جمع بندی بررسی حدیث قیام به سیف
تبهای اولیه
در پارهاى از موارد، سند روايت از نظر نويسنده، معتبر است، با اين حال دربردارنده نكتهاى است كه از نظر ايشان بعيد است. مانند روايت:
»[إكمال الدين] ثو، [ثواب الأعمال] أبى عن سعدٍ عن ابن ابى الخطّاب عن ابنِ محبُوبٍ عن ابن رئابٍ عن ابى عبداللّه(ع) أنه قال فى قول اللّه عزوجل يوم يأتى بعض آيات ربك لاينفعُ نفساً إيمانُها لم تكُن آمنت من قبلُ فقال الاياتُ هُمُ الائِمّةُ والايَةُ المنتظرُ هو القائمُ(ع) فيومئِذٍ لاينفعُ نَفساً إيمانها لم تَكُن آمنتَ من قبلِ قِيامِهِ بالسيفِ وإن آمنت بِمَن تقدَّمهُ من آبائِهِ(ع). «16
امام صادق(ع) درباره گفته خداوند عزوجل روزى كه بعضى از آيات پروردگارت تحقق پذيرد، ايمان افرادى كه قبلاً ايمان نياوردهاند يا در ايمانشان عمل نيكى انجام ندادهاند، سودى به حالشان نخواهد داشت، فرمود: آيات همان امامان(ع) هستند و آيهاى كه انتظار او مىرود امام قائم(ع) است. در آن روز ايمان كسانى كه قبل از قيام حضرت با شمشير بوده است، سودى نخواهد داشت، گرچه به امامان پيشين يعنى پدران حضرت(ع) ايمان داشته باشد.
مؤلف محترم با اينكه سند روايت را معتبر مىداند، با اين حال به خاطر توجه به محتواى آن مىنويسد:
»اقول: والاولى ردّ علمها الى قائلها ولا يتيسّر للمحقق الحكم بعدم قبول التوبه حين ظهور المهدى عجل اللّه فرجه. «
سزاوارتر آن است كه دانش اين روايت را به گويندهاش واگذاريم و محقق نمىتواند بگويد كه توبه در هنگام ظهور حضرت مهدى(ع) پذيرفته نيست.
در حالى كه نيازى نبود تا مؤلف روايت را به كنارى بگذارد و علم آن را به صاحبان آن رد كند؛ زيرا به عقل و شرايع آسمانى، عذاب پس از اتمام حجت است و بسيار روشن است كه امام زمان پس از غيبت طولانى، انتظار ندارد كه مردمان جهان، كه بسيارى حتى با نام او آشنا نيستند، به اتمام حجت رسيده باشند. بنابراين، قطعاً ايشان پس از ظهور با مردم سخن خواهد گفت و با آنان اتمام حجت خواهد كرد. مؤيد اين مطلب، رواياتى است كه دلالت مىكنند كه آن حضرت، نشانهها و آثار انبياى سابق را با خود خواهد داشت.
اگر آن حضرت پس از اتمام حجت، جنگ را شروع كند، كسانى كه از سر ناچارى و در بن بست كشته شدن، بخواهند با توبه ظاهرى و ساختگى خود را از هلاكت نجات دهند، پذيرفته نشود، زيرا مىدانيد كه آن حضرت از جانب خدا وظيفه دارد تا زمين را از لوث وجود مشركان و منافقان پاك سازد. بنابراين، اين روايت چيزى نيست كه فهم آن دشوار باشد و يا در ظاهر با معيارها و محكمات دين و عقل ناسازگار بنمايد تا علم آن را به صاحبش واگذاريم.
آيات فراوانى در قرآن، بيانگر اين معنى هستند كه از جمله مىتوان به اين آيه شريفه اشاره كرد.
»وَيَقُولُونَ مَتى هذَا الفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ قُلْ يَوْمَ الفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ وَلا هُمْ يُنْظَرُونَ. «17
و مىپرسند: اگر راست مىگوييد، اين پيروزى [شما] چه وقت است؟ بگو: روز پيروزى، ايمان كسانى كه كافر شدهاند سود نمىبخشد و آنان مهلت نمىيابند.
و البته روشن است كه اين خطاب به كسانى است كه اتمام حجت شده و از سر لجاجت و ناباورى، عذاب خدا را به سخره مىگيرند. چنين افرادى پس از ديدن فتح و نصرت خدا و وقوع عذاب الهى، ايمانشان پذيرفته نيست.
نمونه ديگر آن، حكايت ايمان آوردن فرعون است كه خداى متعال توبهاش را نپذيرفت:
»وَجاوَزْنا بِبَنِى إِسْرائِيلَ البَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْياً وَعَدْواً حَتّى إِذا أدْرَكَهُ الغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَ نَّهُ لا إِلهَ إِلاّ الَّذِى آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرائِيلَ وَأَنَا مِنَ المُسْلِمِينَ آ لآ نَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ المُفْسِدِينَ. «18
و فرزندان بنى اسرائيل را از دريا گذرانديم، پس فرعون و سپاهياناش از روى ستم و تجاوز، آنان را دنبال كردند، تا وقتى كه در شُرُفِ غرق شدن قرار گرفت، گفت: »ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويدهاند، نيست، و من از تسليم شدگانم. اكنون؟ در حالى كه پيش از اين نافرمانى مىكردى و از تباهكاران بودى؟«
سلام علیکم
معتبر بودن روایت با مفهوم نبودن آن متفاوت است و هیچ منافاتی ندارد که روایت از جهت سند مورد قبول باشد ولی معنی روایت واضح نباشد و راوی و یا مولف و یا خواننده، روایت را متوجه نشود و آن را به اهلش واگذارد.
موضوعی که در این روایت وجود دارد و سبب تردید شده ، این نکته می باشد که ایمان فرد به ائمه معصومین (علیهم السلام) کامل است ولی به حضرت حجت ایمان نیاورده است و نمی تواند ایشان را بپذیرد.
اگر در روایت دقت شود این نکته معلوم می شود و موجب سوال و تردید است که چگونه روایت، توبه کننده را استثناء ننموده و به صورت کلی فرموده "" ایمان افراد قبول نمی شود"".
بنابراین قسمتی از اشکال شما که میفرمایید "" بسيار روشن است كه امام زمان پس از غيبت طولانى، انتظار ندارد كه مردمان جهان، كه بسيارى حتى با نام او آشنا نيستند، به اتمام حجت رسيده باشند. "" وارد نیست، زیرا متن روایت تصریح میکند، افرادی هستند که به یازده امام قبل ایشان ایمان دارند و فقط در مورد حضرت حجت دچار تردید می شوند. و سخن از مردمان دیگر نیست و ظاهر کلام در مورد آشنایان به مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است.
و البته این مطلب شماکه ایمان ظاهری افراد پذیرفته نمیشود، مورد قبول است، ولی تردید مولف در مورد عدم قبولی توبه است، یعنی ایشان فرض را بر ایمان حقیقی و توبه از گذشته گرفته و برایش سوال شده که چگونه مورد قبول واقع نمی شود، لذا مطابق دستور معصومین علیهم السلام (که فرموده اند اگر روایتی برای شما مفهوم نبود به خودمان واگذارش کنید و روایت را طرد نکنید) مفهوم روایت را به گوینده اش واگذار کرده است.
پرسش:
در پاره اى از موارد، سند روايت از نظر نويسنده، معتبر است، با اين حال دربردارنده نكته اى است كه از نظر ايشان بعيد است. مانند روايت:
"أبى عن سعدٍ عن ابن ابى الخطّاب عن ابنِ محبُوبٍ عن ابن رئابٍ عن ابى عبداللّه(ع) أنه قال فى قول اللّه عزوجل يوم يأتى بعض آيات ربك لاينفعُ نفساً إيمانُها لم تكُن آمنت من قبلُ فقال الاياتُ هُمُ الائِمّةُ والايَةُ المنتظرُ هو القائمُ(ع) فيومئِذٍ لاينفعُ نَفساً إيمانها لم تَكُن آمنتَ من قبلِ قِيامِهِ بالسيفِ وإن آمنت بِمَن تقدَّمهُ من آبائِهِ(ع)". 1
امام صادق(ع) درباره گفته خداوند عزوجل روزى كه بعضى از آيات پروردگارت تحقق پذيرد، ايمان افرادى كه قبلاً ايمان نياورده اند يا در ايمانشان عمل نيكى انجام نداده اند، سودى به حالشان نخواهد داشت، فرمود: آيات همان امامان(ع) هستند و آيه اى كه انتظار او مىرود امام قائم(ع) است. در آن روز ايمان كسانى كه قبل از قيام حضرت با شمشير ایمان نیاورده بودند ، سودى نخواهد داشت، گرچه به امامان پيشين يعنى پدران حضرت(ع) ايمان داشته باشد.
مؤلف محترم با اينكه سند روايت را معتبر مىداند، با اين حال به خاطر توجه به محتواى آن مىنويسد:
»اقول: والاولى ردّ علمها الى قائلها ولا يتيسّر للمحقق الحكم بعدم قبول التوبه حين ظهور المهدى عجل اللّه فرجه. «
سزاوارتر آن است كه دانش اين روايت را به گويندهاش واگذاريم و محقق نمىتواند بگويد كه توبه در هنگام ظهور حضرت مهدى(ع) پذيرفته نيست.
در حالى كه نيازى نبود تا مؤلف روايت را به كنارى بگذارد و علم آن را به صاحبان آن رد كند؛ زيرا به عقل و شرايع آسمانى، عذاب پس از اتمام حجت است و بسيار روشن است كه امام زمان پس از غيبت طولانى، انتظار ندارد كه مردمان جهان، كه بسيارى حتى با نام او آشنا نيستند، به اتمام حجت رسيده باشند. بنابراين، قطعاً ايشان پس از ظهور با مردم سخن خواهد گفت و با آنان اتمام حجت خواهد كرد. مؤيد اين مطلب، رواياتى است كه دلالت مىكنند كه آن حضرت، نشانه ها و آثار انبياى سابق را با خود خواهد داشت.
اگر آن حضرت پس از اتمام حجت، جنگ را شروع كند، كسانى كه از سر ناچارى و در بن بست كشته شدن، بخواهند با توبه ظاهرى و ساختگى خود را از هلاكت نجات دهند، پذيرفته نشود، زيرا مىدانيد كه آن حضرت از جانب خدا وظيفه دارد تا زمين را از لوث وجود مشركان و منافقان پاك سازد. بنابراين، اين روايت چيزى نيست كه فهم آن دشوار باشد و يا در ظاهر با معيارها و محكمات دين و عقل ناسازگار بنمايد تا علم آن را به صاحبش واگذاريم.
پاسخ:
معتبر بودن روایت با مفهوم نبودن آن متفاوت است و هیچ منافاتی ندارد که روایت از جهت سند مورد قبول باشد ولی معنی روایت واضح نباشد و راوی و یا مولف و یا خواننده، روایت را متوجه نشود و آن را به اهلش واگذارد.
موضوعی که در این روایت وجود دارد و سبب تردید شده ، این نکته می باشد که ایمان فرد به ائمه معصومین (علیهم السلام) کامل است ولی به حضرت حجت ایمان نیاورده است و نمی تواند ایشان را بپذیرد.
اگر در روایت دقت شود این نکته معلوم می شود و موجب سوال و تردید است که چگونه روایت، توبه کننده را استثناء ننموده و به صورت کلی فرموده "" ایمان افراد قبول نمی شود"".
بنابراین قسمتی از اشکال شما که میفرمایید "" بسيار روشن است كه امام زمان پس از غيبت طولانى، انتظار ندارد كه مردمان جهان، كه بسيارى حتى با نام او آشنا نيستند، به اتمام حجت رسيده باشند. "" وارد نیست، زیرا متن روایت تصریح میکند، افرادی هستند که به یازده امام قبل ایشان ایمان دارند و فقط در مورد حضرت حجت دچار تردید می شوند. و سخن از مردمان دیگر نیست و ظاهر کلام در مورد آشنایان به مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است.
و البته این مطلب شماکه ایمان ظاهری افراد پذیرفته نمیشود، مورد قبول است، ولی تردید مولف در مورد عدم قبولی توبه است، یعنی ایشان فرض را بر ایمان حقیقی و توبه از گذشته گرفته و برایش سوال شده که چگونه مورد قبول واقع نمی شود، لذا مطابق دستور معصومین علیهم السلام (که فرموده اند اگر روایتی برای شما مفهوم نبود به خودمان واگذارش کنید و روایت را طرد نکنید) مفهوم روایت را به گوینده اش واگذار کرده است.
پانویس:
1- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، ج51، ص: 51، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 ق