بناي تاريخي

رفع شبهه درباره کعبه: آیا کعبه حقیقتا ساخته حضرت ابراهیم (ع) بود؟ آیا داستان ابابیل صحت دارد؟

سلام
در مناظره با مخالفین دین اسلام، یکی از موضوعات عجیبی که ادعا کردند، این بود که کعبه ساخته حضرت ابراهیم (ع) نبود، بلکه حضرت ابراهیم (ع) هیچگاه به مکه نیامده بود که بخواهد در آنجا بنایی هم بنا نماید. آنها می گویند که تورات هیچ اشاره ای به این مورد ندارد.
آیا شواهد تاریخی عربی یا موارد تاریخی قبل تر از اسلام وجود دارد تا این مورد را اثبات نماید؟ چرا که بیشتر وب سایتها، منابعشان قرآن مجید است و البته قرآن برای مخالفین دین، منبع موثقی نمی باشد.
آنها حتی می گویند در تورات و کتب دیگر هم به این موارد اشاره هم نشده و فقط اسلام و قرآن این ادعا را دارند.
حتی به داستان ابابیل و سپاه ابرهه نیز گیر داده و آنرا نیز ساخته مسلمین می دانند.با این وجود که می گویم: داستان ابرهه به سال تولد پیامبر اکرم (ص) باز می گردد و مسلما اینکه در مورد زمان معاصر یک قوم، داستانی کذایی ساخت شود، آن هم با وجود افراد حی و زنده ای که هم در زمان لشکر کشی ابرهه و هم در زمان نزول آیه بوده اند، هیچگاه پذیرفته نمی شود و از همان ابتدا شکست می خورد... آیا اسناد سختی بر این اساس در متون دیگر ادیان یا کتب قبل از اسلام وجود دارد؟

بناي تاريخي فيل سنگي لاويج

فيل سنگي لاويج

يکي از افسانه هاي تاريخي که در ميان مردم لاويج نور رواج دارد و پرده از يک اسطوره ي مذهبي بر مي دارد اين است که امام حسن(ع) به اين ديار سفر کرده بود. اين نکته در مضمون دوبيتي اي منسوب امير پازواري نيز ديده مي شود وآنچه در افواه جاري است شايد برگرفته از همين دوبيتي باشد، يا اين دو بيتي بر اساس اين داستان سروده شده است:



· يارون بَوينين چه خار جائه لاويج********* بي تش و کله آب گرمائه لاويج.



· فيل هندستون سنگِ سِياهئَه لاويج ***********امام حسن(ع) مُعجز نِمائه لاويج.



«ياران ببينيد لاويج چه جاي خوبي است، بدون افروختگي آتش آبش گرم است. فيل هندوستان به سنگ سياه تبديل شده است، و اين فيل سنگي معجزه ي امام حسن(ع) است»



اين داستان را برخي از کهن سالان چنين نقل مي کنند: روزگاري که امام حسن مجتبي(ع) به اين ديار سفر کرده بود فيل عظيم الجثه اي از هندوستان آمده بود که موجب رعب و هراس عموم شد، امام حسن(ع) براي آن که فيل آزاري به مردم نرساند، با عصاي امامت اشاره اي به فيل کرد و آن فيل به صورت يک تکه سنگ سياه در آمد.



افسانه ديگري مي گويد: روزي امام حسن (ع) از کنار خانه اي عبور مي کرد، زني را ديد که مشغول پختن نان بود، امام از او قرصي نان درخاست مي کند، ولي زن نمي پذيرد، امام انگشتري خود را عوض نان عرضه ميکند، زن انگشتري را گرفته، آن را در کفه ي ترازو مي گذارد و نان را در کفه ي ديگر، وقتي مي بيند کفه اي که انگشتري در آن قرار دارد سنگين تر است با گذاشتن نان بشتر در کفه ي ديگر مي خواهد هر دو را يکسان کند، ولي همچنان آن کفه سنگين تر است، از فروختن نان منصرف مي شود، امام در حق او نفرين مي کند، پس از آن در اين مکان چشمه ي کوچکي از آبگرم پديد مي آيد که به « تنيرو» (taniro )معروف است.( در اين باره اشاره خواهيم کرد)



در منابع و متون تاريخي، از جمله اخبار الطوال دينوري (متوفي283ه.ق) و تاريخ يعقوبي احمد ابن يعقوب (متوفي284ه.ق) که از قديمي ترين تاريخ عمومي در بين منابع تاريخي اسلام است، از آمدن امام حسن (ع)به ايران ذکري نشده است، تنها " فتوح البلدان" بلاذري گزارش مي دهد که امام حسن به ايران و به طبرستان و رويان آمد، بلاذري مي نويسد:« گويند که عثمان بن عفان، سعيد بن عاص بن اميه را در سال بست و نه هجري والي کوفه گردانيد،...پس سعيد به طبرستان رفت، گويند که حسن و حسين فرزندان علي بن ابي طالب عليهم السلام نيز با وي بودند»(1)



[=Century Gothic][=&quot]ابن اسفنديار و مير ظهير الدين مرعشي نيز از آمدن امام حسن (ع) به آمل و[/][/][=&quot] مامطير(بابل) سخن گفته اند، ظهير الدين از ابن اسفنديار و به نظر مي رسد ابن اسفنديار ازبلاذري روايت کرده باشد. برخي از پژوهندگان معاصر آمدن امام حسن(ع) را به مازندران مردود شمرده اند. (2) سپاهيان فاتح عرب هيچ گاه تا دوران اموي به سر زمين هاي طبرستان و رويان و ديلم دست نيافتند، و يا اينکه دست کم تا دوران خلافت عمر و عثمان به گرگان و قسمت محدودي از شرق طبرستان راه يافتند و در زمان خلافت معاويه، مصقله بن هبيره شيباني به نواحي رويان وارد شد. ظهير الدين مي نويسد:« ابن مصقله در زمان معاويه با چهار هزار لشکر به طبرستان آمد و دو سال با فرخان اصفهبد طبرستان در مجادله و محاربه[/] آخر الامر در کجور کشته شد و در قريه چهار سو مدفون است.
.