ماه ضیافت؛ بسته دوم---> شمیم لیلة القدر
تبهای اولیه
باسلام وتبریک فرارسدن ماه پر برکت وسراسر نور رمضان !!
به مناسبت این ماه نورانی انشاء الله در نظر است دو بسته تحت عنوان :
بسته ماه ضیافت . :Hedye: :Hedye:
به همه مهمانان عزیز این سایت به خصوص کاربران گرامی که در ایام ماه رمضان بشترین تلاش خود را مبذول خواهند نمود تا کامل ترین شناخت ومعرفت را نسبت به این ماه بدست آورده وبرای شناختن وشناساندن این آموزه متعالی و راه کار بی بدیل در فرایند بندگی وخود سازی تلاش خواهند کرد .
بسته اول برای نیمه اول ماه است که از امروز آغاز می شود .
بسته دوم برای نیمه دوم ماه است که به وقتش اعلام خواهد شد .
بسته اول تحت عنوان : :Hedye:
گفتگوی دلبرانه با ماه رمضان .
تنظیم شده که در آن از زمزم زلال صحیفه کامله سجادیه جرعه های می نوشیم ومی نوشانیم .
جرعه آشنایی : :Hedye:
صحیفه کامله سجادیه در واقع جلوه و مظهر صفحه دل انسان کامل است که به صورت دعا و گفتگوی دل انگیز محب با محبوب تجلی کرده و زیباترین آموزه های الهی را برای سالکان کوی دوست و خلوت گزیدهگان محفل انس آموخته است، که از آن میان گفتگوی دوستانه و دلبرانه با ماه رمضان و درباره آن ماه نورانی است.
اُسوه ی عارفان و پیشوای سالکان حضرت امام زین العابدین(علیه السلام) هم به هنگام رؤیت هلال و سرآغاز ضیافت الهی، با ماه رمضان مشتاقانه سخن گفته و از آثار و برکات آن یاد کرده و هم در لحظات فراق آن ماه منیر مُشفقانه با آن گفتگو ،و ترنم وداع را زمزمه کرده است.
گرچه در هر دو فراز «رؤیت هلال و تودیع جمال» ماه رمضان ، معارف بسیاری بیان شده، ولی به تناسب فضای مجازی ، تنها جرعه ای از زمزم زلال آن در چند قدح تقدیم میشود:
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
:Hedye:
به نام خدا
یک عمر اگر روزه بگیریم و بگیرید و بگیرند همتا نشود با عطش خشک دهان علی اصغر(ع) - ((بوسیدن آن لب و دندانت آرزوست.))
خدایا لیاقت درک ماه رمضان را به ما بچشان.
خدایا بهترین شب ماه رمضان ( به عبارتی قلب ماه رمضان) شب قدر است. به کرم خودت توفیق درک ليلة القدر را به ما عنایت بفرما.
خدایا من حقیر و کوچکم ، مرا لایق بگردان تا در این ماه بی بهره نمانم.
[h=3]رمضان از اسماء الله است[/h]هشام بن سالم نقل روايت مىنمايد و مىگويد: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابى جعفر امام باقر (عليهما السلام) بوديم، پس سخن از رمضان به ميان آورديم.
فقال عليه السلام: لا تقولوا هذا رمضان، و لا ذهب رمضان و لا جاء رمضان، فان رمضان اسم من اسماء الله عز و جل لا يجيى و لا يذهب و انما يجيىء و يذهب الزائل و لكن قولوا شهر رمضان فالشهر المضاف الى الاسم و الاسم اسم الله و هو الشهر الذى انزل فيه القرآن، جعله الله تعالى مثلا و عيدا و كقوله تعالى فى عيسى بن مريم (عليهما السلام) و جعلناه مثلا لبنى اسرائيل.
امام عليه السلام فرمود: نگوئيد اين است رمضان، و نگوئيد رمضان رفت و يا آمد، زيرا رمضان نامى از اسماء الله است كه نمىرود و نمىآيد كه شىء زائل و نابود شدنى مىرود و مىآيد، بلكه بگوئيد ماه رمضان، پس ماه را اضافه كنيد در تلفظ به اسم، كه اسم اسم الله مىباشد، و ماه رمضان ماهى است، كه قرآن در او نازل شده است، و خداوند آن را مثل و عيد قرار داده است همچنانكه پروردگار بزرگ عيسى بن مريم (سلام الله عليهما) را براى بنى اسرائيل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب (عليه السلام) روايتشده كه حضرت فرمود: «لا تقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان» شما به راستى نمىدانيد كه رمضان چيست (و چه فضائلى در او نهفته است).
بحار جلد 96، ص 376 و 377
یازهرا:Gol:
[=Times New Roman] الهی برمحمد هم زآلش
[=Times New Roman][=IranNastaliq]فرازی از دعای رویت هلال صحیفه کامله سجادیه
درودت باد بر صدق کمالش
چنان کن ابتدایی را ز هر ماه
ز خوشنودی ما باشد به درگاه
در آن لحظه که چشم بندگانت
نظر برماه باشد ارمغانت
ز چشم ما به پاکی ستاره
که بر آن چشمه ماهت نظاره
وقلب ما سعادتمندتر قلب
که بر مهرو محبت تو شود جلب
ز توفیقی عنایت کن در این ماه
به سوی رحمت و احسان ز درگاه
که لب را بهر توبت در انابت
و دستی بر دعا و بر عبادت
و در این ماه نو ای خالق نور
به جان ما ز عصیانی نما دور
نصیب ما نفرمایی خطایی
ز لغزش دور دار و از مناهی
رفیق ما نما توفیق رحمت
که تا ما بر سپاس تو ز نعمت
و بر سی روزه عمری را کزین ماه
به تکمیل عبادت سوی درگاه
خدای رحمت و نعمت تویی تو
وبر شایسته منت تویی تو
برازنده تویی بهر ستایش
ز شکرت براطاعت در نیایش
[="Times New Roman"][="Navy"] دعای امام سجاد :doa(6):وقتی به هلال ماه می نگریست(فرازی از صحیفه ی سجادیه) [=times new roman] تو ای موجود موجود مطیعی
[=times new roman]ای موجود مطیع،ای دونده ی سریع،ای گردنده ی سرگردان در گذرگاه تقدیر.ای گذرنده از فلک تدبیر![=times new roman]
به آن کس که از فروغ تو تیرگیها را روشن ساخت و در سایه ی تو غبار ابهام از کوه و دشت بزدود و تو را آیتی از آیات محکمه ی خویش قرار داد و به روشنایی تو علامت دیگری بر علامت های قدرت و سلطنت خود برافزود و تو را گاهی در نقص و گاهی در کمال،گاهی در طلوع و گاهی در غروب،گاهی درخشان و گاهی منخسف به جلوه انداخت ایمان دارم.
تو در طلوع و افول و انخساف و درخشش و نقص و کمال متعبدانه از فرمان آفریدگار متعال اطاعت همی کنی و جز مشیت الهی مشیت و ارادتی نداری.
پروردگار متعال بزرگ است که تو را بدین زیبایی آفرید و این چنین ترتیب و نظام در سیر و گردش تو قرار داد.
[=times new roman]این صنعت لطیف و بدیع جز به صنعتگری که نقش وجود برآورده برازنده نیست.
ترجمه منظوم این قسمت
رونده چون دونده بر سریعی
تو ای گرداننده حیران ز تدبیر
درافتادی گذرگاهی ز تقدیر
برآن کس را که از نور تو تابش
که بر این تیرگیها داده کاهش
و ابهام غبار از سایه تو
زدوده کوه دشت از مایه تو
ترا چون آیتی محکم ز آیات
قرارش داده برهر اشتباهات
وبر آن روشناییت علامت
علامتهای دیگر را ز قدرت
که حاکم هست برآنش بیفزود
که گاهی در کمالی گاه نابود
وگاهی نقص و گاهی بر رجوعت
وگاهی در غروب و گه طلوعت
وگاهی منخسف بر جلوه ما
در ایمانم از این حی توانا
که تو یا در افول و یا طلوعت
و یا در انخساف و زان رجوعت
درخشش یا که در نقص و کمالی
از این گردش همی حالی به حالی
عبادت کرده بر فرمان یزدان
اطاعت کرده بر آن حی سبحان
وجز علیا الهی درمشیت
نداری قدرتی نی بر ارادت
خداوند تعالی و مبینی
به زیبا آفریدت این چنینی
زترتیب نظام و سیر گردش
قرارت داده بر میلش ز بینش
از این صنعت بدیع و بس دلارا
بجز دست خداوند توانا
برازنده به کس نبود ز صنعت
برآن نقش وجود تو ز خلقت
ادامه دارد:Lflasher:
[="Times New Roman"][="Navy"] ترجمه منظوم این قسمت ترا پروردگار ما زخلقت
:Lflasher:تو را پروردگار متعال،همچون کلیدی آفرید که دوره ی نوینی را می گشایی و حادثه ی نوینی به دنبال داری و من از درگاه خداوند عظیم که خدای من و تو و آفریدگار کاینات است،از درگاه خدایی که من و تو را آفریده و سرنوشت من و تو را تنظیم فرموده و صورت من و تو را بر لوح وجود نقش بسته،مسئلت دارم به روان مقدس محمد و آل محمد رحمت فرستند و تو را ای هلال بدیع!آیت رحمت و علامت برکت قرار دهد.
که همچون یک کلیدی آفریدت
که دوره برنوینی را در آن حال
حوادث تازه ای داری به دنبال
خداوند تعالی با حسابش
من و تو آفریده، کائناتش
تو و من را به تنظیمی ز فطرت
وبر این سرنوشت ما به صورت
که بر لوح وجودی نقش ما بست
از او این مسئلت زین خواهشم هست
که بر روح محمد(ص) هم ز اولاد
ز رحمت مرحمت تا روح او شاد
ترا از آن بدیعی در هلاکت
که آیت رحمتی باشد علامت
پروازت بی خطر، امیدوارم توشه ات فراوان
وسهم سوغات من، دعای شبهای قدرشما باشد . . .
التماس دعا
[=Times New Roman]فرازی از دعای رویت هلال
از آن رحمت که باشد پرزوسعت
برکت داده بر افزون نعمت
گذشت روزها شبها ز ایام
زوالی نی پذیرد نی در اتمام
به درگاه خداوندی که والاست
که او هم رازق و هم خالق ماست
از اون این مسئلت بر این عقیده
که از آن طلعت تو بر طلیعه
طلیعه را قرار عصمت ما
کند دور از گنه زین عزت ما
شقاوت را ز جان ما کند دور
که در ظلت از آن گردیده منصور
به درگاه خداوند تعالی
از او این مسئل دارم تقاضا
که با آن طلعت تو در سماوات
که همچون انجمی امن و امانات
کشد سر از افق بر زندگیم
به دوری از گنه زین بندگیم
به درگاه خدا زین مسئلت را
که با آن طلعت تو مرتبت را
ترا باآن طلوعت در سعادت
زتو آن میمنت نعمت و آیت
که تا از هر طلوع و یا غروبت
زما دوری کند رنج و نحوست
وهمراه تو نوری رازخیرات
بپاشد نعمتی دور از بلیات
و احسان و سلامت را در اسلام
جهانی بهره ور گردد در ایام
[=Times New Roman]
امام سجاد علیه السلام هم در دعای رؤیت هلال ماه رمضان و هم در دعای وداع آن ماه، به صورت گفتگوی چهره به چهره، ماه رمضان را مخاطب قرار داده و با آن سخن گفته است، قبل از همه باید به این پرسش نهفته جواب داد که فلسفه این کار چیست و آیا می توان با شمس و قمر که حسب ظاهر پدیده های جامد و نابینا و ناشنوا هستند همانند موجودات زنده با آن ها گفتگو کرد؟
در این باره جای سخن بسیار است، ولی به اختصار باید اشاره شود که در نگاه آموزه های وحیانی، عرفانی و فلسفی جمادات و نباتات نیز از درک و شعور مرموز برخوردارند، از این رو در آیات متعدد قرآن کریم تصریح گردیده که همه موجودات جهان آفریدگارشان را تسبیح میکنند. این مسله در چندین جای قران کریم اشاره گردیده از جمله در این آیه فرمود :
،؛،✿«يُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِي السّماواتِ وَ ما فِي اْلأَرْضِ»✿،؛،[1]
«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است خداوند را تسبیح می کنند»
چه این که در جای دیگر از سجده ستارگان و درختان خبر داد و فرمود:
،؛،✿«وَ النّجْمُ وَ الشّجَرُ يَسْجُدانِ»✿،؛،[2]
(ستارگان ودرختان [در پیشگاه خداوند]سجده میکنند )
حکیم صدرالمتالهین با اشاره به این گونه آموزه های وحیانی تأکید نموده، تسبیح و تقدیس بدون معرفت حاصل نمیشود، و این آیات دلیل بر آن است که همه موجودات حتی اجرام جسمانی دارای درک و معرفت اند و به اندازه مرتبه وجودی خود شنوا و دانا هستند.[3]
و به دلیل همین درک و شعور جمادات و نبادات است که امیر مومنان نقل کرده : رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خطاب به درختی فرمود:
،؛،✿«یا أیَتُهّا الشَجِرَةَ اِن کنتِ تؤمِنینِ بِاللهِ وَ الیومِ الاخَرِ و تَعلَمینَ أنِی رَسولُ اللهِ، فَانُقَلِعِی بعُروُقِکِ حَتی تَقَضِ بَینَ یَدَیَّ بِاذنِ اللهِ»✿،؛،[4]
ای درخت، اگر به خدا و رسول و قیامت ایمان داری و میدانی که من فرستاده خدا هستم، به اذن او با ریشه از زمین کنده شده، و در برابر من بایست.
بنابراین اگر در دعاهای امام سجاد علیه السلام با ماه رمضان گفتگو شده به دلیل آن است که امام می دانسته است ماه رمضان دارای درک و شعور و شنوا و دانا است،آن ماه مبارک نه تنها سخن حضرت را میشنیده، بلکه گفتگوی امام را درک و محبت او را پاسخگو بوده است. در این رابطه سرودهی مولوی بسیار زیباست که میگوید:
class: cms_table_cms_table | align: right |
---|---|
ماه با احمد اشارت بین شود | |
| |
نار ابراهیم را نسرین شود | |
| |
سنگ بر احمد سلامی میکند | |
| |
کوه یحیی را پیامی میکند | |
| |
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم | |
| |
با شما نامحرمان ما خاموشیم | |
| |
چون شما سوی جمادی میروید | |
| |
محرم جان جمادی چون شوید | |
| |
از جمادی عالم جا نها روید | |
| |
غلغل اجزای عالم بشنوید[5] | |
| |
[1]. جمعه، آیه1 و نیز حشر، آیه1؛ حدید، آیه1؛ صف، آیه1.
[2]. الرحمن، آیه6.
[3]. اسفار اربعه، نشر دارالاحیاء التراث العربی، بیروت بی تا، ج6، ص118؛ و نیز ج1، ص139 ص140.
[4]. نهج البلاغه، نشر دارالعلم، قم با ترجمه علی شیروانی، 1381ش، خطبه192، ص360.
[5]. جلال الدین بلخی، مثنوی معنوی، نشر هرمس، تهران، 1385ش، دفتر سوم، ص383.
width: 100% | |
---|---|
[/TD] | |
[TD] | |
width: 100% | |
---|---|
[/TD] | |
[TD] | |
width: 100% | |
---|---|
[/TD] | |
[TD] | |
width: 100% | |
---|---|
[/TD] | |
[TD] | |
width: 100% | |
---|---|
[/TD] | |
[TD] | |
width: 100% | |
---|---|
[/TD] | |
[TD] | |
width: 100% | |
---|---|
[/TD] | |
[TD] | |
[=Times New Roman]
اما سجاد علیه السلام در فرازی از دعای هلال ماه رمضان خطاب به آن فرمود:
[=century gothic]
«جَعَلَکَ مَفتاحَ شَهرٍ حادِثٍ لِاَمْرٍ حادِثٍ، فَاْساَل اللهَ رَبیَّ و رَبَّکَ، و خالِقی و خالِقُک، وَ مُقدِرّی و مُقَدِرَّکَ وَ مُصَوِّری وَ مُصَوِّرَکَ، أَنْ یَحْعَلَکَ هِلالَ بَرَکةٍ لاتَمْحَقُها الایّامُ»[1]
[=times new roman]
خداوند تو را کلید ماه نو برای کار نو قرار داد، از خدایی که پروردگار من و پروردگار تو، و آفریننده من و آفریننده تو، و تقدیر کننده من و تقدیر کننده تو، و صورت بخشنده من و صورت بخش توست، میخواهم که تو را ماه برکت و خیر جاودان قرار دهد.
[=times new roman]
ترا پروردگار ما زخلقت✿،؛،✿،؛،✿که همچون یک کلیدی آفریدت
که دوره برنوینی را در آن حال✿،؛،✿،؛،✿حوادث تازه ای داری به دنبال
خداوند تعالی با حسابش✿،؛،✿،؛،✿من و تو آفریده، کائناتش
[=times new roman]
در این فراز نورانی که چون قطره ای از کوثر شیرین دعای امام سجاد علیه السلام است، از ماه رمضان به هلال برکت آفرین و کلید سعادت قرین یاد شده، این نوع سخن گفتن از کسی سزاوار است که به دیدار دوستی نایل آمده که همواره به انتظار او بوده و اکنون به وصالش بار یافته است. حال باید دید که چرا رؤیت ماه رمضان، هلال برکت و کلید سعادت تلقی شده است؟ در این باب جای سخن بسیاراست، ولی به نظر میرسد چند گزینه برای پاسخ از پرسش یاد شده قابل طرح است:
اولاً- در میان همه ایام سال ماه رمضان تنها ماهی است که اقبال عمومی برای اظهار بندگی و پرستش بوجود میآید و مؤمنان با شرایط گوناگون فردی، اجتماعی، اقلیمی بیشترین توفیق را برای اطاعت و عبادت پیدا میکنند و در سحرگاهان این اصل قرآنی را در خود به منصه ظهور میرسانند که فرمود: «تَتَجافی جُنوبُهُمُ عن المَضَاجِعِ یَدعُونَ رَبَهُُمُ خَوفاً و طََمَعاً»[2] پهلوهای شان از خوابگاهها جدا میگردد، و پروردگارشان را از روی بیم و طمع می خوانند بیتردید کلید اسرار سعادت در همین نکته قرآنی نهفته است لذا کسانی که این آموزه را تجربه نمودهاند اعتراف نموده و خوش سروده است:
class: cms_table align: right [=times new roman]هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ [=times new roman]از یُمن دعای شب وورد سحری بود[3]
class: cms_table align: right [=times new roman]به طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح [/TD] [TD][=times new roman]آندم که کار مرغ سحر آه و ناله بود[4]
class: cms_table align: right [=times new roman]گر تو این انبان زنان خالی کنی طفل جان از شیر شیطان باز کنی این دهان بستی، دهانی باز شد لب فرو بند از طعام از شراب [/TD] [TD][=times new roman]پر زگوهرهای اجلالی کنی بعد از آنش، با ملک انباز کنی[6] کاو خوراندۀ لقمههای راز شد[7] سوی خوان آسمانی کن شتاب[8]
[/HR]
کار های هنری طرح :
ایدی سیده راضیه
[=Times New Roman][=IranNastaliq]
[=times new roman]امام سجاد(علیه السلام) در وداع دوستانه با ماه رمضان با سلامهای مستقیم و خطابهای حضوری با آن ماه معارفی را بازگو نموده که از یک سوی اسرار نهفتهی آن ماه پرخیر و برکت را آشکار میسازد، و از سوی دیگر به همگان میآموزد که فرصتها مثل ابر بهاران به سرعت در گذر است باید آن را غنیمت شمرد، و خود را در معرض نسیمی دل انگیز آنها قرار داد، و این همان نکتهی است که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل:
«انّ لِربِّکُمُ فِی ایَّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ اَلا فَتَعَرَّضوا لَها»[1] بیگمان از جانب پروردگارتان در ایام زندگی شما، نسیمهای به سوی شما میوزد، آگاه باشید و خود را در معرض آنها قرار دهید.
مولوی در تبیین این آموزه متعالی گفته است:
class: cms_table | align: right |
---|---|
[=times new roman]گفت پیغمبر که نفحتهای حق | |
گوش و هوش دارید این اوقات را | |
نفحه آمد مر شما را دید و رفت | |
| |
[/TD] | |
[TD][=times new roman]اندر این ایّام میآرد سبق | |
در ربایید این چنین نفحات را | |
هر که رامیخواست جان بخشید و رفت[2] | |
| |
[=times new roman]1-3: ماه بزرگ و عید سترگ
یکی از فرازهای دلانگیز گفتگوی امام سجاد(علیه السلام) با ماه رمضان این وداع دوستانه و دلبرانه است:
«اَلسّلامُ عَلَیکَ یا شَهرُ اللهِ الْاَکبَر وَ عیدَ اَولیائِهِ»[3] درود بر تو ای ماه بزرگ خدا، وای عید اولیاء الهی.
حال باید دید که چرا از ماه رمضان به ماه بزرگ خداوند و عید اولیای یاد شده است؟ در این باب ممکن است نکتههای بسیار قابل طرح باشد، ولی به نظر میرسد همانطور که به گفته امیرمؤمنان(علیه السلام) آیات قرآن همدیگر را تفسیر میکند و برخی از آنها شاهد بر مفهوم برخی دیگر است.[4] روایات معصومین(علیهم السلام) نیز همدیگر را معنا نموده و در فهم برخی از آنها میتوان از برخی دیگر کمک گرفت از این رو برای روشن شدن فراز یاد شده کلام حضرت از فرازهای دیگر سخنان ایشان که در دعای رؤیت هلال ماه رمضان آمده استفاده میکنیم حضرت در آنجا در توصیف ماه رمضان به تفصیل سخن گفته از جمله به این اوصاف آن اشاره کرده که ماه رمضان ماه تقرّب به خداوند است، چون ماه روزهداری، ماه اسلام، ماه پاکیزگی و ماه تهذیب و خود سازی، ماه قیام و ایستادگی برای نماز و عبادت، ماه نزول قرآن است که برای هدایت بشر فرستاده شده، و دلایل هدایتگر به همراه دارد.
حضرت بعد از بیان این صفات ماه رمضان میگوید:«... فَاَبانَ فَضیلَتَهُ عَلی سایرِ الشُّهوُرِ بِما جَعَلَ له مِن الحُرماتِ المَوفوُرَۀِ وَ الفَضایِلِ المَشْهوُرَۀِ»[5]...و بدین ترتیب فضیلت و برتر ی آن ماه را بر سایر ماهها، به سبب حرمتها و گرامی داشتنهای بسیار و فضایل و برترهای آشکار که برای آن قرار داد نمایان گردانید.
و در فراز دیگر از آن دعا درباره حکمت برتری ماه رمضان گفته است:
«ثم فَضَّلَ لَیْلَۀً واحِدَۀً من لَیالِیه علی لَیالی الفِ شهرٍ و سَمَّاها لَیلَۀَالقَدَرِ»[6] خداوند، یک شب از ماه رمضان را بر هزار ماه فضیلت داد و آن را شب قدر نامید.
بنابراین به گفتهی مولوی:
class: cms_table | align: right |
---|---|
[=times new roman]آفتاب آمد دلیل آفتاب | |
| |
[/TD] | |
[TD][=times new roman]گر دلیلت باید از وی رو متاب[7] | |
| |
[=times new roman]
از رهگذر این صفات ماه رمضان راز بزرگی و عید بودن ماه رمضان که در کلام امام سجاد(علیه السلام) اشاره گردیده، چون ماهی که این همه فضیلت دارد. از یک سو از طرف نزول آخرین وحینامه آسمانی است. و از سوی دیگر یک شب آن برتر از هزار ماه (حدود 83 سال) که عمر طبیعی یک انسان است، به طور یقین هم ماه بزرگ است و هم عید سترگ، و جا دارد انسان کامل در فراق آن دلتنگی کند، و در هجرانش چنین پیام بدهد، و با دورد و سلام آن را بدرقه نماید و اگر امام از ماه رمضان به عید اولیاء الهی یاد نموده به دلیل آن است که اولیاء خداوند در آن ماه از رهگذر قیام شبانه و صیام روزانه، به شادمانی و شادکامی وصال محبوب را تجربه و در کوی دوست به دولت جاودان بار مییابند، و این همان نکتهی است که حافظ در وصف آن گفته است:
class: cms_table | align: right |
---|---|
[=times new roman]وصال روز عمر جاودان به | |
دلا دایم گدای کوی او باش | |
به داغ بندگی مردن برین در | |
| |
[/TD] | |
[TD][=times new roman]خداوندا مرا آن ده که آن به | |
به حکم آن که دولت جاودان به | |
به جان او که از ملک جهان به[8] | |
| |
[=times new roman]
[1]. ابن ابی جمهور، عوالی الئالی، نشر مطبعة سیدالشهدا، قم، 1405ق، ج1، ص296، ج4، ص118، و نیز محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، نشر دارالحیاء لتراث بیروت، 1403ق. ج68، ص221.
[2]. مثنوی معنوی ، دفتر اول، ص89.
[3]. صحیفه سجادیه، دعا46، ص302.
[4]. نهج البلاغه، نشر مؤسسه امیرالمؤمنین، قم- خطبه 133.
[5]. صحیفه کامله سجادیه، دعای44، ص103، 104.
[6]. همان، ص285.
[7]. مثنوی معنوی، دفتر اول، ص10.
[8]. دیوان حافظ، ص420.
ایدی سیده راضیه .
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب
و قبولی طاعات ان شاءالله
تشکر از استاد بزرگوار جناب صادق و همچنین سرکار سیده راضیه:Gol:
واقعا حرف هایی زده شد که از دل مومنان برآمده است......التماس دعا ، منتظر پیام های دیگر شما هستیم.
[=times new roman]امام سجاد(علیه السلام) در فراز دیگر از گفتگو وداع با ماه رمضان از او به همنشین کریم و بهترین روزگار زندگی یاد نموده و فرمود:
«اَلسّلامُ عَلیکَ یا اَکرَمَ مَصْحوبٍ مِنَ الأوقاتِ، و خَیرَ شَهرٍ فیالایّامِ و السّاعاتِ»[1] سلام بر تو ای همنشین با کرامت در میان زمانها، وای بهترین ماه در میان ایام و ساعات زندگی من.
[=times new roman] بر اساس آموزهها الهی همه امور و اعمال آدمی وامدار زمان خودش است.[2] از این رو سالکان راستین دیار دوست با دید نافذ زمان شناسی از زمان بیشترین استفاده را نموده و برخی زمانها را برای موفقیتهای سلوکی خویش غنیمت شمرده و پس از استفاده بهینه از آن فرصت زمانی به نیکی یاد کردهاند و در این میان گفته حافظ زیبا و آموزنده است که میگوید:
class: cms_table | align: right |
---|---|
[TD="align: center"][=times new roman]دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند | |
چه مبارک سحری بود وچهفرخنده شبی | |
همّت حافظ و انفاس سحرخیزان بود | |
[/TD] | |
[TD="align: center"] | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][=times new roman]و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند | |
آن شب قدر که این تازه براتم دادند | |
که زبند غم ایّام نجاتم دادند[3] | |
[/TD] | |
«اِلهی لَا تُؤَدِبْنِی بِعُقُوبَتِکْ»[4] خداوندا مرا با کیفر خود ادب مکن.
[=times new roman]اشک و گریه او را فرا میگیرد و پیوسته آن جمله نورانی را با حال گریه تکرار میکند تا از هوش می رود.[=times new roman][5]
[=times new roman]بنابراین برخی زمانهای چون فرصتهای طلایی است که مصاحبت انسان با آن آثار نتائج سرنوشت ساز برای آدمی رقم میزند، که در این میان ماه رمضان به عنوان روح زمان نقش بیبدیل در تأمین فرایند تکامل معنوی انسان دارد و شبها و روزهای و هر لحظهی آن چون براق سیر و رفرف عروج آدمی را بدیدار جمال محبوب نایل میکند، از این روست که امام سجاد(علیه السلام) از او به همنشین کریم و بهترین اوقات عمرش یاد کرده و به هنگام فراقش آن را نوازش نموده و از آثار و برکات آن سخن گفته و با این بهانه اسرار نهفتهی آن را برای دیگران بازگو کرده است.
[=times new roman][1]. صحیفه کامله سجادیه، 45، ص104.
[2]. ر،ک: عوالی الئالی، ج1، ص36،ص239، و نیز بحارالانوار، ج74، ص166، حدیث92.
[3]. دیوان حافظ، ص183.
[4]. شیخ عباس قمی. مفاتیح الجنان . نشر ناشران . قم 1389 ش ص376
[5]. محمد رحمتی ، گنجینهی معارف ، انتشارات صبح پیروزی ، قم . ج 1ص480
[=Times New Roman][=IranNastaliq]تنظیمات: سیده راضیه
[=times new roman]در فراز دیگر از گفتگو امام با ماه رمضان چنین آمده:
«اَلسَّلامُ عَلیکَ مِن قَرِینٍ جَلَّ قَدرُهُ مَوجوُداً، و اَفجَعَ فَقدرُهُ مَفقُوداً و مَرجوٍّ ألَم فِراقُهُ»[1]
سلام بر تو ای همدمی که به هنگام حضور، بسیار گران قدر بودی، و آنگاه که رفتی، فراق تو دشوارتر و انتظار دیدار مجدد تو بسیار سخت و دردآور است.
در این نوبت امام با تعبیرات دوستانهتر از کلمات پیش با ماه رمضان سخن گفته، و واژگان به کار رفته شده پیام دلنوازی بیشتر دارد، امام با زیباترین بیان، از یک سوی به زمان وصال این ماه اشاره نموده و از سوی دیگر از لحضات فراقش یاد کرده و خطاب به آن گفته است: آمدنت برایم سرور آفرین و هجرانت رنج آور است، و من به امید بازگشت تو به انتظارات خواهیم بود این گونه سخن گفتن با ماه رمضان نشانهی آن است که ماه رمضان محبوب دلهاست و انسان کامل به ژرفای این حقیقت واقف است لذا هم آن را نوازش و ستایش نموده و هم به زیبای معرفی کرده است. حالا باید دید چه ویژگی این ماه سبب شده که حضورش جان فزا وفراقش جانکاه و دیدار مجددش آرزو تلقی شده است؟
در این باب ممکن است نکتههای بسیاری قابل طرح باشد، ولی آثار و برکات آن ماه که در کلام رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اشاره شده کاربردی و برای همگان آموزنده و دلگرم کننده است از جمله فرمود:
«أیّها النّاسُ اِنَّه قَد اَقبَلَ اِلیکُم شَهرُ اللهِ بِالبرکۀِ وَ الرَّحمَۀِ ... و هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ اِلی ضِیافَۀِ اللهِ، و جُعِلتُم فیهِ مِن اَهلِ کَرامۀِ اللهِ اَنفاسَکُم فیهِ تَسْبیحٌ و نَومَکُم فیهِ عِبادَۀٌ وَ عَملَکُم فیهِ مقبول، و دُعاءُکُم فیهِ مُستَجابَ»[2]
ای مردم اینک ماه خداوند با برکت و رحمت به سوی شما روی آورده، آن ماهی است که شما در آن به سوی مهمانی خداوند فرا خوانده شدهاید، در این ماه شما اهل کرامت الهی قرار داده شدهاید نفس کشیدن شما در این ماه تسبیح، و خواب شما عبادت است، اعمالتان در این ماه پذیرفته و دعاهای شما اجابت میشود.
با توجه به این گونه آثار معنوی و برکات بیبدیل به روشنی معلوم گردد که حضور آن موجب فرو باریدن رحمت و فراق آن اندوه بار است، و جا دارد انسان به دیدار دوباره چنین فرصت پر فیض در انتظار باشد، و برای دریافت مائدههای آسمانی و ضیافت الهی لحضه شماری کند.
در همین ارتباط یکی از شاعران معاصر ضمن سرودهای درباره ماه رمضان گفته است:
class: cms_table | align: right |
---|---|
[=times new roman]از این که ماه، ماه روزه داری ست | |
از این که فیض حق از پست و بالا | |
بهشت از دودۀ آن جان گرفته | |
دو عالم در فنای فیض و بسطش | |
| |
[/TD] | |
[TD][=times new roman]از این که آسمان در بیقراریست | |
به صدها کهکشان ساری جاریست | |
جهنم سر خط پیمان گرفته | |
ره آزادی و عصیان گرفته[3] | |
| |
[=times new roman]
[1]. صحیفه سجادیه، دعای45، ص420.
[2]. حر عاملی، وسایل الشیعه، نشر دارالاحیاء التراث العربی ، بیروت بیتاج، 7، ص227.
[3]. علامه موحد بلخی، گلشن ناز، (در حال نشر)
[=Times New Roman]
[=IranNastaliq]
[=times new roman]در 3 فراز دیگر از گفتگوی امام با ماه رمضان چنین آمده:
«اَلسّلامُ عَلَیک کَم مِن سوُءٍ حُرِفَ بِکَ عَنّا، و کَم مِن خَیرٍ اُفیضَ بِکَ عَلَیْنا»[1]
سلام بر تو، چه بسیار از ناگواریها که به سبب تو از ما دور گردید، و چه بسیار خیر و برکت که در سایۀ تو بر ما بارید.
در این جمله حضرت از یک سو ماه رمضان را باز دارندۀ بد ی ها خوانده و از سوی دیگر چون ابر بهاری مایۀ باریدن باران رحمت دانسته است. گر چه مصداق فراوان برای این دو وصف ماه رمضان وجود دارد و در این ماه در دو ساحت جاذبه و دافعه نقش منحصر و بیبدیل دارد و هیچ قطعهای از زمان از این خاصیت بدین اندازه برخوردار نخواهد بود، ولی در این جا تنها به اختصار دو مصداق آن اشاره میشود:
الف) در ساحه رفع و دفع بدیها این جمله رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مصداق کامل آن فراز را مشخص نموده وقتی امیر مؤمنان از آن حضرت پرسید:
«یا رَسوُلُ اللهِ ما اَفَضَلَ الأعمالُ فی هذَا الْشَّهرِ؟»[2]
ای رسول خدا بهترین اعمال در این ماه چیست؟
حضرت فرمود:
«اَفضَلُ الأعمالُ فی هذَا الْشَّهر اَلوَرَعَ و عَنْ مَحارِمِ اللهِ»[3]
بهترین عمل در این ماه دوری از گناه است.
ب) در ساحت جذب و نزول رحمت این سخن پیامبر زیبا و امید آفرین است که فرمود:
[=microsoft sans serif]«مَنْ اَکثَرَ فیهِ مِنْ الصَلاۀِ عَلیَّ ثَقَلَ اللهُ میزانَه یَومَ تَخَفَّ الْمُوازینَ، وَ [=microsoft sans serif]مَنْ تَلا فِیه آیَۀً مِن الْقُرآنِ کانَ له مِثلَ أجر مَن خَتَمَ القُرآنَ فی غَیره مِن الشُّهوُر»[4]
کسی که در این ماه بر من بیشتر صلوات بفرستد، میزان اعمال صالح او سنگینتر میشود، در روزی که میزان اعمال سبک خواهد بود. کسی که در این ماه یک آیه از قرآن تلاوت نماید، پاداش او مثل پاداش کسی است که در ماههای دیگر یک قرآن ختم کند.
با یک حساب سر انگشتی، قرآن کریم 6664 آیه دارد طبق کلام نورانی پیامبر(صلی الله علیه و آله) اگر کسی در ماه رمضان تنها یک بار قرآن کریم را ختم نماید، پاداش 6664 بار ختم قرآن نصیب او شده است، و هر اندازه بر تعداد ختم قرآن افزوده شود، پاداش مضاعف بدست میآورد .
[=microsoft sans serif]
[=times new roman]
با این بیان است که سرّ کلام امام سجاد(علیه السلام) که ماه رمضان را مایه ریزش فیض الهی خوانده به روشنی معلوم میگردد ، و در این رابطه این دو تجربه معنوی عارف بزرگ و حکیم سترگ امام خمینی (رحمت الله علیه) شنیدنی است: نقل شده ایشان در زمانی که در نجف بود، یک وقتی چشمان درد گرفت، به پزشک مراجعه کرد، پزشک بعد از معاینه چشم به امام گفت: شما باید چند روز قرآن نخوانید و به چشمتان استراحت بدهید. امام لبخندی زد و فرمود: آقای دکتر من چشم را برای قرآن خواندن می خواهم، چه فایدهای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم، شما یک کاری بکنید که من بتوانم قرآن بخوانم.[5] و نیز نقل شده که امام خمینی در ماه رمضان هر روز ده جزء قرآن میخوانده است، یعنی در هر سه روز یک بار قرآن را ختم میکرده است.[6] گفتنی است یکی از مصادق رویش این فیض همان است که از رهگذر تلاوت قرآن نصیب روزه داران مؤمن میگردد، و در رابطه با این فیض متعالی قرآن کریم است که به قول اقبال لاهوری:
class: cms_table | align: right |
---|---|
[=times new roman]نقش قرآن چون که در عالم نشست | |
فاش گویم آن چه در دل مضمر است | |
چون که در جان رفت جان دیگر شود | |
| |
[=times new roman] | |
[=times new roman]نقشهای پاپ و کاهن را شکست | |
این کتابی نیست چیزی دیگر است | |
جان که دیگر شد جهان دیگر شود[7] | |
[1]. صحیفه کامل سجادیه، ص305.
[=times new roman][2]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج7، ض228.
[3]. همان.
[4]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج7، ص228.
[5]. برداشت هایی از سیره امام خمینی، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی، 1378، ج3، ص7.
[6]. همان.
[7]. محمد اقبال لاهوری، کلیات اشعار فارسی. نشر کتابخانه سنائی، تهران بیتا، ص77.
[=Times New Roman][=IranNastaliq]تنظیمات: سیده راضیه[=Times New Roman][=times new roman]
[=Times New Roman]
[=times new roman]در وداع امام سجاد خطاب به ماه رمضان بر این نکته بسیار تاکید شده که ما پیوسته مشتاق دیدار تو هستیم از جمله در این فراز فرمود:
«اَلسّلامُ عَلَیکَ ما کانَ احرَ صَنا بِالاَمِسَ عَلَیکَ و اَشَدَّ شَوقَنا غَدَاَ اِلَیکَ»[1]
سلام بر تو ای ماهی که چه بسیار در گذشته به آمدنت علاقهمند بودیم و چه اندازه در آینده مشتاق دیدار تو هستیم.
class: cms_table | width: 500 |
---|---|
[=times new roman]سلام ما به تو ای ماه پرنور | |
[=times new roman]نبودی هم نشینی زشت و منفور | |
[=times new roman]تحیت بر تو زین دنیا وجودت | |
[=times new roman]به ما خیر و برکت در فرودت | |
[=times new roman]سلام ما به تو پایان ماهت | |
[=times new roman]به بیزاری نبودیم از وداعت | |
[=times new roman]و این روزه که باشد یادگارت | |
[=times new roman]نکرده ترک هرگز از کنارت | |
[=times new roman]سلام ما هنوزت نارسیده | |
[=times new roman]به مشتاق تو بوده روی دیده | |
[=times new roman]هنوز از ما نگفته ترک دیدار | |
[=times new roman]فراق تو پشیمانیم بسیار | |
[/TD] | |
[TD] | |
[=times new roman]
از این گونه تعبیرات که چندین بار در کلام حضرت به کار برده شده بدست میآید امام سجاد(علیهالسلام) در فراق ماه رمضان بیتاب بوده است، و چون عاشق دلباختهای از فرا رسیدن وقت فراق با معشوقش بیقراری کرده و پیوسته آرزوی دیدار مجدد با او را اظهار نموده است یکی از اسرار نهفته در این دلدادگی و شوق وصف ناپذیر و اظهار محبت به این ماه ممکن است این باشد که در میان روزها و شبهای سال که بر آدمی میگذرد، ماه رمضان تنها ماهی است که انسانها این سخن نورانی امیرمؤمنان را به منصه ظهور رسانده و در وجود خود عینیت می بخشند که فرمود:
«سَِیماهُم سِیِمَا الصَدقِینَ، وَ کَلامُهُم کَلامُ الاَبرارِ، عَمُّارُ اللَیلِ وَ مَنارُ النَّهارَ، مُتَمِسِّکونَ بِحَبلِ القُرآنَ»
[2]من از آنانم که سیمایشان ، سیمای صدّیقان، و گفتارشان،گفتار نیکان است، شب زنده داران و روشنی بخشان روزند، به ریسمان قران چنگ کردهاند.
[=times new roman][1]. صحیفه کامله سجادیه همان
[2]. نهج البلاغه، خطبه 192، ص391.
جهت نمایش تصویر با اندازه اصلی 677x142 پیکسل کلیک کنید
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
قالَ رسول اللَّه(ص): هُوَ شَهْرُ رَمَضانَ، شَهْرٌ اَوَّلَهُ رَحْمَةٌ وَ اَوْسَطُهُ مَغْفِرَةٌ وَ آخَرهُ عِتْقٌ مِنَ النَّار.
او ماه رمضان ماهی است كه اولش رحمت، وسطش آمرزش و پایانش رهایى از آتش جهنم است.
براستی این کلام گهربار رسول اکرم(ص)، برای مؤمن به جز بیتابی در فراق ماه مبارک رمضان چیزی باقی نمیگذارد.
التماس دعا :Gol:
[=Times New Roman]
[=IranNastaliq]شمیم لیله القدر
[=IranNastaliq]جرعه معرفت:
[=times new roman]ماه مبارک رمضان فرصت ها و آثار و برکات فراوان به همراه می آورد، که از آن میان شمیم دل انگیز لیلة القدر است. قرآن کریم درباره این شب تعبیر زیبا و معناداری نموده و آن را برتر از هزار ماه دانسته و فرمود:
«لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»[1] شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است.
[=times new roman]واژه قدر و تقدیر به معنای اندازه و اندازه گیری است.[2] و در اصطلاح قرآن واژگان یاد شده به معنای ویژگی وجودی و چگونگی آفرینش موجودات هستی است.[3]
مراد از «قدر» در آیهی یاد شده، تقدیر است، چون خداوند رخ دادها و حوادث یکساله عالم و آدم را در آن شب مقدر و تقدیر (اندازه) می کند، لذا آن را «لیلة القدر» نامیده است.[4]
گرچه درباره «لیلة القدر» جای سخن بسیار است و از جنبه های مختلف قابل بازشناسی است ولی به دلیل مجال و ظرفیت مقال در چند محور به اختصار برخی نکته های بنیادین این شب مبارک واگوی می شود:
1. پیشینه لیلة القدر
یکی از پرسش های مطرح درباره شب قدر این است که آیا این شب مبارک یک آموزه قرآنی است و تنها قرآن کریم از آن یاد نموده و یا قبل از آخرین وحی نامه آسمانی در آموزه های ادیان پیشین نیز مطرح بوده است؟
گرچه در کتاب مقدس درباره روزه داری سخن گفته شده،[5] ولی درباره شب قدر مطلبی ذکر نشده، ولی در روایات اهل بیت علیهم السلام، در این باره که «لیلة القدر» قبل از اسلام نیز مطرح بوده به روشنی سخن گفته شده، از حضرت ابوجعفر امام جواد علیه السلام نقل شده که فرمود:
«لَقَدْ خَلَقَ اللهُ تَعالی لَیلَةَ الْقَدْرَ اَوَّلَ مَا خَلَقَ الدَّنیا، و لَقَدْ خَلَقَ فیها اَوَّلَ نَبیَّ یَکوُنُ، و اَوَّلَ وَصِیَّ یَکوُنُ، ...»[6]
«خداوند شب قدر را در آغاز خلقت جهان آفریده و در آن اولین پیامبر و نخستین وصی را بوجود آورد»
از این روایت به خوبی بدست می آید که شب قدر از اول خلقت عالم دنیا وجود داشته است .چه این که از نحوه بیان قرآن کریم نیز بدست می آید که شب قدر قبل از نزول قرآن وجود داشته، فرمود:
«إِنّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ»[7] «ما [قرآن را] در شب قدر نازل کردیم»
گرچه ممکن است در این باره بر داشت های متفاوت مطرح شود ، ولی از تعبیر آیه به آسانی می توان فهمید که شب قدر به عنوان یک ظرف زمانیمبارک از قبل مطرح بود، و خداوند فرمود که ما قرآن را در آن ظرف زمانی نازل کردیم. پس چنان که در روایت یاد شده تصریح گردیده شب قدر از اول خلقت دنیا بوده است .
گفتنی است در برخی روایات آمده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«اِنَّ الله وَهَبَ لِاُمَتی لَیلَةُ الْقَدرَ لَمْ یُعطِها مَنْ کانَ قَبْلَهُمْ»[8]
«خداوند به امت من شب قدر را بخشید در حالی که کسی از امت های پیشین از این موهبت برخوردار نبودند.»
برخی معاصرین[9] با استناد به این حدیث گفته است که شب قدر قبلا نبوده ودر زمان اسلام این موهبت به مردم داده شده . ولی از این که ایشان نفیا واثباتا روایت اول را اصلا متعرض نشده وبدان اشاره نکرده ، معلوم می شود گویا آن روایت را ملاحظه ننموده وتنها با طرح روایت دوم نبودن شب قدر را قبل از اسلام مطرح کرده است در حالی که روایت دوم نبوی ودر منابع اهل سنت ذکر شده ولی روایت اول در منابع شیعی واز امام جواد علیه السلام است .در هر صورت در مقام جمع بین این دو روایت می توان گفت، گرچه شب قدر به عنوان یک ظرف زمانی که امورات ومسأله سر نوشت عالم در آن مقدر می شود از قبل بوده و برخی آثار معنوی وقداست هم داشته است، ولی در پی نزول قرآن در آن شب، این ظرف زمانی از مظروف خود که قرآن کریم است فضیلتها و برکاتی بشتری پیدا نمود که قبلا نداشته ، مثلا فضلیت داشتن بر هزار ماه که در قران برای شب قدر ذکر شده با نزول قران برای شب قدر ایجاد گردیده .ویا مثل این که فضیلت مهم ماه رمضان از رهگذر این که ظرف نزول قرآن کریم حاصل شده است، تعبیر قرآن چنین است:
«شَهْرُ رَمَضانَ الّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ»[10] ماه رمضان [همان ماه] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است.
از لحن این آیه بدست می آید که در صدد بیان سرّ فضیلت ماه رمضان است یعنی می خواهد بگوید چون ماه رمضان ظرف زمانی نزول آخرین وحی نامه آسمانی است لذا بر سایر ماه ها برتری و فضیلت دارد. مسئله لیلة القدر نیز ممکن است چنین باشد که از رهگذرنزول قرآن کریم بر هزار ماه فضیلت پیدا کرده است لذا گفته شده : گرچه شب قدر ممکن است ارزش نفسی داشته باشد، لیکن فضیلت آن به حرمت نزول قرآن کریم در این شب است.[11]
از این گذشته هر گز نمی تواند پذیرفت که مقدرات عالم وآدم قبل از اسلام تقدیر نمی شده و جهان شبی تقدیر نداشته است . پس اگر شبی تقدیر مقدرات قبلا نیز بوده است ممکن است که آن شب همانا شب قدر بوده که در قران به روشنی از آن به عنوان لیله القدر یاد شده است . در نتیجه به آسانی می توان گفت : روایت اول ناظر به وجود شب قدر، وروایت دوم ناظز به بیان فضلیت آن شب است، وهر دو روایت درمسله شب قدر پیام خاص خود را دارد.
[=times new roman][1]. سوره قدر (97) آیه3.
[2]. ر،ک: علامه راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، دارالقلم، بیروت، 1412ق، ص658.
[3]. ر،ک: علامه طباطبائی، محمد حسین، المیزان، نشر مؤسسه اسماعلیان، قم، 1412ق، ج12، ص143.
[4]. ر،ک: علامه طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج20، ص331.
[5]. ر،ک: مسترهاکس، قاموس کتاب مقدس، انتشارات اساطیر، تهران، 1377ش، ص437 و ص438.
[6]. مجلسی، بحارالانوار، نشر دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، ص1403ق، ج25. ص73، حدیث63.
[7]. سوره قدر (97) آیه1.
[8]. سیوطی، جلال الدین، درالمنثور، نشر کتابخانه مرعشی نجفی، قم بی تا، ج6، ص371.
[9]. ناصر مکارم . تفسیر نمونه ، نشر دار الکتبالاسلامیه ، تهران 1378 ش . ج 27 ص 214.
[10]. بقره (2) آیه185.
[11]. ر،ک: عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن، نشر مرکز نشر اسراء، قم، 1378ش، ص77.
سلام
می خواستم بدونم دقیقا از کجا به این مطلب رسیدید که شب قدر از رهگذر نزول قرآن فضیلت برتری از هزار ماه را پیدا کرده؟
چون وقتی سوره قدر را می خوانیم اینگونه برداشت می کنیم که شب قدر قبل نزول قرآن هم این فضیلت را داشته.
[=Times New Roman][=times new roman]
2. تجلی لیلة القدر در افق های مختلف
در این باره ممکن است رویکرد های مختلف مطرح باشد ، ولی برخی از بزرگان در این باره نکته های سود مندی مطرح نموده از جمله گفته است :
یکی از مسایل مطرح درباره لیلة القدر این است که براساس افق های مختلف در زمان های متعدد ممکن است رخ دهد مثلا در یک افق شرقی مثل کشور هند، ممکن است شب یک شنبه 23 ماه رمضان باشد( که طبق روایات اهل بیت علیهم السلام شب قدر است،) ولی در یک افق غربی مثل کشور ایران شب قبلش مثلا شنبه شب 23 ماه بوده است، چون در افق های غربی ممکن است رویت هلال ماه رمضان یک شب زودتر صورت گرفته باشد.
حال پرسش این است که کدام یکی از این دو شب (مثلا شنبه و یکشنبه) لیلة القدر محسوب میشود؟
جواب این است که هر دو آن شب (شنبه و یکشنبه حسب تعداد افق ها) لیلة القدر است چون لیلة القدر فرازمانی یک حقیقت است که حسب زمان ها ممکن است تجلی و ظهورات متعدد پیدا کند و در هر افقی طبق رویت هلال همان افق مصداق لیلة القدر زمانی به حساب آید[1] لذا فقیه بزرگ آیت الله رفیعی قزوینی ضمن تحلیل مسئله گفته شده:
شب قدر فرازمانی که از آن به لیلة القدر د هری(که روح زمان است ) یاد می شود یکی است، ولی شب قدر زمانی که در عالم طبیعت رخ می دهد به اختلاف افق ها متعدد است، باید توجه داشت که هر چند شب های قدر حسب افق ها مختلف از جهت زمانی بودن متعدد و مختلف است، لیکن از حیث اتصال و ارتباط همه آن ها به شب قدر دهری متحد هستند، زیرا که همه سایه ها و مظاهر حقیقت دهری شب قدر می باشند، نظیر این که هر گاه مخروطی از نور فرض نمایم که نقطه رأس آن به سمت بالا و قاعدهی آن به سمت پائین قرار گیرد و خطوط شعاعی از نقطه رأس مخروط به طرف پائین آمده قاعده مخروط را رسم نماید، در این صورت گوییم خطوط شعاعی هرچند متعدد و در درجات مختلف قرار دارند، ولی از نظر اتصال همه آن ها به نقطه رأس مخروط یکی و در یک سمت می باشند، و قاعده مخروط هر چند امتداد و وسعت هندسی دارد لیکن از حیث ارتباط به رأس مخروط بسیط می باشد.
خلاصه این که حقیقت فراطبیعی لیلة القدر یک است چون حقیقتی است که وجود عقلانی و فرازمانی دارد، ولی تجلیات زمانی آن حسب افق ها متعدد خواهد بود.[2]
[1]. ر،ک: حسن زاده آملی، انسان و قرآن، انتشارات الزهرا، تهران، 1369ش، ص195.
[2].ر،ک : آیت الله رفیعی قزوینی، مجموعه رسایل و مقالات فلسفی، انتشارات الزهرا، تهران، ص1367ش با تصحیح و مقدمه غلام حسین رضانژاد، ص75.
[="Times New Roman"][="Navy"][=times new roman]می خواستم بدونم دقیقا از کجا به این مطلب رسیدید که شب قدر از رهگذر نزول قرآن فضیلت برتری از هزار ماه را پیدا کرده؟
چون وقتی سوره قدر را می خوانیم اینگونه برداشت می کنیم که شب قدر قبل نزول قرآن هم این فضیلت را داشته.
سلام و عرض ادب
[=times new roman] همان طور که فرمودید قبل از این که آیات قرآن در شب قدر نازل بشود، شب قدر امر مبارکی بوده. مثلا از آیه : «إنّا انزلناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین» میتوان چنین برداشت کرد که ظرف نزول قرآن یک شب مبارک بوده، خوب اگر قرآن کریم موجب فضیلت و برکت شب قدر میشد، دیگر معنا نداشت که قرآن بگوید «انا انزلناه فی لیله مبارکه» ما قرآن را در یک شب مبارکی نازل کردیم و این عنوان لیله القدر، تعبیر «لیله القدر خیر من الف شهر» و «تنزل الملائکه و الروح فیها بإذن ربهم من کل امر»، غیر از نزول قرآن، تنزل ملائکه، تنزل روح برای کارهای متعدد، و اینها در شب قدری است که نزول قرآن هم در آن شب صورت گرفته، پس این آیه نشانگر این است که شب قدر، شب مبارکی بوده است که خداوند متعال بعد از این که آن شب را مبارک قرار داده، نزول قرآنش را هم در آن شب مبارک مقرر کرد. یعنی نزول قرآن موجب فضیلت مضاعف شب قدر شده است.[=times new roman][=times new roman]در نهایت بنا بر سخن متفکر شهید آیت الله مطهری در تفسیر سوره قدر می توان گفت فضیلت زمان و مکان به خاطر انسان و اعمال اوست.
[=Times New Roman][=times new roman]
سلام و عرض ادب
[=times new roman] همان طور که فرمودید قبل از این که آیات قرآن در شب قدر نازل بشود، شب قدر امر مبارکی بوده. مثلا از آیه : «إنّا انزلناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین» میتوان چنین برداشت کرد که ظرف نزول قرآن یک شب مبارک بوده، خوب اگر قرآن کریم موجب فضیلت و برکت شب قدر میشد، دیگر معنا نداشت که قرآن بگوید «انا انزلناه فی لیله مبارکه» ما قرآن را در یک شب مبارکی نازل کردیم و این عنوان لیله القدر، تعبیر «لیله القدر خیر من الف شهر» و «تنزل الملائکه و الروح فیها بإذن ربهم من کل امر»، غیر از نزول قرآن، تنزل ملائکه، تنزل روح برای کارهای متعدد، و اینها در شب قدری است که نزول قرآن هم در آن شب صورت گرفته، پس این آیه نشانگر این است که شب قدر، شب مبارکی بوده است که خداوند متعال بعد از این که آن شب را مبارک قرار داده، نزول قرآنش را هم در آن شب مبارک مقرر کرد. یعنی نزول قرآن موجب فضیلت مضاعف شب قدر شده است.[=times new roman]در نهایت بنا بر سخن متفکر شهید آیت الله مطهری در تفسیر سوره قدر می توان گفت فضیلت زمان و مکان به خاطر انسان و اعمال اوست.
[=Times New Roman][=times new roman]در اینکه نزول قرآن موجب فضیلت این شب شده شکی نیست ولی کارشناس محترم فرمودند: شب قدر از رهگذر نزول قرآن فضیلت برتری از هزار ماه را پیدا کرده و این خیلی واضح نیست!
چه بسا قبل نزول قرآن هم این فضیلت خاص برای شب قدر بوده همچنانکه برداشت این مطلب از آیات سوره قدر آسان تر است.
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
ابتدا تشکر ویژه از استاد بزرگوار صادق که رویکرد علمی روحنوازی را در تبیین این ماه مبارک در پیش گرفتهاند ...
در مقام مقایسهی دو تقویم شمسی و قمری مطالب جالبی مطرح است و در قرآن هم خداوند ما را به تفکر در این زمینهها تشویق کرده است.
جالب است که وضعیت خورشید در برجهای دوازدهگانه (که البته نظیر وضعیت زمین نسبت به خورشید هم هست) از طرفی فصلهای سال و از طرف دیگر ساعات روز و شب رقم میخورد، از ارتفاع آفتاب میتوان فصل را تا حدودی تشخیص داد و از محل خورشید در آسمان میتوان ساعات روز را تشخیص داد ...
اما در وضعیت ماه مطلب دیگری است که شمارهی روز در ماه نیز مشخص میشود، با توجه به شکل ماه ... و البته مبنای تعریف نیمهی ماه و بعد نیمهی نیمهی ماه (هفته) هم میتواند ماه باشد ... یعنی مبنای تعریف روزهای هفته
اما خورشید که فصلها و ساعات روز را مشخص میکند از طرفی برای اموری مانند کشاورزی و ... مهم است و از طرف دیگر برای تعیین ساعات اذان (اذن و اجازه برای معراج واجب مؤمن و معراج واجب افضل از معراج غیرواجب است که اگر نبود خداوند واجبش نمیکرد) ... نقش خورشید در تعیین فصل و همچنین میزان بارش و ... آنقدر زیاد است که طوفان حضرت نوح علیهالسلام که شروع آن در قرآن با «فار التنور» بیان شده است به تعبیر امام علی علیهآلسلام تنور همان خورشید است که امروز میدانیم هر از گاهی فورانهایی میکند و پدیدههایی داریم به نام طوفانهای خورشیدی که آثاری روی پدیدههای روی زمین هم میتوانند داشته باشند.
در مورد ماه که دیگر از آن نقویم فصلی به دست نمیآید و سال قمری در میان فصلهای سال میچرخد، اما در عوض دو مطلب را در ارتباط با آن داریم که شاید بیربط هم نباشند. یکی بحث جزر و مدّ دریاها بخاطر اثرگرانشی ماه که روی زمین با توجه به فاصلهی کمترش تا زمین نسبت به خورشید بیش از اثر گرانشی خورشید است، و دیگری بحث تقویم معنوی که با حقایق عالیهی عالم در ارتباط است ... مثلاً در یک روز از یک ماه (مثل عید فطر یا قربان) گرفتن روزه حرام است ... یا در یک روز از یک ماه (شب قدر که فرمودهاند روزش هم همان ارزش و اعتبار را دارد، یعنی در اصل ۲۴ ساعت قدر) عبادت سودی چندین و چند هزار برابر خواهد داشت ... یا اینکه انعقاد نطفه در چه روزی از هفته یا چه روزی از ماه روی سلامت جسمی و روحی شخصی که قرار است متولد شود چه آثاری داشته باشد و ... اینها مربوط به رویدادهایی فرا سیارهای و حتی فرا منظومهای و فراهکهکشانی و فراآسماندنیایی هستند که با زمین و افق ماه گره زده شدهاند و دریایی از علم در آنها وجود دارد (شاید مثلاً از ین گذرگاه بشود کمی به آن نزدیک شد که بیشتر وزن بدن انسان آب است و اثر گرانشی ماه همانطور که ایجاد جزر و مد میتواند بکند میتواند روی بدن او هم اثر بگذارد و این انسان هم همان است که در وجودش عالم اکبر قرار دارد) ...
با این وجود در روایت مبارکه داریم که قبل از خلقت آسمانها و زمین عدد شهور نزد خداوند ۱۲ بوده است که چهار ماه از آن حرام است، به تعداد ۴ علی از اهل بیت علیهمالسلام (حضرات امیرالمؤمنین علیهالسلام، امام سجاد علیهالسلام، امام رضا علیهالسلام و امام هادی علیهالسلام) و رسول خدا هم حقیقت سال هستند. در روایت مبارکهی دیگری هم خورشید و ماه تأویل به رسول خدا و حضرت امیر علیهماالسلام شده است ... این رهگذر و اینکه خداوند گاهی به زمان قسم خورده است یا مثلاً حقیقت شب قدر به حضرت زهراء سلاماللهعلیها نسبت داده میشود همگی میتوانند درک بهتری از تقویم قمری و چرایی گره خوردن آن به ماه را ایجاد کنند ... اگرچه حکمتهای انها همچنان برای حقیر کامل جا نیفتاده باشد ... [مثلاً میدانیم که ماه از خود نور ندارد ولی شب تار را با نور خورشید که منعکس میکند به زمین میتاباند و همه جا را روشن میکند، یا موارد دیگر]
یا علی
سلام و عرض ادب.
در مورد ماه که دیگر از آن نقویم فصلی به دست نمیآید در عوض دو مطلب را در ارتباط با آن داریم که شاید بیربط هم نباشند. یکی بحث جزر و مدّ دریاها بخاطر اثرگرانشی ماه که روی زمین با توجه به فاصلهی کمترش تا زمین نسبت به خورشید بیش از اثر گرانشی زمین است، و دیگری بحث تقویم معنوی که با حقایق عالیهی عالم در ارتباط است ... مثلاً در یک روز از یک ماه (مثل عید فطر یا قربان) گرفتن روزه حرام است ... یا در یک روز از یک ماه (شب قدر که فرمودهاند روزش هم همان ارزش و اعتبار را دارد، یعنی در اصل ۲۴ ساعت قدر) عبادت سودی چندین و چند هزار برابر خواهد داشت ... اینها مربوط به رویدادهایی فرا سیارهای و حتی فرا منظومهای و فراهکهکشانی و فراآسماندنیایی هستند که با زمین و افق ماه گره زده شدهاند و دریایی از علم در آنها وجود دارد اگر کسی دقت داشته باشد که بیشتر وزن بدنش آب است و اثر ماه همانطور که ایجاد جزر و مد میتواند بکند میتواند روی بدن او هم اثر بگذارد و این انسان هم همان است که در وجودش عالک اکبر قرار دارد ...
دوست عزیز، مطالب فوق کمی عجیب است و پرسشهای فراوانی در ذهن حقیر بوجود آورده.
از آنجا که پرداختن به این مسئله ربطی به موضوع تاپیک ندارد، ممنون میشوم اگر تاپیکی حول همین بحثی که آغاز نمودید، ایجاد کنید تا ادامه دهیم. :Gol:
التماس دعا. :Sham:
[="Times New Roman"][="Navy"]در اینکه نزول قرآن موجب فضیلت این شب شده شکی نیست ولی کارشناس محترم فرمودند: شب قدر از رهگذر نزول قرآن فضیلت برتری از هزار ماه را پیدا کرده و این خیلی واضح نیست!
چه بسا قبل نزول قرآن هم این فضیلت خاص برای شب قدر بوده همچنانکه برداشت این مطلب از آیات سوره قدر آسان تر است.
ان شاالله کارشناس محترم در فرصت مناسب پاسخ خواهند داد
نظر شخصی من اینه که چون قبل از نزول قرآن مردم از فضیلت آن باخبر نبودند و بعد از نزول آیات الهی به این مهم پی بردند
و از آنجایی که فضیلت زمان به خاطر اعمال انسانهاست
پس فضیلت برتری از هزار ماه بعد از نزول قرآن و اعمال و عبادات مسلمانان برای این شب عنوان شده است.
امیدوارم منظورمو رسونده باشم.
التماس دعا[/]
[=Times New Roman]ان شاالله کارشناس محترم در فرصت مناسب پاسخ خواهند داد
نظر شخصی من اینه که چون قبل از نزول قرآن مردم از فضیلت آن باخبر نبودند و بعد از نزول آیات الهی به این مهم پی بردند
و از آنجایی که فضیلت زمان به خاطر اعمال انسانهاست
پس فضیلت برتری از هزار ماه بعد از نزول قرآن و اعمال و عبادات مسلمانان برای این شب عنوان شده است.
امیدوارم منظورمو رسونده باشم.
التماس دعا
اولا تو این بحث باید دقت کرد که نزولی که در شب قدر بوده نزول دفعی بوده ولی نزولی که مردم با اون از فضیلت شب قدر با خبر شدند نزول تدریجی قرآن بوده.
ضمن اینکه پاسخ شما ربطی به سوال بنده ندارد چون طبق فرمایش شما نهایتا قرآن این فضیلت رو برای مردم بازگو کرده نه اینکه خود نزول قرآن سبب این فضیلت (برتری بر هزار ماه) شده باشد.
یه نکته دیگه اینکه فضیلت زمان هیچ ربطی به اعمال انسان ها نداره و اگر تو کل عالم یک نفر هم حتی یک ذکر نگه باز شب قدر، شب قدره و فضیلتش سر جاش.
[="Times New Roman"][="Navy"][=times new roman] 3.نهفته بودن لیلة القدر
یکی دیگر از مسایل در باب تجلی زمانی شب قدر این است : چه شبی لیلة القدر است و چرا مشخص نگردیده است؟
مشهور بین اهل سنت این است که شب 27 ماه رمضان لیلة القدر و شبی است که قرآن نازل گردیده است.[1]
ولی براساس روایات اهل بیت علیهم السلام، شب قدر بین یکی از سه شب 19 و 21 و 23 ماه رمضان مردد است، لذا وقتی از حضرت امام صادق علیه السلام درباره لیلة القدر سوال شد، حضرت فرمود:
«اُطْلُبْها فی تِسْعِ عَشْرَةَ، و إحْدی و عَشْرِیْنَ و ثَلاثَ و عِشْرِیْنَ»[2] آن را در شب 19، 21 و 23 ماه رمضان بجویید.
و در برخی روایات آمده که امام صادق علیه السلام فرمود:
«التَقَدیرُ فِی لَیلَةِ تِسْعَ عَشَرَة، وَ الْأبرامُ فِی لَیلَةِ إحْدی وَ عِشْرِینَ، و الْاِمضاءُ فِی لَیلَةِ ثَلاثَ وَ عِشْرِینْ»[3]
اندازه گیری و تقدیر امور عالم در شب نوزدهم، و «تحکیم» آن ها در شب بیست و یکم، و امضای و تنفذ آن ها در شب بیست و سوم است.
در مجموع از روایات شیعی بدست می آید که لیلة القدر دایر مدار بین یکی از شب های سه گانه ی یاد شده است و بیرون از آن سه شب نیست، ولی این که چرا به طور مشخصی بیان نشده کدام یکی از آن سه شب قدر است؟
در ابتداء باید گفت گرچه برای خود ائمه علیهم السلام کاملا روشن و مشخص بوده لذا امام باقر علیه السلام فرمود:
«إنّا لا نَخْفَیْ عَلَیْنا لَیْلَةَ الْقَدْرِ، اِنَّ الْمَلائِکَةُ یَطُفوُنَ بِنا فِیْها»[4]
بی تردید شب قدر بر ما پوشیده نیست، زیرا در آن شب فرشتگان (نزد ما فرود می آیند.) وبر گرد ما طواف می کنند
ولی براساس حکمت الهی و مصلحت های نهفته که برای ما قابل درک نیست ، ائمه علیهم السلام به طور مشخص برای دیگران شب قدر را بیان نکرده اند.
علامه طباطبائی ضمن اشاره به روایاتی که لیلة القدر را بین دو شب (21و23) و سه شب (19، 21، 23) مطرح نموده گفته است:
اینکه شب قدر معین نشده برای تعظیم و پاسداشت بزرگی و حفظ شأن و منزلت آن شب است، که مبادا بشر با انجام معصیت در آن شب مشخص حرمت و منزلت آن را نشکند و عظمت آن را نادیده نگیرد.[5]
در مجموع حکمت نهفته بودن لیلة القدر بین شب های سه گانه هر چه باشد، مهم آن است که مقام و منزلت لیلة القدر به اندازه ای است که انسان برای درک آن باید سه شب تلاش نماید تا جان او به طور کامل سیراب گردد و از زمزم زلال قدر جام جانش لبریزترشود. مولوی در این رابطه بسیار زیرا گفته است:
class: cms_table align: right align: right [TR] [TD][=times new roman]حق شب قدر است در شب ها نهان نه همه شب ها بود قدر ای جوان [=times new roman] [=times new roman]تا کند جان هر شبی را امتحان نه همه شب ها بود خالی از آن[6] [/TD] [TD][/TD] [/TR]
[=times new roman][1]. ر،ک: علامه طباطبائی، المیزان، ج20، ص333.
[2]. طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفۀ، بیروت، 1406ق، ج10، ص785.
[3]. سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، نشر مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1414ق، قم، ج1، ص341.
[4]. محمد بن حسن بصایر الدرجات، منشورات الاعلمی، تهران، 1374ش، باب3، ص241، حدیث5.
[5]. ر،ک: المیزان، ج20، ص333.
[6]. مثنوی معنوی، نشر هرمس، تهران، 1385ش، دفتر دوم، ص299.
مطالب و محتوا: استاد صادق
[=Times New Roman][=times new roman]در اینکه نزول قرآن موجب فضیلت این شب شده شکی نیست ولی کارشناس محترم فرمودند: شب قدر از رهگذر نزول قرآن فضیلت برتری از هزار ماه را پیدا کرده و این خیلی واضح نیست!
چه بسا قبل نزول قرآن هم این فضیلت خاص برای شب قدر بوده همچنانکه برداشت این مطلب از آیات سوره قدر آسان تر است.
سلام علیکم مؤمن،
البته حقیر نمیدانم ولی تا کارشناس محترم پاسخگویمان باشند این یک حدس به ذهنم میرسد:
کربلا تا قبل از رسیدن امام حسین علیهالسلام به این سرزمین فضیلتی به خودی خود نداشت ولی همهی انبیاء به آنجا رفته و گریه کرده بودند و حتی داریم که در زمان طوفان حضرت نوح علیهالسلام هم خداوند آن را به همراه چند سرزمین دیگر (از جمله سرزمین توس) به آسمان بالا برد ... آن زمان حتی نام آن هم کرب و بلا بود ولی کرب و بلا بودنش در زمان قیام امام حسین علیهالسلام معنا پیدا کرد و بروز عینی یافت.
مثال دیگرش عیدالله اکبر روز عید غدیر است که در روایت مبارکه داریم که تمامی انبیاء گذشته آن را عید میگرفتند ولی عید بودن آن در زمان خود واقعهی غدیر بود که بروز عینی پیدا کرد ...
مطلبی که کارشناس محترم گفتند را میتوان حمل بر این مسأله کرد که شب قدر همواره مهم و با فضیلت بوده است ولی فضیلت خود را از قبل از خلقت زمین و آسمان از نزول قرآن مدتی بعد از بعثت رسول خدا صلاللهعلیهوآله گرفته بود ... نیمهی شعبان هم اگرچه در مفاتیح نوشته است که همواره مهم بوده است و شرافتش با تولد امام زمان علیهالسلام افزون گشته است ولی بعید نیست همان قبلتر هم که فضیلت داشته است بخاطر این بوده باشد که آخرین منجی و خاتمالوصیین علیهالسلام قرار بوده در آن روی متولد شوند و البته این روز هم به عبارتی شب قدر هست، نه آن شب قدر قرآنی که شب قدر دیگری ...
در مورد شب قدر هم که فرمودهاند حقیقت آن حضرت زهراء سلاماللهعلیها است دیگر عجیب نخواهد بود اگر گفته شود قبل از خلقت آسمانها و زمین (که هنوز زمین و ماه خلق نشده بودند و روز و شبی هم ایجاد نشده بود) شب قدر خلقت یافته بود ... خصوصاً که در روایت مبارکه داریم که خداوند آسمانها و زمین را از نور حضرت زهراء (زهراء یعنی نورافشان) علیهاالسلام خلق کرده است ... زمین و زمان از ایشان است دیگر ارتباط بیشتر داشتن «شب خاصی» از «ماه خاصی» در «محل افق آن شب از آن ماه» با حضرت ایشان چیز خیلی عجیبی نخواهد بود.
یا علی
امام سجاد علیه السلام هم در دعای رؤیت هلال ماه رمضان و هم در دعای وداع آن ماه، به صورت گفتگوی چهره به چهره، ماه رمضان را مخاطب قرار داده و با آن سخن گفته است، قبل از همه باید به این پرسش نهفته جواب داد که فلسفه این کار چیست و آیا می توان با شمس و قمر که حسب ظاهر پدیده های جامد و نابینا و ناشنوا هستند همانند موجودات زنده با آن ها گفتگو کرد؟ [2]. الرحمن، آیه6. [3]. اسفار اربعه، نشر دارالاحیاء التراث العربی، بیروت بی تا، ج6، ص118؛ و نیز ج1، ص139 ص140. [4]. نهج البلاغه، نشر دارالعلم، قم با ترجمه علی شیروانی، 1381ش، خطبه192، ص360. [5]. جلال الدین بلخی، مثنوی معنوی، نشر هرمس، تهران، 1385ش، دفتر سوم، ص383.[=Times New Roman]
در این باره جای سخن بسیار است، ولی به اختصار باید اشاره شود که در نگاه آموزه های وحیانی، عرفانی و فلسفی جمادات و نباتات نیز از درک و شعور مرموز برخوردارند، از این رو در آیات متعدد قرآن کریم تصریح گردیده که همه موجودات جهان آفریدگارشان را تسبیح میکنند. این مسله در چندین جای قران کریم اشاره گردیده از جمله در این آیه فرمود :
،؛،✿«يُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِي السّماواتِ وَ ما فِي اْلأَرْضِ»✿،؛،[1]
«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است خداوند را تسبیح می کنند»
چه این که در جای دیگر از سجده ستارگان و درختان خبر داد و فرمود:
،؛،✿«وَ النّجْمُ وَ الشّجَرُ يَسْجُدانِ»✿،؛،[2]
(ستارگان ودرختان [در پیشگاه خداوند]سجده میکنند )
حکیم صدرالمتالهین با اشاره به این گونه آموزه های وحیانی تأکید نموده، تسبیح و تقدیس بدون معرفت حاصل نمیشود، و این آیات دلیل بر آن است که همه موجودات حتی اجرام جسمانی دارای درک و معرفت اند و به اندازه مرتبه وجودی خود شنوا و دانا هستند.[3]
و به دلیل همین درک و شعور جمادات و نبادات است که امیر مومنان نقل کرده : رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خطاب به درختی فرمود:
،؛،✿«یا أیَتُهّا الشَجِرَةَ اِن کنتِ تؤمِنینِ بِاللهِ وَ الیومِ الاخَرِ و تَعلَمینَ أنِی رَسولُ اللهِ، فَانُقَلِعِی بعُروُقِکِ حَتی تَقَضِ بَینَ یَدَیَّ بِاذنِ اللهِ»✿،؛،[4]
ای درخت، اگر به خدا و رسول و قیامت ایمان داری و میدانی که من فرستاده خدا هستم، به اذن او با ریشه از زمین کنده شده، و در برابر من بایست.
بنابراین اگر در دعاهای امام سجاد علیه السلام با ماه رمضان گفتگو شده به دلیل آن است که امام می دانسته است ماه رمضان دارای درک و شعور و شنوا و دانا است،آن ماه مبارک نه تنها سخن حضرت را میشنیده، بلکه گفتگوی امام را درک و محبت او را پاسخگو بوده است. در این رابطه سرودهی مولوی بسیار زیباست که میگوید:
class: cms_table_cms_table align: right ماه با احمد اشارت بین شود نار ابراهیم را نسرین شود سنگ بر احمد سلامی میکند کوه یحیی را پیامی میکند ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم با شما نامحرمان ما خاموشیم چون شما سوی جمادی میروید محرم جان جمادی چون شوید از جمادی عالم جا نها روید غلغل اجزای عالم بشنوید[5]
[1]. جمعه، آیه1 و نیز حشر، آیه1؛ حدید، آیه1؛ صف، آیه1.
سلام علیکم،
در بیان آیهی ۱۸ از سورهی حج که: (این آیه سجدهدار است به همین خاطر به صورت مخفی قرارش دادم)
[SPOILER]
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ ۖ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ ۗ وَمَن يُهِنِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ۩
آیا نیندیشیدهای که هر که در آسمانها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جانوران و بسیاری از مردم، بر خداوند سجده میبرند، و بسیاری هم هستند که عذاب بر آنان محقق شده است، و هرکس که خداوند خوارش بدارد، گرامی دارندهای ندارد، که خداوند هرچه خواهد همان تواند کرد
[/SPOILER]
عالم بزرگواری فرمودند که از نظر ادبی قبیح است که عطف با وجود «تفاوت در حکم» اعمال شود، اینکه خداوند سجدهی آسمانیان و زمینیان و خود خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان را با «کثیری از مردم» و نه «تمام مردم» آورده است نشان میدهد که این سجده تکوینی نیست که اگر بود انسانها هم از مؤمن و کافر تکویناً در سجده برای خداوند بودند، اما اگر بعض از مردم از کل مردم به صورت تشریعی جدا میشوند پس عبادت تمام عالم برای خدا هم باید تشریعی باشد! یعنی از روی اختیار و اراده ... بعد از تبیین حق و باطل برای ایشان ...
در بحث وحدت وجود هم که مراتب وجود مطرح است تمامی موجوداتی که ذیل وجود انسان کامل قرار دارند باید مانند انسانهای کافری که بسیار مرتبهی پایینی (پایینتر از چهارپایان) به صورت بالفعل کسب کردهاند ولی باز روح و اختیار و اراده دارند سیمی وصل به بالا داشته باشند ... همان سیمی که همچنان رحمانیت خدا را به ایشان میرساند ...، اگر اشتباه نفهمیده باشم
[SPOILER]البته این دیگر در بیان آن عالم بزرگوار نبود ولی بعید نیست که اینطور هم باشد که آسمان به دستور خدا باشد که بر سر کافران فرو نمیافتد ... زمین در اطاعت خداست که کافران را فرو نمیبرد ... حیوانات در اطاعت خداوند هستند که به کفار سواری میدهند و همراهیشان میکنند و از ایاشن مراقبت میکنند ... در آن زمان که به ایشان اجازه داده شود هم آسمان بر سرشان فرو میافتد هم زمین ایشان را در خود فرو میکشد و هم سنگها به صدا در میآیند که ای مؤمنین کافری در پشت ما سنگر گرفته است او را بکشید ...
در روایات داریم که عقرب نفرین شدهی رسول خداست و حضرت ایشان صلاللهعلیهوآله فرمودند که عقرب بین مؤمن و کافر در نیش زدن تفاوتی قائل نمیشود ... اما درندگان اجازهی دریدن مؤمنین راستین را ندارند ... مگراینکه خداوند تقدیر خاصی برایشان اراده کرده باشد.[/SPOILER]
یا علی
[=Times New Roman] 4.تجلی قرآن در شب قدر
[=times new roman]
[=times new roman]
یکی از ویژگی های بی نظیر لیلة القدر که در نظام آفرینش هیچ مقطع زمانی از آن ویژگی برخوردار نیست، این که آن شب ظرف نزول آخرین وحی نامه آسمانی است، گرچه در این باب جای سخن بسیار است ولی به اختصار به نکته های اشاره می گردد:
خداوند در جایی از قرآن کریم درباره زمان تجلی قرآن فرمود:
[=times new roman]«إِنّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ»[1] ما آن را در شب فرخنده نازل کردیم.[=times new roman]
و در سوره قدر فرمود:
[=times new roman]«إِنّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ»[2] ما آن را در شب قدر نازل نمودیم. [=times new roman]
جمع بین این دو آیه و برخی آیات دیگر، نشان می دهد که قرآن کریم به صورت دفعی در شب مبارک قدر نازل شده است.[3] چه این که در جای دیگر به صراحت فرمود:
«شَهْرُ رَمَضانَ الّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ»[4] ماه رمضان [همان ماه] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است.
[=times new roman]
در نتیجه معلوم می شود ماه مبارک رمضان و شب مبارک قدر، ظرف نزول تمام قرآن است.[5]
مفسر حکیم علامه طباطبائی با اشاره به نزول دفعی و تدریجی قرآن کریم گفته است:
قرآن در دو مرتبه نازل شده، مرتبه ای از آن بسیط و یک پارچه و مصون از تغییر است، و مرتبه دیگرش به صورت تفصیلی و غیر بسیط است و صلاحیت تغییر و تحوّل دارد به گونهی که برخی آیات ناسخ و بعض دیگر منسوخ و مانند آن باشد ، آنچه که در شب مبارک قدر بر قلب مطهر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل گردیده، همان مرتبه بسیط قرآن است و آنچه که در طی دوران رسالت بر آن حضرت نازل شده، همان مرتبه تفصیلی و غیر بسیط است که با ناسخ و منسوخ همراه است . ودر مجموع با نزول تدریجی خود هر آیه ی اش شان نزول خاص دارد ودر زمان های خاص نازل گردیده است.[6]
بنابراین لیلة القدر ظرف نزول و تجلی زمانی قرآن کریم است و فضایل فراوان که برای این شب مطرح است همه به برکت مظروف آن ظرف است و در واقع ظرف بلورین شب قدر با کوثر آخرین وحی نامه آسمانی صفا و جلا و قداست و منزلت یافته است.
و در این رابطه آن سخن زیبا در ذهن تداعی می کند که گفته است :
align: right | |
---|---|
[=times new roman]این همه عکس می و رنگ و نگاری که نمود | |
[/TD] | |
[TD][=times new roman]یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد[7] | |
[=times new roman][1]. دخان، آیه3.
[=times new roman][2]. قدر، آیه1. [3]. ر،ک: عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن، نشر مرکز إسراء، قم، 1378ش، ص69 ص70. [4]. بقره، آیه185. [5]. ر،ک: جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص72. [6]. ر،ک: المیزان، ج2، ص15، ص18. [7]. حافظ شیرازی . دیوان هنر پارینه .تهران 1387ش ص73
مطالب و محتوا: استاد صادق
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،ابتدا تشکر ویژه از استاد بزرگوار صادق که رویکرد علمی روحنوازی را در تبیین این ماه مبارک در پیش گرفتهاند ...
در مقام مقایسهی دو تقویم شمسی و قمری مطالب جالبی مطرح است و در قرآن هم خداوند ما را به تفکر در این زمینهها تشویق کرده است.
جالب است که وضعیت خورشید در برجهای دوازدهگانه (که البته نظیر وضعیت زمین نسبت به خورشید هم هست) از طرفی فصلهای سال و از طرف دیگر ساعات روز و شب رقم میخورد، از ارتفاع آفتاب میتوان فصل را تا حدودی تشخیص داد و از محل خورشید در آسمان میتوان ساعات روز را تشخیص داد ...
اما در وضعیت ماه مطلب دیگری است که شمارهی روز در ماه نیز مشخص میشود، با توجه به شکل ماه ... و البته مبنای تعریف نیمهی ماه و بعد نیمهی نیمهی ماه (هفته) هم میتواند ماه باشد ... یعنی مبنای تعریف روزهای هفتهاما خورشید که فصلها و ساعات روز را مشخص میکند از طرفی برای اموری مانند کشاورزی و ... مهم است و از طرف دیگر برای تعیین ساعات اذان (اذن و اجازه برای معراج واجب مؤمن و معراج واجب افضل از معراج غیرواجب است که اگر نبود خداوند واجبش نمیکرد) ... نقش خورشید در تعیین فصل و همچنین میزان بارش و ... آنقدر زیاد است که طوفان حضرت نوح علیهالسلام که شروع آن در قرآن با «فار التنور» بیان شده است به تعبیر امام علی علیهآلسلام تنور همان خورشید است که امروز میدانیم هر از گاهی فورانهایی میکند و پدیدههایی داریم به نام طوفانهای خورشیدی که آثاری روی پدیدههای روی زمین هم میتوانند داشته باشند.
در مورد ماه که دیگر از آن نقویم فصلی به دست نمیآید و سال قمری در میان فصلهای سال میچرخد، اما در عوض دو مطلب را در ارتباط با آن داریم که شاید بیربط هم نباشند. یکی بحث جزر و مدّ دریاها بخاطر اثرگرانشی ماه که روی زمین با توجه به فاصلهی کمترش تا زمین نسبت به خورشید بیش از اثر گرانشی خورشید است، و دیگری بحث تقویم معنوی که با حقایق عالیهی عالم در ارتباط است ... مثلاً در یک روز از یک ماه (مثل عید فطر یا قربان) گرفتن روزه حرام است ... یا در یک روز از یک ماه (شب قدر که فرمودهاند روزش هم همان ارزش و اعتبار را دارد، یعنی در اصل ۲۴ ساعت قدر) عبادت سودی چندین و چند هزار برابر خواهد داشت ... یا اینکه انعقاد نطفه در چه روزی از هفته یا چه روزی از ماه روی سلامت جسمی و روحی شخصی که قرار است متولد شود چه آثاری داشته باشد و ... اینها مربوط به رویدادهایی فرا سیارهای و حتی فرا منظومهای و فراهکهکشانی و فراآسماندنیایی هستند که با زمین و افق ماه گره زده شدهاند و دریایی از علم در آنها وجود دارد (شاید مثلاً از ین گذرگاه بشود کمی به آن نزدیک شد که بیشتر وزن بدن انسان آب است و اثر گرانشی ماه همانطور که ایجاد جزر و مد میتواند بکند میتواند روی بدن او هم اثر بگذارد و این انسان هم همان است که در وجودش عالم اکبر قرار دارد) ...با این وجود در روایت مبارکه داریم که قبل از خلقت آسمانها و زمین عدد شهور نزد خداوند ۱۲ بوده است که چهار ماه از آن حرام است، به تعداد ۴ علی از اهل بیت علیهمالسلام (حضرات امیرالمؤمنین علیهالسلام، امام سجاد علیهالسلام، امام رضا علیهالسلام و امام هادی علیهالسلام) و رسول خدا هم حقیقت سال هستند. در روایت مبارکهی دیگری هم خورشید و ماه تأویل به رسول خدا و حضرت امیر علیهماالسلام شده است ... این رهگذر و اینکه خداوند گاهی به زمان قسم خورده است یا مثلاً حقیقت شب قدر به حضرت زهراء سلاماللهعلیها نسبت داده میشود همگی میتوانند درک بهتری از تقویم قمری و چرایی گره خوردن آن به ماه را ایجاد کنند ... اگرچه حکمتهای انها همچنان برای حقیر کامل جا نیفتاده باشد ... [مثلاً میدانیم که ماه از خود نور ندارد ولی شب تار را با نور خورشید که منعکس میکند به زمین میتاباند و همه جا را روشن میکند، یا موارد دیگر]
یا علی
باسلام وتشکر وتقدیر ویژه از مستطاب عالی .
از این که با حضور ومشارکت تا ن در طرح ماه ضیافت بر غنای این طرح افزودید سپاس گذاریم .
از جناب عالی که بحمدالله از کاربران پر بار این سایت هستید امید دارم که در این گونه طرح های بشتر فعال باشید .
توجه دارید که هر گاه شبهه ویا برخی سوال های چالش بر انگیز از سوی برخی مطرح می شود حجم وسیع از مطالب سرازیر می شود .
همه سعی در مشارکت واظهار نظر دارند .
ولی در برخی طرح های بنیادین مثل این طرح آن گونه که انتظار است کابرا ن انگیزه مشارکت ندارند .
در حالی که اصل بر این گونه طرح است ومسایل دیگر باید جنبی تلقی شود .
افراد مثل شما در نشر این گونه امور بنیاد ین نقش موثر می توانید داشته باشید .
*****
از مطالب تان استفاده شد .
بدلیل سه روز تعطلی متوالی وحجم بسیار بالای سوال ها .
به تفصیل فرصت بحث نیست ولی به دو نکته اشاره می شود :
1_ مراد از لیله القدر 24 ساعت نخواهد چون تعبیر قران این :
لیله القدر خیر من الف شهر .
تعمیم دادن کلمه لیل را به روز کمی دشوار است واثبات آن نیاز مند مونه ی بشتر است .
چه این که در ادامه در تعبیر دیگر فرمود :
سلام هی حتی مطلع الفجر .
قید زمان طلوع فجر در ارایه سلام نیز شاهد بر عدم تعمیم است .
در باره اینکه حضرت زهرا ع لیله القدر است در ادامه همین طرح نکته های تقدیم می شود .
اگر لیاقت وتوفیق حاصل گردد در نظر است در یک طرح کلان ومستقیل وبه تفصیل در باره حضرت ام ابیها با رویکر جدید نکته های خدمت خواهد شد .
سلام علیکم،
در بیان آیهی ۱۸ از سورهی حج که: (این آیه سجدهدار است به همین خاطر به صورت مخفی قرارش دادم)[SPOILER]
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ ۖ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ ۗ وَمَن يُهِنِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ۩
آیا نیندیشیدهای که هر که در آسمانها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جانوران و بسیاری از مردم، بر خداوند سجده میبرند، و بسیاری هم هستند که عذاب بر آنان محقق شده است، و هرکس که خداوند خوارش بدارد، گرامی دارندهای ندارد، که خداوند هرچه خواهد همان تواند کرد
[/SPOILER]عالم بزرگواری فرمودند که از نظر ادبی قبیح است که عطف با وجود «تفاوت در حکم» اعمال شود، اینکه خداوند سجدهی آسمانیان و زمینیان و خود خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان را با «کثیری از مردم» و نه «تمام مردم» آورده است نشان میدهد که این سجده تکوینی نیست که اگر بود انسانها هم از مؤمن و کافر تکویناً در سجده برای خداوند بودند، اما اگر بعض از مردم از کل مردم به صورت تشریعی جدا میشوند پس عبادت تمام عالم برای خدا هم باید تشریعی باشد! یعنی از روی اختیار و اراده ... بعد از تبیین حق و باطل برای ایشان ...
در بحث وحدت وجود هم که مراتب وجود مطرح است تمامی موجوداتی که ذیل وجود انسان کامل قرار دارند باید مانند انسانهای کافری که بسیار مرتبهی پایینی (پایینتر از چهارپایان) به صورت بالفعل کسب کردهاند ولی باز روح و اختیار و اراده دارند سیمی وصل به بالا داشته باشند ... همان سیمی که همچنان رحمانیت خدا را به ایشان میرساند ...، اگر اشتباه نفهمیده باشم
[SPOILER]البته این دیگر در بیان آن عالم بزرگوار نبود ولی بعید نیست که اینطور هم باشد که آسمان به دستور خدا باشد که بر سر کافران فرو نمیافتد ... زمین در اطاعت خداست که کافران را فرو نمیبرد ... حیوانات در اطاعت خداوند هستند که به کفار سواری میدهند و همراهیشان میکنند و از ایاشن مراقبت میکنند ... در آن زمان که به ایشان اجازه داده شود هم آسمان بر سرشان فرو میافتد هم زمین ایشان را در خود فرو میکشد و هم سنگها به صدا در میآیند که ای مؤمنین کافری در پشت ما سنگر گرفته است او را بکشید ...
در روایات داریم که عقرب نفرین شدهی رسول خداست و حضرت ایشان صلاللهعلیهوآله فرمودند که عقرب بین مؤمن و کافر در نیش زدن تفاوتی قائل نمیشود ... اما درندگان اجازهی دریدن مؤمنین راستین را ندارند ... مگراینکه خداوند تقدیر خاصی برایشان اراده کرده باشد.[/SPOILER]یا علی
با سلام و تشکر .
بدلیل کمی مجال فقط اشاره می شود .
مراد از سجده تشریعی همان سجده از روی تکلیف است .
واثبات تکلیف برای غیر جنیان وآدمیان کمی دشوار وبه آسانی قابل اثبات نیست .
توجه دارید که عمل تکوینی همواره مساوی با عمل از روی جبر وبی اختیار ی نیست .
در باره بحث وحدت وجود که در جای خود درست ومعنای ومحمل قابل قبول دارد جای سخن بسیار است که فعلا مجال بحث آن نیست .
[=Times New Roman]ان شاالله کارشناس محترم در فرصت مناسب پاسخ خواهند داد
نظر شخصی من اینه که چون قبل از نزول قرآن مردم از فضیلت آن باخبر نبودند و بعد از نزول آیات الهی به این مهم پی بردند
و از آنجایی که فضیلت زمان به خاطر اعمال انسانهاست
پس فضیلت برتری از هزار ماه بعد از نزول قرآن و اعمال و عبادات مسلمانان برای این شب عنوان شده است.
امیدوارم منظورمو رسونده باشم.
التماس دعا
باسلام وتشکر از شما .
غیر از آنچه سر کار سیده راضیه در این باب مطرح نموده باید گفت :
_ چنان که در یکی از همین پست ذکر شده برخی بزرگان از اهل تفسیر با استناد به روایتی وجود شب قدر قبل از اسلام را مورد تردیدقرار داده است که فرمایش ایشان با استناد به روایت دیگر مورد تردید قرار گرفت لطف کنید بحث مربوطه را در همین تاپیک بدقت مجددا ملاحظ فرماید .
_ قبلا این نکته تبیین شد که ممکن است اصل وجو شب قدر قبلا بوده باشد چنان که در برخی روایات ذکر شده ولی بی تردید این فضلیت که در قران برای این شب مطرح شده ببرکت این است که ظرف نزول قران شده است .
وقبل از نزول قران برای شب قدر تا این حد فضلیت لا اقل در منابع دینی ذکر نشده وبدون دلیل که نمی توان مدعی پیشنه فضلیت شد .
_ چنان که سرکار خانم سیده راضیه گفته است :
چرا برخی از زمان ها ومکانها فضلیتش وامدار عمل انسان است مثلا سر زمین کربلا و روز عاشورا ببرکت شهادت امام حسین به این فضلیت رسید وگرنه قبلا چنین نبود .
روز غدیر ببرکت ولایت امیر مومنان به این فضیلت بار یافت . .....
[=times new roman]5- انس با قرآن در شب قدر
[=times new roman]در ارتباط با بحث قرآن و شب قدر، بعد از مسئله یاد شده، آموزه های تربیتی، معنوی و قدسی این ظرف و مظروف است، بدین بیان : گرچه انس و برقراری ارتباط با قرآن از طریق تلاوت، تدبیر در آیات، تلاش برای درک مفاهیم و معارف قرآن کریم همیشه و در هر زمان لازم و پر خیر و برکت است، ولی آن امور در شب قدر مزیت ها و آثار بی بدیل دارد چون بر اساس صریح قران کریم در سوره قدر ، این شب از هزار ماه (حدود هشتاد سال ) بر تر است ، پس هر کاری نیک از جمله تلاوت قران وانس با آن در این شب پاداش مضاعف داشته وهزار برابر از زمان های دیگر ثواب خواهد داشت از این رو در آموزه های وباورهای دینی تأکید شده که مردم همواره ودر هر فرصت های زمانی سعی نمایند با قرآن انس وارتباط داشته باشند که در این جا به نمونه هایی از این رویکرد اشاره می شود:
1. یکی از آسان ترین راه ارتباط با قرآن و استفاده از این مایده آسمانی تلاوت آن است که برای همگان قابل دسترسی است، رسول خدا صلی الله علیه و آله تلاوت قرآن را گفتگو با خداوند دانسته و فرمود:
«اِذا أَحَبَّ اَحَدَکُمْ أنْ یَحْدُثَ رَبَّهُ فَلْیَقَرَأَ الْقُرآنَ»[1]
«هرگاه کسی از شما دوست داشت با پروردگارش گفتگو کند، باید قرآن تلاوت نماید»
طبق این حدیث تلاوت قرآن در واقع یک نوع تجربه «کلیم الله» بودن است، از این رو علمای بزرگ و عارفان سترگ همواره مسئله تلاوت قرآن را در برنامه سلوک شان داشته اند، به عنوان نمونه این داستان از عارف و فقیه نامدار معاصر امام خمینی، در سلوک شخصی و برنامه روزانه خود تلاوت بخش هایی از قرآن کریم چند نوبت در روز وجود داشته است، بخصوص در ماه رمضان هر روز ده جزء قرآن تلاوت می نموده است، این برنامه تا آخرین روز زندگی او ادامه داشته، و حتی در روزها و ساعات آخر عمر که با سُرم و تزریق فرآورده های خونی در بیمارستان زندگی می کرد برنامه روزانه تلاوت قرآن او ترک نشد.[2]
2. رسول خدا فرمود:
«اَفْضَلُ عِبادَۀِ اُمَتِی قِرآئَتِ الْقُرآنْ»[3]
برترین عبادت امت من تلاوت قرآن است.
3. تلاوت قرآن برای همگان حیات بخش است، ولی برای جوانان آثار و برکاتی خاص دارد به خصوص اگر این کار در شب قدر انجام شود، امام صادق علیه السلام فرمود:
«مَنْ قَرَأَ الْقُرآنَ وَ هُوَ شَابٌّ مُؤْمِنٌ إِخْتَلَطَ الْقُرآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ»[4]
انسان مؤمن که در سن جوانی قرآن را تلاوت کند، قرآن با گوشت و خون او آمیخته می شود.
درباره معنا این حدیث نورانی گفته شده: این کنایه از آن است که صورت قرآن در قلب و جان انسان استقرار می یابد و به اندازه لیاقت او چهره جانش جلوه گاه کلام الله می شود.[5]
4. چنان که اشاره شد تلاوت قرآن همواره چون زمزم زلال نهال جان آدمی طراوت و نشاط میبخشد، ولی ماه رمضان و شب قدر یکی موقعیت فوق العاده مهم و بی نظیر برای این فیض بزرگ است که آداب و آثار خاص خود را دارد به عنوان نمونه امام باقر علیه السلام فرمود:
در شب قدر قرآن را در جلو روی خود بگشاید و بگوید:«الّلهُمَ إنِّی أَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلَ ... »[6]
خداوندا از تو می خواهم به حق کتاب فرستاده شده تو.
و هم چنین از امام صادق علیه السلام نقل شده که در شب قدر قرآن را بر سر بگذارید و بگوید:
«الّلهُمَّ بِحَقِ هذا الْقُرآنِ، وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ ... »[7]
خداوندا به حق این قرآن و به حق آن کسی که او را با این قرآن فرستاده ای.
تفصیل اعمال قرآنی شب قدر را مرحوم شیخ عباس قمی در کتب گران سنگ مفاتیح الجنان بیان کرده، نکته زیبایی قرآنی در این باره این که قرآن به سر گرفتن در شب قدر چه بسا موجب می گردد که زمینهی در انسان به وجود بیاید که قرآن را در قلب بگرد و نور قرآن در دل او تجلی کند.بنابراین گرچه در باره تلاوت قران در شب قدر به طور مشخص روایتی نقل نشده ویا دست کم ما نیافتیم ، ولی از آن آموزه های کلی یاد شده در باره آثار وبرکات تلاوت قران بدست می آید که تلاوت قران در شب قدر همان آثار را به طور مضاعف در پی خواهد داشت وبه برکت شب قدر هزار برابر ثواب خواهد داشت .
[=times new roman][1]. علی متقی، کنزل العمال، نشر مؤسسه الرسالة، بیروت، 1413ق، ج1، ص510، حدیث2257.
[2]. به نقل از: بهاءالدین خرمشاهی، دانش نامه قرآن، انتشارات دوستان، تهران، 1377ش، ج1، ص1006.
[3]. مجلسی، بحارالانوار، ج89، ص19.
[4]. کلینی، کافی، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1380ق، ج2، ص603، حدیث6.
[5]. ر،ک: امام خمینی، شرح چهل حدیث، نشر مؤسسه آثار امام خمینی، 1378ش، ص498.
[6]. سید ابن طاووس، اقبال، ص186.
[7]. همان، ص187.
[=Times New Roman][=IranNastaliq]تنظیمات: سیده راضیه
[=Times New Roman]
[=times new roman] یکی از مسایل درس آموز لیلة القدر، مسئله پیوند ناگسستنی آن با ولایت است بدین بیان همان طور که ولایت به عنوان یک فیض مستمر تا قیام قیامت جریان دارد شب قدر نیز حقیقتی همواره فروزان و چشمه همیشه جوشان است، در این باره به اندازه ظرفیت مقاله در چند محور به نکته های اشاره می گردد:
[=1]
[=times new roman]گفتنی است که در فرازی از سوره مبارکه قدر آمده:
«تَنَزّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ»[4] در آن [شب] فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان برای کاری [که مقرر شده است] فرود آیند.
استاد بزرگوار علامه حسن زاده آملی با اشاره به این فراز از سوره قدر گفته است: کلمه «تنزل» فعل مضارع است که دلالت بر تجدد و زمان آیند (استقبال) و استمرار دارد، و ، و طبق آیه یاد شده قرآن کریم به صراحت فرمود: ملائکه با روح القدس به اذن پروردگارشان هر سال شب قدر در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بر آن حضرت نازل می گردیدند، پس باید بعد از رحلت او نیز به کسی نازل شوند که آن فرد باید دارای صفات رسول خدا صلی الله علیه و آله باشد، چون خلیفه باید به صفت «مستخلف عنه» باشد،[5]
در مجموع معلوم شد که به دلایل قرآنی و روایی لیلة القدر رابطه و پیوند استوار با ولایت دارد و همان طور که در زمان حیات رسول الله در شب قدر ملائکه بر او نازل می شدند، بعد از آن حضرت بر امیرمؤمنان و امامان بعد از او نازل می شوند و در عصر کنونی ملائکه در شب قدر به حضور قطب دایره امکان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشرف پیدا می کنند و این به نوبه خود دلیل بر وجود انسان کامل حضرت مهدی موعود موجود است، زیرا اگر آن حضرت نمی بود فرود آمدن ملائکه در شب قدر بر روی زمین که در قرآن به صراحت مطرح شده معنا پیدا نمی کند.
[=times new roman][1]. صدوق، معانی الاخبار، نشر دارالمعرفۀ، بیروت، 1399ق، ج2، ص315.
[2]. همان، ص316.
[3]. کلینی، کافی، ج1، باب97، ص304، حدیث6.
[4]. سوره قدر، آیه4.
[5]. ر،ک: حسن زاده آملی، انسان و قرآن، ص244.
[=Times New Roman][=IranNastaliq] [=Times New Roman][=IranNastaliq] [=Times New Roman][=IranNastaliq]تنظیمات: سیده راضیه
[=Times New Roman] 7. لیلة القدر طلایی ترین زمان نیایش
[=times new roman] دعا و نیایش یکی از زیباترین گفتگوی محب با محبوب و نمایش نجوای دلبرانهی عاشق با معشوق است. دعا در واقع تجلی عشق راستین انسان است ، عشق به آن موجودی که آغاز همه از اوست، انجام همه به اوست، و هر چه هست اوست و غیر او دیگر هیچ و فانی مطلق است.
چه این که دعا ممکن است یک توبه نامه و اعلام ندامت و اظهار شوق به بازگشت به سوی اصالت گمشده خویش باشد، توبهای که رجعت و عذرخواهی و طلب پوزش از آفریدگار و پروردگار و مولی خویش است.
و بالاخره ممکن است دعا یک پژواک دل انسان مظلوم باشد که از دستم ستمگر در پیشگاه داور عدل پرور، اظهار دادخواهی می کند. و ده ها و صدها آموزهی از این دست، و در مجموع دعا هر چه باشد و برای هر چیزی باشد، زیباترین گفتگو انسان با آفریدگار و پروردگارش است که در هر زمان ممکن است آن گفتگو انجام شود، ولی طلایی ترین زمان برای این گفتمان آموزنده، شب قدر است.
در باب نقش زمان در تأثیر دعا و اجابت آن گفتهی برخی بزرگان اهل عرفان بسیار زیبا و درسآموز است که می گوید:
اوقات در تأثیر دعا و احوال دعا کننده نقش بسزایی دارد، بخصوص شب ها برای ذکر و خلوت و نیایش شأنیت خاص دارد، چون «لیل» غیب است و انسان را به غیب و باطن می کشاند و می رساند، از این رو در آیات و روایات بر تهجد شب و خلوت های شبانه بسیار ترغیب و تشویق شده، بی تردید از بهترین مناسبات زمانی ماه مبارک رمضان است که برای نفوس مستعده اثر تکوینی خاص دارد.[1]
و بدلیل همین اهمیت و نقش بی بدیل زمان بخصوص ماه رمضان و شب های قدر است که در آموزه های اهل بیت علیهم السلام دعاها و نیایش های متعدد در منابع مربوط ذکر شده که کتاب گرانسنگ مفاتیح الجنان با بیان روشن به تفصیل در این باره بحث نموده از جمله این دعای نورانی است:
«یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدَرِ وَ جاعِلَها خَیراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ، وَ رَبَّ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ، ... و انْ تَجْعَلَ اسْمِی فِیْ هذِهِ اللَّیلَۀِ فِی السُّعَدا و روُحی مع الشُّهَدا و احْسانِی فِیْ عِلّیَیِن، و اِسَائَتَی مَغْفُورۀً ... »[2]
ای پروردگار شب قدر که آن را از هزار ماه بهتر قرار دادی، وای پروردگار شب و روز، اسم من را در این شب در زمره سعادت مندان، و روح مرا با شهدا و احسان و نیکی مرا در بالاترین درجه، قرار ده، و گناهان مرا بیامرز.
با توجه به آن چه بیان شد در نتیجه وجمع بندی نهایی باید گفت : در باب دعا در شب های قدر بلکه در همه زمان ها این نکته اساسی نباید مورد غفلت قرار گیرد که دعا هر چه باشد و برای هر امر مشروع از امور مربوط به زندگی دنیا و یا خواست های اخروی انسان باشد، خداوند متعال آن را برآورده می کند، محال است دعا بدون اجابت بماند چون خدا در قرآن کریم به صراحت و به طور مطلق وعده اجابت داده و فرمود:
«وَ قالَ رَبّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ»[3] پروردگاه تان فرمود: بخوانید مرا تا جابت کنم شما را.
چه این که در روایتی از امام صادق علیه السلام رسیده که فرمود:
«مَا أَبْرَزَ عَبْدٌ یَدَهُ اِلَی اللهِ الْعَزیِزَ الْجَبّارِ اِلَّا اِسْتَحیَا اللهُ عَزَّوَجَلْ أَنَ یَرَدَّهاَ صِفراً حَتْی یَجْعَلَ فِیها مِنْ فَضْلٍ رَحْمَتَهُ ما یَشَاءُ»[4]
هیچ بنده ای دست خود را به سوی خدای عزیز و جبران کننده دراز نمی کند مگر این که خداوند حیا می کند که دست او را خالی برگرداند و چیزی از فضل و رحمت که می خواهد در آن نگذارد .
و براساس این گونه آموزه های متعالی مولوی ضمن قصهی در باب اجابت دعا چنین گفته است:
شخصی همواره مشغول دعا بود، شبی شیطان به او گفت: ای مرد ساده دل این همه دعا نمودی، خواست شما اجابت نشده، پس چرا خود را به زحمت انداختی و این کاررا ادامه می دهی؟ آن شخصی باورش آمده و دلش شکست وسر بر زمین نهاد واز غصه خوابش برد، در عالم رؤیا جناب خضر را دید که از او پرسید ای مرد مؤمن چرا از ذکر و دعا و نیایش با خدای خود بازمانده ای و چرا پیشمان شدی از آن دعا و درخواست ها خود؟
او جواب داد این همه دعا نمودم ولی لبیک و اجابت نشنیدم، شاید خداوند مرا از در رحمت خود رانده و دعای مرا اجابت نکند. از جانب حق تعالی به آن شخص گفته شده:
class: cms_table | align: right |
---|---|
[=times new roman]گفت آن الله تو لبیک ماست | |
ترس و عشق تو کنمد لطف ماست | |
| |
[=times new roman]و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست | |
زیر هر یا ربّ تو لبیک هاست[5] | |
| |
[=times new roman]بنابراین هرگز دعا بدون اجابت نخواهد بود، بخصوص در شب های قدر خداوند متعال دعاها را قبول نموده همان حاجت و یا حاجت های بهتر ازآن چه انسان خواسته به او می دهد گرچه ممکن است چه بسا خود شخصی متوجه اجابت دعایش نشود.
[=times new roman][1]. ر،ک: حسن زاده آملی، رساله نور علی فورد در ذکر و ذاکر و مذکور، انتشارات حکمت، قم، 1407ق، ص56.
[2]. کلینی، کافی، ج4، ص161.
[3]. غافر، آیه60.
[4]. ابن فهد حلی، عدّۀ الداعی، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق، ص97.
[5]. مثنوی معنوی، نشر هرمس، 1385ش، دفتر سوم، ص349.
[=Times New Roman][=IranNastaliq]تنظیمات: سیده راضیه
سلام علیکمچه دلیلی دارد که ملائک حتما بر کسی نازل شوند؟ این موضوع در کدام قسمت آیه تصریح شده است؟
باسلام وتشکر از شما .
حضور تان را در بزم ماه ضیافت خیر مقدم گفته .
واز اظهار نظر تان سپاس گذارم .
اما پاسخ پرسش خوبی شما در این فراز مطرح شده مجددا ملاحظه نماید :
[=Times New Roman][=times new roman]استاد بزرگوار علامه حسن زاده آملی با اشاره به این فراز از سوره قدر گفته است: کلمه «تنزل» فعل مضارع است که دلالت بر تجدد و زمان آیند (استقبال) و استمرار دارد، و ، و طبق آیه یاد شده قرآن کریم به صراحت فرمود: ملائکه با روح القدس به اذن پروردگارشان هر سال شب قدر در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بر آن حضرت نازل می گردیدند، پس باید بعد از رحلت او نیز به کسی نازل شوند که آن فرد باید دارای صفات رسول خدا صلی الله علیه و آله باشد، چون خلیفه باید به صفت «مستخلف عنه» باشد
ممنونم ولی سوالم دقیقا همینهدر این آیه فقط گفته شده ملائکه و روح به فرمان پروردگارشان فرود می آیند، اما درباره اینکه برچه کسی نازل می شوند توضیحی داده نشده
باسلام وتشکر .
خوب بود فرمایش بزرگورانه ی تان را در ذیل همان فراز در تاپک مربوطه قرار می دادید تا از نقد زیبای شما وپاسخ حقیر همگان استفاده می نمود .
به هر حال در ذیل همان مطلب اگر دقت بفرماید جواب شما اشاره شده .
ولی بدلیل اینکه بنا بر اختصار بود از درح روایات مربوطه وتفصیل بشتر خود داری شده .
ولی انصاف این است که پاسخ خوبی آن اشاره گردیده .
اگر باز هم نکته ی در نظر شریف تان است در همان جا مطرح فرماید تا استفاده شود.
توجه داشته باشید که بسیار از آموزه های قران کریم به صورت کلی مطرح گردیده که در روایات از سوی پیامبر وامام معصوم تبیین شده است
يكي از آن موارد همین آيات سوره قدر است؛ آن جا كه خداوند ميفرمايد:
«فرشتگان و روح به اذن خدا، همه فرمانها و سرنوشت ها را فرود ميآورند».
نكته مهم، واژه «تنزل الملائكة و الروح» است كه فعل مضارع است و معناي استمرار را ميرساند و قيدي براي آن معين نشده تا بگوييم نزول در سال خاصي بوده و تمام شده، بلكه هر سال شب قدري دارد. (1) و هر شب قدر ملائكه و روح، امر پروردگار را نازل ميكنند و جايگاه نزول امر، قلب مقدس ولي عصر (عج) ميباشد.
امام جواد عليه السلام ميفرمايد:
«امر خداوند بر همه پيامبراني كه پس از آدم مبعوث شدهاند در شب قدر، نازل ميگشت و هر پيامبري، اين مرتبت را، به وصي خويش ميسپرد. (2)
در قرآن ميفرمايد:
«اِنّا انزلناه في ليلة مباركة، انّا كنّا منذرين فيها يفرق كلّ امر حكيم امراً من عندنا، اِنّا كنّا مرسلين؛ (3) ما قرآن را در شبي با بركت فرو فرستاديم تا هشدار دهنده باشيم (مردم را) در اين شب، هر كاري، بر طبق حكمت، پايان يافته و تعيين ميگردد. اين همه به فرمان ماست و ما فرشتگان را ميفرستيم».
در اين آيه نيز واژه «يفرق» به صورت مضارع و به معناي استمرار به كار رفته است؛ يعني اين جدا ساختن و تحكيم كارها همواره در شب خاصي تحقق ميپذيرد.
امام جواد (ع) به شيعيان خود چنين توصيه كردهاند كه: به وسيله اين آيه با آنها (مخالفان امامت) استدلال كنيد. اين سوره (دخان)، پس از رسول خدا، خاصّ ولي امر در هر عصري است. (4)
چه این که در قرآن کریم نیز آیاتی است که ظاهر آن ها بر ضرورت وجود امام وپیامبر دلالت می کند مثلا فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً؛ (5) امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را به شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما به عنوان آیینی برگزیدم».
و در آیه دیگر در باره وجود خلیف الهی در زمین سخن گفت و فرمود: «إذ قال ربّک للملائکة إنّی جاعل فی الارض خلیفه؛( 6) هنگامی که پروردگارت به فرشتگان فرمود: روی زمین خلیفهای قرار میدهم».
پي نوشت ها :
1. محمد بن یعقوب کلینی، اصول كافي، ج 1، ص 242 -253، كتاب الحجة، باب في شأن انا انزلناه فياليلة القدر.
2. . اصول كافي، پيشين، ح2.
3. دخان (44) آیات 3 - 5.
4. اصول كافي، همان، حديث 6.
5. مائده، (5) آیه 3.
6. بقره (2) آیه 30.
[=Times New Roman]
[=times new roman]
8. تمثّل انسانی لیلة القدر
[=times new roman] یکی از عمیق ترین و کامل ترین شناخت ها درباره لیلة القدر، حصول معرفت به تمثّل انسانی آن است، در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود:
«إِنّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ. اللَّیْلَةُ فاطِمَةُ وَ الْقَدرْ اُلله، فَمَنْ عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعرِفَتَها فَقَدْ اَدْرَک لَیْلَةَ الْقَدْرَ، و إنّمَا سُمِّیَتْ فاطِمَۀُ لِاَنَّ الْخَلَقَ فَطَموُا عَنْ مَعْرِفَتِها، و قَوْلَه: وَ ما اَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدَرِ، لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ، یَعْنِی خَیْراَ مِنْ اَلْفِ مُؤمِنْ و هَیْ اُمَّ المُؤمِنیِنْ»[1]
این که در قرآن آمده: ما آن را در شب قدر نازل کردیم، مراد از لیل فاطمه و مراد از قدر الله است، پس کسی که فاطمه را آن گونه که شایسته است بشناسد، بی تردید شب قدر را درک نموده است و این که فاطمه، فاطمه نامیده شده، چون خلق از معرفت او بی نصیب اند، این که فرمود: چه می دانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است، مقصود این است که فاطمه از هزار مؤمن برتر و بالاتر است و او مادر مؤمنان است.
در این حدیث نورانی شناخت متفاوت نسبت به لیلة القدر ارائه شده که دو نکته از آن اشاره می شود:
1. گرچه براساس معناي ظاهري و تفسير افاقي آيه اول سوره قدر ناظر به نزول قرآن كريم در شب قدر است، ولي طبق تفسير انفسي و تاويل باطني، آيه ياد شده مفهومي فراتر از اين دارد و ناظر به تجلي الهي در وجود انسان كامل است، زيرا مراد از «الليلة» فاطمه زهرا سلاماللهعليها است، و مراد از «القدر» «الله» است، از اين روست اگر كسي فاطمه را آن گونه كه شايسته است بشناسد به در ليلة القدر نايل شده است، و چون كنه حقيقت وجود متعالي فاطمه همانند كنه وجود حقتعالي قابل شناخت نيست از اين رو آن حضرت فاطمه ناميده شده چون اين مظهر مانند آن ظاهر كنه حقيقت وجودش قابل دستيابي و شناخت نخواهد بود. برخي از بزرگان اهل عرفان در اين باره گفته است: و همانا كه مردم ازشناخت كنه حقیقت حضرت عصمتالله فاطمه زهرا سلاماللهعليها بدين علت عاجز اند كه آن جناب صاحب عصمت بوده است و كساني كه واجد ملكه عصمت نيستند، مفهوم عصمت را ادارك ميكنند نه اين كه به حسب ذوق مُدرِك آن باشند و عمده در معرفت،و شناخت علم ذوقي است، و در اصطلاح عارف بالله مراد از علم ذوقي آن علم و معرفتي است كه عالم بدان از راه وجدان و كشف آن را مييابد نه از راه برهان و كسب و نه از راه تقليد ، زيرا كه هريك از برهان و كسب یا تقليد اگر چه به حسب مرتبة خود معتبر است، ولكن به مرتبة علوم كشفي نميرسند، زيرا كه آن شناخت ها مانند درک عینی وشهودی نيست.[2]
2. اينكه فرمود: تو نميداني شب قدر چيست؟ ولي همين اندازه بدان كه شب قدر از هزار ماه برتر است. مراد از اين هزار ماه طبق كلام امام صادق(ع) هزار مؤمن است، وفاطمه زهرا سلاماللهعليها كه تاويل ليلة القدر است از هزار مؤمن برتر و بالاتر و «امالمؤمنين» است. گفتني است كه عدد «الف= هزار» در اين گونه موارد در كلام عرب در مقام بيان كثرت بسيار زياد كه به شمارش نميآيد به كار برده ميشود. و اين كه در تبيين برتري ليلة القدر بر هزار ماه از كلمه «خير» استفاده شد، به نوبة خود تعبير معنادار و اشاره به حقيقتي نهفتهاي ديگر است، در نتيجه فاطمه زهرا سلاماللهعليها كه طبق بيان فرزندش امام صادق تاويل و مصداق عيني ليلة القدر است از هزاران مؤمن برتري دارد و آن هم برتري نامحدود و نامشخص كه ميزان آن برتري را غير آفريدگار هستي كسي درك نميتواند، ازاين رو با تعبيرهاي كنائي ياد شده مطرح گرديده است.
درجمع بندی ونتیجه این بخش از بحث باید گفت : که از حدیث یاد شده به خوبی بدست می آید که لیلة القدر از عظمت و منزلتی برخوردار است که غیر از جلوه های هستی شناسانه و ظهورات زمانی و فرازمانی آن، در ساحهی انسان شناختی نیز مطرح است و وجود انسان کامل به عنوان مصداق عینی انسانی آن حقیقت نورانی مطرح است که تفصیل آن را در جای خود باید جست و جو نمود.[3]
align: right | |
---|---|
[=times new roman]شب قدر است و طی شد نامه هجر | |
رجا مندیم از این ماه و از این شب | |
از این که صاحب قرآن و قدر است | |
از این که روح فوج آسمان را | |
هلا ای لیلة الاسرار هستی | |
به شانه رایت رمز الستی | |
[/TD] | |
[TD][=times new roman]سلام هی حتی مطلع الفجر | |
ز دست بی بی خود خوشهی اجر | |
از این که در شب اسرار بدر است | |
ضیافتگاه و منزل گاه و صدر است | |
تمام نور و شور و حق پرستی | |
به فرق ما بکش یک خوب دستی[4] | |
[=times new roman]
[=times new roman][1]. فرات کوفی، تفسیر فرات کوفی، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، 1410ق با تحقیق محمد کاظمی، ص583. [2]. حسن زاده آملي، شرح فص حكمة عصمتيه في كلمة فاطميّه،نشر طوبا .قم 1378 ش . ص262 ص263. [3]. ر،ک: صادقی ارزگانی، شناخت عارفانه حضرت فاطمه زهرا، نشر بوستان کتاب، قم، 1382ش. [4]. علامه موحد بلخی، گلشن ناز (در حال نشر)
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
بنام خدا
با سلام
برای جاماندگان از این ماه و جا ماندگان از شب قدر آیا امیدی هست در این آخرین روز؟؟؟؟:Ghamgin::Ghamgin::geryeh::geryeh::geryeh:
کاش بسته سومی هم بود:geryeh:
بنام خدابا سلام
برای جاماندگان از این ماه و جا ماندگان از شب قدر آیا امیدی هست در این آخرین روز؟؟؟؟:Ghamgin::Ghamgin::geryeh::geryeh::geryeh:
کاش بسته سومی هم بود:geryeh:
باسلام وتقدیر از روحیه معنویت گرایی شما .
اجازه دهید قبل از همه در باره فراز ا خر فرمایش تان این مژده را به شما خواهر محترم بدهم که بخواست خداوند در نظر است بعد از ماه مبارک رمضان طرح بسیار مهم ارایه شود که به طور یقین حرف دل ولایت پیشگان ومحبان اهلبیت ع در آن باز گو خواهد شد .
البته مشارکت فعال وخالصانه ونقد ونظر کاربران بزرگواران ولایت مدار چون سرکار عالی بر غنای علمی ومعنوی آن خواهد افزود .
اما در باره مطلبی که در باره به تعبیر بسیار عمیق شما :
((جاماندگان از این ماه و جا ماندگان از شب قدر))
باید گفت : خواندن دعای نورانی وداع ماه رمضان در صحیفه کامله سجادیه آمده در واقع مصداق کامل قران صاعد است که چون رفرف عروج جاماندگان را به معراج وصال حق خواهند رساند .
غیر از آن شب نورانی عید فطر است این فرصت بسیار طلایی است چون
شب اوّل شوال از جمله لیالى شریفه است و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى آن احادیث بسیار وارد شده و روایت شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست و از براى آن چند عمل است:
اول، غسل هنگامی که آفتاب غروب کند.
دوم، احیاء آن شب به نماز و دعا و استغفار و سؤال از حقّ تعالى و بیتوته در مسجد
سوم، بعد از نماز مغرب و عشاء و نماز صبح و عقب نماز عید، دعای وارد شده را بخواند.
*اعمال روز اول شوال
-تکبیر، بعد از نماز صبح و نماز عید فطر خوانده شود: «اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللهُ أَکْبَرُ وَلِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُلِلَّهِ عَلَی مَا هَدَانَا وَلَهُ الشُّکْرُ عَلَی مَا أَوْلانَا».
- پیش از نماز عید، زکات فطره را جدا سازد؛ اگر دسترسی به مستحق دارد بپردازد، والا کنار بگذارد، برای هر نفر یک صاع (حدود سه کیلو) از گندم یا مواد غذایی دیگر که در آن شهر غذای غالب مردم محسوب میشود.
باید توجه داشت که زکات فطره واجب مؤکد است و شرط قبولی روزه ماه رمضان است و خداوند نیز در قرآن آن را مقدم بر نماز (عید) شمرده است و میفرماید: «قَد اَفلَحَ مَن تَزَکّی وَ ذَکَر اسمَ رَبّهِ فَضَلی»، به یقین آن کس که زکات دهد و یاد پروردگارش را کند، سپس نماز بخواند، رستگار است.
- غسل کردن است و وقت آن به فرموده شیخ طوسی بعد از طلوع فجر تا زمان به جا آوردن نماز عید است.
قبل از غسل این دعا را بخواند: «اللَّهُمَّ إِیمَانا بِکَ وَتَصْدِیقا بِکِتَابِکَ وَاتِّبَاعَ سُنَّةِ نَبِیکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ»، آنگاه «بسم الله» بگوید و غسل کند، پس از پایان غسل بگوید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ کَفَّارَةً لِذُنُوبِی وَطَهِّرْ دِینِی اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّی الدَّنَسَ».
- شیخ طوسی تاکید میکند که در این روز نیکوترین لباسها پوشیده شود و انسان خود را معطر سازد و با وقار به سمت مصلای عید حرکت کند.
-پیش از نماز عید، در ابتدای روز افطار کند و بهتر آن است که افطارش با خرما باشد. «شیخ مفید» فرموده است: مستحب است مقدار کمی از تربت سیدالشهدا، امام حسین (ع) را تناول کند که شفای هر دردی است.
- پس از طلوع آفتاب برای نماز عید حرکت کند، همانگونه که از رسول خدا(ص) نقل شده است و دعاهایی را که از طریق معصومین(ع) وارد شده است، بخواند؛ از جمله آنکه امام باقر(ع) فرمود: در عید فطر وعید قربان و جمعه وقتی که برای رفتن به نماز مهیا شدی، این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ مَنْ تَهَیأَ فِی هَذَا الْیوْمِ أَوْ تَعَبَّأَ أَوْ أَعَدَّ وَاسْتَعَدَّ لِوِفَادَةٍ إِلَی مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَنَوَافِلِهِ وَفَوَاضِلِهِ وَعَطَایاهُ فَإِنَّ إِلَیکَ یا سَیدِی تَهْیئَتِی وَتَعْبِئَتِی وَإِعْدَادِی وَاسْتِعْدَادِی رَجَاءَ رِفْدِکَ وَجَوَائِزِکَ وَنَوَافِلِکَ وَفَوَاضِلِکَ وَ فَضَائِلِکَ وَعَطَایاکَ وَقَدْ غَدَوْتُ إِلَی عِیدٍ مِنْ أَعْیادِ أُمَّةِ نَبِیکَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ وَعَلَی آلِهِ وَلَمْ أَفِدْ إِلَیکَ الْیوْمَ بِعَمَلٍ صَالِحٍ أَثِقُ بِهِ قَدَّمْتُهُ وَلا تَوَجَّهْتُ بِمَخْلُوقٍ أَمَّلْتُهُ وَلَکِنْ أَتَیتُکَ خَاضِعا مُقِرّا بِذُنُوبِی وَإِسَاءَتِی إِلَی نَفْسِی فَیا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ اغْفِرْ لِی الْعَظِیمَ مِنْ ذُنُوبِی فَإِنَّهُ لا یغْفِرُ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ إِلا أَنْتَ یا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»
- خواندن نماز عید در زمان ما مستحب است و آن دو رکعت است؛ در رکعت اول سوره «حمد» و سوره «اعلی» (یا هر سوره دیگری که مایل باشد) بخواند و بعد از آن پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر این قنوت را بخواند: «اللَّهُمَّ أَنْتَ أَهْلُ أَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَالْعَظَمَةِ وَأَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَأَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَأَهْلَ التَّقْوَی وَ الْمَغْفِرَةِ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذَا الْیوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیدا وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهِ عَلَیهِ وَآلِهِ ذُخْرا وَشَرَفا وَمَزِیدا أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُدْخِلَنِی فِی کُلِّ خَیرٍ أَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّدا وَآلَ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُخْرِجَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّدا وَآلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیرَ مَا سَأَلَکَ مِنْهُ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ وَأَعُوذُ بِکَ فِیهِ مِمَّا اسْتَعَاذَ مِنْهُ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ».
سپس تکبیر ششم را بگوید و به رکوع برود و بعد از رکوع و سجده، برخیزد و رکعت دوم را شروع کند؛ در رکعت دوم، بعد از سوره «حمد»، سوره «شمس» یا سوره دیگری را بخواند؛ آن گاه چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر همان قنوت را بخواند، سپس تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع و سجود برود و نماز را تمام کند. بعد از نماز، تسبیحات حضرت زهرا (س) را بگوید و آن گاه دعاهایی که نقل شده است را بخواند که یکی از آنها دعای چهل و ششم «صحیفه سجادیه» است، مستحب است نماز عید، زیر آسمان باشد و بعد از نماز برای دیگر مؤمنان جهت قبولی اعمال دعا کند.
- دعای ندبه را بخواند، مرحوم محدث قمی میگوید: به فرموده سید بن طاووس پس از دعا به سجده برود و بگوید: «أَعُوذُ بِکَ مِنْ نَارٍ حَرُّهَا لا یطْفَی وَجَدِیدُهَا لا یبْلَی وَعَطْشَانُهَا لا یرْوَی»، پس گونه راست را بر زمین گذارد و بگوید: «إِلَهِی لا تُقَلِّبْ وَجْهِی فِی النَّارِ بَعْدَ سُجُودِی وَ تَعْفِیرِی لَکَ بِغَیرِ مَنٍّ مِنِّی عَلَیکَ بَلْ لَکَ الْمَنُّ عَلَی»، سپس گونه چپ را بر زمین گذارد و بگوید: «ارْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَ اقْتَرَفَ وَ اسْتَکَانَ وَ اعْتَرَفَ» آنگاه به حال سجده برگردد و بگوید: «إِنْ کُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ یا کَرِیمُ»، پس صد مرتبه بگوید: «الْعَفْوَ الْعَفْوَ».
[=Times New Roman][=Times New Roman]
[=Times New Roman]
ابتدا
شنیدن این صوت : وداع ماه رمضان (سماواتی)
و دل سپردن به : دعای وداع با ماه مبارک رمضان (میثم مطیعی)
در نهایت
[SPOILER]
[=Times New Roman]
[=times new roman]دعا در شب عرفه مقبول و مستجاب است
«رُوی إنّ ليلة عرفة يستجاب فيها ما دعا من خير و للعامل فيها بطاعة الله تعالى أجر سبعين و مائة سنة.»
در روایتی نقل شده است که شب عرفه هر دعای خیری که انسان بکند به اجابت میرسد؛ و برای کسی که در شب عرفه اطاعت الهی را بکند و اعمال صالحه انجام دهد، معادل صد و هفتاد سال اطاعت و عبادت است؛ یعنی از نظر پاداش چنین چیزی به او داده میشود.
اعمال صالح برابر صدوهفتاد سال عبادت است
این روایت، عظمت شب عرفه را میرساند. به حسب ظاهر امشب شب عرفه است؛ لذا میخواهم این مطلب را به دوستان عرض کنم که امشب را قدر بدانید! اوّلین مسألهای که در امشب تءکید شده است «دعا کردن» است و در روایت دارد: دعا کنید! دعای خیر کنید! و بدانید که این دعاها به اجابت میرسد.
مقیّد باشید که امشب، مشغول غیر عبادت نباشید!
مطلب دیگر اینکه مقیّد باشید که امشب مشغول به غیر عبادت نشوید! کاری کنید که اشتغالات کنار برود تا بتوانید به سوی عبادات و صالحات بروید! وقتی چنین معادلهای هست که عبادت امشب مانند عبادت صد و هفتاد ساله است، خیلی انسان باید مراقبت و جدیّت داشته باشد. این خیلی قابل توجه است، چون امشب یکی از بزرگترین فرصتهایی است که ما داریم.
اثر دعا برای دیگران و پشت سر آنها
درباره دعا کردن هم بگویم که در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت فرمودند: «أسرع الدعا نُجحاً للإجابة دعاء الأخ لأخیه بظهر الغیب» سریعترین دعایی که به هدف اجابت میرسد، دعایی است که یک برادر مؤمن، برای برادر مؤمن دیگرش میکند و پشت سر او برایش از خدا خیر میخواهد؛ نه در حضورش. یعنی هرکس برای دیگری دعا کند، به سرعت به اجابت میرسد. «فیقول له ملک موکّل به لبّیک»؛ وقتی این شخص شروع میکند به دعا کردن برای برادر مؤمنش و پشت سر او، آن فرشتهای که برای گرفتن دعاها موکّل شده است، جواب میدهد: بله! «و لک مثلاه» یعنی این چیزی که برای برادرت خواستی، برای خودت دو برابرش برآورده شد. یعنی همین که برای دیگری خیر خواستی و دعایش کردی، برای خودت دو برابرش منظور و مستجاب میشود.
امشب را قدر بدانید!
از غروب شب عرفه تا غروب روز عرفه زمان بسیار بزرگی است. این را گفتم تا امشب که به حسب ظاهر شب عرفه است و موقعیت بسیار خوبی است، هم دعا کنید و هم به اعمال صالحه مشغول شوید! این را هم بدانید که دعاهایی که میکنید اگر برای دیگران باشد، چیز بیشتری نصیبتان میشود.
خدا کند یکی از آن کسانی که شما دعا میکنید من باشم...
[=times new roman]«رُوی عن رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم قال: أوحی الله تعالی إلی بعض أنبیائه لَو أَنَّ أَهلَ سَبعِ سَمَاوَاتٍ وَ أَرَضِينَ سَأَلُونِي جَميعاً فَأَعطَيتُ كُلَّ وَاحِدٍ مِنهُم مَسْأَلَتَهُ مَا نَقَصَ ذَلِكَ مِن مُلكِي مِثْلَ جَنَاحِ بَعُوضَةٍ وَ كَيفَ يَنقُصُ مُلكٌ أَنا قَيِّمُه.»
از خدا چیزی کم نمیشود، حتّی اگر...
در روایتی است که از پیغمبر اکرم نقل شده است که خداوند وحی فرستاد به بعضی از پیامبرانش که این متن وحی الهی است که بر فرض که اهل هفت آسمان و تمام زمین، همگی از من درخواست کنند و به هرکدام هرچه که خواستند را بدهم، از خزانه، حکومت و فضل الهی ذرّهای کاسته نمیشود؛ حتی مثل یک بال پشه هم از خزانه من کم نمیشود؛ و چهطور ممکن ایست که از فضل الهی کاسته شود در حالی که من سردمدار آن هستم!؟
روز امید خوشبختی برای همه
روایتی دیگری از زین العابدین صلوات الله علیه آمده که محدّث قمی هم آن را در مفاتیح نقل کرده است؛ در آن روایت آمده است که روز عرفه بود و حضرت دیدند که سائلی دارد از مردم، یعنی غیر خدا، درخواست میکند؛ حضرت به او فرمود: وای بر تو! در چنین روزی از غیر خدا تقاضا و درخواست میکنی!؟ و حال آنکه امید میرود در چنین روزی فضل الهی شامل طفلهایی شود که در رحم مادر هستند. امید است که اینها خوشبخت و سعادتمند شوند.
روز عرفه، روز دعا و درخواست
«رُوِيَ عَنِ البَاقِرِ عَلَيهِالسَّلَامُ قَالَ إِنَّ يَوْمَ عَرَفَةَ يَوْمُ دُعَاءٍ وَ مَسْأَلَةٍ». یکی از آن مقاطعي كه اين اسلحه بُردش بيشتر است و در اجابت سرعت دارد، روز عرفه است. حتّي تعبير امام باقر(عليه السلام) این است كه اصلاً روز عرفه، روز دعا و درخواست از خداوند است. يعني در اين مقطع زماني بخصوص سرعت اجابت دعا بیشتر است.
تنها امید جاماندگان
«مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ» حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگیرد غفران برای او نیست مگر آنکه عرفه را درک کند.
از این روایت دو مطلب به دست میآید: یکی، عظمت ماه مبارک رمضان از نظر گسترش مغفرت الهی است که همه را در بر میگیرد. دوم، عظمت عرفه است. در ماه مبارک رمضان، زمان مطرح است. ممکن است برای عرفه هم زمان مطرح باشد؛ یعنی روز خاص و هم مکان مورد نظر باشد که آن زمین عرفات است. ولی مسلّماً زمان در اهمیت موضوع دخالت دارد که روز عرفه است. از لحاظ قید زمان، اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، مسلّماً اگر در روز عرفه از خداوند طلب مغفرت کند مورد مغفرت الهی قرار خواهد گرفت.
فضیلت زوّار امام حسین در عرفه
مسأله مهم در روز عرفه زیارت امام حسین(علیه السلام) است که در حدیث آمده است خداوند قبل از آنکه به سرزمین عرفات نظر کند، به زائرین امام حسین(علیه السلام) نظر میافکند و این نظر افکندن در زمانهای حساس و سرنوشتساز مانند شب قدر، عید فطر، عید قربان و عید غدیر میباشد که افضل اعمال در این زمانها زیارت امام حسین(علیه السلام) است.
این روز را از دست ندهید!
هر لحظهای از لحظات امروز برای ما گرانبها است؛ بخصوص برای دعا و درخواست از خداوند. این فرصت بهترین فرصت است. پس این فرصت را از دست ندهید! به خصوص از ظهر تا هنگام غروب را که در روایات وارد شده است. به دوستان ميخواستم سفارش كنم که اين چند ساعت را غنيمت بشمارید. بدانيد اگر ميخواهيد مشكلاتتان را حل كنيد ـکه همه ما مشكلات داريمـ بياييد اين چند ساعت را درِ خانه خدا برويد و از او بخواهيد؛ چه حاجتهای مادّي را و چه معنوي را، همه را از او بخواهید. چون امروز بُردِ دعا خيلي زياد است. بخصوص درباره ديگران اگر دعا كنيد، ما در روايت داريم که خدا چند هزار برابر به شما اعطا ميكند.
از همه شما التماس دعا دارم؛ من را هم فراموش نكنيد و دعا كنيد.
حدیث دوم:
حدیث:روي عن الصادق(عليه السلام) قال: قال النبيُّ(صلَّي الله عَليه وَآله وَسلَّم):
أَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى سِلَاحٍ يُنْجِيكُمْ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ يُدِرُّ أَرْزَاقَكُمْ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ تَدْعُونَ رَبَّكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ.[1]
ترجمه:
امام صادق از پیامبر اکرم نقل کردند که حضرت به اصحاب خویش فرمود: آیا شما را به سلاحی راهنمایی نکنم که از دست دشمنان نجاتتان داده و روزیتان را فراوان نماید؟!
گفتند: آری! ای رسول خدا. حضرت فرمود: پروردگارتان را شب و روز بخوانید که سلاح مومن دعای او است.
شرح:
روايت از امام صادق(صلوات الله عليه) منقول است كه حضرت فرمودند که پيغمبر اكرم خطاب به جمعي فرمودند: آيا شما نميخواهيد كه شما را راهنما شوم به سلاحي كه شما را از دشمن ايمني بخش است و رهايي ميدهد و روزيهاي شما را فراوان ميكند؟ آن جمع در جواب عرض كردند بله، بفرمایيد. حضرت فرمودند: «تَدْعُونَ رَبَّكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ»؛ یعنی دعا كنيد در شب و روز. بعد هم علّتش را فرمودند: «فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ»؛ چون سلاح مؤمن دعاي او است؛ يعني همان درخواستهايش از خداوند.
ما روايات متعدّدی داريم كه در آنها همين مضمون هست. حتّي در روايتي از امام هشتم(عليه السلام) آمده كه ايشان اصلاً از دعا تعبير ميكنند به «سلاح انبيا». روايت اين است كه حضرت فرمودند: «عَلَيْكُم بِسِلَاحِ الْأَنْبِيَاء قِيلَ وَ مَا سِلَاحُ الأَنبِيَاءِ قَالَ الدُّعَاء».[2]؟ حضرت در پاسخ فرمودند اسلحه انبيا دعا است. حضرت فرمودند بر شما باد به سلاح پیامبران؛ به حضرت گفته شد كه سلاح انبياء چيست
ما در روايات بسياري داريم و اصلاً جزء متن معارف ما است كه معجزات و كرامات انبيا و اولیای خدا، بر اثر دعاهاي آنها بوده است. حضرت عيسي(علیه السلام) مرده را با دعا زنده ميكرد. شنيدهايد و در قرآن هم دارد که با دعا مرده را زنده ميكرد. پس كرامات اوليا و انبيا مربوط به دعاي آنها بوده است. لذا در این روايت دارد: «عَلَيْكُم بِسِلَاحِ الْأَنْبِيَاء»؛ امام رضا(عليهالسلام) اینطور فرمود. پيغمبر هم فرمود: «فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ».
اين سلاح بُردش در زمانهای مختلف، مختلف ميشود. بُردِ دعا يعني چه؟ یعنی «سرعت اجابت» كه زودتر به اجابت ميرسد. يك زماني است كه همين سلاح را به كار ميبري، ولی طول ميكشد تا به اجابت برسد. يعني این سلاح مُسلّماً بُرّا است و به طور قطع اثر و بُرش دارد؛ اما این برّایی در بعضی مقاطع خاصّ زمانی سرعت بیشتری دارد و زودتر به اجابت ميرسد.
حالا يك روايت ديگر ميخوانم. «رُوِيَ عَنِ البَاقِرِ عَلَيهِالسَّلَامُ قَالَ إِنَّ يَوْمَ عَرَفَةَ يَوْمُ دُعَاءٍ وَ مَسْأَلَةٍ».[3] یکی از آن مقاطعي كه اين اسلحه بُردش بيشتر است و در اجابت سرعت دارد، روز عرفه است. حتّي تعبير امام باقر(عليه السلام) این است كه اصلاً روز عرفه، روز دعا و درخواست از خداوند است. يعني در اين مقطع زماني بخصوص سرعت اجابت دعا بیشتر است.
اين روايت را هم ديدهيد كه محدّث قمّي هم در مفاتيحالجنان نقل ميكند كه امام زينالعابدين(صلوات الله عليه) روز عرفهای ديدند که عدّهاي دارند از مردم درخواست ميكنند و به قول ما تكدّي ميكنند؛ فرمودند واي به حال شما! آیا در این روز از غير خدا چيزي ميخواهيد؟! امروز، روزي است كه اميد اين ميرود كه جنينهايي كه در رحم مادرها هستند و سياه بختند، بر اثر دعا خوشبخت شوند. يعني دعا امروز اينقدر بُرد دارد.
حالا به دوستان ميخواستم سفارش كنم که اين چند ساعت را غنيمت بشمارید. بدانيد اگر ميخواهيد مشكلاتتان را حل كنيد ـکه همه ما مشكلات داريمـ بياييد اين چند ساعت را درِ خانه خدا برويد و از او بخواهيد؛ چه حاجتهای مادّي را و چه معنوي را، همه را از او بخواهید. چون امروز بُردِ دعا خيلي زياد است. بخصوص درباره ديگران اگر دعا كنيد، ما در روايت داريم که خدا چند هزار برابر به شما اعطا ميكند. از همه شما التماس دعا دارم؛ من را هم فراموش نكنيد و دعا كنيد.[4]
[=inherit]
[/HR][=times new roman][1]. كافي، ج2، ص468
[2]. كافي، ج2، ص 468
[3]. وسائل الشيعة، ج 10، ص 465
[=Times New Roman][=inherit][=inherit][=times new roman][4].[=inherit][=inherit][=times new roman]سه شنبه، 25 آبان 89 ؛ روز عرفه؛ مسجد جامع بازار تهران[/SPOILER][=Times New Roman][=inherit]
غزل ضیافت
************
دو عالم عشق در ایوانت امشب
هزاران گل شود مهمانت امشب
پس از سی روز بزم روزه داری
بهشت وحوریان قربانت امشب
زکاتی ده به حوران بهشتی
که هستند خادم و غِلمانت امشب
فرشته شاد مان از بزم عشقت
به حکم حق بود دربا نت امشب
ستاره کم فروغ از روی ماهت
دو دریا موج در طوفانت امشب
ز لطف عید وهم عیدانه ی دوست
شکوفه می زند بوستانت امشب
رسد پاداش های روزه دار ی
خوشا بر مرغ خوش الحانت امشب
منا جات سحر گاهی اثر کرد
که بینم مثل گل خندانت امشب
زیمن حضرت قران در این ماه
شده لبریز نعمت خوانت امشب
الهی بار دیگر آید این ماه
وکامل تر شود بارانت امشب
خداو ندا بحق هشت وچارت
دو چندان کن به ما احسانت امشب
بحق حضرت ام ابیها
نما رحمت ، علی سلطانت امشب
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
صادقی ارزگانی
[="Tahoma"][="Navy"]************
در ماه رحمت و مهربانی استاد صادق محترم ، برای بهره مندی بیشتر ما از این ماه ،
مطالب خوب و پر محتوایی نگاشتند که ازشون تشکر میکنم.
همچنین از سیده راضیه عزیز که تنظیمات پست ها رو بر عهده داشتند.
خداوند به هر دوی این عزیزان اجر و پاداشی اخروی عنایت بفرمایید .
سلام علیکم
در ماه رحمت و مهربانی استاد صادق محترم ، برای بهره مندی بیشتر ما از این ماه ،
مطالب خوب و پر محتوایی نگاشتند که ازشون تشکر میکنم.
همچنین از سیده راضیه عزیز که تنظیمات پست ها رو بر عهده داشتند.
خداوند به هر دوی این عزیزان اجر و پاداشی اخروی عنایت بفرمایید .
باسلام وتشکر .
از احساس معنوی شما خواهر محترم سپاس گذاری می شود .
این سخن وبر داشت شما نشانه ی سرشت پاک تان است .
انشاءالله همواره موفق وزهرایی باشید .
بخواست خداوند طرح بسیار دیدنی ومفید دیگر در دست اقدام است که بزودی ارایه خواهد .
امید است شما خواهر محترم با حضور معنوی تان در آن مباحث واظهار نظر وتحلیل ونقد مطالب .
بر غتای آن بافزاید .
سلام علیکم،
در همین رابطه سورهی بینه را داریم:
رَسُولٌ مِّنَ اللَّـهِ يَتْلُو صُحُفًا مُّطَهَّرَةً / فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ [البینة، ۲ و ۳]
البرهان في تفسير القرآن، ج5، ص: 718
شرف الدين النجفي، قال: روى محمد بن خالد البرقي مرفوعا، عن عمرو بن شمر، عن جابر ابن يزيد، عن أبي جعفر (عليه السلام)، في قوله عز و جل: ... رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يعني محمدا (صلى الله عليه و آله)، يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً يعني يدل على اولي الأمر من بعده و هم الأئمة (عليهم السلام) و هم الصحف المطهرة، و قوله: فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ أي عندهم الحق المبين
از امام باقر علیهالسلام روایت شده است که فرمودند رسولی از جانب خدا یعنی حضرت محمد صلاللهعلیهوآله، تلاوت میکند بر ایشان صحیفههای مطهره را یعنی دلالت میکند بر اولیالأمر بعد از خود، و ایشان همان ائمه علیهمالسلام هستند و ایشان همان صحیفههای مطهره هستند، در ایشان کتب قیمهای هست یعنی همان حقالمبین که نزد ایشان است.
به نقل از روایتی از معصوم علیهالسلام مطابق با قرآن «ذکر» هم قرآن است و هم رسول خدا و در نتیجه اهلالذکر هم هم اهل قرآن است و هم اهل بیت علیهمالسلام.
البرهان في تفسير القرآن، ج3، ص: ۴۲۳-۴۲۶
ابن بابويه، قال: حدثنا علي بن الحسين بن شاذويه المؤدب و جعفر بن محمد بن مسرور (رضي الله عنهما)، قالا: حدثنا محمد بن عبد الله بن جعفر الحميري، عن أبيه، عن الريان بن الصلت، قال: حضر الرضا (عليه السلام) مجلس المأمون بمرو و قد اجتمع في مجلسه جماعة من علماء العراق و خراسان، و ذكر الحديث إلى أن قال فيه الرضا (عليه السلام): «نحن أهل الذكر الذين قال الله في كتابه: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ فنحن أهل الذكر، فاسألونا إن كنتم لا تعلمون». فقالت العلماء: إنما عنى الله بذلك اليهود و النصارى. فقال أبو الحسن (عليه السلام): «سبحان الله، و هل يجوز ذلك؟ إذن يدعونا إلى دينهم و يقولون: هو أفضل من دين الإسلام». فقال المأمون: فهل عندك في ذلك شرح بخلاف ما قالوا يا أبا الحسن؟ فقال (عليه السلام): «نعم، الذكر: رسول الله (صلى الله عليه و آله) و نحن أهله، و ذلك بين في كتاب الله تعالى حيث يقول في سورة الطلاق: فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ فالذكر رسول الله، و نحن أهله».
سعد بن عبد الله: عن إبراهيم بن هاشم، عن عثمان بن عيسى، عن حماد الطنافسي، عن الكلبي، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قوله تعالى: فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا؟ قال: «الذكر: اسم من أسماء محمد (صلى الله عليه و آله)، و نحن أهل الذكر، فاسأل- يا كلبي- عما بدا لك». فقال: نسيت- و الله- القرآن كله، فما حفظت حرفا أسأله عنه.محمد بن يعقوب: عن الحسين بن محمد، عن معلى بن محمد، عن الوشاء، عن عبد الله بن عجلان، عن أبي جعفر (عليه السلام) في قول الله عز و جل: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ قال: «قال رسول الله (صلى الله عليه و آله): الذكر أنا، و الأئمة (عليهم السلام)، أهل الذكر». و قوله عز و جل: وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ قال أبو جعفر (عليه السلام): «نحن قومه، و نحن المسؤولون».
محمد بن الحسن الصفار: عن أحمد بن محمد، عن الحسين بن سعيد، عن فضالة بن أيوب، عن أبان بن عثمان، عن محمد بن مسلم، عن أبي جعفر (عليه السلام) في قول الله تعالى: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.
قال: «الذكر: القرآن، و آل رسول الله (صلى الله عليه و آله) أهل الذكر، و هم المسؤولون».و عنه: عن محمد بن الحسين و غيره، عن سهل، عن محمد بن عيسى و محمد بن يحيى و محمد ابن الحسين، جميعا عن محمد بن سنان، عن إسماعيل بن جابر، و عبد الكريم بن عمرو، عن عبد الحميد بن أبي الديلم، عن أبي عبد الله (عليه السلام): قال جل ذكره: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ. قال: «الكتاب: الذكر، و أهله: آل محمد (عليهم السلام)، أمر الله عز و جل بسؤالهم و لم يأمر بسؤال الجهال، و سمى الله عز و جل القرآن ذكرا، فقال تبارك و تعالى: وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ و قال عز و جل: وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُون
و عنه: عن محمد بن الحسين، عن أبي داود سليمان بن سفيان، عن ثعلبة بن ميمون، عن زرارة، قال: قلت لأبي جعفر (عليه السلام): قول الله تبارك و تعالى: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ من المعنون بذلك؟ قال: «نحن». قال: قلت: فأنتم المسؤولون؟ قال: «نعم» قلت: و نحن السائلون؟ قال: «نعم» قلت: فعلينا ان نسألكم؟ قال: «نعم» قلت: و عليكم أن تجيبونا؟ قال: «لا، ذلك إلينا، إن شئنا فعلنا، و إن شئنا لم نفعل، ثم قال: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ «1»».
أحمد بن محمد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، قال: كتبت إلى الرضا (عليه السلام) مسائل، فكان في بعض ما كتب: «قال الله عز و جل: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ و قال الله عز و جل: وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ فقد فرضت عليكم المسألة، و لم يفرض علينا الجواب، قال الله عز و جل: فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّما يَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ».
یا علی
[/center]سلام علیکم،
در همین رابطه سورهی بینه را داریم:رَسُولٌ مِّنَ اللَّـهِ يَتْلُو صُحُفًا مُّطَهَّرَةً / فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ [البینة، ۲ و ۳]
به نقل از روایتی از معصوم علیهالسلام مطابق با قرآن «ذکر» هم قرآن است و هم رسول خدا و در نتیجه اهلالذکر هم هم اهل قرآن است و هم اهل بیت علیهمالسلام.
یا علی
باسلام وسپاس از شما عزیز گرامی .
از این که بار دیگر از گنجنه ی دانش دینی وشناخت وحیانی تان زکاتی بر ای مستحقان هدیه نمودید تقدیر وسپاس می شود .
بی ترید حق همان است که شما گرامی بیان داشته اید .
در این خصوص سخن برای گفتند بسیار دارم که اگر لیاقت وتوفیق دست دهد در وقت مناسب تقدیم تشنگان وادی معرفت خواهد شد .
بی ترید حضور شما عزیز در این گونه مباحث معرفتی پارادایم بسیار درس آموز برای همه کاربران فعال در این سایت است .
تا با حضور علمی خود در این بزم معرفتی از آموزه ها ی متعالی تری خودرا سرشار نموده ودر نشر معارف قران وعترت سهم داشته باشند .
گفتنی است اگر ممکن است هماره منبع روایی مطلبی را مطرح می نماید درج کنید تا در آینده ودر جمع بندی مباحث برای ارسال به شهر سوال .
از آن استفاده شود . بخصوص اشراف تان بر این حقایق از شما یک کار شناسی ساخته که در کسوت کاربر وگم نام برای نشر معارف الهی تلاش می کنید .
واین بسیار زیبا وبه اصطلاح عزیز الوجو د است .
همواره موفق وزهرایی باشید .
:Gol::Gol::Gol::Gol:
باسلام وسپاس از شما عزیز گرامی .
از این که بار دیگر از گنجنه ی دانش دینی وشناخت وحیانی تان زکاتی بر ای مستحقان هدیه نمودید تقدیر وسپاس می شود .
بی ترید حق همان است که شما گرامی بیان داشته اید .
در این خصوص سخن برای گفتند بسیار دارم که اگر لیاقت وتوفیق دست دهد در وقت مناسب تقدیم تشنگان وادی معرفت خواهد شد .
بی ترید حضور شما عزیز در این گونه مباحث معرفتی پارادایم بسیار درس آموز برای همه کاربران فعال در این سایت است .
تا با حضور علمی خود در این بزم معرفتی از آموزه ها ی متعالی تری خودرا سرشار نموده ودر نشر معارف قران وعترت سهم داشته باشند .
گفتنی است اگر ممکن است هماره منبع روایی مطلبی را مطرح می نماید درج کنید تا در آینده ودر جمع بندی مباحث برای ارسال به شهر سوال .
از آن استفاده شود . بخصوص اشراف تان بر این حقایق از شما یک کار شناسی ساخته که در کسوت کاربر وگم نام برای نشر معارف الهی تلاش می کنید .
واین بسیار زیبا وبه اصطلاح عزیز الوجو د است .
همواره موفق وزهرایی باشید .
:Gol::Gol::Gol::Gol:
سلام علیکم استاد بزرگوار و رحمة الله و برکاته،
راست است که تواضع میوهی درخت دانش است، نمیدانم بیشتر تواضع شما ستودنی است یا علمتان ... فقط میدانم که حقیر لایق این همه ابراز لطف و بزرگواری شما نیستم ... ان شاء الله خداوند این موقعیت را به حساب بزرگواری شما بگذارد و نه نفاق این بندهی کمترینش.
حقیر از خود چیز زیادی برای گفتن ندارم و نوشتههایم عمدتاً یا گفتهی علمای بزرگوار دیگری مانند شماست و یا نقل قول از برخی کتب که تعدادشان شاید از مرتبهی انگشتان دست بیشتر نباشد ...
حسب امر شما منابع روایی به آن پست اضافه گردید و ان شاء الله فرمایش شما را آویزهی گوشم قرار بدهم، ان شاء الله.
ان شاء الله شرب مدامتان در شعاع نوری اهل بیت علیهمالسلام پایدار باشد :Gol:
التماس دعا
یا علی