بررسی ملاک های من برای ازدواج

با سلام
آقای نیکوکار عزیز، این که مصرانه چنین ملاک هایی را برای انتخاب همسر انتخاب کردین و علاقه مندین حرکات و سکنات همسر آینده شما همانند حضرت فاطمه زهرا (س) باشد و همسر شما این بزرگوار را الگوی خودش قرار داده باشد بنظرم نشانه ایمان و صفای باطن شماست، پس خوش به سعادتتان.

اما نکته ای که بنظرم میرسه اینه که اگر چنین خانمی وجود داشته باشد (بودنش را رد نمیکنم ولی بعیده به این آسانی یافت شود!) قاعدتا ایشان نیز باید علاقه مند باشند که حرکات و سکنات همسر شان، همانند حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام باشد و به عبارتی این بزرگوار را چه در زبان و چه در عمل الگوی خودش قرار داده باشد، بنابراین اگر واقعا شما اینگونه اید که زهی سعادت، در این زمانه که حتی پسرهای مذهبی بعضا هضم شرایط موجود در جامعه می شوند و بی خیال برخی ملاک ها می شوند اصرار شما بر روی اصول جای تحسین دارد. بنابراین بنظرم نباید نا امید بشوید و به خدا توکل کنید.

«زنان ناپاک از آنِ مردان ناپاکند، و مردان ناپاک از آنِ زنان ناپاک; و زنان پاک از آن مردان پاکند، و مردان پاک از آن زنان پاک! اینان از آنچه که (ناپاکان) به آنان نسبت مى دهند مبرّا هستند; و براى آنان آمرزش (الهى) و روزى پرارزشى است.»(سوره نور، آیه 26)

«و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى دهد; و هر کس بر خدا توکّل کند، خدا امر او را کفایت مى کند; خداوند فرمان خود را به انجام مى رساند; به یقین خدا براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است.»(سوره طلاق، آیه 3)

در حال حاضر آقایونی که ملاک هایی شما را در نظر ندارند و به عبارتی به دنبال بدلیجات هستند و از قضا به وفور نیز یافت می شود شهر و روستا را شخم می زنند! حال که شما دنبال طلای 24 عیار هستید ببینید باید چه کنید؟!:-/

و اما نکته آخر اینکه، بنظرم اگر می بینید در نظر چنین خانمی ملاک های مورد نظرش را ندارید، شاید نیاز باشد برای گسترده تر کردن دایره انتخابتان، ملاک های خود را تلطیف کنید.

موفق باشید.@};-

دختری که جای مادر خوب بودن برای بچه هاش همسر خوب بودن برای شوهرش و خانواده دوست بودن بخواد بره بیرون کار کنه و اتفاقا شرط اول ازدواجش هم کار باشه حتما مشکل داره. این دختر خانم باید بدونه مرد برای کار کردن در بیرون و زن برای کار در داخل خانه و خانه داریست. نمیدونم چرا همش یاد خطبه 80 نهج البلاغه می افتم.آقایون حتما خطبه 80 رو بخونند

جناب نیکوکار
سلام
اینکه شما برای ازدواج چنین معیارهایی دارید سلیقه و خصوصیات شخصی شماست و نمیتوان چندان خرده گرفت
شش میلیارد انسان بر روی سیاره زمین هست و بالطبع شش میلیارد dna متفاوت و مطمئنا شش میلیارد تفکر و سلیقه متفاوت.
اما یک توصیه خواهرانه سعی کنید اعتماد بنفستان رو تقویت کنید و بالا ببرید.منظورم غرور نیست .
یک چیزی در ورای وجود و ذهن شما خودتان را پس میزند آن را پیدا کنید.با این فرمی که پیش میروید فقط خودتان را آزار میدهید.
اضافه میکنم کاری به اعتقادات و سلایق شما ندارم
آن باوری که باید نسبت به خود را داشته باشید آن باور را پیدا کنید.

این طبیعت انسانهاست که نواقص خودشون رو به دیگران نسبت میدن شما هم از این امر مستثنا نیستی
عاجزانه براتون دعا میکنم خدا به راه راست هدایتت کنه
و هم برای جناب نیکوکار . امیدوارم خدا بهش رحم کنه قبل از اینکه کلا توسط شما شست و شوی مغزی بشه راه خودشو پیدا کنه

دوست من ، شما در عقایدتون اونقدر قدرت نمی بینید که بتونید اگه شخص مورد نظرتون یک یا دو مورد از موارد خواسته های شما را نداشت ، اونو قانع کنید که خودش رو تغییر بده ؟
در مورد کار هم لااقل با کسی ازدواج کنید که مدرک تحصیلی نداشته باشه چون کسی که با پول بیت المال تو دانشگاه سراسری درس خونده باید به کشورش خدمت کنه وگرنه خیانت در امانت کرده

واقعا به این جملات شما از ته دل خندیدم باور کن خداوند منو توسط همسرم به راه راست هدایت کرده همسری فداکار با شعور و بردبار و دین دار و اما در مورد مطلبتون باید بگم بعضی از دختر خانمها هستند افکار فنمیستی دارند یعنی فکر میکنن هر کاری که آقایون می کنند خانمها هم باید انجام بدن و حقوق برابر دارند در حالیکه در قرآن خداوند نوشته که زن تفاوت هایی چه در ایمان و چه در حقوق با آقایون دارند.
در ضمن من فقط با کار کردن خانمها اونم به عنوان شرط اول ازدواج مخالفم اشتباه برداشت نکن. بذار حالا که در مورد من قضاوت کردی ایده آل هامو بهت بگم
- من با گذاشتن شرط اول ازدواج برای کار کردن خانم مخالفم معتقدم این دختر خانم هدفش ازدواج نیست نیتش چیز دیگه ای هست
- با کار کردن خانم بعد از ازدواج و به دلیل مثلا شرایط بد اقتصادی خانواده اون هم در جایی که مرد خانواده مخالف نباشه و کار هم کار آبرومندی باشه مخالف نیستم
- با کار کردن دختر خانمهایی که قبل از ازدواج به شغل شریف معلمی اشتغال دارند و یا پرستار هستند و یا دکتر بودن مخالف نیستم. اصل مخالفت من با دختر خانمهایست که هنوز به کار مشغول نیستن و هیچ کار آبرومندی هم ندارند و تو مجلس خواستگاری شرط اول رو کار میذارند.
- من با چادر و مانتو پوشیدن همسرم مخالف نیستم به نظر من باطن مهمتره که پاک باشه.
و اما اینکه گفتم به حرفاتون خندیدم برای این بود که من و همسرم مدتهاست به راه راست هدایت شدیم و همین جا اعلام میکنم
به همسرم که پاک ترین همسر دنیاست افتخار میکنم
جناب نیکوکار تو همین تاپیک خواندم که عده ای به شما میگفتن این مدل خانمی که دنبالش هستی گیر نمیاد باید بگم خیلی زیاده فقط کمی نیاز به تغییر روش داری
یا علی

منم یه خواستگاری مثل ایشون رفتم طرف شرط اول ازدواجش کار بودم اونم نه تهران بلکه تو کلیه شهرها به عنوان ویزیتور به نظرت میشه افکار چنین شخصی رو تغییر داد؟

حالا چرا دانشگاه سراسری؟ در ضمن مگه درس خوندن فقط برای کار کردنه؟ من شخصی سراغ دارم که روان شناسی تو دانشگاه خونده الان شده روان شناسی پسر 5 ساله اش چنان این بچه متین و با ادب تربیت شده که ما با این همه سن و سال خجالت می کشیم جلوش پامون رو دراز کنیم. چون وقتی روبروی ما می شینه اصلا پاشو دراز نمیکنه وقتی هم میخواد حرف بزنه میگه حرفتون تموم شد؟ اجازه هست حرف بزنم؟

سلام
همین که سرکار هستید و همین که درآمدی دارید هرچند کم خودش نکته مثبتی هست...
شاید با شرایطی بشه کار کردن رو هم پذیرفت....مثلا اینکه فقط برخی مشاغل خاص باشه مثل معلم مدارس دخترانه، یا شغلهایی باشه که بیش از وقت اداری در طول روز کار نداشته باشن...و یا اصلا کارهای فرهنگی که نیاز جامعه هم هست که خانمها هم در اونها فعال باشن....
سایر معیارهاتون خوب هستن به اضافه اینکه:

اصلا به امید تغییر با کسی ازدواج نکنید....با فرد همونی که هست باید ازدواج کنید...پس معیارهاتون رو باید خودش از قبل داشته باشه
تایید میکنم حتما به دنبال واسطه ها باشید....
سختگیرانه نیست شرایط شون، شرایط خوبی دارن...
اتفاقا الان برای یه فرد مومن شاید به دنبال یه خانم چادری بودن برای ازدواج خیلی ضروری تر باشه نسبت به سالهای گذشته...
خوب باید بگردید تا بالاخره اون موردی که میخواهید رو پیدا کنید

بعضی از خانمها هستن که کار میکنن اما اولویت شون در زندگی با همسرشونه.یعنی اگر ببینن کارشون به زندگی با همسرشون لطمه میزنه کمش میکنن یا میگذارنش کنار

شاید نیاز باشه واسطه های بهتری انتخاب کنی که بیشتر به این مسائل توجه داشته باشن....
اما بدیهی نگیر و حتما در خصوص همه چیز سوال بپرس...شاید مثلا هم شما و هم خانمی که به خواستگاریش رفتید نماز اول وقت میخونید، اما دیدگاه شما به نماز با دیدگاه خانم درباره نماز تفاوت داشته باشه.واسطه هم که شاید مقید بودن به نماز اول وقت رو فقط دیده باشه از خانوم که اون رو بعنوان یه نکته مثبت دیده و با درنظر گرفتن بقیه نکات بهتون معرفی کرده،و نمیدونه که دیدگاه اون خانم در رابطه با نماز چیه...

شما دعا،توکل، توسل، و جستجو به دنبال مورد مناسب....واسطه های خوب و مومن پیدا کن، واسطه بیشتر داشته باش تا گزینه های بیشتری بهت معرفی بشه....من هم خانومم توسط یه واسطه معرفی شد و به خواستگاریش رفتیم و باقی قضایا.
آها یه نکته اینجا پیدا شد...
پس باید واسطه پیدا کنی...هر چندتا که بتونی...
راه حل اینه که همونجوری که منطقی و محترمانه در این تاپیک علت انتخاب این معیارها رو گفتی،در جلسات خواستگاری هم همینطوری صحبت کنی....من فکر میکنم دقیقا به همین شکل...نیاز نیست جدی تر یا خشک تر باشی....
بپرسید از طرف شما عقیده تون درباره چادر پوشیدن چیه؟ چادر رو چقدر لازمن میدونید؟ چرا چادر میپوشید...
بعد از اینکه طرف مقابل براتون توضیح داد اون موقع میتونید بگید من یکی از شرایط مهم برام ایه که همسرم چادری باشن و دلایلم هم اینهاست.....

سلام

معیارای شما کاملا درست و به جا هستن
مردی که به غیر از این ها راضی به ازدواج بشه واقعا تعجب برانگیزه ...
و به جز اینها به خیلی چیزهای دیگه به شکل ریزتر و جزئی تر باید توجه بشه، چون فقط بحث تفاهم بین دو نفر نیست، بحث تربیت جامعه و تربیت نسل آیندست... بحث اینه که آدم باید یک نسل امام زمانی (عج) رو برای جامعه ی بعدی تربیت کنه
"قد تبین الرشد من الغی"

در مورد این که دختر شماره ی پسرهای فامیل رو داشته باشه یا نه اینو عرض کنم که ، همین که یک خانوم شماره رو نداشته باشه شبیه اینه که ایشون داره به اطرافیانش و همینطور به نفس خودش رسما اعلام میکنن که بنده با این آقا هیچ کاری نداشته و ندارم.
و این در مقایسه با اون خانم هایی که اینو رسما اعلام نکردن ( شماره ها رو سیو کرده دارن ) به نظر میاد امتیازی بیشتری داشته باشه ، هر چند برای اون خانوم های دسته دوم پیش نیاد که تماس بگیرن!
و البته این به هیچ عنوان از جهت شکاک بودن نیست،

با سلام واحترام

اولا من دیگه سن وسالی ازم گذشته و اواخر جوونیمه.

یعد هم اتفاقا گوشیم رو مدتیه گمش کردم ودیگه هیچ شماره ای ندارم .

ولی شما مشکل ما خانمها رو ندارید شما هنوز گوشی رو ور نداشتید اگه ببینن خانمی ،

چندین بار بهت زنگ میزنن .

اگر ناشناس تماس گرفت، جواب نمیدین، بعدش پیامک می دین که ازشون می پرسید شما؟

جدیدا خودم هم ،همین کار رو میکنم البته اگه آشنا باشه خودش پیامک میزنه

وخودش رو معرفی میکنه!نیازی نیست پیامک بزنم.

خیلی راهها هست خب من هم اون موقع این راه، به فکرم رسیده بود.

ولی در کل، کسی که ناپاک باشه با داشتن یا نداشتن شماره کسی اصلاح

نمیشه!

سلام جناب
منظور از سخن ،داشتن اعتمادبنفسی هست که باید شخصا داشته باشید.انسان اگر در ضمیرناخودآگاهش ترس از دست دادن یا مورد قبول قرار نگرفتن از سمت طرف مقابلش رو داشته باشد شروع به محدود کردن او می نماید.شما باید آنقدر تواناییهای روحی خود رو بالا ببرید تا ترس از دست دادن نداشته باشید.
مگر در حالتی که واقعا موردی از طرف ببینید که آن مسئله ش خیلی فرق میکند.
یک زن اگر در درونش همسرش رو دوست داشته باشد و از خیلی جهات رضایت داشته باشد هیچوقت فکر کسی دیگر حتی به مخیله ش هم خطور نمیکند.
به گونه ای ازدواج کنید که خیالتان از بابت همسر راحت باشد آنوقت میبینید همسرتان خود برای حریم ها چهارچوب مشخص خواهد کرد.
برای ازدواح ظاهر و نوع پوشش رو ملاک قرار ندهید افکار طرف مقابل رو ملاک قرار بدهید
آنقدر اعتماد بنفستان رو بالا ببرید که نخواهید کسی رو با محدود کردن برای خود نگه دارید اصلا ارزشی ندارد.
کسی رو میشناختم با وجود اینکه بسیار دختر متین و موقری بود درظاهر همه تعریفش رو میکردند پوشش هم کامل بود و با هیچ پسری ارتباط نداشت ولی از دوست صمیمی اش شنیدیم به همجنس خود علاقه دارد چیزی که شما اصلا درظاهر ایشون متوجه نمی شدید و با یک پسری که ملاک های این مدلی برایش ارجحیت داشت ازدواج کرد و دیگر زندگیشان چه شده است رو خدا میداند.
در ازدواج ابتدا باید به روحیات و روان و افکار طرف مقابل مان توجه کنیم ملاک های ظاهری و داشتن چندتا شماره تلفن افوام نزدیک و یک سری فکرهای این مدلی ضامن خوشبختی و خوشبخت شدن نیست.
در یک کلام تیپ شخصیتی طرف رو بشناسید و برای شما مهم باشد تیپ ظاهر که راحت عوض میشود.