«سئوالات اساسی در قران»(کارشناس:یاسین)

تب‌های اولیه

68 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

كبوتر حرم;199629 نوشت:
لا حول و لا قوة الا بالله

جناب سعید بزرگوار باز هم تاکید میکنم که تمام صحبت های شما نظریه هست و هیچ قطعیتی نداره ، یک بنده خدایی گفته احتمالاً ماه مثلاً یک میلیون سال پیش بسیار به زمین نزدیک بوده و در طول سال بیش از 12 بار به دور زمین میچرخیده ، ولی قرآن میگه گردش ماه 12 بار بوده ، بنده یک نظریه جدید میدم که با توجه به آیه احتمالاً ماه از زمین دور میشه (مثلاً 300 سال) بعد به فاصله خاصی که میرسه مثلاً بوسیله یک نیرویی به اسم نزدیکی به مرکز دوباره به زمین نزدیک میشه (بازم مثلاً 300سال) شما میتونید این نظریه رو رد کنید؟
اگر اعتقاد داشته باشیم که قرآن کتاب حق هست و ماه در حال دور شدن از زمین فکر میکنم نظریه من درست تر باشه
سالتون خوش


اینکه ماه نزدیک بوده احتمال نیست نتیجه گیری علمی هست.اگر از علم چیزی نمیدانید بهتره کمی تحقیق کنید تا علم احتمالات رو با علم قوانین اشتباه نگیرید
بار ها گفتم زمانی که شما خورشید را وسط اسمان میبینید بر حسب علم فیزیک میتوانید پیش بینی کنید که خورشید به سمت غرب میرود .و بر این اساس که اگر به اینده بریم خورشید به سمت غرب اسمان میرود پس اگر به گذشته بیریم خورشید از شرق بوده
اینها احتمالات نیست .

نقل قول:
ک بنده خدایی گفته احتمالاً ماه مثلاً یک میلیون سال پیش بسیار به زمین نزدیک بوده و در طول سال بیش از 12 بار به دور زمین میچرخیده

دوستان چه علاقه ای به این بحث دارند!!!

کدوم سال؟!
اگر ماه سریعتر دور زمین بچرخد در طول یک سال شمسی بیشتر از 12 بار چرخیده! در طول سال قمری که بیشتر نچرخیده! بگذریم از اینکه اون زمانی که ماه ممکن است سریعتر دور زمین چرخیده باشد یا کند تر و ... معلوم نیست زمین چطور دور خودش و خورشید میچرخیده! این تغییر و تحولات که فقط مختص زمین نبوده.

مگر الآن اینطور نیست؟ الآن هم خوب همینطور هست. ماه بیشتر از 12 بار در طول یک سال شمسی به دور زمین میچرخد و باعث اختلاف سال شمسی و قمری شده.

gsaeed;199656 نوشت:
در مورد نزد الله رستم از لحاظ هیکل در نزد فردوسی قوی هیکل بود یعنی در نظر فردوسی رستم قوی بود و قوی ان را ترسیم کرد شمار ماه ها هم نزد خدا 12 است و این نظر را پیاده کرده نمیتونین بگین منظور ایه این نبوده .خیلی واضحه

باسمه تعالی
:Gol::Gol::Gol:(یا لطیف خبیر):Gol::Gol::Gol:

خدا را شکر میگویم که دراین روز:Gol: عید زیبا:Gol:، من وشما با هم این بحث زیبا را پی گیری میکنیم.

اما اینکه مثالی آورده اید که « عند الله بودن 12ماه » در آیه شریفه را به گونه ای توجیه کنید که مطابق با برداشت شما باشد ، این مطلب قابل توضیح است که:

اینکه بگویم « رستم در نظر فردوسی درشت هیکل بوده» به این معنی است که فردوسی این را در شاهنامه ذکر کرده است . درست می باشد، زیرا گوینده کلام قصدش از «نظر فردوسی» ،این است که در شاهنامه آن را آورده است و به شاهنامه که مراجعه می کنیم نیز این مطلب را می یابیم. .

اما، اگر کسی که معاصر فردوسی بوده بگوید « نظر فردوسی این بود که رستم دارای صدای بچگانه ای بود» به این معنی است که در شاهنامه ذکر شده است.؟؟؟ مانند اینکه شاگردان بسیاری از اساتید گذشته می گویند نظر استاد من اینچنین و آنچنان بود. در حالی که در کتاب استاد ش این نظر اصلا نیامده است.

پس ما برای درک منظور گوینده و اینکه آن« نظر»( که ایشان یا هر شخص دیگری گفته) در واقع هم پیاده شده و در عمل هم محقق گشته است یا نه، به قرائن مراجعه و دلیل و مدرک صحیح بیاوریم.یعنی آیا «عندالله» که در آیه 136 توبه آمده به این معنی آمده است که در ابتدا خلقت آسمان ها و زمین، 12 ماه قمری وجود داشته است؟؟

پاسخ این سئوال این است که اولا ظاهر آیه و قرائن چنین چیزی را نشان نمی دهند .و ثانیاً تفاسیر هم چنین چیزی را ننوشته اند. پس من وشما برای اینکه برداشتمان از آیه صحیح و علمی و منضفانه باشد ، روشی علمی را انتخاب کنیم که در مجامع علمی و نزد علما قابل پذیرش باشد. چرا که حدس و گمان و برداشت بی مدرک و استناد علمی ، تحمیل عقیده و اعتقاده خودمان بر مطلب است .
نکته قابل ذکر دیگر اینکه:نظر به معنی عمل نیست ، ممکن است یک نظری عملی شده باشد و ممکن است در حد نظر مانده باشد ، و یا بعداً عملی شود، و گرن هبه آن نظر نمی گفتند
و نکته آخر اینکه: معنی « عند » نظر نیست!!! بلکه معنی آن « نزد » است.:Gol::Gol::Gol:

،

hosain;199717 نوشت:
باسمه تعالی

:gol::gol::gol:(یا لطیف خبیر):gol::gol::gol:

خدا را شکر میگویم که دراین روز:gol: عید زیبا:gol:، من وشما با هم این بحث زیبا را پی گیری میکنیم.

اما اینکه مثالی آورده اید که « عند الله بودن 12ماه » در آیه شریفه را به گونه ای توجیه کنید که مطابق با برداشت شما باشد ، این مطلب قابل توضیح است که:

اینکه بگویم « رستم در نظر فردوسی درشت هیکل بوده» به این معنی است که فردوسی این را در شاهنامه ذکر کرده است . درست می باشد، زیرا گوینده کلام قصدش از «نظر فردوسی» ،این است که در شاهنامه آن را آورده است و به شاهنامه که مراجعه می کنیم نیز این مطلب را می یابیم. .

اما، اگر کسی که معاصر فردوسی بوده بگوید « نظر فردوسی این بود که رستم دارای صدای بچگانه ای بود» به این معنی است که در شاهنامه ذکر شده است.؟؟؟ مانند اینکه شاگردان بسیاری از اساتید گذشته می گویند نظر استاد من اینچنین و آنچنان بود. در حالی که در کتاب استاد ش این نظر اصلا نیامده است.

پس ما برای درک منظور گوینده و اینکه آن« نظر»( که ایشان یا هر شخص دیگری گفته) در واقع هم پیاده شده و در عمل هم محقق گشته است یا نه، به قرائن مراجعه و دلیل و مدرک صحیح بیاوریم.یعنی آیا «عندالله» که در آیه 136 توبه آمده به این معنی آمده است که در ابتدا خلقت آسمان ها و زمین، 12 ماه قمری وجود داشته است؟؟

پاسخ این سئوال این است که اولا ظاهر آیه و قرائن چنین چیزی را نشان نمی دهند .و ثانیاً تفاسیر هم چنین چیزی را ننوشته اند. پس من وشما برای اینکه برداشتمان از آیه صحیح و علمی و منضفانه باشد ، روشی علمی را انتخاب کنیم که در مجامع علمی و نزد علما قابل پذیرش باشد. چرا که حدس و گمان و برداشت بی مدرک و استناد علمی ، تحمیل عقیده و اعتقاده خودمان بر مطلب است .

نکته قابل ذکر دیگر اینکه:نظر به معنی عمل نیست ، ممکن است یک نظری عملی شده باشد و ممکن است در حد نظر مانده باشد ، و یا بعداً عملی شود، و گرن هبه آن نظر نمی گفتند

و نکته آخر اینکه: معنی « عند » نظر نیست!!! بلکه معنی آن « نزد » است.:gol::gol::gol:


،


نقل قول:

اما اینکه مثالی آورده اید که « عند الله بودن 12ماه » در آیه شریفه را به گونه ای توجیه کنید که مطابق با برداشت شما باشد ، این مطلب قابل توضیح است که:

اینکه بگویم « رستم در نظر فردوسی درشت هیکل بوده» به این معنی است که فردوسی این را در شاهنامه ذکر کرده است . درست می باشد، زیرا گوینده کلام قصدش از «نظر فردوسی» ،این است که در شاهنامه آن را آورده است و به شاهنامه که مراجعه می کنیم نیز این مطلب را می یابیم.


خب هر کس حرفی میزند که اجرا کند .فردوسی در نظرش این بوده که رستم قوی هیکل باشد این را هم در شاهنامه پیدا کرده .خداوند هم قصدش اینبوده که 12 ماه وجود داشته باشه و این را هم پیدا کرده و در قران نیز این را ذکر کرده .(البته به نظر قران)
نقل قول:

اما، اگر کسی که معاصر فردوسی بوده بگوید « نظر فردوسی این بود که رستم دارای صدای بچگانه ای بود» به این معنی است که در شاهنامه ذکر شده است.؟؟؟ مانند اینکه شاگردان بسیاری از اساتید گذشته می گویند نظر استاد من اینچنین و آنچنان بود. در حالی که در کتاب استاد ش این نظر اصلا نیامده است.



نظر خدا این بوده که 12 ماه باشد .همانطور که در قران امده و به عقیده محمد این نظر پیدا شده
اما به نظر ما که عائل به ذکریم که قران کتاب خدا نیست .نظر خدا این نبوده و اصلا کسی از نظر خدا با خبر نیست .. هه چیز همانجور که خدا خواهد انجام شده
ایراد شما وارد نیست معنی قران واضح است

با سلام

gsaeed;199302 نوشت:
دقیقا درست است

اگر قبول دارید پس دیگه بحث سر چیه ؟ اگر قبول دارید که با افزایش فاصله بر سرعت جسم افزوده میشود ماهم همین عامل سرعت را باعث ثابت ماندن عدد 12 میدانیم .

gsaeed;199302 نوشت:
خب این چه ربطی به بحث ما داره؟

اصل بحث ما را ثابت میکنه که دراثر افزایش فاصله سرعت نیز افزوده میشود .

gsaeed;199302 نوشت:
ایا با امدن زازله 9 ریشتریه چاپن که مدار زمین رو جا به جا کرد شما در طول مدت سال تغییری مشاده کردی؟یعنی ایا مدت زمان گردش زمین به دور خورشید کم یا زیاد شد؟ خیر.فقط در طول مدت شبانه روز اثر داشت.یعنی گردش زمین به دور خود اما شهاب که یک بار گفتم تمام اثار شهاب ها روی ماه قابل ره گیری است در ثانی برخورد شهاب در نزدیکی ماه اثری دارد؟یعنی ثابت میکنه ماه نزدیک تر از این نبوده؟ این دلایل بچه گانست

اگر من بگویم تغییراتی بسیار کوچک کرده آیا شما میتوانید ردش کنید ؟ بقول خودتان طبق قانون ماند باید نیرویی بر جسم وارد شود که این نیرو در اثر عواملی مانند خورشید وشهابسنگها وحتی زلزله و ماه هم میتواند وارد شود وسرعت را تغییر دهد.

gsaeed;199302 نوشت:
عزیز من نظریه چیه.اینکه ماه دور میشه نظریه هست؟ اینکه ماه روزی نزدیک بوده نظریه هست؟ نه خیر نتیجه گیری بر مبنای علم هست مثل وقتی شما ماشینی رو میبینید که از جلوی شما میگذرد نتیجه میگیرید که این ماشید در زمانی پیش .10 متر عقب تر از شما بوده .در زمانی پیش تر 20 متر عقب تر بوده این فرض ها بر مبنای دیدن اثار و نتیجه گیری از روی قوانین است

دوست من ، قبلا گفتم که شما فقط به افزایش فاصله ماه از زمین توجه کردید وبر اساس آن نتیجه غلطی گرفتید در حالیکه از یک عامل مهم را که افزایش سرعت است غافل شدید وبسادگی میتوان عده ماهها را همیشه 12 عدد ثابت دانست حتی با افزایش فاصله کره ماه از زمین زیرا با افزایش فاصله بر سرعت گردش آن نیز افزوده میشود .

gsaeed;199302 نوشت:
شما نقد ول کردین چسبیدین به نصیه چیزی که ثابت شده و عینا میبینید باور ندارین بعد میگین .شاید این جوری شاید اونجوری با شاید و اگر اما چیزی درست نمیشه.از توهمات خارج بشین

خود دانشمندان عاقل میگویند شاید ! ودرست هم همین است چون چند سال دیگر نظرات جدیدی میدهند.

gsaeed;199742 نوشت:
خب هر کس حرفی میزند که اجرا کند .

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)

اولاً ، این اجرا در چه زمانی است؟ در همان زمان یا آینده ؟ ( شما برداشت کرده اید که در همان ابتدا بوده . خوب برداشت شماست و مختارید .ولی هیچ دلیلی بر صحت آن وجود ندارد)
ثانیاً چه بسیار حرف ها و نظراتی که هیچ گاه به اجرا در نیامدند.( منصفانه بگوئید آیا چنین نیست)

gsaeed;190318 نوشت:
وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ و خداست كه هر جنبنده‏اى را [ابتدا] از آبى آفريد پس پاره‏اى از آنها بر روى شكم راه مى‏روند و پاره‏اى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مى‏روند خدا هر چه بخواهد مى‏آفريند در حقيقت‏خدا بر هر چيزى تواناست سوره ۲۴: النور – هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ ﴿۲﴾ اوست كسى كه شما را از گل آفريد آنگاه مدتى را [براى شما عمر] مقرر داشت و ا ج ل حتمى نزد اوست با اين همه [بعضى از] شما [در قدرت او] ترديد مى‏كنيد سوره ۶: الأنعام وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ به يقين انسان را از عصاره‏اى از گل آفريديم سوره ۲۳: المؤمنون

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
با سلام نه از روی تکرار
شما از این آیات تأیید و پیروی قرآن عظیم را از نظریه خلق الساعه نتیجه گرفته اید . ولی اگر تأملی مجدد در آنها بکنید ملاحظه می کنید. که آیات از خلقت اولیه صحبت نمی کنند . مثلاً می فرماید:«وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء» هر جاندار را می گوید.نه جاندارن اولیه. و« ماء » با توجه به قرائن قرآنی به معنی آب معمول( h2o ) نیست.
و یا فرموده است : « خَلَقَكُم مِّن طِينٍ»یعنی خلقت شما از طین است. ما که موجودات اولیه نیستیم.
چگونه شما برداشت نظریه خلق الساعه را کرده اید ؟؟؟

نتیجه گیری بحث؟؟؟؟؟؟

magoot;204251 نوشت:
نتیجه گیری بحث؟؟؟؟؟؟

با سلام

گفتيم كه خلاصه بحث چه بود واز کجا شروع شد ، تکرار کنم که این قبیل سوالات وشبهات هر از گاهی مطرح میشود و بمرور زمان جواب کاملتری داده میشود . ازآنجا که دانش بشری الزاما دارای نقص زمانی است و نظریات و قوانین دانشمندان جدید کاملتر از قبل است نمیتوان بر اساس دانش ناقص بشر سنت وقوانین لا یتغیر وثابت الهی را زیر سوال برد .

بنابراین انسان بهتر است بجای صدور حکم قاطع در حوزه مسائلی که بدان اشراف کامل ندارد نظاره گر و تسلیم قدرت مافوق خود شود تا آبرویش محفوظ بماند .

ضمن اینکه درباره نظریه داروین ولامارک و....شبهاتی جدی مطرح است مثلا اگر تکامل روندی مستمر باشد چرا بشر امروزی مثلا بال در نیاورده ونمیتواند درآب و وهوا بسرعت جابجا شود ؟

مثلاترکیب بدنی و شکل او چرا پیمودن مسافتهای طولانی را با سرعت زیاد که قطعا متکامل تر است ، جوابگو نیست ؟

ویا چرا بعضی از گونه ها هنوز بشکل میلیونها سال قبل هستند وتکامل نیافته اند ؟

و جریان ناقص الخلقه ها چیه و ....

دیدم موضوع قفله گفتم جواب را اينجا بزارم :


نقلاین حرفتون بیشتر به یک جک شبیهه مگه قراره انسان با تکامل پیدا کردن به سوپر من تبدیل بشه :Khandidan!:
طبق نظریه داروین هر چیزی که مخالف شرایط محیط اطراف باشه حذف و هر چیزی موافق اون شرایط باشه "طی سالیان طولانی" اضافه میشه بعدشم کی میگه که انسان ها در حال تکامل نیستند مثلا یه نمونه همینه که چون دنیا در حاله پیشرفته و نیاز به هوشی بیشتر وجود داره میبینیم که ضریب هوشی نسل جدید طی هر نسل بیشتر از نسل قبله و دلیلشم همین تکامله حالا من نمیدونم با کجای این نظریه مخالفید؟؟

سلام

اولا تکامل یعنی پیشرفت انسان ، خوب پرواز متکامل تره یا راه رفتن ؟ پس چرا بشر هواپیما اختراع کرد ؟!

ضمنا چرا از بین همه حیوانات به انسان ربط میدین ؟ چرا فقط میمون تکامل پیدا کرده وانسان شده و شیر ونهنگ وباکتری وویروس .... هنوز انسان نشده اند ؟!!!!

ثانیا گفتیم که شرایط مرتبا تغییر میکند بنابراین مبنای ثابتی برای تکامل نیست در شرایطی داشتن شاخ مفید است ودر شرایطی نداشتن شاخ.

ثالثا بعضی دانشمندان معتقدتد که انسانهای گذشته از هوش بالاتری برخورداربودند مثلا اهرام ثلاثه و....را ساختند و....

خیر البریه;210477 نوشت:
دیدم موضوع قفله گفتم جواب را اينجا بزارم :


نقلاین حرفتون بیشتر به یک جک شبیهه مگه قراره انسان با تکامل پیدا کردن به سوپر من تبدیل بشه :khandidan!:
طبق نظریه داروین هر چیزی که مخالف شرایط محیط اطراف باشه حذف و هر چیزی موافق اون شرایط باشه "طی سالیان طولانی" اضافه میشه بعدشم کی میگه که انسان ها در حال تکامل نیستند مثلا یه نمونه همینه که چون دنیا در حاله پیشرفته و نیاز به هوشی بیشتر وجود داره میبینیم که ضریب هوشی نسل جدید طی هر نسل بیشتر از نسل قبله و دلیلشم همین تکامله حالا من نمیدونم با کجای این نظریه مخالفید؟؟

سلام

اولا تکامل یعنی پیشرفت انسان ، خوب پرواز متکامل تره یا راه رفتن ؟ پس چرا بشر هواپیما اختراع کرد ؟!

ضمنا چرا از بین همه حیوانات به انسان ربط میدین ؟ چرا فقط میمون تکامل پیدا کرده وانسان شده و شیر ونهنگ وباکتری وویروس .... هنوز انسان نشده اند ؟!!!!

ثانیا گفتیم که شرایط مرتبا تغییر میکند بنابراین مبنای ثابتی برای تکامل نیست در شرایطی داشتن شاخ مفید است ودر شرایطی نداشتن شاخ.

ثالثا بعضی دانشمندان معتقدتد که انسانهای گذشته از هوش بالاتری برخورداربودند مثلا اهرام ثلاثه و....را ساختند و....

سلام
دوست عزیز اولا که منطقی بحث کنید .انگار شما فقط میخواهیبدچیزی گفته باشید.مهم نیست چی
ببا چه استدلالی پیشرفت انسان رو به معنی تکامل میدانید؟
البته شاید هم حق داشته باشید .به نظر من اصلا طرح کلمه تکامل برای انسان در این مورد جایز نیست بهتره از کلمه سازگاری با محیط به جای کلمه تکامل در محیط استفاده شود
چرا که تکامل و یعنی کامل شده کامل تر شدن .یعنی روز به روز چیزی به ان چیز که بود اضافه شود
مثلا موجودی رو فرض کنید که هر سال یه چیز بهش اضافه میشه .یبار دم یبار شاخ .هر نسل چشم اضفه داره و....
اما سازگاری یعنی موجودی ان چیز که برای زندگی در محیط لازم دارد را بوجود اورد یا تقویت کند و ان چیز که لازم ندارد به مرور دفع کند و از بین ببرد
پس من از این به بعد به جای کلمه اشتباه تکامل از سازگاری استفاده میکنم

شما میگویی پرواز بهتر است از راه رفتن .اولا که در این دنیا هیچ چیز بهتر از چیز دیگر نیست چرا که همیشه مرغ همسایه غاز تشریف دارن
هر کس هسرت چیزی رو میخوره که نداره
در جواب سوال باید گفت که هر موجود چیزی که برای زندگی در محیط نیاز دارد .را در خود دارد
مثلا انسان برای زندگی نیازی به پرواز ندارد.چرا که اب .هوای مطلوب خاک برای کشت و کار خانه و.... همه روی زمین هستن.جانورانی که نمیتوانند روی زمین زندگی کنند و برای امنیت خود باید در کوه یا درخت باشن نیاز به پرواز کردن دارن
برخی جانوران زیر زمین هستن
برخی نیز قدرت دفاع از خود را دارن و روی زمین زندگی میکنن

اما چرا بشر هواپیما اختراع کرد؟
اختراع هواپیما به انت دسته نیاز های ثانویه انسان ربط دارد .یعنی اگر کبوتر پرواز نکن بی شک نسلش منقرض میشود زیرا دفاعی از خود ندارد .اما انسان با پرواز نکردن تغییری نمیکند .بله بهتر است انسان بتواند پرواز کند اما این نیاز اولیه او نیست
بی شک اگر انسان قادر به پرواز هم بود باز هم هواپیما تولید میشد چرا که انوقت نیاز به سرعت بیشتر مد نظر بود
توجه کنید در نظریه تکامل اصل شرط سازگاری نیاز اولیه است .یعنی نیازی که اگر موجود نتواند خود را با محیط سازگار کند نسلش از بین میرود

در این مورد که چرا فقط میمون تکامل یا سازگاری پیدا کرده
اولا فقط میمون نبوده یعنی تمام جانوران بسته به نیاشان و محیط زندگی سازگار شده اند نوع سازگار شده میمون شده انسان .حالا نوع سازگار شده مارمولک شده تمساح
پس این نیست که هر موجودی اگر سازگار شد بشود انسان.خیر
باید گفت نوع سازگار شده میمون شده انسان
حال اینکه چرا بقیه انواع میمون هنوز ادم نشدن به محیط زندگیشان در میلیون ها سال پیش بر میگرده که البته باید بدانید که ما چند نوع انسان داریم

اینکه میگویید انسان در گذشته از هوش بالاتری برخوردار بوده
من بعید میدونم اولا ان چیز که گفته شده ارتباط مصریان با فضاییان بوده
که البته باید گفت نه فضایی ها بلکه شیاطین.که وارد این حوضه نمیشم

من دونبال این تاپیکم گشم اما تازه الان پیداش کردم .این پست رو جای دیگه گذاشتم اما حالا تاپیک اصلی رو پیدا کردم
در ادامه پست های قبلیم این را هم باید بگم
تقویم قمری چیست؟
در زمان های پیشین زمانی که تصور میشد خورشید به دور زمین میگردد اندیشمندان لازم دانستند که تقویمی باری شماره گذاری روز های سال ایجاد کنند.به نام تقویم شمسی

اساس تقویم شمسی بر این بود که هر گاه خورشید 2 بار در یک نقطه اسمان ظاهر شد 1 سال شمسی تمام میشد.برای تقسیم بندی مدت زمان سال شمسی اندیشمندان حرکت خورشید در صورت های فلکی را مد نظر گرفتن .حرکت خورشید از صورت فلکی اول تا ششم 31 روز و 6تا 11 30 روز و 12 29 روز طول میکشید .البته این تقسیم بندی ها بر حسب حرکت دقیق خورشید نبود.
خورشید در طول یک سال 12 بار در در 12 صورت فلکی مختلف قرار میگرفت و به هر یک از این ها برج میگفتند و به اسم همان صورت فلکی .این برج ها را نام گذاری میکردند.
مشکلی که این تقویم در خود داشت این بود که مردم بدون وسیله محاسبه نمیتوانستند شمار ماها و روز ها را با استفاده از حرکت خورشید دریابند.و این امر در شب حتی باری اندیشمندان نیز غیر ممکن بود
تصمیم گرفته شد تقویمی ساخته شود که این عیوب را نداشته باشد.که به نام تقویم قمری معروف شد
این تقویم نیز مدت زمان سال خود را از قرار گیری 2 بار خورشید در اسمان و با کپی برداری از تقویم دقیق شمسی قرار داد
اما به جای اینکه حرکت خورشید را ملاک تقسیم بندی سال قرار دهد حرکت ماه را قرار داد
و این طور شد که ماه هر 29 یا 30 روز کامل میشود و این روند 12 بار تکرار میشود.که برابر 354 روز بود و مابقی روز ها در چند سال بعد جمع میشد و هر چند سال یکبار ما سال 13 ماه داشتیم
دقیقا مثل تقویثم شمسی که 265 روز و 6 ساعت طول میکشد و این 6 ساعت در سال های بعد جمع میشود و 1 روز به برج اخر سال اضافه میشود .که هر 4 سال .سال کبیسه نام دارد
هر دو این تقویم ها به یک اندازه دقیق بودند تا زمانی که قران گفت سال قمری باید 12 ماه داشته باشد
در حقیقت قران گفت سال قمری که تا ان زمان 365 روز .یا 12 ماه و اندی روز بود دیگر باید 12 ماه کامل باشد و مابقی روز ها کنار گذاشته شود
این امر سبب شد که نظم تقویم قمری به هم ریخته و تقویمی غیر دقیق یا حداقل با اختلاف زیاد از تقویم شمسی بوجود اید
که ما نظر این هستیم که سال قمری 11 روز از سال شمسی کوتاه تر است

مقدمه بالا ذکر شد تا تعریف این 2 تقویم به دست اید حال
در مورد شبهه قرانی تعریف میکنم

در حقيقت‏شماره ماه‏ها نزد خدا از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده در كتاب [علم] خدا دوازده ماه است از اين [دوازده ماه] چهار ماه [ماه] حرام است اين است آيين استوار پس در اين [چهار ماه] بر خود ستم مكنيد و همگى با مشركان بجنگيد چنانكه آنان همگى با شما مى‏جنگند و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است

ایه بالا اشاره دارد که از اغاز خلقت زمین شماره ماه ها 12 است .از انجا که اسم ماه را برده و در تقویم شمسی ماه نقشی ندارد در نتیجه اشاره با تقویم قمری دارد.و میگوید هر سال 12 ماه دارد
همانجور که گفته شد سال قمری از سال شمسی گرفته شده و سال شمسی یعنی 2 بار قرار گیری خورشید در یک نقطه اسمان یا به تعبیر امروزی یک بار گردش زمین به دور خورشید که هر دو برابر هم است

در نتیجه ان چیز که سال شمسی را تعیین و به سبب ان سال قمری تعیین شده فاصله زمین تا خورشید است.که همواره از زمان پیدایش زمین ثابت بوده
و ان چیز که مدت زمان ماه در تقویم قمری را تعیین کرده حلال کامل ماه واقعی است که از طریق گردش ماه به دور زمین حاصل میشود
مدت زمان حرکت ماه به دور زمین به 2 عامل بستگی دارد
1 فاصله ماه تا زمین
2 سرعت گردش مداری ماه
طبق قانون فیزیک هیچ جسمی از حرکت باز نمی ایستد و هیچ جسمی به حرکت نمی افتد مگر اینه نیروی به ان وارد شود
به گفته دانشمندان سرعت گردش ماه به دور زمین همواره ثابت بوده.یعنی سرعتی معادل 1 کیلومتر در ثانیه و معادل 3600 کیلومتر در ساعت
اینکه ماه چگونه تشکیل شد زیاد تاثیری در اصل مطلب ندارد.ان چیز که امروزه روشن است فرار ماه است
اینکه ماه هر ساله 2 سانتیمتر از زمین دور میشود
امروزه ماه هر 27 روز دور زمین میگردد و حلال ماه 3 روز بعد یعنی هر 29 یا 30 روز کامل میشود
میانگین فاصله ماه تا زمین 380000 کیلومتر است که برای به دست اوردن محیط این مدار
380000 * 2 * 3.14 =2400000 طول مدار ماه
ماه با سرعتی معادل 3600 کیلومتر در ساعت بر روی مداری به دور زمین به میانگین طولی 2400000 کیلومتر میگردد
طی کردن این مسافت 27 روز طول کشیده و هر 29 یا 30 روز حلال ماه کامل میشود
طبق این قوانین سال قمری 12 ماه دارد البته به دستور قران
اما قران گفته هر اغاز خلقت 12 ماه بوده
ما میدانیم که ماه در حال دور شدن است.با اشراف به قوانین فیزیک هر مقدار از زمان پرتاب شیئی بگذرد و ان شیئ در میدانی از نیروی باز دارنده باشد(مثل جاذبه معکوس)از سرعت جسم کاسته میشود
در نتیجه اگر به زمان گذشته برویم که ماه در ابتدای راه جدای خود از زمین بود مسلما با سرعتی بیشتر از امروز این فرار را انجام میداد و بر اثر جاذبه معکوس این سرعت طی زمان کاسته شده تا به سرعت 2 سانتی متر در سال رسیده.البته باید گفت که ماه با بیرون رفتن از میداین جاذبه زمین و با برداشتهر شدن نیروی دافعه ای که جاذبه زمین روی فرار ماه دارد .سرعت ماه به مراتب بیشتر میشود
اما اگر نخواهیم وارد این مباحث کمی سنگین بشیم و خیلی ساده نگاه کنیم ان چیز که مبرم است این است که ماه با سرعت 2 سانت در سال دور میشود و این یعنی در گذشته نزدیک بوده و اگر به 4 میلیارد سال پیش سفر کنیم حداکثر فاصله ماه از زمین به 300000 کیلومتر میرسیده
یعنی ماه بر روی مداری به دور زمین با طول میانگین 180000 کیلومتر گردش داشته از انجا که سرعت گردش ماه به دور زمین همواره ثابت بوده ماه این مسافت را در 20 روز طی میکرده و 3 روز بعد حلالش کامل میشده
یعنی هر ماه ما 23 روز داشته
از انجا که مدت سال قمری که به مسافت زمین تا خورشید مربوط است همواره ثابت است .پس هر سال قمری ما 15 یا 16 ماه داشته .و تازه این در شرایطی هست که ساده به قضیه نگاه کنیم و الا خیلی بیشتر از اینها درمیاد
پس قران چطور میگوید شمار ماها از زمان خلقت 12 بوده است؟
جای تامل دارد

gsaeed;190318 نوشت:
[=&quot]ماه از همان زمانهای اولیه با سرعتی برابر ۳۶۵۹ کیلومتر در ساعت به دور زمین در حال گردش بوده‌است ویکی پدیا یعنی ماه برای طی این مسافت و یک دور گردش به دور زمین 36 ساعت زمان صرف میکرد از انجا که فاصله زمین تا خورشید از همان ابتدا تقریبا همین مسافت بوده باید گفت در مدت یک دور گردش زمین به دور خورشید(1 سال) ماه 243 بار به دور زمین میگشت.یعنی در ان زمان زمین 12 ماه نداشته بلکه 243 ماه داشته[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

این نظریه که زمین در زمان های دور 243 ماه داشت، مبتنی بر دو نکته است که یکی از آن دو قابل قبول و دیگری قابل تامل است.


نکته اول اینکه فاصله ماه از زمین کمتر بوده باشد و به دنبال آن، مسافتی که ماه برای طی یک دور چرخش به دور زمین نیاز داشت، مسافت کمتری بود، بنابراین گردش ماه به دور زمین در فاصله زمانی کمتری طی می شد و تعداد ماه ها زیاد می شد.

[=&quot]
اما نکته دوم این است که آیا سرعت گردش ماه به دور زمین در آن زمان، همین سرعت فعلی بود؟ به نظر می رسد هنگامی که فاصله ماه از زمین کمتر بود، نیروی جاذبه و کشش زمین مانع از سرعت گردش و حرکت ماه می شد و به همین دلیل اگرچه مقدار مسافتی که ماه می بایست طی کند کمتر بود ولی به دلیل سرعت کمتر، زمان این گردش و طی مسیر، بیشتر می شد. یعنی مقدار سرعت گردش ماه به دور زمین با مقدار فاصله ماه از زمین نسبت مستقیم دارند و هرگاه یکی افزایش یابد دیگری نیز افزایش می یابد، به این ترتیب
امکان وجود دوازده ماه از ابتدا متصور است. [/]

gsaeed;225332 نوشت:
اولا که در این دنیا هیچ چیز بهتر از چیز دیگر نیست چرا که همیشه مرغ همسایه غاز تشریف دارن

سلام

مکرر بحث کردیم لطفا به لینک مراجعه کنید .

اگر هیچ چیز بهتر نیست چرا انسان راست قامت شده و نیروی تفکر پیدا کرده ؟ آیا نمیتوانست با همان شرایط اولیه مثلا شامپانزه باقی بماند ؟ چرا انسان شد ؟ شما که میگویید تکامل نیست بلکه سازگاریست چرا نسلهای موجودات سازگار با محیط منقرض شدند ؟

gsaeed;225332 نوشت:
حال اینکه چرا بقیه انواع میمون هنوز ادم نشدن به محیط زندگیشان در میلیون ها سال پیش بر میگرده که البته باید بدانید که ما چند نوع انسان داریم

من هم بسادگی میتوانم ادعا کنم که ابتدا موجوداتی پیشرفته در زمین بودند وبتدریج به موجوداتی عقب مانده وپست تبدیل میشوند ! و دلیلم هم جهشهای معکوس ومخرب و ژنوتیپهای مغلوب ونهفته در مولکول dna.

حال شما بیائید ردش کنید .

ضمنا تا اینجا توافقی بین طرفداران داروین در برداشت از نظریاتش نمیبینم علت چیست ؟ مثلا در مورد همین تعریف سازگاری و فرگشت و...

یاسین;225422 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

این نظریه که زمین در زمان های دور 243 ماه داشت، مبتنی بر دو نکته است که یکی از آن دو قابل قبول و دیگری قابل تامل است.

نکته اول اینکه فاصله ماه از زمین کمتر بوده باشد و به دنبال آن، مسافتی که ماه برای طی یک دور چرخش به دور زمین نیاز داشت، مسافت کمتری بود، بنابراین گردش ماه به دور زمین در فاصله زمانی کمتری طی می شد و تعداد ماه ها زیاد می شد.

[=&quot][=&quot]اما نکته دوم این است که آیا سرعت گردش ماه به دور زمین در آن زمان، همین سرعت فعلی بود؟ به نظر می رسد هنگامی که فاصله ماه از زمین کمتر بود، نیروی جاذبه و کشش زمین مانع از سرعت گردش و حرکت ماه می شد و به همین دلیل اگرچه مقدار مسافتی که ماه می بایست طی کند کمتر بود ولی به دلیل سرعت کمتر، زمان این گردش و طی مسیر، بیشتر می شد. یعنی مقدار سرعت گردش ماه به دور زمین با مقدار فاصله ماه از زمین نسبت مستقیم دارند و هرگاه یکی افزایش یابد دیگری نیز افزایش می یابد، به این ترتیب [/]امکان وجود دوازده ماه از ابتدا متصور است. [/]


سلام
این حرف ها به این خاطر است که شما از قوانین فیزیک و شرایط اثر گذاری قوانین خبر ندارید
دوست من جاذبه عمود عمل میکنه.و به صورت عمود هر چیزی را به طرف مرکز میکشه
در نتیجه اگر شئی با سرعت از کنار شئی ثابت بگذرد .جاذبه جسم ثابت سرعت حرکت جسم متحرک را کم یا زیاد نمیکند.چرا که نیروی جاذبه در جهت عکس جسم متحرک اثر نمیگذارد فقط مسیر ان جسم را تغییر میدهد و اگر قدرت کافی را داشته باشد باعث گردش جسم متحرک دور جسم ثابت میشود
اینکه ماه هیچ وقت روز زمین نمی افتد به این خاطر است که 2 نیرو همیشه با هم در کشمکش هستن یکی جاذبه زمین که باعت کشیدن ماه به زمین شده و دیگری سرعت گریز ماه است اگر این دو برابر هم باشن فاصله این 2 جسم همیشه ثابت میماند
ولی اگر قدرت یکی بر دیگری غلبه کند این توازن باقی نیست
واقعیت امر که الان رخ داده این است که چون سرعت گریز ماه قدرت بیشتری نسبت به جاذبه زمین دارد در نتیجه با اینکه ماه سالهاست که در مدار زمین به دام افتاده اما از ان دور میشود .و این به این معنیست که روزی نزدیک تر بوده
چنانچه ماه به مدت 4 میلیارد سال باشد که بر زمین اثر میگذارد در نتیجه اگر به همین فرایند ماه که با سرعت 2 سانتی متر در سال در حال گریز است نگاه کنیم و به زمان اول بریم در میابیم که ماه حداقل 80 تا 100 هزار کیلومتر نزدیک تر بوده و این یعنی مدار ماه کوچکتر و دفعات گردش بیشتر
و اما سرعت
هیچ عامل معثری نبوده که بر روی سرعت ماه اثر گذاشته باشد
طبق قانون فیزیک سرعت هیچ جسمی کم نمیشود مگر این که نیرویی(در جهت عکس) به ان اثر گذارد
چنانچه دانشمندان نیز میگویید ماه با همین سرعت از زمان پیدایش تا الان حرکت میکند
و جاذبه زمین مانع سرعت او نیست بلکه باعث گردش او هست

خیر البریه;226034 نوشت:

سلام

مکرر بحث کردیم لطفا به لینک مراجعه کنید .

اگر هیچ چیز بهتر نیست چرا انسان راست قامت شده و نیروی تفکر پیدا کرده ؟ آیا نمیتوانست با همان شرایط اولیه مثلا شامپانزه باقی بماند ؟ چرا انسان شد ؟ شما که میگویید تکامل نیست بلکه سازگاریست چرا نسلهای موجودات سازگار با محیط منقرض شدند ؟


سلام
بسته به شرایط محیطی جانوری .سازگاری انجام میشود
در برخی جانوران این سازگاری دیر انجام میشه در برخی ناقص و در برخی اصلا انجام نمیشه
دقت کنید تنها یک جانور نبوده که سازگار با محیط شده و موجود هوشمند شکل گرفته بلکه همانجور که گفتم انسان ها انواع مختلف دارن که هر کدای از حیوانی در خانواده میمون ها بودند.
حتی امکان دارد از یک نژاد میمون برخی به انسان تکامل یافته شوند برخی نشوند و این به محیط زندگی انها ربط دارد
هر موجودی که نتواند خود را با محیط سازگار کند محکوم به مرگ است

محال ممکن است موجودات سازگار شده با محیط منقرض شوند.مگر به علت های غیر طبیعی

نقل قول:

من هم بسادگی میتوانم ادعا کنم که ابتدا موجوداتی پیشرفته در زمین بودند وبتدریج به موجوداتی عقب مانده وپست تبدیل میشوند ! و دلیلم هم جهشهای معکوس ومخرب و ژنوتیپهای مغلوب ونهفته در مولکول dna.

حال شما بیائید ردش کنید .

ضمنا تا اینجا توافقی بین طرفداران داروین در برداشت از نظریاتش نمیبینم علت چیست ؟ مثلا در مورد همین تعریف سازگاری و فرگشت و...


جهش های معکوس بسیار کمتر از جهش های تکمیلی هست
در حقیقت امری که باید به ان اشاره کنم اینکه وقتی مثلا 100 نسل از موجودی را زیر نظر میگیریم اینکه بر اثر جهش تکمیلی ان موجود تغییر کرده باشد امریست طبیعی
اما اینکه در نسل های متوالی جهش معکوس مداوم صورت گیرد و باعت تغییر موجود شوند در اخر هم به انقراض مبدل شود محال عقل است
چرا که جهش بر اثر نیاز جسم جانور که ان نیاز نیست بر اثر شرایط محیطی است شکل گرفته .پس به طور کل جهش تنها به دلیل تکامل انجام میشود و با هدف سازگاری.خب در هر کاری اشتباهات رخ میدهند و این جهش های ناقص یا معکوس بر اثر شرایط اکونومی بدن هست و بسیار نادر.به تور مثال باید دید که از هر چند کودک که با دنیا می این چند نفر سالم و چند نفر ناقص هستن.بلاشک تفوت زیاد است


با سلام و صلوات

بحث در لینک زیر در حال پیگیری است :

http://www.askdin.com/thread943-30.html#post228813

موضوع قفل شده است