جمع بندی آزادیهای یواشکی زنانه !!!
تبهای اولیه
با سلام
به کجا میرویم !!!!!؟؟؟؟؟
مدتی است که در حیطه اینترنت عده ای از زنان خام و بی هویت دست به انتشار عکسها و فیلمهای زده اند که با برداشتن حجاب در خیابانها این را حقی از حقوق خود میدانند !
لذا از استادان و دوستان عزیز تقاضا دارم که در این تاپیک این حق و حقوق برسی شود !
و آیا این نوع آزادی واقعا یک آزادیست ؟
آیا قانون شکنی در یک کشور آزادیست ؟
توجه !!!!!!!!!:Sham::Sham:
از کاربران گرامی هم تقاضا داریم که در این تاپیک رعایت موضوع تا پیک را داشته باشند
قبل از ایجاد پست دوستان گرامی چنانچه سخنی در باب حجاب دارند قبلا تاپیکی ایجاد کرده ایم میتوانند به این تاپیک رفته و مطالعه کنند
[h=1]آيا به نظر شما حجاب بايد اجباري باشد؟[/h]
.
.
با سلام
به کجا میرویم !!!!!؟؟؟؟؟
مدتی است که در حیطه اینترنت عده ای از زنان خام و بی هویت دست به انتشار عکسها و فیلمهای زده اند که با برداشتن حجاب در خیابانها این را حقی از حقوق خود میدانند !
لذا از استادان و دوستان عزیز تقاضا دارم که در این تاپیک این حق و حقوق برسی شود !
و آیا این نوع آزادی واقعا یک آزادیست ؟
آیا قانون شکنی در یک کشور آزادیست ؟
توجه !!!!!!!!!:Sham::Sham:
از کاربران گرامی هم تقاضا داریم که در این تاپیک رعایت موضوع تا پیک را داشته باشندقبل از ایجاد پست دوستان گرامی چنانچه سخنی در باب حجاب دارند قبلا تاپیکی ایجاد کرده ایم میتوانند به این تاپیک رفته و مطالعه کنند
آيا به نظر شما حجاب بايد اجباري باشد؟
با سلام
انسان بر حسب خلقت خاص خویش، موجودی صاحب عقل و اراده بوده، به صورتی که در هر کاری میتواند انجام آن را اختیار کرده یا جانب ترک آن را برگزیند. براساس فطرت آدمی، وی در مورد انجام و ترک افعال مختار بوده و مقید به یکی از دو طرف نمیباشد. از این نوع آزادی انسان به «آزادی تکوینی» یاد میکنند.
آنچه از آزادی انسان می دانیم و در خود نیز می یابیم ،آن است که در اصل خلقت مجبور به انجام کاری یا ترک کاری نیستیم ؛ همین که از نظر ساختار خلقت ما در شرایطی هستیم که می توانیم با اراده خود برخی کارها را انجام بدهیم یا ترک کنیم ، معلوم است که در کیفیت آفرینش موجودی مختار و آزاد خلق شده ایم .
اما در خصوص چگونگی استفاده از قدرت انتخاب و آزادی درونی ،عوامل و قوانین و انگیزه های گوناگونی وجود دارند که ما را بر انجام یا ترک برخی کارها متمایل می سازند . به خاطر این عوامل گوناگون احساس می کنیم که در انجام کارهای مختلف آزاد نیستیم و محدودیت های گوناگونی را در برابر خود می بینیم که «آزادی تشریعی» است ؛ به عنوان مثال وقتی فردی به پشت چراغ قرمز می رسد ، به خودی خود در می یابد که قدرت بر عبور از چراغ قرمز را داراست. می تواند بدون توقف به راه خود ادامه بدهد ، اما از آن جا که می داند انجام این کار خلاف قانون بوده و عوارض بسیاری برای او می تواند داشته باشد ، از انجام آن خود داری کرده ، خود را مجبور به توقف می بیند .
فرد در انتخاب رفتارهای متفاوت رانندگی، اختیار و آزادی درونی و ذاتی داشت اما به واسطه قوانین اجتماعی دچار محدودیت و عدم آزادی بود ؛ همین حقیقت در دستور دینی هم وجود دارد ؛ اصولا انسان در انتخاب هر دین و شیوه زندگی آزاد است . حق انتخاب دارد اما باید به تبعات و لوازم گوناگون از جمله تبعات عقوبتی آن تن بدهد ؛ پس در انجام هر عملی آزاد هستیم اما دلیل نمی شود که تبعات گوناگون آن از قبیل تبعات طبیعی و قانونی و شرعی آن را نپذیریم .
دراسلام همه دستورات دینی اعم از دستور حجاب و غیر آن منافاتی با آزادی تکوینی و ذاتی ما ندارد. هر کس می تواند با حجاب یا بی حجاب باشد ، اما بی حجابی به عنوان یک ضد ارزش و امر ناپسند تبعات منفی و متعددی در پی دارد که فردی که آزادانه آن را برگزید، دچار آن ها می شود .
البته در حدود رفتارهای فردی و اجتماعی هم اسلام آزادی هایی به انسان ها داده اما آزادی مطلق نبوده و دارای حدود و ثغور معینی است ؛ مثلا در مورد حجاب محدوده لازم حجاب برای مرد و زن کاملا متفاوت است. به علاوه در خصوص زنان، حجاب هم محدوده کمی دارد و هم کیفی . بعد از تبیین کلیات و اصول آن ، فرد دارای آزادی در انتخاب رنگ ها و مدل های متنوع است .
اما در خصوص لزوم و فلسفه حجاب سخن بسیار است اما به طور مختصر می توان گفت :
از برخی متون استفاده میشود «اصل حجاب» زنان میان اقوام و ملل مختلف مطرح بوده و سابقه طولانی دارد، گرچه نحوه بهرهگیری از حجاب، حدود و احکام آن بر حسب سنت و آداب جوامع متفاوت بوده است.(1)
در ادیان یهود و مسیحیت به مسئله حجاب اشاره شده است.
حجاب در شریعت موسی(ع):
«ویل دورانت» راجع به قوم یهود و قانون تلمود مینویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت، مثلاً بی آن که چیزی بر سر داشت، به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میریسید یا با هر سخنی از مردان درد دل میکرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانهاش تکلّم میکرد، همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».(2)
از کتاب مقدس نیز بر میآید که در عهد سلیمان(ع) زنان علاوه بر پوشش بدن، «بُرقَعْ» (روبند) به صورت میانداختند.(3) همین سنت در زمان ابراهیم(ع) رایج بود. نامزد اسحق «رِفْقه» ابتدا که اسحق را دید، برقع به صورت انداخت.(4)
حجاب در شریعت عیسی(ع):
آن چه از حجاب در شریعت موسی(ع) بیان شد، در شریعت حضرت عیسی(ع) نیز وجود دارد، چون عیسی گفت: «فکر نکنید که من آمدهام تا تورات و نوشتههای پیامبران را منسوخ نمایم، بلکه آمدهام تا آنها را به تحقق برسانم».(5)
زنها در قرنهای اولیه مسیحیت تنها با چادر میتوانستند در مراسم عبادی شرکت کنند، زیرا گیسوان شان فریبنده به شمار میرفت و میگفتند حتی فرشتگان ممکن است در موقع اجرای نماز از دیدن آنها حواس شان پرت شود!(6) «پاولوس» فرمان داد زنان باید حجاب داشته و سر خود را بپوشاند.(7)
با آمدن اسلام، حکم حجاب که در ادیان دیگر نیز بوده، مورد تائید و تاکید قرار گرفته است.
برای روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینی:
بر اساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال و معنویت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسی و توجه به هر یک از آنها در حدّ نیاز طبیعی، سبب شکوفایی همه استعدادهای انسان شده و او را به سوی کمال سوق داده است.
پوشش مناسب برای زن و مرد عامل مهمی در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
2- توجه به ساختار فیزیولوژی انسان:
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطهای مستقیم با تفاوتهای جسمی و روحی زن و مرد دارد.
در تحقیقات علمی در مورد فیزیولوژی و نیز روانشناسی زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّکهای چشمی شهوتانگیز حساسترند و چون تأثیر حس بینایی زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعی قادر به دیدن است، از سوی دیگر ترشّح هورمونها در مرد صورتی یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتی گسترده تحت تأثیر محرّکهای شهوانی قرار میگیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساسترند و به محرّکهای حسی پاسخ میدهند. حس لامسه بروز زیادی ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است.
از این گذشته چون هورمونهای جنسی زن به صورت دورهای ترشح میشوند و به طور متفاوت عمل میکنند، تأثیر محرّکهای شهوانی بر زن صورتی بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
استاد مطهری زمینه وجوب پوشش زنان میفرماید : «اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خود آرایی از حس شکارچیگری او ناشی میشود.
در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای بدن نما و آرایشهای تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود میخواهد دلبری کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگی، از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است».(8)
به عبارت دیگر: جاذبه و کشش جنسی و زیبایی خاص زنانه و تحریک پذیری جنس مردانه، یکی از علتهای این حکم است.
البته این بدان معنا نیست که مردان با هر وضعیتی و با هر نوع پوششی میتوانند درون جامعه ظاهر شوند، بلکه برای آنان نیز محدودیت در نظر گرفته شده، اما همان گونه که بیان شد مقدار آن در حد پوشش زنان نیست.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّی و اساسی ریشه گرفته است. اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی (چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها برای کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربی که حضور در جامعه را با لذت جویی جنسی به هم میآمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسی را به هم میریزد.
اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است و برای تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بی بند و باری در پوشش به معنای عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسی است که آثار شوم آن بر کسی پوشیده نیست.
3- آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینی:
1- بهداشت روانی اجتماع و کاهش هیجانها و التهاب جنسی که سبب کاهش عطش سیری ناپذیری شهوت است.
2- تحکیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیت کامل زوجین.
با رواج بی حجابی و جلوه گری زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعی محدودیت و پایان آزادیهای خود تلقّی میکنند و افراد متأهل هر روز در مقایسهای خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار میگیرند. این مقایسهها، هوس را دامن زده و ریشه زندگی و پیوند خانواده را میسوزاند.
3- استواری اجتماعی و استیفای نیروی کار و فعالیت
دختر و پسری که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانی شوند، از تمرکز و کارآیی آنها کاسته میشود و حکومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروی فکری و کاری است.
4- بالارفتن ارزش واقعیت زن و جبران ضعف جسمانی او
حیا، عفاف و حجاب زن میتواند در نقش عاطفی او و تأثیرگذاری بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکی از وسائل مرموز برای حفظ مقام و موقعیت زن در برابر مرد است.
حجاب موجب میشود که زنان تنها از نگاه جنسیتی و زیبائی جسمی نگریسته نشوند و این مسئله موجب احیاء حیثیت و حرمت زن و توجه بیشتر به شایستگی اخلاقی و روحی و استعدادهای دیگر در وجود زنان میشود.
اسلام حجاب را برای محدودیت و حبس زن نیاورده، بلکه برای مصونیت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضی به حبس، رکود و سرکوبی استعدادهای زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را داده امّا از سوء استفاده شهوانی و تجاری و استفاده ابزاری از زنان را منع کرده است.
در واقع حجاب موجب محدودیت، مردان هرزه میباشد که در صدد کام جوییهای آزاد و بی حد و حصر هستند و مصونیت و حفظ شخصیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.
در عین حال در اسلام برای مردان نیز پوشش در حد معقول قرار داده و مردان نیز آزادی بی حد و حصر در پوشش ندارند. از طرف دیگر آن ها را بر حفظ نگاه از نامحرم و کنترل شهوت در نگاه تکلیف کرده است که کنترل نگاه برای مردان در نسبت با زنان سخت تر است.پینوشتها:
1. مجله پیام زن، ش 19، ص 69 - 71؛ ش 20، ص 80 - 83.
2. ویل دورانت، تاریخ و تمدن، ج 4، عصر ایمان، ص 461؛ ابراهام کهن، گنجینهای از تلمود، ص 186.
3. کتاب مقدّس، عهد قدیم، سفر نشید الاناشید، باب 5.
4. همان، سفر تکوین، باب 24.
5. عهد جدید، انجیل متی، باب 20.
6. تاریخ تمدن، ج 9، ص 242، به نقل از مجله پیام زن، ش 20، ص 80 - 83.
7. جلال الدین آشتیانی، تحقیق در دین مسیح، ص 286.
8. مطهری،مرتضی، مجموعه آثار ج19 ص 436- 437.
با سلام
به کجا میرویم !!!!!؟؟؟؟؟
مدتی است که در حیطه اینترنت عده ای از زنان خام و بی هویت دست به انتشار عکسها و فیلمهای زده اند که با برداشتن حجاب در خیابانها این را حقی از حقوق خود میدانند !
لذا از استادان و دوستان عزیز تقاضا دارم که در این تاپیک این حق و حقوق برسی شود !
و آیا این نوع آزادی واقعا یک آزادیست ؟
آیا قانون شکنی در یک کشور آزادیست ؟
توجه !!!!!!!!!:Sham::Sham:
از کاربران گرامی هم تقاضا داریم که در این تاپیک رعایت موضوع تا پیک را داشته باشندقبل از ایجاد پست دوستان گرامی چنانچه سخنی در باب حجاب دارند قبلا تاپیکی ایجاد کرده ایم میتوانند به این تاپیک رفته و مطالعه کنند
آيا به نظر شما حجاب بايد اجباري باشد؟
.
.
باسلام
برای بنده این سوال پیش میاد که آیا یک فرد میتونه انقدر آزاد باشه که باعث سلب آزادی دیگران بشه
مثلا ببخشید یه آقا هم بخواهد خیلی آزادانه رفتار کند آیا این خانم ها این اجازه رو میدن
اکثر مواقع دیدم وقتی خانمهایی که حجابشون رو رعایت نکردند و برخورد مناسبی از طرف آقایون باهاشون نشده اعتراض میکنند مثلا بهشون یه کلمات و جملات نامربوط گفته بشه
برام همیشه این سوال پیش میاد آیا اگر بنده برای خودم آزادی های بی قید و شرطی رو در نظر میگیرم آیا نباید این رو هم قبول کنم که افراد دیگه هم میتونند آزاد هایی رو که خودشون دوست دارند داشته باشند؟!
با سلام
[h=3]در قرون گذشته یا ده ها سال قبل، یک مرد با دیدن فقط دست های همسرش تحریک می شد و جاذبه های زن برایش آنقدر زیاد بود که با یک رابطه ی عادی به رضایت می رسید، ولی امروزه وضعیت به گونه ای است که مردان حتی با دیدن بدن برهنه زن نیز نه تنها تحریک نمی شوند بلکه برای ارضای نیازهای خود به دنبال راه های دیگری هستند. البته این معضل در کشورهای غربی شایع تر است و در ایران نیز با رواج بدپوششی ها این معظل در حال گسترش است.[/h] [h=3]به تعبیر دیگر هر چه فضای جامعه بازتر شود، سطح تحریک پذیری بالاتر می آید و در نتیجه آستانه رضایتمندی جنسی نیز بالاتر میآید، یعنی در چنین جامعه ای یک مرد با دیدن بخشی از زیبایی های همسرش تحریک نمی شود، بلکه باید یک سطح بالاتری را ببینید تا تحریک شود. با بالاتر رفتن آستانه رضایت مندی جنسی در جوامع، مرد به همسر خود قانع نمی شود یا خواهان اشکال دیگر روابط جنسی می شود که خارج از حدود شرعی، عقلی و انسانی است.[/h] [h=3]در اینجا به بررسی برخی از پیامدهای بالا رفتن سطح تحریک پذیری می پردازیم؛[/h]
[h=3]۱- مردان تنوع طلب می شوند: بدیهی است با افزایش جلوه گری های زنان در عرصه جامعه و عادی شدن زیبایی های آنان برای جنس مخالف، علاوه بر اینکه سطح تحریک پذیری مرد نسبت به زن بالا می رود، مرد دچار تنوع طلبی در ارتباط با زنان خواهد شد که آثار بسیار شومی در روابط جنسی بر جای می گذارد.[/h] [h=3]آنچه در این فرایند اتفاق می افتد از بین رفتن حساسیت نسبت به همسر از یک سو و شعلهور شدن آتش تنوعطلبی روانی از سوی دیگر است. وقتی حساسیت جنسی نسبت به زنان از بین برود، نیازهای جنسی شکلی انحرافی و بیمار گونه به خود می گیرند و به شکل های تنفرانگیز و در بسیاری از موارد خطرساز تبدیل می شوند، چیزی که بنیان خانواده ها را به شدت تهدید خواهد کرد.[/h] [h=3]امروزه انواع آرایش ها و جراحی های زیبایی سبب شده است که سلیقه برخی مردان نیز در زیبایی شناختی به شدت تغییر کند و به دنبال زنانی با چهره ها و آرایش های نامتعارف و غیر عادی می روند و این سبب می شود که تنوع طلبی در آن ها به طغیان برسد.[/h]
[h=3]۲- همجنس گرایی و ازدواج با حیوانات: با بالا گرفتن تنوع طلبی مردان در جامعه بعد از اندک زمانی، انواع زنان نیز پاسخگوی غریزه طغیان کرده آن ها نخواهند بود، در این زمان است که گرایش به ارضای غریزه جنسی از راه های انحرافی بیشتر می شود که از آن جمله ازدواج با همجنس و حیوانات است. این نوع روابط جنسی اگرچه در ایران بسیار نادر است اما در کل جهان در حال تبلیغ و گسترش است. در نتیجه ی این روابط نه تنها خانواده مفهوم خود را از دست می دهد، بلکه روابط انسانی و اجتماعی نوع بشر به کلی خدشه دار می شود.[/h]
[h=3]۳- زنان بازنده این میدان هستند: وقتی بی حجابی در جامعه آزاد شود، شاید در ظاهر اینطور به نظر برسد که زنان از زحمت با حجاب بودن آزاد می شوند و زندگی راحت تری خواهند داشت، اما واقعیت تجربه شده در جوامع آزاد نشان می دهد نه تنها زنان آزاد نشده اند بلکه زحمت و رنج آن ها برای حفظ امنیت و آرامش، بسیار بیشتر شده است و هزینه های مادی و معنوی بیشتری برای رسیدن به آرامش می پردازند.[/h] [h=3]از طرفی زنانی که ازدواج کرده اند از آنجا که چندان برای مردهایشان منحصر به فرد نیستند از نظر عاطفی و احساسی لطمه خورده، روابط زناشویی آن ها که پایه ای محکم برای زندگی مشترک است، به شدت سست می شود. به طور کلی زنان جنبه معشوق و محبوب بودن را از دست خواهند داد. در واقع کسی که بیش از همه در این آزاد شدن متضرر خواهد شد، او زن است. بنابراین واضح است که با آزاد شدن بی حجابی نه تنها دردسرهای زنان کم نمی شود بلکه بر مشکلات، معضلات و حقوق از دست رفته ی آنان افزوده خواهد شد.[/h]
پرسش :
به کجا میرویم ؟
مدتی است که در حیطه اینترنت عده ای از زنان خام و بی هویت دست به انتشار عکسها و فیلمهای زده اند که با برداشتن حجاب در خیابانها این را حقی از حقوق خود میدانند !
لذا از استادان و دوستان عزیز تقاضا دارم که در این تاپیک این حق و حقوق برسی شود !
و آیا این نوع آزادی واقعا یک آزادیست ؟
آیا قانون شکنی در یک کشور آزادیست ؟
پاسخ :
انسان بر حسب خلقت خاص خویش، موجودی صاحب عقل و اراده بوده، به صورتی که در هر کاری میتواند انجام آن را اختیار کرده یا جانب ترک آن را برگزیند. براساس فطرت آدمی، وی در مورد انجام و ترک افعال مختار بوده و مقید به یکی از دو طرف نمیباشد. از این نوع آزادی انسان به «آزادی تکوینی» یاد میکنند.
آنچه از آزادی انسان می دانیم و در خود نیز می یابیم ،آن است که در اصل خلقت مجبور به انجام کاری یا ترک کاری نیستیم ؛ همین که از نظر ساختار خلقت ما در شرایطی هستیم که می توانیم با اراده خود برخی کارها را انجام بدهیم یا ترک کنیم ، معلوم است که در کیفیت آفرینش موجودی مختار و آزاد خلق شده ایم .
اما در خصوص چگونگی استفاده از قدرت انتخاب و آزادی درونی ،عوامل و قوانین و انگیزه های گوناگونی وجود دارند که ما را بر انجام یا ترک برخی کارها متمایل می سازند . به خاطر این عوامل گوناگون احساس می کنیم که در انجام کارهای مختلف آزاد نیستیم و محدودیت های گوناگونی را در برابر خود می بینیم که «آزادی تشریعی» است ؛ به عنوان مثال وقتی فردی به پشت چراغ قرمز می رسد ، به خودی خود در می یابد که قدرت بر عبور از چراغ قرمز را داراست. می تواند بدون توقف به راه خود ادامه بدهد ، اما از آن جا که می داند انجام این کار خلاف قانون بوده و عوارض بسیاری برای او می تواند داشته باشد ، از انجام آن خود داری کرده ، خود را مجبور به توقف می بیند .
فرد در انتخاب رفتارهای متفاوت رانندگی، اختیار و آزادی درونی و ذاتی داشت اما به واسطه قوانین اجتماعی دچار محدودیت و عدم آزادی بود ؛ همین حقیقت در دستور دینی هم وجود دارد ؛ اصولا انسان در انتخاب هر دین و شیوه زندگی آزاد است . حق انتخاب دارد اما باید به تبعات و لوازم گوناگون از جمله تبعات عقوبتی آن تن بدهد ؛ پس در انجام هر عملی آزاد هستیم اما دلیل نمی شود که تبعات گوناگون آن از قبیل تبعات طبیعی و قانونی و شرعی آن را نپذیریم .
دراسلام همه دستورات دینی اعم از دستور حجاب و غیر آن منافاتی با آزادی تکوینی و ذاتی ما ندارد. هر کس می تواند با حجاب یا بی حجاب باشد ، اما بی حجابی به عنوان یک ضد ارزش و امر ناپسند تبعات منفی و متعددی در پی دارد که فردی که آزادانه آن را برگزید، دچار آن ها می شود .
البته در حدود رفتارهای فردی و اجتماعی هم اسلام آزادی هایی به انسان ها داده اما آزادی مطلق نبوده و دارای حدود و ثغور معینی است ؛ مثلا در مورد حجاب محدوده لازم حجاب برای مرد و زن کاملا متفاوت است. به علاوه در خصوص زنان، حجاب هم محدوده کمی دارد و هم کیفی . بعد از تبیین کلیات و اصول آن ، فرد دارای آزادی در انتخاب رنگ ها و مدل های متنوع است .
اما در خصوص لزوم و فلسفه حجاب سخن بسیار است اما به طور مختصر می توان گفت :
از برخی متون استفاده میشود «اصل حجاب» زنان میان اقوام و ملل مختلف مطرح بوده و سابقه طولانی دارد، گرچه نحوه بهرهگیری از حجاب، حدود و احکام آن بر حسب سنت و آداب جوامع متفاوت بوده است.(1)
در ادیان یهود و مسیحیت به مسئله حجاب اشاره شده است.
حجاب در شریعت موسی(ع):
«ویل دورانت» راجع به قوم یهود و قانون تلمود مینویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت، مثلاً بی آن که چیزی بر سر داشت، به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میریسید یا با هر سخنی از مردان درد دل میکرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانهاش تکلّم میکرد، همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».(2)
از کتاب مقدس نیز بر میآید که در عهد سلیمان(ع) زنان علاوه بر پوشش بدن، «بُرقَعْ» (روبند) به صورت میانداختند.(3) همین سنت در زمان ابراهیم(ع) رایج بود. نامزد اسحق «رِفْقه» ابتدا که اسحق را دید، برقع به صورت انداخت.(4)
حجاب در شریعت عیسی(ع):
آن چه از حجاب در شریعت موسی(ع) بیان شد، در شریعت حضرت عیسی(ع) نیز وجود دارد، چون عیسی گفت: «فکر نکنید که من آمدهام تا تورات و نوشتههای پیامبران را منسوخ نمایم، بلکه آمدهام تا آنها را به تحقق برسانم».(5)
زنها در قرنهای اولیه مسیحیت تنها با چادر میتوانستند در مراسم عبادی شرکت کنند، زیرا گیسوان شان فریبنده به شمار میرفت و میگفتند حتی فرشتگان ممکن است در موقع اجرای نماز از دیدن آنها حواس شان پرت شود!(6) «پاولوس» فرمان داد زنان باید حجاب داشته و سر خود را بپوشاند.(7)
با آمدن اسلام، حکم حجاب که در ادیان دیگر نیز بوده، مورد تائید و تاکید قرار گرفته است.
برای روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینی:
بر اساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال و معنویت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسی و توجه به هر یک از آنها در حدّ نیاز طبیعی، سبب شکوفایی همه استعدادهای انسان شده و او را به سوی کمال سوق داده است.
پوشش مناسب برای زن و مرد عامل مهمی در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
2- توجه به ساختار فیزیولوژی انسان:
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطهای مستقیم با تفاوتهای جسمی و روحی زن و مرد دارد.
در تحقیقات علمی در مورد فیزیولوژی و نیز روانشناسی زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّکهای چشمی شهوتانگیز حساسترند و چون تأثیر حس بینایی زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعی قادر به دیدن است، از سوی دیگر ترشّح هورمونها در مرد صورتی یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتی گسترده تحت تأثیر محرّکهای شهوانی قرار میگیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساسترند و به محرّکهای حسی پاسخ میدهند. حس لامسه بروز زیادی ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است.
از این گذشته چون هورمونهای جنسی زن به صورت دورهای ترشح میشوند و به طور متفاوت عمل میکنند، تأثیر محرّکهای شهوانی بر زن صورتی بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
استاد مطهری زمینه وجوب پوشش زنان میفرماید : «اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خود آرایی از حس شکارچیگری او ناشی میشود.
در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای بدن نما و آرایشهای تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود میخواهد دلبری کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگی، از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است».(8)
به عبارت دیگر: جاذبه و کشش جنسی و زیبایی خاص زنانه و تحریک پذیری جنس مردانه، یکی از علتهای این حکم است.
البته این بدان معنا نیست که مردان با هر وضعیتی و با هر نوع پوششی میتوانند درون جامعه ظاهر شوند، بلکه برای آنان نیز محدودیت در نظر گرفته شده، اما همان گونه که بیان شد مقدار آن در حد پوشش زنان نیست.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّی و اساسی ریشه گرفته است. اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی (چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها برای کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربی که حضور در جامعه را با لذت جویی جنسی به هم میآمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسی را به هم میریزد.
اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است و برای تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بی بند و باری در پوشش به معنای عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسی است که آثار شوم آن بر کسی پوشیده نیست.
3- آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینی:
1- بهداشت روانی اجتماع و کاهش هیجانها و التهاب جنسی که سبب کاهش عطش سیری ناپذیری شهوت است.
2- تحکیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیت کامل زوجین.
با رواج بی حجابی و جلوه گری زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعی محدودیت و پایان آزادیهای خود تلقّی میکنند و افراد متأهل هر روز در مقایسهای خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار میگیرند. این مقایسهها، هوس را دامن زده و ریشه زندگی و پیوند خانواده را میسوزاند.
3- استواری اجتماعی و استیفای نیروی کار و فعالیت
دختر و پسری که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانی شوند، از تمرکز و کارآیی آنها کاسته میشود و حکومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروی فکری و کاری است.
4- بالارفتن ارزش واقعیت زن و جبران ضعف جسمانی او
حیا، عفاف و حجاب زن میتواند در نقش عاطفی او و تأثیرگذاری بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکی از وسائل مرموز برای حفظ مقام و موقعیت زن در برابر مرد است.
حجاب موجب میشود که زنان تنها از نگاه جنسیتی و زیبائی جسمی نگریسته نشوند و این مسئله موجب احیاء حیثیت و حرمت زن و توجه بیشتر به شایستگی اخلاقی و روحی و استعدادهای دیگر در وجود زنان میشود.
اسلام حجاب را برای محدودیت و حبس زن نیاورده، بلکه برای مصونیت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضی به حبس، رکود و سرکوبی استعدادهای زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را داده امّا از سوء استفاده شهوانی و تجاری و استفاده ابزاری از زنان را منع کرده است.
در واقع حجاب موجب محدودیت، مردان هرزه میباشد که در صدد کام جوییهای آزاد و بی حد و حصر هستند و مصونیت و حفظ شخصیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.
در عین حال در اسلام برای مردان نیز پوشش در حد معقول قرار داده و مردان نیز آزادی بی حد و حصر در پوشش ندارند. از طرف دیگر آن ها را بر حفظ نگاه از نامحرم و کنترل شهوت در نگاه تکلیف کرده است که کنترل نگاه برای مردان در نسبت با زنان سخت تر است.
پینوشتها:
1. مجله پیام زن، ش 19، ص 69 - 71؛ ش 20، ص 80 - 83.
2. ویل دورانت، تاریخ و تمدن، ج 4، عصر ایمان، ص 461؛ ابراهام کهن، گنجینهای از تلمود، ص 186.
3. کتاب مقدّس، عهد قدیم، سفر نشید الاناشید، باب 5.
4. همان، سفر تکوین، باب 24.
5. عهد جدید، انجیل متی، باب 20.
6. تاریخ تمدن، ج 9، ص 242، به نقل از مجله پیام زن، ش 20، ص 80 - 83.
7. جلال الدین آشتیانی، تحقیق در دین مسیح، ص 286.
8. مطهری،مرتضی، مجموعه آثار ج19 ص 436- 437.