چند شب قبل ،ظاهرا 25 آوريل بود
توفيق شد كه در بين ارامنه حاضر شوم ايشان مراسمي داشتند به عنوان مراسم يادبود نسل كشي ارامنه بعد از جنگ جهاني اول در تركيه عثماني.
....
خب بود يا نبود اين واقعه امر تاريخي است و مدارك خاص خود را مي طلبد كه بنده الان در صدد آن نيستم
چيزي كه ذهن بنده را درگير اين مراسم كرد اين بود كه آنها در اين مراسم
به ياد كشته ها شمع و چراغ دردست داشتند
دور رهبران مذهبي خود حلقه مي زدند و ايشان پيشاپيش جمع بود با نمادهاي مسيحيت لباس و عصا و صليب
و....
متأسفانه برخي از شيعيان روشنفكر نمادهاي شيعي را دست كم مي گيرند و با آنها در مي افتند
در حالي كه برخي با نماد ساختگي دروغ خود را پيش مي برند مانند مراسم عزاداري با شمع و سكوت در كنار اموات 11 سپتامبر
بزرگواري پرسيدند
چرا اين خانم چادر نداره
بنده گفتم چهار ديواري و اختياري
با بچه هاشون دارن تو حيات منزلشون يا باغشون قدم مي زنن
گفت پس چرا روسري داره؟!
گفتم:اختيار خودشو هم نداشته باشه هر كاري خواست مي كنه شايد هوا گرم بوده و آفتابي، شايد اشراف داره خونه همسايه
يا..
[=B Mitra]حاکمی به واعظی گفت: این که می گویند لقمه حلال در نطفه اثر دارد، بی خود است. من لقمه حرام به بچه ام دادم پسر خداشناس شده و تو لقمه حلال دادی او بی دین شده است. واعظ حاضر جواب گفت: اون حرف درست است یه روز من مهمون تو بودم از لقمه تو خوردم پسر بد شد و زمانی تو مهمان من شدی از غذای حلال من خوردی بر نطفه ات اثر گذاشت و پسرت خوب شد.[1]
دو نكته تربيتي 1. ائمه(ع) به كسب و كار و لقمه حلال سفارش زيادي كرده اند، لقمه حرام منشاء خشونت، بزهكاري و پاگذاشتن روي وجدان و فطرت مي شود. امام حسين فرمود اين لشكر به خاطر اين كه شكم هايشان از حرام پر شده است، چشم و دلشان كور شده است.
2. تربيت كودك در واقع از قبل از انعقاد نطفه شروع مي شود .با مراقبت از خوراك هاي غذايي، فكري و معنوي
براي اطلاع بيشتر به كتاب ريحانه بهشتي نشر جامعه الزهراء رجوع كنيد. [=B Mitra] پی نوشت :
1. نرم افزار حكايات و شوخ طبعي هاي طلبگي، سايت گفتگوي ديني[=B Mitra]([=B Mitra] موجود براي دانلود در اين سايت)
[="Tahoma"][="DarkGreen"]يكي از تدابيري بسيار دقيق در فضاي مجازي اين است كه كاري كنيم كه گرفتار چشم زخم نشويم
اين روزها آمار بازديد از سايت روي نمودار مانند موشك بالا داره ميره
وقتي تاپيك ها را مي بينيم در قسمت پايين تاپيك عنواني هست با اين عبارت:
[h=4]کاربرانی که این موضوع را مشاهده کرده اند:[/h]
گاهي اين بازديد كنندگان صفر مي شوند مانند افرادي كه كيلومتر شمار را دست كاري مي كنند مدير سايت دستور داده
هرباري اين صفر بشه شايد
بد نيست سر در سايت اسفند و كندر هم دود كنيد :Nishkhand:[/]
ي نكته علمي
اسفند دود كردن نداريم كه براي دفع بلا و شيطان مؤثر باشد ولي از كندر در روايات دافع بلا و شيطان ياد شده.
خب اسفند هم كه خوش بو است و ما هم كه صلوات هم مي فرستيم (مگر صلوات خودش كمتر از كندر است در دفع بلا و نزول رحمت؟)
خب اسفند كندر با هم دود كنيد
الجمع مهما امكن اولي من الترك:khandeh!:[/]
در پست ها نمي دانم از من مشكل دارد يا از همه است
وقتي مي خواهم چپ چين راست چين كنم يا فايل ويدئو بارگذاري كنم يا به عقب برگردم (و فعاليت هاي قلبي پستي را كه كار مي كنم ببينيم) بايد گزينه پيشرفته را بزنم
همين طوري عادي نشون نميده
البته در روايت داريم ممكن آدم خودش خودش يا نزديكان محبوبش را هم چشم بزنه اين طوري ديگه چشم ما روي مطالب خودمون و تاپيك خودمون هم اثر نمي كنه
واقعا
اي كاش با ظرافت به ظريف برسونيم كه به موشك ها از اين دعاها ببنديم برجام شما هم پابرجا خواهد بود اخه جمهوري اسلامي هم دشمن زياد داره دور و برشه
نكنه چشممون كنن
با در هيئت دولت هم ابتدا اسفند دود كن و قبل از مذاكرات هم چهار قل بخوانند و به طرف مذاكره فوت كنن:khandeh!:
آیت الله ناصرمکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید، گفت: در زمینه مواد مخدر باید کار فرهنگی بیشتری صورت بگیرد چرا که گاهی این مهم بیش از مبارزات اثر بخش خواهد بود .
به گزارش پایگاه 598 به نقل از ایسنا، این مرجع تقلید روز پنجشنبه در دیدار دبیران ستاد مبارزه با مواد مخدر استان های کشور با وی، افزود: مواد مخدر از چند جهت قابل مطالعه است و منبعی برای سوداگران مرگ است که از این درآمد چشم پوشیدن برای بسیاری سخت است.
وی اظهار کرد: در حال حاضر مواد مخدر جنبه سیاسی نیز دارد چرا که ابزاری است در دست جهانخوران تا قیام های مردمی بر ضد خود را سرکوب کنند چرا که جمهوری اسلامی وصله ناهم رنگی است برای جهانخواران و از همه طرق می خواهند جوانان ما را آلوده کنند تا دیگر این جوانان کفن پوش برای نظام نباشند.
آیت الله مکارم شیرازی با بیان اینکه این یک برنامه منسجم و طراحی شده برای نیروهای ضد آنها همچون حزب الله و ایران است، گفت: متاسفانه ما هر چه جلوتر می رویم آنها از ما جلوتر هستند چون با برنامه کار می کنند.
این مرجع تقلید، به عدم همکاری استکبار برای کشفیات مواد مخدر اشاره کرد و گفت: در اخبار اعلام شد که 40 درصد کشفیات در ایران است و علت نبود همکاری آنها درآمد هنگفتی است که از توزیع مواد مخدر به دست می آورند در صورتی که این مهم برای همه است و باید ما را یاری کنند .
وی استمال، کاشت و خرید و فروش مواد مخدر را از نظر شرعی حرام دانست و گفت: از نظر عرفی نیز افرادی که آلوده بشوند نه دنیا دارند و نه آخرت و همیشه منفور هستند.[/]
[=B Mitra]هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.:Nishkhand: [=B Mitra]تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. :khaneh: [=B Mitra]حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود.:khandeh!: [=B Mitra]ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند. در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند.:hamdel: [=B Mitra]مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم. از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.:_loool: [=B Mitra]در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است ! [=B Mitra]اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید.:pirooz: [=B Mitra]من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. :ok: [=B Mitra]مهریه وشیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند. [=B Mitra]همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود. :gun: [=B Mitra]دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.:Nishkhand: [=B Mitra]خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. :samt: [=B Mitra]البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!:Nishkhand: [=B Mitra] اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد.:badbakht: [=B Mitra] زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. می گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! :paridan: [=B Mitra]حتمن از زیر زمینی می ترسید . ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. :gholdor: [=B Mitra]اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. :Ghamgin: [=B Mitra]از آن موقه خاله با من قهر است. :no: [=B Mitra]قهر بهتر از دعواست.آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند :frind: [=B Mitra]ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند:shookhi: [=B Mitra] بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان! [=B Mitra]البته زندان آدم را مرد می کند.:nashenas: [=B Mitra]عزدواج هم آدم را مرد می کند، :taeed: [=B Mitra]اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است! :sibil:[=B Mitra]این بود انشای من.:help: [=B Mitra][1]
امشب مسجدي رفتم
حاج آقا سيد بزرگواري بودند بين دو نماز يك حديث دو دقيقه اي خواندند و
گفت بزرگوراني كه تفصيل اين حديث را بخواهد بشنود بعد از نماز دوم در خدمتشان هستم
طرح جالبي بود:Gol:
فكر كنيد بنده مرده ام:Nishkhand:
نبايد ي ساز و آواز شرعي و حلال در اين ايام عيد اينجا برپا بشه
عجب:Gol::Gol:
سه روز عيد داشتيم
حيف كه گذشت
و ما
درگير خودمون بوديم
نفحات و نسيم هاي الهي در اين مناسبت ها مي وزد خودمان را در معرض قرار دهيم
[HL]همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را
لبخند قهقرايي
به نظر شما لبخند قهقرايي چيست؟
يواشي تمرين كنيد تو خونه كسي نبينه شما را فكر مي كنه خداي ناكرده حالتون....اره ديگه (خير شما را مي خوام و گرنه خود دانيد)
لبخند قهقرايي: اين لبخندي از زير شاخه لبخندهاي عقلايي و فلسفي، نه قهقهههه، به شمار مي آيد. چيزي است ما بين تبسم و قهقههههه. اين طوري: هاااا هههخخهْ (به سكون هاي آخر). شرح نزول: طلبه اي بعد از ازدواج به منزل دوستش رفت. مدتي ها از ربيع حجره نشيني گذشته بود و غذاهاي مخصوص حجره را از ياد برده بود. دوستش براي او نيمرو پخت. او هم با كمال پررويي آن نيمرو ها را خورد و خندد. شرح كلمات مشكل: برخي خوانندگان مؤدب به نويسنده ايراد مي گيرند كه چرا شما بي ادب تشريف داريد. كمال پروي توهين به طلبه است.
بنده به جناب يا سركار مؤدب مي گويم كه اول شما گرفتار قضاوت زودهنگام يا دم نكشيده شده ايد؛ چرا كه 1- يحتمل منظور من از «كمال پررويي»، دوست آن طلبه باشد كمال نام او و پررويي فاميل اوست.
2-محتمل است كه «كمال پروريي» به معناي چهره گشاده باشد و آن لبخندي است كه جلوه هايش از رستنگاه شمالي موهاي سر شروع مي شود تا سر حد چاه زنخدان جنوبي و از بناگوش شرقي تا بناگوش غربي ادامه دارد.
3- قيلي هم گفته كه «كمال پروريي» يعني با بي ادبي تمام. تذكر: قيل در هنگام بيان ديدگاه ها به نظري گويند كه از نظر دليل و برهان از لانه عنكبوت هم سست باشد.
توضيح مطلب: بنابر قول اول و دوم لبخند قهقرايي وقتي اتفاق مي افتد يا شليك و يا نفجر مي شود كه طلبه اي تنها (بنفسه) يا با دوست جان جاني اش(مع صديقه) سر سفره بنشيند و با ديدن تخم مرغ و مشتقاتهنَّ لبخند بزند. اين لبخند براساس شرطي سازي كلاسيك پاولوفي نوعي تداعي معاني است. يعني طلبه با ديدن تخم مرغ يادش به تخم مرغ هايي است كه در حجره در حالت خوش عرفاني و بگو و بخند مي خنديد و مي گفتند گور باباي دنيا. قناعت گنج بي پايان است.[1]
اهل بي اف اف است
best friend for ever
بهترين دوست براي هميشه:Nishkhand:
يعني حضرت حق
بله همون که پیام خصوصیارو تن تن جواب میده همیشه انلاین هر وقت بخوای باهات میاد خصوصی تو جمع هم حواسش بهت هست همیشه هم کنارته دوسش نداشته باشی هم اون بازم دوست داره
[="Tahoma"][="DarkGreen"][h=3]مطالعه چند جلد کتابِ قطور در اتوبوس![/h]
من توقعم این است که مردم ما کتابخوانی را جدی بگیرند. البته جمعی از مردم جدی میگیرند؛ اما همه این طور نیستند. من میخواهم خواهشی از مردم بکنم و آن این است:
کسانی که وقت های ضایعشوندهای دارند؛ مثلا به اتوبوس یا تاکسی سوار میشوند، یا سوار وسیلهی نقلیهی خودشان هستند و دیگری ماشین را میراند، یا در جاهایی مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر میبرند و بههرحال اوقاتی را در حال انتظار به بیکاری میگذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتی هم به مقصد رسیدند، نشانهای لای کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصت های بعدی آن را باز کنند و از همان جا بخوانند.
بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزی برای انجام کاری از مشهد به تهران آمده بودم. بنا به دلایلی نمیخواهم اسم کتاب را بگویم. وضعیت و فضای اتوبوس های آن روزگار برای ما خیلی آزار دهنده بود و نمیتوانستیم تحمل کنیم. دلم میخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتی بهترین کار بود. ساعتی را که به این حالت میگذراندم احساس نمیکردم ضایع میشود. آن وقتها تقریبا یک ساعت طول میکشید تا آدم با اتوبوس از جایی به جای دیگر میرفت. بعضی وقتها این جابجایی کمتر یا بیشتر هم طول میکشید. بههرحال چنین یک ساعتهایی را احساس نمیکردم که ضایع میشود؛ چون کتاب میخواندم. مصاحبه در پایان بازدید از نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران - 22/02/1375[/]
من توقعم این است که مردم ما کتابخوانی را جدی بگیرند. البته جمعی از مردم جدی میگیرند؛ اما همه این طور نیستند. من میخواهم خواهشی از مردم بکنم و آن این است:
کسانی که وقت های ضایعشوندهای دارند؛ مثلا به اتوبوس یا تاکسی سوار میشوند، یا سوار وسیلهی نقلیهی خودشان هستند و دیگری ماشین را میراند، یا در جاهایی مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر میبرند و بههرحال اوقاتی را در حال انتظار به بیکاری میگذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتی هم به مقصد رسیدند، نشانهای لای کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصت های بعدی آن را باز کنند و از همان جا بخوانند.
يك هفته قبل منزل يكي از اقوام بوديم. زحمت زيادي كشيده بودند دكور منزل و پرده ها و فرش ها را كه فرسوده بود را رد كرده بودند و ست فيروزه اي كرده بودند
حالا بماند كه بنده به همين كارشان دوستانه ايراد گرفتم محترمانه. آخه لزومي نداره ما براي دكوراسيون منزل و شيك كردن آن زير بار وام با بهره هاي سنگين برويم و غالبا مردان اين وسط تحت فشار هستند چون معمولا همسر و فرزندان بعدا دقتي ندارند كه قسط هست و نق و غرولندشان را سر همين مرد بيچاره خالي مي كنند.
دوم اين كه گفتم خب واقعا منزلتان زيبا شده است و يك چيز عمده در دكوراسيون منزلتان كم است همگي فكر كردند بعد با تعجب گفتند چي؟
گفتم:كتابخانه.
اصلا كتابخانه هم بماند بايد كتاب در دسترس باشد بچه ها كتاب را ببيندو خودتان گاهي بخوانيد. متناسب با شرايط و سن مهمان در وقت بي كاريش بتواند مطالعه كند.
قديم مردم قران و مفاتيح و سجاده و ديوان حافظ را جز دكور منزل در ديد قرار مي دادند الان اينها متأسفانه مزاحم دكوراسيون شده[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]يكي از اقوام عروسي كرده بود بنده در مراسم باشكوه بزن و برقص و بكش و بخورشان شركت نكردم
ولي گفتم بد نيست براي آنها كادو ببريم بعد از پس زلزله هاي آن عروسي
وقتي گفتم من مي خواهم نرم افزار يا كتاب مربوط به زندگي هديه بدهم برخي از اقوام با تعجب و نگاه عاقل اندر سفيه گفتند اين ديگه چه كادويي است مگه داريم
چرا نداريم
چرا من تحصيل كرده بايد به دهان افراد بي سواد و يا باسواد نابالغ بنگرم و كاري كه درست است را انجام ندهم
در حالي واقعا اين نياز آنها است و بسياري از مشاجرات و تلخي هاي زندگي به خاطر جاي خالي اين كتاب ها و مباحث علمي در منزل است.
....
نيز بنده به شدت مخالفم كه كادوي و هديه بچه ها را پولي كنيم...البته اگر پول هم خواستيم بدهيم ضمن يك كتاب يا نرم افزار مفيد باشد
واقعا چنين هديه اي از دست اقوام محبوب بچه ها اثرش خيلي بيشتر از هدايا و بذل و بخشش هاي والدين است[/]
سلام استاد.
ممنون ازپیام های زیباتون.
اتفاقا دریک برنانه تلویزیونی درزمان عید گفتند عیدی کتاب بدهیم..
بعدخودم بااینکه عیدی دهنده نبودم فکرکردم چقدر خوبه این کار ولی یک چیزی قیمت کتاب ها عموما بالاهست..البته قیمت عیدی دادن ها هم کم نیست...هرچقدر که فردی به بچه های یک خانواده عیدی داده آن خانواده مقداری بیشترازهمان پول به بچه های اوعیدی میدهد وبنظرم کاردرستی نیست...
من برای تولد دوستان صمیمی آخرین دفعه ای که هدیه خریدم ،کتاب بود...
عموما کتاب های روانشناسی وآموزنده قیمت هازیادهست ومناسب کیف پول دانشجویی نیست:ok:
من برای تولد دوستان صمیمی آخرین دفعه ای که هدیه خریدم ،کتاب بود...
سلام
البته بايد سليقه و نياز و سن و...را در نظر بگيريم مثلا ممكن است فردي كه رمان دوست داشته باشد بخواهد به همه رمان هديه دهد اين كار اشتباه است
كتاب هايي كه استقبال عمومي شده است و مفيد خوب اند
برخي از كتاب ها هم دست همه هست ولي از نظر مباني ايراد دارند مراقب باشيم به جاي ثواب كباب نشويم و كباب نكنيم
تذكر: قيل در هنگام بيان ديدگاه ها به نظري گويند كه از نظر دليل و برهان از لانه عنكبوت هم سست باشد.
واقعا؟ یا شوخی؟ (الکذب حرام ولو بمزاح....)
حامی;803940 نوشت:
اهل بي اف اف است
ما با دوست سیدمان ، اصطلاحی داشتیم تحت عنوان gf. و منظورمان grand father یا پدر بزرگ یا همان جد سادات بود.
بعضی وقتها بهش می گفتم: جون جی اف ات فلان کار را بکن....
[="Tahoma"][="Black"]سلام
من باوجود کتابخانه در منزل به شدددت موافقم، به شرطی که بچه کوچیک تو خونه نباشه یا اینکه خونت انقده جا داشته باشه که از این کتابخانه های بزرگ و قفل دار بگیری.
ما الان خودمون يه کنابخونه کوچیک تو خونمون داریم و کلی کتاب هم داریم که چون جا نداشتیم گذاشتیم تو کمد دیواری (جایی که دسترسی بهش سخت است)
این دفتر علمای خودمون رو که میبینم لذت میبرم، دور تا دور اناقشون به جای اینکه وسایل تزیینی یا... باشه، همش کتابخونه است. ان شاالله روزی ما هم بشه[/]
[="Tahoma"][="Black"]جناب یاقوت احمر سلام
عبارت "قیل" فعل مجهول است، یعنی فعلی که فاعل آن مشخص نیست. مشخص نبودن فاعل خود دلیلی است بر سست بودن متن یا جمله ( بیشتر در روایات شاهد آن هستیم) که در این صورت که راوی اون روایت مشخص نیست، به آن نميشه استناد کرد (مخصوصا در پاسخ به شبهات)[/]
این از اعجب العائب است!
مجهول بودن فعل چه ربطی به سست بودن متن داره؟!!!!
سلام
خيلي هم عجيب نيست
فعل مجهول در علم معاني بيان خوانده ايم كه براي اهداف مختلفي به كار مي رود
يكي از آنها بيان ضعف در قول است
يا مثلا براي تحقير شخصيت فاعل در قتل الحسين (يعني نام يزيد آن قدر پست است كه ما بر زمان نمي اوريم )
و...[/]
خیلی هم بی ربط نیست ؛ اعتبار فعل به فاعل اونه و وقتی فعلی فاعلش مشخص نباشه اون جمله اعتبار نداره .
به این مثال توجه کنید: گفته شده در فلان شهر ( مثلا همون شهری که شما ساکن هستید) زمین لرزه ای به بزرگی n ریشتر به وقوع می پیوندد .
آیا شما با شنیدن این جمله بساط زندگیتون رو جمع کرده و به شهر دیگه ای مهاجرت می کنید؟ یا اینکه در تکاپوی صحت جمله بر میایید؟
قطعا روش دوم رو در پی خواهید گرفت چرا که در متن خبر ، فاعل نامعلوم است و مشخص نیست این خبر را چه کسی گفته . اینجاست که سست بودن یا بی اعتبار بودن جمله مشخص میشود .[/]
سلام
بحث ديگه داره از وادي تاپيك خارج ميشه ها
البته ماقال اگر عقلي باشد مي تواند با ادله عقلي فهميد ولي اگر نقلي باشد نه مثلا اگر گفته شود فلان جا جنگ شده است حالا ما وقتي دليل و مدركي نداريم هر چه قدر هم به قول و محتوا دقت كنيد چيزي دستمان نمي آيد مگر اين كه خودمان برويم بررسي كنيم
به هرحال
بگذريم و به شوخ طبعي خودمان بپردازيم موافقيد:Nishkhand:[/]
نگذاشتم قبر فردوسی را در توس خراب کنند!
رهبر انقلاب: اول انقلاب عدهیی از مردمِ بااخلاصِ بیاطلاع رفته بودند قبر فردوسی را در توس خراب کنند! وقتی من مطلع شدم، چیزی نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم؛ که آن را بردند و بالای قبر فردوسی نصب کردند؛ نمیدانم الان هم هست یا نه. بچههای حادی که به آنجا میرفتند، چشمشان که به شهادت بنده میافتد، لطف میکردند و میپذیرفتند و دیگر کاری به کار فردوسی نداشتند! ۷۰/۱۲/۵
**
[="][="]فردوسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی است... این «حکیم» را هم ما نگفتیم؛ صاحبان فکر و اندیشه در طول زمان او را حکیم نامیدند. شاهنامهی فردوسی پر از حکمت است.انتشار بمناسبت ايام بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي
متخصص عامي
يكي از اساتيد جناب عليرضا افتخاري با حالت عرفاني براي يكي از شاگردانش گفته بود كه: «يك پرنده كوچك چند گرمي به موسيقي واكنش نشان مي دهد آن وقت برخي با وزن بالايي مي گويند موسيقي حرام است.»
وقتي افرادي وارد حوزه موسيقي مي شوند كه تخصص كافي را ندارند اساتيد به نام موسيقي اظهار تأسف مي كنند و اين را به ضرر هنر و تخصص مي دانند. جاي تعجب است كه اين افراد كه اين قدر معناي تخصص را مي فهمند نمي توانند بفهمند كه حوزه حرام و حلال بودن كه در فقه مطرح است ذوقي نيست و بزرگان فقه بر اساس مبنا و تخصص سراغ استنباط احكام شرع از احاديث و قرآن مي روند. اين طور نيست كه ذوقي بخواهد بگويند چيزي حلال است و چيزي حرام. از ديد ما منهاي فقه خيلي چيزها لذت دارد كه شرع رد كرده است و خداوند زير آن را امضا نكرده است. آيا ما مي توانيم اعتراض كنيم كه چرا اين را كه لذت دارد را مي گويند حرام است. از سويي ديگر سخن آن استاد موسيقي در ناپخته بودن مثل اين است كه گفته شود يك بچه خردسال به زيبايي واكنش نشان مي دهد آن وقت برخي نگاه مردان به زيبايي هاي يك زن نامحرم را حرام مي دانند.
متخصص عامي
يكي از اساتيد جناب عليرضا افتخاري با حالت عرفاني براي يكي از شاگردانش گفته بود كه: «يك پرنده كوچك چند گرمي به موسيقي واكنش نشان مي دهد آن وقت برخي با وزن بالايي مي گويند موسيقي حرام است.»
اين افراد حتي به خود زحمت نمي دهند نظر بزرگان را درباره موسيقي بدانند و متوجه شوند چه موسيقي اي حرام است و چه ويژگي هايي دارد اين موسيقي حرام.[/]
اين افراد حتي به خود زحمت نمي دهند نظر بزرگان را درباره موسيقي بدانند و متوجه شوند چه موسيقي اي حرام است و چه ويژگي هايي دارد اين موسيقي حرام.
[/]
سلام استاد.
درسته.بعصی هاخیلی افراطی عمل میکنند...
یکی ازاساتید تعریف می کردند اگرشمامیگید موسیقی حرام هست،قرآنی که باصوت خونده میشه یا صدای طبیعت اینها همه موسیقی هست.
بنظرم استاد فرد خودش میتونه تشخیص بده چه موسیقی خوب ویابد هست
تأثير كلام
روزي حاج آقا داشت تو محل مي رفت به سمت مسجد كه يك دفعه مغازه دار محل را ديد. شروع كردند به سلام و احوالپرسي. حاج آقا گفت بفرماييد برويم مسجد. مغازه دار گفت: راستش حاج آقا گرفتارم و بايد بروم بازار. براي اين كه بد نشه گفت:راستي حاج آقا، اين خانم من نماز نمي خونه. چه كار كنم؟
حاج آقا گفت: اين كه خيلي بد است از عذاب قبر و قيامت و حساب و كتاب براش بگوييد.
فردا تو مسير مسجد باز يك دفعه مغازه دار محل تو مسير حاج آقا سبز شد خواست فرار كند كه ديد فايده نداره حاج آقا او را ديده. خيلي عادي به سمت حاج آقا حركت كرد و گفت:سلام عليكم و رحمت الله حاج آقا، تقبَّلَ اللهُ امواتكم.
حاج آقا خنديد و گفت: و عليكم السلام، رحم الله والديكم.
مغازه دار ديد الان حاج آقا ميگه بريم مسجد پيش دستي كرد و گفت:حاج آقا ببخشيد حيف كه كار واجبي دارم، وگرنه خيلي دوست ميدارم خدمتتون باشم و بيام مسجد.
حاج آقا با تبسم گفت:بله، من كثرتِ اِشتغالنا بِكاري*** ليستْ لنا كارٌ بِكردگاري
مغازه دار گفت:حاج مي بخشيد ها يه سؤالي داشتم. من با خانم خيلي درباره قيامت صحبت كردم فايده نداشت.
حاج آقا گفت: خب عزيز دل برادر، اين بار از رحمت الهي و بهشت و نعمت هايش برايش بگوييد.
چند روز بعد مغازه دار تو بازار حاج آقا را ديد. به حاج آقا عرض كرد. حاج آقا ببخشيد. من تمام راهكارهايي كه فرموديد را انجام دادم ولي اين زن من نماز نمي خونه كه نمي خونه.
حاج آقا گفت: خب حرف حسابش چيه؟
- حاج آقا ميگه تا خودت نماز نخوني منم نمي خونم!!
[="Tahoma"][="DarkGreen"]
[/]
كليك لط fan
[="Tahoma"][="DarkGreen"]
كليك
پي دي اف سؤالات مسابقه
نرم افزار اندرويدي
بال باشيم نه وبال
(عايق هاي تبليغي و باورهاي غلط درباره طلبگي)
در این نرم افزار بخش هاي زير را خواهیم خواند:الف) عايق هاي تبليغي
•اخلاق و عرفان
•تبلیغ و ارشاد دینی
•اقتصادی
•خانوادگی
•سیاسی
•شأن و زی طلبگی
•تحصیل و پژوهش
ب) تسهيل گرهاي تبليغي
تحفه هاي عرشي
زندگي معنوي
الف) مهارت هاي زندگي
ب) در محضر آيت الله بهجت
لطيفه هاي طلبه پسند
چند شب قبل ،ظاهرا 25 آوريل بود
توفيق شد كه در بين ارامنه حاضر شوم ايشان مراسمي داشتند به عنوان مراسم يادبود نسل كشي ارامنه بعد از جنگ جهاني اول در تركيه عثماني.
....
خب بود يا نبود اين واقعه امر تاريخي است و مدارك خاص خود را مي طلبد كه بنده الان در صدد آن نيستم
چيزي كه ذهن بنده را درگير اين مراسم كرد اين بود كه آنها در اين مراسم
به ياد كشته ها شمع و چراغ دردست داشتند
دور رهبران مذهبي خود حلقه مي زدند و ايشان پيشاپيش جمع بود با نمادهاي مسيحيت لباس و عصا و صليب
و....
متأسفانه برخي از شيعيان روشنفكر نمادهاي شيعي را دست كم مي گيرند و با آنها در مي افتند
در حالي كه برخي با نماد ساختگي دروغ خود را پيش مي برند مانند مراسم عزاداري با شمع و سكوت در كنار اموات 11 سپتامبر
دوستان سلام
شما شبیه سید مهدی شجاعی هستید؟
عجب؟؟؟!!!!
علی علی
سلام
منظورتون چه نمادهایی هست؟
بله همه انسان ها به هم شباهت زيادي دارند
همه دو ابر
همه دو چشم
همه دو گوش
همه لب و دهان
و..
دارند:Nishkhand:
[="Tahoma"][="DarkGreen"] Anoushiravan;799698 نوشت:
حرم ائمه و امام زاده ها
منبر
لباس روحانيون
حجاب
شال و كلاه سادات
مراسم پياده روي اربعين
و.
.[/]
[="Navy"]سلام
خداقوت
ببینم کی میگه توگوگل همه چی هست؟
دیروزکلی گشتم تایک عکس که نوشته باشه روزمشاوریاروانشناس مبارک پیداکنم.
هرچی گشتم نبود.
دیگه امروزبه دستم عکسه رسیدازطرف یکنفر(توسایت نیست بنده خدا)
روزتون مبارک مشاورین گرامی
[/]
بخشهاي نرم افزار نيشها و نوشها
بزرگواري پرسيدند
چرا اين خانم چادر نداره
بنده گفتم چهار ديواري و اختياري
با بچه هاشون دارن تو حيات منزلشون يا باغشون قدم مي زنن
گفت پس چرا روسري داره؟!
گفتم:اختيار خودشو هم نداشته باشه هر كاري خواست مي كنه شايد هوا گرم بوده و آفتابي، شايد اشراف داره خونه همسايه
يا..
.........
.
[="Tahoma"][="DarkGreen"] زهرا73;800007 نوشت:
سلام عليكم
متشكرم از لطف شما
دعا كنيد خداوند علم و عمل نافع به ما بده[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"][=B Mitra]آثار تربيتي لقمه حلال
[=B Mitra]حاکمی به واعظی گفت: این که می گویند لقمه حلال در نطفه اثر دارد، بی خود است. من لقمه حرام به بچه ام دادم پسر خداشناس شده و تو لقمه حلال دادی او بی دین شده است. واعظ حاضر جواب گفت: اون حرف درست است یه روز من مهمون تو بودم از لقمه تو خوردم پسر بد شد و زمانی تو مهمان من شدی از غذای حلال من خوردی بر نطفه ات اثر گذاشت و پسرت خوب شد.[1]
دو نكته تربيتي
1. ائمه(ع) به كسب و كار و لقمه حلال سفارش زيادي كرده اند، لقمه حرام منشاء خشونت، بزهكاري و پاگذاشتن روي وجدان و فطرت مي شود. امام حسين فرمود اين لشكر به خاطر اين كه شكم هايشان از حرام پر شده است، چشم و دلشان كور شده است.
2. تربيت كودك در واقع از قبل از انعقاد نطفه شروع مي شود .با مراقبت از خوراك هاي غذايي، فكري و معنوي
براي اطلاع بيشتر به كتاب ريحانه بهشتي نشر جامعه الزهراء رجوع كنيد.
[=B Mitra]
پی نوشت :
1. نرم افزار حكايات و شوخ طبعي هاي طلبگي، سايت گفتگوي ديني[=B Mitra]([=B Mitra] موجود براي دانلود در اين سايت)
[="Tahoma"][="DarkGreen"]يكي از تدابيري بسيار دقيق در فضاي مجازي اين است كه كاري كنيم كه گرفتار چشم زخم نشويم
اين روزها آمار بازديد از سايت روي نمودار مانند موشك بالا داره ميره
وقتي تاپيك ها را مي بينيم در قسمت پايين تاپيك عنواني هست با اين عبارت:
[h=4]کاربرانی که این موضوع را مشاهده کرده اند:[/h]
گاهي اين بازديد كنندگان صفر مي شوند مانند افرادي كه كيلومتر شمار را دست كاري مي كنند مدير سايت دستور داده
هرباري اين صفر بشه شايد
بد نيست سر در سايت اسفند و كندر هم دود كنيد :Nishkhand:[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"] حامی;800061 نوشت:
ي نكته علمي
اسفند دود كردن نداريم كه براي دفع بلا و شيطان مؤثر باشد ولي از كندر در روايات دافع بلا و شيطان ياد شده.
خب اسفند هم كه خوش بو است و ما هم كه صلوات هم مي فرستيم (مگر صلوات خودش كمتر از كندر است در دفع بلا و نزول رحمت؟)
خب اسفند كندر با هم دود كنيد
الجمع مهما امكن اولي من الترك:khandeh!:[/]
اتفاقا برای منم سوال شده بود مثلا در تاپیک متن كتاب: جورچیــن زنـــدگی حتی بعضی از کاربرانی که صلوات زدند در لیست مشاهده کنندگان نیستند!!!
اگر علتش دفع چشم زخمه که این تدبیر خودش وان یکاد میخواد ...
در پست ها نمي دانم از من مشكل دارد يا از همه است
وقتي مي خواهم چپ چين راست چين كنم يا فايل ويدئو بارگذاري كنم يا به عقب برگردم (و فعاليت هاي قلبي پستي را كه كار مي كنم ببينيم) بايد گزينه پيشرفته را بزنم
همين طوري عادي نشون نميده
البته در روايت داريم ممكن آدم خودش خودش يا نزديكان محبوبش را هم چشم بزنه اين طوري ديگه چشم ما روي مطالب خودمون و تاپيك خودمون هم اثر نمي كنه
واقعا
اي كاش با ظرافت به ظريف برسونيم كه به موشك ها از اين دعاها ببنديم برجام شما هم پابرجا خواهد بود اخه جمهوري اسلامي هم دشمن زياد داره دور و برشه
نكنه چشممون كنن
با در هيئت دولت هم ابتدا اسفند دود كن و قبل از مذاكرات هم چهار قل بخوانند و به طرف مذاكره فوت كنن:khandeh!:
[="Navy"]سلام
خداقوت
سوره ناس بخونیم چشم نمیخوریم.(منکه بعضی وقتاجلوطرف سوره ناس میخونم تا حداقل ازطرف من چشم نشه.)[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]مواد شادي آور( براي استكبار)
[h=1]
آیتالله مکارم: مصرف موادمخدر حرام است
[/h]آیت الله ناصرمکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید، گفت: در زمینه مواد مخدر باید کار فرهنگی بیشتری صورت بگیرد چرا که گاهی این مهم بیش از مبارزات اثر بخش خواهد بود .
به گزارش پایگاه 598 به نقل از ایسنا، این مرجع تقلید روز پنجشنبه در دیدار دبیران ستاد مبارزه با مواد مخدر استان های کشور با وی، افزود: مواد مخدر از چند جهت قابل مطالعه است و منبعی برای سوداگران مرگ است که از این درآمد چشم پوشیدن برای بسیاری سخت است.
وی اظهار کرد: در حال حاضر مواد مخدر جنبه سیاسی نیز دارد چرا که ابزاری است در دست جهانخوران تا قیام های مردمی بر ضد خود را سرکوب کنند چرا که جمهوری اسلامی وصله ناهم رنگی است برای جهانخواران و از همه طرق می خواهند جوانان ما را آلوده کنند تا دیگر این جوانان کفن پوش برای نظام نباشند.
آیت الله مکارم شیرازی با بیان اینکه این یک برنامه منسجم و طراحی شده برای نیروهای ضد آنها همچون حزب الله و ایران است، گفت: متاسفانه ما هر چه جلوتر می رویم آنها از ما جلوتر هستند چون با برنامه کار می کنند.
این مرجع تقلید، به عدم همکاری استکبار برای کشفیات مواد مخدر اشاره کرد و گفت: در اخبار اعلام شد که 40 درصد کشفیات در ایران است و علت نبود همکاری آنها درآمد هنگفتی است که از توزیع مواد مخدر به دست می آورند در صورتی که این مهم برای همه است و باید ما را یاری کنند .
وی استمال، کاشت و خرید و فروش مواد مخدر را از نظر شرعی حرام دانست و گفت: از نظر عرفی نیز افرادی که آلوده بشوند نه دنیا دارند و نه آخرت و همیشه منفور هستند.[/]
[=B Mitra]موزو انشا: عزدواج!:yes:[=B Mitra]
[=B Mitra]هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.:Nishkhand: [=B Mitra]تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. :khaneh: [=B Mitra]حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود.:khandeh!: [=B Mitra]ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند. در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند.:hamdel: [=B Mitra]مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم. از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.:_loool: [=B Mitra]در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است ! [=B Mitra]اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید.:pirooz: [=B Mitra]من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. :ok: [=B Mitra]مهریه وشیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند. [=B Mitra]همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود. :gun: [=B Mitra]دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.:Nishkhand: [=B Mitra]خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. :samt: [=B Mitra]البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!:Nishkhand: [=B Mitra] اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد.:badbakht: [=B Mitra] زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. می گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! :paridan: [=B Mitra]حتمن از زیر زمینی می ترسید . ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. :gholdor: [=B Mitra]اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. :Ghamgin: [=B Mitra]از آن موقه خاله با من قهر است. :no: [=B Mitra]قهر بهتر از دعواست.آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند :frind: [=B Mitra]ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند:shookhi: [=B Mitra] بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان! [=B Mitra]البته زندان آدم را مرد می کند.:nashenas: [=B Mitra]عزدواج هم آدم را مرد می کند، :taeed: [=B Mitra]اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است! :sibil:[=B Mitra]این بود انشای من.:help: [=B Mitra][1]
[=B Mitra]
پی نوشت :
1.نرم افزار رايانه و اندرويد، نيش ها و نوش ها، انجمن گفتگوي ديني
[=B Mitra]
[=B Mitra]من بع بع بع
[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام بر شما [/]
اعياد شعبانيه بر شما مبارك
امشب مسجدي رفتم
حاج آقا سيد بزرگواري بودند بين دو نماز يك حديث دو دقيقه اي خواندند و
گفت بزرگوراني كه تفصيل اين حديث را بخواهد بشنود بعد از نماز دوم در خدمتشان هستم
طرح جالبي بود:Gol:
نبايد ي ساز و آواز شرعي و حلال در اين ايام عيد اينجا برپا بشه
عجب:Gol::Gol:
سه روز عيد داشتيم
حيف كه گذشت
و ما
درگير خودمون بوديم
نفحات و نسيم هاي الهي در اين مناسبت ها مي وزد خودمان را در معرض قرار دهيم
[HL]همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را
[/HL]
لبخند قهقرايي
به نظر شما لبخند قهقرايي چيست؟
يواشي تمرين كنيد تو خونه كسي نبينه شما را فكر مي كنه خداي ناكرده حالتون....اره ديگه (خير شما را مي خوام و گرنه خود دانيد)
لبخند قهقرايي: اين لبخندي از زير شاخه لبخندهاي عقلايي و فلسفي، نه قهقهههه، به شمار مي آيد. چيزي است ما بين تبسم و قهقههههه. اين طوري: هاااا هههخخهْ (به سكون هاي آخر).
شرح نزول: طلبه اي بعد از ازدواج به منزل دوستش رفت. مدتي ها از ربيع حجره نشيني گذشته بود و غذاهاي مخصوص حجره را از ياد برده بود. دوستش براي او نيمرو پخت. او هم با كمال پررويي آن نيمرو ها را خورد و خندد.
شرح كلمات مشكل: برخي خوانندگان مؤدب به نويسنده ايراد مي گيرند كه چرا شما بي ادب تشريف داريد. كمال پروي توهين به طلبه است.
بنده به جناب يا سركار مؤدب مي گويم كه اول شما گرفتار قضاوت زودهنگام يا دم نكشيده شده ايد؛ چرا كه
1- يحتمل منظور من از «كمال پررويي»، دوست آن طلبه باشد كمال نام او و پررويي فاميل اوست.
2-محتمل است كه «كمال پروريي» به معناي چهره گشاده باشد و آن لبخندي است كه جلوه هايش از رستنگاه شمالي موهاي سر شروع مي شود تا سر حد چاه زنخدان جنوبي و از بناگوش شرقي تا بناگوش غربي ادامه دارد.
3- قيلي هم گفته كه «كمال پروريي» يعني با بي ادبي تمام.
تذكر: قيل در هنگام بيان ديدگاه ها به نظري گويند كه از نظر دليل و برهان از لانه عنكبوت هم سست باشد.
توضيح مطلب: بنابر قول اول و دوم لبخند قهقرايي وقتي اتفاق مي افتد يا شليك و يا نفجر مي شود كه طلبه اي تنها (بنفسه) يا با دوست جان جاني اش(مع صديقه) سر سفره بنشيند و با ديدن تخم مرغ و مشتقاتهنَّ لبخند بزند. اين لبخند براساس شرطي سازي كلاسيك پاولوفي نوعي تداعي معاني است. يعني طلبه با ديدن تخم مرغ يادش به تخم مرغ هايي است كه در حجره در حالت خوش عرفاني و بگو و بخند مي خنديد و مي گفتند گور باباي دنيا. قناعت گنج بي پايان است.[1]
1---
م ح قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2، ص32.
[="Tahoma"][="Black"] حامی;803649 نوشت:
پس اعتراف ميكنيد طلبه جماعت اهل بي اف هست.
ما ميبينيم اونطرف شما نوشتي دوست پسر حلال،تازه دوزاريمون افتاد.[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"] ناگفته هاي ناب;803938 نوشت:
اهل بي اف اف است
[="]best friend for ever
بهترين دوست براي هميشه:Nishkhand:
يعني حضرت حق
[/]
[="Arial"]
بله همون که پیام خصوصیارو تن تن جواب میده همیشه انلاین هر وقت بخوای باهات میاد خصوصی تو جمع هم حواسش بهت هست همیشه هم کنارته دوسش نداشته باشی هم اون بازم دوست داره
[="Tahoma"][="DarkGreen"][h=3]مطالعه چند جلد کتابِ قطور در اتوبوس![/h]
من توقعم این است که مردم ما کتابخوانی را جدی بگیرند. البته جمعی از مردم جدی میگیرند؛ اما همه این طور نیستند. من میخواهم خواهشی از مردم بکنم و آن این است:
کسانی که وقت های ضایعشوندهای دارند؛ مثلا به اتوبوس یا تاکسی سوار میشوند، یا سوار وسیلهی نقلیهی خودشان هستند و دیگری ماشین را میراند، یا در جاهایی مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر میبرند و بههرحال اوقاتی را در حال انتظار به بیکاری میگذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتی هم به مقصد رسیدند، نشانهای لای کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصت های بعدی آن را باز کنند و از همان جا بخوانند.
بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزی برای انجام کاری از مشهد به تهران آمده بودم. بنا به دلایلی نمیخواهم اسم کتاب را بگویم. وضعیت و فضای اتوبوس های آن روزگار برای ما خیلی آزار دهنده بود و نمیتوانستیم تحمل کنیم. دلم میخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتی بهترین کار بود. ساعتی را که به این حالت میگذراندم احساس نمیکردم ضایع میشود. آن وقتها تقریبا یک ساعت طول میکشید تا آدم با اتوبوس از جایی به جای دیگر میرفت. بعضی وقتها این جابجایی کمتر یا بیشتر هم طول میکشید. بههرحال چنین یک ساعتهایی را احساس نمیکردم که ضایع میشود؛ چون کتاب میخواندم.
مصاحبه در پایان بازدید از نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران - 22/02/1375[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"] حامی;804137 نوشت:
يك هفته قبل منزل يكي از اقوام بوديم. زحمت زيادي كشيده بودند دكور منزل و پرده ها و فرش ها را كه فرسوده بود را رد كرده بودند و ست فيروزه اي كرده بودند
حالا بماند كه بنده به همين كارشان دوستانه ايراد گرفتم محترمانه. آخه لزومي نداره ما براي دكوراسيون منزل و شيك كردن آن زير بار وام با بهره هاي سنگين برويم و غالبا مردان اين وسط تحت فشار هستند چون معمولا همسر و فرزندان بعدا دقتي ندارند كه قسط هست و نق و غرولندشان را سر همين مرد بيچاره خالي مي كنند.
دوم اين كه گفتم خب واقعا منزلتان زيبا شده است و يك چيز عمده در دكوراسيون منزلتان كم است همگي فكر كردند بعد با تعجب گفتند چي؟
گفتم:كتابخانه.
اصلا كتابخانه هم بماند بايد كتاب در دسترس باشد بچه ها كتاب را ببيندو خودتان گاهي بخوانيد. متناسب با شرايط و سن مهمان در وقت بي كاريش بتواند مطالعه كند.
قديم مردم قران و مفاتيح و سجاده و ديوان حافظ را جز دكور منزل در ديد قرار مي دادند الان اينها متأسفانه مزاحم دكوراسيون شده[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]يكي از اقوام عروسي كرده بود بنده در مراسم باشكوه بزن و برقص و بكش و بخورشان شركت نكردم
ولي گفتم بد نيست براي آنها كادو ببريم بعد از پس زلزله هاي آن عروسي
وقتي گفتم من مي خواهم نرم افزار يا كتاب مربوط به زندگي هديه بدهم برخي از اقوام با تعجب و نگاه عاقل اندر سفيه گفتند اين ديگه چه كادويي است مگه داريم
چرا نداريم
چرا من تحصيل كرده بايد به دهان افراد بي سواد و يا باسواد نابالغ بنگرم و كاري كه درست است را انجام ندهم
در حالي واقعا اين نياز آنها است و بسياري از مشاجرات و تلخي هاي زندگي به خاطر جاي خالي اين كتاب ها و مباحث علمي در منزل است.
....
نيز بنده به شدت مخالفم كه كادوي و هديه بچه ها را پولي كنيم...البته اگر پول هم خواستيم بدهيم ضمن يك كتاب يا نرم افزار مفيد باشد
واقعا چنين هديه اي از دست اقوام محبوب بچه ها اثرش خيلي بيشتر از هدايا و بذل و بخشش هاي والدين است[/]
سلام استاد.
ممنون ازپیام های زیباتون.
اتفاقا دریک برنانه تلویزیونی درزمان عید گفتند عیدی کتاب بدهیم..
بعدخودم بااینکه عیدی دهنده نبودم فکرکردم چقدر خوبه این کار ولی یک چیزی قیمت کتاب ها عموما بالاهست..البته قیمت عیدی دادن ها هم کم نیست...هرچقدر که فردی به بچه های یک خانواده عیدی داده آن خانواده مقداری بیشترازهمان پول به بچه های اوعیدی میدهد وبنظرم کاردرستی نیست...
من برای تولد دوستان صمیمی آخرین دفعه ای که هدیه خریدم ،کتاب بود...
عموما کتاب های روانشناسی وآموزنده قیمت هازیادهست ومناسب کیف پول دانشجویی نیست:ok:
[="Tahoma"][="DarkGreen"] smart star;804150 نوشت:
سلام
البته بايد سليقه و نياز و سن و...را در نظر بگيريم مثلا ممكن است فردي كه رمان دوست داشته باشد بخواهد به همه رمان هديه دهد اين كار اشتباه است
كتاب هايي كه استقبال عمومي شده است و مفيد خوب اند
برخي از كتاب ها هم دست همه هست ولي از نظر مباني ايراد دارند مراقب باشيم به جاي ثواب كباب نشويم و كباب نكنيم
اجازه بدهيد خاطره اي بگم
وقتي حجره نشين بوديم .......[/]
سلام
واقعا؟ یا شوخی؟ (الکذب حرام ولو بمزاح....)
ما با دوست سیدمان ، اصطلاحی داشتیم تحت عنوان gf. و منظورمان grand father یا پدر بزرگ یا همان جد سادات بود.
بعضی وقتها بهش می گفتم: جون جی اف ات فلان کار را بکن....
[="Tahoma"][="Black"]سلام
من باوجود کتابخانه در منزل به شدددت موافقم، به شرطی که بچه کوچیک تو خونه نباشه یا اینکه خونت انقده جا داشته باشه که از این کتابخانه های بزرگ و قفل دار بگیری.
ما الان خودمون يه کنابخونه کوچیک تو خونمون داریم و کلی کتاب هم داریم که چون جا نداشتیم گذاشتیم تو کمد دیواری (جایی که دسترسی بهش سخت است)
این دفتر علمای خودمون رو که میبینم لذت میبرم، دور تا دور اناقشون به جای اینکه وسایل تزیینی یا... باشه، همش کتابخونه است. ان شاالله روزی ما هم بشه[/]
[="Tahoma"][="Black"]جناب یاقوت احمر سلام
عبارت "قیل" فعل مجهول است، یعنی فعلی که فاعل آن مشخص نیست. مشخص نبودن فاعل خود دلیلی است بر سست بودن متن یا جمله ( بیشتر در روایات شاهد آن هستیم) که در این صورت که راوی اون روایت مشخص نیست، به آن نميشه استناد کرد (مخصوصا در پاسخ به شبهات)[/]
سلام.امکان داره کمی واضح تربگید...
من متوجه نشدم:Gig:
این از اعجب العائب است!
مجهول بودن فعل چه ربطی به سست بودن متن داره؟!!!!
مطلب اشتباهو متوجه نشی هم اشکالی نداره:Nishkhand:
[="Tahoma"][="DarkGreen"] ساکـت;804270 نوشت:
سلام
خيلي هم عجيب نيست
فعل مجهول در علم معاني بيان خوانده ايم كه براي اهداف مختلفي به كار مي رود
يكي از آنها بيان ضعف در قول است
يا مثلا براي تحقير شخصيت فاعل در قتل الحسين (يعني نام يزيد آن قدر پست است كه ما بر زمان نمي اوريم )
و...[/]
ضعف در قول چه ربطی به سست بودن متن داره؟!!!
ضعف در قول مربوط یه محتواست و سستی متن مربوط به ساختار کلام
خیلی دیگه تخصصی شده.بااجازه تون من برم.
اصلا عربی متوجه نمیشم
[="Tahoma"][="Black"] ساکـت;804282 نوشت:
خیلی هم بی ربط نیست ؛ اعتبار فعل به فاعل اونه و وقتی فعلی فاعلش مشخص نباشه اون جمله اعتبار نداره .
به این مثال توجه کنید:
گفته شده در فلان شهر ( مثلا همون شهری که شما ساکن هستید) زمین لرزه ای به بزرگی n ریشتر به وقوع می پیوندد .
آیا شما با شنیدن این جمله بساط زندگیتون رو جمع کرده و به شهر دیگه ای مهاجرت می کنید؟ یا اینکه در تکاپوی صحت جمله بر میایید؟
قطعا روش دوم رو در پی خواهید گرفت چرا که در متن خبر ، فاعل نامعلوم است و مشخص نیست این خبر را چه کسی گفته . اینجاست که سست بودن یا بی اعتبار بودن جمله مشخص میشود .[/]
این خلاف حرف امیرالمومنینه که فرمودند:
انظر بما قال و لا تنظر الی من قال
[="Tahoma"][="DarkGreen"] ساکـت;804315 نوشت:
سلام
بحث ديگه داره از وادي تاپيك خارج ميشه ها
البته ماقال اگر عقلي باشد مي تواند با ادله عقلي فهميد ولي اگر نقلي باشد نه مثلا اگر گفته شود فلان جا جنگ شده است حالا ما وقتي دليل و مدركي نداريم هر چه قدر هم به قول و محتوا دقت كنيد چيزي دستمان نمي آيد مگر اين كه خودمان برويم بررسي كنيم
به هرحال
بگذريم و به شوخ طبعي خودمان بپردازيم موافقيد:Nishkhand:[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]طب القرطاس
هر موقع حرفي مي زد و ديگران از او منبع مي خواستند بلافاصله به مزاح مي گفت: اين مطلب در كتاب طب القرطاس امده است[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"][="]
نگذاشتم قبر فردوسی را در توس خراب کنند!
رهبر انقلاب: اول انقلاب عدهیی از مردمِ بااخلاصِ بیاطلاع رفته بودند قبر فردوسی را در توس خراب کنند! وقتی من مطلع شدم، چیزی نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم؛ که آن را بردند و بالای قبر فردوسی نصب کردند؛ نمیدانم الان هم هست یا نه. بچههای حادی که به آنجا میرفتند، چشمشان که به شهادت بنده میافتد، لطف میکردند و میپذیرفتند و دیگر کاری به کار فردوسی نداشتند! ۷۰/۱۲/۵
**
[="][="]فردوسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی است... این «حکیم» را هم ما نگفتیم؛ صاحبان فکر و اندیشه در طول زمان او را حکیم نامیدند. شاهنامهی فردوسی پر از حکمت است.انتشار بمناسبت ايام بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي
اخبار و مطالب درباره رهبرانقلاب
http://telegram.me/joinchat/BVJQOTudY71xuff_eM03yg[/]
متخصص عامي
يكي از اساتيد جناب عليرضا افتخاري با حالت عرفاني براي يكي از شاگردانش گفته بود كه: «يك پرنده كوچك چند گرمي به موسيقي واكنش نشان مي دهد آن وقت برخي با وزن بالايي مي گويند موسيقي حرام است.»
وقتي افرادي وارد حوزه موسيقي مي شوند كه تخصص كافي را ندارند اساتيد به نام موسيقي اظهار تأسف مي كنند و اين را به ضرر هنر و تخصص مي دانند. جاي تعجب است كه اين افراد كه اين قدر معناي تخصص را مي فهمند نمي توانند بفهمند كه حوزه حرام و حلال بودن كه در فقه مطرح است ذوقي نيست و بزرگان فقه بر اساس مبنا و تخصص سراغ استنباط احكام شرع از احاديث و قرآن مي روند. اين طور نيست كه ذوقي بخواهد بگويند چيزي حلال است و چيزي حرام. از ديد ما منهاي فقه خيلي چيزها لذت دارد كه شرع رد كرده است و خداوند زير آن را امضا نكرده است. آيا ما مي توانيم اعتراض كنيم كه چرا اين را كه لذت دارد را مي گويند حرام است. از سويي ديگر سخن آن استاد موسيقي در ناپخته بودن مثل اين است كه گفته شود يك بچه خردسال به زيبايي واكنش نشان مي دهد آن وقت برخي نگاه مردان به زيبايي هاي يك زن نامحرم را حرام مي دانند.
[="Tahoma"][="DarkGreen"] حامی;806024 نوشت:
اين افراد حتي به خود زحمت نمي دهند نظر بزرگان را درباره موسيقي بدانند و متوجه شوند چه موسيقي اي حرام است و چه ويژگي هايي دارد اين موسيقي حرام.[/]
سلام استاد.
درسته.بعصی هاخیلی افراطی عمل میکنند...
یکی ازاساتید تعریف می کردند اگرشمامیگید موسیقی حرام هست،قرآنی که باصوت خونده میشه یا صدای طبیعت اینها همه موسیقی هست.
بنظرم استاد فرد خودش میتونه تشخیص بده چه موسیقی خوب ویابد هست
تأثير كلام
روزي حاج آقا داشت تو محل مي رفت به سمت مسجد كه يك دفعه مغازه دار محل را ديد. شروع كردند به سلام و احوالپرسي. حاج آقا گفت بفرماييد برويم مسجد. مغازه دار گفت: راستش حاج آقا گرفتارم و بايد بروم بازار. براي اين كه بد نشه گفت:راستي حاج آقا، اين خانم من نماز نمي خونه. چه كار كنم؟
حاج آقا گفت: اين كه خيلي بد است از عذاب قبر و قيامت و حساب و كتاب براش بگوييد.
فردا تو مسير مسجد باز يك دفعه مغازه دار محل تو مسير حاج آقا سبز شد خواست فرار كند كه ديد فايده نداره حاج آقا او را ديده. خيلي عادي به سمت حاج آقا حركت كرد و گفت:سلام عليكم و رحمت الله حاج آقا، تقبَّلَ اللهُ امواتكم.
حاج آقا خنديد و گفت: و عليكم السلام، رحم الله والديكم.
مغازه دار ديد الان حاج آقا ميگه بريم مسجد پيش دستي كرد و گفت:حاج آقا ببخشيد حيف كه كار واجبي دارم، وگرنه خيلي دوست ميدارم خدمتتون باشم و بيام مسجد.
حاج آقا با تبسم گفت:بله، من كثرتِ اِشتغالنا بِكاري*** ليستْ لنا كارٌ بِكردگاري
مغازه دار گفت:حاج مي بخشيد ها يه سؤالي داشتم. من با خانم خيلي درباره قيامت صحبت كردم فايده نداشت.
حاج آقا گفت: خب عزيز دل برادر، اين بار از رحمت الهي و بهشت و نعمت هايش برايش بگوييد.
چند روز بعد مغازه دار تو بازار حاج آقا را ديد. به حاج آقا عرض كرد. حاج آقا ببخشيد. من تمام راهكارهايي كه فرموديد را انجام دادم ولي اين زن من نماز نمي خونه كه نمي خونه.
حاج آقا گفت: خب حرف حسابش چيه؟
- حاج آقا ميگه تا خودت نماز نخوني منم نمي خونم!!
شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2، محمدحسين قديري، ص73.