شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی: آخوند فقط حاج فتح الله لا غير (فردا همه مهمون من)

تب‌های اولیه

10177 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حامی;794047 نوشت:
كمش كن كمش مي كنم
يكي از دوستان مي گفت: به اتفاق خانواده رفتيم بيرون قم توي طبيعيت نزديك يك كوه. يك خانواده ديگر هم رسيدند و نزديك ما نشستن بعد از مدتي رفتند درهاي ماشين را باز كردند موسيقي لهوي گذاشتند و صداي ان را حسابي بلند كردند.
من هم رفتم. درب ماشين را باز كردم و صداي آژير ماشين را بلند كردم. مدتي گذشت يك آقاي براي مذاكره به سمت خيام ما آمد. بنده هم براي مذاكره به سمت او رفتم. ايشان با ناراحتي گفت اين چه وضعشه. چرا اين صدا را خفه نمي كنيد.
من هم با هيبت لري خودم گفتم خودتون اين چه وضعشه. كمش كنيد تا كمش كنيم. بالاخره هر دو طرف به توافق رسيديم و با دست دادن و احوالپرسي مذاكره برد برد تمام شد. با پذيرش شروط از سوي طرف قرار داد ما هم كمش كرديم
شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2، ص69

قم ي راننده باحالي بود اهل يزد بود وقتي من سوار مي شدم مي ديدم كه نوار شيخ حسين انصاريان گذاشته است
يك روز متوجه نشد وقتي سوار ماشينش شدم ترانه لهوي گذاشته بود بميرم براش وقتي منو ديدم حسابي از خجالت آب شد:Nishkhand: براي توجيه كارش شروع كرد به دست و پا زدن و گفت: راستش من حال و روز مسافران را در نظر مي گيرم مي بينم مستمع چه مي طلبد
نبايد خودخواه باشم
روزي تو هواي گرم خرما پزون قم سوار ماشيني شديم. راننده كه از ما خيلي با حال تر بود نمي توانست خشك مقدسي را تحمل كند و خواست كمي فضا را مرطوب كند يك ترانه چپوند ديشال ديشال ديشا.....خلاصه تا اومدم فكر كنم كه چه طوري به آقاي راننده مذاكره كنم يك طلبه ي صفر كيلومتر و مخلصي گفت: آقا راننده خاموش كنيد. راننده گفت: تو نمي خواي پياده شو. راننده كنار كشيد و طلبه خواست پياده شود مچ دستش را گرفتم و گفتم: اجلس قليلا رجاً انا معك:khandeh!:
گفتم: آقاي راننده ايشان كرايه مي دهند و شما حق نداريد هر چيزي موسيقي يا مداحي اي كه دلتان خواست در ماشينتان بگذاريد
چه طور وجدانتان راضي مي شود اين جوان را كنار جاده در اين گرما پياده كنيد
البته اغلب ما زبان امر به معروف را نمي دانيم مخ لصيم و فكر مي كنيم مخلصيم
* مخ لص:‌يعني بي مخ: مانند تيوب لص:khandeh!:

حامی;794070 نوشت:
تا اومدم فكر كنم كه چه طوري به آقاي رانند مذاكره كنم يك طلبه ي صفر كيلومتر و مخلصي گفت: آقا راننده خاموش كنيد.

بسمه العزیز

عرض سلام و ادب

استاد گرامی جسارتا اگر آن آقای طلبه تذکر نمی دادند،حضرتعالی چطور نهی از منکر می فرمودید؟

[="Blue"]

حبیبه;794078 نوشت:
بسمه العزیز

عرض سلام و ادب

استاد گرامی جسارتا اگر آن آقای طلبه تذکر نمی دادند،حضرتعالی چطور نهی از منکر می فرمودید؟

سلام و درود خواهر گرامی
منم می خواستم بپرسم همین سوال رو
چون به نظرم روان شناسان خیلی حرفه ای تر امر به معروف و نهی از منکر می کنند[/]

زینبیون;794095 نوشت:

سلام و درود خواهر گرامی
منم می خواستم بپرسم همین سوال رو
چون به نظرم روان شناسان خیلی حرفه ای تر امر به معروف و نهی از منکر می کنند

سلام و عرض ارادت سرکار زینبیّون

احتمالا روانشناسهای محترم در چنین موقعیتی بیشتر در فکر یافتن نوع تعارضات موجود در روان راننده

و تشخیص سیستم دفاعی ناهشیاری هستند که ممکن است پس از شنیدن نهی از منکر در ذهن او فعال شود

و سپس یافتن راهکاری برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی فعالیّت این سیستم دفاعی،تا حصول نتیجه هم ان شاالله

به مقصد رسیده و اصلا استماع موسیقی نفرموده اند و گناهی هم بر آنها نیست.حال باید از کارشناس احکام بپرسیم

آیا در چنین شرایطی باز هم نهی از منکر واجب است و یا از عهده ی شخص ساقط می شود.

پ.ن

البته منتظر پاسخ استاد حامی بزرگوار می مانیم.

سلام بر شما
خب واقعيت اين است كه افراد شخصيت هاي مختلفي دارند و اختلالات و مشكلات شخصيت هم متنوع است.
امر به معروف بدون شناخت و لحاظ اين امر مانند كاشتن بذر در زمين و آب و هواي نامساعد است. هم بذر هدر مي رود و هم زحمت زيادي ما.
از نظر فقهي فرق است بين سمع (بدون اراده به گوش رسيدن) و استماع (با اراده گوش دادن). البته حضور ما نيز نبايد مؤيد گناه باشد.
گاهي امر به معروف كردن براي فردي كه مشكل شخصيتي دارد مؤثر نيست و بايد مثلا به بهانه اي سر سخن را باز كنيم و آدرسي بپرسيم لازم نيست دروغي هم باشد واقعا بپرسيم آقاي راننده ببخشيد براي رفتن به ايستگاه قطار محمد آباد نزديك ترين راه كدام است بعد هم چند تا خاطره چاشنيش مي كنيم.
گاهي اگر امكان امر به معروف نبود و حضور ما تأييد گناه است، پياده شدن بهتر است.
در روايت داريم نصيحت كردن در جمع سبب كوبيدن شخصيت طرف مقابل است بنابراين بايد فوق العاده دقت كنيم كه چه طوري بيان مي كنيم
بنده سال هاي زيادي در مسير بين شهري با رانندگان بودم. راننده اي كه تو باغ نيست و معاشران عليه السلام ندارد را نمي توان با تذكر خشك ارشاد كرد به خصوص اگر ذهنش پر باشد از شبهات زياد . دقت داشته باشيم يكي از شرايط امر به معروف اين است كه احتمال تأثير هم بدهيم.
گاهي لازم است مثلا گفتن ببخشيد مثلا حالم خوب نيست لطف مي كنيد صداي ان را كم كنيد ( خب واقعا يك فرد دينداري از كار حرام حالش بد هم مي شود) يا ببخشيد مي خواهم مطالعه كنم ممكن است صدا را كم كنيد
اگر انسان به زحمت مي افتد و عسر و حرج براي او خانواده دارد لازم نيست پياده شويد همين كه قصد گناه نداريد كافي است مي توانيد با هدفن سخنراني يا موسيقي حلال ( متناسب با نظر مراجع تان اگر جايز مي دانند) بشنويد و يا مطالعه كنيد.

به يك امر به معروف پخته دقت كنيد

استاد قرائتي مي فرمودند راننده ترانه گذاشت در ساكم سوهان داشتم رفتم باز كردم و به ايشان تعارف كردم و دم گوشش گفتم لطف كنيد موسيقي را خاموش كنيد.

يك امر به معروف ناپخته كه بنده زياد شاهد بوده ام

از وسط اتوبوس داد مي زنه. اين لامصبو خاموش كن. ...

حبیبه;794078 نوشت:
بسمه العزیز

عرض سلام و ادب

استاد گرامی جسارتا اگر آن آقای طلبه تذکر نمی دادند،حضرتعالی چطور نهی از منکر می فرمودید؟


زینبیون;794095 نوشت:
سلام و درود خواهر گرامی
منم می خواستم بپرسم همین سوال رو
چون به نظرم روان شناسان خیلی حرفه ای تر امر به معروف و نهی از منکر می کنند

سلام علیکم

باعرض ادب و احترام به محضر شما خواهر گرامی

برای امربه معروف یا نهی از منکر نیازی نیست حتما روانشناس باشیم تا بتوانیم خوب امر به معروف کنیم! ( منظورم این است که درس روانشناسی خوانده باشیم) برای امربه معروف کافیست انسان شناس باشیم و روشهای امر به معروف را بشناسیم

بالاترین انسان شناس و روانشناس عالم خداست،کسی که خودش روح و روان انسانها را خلق کرده است و بهترین مشاورین عالم هم معصومین (علیهم السلام ) هستند که نزد پروردگارشان تربیت شده اند،خیلی زیبا روشهای امربه معروف را یاد داده اند

باید ببینیم طرفمان چگونه است،چقدر وقت داریم و چه شیوه ای الان بهتر جواب میدهد،تمام اینها در آموزه های دینی ما آمده است

و یک نکته مهم که در هیچ کتاب روانشناسی غربی نمیشود پیدا کرد این است که مقلب القلوب خداست و بنده ها وسیله اند! پس کسی که میخواهد امر به معروف و نهی از منکر کند و واقعا هم حرفش اثر داشته باشد باید اول بداند که وسیله است و از خدا بخواهد که حرفش در قلب طرف مقابل اثر کند،بعد توسل کند،بعد قلبا دلش برای طرف بسوزد و امر به معروف کند یعنی از سر خیر خواهی واقعی، و هرگز احساس نکند یک درصد خودش بالاتر است.....اینها چیزهای ظریفی است که در دل امر به معروف خوابیده است ،هرچقدر در امر به معروف تقوای تذکر دهنده بیشتر باشد و هرچقدر اخلاص داشته باشد و رضای خدا فقط مد نظرش باشد به همان میزان اثرگذاریش بیشتر و سریعتر و عمیق تر است و هرچه اینها کمتر باشد اثر گذاریش کمتر است مگر اینکه خداوند مصلحتش بر تاثیر باشد

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهرا سلام الله علیها

حامی;794140 نوشت:
گاهي امر به معروف كردن براي فردي كه مشكل شخصيتي دارد مؤثر نيست و بايد مثلا به بهانه اي سر سخن را باز كنيم و آدرسي بپرسيم لازم نيست دروغي هم باشد واقعا بپرسيم آقاي راننده ببخشيد براي رفتن به ايستگاه قطار محمد آباد نزديك ترين راه كدام است بعد هم چند تا خاطره چاشنيش مي كنيم.

حامی;794140 نوشت:
راننده اي كه تو باغ نيست و معاشران عليه السلام ندارد را نمي توان با تذكر خشك ارشاد كرد به خصوص اگر ذهنش پر باشد از شبهات زياد

حامی;794140 نوشت:
گاهي لازم است مثلا گفتن ببخشيد مثلا حالم خوب نيست لطف مي كنيد صداي ان را كم كنيد ( خب واقعا يك فرد دينداري از كار حرام حالش بد هم مي شود) يا ببخشيد مي خواهم مطالعه كنم ممكن است صدا را كم كنيد

بسمه الشکور

عرض سلام و ادب و تشکر از پاسخ بسیار مفید و خوب حضرتعالی

اگر این مسافر خانم باشد چه؟ لحن سخن گفتن یک خانم با نا محرم ـ آنهم آقایی که اصلا ملاحظه ی خانم بودن مسافرش را نکرده،

مسلما به لحاظ شرع و عرف و اخلاق باید متفاوت باشد ـ یک خانم با لحاظ شرایط و مراحل امر به معروف و نهی از منکر،بهتر است

در چنین موقعیّتهایی چگونه برخورد کند؟

اصلا تذکر صلاح است؟

و یا بهتر نیست خانمها سعی کنند از مترو و یا اتوبوس و یا وسیله ی شخصی استفاده کنند؟

بخصوص تاکسی سوار شدن برای خانمها مشکلات دیگری هم دارد مثل قرار گرفتن نامحرمها در کنار یکدیگر که مسلما اشکال شرعی دارد.

یارب;794157 نوشت:
برای امربه معروف یا نهی از منکر نیازی نیست حتما روانشناس باشیم تا بتوانیم خوب امر به معروف کنیم! ( منظورم این است که درس روانشناسی خوانده باشیم) برای امربه معروف کافیست انسان شناس باشیم و روشهای امر به معروف را بشناسیم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و ادب

متشکر از مطالب بسیار خوب سرکار،مانند همیشه استفاده کردم.

شما درست می فرمائید برای امر به معروف و ...لازم نیست انسان روانشناس باشد

ولی تخصص در این علم در شخصیّت شناسی و در نتیجه نوع برخورد اصولی و اثر گذار،بی تاثیر نیست.

گرچه وجود انسانها اینقدر پیچیده است که نمی توان در برخوردهای مقطعی و کوتاه آنها را کاملا شناخت.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حبیبه;794175 نوشت:
بسمه الشکور
عرض سلام و ادب و تشکر از پاسخ بسیار مفید و خوب حضرتعالی
اگر این مسافر خانم باشد چه؟ لحن سخن گفتن یک خانم با نا محرم ـ آنهم آقایی که اصلا ملاحظه ی خانم بودن مسافرش را نکرده،
مسلما به لحاظ شرع و عرف و اخلاق باید متفاوت باشد ـ یک خانم با لحاظ شرایط و مراحل امر به معروف و نهی از منکر،بهتر است
در چنین موقعیّتهایی چگونه برخورد کند؟
اصلا تذکر صلاح است؟
و یا بهتر نیست خانمها سعی کنند از مترو و یا اتوبوس و یا وسیله ی شخصی استفاده کنند؟
به خصوص تاکسی سوار شدن برای خانمها مشکلات دیگری هم دارد مثل قرار گرفتن نامحرمها در کنار یکدیگر که مسلما اشکال شرعی دارد.

سلام عليكم
خب اينجا هم خانم بهتر است تا جايي كه ممكن است از سواري هاي مسافر كش استفاده نكنند.
گاهي شخصيت راننده طوري است كه اگر بداند فردي حساس است لجباز مي شود بهتر است از عباراتي مانند اذيت مي كند اين صدا يا ..استفاده شود
برخي مواقع با توجه بهشخصيت راننده تذكر دادن به كم كردن صدا اثرگذار است و اين در مواردي كه خانم ناچار باشد از آن وسيله استفاده كند مناسب است خودش هم با هدفن سخنراني يا مطلب آموزشي گوش كند يا مطالعه كند.
ميشه گفت ببخشيد آقا من يه امتحان دارم بايد كمي مطالعه كنم لطف كنيد صدا را كم كنيد (امتحان بندگي)
اگر شيوه هاي بالا اثر نداشت محترمانه تذكر مستقيم لازم است كه خاموش كند اگر گوش نكرد پيدا شود[/]

یارب;794157 نوشت:
برای امربه معروف کافیست انسان شناس باشیم

سلام
انسان شناسي بدون روان شناسي ممكن است؟!
بله براي امر به معروف ذوق سليم و توجه به ظرافت هاي روان شناختي كه در مراتب و شرايط امر به معروف بيان شده مهم است
البته در غرب روان شناسان موحد هم هست و اگر هم نبود بنابر تأكيد اسلام بر علم آموزي، يادگيري حكمت و فنون زندگي و قوانين طبيعت و... از غيرمسلمان عيب نيست
و ما در بسياري از شاخه هاي علم مديون دانشمندان هستيم هرچند كارشان را بي نقص نمي دانيم
روان شناسي هم يعني علم مطالعه رفتار و فرايندهاي ذهني.
عمده اهداف روان شناسي توصيف، تبيين، كنترل و پيش بيني رفتار است

حامی;794178 نوشت:

سلام
انسان شناسي بدون روان شناسي ممكن است؟!
بله براي امر به معروف ذوق سليم و توجه به
ظرافت هاي روان شناختي كه در مراتب و شرايط امر به معروف بيان شده مهم است
البته در غرب روان شناسان موحد هم هست و اگر هم نبود بنابر تأكيد اسلام بر علم آموزي، يادگيري حكمت و فنون زندگي و قوانين طبيعت و... از غيرمسلمان عيب نيست
و ما در بسياري از شاخه هاي علم مديون دانشمندان هستيم هرچند كارشان را بي نقص نمي دانيم
روان شناسي هم يعني علم مطالعه رفتار و فرايندهاي ذهني.
عمده اهداف روان شناسي توصيف، تبيين، كنترل و پيش بيني رفتار است

سلام علیکم باعرض ادب واحترام به محضر شما

برای انسان شناسی لازم نیست حتما مدرک روانشناسی داشت! در طول تاریخ تا به امروز علما و عرفای زیادی داریم که بهترین روانشناس و بهترین انسانشناس بوده اند بدون اینکه یک واحد روانشناسی پاس کرده باشند،و بهترین انسانها را در محضر خودشان تربیت کرده اند
متاسفانه گاهی ما فراموش میکنیم اصل روانشناسی برای اسلام بوده،غربی ها آن را به زبان دیگری بیان کرده اند،گاهی که مطالب روانشناسی را مطالعه میکنم میبینم در فلان کتاب دقیقا حدیثی داریم که چنین تقسیم بندی هایی را انجام داده است_یک مدت هم داشتم تحقیق تطبیقی روانشناسی غربی با دستورات دینی را انجام میدادم که متاسفانه ادامه اش ندادم و نیمه تمام رهایش کردم،
علم روانشناسی امروزی در برابر علم دین که بهترین مباحث روانشناسی را دارد هیچ است
بله علم آموزی خوب است،از هرکجا که باشد اما اینکه احساس کنیم برای شناخت انسانها و روانشناسی آدم هالازم است حتما واحد روانشناسی را پاس کرد قبول ندارم
گاهی وقتی مباحث تربیت نسل های گذشته را نگاه میکنیم و روشهای تربیتیشان را میبینیم که حتی سواد هم بعضانداشتند اما مانند کسی عمل کرده اند که دکترای روانشناسی داشته میفهمیم برای انسان شناسی لازم نیست حتما علم روانشناسی غربی داشت

آیا همین توصیف و تبیین و کنترل و پیش بینی را در دین اسلام به ما یاد نداده اند؟!!!

باز هم میگویم بنده منکر مطالعه کتابهای غربی نیستم،منکر خواندن کتابهای روانشناسی غربی نیستم اما اگر کسی قبل از اینکه اینها را بخواند یک دین شناس حقیقی باشد متوجه میشود تمامش به زبان دیگری در دین اسلام هم آمده است ،با این تفاوت که روانشناسی غربی ناقص است و روانشناسی که از دین به ما رسیده است کامل!!!

یازهراسلام الله علیها

[="Tahoma"][="DarkGreen"]بنده تأكيدي نكردم كه لازم است براي امر به معروف روان شناسي غربي بخوانند.
گفتم ذوق سليم و توجه به ظرافت هاي روان شناختي شرايط و مراتب امربه معروف كه در كتب فقهي امده است كافي است.
[/]

[=Times New Roman][=Times New Roman][=IranNastaliq]توجه توجه
مسابقه از كتاب

سؤالات اين قسمت از پست 102 به بعد شروع مي شود
سؤالات به تدريج بعد از هر بحث در آن تاپيك كتاب «صدهزاران دام و دانه است اي خدا» و همين تاپيك درج مي شود

[=Times New Roman][=Times New Roman][=IranNastaliq]فصل د[=Times New Roman][=Times New Roman][=IranNastaliq]وم: تعامل ما با [=Times New Roman][=Times New Roman][=IranNastaliq]خودمان

سؤالات مسابقه 1-15: كليك
تذكر ادامه سؤالات به تدريج بارگذاري مي شود
براي پاسخ مي توانيد با همديگر گفت وگو و بحث كنيد
از بيان پاسخ ها به ديگر بدون بحث خواهش مي كنم اجتناب فرماييد


بهار امسال بوی یاس دارد
چو در دل دانه ی الماس دارد
بود آغاز و انجامش خوش یٌمن
چو یاد از گندم ودستاس دارد

حبیبه;794106 نوشت:
سلام و عرض ارادت سرکار زینبیّون

احتمالا روانشناسهای محترم در چنین موقعیتی بیشتر در فکر یافتن نوع تعارضات موجود در روان راننده

و تشخیص سیستم دفاعی ناهشیاری هستند که ممکن است پس از شنیدن نهی از منکر در ذهن او فعال شود

و سپس یافتن راهکاری برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی فعالیّت این سیستم دفاعی،تا حصول نتیجه هم ان شاالله

سلام خواهر بزرگوارم:Gol:
البته بستگی به خود روان شناس هم داره، به قول یکی از دوستان خودم که روان شناسی خونده میگه به شمه خود روان شناس هم مربوطه و فقط به تحصیلات نیست

حامی;794140 نوشت:
يكي از شرايط امر به معروف اين است كه احتمال تأثير هم بدهيم.

سلام
احسنت
این رو اکثر افراد اهمیت نمی دهند

حامی;794140 نوشت:
گاهي لازم است مثلا گفتن ببخشيد مثلا حالم خوب نيست لطف مي كنيد صداي ان را كم كنيد ( خب واقعا يك فرد دينداري از كار حرام حالش بد هم مي شود)

ممنونم
من در سایت شما جواب خیلی از سوالاتم رو پیدا کردم. یک بار با آژانسی مجبور بودم برم جایی خیلی فوری و اضطراری بود. من عقب نشسته بودم و راننده یکدفعه ترانه اش را باز کرد چند لحظه بعد گفتم ببخشید میشه لطف کنید خاموشش کنید؟ گفتند خانوم فلانی این مجازه!!! البته غنا بودن اون کاملا آشکار بود ولی نمی دونم چطور بهش جواز داده شده بود!! دیدم هیچ راهی نیست در یک ماشین دو نامحرم با ترانه!!!!! یا حضرت عباس!!!! گفتم ببخشید درسته که مجازه!!!! ولی من سرم درد می گیره!!! لطفا خاموشش کنید !!! واقعا هم وقتی غنا پیش من پخش کنند سرم درد می گیره و احساس گر گرفتگی و خفگی بهم دست میده. اونم خاموش کرد
به این مسئله خیلی فکر می کردم که آیا روشم درست بوده یا نه.
ممنون از شما که سوالات بی پاسخ سالهای قبل من رو جواب می دید

یارب;794157 نوشت:
هرچقدر در امر به معروف تقوای تذکر دهنده بیشتر باشد و هرچقدر اخلاص داشته باشد و رضای خدا فقط مد نظرش باشد به همان میزان اثرگذاریش بیشتر و سریعتر و عمیق تر است و هرچه اینها کمتر باشد اثر گذاریش کمتر است مگر اینکه خداوند مصلحتش بر تاثیر باشد

سلام خواهر گرامی:Gol:
البته فرمایش شما متین است اما امر به معروف و نهی از منکر روی هر کسی هم تاثیر گذار نیست حتی اگر آن شخصی که امر به معروف و نهی از منکر می کند معصوم باشد. مثل امام حسین ع که در کربلا حرفش را گوش نکردند . خود شخص هم باید بخواهد

حبیبه;794175 نوشت:
بخصوص تاکسی سوار شدن برای خانمها مشکلات دیگری هم دارد مثل قرار گرفتن نامحرمها در کنار یکدیگر که مسلما اشکال شرعی دارد.

آفرین
نکته خیلی خوبی رو مطرح کردید
اصلااااااااااااا درست نیستتتتتتت دو تا نامحرم در تاکسی کنار هم بنشینند. یا دو نفر حساب کنند یا فقط کنار همجنس. اصلا اسرافم نیست اگه دو نفر حساب کنیم پول یکی از پفک هامون میشه

حامی;794177 نوشت:
ميشه گفت ببخشيد آقا من يه امتحان دارم بايد كمي مطالعه كنم لطف كنيد صدا را كم كنيد (امتحان بندگي)

عالی بود اینو برای آینده یادم نگه میدارم

حامی;794178 نوشت:

انسان شناسي بدون روان شناسي ممكن است؟!
بله براي امر به معروف ذوق سليم و توجه به ظرافت هاي روان شناختي كه در مراتب و شرايط امر به معروف بيان شده مهم است

یک حداقلی رو باید افراد برای امر به معروف و نهی از منکر بلد باشند.
امسال اولین سالی بود که در اردوی راهیان نور تونستم با توجه به مطالبی که از سایت شما و کتاب صدهزاران دام و دانه است ای خدا یاد گرفتم، در سفرمون افراد زیادی رو درست و حسابی امر به معروف و نهی از منکر کنم گرچه سوالات زیادی هنوز دارم
اولین سالی بود که دستم با سایت شما خیلی پر بود، و تونستم به لطف خدا خانم های اتوبوس رو وقتی که شروع کردند دسته جمعی سرود خوندن، اونم در حالی که 4 مرد جوون در اتوبوس بود قانع کنم که کارشون رو متوقف کنند.
از همه کسانی که به من در رسیدن به این موفقیت کمک کردند تشکر می کنم


یارب;794182 نوشت:
بله علم آموزی خوب است،از هرکجا که باشد اما اینکه احساس کنیم برای شناخت انسانها و روانشناسی آدم هالازم است حتما واحد روانشناسی را پاس کرد قبول ندارم

خواهر بزگوار
الان من و شما شاید روان شناسی نخوانده باشیم اما در همین سایت مثل این است که داریم برخی از درس های مهم روان شناسی را پاس می کنیم.حالا ممکن است کسی از جای دیگری یاد بگیرد
تا قبل از این سایت اگر با کسی صحبت می کردم می گفت من با نامحرمان فامیل دست میدهم اما در عین حال خودم هم از این کار بدم می آید ولی نمی توانم آن را ترک کنم در دلم می گفتم عجب آدم سبک و جلفیه!!! خودشم خوشش میاد چرت و پرتا چیه میگه!!! ولی امسال وقتی اینو یه نفر بهم گفت فهمیدم دچار تعارض شده!!! و دیگه با اون نگاه ناپخته بهش نگاه نکردم . اون نمی تونست مستقیم بگه قرار شد همیشه اون مواقع بره دستش رو با چیزی کثیف کنه بگه ببخشید دستم کثیفه نمی تونم بهتون دست بدم! خب اینم یه روشه برای کسی که نمی تونه مستقیم بگه

یارب;794157 نوشت:

سلام علیکم

باعرض ادب و احترام به محضر شما خواهر گرامی

برای امربه معروف یا نهی از منکر نیازی نیست حتما روانشناس باشیم تا بتوانیم خوب امر به معروف کنیم! ( منظورم این است که درس روانشناسی خوانده باشیم) برای امربه معروف کافیست انسان شناس باشیم و روشهای امر به معروف را بشناسیم

بالاترین انسان شناس و روانشناس عالم خداست،کسی که خودش روح و روان انسانها را خلق کرده است و بهترین مشاورین عالم هم معصومین (علیهم السلام ) هستند که نزد پروردگارشان تربیت شده اند،خیلی زیبا روشهای امربه معروف را یاد داده اند

باید ببینیم طرفمان چگونه است،چقدر وقت داریم و چه شیوه ای الان بهتر جواب میدهد،تمام اینها در آموزه های دینی ما آمده است

و یک نکته مهم که در هیچ کتاب روانشناسی غربی نمیشود پیدا کرد این است که مقلب القلوب خداست و بنده ها وسیله اند! پس کسی که میخواهد امر به معروف و نهی از منکر کند و واقعا هم حرفش اثر داشته باشد باید اول بداند که وسیله است و از خدا بخواهد که حرفش در قلب طرف مقابل اثر کند،بعد توسل کند،بعد قلبا دلش برای طرف بسوزد و امر به معروف کند یعنی از سر خیر خواهی واقعی، و هرگز احساس نکند یک درصد خودش بالاتر است.....اینها چیزهای ظریفی است که در دل امر به معروف خوابیده است ،هرچقدر در امر به معروف تقوای تذکر دهنده بیشتر باشد و هرچقدر اخلاص داشته باشد و رضای خدا فقط مد نظرش باشد به همان میزان اثرگذاریش بیشتر و سریعتر و عمیق تر است و هرچه اینها کمتر باشد اثر گذاریش کمتر است مگر اینکه خداوند مصلحتش بر تاثیر باشد

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهرا سلام الله علیها


سرکار یا رب به نکات بسیار خوبی اشاره کردن.
من تجربه خودم رو میگم.
1.باید به ترسی که داریم غلبه کنیم . نترسیم و خودمون رو به خدا بسپاریم.
2.به نظر من مهم ترین نکته ای که باید مد نظر داشته باشیم اینکه بسیار با ادب و نرم و مهربانه امر به معروف کنیم به طوری باشه که به جز آمر به معروف و کسی که کار اشتباهی انجام داده کسی دیگه نفهمه.

یا فاطمه ادرکنی

زینبیون;794219 نوشت:
خواهر بزگوار
الان من و شما شاید روان شناسی نخوانده باشیم اما در همین سایت مثل این است که داریم برخی از درس های مهم روان شناسی را پاس می کنیم.حالا ممکن است کسی از جای دیگری یاد بگیرد

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام
بله دقیقا بنده هم همین را میگویم،هرکس از یک جا انسان شناسی را یاد میگیرد،خیلی از افراد روانشناسی را از متون دینی یاد گرفته اند و بهترین روانشناسان دنیا بوده اند بدون اینکه یک کناب از روانشناسی امروزی بدانند

زینبیون;794219 نوشت:
البته فرمایش شما متین است اما امر به معروف و نهی از منکر روی هر کسی هم تاثیر گذار نیست حتی اگر آن شخصی که امر به معروف و نهی از منکر می کند معصوم باشد. مثل امام حسین ع که در کربلا حرفش را گوش نکردند . خود شخص هم باید بخواهد

اگر تمام روانشناسان دنیا هم جمع میشدند نمیتوانستند تشخیص دهند علتی که سخنان امام حسین (علیه السلام) در مردم اثر نکرد به دلیل این بوده که شکمهایشان از حرام پر شده است!!! اما اماحسین علیه السلام این را تشخیص دادند
بایکی از روانشناسان کشوری که هم روحانی هستند و هم دکترای روانشناسی دارند توفیق داشتیم جلساتی با ایشان داشتیم،ایشان صحبت جالبی فرمودند،گفتند یک سری خانمی بی حجابی آمد پیش من گفت بچه ام خیلی لجباز است ،خیلی در خانه اذیت میکند! با شوهرم فلان مشکل را دارم و غیره...گفتند به این خانم گفتم یک نسخه به شما میدهم مشکلاتتان حل میشود، خانم گفت هرچه بگویید انجام میدهم،گفتند به این خانم گفتم حجابت را درست کن مشکلاتت حل میشود!
این استاد محترم میفرمودند گاهی ما روانشناسها فکر میکنیم حتما باید برای درمان مشکلات دنبال فلان علت ها بگردیم درحالی که دقت نداریم گناه عامل خیلی از مشکلات روحی و روانی و خانوادگی است!!
این استادی که گفتم خودشان و همسرشان از روانشناسان و مشاورین موفق کشوری هستند....
پس حرف بنده این نبود که علم روانشناسی کلا خوب نیست،حرفم این است اگر ما کامل متن دین را متوجه شویم و یاد بگیریم خیلی از مسائل روانشناسی را یاد خواهیم گرفت،خیلی از فوت های کوزه گری که متاسفانه اکثر مشاورهای امروز (خصوصا غیرمذهبی هایش) ندارند
گاهی یک نفر میبینی تمام تکنیک های روانشناسی را هم میداند،امر به معروف میکند اما اثرش مقطعی میشود! مثلا طرف میرود جچابش را رعایت میکند اما هفته دیگر و جای دیگر باز بی حجاب میشود،اما کسی روانشناس دینی باشد و قبل از اینکه روانشناس باشد دین شناس خوبی باشد و خودش هم متقی باشد به گونه ای امربه معروف میکند که طرف از اساس مشکلش را کنار میگذارد و قلبش منقلب میشود...(حرف بنده حقیر در تضاد با صحبت های خوب شما بزرگوران نیست ،شاید نمیتوانم منظورم را به درستی بیان کنم که اگر اینگونه است از محضرتان عذرخواهی میکنم)

زینبیون;794219 نوشت:
یک حداقلی رو باید افراد برای امر به معروف و نهی از منکر بلد باشند.
امسال اولین سالی بود که در اردوی راهیان نور تونستم با توجه به مطالبی که از سایت شما و کتاب صدهزاران دام و دانه است ای خدا یاد گرفتم، در سفرمون افراد زیادی رو درست و حسابی امر به معروف و نهی از منکر کنم گرچه سوالات زیادی هنوز دارم
اولین سالی بود که دستم با سایت شما خیلی پر بود، و تونستم به لطف خدا خانم های اتوبوس رو وقتی که شروع کردند دسته جمعی سرود خوندن، اونم در حالی که 4 مرد جوون در اتوبوس بود قانع کنم که کارشون رو متوقف کنند.
از همه کسانی که به من در رسیدن به این موفقیت کمک کردند تشکر می کنم

شاید باور نفرمایید اگر بگویم چقدر از دیدن این مطلبتان خوشحال شدم،خیلی خوشحال شدم که دغدغه تبلیغ دین دارید و اینگونه عاشقانه پیگیر هستید
حتما به خاطر این کارهای ارزشمندتان ماجور خواهید بود،و خوشحال شدم که این سایت توانسته در این حرکت ارزشمند به شما کمک کند و قطعا استاد بزرگوارجناب حامی نیز نیز به خاطر راهنمایی های خوبی که اینجا داشته اند و شما به وسیله آن توانسته اید افراد را هدایت نمایید مانند شما ماجور خواهند بود ان شاءالله
خداوند امثال سربازان خوبی مانند شما بزرگوران را که باعث احیای دین و شادی دل مولایمان میشوید حفظ نماید،وفقکم الله

یازهراسلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم
خداخیرتون بده،چی بگم از دیدن وخواندن مطلب شما.واقعا تبریک داره بابت این طرز بینش شما.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

قالی;794460 نوشت:
خداخیرتون بده،چی بگم از دیدن وخواندن مطلب شما.واقعا تبریک داره بابت این طرز بینش شما.

سلام
حالا اين جملات واقعي است يا گوشه كنايه:Gig::Nishkhand:[/]

نوشته اصلی توسط قالی
خداخیرتون بده،چی بگم از دیدن وخواندن مطلب شما.واقعا تبریک داره بابت این طرز بینش شما.

سلام
حالا اين جملات واقعي است يا گوشه كنايه:Gig::Nishkhand:

حامیا این جمله های واقعی ست
نکته هایش پر پیام شایقی ست
گوش دار آن جمله های ناز را
آن نیاز و راز ِ حوش آواز را

[="Tahoma"][="DarkGreen"]
گفتگوي فرهنگي شبانه با اهالي فرهنگ و دانش
يحيي علوي فرد از دوستان همكلاس بنده در مقطع كارشناسي روان شناسي
دقيقه 6 را گوش كنيد
...........
ايشان قالب شعرك را ايجاد كرده اند

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"][h=1]آنچه مردم و نویسندگان درباره « آقای سلیمان می‌شود من بخوابم» گفته‌اند[/h][h=1]شهید بهشتی اگر بود از انتشار این رمان خوشحال می‌شد/ شک‌هایی که همه دچارش هستیم[/h] [h=2]از نظر زائری نوشتن رمان، یعنی برقراری دیالوگ و اگر شهید بهشتی بود، از این اتفاق خوشحال می‌شد. او می‌گفت: آرزویم این است که ما روحانیان بتوانیم پیام خود را با کتاب و سینما و با ابزار هنر به نسل جوان منتقل کنیم. ما باید به جایی برسیم که با یکدیگر دیالوگ داشته باشیم.[/h]
خبرگزاری فارس- گروه کتاب و ادبیات: در 3 مطلب گذشته که در باره رمان متفاوت و تاثیر گذار «آقای سلیمان می‌شود من بخوابم» منتشر کردیم، یک بار از زبان و نگاه خودمان این کتاب را بررسی کردیم و نگاهی به آن داشتیم. بار دیگر تلاش کردیم خود این رمان راوی خودش باشد و تکه‌های جذابی این کتاب را کنار هم آوردیم و در مطلب آخر مصاحبه‌ای داشتیم با سید محمدرضا واحدی نویسنده کتاب و از نویسنده درباره کتاب پرسیدیم و راوی روایت متفاوت نویسنده بودیم.
اما در این گزارش به سراغ نظرات کسانی رفته‌ایم که این کتاب را خوانده‌اند. یک بخش از این افراد نویسنده‌ها و منتقدان سرشناس ادبی کشورمان هستند و بخش دوم هم مخاطبان واقعی این کتاب یعنی مردم. به خصوص جوان‌ترهایشان. در ادامه مروری داریم بر نظرات مختلف پیرامون این کتاب:

ادامه ...
[/]

سلام بر دوستان و مهمانانانانانو و شما بزرگوارانننننننننن:welcome:
خوبينننننن:chakeretim:
خيلييييي؟
دوستي داشتم گاهي كه سر به سرش مي گذاشتم مي گفت: دهنتون آسفالت. حالمو كردين تو قوطي كبريت
خب اين عبارات را مي شنيدم پيوسته و گاهي هم به كار مي بردم
ولي تا زماني كه اختلالات
اين سايت اين طوري با ما بازي نكرده بوده به عمق مطلب پي نبرده بودم بد جوري فهميدم:Nishkhand:
يعني اصلن ي اوضاعيه ها:mohandes:
اون قدر عمقي فهميدم كه مي تونم تدريس كنم:khandeh!:
به نظرم به اداره اطلاعات بگيم كه براي اعتراف كشيدن ميشه طرف را وادار كرد در سايت كمي پرسه بزنه. مطالعه نه ها :ghati::dar:

البته شايد مدير فني مي خواد حال ما را بكنه تو قطي كبريت داره با ما شوخي مي كنه:khobam:

حامی;795186 نوشت:
سلام بر دوستان و مهمانانانانانو و شما بزرگوارانننننننننن:welcome:
خوبينننننن:chakeretim:
خلييييي؟
دوستي داشتم گاهي كه سر به سرش مي گذاشتم مي گفت: دهنتون آسفالت. حالمو كردين تو قوطي كبريت
خب اين عبارات را مي شنيدم پيوسته و گاهي هم به كار مي بردم
ولي تا زماني كه اين سايت اين طوري با ما بازي نكرده بوده به عمق مطلب پي نبرده بودم:Nishkhand:
يعني اصلن ي اوضاعيه ها:mohandes:
اون قدر عمقي فهميدم كه مي تونم تدريس كنم:khandeh!:
به نظرم به اداره اطلاعات بگيم كه براي اعتراف كشيدن ميشه طرف را وادار كرد در سايت كمي پرسه بزنه. مطالعه نه ها :ghati::dar:

البته شايد مدير فني مي خواد حال ما را بكنه تو قطي كبريت داره با ما شوخي مي كنه

:khobam:

سلام بر جناب تان .
حامی عزیز متن تان معما است .
ونحوه نگارش بعض کلمات بر پیچیدگی معما ی متن افزوده است .
شکلک های که گذاشته اید معما تر ؟!!
کمی با اهالی اسکدین غیر تخصیصی تر فرمایش فرماید .
چون در جمع این بزرگان افراد ی خواهد بود که چستان بلد نیستند .
به قول شاعر :
سخن سر بسته گفتی با حریفان
خدا را زین معما پرده بر دار

مؤلفه‌های خنده و شوخی حلال حکیمانه
1) حق گویی،
2) رضايت خداوند،
3) تفـرقه زا نبودن،
4) هزل و هجو ممنوع
5) رعايت حدود شرعي
6) تقويت روابط عاطفي،
7) رعايت حدود اخلاقي
Dirol قهقهه مستانه ممنوع،
9) اهانت به اقوام ممنوع،
10) تعادل در شوخي و خنده،
11) حکمت و ادب آموز بودن،
12) متناسب با شخصیت افراد،
13) غم زدایی از خود و دیگران،
14) متناسب با جنسیت مخاطب،
15) دلقک نكردن خود و ديگران،
16) شاد کردن دل خود و دیگران،
17) رعایت شرايط و مقتضای حال،
18) اهانت به جنس مخالف ممنوع،
19) نداشتن قصد لذت جنسي نامشروع
20) اهانت به ادیان و مذاهب دیگر ممنوع،
21) متناسب با سن و فهم و فرهنگ مخاطب،
22) اهانت به افراد حقيقي و حقوقي و اقوام ممنوع،
23) ايجاد نشاط برای عبادت و کسب و کار حلال و معاشرت سالم.
تذكر:‌ براي مجالس شادي، خنده درماني يا دلقك درماني در كلينك‌ها بايد مؤلفه‌هاي خنده حلال را رعايت كنيم.[1]

نقدكي بر خندوانه
همان طور كه برخي از هندوانه ها كال و خراب است ناديه گرفتن امتيازات خندوانه و بزرگ نشان دادن مشكلات درست نيست به نظرم اگر دو عيب رفع شود برنامه بهتر مي شود از نظر شرعي. يكي از نقدهايي كه به آن وارد است اين است كه خنده بدون علت از ناداني و سفاهت است برنامه خندوانه با خوبي هاي زيادي كه دارد. مثلا مجري در شروع برنامه به مردم و حضار مي گويد نيم دقيقه يا بيشتر بخنديد. نقد دوم اين است كه از زنان جوان در خواست مي شود كه لبخند بزنند تا مردم به لبخند ايشان امتياز بدهند.

............................................

1. محمدحسين قديري، شوخ طبعي‌هاي طلبگي، ص329 و 330.

حامی;795230 نوشت:
مثلا مجري در شروع برنامه به مردم و حضار مي گويد نيم دقيقه يا بيشتر بخنديد.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب

استاد گرامی،این توصیه به خنده، می تواند تمرین خوشرویی و غم زدایی باشد؟

یا مصداق کلام امیر المؤمنین علیه السلام:[h=1]"فإنّه قَلَّ مَن تَشَبّه بقومٍ الّا اوشک أَن یکون منهُم"[/h]به لحاظ تأثیر روانی آن عرض می کنم.

با تشکر
[h=1][/h]

[="Navy"]

حامی;795186 نوشت:
خوبينننننن

سلام
چه حال خوبی؟!!
ادم شاداب هم با این همه ارور دادن سایت داغون میشه.
خداکنه به گوش بزرگان سایت برسه .
جدیدا همش سایت مشکل داره.
خسته شدیم خب[/]

حبیبه;795238 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب
استاد گرامی،این توصیه به خنده، می تواند تمرین خوشرویی و غم زدایی باشد؟
یا مصداق کلام امیر المؤمنین علیه السلام:"فإنّه قَلَّ مَن تَشَبّه بقومٍ الّا اوشک أَن یکون منهُم"
به لحاظ تأثیر روانی آن عرض می کنم.
با تشکر

سلام
از اين ديد بله درست است البته بايد كمي پرداخت شود. قهقهه حذف شود با كمك از روان شناسان مقدمه چيني كنند. به مردم گفته شود مثلا يكي از موضوعات خنده دار زندگي تان را تصور كنيد يا خودتان را شبيه مثلا فلان فرد شاد كنيد.
با يادگيري دو قانون ذهن مردم مي توانند در كل روز هم آن را تمرين كنند و خلق مثبتي داشته باشند.
دو قانون ذهن:
اصل تأثير هيجانات ..............بر رفتار
اصل تأثير رفتار ............. بر هيجانات ( رفتار و حالت شاد بگيريم تا خلقمان مثبت شود - در تباكي بر امام حسين از همين قانون استفاده مي شود)

سلام علیکم

باعرض ادب و احترام

بخشید مدت زیادی است برای بنده یک موضوع سوال شده است،
بنده زیاد دیده ام که از برنامه خدوانه به نیکی یاد میشود،
بنده خودم کلا تلوزیون تماشا نمیکنم،نه فرصتش را دارم نه برنامه هایش برایم جالب و یا قابل استفاده است که بخواهم وقت بگذارم نگاه کنم ،اگر هم ببینم بیشتر در حد اخبارهایش است که آن هم اخبارها را از طریق سایتها دنبال میکنم و حتی پیش آمده فرض ده روز والدین محترم مسافرت بوده اند کلا بنده در این ده روز تلوزیون را روشن نکرده ام

اما اصولا وقتی خانواده منزلند توفیق اجباری است که تماشا کنم خصوصا وقتی برای کارهای جانبی از اتاقم بیرون می آیم درحد گذرا برخی برنامه ها را میبینم اما بیشتر آن موقع دیدنم نگاه نقد میگیرد تا تماشای خود برنامه

اگر اشتباه نکنم دو یا سه بار تا حالا برنامه خندوانه را درحد کم دیده ام،
این برنامه جدایی از نقد های دیگری که به آن وارد است خیلی آهنگهای تندی دارد!! پس چرا استاد مورد تایید خیلی از مذهبی ها است،بنده خیلی وقت است این موضوع برایم سوال شده است،حالا باز خوب است امثال شما بزرگواران با دید نقد میبینید و تحلیلش هم میکنید اما بنده زیاد شنیده ام که افراد خیلی مذهبی تماشا میکنند!! چرا؟؟

البته منکر محاسن این برنامه نمیشوم،تاخدی که بنده دیدم برخی نکات مثبت هم داشت و قبول دارم به خاطر نبود برنامه شاد اسلامی بهتر از هیچی است،به قول مادربزرگ مرحومم وقتی مادر نباشد باید به زن بابا ساخت
و از جهت اینکه افراد جذب ماهواره نشوند و شاد شوند و غیره برای یک گروه خوب است اما پس چرا قشر مذهبی هایمان نگاه میکنند ؟! در حالی که در این برنامه یک عده خانم و آقا هستند با یک سری آهنگ های تند و......

البته شاید هم بنده دارم اشتباه میکنم ولی فکر نمیکنم خیلی برنامه اسلامی باشد!!!.
آن هم تا حدی که مورد تایید خیلی از مذهبی ها است!!!

یازهراسلام الله علیها

سلام علیکم

به نظر بنده یک خانواده مذهبی به جای اینکه وقت بگذارد برنامه خندوانه و غیره را تماشا کند وقت بگذارند دور همدیگر شادی کاملا حلال داشته باشند،باهم لحظلتی را بگویند و بخندند ،بازی های شاد انجام دهند وغیره

منظور بنده این است اینگونه برنامها برای جایگزین کرذن یک سری برنامهای غیر دینی و غربی خوب است،اما یک خانواده مذهبی که میتواند حلال ترین شادی ها را داشته باشد و نیازی به اینگونه برنامه ها ندارد چرا باید وقتشان را صرف این برنامه ها کنند؟ به جای آن کنار هم و باهمدیگر شاد باشند و بخندند که هم به رشد معنوی خانواده کمک میکند هم به رشد عاطفی و روحی آن هم خانواده را به همدیگر نزدیکتر میکند

قرار نیست هربرنامه ای ساخته میشود لزوما برای همه خوب باشد و همه تماشا کنند،جایی که میشود بین خوب و خوب ترین ،خوب ترین را انتخاب کرد چرا باید رفت سراغ خوب!!

یازهراسلام الله علیها

[="Tahoma"][="DarkGreen"]خب چند نكته هست
ما نمي توانيم بگوييم ما برنامه اي را نمي بينيم ولي نقد جدي بر آن داريم
نقد هم از جهتي مانند عمل جراحي است يعني در يك جلسه همه مشكلات بيمار را جراحي نمي كنيم. نيز متناسب با عمل درصد بي هوشي را بايد تنظيم كنيم. اگر ده نقد مي كنيم ده امتياز را هم ببينيم. اين طوري نقد بدون بي هوشي باشد.
در يك منزل مانند كل جامعه افراد زيادي هستند كودك و بزرگ، پير و جوان، ضريب هوش بالا و پايين، شاد و غمگين، مهمان و اعضا..بنابراين ممكن است در يك خانواده مذهبي هم با اين كه برخي برنامه مقبول مذهبي ها نيست ولي دمكراسي حكم مي كند برنامه براي آنها باز باشد.
[/]

سلام علیکم

متوجه منظور بنده نشدید استاد،بنده نمی گویم کل برنامه ها و فیلم های تلوزیون بد است!! قطعا برنامه های ارزشی هم زیاد دارد،
بنده جناب آقاتهرانی را به عنوان یک روانشناس موفق دینی قبول دارم اما به نظرتان امثال ایشان برای دیدن برنامه ها گزینشی عمل نمیفرمایند!!!
قظعا سینما و رسانه خیلی مهم است ،اماباید برنامه های سالم و ارزشی بسازند و تحویل جامعه دهند،همان اندازه که رسانه میتواند ارزشمند باشد ،میتواند هم مخرب باشد،بعضی برنامه ها واقعا ارزش دارد انسان وقت بگذارد برایش،اما بعضی برنامه ها همم واقعا ارزش ندارد وقت برایش گذاشته شود،ما باید برای ورودی و خروجی ذهنمان برنامه داشته باشیم،قرار نیست هرچه رسانه های جنعی ساختند و مورد استقبال قرار گرفت برایش وقت بگذاریم!!!!

اگر قرار باشد یک خانواده مذهبی اجازه دهد تمام برنامه ها ی رسانه جمعی خوراک خانواده اش شود به مرور آسیب میبیند،

در هر صورت حقیر آنچه برایم سوال بود و در ذهنم بود را بیان نمود

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهراسلام الله علیها

[="Tahoma"][="DarkGreen"]بله افراد هدفمند ديندار همه كارهايشان از جمله استفاده از رسانه آنها هم هدفمند و جهت دار است[/]

یارب;795281 نوشت:
اگر قرار باشد یک خانواده مذهبی اجازه دهد تمام برنامه ها ی رسانه جمعی خوراک خانواده اش شود به مرور آسیب میبیند،

بسمه الحکیم

عرض سلام و ادب

اگر در خانواده های مذهبی نوجوان و جوانانی باشند که تمایل دارند برنامه هایی را ببینند

که والدین ارزشی و مهذّب آنها نمی پسندند(مثل برنامه ی مورد اشاره ی شما) به نظرتان

چه باید بکنند؟

و یا بین افراد خانواده در این مورد اختلاف نظری باشد،چه باید کرد؟

حبیبه;795506 نوشت:
بسمه الحکیم

عرض سلام و ادب

اگر در خانواده های مذهبی نوجوان و جوانانی باشند که تمایل دارند برنامه هایی را ببینند

که والدین ارزشی و مهذّب آنها نمی پسندند(مثل برنامه ی مورد اشاره ی شما) به نظرتان

چه باید بکنند؟

و یا بین افراد خانواده در این مورد اختلاف نظری باشد،چه باید کرد؟

سلام علیکم خواهر خوبم
باعرض ادب و احترام به محضر شما
پاسخی که بنده میخواهم بدهم نظر شخصیم است
(البته در تاپیکی که متعلق به اساتید روانشناس و مشاور سایت است بخواهیم جسارت کنیم و نظرات مشاوره ای بدهیم که هیچ علمی در آن نداریم هم کار خیلی سختی است:ok: پس بنده نظرم روانشناسانه و کارشناسایی شده نیست و ممکن است اشتباه باشد فقط در حد تجربیات است ان شاءالله پاسخ صحیح را استاد بزرگوار بیان بفرمایند)

ببنید خواهرم،ما وقتی برای موضوعی دنبال راه حل هستیم گاهی این راه حل قبل از ایجاد مشکل است که میشود پیشگیری ،گاهی بعد از اتفاق افتادن است که میشوددرمان!
(البته بیان این مطالب در محضر شما هم زیره به کرمان بردن است اما چونکه سوال فرمودید پاسخ میدهم)

به نظر بنده یک خانواده متدین و مذهبی قبل از تولد فرزندشان به فکر تربیت او هستند و در هر مرحله موانع را بررسی میکنند و با برنامه دقیق تربیت دینی پیش می آیند،یعنی فرزندان را به گونه ای تربیت مینمایند که خودشان تمایلی به چنین برنامه هایی نداشته باشند،وقتی فرزندان شادی حلال را در جمع خانواده یاد بگیرند و در زندگیشان برنامه داشته باشند دیگر تمایلی هم به دیدن این برنامه ها برای شاد شدن ندارند زیرا نیازی ندارند!
(میشود برنامه های شاد و متنوعی با آنها داشت مثلا با آنها مسابقه گذاشت،برنامه ورزشی داشت، لطیفه های حلال تعریف کرد، از آنها خواست نمایش اجرا کنند و غیره ....)

بنده معتقدم ما وقتی به سمت چیزی میرویم که در آن احساس نیاز و خلا کنیم! پس باید این نیاز به صورت صحیح پاسخ داده شود تا دیگر نیازی به پاسخ دادن آن از طریق ناصحیح نباشد ،
پس قبل از اینکه این مشکل ایجاد شود باید والین نیازهای هردوره از سنین فرزندان را بشناسند و برای رفع ان نیازها از قبل برنامه داشته باشند

اما اگر خانواده ای مذهبی باشند و نوجوان و جوانانشان به برنامه هایی تمایل داشته باشند که مناسب نیست (برای تربیت دینی آنها) حتما والدین محترم یک جاهایی نیاز سنجی نکرده اند! هرچند الان کار کمی مشکل تر میشود اما باید همین حالا شروع کنند نیاز سنجی کردند و ببینند چرا فرزندان به فلان برنامه علاقه دارد؟ به خاطر شادی آن است؟ به خاطر بازیگرها ،به خاطر گذراندن وقت،به خاطر تنهایی و غیره...وقتی اینهارا متوجه شوند حالا میتوانند برای رفع آن نیازها برنامه صحیح داشته باشند
گاهی ممکن است نیاز باشد بگردیم برای نوجوانمان بهترین دوستان را پیدا کنیم!! و از طریق او خیلی کارها را انجام دهیم
بنده گاهی در جمع مادران میگویم که چند درصد از ماها میرویم فرض در شهر پرس و جو کنیم ببینیم کدام خانواده ای فرزندخیلی خوب و متدین همجنس و هم سن و سال فرزندمان دارد و زمینه دوستی آن را با فرزندمان ایجاد میکنیم؟! آیا به نظرتان پیدا کردن دوستان خوب برای تربیت دینی فزندان جزو وظیفه والدین نمیشود؟!
باید برای تربیت صحیح فرزندان وقت گذاشت ،خیلی زیاد

در یکی از تاپیک ها صحبت از تلگرام و اینترنت بود بنده گفتم الان هم میگویم واقعا خیلی برایم سوال است خانمهای متاهلی که فرزند هم دارند چگونه وقت میکند اینقدر در فضاهای مجازی باشند!! یک خانم که وضیفه مادری و همسری دارد آنقدر وقتش پر است که وقت نمیکند تلفن صحبت کند! البته تمام اینها را باعشق انجام میدهد و خودش هم لذت میبرد

ببخشید اینها نظرات شخصیم بود که ممکن است نقدهای زیادی بر آن باشد

اللهم اجعل عواقب امورناخیرا
یازهراسلام الله علیها

حبیبه;795506 نوشت:
که والدین ارزشی و مهذّب آنها نمی پسندند(مثل برنامه ی مورد اشاره ی شما) به نظرتان

چه باید بکنند؟

به نظر بنده یکی از کارهایی که میشود انجام داد اجرای برنامه نقد و برسی است
یعنی والدین یک ساعتی رابرای نقد و برسی برنامه هایی که فرزندان تماشا میکنند در طول روز بگذارند و خانوادگی دور هم بنشینند و از آنها بخواهند محاسن و معایبش را بگویند و خودشان هم در مباحثه شرکت کنند ، اینگونه هم قدرت تحلیل فرزندان بالا میرود هم خود فرزندان کم کم متوجه مشکلات آن برنامه میشود هم والدین با صحبت های فرزندان میفهمند چرا فرزندشان به این برنامه تمایل دارد !
باید حتما این مباحثه را به صورت لذت بخش برای فرزندان در آورند که خودشان تمایل به شرکت در آن داشته باشند

یازهراسلام الله علیها

یارب;795552 نوشت:
گاهی ممکن است نیاز باشد بگردیم برای نوجوانمان بهترین دوستان را پیدا کنیم!! و از طریق او خیلی کارها را انجام دهیم
بنده گاهی در جمع مادران میگویم که چند درصد از ماها میرویم فرض در شهر پرس و جو کنیم ببینیم کدام خانواده ای فرزندخیلی خوب و متدین همجنس و هم سن و سال فرزندمان دارد و زمینه دوستی آن را با فرزندمان ایجاد میکنیم؟! آیا به نظرتان پیدا کردن دوستان خوب برای تربیت دینی فزندان جزو وظیفه والدین نمیشود؟!

بسمه البصیر

با سلام و عرض ادب

از اینکه برای پاسخ وقت گذاشتید متشکرم.

اقداماتی را که فرمودید در سنین کودکی می توان برای بچّه ها انجام داد،امّا گمان نمی کنم

در سنین جوانی بشود از این راهها وارد شد.

فکر نمی کنید به جای آموزش محور بودن تربیّت بهتر است،تربیّت فرزند،آنهم نوجوان و جوان

تفکر محور باشد؟

حس حقیقت جویی و انگیزه ی شناخت و فرصت تجربه و انتخاب آگاهانه و هوشیارانه باید در خانواده

فراهم باشد؟ از حجم باید و نباید کم کرد و به ارزش و بهای معرفت اصیل افزود؟

راه و بیراهه را نشان داد و با محبّت و تقویّت اعتماد به نفس و کرامت انسانی نوجوان به او اطمینان

داد که می تواند درست تشخیص دهد و بهترینها را انتخاب کند؟

آیا بهتر نیست فرزند بفهمد که والدین قصد ندارند به جای او فکر کنند و در عوض او انتخاب؟

بهتر نیست فرزند در بین خانواده احساس ارزشمند بودن،بزرگی و صاحب نظر بودن داشته باشد

تا اینکه خودش مشغول شدن به لا طائلات را کسر شأن خویش ببیند؟

تا اینکه خودش از خودش انتظار بهترین رفتار ،افکار و اخلاق را داشته باشد؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]بحث خوبي است
بله
اگر بخواهيم جوانه گندم را بكشيم تا زودتر ثمر بدهد از بين مي رود بايد شرايط را مساعد كنيم تا....
[/]

حبیبه;795559 نوشت:
بسمه البصیر

با سلام و عرض ادب

از اینکه برای پاسخ وقت گذاشتید متشکرم.

اقداماتی را که فرمودید در سنین کودکی می توان برای بچّه ها انجام داد،امّا گمان نمی کنم

در سنین جوانی بشود از این راهها وارد شد.

فکر نمی کنید به جای آموزش محور بودن تربیّت بهتر است،تربیّت فرزند،آنهم نوجوان و جوان

تفکر محور باشد؟

حس حقیقت جویی و انگیزه ی شناخت و فرصت تجربه و انتخاب آگاهانه و هوشیارانه باید در خانواده

فراهم باشد؟ از حجم باید و نباید کم کرد و به ارزش و بهای معرفت اصیل افزود؟

راه و بیراهه را نشان داد و با محبّت و تقویّت اعتماد به نفس و کرامت انسانی نوجوان به او اطمینان

داد که می تواند درست تشخیص دهد و بهترینها را انتخاب کند؟

آیا بهتر نیست فرزند بفهمد که والدین قصد ندارند به جای او فکر کنند و در عوض او انتخاب؟

بهتر نیست فرزند در بین خانواده احساس ارزشمند بودن،بزرگی و صاحب نظر بودن داشته باشد

تا اینکه خودش مشغول شدن به لا طائلات را کسر شأن خویش ببیند؟

تا اینکه خودش از خودش انتظار بهترین رفتار ،افکار و اخلاق را داشته باشد؟


بسار عالی وصحیح بود و بنده نیز نظرم مخالف این مطالبی که شما فرمودید نبود
ببنید یک نکته را نباید غافل شویم و آن هم نقش پدر و مادر در تمام مواردی است که فرموید! ما زمینه ها را برا ی انتخاب صحیح فرزندان ایجاد میکنیم نه اینکه انتخاب را به آنها تحمیل کنیم!(این نکته را دقت داشته باشید)مانند مثال دوست که بیان کردم ما برای فرزندان زمینه انتخاب دوستان صالح را ایجاد میکنیم نه اینکه فرزند را به زور ببریم با او دوست کنیم!! خیلی غیر مستقیم او را با دوستان مختلف آشنا میکنیم،اینجا خودش انتخاب میکند اما با هدایت ما بوده است!

در یک تربیت صحیح دینی تمام این موارد که فرموید اتفاق می افتد! والدین زمینه های رشد را ایجاد میکنند و فرزندان خودشان رشد میکنند! اینجا بحث باید و نباید نیست بحث آگاهی دادن و کمک کردن است،
والدین موظفند به فرزندان در شناخت مسیرها کمک کنند،ولی اینکه بگویم فرزند را ها میگذاریم خودش برود راهش را پیدا کندصحیح نیست! (البته اینها نظرات شخصی بنده است ممکن است اصلا صحیح نباشد)

در خصوص نوجوانی که تا به این سن نتوانسته مسیر درست راانتخاب نماید هم بنده به همین دلیل راهکار زیر را در پست قبل دادم که که قدرت تشخیص وتفکر نوجوان را تقویت کنیم! تا بتواند راه صحیحش را پیدا کند

یارب;795554 نوشت:
به نظر بنده یکی از کارهایی که میشود انجام داد اجرای برنامه نقد و برسی است
یعنی والدین یک ساعتی رابرای نقد و برسی برنامه هایی که فرزندان تماشا میکنند در طول روز بگذارند و خانوادگی دور هم بنشینند و از آنها بخواهند محاسن و معایبش را بگویند و خودشان هم در مباحثه شرکت کنند ، اینگونه هم قدرت تحلیل فرزندان بالا میرود هم خود فرزندان کم کم متوجه مشکلات آن برنامه میشود هم والدین با صحبت های فرزندان میفهمند چرا فرزندشان به این برنامه تمایل دارد !
باید حتما این مباحثه را به صورت لذت بخش برای فرزندان در آورند که خودشان تمایل به شرکت در آن داشته باشند

یازهراسلام الله علیها

شیر آب سرد
شیر آب گرم
با مذاکره
می شود ولرم

*********

در ویترین عروسک
هر چند شادمان است
بی خواستگار مانده
مهریه اش گران است

شعرك هاي عمو علوي

https://telegram.me/amooalavi

یارب;795575 نوشت:
ببنید یک نکته را نباید غافل شویم و آن هم نقش پدر و مادر در تمام مواردی است که فرموید! ما زمینه ها را برا ی انتخاب صحیح فرزندان ایجاد میکنیم نه اینکه انتخاب را به آنها تحمیل کنیم!(این نکته را دقت داشته باشید)مانند مثال دوست که بیان کردم ما برای فرزندان زمینه انتخاب دوستان صالح را ایجاد میکنیم نه اینکه فرزند را به زور ببریم با او دوست کنیم!! خیلی غیر مستقیم او را با دوستان مختلف آشنا میکنیم،اینجا خودش انتخاب میکند اما با هدایت ما بوده است!

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب

موافقم،والدین نقش هدایتگری دارند و البته الگوی رفتاری.

فکر می کنم اگر فرزندان والدین را دارای شخصیّتی قوی و منطقی،همینطور به روز و همراه با زمانه ببینند راحت تر می توانند

این نقش الگویی و همینطور هدایتگری را بپذیرند و با اطمینان خاطر حتی اوامرشان را اطاعت کنند.

منتهی تعامل والدین با فرزندان از همان کودکی باید حساب شده و با فکر و برنامه باشد(همانطور که شما هم اشاره فرمودید)

با تشکر

[="Tahoma"][="DarkGreen"]معرفي كتاب
حكمت نامه بسيج

  • پيش گفتار
  • درآمد
  • فصل اوّل : جايگاه بسيجى
    • ۱ / ۱ پيشگويى قرآن
    • ۱ / ۲ پيشوايان بسيج
    • ۱ / ۳ دوستان خدا
    • ۱ / ۴ اصلى ترين ياوران امّت
    • ۱ / ۵ زمينه سازان حكومت جهانى اسلام
    • ۱ / ۶ بسيجيان گمنام

  • فصل دوم : بايسته هاى بسيج
    • ۲ / ۱ آگاهى هاى دينى
      • ۲ / ۱ ـ ۱ راز تداوم ديندارى
      • ۲ / ۱ ـ ۲ آشنايى با قرآن
      • ۲ / ۱ ـ ۳ آشنايى با حديث
      • ۲ / ۱ ـ ۴ دين شناسى
      • ۲ / ۱ ـ ۵ همه سونگرى به دين
      • ۲ / ۱ ـ ۶ هشيارى دينى
      • ۲ / ۱ ـ ۷ انديشه در مسايل دينى
      • ۲ / ۱ ـ ۸ شبهه شناسى
      • ۲ / ۱ ـ ۹ شناخت اساس دين
        • الف . محبت خدا
        • ب . محبت أهل بيت
      • ۲ / ۲ آگاهى هاى سياسى
        • ۲ / ۲ ـ ۱ ايمان و زيركى
        • ۲ / ۲ ـ ۲ زمان آگاهى
        • ۲ / ۲ ـ ۳ هشيارى سياسى
        • ۲ / ۲ ـ ۴ اجتناب از دشمنى
        • ۲ / ۲ ـ ۵ دشمن شناسى
          • الف . انگيزه دشمنى
          • ب . اقسام دشمنان
          • ج . خطرناك ترين دشمنان
          • د . ناتوان ترين دشمن
        • ۲ / ۲ ـ ۶ تلاش براى دوست كردن دشمنان
        • ۲ / ۲ ـ ۷ هشيارى در برابر دشمن
        • ۲ / ۲ ـ ۸ كمك نخواستن از دشمن
        • ۲ / ۲ ـ ۹ كوچك نشمردن دشمن
        • ۲ / ۲ ـ ۱۰ سياست حق وسياست باطل
        • ۲ / ۲ ـ ۱۱ سياست رفتار با دوستان
        • ۲ / ۲ ـ ۱۲ سياست رفتار با دشمنان
        • ۲ / ۲ ـ ۱۳ سياست رفتار با همگان
      • ۲ / ۳ اخلاق شايسته
        • ۲ / ۳ ـ ۱ اخلاص
        • ۲ / ۳ ـ ۲ توكل
        • ۲ / ۳ ـ ۳ ايثار
        • ۲ / ۳ ـ ۴ زهد
        • ۲ / ۳ ـ ۵ همت بلند
        • ۲ / ۳ ـ ۶ مروت
        • ۲ / ۳ ـ ۷ شجاعت
        • ۲ / ۳ ـ ۸ قوت
        • ۲ / ۳ ـ ۹ قاطعيت
        • ۲ / ۳ ـ ۱۰ استقامت
        • ۲ / ۳ ـ ۱۱ تحمل سختى
        • ۲ / ۳ ـ ۱۲ آرامش
        • ۲ / ۳ ـ ۱۳ ميانه روى
        • ۲ / ۳ ـ ۱۴ امانتدارى
        • ۲ / ۳ ـ ۱۵ تولاّ وتبرّا
        • ۲ / ۳ ـ ۱۶ راستگويى
        • ۲ / ۳ ـ ۱۷ حقگويى
        • ۲ / ۳ ـ ۱۸ رازدارى
        • ۲ / ۳ ـ ۱۹ انصاف
        • ۲ / ۳ ـ ۲۰ اظهار دوستى
        • ۲ / ۳ ـ ۲۱ حُسن خلق
        • ۲ / ۳ ـ ۲۲ فروتنى
        • ۲ / ۳ ـ ۲۳ سرفرازى
        • ۲ / ۳ ـ ۲۴ بيم نداشتن از غير خدا
        • ۲ / ۳ ـ ۲۵ بيم نداشتن از ملامت مردم
        • ۲ / ۳ ـ ۲۶ هراس نداشتن از كمى همراهان
        • ۲ / ۳ ـ ۲۷ احساس تقصير
      • ۲ / ۴ دورى از اخلاق نكوهيده
        • ۲ / ۴ ـ ۱ بداخلاقى
        • ۲ / ۴ ـ ۲ عصبانيت
        • ۲ / ۴ ـ ۳ آزمندى
        • ۲ / ۴ ـ ۴ تعصب
        • ۲ / ۴ ـ ۵ تنبلى
        • ۲ / ۴ ـ ۶ خود بزرگ بينى
        • ۲ / ۴ ـ ۷ خودپسندى
        • ۲ / ۴ ـ ۸ خودنمايى
        • ۲ / ۴ ـ ۹ ناهماهنگى رفتار وگفتار
        • ۲ / ۴ ـ ۱۰ افراطيگرى
        • ۲ / ۴ ـ ۱۱ سازشكارى
        • ۲ / ۴ ـ ۱۲ مزاحمت
        • ۲ / ۴ ـ ۱۳ تحقير
        • ۲ / ۴ ـ ۱۴ سرزنش
        • ۲ / ۴ ـ ۱۵ عيبجويى
        • ۲ / ۴ ـ ۱۶ سرْبار ديگران بودن
  • فصل سوم : مسئوليتهاى بسيجى
    • ۳ / ۱ مسئوليتهاى فردى
      • ۳ / ۱ ـ ۱ انجام دادن واجبات
      • ۳ / ۱ ـ ۲ ترك محرّمات
      • ۳ / ۱ ـ ۳ مواظبت بر نماز
      • ۳ / ۱ ـ ۴ احتياط در امور شبهه ناك
      • ۳ / ۱ ـ ۵ تقوا و نيكوكارى
      • ۳ / ۱ ـ ۶ مبارزه با نفس
      • ۳ / ۱ ـ ۷ محاسبه نفس
      • ۳ / ۱ ـ ۸ ياد خدا
      • ۳ / ۱ ـ ۹ نيايش
      • ۳ / ۱ ـ ۱۰ خشوع
      • ۳ / ۱ ـ ۱۱ شب زنده دارى
      • ۳ / ۱ ـ ۱۲ عشق به خدا
      • ۳ / ۱ ـ ۱۳ انضباط
      • ۳ / ۱ ـ ۱۴ كم خرجى
      • ۳ / ۱ ـ ۱۵ پاكيزگى
    • ۳ / ۲ مسئوليتهاى اجتماعى
      • ۳ / ۲ ـ ۱ پيشگامى در عمل
      • ۳ / ۲ ـ ۲ اهتمام به امور مسلمانان
      • ۳ / ۲ ـ ۳ حسن معاشرت
      • ۳ / ۲ ـ ۴ خيرخواهى براى همه
      • ۳ / ۲ ـ ۵ نيكى به همه مردم
      • ۳ / ۲ ـ ۶ وساطت در نيكى
      • ۳ / ۲ ـ ۷ يارى ستمديده
      • ۳ / ۲ ـ ۸ كمك به آسيب ديدگان
      • ۳ / ۲ ـ ۹ چشم پوشى
    • ۳ / ۳ مسئوليتهاى فرهنگى
      • ۳ / ۳ ـ ۱ دعوت به ارزشها
      • ۳ / ۳ ـ ۲ دعوت به وحدت كلمه
      • ۳ / ۳ ـ ۳ جذب جوانها
      • ۳ / ۳ ـ ۴ پاسدارى از دين
      • ۳ / ۳ ـ ۵ خطر ترك مسئوليت
      • ۳ / ۳ ـ ۶ مراتب انجام مسئوليت
    • ۳ / ۴ مسئوليتهاى نظامى
      • الف . فرماندهى وفرمانبرى نظامى
        • ۳ / ۴ ـ ۱ حقوق متقابل فرمانده و بسيجى
        • ۳ / ۴ ـ ۲ اهتمام فرمانده به آموزش نظامى
        • ۳ / ۴ ـ ۳ توجه فرمانده به نيروها
        • ۳ / ۴ ـ ۴ اطاعت از فرمانده
        • ۳ / ۴ ـ ۵ مرز فرمانبرى نظامى
      • ب . رزم آورى
        • ۳ / ۴ ـ ۶ اهميت آموزش نظامى
        • ۳ / ۴ ـ ۷ آمادگى رزمنده
        • ۳ / ۴ ـ ۸ ارزش رزمندگان
        • ۳ / ۴ ـ ۹ عشق به شهادت
        • ۳ / ۴ ـ ۱۰ درخواست شهادت
        • ۳ / ۴ ـ ۱۱ ارزش شهادت
  • فصل چهارم : راز موفقيت بسيجى
    • ۴ / ۱ كسب شايستگى هاى لازم
    • ۴ / ۲ رعايت ظرفيت مخاطب
    • ۴ / ۳ رعايت ادب رسالت
    • ۴ / ۴ مدارا
    • ۴ / ۵ اجتناب از سختگيرى
    • ۴ / ۶ اجتناب از خشونت بدون ضرورت
    • ۴ / ۷ تحمل سختيهاى رسالت
  • فصل پنجم : بسيجيان نمونه
    • ۵ / ۱ شرطة الخميس (سپاه ويژه)
    • ۵ / ۲ ياران سيد الشهداء
    • ۵ / ۳ بسيجيان نمونه از ديدگاه امام على
  • فهرست منابع
  • [/]

    سرْبار ديگران بودن

    در حضور پيامبر (صلى الله عليه و آله) از مردى سخن به ميان آمد و گفته شد: او آدم خوبى است.
    گفتند: اى پيامبر خدا! آن مرد، همسفر حجّ ما بود. هرگاه در منزلى فرود مى آمديم، پيوسته زبانش به ذكر «لا اله الا اللّه » گويا بود تا آنكه كوچ مى كرديم و در بين راه نيز همواره ذكر خدا مى گفت تا دوباره اتراق مى كرديم.
    پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «پس چه كسى شترش را علوفه مى داد و غذايش را درست مى كرد؟».
    گفتند: «همه ما.»
    حضرت فرمود: «همه شما از او بهتريد» .

    مكارم الأخلاق : ۱ / ۵۶۴ / ۱۹۵۵ .


    سلام بر شما
    بي جهت نيست مي گويند با ازدواج نيمي از ايمان كامل مي شود
    بزرگان عرفان هم در سلوك عرفاني كنترل زبان و سكوت (صمت) را خياي مهم به شمار مي آورند.
    دقت كرده ايد از وقتي جناب مهرانت عقد كرده اند ديگه از شر و شوري هم افتاده. آخ استخوان جيگرم براش بشكنه
    صُمتُ‌ و جوعُ و سَهَر و عُزلت و ذکرِ به دوام **** ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

    به نظرم يكي از تدابير سايت براي ساكت كردن افراد شلوغ تلاش در ازدواج آنها است ( البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافه تر از چهارتا خاموش):Nishkhand:

    [="Tahoma"][="DarkGreen"]

    حامی;796062 نوشت:
    سلام بر شما
    بي جهت نيست مي گويند با ازدواج نيمي از ايمان كامل مي شود
    بزرگان عرفان هم در سلوك عرفاني كنترل زبان و سكوت (صمت) را خياي مهم به شمار مي آورند.
    دقت كرده ايد از وقتي جناب مهرانت عقد كرده اند ديگه از شر و شوري هم افتاده. آخ استخوان جيگرم براش بشكنه
    صُمتُ‌ و جوعُ و سَهَر و عُزلت و ذکرِ به دوام **** ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

    به نظرم يكي از تدابير سايت براي ساكت كردن افراد شلوغ تلاش در ازدواج آنها است ( البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافه تر از چهارتا خاموش)

    سلام
    با خبر شدم كه مادر جناب دكتر بيماراند
    براي ايشان و همه بيماران از خداوند منان شفا و سلامتي مي خواهيم[/]

    در خیابان های زیبای تهران در حال عبور بوددم و از هوای پاک و غنی شده ی آن بهره مند می گشتم که نزدیک اذان ظهر شد و اندر مسجدی جهت بهره مندی از فیوضات صلاة جماعت فرود آمدم!

    وقتی که امام جماعت مسجد، وارد شد از شدت شباهت ایشان به حضرت آیت الله وحیدخراسانی(مدظله) به حیرت آمدم!!!
    حیرتم وقتی بیشتر شد که فهمیدم نام خانوادگی ایشان هم "خراسانی" بود!

    اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
    -----------------------------------

    پ ن: ای کاش، کسی هم از ما یادی می نمود!

    حامی;796062 نوشت:
    سلام بر شما
    بي جهت نيست مي گويند با ازدواج نيمي از ايمان كامل مي شود
    بزرگان عرفان هم در سلوك عرفاني كنترل زبان و سكوت (صمت) را خياي مهم به شمار مي آورند.
    دقت كرده ايد از وقتي جناب مهرانت عقد كرده اند ديگه از شر و شوري هم افتاده. آخ استخوان جيگرم براش بشكنه
    صُمتُ‌ و جوعُ و سَهَر و عُزلت و ذکرِ به دوام **** ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

    به نظرم يكي از تدابير سايت براي ساكت كردن افراد شلوغ تلاش در ازدواج آنها است ( البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافه تر از چهارتا خاموش)

    :Nishkhand:

    آفرین بر حامی نیکو سرشت
    جلوه کرده در کلامت صد بهشت
    گر چنین سامان دهی این کار را
    رونقی بخشی مر این بازار را
    غنچه خندد جملگی انجمن
    نغمه خواند اندلیبانِ چمن

    موضوع قفل شده است