آیا با تفکیک جنسیتی در فضای مجازی موافقید؟!

تب‌های اولیه

504 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ستايشگر;470629 نوشت:
خیلی خوبه که آزادی فعل ( علاوه بر خیلی آزادی های دیگه ) مردود است!

آزادی فعل را حتی غیرمسلمانان و طاغوت مردود می دانند.حتی آقای سروش هم مردود می داند.

ستايشگر;470629 نوشت:
مردم در انتخاب سرنوشت خودشون آزادند جناب بن موسی! هیچ کسی حق نداره به هیچ بهانه ای این انتخاب رو ازشون بگیره.

مردم در انتخاب سرنوشت خودشون آزادند جناب ستایشگر!هیچ کسی حق نداره به یک دزد اجازه دزدی نده!دزد دوست دارد سرنوشتش این باشد!حق نداریم این را از او سلب کنیم!
این همان آزادی فعل است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

نفرنفر;470631 نوشت:
من اون زمانهایی که تو دانشگاه کلاس مختلط داشتیم رو یادمه ... همچنین زمانی که 18 ... 19 سالم بوده و با برادرم تو خونه تنها بودم رو هم یادمه ...
به نظره من اصلا قابل مقایسه نیستن ...

اگر شما چنین مشکلی داشته اید،بهتر بود آن موقع به یک متخصص مراجعه می کردید.چون این یک مورد غیرطبیعی است و آدمی زاد چنین احساسی نسبت به خواهر و برادرانش و سایر اعضای خانواده اش نباشد.مگر این که ... باشد.

نفرنفر;470631 نوشت:
به نظرت بهتر نیست یه فکری برایه خونه ها بکنیم ؟؟؟

خانم محمدی.شما آمده اید مسخره کنید.الحمد لله به مسخره کردن هم معروفید.انواع و اقسام کار های بد را در این سایت کرده اید.مدیریت چندین بار تا به حال یوزر شما را بسته است.کاری نکنید این یوزر هنوز هیچی نشده بسته شود :Cheshmak:.اگر بحث منطقی دارید بسم الله.اگر قرار است مثل قبل ادعاها واهی و دروغین مانند "تنگه هرمز" را تکرار کنید که هیچ.راستی "تنگه هرمز" چه شد؟بنده منتظر پاسختان هستم هنوز.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Black"]قسمت های داخل پرانتز مربوط به متن ایه نمیشود.قابل توجه بعضی ها.
و متن آیه یا با رنگ آبی نوشته است یا با رنگ قرمز.باز هم قابل توجه بعضی ها.

امام عشق;470000 نوشت:
وظایف حکومت اسلامی.


در آیه 30 سوره روم آمده است مستقیم روی به آیین اسلام آور و درپایان آیه آمده است هیچ تغییری در آیین اسلام نباید رخ دهد.


(( اسلام میگویید هرچیز که باعث مفسده شود باید از آن پرهیز کرد. ترکش واجب است. ))




آنان (مومنان) كساني‌اند كه اگر آنان در زمين مستقر سازيم، نماز را به پا مي‌دارند، زكات مي‌پردازند، به كار شايسته فرمان مي‌دهند و از ناشايستي‌ها نهي مي‌كنند.(حج:41)

(( در این آیه کار ناشایست نهی شده است.
هرچیز که باعث مفسده شود قطعا کاری ناشایست است. ))

و نيز اين كتاب هدايت بخش مي‌فرمايد: «بايدگروهي از شما، گروهي [ موظف] باشند كه به نيكي دعوت كنند و امر به معروف و نهي از منكر نمايند».(آل‌عمران: 104)


طبق این آیه و آیات دیگر امر به معروف و نهی از منکر واجب است.

و ما دیگران را از انجام کاری که مفسده داشته باشد نهی میکنیم.و اتفاقا یکی از وظایف بزرگ کشور اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است.

و اما وظایف حکومت اسلامی از دیدگاه قرآن


«
مؤمنان كساني‌اند كه اگر آنان را در زمين قدرت دهيم، نماز را بپا دارند و امر به معروف و نهي از منكر نمايند و سرانجام كارها به دست خدا است».(حج: 41)

قدرت مومنان یعنی برپایی حکومت جمهوری اسلامی. (( جمهوری اسلامی ایران ))


خطاب به دوستانی که به دنبال نزاع در بحث هستند.

آیه 59 سوره نساء میگوید:
اگر در حکمی کارتان به نزاع کشید به حکم اسلام روجوع کنید اگر به روز قیامت ایمان دارید و.....

حکم اسلام میگوید هرچیز که باعث مفسده شود ترکش واجب است.پس در نزاع این چنینی باید طبق حکم اسلام عمل کرد.

و البته در آیه 58 سوره نساء آمده است.
امانت را به صاحب اصلی اش بازگردانید.

اصولا امانت را باید درست به صاحبش تحویل داد.یعنی اسلام ناب محمدی(ص).
اللهم صل علی محمد و آل محمد. وعجل فرجهم.

البته امیدوارم دوستان در پی جنگ با آیات قرآن برنیایند.


و درپایان خطاب به دوستان. قدرت مومنین در زمین یعنی برپایی حکومت توسط مومنین.
پس طبق آیات زمانی که مومنین حکومتی تشکیل دهند ، آن حکومت باید در راستای احکام اسلام باشد.
پس وظیفه حکومت اسلامی این است راه های فساد هرچند ناچیز را ببندد.

وقطعا اختلاط در دانشگاه باعث فساد می شود. واگر کسی بخواهد این امر را منکر شود.............![/]

سلام ...
من هم نظره خودم رو بگم و وسلام ...

به نظره من بهتر هستش که اینگونه تفکیک هایی صورت نگیره ... البته من برای خودم دلایلی دارم ...

کسانی که تو چنین روابطی بزرگ میشن ... تو محیط های مختلط گونه حضور دارن ... دانشگاهی ... محیط کار ... و ... چون کم کم با جنس مخالفشون آشنا شدن ... کمتر آسیب میخورن ... کسایی که تو چنین محیط هایی بزرگ نشدن ... فکر میکنن جنس مخالفشون چی هست ... برایه خودشون بت سازی میکنن ... روابط جنسی رو تو خشونت و زورگویی و محدود کردن تعریف میکنن ...

اما کسانی که تو اینگونه روابط بزرگ شدن ... کم کم با چنین روابطی آشنا شدن ... و نسبت بهش پادتن دارن ...

این همه تجاوز هایی که صورت میگیره ... به نظره م یکی از علت هاش میتونه این مساله باشه .

[="Black"]

نفرنفر;470662 نوشت:
سلام ...
من هم نظره خودم رو بگم و وسلام ...

به نظره من بهتر هستش که اینگونه تفکیک هایی صورت نگیره ... البته من برای خودم دلایلی دارم ...

کسانی که تو چنین روابطی بزرگ میشن ... تو محیط های مختلط گونه حضور دارن ... دانشگاهی ... محیط کار ... و ... چون کم کم با جنس مخالفشون آشنا شدن ... کمتر آسیب میخورن ... کسایی که تو چنین محیط هایی بزرگ نشدن ... فکر میکنن جنس مخالفشون چی هست ... برایه خودشون بت سازی میکنن ... روابط جنسی رو تو خشونت و زورگویی و محدود کردن تعریف میکنن ...

اما کسانی که تو اینگونه روابط بزرگ شدن ... کم کم با چنین روابطی آشنا شدن ... و نسبت بهش پادتن دارن ...

این همه تجاوز هایی که صورت میگیره ... به نظره م یکی از علت هاش میتونه این مساله باشه .

تا جایی که ما در جامعه شاهد هستیم 90% تجاوزها به خاطر روابط نامحرمی است.

اگر برادری به خواهرش تجاوز میکند بخاطر پوشش نامناسب خواهر نزد برادرش است.

[/]

سلام علیکم

امام عشق;470661 نوشت:
و درپایان خطاب به دوستان. قدرت مومنین در زمین یعنی برپایی حکومت توسط مومنین.
پس طبق آیات زمانی که مومنین حکومتی تشکیل دهند ، آن حکومت باید در راستای احکام اسلام باشد.
پس وظیفه حکومت اسلامی این است راه های فساد هرچند ناچیز را ببندد.

وقطعا اختلاط در دانشگاه باعث فساد می شود. واگر کسی بخواهد این امر را منکر شود.............!


الحمدولله که از همه جوانب اسلامی هستیم و این یه مورد که تقریبا غیرممکنه مانده وبس...:Moteajeb!:

امام عشق;470668 نوشت:

تا جایی که ما در جامعه شاهد هستیم 90% تجاوزها به خاطر روابط نامحرمی است.

اگر برادری به خواهرش تجاوز میکند بخاطر پوشش نامناسب خواهر نزد برادرش است.

منظوره من تجاوز بود ... تجاوز با رابطه نامشروع متفاوت هست ...

[="Black"]

shaparak;470671 نوشت:
سلام علیکم

و علیکم سلام

shaparak;470671 نوشت:
الحمدولله که از همه جوانب اسلامی هستیم و این یه مورد که تقریبا غیرممکنه مانده وبس...

بنده نگفتم همه چیزمان اسلامی است.
اما اسلامی شدن کشور باید از دانشگاه ها آغاز شود.
[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

نفرنفر;470662 نوشت:
به نظره من بهتر هستش که اینگونه تفکیک هایی صورت نگیره ... البته من برای خودم دلایلی دارم ...

کسانی که تو چنین روابطی بزرگ میشن ... تو محیط های مختلط گونه حضور دارن ... دانشگاهی ... محیط کار ... و ... چون کم کم با جنس مخالفشون آشنا شدن ... کمتر آسیب میخورن ... کسایی که تو چنین محیط هایی بزرگ نشدن ... فکر میکنن جنس مخالفشون چی هست ... برایه خودشون بت سازی میکنن ... روابط جنسی رو تو خشونت و زورگویی و محدود کردن تعریف میکنن ...

اما کسانی که تو اینگونه روابط بزرگ شدن ... کم کم با چنین روابطی آشنا شدن ... و نسبت بهش پادتن دارن ...

این همه تجاوز هایی که صورت میگیره ... به نظره م یکی از علت هاش میتونه این مساله باشه .


این هم مصداقی از این که هدف می تواند وسیله را توجیه کند.هدف این است:آموزش معاشرت با جنس مخالف.وسیله این است:اختلاط با جنس مخالف.
با یک وسیله غلط بیاییم یک هدف خوب را انجام بدهیم.به طور مثال بنده اجازه می دهم بچه دست خودش را با چاقو ببرد تا یاد بگیرد که بعداً چطور دستش را نبرد.تا یاد بگیرد و درک کند که تیزی چاقو چگونه است.
همانطور هم که برادر امام عشق گفتند کاملاً برعکس است.فساد جنسی در کشور هایی که همه چیز را مختلط کرده اند از هرجای دیگر بیشتر است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

نفرنفر;470677 نوشت:
منظوره من تجاوز بود ... تجاوز با رابطه نامشروع متفاوت هست ...

تجاوز زیر مجموعه ای از رابطه نامشروع است.بنابراین از نظر منطقی رابطه این دو تفاوت و تباین نیست،عموم و خصوص مطلق است.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Black"]

نفرنفر;470677 نوشت:
منظوره من تجاوز بود ... تجاوز با رابطه نامشروع متفاوت هست ...

از از ابتدا که وارد بحث شده اید بحث تجاوز خواهر وبرادر و تفکیک خواهر برادر را پیش کشیدید.

دوست گرامی به این کار میگویند مغلطه.
[/]

امام عشق;470678 نوشت:
بنده نگفتم همه چیزمان اسلامی است.
اما اسلامی شدن کشور باید از دانشگاه ها آغاز شود.

ببخشید ها منحرف نشه تاپیک
اگر از دانشگاه دختر وپسر از هم جدا بشن درحالی که عقیده ی اونها نسبت به روابط دخترو پسر فرقی نکرده جامعه اسلامی میشه؟

فرض میکنیم یه دختر خانم ویه آقا پسر اهل اینطور روابط هستن.به نظرتون این باعث عوض شدن این اخلاق دراونها میشه؟

بن موسی;470679 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

این هم مصداقی از این که هدف می تواند وسیله را توجیه کند.هدف این است:آموزش معاشرت با جنس مخالف.وسیله این است:اختلاط با جنس مخالف.
با یک وسیله غلط بیاییم یک هدف خوب را انجام بدهیم.به طور مثال بنده اجازه می دهم بچه دست خودش را با چاقو ببرد تا یاد بگیرد که بعداً چطور دستش را نبرد.تا یاد بگیرد و درک کند که تیزی چاقو چگونه است.
همانطور هم که برادر امام عشق گفتند کاملاً برعکس است.فساد جنسی در کشور هایی که همه چیز را مختلط کرده اند از هرجای دیگر بیشتر است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

پس شما بچتون رو واکسیناسیون نمیکنین ...
مثلا پاستور برای ساخت واکسن همین کار رو میکرد ...

ویروس هاری رو تکثیر کرد ...
30 تا ظرف درست کرد ... ظرف اول ویروس هاری بود که 30 روز در معرض آفتاب قرار داشت ...
ظرف دوم 29 روز ...
ظرف سوم 28 روز ...
...

ظرف آخر ویروس کشنده هاری بود ...

برایه واکسینه کردن ...
اول به شخص ویروسی رو تزریق میکرد که 30 روز در معرض آفتاب بوده ...
روز بعد ویروسی رو تزریق میکرد که 29 روز در معرض آفتاب بوده ...
و ....
در نهایت ویروس کشنده هاری رو تزریق میکرد و ادعا میکرد شخص واکسینه شده ...

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

shaparak;470691 نوشت:
اگر از دانشگاه دختر وپسر از هم جدا بشن درحالی که عقیده ی اونها نسبت به روابط دخترو پسر فرقی نکرده جامعه اسلامی میشه؟

قطره قطره جمع گردد،وانگهی دریا شود.اگر این مورد را حل کنیم یک قدم نزدیکتر شده ایم به جامعه اسلامی.این مورد برای جامعه اسلامی لازم است ولی کافی نیست.
ضمن این که راجع به عقیده عرض کردیم که به نظر ما این تفکیک لازم است ولی کافی نیست.یعنی کارهای فرهنگی دیگر هم لازم است.ولی آن کار های فرهنگی دیگر هم کافی نیستند.

shaparak;470691 نوشت:
فرض میکنیم یه دختر خانم ویه آقا پسر اهل اینطور روابط هستن.به نظرتون این باعث عوض شدن این اخلاق دراونها میشه؟

اگر تفکیک جنسیتی اجرا شود و در عین حال فرهنگ سازی شود،بله باعث تغییر می شود.ولی اگر فقط تفکیک جنسیتی را انجام دهیم یا فقط به اصطلاح فرهنگ سازی کنیم،خیر.هر دو این ها لازم هستند.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

نفرنفر;470697 نوشت:
پس شما بچتون رو واکسیناسیون نمیکنین ...
مثلا پاستور برای ساخت واکسن همین کار رو میکرد ...

ویروس هاری رو تکثیر کرد ...
30 تا ظرف درست کرد ... ظرف اول ویروس هاری بود که 30 روز در معرض آفتاب قرار داشت ...
ظرف دوم 29 روز ...
ظرف سوم 28 روز ...
...

ظرف آخر ویروس کشنده هاری بود ...

برایه واکسینه کردن ...
اول به شخص ویروسی رو تزریق میکرد که 30 روز در معرض آفتاب بوده ...
روز بعد ویروسی رو تزریق میکرد که 20 روز در معرض آفتاب بوده ...
در نهایت ویروس کشنده هاری رو تزریق میکرد و ادعا میکرد شخص واکسینه شده ...


الان مثلاً هدف وسیله را توجیه نمی کند نقض شد؟:Nishkhand:
چه کسی گفته واکسن زدن به این طریق وسیله بد است؟چه دلیلی داریم بر این که وسیله بد است؟

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Black"]

shaparak;470691 نوشت:
ببخشید ها منحرف نشه تاپیک
اگر از دانشگاه دختر وپسر از هم جدا بشن درحالی که عقیده ی اونها نسبت به روابط دخترو پسر فرقی نکرده جامعه اسلامی میشه؟

فرض میکنیم یه دختر خانم ویه آقا پسر اهل اینطور روابط هستن.به نظرتون این باعث عوض شدن این اخلاق دراونها میشه؟



فرقش اینجاست. اون پسر و دختر که خراب هستند توی جامعه تعداد کمی رو میتونن خراب کنن.
ما زمانی که وارد دانشگاه شوند می توانند افراد بیشتری را خراب کنند. زیرا همه چیز در دانشگاه مختلط فراهم است.برخلاف دانشگاه تفکیک شده.
فرق اینجاست که ممکنه جو دانشگاه روی بعضی از بچه مذهبی ها تاثیر منفی بگذاره.برای جلوگیری از این تاثیر باید کاری کرد.
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

نفرنفر;470697 نوشت:
در نهایت ویروس کشنده هاری رو تزریق میکرد و ادعا میکرد شخص واکسینه شده ...

الحمدلله که کارهای دانشمندان نامسلمان شده الگوی ما برای اجرای احکام اسلام![/]

در نهایت ... من همین الان هم دارن هر دو نوع انسان رو میبینم ...دخترهایی که به اصطلاح من .... تو یه جمع مختلط بزرگ شدن .... از کوچیکی تو این جور روابط بودن ...و کسایی که تو جمع های مختلط نبودن ... تفکیک شدن ... و دختر و پسر رو مجزا کردن و ...اینی که دارم میگم رو کاملا لمس کردم ...دخترهایی که تو اینجور جمع های مختلط بودن ... حداقلش اینه که راحت به شوهرهاشون خیانت نمیکنن ... اگر هم خیانت میکنن خیانت هایی مانند دست نامحرم رو گرفتن و گفتن و خندیدن میکنن ...اما دخترهایی که تو جمع های مختلط نبودن ... وقتی میرن سره کار ... یا تو جمع مختلطی قرار میکنن ... خیانت های خیلی خیلی شدید میکنن که شرمم میاد در موردش حرف بزنم ...

[="Black"]

دوستان گرامی و مخالف تفکیک

لطفا پست 454 بنده را نقد و نقض کنند.

http://www.askdin.com/thread35709-46.html

[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

نفرنفر;470710 نوشت:
در نهایت ... من همین الان هم دارن هر دو نوع انسان رو میبینم ...دخترهایی که به اصطلاح من .... تو یه جمع مختلط بزرگ شدن .... از کوچیکی تو این جور روابط بودن ...و کسایی که تو جمع های مختلط نبودن ... تفکیک شدن ... دختر و پسر کردن و ...اینی که دارم میگم رو کاملا لمس کردم ...

بله طبیعی می شود برایشان.همانطور که بار ها دیده ایم کسانی که فیلم ها و تصاویر مستهجن می بینند،بعد از مدتی برایشان عادی می شود.حرف شما هم مانند همین است.گناه کردن عادی می شود.

نفرنفر;470710 نوشت:
دخترهایی که تو اینجور جمع هایی بودن ... حداقلش اینه که راحت به شوهرهاشون خیانت نمیکنن ... اگر هم خیانت میکنن خیانت هایی مانند دست نامحرم رو گرفتن و گفتن و خندیدن میکنن ...اما دخترهایی که تو جمع های مختلط نبودن ... وقتی میرن سره کار ... یا تو جمع مختلطی قرار میکنن ... خیانت های خیلی خیلی شدید میکنن که شرمم میاد در موردش حرف بزنم ...

من هم نقیض حرف شما را دیده ام.حال حرف بنده درست است یا شما؟
در یک بحث اینجوری،استفاده از تجارب شخصی بحث را به جایی نمی رساند.درباره حرفی هم که زدید می توانیم بگوییم خیانت کردن برای آن دسته اولی که گفتید آسان و عادی شده است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

جناب بن موسی ... بحثه ایمان متفاوت هست ....

فرض کن انسان a و انسان b هر دو دارای ایمان ضعیف هستند ...

انسان a در جمع های مختلط بزرگ شده ... اینگونه روابط هیجانات خاصی رو براش تداعی نمیکنه و میتونه روابط رو کنترل کنه .
انسان b در جمع های مختلط بزرگ نشده ... اینگونه روابط و هیجانات رو نمیتونه کنترل کنه ... فکر میکنه همه انسانها تا حالا هر کاری دلشون خواسته کردن و سره اونا کلاه رفته ... میخواد جبران کنه ...

وگرنه دو انسانی که دارای ایمان قوی هستند که اصلا به اینگونه مسائل فکر نمیکنند .

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

نفرنفر;470724 نوشت:
انسان a در جمع های مختلط بزرگ شده ... اینگونه روابط هیجانات خاصی رو براش تداعی نمیکنه و میتونه روابط رو کنترل کنه .

ما هم همین را گفتیم.عادت کرده است.از بس گناه کرده است عادی شده.

نفرنفر;470724 نوشت:
انسان b در جمع های مختلط بزرگ نشده ... اینگونه روابط و هیجانات رو نمیتونه کنترل کنه ... فکر میکنه همه انسانها تا حالا هر کاری دلشون خواسته کردن و سره اونا کلاه رفته ... میخواد جبران کنه ...

برای کنترل کردن این هیجانات،لزومی ندارد که انقدر گناه کنیم مثل نفر بالا که دیگر هیجان خاصی برای ما نداشته باشد.فرد می تواند در جمع های مختلط بزرگ نشود،ولی این ها را کنترل کند.راهش هم همان کار های فرهنگی است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Black"]

نفرنفر;470724 نوشت:
وگرنه دو انسانی که دارای ایمان قوی هستند که اصلا به اینگونه مسائل فکر نمیکنند .

اتفاقا دو انسان مومن که در معرض گناه قرار بگیرند نیز امکان خطایشان وجود دارد.

برای همین بود که حضرت علی(ع) حتی در سلام کردن به زن نامحرم هم میترسید.[/]

به نام خدا.

امام عشق;470630 نوشت:

اولا شما تا به حال چیزی رو اثبات نکردید ، فقط یک سوال را چند بار تکرار کردید. وبه بنده بارها و بارها تهمت زده اید.
و یک بحث را چندبار تکرار کرده اید ، همین.
و هیچ یم از استدلالهای ما را نتوانستید رد کنید.

شما هم تا به الان چیزی رو اثبات نکردید ( انتهای قضیه عامل A رو که در خاطر دارید؟ )
یک سوال رو چند بار تکرار کردم ، چون شما جواب ندادید!
من قبلا هم گفتم ، هر جا که کوچکترین احساسی کردید که من تهمت زدم ، سریع بهم بگید تا یا مدارکم رو بیارم یا اینکه معذرت خواهی بکنم و حلالیت بطلبم ( دیدید که در مورد اون کلمه ، مدارکم رو آوردم و دور جایی که اینکار رو کرده بودید خط کشیدم ، اما باز هم شما چیزی به اون وضوح رو قبول نمیکنید! خوب دیگه از دست من چه کاری بر میاد؟ ). اصلا تحمل نکنید که من بهتون تهمت بزنم. اما خوب ، شما جز متهم کردن من به "تهمت زدن" کار دیگری نکردید. خواهشا دقیقا بگید کجا تهمت زدم تا یکی از دو کاری رو که گفتم انجام بدم. ( فقط قبلش در مورد اینکه به چی میگن تهمت و به چی نمیگن تهمت یه مطالعه ی کوچکی داشته باشید بی زحمت )

در ضمن ، من باز هم به شخص شما پیشنهاد میدم همین شنبه برید و انصراف از تحصیل بدید. چونکه فرمودید "دفع خطر احتمالی واجب است" و به همین حکم میفرمایید که تفکیک کردن واجب است. اگر واقعا فکر میکنید که اختلاط ، خطر احتمالی فساد رو به همراه داره و به همین دلیل باید از اختلاط دوری کرد و همچنین معتقدید حتی اگر دولت کوتاهی کرد ، فرد فرد مسلمانان نباید از خودشون رفع تکلیف بکنند ، بر شما واجب است که خودت رو از "در معرض خطر احتمالی فساد" بودن نجات بدی. همین شنبه برو انصراف بده که دیگه دیر میشه!

اگر هم معتقد بر این هستی که میتونی خودت رو در محیط مختلطی که احتمال فساد هست حفظ کنی ، پس قبول کن که عامل فساد ، محیط مختلط نیست بلکه اراده ی اشخاص در فساد هست.

ستایشگر :Gol:

[="Black"]

ستايشگر;470734 نوشت:
شما هم تا به الان چیزی رو اثبات نکردید ( انتهای قضیه عامل a رو که در خاطر دارید؟ )
یک سوال رو چند بار تکرار کردم ، چون شما جواب ندادید!
من قبلا هم گفتم ، هر جا که کوچکترین احساسی کردید که من تهمت زدم ، سریع بهم بگید تا یا مدارکم رو بیارم یا اینکه معذرت خواهی بکنم و حلالیت بطلبم ( دیدید که در مورد اون کلمه ، مدارکم رو آوردم و دور جایی که اینکار رو کرده بودید خط کشیدم ، اما باز هم شما چیزی به اون وضوح رو قبول نمیکنید! خوب دیگه از دست من چه کاری بر میاد؟ ). اصلا تحمل نکنید که من بهتون تهمت بزنم. اما خوب ، شما جز متهم کردن من به "تهمت زدن" کار دیگری نکردید. خواهشا دقیقا بگید کجا تهمت زدم تا یکی از دو کاری رو که گفتم انجام بدم. ( فقط قبلش در مورد اینکه به چی میگن تهمت و به چی نمیگن تهمت یه مطالعه ی کوچکی داشته باشید بی زحمت )

در ضمن ، من باز هم به شخص شما پیشنهاد میدم همین شنبه برید و انصراف از تحصیل بدید. چونکه فرمودید "دفع خطر احتمالی واجب است" و به همین حکم میفرمایید که تفکیک کردن واجب است. اگر واقعا فکر میکنید که اختلاط ، خطر احتمالی فساد رو به همراه داره و به همین دلیل باید از اختلاط دوری کرد و همچنین معتقدید حتی اگر دولت کوتاهی کرد ، فرد فرد مسلمانان نباید از خودشون رفع تکلیف بکنند ، بر شما واجب است که خودت رو از "در معرض خطر احتمالی فساد" بودن نجات بدی. همین شنبه برو انصراف بده که دیگه دیر میشه!

اگر هم معتقد بر این هستی که میتونی خودت رو در محیط مختلطی که احتمال فساد هست حفظ کنی ، پس قبول کن که عامل فساد ، محیط مختلط نیست بلکه اراده ی اشخاص در فساد هست.

ستایشگر

اتفاقا بنده ثایت کردم. این شمایی هستی که با قظیه عامل a فقط به دنبال انحراف بحث دارید. زیرا فلسفه شما هم ضعیف است.

فساد زمانی رخ میدهد که دختر و پسر کنار هم باشند.

وقتی عاملین فساد دور شوند فساد کاهش میابد.

خیلی از کسانی که به دنبال فساد اخلاقی هستند درون دانشگاه ها یکدیگر را پیدا میکنند و کسانی دیگر را هم به فساد میکشند.

شما هم برو و آیات قرآن رو که بیان کردم نقض کنید. صفحه 46 تاپیک 454.[/]

ملاصدرا;470597 نوشت:
برویم یک فرهنگ عربی به فارسی که الفاظ را دقیقا به فارسی ترجمه کرده مطلب رو بیان کنیم اختلاط ریشه آن خلط است حالا این واژه رو در فرهنگ لغت ابجدی جستجو می کنیم:
اخْتَلَطَ- اخْتِلَاطاً [خلط]: آن چيز درهم آميخته شد،- الظّلامُ: تاريكى شب درهم آميخته شد،- الرجلُ: خرد آن مرد تباه شد.

الأَخْلَاط- [خلط]: اصناف بهم آميخته؛ «أخلاطُ القَومِ»: اوباش آن قوم؛ «أخْلاطُ الْجَسَدِ»: اين تعبير در عرف پيشينيان عبارت است از چهار طبع مخالف انسان: خون.

بلغم. سودا. صفرا.

تَخَالَطَ- تَخَالُطاً [خلط] القومُ: آن قوم بهم پيچيدند و درگير شدند.

خالَطَ- مُخَالَطَةً و خِلَاطاً [خلط] هُ: با او معاشرت كرد، با او آميخته شد،- الدَّاءُ فلاناً: بيمارى فلانى را سست كرد،- الشي‏ءَ: آن چيز را بهم آميخت.

الخِلَاط- آميختگى مردم و دام و ستور.

الخَلَاطَة- حماقت، نادانى.

فرهنگ ابجدى، متن، ص: 372
خَلَطَ- خَلْطاً الشي‏ءَ بالشي‏ء: آن چيز را پيوست چيزى كرد و با هم آميخت.
خَلَّطَ- تَخْلِيطاً الشي‏ءَ بالشي‏ءِ: چيزى را با چيزى آميخت و مخلوط كرد،- المريضُ:

بيمار ناپرهيزى غذائى كرد،- فى الشي‏ءِ:

آن چيز را فاسد كرد،- فى الكلامِ: در سخنان خود هذيان گفت.

الخَلْط- آنكه در مردم درآيد و به آنها تملّق گويد.

الخِلْط- احمق، تير و كمان كج و معوج،- ج‏ أَخْلَاط: هر چه كه با چيزى آميخته شده باشد.

الخَلِط- احمق.

الخُلْطَة- شركت.

الخَلِيط- ج‏ خُلُط و خُلَطَاء: آميزنده، شركت كننده، شوهر، دوست، همسايه، قومى كه با هم در يك امر مشترك باشند، كاه و گل كه بهم آميخته باشند؛ «خَلِيطٌ مِن كَذَا»:

مخلوط با چيزى؛ «خَليطٌ من النّاسِ»: افراد اوباش و بى سر و پا كه با هم آميخته شده باشند.

خُولطَ- [خلط] في عقله: عقل او پريشان و مختل شد.

المُخْتَلِط- [خلط]: فا؛ «التّعليم‏ المُخْتلِط»:

آموزش مختلط از زن و مرد.

المَخْلُوطَة- [خلط] (ط): غذائى كه از برنج و عدس و نخود و يا از عدس و برغول و نخود سازند.

پس تا اینجا این الفاظ رو ترجمه کرده:
با او معاشرت كرد
قومى كه با هم در يك امر مشترك باشند

که این الفاظ کاملا دلالت دلالت دارد بر اینکه قومی که با هم در یک امر مشترک هستند و همکلاسی در امر درس با هم مشترک هستند پس می توان گفت اختلاط زن و مرد در دانشگاه


برادر من طبیعتا شما اولین نفری نیستید که کشف کردید یک لغت معنایی متعددی داره!! پس خونسردیه خودتون رو حفظ کنید!!!:ok:
یک لغت رو با توجه به کل جمله معنی میکنند به صورتی که جانب امانت حفظ بشه یعنی یه ترجمه پرت و دور از ذهن ارائه ندیم و در عین حال حق واژه رو هم ادا کرده باشیم.
خوب پس باید نزدیک ترین ترجمه و پر کاربرد ترین واژه رو انتخاب کنیم، که با یه حساب سر انگشتی در همین مطلب شما اون واژه در هم امیختن است.
اون چیزی که باعث اختلاط(در هم امیختن) میشه، شکستن مرز هاست...
تشریف ببرید به همون لینک بیانات اقا که در پست های قبلی گذاشتم، نمیخام تکرار مکررات کنم... با مراجع به اون پست منظورمو درک میکنید
واما ترجمه ای که شما مد نظرتون هست " داشتن هدف مشترک" خیلی با این موضوع سنخیت نداره
مثال:
حج اختلاط داریم چون هدف مشترک عبادت است پس جداشون کنیم
تظاهرات روزقدس اختلاط داریم چون هدف مشترک دفاع از حق و مظلوم است پس جداشون کنیم
مراکز فروش اختلاط داریم چون هدف مشترک خرید کردن است پس جداشون کنیم
پارک اختلاط داریم چون هدف مشترک تفرح کردن است پس جداشون کنیم
سینما اختلاط داریم جون هدف مشترک فیلم دیدن است پس جداشون کنیم

.......
حالا خودتون قضاوت کنید کلمه اختلاط در بحث تفکیک میتونه به معنای داشتن هدف مشترک باشه یا درهم امیختن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ستايشگر;470734 نوشت:
در ضمن ، من باز هم به شخص شما پیشنهاد میدم همین شنبه برید و انصراف از تحصیل بدید. چونکه فرمودید "دفع خطر احتمالی واجب است" و به همین حکم میفرمایید که تفکیک کردن واجب است. اگر واقعا فکر میکنید که اختلاط ، خطر احتمالی فساد رو به همراه داره و به همین دلیل باید از اختلاط دوری کرد و همچنین معتقدید حتی اگر دولت کوتاهی کرد ، فرد فرد مسلمانان نباید از خودشون رفع تکلیف بکنند ، بر شما واجب است که خودت رو از "در معرض خطر احتمالی فساد" بودن نجات بدی. همین شنبه برو انصراف بده که دیگه دیر میشه!

استدلال زیر را شکل می دهیم:
1-دفع خطر بزرگتر،اولویت دارد.
2-خطر عدم تحصیل،از خطر تفکیک جنسیتی بزرگتر است.
3-دفع خطر عدم تحصیل برای برادر عزیزمان امام عشق اولویت دارد (نتیجه از 1 و 2).
نتیجه:انصراف ندادن برای دفع خطر بزرگتر،ضروری و موجه است.

ستايشگر;470734 نوشت:
اگر هم معتقد بر این هستی که میتونی خودت رو در محیط مختلطی که احتمال فساد هست حفظ کنی ، پس قبول کن که عامل فساد ، محیط مختلط نیست بلکه اراده ی اشخاص در فساد هست.

ما هیچ گاه نگفتیم فقط محیط است.هیچ وقت هم نمی گوییم فقط اراده شخص است.مجموع این دو است.یک دزد علاوه بر اراده خودش،محیطش هم بر او اثر گذاشته است.پس اینطور نیست که محیط اثرگذار نباشد.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

امام عشق;470739 نوشت:

اتفاقا بنده ثایت کردم. این شمایی هستی که با قظیه عامل a فقط به دنبال انحراف بحث دارید. زیرا فلسفه شما هم ضعیف است.

فساد زمانی رخ میدهد که دختر و پسر کنار هم باشند.

وقتی عاملین فساد دور شوند فساد کاهش میابد.

خیلی از کسانی که به دنبال فساد اخلاقی هستند درون دانشگاه ها یکدیگر را پیدا میکنند و کسانی دیگر را هم به فساد میکشند.

شما هم برو و آیات قرآن رو که بیان کردم نقض کنید. صفحه 46 تاپیک 454.

به نام خدا.

مگه من گفتم فلسفه ام قوی هست؟ همین هایی که اینجا نوشتید رو بررسی میکنیم. ( بابا! بذارید برم به درسم برسم! :khandeh!: )

سوال اینه " آیا اختلاط باعث فساد میشود؟ " که شما میگید میشود. حالا استدلال شما چیه؟ اینه : " چون در هنگام وقوع فساد ، اختلاط وجود دارد پس اختلاط باعث فساد است ". جوابی که من میدم : " اگر اختلاط باعث فساد بشود ، باید همیشه باعث فساد بشود. اثر کاتالیزوری نباید به علت بودن اختلاط برای فساد تعبیر بشه. اگر اختلاط موجب فساد میشود باید همیشه بشود و اگر حتی در یک مورد نشد ، یعنی اینکه اختلاط عامل فساد نیست و نقش جانبی دارد. اینکه در محیط های غیر مختلط فساد ( از نوع رابطه با جنس مخالف ) رخ نمیدهد ، بدیهی است زیرا که برای رخ دادن فساد وجود هر دو لازم است". حالا جواب شما؟ ( اصلا بحث این نیست که حالا جدا بکنیم یا نکنیما! بحث اینه که اختلاط عامل فساد هست یا نه )

فکر میکردم بحث آیات رو قبلا کردیم و به این نتیجه رسیدیم که چون شما معتقدید امر به معروف و نهی از منکر حکومت یعنی تصویب قوانین لازمه و من به این معتقد نیستم ، نمیتوانیم توافقی داشته باشیم.

ستایشگر :Gol:

سبزينه ظهور;467198 نوشت:
اموزش بديم وبعد هرجادلمون خواست فرزندمون روبفرسيم تاوسط واشنگتن هم بره ككش نميگزه وسوسه نميشه چون ازتك تك سلول هاي جسم وروح جنس مخالفش خبرداره ميدونه دقيقا بايدچطور باهاش رفتاركنه.

من يه تحقيق ساده روكه توسط خودم انجام شده گزارش ميدم ديدميداني داره ونمونه ها تصادفي هست باتعداد آماري خيلي كم وزماندار.نتايج دقيق وكامل وجامع نيستن.اما ميتونه يه جرقه آگاهي باشه براي تحقيقات جامع:

25نفر انتخاب شدن .اين25نفر ارتباط با جنس مخالف داشتندترم3 الي7 بودن.

11نفرديگه هم انتخاب شدن كه ترم اولي بودن وهيچ ارتباطي باجنس مخالف نداشتن.

طي يه پرسشنامه ساده مشخص شداين11نفر اطلاعات خيلي كمي درمورد جنس مخالفشون دارن.
اين11نفر به دوگروه تقسيم كردم.7نفراز اونها رو آموزش كامل(4ماه)شناخت كامل نسبت به جنس مخالف داده شد.ازطرفي ازنظر روانشناختي هم كمبودهاي روحيشون برطرف شدونسبت به رفع نيازهاي روحي اگاهي پيداكردن.

نتيجه:تاترم آخروالان كه ازشون خبردارم هيچ كدومشون سراغ دوست بازي نرفتن جالب اينكه اعتمادبه نفس اونها اينقدردرجامعه افزايش پيداكرد كه درسمينارهاي بزرگ هم شركت ميكردند.ازبين11نفر فقط يه نفر به سراغ دوستي متمايل شدوعلتش فشارهاي زيادخانوادگي بودكه مشاوره هاي من كفاف نميداد.
ده نفربعدي الان توي خيلي ازسايتها وحتي محل كاروتحصيلشون هيچ مشكل احساسي نسبت به جنس مخالف ندارن اتفاقا رفتارشون روي جنس مخالف اونهاهم اثركرده ارتباطها اينقدرخنثي هست كه ديگه نيازي به تفكيك بين اونهانيست.

اما اون25نفر:اينهاازقبل ارتباط داشتن.20نفرازاونها(كه البته بعداارتباطم بااونها كم شدونميدونم الان ديگه برگشتن يانه وازديدتحقيق من خازج شدن وهمين نتيجه درست رونشون نميده)بعدازآموزش نسبي يك ماهه ،ازارتباط دست كشيدند ودركنارجنس مخالف بدون هيچ مشكلي به تحصيل و..ادامه دادن ،اما2نفرازاونها ازآموزش من سوءاستفاده! وازاون براي فريب دادن جنس مخالف استفاده كردن!(علت يابيش اينابودن:اولي پدروبرادرانش معتاد بودن و....!؛دومي هم مادروپدرازهم طلاق_مشكلات خانواده وتربيتي_)3نفرباقيمانده هم كه به ارتباط قبلي بدون تغييرادامه دادن(توي آموزشهايي كه به اونها داده ميشه مرتب تمسخرميگرفتن وموضوع روجدي پيش نبردن(خانواده اين 3نفر مرفه وكلا خانواده تجمل گراوراحت طلب بانداشتن فرهنگ حجاب بن اونهاوآزادي ارتباط باجنس مخالف)

با اين تحقيق حداقل به اين نتيجه رسيدم اگرآموزش ها گسترده بشن دركل كشور صددرصد نتيجه ايي روبدست مياريم كه ديگه نيازي به تفكيك كردن درسايتهاي مجازي وغيره نباشيم.البته تربيت تاالان كه دقت كردم هميشه حرف اول رو زده:خانواده.

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر حضرتعالی
همکار محترم!
کار مداخله ای حضرتعالی پژوهشی ارزشمند و ستودنی است و از این بابت به شما تبریک عرض می کنم. امید آنکه این دست پژوهشهای کاربردی و ارزشمند در حجم بزرگتری از نمونه و جوامع اماری متفاوت هنجاریابی شود...

اما با احترام چند نکته تقدیم می شود؛

_ همانطور که اشاره فرمودید؛ حجم نمونه محدودتر از آن است که بتواند فرضیه مورد نظر را ثابت کند.

_ مستحضرید که درونی سازی از راه آموزش صرف و با نادیده گرفتن مولفه های هیجانی و رفتاری محقق نمی شود. هرچند مولفه شناختی بی ارتباط با عاطفه و رفتار نیست اما آموزش، تنها جنبه شناختی موضوع را پوشش می دهد و نه بعد عاطفی و رفتاری را.

_ هر چند منکر نقش و ارزش آموزش شدن انکار بداهت است اما استحضار دارید که در روان شناسی یادگیری (صرف نظر از اختلافات موجود) یادگیری مبتنی بر بینش (آموزش) در کنار یادگیری مبتنی بر مشاهده، الگو برداری، شرطی سازی (کلاسیک و عامل) تداعی و...مطرح شده است.

سبزينه ظهور;467183 نوشت:
به همين خاطر همه در فكراين موضوع هستن پازل رو چطوركنارهم بچينيم؟:تفكيك درمدرسه دركنار آزادبودن ارتباط تلفني ومزاحمت هاو علايق كاذب؟ تفكيك دردانشگاه و آزادبودن محض درچت روم؟تفكيك دراسك دين وآزادبودن درسايتهاي ديگه؟

در این خصوص یادآوری این مطلب خالی از لطف نیست که آیا در مبحث یادگیری می توان از اصل تداعی ناشی از مجاورت، مشابهت و تکرار غافل شد؟ آیا سطح تکرار و مجاورت در فضای حقیقی با فضای مجازی قابل مقایسه است؟ آیا اصولا در فضای مجازی به صورت بالفعل مجاورتی وجود دارد؟ لذا هرچند نمی توان منکر ارتباطات مجازی شد، اما مقایسه فضای حقیقی با مجازی صحیح به نظر نمی رسد.

با تشکر

و اخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

بن موسی;470745 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

استدلال زیر را شکل می دهیم:
1-دفع خطر بزرگتر،اولویت دارد.
2-خطر عدم تحصیل،از خطر تفکیک جنسیتی بزرگتر است.
3-دفع خطر عدم تحصیل برای برادر عزیزمان امام عشق اولویت دارد (نتیجه از 1 و 2).
نتیجه:انصراف ندادن برای دفع خطر بزرگتر،ضروری و موجه است.

ما هیچ گاه نگفتیم فقط محیط است.هیچ وقت هم نمی گوییم فقط اراده شخص است.مجموع این دو است.یک دزد علاوه بر اراده خودش،محیطش هم بر او اثر گذاشته است.پس اینطور نیست که محیط اثرگذار نباشد.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

به نام خدا.

عدم تحصیل خطر هست؟ چه خطری هست؟ الان اینهمه آدم داریم دانشگاه نرفتن و دارن زندگیشون رو میکنن و مشکلی هم ندارند!

خوب احسنت! عامل فساد ، محیط نیست. بلکه اثر گذار است. ( تا جایی که یادم میاد در اخلاقیات همه چیز از جمله محیط اثر گذار هستند اما فقط اراده عامل است ) خوب برادر گرامی ، بنده این رو قبول دارم. حالا به یه جای مشترک رسیدیم خدا رو شکر. حالا حرف بنده اینه : وقتی که عامل نیست ، پس تفکیک کردن هم ما رو به نتیجه نمیرسونه چون مکان های مختلط ، فقط منحصر به دانشگاه نیستند.

ستایشگر :Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ستايشگر;470751 نوشت:
سوال اینه " آیا اختلاط باعث فساد میشود؟ " که شما میگید میشود. حالا استدلال شما چیه؟ اینه : " چون در هنگام وقوع فساد ، اختلاط وجود دارد پس اختلاط باعث فساد است ". جوابی که من میدم : " اگر اختلاط باعث فساد بشود ، باید همیشه باعث فساد بشود. اثر کاتالیزوری نباید به علت بودن اختلاط برای فساد تعبیر بشه. اگر اختلاط موجب فساد میشود باید همیشه بشود و اگر حتی در یک مورد نشد ، یعنی اینکه اختلاط عامل فساد نیست و نقش جانبی دارد.

حرف شما صحیح نیست.کسی نگفته است اختلاط تنها عاملی است که فساد را تشکیل می دهد.بلکه ما می گوییم مجموع عوامل است که این را نتیجه می دهد.به عبارت دیگر اختلاط علت ناقصه است نه علت تامه.شما دارید آن را به طور ضمنی علت تامه فرض می کنید.
این گزاره شما هم که اگر عامل است باید همیشه باعث اختلاط شود صحیح نیست.عامل اینجا یعنی علت.ولی از نوع ناقصه و نه تامه و از نظر منطقی یک چیز می تواند عامل باشد،در عین حال تامه باشد نه ناقصه.برای مثال در فرض می گوییم بنزین عامل حرکت ماشین است.این به معنای آن نیست که اگر بنزین بود،ماشین قطعاً حرکت می کند.بنزین در این فرض علت ناقصه است نه تامه.

ستايشگر;470751 نوشت:
اینکه در محیط های غیر مختلط فساد ( از نوع رابطه با جنس مخالف ) رخ نمیدهد ، بدیهی است زیرا که برای رخ دادن فساد وجود هر دو لازم است". حالا جواب شما؟ ( اصلا بحث این نیست که حالا جدا بکنیم یا نکنیما! بحث اینه که اختلاط عامل فساد هست یا نه )

عرض کردم شما دارید عامل را مساوی تنها عامل می گیرید.عامل یعنی علت و در اینجا علت ناقصه است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بن موسی;470762 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

حرف شما صحیح نیست.کسی نگفته است اختلاط تنها عاملی است که فساد را تشکیل می دهد.بلکه ما می گوییم مجموع عوامل است که این را نتیجه می دهد.به عبارت دیگر اختلاط علت ناقصه است نه علت تامه.شما دارید آن را به طور ضمنی علت تامه فرض می کنید.
این گزاره شما هم که اگر عامل است باید همیشه باعث اختلاط شود صحیح نیست.عامل اینجا یعنی علت.ولی از نوع ناقصه و نه تامه و از نظر منطقی یک چیز می تواند عامل باشد،در عین حال تامه باشد نه ناقصه.برای مثال در فرض می گوییم بنزین عامل حرکت ماشین است.این به معنای آن نیست که اگر بنزین بود،ماشین قطعاً حرکت می کند.بنزین در این فرض علت ناقصه است نه تامه.

عرض کردم شما دارید عامل را مساوی تنها عامل می گیرید.عامل یعنی علت و در اینجا علت ناقصه است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

به نام خدا.

حرفتون رو قبول دارم. من هم اینهمه وقت دارم سعی میکنم بگم که "اختلاط عامل ( به قول شما عامل تامه ) نیست ". یه پست بالاتر رو ببینید ممنون میشم.

ستایشگر :Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ستايشگر;470761 نوشت:
عدم تحصیل خطر هست؟ چه خطری هست؟ الان اینهمه آدم داریم دانشگاه نرفتن و دارن زندگیشون رو میکنن و مشکلی هم ندارند!

واضح است که خطر است.برای مثال خطر پیدا نکردن شغل در آینده.
اگر بخواهیم مشابه شما استدلال کنیم:زورگیری خطر هست؟چه خطری؟الان این همه آدم داریم از آن ها زورگیری شده و دارن زندگیشون رو میکنن و مشکلی هم ندارند!

ستايشگر;470761 نوشت:
خوب احسنت! عامل فساد ، محیط نیست. بلکه اثر گذار است. ( تا جایی که یادم میاد در اخلاقیات همه چیز از جمله محیط اثر گذار هستند اما فقط اراده عامل است ) خوب برادر گرامی ، بنده این رو قبول دارم. حالا به یه جای مشترک رسیدیم خدا رو شکر. حالا حرف بنده اینه : وقتی که عامل نیست ، پس تفکیک کردن هم ما رو به نتیجه نمیرسونه چون مکان های مختلط ، فقط منحصر به دانشگاه نیستند.

عامل است.ولی تنها عامل نیست.علت ناقصه است نه تامه.رجوع کنید به پست قبلی حقیر.در این باره توضیح داده ام.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ستايشگر;470763 نوشت:
حرفتون رو قبول دارم. من هم اینهمه وقت دارم سعی میکنم بگم که "اختلاط عامل ( به قول شما عامل تامه ) نیست ". یه پست بالاتر رو ببینید ممنون میشم.

ما نگفتیم عامل تامه است.دقت کنید شما به طور کلی عامل بودنش را نپذیرفته بودید.چه تامه باشد چه ناقصه.همین که عامل ناقصه است دلیل موجه می شود برای استدلال هایی که انجام شده است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

به نام خدا.

بن موسی;470764 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

واضح است که خطر است.برای مثال خطر پیدا نکردن شغل در آینده.
اگر بخواهیم مشابه شما استدلال کنیم:زورگیری خطر هست؟چه خطری؟الان این همه آدم داریم از آن ها زورگیری شده و دارن زندگیشون رو میکنن و مشکلی هم ندارند!

علیک سلام.

بله. زورگیری خطر است اما نه برای شخص زورگیر! برای بقیه خطر است! در حالی که عدم تحصیل در دانشگاه (مطالعه داشتن و با سواد بودن فرق داره ) برای بقیه خطری نداره.

بنده هم عرض کردم که اینهمه آدم که دانشگاه نرفته اند و دارند کار میکنند و شاغل هستند. مگر ورودی دانشگاه های ما چند نفر هست که همه رو پوشش بده؟ اینهمه آدم از دیپلم به بعد ول میکنن میرن دنبال کار ( نمونه اش دوست خود من که الان زن هم گرفته و دو تا برج تو تهران ساخته! باباش هم آسفالت کار بود و وانت داشت و مرفه بی درد نبود! ). پس خطری هم برای شخص نیست که در مقابل خطر دین قابل قیاس باشه!

بن موسی;470766 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ما نگفتیم عامل تامه است.دقت کنید شما به طور کلی عامل بودنش را نپذیرفته بودید.چه تامه باشد چه ناقصه.همین که عامل ناقصه است دلیل موجه می شود برای استدلال هایی که انجام شده است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

باز هم سلام.

من تا الان وقتی میگفتم عامل ( و البته از این به بعد ) منظورم همونی هست که شما بهش میگید عامل تامه! اما در حرف هام به عامل به قول شما ناقصه ، نمیگم عامل و با کلمات دیگری مثل کاتالیزور ازش یاد میکنم.

حالا اگر موافقید که لااقل روی کلمات توافق کردیم ( یاد برنامه اقدام مشترک افتادم! :khandeh!:) ( بحث سیاسی ممنوع! :ok: ) ادامه بدیم شاید تونستیم حرف همدیگه رو درک کنیم. موافقید؟

ستایشگر :Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ستايشگر;470770 نوشت:
بله. زورگیری خطر است اما نه برای شخص زورگیر! برای بقیه خطر است! در حالی که عدم تحصیل در دانشگاه (مطالعه داشتن و با سواد بودن فرق داره ) برای بقیه خطری نداره.

بنده هم عرض کردم که اینهمه آدم که دانشگاه نرفته اند و دارند کار میکنند و شاغل هستند. مگر ورودی دانشگاه های ما چند نفر هست که همه رو پوشش بده؟ اینهمه آدم از دیپلم به بعد ول میکنن میرن دنبال کار ( نمونه اش دوست خود من که الان زن هم گرفته و دو تا برج تو تهران ساخته! باباش هم آسفالت کار بود و وانت داشت و مرفه بی درد نبود! ). پس خطری هم برای شخص نیست که در مقابل خطر دین قابل قیاس باشه!


شما کلاً خطر بودن منظورتان بود.نه برای چه کسی.برادر گرامی خودتان می دانید که این یک خطر است.اگر خطر نیست و بدون خطر هم می شود برای مثال پول در آورد،با فرض این که هدف ایشان و شما از دانشگاه رفتن این باشد،خب عقلاً باید مانند دوستتان شما هم انصراف بدهید (همانطور که به برادر امام عشق گفتید انصراف بدهند).
اگر هم هدف شما و ایشان فقط کسب در آمد نیست بلکه اصل بر امور دیگر است،به همان دلیل که انصراف برای شما خطر دارد برای ایشان هم می تواند خطر داشته باشد.
ضمن این که راجع به خطر دین همانطور که گفتیم اختلاط علت ناقصه است نه تامه.لذا ایشان از طرق دیگر بر آن فایق می آیند.

لطفاً به آن قسمت اصلی پست بنده توجه کنید.این یک بحث حاشیه ای است.به همان دلیل که ترک دانشگاه برای شما خطرناک است،برای ایشان هم هست.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

اميدوار;469350 نوشت:
طبعا فرمایش شما به صورت موجبه جزئیه صحیح است، اما به صورت موجبه کلیه خیر!
اینکه مشکلات اخلاقی و...با تفکیک جنسیتی مرتفع نمی شود، کاملا صحیح و مورد قبول است چرا که یک معلول می تواند متاثر از مجموعه ای از عوامل باشد. اما به نظر حضرتعالی آیا می توان گفت چون در وقوع یک پدیده عناصر مختلفی دخیل هستند، پرداختن به یک عامل بدون تاثیر است؟ به عنوان مثال در تصادفات جاده ای عوامل متعدد انسانی و غیرانسانی مانند استاندارد نبودن جاده، استاندارد نبودن خودرو، عدم هشیاری، قانون گریزی راننده ووو دخالت دارند. طبعا برای کاهش میزان تصادفات لازم است به همه این ابعاد پرداخته شود، اما آیا این منطقی است بگوییم چون جاده خراب است و خودرو غیر استاندارد، پس راننده هم پیشگیری نکند و کمربند ایمنی نبندد؟
پس بنابراین هر عاملی به اندازه خود مهم و تاثیرگذار است و نمی توان ان را به خاطر سایر عوامل نادیده گرفت.

سلام و عرض ادب

همانطور که فرمودید عوامل متعدد است ولی باید ان عاملی را که در اولویت قرار دارد در صدد رفع برامد نه عوامل جانبی
به نظر حقیر عامل فساد بیشتر از تجرد و عدم توانایی جوانان بر ازدواج است نه مختلط بودن فضا

پس باید ابتدا همت بر بر ازدواج جوانان گذاشت نه تفکیک

بروی ادم تشنه بستن اب فایده ندارد بلکه باید از طریق حلال سیرابش کرد

اميدوار;469350 نوشت:
حق با حضرتعالی است، لکن عنایت بفرمایید آیا انرژی و پیامی که از تماس چشمی ساطع می شود (در جای خود ثابت شده است)، قابل مقایسه با چت و..است؟ آیا می توان نقش ارتباط چهره به چهره در فضای واقعی را با عالم سرد مجازی یکسان انگاشت؟ آیا الآن که تفکیکی در کار نیست، چتی هم در کار نیست؟ در بسیاری از موارد چت اقدامی منفعلانه است اما حضور در کلاس درس و ارتباط خارجی برقرار کردن اقدامی فعالانه....

بزرگوار چت ظاهر قضیه است
نودو نه درصد ارتباطات چتی به دنیای واقعی کشیده می شود

این مساله در تحقیقات امده است در ضمنی که کارشناسان می گویند محیط چت و اینترنت تبدیل به کاباره شده است
یعنی ارتباتاط چتی همراه با مسائل جنسی صورت می گیرد

در ضمنی که در چت هم صدا و تصویر مبادله می شود

اميدوار;469350 نوشت:
همانطور که در ابتدا عرض کردم به لطف خدا، بخش عظیمی از دانشجویان ما را افراد متعهد و مومنی چون حضرتعالی تشکیل می دهند.

حقیر که هر دو محیط را تجربه کرده ام
محیط چت و ارتباطات مجازی را بسیار بدتر و قابل لغزش تر از محیط واقعی می دانم

چرا که اینجا ارتباطات کاملا محرمانه و بسیار اسان و در دسترس تر است
طرف در هر لحظه مرتبط است و ....

اميدوار;469350 نوشت:
لطفا ادله آنها را بیان بفرمایید تا به صورت موردی بررسی گردد.

فعلا منبع خاصی مد نظرم نیست
باید بگردم تا پیدا کنم و با سند قرار دهم

موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ستايشگر;470770 نوشت:
من تا الان وقتی میگفتم عامل ( و البته از این به بعد ) منظورم همونی هست که شما بهش میگید عامل تامه! اما در حرف هام به عامل به قول شما ناقصه ، نمیگم عامل و با کلمات دیگری مثل کاتالیزور ازش یاد میکنم.

حالا اگر موافقید که لااقل روی کلمات توافق کردیم ( یاد برنامه اقدام مشترک افتادم! ) ( بحث سیاسی ممنوع! ) ادامه بدیم شاید تونستیم حرف همدیگه رو درک کنیم. موافقید؟


عامل مساوی علت تامه نیست.اگر چیزی عامل باشد آنگاه یا ناقصه است یا تامه.اگر عامل را مساوی علت تامه بگیریم،خود به خود عامل ناقصه را حذف کرده ایم.
پس نتیجه این که:اختلاط عامل است ولی ناقصه.پس در نهایت عامل است نه ناعامل.چون عامل است با فرض این که استدلال های قبلی بر عامل بودنش وابسته هستند،پس استدلال های قبلی همچنان از دوام و استحکام برخوردارند.چون مشخص شد اختلاط عامل است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Navy"]

لبخندخدا;470743 نوشت:
تشریف ببرید به همون لینک بیانات اقا که در پست های قبلی گذاشتم

قبلا جواب این ادعای شما داده شد
لبخندخدا;470743 نوشت:
حالا خودتون قضاوت کنید کلمه اختلاط در بحث تفکیک میتونه به معنای داشتن هدف مشترک باشه یا درهم امیختن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در دانشگاه هم در هم آمیختن یا همان اختلاط است.
تفکیک متضاد اختلاط است است.
تفکیک جنستی یعنی جدا کردن جنسیت و اختلاط جنسیتی یعنی در هم آمیختن دو جنسیت
حالا حرف شما هیچ ربطی به موضوع ندارد[/]

ستايشگر;470770 نوشت:
باز هم سلام.

من تا الان وقتی میگفتم عامل ( و البته از این به بعد ) منظورم همونی هست که شما بهش میگید عامل تامه! اما در حرف هام به عامل به قول شما ناقصه ، نمیگم عامل و با کلمات دیگری مثل کاتالیزور ازش یاد میکنم.

حالا اگر موافقید که لااقل روی کلمات توافق کردیم ( یاد برنامه اقدام مشترک افتادم! ) ( بحث سیاسی ممنوع! ) ادامه بدیم شاید تونستیم حرف همدیگه رو درک کنیم. موافقید؟



سلام علیکم و رحمه الله

بگذارید اصطلاحات این عزیزان را بنده در حد توانم برای شما توضیح بدهم که اصل امر به فهم کامل منظور طرف مقابل است.

کاتالیزور اصطلاحی است در تعریف عملی شیمیائی که برای تجریه عناصر از مواد ترکیبی بکار میرود یا احتمالا بالعکس از کاتالیزور بعنوان حلال برای تسریع در ترکیب عناصر هم شاید استفاده کنند .

ولی
علت تامه اصطلاحی فلسفی است که میگوید برای ممکن شدن امری نیاز به وجود عوامل کامل موثر بر موجود شدن است.

پس اگر علل تامه وجود شی ئی وجود داشت آن شی , ممکن الوجود میشود.

مثلا برای ریزش باران هوای سرد با درجه برودت کافی , تراکم ابرهای باران زا و تراکم جبهه هوا نیاز است که بارش باران ممکن شود اگر این عوامل وجود داشته باشد اصطلاحا میگویند بارش باران ممکن است چون علل تامه آن وجود دارد.

پس اگر غریزه و نیازهای غریزی ( روح بعضی ها را شاد کنیم ) حاصل از محدودیت در جوامع بسته وجود داشته باشد و اگر زمینه آن ( مانند اختلاط ) هم میسر گردد پس انحراف یا حداقل اخلال در کیفیت تعلیم و تعلم و همچنین انحراف اخلاقی ممکن الوجود میشود ( وقوع و وجودش ممکن میشود و این وجود را حتم در نظر میگیرند ). چون علل تامه ( تمام علل لازمه ) آن هم وجود دارد.


یاحق

دو تا تجربه داشتم دوست داشتم براتون تعریف کنم ...

1- اولین تجربم برمیگرده به زمانی که دوم راهنمایی بودم ... اون زمانا پدربزرگم یه باغ داشت که هر جمعه تمام فامیل جمع میشدن اونجا ... فامیل پدریم هم همشون فوق مذهبی یه چیزی در حده تیم ملی ... باغمون یه سرایدار داشت .... برای این سرایدار یک اتاق ساخته بودن که شبها اونجا میخوابید ... یه بار من و دختر عمه ام شروع کردیم به قدم زدن در درون باغ ... همینجوری که داشتیم قدم میزدیم یهو این مرده اومد جلویه من و دختر عمه ام ... با لبخندی گفت بفرمائین به کلبه حقیر من چایی هست ... من تندی فهیدم که نباید پام رو تو اون اتاق بزارم ... اما دختر عمه ام میگفت آشناست ... عیبی نداره ... تا اینکه دختر عمه ام قبول کرد ... ولی من در رفتم و دویدم به سمته خونه ای که تو باغ بود ... خیلی ترسیده بودم ... تا موضوع رو گفتم ... همه دویدن به سمت اتاق سرایدار ... و دختر عمم با یه حالت گریونی از اونجا اومد بیرون ... دختری که این جور روابط رو نمیشناخت ... و بابته سادگیش چوبش رو هم خورد ... حالا چطور منی که دوم راهنمایی بودم فهمیدم که نباید پام رو تو اون اتاق بگذارم ... ولی اونی که آفتاب مهتاب ندیده بود نفهمید ... من تو اون سن به خاطره تربیتی که داشتم و فرم بخصوصی که بزرگ شده بودم و با پسرهایی که در ارتباط قرار گرفته بودم ( پسرخاله ها و پسردائی هام ) و هشداهایی که بهم داده شده بود ... توانایی شناسایی اون نوع ارتباط رو داشتم . اما دختر عمم که حتی یک نماز قضا شده تو اون سن رو هم نداشت ... این توانایی رو نداشت ... و هنوزه که هنوزه ... من موندم تو اون 5 دقیقه چه اتفاقی برای دختر عمم افتاد ... بقیه رو نمیدونم .

2- تجربه دومی که داشتم برمیگرده به زمانی که تو دانشگاه داشتم درس میخوندم ... یه روز زمستونی بود و هوا هم تیره و تاریک ... منم بخاطر سختی درس اصلا حواسم نبود ... همینجوری اومدم به سمته ایستگاه ماشین ها ... من دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب درس میخوندم ... و تقریبا ساعت 7 شب بود ... معمولا جلویه درب دانشگاه یک سری ماشین وای میستادن که از مسیره اتوبان افسریه میرفتن به سمته رسالت ( ایستگاه تاکسی) ... منم با این تفکر ... دره ماشینی رو باز کردم و نشستم توش ... تا نشستم تو ماشین .... دیدم راننده راه افتاد ... هنوز نفهمیده بودم قضیه چیه ... بعد از کمی توجه فهمیدم کسایی که تو ماشین نشستن اصلا ظاهرشون به دانشجوها نمیخوره ... بیشتر به معتاد ها و ... میخوره ... یهو ترس تمام وجودم رو گرفت ... از طرفی میترسیدم بگم نگه دار میخوام پیاده بشم ... چون اگر میگفتم ... چاقو بود که کنار گردنم گزاشته بودن ... داشت گریم در میومد ... خیلی خدا خدا کردم ... با خودم میگفتم اگر یهو بپیچن تو یه فرعی من چه خاکی تو سرم بریزم ... ولی یهو به خودم اومد ... میدونستم که دارم تحریکشون میکنم ... شروع کردم به صحبت کردن با اونها ... به بقل دستیم آروم گفتم شما دانشجویه همین داشنگاه هستین ... گفتم من کامپیوتر میخونم شما چی میخونین ... و شروع کردم به حرف گرفتنشون ... هیچی دیگه تو همون ماشین ازش شماره گرفتم ... اونا هم از من شماره خواستن و منم بهشون دادم ... خودم هم کمی احساس راحتی میکردم ... فهمیدم اینجوری دارم کنترلشون میکنم ... دیگه نمیتونن بهم آسیب برسونن ... تا اینکه راننده پیاده شد و خواست به خیاله خودش بستنی بگیره ... که من هم از فرصت استفاده کردم و پریدم بیرون ... و گفتم !!! Yes اگر من این جور روابط رو نمیشناختم ... نمیدونستم که چجوری باید کنترلشون کنم ... احتمالا الان جنازه ام ته یکی از رودخونه های تهران به خار و خاشاکی گیر کرده بود و داشتن مورچه ها گوشتام رو تو خونشون انبار میکردن ...

به هر حال ...
به نظره من ... انسان ها انسان هستند و نیاز دارن که اینگونه تعاملات رو بشناسن ... آرام آرام ... همونجور که بزرگ میشن ... بیشتر و بیشتر تعاملات رو یاد بگیرن ... خودشون و جنس مخالف رو بشناسن ... نه اینکه کلا روابط رو قطع کنند ... چون همه نیاز به چنین تجربه هایی دارند و اگر کسی چنین تجربه هایی نداشته باشه ... ضررهایی رو تجربه میکنه که به نظره من شدیدتر و سهمگین تر هست ...

نفرنفر;470826 نوشت:
به نظره من ... انسان ها انسان هستند و نیاز دارن که اینگونه تعاملات رو بشناسن ... آرام آرام ... همونجور که بزرگ میشن ... بیشتر و بیشتر تعاملات رو یاد بگیرن ... خودشون و جنس مخالف رو بشناسن ... نه اینکه کلا روابط رو قطع کنند ... چون همه نیاز به چنین تجربه هایی دارند و اگر کسی چنین تجربه هایی نداشته باشه ... ضررهایی رو تجربه میکنه که به نظره من شدیدتر و سهمگین تر هست ...


سلام بر سرکار نفر نفر

1- این درست است که انسان باید آگاهی کسب کند ولی تنها راه کسب آگاهی بشخصه تجربه کردن نیست.
امن ترین تجربه هم حتی اگر با پسر عمه و پسر خاله هم باشد باز ممکن است به فاجعه بیانجامد.

2- راه تجربه کردن هم نیاز نیست مستقیم باشد کافی است با نگاهی به اطراف تجربه افرادی که گوششان بدهکار نیست را به عینه ببینیم وبه قول شما به هر کسی هم اعتماد نکنیم. ( در بخش روانشناسی سایت استاد حامی مطالب خوبی را در این رابطه دارند )

3- یکی از فواید عدم اختلاط هم پیشگیری قبل از درمان است. یعنی از مراوداتی جلوگیری میکند که ممکن است منجر به اعتماد شود ( مثل اعتماد دختر عمه شما به سرایدار آنهم بواسطه آشنا بودن ) . اعتمادی که صرفا بواسطه همکلاسی بودن برای اشخاص پیش آمده و می آید.



و نهایت امر اینکه مراوده سالم در اسلام تعریف شده و رعایت حدود این مراوده مشخص است و نباید از حد خارج شد همچنین در اسلام آگاهی لازم برای دلیل رعایت این حدود به فرد داده میشود مگر اینکه فرد نخواهد بداند و جستجو نکند.


پس قبل از هر چیز شما هم بخوانید :

http://www.askdin.com/thread33366.html

یاحق

بن موسی;470444 نوشت:
مصادره به مطلوب تعریف دقیقی دارد.استفاده از خود حکم برای استنتاج حکم.یا استفاده از خود قضیه برای استنتاج قضیه.یعنی حکم را جزو مفروضات استدلال بیاوریم.خوشحال می شوم توضیح دهید در کدام یک از فرض هایمان از حکم استفاده کرده ایم؟
ضمن این که نتیجه همان حکم است.در نتیجه کسی دچار مصادره به مطلوب نمی شود.در مقدمات و فرض هاست که دچار مصادره به مطلوب می شویم.

بن موسی;470444 نوشت:
اگر ادامه پست حقیر را بخوانید،گفته ام که چرا از مورد سوم یک دفعه چنین چیزی نتیجه گرفته می شود.

سلام بر شما
درست است تعریفتان.اگر به نوشته من نگاه می کردید گفتم گزینه های 1 تا 3 صحیح است.
ابتدا بگویم ذهن انسان هیچ کار ارادی را بدون دلیل انجام نمی دهد.
وقتی شما از 3 به یکباره بدون هیچ دلیلیبه نتیجه رسیده اید می بایست
یا دلایلی را در جایی ذکر می کردید(که چرا حکومت می بایست به صورت اجباری به تفکیک بپردازد) که چنین چیزی دیده نمی شود(حتی در پایین!)
یا می بایست ذهن شما حکم خودتان را به عنوان فرض می گرفت و با در نظر گرفتن علایق شخصی خودتان مقداری صحیح به این فرض میداد و با عطف این فرض با نتیجه 3 به مقصود می رسید.

بن موسی;470444 نوشت:
امور علاوه بر جنبه های شخصی جنبه های اجتماعی نیز دارند.امر به معروف و نهی از منکر یکی از وظایف حکومت اسلامی است.بر این مبنا،استدلال زیر را شکل می دهیم:
1-امر به معروف و نهی از منکر از وظایف حکومت اسلامی است (با توجه به آیات و روایات و متون دینی).
2-اختلاط زن و مرد،مصداق منکر است (با توجه به این که هر چیز حرام و نادرست،منکر محسوب می شود).
3-نهی از اختلاط زن و مرد از وظایف حکومت اسلامی است (نتیجه از 1 و 2).
4-تفکیک جنسیتی یعنی نهی از اختلاط زن و مرد (با توجه به تعریف این دو).
5-تفکیک جنسیتی از وظایف حکومت اسلامی است (نتیجه از 4 و 5).

باز هم استدلالی که ربطی به سوال مطرح شده ندارد. سوال این بود:
شما اثبات کنید حکومت می بایست برای این کار اقدام از نوع جبری کند؟
یعنی بگویید اینجا اقدام جبری صحیح است. اقدام جبری (که همان تفکیک جنسی باشد) این جا صحیح است؟ شما هنوز صحت این گزینه را(یعنی درست بودن تفکیک جنسی) اثبات نکرده اید آمده اید در 4 استفاده کرده اید؟!!!

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

javadk1234;470877 نوشت:
درست است تعریفتان.اگر به نوشته من نگاه می کردید گفتم گزینه های 1 تا 3 صحیح است.
ابتدا بگویم ذهن انسان هیچ کار ارادی را بدون دلیل انجام نمی دهد.

تا اینجا را بنده هم قبول دارم.

javadk1234;470877 نوشت:
وقتی شما از 3 به یکباره بدون هیچ دلیلیبه نتیجه رسیده اید می بایست
یا دلایلی را در جایی ذکر می کردید(که چرا حکومت می بایست به صورت اجباری به تفکیک بپردازد) که چنین چیزی دیده نمی شود(حتی در پایین!)

چنین چیزی دیده می شود.در همان پستی که شما آن مطلب اولیه را از آن نقل کردید،بنده به چند نقد احتمالی پاسخ داده بودم و گفته بودم چرا این کار تنها راه حل این مسئله است.

javadk1234;470877 نوشت:
یا می بایست ذهن شما حکم خودتان را به عنوان فرض می گرفت و با در نظر گرفتن علایق شخصی خودتان مقداری صحیح به این فرض میداد و با عطف این فرض با نتیجه 3 به مقصود می رسید.

در این باره توضیح داده شد.به طور مشابه چون ذهن انسان هیچ کار ارادی را بی دلیل انجام نمی دهد،ندیدن بخشی از پست های دیگران هم بی دلیل نیست و مصادره به مطلوب است.

javadk1234;470877 نوشت:
باز هم استدلالی که ربطی به سوال مطرح شده ندارد.

استدلال به سوال شما ربط داشت و در پایین ربطش را می گوییم.

javadk1234;470877 نوشت:
شما اثبات کنید حکومت می بایست برای این کار اقدام از نوع جبری کند؟

در بالا ثابت شده است که حکومت باید برای این کار امر به معروف و نهی از منکر کند.مرحله آخر امر به معروف و نهی از منکر،اقدام جبری است.لذا:اقدام جبری زیر مجموعه ای از امر به معروف و نهی از منکر است.پس انجام دادن نهی از منکر،انجام دادن اقدام جبری را هم در بر می گیرد.

javadk1234;470877 نوشت:
یعنی بگویید اینجا اقدام جبری صحیح است. اقدام جبری (که همان تفکیک جنسی باشد) این جا صحیح است؟ شما هنوز صحت این گزینه را(یعنی درست بودن تفکیک جنسی) اثبات نکرده اید آمده اید در 4 استفاده کرده اید؟!!!

در چهار از صحت تفکیک جنسی استفاده نکرده ایم.اگر نگاه کنید استدلال واضح است.در گزاره چهار گفته شده است:تفکیک جنسیتی یعنی نهی از اختلاط زن و مرد (با توجه به تعریف این دو).حال کجای این یعنی استفاده از صحت تفکیک جنسیتی؟این از مفروضات بالا به دست آمده است که در مفروضات بالا فرضی را خود به خود انجام نداده ایم.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

سلام بر شما
عیبی ندارد.
پست مورد اشاره در این آدرس است: http://www.askdin.com/thread35709-25.html
سوالات و پاسخ ها نیز مشخص است.
از جدل بیهوده پرهیز می کنم.
خدا شما را حفظ کتد.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

javadk1234;470914 نوشت:
سلام بر شما
عیبی ندارد.
پست مورد اشاره در این آدرس است: آیا با تفکیک جنسیتی در فضای مجازی موافقید؟!
سوالات و پاسخ ها نیز مشخص است.
از جدل بیهوده پرهیز می کنم.
خدا شما را حفظ کتد.

به اینجا توجه بفرمایید:
بن موسی;470042 نوشت:
-اگر مفسده اختلاط در خیابان بدون تفکیک جنسیتی قابل حل است،پس چرا در دانشگاه همین بدون تفکیک جنسیتی آن را حل نکنیم؟
1-چنین کاری در دانشگاه ممکن نیست.چون علت مفسده ارتباط از حیث همکلاسی بودن و تبعات آن است.لذا مادامی که علت مفسده باقی بماند،خود مفسده نیز باقی می ماند.با راه حل های دیگر علت این مفسده از بین نمی رود.با تفکیک است که علت مفسده از بین می رود و در نتیجه مفسده از بین می رود.

بنده در اینجا گفته ام که چرا به نظر حقیر،تفکیک جنسیتی تنها راه ممکن است.حال با فرض این که استدلال بنده در اینجا درست باشد،نتیجه می گیریم تنها راه حل این مشکل تفکیک جنسیتی است.لذا استدلال به این شکل می شود:
1-دفع خطر احتمالی،واجب است.
2-در اثر اختلاط مرد و زن در دانشگاه،احتمال دارد خطر به وجود آید.
3-دفع خطر اختلاط در دانشگاه واجب است (نتیجه از 1 و 2).
4-دفع خطر اختلاط در دانشگاه تنها با تفکیک جنسیتی قابل حل است (نتیجه ای که از نقل قول بالا می گیریم).
5-تفکیک جنسیتی در دانشگاه واجب است (نتیجه از 3 و 4).

حال اگر بحثی داریم باید بر روی گزاره 4 انجام دهیم.در غیراینصورت استدلال بالا قابل شکل گیری است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

ملاصدرا;470786 نوشت:
قبلا جواب این ادعای شما داده شد

اگه منظورتون این پست است:
انها نمى‏خواهند كه دانشگاه ما، حوزه‏ى علميه‏ى ما، آزمايشگاه ما و محيط توليد ما، پر رونق باشد. آنها دلشان مى‏خواهد اختلاط دختر و پسر و آميزشهاى شهوانى و غفلت و عشرت و اينها، بر زندگى مردم غلبه پيدا كند؛ آنها اين را مى‏خواهند. شما عكس اين را عمل كرديد؛ علت عصبانيت امريكا و صهيونيستها و اين همه تبليغات اين است.
باید خدمتتون عرض کنم هیچ جای این مطلب نگفته برای عدم اختلاط بیایم دانشگاه ها رو تفکیک کنیم! خواهشا یکم با دقت مطالب رو بخونید و در قید ظاهر نمونید!
اختلاط دختر و پسر و آميزشهاى شهوانى و غفلت و عشرت و اينها...
ببینید اختلاط در کنار امیزش های شهوانی اورده شده. یعنی همون امیختن یا اصطلاحا صمیمی شدن و روابط خارج از چهار چوب و شکستن مرزها نه صرفا حضور دختر و پسر در کنار هم!
ولی در لینکی که بنده گذاشتم صراحتا معنی اختلاط بیان شده وهمینطو رخیلی صریح گفته شده که عدم اختلاط( حفظ مرزها) این نیست که دختر و پسر یک جا درس نخوونند.


"اسلام در اين‌جا، با كمال قدرت و قوّت ايستاده است و بين زن و مرد در جامعه، مرزى قرار داده است. از نظر اسلام، هيچ كس حق ندارد كه اين مرز را زير پا بگذارد و بشكند؛ چون از نظر اسلام، خانواده خيلى مهم است. رابطه زن و مرد در محيط خانواده به‌گونه‌اى است، و در محيط جامعه، به‌گونه‌اى ديگر است. اگر آن ضوابطى كه اسلام در محيط جامعه به عنوان حايل بين زن و مرد قرار داده است، بشكند، خانواده خراب مى‌شود. در خانواده، غالباً به زن و گاهى هم به مرد، ممكن است ظلم شود. فرهنگ اسلامى، فرهنگ عدم اختلاط زن و مرد است...."

"معناى آن مرز هم اين نيست كه زنان و مردان در يك محيط تحصيل نكنند، در يك محيط عبادت نكنند، در يك محيط كار نكنند و در يك محيط خريد و فروش نكنند - كه اين قبيل موارد، فراوان است - بلكه معنايش اين است كه حدّ و حدودى در اخلاق معاشرتى خودشان قائل باشند. و اين كار بسيار خوبى است."
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2729

ملاصدرا;470786 نوشت:
در دانشگاه هم در هم آمیختن یا همان اختلاط است.
تفکیک متضاد اختلاط است است.
تفکیک جنستی یعنی جدا کردن جنسیت و اختلاط جنسیتی یعنی در هم آمیختن دو جنسیت
حالا حرف شما هیچ ربطی به موضوع ندارد

من طبق استدلال شما که گفتید اختلاط به معنای داشتن امر مشترک است بهتون ثابت کردم که اختلاط در اینجا همچین معنی نداره
و این یعنی استدلال بنده به معنای شکستن مرزها و در هم امیختن درست است، حالا اینو تا اینجا داشته باشید!
ولی شما باید ثابت کنید که اختلاط جنسیت در دانشگاه به خاطر صرف حضور 2 جنس در یک مکان عامل فساد یا به قول دوستانتون باعث مفسده میشود به عنوان عامل مستقل یا خیر !بعدش نتیجه بگیرید که تفکیک جنسیتی میتواند راه حل از بین بردن اختلاط باشه! وبعدش خودتون قضاوت کنید این سیاست در حد کلان قابل اجرا هست؟ اگر بله چه هزینه هایی به دنبال داره؟
راه حفظ مرزها یا در هم نیامیختن یا عدم اختلاط تفکیک جنسیتی نیست!
دنبال راه چاره باشید نه پاک کردن صورت مسئله..
.

سلام

در فضای مجازی بی نهایت موافقم مخصوصا در اسک دین

زیرا از بحث ها و حدل های بیهوده ای که کاربران اقا برای کل کل کردن راه می اندازند

خلاص می شویم

یادتونه تو دوره انتخابات آقا یاحمدی نژاد میگفتن...این آقا قراره بیاد خیابونا رو تقسیم کنه . بین زن و مرد دیوار بکشه؟؟؟یادتونه؟میگم نظرتون چیه که اصلا اینکارو کنیم؟خیابونا رو تقسیم کنی به زن و مرد...مثلا بزنیم
خیابانه نواب صفوی(زن)..خیابان نواب صفوی(مرد)...هان؟؟؟؟بابا بجای اینکارا یاد بگیریم که جلوی نفس خودمونو بگیریم...اینکارا چیه؟مثل اینکه طرف در و رو خودش میبنده...خودش و زندونی میکنه و شروع میکنه به عبادت بعد میگه من گناه نمیکنم...آقاجون اگر راست میگی در معرض گناه قرار بگیری و خطا نکنی...مردی-!!!

[="Tahoma"][="Black"]

بی نظیر;471018 نوشت:
در فضای مجازی بی نهایت موافقم مخصوصا در اسک دین

زیرا از بحث ها و حدل های بیهوده ای که کاربران اقا برای کل کل کردن راه می اندازند

خلاص می شویم


سلام
الحمدلله که به طور عینی یکی از مضرات بزرگ اختلاط زن و مرد رو مشاهده کردید.[/]

موضوع قفل شده است