جمع بندی ارزش زن و حکمت پوشیدگی و مستور ماندن زنان

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ارزش زن و حکمت پوشیدگی و مستور ماندن زنان

سلام.میخواستم بدونم دقیقا چه حکمتی در ستر و عفاف زن وجود داره و چرا باید پوشیده باشه و نامحرم اونو نبینه تا جایی که حتی نمازش توی خونه از نماز جماعت هم بیشتر ثواب داره.ینی این محفوظ و پوشیده بودن به چی منجر میشه و اگه نباشه چی میشه.واسه کنفرانسم میخوام.تشکر.:hamdel:

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد آلاء

بسم الله الرحمن الرحيم
عرض سلام و ادب خدمت شما دوست محترم و گرامي؛‌
در خصوص سوالي که شما فرموديد بنده به اهم مورادي که در فلسفه و حکمت حجاب زن به آن شاره شده مي پردازم و در ادامه منابع بيشتر جهت مطالعه را خدمت شما دوست گرامي قرار مي دهم تا اطلاعات خود را در مورد اين موضوع پيگيري کنيد .
اما در مورد علل اجتماعي حجاب مي توان به موارد زير اشاره کرد:
1- برهنگى زنان كه طبعا پيامدهايى همچون آرايش و عشوه‏گرى و امثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را در يك حال تحريك دائم قرار مى‏دهد تحريكى كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجانهاى بيمارگونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مى‏گردد.
مخصوصا توجه به اين نكته كه غريزه جنسى نيرومندترين و ريشه دارترين غريزه آدمى است و در طول تاريخ سر چشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناكى شده، تا آنجا كه گفته‏اند: «هيچ حادثه مهمى را پيدا نمى‏كنيد مگر اين كه پاى زنى در آن در ميان است»! آيا دامن زدن مستمر از طريق برهنگى به اين غريزه و شعله‏ور ساختن آن بازى با آتش نيست؟ آيا اين كار عاقلانه‏اى است؟
2- آمارهاى قطعى و مستند نشان مى‏دهد كه با افزايش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى در دنيا بطور مداوم بالا رفته است، زيرا در «بازار آزاد برهنگى» كه عملا زنان به صورت كالاى مشتركى (لااقل در مرحله غير آميزشى جنسى) در آمده‏اند ديگر قداست پيمان زناشويى مفهومى نمى‏تواند داشته باشد.
3- گسترش دامنه فحشاء، و افزايش فرزندان نامشروع، از دردناكترين پيامدهاى بى‏حجابى است و دلائل آن مخصوصا در جوامع غربى كاملا نمايان است.
4- مسأله «ابتذال زن» و «سقوط شخصيت او» در اين ميان نيز حائز اهميت فراوان است هنگامى كه جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبيعى است روز به روز تقاضاى آرايش بيشتر و خود نمايى افزونتر از او دارد، و هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنسيش وسيله تبلغ كالاها و دكور اتاقهاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهد، در چنين جامعه‏اى شخصيت زن تا سر حد يك عروسك، يا يك كالاى بى‏ارزش سقوط مى‏كند، و ارزشهاى والاى انسانى او بكلى به دست فراموشى سپرده مى‏شود، و تنها افتخار او جوانى و زيبايى و خود نمائيش مى‏شود. ( منبع: برگزيده تفسير نمونه، ج3، ص291 الي 293)
اما دستور به حجاب در آيات ديگر قرآن داراي فلسفه و حکمت هاي فردي براي تزکيه و طهارت اخلاقي زنان است از جمله در آيه شريفه «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنّ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنّ »( احزاب:53)
در اين آيه خداوند متعال فلسفه حجاب را براي زنان طهارت قلب ايشان و دوري از وسوسه هاي شيطاني مي داند .


بسم الله الرحمن الرحيم

hameda;753089 نوشت:
تا جایی که حتی نمازش توی خونه از نماز جماعت هم بیشتر ثواب داره.ینی این محفوظ و پوشیده بودن به چی منجر میشه و اگه نباشه چی میشه

اما نسبت به آنچه فرموديد چرا زنان بايد در حالت نماز حتي در صورتي که نامحرم وجود نداشته باشد خود را بپوشانند پاسخ هايي داده شده است. در مورد فلسفه اين دستور ، در روايات، به دليل و روايت خاصي که حکمت آن را بيان کند برخورد نکرده ايم، در حالي که اصل وجوب پوشش زنان در آن ها بيان شده است و فقها هم بر همان اساس بر لزوم اين امر فتوا داده اند . در عين حال که مي­دانيم و اطمينان داريم احکام دين اسلام بر اساس مصالح واقعي است که خداوند عالَم به تمام اسرار آن­ها آگاهي داشته ، بر بندگان مقرر و معين کرده تا به مصالح واقعي احکام دست يافته و به سعادت و کمال برسند.
همچنين به عنوان يک حکمت عام در احکام دين اسلام مي­دانيم که مقررات الهي سنجشي براي ميزان تعبد و تسليم انسان در مقابل پروردگار است که چقدر اهميت و ارزش به رضاي الهي مي­نهد. اگر خواسته دل بر خلاف رضاي الهي باشد، چگونه عمل خواهد کرد و ميزان تعبد و تسليم او در مقابل آفريدگار جهان و عالِم به تمام اسرار هستي چگونه خواهد بود.
در هر صورت مسلم است حکمت پوشش بدن و رعايت حجاب اسلامي بر زن در حال نماز، پنهان کردن و مستور نمودن خود از خدا نيست؛ زيرا چيزي از علم خدا پنهان نيست . خداوند بر همه چيز در همه حالات آگاه است. لکن حکمت هاي ديگري در کار است که ممکن است موارد زير نيز از حکمت هاي حجاب در هنگام نماز باشد :
الف. اين خود نوعى تمرين مستمر و روزانه براى حفظ حجاب مى‏باشد و يكى از عواملى است كه در پاس‏داشت دائمى پوشش اسلامى زن و جلوگيرى از آسيب‏پذيرى آن، نقش مهمى ايفا مى‏كند.
ب. وجود پوششى يك‏ پارچه براى تمام بدن و داشتن پوششى مخصوص براى نماز، توجه و حضور قلب انسان را بيشتر مى‏كند و از التفات ذهن به تجملات و چيزهاى رنگارنگ مى‏كاهد و ارزش نماز را صد چندان مى‏كند.
ج. داشتن پوشش كامل در پيشگاه خداوند، نوعى ادب و احترام به ساحت قدس ربوبى است. از اين ‏رو براى مرد نيز در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است و همين ادب حضور در پيشگاه الهى زمينه‎ساز حضور معنوى و بار يافتن به محضر حق مى‎شود.
افزون بر آن، حكم پوشش در نماز، با حفظ حجاب در برابر نامحرم تفاوت‏هايى دارد و با آن قابل مقايسه نيست؛ مثلاً پوشاندن روى پا در برابر نامحرم واجب است؛ ولى در نماز - بدون حضور نامحرم - واجب نيست.
در صورتي که زن حجاب بيان شده در فتاواي مراجع تقليد را رعايت نکند نماز او باطل است و لازم است تا آن را اعاده و يا قضاي آن را به جاي آورد.

براي مطالعه بيشتر در مورد اين مساله به منابع زير مي توانيد رجوع کنيد:

تاريخ تمدن ويل دورانت ، ج 9، ص 242، به نقل از مجله پيام زن، ش 20، ص 80 - 83.
سر الصلوة، امام خميني رحمه‏الله ، تصحيح احمد فهري، پيام آزادي، مرداد 1360، تهران، ص 83. جهت مطالعه بيشتر، ر. ک: زن در آينه جلال و جمال، جوادي آملي، ص 437؛ رسايل حجابيّه، رسول جعفريان، بخش حکمت و فوائد حجاب؛ حجاب، شهيد مطهري، تمام کتاب؛ سر الصلوة، امام خميني رحمه‏الله ، ص 80 به بعد.
اسخ به پرسشهاي مذهبي، آية اللّه‏ سبحاني و آية اللّه‏ مکارم شيرازي؛ مدرسه امام علي عليه‏السلام ، چاپ اول، ص 309.
برگزيده تفسير نمونه، ج3، ص291 الي 293.

و آدرس هاي الکترونيکي :
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=91240
http://www.porseman.org/q/show.aspx?id=208893
http://www.niksalehi.com/din-andishe/archives/096515.php

و.....

[h=4]با سلام

یکی از حکمت‌های مهم حجاب (پوشش زنان) از منظر عرفان نظری اسلامی مورد تحلیل قرار می‌گیرد.مسأله حجاب (ستر و پوشش) بانوان در اسلام، حکمت‌ها و فواید فراوانی به همراه دارد که هر کس به فراخور بینش و دانش خود، می‌تواند به آنها علم پیدا کند.[/h]در نگاه عرفان اسلامی، عالَم، نسخه باز شده انسان بوده و انسان، نسخه کوچک شده عالَم می‌باشد.یعنی اگر عالَم و جهان آفرینش را جمع کنیم و به صورت شکلی خاص در آوریم به شکل انسان در می‌آید و اگر انسان را باز کنیم و به صورت تفصیلی، نگاهش کنیم به شکل عالَم و جهان آفرینش خواهد بود. به قول شبستری در گلشن راز:جهان انسان شد و انسان جهانی / از این پاکیزه تر نبوَد بیانیبه تعبیر ساده‌تر رابطه‌ای حقیقی بین انسان و جهان آفرینش وجود دارد؛ انسان، مجموع حقایق عالم را یکجا در اختیار دارد و اگر به خود و توانایی‌هایش معرفت پیدا کند می‌فهمد عالَم و جهان بزرگی است.

هر آنچه در جهان از زیر و بالاست / مثالش در تن و جان تو پیداست تو آن جمعی که عین وحدت آمد / تو آن وحدت که عین کثرت آمدبه همین جهت در روایات اسلامی به معرفت نفس و شناخت آن، بسیار اهمیت داده شده چنانکه فرموده‌اند: من عرف نفسه فقد عرف ربه (هر کس خود را بشناسد پروردگارش را می‌شناسد)، معرفة النفس انفع المعارف (پر منفعت‌ترین شناخت، معرفت نفس است)، افضل المعرفة معرفة الانسان بنفسه (با فضیلت ترین شناخت، معرفت انسان به خودش می باشد ).

با تشکر

آلاء;755424 نوشت:
اما نسبت به آنچه فرموديد چرا زنان بايد در حالت نماز حتي در صورتي که نامحرم وجود نداشته باشد خود را بپوشانند پاسخ هايي داده شده است.

سلام ... می بخشید ولی بازهم به سوال ایشون جواب ندادین شما به ضرورت پوشش هنگام نماز اشاره کردین ...
ایشون پرسیدن چرا بعضی جاها اشاره شده که خانمها نماز رو در خونه بخونن به جای اینکه در مسجد به جماعت بخونن چرا دراین حد؟؟؟
من هم توی کتابی این مسئله رو خوندم و حتی نویسنده تاکید کرده بود به ضرورت خوندن نماز در خونه... درحالیکه این همه فضیلت و ثواب برای نماز در مسجد و شرکت در جماعت داریم !!!!

yalda solimani;760528 نوشت:
یکی از حکمت‌های مهم حجاب (پوشش زنان) از منظر عرفان نظری اسلامی مورد تحلیل قرار می‌گیرد.مسأله حجاب (ستر و پوشش) بانوان در اسلام، حکمت‌ها و فواید فراوانی به همراه دارد که هر کس به فراخور بینش و دانش خود، می‌تواند به آنها علم پیدا کند.

بسمه الجلیل

با سلام خواهر عزیز

جسارتا نفرمودید حکمتش چیست.

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;760560 نوشت:

سلام ... می بخشید ولی بازهم به سوال ایشون جواب ندادین شما به ضرورت پوشش هنگام نماز اشاره کردین ...
ایشون پرسیدن چرا بعضی جاها اشاره شده که خانمها نماز رو در خونه بخونن به جای اینکه در مسجد به جماعت بخونن چرا دراین حد؟؟؟
من هم توی کتابی این مسئله رو خوندم و حتی نویسنده تاکید کرده بود به ضرورت خوندن نماز در خونه... درحالیکه این همه فضیلت و ثواب برای نماز در مسجد و شرکت در جماعت داریم !!!!

من فكر ميكنم علتش اين باشه كه حضور زن در خارج از خانه حالا به هر منظوري ( مثل نماز جماعت ) باعث اختلاط بيشتر ميشه با نامحرم
به خاطر همين توصيه اي نشده براي نماز جماعت خارج از منزل

بسمه الربّ

نماز، مقام عبودیت بنده است و تمامی آداب ظاهری و باطنی آن برای مصلی

عمل به تکلیف بندگی است در بهترین حالات و نزدیک ترین هیئتی که خداوند عبد را

در آن هیئت می پسندد.در آداب و شرایط ورود به نماز که معراج مؤمن است آدابی

چون استعمال عطر،شانه زدن مو و محاسن برای مرد،پوشیدن لباس روشن

و دست کردن انگشتر عقیق یا فیروزه را داریم،اینها اصالتا در روح نماز تاثیری

ندارند امّا نشانگر آمادگی حضور بنده در محضر پادشاه عالم وجود است

و هر یک در قلب بنده این آمادگی را القاء می کند مانند استحباب اذان و اقامه برای نماز

و سایر آداب،البته اینها همه مستحب بودند.

امّا ستر و پوشش در نماز برای زن بهترین حالت زن در پیشگاه حق است.خداوند می خواهد

بنده اش(زن) در بهترین حالات مراقبت و نزدیکترین حالت به عفت که بهترین زینت برای

روح و جان و هویت زن است نزد او حاضر گردد.حالتی که نورانیت و روحانیت را در زن افزون

می کند و او را آماده ی حضور در محضر ربّ جلیل می نماید.(الله أعلم)

بنـــام خــدا

اگر به تاریخ بشر رجوع کنیم همیشه سعی داشته لباسی داشته باشه و خودش رو بپوشونه .

پس پوشش با فطرت انسان در ارتباط هست مگر خلافش حرکت کنه !

.

چرا این در اسلام با تاکید و غلظت بیشتری برای خانم ها مطرح هست ؟

اگر اسلام رو بعنوان یه دفترچه راهنما در نظر بگیریم که دستوراتش با سعادت انسان و فطرتی که پدید آمده در ارتباط هست بهتر میتونیم حکمت حجاب رو درک کنیم

اینکه خانم ها چون ویژگی ها و ظرافت ها و . . . خاصی دارند به نفع خودشون هستند تا پوشیده باشند

اینکه پوشش رو جزئی از وجودشان بدانند نه یه موردی که اجبارا براشون محدودیت ایجاد کرده .

حبیبه;760567 نوشت:
بسمه الجلیل

با سلام خواهر عزیز

جسارتا نفرمودید حکمتش چیست.

با سلام

درپاسخ به این سوال خانم حبیبه توجه به نکته های زیرحایز اهمیت است
حکمت حجاب
در فرهنگ و اخلاق اسلامى، پوشش و حجاب - براى عموم و به ويژه زنان - از جايگاه مهمى برخوردار است. حجاب (پوشش) به طورکلی از جمله پوشاندن موها مى‏تواند ناشى از امور زير باشد:
حفظ تعادل جامعه از نظر امنيت و آرامش روانى.
يكى از غرايز خدادادى در ساختمان وجودى انسان، غريزه جنسى است كه نيرومندترين و ريشه‏دارترين غريزه آدمى است و در صورت كنترل آن، مى‏تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات و امنيت روانى انسان‏ها را فراهم كند. در قوانين اسلام، براى استفاده درست از اين غريزه حياتى، مكانيسم‏هاى گوناگونى مطرح شده است كه «حجاب» و وجود حريم بين زن و مرد، يكى از راهكارهاى مهم آن است. بدون شك، نبودن حريم بين زن و مرد و آزادى معاشرت‏هاى تعريف نشده و بى‏بندوبار (با آرايش‏هاى گوناگون)، هيجان‏ها و التهاب‏هاى جنسى را فزونى مى‏بخشد و تقاضاى برهنگى و سكس را به صورت يك عطش روحى و يك خواست سيرى‏ناپذير درمى‏آورد. اسلام به قدرت شگرف اين غريزه آتشين توجه كامل داشته و تدابير زيادى براى تعديل و رام كردن اين غريزه انديشيده است و در اين زمينه هم براى زنان و هم براى مردان، تكاليف خاصى معين كرده است. وظيفه مشترك زن و مرد اين است كه چشم خويش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت‏آميز بپرهيزند؛ اما زنان - به خاطر جاذبه‏هاى بيش‏تر - وظيفه خاصى دارند و آن اين كه بدن خود را از مردان بيگانه بپوشانند و در اجتماع با آرايش‏هاى تحريك‏آميز، ظاهر نشوند و به جلوه‏گرى و دلربايى نپردازند تا زمينه انحراف مردان و به ويژه جوانان فراهم نشود. لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان نمى‏تواند به هر شكل و اندازه‏اى باشد و بايد حد و ضابطه‏اى داشته باشد. بى‏بندبارى در پوشش و لباس ، موجب بى‏بندبارى در تحريك غريزه جنسى است. تحقيقات علمى در فيزيولوژى و روانشناسى در باب تفاوت‏هاى جسمى و روحى زن و مرد ثابت كرده است كه مردان نسبت به محرك‏هاى چشمى شهوت‏انگيز، حساس‏تر از زنانند و برعكس زنان در مقابل محرك هاى لمسى حساسيت بيش‏ترى دارند. آستانه حس لمس و درد در زنان از همان زمان تولد پايين‏تر از مردان است...؛ در عوض مردان بينايى بهترى دارند. اين مزيت‏هاى جنسى در استعداد حسى، آموخته يا اكتسابى نيست؛ بلكه از زمان كودكى آشكار است... .مردان بالغ به محرك‏هاى بينايى شهوانى حساسيت بيش‏تر مى‏داند. اصطلاح «چشم چرانى» كه براى اين ويژگى مردان به كار مى‏رود، زاييده حساسيت مردان نسبت به محرك‏هاى بينايى شهوانى است؛ چون دامنه و برد حس بينايى زياد است؛ يعنى چشم مى‏تواند از فاصله نسبتا دور، تحت تأثير محركها قرار گيرد و از اين گذشته وسعت زيادى از محيط در آن واحد ديده مى‏شود. از سوى ديگر، چون حس لامسه دامنه و برد زياد ندارد و فعاليتش محدود به تماس از نزديك است و هورمون‏هاى جنسى زن به صورتى دوره‏اى ترشح مى‏شوند و به طور متناوب عمل مى‏كند، تأثير محرك‏هاى شهوانى بر زن، صورتى بسيار محدود دارد و از اين نظر فعاليت زنان بسيار كم است؛ به خلاف مردان كه ترشح اندروژن‏ها در آن‏ها صورتى يكنواخت دارد و هيچ عامل طبيعى آن را قطع نمى‏كند. مردان به صورتى گسترده‏تر تحت تأثير محركهاى شهوانى قرار مى‏گيرند و از اين نظر فعال‏ترند

بسم الله الرحمن الرحيم

عرض ادب و سلام خدمت شما دوست محترم و گرامي ؛‌

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;760560 نوشت:
سلام ... می بخشید ولی بازهم به سوال ایشون جواب ندادین شما به ضرورت پوشش هنگام نماز اشاره کردین ...
ایشون پرسیدن چرا بعضی جاها اشاره شده که خانمها نماز رو در خونه بخونن به جای اینکه در مسجد به جماعت بخونن چرا دراین حد؟؟؟
من هم توی کتابی این مسئله رو خوندم و حتی نویسنده تاکید کرده بود به ضرورت خوندن نماز در خونه... درحالیکه این همه فضیلت و ثواب برای نماز در مسجد و شرکت در جماعت داریم !!!!

البته پاسخ بنده متوجه سوال ايشان بود اما از زاويه مورد نظر شما که به دنبال چرايي تاکيد بر سفارش به خواندن نماز زن در منزل است و رواياتي که بيان مي دارد مسجد زن ،‌خانه اوست بايد با رويکرد ديگري به پاسخ پرداخت .
حضرت امام(ره) در تحریر الوسیله ‏می‏فر ماید: «و الافضل للنساء الصلوه فی بیوتهن، و الافضل بیت المخدع‏»;یعنی برای زنان، نماز در خانه ‏هایشان با فضیلت ‏تر است و بافضیلت ‏تر نماز در پستوی خانه است. شاید این فتوا به حدیثی كه‏ شیخ طوسی در تهذیب آورده است، مستند باشد.
به روایت ‏شیخ طوسی یونس بن ظبیان از امام صادق(ع) چنین نقل‏ كرده است: «خیر مساجد نسائكم البیوت‏» همچنین شیخ صدوق در من لایحضره‏ فقیه از هشام بن سالم نقل كرده است كه امام صادق(ع) فرمود: «صلاه المراه فی مخدعها افضل من صلاتها فی بیتها، صلاتها فی‏بیتها اءفضل من صلاتها فی‏الدار» اما روایت ‏یونس بن ظبیان قابل ‏پذیرش نمی ‏نماید; زیرا نجاشی و شیخ طوسی او را ضعیف شمرده ‏اند.
روایت دوم در پی بیان این مطلب است كه زن نباید در تیررس دیدنامحرم نماز گزارد. پس اگر در مسجد پرده‏ای زن را از دیدنامحرمان حفظ كند، ملاك حكم رعایت‏شده است.
بنابراین، نماز زن، با حفظ حریم و حدود الهی، در مسجد افضل‏است; چنانكه نماز مرد چنین است. شاید امام(ره) نیز با توجه به‏ همین مطلب در رساله عملیه خویش می‏فرماید: «اگر بتوانند كاملاخود را از نامحرم حفظ كنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند.»

[h=1]حجاب در قرآن و سنت(1)


[/HR][/h]تجميع و تدوين سئوالات و شبهاتي که در خصوص حجاب و روابط زن و مرد طرح و تکرار مي شود و نيز تئوريزه نمودن پاسخ ها و توضيحاتي که در تبيين و تشريح مسئله حجاب با رويکرد وحياني ارائه مي شود يکي از ضرورت هاي قطعي و نيازها و مطالبات مسلم اقشار و طبقات مختلف به ويژه نسل جوان امروز به شمار مي آيد.

[/HR]
اسلام به عنوان ديني جهان شمول و فرا زماني، با تأکيد بر تمامي نيازها و مطالبات روحي، رواني و جسمي انسان برنامه اي جامع و کامل براي تمامي دوره هاي زندگي او (از قبل از تولد تا کودکي، نوجواني، جواني و ميانسالي و پيري و مرگ) ارائه داده است.
از زمان و مکان انعقاد نطفه گرفته تا نحوه ي تأثيرگذاري بر سلامت و بهداشت جسمي و روحي جنين در رحم و روش هاي کاربردي تربيت و تزکيه فرزندان بعد از تولد و نيز ساز و کارهاي رشد و بالندگي در عرصه هاي مختلف زندگي تماماً در قرآن و کتب روايي اسلام به روشني طرح و تبيين شده است.
پرداختن به احکام و آموزه هاي ديني در حوزه هاي مختلف فردي و اجتماعي زندگي انسان همواره مورد عنايت و تأمل محققان و پژوهشگران اسلامي و مفسران قرآن بوده و آثار و متون فراواني به رشته تحرير درآمده است.
در اين اجمال با توجه به موضوع بحث تنها به يکي از محورهاي مربوط به زندگي اجتماعي انسان يعني سيماي حقيقي پوشش بانوان در قرآن و سنت و سيره معصومين عليهم السلام آن هم به طور اجمال و اختصار مي پردازيم.

[h=2]سيماي حقيقي پوشش اسلامي در قرآن[/h]بازکاوي آيات قرآن پيرامون حجاب، به ويژه با تأکيد بر رويکردي همه سونگرانه، امري بسيار مهم و ضروري بوده و همواره مورد توجه و عنايت دين پژوهان و محققان و متفکران اسلامي واقع نشده است.
بسياري از پرسش ها و شبهاتي را که پيرامون فلسفه حجاب و حدود و ثغور آن مطرح مي شود، مي توان با بهره گيري آيات قرآني پاسخ داد.
علت وجوب حجاب، آثار و پيآمدهاي روحي، اخلاقي و اجتماعي حجاب، نقش حجاب در ثبات بنياد خانواده و تربيت فرزندان، حجاب عامل تحديد است يا تکريم و آزادي؟ از جمله محورها و سئوالاتي است که در آيات متعدد قرآن مورد توجه و تأکيد قرار گرفته است.
تجميع و تدوين سئوالات و شبهاتي که در خصوص حجاب و روابط زن و مرد طرح و تکرار مي شود و نيز تئوريزه نمودن پاسخ ها و توضيحاتي که در تبين و تشريح مسئله حجاب با رويکرد وحياني ارائه مي شود يکي از ضرورت هاي قطعي و نيازها و مطالبات مسلم اقشار و طبقات مختلف به ويژه نسل جوان امروز به شمار مي آيد.
برخي از سئوالاتي که مي بايست مورد توجه اهل تحقيق قرار گرفته و در پي ارائه پاسخ هاي مستدل و قابل دفاع و فهم مخاطبان باشند از اين قرار است:
آيا اسلام که آزادي و اختيار را يکي از مؤلفه هاي بارز حيات بشر تلقي کرده با وادار نمودن آدمي به انتخاب حجاب و پوششي خاص منافات ندارد؟

تجميع و تدوين سئوالات و شبهاتي که در خصوص حجاب و روابط زن و مرد طرح و تکرار مي شود و نيز تئوريزه نمودن پاسخ ها و توضيحاتي که در تبين و تشريح مسئله حجاب با رويکرد وحياني ارائه مي شود يکي از ضرورت هاي قطعي و نيازها و مطالبات مسلم اقشار و طبقات مختلف به ويژه نسل جوان امروز به شمار مي آيد

آيا در عصر ارتباطات و در دنياي فرا صنعتي که روابط زن و مرد جزو ضروريات قطعي به شمار مي آيد، حجاب و پوشش اسلامي مانع توسعه و ترقي و پيشرفت و ارتباطات گسترده و جهاني نخواهد شد؟ آيا ارائه الگوي حجاب اسلامي باعث انزوا و به حاشيه رانده شدن مسلمانان به ويژه بانوان مسلمان از عرصه هاي بين المللي نخواهد شد؟
آيا نبايد حجاب نيز همچون ساير متغيرات ديني براساس مقتضيات زمان و مکان مورد تجديد نظر قرار گيرد؟
آيا اساساً حجاب يک واجب ديني است؟ و يا يک عادت غير ديني و ساخته و پرداخته ذهن لايه هايي از مسلمانان مي باشد؟ چرا حجاب و پوشش اسلامي ويژه بانوان بوده و مردان ملزم به رعايت حجاب نيستند؟ آيا اين تبعيض بر عليه زنان نيست؟
آيا حجاب اسلامي نوعي استثمار، تحقير و خشونت عليه زنان محسوب نمي شود؟ نظر قرآن در مورد رنگ و مدل لباس بانوان چيست؟ و بالاخره آيا حجاب مصونيت است يا محدوديت؟
اينها تنها بخشي از سئوالات و ابهامامي است که در بين بخش هاي مختلف مردم علي الخصوص جوانان و حتي تحصيلکردگان و دانشجويان همواره مورد توجه بوده است. که ارائه پاسخ هاي مناسب با بهره گيري از قرآن و سيره معصومين عليهم السلام مي تواند نقش بسيار مفيد و موثري را در باز توليد مفاهيم ديني و توسعه فرهنگ و ارزش هاي اسلامي از جمله حجاب اسلامي در جامعه داشته باشد.
ريشه اصلي بسياري از ناهنجاري هاي مربوط به پوشش در بين گروهي از زنان مسلمان را مي بايست در عدم ارائه پاسخ هاي قانع کننده به سئوالات آنان و نيز طرح و تبليغ نامناسب حجاب و ارزش هاي ديني جامعه جستجو نمود.

با عنايت به مطالب فوق، آيات مربوط به حجاب در قرآن را ذيلاً مورد تأمل و تأکيد قرار مي دهيم:
[h=2]1. آيه خمار:[/h]وليفرين بخمرهنّ علي جيوبهنّ(1)؛ «زنان بايد سر، سينه، و دوش خود را با مقنعه بپوشانند»
"خمر" جمع خمار و مراد از آن پوشش مخصوص سر و اطراف سر بانوان، مثل مقنعه است. يکي از صاحب نظران عرب(محمد سعيد العشماوي) که شبهاتي را بر حجاب وارد کرده و نظراتش از سوي علماي دانشگاه الازهر مصر نيز مورد نقد قرار گرفته در مورد توجيه آيه مذکور اين شبهه را وارد مي کند که دستور ياد شده در اين آيه دائمي نبوده و تنها به دوراني بر مي گردد که جداسازي زنان اين وضع را طلب مي کرد. اين امر در دوره هاي مختلف متغير است. وي تأکيد مي کند که: در عصر رسول گرامي اسلام زنان پارچه اي بر سر مي کردند و دو طرف آن را به پشت سر مي انداختند به گونه اي که گردن و بالاي سينه آنها آشکار بود. براي آن که فارقي(تفاوتي) بين زنان مومن و غيرمؤمن باشد خداوند دستور داد، زنان مومن پارچه اي را که بر سر کرده بر جلوي بدن خويش رها سازند تا از پوشش ممتازي برخوردار گردند. پس اين دستور دائمي نيست و صرفاً براي آن دوره طرح شده است. در حالي که آيه فوق درصدد تعديل عرف و صرف تمييز بين زنان مومن از غيرمؤمن نبوده است، بلکه فرماني است به مردان و زنان در خودنگهداري و پاکدامني چرا که در اين آيه در آغاز، زنان به کاستن نگاه خود و پوشاندن زينت هاي غيرآشکار و رعايت پاکدامني و رها کردن خمار بر گردن و سر و سينه دعوت شده اند.(2) البته نسبت به زنان دو دستور ويژه هم صادر شده؛ يکي پوشيدن زينت ها پنهان و ديگري کيفيت بر سر انداختن خمار.

آيا در عصر ارتباطات و در دنياي فرا صنعتي که روابط زن و مرد جزو ضروريات قطعي به شمار مي آيد، حجاب و پوشش اسلامي مانع توسعه و ترقي و پيشرفت و ارتباطات گسترده و جهاني نخواهد شد؟ آيا ارائه الگوي حجاب اسلامي باعث انزوا و به حاشيه رانده شدن مسلمانان به ويژه بانوان مسلمان از عرصه هاي بين المللي نخواهد شد؟

[h=2]شان نزول آيه خمار:[/h]در کتاب کافي در شأن نزول اين آيه چنين آمده است:
از امام باقر(عليه السلام) نقل شده است: جواني از انصار در مسير خود با زني روبرو شد (در آن زمان زنان روسري خود را در پشت گوش ها قرار مي دادند و طبعاً گردن و قسمتي از سينه آنها نمايان مي شد) چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد، و چشم خود را به او دخت هنگامي که زن گذشت، جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه مي کرد، در حالي که راه خود را ادامه مي داد، تا اينکه وارد کوچه تنگي شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه مي کرد ناگهان صورتش به ديوار خورد و تيزي استخوان و يا قطعه شيشه اي که در ديوار بود صورتش را شکافت! هنگامي که زن گذشت، جوان به خود آمد و ديد خون از صورتش جاري است و به لباس و سينه اش ريخته! سخت ناراحت شد با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پيامبر مي روم اين ماجرا را بازگو مي کنم، هنگامي که چشم رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به او افتاد، فرمود: چه شده است؟ جوان ماجرا را نقل کرد. در اين هنگام جبرئيل، پيک وحي خدا نازل شد و آيه فوق را آورد (قل للمومنين يغضّوا من ابصارهم...)(3)؛ فرو بستن چشم از زن و مرد نامحرم و نيز پوشش زنان و پنهان کردن زينت هاي آنان از نامحرم و انداختن مقنعه خود بر سينه و گردن.

علامه مرتضي مطهري در تبين اجمالي آيه 30 و 31 سوره نور مي نويسد:
اسلام تدابيري براي تعديل و رام کردن غريزه (آتشين جنسي) انديشيده است و در اين زمينه هم براي زنان و هم براي مردان تکليف معين کرده است. يک وظيفه مشترک که براي زن و مرد، هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است: قل للمومنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم... قل للمومنات يغضض من ابصارهن و يحفظن فروجهن...
خلاصه اين دستور اين است که زن و مرد نبايد به يکديگر خيره شوند، نبايد چشم چراني کنند، نبايد نگاههاي مملو از شهوت به يکديگر بدوزند، نبايد به قصد لذت بردن به يکديگر نگاه کنند. يک وظيفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اين است که بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوه گري و دلربايي نپردازند، به هيچ وجه و هيچ صورت و با هيچ شکل و رنگ و بهانه اي کاري نکنند که موجبات تحريک مردان بيگانه را فراهم کنند.(4)

[h=2]پيام آيه خمار:[/h]الف – مقابله با نگاه شهوت آلود:
در بحث حجاب يکي از محورهاي اصلي و اساسي، مسئله نگاه کردن به نامحرم مي باشد. چرا که اساساً هدفمند نمودن و ساماندهي روابط زن و مرد در جهت سالم سازي فضاي فکري، فرهنگي و اخلاقي و نيز مقابله با عوامل فساد ساز و سرمايه سوز در جامعه تا حد زيادي مولود و محصول نگاه توأم با رويکرد وحياني و انساني به نامحرم مي باشد. لذا بجاست که با تأملي کوتاه بر آيات و روايات نگاه بر نامحرم را مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار دهيم:
آيا نگاه کردن به نامحرم در حالي که حجاب و پوشش اسلامي زن و مرد رعايت شده باشد، به طور کلي ممنوع است به عبارت ديگر منظور آيه خمار از کاستن نگاه، فرو بستن چشم است و يا کنترل و هدايت نگاه و بستن چشم از گناه؟ آيا لازمه مکالمه و تعامل با نامحرم بستن چشم هاست و يا عدم تمرکز نگاه بر نامحرم؟ مفسران و قرآن پژوهان در تفسير و تشريح آيه خمار، کاهش و کمي نگاه را صحيح دانسته و در مفهوم يغضوا چنين نوشته اند: يغضوا از ماده ي غضّ (بر وزن خزّ) در اصل به معناي کاستن و نقصان است و غضّ بصر به معناي کاهش دادن نگاه، خيره نشدن و تماشا نکردن و به اصطلاح نظر استقلالي نيفکندن است.

زن و مرد نبايد به يکديگر خيره شوند، نبايد چشم چراني کنند، نبايد نگاههاي مملو از شهوت به يکديگر بدوزند، نبايد به قصد لذت بردن به يکديگر نگاه کنند. يک وظيفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اين است که بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوه گري و دلربايي نپردازند، به هيچ وجه و هيچ صورت و با هيچ شکل و رنگ و بهانه اي کاري نکنند که موجبات تحريک مردان بيگانه را فراهم کنند

بنابراين آيه مذکور مومنان را به فرو بستن چشم ها امر نمي کند بلکه فرو کاستن و کوتاه کردن نگاه را تأييد مي کند.
نگاه به نامحرم نبايد با تلذّذ و تمرکز حتي بر گردي صورت و دست ها و رنگ و مدل لباس مخاطب صورت گيرد.
صاحب مجمع البيان در ذيل آيه مورد بحث تاکيد مي کند که: ريشه معني غض کاهش و کمي است... يعني معني "غض بصر" اين است که تند نگاه کردن را کم کرد. راغب اصفهاني در کتاب نفيس مفردات القرآن اين کلمه را عيناً همين طور معني مي کند. توضيح اين که يک وقت نگاه کردن به شخصي براي ورانداز کردن و دقت کردن به خود آن شخص است مانند اين که بخواهد وضع لباس و کيفيت آرايش او را مورد مطالعه قرار دهد و ... ولي يک وقت ديگر نگاه کردن به شخص براي اين است که با او حرف مي زند و چون لازمه مکالمه نگاه کردن است به او نگاه مي کند. پس معني جمله اين است: به مؤمنين بگو به زنان خيره نشوند و چشم چراني نکنند.
کنترل و فرو کاستن نگاه به نامحرم يکي از پيش شرط هاي اساسي حفظ کرامت و عفت و پاکدامني است. به همين دليل گفته شده است در آيه خمار غضّ بصر بر حفظ فرج تقدم يافته است.
سيد قطب مي نويسد: «حفظ فرج پي آمد فرو خواباندن چشم است و گامي است در استواري اراده و هوشياري در حفاظت از افتادن در گناه و تسلط بر خواهش هاي نفساني. از اين روي بين آن دو در يک آيه جمع کرده تا نشان دهد يکي حالت سبب و ديگري جايگاه نتيجه را دارد و هر دو گامهايي هستند پي در پي، در صفحه ذهن و صحنه زندگي، نزديک به نزديک.(5)

پي نوشت ها:
1- سوره مبارکه نور – آيه 31.
2- در آيه 31 سوره نور چنين تأکيد شده است: و به زنان با ايمان بگو چشم هاي خود را از نگاه هوس آلود فرو گيرند و دامان خويش را حفظ کنند و زينت خود را جز آن مقدار که ظاهر است، آشکار ننمايند.
3- تفسير نمونه – ج 14 – ص 435.
4- علامه مطهري – مسئله حجاب – ص 72.
5- في ظلال القرآن – ج 4 – ص 2512.

[h=1]حجاب! هم مو، هم نگاه[/h]
همان اندازه كه حضرت آدم ابوالبشر ـ علیه السّلام ـ احساس دلتنگی می كرد و با دیدن همسرش «حوا» دلشاد شد به همان مقدار با آشكار شدن شرمگاهش، خجل شد و با ابتدائی ترین لباس، خود را از شرمندگی نجات داد. مطمئن ترین گواه بر حضور حجاب در تمام صحنه های زندگی بشر تاریخ است كه مدعی است: از بدو تولد تا... حجاب همراه انسان بوده و خواهد بود. در هیچ برهه ای از ادوار زندگی، انسان را سراغ ندارید كه خود را از این امر كاملاً فطری بی نیاز ببینید. و اگر نبود خودكامگی فرعون صفتان، هیچ تردیدی در هیچ دلی پدیدار نمی آمد برای اثبات فطری بودن حجاب همین بس كه با وجود اندیشه های قلدر مأمابه و بی منطق رضاخان و آتاتورك و میر پنج های امروز فرانسه و انگلیس، هنوز هم مدافعان عفت و حجاب به مراتب فزونتر از مخالفان است. شمار علاقه مندان به پوشش اسلامی در سراسر گیتی حتی لائیك ها خود دلیلی محكم بر لزوم آن است گرچه در مهد قانون، علیه این حكم الهی جعل قانون كنند.
با این مقدمه نقدی بر گفته سركار خانم مرضیه مرتاضی لنگرودی با عنوان حجاب! مو یا نگاه می زنیم و ضمن بیان نظرات ایشان، بایسته های حجاب را به نظر شما خوانندگان محترم عرضه داشته، و خود قضاوت كنید كه كدام صحیح است آیا نظر ایشان یا اسلام كه معتقد است: «حجاب هم برای نگاه است و هم مو».
ایشان می گوید: «اگر حجاب خاصیت ایمنی بخشی خود را از دست داده باشد، بهتر نیست كه بیشترین انرژی جامعه را به جای اینكه صرف مجبور به استفاده از حجابی اجباری كنیم، ‌این انرژی را صرف تغییر زاویه نگاه مردان از نگاه جنسی به زن نگاه برابر انسانی كنیم؟»1 این اظهارنظر شاید در وهله اول كمی قیافه حق به جانب به خود بگیرد اما با دقت معلوم می شود كه این نظریه با تئوری اسلام و قرآن ناهماهنگ است. محكم ترین سندی كه در دست داریم و به عنوان ملاك و معیار می توان در زمان قضاوت به آن استناد كرد قرآن كریم است.
در آیه 31 ـ 30 سوره نور خداوند خطاب به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ... وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ . پیامبر به مؤمنین و مؤمنات بگو: چشمان خود را از نامحرمان فرو آورند. پس حجاب نگاه هم برای مردان است و هم زنان و این اولین اشتباه خانم مرتاضی است كه خیال می كنند حرمت نگاه مخصوص مردان است.
یكی از همسران پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می گوید: هنگام نزول این آیه در منزل پیامبر بودم كه شخصی نابینا وارد شد بنام ابن امّ مكتوم، پیامبر به ما دستور دادند كه حجاب خود را حفظ كنیم. به پیامبر گفتم: كه او نابینا است. حضرت فرمودند: آیا شما (هم) نابینا هستید؟ آیا شما نمی بینید؟ با این بیان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ امر به حجاب كردند در حالی كه مرد مهمان اعمی بود. دستور پیامبر به ام سلمه ابهاماتی در دل وی ایجاد كرد كه ادامه سخن پیامبر تمام شبهات را از دل وی زدود و فرمودند: نگاه مقدمه برخی امور است و نگاه انگیزه ای برای رسیدن به خواهشهای درونی است.2
دوم اینكه حجاب علت تامه برای امنیت نیست. بلكه زمانی امنیت كامـل برقرار است كه همه احكام الهی اجراء شود. یكی از اسباب ایجاد امنیت، حجـاب نگـاه است. پس زنان نباید با نگاه آلوده، جامعه را به مخاطره اندازند. هـم چنیـن نباید با نوع صدا، نوع راه رفتن، نوع رفتار و.... در جامعه ناامنی ایجاد كنند زیرا امنیت جامعه در گرو رعایت عـدالت است. حجـاب ظـاهری زمینـه ساز رسیـدن به تقـوای درونی است و سازگاری درون و برون، انسان را در امنیت كامل قرار می دهد

تا اینجا یك نكته مهم تبیین شد كه نگاه به نامحرم عواقبی به دنبال دارد كه مختص قشر خاصی نیست بلكه همگان باید مراقب باشند. نكته دیگر اینكه هیچ كس منكر نیست كه نوع خلقت جنس مخالف برای هر یك از دو موجود، دارای جاذبه های زیستی و طبیعی است. این جذب و تقاضای فطری در نهاد مخلوق به ودیعه نهاده شده است كه اسلام مكانیزم زندگی سالم همراه با تعامل اجتماعی را در قالب رعایت حجاب بدن تعریف كرده است. بنابراین دومین مرحله از قاعده حجاب، حجاب بدن است.

آیه 59 از سوره احزاب این مهم را به خوبی تبیین نموده است: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ . ای پیامبر به زنان خود، دختران خود و زنان مؤمنین بگو: پوششهای خود را بر خود فروتر گیرند.3 از آنجا كه قوانین اسلام با انسان فرازمانی و فرامكانی سروكار دارد و سلیقه و مطالبات قشری و منطقه ای تأثیرگذار نیست به همین دلیل می توان گفت كه احكام اسلام آینه ای از نظام فطری و تكوینی انسان است و «محققین و كاوشگران تاریخی به این نكته پی برده اند كه انسان های نخستین نیز تكه ای تن پوش داشته اند تاریخ پیدایش لباس با تاریخ پیدایش انسان هوشمند و اندیش ورز تقدم و تأخر چندانی ندارد.»4 این عبارتی است كه خانم مرتاضی در مقاله خود آورده است. اما آنچه در اینجا باید به آن افزود اینكه حجاب در اسلام به عنوان یك حكم شرعی و یك قانون الهی است و به تعبیری حق الله و نیز به نوعی حق الناس است. وقتی پای حكم و حق الهی به میان آمده دیگر كسی حق انحلال و یا رد آن را ندارد.
در آیه 31 ـ 30 سوره نور خداوند خطاب به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ... وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ . پیامبر به مؤمنین و مؤمنات بگو: چشمان خود را از نامحرمان فرو آورند. پس حجاب نگاه هم برای مردان است و هـم زنان و این اولیـن اشتباه خانم مرتاضی است كه خیـال می كنند حرمت نگاه مخصوص مردان است

ایشان در مقاله خود می نویسد: «با وجود برقراری حجاب به عنوان قانون اجباری.. نتوانسته به زنان مسلمان ایرانی امنیت ببخشد... هر جا حكم شرعی، علت آن را به عنوان مستند جعل قانون مطرح كرد به معنای آن است كه آن حكم دائرمدار علت است كه در اصطلاح آنها را منصوص العله گویند اما در مواردی كه شریعت به فوائد و حكم یك قاعده و قانون اشاره كرد، صرفاً به معنای آثار مترتب بر آن حكم است به عنوان نمونه در قرآن آمده است كه إن الصلاه تنهی عن الفحشاء....،‌ حال اگر كسی به مقام عصمت برسد كه هرگز گناهی از او سر نزند آیا می توان گفت كه دیگر نماز نخوان؟ اگر چنین نتیجه ای درست بود، هرگز پیشانی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بر مهر نمی آمد زیرا هیچگاه از حضرتش لغزشی سر نزد.
و هم چنین درباره روزه آمده است صوموا تصحوا یعنی روزه بگیرد تا موجب سلامتی تان گردد. و اگر كسی با مراجعه به پزشك پی ببرد كه هیچ گونه مرضی ندارد آیا می توان گفت:‌ كه تو روزه نگیر زیرا هیچ بیماری نداری؟... پس اینها حكمت است نه علت ایشان معتقد است كه «حجاب آمد تا امنیت ببخشد، و چون برخی زنان ناراضی اند پس اصل حجاب را كنار بگذاریم! اولا ایشان طبق چه آمار و شواهدی به این نتیجه رسیده است كه حجاب امنیت بخش نشده است. به تعبیر دیگر چه شاهدی دارند كه ناامنی زنان با حجاب آنان رابطه علّی و معلولی دارد؟‌با اینكه اكثر خانمهای محجبه اذعان دارند كه حجاب موجب امنیت آنان است و این برخلاف ادعای ایشان است وانگهی ناامنی برخی زنان صرفاً به خاطر حجاب آنان بوده است یا علل دیگری دارد كه از ذكر آن اباء می كنید؟ ایشان كافی است مقایسه ای بین صفحات حوادث قبل و بعد از انقلاب بیاندازند تا معلوم گردد كه سخنان ایشان تا چه اندازه با واقعیت نزدیك است. دوم ‌اگر گفته اند كه با حجاب شوید ایمن بمانید، این نوع بیان، اشاره به حكمت و آثار حجاب است و اولین نكته ای كه از حجاب به ذهن می رسد همین امنیت اجتماعی است. و اگر یك روز همه جامعه اسلامی به آن شعور و درك اجتماعی برسند كه زنان در امان كامل بسر ببرند، باز هم حجاب واجب است چون یك حكم شرعی الهی است و امنیت از آثار آن است نه علت تامه.
دوم اینكه حجاب علت تامه برای امنیت نیست. بلكه زمانی امنیت كامل برقرار است كه همه احكام الهی اجراء شود. یكی از اسباب ایجاد امنیت، حجاب نگاه است. پس زنان نباید با نگاه آلوده، جامعه را به مخاطره اندازند. هم چنین نباید با نوع صدا، نوع راه رفتن، نوع رفتار و.... در جامعه ناامنی ایجاد كنند زیرا امنیت جامعه در گرو رعایت عدالت است. حجاب ظاهری زمینه ساز رسیدن به تقوای درونی است و سازگاری درون و برون، انسان را در امنیت كامل قرار می دهد.

نویسنده: محمد غفرانی
شکوری_ گروه دین و اندیشه تبیان


[/HR][1] . سركار خانم مرضیه لنگرودی، كانون زنان ایران.
[2] . سیوری، جمال الدین، كنزالعرفان، ج 2،‌ص 222، چاپ منشورات مرتضویه، 1343 شمسی.
[3] . صابونی، محمد علی، آیات الاحكام، ج 3، به منظور مطالعه بیشتر.
[4] . الضرورات تبیح المحذورات، جواهرالكلام ج 36، ص 102، عروه الوثقی ج 2،‌ص 250،‌رسائل الفقهیه، ج 1، ص 45، در قرآن كریم سوره آل عمران آیه 28 و هم چنین در روایات ما از امام باقر ـ علیه السّلام ـ و امام صادق ـ علیه السّلام ـ احادیثی دال بر حفظ جان نقل شده كه سند فقهی تقیه به حساب می آید. به گفته‌دكتر سید حسین محمد جعفری نویسنده كتاب تشیع در مسر تاریخ، در حقیقت، ظهور این آیین پاسخ به نیاز زمان و شرایط و محیطی بود كه این امامان ـ علیهم السّلام ـ در آن زندگی می كردند و پیروانشان را با اصول و مرام مذهبی تغذیه می نمودند ص 344. بهترین كتب فقهی در باب تقیه كتاب مكاسب شیخ مرتضی انصاری (ره) است كه در صفحات 320 تا 325 به این مبحث طور دقیق و علمی پرداخته است.

[h=1]تأملی بر مسأله حجاب[/h][h=2]
[/h][h=2] شهید مطهری[/h]
[h=2]مقدمه[/h]مطلب حاضر سومین سلسله از مباحث مهم و مورد نیاز جامعه امروز ماست که بنا به ضرورت زمان و با توجه به معرفی اجمالی آثار ارزشمند علامه شهید مرتضی مطهری تحت عنوان مسأله حجاب، از کتابی با همین نام، برای کاربران محترم و علاقمندان به آشنایی با آثار آن استاد فرزانه برگزیده شده است. به امید توسعه ارزشها و معیارهای دینی و قرآنی در زندگی فردی و اجتماعی و تقویت بنیه فکری و فرهنگی آنان که بدنبال درک عمیق‌تر و دقیق‌تر آموزه‌های برگرفته از آیات و روایات و رویکرد اندیشه‌ورزان و متفکران متعهد و مسئول کشورمان می‌باشند.

[h=2]این همه تأمل بر مسأله حجاب، چرا؟[/h]«هدف ... از طرح و بحث و نشر مسأله حجاب این است که احساس شد گذشته از انحرافات عملی فراوانی که در زمینه‌ی حجاب به وجود آمده این مسأله و سایر مسائل مربوط به زن وسیله‌ای شده در دست یک عده افراد ناپاک و مزدور صفت که از این پایگاه علیه دین مقدس اسلام جار و جنجال تبلیغاتی راه بیندازند. بدیهی است در شرایط موجود که نسل جوان از جنبه مذهبی به قدر کافی راهنمایی نمی‌شود این تبیلغات آثار شوم خود می‌بخشد... .» (مسأله حجاب، مرتضی مطهری، ص22)
«بدون شک پدیده برهنگی بیماری عصر ما است دیر یا زود این پدیده به عنوان یک «بیماری» شناخته خواهد شد... خود پیشتازان غربی ماهیت این پدیده را (بزودی) اعلام خواهند کرد. ولی ما اگر به انتظار اعلام آنها بنشینیم می‌ترسیم خیلی دیر شده باشد.» (همان، ص 12)
کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب ... استعمال کلمه حاجب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها؛ کلمه "ستر" که به معنی پوشش است به کار رفته است، فقها؛ چه در کتاب الصلوة و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده‌اند، کلمه "ستر" را به کار برده‌اند نه کلمه حجاب را.

اگرچه نویسندگان و متفکران غربی نوشته‌ها و آثار قابل توجهی را در این خصوص به رشته تحریر در آورده و درباره آثار و تبعات شوم عدم رعایت شئون اخلاقی بویژه مسأله حجاب و روابط بین زنان و مردان بسیار نوشته‌اند، اما تکیه و تاکید بر منابع وحیانی و قرآنی و ارائه رویکرد دانشمندان دینی و استناد بر براهین عقلی و نقلی و حتی تاریخی، ما را بیش از پیش با عوارض خانمان برانداز فرهنگ برهنگی و شکسته شدن حریم بین زنان و مردان در عرصه اجتماع آشنا نموده و در نتیجه تحکیم بنیاد خانواده و بازشناسی جایگاه و مقام محترم بانوان در جامعه را به دنبال خواهد داشت.
به منظور پرهیز از اطاله کلام به جاست مفهوم و چرایی حجاب و فلسفه و پیشینه پوشش در بین جوامع مختلف را با عنایت به کتاب مسأله حجاب استاد شهید مرتضی مطهری مرور کنیم.

[h=2]حجاب یا پوشش؟!
[/h]«کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب ... استعمال کلمه حاجب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها؛ کلمه "مستتر" که به معنی پوشش است به کار رفته است، فقها؛ چه در کتاب الصلوة و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده‌اند، کلمه "مستتر" را به کار برده‌اند نه کلمه حجاب را.
بهتر این بود که این حکم عوض نمی‌شد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار می‌بردیم. زیرا چنانکه معنی شایع لغت حجاب، پرده است، و اگر در مورد پوشش به کار برده می‌شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شد که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوش باشد و بیرون نرود؟» (همان، ص 64)

[h=2]پوشش و زندانی شدن زن![/h]«وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است، بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند، زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست، در برخی کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند، چنین چیزهایی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد.
پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه‌گری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذکر می‌کند و فتوای فقها هم مؤید همین مطلب است. (همان، ص 64)

[h=2]حجاب در قرآن وجود ندارد[/h]«در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفته است. آیاتی که در این باره هست... حدود پوشش و تماس‌های زن و مرد را ذکر کرده است، بدون آن که کلمه حجاب را بکار برده باشد. آیه‌ای که در آن کلمه حجاب بکار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام.
وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است، بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند، زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست، در برخی کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند، چنین چیزهایی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد.

قرآن کریم صریحاً به زنان پیغمبر می‌گوید... در خانه‌های خود بمانید. اسلام می‌خواسته است «امهات‌المؤمنین» که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند و احیاناً ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند. و چنانکه می‌دانیم یکی از «امهات‌المؤمنین»(عایشه) که از این دستور تخلف کرد ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام بوجود آورد. خود او (عایشه) همیشه اظهار تأسف می‌کرد و می‌گفت دوست داشتنم فرزندان زیادی از پیغمبر می‌داشتم و می مردند اما به چنین ماجرایی دست نمی‌زدم. (همان، ص 65)

[h=2]سّر در حجاب ماندن زنان پیامبر
[/h]سرّ این که زنان پیغمبر ممنوع شدند از این که بعد از آن حضرت با شخص دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است. یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سوء استفاده می‌کرد و ماجراها می‌آفرید (و احیاناً از احترام و جایگاه ویژه زنان پیغمبر در بین مسلمانان سوءاستفاده می‌شد.) (همان، ص 65)
در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی هر جا نام آیه حجاب آمده است، مثلاً گفته شده قبل از نزول آیه حجاب چنان بود و بعد از نزول آیه حجاب چنین شده مقصود این آیه (آیه 54 سوره احزاب) است که مربوط به زنان پیغمبر است، نه آیات سوره نور(همان، ص 66)

[h=2]پوشش محرومیت و محدودیت است[/h]پیآمد اصلی و اساسی پوشش، هم محدودیت است و هم محرومیت. اما محرومیت کامجویان و طالبان روابط نامشروع و سوء استفاده کنندگان از زن و محدودیت در روابط ناسالم بین زنان و مردان و نیز مختص نمودن تمتعات زناشویی به محیط خانوادگی و همسران مشروع. «از نظر اسلام محدودیت کامیابی‌های جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماعی کمک می‌کند. و از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین می‌گردد و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و ... نیروی کار و فعالیت اجتماعی می‌گردد و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب بالا رفتن ارزش زن در برابر مرد می‌گردد.» (همان، ص 68)

به نظر من حجاب مانند صدفی می باشد و زن نیز مانند مروارید .

hameda;753089 نوشت:
سلام.میخواستم بدونم دقیقا چه حکمتی در ستر و عفاف زن وجود داره و چرا باید پوشیده باشه و نامحرم اونو نبینه تا جایی که حتی نمازش توی خونه از نماز جماعت هم بیشتر ثواب داره.ینی این محفوظ و پوشیده بودن به چی منجر میشه و اگه نباشه چی میشه.واسه کنفرانسم میخوام.تشکر.:hamdel:
با سلام کارشناس بحث ، مطالب بسیار مفیدی فرموده اند اما من در جواب این سوال، این نکات را اضافه می کنم که اولاً: این طور نیست که طبق فتوای همه مراجع ،ثواب نماز زن در خانه از ثواب نماز جماعت بیشتر باشه ، مثلاً طبق نظر مقام معظم رهبری، شرکت زن در نماز جمعه و جماعت اشکال ندارد و ثواب جماعت را دارد.(1) ثانیاً: اصل حکمت حجاب به این بر می گردد که انسان با توجه به شناخت خودش و فهم استعدادهای بسیارزیادش به این نتیجه برسد که تمام دنیا برای او و وجودش کم است، دنیا راهی است برای سعادت و رشد او و دیگران.در این صورت اگر بخواهم رشد کنم باید که مواظب باشم دلی را نلرزانم و دیگران را به خودم مشغول نکنم و سنگ راه خلق خدا که عیال خدا هستند نباشم. جنس زن در نظر مرد، زیبایی ها و جذابیت ها دارد و در این صورت اگر حجاب مطلوبی نداشته باشد سبب جلب نگاه ها و اسیر شدن دیگران در خیالات و شهوت ها و خارج شدنشان از راه عبودیت خدا می شود.جدا از این که در موارد بسیاری، مرد متأهلی که زن بی حجاب و ظاهراً جذّابی را ببیند موجب کم شدن جذابیت همسر خودش در چشمش و در نتیجه کم شدن محبتش در خانواده و سست شدن خانواده می شود. اضافه بر آن در دنیایی که همه با هم مرتبط هستیم اگر من سبب ایجاد فسادی بشوم این فساد گریبان خودم را نیز خواهد گرفت.هیچ بعید نیست اگر من با بی حجابی، موجب لغزیدن کسی از راه خدا بشوم یا موجب دلسرد شدن مردی از همسرش بشوم و این سبب ایجاد فسادی در جامعه بشود ، نهایتاً این فساد دامان خود من یا همسرم و فرزندانم را نگیرد. اگر هم این فساد در این دنیا گریبان گیر من نشود مسلّما در دنیاهای بعدی (برزخ و آخرت) سبب محرومیت من از نعمت هایی خواهد شد یا سختی هایی برای من به همراه خواهد داشت. بنابراین، این که پرسیده بودید «محفوظ بودن و پوشیده بودن به چی منجر میشه» خلاصه جوابش اینه که منجر به خارج نشدن خودم و بندگان خدا از مسیر عبودیت خدا که همون راه رشد و سعادتشون هست میشه. (1) اجوبه الاستفتائات سوال 595


پرسش :
علت و فلسفه ستر و حجاب زن حتي در موقع نماز چيست ؟

پاسخ
در فلسفه پوشيدگي و حجاب زن مي توان به موارد زير اشاره کرد:
1- برهنگى زنان كه طبعا پيامدهايى همچون آرايش و عشوه‏ گرى و امثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را در يك حال تحريك دائم قرار مى ‏دهد تحريكى كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجانهاى بيمارگونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مى‏ گردد.
مخصوصا توجه به اين نكته كه غريزه جنسى نيرومندترين و ريشه دارترين غريزه آدمى است و در طول تاريخ سر چشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناكى شده، تا آنجا كه گفته‏ اند: «هيچ حادثه مهمى را پيدا نمى ‏كنيد مگر اين كه پاى زنى در آن در ميان است»! آيا دامن زدن مستمر از طريق برهنگى به اين غريزه و شعله ‏ور ساختن آن بازى با آتش نيست؟ آيا اين كار عاقلانه‏اى است؟
2- آمارهاى قطعى و مستند نشان مى‏دهد كه با افزايش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى در دنيا بطور مداوم بالا رفته است، زيرا در «بازار آزاد برهنگى» كه عملا زنان به صورت كالاى مشتركى (لااقل در مرحله غير آميزشى جنسى) در آمده‏اند ديگر قداست پيمان زناشويى مفهومى نمى‏تواند داشته باشد.
3- گسترش دامنه فحشاء، و افزايش فرزندان نامشروع، از دردناكترين پيامدهاى بى‏حجابى است و دلائل آن مخصوصا در جوامع غربى كاملا نمايان است.
4- مسأله «ابتذال زن» و «سقوط شخصيت او» در اين ميان نيز حائز اهميت فراوان است هنگامى كه جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبيعى است روز به روز تقاضاى آرايش بيشتر و خود نمايى افزونتر از او دارد، و هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنسيش وسيله تبلغ كالاها و دكور اتاقهاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهد، در چنين جامعه‏اى شخصيت زن تا سر حد يك عروسك، يا يك كالاى بى ‏ارزش سقوط مى ‏كند، و ارزشهاى والاى انسانى او بكلى به دست فراموشى سپرده مى‏ شود، و تنها افتخار او جوانى و زيبايى و خود نمائيش مى‏ شود.

اما دستور به حجاب در آيات ديگر قرآن داراي فلسفه و حکمت هاي فردي براي تزکيه و طهارت اخلاقي زنان است از جمله در آيه شريفه «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنّ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنّ »( احزاب:53)
در اين آيه خداوند متعال فلسفه حجاب را براي زنان طهارت قلب ايشان و دوري از وسوسه هاي شيطاني مي داند .
اما حکمت هاي حجاب در هنگام نماز براي زن عبارت اند از :
الف. اين خود نوعى تمرين مستمر و روزانه براى حفظ حجاب مى‏باشد و يكى از عواملى است كه در پاس‏داشت دائمى پوشش اسلامى زن و جلوگيرى از آسيب‏پذيرى آن، نقش مهمى ايفا مى‏كند.
ب. وجود پوششى يك‏ پارچه براى تمام بدن و داشتن پوششى مخصوص براى نماز، توجه و حضور قلب انسان را بيشتر مى‏كند و از التفات ذهن به تجملات و چيزهاى رنگارنگ مى ‏كاهد و ارزش نماز را صد چندان مى‏ كند.
ج. داشتن پوشش كامل در پيشگاه خداوند، نوعى ادب و احترام به ساحت قدس ربوبى است. از اين ‏رو براى مرد نيز در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است و همين ادب حضور در پيشگاه الهى زمينه‎ساز حضور معنوى و بار يافتن به محضر حق مى‎شود.
افزون بر آن، حكم پوشش در نماز، با حفظ حجاب در برابر نامحرم تفاوت‏هايى دارد و با آن قابل مقايسه نيست؛ مثلاً پوشاندن روى پا در برابر نامحرم واجب است؛ ولى در نماز - بدون حضور نامحرم - واجب نيست.
در صورتي که زن حجاب بيان شده در فتاواي مراجع تقليد را رعايت نکند نماز او باطل است و لازم است تا آن را اعاده و يا قضاي آن را به جاي آورد.(1)

منبع:
(1)- برگزيده تفسير نمونه، ج3، ص291 الي
293

موضوع قفل شده است