جمع بندی هفت آسمان
تبهای اولیه
در متافیزیک یک بحثی هست و اون این که جهان از هفت سطح تشکیل شده یعنی اینکه مثلا وقتی از یک گل عکس می گیریم در قاب عکس فقط اون گل رو در دو بعد می بینیم و در اصل اون گل دارای سه بعد هست با همین تشبیه متافیزیسین ها می گن که جهان از هفت طبقه تشکیل شده و توسط تمارینی در هر مرحله ابعادی رو بیشتر درک می کنند یعنی در همون مثال گل چیزهای بیشتری رو از یک گل می فهمند که ما انسانهای عادی نمی فهمیم .
خلاصه اینکه من تازگی ها به فکرم افتاده که برم به کلاس های یوگا و یا مشابه اون و با انجام تمارینی این ابعاد جدید رو درک کنم و نمی دونم که این کار من از نظر قرآنی و دینی درسته یا نه لطفا اگر آیات یا احادیثی در رابطه با این موضوع دارید در اختیار من بگذارید.
.
با تشکر
کارشناس بحث : سمیع
[=arial]با سلام[=arial]در متافیزیک یک بحثی هست و اون این که جهان از هفت سطح تشکیل شده یعنی اینکه مثلا وقتی از یک گل عکس می گیریم در قاب عکس فقط اون گل رو در دو بعد می بینیم و در اصل اون گل دارای سه بعد هست با همین تشبیه متافیزیسین ها می گن که جهان از هفت طبقه تشکیل شده و توسط تمارینی در هر مرحله ابعادی رو بیشتر درک می کنند یعنی در همون مثال گل چیزهای بیشتری رو از یک گل می فهمند که ما انسانهای عادی نمی فهمیم .
[=arial]خلاصه اینکه من تازگی ها به فکرم افتاده که برم به کلاس های یوگا و یا مشابه اون و با انجام تمارینی این ابعاد جدید رو درک کنم و نمی دونم که این کار من از نظر قرآنی و دینی درسته یا نه لطفا اگر آیات یا احادیثی در رابطه با این موضوع دارید در اختیار من بگذارید.
[=arial].
[=arial]با تشکر[=arial]
[=arial]کارشناس بحث : سمیع
باسمه تعالی
با سلام:
اگر منظورتان از هفت طبقه ،هفت آسمان می باشد باید عرض کنم:
مجموعۀ آیات، همچنین روایات فراوانی که در مورد آسمان وارد شده است، نشان میدهد که آسمان امری فراتر از شناختهای محدود بشری است.
بر اساس صریح آیات قرآنی، تمامی سیارات و اجرام سماوی و کهکشانها تنها زینتهای آسمان دنیا (آسمان اول) محسوب میشوند(1)که ما از درک همین آسمان هم عاجزیم، حال آنکه آسمان خود هفت طبقه و هفت مرتبه را شامل است و آسمانهای بالاتر هرچه باشند، غیر از این محدوده و مرتبهای هستند که برای آسمان اول تعریف شده است.
با توجه به اینکه در آیات و روایات آمده است آسمانها منزلگاه ملائکهاند، و یا ملائکه از آسمان نازل مىشوند، و امر خداى تعالى را با خود به زمین مىآورند، یا اینکه آسمان درهایى دارد که براى کفار باز نمىشود و... از طرفی میدانیم که ملائکه از نور خلق شده و موجوداتی نوری هستند، بنابر این میتوان نتیجه گرفت که خلقت آسمانها و آسمانیان هیچ شباهت و ربطى با نظام جارى در زمین ندارد(2)
قرآن کریم در این مورد میفرماید: فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی یَوْمَیْنِ وَ أَوْحى فی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ وَ حِفْظاً ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیم؛(3) پس آنها را هفت آسمان در دو روز قرار داد و در هر آسمانی امر آن آسمان را وحی نمود و آسمان دنیا را با چراغهایی(ستارگان) زینت بخشیدیم و حفظ کردیم. این است تقدیر خداوند توانا و دانا.
با این حال، برخی از عالمان گذشته خواستهاند هفت آسمان در قرآن را با هفت مرتبه از کواکب که برگرفته از هیئت قدیم(هیئت بطلمیوس) است تفسیر کنند، ولی این مطلب با مطالب قرآنی مطابقت ندارد؛ زیرا هفت آسمانی که در قرآن ذکر شده، به گونهای است که تمامی ستارگان و سیارات، تنها در مرتبه اول آن(سماء الدنیا ) واقع شدهاند.
در مورد جمع بین نظریه قدما در مورد افلاک و مقایسه آن با هفت آسمان در قرآن به نظر میرسد که در هر دورهای، خواسته یا ناخواسته عدهای تلاش کردهاند که این حقیقت قرآنی را بر علم و دانش آن روز منطبق کنند که برخی تفاسیری مادی را در این زمینه در پی داشته است. از همین روی در تفاسیر قدما هم سعی شده است که هفت آسمان قرآن بر اساس هیئت قدیم تفسیر شود، ولی این مطلب با ظاهر قرآن منافات دارد. بنابر این، با توجه به ابهاماتی که فعلاً در مورد شناختهای علمی در مورد آسمان و کیهان وجود دارد، نمیتوان در مورد تفسیر و تطبیق این حقیقت قرآنی با علوم مختلف قضاوت نمود.
از طرفی برخی از عرفا در بیانات خود در تفسیر هفت آسمان طریقهای مستقل از زبان علم هیئت قدیم را پیش گرفته و هفت آسمان را به عوالمی روحی تفسیر کردهاند. از جمله ابن عربی مراد از هفت آسمان در قرآن را چنین بیان کرده است: «هفت آسمان، اشاره به عالم روحانیات دارد که اولین آن عالم ملکوت ارضیه و قوای نفسانیه و جن است. دومین آن، عالم نفس است. سوم عالم قلب، چهارم عالم عقل، پنجم عالم سرّ، ششم عالم روح، و هفتم عالم خفاء است.(4)
پی نوشت:
1-إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزینَةٍ الْکَواکِب»، الصافات، 6 و «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی یَوْمَیْنِ وَ أَوْحى فی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ وَ حِفْظاً ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیم»، فصلت، 12.
2-المیزان
3-فصلت، 12.
4-ابن عربی، تفسیر ابن عربی، ج 1، ص 25،
ادامه دارد.....
با بررسی مختصر درباره یوگا می توان این نتیجه را گرفت، اگرچه اینها تا حدی مفید واقع می شوند ولی قابل اطمینان و خالی از خطا نیستند، چون جهان هستی مجموعه ای به هم پیوسته است و قوانین حاکم بر نفس انسان بیرون از قوانین حاکم بر جهان تکوین نیست و قوانینی می تواند اطمینان بخش باشد که از منبع آگاه به جهان تکوین و تشریع نشأت گرفته باشد. بنابراین دستوراتی که از سوی خداوند خالق تکوین توسط انبیای الاهی بدست بشر رسیده قابل اعتماد است لذا انسان وقتی منبع قابل اطمینان دینی را در اختیاردارد باید برای تزکیه و تهذیب و انجام مراقبه و احساس آرامش درونی به چیزهایی عمل کند که توسط معصوم (ع) آورده شده است