین کرد هر چند که در ظاهر فردی به اکراه اعمال دین را انجام دهد اما در باطن هیچ کس جز از راه اراده و اختیار نمی تواند دین دار باشد و در ادامه می فرماید" قد تبین الرشد من الغی" درست است که در دین اکراه معنی ندارد اما سرشت انسان با حقایق آشناست اگر حق را ببیند بالفطره می پذیرد مگر این که عناد بورزد خداوند می فرماید راه تحصیل این معرفت دینی هم با استدلالات کاملا عقلی باری تو ای بشر روشن شده است .
از طرفی این دعوت به زندگی عالمانه در روایات خود را بهتر نشان می دهد تا جایی که اولین ابواب کتب حدیثی در باب عقل و علم است . پیامبر اسلام علم را بر هر فرد مسلمان و زن مسلمان واجب می داندو می فرماید" طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمه" بیش از هزاران حدیث و آیه درباب اهمیت علم و علم آموزی و اهمیت عالم و... همه و همه نشان از جایگاه علم در اسلام دارد.

قدر متیقن وجوب علم آموزی در دین اسلام علم در عقاید و اخلاق و احکام دین است .
اسلام این افتخار را دارد که با صدای بلند اعلام کند که تمام دین دارها باید مسایل اساسی دین را تحقیق کرده و از روی علم و بررسی آن را قبول کنند نه از روی تقلید از پدر یا مادر و خانواده و بزرگان و... حتی ای تقلید ها را فاقد ارزش دانسته و آنها را تخطئه می کند.
اولین حکم از رساله های عملیه همه مراجع تقلید( بدون استثناء ) این است که: هر فرد مسلمان باید در اصول دین تحقیق کند و الا از او پذیرفته نیست.

دین اسلام این افتخار را دارد که همه عقایدش دارای دلیل است و هیچ منطقه ممنوعه ای برای عقل انسان قایل نشده و اجازه تحقیق را به تمامی افراد در همه زمینه هاداده است.بر خلاف ادیانی مثل مسیحیت که ابتدایی ترین معارفشان مانند تثلیث را یک امر فرا عقلی و تعبدی می دانند.
جوان ما باید در ابتدایی جوانی آنگاه که می تواند استدلال های علمی را درک کند تمامی اصول عقاید خود را تحقیقا جستجو کرده و تا به جواب نرسیده ساکت ننشیند. این دستور اسلام است.
سوالی که مطرح می شود این که:

آیا می توان گفت دینی با این پشتوانه قوی معرفتی به صرف ایجادشبهه برای مکلفین و سوال و درخواست جواب از عالمان دینی و گرفتن فرصتی برای تحقیق بگوید که تو از دین خارج شده ای و تو از ما نیستی و کافر شده ای یا مرتد گشته ای؟؟؟؟؟؟!!!!!

آیا فرض این مطلب خنده دار نیست که دینی با صدای بلند دائما ندا به تحقیق و بررسی و حتی شک و.. می دهد به همین آسانی به صرف این که کسی سوالی داشت او را مرتد بنامد؟؟؟؟

هرگز . هرگز و اگر کسی این گونه گفته اشتباه گفته یا لا اقل ما اشتباه فهمیدیم .
اسلام دینی بالنده است و صحنه را برای بررسی های عالمانه باز گذاشته است
پس باید دل به دریا زد و در باره مهمترین مساله زندگی خود یعنی دین تحقیق جانانه ای کرد .

موضوع قفل شده است