آيات فضايل اخلاقي

تب‌های اولیه

128 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال


[=&quot]ملامت نفس



وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ [=times new roman]ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي [=times new roman]ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ [=times new roman]ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ [=times new roman]ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ [=times new roman]ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛


و شيطان [در قيامت] هنگامى كه كار [محاسبه بندگان] پايان يافته [به پيروانش] مى‏گويد : يقيناً خدا [نسبت به برپايى قيامت ، حساب بندگان ، پاداش و عذاب] به شما وعده حق داد ، و من به شما وعده دادم [اگر از من اطاعت كنيد و دست از دين برداريد به زندگى دلخواه مى‏رسيد ولى مى‏بينيد كه وعده خدا تحقّق يافت] و [من] در وعده‏ام نسبت به شما وفا نكردم ، مرا بر شما هيچ تسلّطى نبود ، فقط شما را دعوت كردم [به دعوتى باطل و بى‏پايه] و شما هم [بدون انديشه و دقت دعوتم را] پذيرفتيد ، پس سرزنشم نكنيد ، بلكه خود را سرزنش كنيد ، نه من فريادرس شمايم ، و نه شما فريادرس من ، بى‏ترديد من نسبت به شرك‏ورزى شما كه در دنيا درباره من داشتيد [كه اطاعت از من را هم‏چون اطاعت خدا قرار داديد] بيزارم ؛ يقيناً براى ستمكاران عذابى دردناك است.


[=&quot]ابراهيم 22


[=&quot]

[=&quot]




[=&quot]امانت داری

[=&quot]

وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ؛


و آنان كه امانت‏ها و پيمان‏هاى خود را رعايت می كنند.






[=&quot]المومنون 8




[=&quot]کظم غیظ



[=Arial Black]



وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ [=times new roman]ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ [=times new roman]ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛


بسيارى از اهل كتاب پس از آنكه حق براى آنان روشن شد به سبب حسدى كه از وجودشان شعله كشيده ، دوست دارند كه شما را پس از ايمانتان به كفر بازگردانند . هم اكنون [از ستيز و جدال با آنان] درگذريد ، و [از آنان] روى بگردانيد ، تا خدا فرمانش را [به جنگ يا جزيه] اعلام كند ؛ يقيناً خدا بر هر كارى تواناست.


[=&quot]البقره 109


[=1]

  • [=Arial Black]ولیعفوا ولیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم والله غفور رحیم:Gol: [/]

    مومنان باید ببخشند و در گذرند شما که خودتان دوست دارید خداوند از گناهانتان درگذرد و خداوند جبران کننده و مهربان است:hamdel:

  • پیروی از احسن:

    «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ » (زمر / 18)

    همان كسانی كه سخنان را می‌شنوند و از نیكوترین آنها پیروی می‌كنند، آنان كسانی هستند كه

    خدا هدایتشان كرده، و آنها خردمندانند.


    [=Traditional Arabic]

    نهی از بکار بردن القاب زشت:

    « وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ » (حجرات / 11)

    و با القاب زشت و ناپسند یكدیگررا یاد نكنید.




    کظم غیظ


    الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ [=times new roman]ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛


    آنان كه در گشايش و تنگ دستى انفاق مى‏كنند ، و خشم خود را فرو مى‏برند ، و از [خطاهاىِ] مردم در مى‏گذرند ؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد.



    [=&quot]آل عمران 134





    کظم غیظ

    قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ [=times new roman]ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛

    دو مرد از كسانى كه [از خدا] مى‏ترسيدند و خدا به هر دو نعمتِ [معرفت و ايمان و شهامت] داده بود ، گفتند : از اين دروازه به آنان يورش بريد ، چون به آنجا درآييد يقيناً پيروزيد ؛ و اگر مؤمن هستيد بر خدا توكل كنيد.


    [=&quot]المائدة 13




    ایمان به غیب

    آیه :

    (الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاه و مما رزقناهم ینفقون)

    سوره مبارکه بقره آیه 3

    ترجمه:

    (پرهيزكاران) آنها هستند كه به غيب (آنچه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان مى‏آورند، و نماز را بر پا مى‏دارند و از تمام نعمتها و مواهبى كه به آنها روزى داده‏ايم انفاق مى‏كنند.


    تفسیر:


    آثار تقوا در روح و جسم انسان.
    قرآن در آغاز اين سوره، مردم را در ارتباط با برنامه و آئين اسلام به سه گروه متفاوت تقسيم مى‏كند:
    1-" متقين" (پرهيزكاران) كه اسلام را در تمام ابعادش پذيرا گشته‏اند.
    2-" كافران" كه درست در نقطه مقابل گروه اول قرار گرفته و به كفر خود معترفند و از گفتار و رفتار خصمانه در برابر اسلام ابا ندارند.
    3-" منافقان" كه داراى دو چهره‏اند، با مسلمانان ظاهرا مسلمان و با گروه مخالف، مخالف اسلامند، البته چهره اصلى آنها همان چهره كفر است ولى تظاهرات اسلامى نيز دارند.
    بدون شك زيان اين گروه براى اسلام بيش از گروه دوم است و به همين سبب خواهيم ديد كه قرآن با آنها برخورد شديدترى دارد.
    البته اين موضوع مخصوص اسلام نيست، تمام مكتبهاى جهان با اين سه گروه روبرو هستند، يا مؤمن به آن مكتب، يا مخالف آشكار، و يا منافق محافظه كار، و نيز اين مساله اختصاص به زمان معينى ندارد، بلكه در همه ادوار جهان بوده است.
    در آيات مورد بحث سخن از گروه اول است، ويژگيهاى آنها را از نظر ايمان و عمل در پنج عنوان مطرح ميكند (ايمان به غيب- اقامه نماز- انفاق از همه مواهب- ايمان به دعوت همه انبياء و ايمان به رستاخيز).
    1- ايمان به غيب‏
    نخست مى‏گويد:" آنها كسانى هستند كه ايمان به غيب دارند" (الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ).
    " غيب و شهود" دو نقطه مقابل يكديگرند، عالم شهود عالم محسوسات است، و جهان غيب، ما وراء حس، زيرا" غيب" در اصل به معنى چيزى است كه پوشيده و پنهان است و چون عالم ما وراء محسوسات از حس ما پوشيده است به آن غيب گفته مى‏شود، در قرآن كريم مى‏خوانيم عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ:" خداوندى كه به غيب و شهود، پنهان و آشكار دانا است و او است خداوند بخشنده و رحيم" (حشر- 22).
    ايمان به غيب درست نخستين نقطه‏اى است كه مؤمنان را از غير آنها جدا مى‏سازد و پيروان اديان آسمانى را در برابر منكران خدا و وحى و قيامت قرار مى‏دهد و به همين دليل نخستين ويژگى پرهيزكاران ايمان به غيب ذكر شده است.
    مؤمنان مرز جهان ماده را شكافته، و خويش را از چهار ديوارى آن گذرانده‏اند، آنها با اين ديد وسيع با جهان فوق العاده بزرگترى ارتباط دارند در حالى كه مخالفان آنها اصرار دارند انسان را همچون حيوانات در چهار ديوارى جهان ماده محدود كنند، و اين سير قهقرايى را تمدن و پيشرفت و ترقى نام مى‏نهند! در مقايسه" درك و ديد" اين دو، به اينجا مى‏رسيم كه" مؤمنان به غيب" عقيده دارند جهان هستى از آنچه ما با حس خود درك مى‏كنيم بسيار بزرگتر و وسيعتر است، سازنده اين عالم آفرينش، علم و قدرتى بى انتها، و عظمت و ادراكى بى نهايت دارد، او ازلى و ابدى است. و عالم را طبق يك نقشه بسيار حساب شده و دقيق پى‏ريزى كرده، در جهان انسانها، روح انسانى فاصله زيادى ميان آنان و حيوانات ايجاد كرده، مرگ به معنى فنا و نابودى نيست، بلكه يكى از مراحل تكاملى انسان و دريچه‏اى است به جهان وسيعتر و پهناورتر.
    در حالى كه يك فرد مادى معتقد است جهان هستى محدود است به آنچه ما مى‏بينيم و علوم طبيعى براى ما ثابت كرده است: قوانين طبيعت يك سلسله قوانين جبرى است كه بدون هيچگونه نقشه و برنامه‏اى پديد آورنده اين جهان است، نيروى خلاقه عالم حتى به اندازه يك كودك خردسال هم عقل و شعور ندارد، بشر جزئى از طبيعت است و پس از مرگ همه چيز پايان مى‏گيرد، بدن او متلاشى مى‏گردد، و اجزاى آن بار ديگر به مواد طبيعى مى‏پيوندند، بقايى براى انسان نيست و ميان او و حيوان چندان فاصله‏اى وجود ندارد «1».
    آيا اين دو انسان با اين دو طرز تفكر با هم قابل مقايسه‏اند؟! آيا خط سير زندگى و رفتار آنها در اجتماع يكسان است.
    اولى نمى‏تواند از حق و عدالت و خير خواهى و كمك به ديگران صرف نظر كند، و دومى دليلى براى هيچگونه از اين امور نمى‏بيند، مگر آنچه در زندگى مادى او براى امروز يا فردا اثر داشته باشد، به همين دليل در دنياى مؤمنان راستين برادرى است و تفاهم، پاكى است و تعاون، در حالى كه در دنيايى كه ماديگرى بر آن حكومت مى‏كند، استعمار است و استثمار، و خونريزى است و غارت و چپاول، و اگر مى‏بينيم قرآن نقطه شروع تقوى را در آيات فوق، ايمان به غيب دانسته دليلش همين است.
    در اينكه آيا ايمان به غيب در اينجا تنها اشاره به ايمان به ذات پاك پروردگار است، و يا غيب در اينجا مفهوم وسيعى دارد كه عالم وحى و رستاخيز و جهان فرشتگان و به طور كلى آنچه ما وراى حس است شامل مى‏شود، در ميان مفسران بحث است.
    از آنچه در بالا گفتيم كه ايمان به جهان ما وراء حس، نخستين نقطه جدايى مؤمنان از كافران است روشن مى‏شود كه غيب در اينجا داراى همان مفهوم وسيع كلمه مى‏باشد، به علاوه تعبير آيه مطلق است، و هيچگونه قيدى در آن وجود ندارد كه به معنى خاصى محدودش كنيم.
    و اگر مى‏بينيم در بعضى از روايات اهل بيت ع «1» غيب در آيه فوق تفسير به" امام غائب حضرت مهدى سلام اللَّه عليه" شده كه به عقيده ما هم اكنون زنده است و از ديده‏ها پنهان مى‏باشد، منافاتى با آنچه در بالا گفتيم ندارد، چرا كه رواياتى كه در تفسير آيات وارد شده و نمونه‏هاى فراوانى از آن را بعدا ملاحظه خواهيد كرد غالبا مصداقهاى خاصى را بيان مى‏كند، بى آنكه به آن مصداق محدود باشد، روايات فوق در حقيقت مى‏خواهد وسعت معنى ايمان به غيب و شمول آن را حتى نسبت به امام غائب ع مجسم كند، حتى مى‏توان گفت ايمان به غيب‏ معنى وسيعى دارد كه ممكن است با گذشت زمان حتى مصداقهاى تازه‏اى پيدا كند.
    2- ارتباط با خدا
    ويژگى ديگر پرهيزگاران آنست كه:" نماز را بر پا مى‏دارند" (وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ).
    " نماز" كه رمز ارتباط با خدا است، مؤمنانى را كه به جهان ما وراء طبيعت راه يافته‏اند در يك رابطه دائمى و هميشگى با آن مبدء بزرگ آفرينش نگه مى‏دارد آنها تنها در برابر خدا سر تعظيم خم مى‏كنند، و تنها تسليم آفريننده بزرگ جهان هستى هستند، و به همين دليل ديگر خضوع در برابر بتها، و يا تسليم شدن در برابر جباران و ستمگران، در برنامه آنها وجود نخواهد داشت.
    چنين انسانى احساس مى‏كند از تمام مخلوقات ديگر فراتر رفته، و ارزش آن را پيدا كرده كه با خدا سخن بگويد، و اين بزرگترين عامل تربيت او است.
    كسى كه شبانه روز حد اقل پنج بار در برابر خداوند قرار مى‏گيرد، و با او به راز و نياز مى‏پردازد، فكر او، عمل او، گفتار او، همه خدايى مى‏شود، و چنين انسانى چگونه ممكن است بر خلاف خواست او گام بردارد (مشروط بر اينكه راز و نيازش به درگاه حق، از جان و دل سرچشمه گيرد و با تمام قلب رو به درگاهش آورد) «1».
    3- ارتباط با انسانها
    آنها علاوه بر ارتباط دائم با پروردگار رابطه نزديك و مستمرى با خلق خدا دارند، و به همين دليل سومين ويژگى آنها را قرآن چنين بيان مى‏كند:" و از تمام مواهبى كه به آنها روزى داده‏ايم انفاق مى‏كنند" (وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ).
    قابل توجه اينكه قرآن نمى‏گويد: من اموالهم ينفقون (از اموالشان انفاق مى‏كنند) بلكه مى‏گويد" مِمَّا رَزَقْناهُمْ" (از آنچه به آنها روزى داديم) و به اين ترتيب مساله" انفاق" را آن چنان تعميم مى‏دهد كه تمام مواهب مادى و معنوى را در بر مى‏گيرد.
    بنا بر اين مردم پرهيزگار آنها هستند كه نه تنها از اموال خود، بلكه از علم و عقل و دانش و نيروهاى جسمانى و مقام و موقعيت اجتماعى خود، و خلاصه از تمام سرمايه‏هاى خويش به آنها كه نياز دارند مى‏بخشند، بى آنكه انتظار پاداشى داشته باشند.
    نكته ديگر اينكه: انفاق يك قانون عمومى در جهان آفرينش و مخصوصا در سازمان بدن هر موجود زنده است، قلب انسان تنها براى خود كار نمى‏كند، بلكه از آنچه دارد به تمام سلولها انفاق مى‏كند، مغز و ريه و ساير دستگاههاى بدن انسان، همه از نتيجه كار خود دائما انفاق مى‏كنند، و اصولا زندگى دسته جمعى بدون انفاق مفهومى ندارد «1».
    ارتباط با انسانها در حقيقت نتيجه ارتباط و پيوند با خدا است، انسانى كه به خدا پيوسته و به حكم جمله" مما رزقناهم" همه روزيها و مواهب را از خدا مى‏داند، نه از ناحيه خودش، عطاى خداوند بزرگى مى‏داند كه چند روزى اين امانت را نزد او گذاشته، نه تنها از انفاق و بخشش در راه او ناراحت نمى‏شود، بلكه خوشحال است، چرا كه مال خدا را به بندگان او داده، اما نتائج و بركات مادى و معنويش را براى خود خريده است، اين طرز تفكر، روح انسان را از بخل و حسد پاك مى‏كند، و جهان" تنازع بقا" را به" دنياى تعاون" تبديل مى‏سازد دنيايى كه هر كس در آن خود را مديون مى‏داند كه از مواهبى كه دارد در اختيارهمه نيازمندان بگذارد، همچون آفتاب نورافشانى كند بى آنكه انتظار پاداشى داشته باشد.
    جالب اينكه در حديثى از امام صادق ع مى‏خوانيم كه در تفسير جمله" وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ" فرمود: ان معناه و مما علمناهم يبثون:" مفهوم آن اين است از علوم و دانشهايى كه به آنها تعليم داده‏ايم نشر مى‏دهند، و به نيازمندان مى‏آموزند" «1».
    بديهى است مفهوم اين سخن آن نيست كه انفاق مخصوص به علم است، بلكه چون غالبا نظرها در مساله انفاق متوجه انفاق مالى مى‏شود، امام با ذكر اين نوع انفاق معنوى مى‏خواهد گستردگى مفهوم انفاق را روشن سازد.
    ضمنا از اينجا به خوبى روشن مى‏شود كه انفاق در آيه مورد بحث خصوص زكات واجب، يا اعم از زكات واجب و مستحبّ نيست، بلكه معنى وسيعى دارد كه هر گونه كمك بلاعوضى را در بر مى‏گيرد.

    تفسیر نمونه ج1 صفحه 71تا75

    مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون(245بقره)
    كيست كه خدا را قرض الحسنه دهد تا خدا بر او به چندين برابر بيفزايد؟ و خداست كه مى‏گيرد و مى‏دهد، و همه به سوى او باز گردانده مى‏شويد
    تصور نكنيد انفاق و بخشش، اموال شما را كم مى‏كند زيرا گسترش و محدوديت، روزى شما به دست خدا است و او توانايى دارد در عوض اموال انفاق شده، به مراتب بيش از آن را در اختيار شما قرار دهد، بلكه با توجه به ارتباط و به هم پيوستگى افراد اجتماع با يكديگر، همان اموال انفاق شده در واقع به شما باز مى‏گردد.



    [=&quot]کظم غیظ



    خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ؛


    عفو و گذشت را پيشه كن ، و به كار پسنديده فرمان ده ، و از نادانان روى بگردان.


    [=&quot]الاعراف 199




    باچه کسانی نشست وبرخواست کنیم :
    يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين(119توبه)
    اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا پروا كنيد و با راستگويان باشيد (كه مصداق اتم آنها اهل بيت معصوم پيامبرند).

    آل‏عمران : 130 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
    اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، ربا مخوريد به افزودنهاى پى در پى. و از خداى بترسيد تا رستگار شويد.

    بسم الله الرحمن الرحيم:Gol:

    ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا :Sham:

    سوره مباركه مريم آيه 96


    قطعا كساني كه ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند خداوند محبت

    آنها را در دل مومنين قرار ميدهد.:Hedye:

    ايمان + عمل صالح = ايجاد شدن محبت انسان در دل ديگران :hamdel:

    [=Arial Black]کظم غیظ

    وَلَا يَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنكُمْ وَالسَّعَةِ أَن يُؤْتُوا أُوْلِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛


    و سرمايه‏داران و فراخ‏دولتان شما نبايد از دادن [مال] به خويشاوندان و تهيدستان و مهاجران راه خدا دريغ ورزند و بايد عفو كنند و گذشت نمايند مگر دوست نداريد كه خدا بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است.

    نور 22



    ( و اسْتَعِينُواْ بِالصَّبرِْ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنهََّا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلىَ الخَْاشِعِينَ):Sham:

    مبارکه بقرسوره ه آیه 45

    از صبر و نماز کمک بگیرید و این دو بزرگ است جز برای خشوع کنندگان:Gol:




    و لو انهم رضوا ما اتهم الله و رسوله و قالوا

    حسبنا الله سیوتینا الله من فضله و رسوله انا الی الله راغبون

    و چقدر بهتر بود اگر آنها به آنچه و رسول به آنها عطا کرد راضی بودند
    ( مانند مومنان حقیقی از منعم به نعمت نپرداخته )
    و می گفتند که خدا ما را کفایت است
    او و هم رسولش از لطف عمیم به ما همه چیز عطا خواهند کرد
    ما تنها به خدا مشتاقیم .


    سوره ی مبارکه ی توبه آیه ی 59


    کظم غیظ

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ [=times new roman]ۚ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛

    اى اهل ايمان ! به راستى برخى از همسران و فرزندانتان [به علت بازداشتن شما از اجراى فرمان‏هاى خدا و پيامبر] دشمن شمايند ؛ بنابراين از [عمل به خواسته‏هاى بى‏جاى] آنان [كه مخالف احكام خداست] بپرهيزيد ، و اگر [از آزار و رنجى كه به شما مى‏دهند] چشم‏پوشى كنيد و سرزنش كردن آنان را ترك نماييد و از آنان بگذريد [خدا هم شما را مورد الطاف بى‏كرانش قرار مى‏دهد] ؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.

    التغابن 14

    ایمان و تقوا :Hedye:

    وَ لَوْ أَنَّهُمْ ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَيرٌْ لَّوْ كاَنُواْ يَعْلَمُونَ

    (103)بقره


    و اگر:Sham: آنها ايمان مى‏آوردند و پرهيزكارى پيشه مى‏كردند، پاداشى

    كه نزد خداست، براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند!! :Gol:(103)بقره

    صبر

    سلم علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار

    و می گویند سلام و تهیت بر شما باد که صبر پیشه کردید تا عاقبت نیکو منزلگاهی یافتید .

    سوره ی مبارکه ی رعد آیه ی 24



    همیشه بدنبال حق :
    يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقيراً فَاللَّهُ أَوْلى‏ بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‏ أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرا(8مائده )
    اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همواره براى خدا قيام كنيد، و از روى عدالت، گواهى دهيد! دشمنى با جمعيّتى، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند! عدالت كنيد، كه به پرهيزگارى نزديكتر است! و از (معصيت) خدا بپرهيزيد، كه از آنچه انجام مى‏دهيد، با خبر است‏

    ذکر و تفکر و دعا:Gol:



    الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَمًا وَ قُعُودًا وَ عَلىَ‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فىِ خَلْقِ

    السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَاذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ

    (191)آل عمران


    همانان كه خدا را [در همه احوال‏] ايستاده و نشسته، و به پهلو

    آرميده ياد مى‏كنند، و در آفرينش آسمانها و زمين مى‏انديشند [كه:]

    پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريده‏اى منزهى تو! پس ما را از عذابِ

    آتش دوزخ در امان بدار. :hamdel:






    کظم غیظ



    وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا؛



    و بر گفتار [و آزار] مشركان شكيبا باش و از آنان به شيوه‏اى پسنديده دورى كن.



    [=&quot]المزمل 10

    بسم الله الرحمن الرحیم

    مثل الذین بنفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله مائه حبه و الله یضعف لمن یشائ و الله وسع علیم

    مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق کنند به مانند دانه ای است که از یک دانه هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد و خدا از این مقدار نیز بر هر که خواهد بیفزاید چه خدا را رحمت بی منتهاست و به همه چیز خدا احاطه ی کامل دارد.

    261 بقره


    یوتی الحکمه من یشاء و من یوت الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا و ما یذکر الا اولوالالباب

    خدا عطا کند فیض حکمت و دانش را به هر که خواهد و هر که را به حکمت و دانش رساند درباره ی او مرحمت و عنایت بسیار فرموده و این حقیقت را ( که علم بهترین عطاست ) جز خردمندان عالم متذکر نشوند .

    سوره ی مبارکه ی بقره
    آیه ی 269

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الذین مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و اتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الامور

    همان هایی که اگر به آنها در روی زمین قدرت بدهیم نماز به پا می دارند و زکات می دهند و ( دیگران را )به کارهای خوب سفارش می کنند و از کارهای زشت باز می دارند و سرانجام کارها برای خداست .

    سوره ی مبارکه ی حج آیه ی 41

    بسم الله الرحمن الرحیم

    امید

    من کان یرجوا لقاءالله فان الله اجل الله لات و هو سمیع العلیم

    کسی که امید به دیدار خدا داشت پس بدرستی که البته وقت آن می آید و او شنوا و داناست .

    سوره ی مبارکه ی عنکبوت
    آیه ی 5

    موضوع قفل شده است