جمع بندی آیا افسردگی قابل درمان است؟

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا افسردگی قابل درمان است؟

سلام.
افسردگی اصلا درمان ندارد کسی که فکر می کند درمان شده فقط فراموش کرده که با یک خاطره یا یادی دوباره به حالت قبل برخواهد گشت.
مقالات پزشکی رو هم که خوندم ذکر می کنند که آیا فامیل های درجه ی یک مشکلات روانی داشتند یا خیر پس ژن حرف اول را می زند.
درمان بعد ۴۰ سال ؟ بمیره خیلی بهتره !!
مگر می شود روح ناسالم باشد و اعمال و حرکات فرد سالم؟؟

روانشناسی هم که جز گول زدن بیمار و القای تلقین و شستشوی مغزی راه دیگه ای ندارد.

توضیح: پست های این موضوع از تایپک زیر جدا شده و به کارشناس محترم مشاوره ارجاع داده شده است:

افسردگی و تکلیف

من به افسردگی دچارم
کم نیست اوقاتی که در پنهان به خودکشی فکر می‌کنم ولی فکر به خدا و عذابی که مادرم بعد از این کار خواهد کشید نمیزاره این کارو بکنم.
ولی بیماری ژنتیکی و جسمی نداشتم.

انسانهای افسرده، افسرده به دنیا میان.

Mehdi12;975081 نوشت:
روانشناسی که جز گول زدن بیمار و القای تلقین و شستشوی مغزی راه دیگه ای ندارد!!!

سلام
روانشتاسی یک علم هست شما اگر واقعا به یک روانشناس مجرب مراجعه کنید پی به ریشه و علت اصلی افسردگی شما خواهد برد و راهکار مناسب پیش روی شما می گذارد.

15 راهکار غلبه بر افسردگی

[=irssr]افسردگی می تواند ناتوان کننده باشد و بسیار فراتر از یک حس نارضایتی عمل کند. معمولا, همیشه دلیلی برای ناراحتی مانند ترد شدن و یا بدست نیاوردن کار مورد علاقه وجود دارد. افسردگی یک احساس فراگیر است. تقریبا مانند این است که در یک تونل سیاه و بدون هیچ نوری باشید. امید نمایان نیست و پیدا کردن چیزهایی که لذت بخش باشد کار سختی است. حتی بردن در لاتاری هم نمی تواند شوکی باشد که طرف را از افسردگی بتواند خارج کند و هرگز ایده ای خوبی نیست که به کسی که افسردگی دارد بگوییم خودت را جمع کن و وارد اجتماع بشو. متاسفانه، غلبه بر افسردگی ساده نیست, اما راههای سریعی برای کاهش علائم افسردگی وجود دارد.

1. تمرین تمرکز حواس

[=irssr]ذهن افسرده تمایل دارد تا همه چیز را اشتباه ببیند و نگرانی های بی فایده ای در مورد تمامی احتمالات منفی که ممکن است در آینده اتفاق بیافتد داشته باشد. این چرخه تفکر منفی بدبختی فرد را تقویت می کند و در مدیریت غلبه بر افسردگی اصلا مفید نیست. تمرکز حواس شامل تمرکز بر زمان حال است و یک مهارت است که نیاز به تمرین دارد. اکثر مواقع, ذهن ما مملوء از افکار متفاوت است و تمرکز کردن بر زمان حال برای ذهن ما غیر طبیعی به نظر می رسد. تمرین تعامل بر حواس تان بصورت لحظه ای. تمرکز بر حس لامسه، چشایی، بینایی، شنوایی و بویایی می تواند کمک کننده باشد. درگیر شدن بروی حواس تان زمان کمتری را برای نگرانی باقی می گذارد.

2. گوش دادن به موسیقی ملایم

[=irssr]من همیشه از موسیقی به عنوان غذایی برای روح یاد کرده ام. موسیقی ملایم می تواند فضا را فورا تغییر بدهد و جو مثبتی ایجاد کند. گوش دادن به موسیقی شاد تغییرات شیمیایی در مغز ایجاد می کند و می تواند خلق و خوی تان را بهبود بخشد.

3. درمان های لمسی

[=irssr]مطالعات علمی نشان می دهد که درمان های لمسی می تواند به برخی از افراد کمک کند تا بر افسردگی غلبه کنند, باعث می شود هورمون استرس، کورتیزول کاهش یابد و هورمون اکسی توسین احساس خوب افزایش پیدا کند. درمان هایی مانند طب سوزنی، طب فشاری، ماساژ، ریکی می توانند بسیار موثر باشند.

4. اسیدهای چرب امگا 3 را به رژیم غذایی تان اضافه کنید

[=irssr]تحقیقات نشان داده است که افراد افسرده اغلب فاقد اسید چرب شناخته شده به عنوان EPA هستند. شرکت کنندگان در مطالعه سال 2002 که نتایجش در آرشیو عمومی روانپزشکی قرار دارد هر روز فقط یک گرم از روغن ماهی مصرف می کردند و این باعث کاهش 50 درصدی در علائمی مانند اضطراب، اختلالات خواب، احساسات غیر قابل توضیح غم و اندوه، افکار خودکشی، کاهش تمایل جنسی شد. اسیدهای چرب امگا 3 می تواند سطح کلسترول را پایین تر بیاورد و باعث بهبود سلامت قلب و عروق شود. امگا 3 مورد نیاز بدنتان را از طریق گردو، دانه کتان و ماهی چرب مانند ماهی آزاد و ماهی تن بدست بیاورید.

5. زمزمه های منفی را متوقف کنید

[=irssr]افراد افسرده تمایل دارند که دنیا را به دید منفی ببینند. وقتی کارها اشتباه پیش می رود خودشان را سرزنش می کنند و وقتی که کارها طبق میلشان بود آنرا به پای بخت و اقبالشان می نویسند. افسردگی به شک دامن می زند و احساس بی ارزشی را تقویت می کند. گفته های منفی درونیتان را مدام پیگیری کنید و به خودتان یادآوری کنید که این طرز فکر یک فرد افسرده است, نه فردی با عملکرد سالم. وقتی که احساس خوبی ندارید افکارتان را جدی نگیرید. این افکار را بشناسید و درک کنید اما آنها را باور نکنید.

6. و این نیز بگذرد

[=irssr]قبول کنید که حالت ذهنی تان بطور کامل متعادل نیست. در حین افسردگی, منفی نگری ما نسبت به همه چیز افزایش می یابد و یافتن تعادل در مورد چیزی که در جریان است سخت تر می شود. به خودتان یادآوری کنید که بروی کانال منفی تنظیم شده اید و به افکارتان گوش ندهید. وقتی افسرده هستید همه چیز را تحریف می کنید. زمانی که جهان تاریک و دلگیر به نظر می رسد این ایده به تنهایی می تواند کمی آسایش فراهم کند. این ایده که اینها برای ابد باقی نمی ماند. به خودتان یادآوری کنید که تغییر بوجود می آید و همیشه اینگونه احساس تان باقی نخواهد ماند. خوب غذا بخورید و باندازه کافی استراحت بکنید. و به خودتان بگویید “و این نیز می گذرد”.

7. ذهنتان را منحرف کنید

[=irssr]اگر امکان دارد, کاری بکنید تا ذهنتان را از تفکر بیش از اندازه منحرف کنید. وقتی در حالت افسردگی هستید افکارتان دشمن تان هستند. با حیوان خانگی تان بازی کنید و یا به پیاده روی بروید. کتاب بخوانید و یا اگر می توانید تمرکز کنید یک پازل حل کنید. هر کاری را که می توانید انجام بدهید تا ذهنتان از ترس ها و نگرانی هایش دور شود. مشغول نگه داشتن خودتان یک روش موثر برای غلبه بر افسردگی است.

8. نور خورشید بیشتری دریافت کنید

[=irssr]اختلالات عاطفی فصلی (SAD) باعث کاهش سطح خلق و خویتان به دلیل کاهش نور آفتاب می شود. گرفتن حمام آفتاب کوتاه و ملایم 3 مرتبه در روز می تواند بسیار به شما کمک کند. علائم SAD می تواند شامل مشکلات خواب، اضطراب، افسردگی، تحریک پذیری، خستگی، بی تفاوتی و از دست دادن میل جنسی باشد و استفاده از نور به غلبه بر افسردگی کمک می کند و این علائم را کاهش می دهد.

9. شناخت درمانی را امتحان کنید

[=irssr]شناخت درمانی می تواند در مقابله با افسردگی بسیار مفید باشد و بر طبق این اصل است که شیوه متفاوت اندیشیدن می تواند بر مشکلات سلامتی خاصی غلبه کند, مشکلاتی مثل افسردگی. مشاوره کمک می کند تا الگوهای فکری تان را بشناسید و درک کنید و ایده های غلط و یا مضر و افکاری که می تواند افسردگی را برانگیزد و یا آنرا بدتر کند شناسایی کنید. هدف از اینکار تغییر شیوه تفکرتان برای پرهیز از این ایده های مخرب و همچنین کمک به تغییر واقعی تر و مفید تر الگوهای فکریتان است.

10. نشریه روزانه بنویسید

[=irssr]نشریه روزانه می تواند به دو روش عمل کند. استفاده از آن برای نوشتن نگرانی ها و ترس ها. گاهی اوقات, داشتن خروجی به این روش می تواند تسکین دهنده باشد و ذهن تان را آرام کند. یکی از راههای خوب دیگر برای نگارش نشریه روزانه (من خودم این روش را ترجیح می دهم) نگارش دست کم 5 چیز است که شما بخاطر داشتنش سپاسگزار هستید. اینکار ما را مجبور می کند تا مثبت فکر کنیم و به ما یادآوری می کند که همه چیز آنقدر ها هم که فکر می کردیم بد نیست. در نشریه سپاسگزاری, شما می توانید در مورد هر چیزی که در طول روز اتفاق افتاده و فکر می کنید که می توانید بخاطرش سپاسگزار باشید مطلب بنویسید. لبخند زدن یک غریبه به شما, نور خورشید. و هر چیز مثبت دیگری که اتفاق افتاده است!

11. با دوستانتان ارتباط برقرار کنید

[=irssr]وقتی حس افسردگی دارید, ارتباط برقرار کردن با دوستانتان می تواند یکی از سخت ترین کارها باشد, اما یکی از با ارزش ترین فعالیت ها هم است. خودتان را مجبور کنید تا بیرون بروید. جدا کردن خودتان از دیگران شاید ایده خوبی بنظر برسد اما حد و اندازه اش را نگاه دارید. اینکار می تواند اثرات مثبت فوق العاده ای بروی خلق و خویتان داشته باشد.

12. باندازه کافی بخوابید

[=irssr]خواب و میزان خلق و خو با هم ارتباط نزدیکی دارند. خواب ناکافی می تواند تحریک پذیری و میزان استرس تان را افزایش بدهد, در حالیکه خواب سالم می تواند همه اینها را تقویت کند. مطالعات ثابت کرده است که اختلال در خواب حتی بصورت جزئی می تواند اثرات مهمی بروی خلق و خوی فرد داشته باشد. اطمینان از داشتن خواب کافی می تواند در نهایت به بهبود خلق و خویتان منجر بشود. کیفیت خوابتان بصورت مستقیم بروی کیفیت زندگی تان در بیداری تاثیر می گذارد, از جمله وضوح فکری، بهره وری، تعادل عاطفی، خلاقیت، انرژی و زنده دلی فیزیکی، و حتی وزن تان. هیچ کار دیگری به این حد نمی تواند برایتان مزایا داشته باشد که تلاش کنید و هدفتان این باشد که روزانه بین 7.5 الی 9 خواب شبانه سالم داشته باشید.

13. دیگران را ببخشید

[=irssr]وقتی که در دلمان کینه نگاه می داریم, خودمان کسی هستیم که در نهایت احساس عصبانیت می کنیم. کسی که ما بخاطرش عصبانی هستیم باحتمال زیاد مشغول کسب و کار خودش است و نسبت به احساسات ما بی اعتنا می باشد. اجازه ندهید تا دیگران اینگونه بر شما حکومت کنند. اینکار باعث می شود شما در غم گذشته تان گیر کنید, اجازه ندهید تا این غم و اندوه ادامه پیدا کند – اینکار فقط بروی شما تاثیر منفی می گذارد نه آنها. راهی بیابید تا آنها را ببخشید – اینکار ارزش وقتی که می گذارید را دارد. اینکار احساساتتان را تغییر می دهد و خلق و خویتان را بهتر می کند, و به شما کمک می کند تا بر افسردگی غلبه کنید.

14. ورزش کنید

[=irssr]ورزش مداوم دارای منفعت های فراوانی برای غلبه بر افسردگی است. ورزش باعث آزاد شدن اندورفین می شود که سیستم ایمنی طبیعی بدنتان را تقویت می کند و خلق و خویتان را بهتر می کند. علاوه بر بهتر کردن خلق و خویتان, ورزش منظم مزایای سلامتی دیگر مانند کاهش فشار خون، محافظت در برابر بیماری های قلبی، سرطان و افزایش اعتماد به نفس را دارد. کارشناسان نیم ساعت تا یک ساعت ورزش متوسط را توصیه می کنند, مانند پیاده روی سریع حداقل سه تا چهار بار در هفته.

15. کوتاه نیایید

[=irssr]افسردگی باعث می شود که کم کم مخفی شوید و از دید همه ناپدید شوید. بسیار خوب است که زمانی را بیرون از خانه سپری کنید اما به خودتان محدودیت زمانی بدهید و در این مدت کاری کنید تا خلق و خویتان بهبود پیدا کند. می شود افسردگی را براحتی مدیریت کرد (من اینرا از روی تجربه شخصی خودم می گویم) و می تواند در پس هر افسردگی یک زندگی واقعا عالی باشد. پس به راهتان ادامه بدهید و ایمانتان را حفظ کنید.[=irssr]با وجودی که پیشنهادات بالا می تواند موثر باشد, افسردگی باید بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد و دیدن یک دکتر مشاور بیش از هر چیز دیگری می تواند مفید واقع بشود.
[=irssr]منبع-http://genie.ir

افسردگى در طب سنتى قابل درمان هست .

Mehdi12;975080 نوشت:
سلام.
افسردگی اصلا درمان ندارد کسی که فکر می کند درمان شده فقط فراموش کرده که با یک خاطره یا یادی دوباره به حالت قبل برخواهد گشت.
مقالات پزشکی رو هم که خوندم ذکر می کنند که آیا فامیل های درجه ی یک مشکلات روانی داشتند یا خیر پس ژن حرف اول را می زند.
درمان بعد ۴۰ سال ؟ بمیره خیلی بهتره !!
مگر می شود روح ناسالم باشد و اعمال و حرکات فرد سالم؟؟

با سلام

[=namnak]«همانا جز گروه کافران، کسی از رحمت خدا ناامید نمی شود».
یوسف 87

بنده درمان شدم (با وجود اقوام بیمار)

امیدوارم دیگران هم درمان بشن ...

بهتون توصیه میکنم داستان حضرت ایوب رو مطالعه کنید

این دنیا محل آزمایش هست ، نه بهشت لذت ها ...

بدون شک هر کاری سخت و زمان بر هست

این دلیل نمی شه که از هدفمون دست بکشیم...

در پناه حق

شوریک;975083 نوشت:
من به افسردگی دچارم
کم نیست اوقاتی که در پنهان به خودکشی فکر می‌کنم ولی فکر به خدا و عذابی که مادرم بعد از این کار خواهد کشید نمیزاره این کارو بکنم.
ولی بیماری ژنتیکی و جسمی نداشتم.

انسانهای افسرده، افسرده به دنیا میان.

با سلام

دوست گرامی

این که به خودمون تلقین کنیم این مشکل غیر قابل درمان هست ، یا مادرزادی هست

خودش باعث میشه سمت درمان نریم یا اگر هم بریم نتیجه بخش نباشه

گام اول امید داشتن هست

باور کنیم که هیچ چیز تو این دنیا غیر ممکن نیست ...

و هر بیماری درمان داره جز مرگ ...

اگر انسان تلاش کنه برای رسیدن به هدف امید درونش زنده می شه و امید داروی هر دردی هست
حتی با امید مرگ هم شیرین می شه...

در پناه حق

Mehdi12;975081 نوشت:
روانشناسی که جز گول زدن بیمار و القای تلقین و شستشوی مغزی راه دیگه ای ندارد!!!

با سلام

برید سراغ خود شناسی ...

به کاری که بهش علاقه دارید بپردازید

با یه هم صحبت خوب به صورت روزانه مکالمه کنید

ازدواج موفق هم بسیار تاثیر گذار هست ، البته باید با فرد مقابل در مورد شرایط خودتون صحبت کنید ...

از نظر من این ها واقعا تاثیر گذاره

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

Mehdi12;975080 نوشت:
سلام.
افسردگی اصلا درمان ندارد کسی که فکر می کند درمان شده فقط فراموش کرده که با یک خاطره یا یادی دوباره به حالت قبل برخواهد گشت.
مقالات پزشکی رو هم که خوندم ذکر می کنند که آیا فامیل های درجه ی یک مشکلات روانی داشتند یا خیر پس ژن حرف اول را می زند.
درمان بعد ۴۰ سال ؟ بمیره خیلی بهتره !!
مگر می شود روح ناسالم باشد و اعمال و حرکات فرد سالم؟؟
روانشناسی هم که جز گول زدن بیمار و القای تلقین و شستشوی مغزی راه دیگه ای ندارد.

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی و همه اسک دینی های عزیز
افسردگی های علل مختلفی دارند ولی مهمترین آن ضعف شخصیت انسان می باشد.
این ضعف شخصیت به دلایلی چون تربیت ناصحیح،قرار گرفتن در محیط نامناسب،خطاهای شناختی نامناسب،عدم مدیریت رفتارها،ژنتیک و... ایجاد می شود ولی هیچ یک از این علل به تنهایی سبب افسردگی نمی شوند.
ژنتیک زمینه را ایجاد می کند ولی تربیت مناسب ،افزایش سطح ناقل های عصبی سروتونین،نوراپینفرین و دوپامین در سیناپس های مغز،اصلاح خطاهای شناختی،اصلاح رفتارهای نامناسب و...جلوی بروز افسردگی را می گیرند.
و لذا روانشناسان و روانپزشکان در درمان افسردگی سطح ناقل های عصبی سروتونین،نوراپینفرین و دوپامین در سیناپس های مغز را افزایش می دهند و سبک زندگی ،خطاهای شناختی و رفتارهای غلط را اصلاح نموده و لذا فرد افسرده را درمان می کنند.
دوست عزیز فردی که با یادآوری خاطرات نامناسب دوباره افسردگی اش برمی گردد اصلا درمان نشده است بلکه یاد گرفته تا فراموش کند و یا مسئله را پاک کند نه حل کند در حالیکه در درمان افسردگی کمک به حل مساله می شود مثلا فرد افسرده خطای تعمیم دارد و اگر فردی یکبار به او بدی کند می گوید همه به من بدی می کنند یا فلانی همیشه با من بد است یا یکبار شکست بخورد می گوید من همیشه شکست می خورم یا من فرد شکست خورده ای هستم. و یکی از کارهایی که روانشناس انجام می دهد این است که جلوی خطاهای شناختی را می گیرد تا مسئله همانقدر که هست تصور شود نه بزرگتر و...

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

[="Navy"]سلام...افسردگی در دراز مدت با نماز اول وقت قابل درمان می شود...بیشتر کسانی که افسردگی دارن نماز خون نیستن...حال دلیل و حکمت فلسفی افسردگی چیه که ادم اینطوری میشه؟...جایی خونده بودم یه بنده خدایی افسردگی بدی داشت اونو می بردن دکتر و روانشناس براش دارو تجویز میکردن یه مدت خوب میشد باز دوباره بر میگشت...مجبور شدن ببرن پیش یک کسی که دعا بگیره که شاید سحرش کردن و اینا...بردن پیش یک کسی که ملا و حکیم بود و دعا گرفتن بلد بود...اون عالم به مادرش گفت می دونین مشکل بچه تون چیه؟...ضمیر (یا همون بدن موازی) پسرتون در درونش در یک ازمایشگاهی که برای اشرار هست زندانی شده! و روح بچه تون اون اتاق دست و پاش بسته شده و چون نمی تونه ازون محل فرار کنه هول میکنه!...بعد اون حکیم گفت فقط باید شروع کنه نماز بخونه تا اون بدنش نیرو بگیره و بتونه فرار کنه و الا ممکنه اوضاش بدتر بشه و فوت کنه!.........من نمی دونم چقدر این درست هست ولی گمون کنم بی ارتباط با مساله درونی و روانی انسان نباشه![/]

من قبلا افسردگی داشتم

نماز تنها راه حله

ترک گناه هم جلوتر از نمازه

مردم فکر میکنن افسردگی فقط از ناراحتیه. افسردگیه شدید میتونه از هیجان باشه که از گناه حاصل میشه

از چیزی که ناراحتتون میکنه حتما باید فاصله بگیرید. چون همیشه یه دلیلیی ته دل ادم ادم رو افسرده میکنه. ادم بی مشکل افسرده نمیشه

پرسش:
افسردگی اصلا درمان ندارد کسی که فکر می کند درمان شده فقط فراموش کرده که با یک خاطره یا یادی دوباره به حالت قبل برخواهد گشت.
مقالات پزشکی رو هم که خوندم ذکر می کنند که آیا فامیل های درجه ی یک مشکلات روانی داشتند یا خیر پس ژن حرف اول را می زند.
درمان بعد ۴۰ سال ؟ بمیره خیلی بهتره !!مگر می شود روح ناسالم باشد و اعمال و حرکات فرد سالم؟؟روانشناسی هم که جز گول زدن بیمار و القای تلقین و شستشوی مغزی راه دیگه ای ندارد.
پاسخ :
افسردگی های علل مختلفی دارند ولی مهمترین آن ضعف شخصیت انسان می باشد.
این ضعف شخصیت به دلایلی چون تربیت ناصحیح،قرار گرفتن در محیط نامناسب،خطاهای شناختی نامناسب،عدم مدیریت رفتارها،ژنتیک و... ایجاد می شود ولی هیچ یک از این علل به تنهایی سبب افسردگی نمی شوند.
ژنتیک زمینه را ایجاد می کند ولی تربیت مناسب ،افزایش سطح ناقل های عصبی سروتونین،نوراپینفرین و دوپامین در سیناپس های مغز،اصلاح خطاهای شناختی،اصلاح رفتارهای نامناسب و...جلوی بروز افسردگی را می گیرند.
و لذا روانشناسان و روانپزشکان در درمان افسردگی سطح ناقل های عصبی سروتونین،نوراپینفرین و دوپامین در سیناپس های مغز را افزایش می دهند و سبک زندگی ،خطاهای شناختی و رفتارهای غلط را اصلاح نموده و لذا فرد افسرده را درمان می کنند.
دوست عزیز فردی که با یادآوری خاطرات نامناسب دوباره افسردگی اش برمی گردد اصلا درمان نشده است بلکه یاد گرفته تا فراموش کند و یا مسئله را پاک کند نه حل کند در حالیکه در درمان افسردگی کمک به حل مساله می شود مثلا فرد افسرده خطای تعمیم دارد و اگر فردی یکبار به او بدی کند می گوید همه به من بدی می کنند یا فلانی همیشه با من بد است یا یکبار شکست بخورد می گوید من همیشه شکست می خورم یا من فرد شکست خورده ای هستم. و یکی از کارهایی که روانشناس انجام می دهد این است که جلوی خطاهای شناختی را می گیرد تا مسئله همانقدر که هست تصور شود نه بزرگتر و...

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

موضوع قفل شده است