جمع بندی آیا ما در جنگ نرم شکست خوردیم؟

تب‌های اولیه

53 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

הנביא מוחמד;625655 نوشت:
ینکه فساد در حکومت و دولت ما هست قطعیه شما نمیتونید با مردم دونستن دولت فرار کنید
مردم 8000 میلیارد دزدیدند!
مردم 3000 میلیارد دزدیدند!
آقا زاده هایی که در این مملکت هر کاری بخوان میکنند بچه مردم هستند؟
همین بس که هواپیما 24 ساعت تاخیر داره هیچ عذر خواهی هم نمیشه ولی کره ای مشرک با 20 دقیقه تاخیر استعف میده

بنده وکیل مدافع دولت نیستم وبرخی اشکالات را بیشتر از شما ندانم کمتر از شما نمی دانم ومنتقد هم هستم ولی این ربطی به اصل نظام ندارد واینکه علماء زحمت خود را می کشند که هر موردی در جای خود باید بررسی شود.

הנביא מוחמד;625655 نوشت:
به نظر من مسائل اقتصادی خیلی مهم تر از حجاب هست (بحث رو عوض نکنید)
اگر برخی روحانیت فساد نمیکردند خیلی ها از دین زده نمیشدن...

مشکل ما از آنجا ناشی می شود که در جا انداختن یک نظام اهم ومهم می کنیم. حالا متاسفانه نان خوردن وشکم پرکردن بنده قبول دارم که در میان برخی ها دور از محضر شما از غیرت زده جلوتر، از نماز زده جلوتر.
بزرگوار دین گوشت قربانی نیست ویک نظام حکومتی اگر تفکیک شود به هیچکدام از اهداف خود به درستی نخواهد رسید.
وقتی جوان شما با ماهواره وبا امثال ارتباط با نامحرم به پارتی ها کشیده شد وبه مشروب و... دیگر قدرتی در این جوان وسرمایه کشور شما نمانده تا با نبوغ خود مفید به حال کشور باشد بلکه کلّ وسربار جامعه خواهد بود. وبی حجابی یکی از علل این مساله است.

הנביא מוחמד;625655 نوشت:
ببینید بزرگی یک فرد و میزان فعالیت علمی روحانیت و حوزه نسبیه یعنی چی؟
مثلا آیت الله جوادی که فرمودید وقتی میگم اثر متحول کننده یعنی مثل شخصیت های درجه یک جهان فلسفه صاحب سبک نیستن

הנביא מוחמד;625655 نوشت:
له علامه طباطبایی رو به عنوان یک شخصیت درجه دو هم ردیف کارل پوپر قبول دارم
علامه حسن زاده هم قویه محمد تقی جعفری هم چندتا اثر خوب فلسفی دارند

مشکل ما همین است که از بس دنبال بزرگان خود نیفتاده ایم واز میزان علم آنها خبر نداریم درجه دو هم حساب نمی شوند ولی غرب کاری که می کند دانشمند خود را که شاید یک دهم علم علامه حسن زاده وعلامه جعفری را نداشته باشد آنقدر بزرگ می کند که در ذهن ما می شود درجه 1!!

הנביא מוחמד;625655 نوشت:
بزرگوار قرار نشد مغلطه کنید دکتر خسروپناه فقه و اصول از وحید خراسانی یاد گرفته چه ربطی به آثار فلسفیش داره؟ فلسفه رو ببینید از کی یاد گرفته؟از کسی که میگه فلسفه کشکه یاد نگرفته!

بهتر است همه بدانیم که علوم زنجیره وار به هم چسبیده اند وآنچه در علم مهم است یاد گرفتن لغات واصطلاحات نیست بلکه روشها وسبکها است وامثال آقای خسرو پناه این اصول علم یوروشهای اجتهاد که در همه جا به درد می خورد از آقای وحید یاد گرفته اند.

הנביא מוחמד;625655 نوشت:
ببینید بحث واضحه یک نفر 10 تا 15 سال صرف مطالعه اقتصاد کرده شده استاد دانشگاه در رشته اقتصاد
یکی دیگه تاریخ اسلام صرف و نحو و کلام و فقه خونده
کدام باید در کمیسیون اقتصادی مجلس باشه؟ هر عقل سلیمی میگه اولی

اینجا حضرتعالی به واقع مغلطه کردید. بنده گفتم آخوندیکه اقتصاد خونده مثل آقای مصباحی مقدم ودر این زمینه متخصص است چه ایرادی داد که در کمیسیون اقتصاد باشد. مگر صرف خوندن فقه واصول دلیل بر این است که این شخص نمی تواند علم دیگر ییاد بگیرد؟

جمع بندی: آیا مادر جنگ نرم شکست خوردیم؟
سوال: آیا در عصری که مازندگی می کنیم، پدر ومادر باید علایق وعقاید خود را به فرزندان تحمیل کنند، یا بی تفاوت باشند یا راه دیگری هم وجود دارد؟ در برابر این تهاجم فرهنگی چکار باید کرد؟
جواب: پدر ومادر نسبت به فرزندان خود وظایفی دارند که یکی از مهمترین آنها تربیت است اما تربیت درست، وهمانطور که مرحوم علی صفایی د رکتاب تربیت کودک خود بیان می کنند باید عقل فرزند خود را رشد دهند نه اینکه او را مجبور به انجام کارهای خوب کنند وبجای ماهی گرفتن ماهی گیری را به او یاد دهند.
امام سجاد علیه السلام در رساله حقوق خود در باب حق فرزند بر والدین می فرمایند:
حق فرزند اين است كه بدانى جزئى از وجود تو است، در دنيا با هر خير و شرى كه دارد به تو منسوب است، در حسن تربيت، رهنمائى به خدا، و كمك به او در اطاعت از تو، و ايجاد روح فرمان بردارى در او، مسئولى و در اين باره پاداش يا كيفر دارى؛ پس با وى چنان رفتار كن كه در دنيا آثار نيك تربيتت زيب و زيور (و مايه سرفرازى) تو باشد، و (در آخرت) بر اثر انجام وظيفه در پيشگاه خدا معذور باشى.[1]
اما م در این کلام خود تاکید برتربیت فرزند ودیندار بار آوردن او دارند. وفرمایش ایشان در تربیت ناظر بر اجبار او نیست بلکه از واژه کمک وایجاد روح فرمانبرداری از خداوند استفاده می کنند که قابل دقت است که تربیت باید طوری باشد که فرزند به دلخواه این مسیر را ادامه دهد.
یا در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: بَادِرُوا أَوْلَادَكُمْ‏ بِالْحَدِيثِ‏ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَة.[2]
فرزندان خود را با حدیث ما آشنا کنید قبل از اینکه مرجئه بر شما پیشی گیرند.
مرجئه گروهی بودند که در آنزمان در مقابل شیعه عقاید جدیدی ضد عقاید شیعه مطرح کرده بودند، وحضرت در این حدیث طبق آنچه شراح گفته اند می فرماید: احادیث ما ومعارف شیعه را به فرزند خود یاد دهید تا مرجئه بر شما پیشی نگیرند وآنها را به سمت خود بکشند. در زمان ما که بجای یک مرجئه صدها گروه انحرافی به وجود آمده است پدران ومادران بیشتر از آن زمان در مقابل فرزندانشان وظیفه دارند. تا با تربیت صحیح دینی آنها در مسیر اهل بیت ع نگه دارند.
پس اینکه گفته شود بچه وجوانان را به حال خود رها کنیم تا خود مسیر حیات خود را پیدا کنند حرف غلطی است. بلکه تربیت باید درست باشد.
راه مقابله با تهاجم فرهنگی هم همانطور که از فرمایش امام صادق علیه السلام استفاده می شود، وظیفه والدین، معلمان واشخاص ومراکز فرهنگی است که نوجوانان وجوانان را با معارف ناب تشیع به زبان خودشان آشنا کنند وکسی که لذت معارف وکلام اهل بیت(ع) را کشیده باشد دست از آن بر نمی دارد. چنانچه امام رضا علیه السلام می فرمایند:
عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع يَقُولُ: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ‏ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا الحدیث.[3]
اباصلت از امام رضا(ع) روایت می کنند که حضرت فرمود:
خداوندرحمت کند بنده ای را که امر ما را احیا کند. پرسیدم: امر شما چطور احیا می شود، فرمود: علوم ما را یاد بگیرد، وبه مردم یاد دهد، بخاطر اینکه اگر مردم خوبی های کلام ما را یاد بگیرند از ما تبعیت می کنند.
عمده ترین عامل انفعال ما در مقابل تهاجم فرهنگی دوری از علوم اهل بیت(ع) ونشر علوم غربی مراکز علمی ماست. لذا ابتدا باید این مشکل را برطرف کنیم که وظیفه همه اساتید واهل فرهنگ است. وبا اقصاد، روان شناسی، وعلوم اسلامی است که جامعه اسلامی بمعنای واقعی آن ایجاد می شود.


[/HR][1] . ابن شعبه، حسن بن على - تحف العقول / ترجمه جنتى، ص417، مؤسسه امير كبير - تهران، چاپ: اول، 1382ش

[2] . كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)،ج6، ص47، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

[3] . ابن بابويه، محمد بن على، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص307، نشر جهان - تهران، چاپ: اول، 1378ق.

موضوع قفل شده است