جمع بندی چه طوری میتونم نسبت به خدا معرفت پیدا کنم
تبهای اولیه
سلام به همگی
من نسبت به خالقم بی معرفت هستم،عمل به واجبات رو فقط برای اینکه خدا دستور داده انجام میدم اما در ترک محرمات این طوری نیستم یعنی نمی تونم وقتی میخوام یه گناهی رو انجام بدم خدا رو به یادم بیارم و فقط به خاطر خدا این کار حرام رو انجام ندم
من زمانهایی که تو مشکل هستم به یاد خدا می افتم و زمانی که مشکل ندارم خدا رو فراموش میکنم وقتی میخوام به یه فیلم غیر اخلاقی نگاه کنم خدا به یادم نمی افته اما وقتی یه مشکلی برام پیش بیاد به یاد خدا می افتم چون من نسبت به خدا معرفت ندارم،
میخوام زمانی که لپ تاب خودم رو باز میکنم و وارد اینترنت میشم و وقتی وسوسه میشم به سراغ سایت های مستهجن برم به یاد خدا بیفتم و بگم خدا داره من رو میبینه نباید نافرمانی خدا رو انجام بدم.میخوام وقتی که به یه ادمی دروغ میگم خدا به یادم بیفته و به اون ادم دروغ نگم
میخوام چه مشکل داشته باشم و چه نداشته باشم گناه نکم، میخوام ازاد بشم از بند اسارت
میخوام فقط یه ذره معرفت داشته باشم نسبت به خالقی که هر چه دارم از اوست
سلام به همگی
من نسبت به خالقم بی معرفت هستم،عمل به واجبات رو فقط برای اینکه خدا دستور داده انجام میدم اما در ترک محرمات این طوری نیستم یعنی نمی تونم وقتی میخوام یه گناهی رو انجام بدم خدا رو به یادم بیارم و فقط به خاطر خدا این کار حرام رو انجام ندم
من زمانهایی که تو مشکل هستم به یاد خدا می افتم و زمانی که مشکل ندارم خدا رو فراموش میکنم وقتی میخوام به یه فیلم غیر اخلاقی نگاه کنم خدا به یادم نمی افته اما وقتی یه مشکلی برام پیش بیاد به یاد خدا می افتم چون من نسبت به خدا معرفت ندارم،
میخوام زمانی که لپ تاب خودم رو باز میکنم و وارد اینترنت میشم و وقتی وسوسه میشم به سراغ سایت های مستهجن برم به یاد خدا بیفتم و بگم خدا داره من رو میبینه نباید نافرمانی خدا رو انجام بدم.میخوام وقتی که به یه ادمی دروغ میگم خدا به یادم بیفته و به اون ادم دروغ نگم
میخوام چه مشکل داشته باشم و چه نداشته باشم گناه نکم، میخوام ازاد بشم از بند اسارت
میخوام فقط یه ذره معرفت داشته باشم نسبت به خالقی که هر چه دارم از اوست
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
آفرین به شما که تا هنوز دیر نشده به فکر اصلاح نفس خود بر آمده اید و می خواهید کشیک نفس بکشید.
اجازه بدهید یک روایتی را در این زمینه تقدیم کنم به شرطی که شما یک مدتی بنشینید و بر روی آن تامل بفرمایید. که «در خانه اگر کس است یک حرف بس است»:
«مردی به خدمت امام حسین(علیه السلام) رسیده و عرض کرد: من مردی گناهکارم و صبر بر معصیت (استقامت در برابر آن) ندارم، مرا موعظه فرما. حضرت فرمود: «پنج عمل انجام ده، آن گاه هر گونه که خواستی گناه کن:
1ـ روزی خدا را نخور و هر چه می خواهی گناه کن.
2ـ از ولایت خدا بیرون رو و هر چه خواستی گناه کن.
3ـ در جایی گناه کن که خدا تو را نبیند.
4ـ به هنگام مرگ نگذار حضرت عزرائیل جانت را بگیرد و هر چه خواستی گناه کن.
5ـ وقتی مالک دوزخ تو را به آتش می اندازد، داخل آتش نرو، آن وقت هر گناهی خواستی انجام ده».[1]
در این حدیث حضرت می خواهند بفرمایند: تو که بر هیچ یک از این پنج چیز قادر نیستی، پس چگونه گناه انجام می دهی و خود را بدبخت می کنی؟!
اگر ما فقط در همین یک روایت تامل جدی کنیم، موقع حرف زدن، موقع نگاه کردن ....حواسمان جمع می شود و با هر کسی دوست نمی شویم. و هر حرفی را نمی زنیم . و به هر صحنه ای نگاه نمی کنیم.
ما نباید نفس خود را به حال خود رها کنیم که به تعبیر حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه الله تعالی: «[=Traditional Arabic] [=Traditional Arabic]آدم بيدار كشيك نفس مى كشد و پاسبان حرم دل است، و مراقبت تامّ دارد، و نقّاد دقيق كارهاى خود است.»[2][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]
پینوشت:
[1].آثار الصادقی، ج 6،ص 349، شماره 8789
[2]. مجموعه مقالات،ص19
پرسش:
برای معرفت به خدا و این که دیگر گناه نکنم، چه کار باید بکنم؟
پاسخ:
اجازه بدهید یک روایتی را در این زمینه تقدیم کنم به شرطی که شما یک مدتی بنشینید و بر روی آن تأمل بفرمایید. که «در خانه اگر کس است یک حرف بس است»:
«مردی به خدمت امام حسین (علیه السلام) رسیده و عرض کرد: «أَنَا رَجُلٌ عَاصٍ وَ لَا أَصْبِرُ عَنِ الْمَعْصِيَةِ فَعِظْنِي بِمَوْعِظَةٍ فَقَالَ (علیه السلام) افْعَلْ خَمْسَةَ أَشْيَاءَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ فَأَوَّلُ ذَلِكَ لَا تَأْكُلْ رِزْقَ اللَّهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَ الثَّانِي اخْرُجْ مِنْ وَلَايَةِ اللَّهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَ الثَّالِثُ اطْلُبْ مَوْضِعاً لَا يَرَاكَ اللَّهُ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَ الرَّابِعُ إِذَا جَاءَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَ الْخَامِسُ إِذَا أَدْخَلَكَ مَالِكٌ فِي النَّارِ فَلَا تَدْخُلْ فِي النَّارِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ (1)
من مردی گناهکار هستم و صبر بر معصیت (استقامت در برابر آن) ندارم، مرا موعظه فرما. حضرت فرمود: «پنج عمل انجام ده، آن گاه هر گونه که خواستی گناه کن:
1. روزی خدا را نخور و هر چه می خواهی گناه کن.
2. از ولایت خدا بیرون رو و هر چه خواستی گناه کن.
3. در جایی گناه کن که خدا تو را نبیند.
4. به هنگام مرگ نگذار حضرت عزرائیل جانت را بگیرد و هر چه خواستی گناه کن.
5. وقتی مالک دوزخ تو را به آتش میاندازد، داخل آتش نرو، آن وقت هر گناهی خواستی انجام ده».
در این حدیث حضرت میخواهد بفرماید: تو که بر هیچ یک از این پنج چیز قادر نیستی، پس چگونه گناه انجام میدهی و خود را بدبخت میکنی؟!
اگر ما فقط در همین یک روایت تامل جدی کنیم، موقع حرف زدن، موقع نگاه کردن ....حواسمان جمع میشود و با هر کسی دوست نمیشویم و هر حرفی را نمیزنیم و به هر صحنهای نگاه نمیکنیم.
ما نباید نفس خود را به حال خود رها کنیم که به تعبیر حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله تعالی): «آدم بيدار كشيک نفس مىكشد و پاسبان حرم دل است، و مراقبت تامّ دارد، و نقّاد دقيق كارهاى خود است.» (2)
پی نوشت:
1.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار(ط- بيروت)،ج75،ص126،دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 ق.
2. حسنزاده آملی، حسن، مجموعه مقالات، ص 19، دفتر تبلیغات.