جمع بندی همسر و فرزندان خدا؟
تبهای اولیه
به نام یزدان بخشاینده بخشایشگر
درود بر همگی
به نظر شما چرا خدا اصرار داره که نه فرزندی داشته باشه و نه همسری؟
مگه او نمیتونه برای خودش همسر و فرزند و خانواده بسازه یا بیآفرینه؟
خدایی که همه چیز رو از خود یعنی اراده و ذهن خود پدید آورده
خدایی که با بد و خوب و مشکلات بندگانش آشناست و کسی هست که «انسانیت» رو برای انسان آفریده
کسی که احساسات رو آفریده
کسی که همه این چیزها رو از ذهن زیبای خود آفریده و از جای دیگری و یا خدا یا موجود دیگری نگرفته
چطور میتونه احساس نداشته باشه؟
چرا نمیخواد برای خودش خانواده تشکیل بده
اگر این کارو بکنه چه اشکالی داره؟
همه هم او رو میشناسند
میگن : ا این فلانی دختر خدا هست!
من قبول دارم که خداوند هیچ همسری نداره (لم یتخذ صاحبة و لا ولد)
ولی آیا امکانش نیست که خداوند بخواهد همسر و فرزندی بگیره
چون حود او هست که تصمیم بگیره چی بشه
ما نباید بگیم نه خدا نمیتونه و نمیشه این کارو بکنه!
به ما چه؟ ما خدای خدا هستیم یا بنده او؟
من نمیتونم بپذیرم که خدا نمیخواد همسر اختیار کنه
خدایی که برای همه زندگی و همسر و فرزند و ماشین! درست کرده آیا باورکردنی هست که میخواد تا ابد مجرد و بیهمسر (نمیگم زن میگم همسر!) باشه؟
چرا خدا میلیون تا جهان آفریده؟
یه ذره فکر کنید امت کسانی که همسران بسیاری میگیرند!
به نام یزدان بخشاینده بخشایشگر
درود بر همگی
به نظر شما چرا خدا اصرار داره که نه فرزندی داشته باشه و نه همسری؟
مگه او نمیتونه برای خودش همسر و فرزند و خانواده بسازه یا بیآفرینه؟
خدایی که همه چیز رو از خود یعنی اراده و ذهن خود پدید آورده
خدایی که با بد و خوب و مشکلات بندگانش آشناست و کسی هست که «انسانیت» رو برای انسان آفریده
کسی که احساسات رو آفریده
کسی که همه این چیزها رو از ذهن زیبای خود آفریده و از جای دیگری و یا خدا یا موجود دیگری نگرفته
چطور میتونه احساس نداشته باشه؟
چرا نمیخواد برای خودش خانواده تشکیل بده
اگر این کارو بکنه چه اشکالی داره؟
همه هم او رو میشناسند
میگن : ا این فلانی دختر خدا هست!
من قبول دارم که خداوند هیچ همسری نداره (لم یتخذ صاحبة و لا ولد)
ولی آیا امکانش نیست که خداوند بخواهد همسر و فرزندی بگیره
چون حود او هست که تصمیم بگیره چی بشه
ما نباید بگیم نه خدا نمیتونه و نمیشه این کارو بکنه!
به ما چه؟ ما خدای خدا هستیم یا بنده او؟
من نمیتونم بپذیرم که خدا نمیخواد همسر اختیار کنه
خدایی که برای همه زندگی و همسر و فرزند و ماشین! درست کرده آیا باورکردنی هست که میخواد تا ابد مجرد و بیهمسر (نمیگم زن میگم همسر!) باشه؟
چرا خدا میلیون تا جهان آفریده؟
یه ذره فکر کنید امت کسانی که همسران بسیاری میگیرند!
پاسخ :
با سلام وتشکر
از این که دغدغه ذهنی تان را در باره مسله در باره خداوند مطرح نموده از شما تقدیر می شود
در یک بیان جامع وهمه جانبه که تمام زوایای سوال تان را پاسخ دهد با استناد به آیات قران کریم باید گفت :
داشتن فرزند برای خدا، به دو گونه تصور میشود؛ اول اینکه او فرزند واقعی داشته باشد و خدا حقیقتاً پدر او باشد. دوم اینکه خدا کسی را به عنوان فرزند خود انتخاب کرده باشد که در اصطلاح به آن «بنوّت» گفته میشود. آیات مختلف قرآن هر دو صورت را رد میکند و خدا را منزّه از این میداند که فرزندی داشته باشد یا کسی را به فرزندخواندگی خود قبول کند.
برخی از کافران چنین گفتهاند که خدا فرزند حقیقی دارد و قرآن کریم سخن آنها را با عبارت «وَلَدَ اللّهُ» بیان میکند و بیدرنگ آنرا باطل میخواند و میفرماید که آنها دروغ میگویند.[1] در جایی دیگر آنرا غیر ممکن دانسته و میفرماید: «نه کسى را زاده و نه از کسى زاده شده است»،[2] علت محال بودن متولد شدن فرزند از خدا، این است که لازمه این امر، تجزیهپذیری و تقسیمپذیری خدا است که منجر به مرکب بودن خدا میشود، در حالی خدا مرکب نیست؛[3] به علاوه؛ «ترکیب»، با صمدیت و بینیازی ذات اقدس الهی سازگاری ندارد.[4] همچنین در سوره انعام با اشاره به اینکه خدا همسری را برای خود برنگزیده است، میفرماید: «پدیدآورنده بیسابقه و بیالگوى آسمانها و زمین است، چگونه و از کجا او را فرزندى باشد، در حالىکه او را همسرى نبوده! و همه چیز را او آفریده و او به همه چیز دانا است»،[5] و فرزند، مخلوق پدرش نیست، بلکه جزئی از اجزای او است؛ به همین دلیل محال است که مخلوقی از مخلوقات، فرزند او باشد.[6]
گروهی دیگر از کافران نیز معتقدند؛ خدا کسی را به عنوان فرزند خود انتخاب کرده و او را به فرزندی قبول کرده است! قرآن این ادعا را نیز رد کرده و شأن خدای تعالی را منزّه از این امر دانسته و علتش را بینیازی خدا از هر چیز میداند: «(مشرکان) گفتند: خداوند فرزندى براى خود انتخاب کرده است! (خدا از هر عیب و نقص و احتیاجى) منزّه است! او بینیاز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچگونه دلیلى بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتى میدهید که نمیدانید؟»،[7] این در حالی است که گرفتن فرزند، یا به جهت نیازهای جسمی و مادی است که فرزند را برای رفع این نیازها برمیگزیند و یا به سبب رفع نیازهای معنوی و انس گرفتن با او است که خدا از همه این نیازها مبرا است. لذا خدا در جای دیگری از قرآن با تکیه به دو صفت مهم الهی؛ یعنی «واحدیت» و «قهاریت»، خود را از محتاج بودن به گرفتن فرزند مبرّا دانسته است: «اگر (به فرض محال) خدا میخواست فرزندى انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را میخواست برمیگزید، منزّه است (از اینکه فرزندى داشته باشد)! او خداوند یکتاى پیروز است».[8] هر چند در ابتدای این آیه، عنوان میکند: «لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَداً لاَصْطَفى مِمَّا یَخْلُقُ ما یَشاء»، ولی با استفاده از کلمه «لَو» به ممتنع بودن این کار اشاره میفرماید که یک فرض محال است و با عبارت «هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» بر محال بودن این شرط تأکید میکند. او در ذات و صفات ذاتی و شئونی که از لوازم ذاتی او هستند، واحد است و هیچ موجودی در آنها با خدا شریک نیست و او خدای قهاری است که همه موجودات مقهور او هستند و هیچکس در مقابل او وجود مستقل ندارد و همه محتاج او و در مقابلش ذلیل و خوار هستند.
نتیجه اینکه؛ آیات قران کریم امکان فرزند داشتن خدا را به شدت نفی میکند و ذات اقدس الهی را از آن مبرّا و منزّه و بینیاز میداند.
شما پرسشگر گرامی توجه دارید که همسر وفرزند داشتن برای موجوداتی مطرح است که نظیر انسانها ویا حیوانات ومانند آن باشد وخداوند منزه از آن است که شبهه موجودات ومخلوقات خود باشد .
[/HR] [1]. صافات، 152: «وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ».
[2]. اخلاص، 3: «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد».
[3]. ر.ک: « نهایت الحکمه ص258
[4]. ر.ک: طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 389، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[5]. انعام، 101: «بَدیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنَّى یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ».
[6]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 291.
[7]. «قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَکُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهذا أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون»؛ یونس، 68.
[8]. زمر، 4: «لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَداً لاَصْطَفى مِمَّا یَخْلُقُ ما یَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّار».
خدا یعنی موجود کامل مطلق.
یعنی کسی که هیچ نیازی نداره.
همسر داشتن ، یکی از نیازهای انسانها و جانداران هست.
وقتی خدا "بی نیاز" مطلق هست ، پس نیاز به همسر هم نداره. وقتی نیاز نداره ، پس برای چی همسر برای خودش درست کنه؟ کارهای خدا از روی حکمت هستش. انجام کاری که هیچ نیازی به اون کار نیست ، ضد حکمت هست.
[="Tahoma"][="Navy"]ه نام یزدان بخشاینده بخشایشگر
درود بر همگی
به نظر شما چرا خدا اصرار داره که نه فرزندی داشته باشه و نه همسری؟
مگه او نمیتونه برای خودش همسر و فرزند و خانواده بسازه یا بیآفرینه؟
خدایی که همه چیز رو از خود یعنی اراده و ذهن خود پدید آورده
خدایی که با بد و خوب و مشکلات بندگانش آشناست و کسی هست که «انسانیت» رو برای انسان آفریده
کسی که احساسات رو آفریده
کسی که همه این چیزها رو از ذهن زیبای خود آفریده و از جای دیگری و یا خدا یا موجود دیگری نگرفته
چطور میتونه احساس نداشته باشه؟
چرا نمیخواد برای خودش خانواده تشکیل بده
اگر این کارو بکنه چه اشکالی داره؟
همه هم او رو میشناسند
میگن : ا این فلانی دختر خدا هست!
من قبول دارم که خداوند هیچ همسری نداره (لم یتخذ صاحبة و لا ولد)
ولی آیا امکانش نیست که خداوند بخواهد همسر و فرزندی بگیره
چون حود او هست که تصمیم بگیره چی بشه
ما نباید بگیم نه خدا نمیتونه و نمیشه این کارو بکنه!
به ما چه؟ ما خدای خدا هستیم یا بنده او؟
من نمیتونم بپذیرم که خدا نمیخواد همسر اختیار کنه
خدایی که برای همه زندگی و همسر و فرزند و ماشین! درست کرده آیا باورکردنی هست که میخواد تا ابد مجرد و بیهمسر (نمیگم زن میگم همسر!) باشه؟
چرا خدا میلیون تا جهان آفریده؟
یه ذره فکر کنید امت کسانی که همسران بسیاری میگیرند!
سلام
همسر برای ارضای شهوت و آرامش روحی و بقای نسل است
حال بفرمایید خداوند به کدامیک از اینها نیاز داره تا بخواد زن و فرزندی داشته باشه؟
آیا خداوند شهوتی داره (نعوذ بالله) که بخواد با همسرش اونو برطرف کنه؟
یا بی قراره که بخواد در کنار همسرش به آرامش برسه؟
یا اینکه موجودی محدود در زمان و مکان و ماده است که بخواد تکثیر بشه و نسلش باقی بمونه؟
و اما احساسات
اگر منظورتون از احساسات ابراز مهر و محبت به دیگری است خدای متعال فوق هر مهربانی مهربانه و برای ابراز مهربانیش نیاز نداره همسر یا فرزند داشته باشه چون رابطه مخلوقات با او نزدیکتر از اینهاست رابطه ای که یک طرفش مهر و عطای مدام و در طرف دیگه نیاز و درخواست همیشگی است
پس خداوند مهربان برای ابراز محبت نیازی به ایجاد رابطه همسری و فرزندی ندارد
و البته پیش از هرکسی خود خدای متعال فرمود که "لایتخذ صاحبه و لا ولدا" بعد ما هم گفتیم و دلیلش را هم بیان کردیم
دادن نسبت به خدای متعال باید متناسب با خدایی او باشد نه اینکه هرچیز ممکنی را به قدرت او معلق کنیم و بگوییم می تواند باشد. چرا که قدرت خداوند از علم و حکمت او خارج نیست و صرف امکان وقوع ( که البته این مساله در مورد زن و فرزند برای خدا استحاله عقلی نیز دارد) چیزی مستلزم وجود آن نیست.
یا علیم[/]
به نظر شما چرا خدا اصرار داره که نه فرزندی داشته باشه و نه همسری؟
مگه او نمیتونه برای خودش همسر و فرزند و خانواده بسازه یا بیآفرینه؟
شما چرا اصرار دارید خدا رو انسان گونه تصور کنید. ماهیت خدا کاملا برای ما مبهمه. آیا درست است که بپرسیم چرا ابررایانه ها همسر ندارند یا چرا درخت ها همسر ندارند. از کجا معلوم که خدا به اندازه همینها از انسان متفاوت نباشد. اساسا چه کسی گفته است خدا ذهن دارد و فکر میکند و... . این جا رو ببینید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=56998&p=892460&viewfull=1#post892460
نیاز خدا نیاز بندگانش هست
در روایتی هست که خداوند (حدیث قدسی که الان نقل به مضمون میکنم) میفرماید که اگر کسی از بیمار مسلمان و مومن به عنوان مریض عیادت کند این به آن معنا هست که «خدا رو عیادت میکنه» و نظیر اینها
پس میتونیم بگیم که خداوند همسر میگیره
به این معنا که برای یکی از اولیاءش همسری رو بر مبنای سلیقه اون «بیآفرینه» و ازدواج این دو مثل ازدواج اونها با خدا هست!
نتیجه این میشه که اولا شیطان هیچ شرکتی در بستن نطفه آن دو نمیکنه و نتیجهاش میشه کودکانی خوشرو و خوشبو و خوش اخلاق
در این نسل هیچ «حرامزاده یا گناهان کبیره کننده» به وجود نمیآد، چون اون نسل نسل خدا محسوب میشوند
من البته اشتباه میکردم و مستقیم میگفت ازدواج خدا با انسان!
ولی باید استعارهای و معنایی بهش نگاه کنیم
مثلا اهل بیت (چیزی فراتر از اهل بیت معمولی یک ایرانی هم داخل اون خانواده هست) به اونها میشه گفت اهل بیت خدا و یا آل الله هستند
نیاز خدا نیاز بندگانش هست
در روایتی هست که خداوند (حدیث قدسی که الان نقل به مضمون میکنم) میفرماید که اگر کسی از بیمار مسلمان و مومن به عنوان مریض عیادت کند این به آن معنا هست که «خدا رو عیادت میکنه» و نظیر اینها
پس میتونیم بگیم که خداوند همسر میگیره
به این معنا که برای یکی از اولیاءش همسری رو بر مبنای سلیقه اون «بیآفرینه» و ازدواج این دو مثل ازدواج اونها با خدا هست!
نتیجه این میشه که اولا شیطان هیچ شرکتی در بستن نطفه آن دو نمیکنه و نتیجهاش میشه کودکانی خوشرو و خوشبو و خوش اخلاق
در این نسل هیچ «حرامزاده یا گناهان کبیره کننده» به وجود نمیآد، چون اون نسل نسل خدا محسوب میشوندمن البته اشتباه میکردم و مستقیم میگفت ازدواج خدا با انسان!
ولی باید استعارهای و معنایی بهش نگاه کنیم
مثلا اهل بیت (چیزی فراتر از اهل بیت معمولی یک ایرانی هم داخل اون خانواده هست) به اونها میشه گفت اهل بیت خدا و یا آل الله هستند
با سلام وتشکر .
اگر منظور تان از مسله یاد شده ، همسر گرفتن بندگان خدا باشد ( ونه خود خدا که منزه از این امور است )
مشکلی ندارد .
البته در تعبیر باید بگونه ی گفت که شبهه یاد شده رخ ندهد .
نیاز خدا نیاز بندگانش هست
کلا در مفهوم "خداوند" ، موجود کامل مطلق و بی نیاز مندرج هست.
به لحاظ فلسفی ، خداوند هیچ نیازی ندارد.
مگر میشود یک موجود نیازمند را پرستش کرد؟
اینکه خداوند مثلا در قرآن می فرماید: من ذاالذی یقرض الله قرضا حسناً به معنی نیاز خداوند نیست. بلکه به معنی اینست که طرف حساب کسی که به "بنده خدا" قرض می دهد ، خود خداست.
من جوابمو پیدا کردم و شبهام برطرف شد
در روایت اومده که پیامبر مهربانمان به حضرت علی (ص) میفرماید که ای علی! اگر بتوانی «یک» نفر را هدایت کنی برای تو از هرچه که خورشید به آن میتابد بهتر هست
یا در آیهها خداوند هدایت کردن رو به زنده کردن اشاره شده که به اصطلاح کسی که یک نفر را زنده کند همه مردم را زنده کردهانست
و زندهکردن همون هدایت کردن به حق و راستی هست
پاداشتون با آقا امام زمان (ص) هنگام ظهور
سوال :
چرا خدا اصرار داره که نه فرزندی داشته و نه همسری؟
مگه او نمیتونه برای خودش همسر و فرزند و خانواده بسازه یا بیآفریند؟
کسی که همه این چیزها ی زیبا را آفریده
چرا نمیخواد برای خودش خانواده تشکیل بده ؟
پاسخ :
در یک بیان جامع وهمه جانبه که تمام زوایای سوال تان را پاسخ دهد با استناد به آیات قران کریم باید گفت :
داشتن فرزند برای خدا، به دو گونه تصور میشود؛ اول اینکه او فرزند واقعی داشته باشد و خدا حقیقتاً پدر او باشد. دوم اینکه خدا کسی را به عنوان فرزند خود انتخاب کرده باشد که در اصطلاح به آن «بنوّت» گفته میشود. آیات مختلف قرآن هر دو صورت را رد میکند و خدا را منزّه از این میداند که فرزندی داشته باشد یا کسی را به فرزندخواندگی خود قبول کند.
برخی از کافران چنین گفتهاند که خدا فرزند حقیقی دارد و قرآن کریم سخن آنها را با عبارت «وَلَدَ اللّهُ» بیان میکند و بیدرنگ آنرا باطل میخواند و میفرماید که آنها دروغ میگویند.[1] در جایی دیگر آنرا غیر ممکن دانسته و میفرماید: «نه کسى را زاده و نه از کسى زاده شده است»،[2]
علت محال بودن متولد شدن فرزند از خدا، این است که لازمه این امر، تجزیهپذیری و تقسیمپذیری خدا است که منجر به مرکب بودن خدا میشود، در حالی خدا مرکب نیست؛[3] به علاوه؛ «ترکیب»، با صمدیت و بینیازی ذات اقدس الهی سازگاری ندارد.[4] همچنین در سوره انعام با اشاره به اینکه خدا همسری را برای خود برنگزیده است، میفرماید: «پدیدآورنده بیسابقه و بیالگوى آسمانها و زمین است، چگونه و از کجا او را فرزندى باشد، در حالىکه او را همسرى نبوده! و همه چیز را او آفریده و او به همه چیز دانا است»،[5] و فرزند، مخلوق پدرش نیست، بلکه جزئی از اجزای او است؛ به همین دلیل محال است که مخلوقی از مخلوقات، فرزند او باشد.[6]
گروهی دیگر از کافران نیز معتقدند؛ خدا کسی را به عنوان فرزند خود انتخاب کرده و او را به فرزندی قبول کرده است! قرآن این ادعا را نیز رد کرده و شأن خدای تعالی را منزّه از این امر دانسته و علتش را بینیازی خدا از هر چیز میداند: «(مشرکان) گفتند: خداوند فرزندى براى خود انتخاب کرده است! (خدا از هر عیب و نقص و احتیاجى) منزّه است! او بینیاز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچگونه دلیلى بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتى میدهید که نمیدانید؟»،[7]
این در حالی است که گرفتن فرزند، یا به جهت نیازهای جسمی و مادی است که فرزند را برای رفع این نیازها برمیگزیند و یا به سبب رفع نیازهای معنوی و انس گرفتن با او است که خدا از همه این نیازها مبرا است.
لذا خدا در جای دیگری از قرآن با تکیه به دو صفت مهم الهی؛ یعنی «واحدیت» و «قهاریت»، خود را از محتاج بودن به گرفتن فرزند مبرّا دانسته است: «اگر (به فرض محال) خدا میخواست فرزندى انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را میخواست برمیگزید، منزّه است (از اینکه فرزندى داشته باشد)! او خداوند یکتاى پیروز است».[8]
هر چند در ابتدای این آیه، عنوان میکند: «لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَداً لاَصْطَفى مِمَّا یَخْلُقُ ما یَشاء»، ولی با استفاده از کلمه «لَو» به ممتنع بودن این کار اشاره میفرماید که یک فرض محال است و با عبارت «هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» بر محال بودن این شرط تأکید میکند. او در ذات و صفات ذاتی و شئونی که از لوازم ذاتی او هستند، واحد است و هیچ موجودی در آنها با خدا شریک نیست و او خدای قهاری است که همه موجودات مقهور او هستند و هیچکس در مقابل او وجود مستقل ندارد و همه محتاج او و در مقابلش ذلیل و خوار هستند.
نتیجه اینکه؛ آیات قران کریم امکان فرزند داشتن خدا را به شدت نفی میکند و ذات اقدس الهی را از آن مبرّا و منزّه و بینیاز میداند.
شما توجه دارید که همسر وفرزند داشتن برای موجوداتی مطرح است که نظیر انسانها ویا حیوانات ومانند آن باشد وخداوند منزه از آن است که شبهه موجودات ومخلوقات خود باشد .
[/HR] [1]. صافات، 152: «وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ».
[2]. اخلاص، 3: «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد».
[3]. ر.ک: « نهایت الحکمه ص258
[4]. ر.ک: طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 389، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[5]. انعام، 101: «بَدیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنَّى یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ».
[6]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 291.
[7]. «قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَکُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهذا أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون»؛ یونس، 68.
[8]. زمر، 4: «لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَداً لاَصْطَفى مِمَّا یَخْلُقُ ما یَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّار».