2- اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند.اگر اثبات پذیرفته شدن توبه حضرت آدم از این آیه بشود نمی توان گفت که خدای عالم توبه حوا را نپذیرفته.
با سلام
دقت نکردید ؛ ما در مقام تذکر به دوستانی هستیم که نتیجه ضمیر تثنیه را همزمانی گناه ادم وحوا میدانند در حالیکه طبق آیات واخبار دیگر این امر مردود است.
نقل قول:
3- بر فرضی که بشود گناهکاری حضرت حوا را اثبات کرد و قائل به این شویم که توبه ایشان پذیرفته نشه، نمی توان گفت که پس مردان بر زنان برتری دارند.
اگر در قرآن صراحتی در زمینه قبول توبه حوا نیست این دلیل کافی نیست و قبول توبه ایشان در اخبار آمده است. المولى سعيد المزيدي في تحفة الاخوان: عن أبي بصير، عن الصادق (عليه السلام)، في خبر طويل في قصة آدم وحواء، - الى ان قال - فقالت حوا اسالك يا رب ان تعطينى كما اعطيت آدم . فقال الرب تعالى : انى وهبتك الحياء و الرحمه و الانس ، و كتبت لك من ثواب الاغتسال و الولاده ما لو رايتيه من الثاب الدائم النعيم المقيم و الملك الكبير لقرت عينك . مستدرك الوسائل : 214/15
((در روايتى طولانى در ضمن داستان حضرت آدم و حوا آمده است كه : حضرت حوا عرضه داشت : پروردگارا! از تو مى خواهم آن نعمت و فضيلتى كه به آدم ارزانى داشتى به من هم مرحمت فرمايى . پروردگار متعال فرمود: من به تو حيائ و رحمت و مهربانى ، و انس و آرام يافتن را عطا كردم و براى تو از مزد غسل كردن و زائيدن پاداشى هميشگى و نعمتى پايدار و سلطنتى بزرگ مقر كرده ام كه اگر آن را ببينى چشمت روشن مى شود
ضمنا دلیل برتری مرد بر زن در آیات واخبار بسیاری آمده که مذکور شد نظیر :
واگر در آیه 42 حضرت مریم را برگزیده بر زنان زمان خودش :
يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ {آل عمران/42}وتخصیصش هم برتری حضرت فاطمه زهرا (س) بر زنان اول وآخر .
همچنین : وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكُيمٌ {البقرة/228}
واخبار صحیحی مثل حدیث امام جعفر صادق (ع) که مریم گفت فرزندم دختر شد و دختر، همانند پسرنیست یعنی دختر پیامبر نخواهد شد ...
نکات قابل توجه در آیه از این قرار است: الف) قالا ؛ آندو گفتند (نه فقط حضزت آدم توبه نمود).
اتفاقا بحث بر سر همین آیه است که چرا خدای سبحان که در قبل و بعد آیه در همه جا نام حوا ویا باسم زوج را مشخصا ذکر کرده اما در آیه قبول توبه فقط اسم حضرت آدم را می آورد ؟؟!!!!!!
افرادی که دنبال حقیقت هستند، تو نظرای قبلی من توی همین تاپیک پاسخ تمام ادعاهای پوچ و سطحی و نشان بی اطلاعی رو میتونن بخونن
چیزی که شما میگین یعنی: قرآن کلام خدای حکیم نیست چون در آیاتش مسائل بیربط رو در هم و برهم آورده :
زنان هنگام طلاق باید عده نگه دارند، و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند
آنچه که در رحمها خدا خلق کرده نباید انکار کنند ،(پس باید راضی باشند) همانگونه که بر دوششان است به نفعشان نیز حقوقی میباشد ولی مردان بر انها درجه دارند
اینجا خداوند حکیم بیکار بوده و یهو وسط بارداری و صبر زنان بر عده و دلداری از تناسب و حق و تکلیف ،یهو از برتری وجودی و روحی و عقلی و. .. مردان حرف میزنه!!
نخیر!
گوینده ایه داره میگه مردان از بعضی جهات محدودیت ندارند و نیازی به عده و .. ندارند،این برتری نیست،بیشتر بودن آزادی مردانه،برتری از جهت عده نگه نداشتن!
یعنی نباید از مردان توفع داشته باشن که عده نگه دارن!!!
با سلام و تشکر:Gol: از همه دوستانی که در این بحث مشارکت داشته اند، بنظر می رسد با توجه به اینکه این موضوع یعنی (جایگاه زن و مرد) در همین تایپیک و در تایپیک هایی با موضوع مشابه تا حدود زیادی بحث شده و امر چندان مبهمی هم نیست.
بدلیل آنکه ادامه این بحث، ممکن است به تکرار مطالب و یا کدورت بعضی دوستان از یکدیگر بینجامد، بعنوان جمعبندی بحث، مجدداً دوستان را به پست شماره 100 که به تبیین جایگاه زن از منظر قرآن می پردازد جلب می کنم.
علاوه بر اینکه مطالبی نیز در پستهای شماره 23 ، 25 ، 29 ، 30 نیز در این خصوص ذکر شده است. همچنین در تایپیک های دیگری با همین رویکرد، کارشناسان محترم پاسخ های درخور و شایسته ای داده اند که می توانید به آنها رجوع کنید.
در هر صورت مسلم است که آیات و روایات بسیاری بر فضیلت و شأن و مقام زن دلالت می کند و اصولاً تمسک به برخی احادیث و تفسیر آنها به نفع برتری مرد بر زن و یا اثبات نقصان زن، بطور کلی، مخالف نص و صریح بسیاری از آیات نورانی قرآن است.
شریعت اسلامی بر خلاف سایر ادیان و سایر نظام ها، زن را اساس نظام اجتماعی خوانده و در سیر مراحل عروج و نزول، حیات زن را جزء غیر قابل تفکیک از جامعه انسانی می داند. زیرا وجود و بقاء جامعه، متکی بر وجود زن است. که مصادیق آن در پست شماره 100 گذشت.
سلام شیطان قوه خیال حضرت آدم است و حوا به عنوان یک زن ، موضوع آن بوده است . نتیجه میل آدم ع به حوا ع نیز ایجاد شجره ذریه و بقای نسل او بوده است موفق باشید
با عرض سلام: این تعبیرات شاعرانه و بر خلاف ظاهر آیات و روایات است.خداوند درباره شیطان می فرماید :"کان من الجن ففسق عن امر ربه"یعنی شیطان از جن بود که از فرمان خدای خود سرپیچی کرد.پس شما چه طور او را قوه خیال آدم میدانید؟ این که موضوع آن حضرت حوا بوده ،یعنی موضوع خیال حضرت آدم علیه السلام بوده .به این معناست که حضرت آدم درباره حوا به تخیل پرداخته و این کار باعث ایجاد نسل انسانی شده.آنچه از قرآن به دست می آید این است که ابتدا شجره ای بوده و خداوند از آن نهی کرده آنها از آن شجره خورده اند سپس از بهشت رانده شده اند و بحث شهوت مطرح نبوده است چرا که شیطان در وسوسه خود ،آنها را به جاودانگی و پادشاهی همیشگی وسوسه کرد نه به شهوت.و آنچه از نسل آدمی است در روی زمین اتفاق افتاده است.پس آنچه شما گفتید صرف ادعای بدون دلیل و بر خلاف قرآن است.
کاربر مهمان خوش آمدید
با سلام
دقت نکردید ؛ ما در مقام تذکر به دوستانی هستیم که نتیجه ضمیر تثنیه را همزمانی گناه ادم وحوا میدانند در حالیکه طبق آیات واخبار دیگر این امر مردود است.
اگر در قرآن صراحتی در زمینه قبول توبه حوا نیست این دلیل کافی نیست و قبول توبه ایشان در اخبار آمده است.
المولى سعيد المزيدي في تحفة الاخوان: عن أبي بصير، عن الصادق (عليه السلام)، في خبر طويل في قصة آدم وحواء،
- الى ان قال - فقالت حوا اسالك يا رب ان تعطينى كما اعطيت آدم . فقال الرب تعالى : انى وهبتك الحياء و الرحمه و الانس ، و كتبت لك من ثواب الاغتسال و الولاده ما لو رايتيه من الثاب الدائم النعيم المقيم و الملك الكبير لقرت عينك .
مستدرك الوسائل : 214/15
((در روايتى طولانى در ضمن داستان حضرت آدم و حوا آمده است كه : حضرت حوا عرضه داشت : پروردگارا! از تو مى خواهم آن نعمت و فضيلتى كه به آدم ارزانى داشتى به من هم مرحمت فرمايى . پروردگار متعال فرمود: من به تو حيائ و رحمت و مهربانى ، و انس و آرام يافتن را عطا كردم و براى تو از مزد غسل كردن و زائيدن پاداشى هميشگى و نعمتى پايدار و سلطنتى بزرگ مقر كرده ام كه اگر آن را ببينى چشمت روشن مى شود
ضمنا دلیل برتری مرد بر زن در آیات واخبار بسیاری آمده که مذکور شد نظیر :
إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ {آل عمران/33}
اسمی از جنس زن نیست .
واگر در آیه 42 حضرت مریم را برگزیده بر زنان زمان خودش :
يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ {آل عمران/42}وتخصیصش هم برتری حضرت فاطمه زهرا (س) بر زنان اول وآخر .
همچنین :
وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكُيمٌ {البقرة/228}
واخبار صحیحی مثل حدیث امام جعفر صادق (ع) که مریم گفت فرزندم دختر شد و دختر، همانند پسرنیست یعنی دختر پیامبر نخواهد شد ...
و بقیه دلایل که در لینک آمد.
اتفاقا بحث بر سر همین آیه است که چرا خدای سبحان که در قبل و بعد آیه در همه جا نام حوا ویا باسم زوج را مشخصا ذکر کرده اما در آیه قبول توبه فقط اسم حضرت آدم را می آورد ؟؟!!!!!!
قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ {الأعراف/23} قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ {الأعراف/24}
اما در آیه سوره بقره فرمود :
فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى {طه/121} ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى {طه/122} قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى {طه/123}
قبلا مفصل بحث کردیم به لینک مراجعه فرمایید .
چیزی که شما میگین یعنی:
قرآن کلام خدای حکیم نیست چون در آیاتش مسائل بیربط رو در هم و برهم آورده :
زنان هنگام طلاق باید عده نگه دارند، و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند
آنچه که در رحمها خدا خلق کرده نباید انکار کنند ،(پس باید راضی باشند) همانگونه که بر دوششان است به نفعشان نیز حقوقی میباشد ولی مردان بر انها درجه دارند
اینجا خداوند حکیم بیکار بوده و یهو وسط بارداری و صبر زنان بر عده و دلداری از تناسب و حق و تکلیف ،یهو از برتری وجودی و روحی و عقلی و. .. مردان حرف میزنه!!
نخیر!
گوینده ایه داره میگه مردان از بعضی جهات محدودیت ندارند و نیازی به عده و .. ندارند،این برتری نیست،بیشتر بودن آزادی مردانه،برتری از جهت عده نگه نداشتن!
یعنی نباید از مردان توفع داشته باشن که عده نگه دارن!!!
با سیه دل چه سود گفتن وعظ
نرود میخ آهنین در سنگ
با سلام و تشکر:Gol: از همه دوستانی که در این بحث مشارکت داشته اند، بنظر می رسد با توجه به اینکه این موضوع یعنی (جایگاه زن و مرد) در همین تایپیک و در تایپیک هایی با موضوع مشابه تا حدود زیادی بحث شده و امر چندان مبهمی هم نیست.
بدلیل آنکه ادامه این بحث، ممکن است به تکرار مطالب و یا کدورت بعضی دوستان از یکدیگر بینجامد، بعنوان جمعبندی بحث، مجدداً دوستان را به پست شماره 100 که به تبیین جایگاه زن از منظر قرآن می پردازد جلب می کنم.
علاوه بر اینکه مطالبی نیز در پستهای شماره 23 ، 25 ، 29 ، 30 نیز در این خصوص ذکر شده است. همچنین در تایپیک های دیگری با همین رویکرد، کارشناسان محترم پاسخ های درخور و شایسته ای داده اند که می توانید به آنها رجوع کنید.
در هر صورت مسلم است که آیات و روایات بسیاری بر فضیلت و شأن و مقام زن دلالت می کند و اصولاً تمسک به برخی احادیث و تفسیر آنها به نفع برتری مرد بر زن و یا اثبات نقصان زن، بطور کلی، مخالف نص و صریح بسیاری از آیات نورانی قرآن است.
شریعت اسلامی بر خلاف سایر ادیان و سایر نظام ها، زن را اساس نظام اجتماعی خوانده و در سیر مراحل عروج و نزول، حیات زن را جزء غیر قابل تفکیک از جامعه انسانی می داند. زیرا وجود و بقاء جامعه، متکی بر وجود زن است. که مصادیق آن در پست شماره 100 گذشت.
موفق و پیروز باشید ...:Gol:
با عرض سلام:
این تعبیرات شاعرانه و بر خلاف ظاهر آیات و روایات است.خداوند درباره شیطان می فرماید :"کان من الجن ففسق عن امر ربه"یعنی شیطان از جن بود که از فرمان خدای خود سرپیچی کرد.پس شما چه طور او را قوه خیال آدم میدانید؟
این که موضوع آن حضرت حوا بوده ،یعنی موضوع خیال حضرت آدم علیه السلام بوده .به این معناست که حضرت آدم درباره حوا به تخیل پرداخته و این کار باعث ایجاد نسل انسانی شده.آنچه از قرآن به دست می آید این است که ابتدا شجره ای بوده و خداوند از آن نهی کرده آنها از آن شجره خورده اند سپس از بهشت رانده شده اند و بحث شهوت مطرح نبوده است چرا که شیطان در وسوسه خود ،آنها را به جاودانگی و پادشاهی همیشگی وسوسه کرد نه به شهوت.و آنچه از نسل آدمی است در روی زمین اتفاق افتاده است.پس آنچه شما گفتید صرف ادعای بدون دلیل و بر خلاف قرآن است.