چون زنان از مردان آفریده شده اند پس همتشان مردان هستند وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند و همت مردان تلاش و خدای تعالی .
:Moteajeb!:عجب فرضیه جالبی ، شما با این فرضیه زنان را از صف بندگان خدا جدا می کنید! در حالی که این فرضیه غلط می باشد. با این پیش زمینه های ذهنی غیر ممکن است شما بتوانید به جایگاه اصلی زن پی ببرید ، همچنان که در مورد ان کیدکن عظیم ، چندین بار توضیح داده شد ولی شما باز اصرار می کنید که خدا می فرماید! : ان کیدکن عظیم
از عواملی که عقل را زایل می کند تعصب هست: تعصب يعني وابستگي غير منطقي به شخص يا عقيده يا عادت و رسم خاصي که حجاب ضخيمي بر ديده عقل انسان ميافكند، و او را از درك حقايق و خير و شر و مصلحت و مفسده و عاقبت امور و پيدا كردن راه چاره محروم ميسازد.
تو آیات بعد اشاره میکنه که خدا کید زنها رو از یوسف دور کرد نگفته کید زنها بزرگه، اون جمله که تنها شاهد شما بود از دهن یه آدم دیگه دراومده بود نه یوسف یا خدا!
اینو چی اینو مردا قبول ندارن؟؟ قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿۵﴾
[يعقوب] گفت اى پسرك من خوابت را براى برادرانتحكايت مكن كه براى تو نيرنگى مىانديشند زيرا شيطان براى آدمى دشمنى آشكار است (۵)
فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا ، دقت کنید نفرمود کیدکن عظیم ، برادران یوسف در باره یوسف کید کردند نفرمود کید همه شما مردان بزرگ است . برای مرتبه صدم : مراد از مردان همه مردان نیستند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگر تعدادی مرد برای یوسف مکری کردند این دلیل بر مکار بودن همه مردان نیست اما وقتی فرمود : ان کیدکن عظیم : این یعنی اغلب زنان دارای مکر بزرگ هستند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نقل قول:
اینجا بحث فریب دادن حواست،دیگه چیزای دیگرو اینجا نیاریا
تو تاپیکای خودشون مطرح کن جواب شما توشون هست
چیزای مرتبط با یحث آورده شده اگر جوابی ندارید مردانه ! اعتراف کنید واگر هم قصد مغالطه وانحراف را دارید که هیچ .
و علم آدم الاسماء كلها ثم عرضهم على الملئكه فقال انبئونى باسماء هولاء ان كنتم صادقين - 31 بقره إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ {آل عمران/33}
فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا ، دقت کنید نفرمود کیدکن عظیم ، برادران یوسف در باره یوسف کید کردند نفرمود کید همه شما مردان بزرگ است . برای مرتبه صدم : مراد از مردان همه مردان نیستند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگر تعدادی مرد برای یوسف مکری کردند این دلیل بر مکار بودن همه مردان نیست اما وقتی فرمود : ان کیدکن عظیم : این یعنی اغلب زنان دارای مکر بزرگ هستند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
1) نقل قوله حرف خدا نیست مثل اونجایی که میگه قال فرعون! یا شیطوون میگه من از اتشم پس از ادم برترم! یعنی شیطوون راست میگفته از آدم برتر بوده!
2) حرف یوسف هم نیست حرف عزیز مصره از تعجبش اینو میگه
3) اونجایی که حضرت یعقوب پیامبر خدا میگه: فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا تاکید بیشتری توش داره بعدشم مشخصه که گویندش خطاکار نیست آدم معمولی نیست
نقل قول:
و علم آدم الاسماء كلها ثم عرضهم على الملئكه فقال انبئونى باسماء هولاء ان كنتم صادقين - 31 بقره
مال قبل آفرینش حواست ،وقتی حوا آفریده شد اونم از جنس ادم بود این ویژگی ها رو پیدا کرد = فجعل منها زوجها منها موقع خلق شدن این ویژگی هارو پیدا کرد
اینجا همونجاییکه ملائکه جوابشونومیگیرن قبل فریب خوردن و توبه است
درباره مریم که تو قرآن اومده خدا مریمو برگزید اصطفی اونجا هم اومده ،ولی چون میخوان بگن حضرت زهرا برتر از مریمه تفسیر جدید براش آوردن ،به همون دلیل که همه نسل ابراهیم بیگناه نبودن به همون دلیلم برتری مردها رو نمیرسونه
لا ینال عهدالظالمین
مردا بیشتر ظالمن تا زنها
یک نکته مهم نیز در سوره یوسف که دلیل غلبه احساسات بانوان بر تعقل آنهاست ماجرای بریدن دستشان است که هنگام دیدن چهره یوسف بود ، آیا شما تابحال شنیده اید که مردان از دیدن چهره یوسف بیخود وشیدا شوند ؟؟!!!!
پس بریدن دست و بیخودی زنان در اثر جمال یوسف دلیل دیگری بر ضعف عقلانیت در آنهاست .
عوامل زایل کننده عقل که مختص جنس خاصی (زن یا مرد) نیست: امیر المومنین علیه السلام جمله ای دارد که مضمونش این است «یکی از اموری که با عقل انسان حسادت می ورزد و دشمنی می کند خودپسندی اوست» و هم آن حضرت می فرماید: «بیشتر زمین خوردن های عقل ها آنجاست که برق طمع جستن می کند ». امام صادق علیه السلام می فرماید: «هوا و هوس دشمن عقل است ». حضرت امیر می فرماید: «اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع» ( نهج البلاغه، حکمت 219 )؛ مصرع به معنی خوابگاه و محلی است که انسان به زمین می خورد. ( مثلاً محلی که پشت پهلوان به خاک رسیده است مصرع است ) بیشترین نقطه هایی که پهلوان عقل به زمین می خورد آن جایی است که برق طمع در دل پیدا می شود. «عجب المرء بنفسه احد حساد عقله» ( نهج البلاغه، حکمت 212 )؛ خوشامد انسان از خود و خودپسندی یکی از حاسدان عقل است. حسود دشمن است با محسود و می خواهد او را به زمین بزند و نابود کند. عجب می خواهد عقل را از مقام خودش ساقط کند.
همچنین از امام علی (ع) نقل شده که فرمود :« ثَمَرَةُ العُجبِ البَغضاءُ»: میوه خودپسندى ، دشمنى و کینهتوزى است . و می فرماید :« الإعجابُ ضِدُّ الصَّوابِ ،وآفَةُ الألبابِ »: خودپسندى ، دشمنِ درست اندیشى و آفت خردهاست . و نیز :« العُجبُ یُفسِدُ العَقلَ »: خودپسندى ، خرد را تباه مىکند .
در حدیثی از امام علی (ع) مى بینیم غرور ضدّ عقل شمرده شده است، مى فرماید: «لاَیُلْقَى الْعَاقِلُ مَغْرُوراً; آدم عاقل هرگز مغرور دیده نمى شود».( غررالحکم، حدیث 7183.)
یعنی از جنس حوا ،مگه زنها از مردها آفریده شدن؟؟ همه مفسرا میگن معنیش اینه که از جنس مردها هستند:
خلقناکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها
علامه طباطبایی میگه ها به نفس برمیگرده
نقل قول:
قرآن کریم سخن خداست و قبلا هم گفتیم که این سخن را خدای متعال رد نکرده پس حجت است.ضمن اینکه هنوز ثابت نکردید که این سخن را چه کسی گفته .
ضمنا کجای قرآن حرفای شیطان را قبول کرده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدا به شیطوون میگه تو تکبر ورزیدی
قران سکوت میکنه دربرابر ادعای شیطوون میگه چون خدا دستور داد باید اطاعت میکرد نمیگه برتر نبود یعنی برتری و عبادتش باعث شده بود متکبر بشه مثل شما:khandeh!:
اینا یعنی اینکه شیطوون واقعا برتر بود؟؟
هر نقل قول حتی از پیامبرا تو قرآن نقل قوله نقل قول نقل قول
1) نقل قوله حرف خدا نیست مثل اونجایی که میگه قال فرعون! یا شیطوون میگه من از اتشم پس از ادم برترم! یعنی شیطوون راست میگفته از آدم برتر بوده!
قبلا گفتم 2 بار 3 باره ميگم چرا دقت نميكنيد در انجا خداوند ردش كرد و گفت وما امر فرعون برشيد و وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى ودرباره شيطان هم گفت فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ و الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء اما ايا در سوره يوسف و بزرگ بودن مكر زنان هم نقد و ردي در كار است ؟
نقل قول:
2) حرف یوسف هم نیست حرف عزیز مصره از تعجبش اینو میگه
مرتبه دهم سخن خداي متعال است و تاييدش هم كرده است هنگاميكه گفت مكرشان را از او دفع كرديم .
3) اونجایی که حضرت یعقوب پیامبر خدا میگه: فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا تاکید بیشتری توش داره بعدشم مشخصه که گویندش خطاکار نیست آدم معمولی نیست
ما هم گفتيم كه عده اي مرد يوسف را مكر كردند ومكر شديدي هم بود اما كجايش گفته اي مردان كيد شما بزرگ است ؟! فقط فرمود كه برادران يوسف كيد موثري كردند كه مردان ديگري هم از اين قبيل كيدها وبدترش هم ميكنند حتي بد تر از كيد زنان اما چه ربطي به جمله كيد شما زنان بزرگ است دارد ؟؟!!!!!!!
كاربران محترم بدقت بخوانند تا عمق منطق افراد را ببينند !
نقل قول:
مال قبل آفرینش حواست ،وقتی حوا آفریده شد اونم از جنس ادم بود این ویژگی ها رو پیدا کرد = فجعل منها زوجها منها موقع خلق شدن این ویژگی هارو پیدا کرد
اینجا همونجاییکه ملائکه جوابشونومیگیرن قبل فریب خوردن و توبه است
عجب ! در كجاي قران امده كه هنگام سجده فرشتگان بر ادم جناب حوا خلق نشده بود؟
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ {البقرة/34} وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ {البقرة/35} چرا دراينجا به ايه قبل وبعد دقت نميكنيد ؟!هرجا به نفعتان است قبول داريد ؟
نقل قول:
درباره مریم که تو قرآن اومده خدا مریمو برگزید اصطفی اونجا هم اومده ،ولی چون میخوان بگن حضرت زهرا برتر از مریمه تفسیر جدید براش آوردن ،به همون دلیل که همه نسل ابراهیم بیگناه نبودن به همون دلیلم برتری مردها رو نمیرسونه
لطفا از بحث خارج نشويد ؛همه انبياء وائمه مرد بودند نه زن .
عوامل زایل کننده عقل که مختص جنس خاصی (زن یا مرد) نیست:
امیر المومنین علیه السلام جمله ای دارد که مضمونش این است «یکی از اموری که با عقل انسان حسادت می ورزد و دشمنی می کند خودپسندی اوست» و هم آن حضرت می فرماید: «بیشتر زمین خوردن های عقل ها آنجاست که برق طمع جستن می کند ». امام صادق علیه السلام می فرماید: «هوا و هوس دشمن عقل است ».
دقيقا درسته و بهمين خاطر هم رسول خدا (ص) وامام علي فرمودند كه زنها ناقص العقل و ايمان و رباينده عقل مردانند .
چون زنان از عقل و مهار كمتر واحساسات و حسادت و دنيا پرستي وتكبر بيشتري نسبت به مردان برخوردارند وبا خودنمايي عقول مردان را نقص ميكنند و مردان هم با ديدن زنان عقلشان كم ميشود همچنانكه با شهوت وتكبر و هوا وهوس و... عقلشان كم ميشود.
چون زنان از مردان آفریده شده اند پس همتشان مردان هستند وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند و همت مردان تلاش و خدای تعالی .
tobeh;114767 نوشت:
:Moteajeb!:عجب فرضیه جالبی ، شما با این فرضیه زنان را از صف بندگان خدا جدا می کنید! در حالی که این فرضیه غلط می باشد. با این پیش زمینه های ذهنی غیر ممکن است شما بتوانید به جایگاه اصلی زن پی ببرید ، همچنان که در مورد ان کیدکن عظیم ، چندین بار توضیح داده شد ولی شما باز اصرار می کنید که خدا می فرماید! : ان کیدکن عظیم
از عواملی که عقل را زایل می کند تعصب هست: تعصب يعني وابستگي غير منطقي به شخص يا عقيده يا عادت و رسم خاصي که حجاب ضخيمي بر ديده عقل انسان ميافكند، و او را از درك حقايق و خير و شر و مصلحت و مفسده و عاقبت امور و پيدا كردن راه چاره محروم ميسازد.
سلام بر برادر خیرالبریه ، منظور بنده از غلط بودن فرصیه شما جمله بعد از پس بود ، شما این جمله بعد از پس (پس همتشان مردان هستند وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند:Moteajeb!: ) را از کجا استخراج کردید؟
قبلا گفتم 2 بار 3 باره ميگم چرا دقت نميكنيد در انجا خداوند ردش كرد و گفت وما امر فرعون برشيد و [=times new roman]وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى ودرباره شيطان هم گفت [=times new roman]فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ و [=times new roman]الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء اما ايا در سوره يوسف و بزرگ بودن مكر زنان هم نقد و ردي در كار است ؟
قدرت تحلیل اصلا ندارین، منظورم تایید حرف فرعون نبود، هرنقل قولی تو قران تایید اون نقل قول نیست،وقتی نقل قوله یعنی حرف خدا نیست،تازه از پیامبرم نبوده از یه آدم عادی بوده احتمالا عزیز مصر
حتما باید خدا واکنش نشون بده که چیزی غلط بوده تا معلوم بشه درسته یا غلط؟؟؟؟
پس اینجا خدا منظورش این بود که واقعا خورشید در چشمه گل آلود فرو میره!!:
درباره ذوالقرنین حـَتـى إِذَا بـَلَغَ مـَغـْرِب الشـمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُب فى عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِندَهَا قَوْماً قُلْنَا يَذَا الْقَرْنَينِ إِمَّا أَن تُعَذِّب وَ إِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسناً(86 كهف) تـا به غروبگاه آفتاب رسيد (در آنجا) احساس كرد كه خورشيد در چشمه (يا دريا) ى - تـيـره و گـل آلودى فرو مى رود، و در آنجا قومى را يافت ، ما گفتيم اى ذو القرنين ! آيا مى خواهى مجازات كنى و يا پاداش نيكوئى را در باره آنها انتخاب نمائى (مكارم شيرازي) تایید خدا فقط درباره مکر کردن زنان دور یوسفه که درسته نه کید بزرگ زنان! تو اونجایی که شیطوون از خدا میخواد تا قیامت بهش مهلت بده خدا جوابش میده که تو از مهلت داده شدگانی! شما باشین با سواد و فهمتون میگید خدا دعای شیطوونو اجابت کرده ولی مفسرای بزرگ میگن جواب خدا دلیل تاییدش نیست شاید تا ظهور منجی مهلت داشته باشه،دلیل شما ضعیفه عین کید شیطان
نقل قول:
مرتبه دهم سخن خداي متعال است و تاييدش هم كرده است هنگاميكه گفت مكرشان را از او دفع كرديم .
[=times new roman]ذَلِكَ لِيَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي كَيْدَ الْخَائِنِينَ [=times new roman]{يوسف/52}
مثل مکر برادرای یوسف که خدا بعدا نشونشون داد و مکروا و مکروالله فالله خیرالماکرین اصلا مکر صفت خوبیه از صفات خداست خدا بهترین مکرکننده است زن بیشتر از مرد شبیه خداست خلیفه خداست!
نقل قول:
ما هم گفتيم كه عده اي مرد يوسف را مكر كردند ومكر شديدي هم بود اما كجايش گفته اي مردان كيد شما بزرگ است ؟!
یکدوا لک کیدا
عربی بلدی یا برات توضیح بدم ؟
نقل قول:
عجب ! در كجاي قران امده كه هنگام سجده فرشتگان بر ادم جناب حوا خلق نشده بود؟
قرآن ماجراهایی رو خلاصه میکنه بین سکونت آدم و حوا تو بهشت با سجده بر آدم اتفاقات زیادی اقتاد ،اینجا کامل نیومده مثل داستانهای زیادی که از ابراهیم و پیامبرای دیگه بعضی جاها خلاصه اومده یا یهو از اول داستان میره وسطاش،شیوه قران همینه که جذابش میکنه:
نقل قول:
طبرى به نقل از ابن عباس و ابن مسعود مى نويسد: آدم در حالت بهت ترس آورى در بهشت گردش مى كرد و هيچ همدوش و رفيق نداشت.(37)اين برداشت تا حدودى با نظر تورات موافق است همگامى حوا با آدم
پس از آفرينش آدم و زوجش، خداوند مكان استقرار ايشان و بهرهوريشان از نعمتها را بيان مى دارد و در اين مسير زن همراه مرد در اين بهره، يكسان مشاركت دارد/
و اى آدم! تو با جفت خويش در آن باغ سكونت گير، و از هر جا كه خواهيد بخوريد
اون موقع که هنوز خدا از روحش تو آدم ندمیده بود، حوا کجا بود؟؟؟ همون موقع که از روحش در آدم دمید بلافاصله گفت برایش سجده کنید
نقل قول:
مراد از عهد، اعلام دشمنى ابليس با آدم و همسرش و بر حذر داشتن آن دو از پيروى ايشان بوده است.
ان هذا عدولك و لزوجك»(طه، 20 / 117)
طبرى در تفسير آيه
علامه طباطبايى مى نويسد: اما اينكه مقصود از آن عهد چه بوده به طورى كه از داستان آن جناب در چند جاى قرآن بر مى آيد، عبارت بوده از نهى از خوردن درخت. كه در آيه
منظور از اين عهد و ميثاق، همان پيمان و ميثاق عمومى است كه از تمام افراد انسان به خصوص پيامبران گرفته شده است. قرآن كريم به صورت عام خطاب به همه زن و مرد مى فرمايد:
خدا در قران میگه شیطان دشمن هردوی مرد و زن هست، شیطان =هردو رو فریب میده نه اینکه زن مردو فریب بده!! تازه این داستانا مثالین اون موقع جسمشون کجا بود که بعدا به زمین فرود اومد؟ معلومه که تمثیلین میخوای توضیح بیشتر بخونی برو اینجا: نگاهى به آفرينش زن با توجه به داستان آدم و حوا در قرآن
نقل قول:
دقيقا درسته و بهمين خاطر هم رسول خدا (ص) وامام علي فرمودند كه زنها ناقص العقل و ايمان و رباينده عقل مردانند .
حدیثی که سندش ضعیفه اینقد که با اطمینان میگی یادت باشه حکم دروغ بستن به معصومو نداشته باشه
پرداختن به موضوعاتی از این دست چه دردی رادرمان ویاحتی آرام میکند یا اینکه منبع کدام نتیجه گیری درموضوع زن خواهدبود؟ افکار جمعی که براه خود میروند وتاثیر از کنشهای جامعه دارند .حوا وآدم زندگی خود کردند و سیر خود را داشتند چیزی بیش از اطلاع قرآن در دست نیست .چه ادم را مطلق زن ومرد بگیریم وچه خصوص مرد ،نکته ای را در ارزش انسان بودن جدای از جنسیت می توان گرفت .بهتر است معیار برای حرکت انسان باشد نه عوارض ظاهری.کجا سرگردانیم وتاکی؟
شما این جمله بعد از پس (پس همتشان مردان هستند وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند:moteajeb!: )
با سلام متاسفانه چون شما احادیث را قبول ندارید ما مجبوریم فقط از قرآن احتجاج کنیم و ثمره فقط قرآن نیز همین تحیر و ضلالت است که آخرش هم به نتیجه ای نخواهیم رسید . اما این سخن من مضمون حدیثی است که از طریق شیعه وسنی وارد شده :
امام صادق (ع) : چون حوا از ادم خلق شد ه پس همت و کوشش زن مرد است پس در خانه حفظشان کنید.
وأخرج ابن المنذر وابن أبي حاتم والبيهقي في الشعب عن ابن عباس قال : خلقت المرأة من الرجل فجعلت نهمتها في الرجال ، فاحبسوا نساءكم . وخلق الرجل من الأرض ، فجعل نهمته في الأرض .نهمت یعنی شهوت .
نقل قول:
قدرت تحلیل اصلا ندارین، منظورم تایید حرف فرعون نبود، هرنقل قولی تو قران تایید اون نقل قول نیست،وقتی نقل قوله یعنی حرف خدا نیست،تازه از پیامبرم نبوده از یه آدم عادی بوده احتمالا عزیز مصر
حتما باید خدا واکنش نشون بده که چیزی غلط بوده تا معلوم بشه درسته یا غلط؟؟؟؟
چندی قبل گفتید که قران نور است وهدایت للعالمین است چگونه این کتاب که هدایت است سبب گمراهی من و شما شده است ؟؟!!!!! چرا در این کتاب باید نقل قول و سخنان غلطی باشد !؟!
نقل قول:
تایید خدا فقط درباره مکر کردن زنان دور یوسفه که درسته نه کید بزرگ زنان! تو اونجایی که شیطوون از خدا میخواد تا قیامت بهش مهلت بده خدا جوابش میده که تو از مهلت داده شدگانی!
شما باشین با سواد و فهمتون میگید خدا دعای شیطوونو اجابت کرده ولی مفسرای بزرگ میگن جواب خدا دلیل تاییدش نیست شاید تا ظهور منجی مهلت داشته باشه،دلیل شما ضعیفه عین کید شیطان
لطفا اسم از تفسیر وحدیث نیاورید چون شما فقط قرآن را قبول دارید واحادیث را جعلی میپندارین ونتیجه اش هم همین تشویش وحیرت است. اگر منظور خدای سبحان کید زنان دور یوسف بود براحتی میفرمود : ان کید هولاء النساء ضعیف : نه اینکه بصورت کلی و مستمرو موکد بفرماید : ان کیدکن عظیم : همچنانکه خطاب به یهود فرمود : ثُمَّ أَنتُمْ هَؤُلاء تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ ودر باره اصحاب زمان پیامبر فرمود : وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا واگر فقط کید زلیخا بود : بسادگی میفرمود : ان کیدکِ عظیم : یعنی مفرد می آورد.
نقل قول:
شما باشین با سواد و فهمتون میگید خدا دعای شیطوونو اجابت کرده ولی مفسرای بزرگ میگن جواب خدا دلیل تاییدش نیست شاید تا ظهور منجی مهلت داشته باشه،دلیل شما ضعیفه عین کید شیطان
کجای قرآن نوشته تا ظهور منجی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
مثل مکر برادرای یوسف که خدا بعدا نشونشون داد
و مکروا و مکروالله فالله خیرالماکرین
اصلا مکر صفت خوبیه از صفات خداست خدا بهترین مکرکننده است زن بیشتر از مرد شبیه خداست خلیفه خداست!
خوب این شد یک چیزی ! حرف حق جواب نداره !!!!!!!!!!
نقل قول:
یکدوا لک کیدا
عربی بلدی یا برات توضیح بدم ؟
ما ادعایی نداریم ! توضیح بده جانم ، این مفعول مطلق تاکیدی است و منظور از کید شدید برادران یوسف است که قبلا هم گفتم دوباره میگم که کید برادران یوسف بدتر وبزرگتر بوده اما بنص قرآن منحصر به برادران یوسفه اما وقتی گفت : کید همه شما زنان بزرگه یعنی کید همه زنان !!!! حالا توضیح بدهید سراپا گوشیم اما مارا مجبور به تکرار مکررات نکنید !
نقل قول:
در کجا گفته حوا اون موقع خلق شده بود؟؟
از سیاق آیات قبلا هم نوشتم : وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ {البقرة/34} وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ {البقرة/35} همه جا ادم وحوا کنار همند ، اما ....
وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ {الأعراف/19} ودر سوره طه فرمود : وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا {طه/115} وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى {طه/116} فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى {طه/117} ومهمترین دلیل اینست که بلافاصله فرمود : فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ {البقرة/36} فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ {البقرة/37}و آدم از پروردگار خود سخنانى فرا گرفت و خدا او را ببخشيد كه وى بخشنده و رحيم است (37) گفتيم همگى از بهشت پائين رويد اگر هدايتى از من بسوى شما آمد و البته هم خواهد آمد آنها كه هدايت مرا پيروى كنند نه بيمى دارند و نه اندوهگين شوند (38)
ودر سوره طه فرمود : آنگاه پروردگارش وى را برگزيد و نافرمانيش را جبران نمود و هدايتش فرمود. که منظور از وی حضرت آدم است نه حوا ، با اینکه در آیات قبل سخن از آدم وحوا است اما در اینجا سخن فقط از آدم است !
نقل قول:
قرآن ماجراهایی رو خلاصه میکنه بین سکونت آدم و حوا تو بهشت با سجده بر آدم اتفاقات زیادی اقتاد ،اینجا کامل نیومده مثل داستانهای زیادی که از ابراهیم و پیامبرای دیگه بعضی جاها خلاصه اومده یا یهو از اول داستان میره وسطاش،شیوه قران همینه که جذابش میکنه
میشه بفرمایید کجا کامل آمده ؟ چون بگفته شما قرآن کتاب هدایت عالمینه و ما ممکنه اینطوری گمراه بشیم چون ناقصه ؟!
نقل قول:
اون موقع که هنوز خدا از روحش تو آدم ندمیده بود، حوا کجا بود؟؟؟ همون موقع که از روحش در آدم دمید بلافاصله گفت برایش سجده کنید
این سوالی است که ما پرسیدیم ؟ لطفا به تورات و اخبار استناد نکنید چون جعلیند !
نقل قول:
خدا در قران میگه شیطان دشمن هردوی مرد و زن هست، شیطان =هردو رو فریب میده نه اینکه زن مردو فریب بده!!
تازه این داستانا مثالین اون موقع جسمشون کجا بود که بعدا به زمین فرود اومد؟ معلومه که تمثیلین
سوال ما هم همین است که چرا خدای متعال که در همه جا از ضمیر مثنی استفاده کرد و میفرماید ای آدم وهمسرت و دشمن تو وهمسرت و.... اما در هنگام تلقی کلمات میفرماید : فتلقی آدم : مگر حوا کنار آدم نبود ؟ مگر برای خدا سخت بود که ضمیر در این آیه را هم مثل ضمیر در آیات قبل بصورت تثنیه بیاورد وبگوید : فتلقی آدم و حوا من ربهما کلمات !
سوال اول چرا در قرآن کریم فقط اسم حضرت ادم آمده واسم همسرش حوا نیامده است ؟ سوال دوم چرا در آیه 31 سوره بقره فرمود حضرت آدم همه اسماء الهی ر ا آموخت وبعدا هم حضرت آدم فرشتگان را از اسمائشان خبر داد نه حوا ؟ سوال سوم آیا فرشتگان به آدم سجده کردند یا به حوا و آدم ؟ سوال چهارم چرا در آیه 37 بقره اسمی از همسر حضرت آدم نیست با اینکه در آیه قبل وبعد ضمیر تثنیه (وجمع) بکار رفته اما در این آیه فقط حضرت آدم لیاقت آموختن کلمات را از پروردگارش پیدا کرده است وخدای سبحان هم فقط بسوی او رجوع کرد (فرمود فتاب علیه نفرمود فتاب علیهما یا فتابا علیه ) ؟
سوال ششم: چرا خطابی که به حضرت آدم وهمسرش بود به یکباره به حضرت آدم محدود میشود ؟ بزبان دیگر چرا: یخرجنکما : بصورت مثنی آمده اما : لک : وانک : والیه و.... بصورت مفرد وخطاب به ادم آمده است؟ ودوباره در آیه 121 ضمیر به دونفر برگشته : فاکلا : ودوباره در آیه 122 به آدم برگشته ؟ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ .....ودر آیه 123 دوباره ضمیر به دونفر خطاب شده : اهْبِطَا ؟ آیا همسر حضرت آدم لایق برگزیدگی و رجوع و توبه نبوده ویا دلایل دیگری داشته ؟
نقل قول:
حدیثی که سندش ضعیفه اینقد که با اطمینان میگی یادت باشه حکم دروغ بستن به معصومو نداشته باشه
و ثمره فقط قرآن نیز همین تحیر و ضلالت است که آخرش هم به نتیجه ای نخواهیم رسید .
قرآن برای تو ضلالته :
و ننزل من القرآن ما هو شفا و رحمه للعالمین و لا یزید الظالمین الا خسارا
همون بهتر قران نخون تا گمراه تر نشی
نقل قول:
امام صادق (ع) : چون حوا از ادم خلق شد ه پس همت و کوشش زن مرد است پس در خانه حفظشان کنید.
همت و کوشش مرد،زن است، اصل بدیهی که همه قبول دارن
از صبح علی الطلوع تا شب کار میکنند تا..
نقل قول:
چندی قبل گفتید که قران نور است وهدایت للعالمین است چگونه این کتاب که هدایت است سبب گمراهی من و شما شده است ؟؟!!!!! چرا در این کتاب باید نقل قول و سخنان غلطی باشد !؟!
برا تو که نمیفهمی نقل قول فقط نقل قوله، قران مایه ضلالته، مثل ماجرای ذوالقرنین ،از خودت بپرس چرا خدا اونو رد نکرده، ثانیا اونجا که یعقوب میگه: یکیدوا لک کیدا مساویه با کید عظیم
برا تاکید "کیدا" اومده
ولی گوینده اولی پیامبره گوینده دومی یه آدم معمولی که احتمالا عزیز مصره که شاید خدارو هم قبول نداشت
بعدشم آوردن نقل قول دلیلی تاییدش نیست دلیل خوبیم برا نتیجه گیری نیست تو به متشابهات گیر دادی،مطابق نفسانیات و رذیلات اون چیزی که بیشتر خوشت میاد برداشت میکنی
اصلا تشابهاتم نیست معلومه که نقل قول حرف خدا نیست
خیلی برات توضیح دادم ولی دریغ از یه ذره فهم
نقل قول:
کجای قرآن نوشته تا ظهور منجی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
علما و مفسرای بزرگ میگن،تو چنتا حدیثم اومده، بعدش اینکه جواب خدا به شیطوون حاوی نکته های ریزیه ،خدا نگفته دعات قبول میشه گفته : تو از مهلت داده شدگانی،یعنی هستی ولی نه تا روز قیامت و ما یذکر الا اولوالالباب
نقل قول:
از سیاق آیات قبلا هم نوشتم
قبلا که با حدیث میومدی؟ منم برات حدیث آوردم دوباره کم آوردی،رفتی سراغ قرآن؟
از قرآن برات دلیل میارم ولی دیگه نگی قران به تنهایی ضلالته و ...
اینجا ما کجا بودیم؟ ما رو خدا آفریده بود؟؟ پچرا تو این ایه اومده که ما شما رو آفریدیم بعد بهتون شکل دادیم،بعد به فرشته ها گفتیم برا آدم سجده کنن؟
پس پیامبرای دیگه هم آفریده شده بودن،اون موقع چرا ملائکه به پیامبرای دیگه که برتر از آدم بودن سجده نکردن؟؟
آباریکلا اگه بگی یه جایزه خوب پیش من داری کلید فهم منظور من جواب این معماست
یعنی حوا اون موقع آفریده شده بود بعد احادیثی که میگن آدم تنها بود برا همین خدا حوا رو آفرید دروغن دیگه؟؟؟
همون حدیثایی که میگن چون آدم تنها بودخدا حوارو براش آفرید،همونایی که مورد استناد شما هستن
بعدشم این آیه مال بعد سجده کردنه مثل بقیه
قبل اینکه آدم و حوا بیان اونجا کجا بودن؟؟ آدم کجا بود که خدا بهش میگه برو در این بهشت ساکن شو؟؟؟؟همونجایی بوده که ملائکه بهش سجده کردن ،اون موقع حوا نبود،بعد که حوا آفریده شد از جنس نفس آدم بود و همین ویژگی ها رو داشت
هنوز دیر نشده میتونی معذرت خواهی کنی و شکستو قبول کنی
دقیقا ،پس حوا دشمن آدم و رباینده عقلشو دینش نیست، شیطوون دشمن هردوشونه
حالا این آیه رو که منم آوردم دوباره آوردی که چی؟؟
نقل قول:
ومهمترین دلیل اینست که بلافاصله فرمود :
فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ {البقرة/36} فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ {البقرة/37}و آدم از پروردگار خود سخنانى فرا گرفت و خدا او را ببخشيد كه وى بخشنده و رحيم است (37) گفتيم همگى از بهشت پائين رويد اگر هدايتى از من بسوى شما آمد و البته هم خواهد آمد آنها كه هدايت مرا پيروى كنند نه بيمى دارند و نه اندوهگين شوند (38)
اینکه به سجده کردن ملائکه به آدم و آفریده نشدن حوا اون موقع ربطی نداره یاد گرفتن اسامی خدا موقعی بود که خدا هنوز حوا رو نیافریده بود،فرشته ها میپرسن چرا آدمو برا خلیفه اللهی میخوای خلق کنی،خدا اسامی رو به آدم یاد میده،بعد اونها رو حاضر میکنه از فرشته ها میپرسه که اسامی اینها چیه؟
اونا نمیدونن چی جواب بدن بعد آدم اسمارو میگه میدونی اونا کی بودن و چرا اسامیشون مهم بود؟
اونا اسمای اعظم خدا بودن که هفتان، (محمد،فاطمه،علی،حسن،حسین،جعفر،موسی) اسم چهارده معصوم از این هفتا اسم تشکیل شده،بینشون حضرت زهرا هم هست،حوا اون موقع نبود ولی بعد اون هم صاحب این اسامی شد اصلا سجده کردن به آدم بخاطر اون اسامی بود نه خود ادم،چون اون اسامی از نسل آدم بودن، در صلب ادم،حوا هم مثل آدم تفاوتی نداشت: http://www.adyannews.com/imamat/5976-news.html درست بخوایم نگاه کنیم میفهمیم که اسامی خدا در تاریخ تجلی پیدا کردن به شکل انسان،اونجایی که موسی و سلیمان و نوح به اون اسامی توسل میکنن، اینا یعنی آدمو حوا تمثیلین،منظور نوع بشرن،آدم نماد انسانه فقط اونجایی که جنسیت لازم باشه اسم حوارو آورده چون آدم خودش نماد بشریته، مثل خیلی جاهای قران که با ضمیر مخاطب مذکر گفته دروغ نگین ولی منظورش زنها هم هستند،تو قران فقط جاهایی که مخصوص زنها بوده از مخاطب مونث استفاده کرده دلیلشم این نیست که زنها میتونن دروغ بگن یا .... چون نیازی نبوده برای زنها آیه جدا بیاد ،چون مخاطبش همه انسانها هستند
نقل قول:
در سوره طه فرمود :
آنگاه پروردگارش وى را برگزيد و نافرمانيش را جبران نمود و هدايتش فرمود.
که منظور از وی حضرت آدم است نه حوا ، با اینکه در آیات قبل سخن از آدم وحوا است اما در اینجا سخن فقط از آدم است !
کلید فهمش اینه که بفهمی چرا اون موقع که فقط آدمو و حوا بودن،خدا میگه وقتی شما رو آفریدیم و شکل دادیم،بعد به فرشته ها گفتیم برایش سجده کنید! اون وقع که تو یه آیه دیگه هنوز روح تو بدن ادم دمیده نشده بود،پس منظورش چی بود؟؟؟ وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ {الأعراف/11} اون روح خدا،به اسامی ائمه ربط داره،همه باید به خدا آفرین بگن بخاطر آفریده این اسامی اعظم،سجده مثل سجده کائنات دربرابر خدا میمونه،مثل اونجایی که میگه ماه و خرشید برای خدا سجده میکنند!
چون انسان خلیفه خداست،همه آسمانها و زمین به گفته قران براش مسخر شده،در احایدث قدسی اومده خدا وقتی ائمه رو آفرید به خودش آفرین گفت! مگه خدا به خودش آفرین میگه یا حرف میزنه؟؟ معلومه که معنی عمیق داره تو نمیتونی بفهمی فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ.[1] ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ
داستان آدمو حوا تمثیلین،همون موقع که خدا میگه ما شمارو آفریدیم بعد به فرشته ها گفتیم برایش سجده کنید!
بعد یه جای دیگه میگه: وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا ﴿۱۴﴾ سوره نوح و شما را در دوره های طولانی آفریدیم
حالا فهمیدی اینا تمثیلین؟؟؟ میخوای بگی قران تناقض داره؟؟؟؟؟
اونجایی که میگه ما از خودتان همسرانی برایتان قرار دادیم،اشاره داره به همون ایه ای که میگه :ما شما را آفریدیم و شکل دادیم بعد به فرشتگان گفتیم بر آدم سجده کنید!پس حوا از جنس ادم آفریده شده بود نه از خود آدم! نه از دنده چپش! حوا هم مثل اون ایه گفته شده از جنس آدم آفریده شده
داستان آدمو حوا تمثیلیه ، فاهبطو منها جمیعا شاید اشاره داره به عالم ذر ،ولی تو قران تکامل قبول شده،اوناییم که قبولش ندارن بحاطر داستان آدمو حوا بود که معلوم شد داستان آدمو حوا هم تمثیلیه
نقل قول:
ودر سوره طه فرمود :
آنگاه پروردگارش وى را برگزيد و نافرمانيش را جبران نمود و هدايتش فرمود.
که منظور از وی حضرت آدم است نه حوا ، با اینکه در آیات قبل سخن از آدم وحوا است اما در اینجا سخن فقط از آدم است !
اینجا چرا خدا فقط به آدم میگه عزمی برای او پیدا نکردیم؟؟؟:
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا {طه/115} ما پيش از اين از آدم پيمان گرفته بوديم ولى او فراموش كرد و در او عزم استوار نیافتیم (115)
اینجوری هم میشه گفت: آدم اشتباه کرده بود،خدا با آدم عهد بسته بود آدم عهدشو شکست چون عزمش استوار نبود،ولی حوا اینطور نبود!
اینکه قران میگه از قبل با آدم پیمان بستیم یعنی قبل آفرینش حوا،غیراینکه تمیثیلیه و منظورش نوع بشره نه فقط مردا،باید بگم که حوا بعدا از جنس آدم آفریده شد و صاحب این ویژگی ها و ظرفیتها بود،همونجوری که بقیه نسل آدم و حوا اینجوری بودن،وگرنه چرا بخاطر گناه آدمو حوا بقیه آدما محکوم به روندن از بهشت شدن؟؟ فاهبطوا منها جمیعا
اگه نفهمیدی بگو بازم توضیح بدم
این آیه و آیه های دیگه درباره اسامی اعظم خدا:
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که حضرت درباره قول خدای تعالی: « و لقد عهدنا الی ادم من قبل فَنَسیَ » فرموده است: یعنی پیش از این از آدم در مورد کلماتی درباره محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان از نسل او عهد و پیمانی گرفته بودیم، اما او فراموش کرد.</p>
<p>از امام صادق علیه السلام که درباره قول خدای عزوجل: « و اذا ابتلی ابراهیم ربٌه بکلمات فاتمهٌن » سؤال شدکه این کلمات چه بود؟<br />
حضرت فرمود: این کلماتی بود که آدم علیه السلام آنها را از پروردگارش دریافت نمود و بر اثر آنها توبه اش پذیرفته شد.</p>
<p>حضرت آدم گفت: « اسألک بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین الاٌ تبت علٌی »؛ یعنی خدایا، تو را به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین می خوانم که توبه مرا بپذیری و خداوند توبه اش را پذیرفت چرا که او بسیار توبه پذیر و مهربان است.<br />
منابع:<br />
بحارالانوار، ج 24، ص 176، حدیث 7 - بصائر الدرجات، ص 21<br />
سوره طه، آیه 115.<br />
سوره بقره، آیه 124.
نقل قول:
میشه بفرمایید کجا کامل آمده ؟ چون بگفته شما قرآن کتاب هدایت عالمینه و ما ممکنه اینطوری گمراه بشیم چون ناقصه ؟!
ناراحت نشیا ولی خیلی دیرفهمی
من چیز دیگه گفتمو شما چیز دیگه واسه خودت میگی
قران بعضی جاها داستانو خلاصه میکنه،مثلا تو آیات مربوط به آدمو حوا چنجا ماجراهای اتفاق افتاده رو خلاصه میکنه، یجا کامل داستانو گفته یه جا فقط برای یاداوری اول داستانو میگه بعد یهو میره وسطای داستان یا آخراش
باید تو قران تدبر کرد تا فهمید ،قرآن کتاب هدایته نه کتاب داستان ، اگه داستان کامل نیاره فقط اونجاییش که نکته داره بیاره،باعث ضلالت میشه؟؟ یا شما که برتری مرد بر زن ملاک هدایت بودن یه کتاب میدونین و فکر میکنین حتما باید تو قران بیاد تا گمراهی ایجاد نکنه!! به نظرتون نیومدنش باعث ضلالت میشه؟؟؟ پس اونجایی که خودتون میگین بقیه داستان مثل فریب حوا تو احادیث اومده تو قران نیست یعنی قرآن ناقصه که باید بقیشو از حدیثا بخونیم؟؟؟ خودت گفتی ،حاشا نکن ،حالا اینجا که قرآن داستانو کامل نگفته مایه ضلالته ؟؟؟ ایناها خودت گفتی : http://www.askdin.com/showpost.php?p=107545&postcount=31
ما گفتیم تو قران اومده که آدمو حوا هردوشون فریب شیطوونو خوردن ،ولی شما عین آیه قرانو نقض کردین گفتین مگه باید همه چی تو قرآن بیاد!!!!
خیلی تناقض گو هستی
نقل قول:
این سوالی است که ما پرسیدیم ؟ لطفا به تورات و اخبار استناد نکنید چون جعلیند !
تو خودت تمام استنادت به روایت اسرائیلیه که کپی توراته، من هی میگم اینا جعلین بعد تو هی اصرار میگنی واقعین
تو قرانم اومده گفتم دیگه جر زنی نکن
اون موقع که خدا از روحش تو ادم ندمیده بود حوا کجا بود؟ مگه حوا بعدش آفریده نشد؟؟ پس سجده کردن به حوا دلیلی نداشت،اون موقع بقیه آدما کجا بودن که خدا میگه وقتی شما رو آفریدیم! به فرشتگان گفتیم برای ادم سجده کنید!!!؟؟پیامبرای لایقتر برا مسجود شدن مگه نبودن؟؟؟
کاملا برات شرح دادم همه چیزو،هی تکرار نکن سوالاتو تو این نظرت صدبار سوالارو تکرار کردی
جواب دادم سوالاتو تونستی ایراد بگیر
نقل قول:
اثبات کن ضعفش را ؟
حدیثی که با عقلو قرآن متناقضه ،رده ،بعدشم قبلا از کارشناسای سایت گفتگوی قرآنی خوندم که سندشون غیرقابل استناده
تازه علامه مجلسی میگه بیشتر اصول کافی حدیثای غیرقابل اعتماده
این از اصول کافی که معتبرترین کتاب حدیثه
با سلام خواهرمحترم لطفا ادب را رعایت کنید وفکر نکنید با عصبی شدن و خروج از عقلانیت مشکلی حل میشود .واگر هم من با شما وارد بحث شدم برای این بود که این مباحث برای عده زیادی لا ینحل مانده و گرنه قبلا در لینکهایی که دادم مفصلا وعمیقا تحقیق شده اند. اما شما یک حدیث از تفسیر طبری برای ما دلیل آوردید در حالیکه چندین حدیث در تفسیر طبری وغیرهاز طریق شیعه در باره اینکه حوا آدم را فریب داد و از حس زنانگی خود برای فریب شویش استفاده کرد وجود داشت وما تابحال آنها را نیاورده بودم چون همه آنها را قبول ندارم حالا بد نیست نگاهی هم بیندازید شاید بر اطلاعاتتان افزوده شود وبه یک حدیث از یک کتاب استناد نکنید وهمه اخبارش را با هم بسنجید : - حدثني به موسى بن هارون، قال: حدثنا عمرو بن حماد، قال: حدثنا أسباط، عن السُّدّيّ في خبر ذكره، عن أبي مالك، وعن أبي صالح، عن ابن عباس - وعن مُرَّة، عن ابن مسعود، وعن ناس من أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم: فأخرِج إبليسُ من الجنة حين لعن، وأسكِن آدم الجنة. فكان يمشي فيها وَحْشًا ليس له زوج يسكن إليها، فنام نومة فاستيقظ، وإذا عند رأسه امرأة قاعدةٌ خلقها الله من ضلعه، فسألها: من أنت؟ فقالت: امرأة. قال: ولم خلقت؟ قالت: تسكن إليّ. قالت له الملائكة - ينظرون ما بلغ علمه-: ما اسمها يا آدم؟ قال: حواء. قالوا: ولم سُميت حواء؟ قال: لأنها خلقت من شيء حيّ. فقال الله له:"يا آدمُ اسكن أنت وزوجك الجنة وكلا منها رَغدًا حيث شئتما" . - این حدیثی بود که دنباله اش را سانسور نموده بودید !!! وتصریح دارد به اینکه حوا از دنده ادم خلق شد . حتی احادیث بیشتر در این مورد :
حدثني بشر قال: حدثنا يزيد قال: حدثنا سعيد، عن قتادة.(وحمل منها زوجها)، : حواء، فجعلت من ضلع من أضلاعه، ليسكن إليها. يقول تعالى ذكره:( خَلَقَكُمْ ) أيها الناس( مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ) يعني من آدم( ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا ) يقول: ثم جعل من آدم زوحه حواء، وذلك أن الله خلقها من ضِلَع من أضلاعه. وبنحو الذي قلنا فى ذلك قال أهل التأويل. اما احادیث فریب آدم بوسیله حوا از طبری : 1- فلما دخلت الحية الجنة، خرج من جوفها إبليس، فأخذ من الشجرة التي نهى الله عنها آدم وزوجته، فجاء بها إلى حواء فقال: انظري إلى هذه الشجرة! ما أطيبَ ريحَها وأطيبَ طعمها وأحسن لونها! فأخذت حواءُ فأكلَتْ منها ثم ذهبت بها إلى آدم فقالت: انظرْ إلى هذه الشجرة! ما أطيبَ ريحها وأطيبَ طعمها وأحسنَ لونها! فأكل منها آدم، فبدت لهما سوآتُهما. فدخل آدم في جوف الشجرة، فناداه ربُّه يا آدم أين أنت؟ قال: أنا هنا يا رب ! قال: ألا تخرج؟ قال: أستحيي منك يا رب. قال: ملعونة الأرض التي خُلقتَ منها لعنةً يتحوَّل ثمرها شوكًا. قال: ولم يكن في الجنة ولا في الأرض شجرةٌ كان أفضل من الطَّلح والسِّدر، ثم قال: يا حواء، أنت التي غرَرْتِ عبدي، فإنك لا تَحملين حَملا إلا حملته كَرْهًا ، فإذا أردتِ أن تضعي ما في بطنك أشرفتِ على الموت مرارًا. وقال للحية: أنت التي دخل الملعون في جوفك حتى غرَّ عبدي، ملعونة أنتِ لعنة تَتحول قوائمك في بطنك، ولا يكن لك رزق إلا التراب، أنت عدوة بني آدم وهم أعداؤك، حيث لقيت أحدًا منهم أخذت بعقِبه، وحيث لقيك شدَخ رأسك. قال عمر: قيل لوهب: وما كانت الملائكة تأكل؟ قال: يفعل الله ما يشاء . وروي عن ابن عباس نحو هذه القصة: یعنی اول حوا از درخت خورد وسپس همسرش را هم خوراند وخدای متعال حوا را بشدت عتاب کرد و کیفر این گناهش را درد سخت زاییدن قرار داد . 2- حدثني موسى بن هارون، قال: حدثنا عمرو، قال: حدثنا أسباط، عن السُّدّيّ في خبر ذكره، عن أبي مالك، وعن أبي صالح، عن ابن عباس - وعن مُرَّة، عن ابن مسعود، وعن ناس من أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم: لما قال الله عز وجلّ لآدم:"اسكن أنتَ وزوجُك الجنة وكلا منها رغدًا حيث شئتما، ولا تقربا هذه الشجرةَ فتكونا من الظالمين"، أراد إبليس أن يدخل عليهما الجنة، فمنعته الخزَنة. فأتى الحية - وهي دابَّة لها أربعُ قوائم كأنها البعير، وهي كأحسن الدواب - فكلمها أن تُدخله في فمها حتى تدخل به إلى آدم، فأدخلته في فُقْمها - قال أبو جعفر: والفقم جانب الشدق - فمرت الحية على الخزنة فدخلت ولا يعلمون لما أراد الله من الأمر. فكلمه من فُقمها فلم يبال كلامه ، فخرج إليه فقال:( يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لا يَبْلَى ) [سورة طه: 120] يقول: هل أدلك على شجرة إن أكلت منها كنت مَلِكًا مثل الله عز وجل، أو تكونا من الخالدين ، فلا تموتان أبدًا. وحلف لهما بالله إني لكما لمن الناصحين. وإنما أراد بذلك ليبديَ لهما ما تَوارى عنهما من سَوْآتهما بهتكِ لباسهما. وكان قد علم أن لهما سوأة، لما كان يقرأ من كتب الملائكة، ولم يكن آدم يعلم ذلك. وكان لباسُهما الظُّفر، فأبى آدم أن يأكل منها، فتقدمت حواء فأكلت، ثم قالت: يا آدم كُلْ! فإني قد أكلتُ فلم يضرَّني. فلما أكل آدم بدت لهما سوآتُهما وَطفقا يَخصفان عليهما من ورق الجنة . در این حدیث نیز از نخوردن ادم و فریب همسرش خبر میدهد . 3 - وحُدِّثت عن عمار، قال: حدثنا ابن أبي جعفر، عن أبيه، عن الربيع، قال: وحدثني أبو العالية أن منَ الإبل مَا كان أوّلها من الجن، قال: فأبيحت له الجنة كلها إلا الشجرة ، وقيل لهما:"لا تقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمين". قال: فأتى الشيطان حواء فبدأ بها، فقال: أنُهيتما عن شيء؟ قالت: نعم! عن هذه الشجرة فقال:( مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ) [سورة الأعراف: 20] قال: فبدأت حواء فأكلت منها، ثم أمرت آدم فأكل منها. قال: وكانت شجرةً من أكل منها أحدث. قال: ولا ينبغي أن يكون في الجنة حَدَث. قال:"فأزالهما الشيطان عَنها فأخرجهما مما كانا فيه" ، قال: فأخرج آدم من الجنة . شروع خوردن از حوا وامر شوهرش به خوردن . 4- حدثني يونس بن عبد الأعلى، قال: أخبرنا ابن وهب، قال: قال ابن زيد: وسوس الشيطان إلى حواء في الشجرة حتى أتى بها إليها، ثم حسَّنها في عين آدم. قال: فدعاها آدم لحاجته، قالت: لا! إلا أن تأتي ههنا. فلما أتى قالت: لا! إلا أن تأكل من هذه الشجرة. قال: فأكلا منها فبدَت لهما سَوآتهما. قال: وذهب آدم هاربًا في الجنة، فناداه ربه: يا آدم أمنِّي تفرّ؟ قال: لا يا رب، ولكن حياءً منك. قال: يا آدم أنَّى أُتِيت؟ قال: من قِبَل حواء أي رب. فقال الله: فإن لها عليَّ أن أدميها في كل شهر مرة، كما أدميت هذه الشجرة ، وأن أجعلها سفيهةً فقد كنت خلقتها حَليمة، وأن أجعلها تحمل كرهًا وتضع كرهًا، فقد كنت جعلتها تحمل يُسرًا وتَضع يُسرًا. قال ابن زيد: ولولا البلية التي أصابت حوّاء. لكان نساء الدنيا لا يَحضن، ولَكُنَّ حليماتٍ، وكن يحملن يُسرًا ويضعن يسُرًا. خیلی جالبه که حواء از نیاز جنسی همسرش بخوبی در جهت هدف خود استفاده میبرد . 5-حدثنا القاسم قال، حدثنا الحسين قال، حدثني حجاج، عن أبي معشر، عن محمد بن قيس قوله:(وناداهما ربهما ألم أنهكما عن تلكما الشجرة وأقل لكما إن الشيطان لكما عدو مبين)، لم أكلتها وقد نهيتك عنها؟ قال: يا رب، أطعمتني حواء ! قال لحواء: لم أطعمته؟ قالت: أمرتني الحية! قال للحية: لم أمرتها؟ قالت: أمرني إبليس! قال: ملعون مدحور ! أما أنت يا حواءفكما دمَّيت الشجرة تَدْمَيْن كل شهر. وأما أنت يا حية، فأقطع قوائمك فتمشين على وجهك، وسيشدخُ رأسك من لقيك ، اهبطوا بعضكم لبعض عدوّ ادم میگوید خدایا حوا مرا خوراند ! 6-حدثنا القاسم قال، حدثنا الحسين قال، حدثنا عباد بن العوّام، عن سفيان بن حسين، عن يعلى بن مسلم، عن سعيد بن جبير، عن ابن عباس، قال: لما أكل آدم من الشجرة قيل له: لم أكلت من الشجرة التي نهيتك عنها؟ قال: حواء أمرتني! قال: فإني قد أعقبتها أن لا تحمل إلا كَرْهًا، ولا تضع إلا كرها. قال: فرنَّت حواء عند ذلك، فقيل لها: الرنّة عليك وعلى ولدك. در این خبر هم از ابن عباس که میگوید ادم گفت حوا مرا امر به خوردن کرد و جزایش هم حاملگی و زاییدن زنان شد و حوا شروع به نوحه وزاری نمود و خداهم فرمود که گریه هم بر تو وفرزندان تو است. 7-كما حدثني موسى، قال: ثنا عمرو، قال: ثنا أسباط، عن السدي، قال: إنما أراد، يعني إبليس بقوله( هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لا يَبْلَى ) ليبدي لهما ما توارى عنهما من سوآتهما، بهتك لباسهما، وكان قد علم أن لهما سوأة لما كان يقرأ من كتب الملائكة، ولم يكن آدم يعلم ذلك، وكان لباسهما الظفر، فأبى آدم أن يأكل منها، فتقدمت حوّاء، فأكلت ثم قالت: يا آدم كل، فإني قد أكلت، فلم يضرّني، فلما أكل آدم بدت سوآتهما. یعنی ابتدا حوا خورد و گفت ببین شوهرم من طوریم نشد تو هم بخور ادم هم خورد و عورتشان هویدا شد .
نقل قول:
قرآن برای تو ضلالته : و ننزل من القرآن ما هو شفا و رحمه للعالمین و لا یزید الظالمین الا خسارا همون بهتر قران نخون تا گمراه تر نشی
شما بهتر است ابتدا قرآن را یاد بگیرید ودرست بنویسید بعد برای بحث شرکت کنید ! رحمة للمومنین !
نقل قول:
برا تو که نمیفهمی نقل قول فقط نقل قوله، قران مایه ضلالته، مثلماجرای ذوالقرنین ،از خودت بپرس چرا خدا اونو رد نکرده، ثانیا اونجا که یعقوب میگه: یکیدوا لک کیدا مساویه با کید عظیم برا تاکید "کیدا" اومده ولی گوینده اولیپیامبره گوینده دومی یه آدم معمولی که احتمالا عزیز مصره که شاید خدارو هم قبولنداشت بعدشم آوردن نقل قول دلیلی تاییدش نیستدلیل خوبیم برا نتیجه گیری نیست تو به متشابهات گیردادی،مطابق نفسانیات و رذیلات اونچیزی که بیشتر خوشت میاد برداشت میکنی اصلا تشابهاتم نیست معلومه که نقل قول حرفخدا نیست خیلی برات توضیح دادم ولی دریغ از یه ذره فهم
ادب را رعایت کنید لطفا ! ماجرای ذالقرنین را اشتباه فهمیدی چون نمیخواهی به تفاسیر رجوع کنی : علامه در المیزان گفته : مفسرين گفته اند: منظور از (عين حمئة ) چشمهاى داراى گل سياه يعنى لجن است ، چون حماة به معناى آن است و مقصود از عين دريا است ، چون بسيار مى شود كه اين كلمه به دريا هم اطلاق مى گردد. و مقصود از اينكه فرمود (آفتاب را يافت كه در دريائى لجندار غروب مى كرد) اين است كه به ساحل دريايى رسيد كه ديگر ماوراى آن خشكى اميد نمى رفت ، و چنين به نظر مى رسيد كه آفتاب در دريا غروب مى كند چون انتهاى افق بر دريا منطبق است . بعضى هم گفته اند: چنين چشمه لجندارى با درياى محيط، يعنى اقيانوس غربى ، كه جزائر خالدات در آن است منطبق است و جزائر مذكور همان جزائرى است كه در هيات و جغرافياى قديم مبدأ طول به شمار مى رفت ، و بعدها غرق شده و فعلا اثرى از آنها نمانده است . حالا مفهومه یا نه ؟
نقل قول:
اینجا ما کجا بودیم؟ ما رو خدا آفریده بود؟؟ پچراتو این ایه اومده که ما شما رو آفریدیم بعد بهتون شکل دادیم،بعد به فرشته ها گفتیمبرا آدم سجده کنن؟ پس پیامبرای دیگه هم آفریده شده بودن،اون موقع چرا ملائکه بهپیامبرای دیگه که برتر از آدم بودن سجده نکردن؟؟ آباریکلا اگه بگی یه جایزه خوبپیش من داری کلید فهم منظور من جواب این معماست
مشکل شما اینجاست که به علم خود قانعید و به تفاسیر مراجعه نمیکنید بهتر است اول تفسیر المیزان را ببینید وسپس ...: پس اگر آنروز ملائكه را وادار كرد، تا براى آدم سجده كنند، از اين جهت كه خليفه خدا در زمين است ، در حقيقت اين حكم سجده شامل همه افراد بشر ميشود، و در حقيقت سجده ملائكه براى خصوص آدم ، از اين باب بوده ، كه آدم قائم مقام و نمونه و نايب از همه جنس بشر بوده است . بنابراين مراد از آفرينش مردم آفرينش آدم است و اين معنا مطابق با روايتى است كه از حسن رسيده ، و در كلام عرب اينگونه تعبيرات زياد است ، مثلا وقتى مى خواهند بگويند ما به پدران شما چنين و چنان كرديم ، مى گويند:(ما به شما چنين و چنان كرديم )، در قرآن كريم هم از اين گونه تعبيرات زياد ديده مى شود، از آن جمله است آيه (و اذ اخذنا ميثاقكم و رفعنا فوقكم الطور) و مقصود اين است كه به ياد آريد آن زمانى را كه ما از پدران شما ميثاق گرفتيم .
نقل قول:
یعنی حوا اون موقع آفریده شده بود بعد احادیثی کهمیگن آدم تنها بود برا همین خدا حوا رو آفرید دروغن دیگه؟؟؟ همون حدیثایی کهمیگن چون آدم تنها بودخدا حوارو براش آفرید،همونایی که مورد استناد شما هستن
آفرین ، حالا داریم به نقطه اشتراک میرسیم ! همون احادیث هم میگن که حوا آدم را فریفت !!!! هنوز دیر نشده میتونی معذرت خواهی کنی و شکستو قبول کنی
نقل قول:
یاد گرفتن اسامی خداموقعی بود که خدا هنوز حوا رو نیافریدهبود،فرشته ها میپرسن چرا آدمو برا خلیفه اللهی میخوای خلق کنی،خدا اسامی رو به آدمیاد میده،بعد اونها رو حاضر میکنه از فرشته ها میپرسه که اسامی اینها چیه؟ اونانمیدونن چی جواب بدن بعد آدم اسمارو میگه
همينكه خداوند متعال ابتدا ادم را افرید و اسماء را تعلیمش داد و سپس کلماتی را به او آموخت وتوبه اش را قبول کرد برای منظور ما کافیست. وهمينكه فرمود : ان كيدكن عظيم :
نقل قول:
بحاطر داستان آدمو حوا بود که معلوم شد داستان آدمو حوا هم تمثیلیه
چه تمثیلی چه غیر تمثیلی بالاخره زمانی خلقت آغاز شده و در آنزمان هم بنص قرآن ابتدا حضرت آدم خلق شده وبرگزیده شده است : و للرجال عليهن درجه .
نقل قول:
حدیثی که با عقلو قرآن متناقضه ،رده ،بعدشم قبلا از کارشناسای سایتگفتگوی قرآنی خوندم که سندشون غیرقابل استناده تازه علامه مجلسی میگه بیشتر اصولکافی حدیثای غیرقابل اعتماده این از اصول کافی که معتبرترین کتابحدیثه
کجای حدیث نقص عقل زنان با قرآن متناقضه ؟ این حدیث شواهد زیادی دارد که شما فقط از یک طریق دیدیدش ودر لینک زن تفصیل آن آمده است . بهتر است قبل از مناظره کمی مطالعه کنید و احساسی نشوید .
چون زنان از مردان آفریده شده اند پس همتشان مردان هستند وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند و همت مردان تلاش و خدای تعالی .
خیر البریه;115032 نوشت:
متاسفانه چون شما احادیث را قبول ندارید ما مجبوریم فقط از قرآن احتجاج کنیم و ثمره فقط قرآن نیز همین تحیر و ضلالت است که آخرش هم به نتیجه ای نخواهیم رسید .
اما این سخن من مضمون حدیثی است که از طریق شیعه وسنی وارد شده :
محمد بن يحيى، عن عبدالله بن محمد، عن علي بن الحكم، عن أبان بن عثمان، عن عبدالرحمن بن سيابة، عن أبي عبدالله (ع) قال: أن الله خلق حواء من آدم فهمة النساء لرجال فحصنوهن في البيوت.
امام صادق (ع) : چون حوا از ادم خلق شد ه پس همت و کوشش زن مرد است پس در خانه حفظشان کنید.
سلام اگر فرض کنیم که احادیثی که در اینجا مطرح کردید ، جعلی نباشند ، می خواستم بدانم این قسمت (وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند و همت مردان تلاش و خدای تعالی ) را از کجا استخراج کردید؟ پس احادیث اینگونه جعل می شوند که هر کس نظر شخصی خودش را در اول یا آخر حدیث یا آیه قرآن می آورد! و به مرور زمان به معصومین (علیهم السلام) نسبت می دهند ، پس اینگونه هست که می گن در زمان ظهور امام زمان (عج) مردم گمان می کنن که ایشون دین جدیدی آورده اند ، همین حذف کردن اعتقادات و عقایدِ احادیث جعلی خودش کار عظیم و طاقت فرسایی هست.
خواهرمحترم لطفا ادب را رعایت کنید وفکر نکنید با عصبی شدن و خروج از عقلانیت مشکلی حل میشود .واگر هم من با شما وارد بحث شدم برای این بود که این مباحث برای عده زیادی لا ینحل مانده و گرنه قبلا در لینکهایی که دادم مفصلا وعمیقا تحقیق شده اند.
سلام
شما به خودتون بگین اول از همه
دیده فروبر به گریبان خویش
حالا من هیچی تو که همکار انجمنی نباید هی بگی :دریغ از یه ذره فهم دریغ از یه ذره فهم!
نقل قول:
اما شما یک حدیث از تفسیر طبری برای ما دلیل آوردید در حالیکه چندین حدیث در تفسیر طبری وغیرهاز طریق شیعه در باره اینکه حوا آدم را فریب داد و از حس زنانگی خود برای فریب شویش استفاده کرد وجود داشت وما تابحال آنها را نیاورده بودم چون همه آنها را قبول ندارم حالا بد نیست نگاهی هم بیندازید شاید بر اطلاعاتتان افزوده شود وبه یک حدیث از یک کتاب استناد نکنید وهمه اخبارش را با هم بسنجید
و اسمشون هست اسرائیلیات چون شما عادت دارین به حاشیه ها استدلالات قرانی منو نخوندین
دیدین که چه راحت وقتی جواب ندارین میرین سر چیزای فرعی؟ حدیثی که آوردم از طبری قسمتیش خلاف حرفتون بود (برا اینکه نشون بدم احادیث تناقض زیاد دارن منبع اصلی قران هست وگرنه سرگردانتر میشیم) پس حوا اون موقع نبود که بخوان بهش سجده کنن یا باید اعتراف کنین طبق استدلالات قرانیم داستان آدمو حوا تمثیلین و آدم نماد بشریته تا تناقض پیش نیاد یا این حدیثا تناقض دارن آدم نماد بشریته مثل قرآن که فقط تو مواقع ضروری که مربوط به خود خانومهاست مخاطبش زنانه،دلیل این نیست که بقیه جاها مخاطبش فقط مردا هستن
بعدشم چون حضرت زهرا از اسامی اعظم خداست که باعث شد آدم مسجود فرشتگان بشه و ایشان کوثر هستند و وارث نسل پیامبر هیمن کافیه که مونث مذکر نبودن روحو نشون بدیم،و اینکه مرد از زن برتر نیست چون حضرت زهرا از آدم برتر و دلیل مسجود شدن آدم بود
شما گفتین حوا لیاقت نداشت بهش سجده کنن منم برات توضیح دادم که اینطور بنود داستان تمثیلی بود و هزاران دلیل دیگه که نشون دادم اینجوری نمیشه حکم تعیین کنین ،از پایه غلطه و حتی از استناد به متشابهاتم بی پایه تره
نقل قول:
در این خبر هم از ابن عباس که میگوید ادم گفت حوا مرا امر به خوردن کرد و جزایش هم حاملگی و زاییدن زنان شد و حوا شروع به نوحه وزاری نمود و خداهم فرمود که گریه هم بر تو وفرزندان تو است.
اینم یه دلیل دیگه که نشون میده این داستان تمثیلیه ،مگه زنهای دیگه چه گناهی کرده بودن که تاوان اشتباه حوارو پس بدن؟؟
اینا همون گناه اولیه تو مسیحیتو میرسونه که شما برا نقد ازش استفاده میکنین ولی تو اسرائیلیات بی پایه و اساس خودتون قبولش میکنین
نقد روایات اسرائیلی ازدواج یوسف نبی با زلیخا(این یه نمونست از صدها روایت اسرائیلی که یهودیای تازه مسلمون از تورات گرفتن و بین مسلمونا به اسم روایت پخش کردن): http://www.askquran.ir/showthread.php?t=26994
نقل قول:
ادب را رعایت کنید لطفا ! ماجرای ذالقرنین را اشتباه فهمیدی چون نمیخواهی به تفاسیر رجوع کنی : علامه در المیزان گفته : مفسرين گفته اند: منظور از (عين حمئة ) چشمهاى داراى گل سياه يعنى لجن است ، چون حماة به معناى آن است و مقصود از عين دريا است ، چون بسيار مى شود كه اين كلمه به دريا هم اطلاق مى گردد. و مقصود از اينكه فرمود (آفتاب را يافت كه در دريائى لجندار غروب مى كرد) اين است كه به ساحل دريايى رسيد كه ديگر ماوراى آن خشكى اميد نمى رفت ، و چنين به نظر مى رسيد كه آفتاب در دريا غروب مى كند چون انتهاى افق بر دريا منطبق است . بعضى هم گفته اند: چنين چشمه لجندارى با درياى محيط، يعنى اقيانوس غربى ، كه جزائر خالدات در آن است منطبق است و جزائر مذكور همان جزائرى است كه در هيات و جغرافياى قديم مبدأ طول به شمار مى رفت ، و بعدها غرق شده و فعلا اثرى از آنها نمانده است . حالا مفهومه یا نه ؟
شما ادبو رعایت کن بعد دیگرانو نصیحت کن
شما مثل اینکه متوجه نشدین چی شد، آهی میگه : وجدها ...
یعنی خورشید را یافت درحالیکه در چشمه گل آلودی فرو میرفت!
تصور این ادم این بوده، اینطوری دیده ،ولی قران ردش نکرده ،فقط بعدش این جمله روآورده: آن را یافت (احساس کرد)
از دید یه غیرمسلمون منصف توجیه و توضیح مفسرا مهم نیست،نمیتونیم هرجا اشتباهی بود با توجیه و توضیح بگیم منظورش چیز دیگه ای بوده، باید دلیل عقلی داشته باشیم وگرنه میشیم مثل بت پرستای هندو
قرآن ردش نکرده ،اون موقع 1400 سال اگه بخوایم بدستور قران عمل کنیمو قرآنو بررسی کنیم که اشتباه توش داره یا نه، میبینیم که ممکنه از دید یه آدم معمولی تعریف کرده باشه ولی چون فقط احساس و تصویری که ذوالقرنین باهاش مواجه بود،فقط توصیف شده نمیتونیم ایرادو به قران نسبت بدیم،جملش خبری نیست فعل از طرف ذوالقرنین انجام شده و خیالش بوده
اینجا چیزیم رد نشده فقط نقل احساسه ،نقل قول دلیل تاییدش نیست که شما میگی:
نقل قول:
وهمينكه فرمود : ان كيدكن عظيم
بازم که شما حرف خودتو میزنی، نرود میخ آهنین در سنگ
قرآن نمیگه فقط نقل قول میکنه
نقل قول:
مشکل شما اینجاست که به علم خود قانعید و به تفاسیر مراجعه نمیکنید بهتر است اول تفسیر المیزان را ببینید وسپس ...: پس اگر آنروز ملائكه را وادار كرد، تا براى آدم سجده كنند، از اين جهت كه خليفه خدا در زمين است ، در حقيقت اين حكم سجده شامل همه افراد بشر ميشود، و در حقيقت سجده ملائكه براى خصوص آدم ، از اين باب بوده ، كه آدم قائم مقام و نمونه و نايب از همه جنس بشر بوده است .
بنده خدا منم همینو گفتم ،حاضر بودن ادمها تو اون زمان برای این بوده که داستان تمثیلیه ،چون بقیه چیزای داستان باهم جور در نمیاد،نمیشه مردم گناه آدمو حوا رو بدوش بکشن و بگن:
آدم آورد بدین دیر خراب آباتم!!
اون داستان تمثیلیه با مراحل آفرینش تو قران فرق زیادی داره: http://www.askquran.ir/showthread.php?t=4212&page=17 http://www.askquran.ir/showpost.php?p=434963&postcount=139 تمثیلی بودنش رد نالایق بودن حوا برا مسجود شدنه،مثل همونجاهایی که قران میگه:
و الزانیه و الزانی .. یا والسارق و السارقه...
چرا اینجا از زن و مرد باهم اسم برده ولی تو گناهای دیگه نیاورده؟؟ مگه اون گناها بر زن حروم نیست؟؟ میتونست مثل این ایه ها برا دوتاشون ضمیر بیاره پس چرا نیاورد؟؟
بعدشم وجود حضرت زهرا تو اسامی که روایات میگن تو صلب ادم(1)بودن حرفمو اثبات میکنه که برتری ائمه منظور بوده نه آدم!! روح ائمه هم مذکر مونث نداره
آدم بخاطر اون اسمای اعظم (ائمه) مسجود واقع شد،بعدشم آدم نماد بشریته نه خود شخص آدم ،چون فرود اومدن از بهشت نشون میده آدم جسم مادی نداشته اون موقع (1) ولی خلافش قرآن میگه شما را از یک زن و مرد آفریدیم، نشون میده که دلیلش برتری آدم نبود فقط ائمه دلیلش بودن چون جاعلا نمیدونستن که زن ظرف نیست و خودش نسلو از نظر علم منتقل میکنه ولی قرآن این اشتباهو نداشته ..
نقل قول:
آفرین ، حالا داریم به نقطه اشتراک میرسیم ! همون احادیث هم میگن که حوا آدم را فریفت !!!!
هنوز دیر نشده میتونی معذرت خواهی کنی و شکستو قبول کنی
نگرفتی چی شد
حرفت تناقض داره یا خدا بخواه یا خرما
(من که تمثیلی بودنش برام ثابت شده با این حال از نظر معیار شما میسنجم تا بهت نشون بدم اونجوریم غلط از آب درمیاد)
اگه حوا اون موقع بهشت بود و مسجود نشد چون از نظرشما لیاقت نداشت، پس نمیتونی از اون روایتایی که میگن آدم تنها بود و دلش تنگ بود و تو بهشت میگشت! (داستان تعریف میکنه!!) تا خدا حوا رو براش از دنده چپش آفرید !! استفاده کنی ،چون یا حوا اون موقع بود و مسجود واقع نشد یا نبود و بعدا از دنده چپ آدم برا خود آدم خلق شد!
فقط یه کدومو میتونی قبول کنی
نقل قول:
همينكه خداوند متعال ابتدا ادم را افرید و اسماء را تعلیمش داد و سپس کلماتی را به او آموخت وتوبه اش را قبول کرد برای منظور ما کافیست.
پس وقتی تو قران میگه ما از جنس نفس واحده برای او همسری قرار دادیم،یعنی تمام ویژگی ها و استعدادها رو داره مثل زوجش
نقل قول:
و للرجال عليهن درجه
انچه لازم بود گفته شد
داری حکمت خدا رو زیر سوال میبری!
خدا بیکاره و میاد جوری حرف بزنه متشابهاتی ایجاد کنه که ما گمراه بشیم؟؟
تو آیه ای که مربوط به طلاقه و حقوق زن موقع طلاقه بیاد بگه مردان برتری دارند! اونم برتری از نوع انحصار مسجود شدن!!! شما کم درکیتونو به قرآن نسبت ندین، همه ایه رو تمام کمال بیارین تا ضایع بشین من یه بار میارم هرچند قبلا گفتم درباره بارداری و عده نگه داشتنه که مردا ازش معافن،پس برتری حقوقی دارن اونم بخاطر شرایط جسمیشونه: وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَکْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ في أَرْحامِهِنَّ إِنْ کُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ في ذلِکَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَکيمٌ زنان طلاق داده شده بايد مدت سه پاكى انتظار كشند و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان دارند براى آنان روا نيست كه آنچه را خداوند در رحم آنان آفريده پوشيده دارند و شوهرانشان اگر سر آشتى دارند به بازآوردن آنان در اين [مدت] سزاوارترند و مانند همان [وظايفى] كه بر عهده زنان است به طور شايسته به نفع آنان [بر عهده مردان] است و مردان بر آنان درجه دارند و خداوند توانا و حكيم است http://www.askdin.com/showthread.php?t=2267 نظر علما و مفسرا رو هم بخون تا ببینی که این آیه برتری معنوی رو نمیرسونه: http://www.askquran.ir/showthread.php?t=23960
نقل قول:
کجای حدیث نقص عقل زنان با قرآن متناقضه ؟ ا
برا بررسی روایات چند معیار هست یکیش عقله،عقل میگه کلیت و اکثریت دادن اون حدیث عقلانی نیست،قرآن میگه فضل کسب کردنیست، برای زنان و مردان هرکدام به تناسب تلاششون نصیبیست،چطو عقل زنها ناقص میشه و ایمانشون ضعیف؟؟ اونم بخاطر حیض و زایمان! چیزایی که خدا براشون آفریده؟ ما تری فی خلق الرحمن من فطور ،سفسطه حدیث در حد کوه زاگرسه! نمتونین ببینین؟؟ ایراد از خداست یا عمل بنده هاش؟؟ اگه مال زنهای کوفه اون موقست باز یه چیزی ولی الان و بعد اون موقع موضوعیت نداره
[quote] سلام اگر فرض کنیم که احادیثی که در اینجا مطرح کردید ، جعلی نباشند ، می خواستم بدانم این قسمت (وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند و همت مردان تلاش و خدای تعالی ) را از کجا استخراج کردید؟ [/quote]
با سلام
اگر هیچ دلیلی از کتاب و سنت بر موضوع خودنمایی زنان جهت جذب مردان نداشتیم همین بررسی جوامع اطراف خودمان بهترین دلیل است ، کافیست 5 دقیقه به خیابان بروید و انواع آرایشها و تبرجات و .... را ببینید آیا اینها هم استخراج میخواهد ؟!
خدای متعال که زن و مرد را آفرید بهتر از همه مخلوقش را میشناسد و به پیامبرش هم فرمود :
یعنی حتی ممکنه که زنان پیامبر هم با آنکه تحت سرپرستی و تعلیمات عالیه رسول خدا (ص) هستند بدنیا و تجملاتش کشیده شوند همچنانکه بنص قرآن زن لوط و نوح گمراه شدند.وسفارش به ماندن در خانه کرد: وقرن فی بیوتکن .
واما برای احراز هویت و محتوای اخبار روشهای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها مقایسه بین متون احادیث مختلف است :
1-محمد بن يحيى، عن عبدالله بن محمد، عن علي بن الحكم، عن أبان بن عثمان، عن عبدالرحمن بن سيابة، عن أبي عبدالله (ع) قال: أن الله خلق حواء من آدم فهمة النساء لرجال فحصنوهن في البيوت.
2- أبان، عن الواسطي، عن أبي عبدالله (ع) قال: إن الله خلق آدم (ع) من الماء والطين فهمة ابن آدم في الماء والطين وخلق حواء من آدم فهمة النساء في الرجال فحصنوهن في البيوت.(1) 3 - علي بن محمد، عن ابن جمهور، عن أبيه رفعه قال: قال أمير المؤمنين (ع) في بعض كلامه: إن السباع همهابطونها وإن النساء همهن الرجال.
4- عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبدالله، عن أبيه، عن وهب، عن أبي عبدالله (ع) قال: قال أمير المؤمنين (ع) خلق الرجال من الارض وإنما همهم في الارض و خلقت المرأة من الرجال وإنما همها في الرجال، احبسوا نساء كم يامعاشر الرجال.
4 - أبوعبدالله الاشعري، عن بعض أصحابنا، عن جعفر بن عنبسة، عن عبادة بن زياد عن عمروبن أبي المقدام، عن أبي جعفر (ع)، وأحمد بن محمد العاصمي، عمن حدثه، عن معلى بن محمد، عن علي بن حسان، عن عبدالرحمن بن كثير، عن أبي عبدالله (ع) قال: قال أميرالمؤمنين (ع) في رسالته إلى الحسن (ع): إياك ومشاورة النساء فإن رأيهن إلى الافن وعزمهن إلى الوهن واكفف عليهن من أبصارهن بحجابك إياهن فإن شدة الحجاب خير لك ولهن من الارتياب وليس خروجهن بأشد من دخول من لاتثق به عليهن، فإن استطعت أن لايعرفن غيرك من الرجال فافعل.
5-أحمد بن محمد بن سعيد، عن جعفربن محمد الحسيني، عن علي بن عبدك، عن الحسسن بن ظريف بن ناصح، عن الحسين بن علوان، عن سعدبن طريف، عن الاصبغ بن نباتة عن أميرالمؤمنين (ع) مثله: إلا أنه قال: كتب بهذه الرسالة أمير المؤمنين (ع) إلى ابنه محمد (بن الحنفية). 6-عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن نوح بن شعيب رفعه قال: قال أبوعبدالله (ع): كان علي بن الحسين (ع): إذا أتاه ختنه على ابنته أو على اخته بسط له رداء ه، ثم أجلسه ثم يقول: مرحبا بمن كفى المؤونة وستر العورة.
7 ـ وفي (العلل) عن أبيه، عن سعد، عن محمد بن الحسين، عن محمد بن يحيى، عن غياث بن إبراهيم، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: إن المرأة خلقت من الرجل وإنما همتها في الرجال، فاحسبوا نساءكم، وإن الرجل خلق من الارض فإنما همته في الارض.
اگر هیچ دلیلی از کتاب و سنت بر موضوع خودنمایی زنان جهت جذب مردان نداشتیم همین بررسی جوامع اطراف خودمان بهترین دلیل است ، کافیست 5 دقیقه به خیابان بروید و انواع آرایشها و تبرجات و .... را ببینید آیا اینها هم استخراج میخواهد ؟!
اینجا فقط درباره فریب حوا بحث میکنیم ،چنبار بحثو انحراف کشوندین ،دیگه کافیه فقط فریب حوا
همین و بس!
همین جامعه خودمونو نگاه کنین که مردها چطور چششون دنبال زنهاست! هم و غمشون داشتن زنه!! زندگی حیوانی که میگن اینه! اختصاص به مرد و زنم نداره
نقل قول:
خدای متعال که زن و مرد را آفرید بهتر از همه مخلوقش را میشناسد و به پیامبرش هم فرمود :
زنان پیامبر با زنان دیگه فرق دارن،بعد پیامبر نمیتونن ازدواج کنن تو قرانم اومده، تعدادشون از چهارتا بیشتره! باید حتما از پشت پرده حرف بزنن، رعایت عدالت توشون واحب نیست! ولی زنهای عادی مرداهای دیگه باید عدالت توشون رعایت بشه!
حالا چرا این ایه ها تو قران اومده؟
چونکه ما بفهمیم بعد 1400 سال که پیامبر اهل مال و زینت و تجملات نبود
بعضی زنهای پیامبر دنیادوست بودن پس زن پیامبر بودن دلیل پاکی و درستی نیست
همینا تو بحثای شیعه و سنی بداد شیعه ها میرسه
نقل قول:
عنی حتی ممکنه که زنان پیامبر هم با آنکه تحت سرپرستی و تعلیمات عالیه رسول خدا (ص) هستند بدنیا و تجملاتش کشیده شوند همچنانکه بنص قرآن زن لوط و نوح گمراه شدند.
شما به خودتون بگین اول از همه دیده فروبر به گریبان خویش حالا من هیچی تو که همکار انجمنی نباید هی بگی :دریغ از یه ذره فهم دریغ از یه ذره فهم!
با سلام
دروغگو رسوا میشود ! شکر خدا را که همه چیز ثبت است شما ابتدا شروع کردید به بی ادبی و همگان هم دیدند الان دیگران را متهم میکنید آفرین به این مسلمانی !!!!!
ومن هم برای اینکه به شما ثابت کنم که مپسند بر دگران آنچه تورا نیست پسند , عین جمله شما را نوشتم ، اگر زشت است جمله خودتان است .در پست 53 ببینید :
نقل قول:
اینهمه گفتم دریغ از یه ذره فهم!
اگر زشت است وخوشتان نمی آید چرا برای دیگران بکار بردید ؟؟؟!!!!
ضمنا لعنت خداوند بر دروغگویان است قران فرمود : لعنة الله علی الکاذبین .بیخود تحریک احساسات نکنید هر چند که فریاد بقدر درد است.
دوست گرامی تابحال چند بار آیات قرآن را اشتباه نوشتی ومعنی کردی پس فعلا بهتر است میدان را به کسی واگذار کنید که حداقل قرآن را بلد باشد و مقداری هم حدیث بداند ما وقت برای تلف کردن نداریم.
دروغگو رسوا میشود ! شکر خدا را که همه چیز ثبت است شما ابتدا شروع کردید به بی ادبی و همگان هم دیدند الان دیگران را متهم میکنید آفرین به این مسلمانی !!!!!
به شرطی که ویرایش نکرده باشینش نظراتتونو که اول شما هی تیکه انداختین که نمیفهمین و دریغ از یه ذره فهم ! و. .
نقل قول:
اگر زشت است وخوشتان نمی آید چرا برای دیگران بکار بردید ؟؟؟!!!!
چون شما اینو گفتین:
نقل قول:
شاید صدها صفحه نوشتیم وتکرار کردیم اما دریغ از فهم یک نکته !
دوست گرامی تابحال چند بار آیات قرآن را اشتباه نوشتی ومعنی کردی پس فعلا بهتر است میدان را به کسی واگذار کنید که حداقل قرآن را بلد باشد و مقداری هم حدیث بداند ما وقت برای تلف کردن نداریم.
دلیل نداشتی کم آوردی باز روکردی به فرعیات،حالا فطور یا اشتباه تایپی فرقیم داره؟ همه میدونن منظورم کدوم ایه ست ناجوانمردی در هنگام کم آوردن اینه که گیر بدی به فرعیات تا شخصیت مقابلو به خیال خودت خراب کنی تا بقیه نظرش بره زیرخروارها تهمت بی اساس
نقل قول:
قال الله تعالی :و للرجال عليهن درجه .
چطور آیه رو کامل نمیاری منم اینحوری یه تیکه ایه رو میارم ببینیم چی میشه،همینکه من میگم: و قوله التعالی: و لا تقربوا الصلاه آیه 46 از سوره نساء
قرآن دعوتمون میکنه که توش تدبر کنیم ولی شما آیه رو هم کامل نمیارین!! اَفَلا یََتَدَبَّرونَ القرآنَ أَم عَلی قُلُوبٍ أَقفالُها» (سوره محمد آیه 24)
در آیه دیگری می فرماید: «کتابٌ اَنزَلناه اِلَیک مُبارکٌ» (سوره ص آیه 29) کتابی است، پر ثمر و پر برکت که ما به سوی تو فرود آوردیم. چرا؟ «لِیُدَبِّرو آیاتِه» برای این فرود نیاوردیم که ببوسند و بالای طاقچه بگذارند، بلکه برای اینکه در آیاتش بیندیشند و تدبر کنند. «و لِتَذَکَّر اُولُوالاَلباب» و آنان که دارای فکر و خرد هستند آگاهی یابند.
خیالت راحت باشه فکر کن بنی اسرائیل بر جهانیان برتری دارند:
آیات 47 و 122 بقره
یا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ یعنی: ای بنی اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که بر شما ارزانی داشتم، و اینکه من شما را بر جهانیان برتری دادم مثل آدم که خدا بر جهانیان برتریش داد! اونجا اسمیم از پیامبر اسلام نیومده تو همون آیه، مخاطبشم حاله میگه الانم برتری دارن! برا همیشه است،مثل برتری حضرت میرم برتمام زنان! ان الله اصطفیک!!
در تمام مذاهب و اديان الهى آمده است كه حضرت آدم و حوا پس از آن که توسط شیطان فریب خوردند از بهشت رانده شده و به دنیای زمینی تبعید شدند . اما آیا تصور و توهم فریب خوردن حوا توسط شیطان و سپس فریب دادن حضرت آدم بوسیله حوا از کجا ناشی شده است ؟
در اینجا به اختصار نگاه ادیان " اسلام – مسیحی و یهودی " برای پاسخ به سوال فوق مورد بررسی قرار می گیرد :
1- قرآن
از نظر قرآن كريم ، آدم و حوّا از کرامت و جایگاه یکسانی نزد خداوند برخوردار بوده بطوری که از هر دوى آنها به يك لحن سخن مىگويد و همانطور که در ادامه آورده شده است ، هر دو را به طور يكسان در سرپيچى از حكم خداوند مقصّر می داند .
پس از خلقت همسر آدم ، خداوند به اين دو مي‌فرمايد كه در بهشت ساكن شوند واز ميوه هر درختى كه بخواهند ميل نمايند .
" و گفتيم: « اى آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن ؛ و از ( نعمتهاى ) آن ، از هر جا مىخواهيد ، گوارا بخوريد . "
ولى به يكى از درختان اشاره مي‌كند و امر می نماید كه بهآن درخت نزديك نشوند ، كه نزديكى به آن درخت موجب ظالم شدن آنان مي‌گردد .
آنجا که حضرتش مي‌فرمايد :
" و لا تقربا هذه الشجره فتكونا من الظالمين ." 2
" (اما) نزديک اين درخت نشويد ؛ که از ستمگران خواهيد شد. "
و نيز به آنانهشدار داده بود كه شيطان دشمن آنان مي‌باشد و مواظب باشند كه آنان را از بهشت خارجنكند كه به رنج و زحمت خواهند افتاد :
آنجا که می فرمایند :
" فقلنا يا آدم إنّ هذا عدوّ لك و‌لزوجك فلايخرجنّكما من الجنّه فتشقى . " 3
" پس به آدم گفتیم : این ( شیطان ) دشمن تو و همسر توست ، مباد که با وسوسه هایش شما را از بهشت بیرون کند و باعث مشقت شما گردد . "
اما در نهایت این شیطان بود که پیروز میدان وسوسه آدم و حوا بود ؛
آنجا که خداوند می فرمایند :
" فوسوس لهما الشيطان " 4
" سپس شيطان ( هر دو ) آنها را وسوسه كرد . 5
و با این وسوسه هر دو را گمراه كرد .
آنجا که می فرماید :
" فَاَزَلَّهما الشيطان " 6
" پس شيطان موجب لغزش آنها از بهشت شد. "
پس از آن بود که هر دو مورد توبيخ خداوند قرار گرفتند .
آنجا که می فرماید :
"و ناداهما ربّهما الم أنهكما عن تلكما الشجرة و اقل لكما انّ الشيطان عدو مبين "7 " و پروردگارشان آن دو را ندا داد كه : آيا شما را از آن درخت نهى نكردم و نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است ؟! "
و تبعا مجازات هر دوى آنها با بيرون رانده شدن از بهشت مساوى بود .
آنجا که می فرماید :
" فَاَخْرَجَهُما ممّا كانا فيه " 8
" و آن دو را از آنچه در آن بودند ( بهشت ) ، بيرون كرد .
البته آن دو بدرگاه حضرت ربوبی استغاثه کرده و توبه کردند .
آنجا که می فرماید :
" قالا ربّنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنكوننّ من الخاسرين " 9 " گفتند: پروردگارا ! ما به خويشتن ستم كرديم ! و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نكنى ، از زيانكاران خواهيم بود !
و خداوند نیز توبه آنها را پذیرفت .
آنجا که می فرماید :
" فتاب عليه انّه هو التّواب الّرحيم " 10
" و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبهپذير و مهربان است. "
پس نتيجه اين مىشود كه از نظر قرآن شیطان هر دو ( آدم و حوا ) را مورد وسوسه و فریب قرار داده و هر دو در امر تخلف از امر الهی مقصرند ؛ و تبعا هیچکدام از آن دو بر دیگری سبقتی در این امر نداشته و باعث فریب دیگری نبوده است .
در تمام مذاهب و اديان الهى آمده است كه حضرت آدم و حوا پس از آن که توسط شیطان فریب خوردند از بهشت رانده شده و به دنیای زمینی تبعید شدند . اما آیا تصور و توهم فریب خوردن حوا توسط شیطان و سپس فریب دادن حضرت آدم بوسیله حوا از کجا ناشی شده است ؟
در اینجا به اختصار نگاه ادیان " اسلام – مسیحی و یهودی " برای پاسخ به سوال فوق مورد بررسی قرار می گیرد :
1- قرآن
از نظر قرآن كريم ، آدم و حوّا از کرامت و جایگاه یکسانی نزد خداوند برخوردار بوده بطوری که از هر دوى آنها به يك لحن سخن مىگويد و همانطور که در ادامه آورده شده است ، هر دو را به طور يكسان در سرپيچى از حكم خداوند مقصّر می داند .
پس از خلقت همسر آدم ، خداوند به اين دو مي‌فرمايد كه در بهشت ساكن شوند واز ميوه هر درختى كه بخواهند ميل نمايند .
" و گفتيم: « اى آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن ؛ و از ( نعمتهاى ) آن ، از هر جا مىخواهيد ، گوارا بخوريد . "
ولى به يكى از درختان اشاره مي‌كند و امر می نماید كه بهآن درخت نزديك نشوند ، كه نزديكى به آن درخت موجب ظالم شدن آنان مي‌گردد .
آنجا که حضرتش مي‌فرمايد :
" و لا تقربا هذه الشجره فتكونا من الظالمين ." 2
" (اما) نزديک اين درخت نشويد ؛ که از ستمگران خواهيد شد. "
و نيز به آنانهشدار داده بود كه شيطان دشمن آنان مي‌باشد و مواظب باشند كه آنان را از بهشت خارجنكند كه به رنج و زحمت خواهند افتاد :
آنجا که می فرمایند :
" فقلنا يا آدم إنّ هذا عدوّ لك و‌لزوجك فلايخرجنّكما من الجنّه فتشقى . " 3
" پس به آدم گفتیم : این ( شیطان ) دشمن تو و همسر توست ، مباد که با وسوسه هایش شما را از بهشت بیرون کند و باعث مشقت شما گردد . "
اما در نهایت این شیطان بود که پیروز میدان وسوسه آدم و حوا بود ؛
آنجا که خداوند می فرمایند :
" فوسوس لهما الشيطان " 4
" سپس شيطان ( هر دو ) آنها را وسوسه كرد . 5
و با این وسوسه هر دو را گمراه كرد .
آنجا که می فرماید :
" فَاَزَلَّهما الشيطان " 6
" پس شيطان موجب لغزش آنها از بهشت شد. "
پس از آن بود که هر دو مورد توبيخ خداوند قرار گرفتند .
آنجا که می فرماید :
"و ناداهما ربّهما الم أنهكما عن تلكما الشجرة و اقل لكما انّ الشيطان عدو مبين "7 " و پروردگارشان آن دو را ندا داد كه : آيا شما را از آن درخت نهى نكردم و نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است ؟! "
و تبعا مجازات هر دوى آنها با بيرون رانده شدن از بهشت مساوى بود .
آنجا که می فرماید :
" فَاَخْرَجَهُما ممّا كانا فيه " 8
" و آن دو را از آنچه در آن بودند ( بهشت ) ، بيرون كرد .
البته آن دو بدرگاه حضرت ربوبی استغاثه کرده و توبه کردند .
آنجا که می فرماید :
" قالا ربّنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنكوننّ من الخاسرين " 9 " گفتند: پروردگارا ! ما به خويشتن ستم كرديم ! و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نكنى ، از زيانكاران خواهيم بود !
و خداوند نیز توبه آنها را پذیرفت .
آنجا که می فرماید :
" فتاب عليه انّه هو التّواب الّرحيم " 10
" و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبهپذير و مهربان است. "
پس نتيجه اين مىشود كه از نظر قرآن شیطان هر دو ( آدم و حوا ) را مورد وسوسه و فریب قرار داده و هر دو در امر تخلف از امر الهی مقصرند ؛ و تبعا هیچکدام از آن دو بر دیگری سبقتی در این امر نداشته و باعث فریب دیگری نبوده است .
خیر البریه;115269 نوشت:
با سلام
خواهرم چرا شما دقت نمیکنید ؟ بعلت کمبود فضا مجموعه آیات و روایات در لینکی قرار دادم .
اگر لینک را باز میکردید میدیدید که با قرآن شروع شده وبه قران هم ختم شده است !!!!!
همیشه ابتدا تحقیق کنید بعد بنویسید.
اما ثابت است که همه موارد در قرآن نیامده و برای خروج از بن بست باید به احادیث هم رجوع کرد :
اگر فقط به قرآن استناد کنیم باید طبق این آیه وهمچنین آیه 122در سوره طه ؛ حضرت حوا را لایق برگزیدگی وتوبه ندانیم !!!!
آیا درسته ؟
بزبان دیگر در کجای قرآن آمده که خداوند توبه حوا را پذیرفت ؟
سلام ، باز دوباره همان دور باطل :Narahat az::Gig:روز از نو روزی از نو
برادر خیرالبریه ، این که گفتین با آیه شروع شده و به آیه ختم شده ، شگردی هست ، برای تحمیل عقاید شخصی خود به مردم ، چون مردم به آیات الهی ایمان دارند، نه نخواهند آورد!
و درمورد چگونگی نافرمانی آدم و حوا از خدا ، بن بستی وجود ندارد که مجبور بشیم به احادیث معجول مراجعه کنیم. تمام مطالب مو به مو توسط پروردگار گفته شده.
من هم از شما تمنا می کنم آیات الهی بالا را بدون پیش زمنیه ذهنی حدیثی مطالعه نمایید.
بزبان دیگر در کجای قرآن آمده که خداوند توبه حوا را پذیرفت ؟
سلام گرچه آدم و حوا علیه السلام هر دو توبه كردند، لیكن ضمیر در جمله فتاب علیه مفرد است . شاید سر افراد ضمیر در علیه این باشد كه اولا، در سوره اعراف كه مكى است و قبلا نازل شده از زبان آدم و حوا نقل شده كه گفتند: ربنا ظلمنا انفسنا.... " 41 " بنابراین ، در سوره بقره كه مدنى است و بعدا نازل شده نیاز به ذكر توبه حوا علیه السلام نبود. ثانیا، گاهى نام هاى متعددى در كلام مطرح است ، ولى چون اصل كار و هدف یكى است ، ضمیر به صورت مفرد ارائه مى شود؛ مانندوالله و رسوله احق ان یرضوه " 42 " كه ضمیر مفرد است با آن كه مرجع متعدد است ؛ چون قبلا نام خداى سبحان و رسول اكرم صلى الله علیه و آله و سلم برده شد، لیكن هدف واقعى واحد است و رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم نیز كارى و هدفى جز دستور الهى و هدف خدا ندارد. ثالثا، افراد ضمیر براى آن است كه یكى اصل است و دیگرى فرع ؛ مانند آنچه در جریان موسى و خضر علیه السلام مطرح شد؛ زیرا یوشع بن نون ، حضرت موسى علیه السلام را همراهى مى كرد و هنگام وصول به دریا و سوار شدن سه نفر در كشتى ، فقط از موسى و خضر علیه السلام با فعل تثنیه یاد شده است :فانطلقا حتى اذ ركبا فى السفینه " 43 " و به صورت ركبوا كه جمع است تعبیر نشد؛ زیرا جناب یوشع ، تابع موساى كلیم علیه السلام بود، در جریان حضرت حوا نیز سر این كه از توبه حوا علیه السلام سخنى به میان نیامده از باب تابع بودن حوا نسبت به خلیفه خدا، یعنى حضرت آدم علیه السلام و فرع بودن او در مجموع داستان است و هیچ دلالتى بر فرع بودن جنس زن نسبت به جنس مرد ندارد كه تفصیل آن گذشت . " 44 ". رابعا، گرچه ظاهر عمل به طور تساوى به آدم و حوا استناد یافت و هر دو از درخت ممنوع چشیدند و خوردند، لیكن تخلف آدم سنگنتر از ارتكاب حوا محسوب مى شد. از این جهت عناوینى مانند نسیان عهد، فقدان عزم و عصیان و غوایت به آدم اسناد داده شد؛ چنان كه ظاهر توبه و تضرع و توسل و استشفاع به طور متساوى به آدم و حوا اسناد داده شد، لیكن برخوردارى آدم در تلقى كلمات و مبادرت به توبه و مانند آن كاملتر بود. از این لحاظ عناوینى از قبیل تلقى كلمات ، مورد توبه الهى قرار گرفتن ، مجتباى خدا شدن و مهدى شدن به آدم اسناد داده شد و این تحلیل منافى آن نیست كه حوا علیهما السلام در همه عناوین منفى و مثبت ثبت شده با آدم علیه السلام سهیم بوده است ، لیكن دركه امور منفى و نیز درجه امور مثبت در حوا كمتر از دركات و درجات حضرت آدم علیه السلام در این صعود و هبوط بوده است و همین تمایز دركه و امتیاز درجه ، مصحح افراد ضمیر فعل یا ضمیر شده است .
گرچه آدم و حوا علیه السلام هر دو توبه كردند، لیكن ضمیر در جمله فتاب علیه مفرد است . شاید سر افراد ضمیر در علیه این باشد كه اولا، در سوره اعراف كه مكى است و قبلا نازل شده از زبان آدم و حوا نقل شده كه گفتند: ربنا ظلمنا انفسنا.... " 41 " بنابراین ، در سوره بقره كه مدنى است و بعدا نازل شده نیاز به ذكر توبه حوا علیه السلام نبود.
دقت كنيد شما گفتيد كه
تمام مطالب مو به مو توسط پروردگار گفته شده. ما هم گفتيم كه كجاي قران توبه حوا قبول شده ؟ نه ذكر توبه بلي در سوره اعراف فرمود كه ادم وحوا گفتند قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ {الأعراف/23} قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ {الأعراف/24} در اينجا سخني از قبول توبه نيست .
در اينجا سخن از توبه ادم وقبول توبه او در زمين است.
ونكته ديگر اينكه در بهشت اظهار توبه كردند اما در زمين ادم كلماتي را از پروردگارش تلقي كرد وخداوند هم توبه او را پذيرفت.
نقل قول:
زیرا یوشع بن نون ، حضرت موسى علیه السلام را همراهى مى كرد و هنگام وصول به دریا و سوار شدن سه نفر در كشتى ، فقط از موسى و خضر علیه السلام با فعل تثنیه یاد شده است
واحتمال هم دارد كه بعد از ملاقات با خضر جناب يوشع برگشته باشد چون موسي تقاضاي علم كرده بود ولزومي نداشت كه يوشع همراه ايشان باشد.
البته احتياجي به ذكر اين مثال نبود اگر توجه كرده بوديددر سوره طه فرمود اهبطا ودر سوره بقره فرمود اهبطوا در اينجا چه توجيهي داريد ايا شيطان هم تابع ادم يا حوا بود ؟؟!!!!
نقل قول:
لیكن تخلف آدم سنگنتر از ارتكاب حوا محسوب مى شد. از این جهت عناوینى مانند نسیان عهد، فقدان عزم و عصیان و غوایت به آدم اسناد داده شد؛
سخن بر سر شروع فريب است بله تخلف ادم سنگينتر بود (همچنانكه گناه برادران يوسف سنگينتر بود اما ان كيدكن عظيم )چون او برگزيده ومخاطب خداي سبحان است و نبايد كه فريب ميخورد .
موضوع تاپیک در مورد فریب دادن حواست، معلوم شد که اینطور نبوده
حالا چنبار رفتین سر چیزای دیگه تا برتری مرد بر زنو تو جاهای دیگه اثبات کنین که بازم شکست خوردین، اصلا ربطیم ندارن که مطرحشون میکنین حوا و آدم هردو فریب خوردن ،شاید آدم فریب دهنده حوا بود که اون توبه کرد،چون مقصر اصلی بود
با چنتا حدیثای خودتون مثل خودتون: 1 حدیث : زنان در پش مردان مالک نفع و ضرری نیستند!
آدم بر حوا قوام بود ،حوا رو مجبور کرد فریب بخوره، حوال مجبور بود به تبعیت! پس توبه آدم مثل توبه حواست
2 حدیث: زنان امانت خدا در دست مردان هستند!
آدم عهد شکنی کرد و امانتو خوب نگه داری نکرد اونم به گناه کشوند،آدم گناهکار اصلی بود
این داستان نماد ظلم مردها به زنها تو همه روزگاره
عهدشکنی آدم:
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا {طه/115} اما برای ما دلیل خوبی نیست ،برای شما هست،ما به تمثیلی بودن داستان و عدم وجوب اومدن ضمیر مخاطب برای همه دستورات الهی تو قرآن پی بردیم این برا جواب کافیه اون حدیثام برا ما ملاک نیستن
از توبه آدم و حوا خبری نیست ولی از توبه آدمیان حرف زده،نشون دهنده اینه که این داستان تمثیلیه و آدم نماد بشریته
نقل قول:
در آنجا خداوند به همه آدمیان (روحشون شاید تو عالم ذر بودن) میگه که فرود بیایید بعضی از شما دشمنی بعضیست تا روز مقرر
بعد میگه توبه آدم پذیرفته شد! اون موقع پیامبرای برتر از ادم هم بود،چرا از اونها حرفی نزده نگفته به اونا سجده کنن؟ یا اونا چرا گفتن ربنا ظلمنا انفسنا؟؟؟
چون داستان تمثیلیه ،هرموقع نیاز بود اختصاصا از حواهم اسم میبرد ولی چون قرآن مخاطبش عامه فقط جاهایی که لازم باشه جنسیت تعیین میکنه،
نقل قول:
ونكته ديگر اينكه در بهشت اظهار توبه كردند اما در زمين ادم كلماتي را از پروردگارش تلقي كرد وخداوند هم توبه او را پذيرفت.
فتلقی تعبیر بار گرفتن از ائمه است،اسما اعظم الهی که به شکل انسان متجلی شدند
آدم روی زمین نماد بشریته
واحتمال هم دارد كه بعد از ملاقات با خضر جناب يوشع برگشته باشد چون موسي تقاضاي علم كرده بود ولزومي نداشت كه يوشع همراه ايشان باشد.
گفتی تفسیر قبول داری،حالا عالم بزرگ که دلیل میاره قبول نمیکنی؟ هرجا نکات ضد زن داشت مطابق هوای نفست قبول میکنی هرجا بنفع زنان بود،ردش میکنی؟
این چه سیاست یک بامو دوهواییه؟؟؟ افا یومنون ببعض الکتاب و یکفرون ببعض
هیچ حرفی از برگشت یوشع زده نشده چون قران نیازی نمیدید بگه، مثل حوا،وقتی گفت از جنس آدم برایش همسری قرار دادیم ، به تعبیری یعنی حوا تمام ویژگی های آدمو داشت
نقل قول:
البته احتياجي به ذكر اين مثال نبود اگر توجه كرده بوديددر سوره طه فرمود اهبطا ودر سوره بقره فرمود اهبطوا در اينجا چه توجيهي داريد ايا شيطان هم تابع ادم يا حوا بود ؟؟!!!!
تمثیلیه ،آدم نماد همه بشریته
اهبطوا منها جمیعا
چون ائمه قبل افرینش آفریده شدند ، خلیام قبل آفرینش بودن،تو حدیثا گفتن ،اونجا عالم ذر بود
با سلام چون جوابی داده نشد مطالب را جمع کنیم ؛ موضوع از آنجا شروع شد که گفتیم همه مسائل در قرآن کریم نیامده اما بعضی گفتند همه مسائل در قرآن آمده با ریز جزئیاتش . گفتیم کجای قرآن گفته که اول آدم فریب شیطان را خورد یا حوا گفتند در قرآن گفته که هردو فریب خوردند و هر دو از درخت خوردند ! گفتیم اگر هر دو فریب خوردند چرا حضرت آدم مخاطب وبرگزیده و مورد توبه خداوند واقع شده گفتند که چون حوا تابع ادم بود ونیازی به ذکر حوا نبود (البته تا اینجا برتری مرد بر زن را قبول کردند) . قبلا گفتیم مگر برای خدا سخت بود که یک الف به ته : فتاب : بگذارد وبشود :فتابا : وغائله ختم شود . دیگر جوابی داده نشد.مثل اهبطوا و اهبطا . البته که هیچ جوابی هم نتوانند بدهند زیرا که در همه آیات مربوط به ادم و حوا بصراحت اسم از زوجه اش وضمائر همگی بصورت تثنیه است اما نوبت به قبول توبه میرسد ناگهان ضمیر به مفرد برمیگردد !!!!! حتی در آیه : قالا ربنا ظلمنا انفسنا : نیز دو نفر گفتند خدایا ما بر خود ظلم کردیم اما خداوند فرمود : فتلقی ادم من ربه کلمات فتاب علیه : ویا در سوره طه هم همینطور که همه ضمایر مثنی است اما نوبت به ادم میرسد فرمود : فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى {طه/121} ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى {طه/122} قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى {طه/123} در ایه قبل وبعد ضمایر تثنیه است اما در وسط بصورت مفرد : اجْتَبَاهُ ...فتاب ! بنابراین دلیل تابعیت در این مورد ناقص است واگر در همه آیات ذکری از حوا نشده بود وضمایر هم مفرد بود آنگاه میپذیرفتیم اما چه کنیم که خدای سبحان چنین نگاشته است. دلیل دیگری که در مورد نیاز به اخبار در تفسیر قرآن میتوان ذکر کرد مثلا در همین آیات خدای متعال فرموده که ادم وحوا از درخت خوردند سوال اینجاست اگر قرآن کتاب هدایت است چرا بصراحت وروشنی نمیگوید که از چه درختی خوردند تا ما هم بدانیم و گمراه نشویم ؟؟؟؟ واز انجا که زنان بیشتر از مردان در پی زینت دنیا هستند بنص آیات 28 احزاب و14 تغابن و چون کید زنان بزرگ است و خداوند هم دستور به ماندن در خانه به ازواج پیامبر (وسایرزنان باتقوا) داد این امر تقویت میشود که حوا سبب گمراهی ادم شده باشد ضمن انکه اخبار بسیاری از عامه و خاصه در این باب وارد شده است . يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ {التغابن/14} ای مومنین :برخى از همسران و فرزندانتان دشمن شمايند، از آنان برحذر باشيد. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا {الأحزاب/28} وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى ...احزاب -33
گفتیم اگر هر دو فریب خوردند چرا حضرت آدم مخاطب وبرگزیده و مورد توبه خداوند واقع شده گفتند که چون حوا تابع ادم بود ونیازی به ذکر حوا نبود (البته تا اینجا برتری مرد بر زن را قبول کردند) .
سلام ، اینجا یک اشتباهی صورت گرفته ، و اون اینه که آدم و حوا مکمل هم بودند ، چون اگر جزئی از چیزی نباشه ، اون ناقص هست. و برترییی در اینجا وجود ندارد. یکی بدون دیگری ناقصه:ok:
با سلام و تشکر از همه دوستان:gol: چنانکه در پست اول همین تایپیک، ادم و حوا در آیات الهی قرآن بطور یکسان مورد خطاب خداوند بوده اند. و این بر خلاف آن جعلیات و تحریفاتی است که در تورات و انجیل آمده است. از منظر قرآن، شیطان در جریان وسوسه و فریب، هر دو، یعنی (آدم و حوا) را مورد وسوسه و فریب قرار داده و هر دو در امر تخلف از امر الهی بطور یکسان مقصرند؛ و تبعا هیچکدام از آن دو بر دیگری سبقتی در این امر نداشته و باعث فریب دیگری نبوده است. و بی شک، استناد به صراحت بیان قرآن، برای اهل دقت و حقیقت، استناد و موضوعیت دارد و این خود نشان دیگری است بر این مطلب که اسلام نسبت به دیگر ادیان، نگاه برتر، عمیق تر و کاملتری نسبت به جایگاه و شخصیت زن دارد از اینروست که: قرآن كريم عارى از داستانهايى است كه در تورات و انجيل براى تحقير زنان جعل گرديدهاند، و در آن كوچكترين اشاره ای نشده كه ارزش اوّلين زنى كه خداوند خلق فرمود، كمتر از اوّلين مرد بوده و يا اينكه زن از نظر احساسات و تمایلات آنچنان ضعیف بوده که ضمن افتادن در دام شیطان، باعث فریب آدم نیز شده است. همانطور که استاد مطهرى مي‌نويسد: " اسلام از نظر فلسفى و از نظر تفسير خلقت [نه تنها] نظر تحقيرآميزى نسبت به زن نداشته، [بلكه] قرآن با كمال صراحت در آيات متعددى مي‌فرمايد: « كه زنان را از جنس مردان و از سرشتى نظير سرشت مردان آفريده‌ام.» "( مرتضى مطهري، نظام حقوق زن در اسلام/ ص 152). موفق باشید ...:gol:
[/]
صدیق;105325 نوشت:
سلام علیکم:gol:
با سلام:gol: یعنی چی خیلی از چیزها در قران نیامده؟ مگر نه انکه قرآن کتاب الهی دین خاتم و معجزۀ نبی خاتم بوده و از انجا که مربوط به آخرین و کاملترین دین الهی است قطعاً از ویژگی کاملترین کتاب الهی برخوردار است.
قرآن هر انچه برای هدایت و سعادت بشریت لازم است را واجد و داراست، اما از انجائیکه در موارد بسیاری دستورات قرآن بصورت کلی است برای درک و فهم درست آیات الهی و شناخت جزئیات و فروع دین باید به مفسران حقیقی آن یعنی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) رجوع کرد و یا آیات متشابهات را به آیات محکمات ارجاع داد.
پس عبارت "خیلی چیزها در قرآن نیامده" از جهتی درست و از جهتی نادرست است، اگر مقصود آنست که جزئیات بسیاری امور در قرآن نیامده درست و اگر مقصود آنست که بسیاری امور اعم از کلی و جزئی مرتبط با نیازمندی بشر برای تحصیل راه سعادت و هدایت در قران نیامده، حمله ای نادرست است.
در پاسخ به این نکته باید گفت: اوامر و نواهى الهى بر دو قسم است: الف. مولوى يا قانونى، ب. ارشادى.
قسم اول تكليفآور است و خداوند به طور جدى خواستار انجام آن مىباشد و براى انجامش پاداش و در مقابل ترك آن عذاب قرار داده است. و از همه بازخواست می کند.
قسم دوم در حقيقت تكليفى از ناحيه پروردگار نيست،؛ بلكه خداوند بدان وسيله آدمى را به حكم عقل يا واقعيتى تكوينى كه نتيجه آن عمل است - ارشاد مىكند؛ مانند طبيبى كه به مريض دستور مىدهد فلان غذا را نخور. اين دستور يك تكليف قانونى نيست كه اگر خلاف كند او را به مجازات برساند؛ بلكه به اين معنا است كه تخلف از آن با بهبودى او ناسازگار است.
بهشتى كه آدم در آن بوده، مرحله ماقبل تكليف و تشريع بوده است و نهى جنبه ارشادى داشته است؛ زيرا آن درخت داراى ويژگى و اثر تكوينى خاصى بوده كه چون آدم و حوا از آن خوردند، به فرموده قرآن: «فبدت لهما سواتهما». از اينرو شرايط زيستى ديگرى براى آنان لازم شد.
بنابر اين حضرت آدم، مرتكب گناه تكليفى نشده، ولى در عين حال عمل او متناسب با آن مقام منيع آموزگارى ملائك نبوده است. به عبارتی ترک اولی از او سر زده است، از اين رو هم از آن مقام بلند تنزل يافت و هم ديگر آن بهشت جاى مناسبى براى او نبود.
از همين جا معناى آياتى مثل: «فعصى آدم ربه فغوى» و ... روشن مىشود كه اين عصيان نه عصيان به معناى گناه است؛ بلكه سرپيچى در مقابل نهى ارشادى است كه شايسته جايگاه رفيع او یعنی حضرت آدم (ع) نبوده.
بی شک، اگر این کار آدم و حوا (ع) عصیان و گناه تکلیفی بود، خدا هر دوی انها را مخاطب این عصیان و نافرمانی قرار می داد. دلیل آنکه در آیه «فعصى آدم ربه فغوى» و آیه بعدش «ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى» ضمیر مفرد آورده می شود بر خلاف آیات دیگری که ذکر انها گذشت، و در آن آیات با ضمیر تثنیه هر دو را خطاب قرار می داد، این است که مخالفت با امر ارشادی خداوند با توجه به مقام منیع و والای حضرت ادم (ع) و رسالتی که وی بعنوان پیامبر الهی داشت ناسازگار بوده، از اینرو این سرپیچی در حقیقت شایسته شأن و منزلت و جایگاه حضرت ادم نبوده نه حضرت حوا (ع)، لذا در مسأله عصیان (سرپیچی از نهی ارشادی) و توبه از این سرپیچی، با ضمیر مفرد و تنها به حضرت ادم اشاره می کند. گرچه اثر وضعی مخالفت با این نهی ارشادی گریبانگیر هر دوی انها شد.
اما چنانکه در واقع دیده می شود هر دو وسوسه شده، فریب می خورند و پس از خوردن از میوه ممنوعه، بدلیل اثر وضعی خوردن از ان میوه، شایستگی ماندن در بهشت مثالی دنیا را از دست می دهند و به زمین هبوط می کنند و چنانکه در روایات آمده هر دو به درگاه الهی توبه می کنند تا با اذکار تعلیمی که توسط جبرئیل (ع) صورت می گیرد توبه شان مقبول درگاه الهی می افتد.
سلام ، اینجا یک اشتباهی صورت گرفته ، و اون اینه که آدم و حوا مکمل هم بودند ، چون اگر جزئی از چیزی نباشه ، اون ناقص هست. و برترییی در اینجا وجود ندارد. یکی بدون دیگری ناقصه
با سلام بنص قرآن اول حضرت آدم خلق شد سپس حوا ، البته از ادم که بنابر اخبار از باقیمانده خاکش . يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا {النساء/1}
خدای متعال در قرآن می فرماید:فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِم( اعراف،20) یعنی "شیطان به وسوسه كردن آنان مشغول شد، تا لباسهاى اطاعت و بندگى خدا را از تن آنان بيرون كند، و عورت آنها كه پنهان بود آشكار سازد". همچنین هنگامی که حرف از گمراه کردن شیطان به میان می آید کار شیطان را به هر دو نسبت می دهد فَدَلَّاهُما بِغُرُور . بنابر این آیات فهمیده می شود که حضرت آدم و حواء هر دو فریب شیطان را خوردند. اما در جای دیگر خدا می فرماید این حضرت آدم بود که فریب شیطان را خورد فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ قالَ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلی( سوره طه،120)
"شیطان شروع به وسوسه آدم كرد و گفت اى آدم! آيا درخت عمر جاويدان را به تو نشان بدهم كه هر كس از ميوه آن بخورد هميشه زنده خواهد بود، آيا راه رسيدن به حكومت و سلطنت هميشگى را مىخواهى بدانى"عاقبت آدم پروردگارش را عصيان كرد و از پاداش او محروم ماند "وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوی"
بنابراین اینکه گفته شده حوا حضرت آدم را فریب داده بر خلاف آموزه های قرآن است. و این مطالب نادرست در کتاب مقدس و اسراییلات به چشم می خورد.
موفق باشید:gol:
عمار;91279 نوشت:
با سلام و عرض ادب و تشکر از جواب دوستان در تایید بیان استاد سعید هم بنده چند نکته عرض میکنم:
علامه طباطبایی در تفسير الميزان مي‌فرمايد: به نظر مي‌رسد كه اين اخبار(اخباری که میگوید حوا آدم رو فریب داده است)، از اخبار مجعوله باشند و گويا اين مطلب عيناً برگرفته از تورات است كه خلاصة آن به شرح زير مي‌باشد: در فصل دوم از سفر اول (يعني سفر تكوين و خلقت) مي‌گويد: «خداوند آدم را از خاك زمين صورت داد و نسيم حيات را بر دماغش دميد و بعد او را در باغ عدن گذاشت و خداوند در اين زمين درخت خوش‌نما و به خوردن نيكو و هم درخت حيات در وسط باغ و درخت دانستن نيك و بد در وسط باغ قرار داد... و خداوند آدم را امر كرد كه از تمامي درختان باغ مختاري كه بخوري، امّا از درخت دانستن نيك و بد مخور... و خداوند خدا گفت: بودن آدم تنها خوب نيست به جهت او ياري را بسازم كه با او باشد و... خداوند از پهلوي آدم يكي از استخوانهاي او را برداشت و زني ساخت...»
سپس در فصل سوّم مي‌گويد: «و مار از جانوران صحرا حيله‌سازتر بود كه خدا آفريده بود كه زن را فريفت و گفت: خوردن از اين درخت نيك و بد شما را نمي‌ميراند بلكه چشمانتان گشوده ميشود و چون اين سخن در نظر زن نيكو بود از درخت ميوه‌اي گرفت و خورد و به شوهرش نيز داد كه بخورد...»(1).
با مطالعه سرگذشت آدم و حوا در قرآن و تورات و مقايسة بين رواياتي كه در اين زمينه از شيعه و سني نقل شده است، روشن ميشود كه روايات مربوط به مار جعلي است و از تورات گرفته شده است.(2) امّا آنچه از آيات قرآن در مورد فريب دادن حضرت آدم فهميده ميشود اين است كه حضرت آدم(ع) و حوا(س) شيطان را مشاهده مي‌كردند و شيطان براي آنها مرئي بود مانند آيه «فقُلْنا يا آدمُ اِن‌َّ هَذَا عَدُوُّ لَكَ لِزَوْجِك; اي آدم اين دشمن تو و همسرت است»(3)
و همچنين در قرآن آمده كه شيطان به حضرت آدم گفت: «يا آدَمُ هَلْ ادُلُّك‌َ علي شجرة الخُلْدِ; اي آدم آيا تو را به اين درخت (هميشه زنده ماندن) و جادواني هدايت بكنم»(4). آية فوق ظهور در اين دارد كه حضرت آدم(ع) شيطان را مشاهده نموده است. چون جمله به صورت خطاب بوده و خطاب در جايي مي‌آيد كه گوينده مشخص و معلوم باشد. همچنين در سورة اعراف از شيطان نقل ميشود كه براي ايشان قسم خورد و قسم نيز در جايي است كه گوينده در ميان باشد «وقَاسَمَهُمَا اِنّي لَكُمَا لَمِن‌َ النّاصحين; (شيطان) براي آنها قسم خورد كه من خيرخواه شما هستم»(5).
از آيات فوق درمي‌يابيم كه فريب دادن حضرت آدم(ع) مستقيم بوده و حضرت حوا(س) نقشي در آن نداشته است. و از سويي ديگر آياتي داريم كه مي‌رساند شيطان هر دوي آنها را فريب داده است مانند آيات زير: «فَأزلَّهُمَا الشيطان‌ُ...(6); شيطان هر دوي آنها را به لغزش انداخت» «فَدلّيَهما بغرور(7); شيطان اينها را تدليه كرد» تدليه يعني آويزان كردن، زير پا را خالي كردن به نحوي كه انسان بلغزد.
همانطور كه مي‌بينيد در اين آيات ضمير مثني آورده شده است كه نشان مي‌دهد شيطان هر دو آنها را فريب داد و در هر دو مستقيماً نفوذ كرد. نه اينكه از راه زن، مرد را فريب دهد.(8) براي كسب اطلاعات بيشتر مي‌توانيد به تفسير الميزان و تفسير نمونه، سوره‌هاي اعراف (آيات 19 تا 16)، طه(آيات 115 تا 116) و بقره (آية 36) مراجعه نماييد.
پاورقي: 1- با مطالعة موارد مذكور مي‌توان دريافت كه در تورات فعلي كه صدها ميليون پيرو دارد، تنها در ذكر يك داستان چه نسبتهاي ناروا به خدا و پيامبرش داده شده و چه مطالب موهوم و بي‌اساسي وجود دارد. 2- تفسير الميزان، علامه طباطبايي، برگرفته از صفحات 184-188. 3- طه، آية 117. 4- طه، آية 120. 5- اعراف، آية 21. 6- بقره، آية 36. 7- اعراف، آية 22. 8- كتاب زن در آيينة جلال و جمال، آيت‌الله جوادي آملي، صفحة 108-109.
همچنین استفاده می کنیم از پاسخهای اساتید دیگر سایت
دوستان اگر قصد بحث علمی دارید بدور از هیجان دلایل خودرا ذکر کنید اشكالي ندارد كه كپي كنيد اما خودتان بدقت بخوانيد وجواب دهيد ؛ تا اینجا ثابت شد که از قرآن کریم دلیلی بر شروع فریب ادم نمیتوان ارائه کرد وباید به اخبار رجوع کنیم :
از امام علي (ع) درباره دوبرابر بودن ارث مرد نسبت به زن سوال شد كه ايشان فرمودند چوت حوا يك دانه گندم خورد وبه شوهرش هم دو دانه خوراند (كنايه از نياز بيشتر مرد)
مثَل زن مومنه مثل خال دربدن گاوسیاه که چشم نما است. کنایه از قلت تعداد. كه با احاديث بيشتر بودن زنان جهنمي تاكيد ميشود.
قال رسولُ الله[ص:326] -صلى الله عليه وسلم- : «لولا بَنو إِسرائيل لم يَخْنَزِ اللحم ، - وفي رواية : لم يَخْبُثِ اللحمُ - ، ولولا حَوَّاءُ: لم تَخُنْ أُنثى زَوجها الدهرَ». أخرجه البخاري ، ومسلم.
يعني سبب اغواي ادم حوا بود.
قال أحمد بن منيع : حدَّثنا عباد بن العوام ، ثنا سفيان بن حسين ، عن يعلى بن مسلم ، عن سعيد بن جبير ، عن ابن عباس رضي الله عنهما قال : قال الله تبارك وتعالى لآدم : يا آدم ما حملك على أن أكلت من الشجرة التي نهيتك عنها . قال : فاعتل آدم ، فقال : يا رب زينته لي حواء ، قال : فإني عاقبتها بأن لا تحملها إلا كرهًا ، ولا تضعها إلا كرهًا ، ودميتها في كل شهر مرتين . قال : فرنّت حواء عند ذلك ، فقيل لها : عليك الرنّة وعلى بناتك .
هذا موقوف صحيح الإسناد
( المطالب العالية 59/1 )
وفي الصحيح اتقوا الله واتقوا النساء فإن أول فتنة بني إسرائيل كانت من النساء وروى ما يئس الشيطان من ابن آدم إلا أتاه من قبل النساء . ازخدا بترسید واز زنان که اولین فتنه در یهود از جانب زنان بود و هنگامیکه شیطان از همه جا از بنی آدم ناامید شود از در زنان وارد میشود !
وعلت اینکه از راه زنان وارد میشود بسبب نقصان عقل آنها است که در احادیث متعددی از رسول خدا (ص) وامام علی (ع) نقص عقل ایشان تصریح شده است.
گفتیم اگر هر دو فریب خوردند چرا حضرت آدم مخاطب وبرگزیده و مورد توبه خداوند واقع شده گفتند که چون حوا تابع ادم بود ونیازی به ذکر حوا نبود (البته تا اینجا برتری مرد بر زن را قبول کردند) .
کی قبول کرد؟؟؟
توهم میزنی
نقل قول:
قبلا گفتیم مگر برای خدا سخت بود که یک الف به ته : فتاب : بگذارد وبشود :فتابا : وغائله ختم شود . دیگر جوابی داده نشد.مثل اهبطوا و اهبطا .البته که هیچ جوابی هم نتوانند بدهند زیرا که در همه آیات مربوط به ادم و حوا بصراحت اسم از زوجه اش وضمائر همگی بصورت تثنیه است اما نوبت به قبول توبه میرسد ناگهان ضمیر به مفرد برمیگردد !!!!!
تو برای خدا تعیین تکلیف میکنی ؟؟ یا باید اون چیزی که خدا خواسته رو بپذیریم؟؟
خدا میتونست خیلی راحت درباره حکمای دیگه قرآن ضمیر مونثم اضافه کنه،حالا که نکرده یعنی بر زنها واجب نیست؟؟؟
قران میگه:
و الزانیه و الزانی .. یا والسارق و السارقه...
چرا اینجا از زن و مرد باهم اسم برده ولی تو گناهای دیگه نیاورده؟؟ مگه اون گناها بر زن حروم نیست؟؟ میتونست مثل این ایه ها برا دوتاشون ضمیر بیاره پس چرا نیاورد؟
اینارم که دوباره بخونی نمیفهمی
آن را که خوابست نمیتوانم بیدار کنم شونصدبار توضیح دادم که با این حرفای الاکلنگی نمیشه نتیجه گیری کرد و به خدا نسبت دروغ داد و نمیتونیم برداشت خودمونو به قران بچسبونیم ولی بازم همونا رو تکرار میکنه
حالا هی بگو چرا ضمیر تانیث استفاده نشده!
نقل قول:
[=times new roman]دلیل دیگری که در مورد نیاز به اخبار در تفسیر قرآن میتوان ذکر کرد مثلا در همین آیات خدای متعال فرموده که ادم وحوا از درخت خوردند سوال اینجاست اگر قرآن کتاب هدایت است چرا بصراحت وروشنی نمیگوید که از چه درختی خوردند تا ما هم بدانیم و گمراه نشویم ؟؟؟؟
انگار مسئله آدمو حوا خیلی مهمه ،اگه اشتباه پیش بیاد آسمون به زمین میرسه! از نشانه های کم خردی اینست که اصل را از فرع بازنشناسند و به کارهای بی اهمیت بپردازند (امام علی)
بعدشم متشابهات و محکمات داره،تو داری قرانو زیرسوال میبری،تو اگه مطابق هوای نفست نباشه قرآنم یرسوال میبری
قرآن برای تو روشن نیست،برای صاحبان خرد روشنه
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ(آل عمران، 7)
حالا کدوم ما دنبال تاویل متشابهات و اثبات چیزای نامربوط از ایات هستیم؟ خدایی که از بیان اون ایات قصد پند و حکمت داشته نه چرت و پرت برمبانی متشابهات و ادله سفیهانه
نقل قول:
[=times new roman]واز انجا که زنان بیشتر از مردان در پی زینت دنیا هستند بنص آیات 28 احزاب و14 تغابن و چون کید زنان بزرگ است و خداوند هم دستور به ماندن در خانه به ازواج پیامبر (وسایرزنان باتقوا) داد این امر تقویت میشود که حوا سبب گمراهی ادم شده باشد ضمن انکه اخبار بسیاری از عامه و خاصه در این باب وارد شده است .
تشابهت علیک
ماجرا رو قاطی کردی با هم،چنتا موضوع شبیه بهمو دیدی قاطی کردی باهم نتیجه گیری کردی
مثل اونایی که شبهه به پیامبر وآیات قرآن وارد میکنن،از اخباری که توسط عامه و خاصه نقل شده استفاده میکنن خیلیم دقیق تعریف میکنن ،مثل شان نزول سوره عبس:Cheshmak:
شیطان مرده یا زن: http://www.askdin.com/showthread.php?t=504&p=115490
[=times new roman]ای مومنین :برخى از همسران و فرزندانتان دشمن شمايند، از آنان برحذر باشيد.
ممکنه درباره زنهایی باشه که از رفتن شوهرشون به جنگ جلوگیری میکردن، ولی اولاد مذکرن دیگه،نیستن؟ مال و بنون
بنین "پسران" ازمایش خدا هستن،باعث گمراهی و فساد میشن باید ازشون برحذر بود!
نقل قول:
بنص قرآن اول حضرت آدم خلق شد سپس حوا ، البته از ادم که بنابر اخبار از باقیمانده خاکش .
امام باقر و امام صادق:
زراره مىگوید : از امام صادق از آفرینش حوا سؤال شد که برخى مىگویند : خداوند حوا را از دنده پایین و چپ آدم آفرید ، امام فرمود : خدا منزه و برتر است از این نسبت ، آن کس که چنین مىگوید مىپندارد که خداوند قدرت نداشت براى آدم همسرى از غیر دندهاش بیافریند ! [="]من لایحضر الفقیه ج 3 ص 379 و 380 و علل الشرایع ج 1 باب 17 دیدی کفر گفتی؟؟ :khandidan:دیدی خود حدیثاهم تناقض دارن؟ دیدی نباید حرف دشمنو و جاعلو به معصوم نسبت داد؟:no:
نتیجه تعطیل گذاشتن عقل میشه همین:Cheshmak:
اینم بخون: حوا از دنده چپ آدم؟؟ http://www.askdin.com/showthread.php?p=104025
ها ،به نفس برمیگرده چون که مونثه
آیات عظام طباطبایی،جوادی آملی و .. میگن ها به نفس برمیگرده،کل آیه مخاطبش همه مردم هستند
درباره خلقت آدمو و حوا:
معلومه که خیلی کم آوردی دست بدامن موضوعات متفرقه شدی،آفرینش از دنده چپ ربطی به بحث نداشت، حالا دیگه همه میدونن که حوا ادمو نفریفت،تو قران نیومده تمام دلیلاییم که آوردی با اینکه نشون دادم غلطن ولی ربطی به فریب حوا نداشتن و دلیل محکم همون قرآنه که میگه شیطان هردو را بفریفت
حالا بگو چرا قران که کتاب روشنه اینجا گفته هردوشون فریب خوردن؟؟ چرا اینقد با صراحت گفته میتونست یه کلمه "ثم" اضافه کنه تا معلوم شه حوا فریب داده،ولی چرا نکرده؟؟
جزئیاتی مورد قبوله که مورد تایید قران باشه، چه دلیلی داشت که خدا اینجوری آیه رو بیاره؟؟؟
نقل قول:
[=times new roman]أَكْثَرَكُنَّ فِي النَّارِ فَلَمَّ
اکثرکن فی الجنه
این یکیم یه حدیث دیگست،از پیامبره
بیشتر اهل بهشت از زنان هستند
بهشت زیر پای مادرانست
نقل قول:
تا اینجا ثابت شد که از قرآن کریم دلیلی بر شروع فریب ادم نمیتوان ارائه کرد
تا اینجا ثابت شد از قران دلیلی برای شروع فریب از حوا نیست برعکسشه
فازلهما الشیطان
اونجایی که قرآن با صراحت میگه شیطان هردو رو فریفت، قبول نداری ولی با هزار آسمون ریسمون بهم بافتن چنتا دلیل بیخود میاری که هیچ کدوم مبنای عقلی و دلالتی درست نداره تا مطابق میل خودت تفسیر به رای کنی
توبه کن
خطاب به مرداست،اگه میخواستن برا زنها سخنرانی کنن برعکسشو میگفتن،شوهر و پسران حضرت زینب فتنه ایشون بودن،اون موقع شوهرشونو رها کردن رفتن پش برادرشون،اینم بدونین حضرت زینب معصوم نیستن ولی نزدیک به عصمتن
نقل قول:
. أخرجه البخاري ، ومسلم.
يعني سبب اغواي ادم حوا بود.
موندم تو کف اسنادت :صحیح بخاری ،صحیح مسلم و ..:khaneh: حدیث کتابای روایات سنیا ازکی تاحالا مورد قبول شیعه است؟ میخوای چنتا حدیث و روایت ازشون بیارم تا از خواب بپری؟ چیزای جالبی دارن یادم باشه مرورشون کنم
نقل قول:
ازخدا بترسید واز زنان که اولین فتنه در یهود از جانب زنان بود و هنگامیکه شیطان از همه جا از بنی آدم ناامید شود از در زنان وارد میشود !
تنها چیزی که میشه گفت درسته اینه زیرا زنان زیباتر از مردان هستند و مردان چشم چرانتر و هوس رانتر و اسیر شهوت تر از زنان هستند،حجاب بخاطر این واجب شد ولی ربطی به مکر و حیله نداره
"ها" به نفس برمیگرده مخاطبشم عامه ،برای زنان نیز همسرانشان مایه ارامش است،از بدیهیات(هن لباس لکم و انتم لباس لهن) آیات عظام میگن تو این آیه "ها" به نفس برمیگرده،به همان نفسی که زوج انسان است تو آیات قرآنم تعیین حدود برا تسکین دهندگی و خیالات واهی نیست دستوریم به زنها درین باره داده نشده،فقط خبرین
دانلود کتاب آفرینش حوا (زن) در قرآن و روایات(نقد روایات) http://www.qurancity.ir/tabid/283/id804/42875/Default.aspx :samt:
ایشون این مطلب را که شما با توجه به تورات فرمودین که آدم به دست حوا فریب خورد را رد کردند:
خیر البریه;103400 نوشت:
ضمنا کدام احادیث جعلیند ؟ چرا ؟ ضمنا اغوای حضرت آدم توسط حوا ، در تورات نیز آمده وبا احادیثی که از فریقین رسیده تقویت میشود.
رضا;103391 نوشت:
قرآن بر خلاف آنچه كه در عهد عتيق (عهد عتيق از كتاب مقدس، سفر پيدايش، باب سيّم، آيات 1 تا 13. البته نيازي به ذكر نيست كه به عقيده يهود و غير يهود، تورات فعلي تحريف شده و اين كتابي نيست كه بر موسي (ع) نازل گرديده چون داستان مرگ موسي و حوادث بعد از آن را نيز ذكر مي كند.) (=تورات)و بعضي ديگر آثار ادبي جهان آمده، زن را عنصر گناه و شيطان كوچك نمي داند و حوّا را علت رانده شدن آدم از بهشت معرفي نمي كند، بلكه مي گويد شيطان آن دو را وسوسه كرد و فريفت.(ر.ك: بقره (2): 35،36؛ اعراف (7): 19-23؛ طه (20):117 -122.) در ايه ي 20 از سوره ي اعراف مي خوانيم: سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد.
رضا;103391 نوشت:
قرآن مي فرمايد: زنان زينت و پوشش شما هستند و شما مردان زينت و پوشش آن ها.(بقره (2): 187.) قرآن وجود زن را نه شرّ و بلا، بلكه مايه ي خير و آرامش و تسكين مرد مي داند.(روم (30): 21.)
جريان چيه كه حدود يكسالي هست كه بحث شيطان و زنان داغه ،چه ربطي دارند ؟؟!!
[24936] مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى نِسْوَةٍ فَوَقَفَ عَلَيْهِنَّ ثُمَّ قَالَ يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ مَا رَأَيْتُ نَوَاقِصَ عُقُولٍ وَ دِينٍ أَذْهَبَ بِعُقُولِ ذَوِي الْأَلْبَابِ مِنْكُنَّ إِنِّي قَدْ رَأَيْتُ أَنَّكُنَّ أَكْثَرُ أَهْلِ النَّارِ (عَذَاباً) فَتَقَرَّبْنَ إِلَى اللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُنَّ فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مِنْهُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا نُقْصَانُ دِينِنَا وَ عُقُولِنَا فَقَالَ أَمَّا نُقْصَانُ دِينِكُنَّ فَالْحَيْضُ الَّذِي يُصِيبُكُنَّ فَتَمْكُثُ إِحْدَاكُنَّ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا تُصَلِّي وَ لَا تَصُومُ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِكُنَّ فَشَهَادَتُكُنَّ إِنَّمَا شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ نِصْفُ شَهَادَةِ الرَّجُلِ .مرفوع عقل از عقال به معنی مهارحیوان سرکش است و چون احساسات زنان بر منطق آنان غالب است از این جهت در عقل کاهش ونقصان نسبت به احساسات دارند که البته این هم از مواهب خدای سبحان جهت انجام وظایف مادری وتربیت فرزند است.
البته اگر در حالت فاعلي به ناقص ونواقص نگاه كنيم معنايش ميشود كه زنان كاهنده عقل هستند به اين سبب كه با تبرج وخودنمايي عقول مردان را كم ميكنند و در اخبار هم آمده كه با شهوتي شدن مرد عقلش كم ميشود و يا در اخبارا مده كه اگر مكر و طنازي زنان نبود خداوند حقيقتا عبادت ميشد چون كه خداي متعال فرمود : وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ {الملك/10}
يعني عقل سبب نجات از جهنم ميشود ودر حديث صحيحي كه از طريق شيعه وسني امده رسول الله (ص) فرمودند كه اكثر اهل جهنم زنانند چرا ؟ چون در حديث داريم كه بهشت بوسيله عقل بدست مي ايد و چون زنان در عقل ناقصند پس بيشتر اهل جهنم زنانند . وفي الصحيح اتقوا الله واتقوا النساء فإن أول فتنة بني إسرائيل كانت من النساء وروى ما يئس الشيطان من ابن آدم إلا أتاه من قبل النساء . ازخدا بترسید واز فتنه زنان که اولین فتنه در یهود از جانب زنان بود و هنگامیکه شیطان از همه جا از بنی آدم ناامید شود لشكر زنانرا ميفرستد ! وعلت اینکه از راه زنان وارد میشود بسبب نقصان عقل آنهاست . امام علي :مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ إِنَّ اَلنِّسَاءَ نَوَاقِصُ اَلْإِيمَانِ نَوَاقِصُ اَلْحُظُوظِ نَوَاقِصُ اَلْعُقُولِ فَأَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصِّيَامِ أَيَّامَ حَيْضِهِنَّ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ اِمْرَأَتَيْنِ كَشَهَادَةِ رَجُلٍ وَاحِدٍ وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى اَلْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِيثِ اَلرِّجَالِ فَاتَّقُوا شِرَارَ اَلنِّسَاءِ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ وَ لاَ تُطِيعُوهُنَّ فِي اَلْمَعْرُوفِ حَتَّى لاَ يَطْمَعْنَ فِي اَلْمُنْكَرِ نهج البلاغه و رواه السبط في التذكرة ورواه غيره. اى مردم! زنان از نظر ايمان و بهره اقتصادى و موهبتِ عقل، كاستى هايى دارند; امّا كاستى ايمانِ آنها، به دليل آن است كه از نماز و روزه در ايّام عادت باز مى مانند، و گواهِ كاستى عقول آنان اين است كه شهادت دو نفر از آنان همچون شهادت يك مرد است، و امّا كاستى بهره اقتصادى آنها دليلش اين است كه سهم ارث آنان، نصف سهم مردان است. حال كه چنين است از زنان بد بپرهيزيد و مراقب نيكان آنها باشيد و در اعمال نيك (به صورت اطاعت بى قيد و شرط) از آنان اطاعت نكنيد، تا در اعمال بد، از شما انتظار پيروى نداشته باشند. 2579- إذا كان أُمَرَاؤُكُم خِيَارَكُم وَأَغْنِيَاؤُكُم سُمَحَاءكم وَأُمُورُكُم شُورَى بينكم فَظَهْرُ الأرض خيرٌ لكم من بطنِها وإذا كان أُمَرَاؤُكُم شِرَارَكُم وَأَغْنِيَاؤُكُم بُخَلاَءكُم وَأُمُورُكُم إلى نسائِكم فَبَطْنُ الأرضِ خيرٌ لكم من ظَهْرِها (الترمذى - غريب - وابن جرير عن أبى هريرة) أخرجه الترمذى (4/529 ، رقم 2266) وقال : غريب . ومن غريب الحديث : "سمحاءكم" : أسخياءكم . "فظهر الأرض خير لكم من بطنها" : أى الحياة خير لكم من الموت . "أموركم إلى نسائكم" : أى مفوض إلى رأيهن ، والحال أنهن ناقصات العقل والدين . "فبطن الأرض خير لكم من ظهرها" : أى فالموت خير لكم من الحياة .
رسول الله (ص) :واي از روزي كه زنان رييس شوند كه قبر بهتر از زندگي است ! يا معشر النساء تصدقن وأكثرن الاستغفار فإنى رأيتكن أكثر أهل النار إنكن تكثرن اللعن وتكفرن العشير ما رأيت من ناقصات عقل ودين أغلب لذى لب منكن أما نقصان العقل فشهادة امرأتين تعدل شهادة رجل فهذا نقصان العقل وتمكث الليالى ما تصلى وتفطر فى رمضان فهذا نقصان الدين (مسلم عن ابن عمر . أحمد ، ومسلم ، والترمذى عن أبى هريرة) حديث ابن عمر : أخرجه مسلم (1/86 ، رقم 79) . وأخرجه أيضًا : أحمد (2/66 ، رقم 5343) ، وابن ماجه (2/1326 ، رقم 4003) . حديث أبى هريرة : أخرجه مسلم (1/86 ، رقم 80) ، والترمذى (5/10 ، رقم 2613) وقال : صحيح غريب .
از طريق شيعه هم بسند صحيح روايت شده است . (ما تركت) في رواية ما أدع (بعدي فتنة أضر) وفي رواية لمسلم هي أضر (على الرجال من النساء) لأن المرأة لا تأمر زوجها إلا بشر ولا تحثه إلا على شر وأقل فسادها أن ترغبه في الدنيا ليتهالك فيها وأي فساد أضر من هذا مع ما هنالك من مظنة الميل بالعشق وغير ذلك من فتن وبلايا ومحن يضيق عنها نطاق الحصر ، قال الحبر رضي الله عنه : لم يكفر من كفر ممن مضى إلا من قبل النساء وكفر من بقي من قبل النساء ، وأرسل بعض الخلفاء إلى الفقهاء بجوائز فقبلوها وردها الفضيل فقالت له امرأته : ترد عشرة آلاف وما عندنا قوت يومنا ؟ فقال : مثلي ومثلكم كقوم لهم بقرة يحرثون عليها فلما هرمت ذبحوها وكذا أنتم أردتم ذبحي على كبر سني موتوا جوعا قبل أن تذبحوا فضيلا ، وكان سعيد بن المسيب يقول وقد أتت عليه ثمانون سنة منها خمسون يصلي فيها الصبح بوضوء العشاء وهو قائم على قدميه يصلي : ما شئ أخوف عندي علي من النساء ، وقيل : إن إبليس لما خلقت المرأة قال : أنت نصف جندي وأنت موضع سري وأنت سهمي الذي أرمي بك فلا أخطئ أبدا ، وقال في الحديث بعدي لأن كونهن فتنة صار بعده أظهر وأشهر وأضر ، قال في المطامح : فيه أنه يحدث بعده فتن كثيرة فهو من معجزاته لأنه إخبار عن غيب وقد وقع.فيض القدير
ابليس هنگام خلقت زن با و گفت كه نصف لشكر مني و رفيق و دوست پايه من تويي و تير مني كه خطا نداره !
البته چون كيد شيطان ضعيف است و كيد زنان بزرگ ! يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ {التحريم/1}
اي پيامبر بخاطر جلب رضايت همسرانت ، حلال خدا را حرام مكن ؟!
دوستان اگر قصد بحث علمی دارید بدور از هیجان دلایل خودرا ذکر کنید اشكالي ندارد كه كپي كنيد
سلام ، شما نه سخن قرآن را قبول دارید نه سخن کارشناسان (استاد صدیق و سعید و عمار) ، خدایی نکرده نکنه شما به جای اینکه پیرو خدا و ائمه باشی ، پیرو جاعلان حدیثی بشی، خواندن مطالب شما جایز نیست. از این رویه ای که در پیش گرفتید به قول دوستمون منتقد توبه کنید.
2579- إذا كان أُمَرَاؤُكُم خِيَارَكُم وَأَغْنِيَاؤُكُم سُمَحَاءكم وَأُمُورُكُم شُورَى بينكم فَظَهْرُ الأرض خيرٌ لكم من بطنِها وإذا كان أُمَرَاؤُكُم شِرَارَكُم وَأَغْنِيَاؤُكُم بُخَلاَءكُم وَأُمُورُكُم إلى نسائِكم فَبَطْنُ الأرضِ خيرٌ لكم من ظَهْرِها (الترمذى - غريب - وابن جرير عن أبى هريرة)
سلام ببخشید این حدیث که نقل کرده اید از ابی هریره است
سلام ببخشید این حدیث که نقل کرده اید از ابی هریره است مگه احادیث ایشان معتبر است؟
با سلام
اگر چه که ابوهریره شخص دروغگویی است اما آیا شخص دروغگو هیچگاه سخن راستی هم نمیگوید ؟
نکته دیگر اینکه احادیث زیادی داریم مخصوصا درباره امامت و امام مهدی (ع) و12 امام که از این شخص از طریق عامه روایت شده است :
عن أبي هريرة قال: سألت رسول الله صلى الله عليه
وآله عن قوله: " وجعلها كلمة باقية في عقبه " قال: جعل الامامة في عقب الحسين
يخرج من صلبه تسعة من الائمة منهم مهدي هذه الامة
عن أبي هريرة ، عن معاذ بن جبل قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله :
النظر إلى علي عبادة .
عن أبي هريرة قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: إن الصدقة لا
تحل لي ولا لاهل بيتي، فقلنا، يا رسول الله: من أهل بيتك ؟ قال: أهل بيتي عترتي من
لحمي ودمي، هم الائمة من بعدي عدد نقباء بني إسرائيل
وشایدمهمترین حدیث وی شان نزول آیه اکمال دین واتمام نعمت در روز غدیر خم درباره امیرالمومنین (ع)است .
عن أبي هريرة قال: إنما سميت فاطمة فاطمة صلوات الله عليها لان الله فطم من أحبها من النار.
همچنین بیشترین کمک را به ارزش والای قوم پارس (نسل سلمان فارسی)در صحاح اهل سنت از طریق همین شخص روایت شده است.
واحادیث دیگری هم در ذم امویان ویزید دارد .
نقل قول:
می شود حدیث از منابع شیعه را قرار دهید؟
قبلا احادیثی آوردیم واکنون وارد مسائل تخصصی میشویم ، اول اینکه اخبار مربوط به بیشتر بودن تعداد زنان در جهنم با اسناد صحیح از خاصه وعامه روایت شده که تعدادی از آنها ذکر شدند .
وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ الطوسی بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ . وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فی الفقیه : وقال رسول الله صلى الله عليه واله وسلم : (ما رأيت ضعيفات الدين ناقصاتالعقول أسلب لذي لب منكن)
اگر در طریق شیخ کلینی رحمه الله یک نفر ناشناس آمده در طریق دیگری از شیخ صدوق رحمه الله و با متون دیگر این ضعف جبران میشود :
وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَاصِمِيِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رِسَالَتِهِ إِلَى الْحَسَنِ ع إِيَّاكَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاءِ فَإِنَّ رَأْيَهُنَّ إِلَى الْأَفَنِ وَ عَزْمَهُنَّ إِلَى الْوَهْنِ وَ اكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَّاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ خَيْرٌ لَكَ وَ لَهُنَّ مِنَ الِارْتِيَابِ وَ لَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ دُخُولِ مَنْ لَا يُوثَقُ بِهِ عَلَيْهِنَّ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ مِنَ الرِّجَالِ فَافْعَلْ .صحيح لغیره : أبوعبدالله الاشعري، عن بعض أصحابنا، عن جعفر بن عنبسة، عن عبادة بن زياد عن عمروبن أبي المقدام، عن أبي جعفر (ع)، وأحمد بن محمد العاصمي، عمن حدثه، عن معلى بن محمد، عن علي بن حسان، عن عبدالرحمن بن كثير.
ليس لإبليس وهق أعظم من الغضب و النساء .
حُبُّ الدُّنْيا يُفْسِدُ العَقْلَ ؛ واز ایات وروایت برمی آید که زنان بیشتر از مردان در پی زینت دنیا هستند.وعلت اینکه شیاطین دوستدار زنان هستند نیز همین نقص در مهار وغلبه احساسات ایشان است.
فکر کنم اگر چنین فردی سخنی گفت باید تحقیق کرد تا ببینیم راست می گوید یا خیر
که فکر کنم از عهده ی ما خارج است
با سلام
اگر اینطور باشد که همه فقه و عقاید دین از عهده ما خارج میشود !
هنگامیکه از طریق شیعه حدیثی با اسناد صحیح از امام صادق (ع) ویا سایر معصومین علیهم السلام ویا از پیامبر گرامی (ص) نقل میشود وبا آیات و سایر اخبار تقویت و تایید میگردد دیگر مشکلش کجاست ؟!
هنگامیکه خدای سبحان فرمود :
وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَى ؛ مرد مانند زن نیست ودر حدیث صحیح هم امام صادق علیه السلام فرمودند :
محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، وعلي بن إبراهيم، عن أبيه جميعا، عن ابن محبوب عن ابن رئاب، عن أبي بصير، عن أبي عبدالله عليه السلام قال: إن الله تعالى أوحى إلى عمران أني واهب لك ذكرا سويا، مباركا، يبرئ الاكمه والابرص ويحيي الموتى بإذن الله، وجاعله رسولا إلى بني إسرائيل، فحدث عمران امرأته حنةبذلك وهي ام مريم، فلما حملت كان حملها بها عند نفسها غلام، فلما وضعتها قالت: رب إنيوضعتها انثى وليس الذكر كالانثى،أي لا يكون البنت رسولا يقول الله عزوجل والله أعلم بما وضعت، فلما وهب الله تعالى لمريم عيسى كان هو الذي بشر به عمران ووعده إياه، فإذا قلنا في الرجل منا شيئا وكان في ولده أو ولد ولده فلا تنكروا ذلك.
امام صادق(ع) نقل می کنند که خداوند به عمران ( پدر حضرت مریم) وحی کردکه به او فرزندی پسر با این خصوصیات می دهد و آن فرزند، پیامبری برای بنی اسرائیل است. عمران، همسر خویش (حنه) را از این بشارت الهی با خبر ساخت و روی همین اساس، هنگامی که حنه باردار شد، می پنداشت فرزند در شکم، پسر است. درنتیجه، پس از زایمان، به خداوند عرض کرد: فرزندم دختر شد و دختر، همانند پسرنیست یعنی دختر پیامبر نخواهد شد و به این حقیقت تفسیر شده است که دختر نمی تواند همچون پسر به مقام پیامبری برسد .
پس اسلام دین تسلیم است وباید در برابر قادر متعال سکوت کرد واگر موضوعاتی با سلیقه ما موافق نیستند بهتر است با تمرین تقوا خود را در مسیر هدایت و موافقت حضرت حق قرار دهیم .
آدم و حوا مکمل هم بودند ، چون اگر جزئی از چیزی نباشه ، اون ناقص هست. و برترییی در اینجا وجود ندارد. یکی بدون دیگری ناقصه:ok:
در تکمیل عرایضم پاسخ بسیار زیبای کارشناس محترم پیام:
پیام;113432 نوشت:
چرازن ومردبه یکدیگر نیازدارند: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون(روم21) و يكى از آيات او اين است كه براى شما از خود شما همسرانى خلق كرد تا به سوى آنان ميل كنيد و آرامش گيريد و بين شما مودت و رحمت قرار داد و در همين آيتها هست براى مردمى كه تفكر كنن ، پس هر يك از آن دو فى نفسه ناقص، و محتاج به طرف ديگر است، و از مجموع آن دو، واحدى تام و تمام درست مىشود، و به خاطر همين نقص و احتياج است كه هر يك به سوى ديگرى حركت مىكند، و چون بدان رسيد آرام مىشود، چون هر ناقصى مشتاق به كمال است، و هر محتاجى مايل به زوال حاجت و فقر خويش است، و اين حالت همان شهوتى است كه در هر يك از اين دو طرف به وديعت نهاده شده. وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً" - كلمه" مودت" تقريبا به معناى محبتى است كه اثرش در مقام عمل ظاهر باشد، در نتيجه نسبت مودت به محبت نسبت خضوع است به خشوع، چون خضوع آن خشوعى را گويند كه در مقام عمل اثرش هويدا شود، به خلاف خشوع كه به معناى نوعى تاثر نفسانى است، كه از مشاهده عظمت و كبريايى در دل پديد مىآيد. و" رحمت"، به معناى نوعى تاثير نفسانى است، كه از مشاهده محروميت محرومى كه كمالى را ندارد، و محتاج به رفع نقص است، در دل پديد مىآيد، و صاحبدل را وادار مىكند به اينكه در مقام برآيد و او را از محروميت نجات داده و نقصش را رفع كند. يكى از روشنترين جلوهگاهها و موارد خودنمايى مودت و رحمت، جامعه كوچك خانواده است، چون زن و شوهر در محبت و مودت ملازم يكديگرند، و اين دو با هم و مخصوصا زن، فرزندان كوچكتر را رحم مىكنند، چون در آنها ضعف و عجز مشاهده مىكنند، و مىبينند كه طفل صغيرشان نمىتواند حوائج ضرورى زندگى خود را تامين كند، لذا آن محبت و مودت وادارشان مىكند به اينكه در حفظ و حراست، و تغذيه، لباس، منزل، و تربيت او بكوشند، و اگر اين رحمت نبود، نسل به كلى منقطع مىشد، و هرگز نوع بشر دوام نمىيافت. نظير اين مورد مودت و رحمتى است كه در جامعه بزرگ شهرى، و در ميان افراد جامعه مشاهده مىشود، يكى از افراد وقتى هم شهرى خود را مىبيند، با او انس مىگيرد، و احساس محبت مىكند، و به مسكينان و ناتوانان اهل شهر خود كه نمىتوانند به واجبات زندگى خود قيام كنند، ترحم مىنمايد.
بدون توجه از کنار جوابا میگذرین ،اره خب هرکسی که اهل تفکر نیست بفهمه منظورمونو و ما یذکر الا اولوالالباب
نقل قول:
عقل از عقال به معنی مهارحیوان سرکش است و چون احساسات زنان بر منطق آنان غالب است از این جهت در عقل کاهش ونقصان نسبت به احساسات دارند که البته این هم از مواهب خدای سبحان جهت انجام وظایف مادری وتربیت فرزند است.
زنها که حیوان سرکش نیستن خودشونو کنترل کنن مردان هستن که کنترل یک حیوان سرکشو (نفس و خودشون):khandeh!: برعهده دارن:ok:
محبت مادر و انجام وظیفه مادری مثل شر دادن به کودک عین عقله نه بیخردی،بار آخرت باشه توهین میکنی به مقام مادر موقع عصبانیت مردا خوب افسارشون از دستشون میره، غلبه غضب حتی موقع غیرت دلیل کم عقلیه همونطور که شما محبت مادریو علت ناقص العقلی میدونین
نقل قول:
يعني عقل سبب نجات از جهنم ميشود ودر حديث صحيحي كه از طريق شيعه وسني امده رسول الله (ص) فرمودند كه اكثر اهل جهنم زنانند چرا ؟ چون در حديث داريم كه بهشت بوسيله عقل بدست مي ايد و چون زنان در عقل ناقصند پس بيشتر اهل جهنم زنانند .
واياتي كه ذكر نمودين هيچ كدام از نظر شيعه سند صحيح ندارند ... زيرا سلسله سندشان صحيحا به پيامبر يا امام معصوم نمي رسد! (چه راوي سني باشد وچه شيعه!) اکثر اهل بهشت کیستند؟
اکثر اهل بهشت از زنان هستند! (این یه روایت از کتب شیعه!) ممکنه منظورشون طبقه های مختلف بهشت باشن چون هر طبقه مخصوص قشر خاصیه،جهنمم چنتا طبقه داره از رسول الله (ص) روایت کرده اند که : دخلت الجنة فرأيت أكثر أهلها النساء:رواه البيهقي في البعث وابن عساكر عن جابر
اطلعت في الجنة فرأيت أكثر أهلها الفقراء واطلعت في النارفرأيت أكثر أهلها النساء
در بهشت داخل شدم پس دیدم که بیشتر اهل آن زنان هستند خودتون چنتا حدیث متضاد آوردین:: http://www.askdin.com/showthread.php?t=11067
بعدشم درسته زنها کمتر اهل بهشتن،چون زنها اهل بهشت نیستند ،بهشت و حورعین کمتر از شان زنهاست، چون بهشت زیرپاشونه::
دیگه جای تردید باقی نمیمونه که روایاتشون غلطن،جز برای شقی
نقل قول:
وفي الصحيح اتقوا الله واتقوا النساء فإن أول فتنة بني إسرائيل كانت من النساء وروى ما يئس الشيطان من ابن آدم إلا أتاه من قبل النساء .
ازخدا بترسید واز فتنه زنان که اولین فتنه در یهود از جانب زنان بود و هنگامیکه شیطان از همه جا از بنی آدم ناامید شود لشكر زنانرا ميفرستد ! وعلت اینکه از راه زنان وارد میشود بسبب نقصان عقل آنهاست
رسول الله (ص) :واي از روزي كه زنان رييس شوند كه قبر بهتر از زندگي است !
آره،گفتن از مشورت با زنان بپرهیز بلافاصله امام این نکته رو اضافه میکنن که :مگر انکه به کمال عقل رسیده باشد
اون زمان زنها از تحصیل محروم بودن،تازه اگه بخوایم بپای دین بذاریم هم میشه،چون تو اون حدیثای جعلی گفتن به زنان خواندن و سواد و نوشتن یاد ندهید! ،پس عامل ناقص العقلی زنان خود دستور دین بوده چه بهتر به دین عمل نشه و زنان هم بچه دار نشن و نازا باشن و اصلن ازدواج نکنن تا انگ کم عقلی و کم ایمانی نخورن اما واقعا اون حدیثا جعلین ،حالا هی شما اصرار کنین تا روشون تاکید کنین،تا دین زیرسوال بره http://www.askdin.com/showpost.php?p=111858&postcount=96 http://www.askdin.com/showpost.php?p=111864&postcount=97 پاسخ استاد عرفان: http://www.askdin.com/showpost.php?p=107133&postcount=51
نقل قول:
اگر چه که ابوهریره شخص دروغگویی است اما آیا شخص دروغگو هیچگاه سخن راستی هم نمیگوید ؟
[=traditional arabic]ليس لإبليس وهق أعظم من الغضب و النساء .
[=traditional arabic][=traditional arabic]حُبُّ الدُّنْيا يُفْسِدُ [=traditional arabic]العَقْل[=traditional arabic]َ ؛ واز ایات وروایت برمی آید که زنان بیشتر از مردان در پی زینت دنیا هستند.وعلت اینکه شیاطین دوستدار زنان هستند نیز همین نقص در مهار وغلبه احساسات ایشان است.
یعنی خدا خودش زنها رو اینحوری آفریده برا همین همشون مشکل دارن! پس ایه قرآن اشتباه میگه که عامل گناه خود ادما هستن!
فارجع البصر هل تری من فطور؟؟؟
نقل قول:
اگر اینطور باشد که همه فقه و عقاید دین از عهده ما خارج میشود !
آره ،خیلی چیزا غلطه مثل سنگسار که علمای بزرگی گفتن بدعته ولی چون علمای قبل توش عمیق نشدن و به روایات ضعیف اطمینان کردن متوجه نشدن بدعته
آیت الله بهجت گفتن سنگسار بدعته http://www.askdin.com/showpost.php?p=110195&postcount=44
نقل قول:
هنگامیکه از طریق شیعه حدیثی با اسناد صحیح از امام صادق (ع) ویا سایر معصومین علیهم السلام ویا از پیامبر گرامی (ص) نقل میشود وبا آیات و سایر اخبار تقویت و تایید میگردد دیگر مشکلش کجاست ؟!
وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَى ؛ مرد مانند زن نیست ودر حدیث صحیح هم امام صادق علیه السلام فرمودند :
گویندش فقط یه زن مومن هست،مادر مریم
مونث مثل مذکر نمیتونه خادم بشه ،چون مریم خادم عبادت گاه شد،اونا مریمو قبول نمیکردن،ولی بعدش با اصرار قبولش کردن،بعدشم قبلش با خدا عهد بسته بود که بچش خادم بشه مثل پسرای خادم عبادتگاه اما نشد برا همین گفت مریم پسر نیست و نمیتونه خدمتگذاری خادمو مثل پسر انجام بده چون برا زنها جایز نیست
موضوع دعای مادر مریم خادم بودن بود،نه پیامبر شدنوو.. حالا هرچیم باشه به فریب دادن حوا ربطی نداره،به برتری آدم بر حواهم ربطی نداره،حوا ادمو فریب نداد چه ذکر کالانثی چه لیس الذکر کالانثی
تا اینجا نظر کارشناسان با نظر ما یکی بود،نظر اکثر علماهم مخالف شما بود،احادیث شمام ازکتابای سنیا بود،حرفای ما نزدیکتر به قران بودو با برداشت سطحی یکی نبود نتیجه شد که حوا آدمو فریب نداد و ما یذکر الا اولوالالباب
سوره طه آیه ی120: فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَى.
ترجمه: پس شيطان او را وسوسه كرد گفت اى آدم آيا تو را به درخت جاودانگى و ملكى كه زايل نمىشود راه نمايم .
(اختصاصا فریب شیطان شامل ادم شده و اینجا شیطان با حوا صحبت نکرد!)
سوره طه آیه ی 121:
فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى.
ترجمه:
آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برايشان نمايان شد و شروع كردند به چسبانيدن برگهاى بهشت بر خود و [اين گونه] آدم به پروردگار خود عصيان ورزيد و بيراهه رفت.
سوره بقره آیه ی 37: فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ .
ترجمه: سپس آدم از پروردگارش كلماتى را دريافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى او[ست كه] توبهپذير مهربان است.
با ملاحظه آیات فوق نتیجه این می شود که مرد عامل بدبختی انسان بوده است نه زن:khaneh:
دوستان اگر قصد بحث علمی دارید بدور از هیجان دلایل خودرا ذکر کنید اشكالي ندارد كه كپي كنيد اما خودتان بدقت بخوانيد وجواب دهيد ؛ تا اینجا ثابت شد که از قرآن کریم دلیلی بر شروع فریب ادم نمیتوان ارائه کرد وباید به اخبار رجوع کنیم :
از امام علي (ع) درباره دوبرابر بودن ارث مرد نسبت به زن سوال شد كه ايشان فرمودند چوت حوا يك دانه گندم خورد وبه شوهرش هم دو دانه خوراند (كنايه از نياز بيشتر مرد)
مثَل زن مومنه مثل خال دربدن گاوسیاه که چشم نما است. کنایه از قلت تعداد. كه با احاديث بيشتر بودن زنان جهنمي تاكيد ميشود.
قال رسولُ الله[ص:326] -صلى الله عليه وسلم- : «لولا بَنو إِسرائيل لم يَخْنَزِ اللحم ، - وفي رواية : لم يَخْبُثِ اللحمُ - ، ولولا حَوَّاءُ: لم تَخُنْ أُنثى زَوجها الدهرَ». أخرجه البخاري ، ومسلم.
يعني سبب اغواي ادم حوا بود.
قال أحمد بن منيع : حدَّثنا عباد بن العوام ، ثنا سفيان بن حسين ، عن يعلى بن مسلم ، عن سعيد بن جبير ، عن ابن عباس رضي الله عنهما قال : قال الله تبارك وتعالى لآدم : يا آدم ما حملك على أن أكلت من الشجرة التي نهيتك عنها . قال : فاعتل آدم ، فقال : يا رب زينته لي حواء ، قال : فإني عاقبتها بأن لا تحملها إلا كرهًا ، ولا تضعها إلا كرهًا ، ودميتها في كل شهر مرتين . قال : فرنّت حواء عند ذلك ، فقيل لها : عليك الرنّة وعلى بناتك . هذا موقوف صحيح الإسناد
( المطالب العالية 59/1 )
وفي الصحيح اتقوا الله واتقوا النساء فإن أول فتنة بني إسرائيل كانت من النساء وروى ما يئس الشيطان من ابن آدم إلا أتاه من قبل النساء . ازخدا بترسید واز زنان که اولین فتنه در یهود از جانب زنان بود و هنگامیکه شیطان از همه جا از بنی آدم ناامید شود از در زنان وارد میشود !
وعلت اینکه از راه زنان وارد میشود بسبب نقصان عقل آنها است که در احادیث متعددی از رسول خدا (ص) وامام علی (ع) نقص عقل ایشان تصریح شده است.
اولاً برای بنده دلیل اینهمه پافشاری بعضی دوستان، در جهت اثبات برتری مرد بر زن روشن نیست، اینهمه صغری کبری چیدن برای اثبات این برتری چیست؟ کاری که دشمنان دین و ملت و دشمنان اسلام عزیز با فتنه گری و شیطنت و حساب شده، در پی آنند. با اینهمه چرا بعضی با زبان دین، در جبهه دین، آنهم بعنوان مدافع دین، بیایند آب در آسیاب دشمن بریزند.
ثانیاً اینهمه تکیه صرفاً بر احادیث، در جهت اثبات چنین مطلبی که در آیات متعددی از قرآن روشن و صریح بیان شده جای تأمل دارد.
ثالثاً چنانکه گفتیم: آیات و روایات بسیاری بر فضیلت و شأن و مقام زن دلالت می کند و اصولاً تمسک به برخی احادیث و تفسیر آنها به نفع برتری مرد بر زن و نقصان زنان، بطور کلی، مخالف نص و صریح بسیاری از آیات نورانی قرآن است.
بزرگوار آیا به آیات نورانی قرآن که همه نشان از برابری مرد و زن می کنند توجه نمی کنید آنجا که می فرماید:
و لهن مثل الذی علیهن )ترجمه : برای زنان است آنچه که بر علیه ایشان است( از حقوق ) شریعت اسلامی بر خلاف سایر ادیان و سایر نظام های قبلی زن را اساس نظام اجتماعی خوانده و در سیر مراحل عروج و نزول حیات زن را جز غیر قابل تفکیک ازجامعه انسانی می داند. زیرا وجود و بقاء مجتمع متکی بر وجود زن است .
- یا قوله تعالی: ( ان الله يامركم بالعدل والاحسان ) ترجمه: بتحقيق خداوند امر مي فرمايد شما باقامت عدل و احسان. که نشان برابری زن و مرد در اقامه عدل و احسان و نیکی است و این دو بعنوان دو اصل کلی زمینه ساز سعادت دنیا و آخرت بشریت است.
- ارزش و اهمیت زن در اسلام هنگامی روشن و ظاهر میشود اسرار کون و رمز خلقت زن از زبان شریعت اسلامی سر چشمه گیرد ، زن را ستون فقرات نظام اجتماعی خوانده که با شفقت و محبت الهی مرد را از انخرافات ، خطر تاریگی و تیره گی در دنیا و از پرتگاه دوزخ و شعله ور شدن آتش در آخرت نگهداشته و راه صلاح و نجات را پیش روی مردان میگزارد.
- زن سبب تولید و افزایش نسل انسانی بوده که فقدان نسل مونث فقدان مجتمع و سبب نابودی نسل انسان میشود. چنانچه پروردگار در این ارتباط می فرماید : ( یا ایها الناس أتقوا ربکم ألذی خلقکم من نفس واحدة وخلق منهازوجها وبث منهما رجالا کثیرا و نساء ) ترجمه : ای انسان در هراس از پروردگار خویش باشند ، آنکه از یک نفس شما را خلق نمود ، و از آن نفس همسراش را خلق داشت ، و پراکنده داشت از ایشان مردان و زنان بیشتر را.
-مگر نه آنست که در باره زن و مرد می فرماید:( و لهن مثل الذی علیهن ) ترجمه: برای زنان است آنچه که بر علیه ایشان است( از حقوق ).
آیا آیه شریفه به اعتدال حقوق زن و شوهر و مرد و زن اشاره ندارد. اسلام میکوشد تا حقوق متبادل میان شوهر و همسر را مبنی بر اساس دین و دنیا تدوین نماید، تا اجر تعامل هر یک از ایشان در ترازوی اعمال، گرانی یافته و مایه خرسندی و خوشبختی ایشان در دنیا و آخرت گردد.
- مگر نه آنکه اسلام زن را مایه تسکین روحی و مسکنت و عطوفت و فضیلت گفته که با لطافت و شگوفای فطری خویش مردان را از جهان رنج و غم انگیز به دنیای سرشار از سعادت و نیکویش های همه جانبه و خورسند از محبت ها آشنا میدارد . همانا که پروردگار می فرماید : ( ومن آیاته أن خلق لکم من انفسکم أزواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودة و رحمة ) ترجمه : از جمله معجزات الهی پیدایش همسر شما از جسم شما جهت تسکین و اطمنان برای شما است ، و انگیخت میان شما محبت و شفقت را . این آیت دلالت بر این میدارد که زنان تسکین و الفت برای مردان خلق شده اند تا کائنات متلطف و متنور با این دو جنس لطیف گردد متأسفانه برخی از این حقیقت انکار میورزند .
- شریعت اسلامی حسن معاشرت را در مقابل زنان فرض داشته تا جهان مملو از احساس اخلاقی و وجدانی ببار اورد . و بتواند در استمرار بخشیدن نسل بشری مفید قرار می گیرد .چنانچه پروردگار می فرماید ( و عاشروهن بالمعروف ) ترجمه : معاشرت ورزید ایشان را با خوی نیک.
- مقام شامخ زنان منزلت رفیع و والا است که در انجاز تکالیف شرعی و واجبات الهی همانند مردان پاداش اعمال شایسته را در بر گرفته که سبب دخول جنت الفردوس میشود . پاداش و مزد انسانها متعلق به جنس مونث و با مذکر نبوده بلکه اعمال نیکو قابل قدر است . همچو آفتاب هویدا است بر اینکه مسلمان ها از هیچ نوع سعی و کوشش برای کسب رضای پروردگار دریغ نورزیده و از جناب خداوند (ج) سعادت دارین را استدعی میدارند . در این مورد خداوند چنین فرموده است ( و من یعمل من الصالحات من ذکر آو انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنه ولا یظلمون نقیرا ) ترجمه : هر کسی از مردان ویا از زنان عمل پسندیده انجام دهد در حالی که مومن باشد ، پس ایشان سزاوار جنت اند.
- آیا به آیه شریفه (ولقد کرمنا بی آدم) ترجمه: بتحقیق کرامت و فضیلت بخشیدم اولاد آدم را . توجه نکرده ای. این برتری و یا ترقی بی نذیر الهی مخصوص مرد و یا زن نبوده بلکه شامل جنس مطلق انسانهاست.
اینها گوشه ای از آیات نورانی قرآن بودند که برای زن نیز در کنار مرد فضیلت و شأن و منزلت قائل است و از هیچکدام از آیات مذکور، برداشت های ناصوابی که مورد تمسک و دغدغه عده ای است اینکه زن را کوچک و حقیر، زمینه ساز فساد جامعه و گمراهی مرد، دارای مقامی نازل تر از مردان، اکثر آنها اهل دوزخ و ....می دانند ثابت نمی شود.
بزرگوار آیا به آیات نورانی قرآن که همه نشان از برابری مرد و زن می کنند توجه نمی کنید آنجا که می فرماید:
و لهن مثل الذی علیهن )ترجمه : برای زنان است آنچه که بر علیه ایشان است( از حقوق ) شریعت اسلامی بر خلاف سایر ادیان و سایر نظام های قبلی زن را اساس نظام اجتماعی خوانده و در سیر مراحل عروج و نزول حیات زن را جز غیر قابل تفکیک ازجامعه انسانی می داند. زیرا وجود و بقاء مجتمع متکی بر وجود زن است .
با سلام و تشکر
همه ما (مرد و زن) در قدم اول مسلمان هستیم و حضور در چنین مباحثاتی برای صعود و کمال و رفع ابهامات است.پس در رسیدن به کمال فرقی بین مردو زن نیست.
تکیه اینجانب بر چنین مباحثی بدلیل تغییر جایگاه واقعی زن ومرد در قرون اخیر و بروز مشکلاتی است که در اثر خروج از انجام وظایف حقیقی زن ومرد پدید آمده است. همچنانکه حتی فمنیستها مجبور به اعتراف به خطای خود شده اند .
در آیه مبارکه فوق :
خداى تعالى ميان زنان مطلقه با مردانشان رعايت مساوات را كرده ، در عين حال درجه و منزلتى راهم كه مردان بر زنان دارند، منظور داشته است ، پس آن مقدار كه له زنان حكم كرده ، همان مقدار عليه آنان حكم نموده نه بيشتر .المیزان
. براى زنان همانند وظايفى كه بر دوش آنها است حقوق شايسته اى قرار داده شده و مردان بر آنها برترى دارند (و لهن مثل الذى عليهن بالمعروف و للرجال عليهن درجة ).
به گفته مرحوم طبرسى در مجمع البيان ، اين جمله از كلمات عجيب و جالب و جامعى است كه فوايد بسيارى را در بر دارد و در واقع بحث را به مسائل مهمترى فراتر از طلاق و عده كشانيده و به مجموعه حقوق زناشويى مردان و زنان ، اشاره مى كند و مى گويد: همان طور كه براى مرد حقوقى بر عهده زنان گذارده شده همچنين زنان حقوقى بر مردان دارند كه آنها موظف به رعايت آنند زيرا در اسلام
هرگز حق يك طرفه نيست ، و هميشه به صورت متقابل مى باشد. تفسیر نمونه
جمله و للرجال عليهن درجة در حقيقت تكميلى است بر آنچه درباره حقوق متقابل زن و مرد قبلا گفته شد، و در واقع مفهومش اين است كه مساله عدالت ميان زن و مرد به اين معنى نيست كه آنها در همه چيز برابرند و همراه يكديگر گام بردارند، آيا راستى لازم است آن دو در همه چيز مساوى باشند؟ تفسیرنمونه
ضمنا هیچ مسلمانی قائل به حقارت وپستی زن نیست بلکه خروج از حدود و تغییر جایگاه و وظایف باعث بی نظمی وبی عدلی و تخریب اساس خلقت و تحقیر زن میشود.
ما منکر کمال زن نیستیم اما معتقد به فزونی و غلبه احساس در ایشان بدلیل انجام وظایف خاصی که خالق حکیم ، عدالت را بر آن بنا نهاده است هستیم که همین امر مبدا بعضی از مسائل است که باید دقت شود.
کاربر مهمان خوش آمدید
:Moteajeb!:عجب فرضیه جالبی ، شما با این فرضیه زنان را از صف بندگان خدا جدا می کنید! در حالی که این فرضیه غلط می باشد. با این پیش زمینه های ذهنی غیر ممکن است شما بتوانید به جایگاه اصلی زن پی ببرید ، همچنان که در مورد ان کیدکن عظیم ، چندین بار توضیح داده شد ولی شما باز اصرار می کنید که خدا می فرماید! : ان کیدکن عظیم
از عواملی که عقل را زایل می کند تعصب هست: تعصب يعني وابستگي غير منطقي به شخص يا عقيده يا عادت و رسم خاصي که حجاب ضخيمي بر ديده عقل انسان ميافكند، و او را از درك حقايق و خير و شر و مصلحت و مفسده و عاقبت امور و پيدا كردن راه چاره محروم ميسازد.
تو آیه تغلیب نیومده بود :
http://www.askdin.com/showpost.php?p=114755&postcount=50
خدا نگفته فقط نقل قول کرده، حرفای شیطوون تو قران حرف خداست؟؟
اینهمه گفتم دریغ از یه ذره فهم!
فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا ، دقت کنید نفرمود کیدکن عظیم ، برادران یوسف در باره یوسف کید کردند نفرمود کید همه شما مردان بزرگ است . برای مرتبه صدم : مراد از مردان همه مردان نیستند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نقل قول:
اگر تعدادی مرد برای یوسف مکری کردند این دلیل بر مکار بودن همه مردان نیست اما وقتی فرمود : ان کیدکن عظیم : این یعنی اغلب زنان دارای مکر بزرگ هستند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چیزای مرتبط با یحث آورده شده اگر جوابی ندارید مردانه ! اعتراف کنید واگر هم قصد مغالطه وانحراف را دارید که هیچ .
و علم آدم الاسماء كلها ثم عرضهم على الملئكه فقال انبئونى باسماء هولاء ان كنتم صادقين - 31 بقره
إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ {آل عمران/33}
خواهر گرامی خدای متعال میفرماید :
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا {النساء/1}
بنص این آیه حوا از آدم خلق شده است.
پس ضمیر : کن : یعنی یک نفر ؟؟؟؟؟!!!!!
قرآن کریم سخن خداست و قبلا هم گفتیم که این سخن را خدای متعال رد نکرده پس حجت است.ضمن اینکه هنوز ثابت نکردید که این سخن را چه کسی گفته .
ضمنا کجای قرآن حرفای شیطان را قبول کرده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینهمه گفتم دریغ از یه ذره فهم
2) حرف یوسف هم نیست حرف عزیز مصره از تعجبش اینو میگه
3) اونجایی که حضرت یعقوب پیامبر خدا میگه: فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا تاکید بیشتری توش داره بعدشم مشخصه که گویندش خطاکار نیست آدم معمولی نیست
اینجا همونجاییکه ملائکه جوابشونومیگیرن قبل فریب خوردن و توبه است
لا ینال عهدالظالمین
مردا بیشتر ظالمن تا زنها
عوامل زایل کننده عقل که مختص جنس خاصی (زن یا مرد) نیست:
امیر المومنین علیه السلام جمله ای دارد که مضمونش این است «یکی از اموری که با عقل انسان حسادت می ورزد و دشمنی می کند خودپسندی اوست» و هم آن حضرت می فرماید: «بیشتر زمین خوردن های عقل ها آنجاست که برق طمع جستن می کند ». امام صادق علیه السلام می فرماید: «هوا و هوس دشمن عقل است ».
حضرت امیر می فرماید: «اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع» ( نهج البلاغه، حکمت 219 )؛ مصرع به معنی خوابگاه و محلی است که انسان به زمین می خورد. ( مثلاً محلی که پشت پهلوان به خاک رسیده است مصرع است ) بیشترین نقطه هایی که پهلوان عقل به زمین می خورد آن جایی است که برق طمع در دل پیدا می شود. «عجب المرء بنفسه احد حساد عقله» ( نهج البلاغه، حکمت 212 )؛ خوشامد انسان از خود و خودپسندی یکی از حاسدان عقل است. حسود دشمن است با محسود و می خواهد او را به زمین بزند و نابود کند. عجب می خواهد عقل را از مقام خودش ساقط کند.
همچنین از امام علی (ع) نقل شده که فرمود :« ثَمَرَةُ العُجبِ البَغضاءُ»: میوه خودپسندى ، دشمنى و کینهتوزى است . و می فرماید :« الإعجابُ ضِدُّ الصَّوابِ ،وآفَةُ الألبابِ »: خودپسندى ، دشمنِ درست اندیشى و آفت خردهاست . و نیز :« العُجبُ یُفسِدُ العَقلَ »: خودپسندى ، خرد را تباه مىکند .
در حدیثی از امام علی (ع) مى بینیم غرور ضدّ عقل شمرده شده است، مى فرماید: «لاَیُلْقَى الْعَاقِلُ مَغْرُوراً; آدم عاقل هرگز مغرور دیده نمى شود».( غررالحکم، حدیث 7183.)
خلقناکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها
علامه طباطبایی میگه ها به نفس برمیگرده
قران سکوت میکنه دربرابر ادعای شیطوون میگه چون خدا دستور داد باید اطاعت میکرد نمیگه برتر نبود یعنی برتری و عبادتش باعث شده بود متکبر بشه مثل شما:khandeh!:
اینا یعنی اینکه شیطوون واقعا برتر بود؟؟
هر نقل قول حتی از پیامبرا تو قرآن نقل قوله نقل قول نقل قول
قبلا گفتم 2 بار 3 باره ميگم چرا دقت نميكنيد در انجا خداوند ردش كرد و گفت وما امر فرعون برشيد و وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى ودرباره شيطان هم گفت فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ و الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء اما ايا در سوره يوسف و بزرگ بودن مكر زنان هم نقد و ردي در كار است ؟
مرتبه دهم سخن خداي متعال است و تاييدش هم كرده است هنگاميكه گفت مكرشان را از او دفع كرديم .
ذَلِكَ لِيَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي كَيْدَ الْخَائِنِينَ {يوسف/52}
ما هم گفتيم كه عده اي مرد يوسف را مكر كردند ومكر شديدي هم بود اما كجايش گفته اي مردان كيد شما بزرگ است ؟! فقط فرمود كه برادران يوسف كيد موثري كردند كه مردان ديگري هم از اين قبيل كيدها وبدترش هم ميكنند حتي بد تر از كيد زنان اما چه ربطي به جمله كيد شما زنان بزرگ است دارد ؟؟!!!!!!!
كاربران محترم بدقت بخوانند تا عمق منطق افراد را ببينند !
عجب ! در كجاي قران امده كه هنگام سجده فرشتگان بر ادم جناب حوا خلق نشده بود؟
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ {البقرة/34} وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ {البقرة/35}
چرا دراينجا به ايه قبل وبعد دقت نميكنيد ؟!هرجا به نفعتان است قبول داريد ؟
لطفا از بحث خارج نشويد ؛همه انبياء وائمه مرد بودند نه زن .
دقيقا درسته و بهمين خاطر هم رسول خدا (ص) وامام علي فرمودند كه زنها ناقص العقل و ايمان و رباينده عقل مردانند .
چون زنان از عقل و مهار كمتر واحساسات و حسادت و دنيا پرستي وتكبر بيشتري نسبت به مردان برخوردارند وبا خودنمايي عقول مردان را نقص ميكنند و مردان هم با ديدن زنان عقلشان كم ميشود همچنانكه با شهوت وتكبر و هوا وهوس و... عقلشان كم ميشود.
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى {طه/122}
سلام بر برادر خیرالبریه ، منظور بنده از غلط بودن فرصیه شما جمله بعد از پس بود ، شما این جمله بعد از پس (پس همتشان مردان هستند وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند:Moteajeb!: ) را از کجا استخراج کردید؟
حتما باید خدا واکنش نشون بده که چیزی غلط بوده تا معلوم بشه درسته یا غلط؟؟؟؟
پس اینجا خدا منظورش این بود که واقعا خورشید در چشمه گل آلود فرو میره!!:
درباره ذوالقرنین
حـَتـى إِذَا بـَلَغَ مـَغـْرِب الشـمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُب فى عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِندَهَا قَوْماً قُلْنَا يَذَا الْقَرْنَينِ إِمَّا أَن تُعَذِّب وَ إِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسناً(86 كهف)
تـا به غروبگاه آفتاب رسيد (در آنجا) احساس كرد كه خورشيد در چشمه (يا دريا) ى - تـيـره و گـل آلودى فرو مى رود، و در آنجا قومى را يافت ، ما گفتيم اى ذو القرنين ! آيا مى خواهى مجازات كنى و يا پاداش نيكوئى را در باره آنها انتخاب نمائى (مكارم شيرازي)
تایید خدا فقط درباره مکر کردن زنان دور یوسفه که درسته نه کید بزرگ زنان! تو اونجایی که شیطوون از خدا میخواد تا قیامت بهش مهلت بده خدا جوابش میده که تو از مهلت داده شدگانی!
شما باشین با سواد و فهمتون میگید خدا دعای شیطوونو اجابت کرده ولی مفسرای بزرگ میگن جواب خدا دلیل تاییدش نیست شاید تا ظهور منجی مهلت داشته باشه،دلیل شما ضعیفه عین کید شیطان
و مکروا و مکروالله فالله خیرالماکرین
اصلا مکر صفت خوبیه از صفات خداست خدا بهترین مکرکننده است زن بیشتر از مرد شبیه خداست خلیفه خداست!
عربی بلدی یا برات توضیح بدم ؟
تازه این داستانا مثالین اون موقع جسمشون کجا بود که بعدا به زمین فرود اومد؟ معلومه که تمثیلین
میخوای توضیح بیشتر بخونی برو اینجا:
نگاهى به آفرينش زن با توجه به داستان آدم و حوا در قرآن
پرداختن به موضوعاتی از این دست چه دردی رادرمان ویاحتی آرام میکند یا اینکه منبع کدام نتیجه گیری درموضوع زن خواهدبود؟ افکار جمعی که براه خود میروند وتاثیر از کنشهای جامعه دارند .حوا وآدم زندگی خود کردند و سیر خود را داشتند چیزی بیش از اطلاع قرآن در دست نیست .چه ادم را مطلق زن ومرد بگیریم وچه خصوص مرد ،نکته ای را در ارزش انسان بودن جدای از جنسیت می توان گرفت .بهتر است معیار برای حرکت انسان باشد نه عوارض ظاهری.کجا سرگردانیم وتاکی؟
با سلام
متاسفانه چون شما احادیث را قبول ندارید ما مجبوریم فقط از قرآن احتجاج کنیم و ثمره فقط قرآن نیز همین تحیر و ضلالت است که آخرش هم به نتیجه ای نخواهیم رسید .
اما این سخن من مضمون حدیثی است که از طریق شیعه وسنی وارد شده :
وأخرج ابن المنذر وابن أبي حاتم والبيهقي في الشعب عن ابن عباس قال : خلقت المرأة من الرجل فجعلت نهمتها في الرجال ، فاحبسوا نساءكم . وخلق الرجل من الأرض ، فجعل نهمته في الأرض .نهمت یعنی شهوت .
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
چندی قبل گفتید که قران نور است وهدایت للعالمین است چگونه این کتاب که هدایت است سبب گمراهی من و شما شده است ؟؟!!!!! چرا در این کتاب باید نقل قول و سخنان غلطی باشد !؟!
لطفا اسم از تفسیر وحدیث نیاورید چون شما فقط قرآن را قبول دارید واحادیث را جعلی میپندارین ونتیجه اش هم همین تشویش وحیرت است.
اگر منظور خدای سبحان کید زنان دور یوسف بود براحتی میفرمود : ان کید هولاء النساء ضعیف : نه اینکه بصورت کلی و مستمرو موکد بفرماید : ان کیدکن عظیم :
همچنانکه خطاب به یهود فرمود :
ثُمَّ أَنتُمْ هَؤُلاء تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ
ودر باره اصحاب زمان پیامبر فرمود :
وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا
واگر فقط کید زلیخا بود : بسادگی میفرمود : ان کیدکِ عظیم : یعنی مفرد می آورد.
کجای قرآن نوشته تا ظهور منجی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب این شد یک چیزی ! حرف حق جواب نداره !!!!!!!!!!
ما ادعایی نداریم ! توضیح بده جانم ، این مفعول مطلق تاکیدی است و منظور از کید شدید برادران یوسف است که قبلا هم گفتم دوباره میگم که کید برادران یوسف بدتر وبزرگتر بوده اما بنص قرآن منحصر به برادران یوسفه اما وقتی گفت : کید همه شما زنان بزرگه یعنی کید همه زنان !!!!
حالا توضیح بدهید سراپا گوشیم اما مارا مجبور به تکرار مکررات نکنید !
از سیاق آیات قبلا هم نوشتم :
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ {البقرة/34} وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ {البقرة/35}
همه جا ادم وحوا کنار همند ، اما ....
همچنین:
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ {الأعراف/11}
تا
وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ {الأعراف/19}
ودر سوره طه فرمود :
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا {طه/115} وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى {طه/116} فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى {طه/117}
ومهمترین دلیل اینست که بلافاصله فرمود :
فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ {البقرة/36} فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ {البقرة/37}و آدم از پروردگار خود سخنانى فرا گرفت و خدا او را ببخشيد كه وى بخشنده و رحيم است (37) گفتيم همگى از بهشت پائين رويد اگر هدايتى از من بسوى شما آمد و البته هم خواهد آمد آنها كه هدايت مرا پيروى كنند نه بيمى دارند و نه اندوهگين شوند (38)
ودر سوره طه فرمود :
آنگاه پروردگارش وى را برگزيد و نافرمانيش را جبران نمود و هدايتش فرمود.
که منظور از وی حضرت آدم است نه حوا ، با اینکه در آیات قبل سخن از آدم وحوا است اما در اینجا سخن فقط از آدم است !
میشه بفرمایید کجا کامل آمده ؟ چون بگفته شما قرآن کتاب هدایت عالمینه و ما ممکنه اینطوری گمراه بشیم چون ناقصه ؟!
این سوالی است که ما پرسیدیم ؟ لطفا به تورات و اخبار استناد نکنید چون جعلیند !
سوال ما هم همین است که چرا خدای متعال که در همه جا از ضمیر مثنی استفاده کرد و میفرماید ای آدم وهمسرت و دشمن تو وهمسرت و.... اما در هنگام تلقی کلمات میفرماید : فتلقی آدم : مگر حوا کنار آدم نبود ؟ مگر برای خدا سخت بود که ضمیر در این آیه را هم مثل ضمیر در آیات قبل بصورت تثنیه بیاورد وبگوید : فتلقی آدم و حوا من ربهما کلمات !
سوال اول
چرا در قرآن کریم فقط اسم حضرت ادم آمده واسم همسرش حوا نیامده است ؟
سوال دوم
چرا در آیه 31 سوره بقره فرمود حضرت آدم همه اسماء الهی ر ا آموخت وبعدا هم حضرت آدم فرشتگان را از اسمائشان خبر داد نه حوا ؟
سوال سوم
آیا فرشتگان به آدم سجده کردند یا به حوا و آدم ؟
سوال چهارم
چرا در آیه 37 بقره اسمی از همسر حضرت آدم نیست با اینکه در آیه قبل وبعد ضمیر تثنیه (وجمع) بکار رفته اما در این آیه فقط حضرت آدم لیاقت آموختن کلمات را از پروردگارش پیدا کرده است وخدای سبحان هم فقط بسوی او رجوع کرد (فرمود فتاب علیه نفرمود فتاب علیهما یا فتابا علیه ) ؟
سوال ششم: چرا خطابی که به حضرت آدم وهمسرش بود به یکباره به حضرت آدم محدود میشود ؟ بزبان دیگر چرا: یخرجنکما : بصورت مثنی آمده اما : لک : وانک : والیه و.... بصورت مفرد وخطاب به ادم آمده است؟ ودوباره در آیه 121 ضمیر به دونفر برگشته : فاکلا : ودوباره در آیه 122 به آدم برگشته ؟ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ .....ودر آیه 123 دوباره ضمیر به دونفر خطاب شده : اهْبِطَا ؟
آیا همسر حضرت آدم لایق برگزیدگی و رجوع و توبه نبوده ویا دلایل دیگری داشته ؟
اثبات کن ضعفش را ؟
به نظر می رسد این بحث ها دقیق ترازان است که به این نحو جلومیرود وجدال غیراحسن به خود گرفته ودرموضوعات مختلف راه پیداکرده
و ننزل من القرآن ما هو شفا و رحمه للعالمین و لا یزید الظالمین الا خسارا
همون بهتر قران نخون تا گمراه تر نشی
از صبح علی الطلوع تا شب کار میکنند تا..
برا تاکید "کیدا" اومده
ولی گوینده اولی پیامبره گوینده دومی یه آدم معمولی که احتمالا عزیز مصره که شاید خدارو هم قبول نداشت
بعدشم آوردن نقل قول دلیلی تاییدش نیست دلیل خوبیم برا نتیجه گیری نیست
تو به متشابهات گیر دادی،مطابق نفسانیات و رذیلات اون چیزی که بیشتر خوشت میاد برداشت میکنی
اصلا تشابهاتم نیست معلومه که نقل قول حرف خدا نیست
خیلی برات توضیح دادم ولی دریغ از یه ذره فهم
و ما یذکر الا اولوالالباب
از قرآن برات دلیل میارم ولی دیگه نگی قران به تنهایی ضلالته و ...
پس پیامبرای دیگه هم آفریده شده بودن،اون موقع چرا ملائکه به پیامبرای دیگه که برتر از آدم بودن سجده نکردن؟؟
آباریکلا اگه بگی یه جایزه خوب پیش من داری
کلید فهم منظور من جواب این معماست
همون حدیثایی که میگن چون آدم تنها بودخدا حوارو براش آفرید،همونایی که مورد استناد شما هستن
بعدشم این آیه مال بعد سجده کردنه مثل بقیه
قبل اینکه آدم و حوا بیان اونجا کجا بودن؟؟ آدم کجا بود که خدا بهش میگه برو در این بهشت ساکن شو؟؟؟؟همونجایی بوده که ملائکه بهش سجده کردن ،اون موقع حوا نبود،بعد که حوا آفریده شد از جنس نفس آدم بود و همین ویژگی ها رو داشت
هنوز دیر نشده میتونی معذرت خواهی کنی و شکستو قبول کنی
حالا این آیه رو که منم آوردم دوباره آوردی که چی؟؟
یاد گرفتن اسامی خدا موقعی بود که خدا هنوز حوا رو نیافریده بود،فرشته ها میپرسن چرا آدمو برا خلیفه اللهی میخوای خلق کنی،خدا اسامی رو به آدم یاد میده،بعد اونها رو حاضر میکنه از فرشته ها میپرسه که اسامی اینها چیه؟
اونا نمیدونن چی جواب بدن بعد آدم اسمارو میگه
میدونی اونا کی بودن و چرا اسامیشون مهم بود؟
اونا اسمای اعظم خدا بودن که هفتان، (محمد،فاطمه،علی،حسن،حسین،جعفر،موسی) اسم چهارده معصوم از این هفتا اسم تشکیل شده،بینشون حضرت زهرا هم هست،حوا اون موقع نبود ولی بعد اون هم صاحب این اسامی شد اصلا سجده کردن به آدم بخاطر اون اسامی بود نه خود ادم،چون اون اسامی از نسل آدم بودن، در صلب ادم،حوا هم مثل آدم تفاوتی نداشت:
http://www.adyannews.com/imamat/5976-news.html
درست بخوایم نگاه کنیم میفهمیم که اسامی خدا در تاریخ تجلی پیدا کردن به شکل انسان،اونجایی که موسی و سلیمان و نوح به اون اسامی توسل میکنن، اینا یعنی آدمو حوا تمثیلین،منظور نوع بشرن،آدم نماد انسانه فقط اونجایی که جنسیت لازم باشه اسم حوارو آورده چون آدم خودش نماد بشریته، مثل خیلی جاهای قران که با ضمیر مخاطب مذکر گفته دروغ نگین ولی منظورش زنها هم هستند،تو قران فقط جاهایی که مخصوص زنها بوده از مخاطب مونث استفاده کرده دلیلشم این نیست که زنها میتونن دروغ بگن یا .... چون نیازی نبوده برای زنها آیه جدا بیاد ،چون مخاطبش همه انسانها هستند
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ {الأعراف/11}
اون روح خدا،به اسامی ائمه ربط داره،همه باید به خدا آفرین بگن بخاطر آفریده این اسامی اعظم،سجده مثل سجده کائنات دربرابر خدا میمونه،مثل اونجایی که میگه ماه و خرشید برای خدا سجده میکنند!
چون انسان خلیفه خداست،همه آسمانها و زمین به گفته قران براش مسخر شده،در احایدث قدسی اومده خدا وقتی ائمه رو آفرید به خودش آفرین گفت! مگه خدا به خودش آفرین میگه یا حرف میزنه؟؟ معلومه که معنی عمیق داره تو نمیتونی بفهمی
فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ.[1] ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ
داستان آدمو حوا تمثیلین،همون موقع که خدا میگه ما شمارو آفریدیم بعد به فرشته ها گفتیم برایش سجده کنید!
بعد یه جای دیگه میگه:
وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا ﴿۱۴﴾ سوره نوح
و شما را در دوره های طولانی آفریدیم
حالا فهمیدی اینا تمثیلین؟؟؟ میخوای بگی قران تناقض داره؟؟؟؟؟
اونجایی که میگه ما از خودتان همسرانی برایتان قرار دادیم،اشاره داره به همون ایه ای که میگه :ما شما را آفریدیم و شکل دادیم بعد به فرشتگان گفتیم بر آدم سجده کنید!پس حوا از جنس ادم آفریده شده بود نه از خود آدم! نه از دنده چپش! حوا هم مثل اون ایه گفته شده از جنس آدم آفریده شده
داستان آدمو حوا تمثیلیه ، فاهبطو منها جمیعا شاید اشاره داره به عالم ذر ،ولی تو قران تکامل قبول شده،اوناییم که قبولش ندارن بحاطر داستان آدمو حوا بود که معلوم شد داستان آدمو حوا هم تمثیلیه
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا {طه/115}
ما پيش از اين از آدم پيمان گرفته بوديم ولى او فراموش كرد و در او عزم استوار نیافتیم (115)
اینجوری هم میشه گفت: آدم اشتباه کرده بود،خدا با آدم عهد بسته بود آدم عهدشو شکست چون عزمش استوار نبود،ولی حوا اینطور نبود!
اینکه قران میگه از قبل با آدم پیمان بستیم یعنی قبل آفرینش حوا،غیراینکه تمیثیلیه و منظورش نوع بشره نه فقط مردا،باید بگم که حوا بعدا از جنس آدم آفریده شد و صاحب این ویژگی ها و ظرفیتها بود،همونجوری که بقیه نسل آدم و حوا اینجوری بودن،وگرنه چرا بخاطر گناه آدمو حوا بقیه آدما محکوم به روندن از بهشت شدن؟؟ فاهبطوا منها جمیعا
اگه نفهمیدی بگو بازم توضیح بدم
این آیه و آیه های دیگه درباره اسامی اعظم خدا:
من چیز دیگه گفتمو شما چیز دیگه واسه خودت میگی
قران بعضی جاها داستانو خلاصه میکنه،مثلا تو آیات مربوط به آدمو حوا چنجا ماجراهای اتفاق افتاده رو خلاصه میکنه، یجا کامل داستانو گفته یه جا فقط برای یاداوری اول داستانو میگه بعد یهو میره وسطای داستان یا آخراش
باید تو قران تدبر کرد تا فهمید ،قرآن کتاب هدایته نه کتاب داستان ، اگه داستان کامل نیاره فقط اونجاییش که نکته داره بیاره،باعث ضلالت میشه؟؟ یا شما که برتری مرد بر زن ملاک هدایت بودن یه کتاب میدونین و فکر میکنین حتما باید تو قران بیاد تا گمراهی ایجاد نکنه!! به نظرتون نیومدنش باعث ضلالت میشه؟؟؟ پس اونجایی که خودتون میگین بقیه داستان مثل فریب حوا تو احادیث اومده تو قران نیست یعنی قرآن ناقصه که باید بقیشو از حدیثا بخونیم؟؟؟ خودت گفتی ،حاشا نکن ،حالا اینجا که قرآن داستانو کامل نگفته مایه ضلالته ؟؟؟
ایناها خودت گفتی :
http://www.askdin.com/showpost.php?p=107545&postcount=31
ما گفتیم تو قران اومده که آدمو حوا هردوشون فریب شیطوونو خوردن ،ولی شما عین آیه قرانو نقض کردین گفتین مگه باید همه چی تو قرآن بیاد!!!!
خیلی تناقض گو هستی
تو قرانم اومده گفتم دیگه جر زنی نکن
اون موقع که خدا از روحش تو ادم ندمیده بود حوا کجا بود؟ مگه حوا بعدش آفریده نشد؟؟ پس سجده کردن به حوا دلیلی نداشت،اون موقع بقیه آدما کجا بودن که خدا میگه وقتی شما رو آفریدیم! به فرشتگان گفتیم برای ادم سجده کنید!!!؟؟پیامبرای لایقتر برا مسجود شدن مگه نبودن؟؟؟
کاملا برات شرح دادم همه چیزو،هی تکرار نکن سوالاتو تو این نظرت صدبار سوالارو تکرار کردی
جواب دادم سوالاتو تونستی ایراد بگیر
تازه علامه مجلسی میگه بیشتر اصول کافی حدیثای غیرقابل اعتماده
این از اصول کافی که معتبرترین کتاب حدیثه
با سلام
خواهرمحترم لطفا ادب را رعایت کنید وفکر نکنید با عصبی شدن و خروج از عقلانیت مشکلی حل میشود .واگر هم من با شما وارد بحث شدم برای این بود که این مباحث برای عده زیادی لا ینحل مانده و گرنه قبلا در لینکهایی که دادم مفصلا وعمیقا تحقیق شده اند.
اما شما یک حدیث از تفسیر طبری برای ما دلیل آوردید در حالیکه چندین حدیث در تفسیر طبری وغیرهاز طریق شیعه در باره اینکه حوا آدم را فریب داد و از حس زنانگی خود برای فریب شویش استفاده کرد وجود داشت وما تابحال آنها را نیاورده بودم چون همه آنها را قبول ندارم حالا بد نیست نگاهی هم بیندازید شاید بر اطلاعاتتان افزوده شود وبه یک حدیث از یک کتاب استناد نکنید وهمه اخبارش را با هم بسنجید :
- حدثني به موسى بن هارون، قال: حدثنا عمرو بن حماد، قال: حدثنا أسباط، عن السُّدّيّ في خبر ذكره، عن أبي مالك، وعن أبي صالح، عن ابن عباس - وعن مُرَّة، عن ابن مسعود، وعن ناس من أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم: فأخرِج إبليسُ من الجنة حين لعن، وأسكِن آدم الجنة. فكان يمشي فيها وَحْشًا ليس له زوج يسكن إليها، فنام نومة فاستيقظ، وإذا عند رأسه امرأة قاعدةٌ خلقها الله من ضلعه، فسألها: من أنت؟ فقالت: امرأة. قال: ولم خلقت؟ قالت: تسكن إليّ. قالت له الملائكة - ينظرون ما بلغ علمه-: ما اسمها يا آدم؟ قال: حواء. قالوا: ولم سُميت حواء؟ قال: لأنها خلقت من شيء حيّ. فقال الله له:"يا آدمُ اسكن أنت وزوجك الجنة وكلا منها رَغدًا حيث شئتما" .
-
این حدیثی بود که دنباله اش را سانسور نموده بودید !!! وتصریح دارد به اینکه حوا از دنده ادم خلق شد .
حتی احادیث بیشتر در این مورد :
حدثني بشر قال: حدثنا يزيد قال: حدثنا سعيد، عن قتادة.(وحمل منها زوجها)، : حواء، فجعلت من ضلع من أضلاعه، ليسكن إليها.
يقول تعالى ذكره:( خَلَقَكُمْ ) أيها الناس( مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ) يعني من آدم( ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا ) يقول: ثم جعل من آدم زوحه حواء، وذلك أن الله خلقها من ضِلَع من أضلاعه.
وبنحو الذي قلنا فى ذلك قال أهل التأويل.
اما احادیث فریب آدم بوسیله حوا از طبری :
1- فلما دخلت الحية الجنة، خرج من جوفها إبليس، فأخذ من الشجرة التي نهى الله عنها آدم وزوجته، فجاء بها إلى حواء فقال: انظري إلى هذه الشجرة! ما أطيبَ ريحَها وأطيبَ طعمها وأحسن لونها! فأخذت حواءُ فأكلَتْ منها ثم ذهبت بها إلى آدم فقالت: انظرْ إلى هذه الشجرة! ما أطيبَ ريحها وأطيبَ طعمها وأحسنَ لونها! فأكل منها آدم، فبدت لهما سوآتُهما. فدخل آدم في جوف الشجرة، فناداه ربُّه يا آدم أين أنت؟ قال: أنا هنا يا رب ! قال: ألا تخرج؟ قال: أستحيي منك يا رب. قال: ملعونة الأرض التي خُلقتَ منها لعنةً يتحوَّل ثمرها شوكًا. قال: ولم يكن في الجنة ولا في الأرض شجرةٌ كان أفضل من الطَّلح والسِّدر، ثم قال: يا حواء، أنت التي غرَرْتِ عبدي، فإنك لا تَحملين حَملا إلا حملته كَرْهًا ، فإذا أردتِ أن تضعي ما في بطنك أشرفتِ على الموت مرارًا. وقال للحية: أنت التي دخل الملعون في جوفك حتى غرَّ عبدي، ملعونة أنتِ لعنة تَتحول قوائمك في بطنك، ولا يكن لك رزق إلا التراب، أنت عدوة بني آدم وهم أعداؤك، حيث لقيت أحدًا منهم أخذت بعقِبه، وحيث لقيك شدَخ رأسك. قال عمر: قيل لوهب: وما كانت الملائكة تأكل؟ قال: يفعل الله ما يشاء .
وروي عن ابن عباس نحو هذه القصة:
یعنی اول حوا از درخت خورد وسپس همسرش را هم خوراند وخدای متعال حوا را بشدت عتاب کرد و کیفر این گناهش را درد سخت زاییدن قرار داد .
2- حدثني موسى بن هارون، قال: حدثنا عمرو، قال: حدثنا أسباط، عن السُّدّيّ في خبر ذكره، عن أبي مالك، وعن أبي صالح، عن ابن عباس - وعن مُرَّة، عن ابن مسعود، وعن ناس من أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم: لما قال الله عز وجلّ لآدم:"اسكن أنتَ وزوجُك الجنة وكلا منها رغدًا حيث شئتما، ولا تقربا هذه الشجرةَ فتكونا من الظالمين"، أراد إبليس أن يدخل عليهما الجنة، فمنعته الخزَنة. فأتى الحية - وهي دابَّة لها أربعُ قوائم كأنها البعير، وهي كأحسن الدواب - فكلمها أن تُدخله في فمها حتى تدخل به إلى آدم، فأدخلته في فُقْمها - قال أبو جعفر: والفقم جانب الشدق - فمرت الحية على الخزنة فدخلت ولا يعلمون لما أراد الله من الأمر. فكلمه من فُقمها فلم يبال كلامه ، فخرج إليه فقال:( يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لا يَبْلَى ) [سورة طه: 120] يقول: هل أدلك على شجرة إن أكلت منها كنت مَلِكًا مثل الله عز وجل، أو تكونا من الخالدين ، فلا تموتان أبدًا. وحلف لهما بالله إني لكما لمن الناصحين. وإنما أراد بذلك ليبديَ لهما ما تَوارى عنهما من سَوْآتهما بهتكِ لباسهما. وكان قد علم أن لهما سوأة، لما كان يقرأ من كتب الملائكة، ولم يكن آدم يعلم ذلك. وكان لباسُهما الظُّفر، فأبى آدم أن يأكل منها، فتقدمت حواء فأكلت، ثم قالت: يا آدم كُلْ! فإني قد أكلتُ فلم يضرَّني. فلما أكل آدم بدت لهما سوآتُهما وَطفقا يَخصفان عليهما من ورق الجنة .
در این حدیث نیز از نخوردن ادم و فریب همسرش خبر میدهد .
3 - وحُدِّثت عن عمار، قال: حدثنا ابن أبي جعفر، عن أبيه، عن الربيع، قال: وحدثني أبو العالية أن منَ الإبل مَا كان أوّلها من الجن، قال: فأبيحت له الجنة كلها إلا الشجرة ، وقيل لهما:"لا تقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمين". قال: فأتى الشيطان حواء فبدأ بها، فقال: أنُهيتما عن شيء؟ قالت: نعم! عن هذه الشجرة فقال:( مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ) [سورة الأعراف: 20] قال: فبدأت حواء فأكلت منها، ثم أمرت آدم فأكل منها. قال: وكانت شجرةً من أكل منها أحدث. قال: ولا ينبغي أن يكون في الجنة حَدَث. قال:"فأزالهما الشيطان عَنها فأخرجهما مما كانا فيه" ، قال: فأخرج آدم من الجنة .
شروع خوردن از حوا وامر شوهرش به خوردن .
4- حدثني يونس بن عبد الأعلى، قال: أخبرنا ابن وهب، قال: قال ابن زيد: وسوس الشيطان إلى حواء في الشجرة حتى أتى بها إليها، ثم حسَّنها في عين آدم. قال: فدعاها آدم لحاجته، قالت: لا! إلا أن تأتي ههنا. فلما أتى قالت: لا! إلا أن تأكل من هذه الشجرة. قال: فأكلا منها فبدَت لهما سَوآتهما. قال: وذهب آدم هاربًا في الجنة، فناداه ربه: يا آدم أمنِّي تفرّ؟ قال: لا يا رب، ولكن حياءً منك. قال: يا آدم أنَّى أُتِيت؟ قال: من قِبَل حواء أي رب. فقال الله: فإن لها عليَّ أن أدميها في كل شهر مرة، كما أدميت هذه الشجرة ، وأن أجعلها سفيهةً فقد كنت خلقتها حَليمة، وأن أجعلها تحمل كرهًا وتضع كرهًا، فقد كنت جعلتها تحمل يُسرًا وتَضع يُسرًا. قال ابن زيد: ولولا البلية التي أصابت حوّاء. لكان نساء الدنيا لا يَحضن، ولَكُنَّ حليماتٍ، وكن يحملن يُسرًا ويضعن يسُرًا.
خیلی جالبه که حواء از نیاز جنسی همسرش بخوبی در جهت هدف خود استفاده میبرد .
5-حدثنا القاسم قال، حدثنا الحسين قال، حدثني حجاج، عن أبي معشر، عن محمد بن قيس قوله:(وناداهما ربهما ألم أنهكما عن تلكما الشجرة وأقل لكما إن الشيطان لكما عدو مبين)، لم أكلتها وقد نهيتك عنها؟ قال: يا رب، أطعمتني حواء ! قال لحواء: لم أطعمته؟ قالت: أمرتني الحية! قال للحية: لم أمرتها؟ قالت: أمرني إبليس! قال: ملعون مدحور ! أما أنت يا حواءفكما دمَّيت الشجرة تَدْمَيْن كل شهر. وأما أنت يا حية، فأقطع قوائمك فتمشين على وجهك، وسيشدخُ رأسك من لقيك ، اهبطوا بعضكم لبعض عدوّ
ادم میگوید خدایا حوا مرا خوراند !
6-حدثنا القاسم قال، حدثنا الحسين قال، حدثنا عباد بن العوّام، عن سفيان بن حسين، عن يعلى بن مسلم، عن سعيد بن جبير، عن ابن عباس، قال: لما أكل آدم من الشجرة قيل له: لم أكلت من الشجرة التي نهيتك عنها؟ قال: حواء أمرتني! قال: فإني قد أعقبتها أن لا تحمل إلا كَرْهًا، ولا تضع إلا كرها. قال: فرنَّت حواء عند ذلك، فقيل لها: الرنّة عليك وعلى ولدك.
در این خبر هم از ابن عباس که میگوید ادم گفت حوا مرا امر به خوردن کرد و جزایش هم حاملگی و زاییدن زنان شد و حوا شروع به نوحه وزاری نمود و خداهم فرمود که گریه هم بر تو وفرزندان تو است.
7-كما حدثني موسى، قال: ثنا عمرو، قال: ثنا أسباط، عن السدي، قال: إنما أراد، يعني إبليس بقوله( هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لا يَبْلَى ) ليبدي لهما ما توارى عنهما من سوآتهما، بهتك لباسهما، وكان قد علم أن لهما سوأة لما كان يقرأ من كتب الملائكة، ولم يكن آدم يعلم ذلك، وكان لباسهما الظفر، فأبى آدم أن يأكل منها، فتقدمت حوّاء، فأكلت ثم قالت: يا آدم كل، فإني قد أكلت، فلم يضرّني، فلما أكل آدم بدت سوآتهما.
یعنی ابتدا حوا خورد و گفت ببین شوهرم من طوریم نشد تو هم بخور ادم هم خورد و عورتشان هویدا شد .
شما بهتر است ابتدا قرآن را یاد بگیرید ودرست بنویسید بعد برای بحث شرکت کنید ! رحمة للمومنین !
ادب را رعایت کنید لطفا ! ماجرای ذالقرنین را اشتباه فهمیدی چون نمیخواهی به تفاسیر رجوع کنی :
علامه در المیزان گفته :
مفسرين گفته اند: منظور از (عين حمئة ) چشمهاى داراى گل سياه يعنى لجن است ، چون حماة به معناى آن است و مقصود از عين دريا است ، چون بسيار مى شود كه اين كلمه به دريا هم اطلاق مى گردد. و مقصود از اينكه فرمود (آفتاب را يافت كه در دريائى لجندار غروب مى كرد) اين است كه به ساحل دريايى رسيد كه ديگر ماوراى آن خشكى اميد نمى رفت ، و چنين به نظر مى رسيد كه آفتاب در دريا غروب مى كند چون انتهاى افق بر دريا منطبق است . بعضى هم گفته اند: چنين چشمه لجندارى با درياى محيط، يعنى اقيانوس غربى ، كه جزائر خالدات در آن است منطبق است و جزائر مذكور همان جزائرى است كه در هيات و جغرافياى قديم مبدأ طول به شمار مى رفت ، و بعدها غرق شده و فعلا اثرى از آنها نمانده است .
حالا مفهومه یا نه ؟
مشکل شما اینجاست که به علم خود قانعید و به تفاسیر مراجعه نمیکنید بهتر است اول تفسیر المیزان را ببینید وسپس ...:
پس اگر آنروز ملائكه را وادار كرد، تا براى آدم سجده كنند، از اين جهت كه خليفه خدا در زمين است ، در حقيقت اين حكم سجده شامل همه افراد بشر ميشود، و در حقيقت سجده ملائكه براى خصوص آدم ، از اين باب بوده ، كه آدم قائم مقام و نمونه و نايب از همه جنس بشر بوده است .
بنابراين مراد از آفرينش مردم آفرينش آدم است و اين معنا مطابق با روايتى است كه از حسن رسيده ، و در كلام عرب اينگونه تعبيرات زياد است ، مثلا وقتى مى خواهند بگويند ما به پدران شما چنين و چنان كرديم ، مى گويند:(ما به شما چنين و چنان كرديم )، در قرآن كريم هم از اين گونه تعبيرات زياد ديده مى شود، از آن جمله است آيه (و اذ اخذنا ميثاقكم و رفعنا فوقكم الطور) و مقصود اين است كه به ياد آريد آن زمانى را كه ما از پدران شما ميثاق گرفتيم .
آفرین ، حالا داریم به نقطه اشتراک میرسیم ! همون احادیث هم میگن که حوا آدم را فریفت !!!!
هنوز دیر نشده میتونی معذرت خواهی کنی و شکستو قبول کنی
همينكه خداوند متعال ابتدا ادم را افرید و اسماء را تعلیمش داد و سپس کلماتی را به او آموخت وتوبه اش را قبول کرد برای منظور ما کافیست.
وهمينكه فرمود : ان كيدكن عظيم :
چه تمثیلی چه غیر تمثیلی بالاخره زمانی خلقت آغاز شده و در آنزمان هم بنص قرآن ابتدا حضرت آدم خلق شده وبرگزیده شده است : و للرجال عليهن درجه .
کجای حدیث نقص عقل زنان با قرآن متناقضه ؟ این حدیث شواهد زیادی دارد که شما فقط از یک طریق دیدیدش ودر لینک زن تفصیل آن آمده است .
بهتر است قبل از مناظره کمی مطالعه کنید و احساسی نشوید .
سلام اگر فرض کنیم که احادیثی که در اینجا مطرح کردید ، جعلی نباشند ، می خواستم بدانم این قسمت (وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند و همت مردان تلاش و خدای تعالی ) را از کجا استخراج کردید؟ پس احادیث اینگونه جعل می شوند که هر کس نظر شخصی خودش را در اول یا آخر حدیث یا آیه قرآن می آورد! و به مرور زمان به معصومین (علیهم السلام) نسبت می دهند ، پس اینگونه هست که می گن در زمان ظهور امام زمان (عج) مردم گمان می کنن که ایشون دین جدیدی آورده اند ، همین حذف کردن اعتقادات و عقایدِ احادیث جعلی خودش کار عظیم و طاقت فرسایی هست.
شما به خودتون بگین اول از همه
دیده فروبر به گریبان خویش
حالا من هیچی تو که همکار انجمنی نباید هی بگی :دریغ از یه ذره فهم دریغ از یه ذره فهم!
دیدین که چه راحت وقتی جواب ندارین میرین سر چیزای فرعی؟
حدیثی که آوردم از طبری قسمتیش خلاف حرفتون بود (برا اینکه نشون بدم احادیث تناقض زیاد دارن منبع اصلی قران هست وگرنه سرگردانتر میشیم) پس حوا اون موقع نبود که بخوان بهش سجده کنن یا باید اعتراف کنین طبق استدلالات قرانیم داستان آدمو حوا تمثیلین و آدم نماد بشریته تا تناقض پیش نیاد یا این حدیثا تناقض دارن
آدم نماد بشریته مثل قرآن که فقط تو مواقع ضروری که مربوط به خود خانومهاست مخاطبش زنانه،دلیل این نیست که بقیه جاها مخاطبش فقط مردا هستن
بعدشم چون حضرت زهرا از اسامی اعظم خداست که باعث شد آدم مسجود فرشتگان بشه و ایشان کوثر هستند و وارث نسل پیامبر هیمن کافیه که مونث مذکر نبودن روحو نشون بدیم،و اینکه مرد از زن برتر نیست چون حضرت زهرا از آدم برتر و دلیل مسجود شدن آدم بود
شما گفتین حوا لیاقت نداشت بهش سجده کنن منم برات توضیح دادم که اینطور بنود داستان تمثیلی بود و هزاران دلیل دیگه که نشون دادم اینجوری نمیشه حکم تعیین کنین ،از پایه غلطه و حتی از استناد به متشابهاتم بی پایه تره
اینا همون گناه اولیه تو مسیحیتو میرسونه که شما برا نقد ازش استفاده میکنین ولی تو اسرائیلیات بی پایه و اساس خودتون قبولش میکنین
نقد روایات اسرائیلی ازدواج یوسف نبی با زلیخا(این یه نمونست از صدها روایت اسرائیلی که یهودیای تازه مسلمون از تورات گرفتن و بین مسلمونا به اسم روایت پخش کردن):
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=26994
شما مثل اینکه متوجه نشدین چی شد، آهی میگه : وجدها ...
یعنی خورشید را یافت درحالیکه در چشمه گل آلودی فرو میرفت!
تصور این ادم این بوده، اینطوری دیده ،ولی قران ردش نکرده ،فقط بعدش این جمله روآورده: آن را یافت (احساس کرد)
از دید یه غیرمسلمون منصف توجیه و توضیح مفسرا مهم نیست،نمیتونیم هرجا اشتباهی بود با توجیه و توضیح بگیم منظورش چیز دیگه ای بوده، باید دلیل عقلی داشته باشیم وگرنه میشیم مثل بت پرستای هندو
قرآن ردش نکرده ،اون موقع 1400 سال اگه بخوایم بدستور قران عمل کنیمو قرآنو بررسی کنیم که اشتباه توش داره یا نه، میبینیم که ممکنه از دید یه آدم معمولی تعریف کرده باشه
ولی چون فقط احساس و تصویری که ذوالقرنین باهاش مواجه بود،فقط توصیف شده نمیتونیم ایرادو به قران نسبت بدیم،جملش خبری نیست فعل از طرف ذوالقرنین انجام شده و خیالش بوده
اینجا چیزیم رد نشده فقط نقل احساسه ،نقل قول دلیل تاییدش نیست که شما میگی:
قرآن نمیگه فقط نقل قول میکنه
منم همینو گفتم ،حاضر بودن ادمها تو اون زمان برای این بوده که داستان تمثیلیه ،چون بقیه چیزای داستان باهم جور در نمیاد،نمیشه مردم گناه آدمو حوا رو بدوش بکشن و بگن:
آدم آورد بدین دیر خراب آباتم!!
اون داستان تمثیلیه با مراحل آفرینش تو قران فرق زیادی داره:
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=4212&page=17
http://www.askquran.ir/showpost.php?p=434963&postcount=139
تمثیلی بودنش رد نالایق بودن حوا برا مسجود شدنه،مثل همونجاهایی که قران میگه:
و الزانیه و الزانی .. یا والسارق و السارقه...
چرا اینجا از زن و مرد باهم اسم برده ولی تو گناهای دیگه نیاورده؟؟ مگه اون گناها بر زن حروم نیست؟؟ میتونست مثل این ایه ها برا دوتاشون ضمیر بیاره پس چرا نیاورد؟؟
بعدشم وجود حضرت زهرا تو اسامی که روایات میگن تو صلب ادم (1) بودن حرفمو اثبات میکنه که برتری ائمه منظور بوده نه آدم!! روح ائمه هم مذکر مونث نداره
آدم بخاطر اون اسمای اعظم (ائمه) مسجود واقع شد،بعدشم آدم نماد بشریته نه خود شخص آدم ،چون فرود اومدن از بهشت نشون میده آدم جسم مادی نداشته اون موقع
(1) ولی خلافش قرآن میگه شما را از یک زن و مرد آفریدیم، نشون میده که دلیلش برتری آدم نبود فقط ائمه دلیلش بودن چون جاعلا نمیدونستن که زن ظرف نیست و خودش نسلو از نظر علم منتقل میکنه ولی قرآن این اشتباهو نداشته ..
حرفت تناقض داره یا خدا بخواه یا خرما
(من که تمثیلی بودنش برام ثابت شده با این حال از نظر معیار شما میسنجم تا بهت نشون بدم اونجوریم غلط از آب درمیاد)
اگه حوا اون موقع بهشت بود و مسجود نشد چون از نظرشما لیاقت نداشت، پس نمیتونی از اون روایتایی که میگن آدم تنها بود و دلش تنگ بود و تو بهشت میگشت! (داستان تعریف میکنه!!) تا خدا حوا رو براش از دنده چپش آفرید !! استفاده کنی ،چون یا حوا اون موقع بود و مسجود واقع نشد یا نبود و بعدا از دنده چپ آدم برا خود آدم خلق شد!
فقط یه کدومو میتونی قبول کنی
نه ، اونجایی که میگه و الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات ...
اونجا معلوم میکنه که منظور هم مرد هست هم زن مگه اینکه اختصاصی خورده باشه ،تازه شان نزول ایه هم جالب انگیزه
http://www.jawab.ir/qa/%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D8%B0%DA%A9%D8%B1-%DA%A9%D8%AB%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D8%B2%D8%A7%D8%A8-%D8%A2%DB%8C%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%84%D8%B7%D9%81%D8%A7-%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B2%D9%88%D9%84-%D8%AA%D9%88%D8%B6%DB%8C%D8%AD
پس وقتی تو قران میگه ما از جنس نفس واحده برای او همسری قرار دادیم،یعنی تمام ویژگی ها و استعدادها رو داره مثل زوجش
داری حکمت خدا رو زیر سوال میبری!
خدا بیکاره و میاد جوری حرف بزنه متشابهاتی ایجاد کنه که ما گمراه بشیم؟؟
تو آیه ای که مربوط به طلاقه و حقوق زن موقع طلاقه بیاد بگه مردان برتری دارند! اونم برتری از نوع انحصار مسجود شدن!!! شما کم درکیتونو به قرآن نسبت ندین، همه ایه رو تمام کمال بیارین تا ضایع بشین من یه بار میارم هرچند قبلا گفتم درباره بارداری و عده نگه داشتنه که مردا ازش معافن،پس برتری حقوقی دارن اونم بخاطر شرایط جسمیشونه:
وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَکْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ في أَرْحامِهِنَّ إِنْ کُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ في ذلِکَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَکيمٌ
زنان طلاق داده شده بايد مدت سه پاكى انتظار كشند و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان دارند براى آنان روا نيست كه آنچه را خداوند در رحم آنان آفريده پوشيده دارند و شوهرانشان اگر سر آشتى دارند به بازآوردن آنان در اين [مدت] سزاوارترند و مانند همان [وظايفى] كه بر عهده زنان است به طور شايسته به نفع آنان [بر عهده مردان] است و مردان بر آنان درجه دارند و خداوند توانا و حكيم است
http://www.askdin.com/showthread.php?t=2267
نظر علما و مفسرا رو هم بخون تا ببینی که این آیه برتری معنوی رو نمیرسونه:
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=23960
کیدکن عظیم :
سلام اگر فرض کنیم که احادیثی که در اینجا مطرح کردید ، جعلی نباشند ، می خواستم بدانم این قسمت (وسعی میکنند بهر نحو ممکن مردی را جذب خود کنند و همت مردان تلاش و خدای تعالی ) را از کجا استخراج کردید؟
[/quote]
3 - علي بن محمد، عن ابن جمهور، عن أبيه رفعه قال: قال أمير المؤمنين (ع) في بعض كلامه: إن السباع همهابطونها وإن النساء همهن الرجال.
أميرالمؤمنين (ع) في رسالته إلى الحسن (ع): إياك ومشاورة النساء فإن رأيهن إلى الافن وعزمهن إلى الوهن واكفف عليهن من أبصارهن بحجابك إياهن فإن شدة الحجاب خير لك ولهن من الارتياب وليس خروجهن بأشد من دخول من لاتثق به عليهن، فإن استطعت أن لايعرفن غيرك من الرجال فافعل.
6-عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن نوح بن شعيب رفعه قال: قال أبوعبدالله (ع): كان علي بن الحسين (ع): إذا أتاه ختنه على ابنته أو على اخته بسط له رداء ه، ثم أجلسه ثم يقول: مرحبا بمن كفى المؤونة وستر العورة.
همین و بس!
همین جامعه خودمونو نگاه کنین که مردها چطور چششون دنبال زنهاست! هم و غمشون داشتن زنه!!
زندگی حیوانی که میگن اینه! اختصاص به مرد و زنم نداره
حالا چرا این ایه ها تو قران اومده؟
چونکه ما بفهمیم بعد 1400 سال که پیامبر اهل مال و زینت و تجملات نبود
بعضی زنهای پیامبر دنیادوست بودن پس زن پیامبر بودن دلیل پاکی و درستی نیست
همینا تو بحثای شیعه و سنی بداد شیعه ها میرسه
مثل عایشه و حفصه
با سلام
دروغگو رسوا میشود ! شکر خدا را که همه چیز ثبت است شما ابتدا شروع کردید به بی ادبی و همگان هم دیدند الان دیگران را متهم میکنید آفرین به این مسلمانی !!!!!
ومن هم برای اینکه به شما ثابت کنم که مپسند بر دگران آنچه تورا نیست پسند , عین جمله شما را نوشتم ، اگر زشت است جمله خودتان است .در پست 53 ببینید :
اگر زشت است وخوشتان نمی آید چرا برای دیگران بکار بردید ؟؟؟!!!!
ضمنا لعنت خداوند بر دروغگویان است قران فرمود : لعنة الله علی الکاذبین .بیخود تحریک احساسات نکنید هر چند که فریاد بقدر درد است.
فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ {الملك/3}
دوست گرامی تابحال چند بار آیات قرآن را اشتباه نوشتی ومعنی کردی پس فعلا بهتر است میدان را به کسی واگذار کنید که حداقل قرآن را بلد باشد و مقداری هم حدیث بداند ما وقت برای تلف کردن نداریم.
هروقت مطالعاتتان و ادبتان بیشتر شد ما در خدمتیم .
قال الله تعالی :و للرجال عليهن درجه .
ختم کلام در :
https://sites.google.com/site/hojjah/zan.zip
http://www.askdin.com/showpost.php?p=114757&postcount=51
:gholdor::khaneh:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8738&page=6
فرقیم داره؟ همه میدونن منظورم کدوم ایه ست
ناجوانمردی در هنگام کم آوردن اینه که گیر بدی به فرعیات تا شخصیت مقابلو به خیال خودت خراب کنی تا بقیه نظرش بره زیرخروارها تهمت بی اساس
و قوله التعالی: و لا تقربوا الصلاه
آیه 46 از سوره نساء
قرآن دعوتمون میکنه که توش تدبر کنیم ولی شما آیه رو هم کامل نمیارین!!
اَفَلا یََتَدَبَّرونَ القرآنَ أَم عَلی قُلُوبٍ أَقفالُها» (سوره محمد آیه 24)
در آیه دیگری می فرماید: «کتابٌ اَنزَلناه اِلَیک مُبارکٌ» (سوره ص آیه 29) کتابی است، پر ثمر و پر برکت که ما به سوی تو فرود آوردیم. چرا؟
«لِیُدَبِّرو آیاتِه» برای این فرود نیاوردیم که ببوسند و بالای طاقچه بگذارند، بلکه برای اینکه در آیاتش بیندیشند و تدبر کنند.
«و لِتَذَکَّر اُولُوالاَلباب» و آنان که دارای فکر و خرد هستند آگاهی یابند.
خیالت راحت باشه فکر کن بنی اسرائیل بر جهانیان برتری دارند:
آیات 47 و 122 بقره
یا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ یعنی: ای بنی اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که بر شما ارزانی داشتم، و اینکه من شما را بر جهانیان برتری دادم
مثل آدم که خدا بر جهانیان برتریش داد! اونجا اسمیم از پیامبر اسلام نیومده تو همون آیه، مخاطبشم حاله میگه الانم برتری دارن! برا همیشه است،مثل برتری حضرت میرم برتمام زنان! ان الله اصطفیک!!
حالا فهمیدین که مرد بر زن برتری نداره؟؟ اگه داره میشه مثل این ایه هاست اگه نداره پس نیارین عقاید سستتونو همه جا
شیرفهم شد که اشتباه میکردی حالا؟؟
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11602&page=14
دیگه برا معذرت خواهیو پذیرش شکست دیر شده:samt:
ظاهرا شما به قرآن ایمان ندارید که ختم کلام را در جایی دیگر جستجو می کنید!
با سلام
خواهرم چرا شما دقت نمیکنید ؟ بعلت کمبود فضا مجموعه آیات و روایات در لینکی قرار دادم .
اگر لینک را باز میکردید میدیدید که با قرآن شروع شده وبه قران هم ختم شده است !!!!!
همیشه ابتدا تحقیق کنید بعد بنویسید.
اما ثابت است که همه موارد در قرآن نیامده و برای خروج از بن بست باید به احادیث هم رجوع کرد :
فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ {البقرة/37}
اگر فقط به قرآن استناد کنیم باید طبق این آیه وهمچنین آیه 122در سوره طه ؛ حضرت حوا را لایق برگزیدگی وتوبه ندانیم !!!!
آیا درسته ؟
بزبان دیگر در کجای قرآن آمده که خداوند توبه حوا را پذیرفت ؟
قال الله سبحانه وتعالی : واصبروا ان الله مع الصابرین . ( انفال آیه 46 )
و صبر نمایید که خداوند با صابران همراه است
خیر البریه خدا بهتون صبر بده
سلام ، باز دوباره همان دور باطل :Narahat az::Gig:روز از نو روزی از نو
برادر خیرالبریه ، این که گفتین با آیه شروع شده و به آیه ختم شده ، شگردی هست ، برای تحمیل عقاید شخصی خود به مردم ، چون مردم به آیات الهی ایمان دارند، نه نخواهند آورد!
و درمورد چگونگی نافرمانی آدم و حوا از خدا ، بن بستی وجود ندارد که مجبور بشیم به احادیث معجول مراجعه کنیم. تمام مطالب مو به مو توسط پروردگار گفته شده.
من هم از شما تمنا می کنم آیات الهی بالا را بدون پیش زمنیه ذهنی حدیثی مطالعه نمایید.
سلام بر حق طلبان
سلام
گرچه آدم و حوا علیه السلام هر دو توبه كردند، لیكن ضمیر در جمله فتاب علیه مفرد است . شاید سر افراد ضمیر در علیه این باشد كه اولا، در سوره اعراف كه مكى است و قبلا نازل شده از زبان آدم و حوا نقل شده كه گفتند: ربنا ظلمنا انفسنا.... " 41 " بنابراین ، در سوره بقره كه مدنى است و بعدا نازل شده نیاز به ذكر توبه حوا علیه السلام نبود.
ثانیا، گاهى نام هاى متعددى در كلام مطرح است ، ولى چون اصل كار و هدف یكى است ، ضمیر به صورت مفرد ارائه مى شود؛ مانندوالله و رسوله احق ان یرضوه " 42 " كه ضمیر مفرد است با آن كه مرجع متعدد است ؛ چون قبلا نام خداى سبحان و رسول اكرم صلى الله علیه و آله و سلم برده شد، لیكن هدف واقعى واحد است و رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم نیز كارى و هدفى جز دستور الهى و هدف خدا ندارد.
ثالثا، افراد ضمیر براى آن است كه یكى اصل است و دیگرى فرع ؛ مانند آنچه در جریان موسى و خضر علیه السلام مطرح شد؛ زیرا یوشع بن نون ، حضرت موسى علیه السلام را همراهى مى كرد و هنگام وصول به دریا و سوار شدن سه نفر در كشتى ، فقط از موسى و خضر علیه السلام با فعل تثنیه یاد شده است :فانطلقا حتى اذ ركبا فى السفینه " 43 " و به صورت ركبوا كه جمع است تعبیر نشد؛ زیرا جناب یوشع ، تابع موساى كلیم علیه السلام بود، در جریان حضرت حوا نیز سر این كه از توبه حوا علیه السلام سخنى به میان نیامده از باب تابع بودن حوا نسبت به خلیفه خدا، یعنى حضرت آدم علیه السلام و فرع بودن او در مجموع داستان است و هیچ دلالتى بر فرع بودن جنس زن نسبت به جنس مرد ندارد كه تفصیل آن گذشت . " 44 ".
رابعا، گرچه ظاهر عمل به طور تساوى به آدم و حوا استناد یافت و هر دو از درخت ممنوع چشیدند و خوردند، لیكن تخلف آدم سنگنتر از ارتكاب حوا محسوب مى شد. از این جهت عناوینى مانند نسیان عهد، فقدان عزم و عصیان و غوایت به آدم اسناد داده شد؛ چنان كه ظاهر توبه و تضرع و توسل و استشفاع به طور متساوى به آدم و حوا اسناد داده شد، لیكن برخوردارى آدم در تلقى كلمات و مبادرت به توبه و مانند آن كاملتر بود.
از این لحاظ عناوینى از قبیل تلقى كلمات ، مورد توبه الهى قرار گرفتن ، مجتباى خدا شدن و مهدى شدن به آدم اسناد داده شد و این تحلیل منافى آن نیست كه حوا علیهما السلام در همه عناوین منفى و مثبت ثبت شده با آدم علیه السلام سهیم بوده است ، لیكن دركه امور منفى و نیز درجه امور مثبت در حوا كمتر از دركات و درجات حضرت آدم علیه السلام در این صعود و هبوط بوده است و همین تمایز دركه و امتیاز درجه ، مصحح افراد ضمیر فعل یا ضمیر شده است .
تفسیر تسنیم
حالا چنبار رفتین سر چیزای دیگه تا برتری مرد بر زنو تو جاهای دیگه اثبات کنین که بازم شکست خوردین، اصلا ربطیم ندارن که مطرحشون میکنین
حوا و آدم هردو فریب خوردن ،شاید آدم فریب دهنده حوا بود که اون توبه کرد،چون مقصر اصلی بود
با چنتا حدیثای خودتون مثل خودتون:
1 حدیث : زنان در پش مردان مالک نفع و ضرری نیستند!
آدم بر حوا قوام بود ،حوا رو مجبور کرد فریب بخوره، حوال مجبور بود به تبعیت! پس توبه آدم مثل توبه حواست
2 حدیث: زنان امانت خدا در دست مردان هستند!
آدم عهد شکنی کرد و امانتو خوب نگه داری نکرد اونم به گناه کشوند،آدم گناهکار اصلی بود
این داستان نماد ظلم مردها به زنها تو همه روزگاره
عهدشکنی آدم:
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا {طه/115}
اما برای ما دلیل خوبی نیست ،برای شما هست،ما به تمثیلی بودن داستان و عدم وجوب اومدن ضمیر مخاطب برای همه دستورات الهی تو قرآن پی بردیم این برا جواب کافیه اون حدیثام برا ما ملاک نیستن
بعد میگه توبه آدم پذیرفته شد! اون موقع پیامبرای برتر از ادم هم بود،چرا از اونها حرفی نزده نگفته به اونا سجده کنن؟ یا اونا چرا گفتن ربنا ظلمنا انفسنا؟؟؟
چون داستان تمثیلیه ،هرموقع نیاز بود اختصاصا از حواهم اسم میبرد ولی چون قرآن مخاطبش عامه فقط جاهایی که لازم باشه جنسیت تعیین میکنه،
آدم روی زمین نماد بشریته
این چه سیاست یک بامو دوهواییه؟؟؟
افا یومنون ببعض الکتاب و یکفرون ببعض
هیچ حرفی از برگشت یوشع زده نشده چون قران نیازی نمیدید بگه، مثل حوا،وقتی گفت از جنس آدم برایش همسری قرار دادیم ، به تعبیری یعنی حوا تمام ویژگی های آدمو داشت
اهبطوا منها جمیعا
چون ائمه قبل افرینش آفریده شدند ، خلیام قبل آفرینش بودن،تو حدیثا گفتن ،اونجا عالم ذر بود
با سلام
چون جوابی داده نشد مطالب را جمع کنیم ؛ موضوع از آنجا شروع شد که گفتیم همه مسائل در قرآن کریم نیامده اما بعضی گفتند همه مسائل در قرآن آمده با ریز جزئیاتش . گفتیم کجای قرآن گفته که اول آدم فریب شیطان را خورد یا حوا گفتند در قرآن گفته که هردو فریب خوردند و هر دو از درخت خوردند !
گفتیم اگر هر دو فریب خوردند چرا حضرت آدم مخاطب وبرگزیده و مورد توبه خداوند واقع شده گفتند که چون حوا تابع ادم بود ونیازی به ذکر حوا نبود (البته تا اینجا برتری مرد بر زن را قبول کردند) .
قبلا گفتیم مگر برای خدا سخت بود که یک الف به ته : فتاب : بگذارد وبشود :فتابا : وغائله ختم شود . دیگر جوابی داده نشد.مثل اهبطوا و اهبطا .
البته که هیچ جوابی هم نتوانند بدهند زیرا که در همه آیات مربوط به ادم و حوا بصراحت اسم از زوجه اش وضمائر همگی بصورت تثنیه است اما نوبت به قبول توبه میرسد ناگهان ضمیر به مفرد برمیگردد !!!!!
حتی در آیه : قالا ربنا ظلمنا انفسنا : نیز دو نفر گفتند خدایا ما بر خود ظلم کردیم اما خداوند فرمود : فتلقی ادم من ربه کلمات فتاب علیه : ویا در سوره طه هم همینطور که همه ضمایر مثنی است اما نوبت به ادم میرسد فرمود : فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى {طه/121} ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى {طه/122} قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى {طه/123}
در ایه قبل وبعد ضمایر تثنیه است اما در وسط بصورت مفرد : اجْتَبَاهُ ...فتاب !
بنابراین دلیل تابعیت در این مورد ناقص است واگر در همه آیات ذکری از حوا نشده بود وضمایر هم مفرد بود آنگاه میپذیرفتیم اما چه کنیم که خدای سبحان چنین نگاشته است.
دلیل دیگری که در مورد نیاز به اخبار در تفسیر قرآن میتوان ذکر کرد مثلا در همین آیات خدای متعال فرموده که ادم وحوا از درخت خوردند سوال اینجاست اگر قرآن کتاب هدایت است چرا بصراحت وروشنی نمیگوید که از چه درختی خوردند تا ما هم بدانیم و گمراه نشویم ؟؟؟؟
واز انجا که زنان بیشتر از مردان در پی زینت دنیا هستند بنص آیات 28 احزاب و14 تغابن و چون کید زنان بزرگ است و خداوند هم دستور به ماندن در خانه به ازواج پیامبر (وسایرزنان باتقوا) داد این امر تقویت میشود که حوا سبب گمراهی ادم شده باشد ضمن انکه اخبار بسیاری از عامه و خاصه در این باب وارد شده است .
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ {التغابن/14}
ای مومنین :برخى از همسران و فرزندانتان دشمن شمايند، از آنان برحذر باشيد.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا {الأحزاب/28}
وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى ...احزاب -33
سلام ، اینجا یک اشتباهی صورت گرفته ، و اون اینه که آدم و حوا مکمل هم بودند ، چون اگر جزئی از چیزی نباشه ، اون ناقص هست. و برترییی در اینجا وجود ندارد. یکی بدون دیگری ناقصه:ok:
از استاد صدیق تشکر می کنم.
با سلام
بنص قرآن اول حضرت آدم خلق شد سپس حوا ، البته از ادم که بنابر اخبار از باقیمانده خاکش .
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا {النساء/1}
همچنین استفاده می کنیم از پاسخهای اساتید دیگر سایت
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْفِتَنُ ثَلَاثَةٌ حُبُّ النِّسَاءِ وَ هُوَ سَيْفُ الشَّيْطَانِ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ هُوَ فَخُّ الشَّيْطَانِ وَ حُبُّ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ وَ هُوَ سَهْمُ الشَّيْطَانِ فَمَنْ أَحَبَّ النِّسَاءَ لَمْ يَنْتَفِعْ بِعَيْشِهِ وَ مَنْ أَحَبَّ الْأَشْرِبَةَ حُرِّمَتْ عَلَيْهِ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَحَبَّ الدِّينَارَ وَ الدِّرْهَمَ فَهُوَ عَبْدُ الدُّنْيَا وَ قَالَ قَالَ عِيسَى (الدُّنْيَا) دَاءُ الدِّينِ وَ الْعَالِمُ طَبِيبُ الدِّينِ فَإِذَا رَأَيْتُمُ الطَّبِيبَ يَجُرُّ الدَّاءَ إِلَى نَفْسِهِ فَاتَّهِمُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ غَيْرُ نَاصِحٍ لِغَيْرِهِ
وَ رَوَاهُ فِي الْعِلَلِ بِهَذَا السَّنَدِ وَ الَّذِي قَبْلَهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيِّ وَ
الَّذِي قَبْلَهُمَا عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَاتِمٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ
رَوَى الْأَوَّلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَاتِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْكُوفِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ النَّهِيكِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ مِثْلَهُ
هذا موقوف صحيح الإسناد
ازخدا بترسید واز زنان که اولین فتنه در یهود از جانب زنان بود و هنگامیکه شیطان از همه جا از بنی آدم ناامید شود از در زنان وارد میشود !
توهم میزنی
خدا میتونست خیلی راحت درباره حکمای دیگه قرآن ضمیر مونثم اضافه کنه،حالا که نکرده یعنی بر زنها واجب نیست؟؟؟
http://www.askdin.com/showpost.php?p=115231&postcount=69
از همون لینک:
اینارم که دوباره بخونی نمیفهمی
آن را که خوابست نمیتوانم بیدار کنم
شونصدبار توضیح دادم که با این حرفای الاکلنگی نمیشه نتیجه گیری کرد و به خدا نسبت دروغ داد و نمیتونیم برداشت خودمونو به قران بچسبونیم ولی بازم همونا رو تکرار میکنه
حالا هی بگو چرا ضمیر تانیث استفاده نشده!
از نشانه های کم خردی اینست که اصل را از فرع بازنشناسند و به کارهای بی اهمیت بپردازند (امام علی)
بعدشم متشابهات و محکمات داره،تو داری قرانو زیرسوال میبری،تو اگه مطابق هوای نفست نباشه قرآنم یرسوال میبری
قرآن برای تو روشن نیست،برای صاحبان خرد روشنه
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ(آل عمران، 7)
حالا کدوم ما دنبال تاویل متشابهات و اثبات چیزای نامربوط از ایات هستیم؟ خدایی که از بیان اون ایات قصد پند و حکمت داشته نه چرت و پرت برمبانی متشابهات و ادله سفیهانه
تشابهت علیک
ماجرا رو قاطی کردی با هم،چنتا موضوع شبیه بهمو دیدی قاطی کردی باهم نتیجه گیری کردی
مثل اونایی که شبهه به پیامبر وآیات قرآن وارد میکنن،از اخباری که توسط عامه و خاصه نقل شده استفاده میکنن خیلیم دقیق تعریف میکنن ،مثل شان نزول سوره عبس:Cheshmak:
شیطان مرده یا زن:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=504&p=115490
مال و بنون
بنین "پسران" ازمایش خدا هستن،باعث گمراهی و فساد میشن باید ازشون برحذر بود!
زراره مىگوید : از امام صادق از آفرینش حوا سؤال شد که برخى مىگویند : خداوند حوا را از دنده پایین و چپ آدم آفرید ، امام فرمود : خدا منزه و برتر است از این نسبت ، آن کس که چنین مىگوید مىپندارد که خداوند قدرت نداشت براى آدم همسرى از غیر دندهاش بیافریند !
[="]من لایحضر الفقیه ج 3 ص 379 و 380 و علل الشرایع ج 1 باب 17
دیدی کفر گفتی؟؟ :khandidan:دیدی خود حدیثاهم تناقض دارن؟ دیدی نباید حرف دشمنو و جاعلو به معصوم نسبت داد؟:no:
نتیجه تعطیل گذاشتن عقل میشه همین:Cheshmak:
اینم بخون: حوا از دنده چپ آدم؟؟
http://www.askdin.com/showthread.php?p=104025
آیات عظام طباطبایی،جوادی آملی و .. میگن ها به نفس برمیگرده،کل آیه مخاطبش همه مردم هستند
درباره خلقت آدمو و حوا:
معلومه که خیلی کم آوردی دست بدامن موضوعات متفرقه شدی،آفرینش از دنده چپ ربطی به بحث نداشت، حالا دیگه همه میدونن که حوا ادمو نفریفت،تو قران نیومده تمام دلیلاییم که آوردی با اینکه نشون دادم غلطن ولی ربطی به فریب حوا نداشتن و دلیل محکم همون قرآنه که میگه شیطان هردو را بفریفت
حالا بگو چرا قران که کتاب روشنه اینجا گفته هردوشون فریب خوردن؟؟ چرا اینقد با صراحت گفته میتونست یه کلمه "ثم" اضافه کنه تا معلوم شه حوا فریب داده،ولی چرا نکرده؟؟
جزئیاتی مورد قبوله که مورد تایید قران باشه، چه دلیلی داشت که خدا اینجوری آیه رو بیاره؟؟؟
این یکیم یه حدیث دیگست،از پیامبره
بیشتر اهل بهشت از زنان هستند
بهشت زیر پای مادرانست
فازلهما الشیطان
اونجایی که قرآن با صراحت میگه شیطان هردو رو فریفت، قبول نداری ولی با هزار آسمون ریسمون بهم بافتن چنتا دلیل بیخود میاری که هیچ کدوم مبنای عقلی و دلالتی درست نداره تا مطابق میل خودت تفسیر به رای کنی
توبه کن
حدیث کتابای روایات سنیا ازکی تاحالا مورد قبول شیعه است؟ میخوای چنتا حدیث و روایت ازشون بیارم تا از خواب بپری؟ چیزای جالبی دارن یادم باشه مرورشون کنم
آیات عظام میگن تو این آیه "ها" به نفس برمیگرده،به همان نفسی که زوج انسان است
تو آیات قرآنم تعیین حدود برا تسکین دهندگی و خیالات واهی نیست دستوریم به زنها درین باره داده نشده،فقط خبرین
دانلود کتاب آفرینش حوا (زن) در قرآن و روایات(نقد روایات)
http://www.qurancity.ir/tabid/283/id804/42875/Default.aspx
:samt:
سلام بر دوستان عزیزم:Gol:
جناب رضا کجا تشریف دارند؟:Gig:
ایشون این مطلب را که شما با توجه به تورات فرمودین که آدم به دست حوا فریب خورد را رد کردند:
سلام عليكم
جريان چيه كه حدود يكسالي هست كه بحث شيطان و زنان داغه ،چه ربطي دارند ؟؟!!
[24936] مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى نِسْوَةٍ فَوَقَفَ عَلَيْهِنَّ ثُمَّ قَالَ يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ مَا رَأَيْتُ نَوَاقِصَ عُقُولٍ وَ دِينٍ أَذْهَبَ بِعُقُولِ ذَوِي الْأَلْبَابِ مِنْكُنَّ إِنِّي قَدْ رَأَيْتُ أَنَّكُنَّ أَكْثَرُ أَهْلِ النَّارِ (عَذَاباً) فَتَقَرَّبْنَ إِلَى اللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُنَّ فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مِنْهُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا نُقْصَانُ دِينِنَا وَ عُقُولِنَا فَقَالَ أَمَّا نُقْصَانُ دِينِكُنَّ فَالْحَيْضُ الَّذِي يُصِيبُكُنَّ فَتَمْكُثُ إِحْدَاكُنَّ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا تُصَلِّي وَ لَا تَصُومُ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِكُنَّ فَشَهَادَتُكُنَّ إِنَّمَا شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ نِصْفُ شَهَادَةِ الرَّجُلِ .مرفوع
عقل از عقال به معنی مهارحیوان سرکش است و چون احساسات زنان بر منطق آنان غالب است از این جهت در عقل کاهش ونقصان نسبت به احساسات دارند که البته این هم از مواهب خدای سبحان جهت انجام وظایف مادری وتربیت فرزند است.
البته اگر در حالت فاعلي به ناقص ونواقص نگاه كنيم معنايش ميشود كه زنان كاهنده عقل هستند به اين سبب كه با تبرج وخودنمايي عقول مردان را كم ميكنند و در اخبار هم آمده كه با شهوتي شدن مرد عقلش كم ميشود و يا در اخبارا مده كه اگر مكر و طنازي زنان نبود خداوند حقيقتا عبادت ميشد چون كه خداي متعال فرمود : وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ {الملك/10}
يعني عقل سبب نجات از جهنم ميشود ودر حديث صحيحي كه از طريق شيعه وسني امده رسول الله (ص) فرمودند كه اكثر اهل جهنم زنانند چرا ؟ چون در حديث داريم كه بهشت بوسيله عقل بدست مي ايد و چون زنان در عقل ناقصند پس بيشتر اهل جهنم زنانند .
وفي الصحيح اتقوا الله واتقوا النساء فإن أول فتنة بني إسرائيل كانت من النساء وروى ما يئس الشيطان من ابن آدم إلا أتاه من قبل النساء .
ازخدا بترسید واز فتنه زنان که اولین فتنه در یهود از جانب زنان بود و هنگامیکه شیطان از همه جا از بنی آدم ناامید شود لشكر زنانرا ميفرستد ! وعلت اینکه از راه زنان وارد میشود بسبب نقصان عقل آنهاست .
امام علي :مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ إِنَّ اَلنِّسَاءَ نَوَاقِصُ اَلْإِيمَانِ نَوَاقِصُ اَلْحُظُوظِ نَوَاقِصُ اَلْعُقُولِ فَأَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصِّيَامِ أَيَّامَ حَيْضِهِنَّ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ اِمْرَأَتَيْنِ كَشَهَادَةِ رَجُلٍ وَاحِدٍ وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى اَلْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِيثِ اَلرِّجَالِ فَاتَّقُوا شِرَارَ اَلنِّسَاءِ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ وَ لاَ تُطِيعُوهُنَّ فِي اَلْمَعْرُوفِ حَتَّى لاَ يَطْمَعْنَ فِي اَلْمُنْكَرِ
نهج البلاغه و رواه السبط في التذكرة ورواه غيره.
اى مردم! زنان از نظر ايمان و بهره اقتصادى و موهبتِ عقل، كاستى هايى دارند; امّا كاستى ايمانِ آنها، به دليل آن است كه از نماز و روزه در ايّام عادت باز مى مانند، و گواهِ كاستى عقول آنان اين است كه شهادت دو نفر از آنان همچون شهادت يك مرد است، و امّا كاستى بهره اقتصادى آنها دليلش اين است كه سهم ارث آنان، نصف سهم مردان است. حال كه چنين است از زنان بد بپرهيزيد و مراقب نيكان آنها باشيد و در اعمال نيك (به صورت اطاعت بى قيد و شرط) از آنان اطاعت نكنيد، تا در اعمال بد، از شما انتظار پيروى نداشته باشند.
2579- إذا كان أُمَرَاؤُكُم خِيَارَكُم وَأَغْنِيَاؤُكُم سُمَحَاءكم وَأُمُورُكُم شُورَى بينكم فَظَهْرُ الأرض خيرٌ لكم من بطنِها وإذا كان أُمَرَاؤُكُم شِرَارَكُم وَأَغْنِيَاؤُكُم بُخَلاَءكُم وَأُمُورُكُم إلى نسائِكم فَبَطْنُ الأرضِ خيرٌ لكم من ظَهْرِها (الترمذى - غريب - وابن جرير عن أبى هريرة)
أخرجه الترمذى (4/529 ، رقم 2266) وقال : غريب .
ومن غريب الحديث : "سمحاءكم" : أسخياءكم . "فظهر الأرض خير لكم من بطنها" : أى الحياة خير لكم من الموت . "أموركم إلى نسائكم" : أى مفوض إلى رأيهن ، والحال أنهن ناقصات العقل والدين . "فبطن الأرض خير لكم من ظهرها" : أى فالموت خير لكم من الحياة .
رسول الله (ص) :واي از روزي كه زنان رييس شوند كه قبر بهتر از زندگي است !
يا معشر النساء تصدقن وأكثرن الاستغفار فإنى رأيتكن أكثر أهل النار إنكن تكثرن اللعن وتكفرن العشير ما رأيت من ناقصات عقل ودين أغلب لذى لب منكن أما نقصان العقل فشهادة امرأتين تعدل شهادة رجل فهذا نقصان العقل وتمكث الليالى ما تصلى وتفطر فى رمضان فهذا نقصان الدين (مسلم عن ابن عمر . أحمد ، ومسلم ، والترمذى عن أبى هريرة)
حديث ابن عمر : أخرجه مسلم (1/86 ، رقم 79) . وأخرجه أيضًا : أحمد (2/66 ، رقم 5343) ، وابن ماجه (2/1326 ، رقم 4003) .
حديث أبى هريرة : أخرجه مسلم (1/86 ، رقم 80) ، والترمذى (5/10 ، رقم 2613) وقال : صحيح غريب .
از طريق شيعه هم بسند صحيح روايت شده است .
(ما تركت) في رواية ما أدع (بعدي فتنة أضر) وفي رواية لمسلم هي أضر (على الرجال من النساء) لأن المرأة لا تأمر زوجها إلا بشر ولا تحثه إلا على شر وأقل فسادها أن ترغبه في الدنيا ليتهالك فيها وأي فساد أضر من هذا مع ما هنالك من مظنة الميل بالعشق وغير ذلك من فتن وبلايا ومحن يضيق عنها نطاق الحصر ، قال الحبر رضي الله عنه : لم يكفر من كفر ممن مضى إلا من قبل النساء وكفر من بقي من قبل النساء ، وأرسل بعض الخلفاء إلى الفقهاء بجوائز فقبلوها وردها الفضيل فقالت له امرأته : ترد عشرة آلاف وما عندنا قوت يومنا ؟ فقال : مثلي ومثلكم كقوم لهم بقرة يحرثون عليها فلما هرمت ذبحوها وكذا أنتم أردتم ذبحي على كبر سني موتوا جوعا قبل أن تذبحوا فضيلا ، وكان سعيد بن المسيب يقول وقد أتت عليه ثمانون سنة منها خمسون يصلي فيها الصبح بوضوء العشاء وهو قائم على قدميه يصلي : ما شئ أخوف عندي علي من النساء ، وقيل : إن إبليس لما خلقت المرأة قال : أنت نصف جندي وأنت موضع سري وأنت سهمي الذي أرمي بك فلا أخطئ أبدا ، وقال في الحديث بعدي لأن كونهن فتنة صار بعده أظهر وأشهر وأضر ، قال في المطامح : فيه أنه يحدث بعده فتن كثيرة فهو من معجزاته لأنه إخبار عن غيب وقد وقع.فيض القدير
ابليس هنگام خلقت زن با و گفت كه نصف لشكر مني و رفيق و دوست پايه من تويي و تير مني كه خطا نداره !
البته چون كيد شيطان ضعيف است و كيد زنان بزرگ !
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ {التحريم/1}
اي پيامبر بخاطر جلب رضايت همسرانت ، حلال خدا را حرام مكن ؟!
سلام ، شما نه سخن قرآن را قبول دارید نه سخن کارشناسان (استاد صدیق و سعید و عمار) ، خدایی نکرده نکنه شما به جای اینکه پیرو خدا و ائمه باشی ، پیرو جاعلان حدیثی بشی، خواندن مطالب شما جایز نیست. از این رویه ای که در پیش گرفتید به قول دوستمون منتقد توبه کنید.
خدایا همه ما را به راه راست هدایت فرما:Sham:
سلام ببخشید این حدیث که نقل کرده اید از ابی هریره است
مگه احادیث ایشان معتبر است؟
می شود حدیث از منابع شیعه را قرار دهید؟:Gol:
با سلام
اگر چه که ابوهریره شخص دروغگویی است اما آیا شخص دروغگو هیچگاه سخن راستی هم نمیگوید ؟
نکته دیگر اینکه احادیث زیادی داریم مخصوصا درباره امامت و امام مهدی (ع) و12 امام که از این شخص از طریق عامه روایت شده است :
عن أبي هريرة قال: سألت رسول الله صلى الله عليه
يخرج من صلبه تسعة من الائمة منهم مهدي هذه الامة
عن أبي هريرة ، عن معاذ بن جبل قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله :
عن أبي هريرة قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: إن الصدقة لا
لحمي ودمي، هم الائمة من بعدي عدد نقباء بني إسرائيل
وشایدمهمترین حدیث وی شان نزول آیه اکمال دین واتمام نعمت در روز غدیر خم درباره امیرالمومنین (ع)است .
عن أبي
هريرة قال: إنما سميت فاطمة فاطمة صلوات الله عليها لان الله فطم من أحبها من
النار.
همچنین بیشترین کمک را به ارزش والای قوم پارس (نسل سلمان فارسی)در صحاح اهل سنت از طریق همین شخص روایت شده است.
واحادیث دیگری هم در ذم امویان ویزید دارد .
قبلا احادیثی آوردیم واکنون وارد مسائل تخصصی میشویم ، اول اینکه اخبار مربوط به بیشتر بودن تعداد زنان در جهنم با اسناد صحیح از خاصه وعامه روایت شده که تعدادی از آنها ذکر شدند .
دوم اینکه برای کسانیکه در رجال سختگیرند :
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِيِّ (امامی ثقه)عَمَّنْ ذَكَرَهُ (؟)عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا رَأَيْتُ مِنْ ضَعِيفَاتِ الدِّينِ وَ نَاقِصَاتِ الْعُقُولِ أَسْلَبَ لِذِي لُبٍّ مِنْكُنَّ
وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ الطوسی بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ
.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فی الفقیه :
وقال رسول الله صلى الله عليه واله وسلم : (ما رأيت ضعيفات الدين ناقصات العقول أسلب لذي لب منكن)
اگر در طریق شیخ کلینی رحمه الله یک نفر ناشناس آمده در طریق دیگری از شیخ صدوق رحمه الله و با متون دیگر این ضعف جبران میشود :
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى نِسْوَةٍ فَوَقَفَ عَلَيْهِنَّ ثُمَّ قَالَ يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ مَا رَأَيْتُ نَوَاقِصَ عُقُولٍ وَ دِينٍ أَذْهَبَ بِعُقُولِ ذَوِي الْأَلْبَابِ مِنْكُنَّ إِنِّي قَدْ رَأَيْتُ أَنَّكُنَّ أَكْثَرُ أَهْلِ النَّارِ (عَذَاباً) فَتَقَرَّبْنَ إِلَى اللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُنَّ فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مِنْهُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا نُقْصَانُ دِينِنَا وَ عُقُولِنَا فَقَالَ أَمَّا نُقْصَانُ دِينِكُنَّ فَالْحَيْضُ الَّذِي يُصِيبُكُنَّ فَتَمْكُثُ إِحْدَاكُنَّ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا تُصَلِّي وَ لَا تَصُومُ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِكُنَّ فَشَهَادَتُكُنَّ إِنَّمَا شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ نِصْفُ شَهَادَةِ الرَّجُلِ .مرفوع
همچنین از طریق صحیح نزد عامه هم روایت شده .
اما شواهد ومتتابعات برای این حدیث :
مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ إِنَّ اَلنِّسَاءَ نَوَاقِصُ اَلْإِيمَانِ نَوَاقِصُ اَلْحُظُوظِ نَوَاقِصُ اَلْعُقُولِ فَأَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصِّيَامِ أَيَّامَ حَيْضِهِنَّ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ اِمْرَأَتَيْنِ كَشَهَادَةِ رَجُلٍ وَاحِدٍ وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى اَلْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِيثِ اَلرِّجَالِ فَاتَّقُوا شِرَارَ اَلنِّسَاءِ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ وَ لاَ تُطِيعُوهُنَّ فِي اَلْمَعْرُوفِ حَتَّى لاَ يَطْمَعْنَ فِي اَلْمُنْكَرِ.
نهج البلاغه و رواه السبط في التذكرة ورواه غيره.
وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَاصِمِيِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رِسَالَتِهِ إِلَى الْحَسَنِ ع إِيَّاكَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاءِ فَإِنَّ رَأْيَهُنَّ إِلَى الْأَفَنِ وَ عَزْمَهُنَّ إِلَى الْوَهْنِ وَ اكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَّاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ خَيْرٌ لَكَ وَ لَهُنَّ مِنَ الِارْتِيَابِ وَ لَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ دُخُولِ مَنْ لَا يُوثَقُ بِهِ عَلَيْهِنَّ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ مِنَ الرِّجَالِ فَافْعَلْ .صحيح لغیره :
أبوعبدالله الاشعري، عن بعض أصحابنا، عن جعفر بن عنبسة، عن عبادة بن زياد عن عمروبن أبي المقدام، عن أبي جعفر (ع)، وأحمد بن محمد العاصمي، عمن حدثه، عن معلى بن محمد، عن علي بن حسان، عن عبدالرحمن بن كثير.
فکر کنم اگر چنین فردی سخنی گفت باید تحقیق کرد تا ببینیم راست می گوید یا خیر
که فکر کنم از عهده ی ما خارج است
با سلام
اگر اینطور باشد که همه فقه و عقاید دین از عهده ما خارج میشود !
هنگامیکه از طریق شیعه حدیثی با اسناد صحیح از امام صادق (ع) ویا سایر معصومین علیهم السلام ویا از پیامبر گرامی (ص) نقل میشود وبا آیات و سایر اخبار تقویت و تایید میگردد دیگر مشکلش کجاست ؟!
هنگامیکه خدای سبحان فرمود :
وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَى ؛ مرد مانند زن نیست ودر حدیث صحیح هم امام صادق علیه السلام فرمودند :
امام صادق(ع) نقل می کنند که خداوند به عمران ( پدر حضرت مریم) وحی کردکه به او فرزندی پسر با این خصوصیات می دهد و آن فرزند، پیامبری برای بنی اسرائیل است. عمران، همسر خویش (حنه) را از این بشارت الهی با خبر ساخت و روی همین اساس، هنگامی که حنه باردار شد، می پنداشت فرزند در شکم، پسر است. درنتیجه، پس از زایمان، به خداوند عرض کرد: فرزندم دختر شد و دختر، همانند پسرنیست یعنی دختر پیامبر نخواهد شد و به این حقیقت تفسیر شده است که دختر نمی تواند همچون پسر به مقام پیامبری برسد .
پس اسلام دین تسلیم است وباید در برابر قادر متعال سکوت کرد واگر موضوعاتی با سلیقه ما موافق نیستند بهتر است با تمرین تقوا خود را در مسیر هدایت و موافقت حضرت حق قرار دهیم .
در تکمیل عرایضم پاسخ بسیار زیبای کارشناس محترم پیام:
و ما یذکر الا اولوالالباب
محبت مادر و انجام وظیفه مادری مثل شر دادن به کودک عین عقله نه بیخردی،بار آخرت باشه توهین میکنی به مقام مادر
موقع عصبانیت مردا خوب افسارشون از دستشون میره، غلبه غضب حتی موقع غیرت دلیل کم عقلیه همونطور که شما محبت مادریو علت ناقص العقلی میدونین
اکثر اهل بهشت کیستند؟
اکثر اهل بهشت از زنان هستند! (این یه روایت از کتب شیعه!)
ممکنه منظورشون طبقه های مختلف بهشت باشن چون هر طبقه مخصوص قشر خاصیه،جهنمم چنتا طبقه داره
از رسول الله (ص) روایت کرده اند که : دخلت الجنة فرأيت أكثر أهلها النساء:رواه البيهقي في البعث وابن عساكر عن جابر
اطلعت في الجنة فرأيت أكثر أهلها الفقراء واطلعت في النار فرأيت أكثر أهلها النساء
در بهشت داخل شدم پس دیدم که بیشتر اهل آن زنان هستند
خودتون چنتا حدیث متضاد آوردین::
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11067
بعدشم درسته زنها کمتر اهل بهشتن،چون زنها اهل بهشت نیستند ،بهشت و حورعین کمتر از شان زنهاست، چون بهشت زیرپاشونه::
نقد و بررسی تمام روایات مربوط به بهشتی یا جهنمی بودن زنها از نظر شیعه:
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=17111
دیگه جای تردید باقی نمیمونه که روایاتشون غلطن،جز برای شقی
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=6818
http://www.porsan.ir/showthread.php?41-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%B2%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B5-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%9F
http://www.askdin.com/showthread.php?t=6478
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=325
http://www.askdin.com/showthread.php?t=1003
http://www.askdin.com/showthread.php?t=9586
http://www.askdin.com/showthread.php?t=9832
http://www.porsojoo.com/fa/node/41971
http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/2705
asemanian.org/fa/archives/52.htm
ضعف سندی و مغلطه حدیث:
http://www.askquran.ir/showpost.php?p=247958&postcount=106
آره،گفتن از مشورت با زنان بپرهیز بلافاصله امام این نکته رو اضافه میکنن که :مگر انکه به کمال عقل رسیده باشد
اون زمان زنها از تحصیل محروم بودن،تازه اگه بخوایم بپای دین بذاریم هم میشه،چون تو اون حدیثای جعلی گفتن به زنان خواندن و سواد و نوشتن یاد ندهید! ،پس عامل ناقص العقلی زنان خود دستور دین بوده چه بهتر به دین عمل نشه و زنان هم بچه دار نشن و نازا باشن و اصلن ازدواج نکنن تا انگ کم عقلی و کم ایمانی نخورن
اما واقعا اون حدیثا جعلین ،حالا هی شما اصرار کنین تا روشون تاکید کنین،تا دین زیرسوال بره
http://www.askdin.com/showpost.php?p=111858&postcount=96
http://www.askdin.com/showpost.php?p=111864&postcount=97
پاسخ استاد عرفان:
http://www.askdin.com/showpost.php?p=107133&postcount=51
قابل اعتماد نیست،شما با حدیثای ابوهریریه حکم قطعی میدین؟؟؟؟
همونایی که دینو بازیچه کردن و آیه های قرانو به بازی گرفتنو با جعل حدیث تحریف معناییش کردن و منظور آیه رو برگردوندن،مثل حدیثایی که برا مردح عمر و ابوبکر از زبون پیامبر گغتن
حتما ایناییم که میگه راسته دیگه،آخه شبیه آیه قرآنم هست
http://www.askdin.com/showpost.php?p=116140&postcount=523
http://www.askdin.com/showpost.php?p=116124&postcount=521
http://www.askdin.com/showpost.php?p=115762&postcount=507
http://www.askdin.com/showpost.php?p=115783&postcount=510
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11605&page=52
فارجع البصر هل تری من فطور؟؟؟
آره ،خیلی چیزا غلطه مثل سنگسار که علمای بزرگی گفتن بدعته ولی چون علمای قبل توش عمیق نشدن و به روایات ضعیف اطمینان کردن متوجه نشدن بدعته
آیت الله بهجت گفتن سنگسار بدعته
http://www.askdin.com/showpost.php?p=110195&postcount=44
http://www.askdin.com/showpost.php?p=116140&postcount=523
http://www.askdin.com/showpost.php?p=116124&postcount=521
مونث مثل مذکر نمیتونه خادم بشه ،چون مریم خادم عبادت گاه شد،اونا مریمو قبول نمیکردن،ولی بعدش با اصرار قبولش کردن،بعدشم قبلش با خدا عهد بسته بود که بچش خادم بشه مثل پسرای خادم عبادتگاه اما نشد برا همین گفت مریم پسر نیست و نمیتونه خدمتگذاری خادمو مثل پسر انجام بده چون برا زنها جایز نیست
موضوع دعای مادر مریم خادم بودن بود،نه پیامبر شدنوو..
تا اینجا نظر کارشناسان با نظر ما یکی بود،نظر اکثر علماهم مخالف شما بود،احادیث شمام ازکتابای سنیا بود،حرفای ما نزدیکتر به قران بودو با برداشت سطحی یکی نبودحالا هرچیم باشه به فریب دادن حوا ربطی نداره،به برتری آدم بر حواهم ربطی نداره،حوا ادمو فریب نداد چه ذکر کالانثی چه لیس الذکر کالانثی
نتیجه شد که حوا آدمو فریب نداد
و ما یذکر الا اولوالالباب
خطای حضرت آدم و محرومیت تمام نسل او از بهشت!؟ یا خطای تمام بشریت؟!
(داستان آدمو حوا تمثیلیست)
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=26975&p=442025
حقيقت بهشت و جهنم چيست؟(بهشت و جهنم تمثیلیست):
http://www.askdin.com/showthread.php?t=499
یه تاپیک موازی با چنتا نکته توش:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=7662&page=3
با سلام:Gol:
اولاً برای بنده دلیل اینهمه پافشاری بعضی دوستان، در جهت اثبات برتری مرد بر زن روشن نیست، اینهمه صغری کبری چیدن برای اثبات این برتری چیست؟ کاری که دشمنان دین و ملت و دشمنان اسلام عزیز با فتنه گری و شیطنت و حساب شده، در پی آنند. با اینهمه چرا بعضی با زبان دین، در جبهه دین، آنهم بعنوان مدافع دین، بیایند آب در آسیاب دشمن بریزند.
ثانیاً اینهمه تکیه صرفاً بر احادیث، در جهت اثبات چنین مطلبی که در آیات متعددی از قرآن روشن و صریح بیان شده جای تأمل دارد.
و لهن مثل الذی علیهن )ترجمه : برای زنان است آنچه که بر علیه ایشان است( از حقوق ) شریعت اسلامی بر خلاف سایر ادیان و سایر نظام های قبلی زن را اساس نظام اجتماعی خوانده و در سیر مراحل عروج و نزول حیات زن را جز غیر قابل تفکیک ازجامعه انسانی می داند. زیرا وجود و بقاء مجتمع متکی بر وجود زن است .
آیا آیه شریفه به اعتدال حقوق زن و شوهر و مرد و زن اشاره ندارد. اسلام میکوشد تا حقوق متبادل میان شوهر و همسر را مبنی بر اساس دین و دنیا تدوین نماید، تا اجر تعامل هر یک از ایشان در ترازوی اعمال، گرانی یافته و مایه خرسندی و خوشبختی ایشان در دنیا و آخرت گردد.
موفق در فهم حقیقت ...:Gol:
همچنانکه حتی فمنیستها مجبور به اعتراف به خطای خود شده اند .
خداى تعالى ميان زنان مطلقه با مردانشان رعايت مساوات را كرده ، در عين حال درجه و منزلتى راهم كه مردان بر زنان دارند، منظور داشته است ، پس آن مقدار كه له زنان حكم كرده ، همان مقدار عليه آنان حكم نموده نه بيشتر .المیزان
.
براى زنان همانند وظايفى كه بر دوش آنها است حقوق شايسته اى قرار داده شده و مردان بر آنها برترى دارند (و لهن مثل الذى عليهن بالمعروف و للرجال عليهن درجة ).
هرگز حق يك طرفه نيست ، و هميشه به صورت متقابل مى باشد. تفسیر نمونه
جمله و للرجال عليهن درجة در حقيقت تكميلى است بر آنچه درباره حقوق متقابل زن و مرد قبلا گفته شد، و در واقع مفهومش اين است كه مساله عدالت ميان زن و مرد به اين معنى نيست كه آنها در همه چيز برابرند و همراه يكديگر گام بردارند، آيا راستى لازم است آن دو در همه چيز مساوى باشند؟ تفسیرنمونه
ضمنا هیچ مسلمانی قائل به حقارت وپستی زن نیست بلکه خروج از حدود و تغییر جایگاه و وظایف باعث بی نظمی وبی عدلی و تخریب اساس خلقت و تحقیر زن میشود.
ما منکر کمال زن نیستیم اما معتقد به فزونی و غلبه احساس در ایشان بدلیل انجام وظایف خاصی که خالق حکیم ، عدالت را بر آن بنا نهاده است هستیم که همین امر مبدا بعضی از مسائل است که باید دقت شود.