قرار بود 20 روز ديگر مراسم عروسياش برگزار شود، اما تقدير سفر به بهشت را برايش رقم زد. او را سفيد بخت كرد.
يكبار داخل ماشين امير نشسته بوديم و غذا ميخورديم كه كودك فالفروشي به شيشه زد. امير شيشه را پايين داد و پرسيد كه غذا خورده اي؟ و كودك فال فروش جواب داد نه. امير غذاي خود را نصفه گذاشت و رفت تا براي كودك فال فروش از همان رستوران غذا بخرد. كودك فال فروش وقتي همراه امير از رستوران بر ميگشت، ميخنديد و حسابي خوشحال بود. گفتگو با دوستان و خانواده شهید
عبدالله چند ماه قبل از رفتنش صحبت ميكرد كه بايد به سوريه برود و الان تكليفي روي شانههايش احساس ميكند. ميگفت الان زمان تكليف است و بايد رفت. بيشتر در اين وادي صحبت ميكرد و ميگفت شهادت لياقت ميخواهد و نصيب هر كس نميشود. از همان اول تصميم خودش براي رفتن و به سرانجام رساندن تكليف را گرفته بود. من از صحبتهايش اينطور برداشت كردم عبدالله پروسهاي را از بدو ورودش به سپاه دنبال ميكرده و قدم زدن در راه شهدا را براي خودش يك هدف ميدانسته كه در آخر هم به خواسته و آرزويش رسيد. فرمانده گردانش به عبدالله گفته بود نيازي به رفتن شما نيست ولي خودش اصرار به رفتن داشت.
از این شهید بزرگوار یک دختر شش ساله به یادگار مانده است. گفتگو با برادر شهید
می گفت: هیچ کاره. میپرسیدم پس چرا همکارانتان شما را «قوماندان» (فرمانده) صدا می زنند؟ می گفت: از لطفشان است و گرنه من خاک پای همه هستم. گفتگو با همسر شهید
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج با عرض سلام مجدد
حمله هوایی یکی از راه های تضعیف گروه های تکفیری-تروریستیه. درسته که باعث وارد شدن خسارت مالی به شهر میشه اما اگر چنین کاری صورت نگیره تروریست ها تقویت میشن که به دنبال اون امنیت ما و سوریه تهدید میشه. قرار نیست وقتی نیروهای دولتی سوریه سلاح هاشون رو روی زمین بذارن تمامی گروه های معارض هم چنین کاری کنن! به خصوص گروه های تکفیری که تحت هیچ شرایطی امکان صلح یا آتش بس با اون ها نیست.
این که باید مسئله سوریه از طریق سیاسی حل بشه بار ها توسط ایران تذکر داده شده. اما مشکل اختلافاتیه که باعث میشه گروه ها با هم کنار نیان. مادامی که قرار نیست بقیه گروه ها هم عقب نشینی کنن، عقب نشینی دولت سوریه عاقلانه نیست.
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
با عرض سلام آیا فکر میکنید مردم سوریه مخصوصا حلب از اینکه خانه هایشان به دست روسیه جنایتکار ویران شده راضی هستند؟ راه حل این موضوع بمباران هواپیمایی شهرها نیست. راه حل این است که بشار اسد از قدرت کنار برود و بگذارد یک انتخابات آزاد در کشور برگزار شود تا موقعی که این شخص در قدرت است همین وضعیت خواهدبود. شما فکر می کنید اکثریت مردم سوریه با بشار اسد هستند؟ مسلما خیر. بشار اسد به اقلیت علوی قرار دارد و اکثریت مردم سوریه اهل سنت هستند. میلیونها نفر آواره شده اند دهها هزار نفر کشته شده اند و این شخص حاضر نیست قدرت را رها کند صد رحمت به مبارک و بن علی که وقتی مردم نخواستند رفتند.
دختر سه ماهه شهید
حالا باز یه عده میگن به خاطر پول رفتن!!!
خدایا ما رو از این تهمت های بی اساس و دردناک نجات بده.
با سلام فکر نمی کنم زیاد ربط داشته باشد چون خیلی از داعشی ها هم بچه های کوچک دارند البته آنها هم به خاطر پول نرفته اند بلکه به خاطر عقیده باطلشان کشته شده اند . در این شرایطی که سوریه دارد بهترین کمک به مردم کمکهای نقدی و دارویی است نه رفتن به جنگ و دفاع از بشار اسد
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام مجدد
Reza24;829074 نوشت:
با عرض سلام آیا فکر میکنید مردم سوریه مخصوصا حلب از اینکه خانه هایشان به دست روسیه جنایتکار ویران شده راضی هستند؟ راه حل این موضوع بمباران هواپیمایی شهرها نیست. راه حل این است که بشار اسد از قدرت کنار برود و بگذارد یک انتخابات آزاد در کشور برگزار شود تا موقعی که این شخص در قدرت است همین وضعیت خواهدبود. شما فکر می کنید اکثریت مردم سوریه با بشار اسد هستند؟ مسلما خیر. بشار اسد به اقلیت علوی قرار دارد و اکثریت مردم سوریه اهل سنت هستند. میلیونها نفر آواره شده اند دهها هزار نفر کشته شده اند و این شخص حاضر نیست قدرت را رها کند صد رحمت به مبارک و بن علی که وقتی مردم نخواستند رفتند.
دوست گرامی حلب جولانگاه انواع و اقسام گروه های تکفیری شده. اگر مردم حلب میخواهند سریع از این وضعیت خلاص شوند بهترین راه این است که خودشان وارد مبارزه با این گروه ها بشوند و آن ها را بیرون کنند.
اگر بشار اسد از قدرت کنار برود موازنه قدرت در سوریه به نفع گروه های تروریستی از بین می رود. کنار رفتن اسد بهترین فرصت را برای گروه های تکفیری ایجاد می کند و مطمئن باشید این گروه ها تمام توان خودشان را برای از بین بردن نیروهای کرد و همچنین ارتش آزاد به کار خواهند برد. به هیچ وجه کنار رفتن اسد به صلاح سوریه نیست.
در حال حاضر عده زیادی از اهل تسنن در دمشق تحت حکومت بشار اسد زندگی می کنند.پس این چنین نیست که فقط علوی ها اسد را قبول داشته باشند. اسد همچنان در سرتاسر سوریه محبوبیت دارد ولی قطعاً مخالفانی هم دارد.
کنار رفتن اسد برای خود مردم سوریه هم مطمئناً خطرناک خواهد بود چون بهترین فرصت را برای جولان گروه های تکفیری فراهم میآورد.
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام
Reza24;829076 نوشت:
با سلام فکر نمی کنم زیاد ربط داشته باشد چون خیلی از داعشی ها هم بچه های کوچک دارند البته آنها هم به خاطر پول نرفته اند بلکه به خاطر عقیده باطلشان کشته شده اند . در این شرایطی که سوریه دارد بهترین کمک به مردم کمکهای نقدی و دارویی است نه رفتن به جنگ و دفاع از بشار اسد
داعشی ها قطعاً با نیت و عقیده باطل وارد میدان شده اند و نه تنها شیعیان، بلکه همه آزادگان جهان این مسئله را با دیدن جنایت های این گروه درک می کنند. پس ترک فرزندانشان رنگ و بوی شهادت طلبی و فداکاری ندارد. کما این که افتضاحهایی مثل جهاد نکاح و بردهداری زنان ایزدی و مسائلی مانند این ها را به بار آورده اند. ولی در شهدای خودمان و خانواده های آن ها می توانیم رفتار های حسینیوار و زینبوار را ببینیم. هدف اصلی تاپیک انعکاس مظلومیت شهدای مدافع حرم و خانواده های آنهاست.
کمک نقدی و دارویی لازم است ولی کافی نیست. اگر صرفاً کمک نقدی و دارویی کنیم، چه بسا گروه هایی مثل داعش مانع از رسیدن این کمک ها به مردم بشوند. همانطور که در حال حاضر یکی از منابع مالی مهم داعش غارت اموال مردم است. مطمئن باشید مردم سوریه و عراق بعدها از ایران بابت کمک در نابودی گروه های تکفیری تشکر خواهند کرد. ما از مردم مظلوم سوریه و مقدسات و مرزهای خودمان دفاع می کنیم نه از بشار اسد. بشار اسد صرفاً متحد ماست چون بهترین بازیگر در صحنه سوریه است.
بسم رب الشهدا و الصدیقین مرگ پلی است به سوی جهان ابدیت و انشالله این پل با شهادت رقم بخورد، صبر در مصیبت اجر عظیم الهی را دارد، در مصیبتها، فقط برای امام حسین(ع) گریه کنید. 2 روز روزه بدهکارم. یک سال از مالم برای روزه و نماز صرف شود، یک سوم مال قانونی بنده صرف ایتام، هیاتهای سیدالشهدا، فقرا و امور خیریه شود. در قبرم تربت سیدالشهدا، شب اول قبر، نماز وحشت، زیارت عاشورا را فراموش تان نشود. از همه اقوام، دوستان، همسایگان و آشنایان طلب حلالیت دارم، پدر و مادر عزیز هیچ وقت نتوانستم خدمتی به شما بکنم، حلالم کنید، همسر عزیزم که همیشه رنج دادهام شما را، حلالم کنید. فرزند عزیزم را به درس خواندن، تقوای الهی، نماز و حجاب توصیه میکنم. حلالم کن، خواهرانم و برادرم حلالم کنید. رهبر عزیزم را که راه امام عصر(عج) را ادامه میدهد، فراموش نکنید و یاریش نمایید.
به نام خالق هستی که جهان را آفرید تا بندگان در این توقف گاه کوتاه، عبادت خالق اقدس نمایند و شکر نعمتهای او را به جا آورند، و پیامبران و اهل بیت علیهم السلام را به این دنیا فرستاد، تا بنده های خود را به صداقت، دوستی، پاکدامنی و در یک کلام به تقوا و خداپرستی و راه راست، هدایت کنند.
خوشا به حال آنهایی که این راه را با تمام وجود احساس کردند، و قدم به این راه گذاشتند و عاقبت به خیر شدند و سود دو گیتی را بردند و سعادتمند شدند.
در این مأموریتی که در پیش دارم، به امید خدا و کمک اهل بیت علیهم السلام و یاری و نصرت خداوند تبارک و تعالی، پیروزی با جبهه حق خواهد بود و این فرصتی است که، ما باید با تمام توان و اراده ی قوی، بتوانیم استفاده کنیم و خوشا به حال کسانی که بتوانند با سرمایه ای که خداوند به ما هدیه کرده، در راه دین خدا هزینه کنیم. انشاء الله
همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند: "پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد"، اصل ولایت فقیه اصل بسیار مهمی است که همه ی کسانی که به خدا و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام اعتقاد دارند باید به توجه ویژه به آن داشته باشند. هر کجا که دور شدیم و غفلت کردیم ضربه خوردیم.
مطمئن باشید که دین خدا و اسلام را خود خداوند به واسطه ی حجت خودش بر روی زمین محافظت می کند و حجت خدا بر روی زمین که امام زمان(عج) هستند به واسطه ی نائب آن حضرت که بلاشک مقام معظم رهبری هستند مدیریت می شود و وظیفه ی ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستاده اند تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهوده ی خود نابود کنند، سنگین است. و باید تمام تلاش خود را بکار ببریم که فرمایشات قرآن و اهل بیت علیهم السلام و نائب امام زمان(عج) را خوب درک کرده و در زندگی و روش و رفتار و کردار و عملمان نشان دهیم تا سعادتمند شویم.
به گفته شهید اهل قلم (آوینی): " اگر شهید نشدیم لاجرم باید مرد"
چه بهتر که انسان به واسطه ی ریختن خون خودش بتواند به دین اسلام کمک کند. چه چیزی بالاتر از این است که خیر دنیا و آخرت در پی دارد. البته این مطلب را بگویم که شهادت را به هر کس نمی دهند و خدا به بندگان ویژه ی خود می دهد و من این احساس را می کنم که لیاقت این امر را ندارم و از خدا می خواهم که این لیاقت را شامل من سر تا پا گناه و تقصیر کند. ان شاء الله
خطاب به همسر و فرزندانم:
همسر عزیز و مهربان و دوست داشتنی و همیشه همراه و همدل و هم مسیر من، تو را خیلی اذیت کردم این را خوب می دانم و درک می کنم در تمام مراحلی که من به مأموریت می روم سختی های زیادی را متحمل می شدی، خدا اجرت را در آخرت بدهد و تو را در زمره خوبان قرار دهد. مرا حلال کن، خیلی اذیتت کردم و همواره از خدا هم می خواهم مرا ببخشد.
خیلی خوب می دانی که وظیفه سنگینی بر عهده ی شما است، تربیت فرزندان، و ان شاء الله به یاری حق و اهل بیت علیهم السلام عاقبت به خیر شوید. خواهشی که از شما دارم این است که از تمامی کسانی که مرا میشناسند حلالیت بگیری. " دوست دارم، دوست دارم، حلالم کن، حلالم کن"
خطاب به پدر و مادر:
پدر و مادر عزیز، شما را احترام می کنم به پاس زحمات و سختیهایی که متحمل شدید تا من حقیر سر تا پا تقصیر به این جا برسم، از شما تشکر و قدردانی ویژه می کنم، باشد که مرا حلال کنید آن طور که باید و شاید نتوانستم وظائفم را در قبال شما انجام دهم و از شما عاجزانه می خواهم که دعا کنید که عاقبت به خیر شوم و هر چه داریم از دعای پدر و مادر است. " التماس دعا"
اگر به لطف خدا توفیق شهادت پیدا کردم با لباس رزمی که شهید شدم کفنم کنید و هر کجا همسر عزیزم گفت مرا دفن کنید.
پروردگارا، ای تنها کس بی کسان. شما خود بیشتر از هر کس دیگر آگاه و ناظر بر اعمال این بنده حقیر بوده و هستی. از آن رو میدانی که این بنده حقیر تماما در کوشش و تلاش مداوم بودم، تا بلکه مشکلات دنیوی خود و اطرافیانم را مرتفع سازم. بلکه به اذن الله بتوانم این جمع مذکور را طبق فرمایش شما تبدیل به بهشت کنم. در آن مسیر انجام وظیفه میکردم که ما را مامور به نگهبانی از حرم خانم حضرت رقیه(س) کردند و ایشان مهر تایید برات ما را زدند و فرصت خدمت به این خانم عزیز، بدینوسیله برای ما مهیا شد و ما نیز از خدا خواسته لبیک را گفتیم و لباس جهاد را برتن کردیم. پروردگارا! اگر که خواستی این بنده حقیر را به بهشت خود ببری و یا این که به جهنم که ساخته خودمان است، بیندازی، شما خود صاحب اختیار هستی و این بنده خسران دیده در هر صورت راضی به رضای شما خواهم بود. فقط این که دوست دارم مطلبی را با شما در میان بگذارم که تو خود میدانی، آن از دل من بر میخیزد. پروردگارا! اگر در طول دوران زندگیم در عالم مادی دچار خطایی شده ام، شما آن خطای بنده حقیر را به حساب دشمنی من با خودتان تلقی نکنید و دوست دارم که آن خطا را روی ضعف و احمقیتهای این بنده حقیر نسبت به خودش برداشت کنید و به این وسیله شما را قسم میدهم این بنده را به خاطر ضعفها و احمقیتهایش، در ردیف دشمنانتان قرار ندهید.و البته در ادامه دوست دارم در همین جا رضایت خودم را از جاهلی که بنده را به قتل میرساند تسلیم شما کرده و البته شکایت خود را نیز از دو گروه نزد شما تا روز قیامت به امانت بگذارم. گروه اول: کسانی که خود در پوچ گرایی هستند و برای آنکه آن ننگ را از دوش خود بردارند، در صدد برمیآیند تا ما را در راهی که هستیم، بی هدف نشان دهند. و گروه دوم: کسانی هستند که با مکر و ریا سعی میکنند به تفریح یا برای به دست آوردن منافع دنیوی، روی خون شهدا موج سواری کنند.
«به تاریخ 5/10/94 ساعت 23 و نیم شب، چند سطری وصیت نامه مینویسم، علی وار زیستن و علی وار زندگی کردن را و حسین وار زیستن و حسین وار زندگی کردن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم.
شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور، شرک و الحاد می زند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استکبار جامعه را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست، این ها سد راه اسلام شده اند و باید برداشته شوند تا راه تکامل طی شود.
مادر جان و پدر جان شما را قسم می دهم که اگر به خاطر من گریه کنید اصلا از شما راضی نخواهم بود، زینب وار و علی وار زندگی نمایید و مرا به خدا بسپارید».
دوشنبه از محل کار مرتضی تماس گرفتند و گفتند که میخواهیم فردا برای احوالپرسی به خانه شما بیاییم. با پدر مرتضی تماس گرفتم تا او هم بیاید. تا ظهر منتظر ماندیم اما هیچ خبری نشد! بعد سربازی آمد، عذرخواهی کرد و گفت برنامه امروز لغو شده است. گویا همه شهرک از موضوع شهادت مرتضی اطلاع داشتند و حتی خبر به شهرستان ما هم رسیده بود. تنها ما بیخبر بودیم! همان روز ، ملیکا که از خواب بیدار شد گفت «مامانی خواب دیدم بابایی تو هواپیما نزدیک خورشید بود. من و شما و حنانه از پایین برایش دست تکان میدادیم...»
با سلام و صلوات خدمت آقا امام زمان (عج ا... تعالی فرجه الشریف) که اگر لطف ایشان نبود بنده در این سنگر نبودم.
سلام همسرم؛
از تو می خواهم فرزندمان را در راه حق و پشتیبان ولایت بزرگ کنی و به او بیاموزی که همیشه در این راه باشد. و بعد از شهادتم بخاطر من گریه نکن؛ چون من در راه خدا شهید شدم. و به پسرم بگو که پدرت برای امنیت کسانی مثل خودش در این راه رفت. ان شاا... بتوانم جبران کنم.
سلام به پدر و مادرم؛ سلام به شما که تا بزرگ شدنم زحمات بسیاری کشیده این. پدرم ممنونم؛ بابت همه چیز ممنون. از این که به من آموختی پشتیبان ولایت باشم و همیشه من را در این راه تشویق می کردی. مادرم ممنونم که همیشه به من لطف داشتی. و از شما پدر و مادرم می خواهم بعد از من از همسرم و پسرم مراقبت کنید. آن ها را بعد از خدا به شما سپردم.
از خواهران و برادرم می خواهم که در راه ولایت و پشتیبان آن باشند و حجاب خود را نگه دارند و مراقب همدیگر باشند و با هم باشید.
فرزندم، آقا محمد یاسا، پسرم؛
نمی دانم چه زمانی این نامه را می خوانی؟ از تو می خواهم در زندگی ات پشتیبان ولایت باشی و مراقب فریب دشمن باشی. شرمنده که نتوانستم باشم؛ دوستت دارم پسرم. مراقب خودت باش. یا علی.
اگر شهادت بنده به گونه ای بود که در کما یا مرگ مغزی رفتم اعضای بدنم را اهدا کنید.
زمانی که این نوشته را می خوانید من در جمع شما نیستم اگر به شهادت رسیدم به آرزوی دیرینه ام رسیده ام. من راضی نیستم که کسی در مراسم دفن من گریه و زاری کند چون مرگ در راه خدا هیچ گریه ای ندارد بلکه شادی دارد اشک نریزید چون در آخر خدا مرا خرید و جانم را در راه اهل بیت(ع) دادم و عاقبت به خیری که تمام اهل دل به دنبال آن هستند نصیبم شد.
نمی دانم چرا به دلم افتاده که از این سفر سالم برنمی گردم و دلم برای حرم حضرت رقیه(س) و حضرت زینب(س) خیلی تنگ است و بیشتر از آن دلتنگ حرم اربابم ولی الان دیوانه حرمین شریف دمشق شده ام. به این سفر می روم چون نیاز است الان در آنجا باشم به خاطر آرامش دل حضرت زهرا(ص) و امیرالمومنین(ع) و امام حسین(ع) و امام حسن(ع) و حضرت عباس (ع) به سوریه رفتم تا به حضرت زینب(س) ثابت کنم که «کلنا عباسک یا زینب»
حمد و سپاس پروردگار هر دو عالم و سجده شکر به درگاهش که مدیون حسین بن علی (ع) هستم و تمام زندگیم را از از او دارم چون خواست تا این گونه او را زیارت کنم، همانند خوابی که دیدم که امام حسین(ع) از ضریح بیرون آمد و گفت تو هم مال این دنیا نیستی و در آخر هم من روسیاه را خرید پس گریه و زاری معنا ندارد چون به وصال عشقم رسیدم.
پدر و مادر عزیزم با اینکه در راه خدا و اهل بیت(ع) کشته شدم بازهم مثل همیشه به دعای خیر شما نیاز دارم مرا از دعای خیر خود محروم نفرمایید و یک خواهش دیگر دارم، می دانم سخت است ولی به خاطر من که آرزویم است اگر در توان بود عمل کنید؛ حال که در این راه جان باخته ام می خواهم جلوی درب ورودی حرم حضرت زینب(س) یا حضرت رقیه(س) به خاک سپرده و دفن شوم و این آخرین درخواست من از شما پدر و مادر عزیزم است که اگر این اتفاق افتاد با این امر مخالفت نکنید چون عمری است که که آرزویم خاک کف پای زائران حسین(ع) است و خود این مقام که خاک پای زائران حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س)، آرزوی بزرگان است و اگر چاره داشتم و می شد می گفتم بدنم را دو قطعه کنید و نیمی از آن را در حرم حضرت زینب(س) و نیمی را در حرم حضرت رقیه(س) دفن کنید و این آخرین خواهش من در دنیا از شماست.
سعی کنید روضه حضرت زهرا (س) را هر ساله و طبق سال های قبل بگیرید و نگذارید چراغ این خانه خاموش شود زیرا برکت زندگی و خانه است.
گفتگو با همسر شهید وقت عقد به من گفت «الآن وقت دعاکردن است، برای من هم دعا کن.» لحظه عقد برای هر عروس و دامادی، لحظاتی استثنایی و شیرین است. با ذوق گفتم «چه دعایی؟» گفت «دعا کن شهید شوم!» شوکه شدم. با خودم میگفتم «اگر برآورده میشد چی؟» سکوت کردم. گفت «سادات یادت نرهها!» بغض کردم و گفتم «باشه.» دعا کردم هرچه دل محمد میخواهد همان شود.
با سلام و صلوات به ساحت مطهر حضرت ولیعصر(عج) و نایب برحقش امام خامنهای و امام خمینی(ره) و شهدای گرانقدری که با خونهای ریخته شده خود در راه اسلام و حقانیت، راه روشن و هموار را به ما نشان دادهاند.
همیشه از خداوند خواستهام که مرا در پیدا کردن راه درست، (همان راهی که شیطان قسم خورده که بندگانت را از این راه گمراه میکنم) کمک و راهنمایی کند و در این راه ثابت قدم قرار دهد؛ خدا را شاکر هستم که مصداق آیهای که میفرماید: وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ (سوره بقره آیه 216) شدهام.
خیلی وقتها شده است که چیزی را دوست داشتهام و از شر آن آگاه نبودهام و خداوند آن را از بنده دور کرده است و خیلی وقتها هم شده است که چیزی را دوست نداشتهام و از خیر آن آگاه نبودهام و خداوند رحمان آن را به حقیر رسانده است؛ خداوند رحمان را شکر گذارم که همیشه صلاح مرا خواسته است.
خدایا دوست دارم به شکلی پیش شما بیایم که شما دوست دارد، خدایا از من بگذر و مرا نزد امامانت در بهشت ساکت کن. خدا را شاکرم که مرا شیعه دوازده امامی خلق کرد و شاکرم که سایه پدر و مادر را بر سرم قرار داد. خدا را شاکرم که رهبرم سید علی حفظه الله است. خدا را شکر میکنم که خداوند قرآن را به ما هدیه کرد و مرا با این کتاب راهنمایی کرد. خدایا مرا در روز قیامت سرافراز کن. خدایا مرا به فیض شهادت برسان که از رفیقانم جانمانم.
اما پدر و مادر عزیز؛ از شما ممنونم که راه حسین(ع) را به من نشان دادید و مرا در مجالس حسین(ع) بردهاید و مادرم مرا با اشک بر حسین(ع) شیرداده و سیراب کرده است.
پدر و مادرم؛ همسر عزیزم؛ برادران و خواهرم؛ هرچه از خداوند میخواهید فقط از باب نماز اول وقت وارد شوید. همیشه برای همدیگر طلب دعای خیر کنید، زیرا دعا در حق برادر و خواهر دینی زودتر به اجابت میرسد. در پایان هم از تمامی همکاران و برادران و خواهران دینی خود درخواست دارم که نکند مانند مردم کوفه پشت رهبری را خالی بگذارید و او را تنها بگذارید که گرگهای درنده آماده این چنین موقعیتهایی هستند. از تمامی کسانی که بنده را میشناسند درخواست حلالیت عاجزانه دارم و امیدوارم برایم دعا کنند. از خواهرانم میخواهم که با حیا و خود سرخی خونم را را هدر ندهند و از برادرانم نیز خواهانم که غیرت علوی خود را حفظ کنند و به دنیا نفروشند. بنده خونم و شاهرگم را میدهم که تا مردم ایران و تمامی شیعیان و مسلمانان جهان در آرامش و آسایش زندگی کنند و جانم را فدا امر و دستور امام خامنهای و سردار و سرلشگرم حاج قاسم سلیمانی میکنم، انشاءالله خداوند حافظ مملکتم باشد.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
حقیر محمد کامران 15/9/1394
چهار روز بعد عروسی به سوریه رفت. نگفت کجا میرود تا نگران نشوم. دفعات قبل (زمان نامزدی) که به مأموریت میرفت مانعش میشدم. اما آخرین بار یک ندایی به من گفت جلویش را نگیر، نمیتوانستم مانعش شوم به او گفتم به خدا میسپارمت و افتخار میکنم همسرم در راه اسلام فدا شد.
میگویند هادی وهب زمانه است مردم مرا با عروس قاسم و وهب نصرانی مثال میزنند میگویند چه سعادتی بود روز حضرت قاسم هادی شهید شد به خودم میگویم خدا چه سعادتی به من داد که همسر شهید شدم همسرم ششم محرم شهید شد و روز تاسوعا خاک شد. مدام صحرای کربلا جلوی چشمانم است. خودم را با بانوان کربلا مقایسه میکنم. زمزمهام جمله امان از دل زینب است.
آقا محمد وصیت کرده بود که پشتیبان بیقید و شرط ولایت فقیه باشیم. توسل به ائمه و خواندن نماز اول وقت را بسیار مهم میدانست. من برای دخترمان حلما هم برنامههایی دارم. امیدوارم بتوانم آن طور که پدرش دوست داشت او را فاطمهگونه و زینبوار تربیت و بزرگ کنم و امیدوارم خدا کمک کند تا رسالت زینبیمان را به نحو احسنت انجام بدهیم. محمد میگفت ما قبل از اینکه مدافع حرم بشویم مدافع اسلام و جبهه مقاومت هستیم. به فرموده آقا دفاع از اسلام مرز ندارد. اگر من شهید شدم در بنرها قبل از شهید مدافع حرم بنویسید شهید جبهه مقاومت. گفتگو با همسر شهید
مجید یک هفته قبل از اینکه به سوریه برود خواب شهادتش را دیده بود و یک هفته بعد از رفتن به سوریه هم شهید شد. یک هفتهای که سوریه بود هر روز زنگ میزد، مادرم خیلی بیتابی میکرد، روز آخر که زنگ زد گفت: من تا یک هفته دیگر نمیتوانم زنگ بزنم. و به مادرم گفت یه وقت نروی پادگان بگویی بچه من زنگ نزده و آبروی من را ببری. من خودم هر وقت توانستم به شما زنگ میزنم.
شب آخر جورابهای همرزمانش را میشسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است. مجید میگوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک میشود و یا اینکه پاک میشود. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت.
یک تیر به بازوی سمت چپش می خورد، دستش را پاره کرده و سه تا از تکفیریها را میکشد، سه یا چهار تیر به سینه و پهلویش میخورد و شهید میشود و هنوز پیکر مطهرش برنگشته است. محل شهادتش جنوب حلب، خان طومان، باغ زیتون است. و همه محله یافت آباد تهران هنوز منتظر بازگشت پیکر پاک و نورانی مجید هستند.
بابای عزیزتر از جانم
هر صبح با یادت چشم میگشاییم
وقتی...
خورشید همچون دستان نوازشگرت
صورتم را بوسه باران میکند...
و من....
به خیال گرمای نفس هایت چشم میگشایم!
حالا که نیستی...
چیزی جز خیال بودنت ، التیام بخش لحظه های تنهاییم نیست !
تو نیستی ، ولی!
یادت همیشه با من است!
تو نیستی،ولی!
خیالت گرمابخش لحظه های تنهاییم است!
تو نیستی، ولی!
تو نیستی....!!!!
من علی عسگری فرزند بهروز پس از سپاس خداوند عزوجل و نثار درود بر محمد و آل محمد شهادت میدهم که خدایی به جز خدای یگانه نیست شهادت می دهم که محمد (ص) پیامبر و آخرین فرستاده خداست شهادت می دهم که قرآن کتاب آسمانی و دستور زندگی من بود شهادت می دهم که علی (ع) که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد مولا و ولی من بود.
اما اکنون که این وصیتنامه را میخوانید نمیدانم که خداوند مرگم را چگونه رقم زده است ولی تمام آرزویم و تلاش شبانه روزی ام بر این بوده که شامل آیه شهدا عند ربهم یرزقون باشم اما خدا می داند که برای شامل شدن بر این آرزو با تمام توان تلاش کرده ام، امید است که خداوند قبولم کرده باشد. برادران و خواهران آیا نشنیده اید که رسول الله فرمود: هرکس ندای فریادخواهی مسلمانی را بشنود و به کمک او نشتابد مسلمان نیست؟ آیا ندای فریادخواهی ملتهای مظلوم و مسلمان را نمی شنوید؟شاید تصور کنید که میگویم بیشتر از توان خود را هزینه کنید اما آیا به کمترین میزان نیز که حفظ حرمت و ابهت انقلاب و مملکتمان می باشد نمی توانید هزینه کنید؟ آیا اگر مقداری از مایحتاج زندگی بر ما کاسته شد باید سراسیمه شده به جان هم بیفتیم؟
عزیزانم راه را غلط نروید راه همان است که رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیة العظمی امام خامنه ای مارا بر آن هدایت می کند هوشیار باشید که دشمن ریشه مارا هدف گرفته، چشم دشمن را هدف بگیرید.
بنده همیشه آرزو داشتم که در زمان سیدالشهدا بودم و در رکابش جهاد میکردم اما دیدم الان هم فرق با آن زمان نمی کند شیعیان در سرزمین شام در ظلم و ستم هستند حتی بارگاه احیاگر عاشورا حضرت زینب کبری مورد تعرض لشکر کفر واقع شده الان که این وصیتنامه را می خوانید امیدوارم حضرت زینب مرا به عنوان پاسدار حرمت بارگاه مبارکش و مدافع شیعیان مظلومش پذیرفته باشد.
برادران و خواهران به شما وصیت می کنم از رهنمودهای رهبر والا مقام و فرزانه امام خامنه ای راه را بجویید. برای مادیات زیاد خودرا به زحمت نیندازید و قدری به فکر آخرت باشید این مشکلات به قول مرجع عالی قدر آیت الله بهجت که روحش قرین رحمت خدا باد گرفتاری های قبل از ظهور امام زمان برای مسلمانان میباشد.
عزیزانم اندکی صبر، سحر نزدیک است. اما همشهریان گرامی دوستان و آشنایان و اقوام در این مدت در زندگی فراز و نشیبهای زیادی کشیده ام که غالبا بر اساس بعضی سوء تفاهم هایی بوده که بعضی عزیزانم مرتکب شده اند، همه شما را حلال میکنم اما تعدادی از شما نیز بر گردن من حق داشتید، با تمام توان و امکان تلاش کردم که رضایت شما حاصل شود و به نظر خودم توانستم بیشتر دین ها را ادا کنم و رضایت حاصل کنم اما آنهایی که بر گردن من حق دارند به یگانگی خدا سوگندتان می دهم که یا حلالم کنید یا از پدر و برادرانم بخواهید تا جبران کنند چون من قصدم بدی نبوده که دینی بر گردنم باشد.
وجودتان را شامل این حدیث کنید که می فرماید در روز قیامت منادی فریاد می زند کسانی که از خدا طلبکار هستند برخیزند، تعدادی از مردم بر می خیزند از آنها سوال می شود که شما چکار کرده اید که از خداوند طلبکارید؟ می گویند :ما بندگانش را بخاطر خدا حلال کردیم و اکنون از خدا طلبکاریم.
اما پدر و مادر عزیزم اگر خونم در راه خدا ریخته شد اندوهگین نباشید، شادی کنید که این آرزوی اولیای خدا بود آیا نه این است که همه دیر یا زود خواهند رفت؟ پس فقط صبر کنید و به یاد اهل بیت سید الشهدا سوگواری کنید و در آمرزش من هم دعا کنید والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
فرض کنیم که همه ی این شایعات مبنی بر حقوق نجومی مدافعان حرم، درست باشه!
اون لحظه ای که والدینی با جسد بی سر جوانشان مواجه می شوند چند تومان می ارزد؟!
آن لحظه ای که فرزندی نام پدر خود را در اینترنت می زند و عکس سر بریده ی پدر را در دست قلاده شکسته های داعشی می بیند چقدر می ارزد؟!
(نام شهید عبدالله اسکندری را سرچ کنید!)
چه کسی حاضر است حقوق نجومی بخورد و در ازای آن، پیکر تکه تکه شده ی خانواده اش را تحویلش دهند؟!
بنده نه خودم مدافع حرم هستم و نه از اطرافیان ما کسی مدافع حرم است که بخواهم از روی تعصب اینچنینی، طرفداری کنم...
عرض بنده این است که حتی اگر حقوق نجومی هم بگیرند(که نمی گیرند) بازهم انگیزه ی معنوی آنها زیر سوال نخواهد رفت.
اللهم انصر الاسلام و المسلمین و اخذل الکفار و المنافقین...
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام خدمت شما دوست قدیمی@};-
لبیک یا علی النقی;829161 نوشت:
السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
فرض کنیم که همه ی این شایعات مبنی بر حقوق نجومی مدافعان حرم، درست باشه!
اون لحظه ای که والدینی با جسد بی سر جوانشان مواجه می شوند چند تومان می ارزد؟!
آن لحظه ای که فرزندی نام پدر خود را در اینترنت می زند و عکس سر بریده ی پدر را در دست قلاده شکسته های داعشی می بیند چقدر می ارزد؟!
(نام شهید عبدالله اسکندری را سرچ کنید!)
چه کسی حاضر است حقوق نجومی بخورد و در ازای آن، پیکر تکه تکه شده ی خانواده اش را تحویلش دهند؟!
بنده نه خودم مدافع حرم هستم و نه از اطرافیان ما کسی مدافع حرم است که بخواهم از روی تعصب اینچنینی، طرفداری کنم...
عرض بنده این است که حتی اگر حقوق نجومی هم بگیرند(که نمی گیرند) بازهم انگیزه ی معنوی آنها زیر سوال نخواهد رفت.
اللهم انصر الاسلام و المسلمین و اخذل الکفار و المنافقین...
متاسفانه شهدای مدافع حرم خیلی مظلومند. آن اوایل که قضیه پیش آمده بود بعضاً پیکر شهداء را در خفا تشییع می کردند. الان هم به جای افتخار و الگوگیری، به آن ها تهمت میزنند. شایعهای پخش شد که حتی شما یک سند برای اثبات این شایعه در اینترنت پیدا نمیکنید! انقدر قضیه گسترده شده که در موردی شنیدم در روز تشییع پیکر شهید جلوی همسرش به او تهمت زدند که شوهرت به خاطر پول رفته! وظیفه ماست که با این اکاذیب مبارزه کنیم.
از دو حال خارج نیست. یا فرد سر سوزنی درک معنوی و مذهبی دارد یا نه. وجودش از مسائل مادی پر شده. اگر سر سوزنی درک معنوی داشته باشد با دیدن فداکاریهای این شهداء باید متوجه کذب بودن این شایعات بشود. اگر هم نه، حداقل حرمت نگه دارند و چنین شایعاتی را پخش نکنند و این مسئله را درک کنند که به هر حال جانفشانی های این شهدای بزرگوار باعث تأمین امنیت مردم ما میشود. هر چند که هدف این شهدای بزرگوار فراتر از این حرف ها و صرفاً رضای خدا بوده است.
خداوند همهمان را با شهداء محشور کند. الهی آمین. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
و من الله التوفیق
با پدرش که حرف میزد معلوم بود چندباری خطر از بیخ گوشش رد شده. به شوخی چندباری حرف از شهادت زده بود اما بار آخر می گفت دعا کنید اینبار شهید شوم. بعد از شهادتش هم همه میگفتند که مصطفی خودش میخواست و دعا کرده بود که برود. می گفتند چرا حرف شهادت را میزنی؟ تو که خانواده خوبی داری. گفته بود به خاطر دل کندن از خانواده نیست، دلم با عشق دیگری است. مادر از عشق و علاقه مصطفی میگوید که اگر نبود او را به سوریه نمیکشاند: "با من از شهادت حرف نمیزد می دانست ناراحت میشوم. اگر عشق و ارادهاش نبود بار اولی که برگشت دیگر به سوریه نمیرفت اما خودش میخواست که برود. خودش میخواست که وارد رزم شود."
عباس سخنی از سوریه با من نزد و تنها گفت برای یک ماموریت ۴۵ روزه خواهد رفت. من طاقت دوری از او را نداشتم برای همین زمانی که ساکش را می بست بیرون رفتم تا خداحافظی کردن و رفتنش را نبینم.آن شب چند بار تماس گرفت وقتی متوجه حال خراب من شد از مسئولان مربوطه اجازه گرفت و به منزل آمد.
او به من گفت مادر هر زمان که جنگی رخ دهد و من در آن حاضر شوم شهید خواهم شد چون آن را از امام حسین(ع) خواسته ام. پس بعد از شهادت من گریه نکن و هر زمان که به یاد من افتادی و دلتنگ شدی به یاد علی اکبر امام حسین(ع) گریه کن.
می گفت کسانی که برای دفاع از حریم اهل بیت به سوریه می روند در حقیقت می روند تا دشمن به کشور ما نیاید چرا که هدف اصلی دشمنان ایران است از این رو ما با حضور در سوریه دشمن را در پشت مرزهای سوریه نگه داشته ایم تا امنیت در کشور ما همچنان ادامه یاید. گفتگو با مادر شهید
این زمانه مقدس است. وقت صاحب الزمان است. قدربدانید. بنده حقیر سراپا تقصیر از شما عزیزانم طلب حلالیت و مغفرت دارم. خداوند ان شالله به همه شما توفیق شهادت بدهد.
بنده لایق نبودم که شهید بشوم و مرا شهید خطاب نکنید بلکه بگویید عبد حقیری بودم سرافکنده بودم نزد امیرالمؤمنین و مادرم زهرا که نتوانستم خادم خوبی باشم و به این زودی حرم را ترک کردم عزیزانم سعی کنید درهمه مراحل زندگیتون امید بخدا رو فراموش نکنید و سعی کنید همیشه متوسل به مادرم زهرا بشوید آخر مادرم غریب بود. اللهی راضیم به رضات. از همه شما التماس دعا دارم به امید روزی که قیامت نزد مادرم زهرا(س) همدیگر را ملاقات کنیم. بخشی از وصیتنامه شهید
بــــــــــسم الله الرحــــــــــمن الرحــــــــــیم
مهدیا جانا شنو از ما سلام جان به قربان توایم مولا سلام
این وصیت نامه عبد حقیر، بنده گناهکار و امیدوار به رحمت خدای مهربان مهدی حیدری است.
در ابتدا به یگانگی خداوند شهادت میدهم و سپس به حقانیت رسولش محمد مصطفی(ص) و قرآن کتاب زندگی و به ولایت علی مرتضی (ع) و همسرش زهرای زکیه (س) و به اولاد علی (ع) و زهرا (س) که درود خدا بر اولین آنها تا آخرین آنها مهدی موعود (عج) و مظلوم ترین مرد تاریخ علی(ع) که نامش برای بزرگ مردان تاریخ مایه آرامش و قدرت و برای مظلومان مایه شهامت و برای من حقیر یک دنیا حرف، کسی که در اوج قدرت و در عین حقانیت شاهد رحلت رسول خدا (ص) بود و همچنین سیلی خوردن ناموس خدا و به خاطر مظلومیتی که داشت ریسمان بر گردنش افکندند تا بلکه شیر خدا را در بند کنند ، اما زهی خیال باطل ، یا علی جان (ع) یا زهرا (س) ، جان ناقابل من فدای شما و راه شما وفدای حقانیت شما و فدای اولاد شما ، ان شاالله که بپذیرید.
من یک پاسدار با لباسی سبز برگرفته از علوی بودن رهبرم امامم سیدعلی خامنه ای (حفظه الله) است و با استعانت از خدای متعال و امام زمان (عج) که جانم به قربانش امامی که در سن 5 سالگی بارسنگین من بچه شیعه نافرمان و گناهکار را به دوش کشید و چقدر از دست من خون جگر خورد ، مولا جان شرمنده هستم ببخشید که شما را این قدر خون جگر کردم خدیا تنها تو اولیایت بودید که در سختیها مرا همراهی کردید و یاریم نمودید، یا صبور ، یا رحمان ، یا رحیم ایاک نعبد و ایاک نستعین.
خلوص در عمل تنها چاره ساز است ای عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) بایستی محتوای فرامین امام خمینی (ره) و رهبر عزیزمان امام خامنه ای (حفظه الله) را درک و عمل نماییم، بصیرت داشته باشیم تا بلکه قدری از تکلیف خود بابت شکر گذاری به جای آورده باشیم بی طرفی در دعوای حق و باطل معنا ندارد و باید در مقابل باطل ایستاد.
سلام
حالا که این تایپیک دیدم منم یه سوال دارم آیا این افرادی که میفرستن برای جنگ با داعش اجباری میرن؟
دوست من برادرش نظامیه میگه میخوان بفرستنشون سوریه میگه اجبارشون کردن که باید برن اینا هم خیلی ناراحتن میخواستم بدونم واقعیت داره؟
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام
*آبی بیکران*;829340 نوشت:
سلام
حالا که این تایپیک دیدم منم یه سوال دارم آیا این افرادی که میفرستن برای جنگ با داعش اجباری میرن؟
دوست من برادرش نظامیه میگه میخوان بفرستنشون سوریه میگه اجبارشون کردن که باید برن اینا هم خیلی ناراحتن میخواستم بدونم واقعیت داره؟
تا جایی که بنده در جریانم نیروهای ایرانی یا داوطلب های غیرنظامی هستند و یا کادر سپاه و اخیراً تعداد کمی از ارتش که برای ماموریت و به صورت کاملاً اختیاری اعزام میشوند.
در جبهه حساسی مثل سوریه مجالی برای این نیست که نیروهای غیرمخلص اعزام بشوند. اعزام اجباری قطعاً به ضرر نیروهای ما خواهد بود و مطمئن باشید در کشور افرادی هستند که هم اخلاص و علاقه داشته باشند و هم تخصص. قطعاً نیروهای اعزامی از این دسته هستند.
فرضاً اگر کسی به اجبار برود و علاقه ای به شهادت و جهاد نداشته باشد، همانطور که در خاطرات شهداء مکرراً نقل شده چنین کسی شهید نخواهد شد. شرط اصلی برای شهادت و جهاد خلوص است. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
و من الله التوفیق
از همرزمان محمود شنیدم که تقریبا در روزهای پایانی ماموریت دومش، محمود و تعدادی از همرزمانش در منطقهای حائل میان دو جبهه داعش و النصره قرار میگیرند و برای اینکه اجازه اتصال این دو جبهه منحوس را ندهند تا آخرین لحظات زیر آتش سنگین دشمن ایستادگی میکنند، هنگامی که فرمان عقب نشینی تاکتیکی از سوی فرمانده میآید، ایشان به سمت اسلحهای که بر روی زمین افتاده بود میرود و به دوست همرزمش میگوید نمیخواهم اسلحهای که با هزینه بیت المال تهیه شده به دست تکفیری معلون بیفتد و در همین اثنا مورد اصابت گلوله تک تیرانداز دشمن قرار میگیرد و شربت شهادت را مینوشد. گفتگو با عموی شهید
به دلیل آنکه شهید محمدی در دیماه به سوریه اعزام شد برگههای امتحانی دانشجویان این شهید را من تصحیح کردم و میدیدم که دانشجویان در پایین برگه به دلیل آنکه میدانستند استادشان به سوریه اعزام شده با جملاتی همچون «استاد عزیز مواظب خودت باش» یا «استاد خدانگهدارت باشد» علاقه خود را به ایشان نشان دادند. دانشجویان وی به او علاقهمند بودند چرا که هیچگاه در کلاس درس دانشجویان را تحقیر نمیکرد و اگر آنها نظر مخالفی هم داشتند اجازه میداد آزادانه بیان کنند. گفتگو با یکی از همکاران شهید
ما را مدافعان حرم آفریده اند،
اصلا برای پاره شدن آفریده اند
اینجانب سعید علیزاده در صحت و سلامت جسمی و عقلی عازم سفری هستم به رسم مسلمانی. خیلی وقت بود نفس کشیدن در این هوا برایم سخت شده بود، هوایی پر از ریا، نفاق، دورویی و دروغ که برای کمال و رسیدن به معبود راهی جز رفتن نیست که اگر بمانی اسیر نفس می شوی.
خسته شده ام از نشستن بر جا وقتی روز به روز خبر شهادت دوستان و هم لباسی هایم به گوشم می رسید تا امروز که این مجال فراهم شده است.
از همه ی کسانی که در طول این ۲۶ سال برایم زحمت کشیده اند، از همین جا از همه ی آنان حلالیت میطلبم، از دوست و رفیق و نارفیق و همه ی افرادی که به گردن آنان حقی دارم.
از مادرم می خواهم در نبود من بی تابی نکند و بداند جان بی ارزش من نثار دفاع از حرم خانم حضرت زینب (س) شده است و در برابر خبر شنیدن شهادت من همچون حضرت زینب (س) صبوری کند.
کوچک تر از آن هستم که کسی را نصیحت کنم اما همه را به صداقت، محبت و پرهیزگاری دعوت میکنم و از آنان میخواهم فریب مال دنیا را نخورند که این مال فناپذیر است. امیدوارم حضرت زهرا (س) عنایتی کند تا به هدفی که از ورود به سپاه داشته ام آن هم تنها خواستن شهادت از خداوند بود، نائل آیم .
هر چه را خواستم از فضل تو گیرم آمد،
مانده بی سر شدنم در ره زینب جانت
پدر و مادر و همسرم، این چند خط بعنوان در دل من است. عزیزانم رفتم من به جهاد کاملا اختیاری بود و وظیفه من بود که به ندای رهبرم لبیک گوییم . امیدوارم که از من راضی باشید ، مادرم می دانم که موقع رفتن من خیلی نگران بودید.ولی هر وقت دلت یاد عزیزانت کرد حتما حضرت زینب (س) را یاد کن ،از مصیبتهای حضرت زینب (س) یادت بیاید. مادرم برای اینکه کمی از نگرانیت کم شود ، می دانی که حضرت عباس (ع) برای چی لب فرات آب نخورد؟چون امامشان تشنه بود. مادرم می دانی که حضرت قاسم با اجازه کی وارد میدان جنگ شد؟ با اجازه مادرش.
مادرم اگر در روز قیامت بپرسند که جهاد در سوریه برای فرزندان شما مهیا بود برای چی نرفتید ،چه جوابی دارید؟آیا میخواهی بگوئی که در هشت سال دفاع مقدس ما وظیفه خود را انجام دادیم، نه مادر جان،پس حضرت ام البنین می بایست یکی از فرزندانش در کربلا شهید می شد (نه بیشتر) .
مادر و پدرم حالا می توانید سرتان را بالا بگیرید و بگوئید خدایا این امانت را از ما بپذیر ، مادرم از داستان مادر وهب یادت بیاید .
حلالم کنید-خیلی دوستان داشتم و دارم .
“”وجعلنا هم أئمه يهدون بأمرنا و أوحينا اليهم فعل الخيرات أقام الصلوة وأيتاء الزكوة و كانوا لنا عابدين”” .
آيه ٧٣سوره انبياء
امروز روز اعزام بود مقداري هيجان وترديد در دلم بود به همين دليل خواستم از قرآن مددي بگيرم در دلم توسل به آقا امام زمان عج نمودم و اين آيه آمد از خواندن اين آيه پشتم لرزيد و اشك از چشمانم سرازير گشت چون من خود را هرگز لايق اين آيه نميدانم اما دلم قرص و محكم تر از گذشته گرديد ان شالله كه فرداي قيامت كه در خون خود غوطه ور در محشر محشور گردم باشد تا شرمنده آقا امام زمان عج و رهبر عزيزتر از جانم امام خامنه اي عزيز نباشم. اي برادران و خواهران گرامي من ،بدانيد كه من به اختيار وداوطلبانه به جنگ با دشمنان اسلام رفته ام اين جنگ ،جنگ كفر با اسلام عزيز است وتا روزي كه خداوند به بندگان صالحش وعده داده است ادامه خواهد داشت اين زندگي چند روزه دنياي زر وزور وتزوير براي سياه نمودن چهره اسلام عزيز ورحماني وناب محمدي دست به دست هم داده اند برما فرزندان سيدعلي خامنه اي تكليف است كه جان ناقابل خود را فداي اسلام عزيز كنيم تا بلكه با جان ناقابل خود بتوانيم براي اسلام عزيز ذره اي خدمت كنيم و اما سخني با كساني كه با رهبر عزيزمان فاصله گرفته اند و…
هاي اي ياران ديروز و آشنايان غريبه شده به گوش باشيد كه فرداي قيامت بايد جوابگوي خون شهدا و امام شهدا باشيد
مگر نشنيديد كه امام خميني (ره) آن معمار كبير انقلاب فرمود چه من در ميان شما باشم و نباشم نگذاريد اين انقلاب و كشور به دست نا اهلان بيافتد به خود بياييد و توبه كنيد
باشد كه رستگار شويد.
آخرين درخواست حقير اين است كه سلام مرا به آقا و رهبرم برسانيد و بگوييد كه اين سرباز كوچك خود را در نماز شبهايش دعا نمايد تا بلكه خداوند به واسطه دعاي ايشان از سر تقصيرات و گناهان من در گذرد.
والسلام عليكم و رحمت ا… وبركاته
بنده رو سياه وگنه كار خدا
سيدسجاد روشنايي
٧:٣٠صبح مقر گردان سوم ٩٤/٩/٢٩
بسیار شوق داشت تا به سوریه برود. از ماهها قبل درخواستش را به فرماندهان نیروی زمینی سپاه اعلام کرده بود تا اینکه پس از اصرارهای فراوان، فرماندهان راضی شدند که او به سوریه برود.
سرهنگ شورورزی به بیان خاطرهای به نقل از سرهنگ سلیمانی جانشین تیپ 21 امام رضا(ع) پرداخت و گفت: سرهنگ سلیمانی گفت که روز آخری که سردار قاجاریان در ایران بود من را به گلزار شهدای نیشابور برد و جایی را نشان من داد و گفت هر وقت که پیکر من را آوردند در اینجا دفن کنید. آن قطعه در جوار قبر آیت الله غرویان امام جمعه سابق نیشابور است. منبع
عرض سلام و ادب و احترام خدمت جناب بن موسی عزیز و دیگر دوستان گرامی.
ابتدا خوشحالم که شما دوباره به سایت بازگشتید.
و از شما بابت ایجاد تاپیک زیبایتان تشکر میکنم.
البته هرچی فکر میکنم میبینم اونایی که میگفتن سپاه بخور بخوره درست میگفتند.
البته بخور بخور هست نه اون طور که میگن ، فقط یه فرق خیلی کوچیکی داره.
بچه های سپاه بجای خوردن حقوق های نجومی میرن سوریه برای دفاع از اسلام تیر میخورن.
خوب تیر خوردن هم یه نوعی از بخور بخوره دیگه.
یه عده بزدل هم که میترسن برن سوریه بجنگن ، میخوان هر طوری شده بگن رفتن به سوریه دفاع از اسلام نیست دفاع از بشار اسد هست.
اون عده که اسلام رو قبول ندارن اصلا حرفشون مهم نیست که بگن اینا برای دفاع از اسلام رفتن یا نه. اصلا حرفشون ارزش خوندن هم نداره چه برسه به جواب دادن.
اون عده هم که دم از اسلام میزنن و میگن اگه واقعا دفاع از اسلام میبود ما میرفتیم. اولا که سلام بزدل.
دوم اینکه مگه شما کور بودید که به حرم حضرت زینب(س) حمله کردند؟ مگه کور بودید و ندید چه بلایی سر قبر حجربن عدی آوردن؟
مگه کر بودید که گفتن اگه پاشون به حرم حضرت زینب(س) برسه نبش قبر میکنند؟ مگه کر بودید گفتن میخوان کربلا رو از بین ببرن که باعث واکنش امام خامنه ای(حفظه الله) شد؟
یه عده هم میگن چرا باید پول کشور رو خرج کنیم در سوریه و عراق.
این عده همون بی بصیرتا هستن. همونایی هستن که حتی یک صفحه هم از کتاب تاریخ رو نخوندن.
اما خوبه که این عده بدونن اگه همین بچه های بسیج و سپاه نمیرفتن سوریه امروز باید با داعش تو کشور خودمون میجنگیدیم.
اونوقت باید نگاه میکردید که ناموستون رو میبرن برای جهاد نکاح.
خوب که به تاریخ نگاه میکنم میبینم این اتفاق قبلا هم افتاد. کجا؟ تو مدینه!
وقتی حضرت علی(ع) رو زدن کنار.
خوب چی شد مگه؟
تبعاتش رو حدود 65 سال بعد دیدن.
مگه چی شد؟
سپاه یزید حمله کرد به مدینه.
فرمانده لشکر مسلم بن عقبه بود.
فرمانده لشکر فریاد زد.
ای سپاهیان تمام زنان مدینه به جز زنان بنی هاشم بر شما حلال هستند.
و تمام آن زنان به زنا آبستن شدند و امروز آل سعود را تشکیل دادند.
یعنی اگه یه بار دیگه علی رو کنار بزاری این بلا سرت میاد. این بار بدتر از مدینه.
خوب همون عده میگن زرشک مگه ما میزاریم پاشون به کشور باز بشه؟
یه سوال. شما که از هارت و پورت آمریکا میترسید میخوایید از کشور دفاع کنید. خیلی حرف خنده داری هست.
اونوقت کی میخواد از شما دفاع کنه؟ لابد سپاه و بسیج.
خیلی جالبه هروقت تو امنیت هستید هرچی لایق خودتون هست رو به بچه های سپاه و بسیج میچسبونید.
اما همین که امنیت میره دست به دامن سپاه می شید؟
اینبار اگه جنگ بشه اول شما رو به زور میفرستیم برید جلو تا خوب درک کنید چطور امنیت این کشور محقق شد.
لیدراتونم خودم تحویل داعشیا میدم. هرچند باهم دستتون تو یه کاسه هست!
هروقت حالم خوش بود ادامه میدم.
بسمه تعالی
ما را از خاندان کرم آفریده اند یک موج از تلاطم غم آفریده اند
ما را فداییان پسرهای فاطمه ما را شهید میروعلم آفریده اند
دجال ها و حرمله ها را مهاجم و. ما را مدافعان حرم آفریده اند
پدر آسمانی سلام
بابای من نمی توانم احساسی جز افتخار به وجود تو داشته باشم.
پدرم من ناراحت رفتن تو نیستم چون تو به آرزوی همیشگی که شهادت بود رسیدی از دوستان دفاع مقدست جا مانده بودی و حالا به آنها پیوستی.
شهد شهادتت گوارای وجودت.
اما با دلتنگی مادر و خواهر و برادرانم چه کنم؟
چطور آنها را دلداری دهم ؟همیشه هرجا می رفتی نگران مادرم بودی و او را به من می سپردی.
حالا که دلم شکسته تنها تسکین من این است که مدافع حرم عمه زینب(س) شیعیان بودی.
امیدوارم خداوند تمام دشمنان اسلام را نابود کند.
پدرمء با تمام وجودم به وجود نازنینت افتخار می کنم و می دانم خون تو و دوستانت ءراه گشای ظهور آقا امام زمان (عج) است
امیدوارم بتوانم راه زیبای تو را ادامه بدهم.
پدرم دوستت دارم و تورا به زینب کبری می سپارم
با یاد دمشق غرق غم می باشم در بین همین نوحه ودم می باشم
با پرچم سرخ یا ابا عبداالله سرباز مدافع حرم می باشم
از صحن رقیه تا حریم زینب بین الحرمین دیگری می سازیم
شادی روح تمامی شهدا...صلوات
در این زمان که این حقیر برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) با عنایت حضرت ثارا… [عازم] شده ام و به من اجازه دفاع داده است از خدای رحمن و رحیم خود شاکرl که بعد از چندین بار آماده رفتن شدن آخر به آرزوی قلبی خود رسیدم و این لیاقت را پیدا کردم تا از حرم اهل البیت و اهداف انقلاب اسلامی که از انقلاب سرخ حسین (علیه السلام ) منشأ گرفته است دفاع کنم آری یادمان نرفته است پیام امام راحل (ره) را که فرمود راه قدس از کربلا می گذرد و حال که راه کربلا باز شده است باید راه قدس را نیز باز کرد که این راه از حرم ارباب حسین(ع) تا حرم حضرت زینب کبری(س) [است] و به فرموده ولی امرمسلمین حضرت آیت ا… امام خامنه ای تا ۲۵ سال آینده،اسرائیل نابود میگردد.
با نام و یاد خداوند رحمن و رحیم که در حق این بنده گناه کار و حقیر از هیچ چیز کم نگذاشت و سلام خالصانه خود را به محضر صاحب العصر و الزمان(عج) و روح پاک اربابم حضرت ثارالله و تمام فداییان راهش، سلام و درود خدا بر امام خمینی(ره) کبیر و بسیجیانش که اسلام حقیقی را به ما انتقال دادند و سلامی از عمق جان به محضر ولی امرمسلمین جهان حضرت آیت الله امام سیدعلی خامنه ای (مدظله العالی) نثارمی کنم.
پدر و مادر عزیزم سلام
از شما کمال قدردانی را دارم که از کودکی مرا با اهل البیت(علیه السلام) آشنا کردید و از شما عذرخواهی می کنم و سرافکنده ام که فرزنده خوبی برای شما نبودم و از شما طلب حلالیت می کنم.
مادرم یادت باشد که اگر در این راه کشته شدم و برنگشتم من خود را وقف اربابم حضرت ثارا… کردم و چیزی که هدیه داده می شود را کسی پس نمی گیرد و فقط پیش خودت بگو به فدای سر حضرت ثارا…/ مادر یادت هست که گفتم دوست دارم بدنم پاره پاره شود یادت هست که گفتم دوست دارم از بدنم فقط قطعه ای کوچک برگردد که مردم زیرجنازه من خسته نشوند پس به من قول بده که جان حضرت زهرا (س) بی قراری نکنی جون اینجا جای ما خیلی خوب است اینجا بوی ارباب می دهد.
و سلام بر برادران و خواهرانم
از شما می خواهم که این برادر کوچک خود را حلال کنید و فرزندان خود را با امام حسین(علیه السلام) بزرگ کنید و پیرو راه شهدا و امام راحل(ره) باشید و پشتیبان ولایت فقیه و امام سیدعلی خامنه ای باشید.
سلام بر دوستان عزیزم و سلام بر دوستان هیئتی
سلام بر شما که شاید بیشتر اوقات زندگیم را در کنار شما بوده ام و خدا را شاکرم که در رفاقت هم به من لطف عطا کرد که دوستان و هم نشینانی به خوبی شما داشته باشم که تکمیل کننده و یاری دهنده من می باشید و شما که در مجالس عزای ارباب و به بهانه های مختلف دور هم هیئت می گرفتیم و اشک می ریختیم و به سروسینه می زدیم ازتمامی شما عذر می خواهم که رفاقت را در حق شما تمام نکرده و ملتمسانه خواهانم که مرا عفو کنید و حلالم کنید.
مرا ببخشید برایم بسیار دعا کنید و در مراسمات و مجالس اهل بیت(ع) مرا فراموش نکنید.
و سلام برفرمانده بسیجی،دوست و برادرم سید عزیز
سلام سید یادت هست قرار گذاشتیم که با هم برویم سوریه ولی دست قسمت انگار این شد که من زودتر بروم فقط حلالم کن.
سید می دونم که دلت برای مش حمید تنگ شده می دونم که دلت برای مجید تنگ شده می دونم برای رفقات دل تنگی و دوست داری زود بری پیششون ولی نگران نباش سلام شما رو هم اگر شد بهشون می رسونم و میگم چقدر دلتنگ بودی.
هنوز هم برای شهید شدن فرصت هست باید دلها را صاف کنیم.
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم امیر سیاوشی
قرار بود 20 روز ديگر مراسم عروسياش برگزار شود، اما تقدير سفر به بهشت را برايش رقم زد. او را سفيد بخت كرد.
يكبار داخل ماشين امير نشسته بوديم و غذا ميخورديم كه كودك فالفروشي به شيشه زد. امير شيشه را پايين داد و پرسيد كه غذا خورده اي؟ و كودك فال فروش جواب داد نه. امير غذاي خود را نصفه گذاشت و رفت تا براي كودك فال فروش از همان رستوران غذا بخرد. كودك فال فروش وقتي همراه امير از رستوران بر ميگشت، ميخنديد و حسابي خوشحال بود.
گفتگو با دوستان و خانواده شهید
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم عبدالله قربانی
عبدالله چند ماه قبل از رفتنش صحبت ميكرد كه بايد به سوريه برود و الان تكليفي روي شانههايش احساس ميكند. ميگفت الان زمان تكليف است و بايد رفت. بيشتر در اين وادي صحبت ميكرد و ميگفت شهادت لياقت ميخواهد و نصيب هر كس نميشود. از همان اول تصميم خودش براي رفتن و به سرانجام رساندن تكليف را گرفته بود. من از صحبتهايش اينطور برداشت كردم عبدالله پروسهاي را از بدو ورودش به سپاه دنبال ميكرده و قدم زدن در راه شهدا را براي خودش يك هدف ميدانسته كه در آخر هم به خواسته و آرزويش رسيد. فرمانده گردانش به عبدالله گفته بود نيازي به رفتن شما نيست ولي خودش اصرار به رفتن داشت.
از این شهید بزرگوار یک دختر شش ساله به یادگار مانده است.
گفتگو با برادر شهید
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم حسین فدایی
می گفت: هیچ کاره. میپرسیدم پس چرا همکارانتان شما را «قوماندان» (فرمانده) صدا می زنند؟ می گفت: از لطفشان است و گرنه من خاک پای همه هستم.
گفتگو با همسر شهید
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهدای مدافع حرم جمشید احمدی، نظام محسنی و زمان عطایی
شهدای افغانی ما واقعاً غریب و مظلومند.
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
با عرض سلام آیا فکر میکنید مردم سوریه مخصوصا حلب از اینکه خانه هایشان به دست روسیه جنایتکار ویران شده راضی هستند؟ راه حل این موضوع بمباران هواپیمایی شهرها نیست. راه حل این است که بشار اسد از قدرت کنار برود و بگذارد یک انتخابات آزاد در کشور برگزار شود تا موقعی که این شخص در قدرت است همین وضعیت خواهدبود. شما فکر می کنید اکثریت مردم سوریه با بشار اسد هستند؟ مسلما خیر. بشار اسد به اقلیت علوی قرار دارد و اکثریت مردم سوریه اهل سنت هستند. میلیونها نفر آواره شده اند دهها هزار نفر کشته شده اند و این شخص حاضر نیست قدرت را رها کند صد رحمت به مبارک و بن علی که وقتی مردم نخواستند رفتند.
با سلام فکر نمی کنم زیاد ربط داشته باشد چون خیلی از داعشی ها هم بچه های کوچک دارند البته آنها هم به خاطر پول نرفته اند بلکه به خاطر عقیده باطلشان کشته شده اند . در این شرایطی که سوریه دارد بهترین کمک به مردم کمکهای نقدی و دارویی است نه رفتن به جنگ و دفاع از بشار اسد
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام مجدد
دوست گرامی حلب جولانگاه انواع و اقسام گروه های تکفیری شده. اگر مردم حلب میخواهند سریع از این وضعیت خلاص شوند بهترین راه این است که خودشان وارد مبارزه با این گروه ها بشوند و آن ها را بیرون کنند.
اگر بشار اسد از قدرت کنار برود موازنه قدرت در سوریه به نفع گروه های تروریستی از بین می رود. کنار رفتن اسد بهترین فرصت را برای گروه های تکفیری ایجاد می کند و مطمئن باشید این گروه ها تمام توان خودشان را برای از بین بردن نیروهای کرد و همچنین ارتش آزاد به کار خواهند برد. به هیچ وجه کنار رفتن اسد به صلاح سوریه نیست.
در حال حاضر عده زیادی از اهل تسنن در دمشق تحت حکومت بشار اسد زندگی می کنند.پس این چنین نیست که فقط علوی ها اسد را قبول داشته باشند. اسد همچنان در سرتاسر سوریه محبوبیت دارد ولی قطعاً مخالفانی هم دارد.
کنار رفتن اسد برای خود مردم سوریه هم مطمئناً خطرناک خواهد بود چون بهترین فرصت را برای جولان گروه های تکفیری فراهم میآورد.
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام
داعشی ها قطعاً با نیت و عقیده باطل وارد میدان شده اند و نه تنها شیعیان، بلکه همه آزادگان جهان این مسئله را با دیدن جنایت های این گروه درک می کنند. پس ترک فرزندانشان رنگ و بوی شهادت طلبی و فداکاری ندارد. کما این که افتضاحهایی مثل جهاد نکاح و بردهداری زنان ایزدی و مسائلی مانند این ها را به بار آورده اند. ولی در شهدای خودمان و خانواده های آن ها می توانیم رفتار های حسینیوار و زینبوار را ببینیم. هدف اصلی تاپیک انعکاس مظلومیت شهدای مدافع حرم و خانواده های آنهاست.
کمک نقدی و دارویی لازم است ولی کافی نیست. اگر صرفاً کمک نقدی و دارویی کنیم، چه بسا گروه هایی مثل داعش مانع از رسیدن این کمک ها به مردم بشوند. همانطور که در حال حاضر یکی از منابع مالی مهم داعش غارت اموال مردم است. مطمئن باشید مردم سوریه و عراق بعدها از ایران بابت کمک در نابودی گروه های تکفیری تشکر خواهند کرد. ما از مردم مظلوم سوریه و مقدسات و مرزهای خودمان دفاع می کنیم نه از بشار اسد. بشار اسد صرفاً متحد ماست چون بهترین بازیگر در صحنه سوریه است.
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم سجاد مرادی
وصیتنامه شهید
مرگ پلی است به سوی جهان ابدیت و انشالله این پل با شهادت رقم بخورد، صبر در مصیبت اجر عظیم الهی را دارد، در مصیبتها، فقط برای امام حسین(ع) گریه کنید.
2 روز روزه بدهکارم. یک سال از مالم برای روزه و نماز صرف شود، یک سوم مال قانونی بنده صرف ایتام، هیاتهای سیدالشهدا، فقرا و امور خیریه شود. در قبرم تربت سیدالشهدا، شب اول قبر، نماز وحشت، زیارت عاشورا را فراموش تان نشود.
از همه اقوام، دوستان، همسایگان و آشنایان طلب حلالیت دارم، پدر و مادر عزیز هیچ وقت نتوانستم خدمتی به شما بکنم، حلالم کنید، همسر عزیزم که همیشه رنج دادهام شما را، حلالم کنید.
فرزند عزیزم را به درس خواندن، تقوای الهی، نماز و حجاب توصیه میکنم. حلالم کن، خواهرانم و برادرم حلالم کنید.
رهبر عزیزم را که راه امام عصر(عج) را ادامه میدهد، فراموش نکنید و یاریش نمایید.
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم مهرداد قاجاری
قیمت این لحظه چقدره؟!
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم محمد استحکامی جهرمی
وصیتنامه شهید
به نام خالق هستی که جهان را آفرید تا بندگان در این توقف گاه کوتاه، عبادت خالق اقدس نمایند و شکر نعمتهای او را به جا آورند، و پیامبران و اهل بیت علیهم السلام را به این دنیا فرستاد، تا بنده های خود را به صداقت، دوستی، پاکدامنی و در یک کلام به تقوا و خداپرستی و راه راست، هدایت کنند.
خوشا به حال آنهایی که این راه را با تمام وجود احساس کردند، و قدم به این راه گذاشتند و عاقبت به خیر شدند و سود دو گیتی را بردند و سعادتمند شدند.
در این مأموریتی که در پیش دارم، به امید خدا و کمک اهل بیت علیهم السلام و یاری و نصرت خداوند تبارک و تعالی، پیروزی با جبهه حق خواهد بود و این فرصتی است که، ما باید با تمام توان و اراده ی قوی، بتوانیم استفاده کنیم و خوشا به حال کسانی که بتوانند با سرمایه ای که خداوند به ما هدیه کرده، در راه دین خدا هزینه کنیم. انشاء الله
همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند: "پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد"، اصل ولایت فقیه اصل بسیار مهمی است که همه ی کسانی که به خدا و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام اعتقاد دارند باید به توجه ویژه به آن داشته باشند. هر کجا که دور شدیم و غفلت کردیم ضربه خوردیم.
مطمئن باشید که دین خدا و اسلام را خود خداوند به واسطه ی حجت خودش بر روی زمین محافظت می کند و حجت خدا بر روی زمین که امام زمان(عج) هستند به واسطه ی نائب آن حضرت که بلاشک مقام معظم رهبری هستند مدیریت می شود و وظیفه ی ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستاده اند تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهوده ی خود نابود کنند، سنگین است. و باید تمام تلاش خود را بکار ببریم که فرمایشات قرآن و اهل بیت علیهم السلام و نائب امام زمان(عج) را خوب درک کرده و در زندگی و روش و رفتار و کردار و عملمان نشان دهیم تا سعادتمند شویم.
به گفته شهید اهل قلم (آوینی): " اگر شهید نشدیم لاجرم باید مرد"
چه بهتر که انسان به واسطه ی ریختن خون خودش بتواند به دین اسلام کمک کند. چه چیزی بالاتر از این است که خیر دنیا و آخرت در پی دارد. البته این مطلب را بگویم که شهادت را به هر کس نمی دهند و خدا به بندگان ویژه ی خود می دهد و من این احساس را می کنم که لیاقت این امر را ندارم و از خدا می خواهم که این لیاقت را شامل من سر تا پا گناه و تقصیر کند. ان شاء الله
خطاب به همسر و فرزندانم:
همسر عزیز و مهربان و دوست داشتنی و همیشه همراه و همدل و هم مسیر من، تو را خیلی اذیت کردم این را خوب می دانم و درک می کنم در تمام مراحلی که من به مأموریت می روم سختی های زیادی را متحمل می شدی، خدا اجرت را در آخرت بدهد و تو را در زمره خوبان قرار دهد. مرا حلال کن، خیلی اذیتت کردم و همواره از خدا هم می خواهم مرا ببخشد.
خیلی خوب می دانی که وظیفه سنگینی بر عهده ی شما است، تربیت فرزندان، و ان شاء الله به یاری حق و اهل بیت علیهم السلام عاقبت به خیر شوید. خواهشی که از شما دارم این است که از تمامی کسانی که مرا میشناسند حلالیت بگیری. " دوست دارم، دوست دارم، حلالم کن، حلالم کن"
خطاب به پدر و مادر:
پدر و مادر عزیز، شما را احترام می کنم به پاس زحمات و سختیهایی که متحمل شدید تا من حقیر سر تا پا تقصیر به این جا برسم، از شما تشکر و قدردانی ویژه می کنم، باشد که مرا حلال کنید آن طور که باید و شاید نتوانستم وظائفم را در قبال شما انجام دهم و از شما عاجزانه می خواهم که دعا کنید که عاقبت به خیر شوم و هر چه داریم از دعای پدر و مادر است. " التماس دعا"
اگر به لطف خدا توفیق شهادت پیدا کردم با لباس رزمی که شهید شدم کفنم کنید و هر کجا همسر عزیزم گفت مرا دفن کنید.
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم حسین امیدواری
وصیتنامه شهید
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم علیرضا مرادی
وصیتنامه شهید
«به تاریخ 5/10/94 ساعت 23 و نیم شب، چند سطری وصیت نامه مینویسم، علی وار زیستن و علی وار زندگی کردن را و حسین وار زیستن و حسین وار زندگی کردن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم.
شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور، شرک و الحاد می زند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استکبار جامعه را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست، این ها سد راه اسلام شده اند و باید برداشته شوند تا راه تکامل طی شود.
مادر جان و پدر جان شما را قسم می دهم که اگر به خاطر من گریه کنید اصلا از شما راضی نخواهم بود، زینب وار و علی وار زندگی نمایید و مرا به خدا بسپارید».
اللهم الرزقنا شهاده فی سبیلک
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم مرتضی کریمی شالی
مصاحبه با خانواده شهید
لبیک یا زینبدوشنبه از محل کار مرتضی تماس گرفتند و گفتند که میخواهیم فردا برای احوالپرسی به خانه شما بیاییم. با پدر مرتضی تماس گرفتم تا او هم بیاید. تا ظهر منتظر ماندیم اما هیچ خبری نشد! بعد سربازی آمد، عذرخواهی کرد و گفت برنامه امروز لغو شده است. گویا همه شهرک از موضوع شهادت مرتضی اطلاع داشتند و حتی خبر به شهرستان ما هم رسیده بود. تنها ما بیخبر بودیم!
همان روز ، ملیکا که از خواب بیدار شد گفت «مامانی خواب دیدم بابایی تو هواپیما نزدیک خورشید بود. من و شما و حنانه از پایین برایش دست تکان میدادیم...»
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم سید محمد حسین میردوستی دوزین
به نام خداوند
با سلام و صلوات خدمت آقا امام زمان (عج ا... تعالی فرجه الشریف) که اگر لطف ایشان نبود بنده در این سنگر نبودم.
سلام همسرم؛
از تو می خواهم فرزندمان را در راه حق و پشتیبان ولایت بزرگ کنی و به او بیاموزی که همیشه در این راه باشد. و بعد از شهادتم بخاطر من گریه نکن؛ چون من در راه خدا شهید شدم. و به پسرم بگو که پدرت برای امنیت کسانی مثل خودش در این راه رفت. ان شاا... بتوانم جبران کنم.
سلام به پدر و مادرم؛ سلام به شما که تا بزرگ شدنم زحمات بسیاری کشیده این. پدرم ممنونم؛ بابت همه چیز ممنون. از این که به من آموختی پشتیبان ولایت باشم و همیشه من را در این راه تشویق می کردی. مادرم ممنونم که همیشه به من لطف داشتی. و از شما پدر و مادرم می خواهم بعد از من از همسرم و پسرم مراقبت کنید. آن ها را بعد از خدا به شما سپردم.
از خواهران و برادرم می خواهم که در راه ولایت و پشتیبان آن باشند و حجاب خود را نگه دارند و مراقب همدیگر باشند و با هم باشید.
فرزندم، آقا محمد یاسا، پسرم؛
نمی دانم چه زمانی این نامه را می خوانی؟ از تو می خواهم در زندگی ات پشتیبان ولایت باشی و مراقب فریب دشمن باشی. شرمنده که نتوانستم باشم؛ دوستت دارم پسرم. مراقب خودت باش. یا علی.
اگر شهادت بنده به گونه ای بود که در کما یا مرگ مغزی رفتم اعضای بدنم را اهدا کنید.
به امید این که این گونه باشد.
21 / 7 / 94
« سید محمد حسین میردوستی دوزین »
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم علی امرایی
وصیتنامه شهید
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم محمد کامران
گفتگو با همسر شهید
وقت عقد به من گفت «الآن وقت دعاکردن است، برای من هم دعا کن.» لحظه عقد برای هر عروس و دامادی، لحظاتی استثنایی و شیرین است. با ذوق گفتم «چه دعایی؟» گفت «دعا کن شهید شوم!» شوکه شدم. با خودم میگفتم «اگر برآورده میشد چی؟» سکوت کردم. گفت «سادات یادت نرهها!» بغض کردم و گفتم «باشه.» دعا کردم هرچه دل محمد میخواهد همان شود.
وصیتنامه شهید
با سلام و صلوات به ساحت مطهر حضرت ولیعصر(عج) و نایب برحقش امام خامنهای و امام خمینی(ره) و شهدای گرانقدری که با خونهای ریخته شده خود در راه اسلام و حقانیت، راه روشن و هموار را به ما نشان دادهاند.
همیشه از خداوند خواستهام که مرا در پیدا کردن راه درست، (همان راهی که شیطان قسم خورده که بندگانت را از این راه گمراه میکنم) کمک و راهنمایی کند و در این راه ثابت قدم قرار دهد؛ خدا را شاکر هستم که مصداق آیهای که میفرماید: وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ (سوره بقره آیه 216) شدهام.
خیلی وقتها شده است که چیزی را دوست داشتهام و از شر آن آگاه نبودهام و خداوند آن را از بنده دور کرده است و خیلی وقتها هم شده است که چیزی را دوست نداشتهام و از خیر آن آگاه نبودهام و خداوند رحمان آن را به حقیر رسانده است؛ خداوند رحمان را شکر گذارم که همیشه صلاح مرا خواسته است.
خدایا دوست دارم به شکلی پیش شما بیایم که شما دوست دارد، خدایا از من بگذر و مرا نزد امامانت در بهشت ساکت کن. خدا را شاکرم که مرا شیعه دوازده امامی خلق کرد و شاکرم که سایه پدر و مادر را بر سرم قرار داد. خدا را شاکرم که رهبرم سید علی حفظه الله است. خدا را شکر میکنم که خداوند قرآن را به ما هدیه کرد و مرا با این کتاب راهنمایی کرد. خدایا مرا در روز قیامت سرافراز کن. خدایا مرا به فیض شهادت برسان که از رفیقانم جانمانم.
اما پدر و مادر عزیز؛ از شما ممنونم که راه حسین(ع) را به من نشان دادید و مرا در مجالس حسین(ع) بردهاید و مادرم مرا با اشک بر حسین(ع) شیرداده و سیراب کرده است.
پدر و مادرم؛ همسر عزیزم؛ برادران و خواهرم؛ هرچه از خداوند میخواهید فقط از باب نماز اول وقت وارد شوید. همیشه برای همدیگر طلب دعای خیر کنید، زیرا دعا در حق برادر و خواهر دینی زودتر به اجابت میرسد. در پایان هم از تمامی همکاران و برادران و خواهران دینی خود درخواست دارم که نکند مانند مردم کوفه پشت رهبری را خالی بگذارید و او را تنها بگذارید که گرگهای درنده آماده این چنین موقعیتهایی هستند.
از تمامی کسانی که بنده را میشناسند درخواست حلالیت عاجزانه دارم و امیدوارم برایم دعا کنند. از خواهرانم میخواهم که با حیا و خود سرخی خونم را را هدر ندهند و از برادرانم نیز خواهانم که غیرت علوی خود را حفظ کنند و به دنیا نفروشند. بنده خونم و شاهرگم را میدهم که تا مردم ایران و تمامی شیعیان و مسلمانان جهان در آرامش و آسایش زندگی کنند و جانم را فدا امر و دستور امام خامنهای و سردار و سرلشگرم حاج قاسم سلیمانی میکنم، انشاءالله خداوند حافظ مملکتم باشد.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
حقیر محمد کامران 15/9/1394
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم هادی شجاع
گفتگو با همسر و مادر شهیدچهار روز بعد عروسی به سوریه رفت. نگفت کجا میرود تا نگران نشوم. دفعات قبل (زمان نامزدی) که به مأموریت میرفت مانعش میشدم. اما آخرین بار یک ندایی به من گفت جلویش را نگیر، نمیتوانستم مانعش شوم به او گفتم به خدا میسپارمت و افتخار میکنم همسرم در راه اسلام فدا شد.
میگویند هادی وهب زمانه است مردم مرا با عروس قاسم و وهب نصرانی مثال میزنند میگویند چه سعادتی بود روز حضرت قاسم هادی شهید شد به خودم میگویم خدا چه سعادتی به من داد که همسر شهید شدم همسرم ششم محرم شهید شد و روز تاسوعا خاک شد. مدام صحرای کربلا جلوی چشمانم است. خودم را با بانوان کربلا مقایسه میکنم. زمزمهام جمله امان از دل زینب است.
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم سعید سیاح طاهری
شهید مدافع حرم جابر زهیری
[FLV]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1395/6/8/1823413_167.mp4[/FLV]
شهید سعید طاهری 20 دقیقه قبل از شهادت، ضبط شده توسط شهید جابر زهیری
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید جبهه مقاومت،مدافع حرم محمد اینانلو
آقا محمد وصیت کرده بود که پشتیبان بیقید و شرط ولایت فقیه باشیم. توسل به ائمه و خواندن نماز اول وقت را بسیار مهم میدانست. من برای دخترمان حلما هم برنامههایی دارم. امیدوارم بتوانم آن طور که پدرش دوست داشت او را فاطمهگونه و زینبوار تربیت و بزرگ کنم و امیدوارم خدا کمک کند تا رسالت زینبیمان را به نحو احسنت انجام بدهیم. محمد میگفت ما قبل از اینکه مدافع حرم بشویم مدافع اسلام و جبهه مقاومت هستیم. به فرموده آقا دفاع از اسلام مرز ندارد. اگر من شهید شدم در بنرها قبل از شهید مدافع حرم بنویسید شهید جبهه مقاومت.
گفتگو با همسر شهید
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم مجید قربانخانی
مجید یک هفته قبل از اینکه به سوریه برود خواب شهادتش را دیده بود و یک هفته بعد از رفتن به سوریه هم شهید شد. یک هفتهای که سوریه بود هر روز زنگ میزد، مادرم خیلی بیتابی میکرد، روز آخر که زنگ زد گفت: من تا یک هفته دیگر نمیتوانم زنگ بزنم. و به مادرم گفت یه وقت نروی پادگان بگویی بچه من زنگ نزده و آبروی من را ببری. من خودم هر وقت توانستم به شما زنگ میزنم.
شب آخر جورابهای همرزمانش را میشسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است. مجید میگوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک میشود و یا اینکه پاک میشود. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت.
یک تیر به بازوی سمت چپش می خورد، دستش را پاره کرده و سه تا از تکفیریها را میکشد، سه یا چهار تیر به سینه و پهلویش میخورد و شهید میشود و هنوز پیکر مطهرش برنگشته است. محل شهادتش جنوب حلب، خان طومان، باغ زیتون است. و همه محله یافت آباد تهران هنوز منتظر بازگشت پیکر پاک و نورانی مجید هستند.
منبع
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم سجاد عفتی
دلنوشته دختر شهید
بابای عزیزتر از جانم
هر صبح با یادت چشم میگشاییم
وقتی...
خورشید همچون دستان نوازشگرت
صورتم را بوسه باران میکند...
و من....
به خیال گرمای نفس هایت چشم میگشایم!
حالا که نیستی...
چیزی جز خیال بودنت ، التیام بخش لحظه های تنهاییم نیست !
تو نیستی ، ولی!
یادت همیشه با من است!
تو نیستی،ولی!
خیالت گرمابخش لحظه های تنهاییم است!
تو نیستی، ولی!
تو نیستی....!!!!
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم علی آقاعبداللهی
امیرحسین، فرزند دو ساله شهید!
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی
چطور کسی میتونه این لحظات رو ببینه و بعد به مدافعین حرم تهمت بزنه؟!
اللهم عجل لولیک الفرج
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم علی عسگری
من علی عسگری فرزند بهروز پس از سپاس خداوند عزوجل و نثار درود بر محمد و آل محمد شهادت میدهم که خدایی به جز خدای یگانه نیست شهادت می دهم که محمد (ص) پیامبر و آخرین فرستاده خداست شهادت می دهم که قرآن کتاب آسمانی و دستور زندگی من بود شهادت می دهم که علی (ع) که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد مولا و ولی من بود.
اما اکنون که این وصیتنامه را میخوانید نمیدانم که خداوند مرگم را چگونه رقم زده است ولی تمام آرزویم و تلاش شبانه روزی ام بر این بوده که شامل آیه شهدا عند ربهم یرزقون باشم اما خدا می داند که برای شامل شدن بر این آرزو با تمام توان تلاش کرده ام، امید است که خداوند قبولم کرده باشد.
برادران و خواهران آیا نشنیده اید که رسول الله فرمود: هرکس ندای فریادخواهی مسلمانی را بشنود و به کمک او نشتابد مسلمان نیست؟ آیا ندای فریادخواهی ملتهای مظلوم و مسلمان را نمی شنوید؟شاید تصور کنید که میگویم بیشتر از توان خود را هزینه کنید اما آیا به کمترین میزان نیز که حفظ حرمت و ابهت انقلاب و مملکتمان می باشد نمی توانید هزینه کنید؟ آیا اگر مقداری از مایحتاج زندگی بر ما کاسته شد باید سراسیمه شده به جان هم بیفتیم؟
عزیزانم راه را غلط نروید راه همان است که رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیة العظمی امام خامنه ای مارا بر آن هدایت می کند هوشیار باشید که دشمن ریشه مارا هدف گرفته، چشم دشمن را هدف بگیرید.
بنده همیشه آرزو داشتم که در زمان سیدالشهدا بودم و در رکابش جهاد میکردم اما دیدم الان هم فرق با آن زمان نمی کند شیعیان در سرزمین شام در ظلم و ستم هستند حتی بارگاه احیاگر عاشورا حضرت زینب کبری مورد تعرض لشکر کفر واقع شده الان که این وصیتنامه را می خوانید امیدوارم حضرت زینب مرا به عنوان پاسدار حرمت بارگاه مبارکش و مدافع شیعیان مظلومش پذیرفته باشد.
برادران و خواهران به شما وصیت می کنم از رهنمودهای رهبر والا مقام و فرزانه امام خامنه ای راه را بجویید. برای مادیات زیاد خودرا به زحمت نیندازید و قدری به فکر آخرت باشید این مشکلات به قول مرجع عالی قدر آیت الله بهجت که روحش قرین رحمت خدا باد گرفتاری های قبل از ظهور امام زمان برای مسلمانان میباشد.
عزیزانم اندکی صبر، سحر نزدیک است. اما همشهریان گرامی دوستان و آشنایان و اقوام در این مدت در زندگی فراز و نشیبهای زیادی کشیده ام که غالبا بر اساس بعضی سوء تفاهم هایی بوده که بعضی عزیزانم مرتکب شده اند، همه شما را حلال میکنم اما تعدادی از شما نیز بر گردن من حق داشتید، با تمام توان و امکان تلاش کردم که رضایت شما حاصل شود و به نظر خودم توانستم بیشتر دین ها را ادا کنم و رضایت حاصل کنم اما آنهایی که بر گردن من حق دارند به یگانگی خدا سوگندتان می دهم که یا حلالم کنید یا از پدر و برادرانم بخواهید تا جبران کنند چون من قصدم بدی نبوده که دینی بر گردنم باشد.
وجودتان را شامل این حدیث کنید که می فرماید در روز قیامت منادی فریاد می زند کسانی که از خدا طلبکار هستند برخیزند، تعدادی از مردم بر می خیزند از آنها سوال می شود که شما چکار کرده اید که از خداوند طلبکارید؟ می گویند :ما بندگانش را بخاطر خدا حلال کردیم و اکنون از خدا طلبکاریم.
اما پدر و مادر عزیزم اگر خونم در راه خدا ریخته شد اندوهگین نباشید، شادی کنید که این آرزوی اولیای خدا بود آیا نه این است که همه دیر یا زود خواهند رفت؟ پس فقط صبر کنید و به یاد اهل بیت سید الشهدا سوگواری کنید و در آمرزش من هم دعا کنید والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
علی عسگری
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم میثم نظری
حلما، فرزند شهید
تاریخ تولد: 17 روز بعد از شهادت پدر!
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
فرض کنیم که همه ی این شایعات مبنی بر حقوق نجومی مدافعان حرم، درست باشه!
اون لحظه ای که والدینی با جسد بی سر جوانشان مواجه می شوند چند تومان می ارزد؟!
آن لحظه ای که فرزندی نام پدر خود را در اینترنت می زند و عکس سر بریده ی پدر را در دست قلاده شکسته های داعشی می بیند چقدر می ارزد؟!
(نام شهید عبدالله اسکندری را سرچ کنید!)
چه کسی حاضر است حقوق نجومی بخورد و در ازای آن، پیکر تکه تکه شده ی خانواده اش را تحویلش دهند؟!
بنده نه خودم مدافع حرم هستم و نه از اطرافیان ما کسی مدافع حرم است که بخواهم از روی تعصب اینچنینی، طرفداری کنم...
عرض بنده این است که حتی اگر حقوق نجومی هم بگیرند(که نمی گیرند) بازهم انگیزه ی معنوی آنها زیر سوال نخواهد رفت.
اللهم انصر الاسلام و المسلمین و اخذل الکفار و المنافقین...
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام خدمت شما دوست قدیمی@};-
متاسفانه شهدای مدافع حرم خیلی مظلومند. آن اوایل که قضیه پیش آمده بود بعضاً پیکر شهداء را در خفا تشییع می کردند. الان هم به جای افتخار و الگوگیری، به آن ها تهمت میزنند. شایعهای پخش شد که حتی شما یک سند برای اثبات این شایعه در اینترنت پیدا نمیکنید! انقدر قضیه گسترده شده که در موردی شنیدم در روز تشییع پیکر شهید جلوی همسرش به او تهمت زدند که شوهرت به خاطر پول رفته! وظیفه ماست که با این اکاذیب مبارزه کنیم.
از دو حال خارج نیست. یا فرد سر سوزنی درک معنوی و مذهبی دارد یا نه. وجودش از مسائل مادی پر شده. اگر سر سوزنی درک معنوی داشته باشد با دیدن فداکاریهای این شهداء باید متوجه کذب بودن این شایعات بشود. اگر هم نه، حداقل حرمت نگه دارند و چنین شایعاتی را پخش نکنند و این مسئله را درک کنند که به هر حال جانفشانی های این شهدای بزرگوار باعث تأمین امنیت مردم ما میشود. هر چند که هدف این شهدای بزرگوار فراتر از این حرف ها و صرفاً رضای خدا بوده است.
خداوند همهمان را با شهداء محشور کند. الهی آمین.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
تصویر مربوط به یک روز قبل از شهادت شهید میباشد.
با پدرش که حرف میزد معلوم بود چندباری خطر از بیخ گوشش رد شده. به شوخی چندباری حرف از شهادت زده بود اما بار آخر می گفت دعا کنید اینبار شهید شوم. بعد از شهادتش هم همه میگفتند که مصطفی خودش میخواست و دعا کرده بود که برود. می گفتند چرا حرف شهادت را میزنی؟ تو که خانواده خوبی داری. گفته بود به خاطر دل کندن از خانواده نیست، دلم با عشق دیگری است. مادر از عشق و علاقه مصطفی میگوید که اگر نبود او را به سوریه نمیکشاند: "با من از شهادت حرف نمیزد می دانست ناراحت میشوم. اگر عشق و ارادهاش نبود بار اولی که برگشت دیگر به سوریه نمیرفت اما خودش میخواست که برود. خودش میخواست که وارد رزم شود."
گفتگو با مادر شهید
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم عباس آسمیه
عباس سخنی از سوریه با من نزد و تنها گفت برای یک ماموریت ۴۵ روزه خواهد رفت. من طاقت دوری از او را نداشتم برای همین زمانی که ساکش را می بست بیرون رفتم تا خداحافظی کردن و رفتنش را نبینم.آن شب چند بار تماس گرفت وقتی متوجه حال خراب من شد از مسئولان مربوطه اجازه گرفت و به منزل آمد.
او به من گفت مادر هر زمان که جنگی رخ دهد و من در آن حاضر شوم شهید خواهم شد چون آن را از امام حسین(ع) خواسته ام. پس بعد از شهادت من گریه نکن و هر زمان که به یاد من افتادی و دلتنگ شدی به یاد علی اکبر امام حسین(ع) گریه کن.
می گفت کسانی که برای دفاع از حریم اهل بیت به سوریه می روند در حقیقت می روند تا دشمن به کشور ما نیاید چرا که هدف اصلی دشمنان ایران است از این رو ما با حضور در سوریه دشمن را در پشت مرزهای سوریه نگه داشته ایم تا امنیت در کشور ما همچنان ادامه یاید.
گفتگو با مادر شهید
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم سید محمد موسوی حسینی
فرزندی که هیچگاه پدر خود را ندید!
این زمانه مقدس است. وقت صاحب الزمان است. قدربدانید. بنده حقیر سراپا تقصیر از شما عزیزانم طلب حلالیت و مغفرت دارم. خداوند ان شالله به همه شما توفیق شهادت بدهد.
بنده لایق نبودم که شهید بشوم و مرا شهید خطاب نکنید بلکه بگویید عبد حقیری بودم سرافکنده بودم نزد امیرالمؤمنین و مادرم زهرا که نتوانستم خادم خوبی باشم و به این زودی حرم را ترک کردم عزیزانم سعی کنید درهمه مراحل زندگیتون امید بخدا رو فراموش نکنید و سعی کنید همیشه متوسل به مادرم زهرا بشوید آخر مادرم غریب بود. اللهی راضیم به رضات. از همه شما التماس دعا دارم به امید روزی که قیامت نزد مادرم زهرا(س) همدیگر را ملاقات کنیم.
بخشی از وصیتنامه شهید
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم مهدی حیدری
وصیتنامه شهید
بــــــــــسم الله الرحــــــــــمن الرحــــــــــیم
مهدیا جانا شنو از ما سلام جان به قربان توایم مولا سلام
این وصیت نامه عبد حقیر، بنده گناهکار و امیدوار به رحمت خدای مهربان مهدی حیدری است.
در ابتدا به یگانگی خداوند شهادت میدهم و سپس به حقانیت رسولش محمد مصطفی(ص) و قرآن کتاب زندگی و به ولایت علی مرتضی (ع) و همسرش زهرای زکیه (س) و به اولاد علی (ع) و زهرا (س) که درود خدا بر اولین آنها تا آخرین آنها مهدی موعود (عج) و مظلوم ترین مرد تاریخ علی(ع) که نامش برای بزرگ مردان تاریخ مایه آرامش و قدرت و برای مظلومان مایه شهامت و برای من حقیر یک دنیا حرف، کسی که در اوج قدرت و در عین حقانیت شاهد رحلت رسول خدا (ص) بود و همچنین سیلی خوردن ناموس خدا و به خاطر مظلومیتی که داشت ریسمان بر گردنش افکندند تا بلکه شیر خدا را در بند کنند ، اما زهی خیال باطل ، یا علی جان (ع) یا زهرا (س) ، جان ناقابل من فدای شما و راه شما وفدای حقانیت شما و فدای اولاد شما ، ان شاالله که بپذیرید.
من یک پاسدار با لباسی سبز برگرفته از علوی بودن رهبرم امامم سیدعلی خامنه ای (حفظه الله) است و با استعانت از خدای متعال و امام زمان (عج) که جانم به قربانش امامی که در سن 5 سالگی بارسنگین من بچه شیعه نافرمان و گناهکار را به دوش کشید و چقدر از دست من خون جگر خورد ، مولا جان شرمنده هستم ببخشید که شما را این قدر خون جگر کردم خدیا تنها تو اولیایت بودید که در سختیها مرا همراهی کردید و یاریم نمودید، یا صبور ، یا رحمان ، یا رحیم ایاک نعبد و ایاک نستعین.
خلوص در عمل تنها چاره ساز است ای عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) بایستی محتوای فرامین امام خمینی (ره) و رهبر عزیزمان امام خامنه ای (حفظه الله) را درک و عمل نماییم، بصیرت داشته باشیم تا بلکه قدری از تکلیف خود بابت شکر گذاری به جای آورده باشیم بی طرفی در دعوای حق و باطل معنا ندارد و باید در مقابل باطل ایستاد.
و من الله التوفیق
سلام
حالا که این تایپیک دیدم منم یه سوال دارم آیا این افرادی که میفرستن برای جنگ با داعش اجباری میرن؟
دوست من برادرش نظامیه میگه میخوان بفرستنشون سوریه میگه اجبارشون کردن که باید برن اینا هم خیلی ناراحتن میخواستم بدونم واقعیت داره؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام
تا جایی که بنده در جریانم نیروهای ایرانی یا داوطلب های غیرنظامی هستند و یا کادر سپاه و اخیراً تعداد کمی از ارتش که برای ماموریت و به صورت کاملاً اختیاری اعزام میشوند.
در جبهه حساسی مثل سوریه مجالی برای این نیست که نیروهای غیرمخلص اعزام بشوند. اعزام اجباری قطعاً به ضرر نیروهای ما خواهد بود و مطمئن باشید در کشور افرادی هستند که هم اخلاص و علاقه داشته باشند و هم تخصص. قطعاً نیروهای اعزامی از این دسته هستند.
فرضاً اگر کسی به اجبار برود و علاقه ای به شهادت و جهاد نداشته باشد، همانطور که در خاطرات شهداء مکرراً نقل شده چنین کسی شهید نخواهد شد. شرط اصلی برای شهادت و جهاد خلوص است.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم محمود مراد اسکندری
از همرزمان محمود شنیدم که تقریبا در روزهای پایانی ماموریت دومش، محمود و تعدادی از همرزمانش در منطقهای حائل میان دو جبهه داعش و النصره قرار میگیرند و برای اینکه اجازه اتصال این دو جبهه منحوس را ندهند تا آخرین لحظات زیر آتش سنگین دشمن ایستادگی میکنند، هنگامی که فرمان عقب نشینی تاکتیکی از سوی فرمانده میآید، ایشان به سمت اسلحهای که بر روی زمین افتاده بود میرود و به دوست همرزمش میگوید نمیخواهم اسلحهای که با هزینه بیت المال تهیه شده به دست تکفیری معلون بیفتد و در همین اثنا مورد اصابت گلوله تک تیرانداز دشمن قرار میگیرد و شربت شهادت را مینوشد.
گفتگو با عموی شهید
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم مجید محمدی
به دلیل آنکه شهید محمدی در دیماه به سوریه اعزام شد برگههای امتحانی دانشجویان این شهید را من تصحیح کردم و میدیدم که دانشجویان در پایین برگه به دلیل آنکه میدانستند استادشان به سوریه اعزام شده با جملاتی همچون «استاد عزیز مواظب خودت باش» یا «استاد خدانگهدارت باشد» علاقه خود را به ایشان نشان دادند. دانشجویان وی به او علاقهمند بودند چرا که هیچگاه در کلاس درس دانشجویان را تحقیر نمیکرد و اگر آنها نظر مخالفی هم داشتند اجازه میداد آزادانه بیان کنند.
گفتگو با یکی از همکاران شهید
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم محمدتقی اربابی
از این شهید یک فرزند 2 ساله و یک فرزند 8 ساله به یادگار مانده!
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم مصطفی خلیلی
[FLV]http://cdn.mashreghnews.ir/files/fa/news/1394/12/3/1487884_926.mp4[/FLV]
صحبتهای شهید قبل از شهادت
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم حامد کوچک زاده
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند مرده مپندار بلكه زنده اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.
سوره آل عمران، آیه 169
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم سعید علیزاده
وصیتنامه شهیدبسم الله الرحمن الرحیم
ما را مدافعان حرم آفریده اند،
اصلا برای پاره شدن آفریده اند
اینجانب سعید علیزاده در صحت و سلامت جسمی و عقلی عازم سفری هستم به رسم مسلمانی. خیلی وقت بود نفس کشیدن در این هوا برایم سخت شده بود، هوایی پر از ریا، نفاق، دورویی و دروغ که برای کمال و رسیدن به معبود راهی جز رفتن نیست که اگر بمانی اسیر نفس می شوی.
خسته شده ام از نشستن بر جا وقتی روز به روز خبر شهادت دوستان و هم لباسی هایم به گوشم می رسید تا امروز که این مجال فراهم شده است.
از همه ی کسانی که در طول این ۲۶ سال برایم زحمت کشیده اند، از همین جا از همه ی آنان حلالیت میطلبم، از دوست و رفیق و نارفیق و همه ی افرادی که به گردن آنان حقی دارم.
از مادرم می خواهم در نبود من بی تابی نکند و بداند جان بی ارزش من نثار دفاع از حرم خانم حضرت زینب (س) شده است و در برابر خبر شنیدن شهادت من همچون حضرت زینب (س) صبوری کند.
کوچک تر از آن هستم که کسی را نصیحت کنم اما همه را به صداقت، محبت و پرهیزگاری دعوت میکنم و از آنان میخواهم فریب مال دنیا را نخورند که این مال فناپذیر است.
امیدوارم حضرت زهرا (س) عنایتی کند تا به هدفی که از ورود به سپاه داشته ام آن هم تنها خواستن شهادت از خداوند بود، نائل آیم .
هر چه را خواستم از فضل تو گیرم آمد،
مانده بی سر شدنم در ره زینب جانت
با آرزوی شهادت سعید علیزاده
۱۳۹۴/۷/۱۵ ساعت ۱۵
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم احمد رضایی اوندری
آزمونی که قرار بود شهید در آن شرکت کند!وصیتنامه شهید
عزیزانم رفتم من به جهاد کاملا اختیاری بود و وظیفه من بود که به ندای رهبرم لبیک گوییم . امیدوارم که از من راضی باشید ، مادرم می دانم که موقع رفتن من خیلی نگران بودید.ولی هر وقت دلت یاد عزیزانت کرد حتما حضرت زینب (س) را یاد کن ،از مصیبتهای حضرت زینب (س) یادت بیاید. مادرم برای اینکه کمی از نگرانیت کم شود ، می دانی که حضرت عباس (ع) برای چی لب فرات آب نخورد؟چون امامشان تشنه بود. مادرم می دانی که حضرت قاسم با اجازه کی وارد میدان جنگ شد؟ با اجازه مادرش.
مادرم اگر در روز قیامت بپرسند که جهاد در سوریه برای فرزندان شما مهیا بود برای چی نرفتید ،چه جوابی دارید؟آیا میخواهی بگوئی که در هشت سال دفاع مقدس ما وظیفه خود را انجام دادیم، نه مادر جان،پس حضرت ام البنین می بایست یکی از فرزندانش در کربلا شهید می شد (نه بیشتر) .
مادر و پدرم حالا می توانید سرتان را بالا بگیرید و بگوئید خدایا این امانت را از ما بپذیر ، مادرم از داستان مادر وهب یادت بیاید .
حلالم کنید-خیلی دوستان داشتم و دارم .
کوچکتان احمد
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم احمد مجدی
بخشی از وصیتنامه شهید که در آن مستقیماً به این شایعات بی اساس پاسخ می گویند.لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم سید سجاد روشنایی
وصیتنامه شهید“”وجعلنا هم أئمه يهدون بأمرنا و أوحينا اليهم فعل الخيرات أقام الصلوة وأيتاء الزكوة و كانوا لنا عابدين”” .
آيه ٧٣سوره انبياء
امروز روز اعزام بود مقداري هيجان وترديد در دلم بود به همين دليل خواستم از قرآن مددي بگيرم در دلم توسل به آقا امام زمان عج نمودم و اين آيه آمد از خواندن اين آيه پشتم لرزيد و اشك از چشمانم سرازير گشت چون من خود را هرگز لايق اين آيه نميدانم اما دلم قرص و محكم تر از گذشته گرديد ان شالله كه فرداي قيامت كه در خون خود غوطه ور در محشر محشور گردم باشد تا شرمنده آقا امام زمان عج و رهبر عزيزتر از جانم امام خامنه اي عزيز نباشم.
اي برادران و خواهران گرامي من ،بدانيد كه من به اختيار وداوطلبانه به جنگ با دشمنان اسلام رفته ام اين جنگ ،جنگ كفر با اسلام عزيز است وتا روزي كه خداوند به بندگان صالحش وعده داده است ادامه خواهد داشت اين زندگي چند روزه دنياي زر وزور وتزوير براي سياه نمودن چهره اسلام عزيز ورحماني وناب محمدي دست به دست هم داده اند برما فرزندان سيدعلي خامنه اي تكليف است كه جان ناقابل خود را فداي اسلام عزيز كنيم تا بلكه با جان ناقابل خود بتوانيم براي اسلام عزيز ذره اي خدمت كنيم و اما سخني با كساني كه با رهبر عزيزمان فاصله گرفته اند و…
هاي اي ياران ديروز و آشنايان غريبه شده به گوش باشيد كه فرداي قيامت بايد جوابگوي خون شهدا و امام شهدا باشيد
مگر نشنيديد كه امام خميني (ره) آن معمار كبير انقلاب فرمود چه من در ميان شما باشم و نباشم نگذاريد اين انقلاب و كشور به دست نا اهلان بيافتد به خود بياييد و توبه كنيد
باشد كه رستگار شويد.
آخرين درخواست حقير اين است كه سلام مرا به آقا و رهبرم برسانيد و بگوييد كه اين سرباز كوچك خود را در نماز شبهايش دعا نمايد تا بلكه خداوند به واسطه دعاي ايشان از سر تقصيرات و گناهان من در گذرد.
والسلام عليكم و رحمت ا… وبركاته
بنده رو سياه وگنه كار خدا
سيدسجاد روشنايي
٧:٣٠صبح مقر گردان سوم ٩٤/٩/٢٩
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم علیاکبر عربی
بدون شرح!لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم علی حسینی کاهکش
لبیک یا زینبو من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم محمدحسین سراجی
لبیک یا زینبو من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم محسن قاجاریان
منبع
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب و احترام خدمت جناب بن موسی عزیز و دیگر دوستان گرامی.
ابتدا خوشحالم که شما دوباره به سایت بازگشتید.
و از شما بابت ایجاد تاپیک زیبایتان تشکر میکنم.
البته هرچی فکر میکنم میبینم اونایی که میگفتن سپاه بخور بخوره درست میگفتند.
البته بخور بخور هست نه اون طور که میگن ، فقط یه فرق خیلی کوچیکی داره.
بچه های سپاه بجای خوردن حقوق های نجومی میرن سوریه برای دفاع از اسلام تیر میخورن.
خوب تیر خوردن هم یه نوعی از بخور بخوره دیگه.
یه عده بزدل هم که میترسن برن سوریه بجنگن ، میخوان هر طوری شده بگن رفتن به سوریه دفاع از اسلام نیست دفاع از بشار اسد هست.
اون عده که اسلام رو قبول ندارن اصلا حرفشون مهم نیست که بگن اینا برای دفاع از اسلام رفتن یا نه. اصلا حرفشون ارزش خوندن هم نداره چه برسه به جواب دادن.
اون عده هم که دم از اسلام میزنن و میگن اگه واقعا دفاع از اسلام میبود ما میرفتیم. اولا که سلام بزدل.
دوم اینکه مگه شما کور بودید که به حرم حضرت زینب(س) حمله کردند؟ مگه کور بودید و ندید چه بلایی سر قبر حجربن عدی آوردن؟
مگه کر بودید که گفتن اگه پاشون به حرم حضرت زینب(س) برسه نبش قبر میکنند؟ مگه کر بودید گفتن میخوان کربلا رو از بین ببرن که باعث واکنش امام خامنه ای(حفظه الله) شد؟
یه عده هم میگن چرا باید پول کشور رو خرج کنیم در سوریه و عراق.
این عده همون بی بصیرتا هستن. همونایی هستن که حتی یک صفحه هم از کتاب تاریخ رو نخوندن.
اما خوبه که این عده بدونن اگه همین بچه های بسیج و سپاه نمیرفتن سوریه امروز باید با داعش تو کشور خودمون میجنگیدیم.
اونوقت باید نگاه میکردید که ناموستون رو میبرن برای جهاد نکاح.
خوب که به تاریخ نگاه میکنم میبینم این اتفاق قبلا هم افتاد. کجا؟ تو مدینه!
وقتی حضرت علی(ع) رو زدن کنار.
خوب چی شد مگه؟
تبعاتش رو حدود 65 سال بعد دیدن.
مگه چی شد؟
سپاه یزید حمله کرد به مدینه.
فرمانده لشکر مسلم بن عقبه بود.
فرمانده لشکر فریاد زد.
ای سپاهیان تمام زنان مدینه به جز زنان بنی هاشم بر شما حلال هستند.
و تمام آن زنان به زنا آبستن شدند و امروز آل سعود را تشکیل دادند.
یعنی اگه یه بار دیگه علی رو کنار بزاری این بلا سرت میاد. این بار بدتر از مدینه.
خوب همون عده میگن زرشک مگه ما میزاریم پاشون به کشور باز بشه؟
یه سوال. شما که از هارت و پورت آمریکا میترسید میخوایید از کشور دفاع کنید. خیلی حرف خنده داری هست.
اونوقت کی میخواد از شما دفاع کنه؟ لابد سپاه و بسیج.
خیلی جالبه هروقت تو امنیت هستید هرچی لایق خودتون هست رو به بچه های سپاه و بسیج میچسبونید.
اما همین که امنیت میره دست به دامن سپاه می شید؟
اینبار اگه جنگ بشه اول شما رو به زور میفرستیم برید جلو تا خوب درک کنید چطور امنیت این کشور محقق شد.
لیدراتونم خودم تحویل داعشیا میدم. هرچند باهم دستتون تو یه کاسه هست!
هروقت حالم خوش بود ادامه میدم.
شهید مدافع حرم مرتضی ترابی کمال
دلنوشته دختر شهید
بسمه تعالی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهمما را از خاندان کرم آفریده اند یک موج از تلاطم غم آفریده اند
ما را فداییان پسرهای فاطمه ما را شهید میروعلم آفریده اند
دجال ها و حرمله ها را مهاجم و. ما را مدافعان حرم آفریده اند
پدر آسمانی سلام
بابای من نمی توانم احساسی جز افتخار به وجود تو داشته باشم.
پدرم من ناراحت رفتن تو نیستم چون تو به آرزوی همیشگی که شهادت بود رسیدی از دوستان دفاع مقدست جا مانده بودی و حالا به آنها پیوستی.
شهد شهادتت گوارای وجودت.
اما با دلتنگی مادر و خواهر و برادرانم چه کنم؟
چطور آنها را دلداری دهم ؟همیشه هرجا می رفتی نگران مادرم بودی و او را به من می سپردی.
حالا که دلم شکسته تنها تسکین من این است که مدافع حرم عمه زینب(س) شیعیان بودی.
امیدوارم خداوند تمام دشمنان اسلام را نابود کند.
پدرمء با تمام وجودم به وجود نازنینت افتخار می کنم و می دانم خون تو و دوستانت ءراه گشای ظهور آقا امام زمان (عج) است
امیدوارم بتوانم راه زیبای تو را ادامه بدهم.
پدرم دوستت دارم و تورا به زینب کبری می سپارم
با یاد دمشق غرق غم می باشم در بین همین نوحه ودم می باشم
با پرچم سرخ یا ابا عبداالله سرباز مدافع حرم می باشم
از صحن رقیه تا حریم زینب بین الحرمین دیگری می سازیم
شادی روح تمامی شهدا...صلوات
و من الله التوفیق
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم علیرضا حاجیوند قیاسی
وصیتنامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
در این زمان که این حقیر برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) با عنایت حضرت ثارا… [عازم] شده ام و به من اجازه دفاع داده است از خدای رحمن و رحیم خود شاکرl که بعد از چندین بار آماده رفتن شدن آخر به آرزوی قلبی خود رسیدم و این لیاقت را پیدا کردم تا از حرم اهل البیت و اهداف انقلاب اسلامی که از انقلاب سرخ حسین (علیه السلام ) منشأ گرفته است دفاع کنم آری یادمان نرفته است پیام امام راحل (ره) را که فرمود راه قدس از کربلا می گذرد و حال که راه کربلا باز شده است باید راه قدس را نیز باز کرد که این راه از حرم ارباب حسین(ع) تا حرم حضرت زینب کبری(س) [است] و به فرموده ولی امرمسلمین حضرت آیت ا… امام خامنه ای تا ۲۵ سال آینده،اسرائیل نابود میگردد.
با نام و یاد خداوند رحمن و رحیم که در حق این بنده گناه کار و حقیر از هیچ چیز کم نگذاشت و سلام خالصانه خود را به محضر صاحب العصر و الزمان(عج) و روح پاک اربابم حضرت ثارالله و تمام فداییان راهش، سلام و درود خدا بر امام خمینی(ره) کبیر و بسیجیانش که اسلام حقیقی را به ما انتقال دادند و سلامی از عمق جان به محضر ولی امرمسلمین جهان حضرت آیت الله امام سیدعلی خامنه ای (مدظله العالی) نثارمی کنم.
پدر و مادر عزیزم سلام
از شما کمال قدردانی را دارم که از کودکی مرا با اهل البیت(علیه السلام) آشنا کردید و از شما عذرخواهی می کنم و سرافکنده ام که فرزنده خوبی برای شما نبودم و از شما طلب حلالیت می کنم.
مادرم یادت باشد که اگر در این راه کشته شدم و برنگشتم من خود را وقف اربابم حضرت ثارا… کردم و چیزی که هدیه داده می شود را کسی پس نمی گیرد و فقط پیش خودت بگو به فدای سر حضرت ثارا…/ مادر یادت هست که گفتم دوست دارم بدنم پاره پاره شود یادت هست که گفتم دوست دارم از بدنم فقط قطعه ای کوچک برگردد که مردم زیرجنازه من خسته نشوند پس به من قول بده که جان حضرت زهرا (س) بی قراری نکنی جون اینجا جای ما خیلی خوب است اینجا بوی ارباب می دهد.
و سلام بر برادران و خواهرانم
از شما می خواهم که این برادر کوچک خود را حلال کنید و فرزندان خود را با امام حسین(علیه السلام) بزرگ کنید و پیرو راه شهدا و امام راحل(ره) باشید و پشتیبان ولایت فقیه و امام سیدعلی خامنه ای باشید.
سلام بر دوستان عزیزم و سلام بر دوستان هیئتی
سلام بر شما که شاید بیشتر اوقات زندگیم را در کنار شما بوده ام و خدا را شاکرم که در رفاقت هم به من لطف عطا کرد که دوستان و هم نشینانی به خوبی شما داشته باشم که تکمیل کننده و یاری دهنده من می باشید و شما که در مجالس عزای ارباب و به بهانه های مختلف دور هم هیئت می گرفتیم و اشک می ریختیم و به سروسینه می زدیم ازتمامی شما عذر می خواهم که رفاقت را در حق شما تمام نکرده و ملتمسانه خواهانم که مرا عفو کنید و حلالم کنید.
مرا ببخشید برایم بسیار دعا کنید و در مراسمات و مجالس اهل بیت(ع) مرا فراموش نکنید.
و سلام برفرمانده بسیجی،دوست و برادرم سید عزیز
سلام سید یادت هست قرار گذاشتیم که با هم برویم سوریه ولی دست قسمت انگار این شد که من زودتر بروم فقط حلالم کن.
سید می دونم که دلت برای مش حمید تنگ شده می دونم که دلت برای مجید تنگ شده می دونم برای رفقات دل تنگی و دوست داری زود بری پیششون ولی نگران نباش سلام شما رو هم اگر شد بهشون می رسونم و میگم چقدر دلتنگ بودی.
هنوز هم برای شهید شدن فرصت هست باید دلها را صاف کنیم.
امام خامنه ای
لبیک یا زینب
و من الله التوفیق