جمع بندی چرا زرتشت پیامبر اولوالعزم نیست؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا زرتشت پیامبر اولوالعزم نیست؟

سلام با وجودیکه زرتشت همانند سایر 5 پیامبر اولوالعزم هم دین آورد هم کتاب مقدس پس چرا زرتشت رو جزو پیامبران اولوالعزم طبقه بندی نمی کنند؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[=Arial Black]

بسم الله الرحمن الرحیم



با عرض سلام خدمت شما کاربر گرامی
مقدمه؛
برخی مفسرین منظور از این واژه را پیامبران دارای صبر و تحمل دانسته اند؛ در کنار این دیدگاه، برخی دیگر اولو العزم را به صاحبان عهد معنا کرده و شاهد آن را آیه هفتم سوره احزاب(1) معرفی کرده اند. گروهی دیگر نیز بر مبنای دسته ای از روایات، منظور از این کلمه را پیامبران صاحب شریعت دانسته اند. دیدگاه اخیر به دلیل پشتوانه روایی در بین مفسرین امامیه مشهور و مقبول تر است. در مورد تعداد آنها نیز به نظر مشهور دانشمندان، پیامبران اولو العزم پنج نفر اند: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و رسول اکرم(علی نبینا و آله و علیهم السلام).(2)

با توجه به مقدمه مذکور، باید دید ملاک اولو العزم بودن چیست که برخی پیامبران خاص، به این صفت متصف شده اند. در روایات به سه نشانه اشاره شده است:

1.داشتن کتاب آسمانی؛
2.
شریعت و دین مستقل داشتن؛ امام رضا(علیه السلام) در همین راستا می فرماید: إِنَّمَا سُمِّيَ أُولُو الْعَزْمِ أُوْلِي الْعَزْمِ لِأَنَّهُمْ كَانُوا أَصْحَابَ الْعَزَائِمِ وَ الشَّرَائِعِ... پیامبران اولو العزم به این دلیل اولو العزم نامیده شدند که صاحبان دین و شریعت بودند. زیرا نوح(علیه السلام) همراه با کتاب و شریعت مبعوث شد و هر کس بعد از ایشان آمد طبق کتاب و شریعت و روش او عمل کرد تا این که ابراهیم(علیه السلام) با کتاب و صُحُف جدید آمد و هر پیامبری بعد از ایشان آمد طبق شریعت حضرت ابراهیم(علیه السلام) عمل کرد، سپس جناب موسی(علیه السلام) آمد و تورات را که کتاب جدیدی بود آورد و بعد از آن هم مسیح(علیه السلام) با انجیل که شریعت جدیدی بود آمد و تا زمان پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) همه طبق شریعت حضرت عیسی(علیه السلام) عمل می‌کردند، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اسلام با قرآن و شریعت جدیدی آمد که حرام و حلال آن تا روز قیامت به همان صورت باقی خواهد ماند.(3)
3.
داشتن دعوت همگانی و جهانی برای جن و انس؛ در این رابطه از امام سجاد(علیه السلام) سوال شد: مَا مَعْنَى أُولُو الْعَزْمِ قَالَ بُعِثُوا إِلَى شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا جِنِّهَا وَ إِنْسِهَا؛ معنای اولو العزم چیست؟ حضرت فرمود: پیامبرانی که برای شرق و غرب عالم و همچنین برای جن و انس مبعوث شدند.(4)
بنابراین با توجه به دو نشانه اخیر(دین مستقل و دعوت همگانی) پیامبرانی که دارای کتاب بوده اند(مانند حضرات شیث، ادریس، داود و زرتشت(علیهم السلام)) اما شریعت جدید و مستقلی نداشته اند، جزو پیامبران اولو العزم قرار نمی گیرند.


[/HR]1. وَ إِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّنَ مِيثَاقَهُمْ وَ مِنكَ وَ مِن نُّوحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسىَ‏ وَ عِيسىَ ابْنِ مَرْيمَ‏ وَ أَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا؛ و [ياد كن‏] زمانى را كه از پيامبران [براى ابلاغ وحى‏] پيمان گرفتيم، و [نيز] از تو و از نوح و از ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم، و از همه آنان پيمانى محكم و استوار گرفتيم.
2.
البته برخی متفکران مانند آیت الله مصباح، تعداد پیامبران اولو العزم را منحصر در پنج پیامبر مذکور ندانسته و در این رابطه می فرماید: در اولوالعزم بودن گروهي از پيامبران، طبق آية 35 سورة احقاف، ترديدي نيست؛ اما هيچ دليل قطعي از قرآن كريم و يا روايات متواتر در دست نيست كه ثابت كند پيامبران صاحب كتاب و شريعت، تنها همين پنج پيامبر بوده‌اند. ر.ک: راه و راهنما شناسی، ص405.
3. مجلسی، بحار الأنوار، ج‏11، ص: 35.
4. همان، ج‏11، ص: 33.

عامل;918300 نوشت:
بنابراین با توجه به دو نشانه اخیر(دین مستقل و دعوت همگانی) پیامبرانی که دارای کتاب بوده اند(مانند حضرات شیث، ادریس، داود و زرتشت(علیهم السلام)) اما شریعت جدید و مستقلی نداشته اند، جزو پیامبران اولو العزم قرار نمی گیرند.

سلام
زرتشت دین مستقل داشته و پیروانش رو زرتشتی و یا مجوسی میگوین.اما در مورد شیث ادریس داوود و ... هیچکدام دین مستقل نداشته و مبلغ دین پیامبران اوالواعزم بوده اند.

[="Arial Black"][="Blue"]سلام علیکم

Miss.Narges;918338 نوشت:
زرتشت دین مستقل داشته و پیروانش رو زرتشتی و یا مجوسی میگوین

با توجه به تحریف آموزه های این دین نمی توان نظر قطعی در مورد استقلال و یا عدم استقلال آن داد؛ چرا که با توجه به برخی مطالب«گاتها» که توحید را بیان می کند، گروهی این دین را پیرو حضرت ابراهیم(علیه السلام) و در راستای ادیان ابراهیمی دانسته اند.
در هر حال حتی اگر این دین را مستقل هم بدانیم، با در نظر گرفتن جهانی بودن که یکی دیگر از فاکتورهای اولو العزم بودن پیامبران است، باز هم نمی توان به اولو العزم بودن زرتشت حکم کرد. علاوه بر اینکه علی رغم بیان برخی نشانه ها برای پیامبران اولو العزم، به نام آنها در دسته ای از روایات تصریح شده و زرتشت جزو آنها نیست.

[/]

عامل;918300 نوشت:
[=Arial Black]
بسم الله الرحمن الرحیم




بنابراین با توجه به دو نشانه اخیر(دین مستقل و دعوت همگانی)
پیامبرانی که دارای کتاب بوده اند(مانند حضرات شیث، ادریس، داود و زرتشت(علیهم السلام)) اما شریعت جدید و مستقلی نداشته اند، جزو پیامبران اولو العزم قرار نمی گیرند.


[/HR]

با سلام
استاد گرامی در مورد پیامبر بودن زرتشت شبهات زیادی وجود دارد شما چگونه او را پیامبر میدانید ؟اگر در این مورد اسناد را در یختییارمان بگذارید خوش حال میشویم تا برسی کنیم
اغلب مورخان اسلامي مانند: طبري،( تاريخ طبري، چاپ قاهره، ج اول، ص 282 و 402 و 403) بلعمي،( تاريخ بلعمي، چاپ كيان پور نسخة دهخدا، ص 206) ابن اثير(ابن اثير، الكامل في التاريخ، چاپ مصر، ج 1، ص 145 و 146) زرتشت را پيامبر ندانسته، بلكه او را شاگرد ارمياي نبي يا عزير نبي، دانسته‎اند.

در روایتی طولانی که فردی زندیق از امام صادق(علیه السلام)در مورد مطالب گوناگون سؤال می کند، وقتی از پیامبر آیین مجوس می پرسد، امام صادق(علیه السلام)می فرماید:


ما من امة الا خلافیها نذیر;[۱] هیچ امتی نیست مگر این که از سوی خداوند منذری برای آنهامبعوث شده است.
برای مجوس نیز از سوی خداوند پیامبری با کتاب آسمانی فرستاده شد، لکن آنها او را تکذیب کرده و کتابش را انکار نمودند.



زندیق می پرسد: آن پیغمبر خالد بن سنان است؟ حضرت می فرماید: «خالد یک نفر عرب بدوی بوده و پیغمبر نبوده است...» زندیق می پرسد: آیا زردشت پیامبر مجوس است؟
امام می فرماید:



زردشت در میان مجوس با زمزمه آمد و ادعای نبوت کرد و عده ای از آنان به او ایمان آورده و عده ای او را انکار کرده و بیرونش کردند تا این که در بیابان طعمه ی درندگان شد.[۲]


[۱]. فاطر: 24.


[۲]. علامه محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 10، ص 179، (بیروت: دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403 هـ. ق); و احمد بن علی طبرسی، احتجاج، (انتشارات اسوه، چاپ دوم، 1416)، ج 2، ص 236.

[="Arial Black"][="Blue"]سلام علیکم

رضا;918471 نوشت:
استاد گرامی در مورد پیامبر بودن زرتشت شبهات زیادی وجود دارد شما چگونه او را پیامبر میدانید؟

تا حدودی حق با شماست، چرا که حتی در زمان و مکان تولد زرتشت هم اختلاف زیادی وجود دارد. این مطلب هم همانطور که میدانید با حمله اسکندر و از بین بردن کتب و تاریخ آنها در حاله ای از ابهام قرار گرفته و سبب تحریف هایی در دوران ساسانی و بعد از آن شده است. بنابراین استناد به تاریخ نگارانی مانند طبری و بلعمی راه گشا نیست و از طرفی عده ای از مورخان مانند مسعودی، دینوری، بیرونی و ... به پیامبری زرتشت اذعان کرده اند. تا جایی که برخی متاخرین او را قطعا پیامبر دانسته اند.(عبداله مبلغی آبادانی , تاریخ ادیان و مذاهب جهان , ج 1 ص 334ـ 336) زرتشت نیز خود را پیامبر دانسته‌ است، آنجا که می‌گوید: «اهورامزدا، مرا برای راهنمایی در این جهان برانگیخت، و من از برای رسالت خویش، از منش پاک تعلیم یافتم»(پیامبر از یاد رفته، ص ۱۸۲)
البته از برخی اخبار نیز می توان پیامبر بودن او را برداشت کرد. مانند: فِي عُيُونِ أَخْبَارِ الرِّضَا أَنَّ الْمَأْمُونَ جَمَعَ عُلَمَاءَ سَائِرِ الْمِلَلِ مِثْلَ الْجَاثَلِيقِ وَ رَأْسِ الْجَالُوتِ وَ رُؤَسَاءِ الصَّابِئِينَ مِنْهُمْ عِمْرَانُ الصَّابِي وَ الْهِرْبِذُ الْأَكْبَرُ وَ أَصْحَابُ زَرَادِشْتَ‏ وَ نِسْطَاسُ الرُّومِيُّ وَ الْمُتَكَلِّمِينَ مِنْهُمْ سُلَيْمَانُ الْمَرْوَزِيُّ ثُمَّ أَحْضَرَ الرِّضَا ع فَسَأَلُوهُ فَقَطَعَ الرِّضَا وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ.(مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏4 ؛ ص351)
در این روایت مامون بزرگان ادیان ان زمان را که جمع کرد، به مجوسیان اطلاق اصحاب زرادشت شده که حاکی از قبول زرتشت به عنوان پیامبر و مبدء این دین است.
در هر حال در این زمینه تاریخ مورد اطمینانی به جز تواتری که بین زرتشتیان است، وجود ندارد که اتفاقا در برخی روایات نیز به این مطلب اشاره شده است: فدعا بالهربذ الأكبر، فقال له الرضا عليه السّلام: أخبرني عن زرادشت‏ الذي تزعم أنه نبي؛ ما حجتك على نبوته؟ قال: إنه أتى بما لم يأتنا به أحد قبله و لم نشهده، و لكن الأخبار من أسلافنا وردت علينا بأنه أحل لنا ما لم يحل غيره فاتبعناه، قال: أ فليس إنما أتتكم الأخبار فاتبعتموه؟ قال: بلى قال: و كذلك سائر الأمم السالفة أتتهم الأخبار بما أتى‏ به النبيون و أتى به عيسى و موسى عليهم السّلام و محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم. فما عذركم في ترك الإقرار بهم إذا كنتم إنما أقررتم بزرادشت من قبل الأخبار المتواترة؟ و أنه جاء بما لم يجى به غيره؟ فانقطع مكانه.(إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج‏1، ص: 283) در این روایت امام رضا(علیه السلام) تواتر و نقل مستمر را بر پیامبری زرتشت از جانب عالم زرتشتی می پذیرد و البته بر علیه او به نحو جدال احسن بکار می برد. از طرفی امام در همین روایت نبوت او را با «تزعم» بیان می کند که حاکی از ضعف این دیدگاه است.
بنابراین فارغ از اینکه زرتشت پیامبر بوده یا نه، بحث این تاپیک نفی اولو العزم بودن ایشان است که با پذیرش عدم پیامبری او(بر خلاف شهرت و تواتر نزد زرتشتیان) بحث اولو العزم نبودنش، سالبه به انتفاء موضوع خواهد بود و نتیجه این تاپیک در دو صورت(پیامبر بودن یا نبودن ایشان) ثابت خواهد بود. البته توجه به این نکته هم خالی از وجه نیست که بالاخره برای مجوسیان طبق روایاتی که شما در پست قبل بیان کردید و دیگر روایات، پیامبر یا پیامبرانی فرستاده شده و سوال را می توان متوجه پیامبر این دین(حالا هر نامی می خواهد داشته باشد) کرد و اولو العزم بودنش را بررسی نمود. به عبارتی بحث اصلی روی یک نام یا شخص نیست بلکه جایگاه حقیقی پیامبر این دین(زرتشت یا غیر آن) مد نظر است.
[/]

عامل;918300 نوشت:
[=Arial Black]برخی مفسرین منظور از این واژه را پیامبران دارای صبر و تحمل دانسته اند؛ در کنار این دیدگاه، برخی دیگر اولو العزم را به صاحبان عهد معنا کرده و شاهد آن را آیه هفتم سوره احزاب(1) معرفی کرده اند. گروهی دیگر نیز بر مبنای دسته ای از روایات، منظور از این کلمه را پیامبران صاحب شریعت دانسته اند. دیدگاه اخیر به دلیل پشتوانه روایی در بین مفسرین امامیه مشهور و مقبول تر است. در مورد تعداد آنها نیز به نظر مشهور دانشمندان، پیامبران اولو العزم پنج نفر اند: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و رسول اکرم(علی نبینا و آله و علیهم السلام).(2)

با سلام. به طور اساسی معیار شناخت پیامبر اولوالعزم از پیامبر غیراولوالعزم چیست؟

پیامبر اصحاب رس در قران ممکن است زرتشت یا یک پیامبر ایرانی باشد؟

[="Arial Black"][="Blue"]سلام علیکم

חסר משמעות;918493 نوشت:
با سلام. به طور اساسی معیار شناخت پیامبر اولوالعزم از پیامبر غیراولوالعزم چیست؟

به این معیارها در پست 3 اشاره شد:
عامل;918300 نوشت:
1.داشتن کتاب آسمانی؛

عامل;918300 نوشت:
2.شریعت و دین مستقل داشتن؛

عامل;918300 نوشت:
3.داشتن دعوت همگانی و جهانی برای جن و انس؛

[/]

[="Arial Black"][="Blue"]سلام

و طاها;918631 نوشت:
پیامبر اصحاب رس در قران ممکن است زرتشت یا یک پیامبر ایرانی باشد؟

در مورد اصحاب رس امام رضا(علیه السلام) به نقل از امیر المومنین(علیه السلام) حدیثی نقل می فرماید:
شخصی از بنی تمیم خدمت امیر المومنین آمد و از اصحاب رس پرسید، حضرت فرمود سوالی پرسیدی که قبل از تو کسی نپرسیده بود و پاسخی به تو میدهم که بعد از من از کسی نشنیده باشی...آنها قومى بودند كه درخت صنوبرى را مى‏ پرستيدند و به آن"شاه درخت" مى‏ گفتند، و آن درختى بود كه"يافث" فرزند "نوح" بعد از طوفان در كناره‏ اى به نام"روشن آب" غرس كرده بود، آنها دوازده شهر آباد داشتند كه بر كنار نهرى به نام"رس" بود، اين شهرها به نامهاى: آبان، آذر، دى، بهمن، اسفندار فروردين، ارديبهشت، خرداد، تير، مرداد و شهريور و مهر نام داشت كه ايرانيان نامهاى ماههاى سال خود را از آنها گرفته‏ اند.
آنها به خاطر احترامى كه به آن درخت صنوبر مى‏ گذاشتند، بذر آن را در مناطق ديگر كاشتند و نهرى براى آبيارى آن اختصاص دادند به گونه‏اى كه نوشيدن آب آن نهر را بر خود و چهارپايانشان ممنوع كرده بودند، حتى اگر كسى از آن مى‏ خورد او را به قتل مى‏ رساندند، و مى‏ گفتند اين مايه حيات خدايان ماست و شايسته نيست كسى از آن چيزى كم كند! آنها در هر ماه از سال، روزى را در يكى از اين شهرهاى آباد عيد مى‏ گرفتند و به كنار درخت صنوبرى كه در خارج شهر بود مى‏ رفتند، قربانيها براى آن مى‏ كردند و حيواناتى سر مى‏ بريدند و سپس آنها را به آتش مى‏ افكندند، هنگامى كه دود از آنها به آسمان برمى‏ خاست در برابر درخت به سجده مى‏ افتادند و گريه و زارى سرمى‏ دادند! عادت و سنت آنها در همه اين شهرها چنين بود تا اينكه نوبت به شهر بزرگى كه پايتخت پادشاهشان بود و نام اسفندار داشت مى‏ رسيد، تمامى اهل آباديها همه در آن جمع مى‏ شدند و دوازده روز پشت سر هم عيد مى‏ گرفتند و آنچه در توان داشتند قربانى مى‏ كردند و در برابر درخت سجده مى‏ نمودند.
هنگامى كه آنها در كفر و بت پرستى فرو رفتند، خداوند پيامبرى از بنى اسرائيل به سوى آنها فرستاد تا آنها را به عبادت خداوند يگانه و ترك شرك دعوت كند، اما آنها ايمان نياوردند، پيامبر براى قلع ماده فساد از خدا تقاضا كرد، آن درخت بزرگ خشكيد، آنها هنگامى كه چنين ديدند سخت ناراحت شدند و گفتند اين مرد خدايان ما را سحر كرده! بعضى ديگر گفتند: خدايان به خاطر اين مرد كه ما را دعوت به كفر مى‏ كند بر ما غضب كردند!
و به دنبال اين بحثها همگى تصميم بر كشتن آن پيامبر گرفتند، چاهى عميق كندند و او را در آن افكندند و سر آن را بستند و بر بالاى آن نشستند و پيوسته ناله او را شنيدند تا جان سپرد، خداوند به خاطر اين اعمال زشت، و اين ظلم و ستمها آنها را به عذاب شديدى گرفتار كرد و نابود ساخت.(عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج1، ص205)
در نهج البلاغه نیز حضرت على(علیه السلام) می فرماید: كجايند صاحبان شهرهاى رس كه پيغمبران خود را كشتند و سنت‏هاى مرسلين را خاموش، و سنتهاى جباران را احياء كردند؟(نهج البلاغه، صبحی صالح، ص260)
از عبارات روایت اول بر می آید که این قوم در حوالی ایران باشند چرا که کلمات قرمز رنگ، همگی فارسی بوده و خود حضرت(علیه السلام) هم به گرفتن نام ماههای ایرانی از آنها اشاره می فرماید. اما اینکه آیا از نظر زمانی یا مکانی با جناب زرتشت یکسان باشند و او پیامبر آنها باشد، شاهدی به چشم نمی خورد. علاوه بر اینکه قوم مجوس برای مسلمانها آشنا بودند و اگر منظور از اصحاب رس، آن قوم و پیامبرشان بود، حضرت به آن اشاره می فرمود، علاوه بر اینکه در قرآن به این دو قوم با دو نام متفاوت که ظهور در دوئیت مفهومی و مصداقی دارد اشاره شده است. از سوی دیگر حضرت(علیه السلام) می فرماید از بنی اسرائیل پیامبری برای آنها فرستاده شد، در حالی که زرتشتی ها چنین اعتقادی ندارند و در روایت دوم هم به وجود پیامبران متعدد در بین آنها اشاره شده است.

[/]

جمع بندی

پرسش:
آیا زرتشت با توجه به اینکه دین و کتاب جدید آورده است، جزو پیامبران اولو العزم محسوب می شود؟

پاسخ:
مقدمه؛ برخی مفسرین منظور از واژه «اولو العزم» را پیامبران دارای صبر و تحمل دانسته اند؛ در کنار این دیدگاه، برخی دیگر اولو العزم را به صاحبان عهد معنا کرده و شاهد آن را آیه هفتم سوره احزاب(1) معرفی کرده اند. گروهی دیگر نیز بر مبنای دسته ای از روایات، منظور از این کلمه را پیامبران صاحب شریعت دانسته اند. دیدگاه اخیر به دلیل پشتوانه روایی در بین مفسرین امامیه مشهور و مقبول تر است. در مورد تعداد آنها نیز به نظر مشهور دانشمندان، پیامبران اولو العزم پنج نفر اند: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و رسول اکرم(علی نبینا و آله و علیهم السلام).(2)

با توجه به مقدمه مذکور، باید دید ملاک اولو العزم بودن چیست که برخی پیامبران خاص، به این صفت متصف شده اند. در روایات به سه نشانه اشاره شده است:

1.داشتن کتاب آسمانی؛
2.شریعت و دین مستقل داشتن؛ امام رضا(علیه السلام) در همین راستا می فرماید: إِنَّمَا سُمِّيَ أُولُو الْعَزْمِ أُوْلِي الْعَزْمِ لِأَنَّهُمْ كَانُوا أَصْحَابَ الْعَزَائِمِ وَ الشَّرَائِعِ... پیامبران اولو العزم به این دلیل اولو العزم نامیده شدند که صاحبان دین و شریعت بودند. زیرا نوح(علیه السلام) همراه با کتاب و شریعت مبعوث شد و هر کس بعد از ایشان آمد طبق کتاب و شریعت و روش او عمل کرد تا این که ابراهیم(علیه السلام) با کتاب و صُحُف جدید آمد و هر پیامبری بعد از ایشان آمد طبق شریعت حضرت ابراهیم(علیه السلام) عمل کرد، سپس جناب موسی(علیه السلام) آمد و تورات را که کتاب جدیدی بود آورد و بعد از آن هم مسیح(علیه السلام) با انجیل که شریعت جدیدی بود آمد و تا زمان پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) همه طبق شریعت حضرت عیسی(علیه السلام) عمل می‌کردند، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اسلام با قرآن و شریعت جدیدی آمد که حرام و حلال آن تا روز قیامت به همان صورت باقی خواهد ماند.(3)
3.داشتن دعوت همگانی و جهانی برای جن و انس؛ در این رابطه از امام سجاد(علیه السلام) سوال شد: مَا مَعْنَى أُولُو الْعَزْمِ قَالَ بُعِثُوا إِلَى شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا جِنِّهَا وَ إِنْسِهَا؛ معنای اولو العزم چیست؟ حضرت فرمود: پیامبرانی که برای شرق و غرب عالم و همچنین برای جن و انس مبعوث شدند.(4)

بنابراین با توجه به دو نشانه اخیر(دین مستقل و دعوت همگانی)، پیامبرانی که دارای کتاب بوده اند(مانند حضرات شیث، ادریس، داود و زرتشت(علی نبینا و علیهم السلام)) اما شریعت جدید و مستقلی نداشته اند، جزو پیامبران اولو العزم قرار نمی گیرند.

 

پی نوشت ها:

1. وَ إِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّنَ مِيثَاقَهُمْ وَ مِنكَ وَ مِن نُّوحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسىَ‏ وَ عِيسىَ ابْنِ مَرْيمَ‏ وَ أَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا؛ و [ياد كن‏] زمانى را كه از پيامبران [براى ابلاغ وحى‏] پيمان گرفتيم، و [نيز] از تو و از نوح و از ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم، و از همه آنان پيمانى محكم و استوار گرفتيم.
2. البته برخی متفکران مانند آیت الله مصباح، تعداد پیامبران اولو العزم را منحصر در پنج پیامبر مذکور ندانسته و در این رابطه می فرماید: در اولوالعزم بودن گروهي از پيامبران، طبق آية 35 سورة احقاف، ترديدي نيست؛ اما هيچ دليل قطعي از قرآن كريم و يا روايات متواتر در دست نيست كه ثابت كند پيامبران صاحب كتاب و شريعت، تنها همين پنج پيامبر بوده‌اند. ر.ک: راه و راهنما شناسی، ص405.
3. مجلسی، بحار الأنوار، ج‏11، ص: 35.
4. همان، ج‏11، ص: 33.

موضوع قفل شده است