عیسی پیامبری که از نو باید شناخت

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عیسی پیامبری که از نو باید شناخت

چندین وقت پیش یک سوالی برام مطرح شده بود که چرا خدا عیسی ع را بی پدر بدنیا آورد که زمینه ای ایجاد کند که یک دین خرافی و شرک آمیز و تحریف شده پدید بیاد.
خوب من با دید انتقادی به داستان نگاه می کردم... و با همین دید با یک سری از اسطوره ها و تاریخ و داستان های مصری آشنا شدم.و نظر کارشناسانی که می گفتن تثلیث در مسیحیت از اسطوره های مصری برداشت شده که به نظر بیراه نمی گفتن رو شنیدم و برام سوالاتی ایجاد شد....
که حالا خلاصه وار مطرحشون می کنم.
سکانس اول.سرزمین مصر :jangjoo::khoshgel:
آیزیس و ازیریس برادر و خواهر بودن و ست هم برادر ایندو بود.آیزیس و ازیریس خواهر برادری با هم ازدواج می کنن.ست از روی حسادتی که داشته ازیریس رو می کشه و بعد از طی یک ماجرایی بدن برادرش ازیریس رو کشته بوده، تیکه تیکه می کنه و در مناطق مختلف مصر پخش می کنه که مبادا دست ایزیس به اون تیکه ها برسه و بخواد اونا رو سر هم بکنه و دوباره ازیریس رو زنده کنه.ناقلا ایزیس می ره و می گرده و تیکه های برادر و یا همون شوهرش رو پیدا می کنه و به هم می چسبونه که البته در این بین یکی از تیکه های شوهرش رو نمی تونه پیدا کنه.که همون آلت جنسی شوهرش هست.ازیریس یک حالت نیمه مرده نیمه زنده پیدا می کنه و می شه خدای مردگان.خوب ازیریس که آلت تناسلی نداشت و نمی تونست در فرزند آوری نقشی داشته باشه ولی با این حال ایزیس می تونه باردار بشه و هروس رو بدنیا می آره.در واقع هروس رو بی پدر بدنیا می آره.بعد هروس بزرگ می شه و می ره عموشو (ست) رو می کشه و انتقام پدرش رو می گیره و الی آخر که کاری نداریم...خلاصه اینجا ایزیس و ازیریس و پسرشان هروس در مصر محبوب و مطرح می شن و به عنوان خدایان سه گانه شناخته می شن و پدر پسر و مادر خدایان سه گانه مصری شناخته می شن...
سکانس دوم.مدرسه اسکندریه در مصر :Narahat az:
پولس مقدس یکی از دانش آموزان مدرسه اسکندریه، در مصر با عقاید و اسطوره ها و داستان های مصر و خصوصا با ماجرای خدایان سه گانه و تثلیث مصری آشنا می شه

سکانس دوم.تبلیغ مسیحیت توسط پولس مقدس :Esteghfar:
پولس مقدس از مدرسه اسکندریه بر می گرده به غرب رفته و اولین انجیل رو به زبان یونانی می نویسه و خدایان سه گانه و یا تثلیث رو از عقاید مصر وارد مسیحیت می کنه.البته با شکلی متفاوت.در مصر داشتیم پدر پسر مادر اما در تبلیغات پولس داشتیم پدر پسر روح القدس


در تصویر بالا می بینید تندیسی از ایزیس و هروس به جای مانده از تمدن مصر و نقاشی از مریم باکره و پسرش عیسی


گره های داستانی :Motehayer:
1-اولین بار قضیه بی پدر بودن عیسی ع توسط چه کسی و چه زمان در مسیحیت مطرح شد؟؟

2-آیا این احتمال مطرح هست که عیسی تحریف شده یا ساخته شده گروهی از اشخاص و مخصوصا پولس و کپی ای از عقاید کهن مصری یونانی باشد؟و در پی آن قرآن هم به تقلید از مسیحیت بی پدر بودن مسیح را تکرار کند؟؟(یکی از قزائن برای این ادعا این است که قرآن اشاره می کند که عیسی ع در نوزادی به سخن آمده و یک معجزه به نمایش گذاشته.در حالی که همچین اشاره ای در کتب عهد جدید و یا اناجیل مشاهده نمی شود.چرا مبلغان و نویسندگان مسیحیت سخن گفتن مسیح در نوزادی را که یک معجزه است و باعث تشویق و جذب مردم می شود را پنهان کرده اند و حرفی به میان نیاورده اند؟این دلیل نمی شود که قرآن عقیده مسیحیت را گرفته و با اشاراتی از خود مثل سخن گفتن عیسی در نوزادی ترکیب کرده و برای عموم مطرح کرده؟؟)

3-گذشته از همه ی اینها به فرض واقعا عیسی پیامبر خداست و هر آنچه قرآن گفته صحیح باشد.چرا خدا عیسی ع را بی پدر بدنیا آورد تا زمینه و مقدمه ای فراهم آید برای تحریف دین و مطرح شدن خدا بودن عیسی ع؟؟

دو گره اول به نظر بیشتر سوالاتی تاریخی باشند.ولی سوال سوم سوالی مربوط به عقاید و کلام است.امیدوارم کارشناس محترم این سه گره ی داستان را باز کنند؟
با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مبشر

به نام خداوند بخشنده مهربان
ابتدا پیشاپیش فرا رسیدن نیمه شعبان را خدمت دوستان گرامی تبریک عرض می نمایم.
از دوست پرسشگر گرامی تشکر می نمایم
پیش از پاسخ به پرسش دوست گرامی اجازه می خواهم که به یک نکته مهم اشاره نمایم. (البته گمان می کنم قبلا نیز به این نکته اشاره کرده باشم)؛
کسانی که متون وحیانی را قبول ندارند همواره به دو روش از قصص و داستانهای کذکور در کتب الهی و وحیانی انتقاد می کنند ؛
اگر آن داستانها در منابع دیگری مانند متون تاریخی و امثال انها نقل شده باشند آنها زود مدعی می شوند که این قصه های مذکور در کتب دینی از منابع تاریخی و ... اقتباس شده اند و منشأ وحیانی ندارند!!!
اگر آن داستانها در منابع دیگر، ذکر نشده باشند، منکرین وحی، زود اشکال می کنند که اگر این قصص مذکور در کتب دینی صحت داشته باشند و این اتفاقات افتاده باشند پس چرا منابع دیگر از منابع تاریخی و ... آنها را ذکر نکرده اند!!؟
اما درباره سؤال دوست پرسشگر
پیش از پاسخ به سرال دوست گرامی شایسته است خدمتتان عرض نمایم دوست داشتم دوست پرسشگر از الفاظ محترمانه تری برای بیان نداشتن والد برای حضرت عیسی علیه السلام استفاده می نمودند.

پارسا مهر;803848 نوشت:
اولین بار قضیه بی پدر بودن عیسی ع توسط چه کسی و چه زمان در مسیحیت مطرح شد؟؟

تولد حضرت عیسی علیه از مادری پاک و بدون نیاز به والد، شباهتی با داستان اوزیریس و ایزیس و ... ندارد زیرا آن افسانه منکر پدر داشتن هوروس نبود بلکه پدر او را ناشناخته می داند. (لطفا کمی با دقت بیشتر افسانه مذکور را مطالعه نمائید.)
این مسأله (تولد معجزه وار حضرت عیسی علیه السلام)در میان یهودیان معروف بوده است و یهودیان به آن اذعان داشتند اما چون حکمت آن را نمی دانستند و باور کردن ان برایشان دشوار بود، به حضرت مریم سلام الله علیها تهمت می زدند، زیرا گمان نمی کردند کسی با قدرت اعجاز الهی و بدون نیاز به پدر متولد شود. این در حالی است که قرآن کریم این کار را برای خداوند متعال دشوار نمی داند بلکه خلقت حضرت آدم ابوالبشر علیه السلام بدون نیاز به پدر و مادر را گواهی بر امکان این اتفاق می داند. بنابراین تولد حضرت عیسی علیه السلام بدون نیاز به پدر داستانی زائیده خیالات نبود بلکه، یهودیان چون وقوع آن را باور نمی کردند، سعی داشتند به گونه ای برای حضرت مسیح علیه السلام پدری بتراشند.

پارسا مهر;803848 نوشت:
آیا این احتمال مطرح هست که عیسی تحریف شده یا ساخته شده گروهی از اشخاص و مخصوصا پولس و کپی ای از عقاید کهن مصری یونانی باشد؟و در پی آن قرآن هم به تقلید از مسیحیت بی پدر بودن مسیح را تکرار کند؟؟(یکی از قزائن برای این ادعا این است که قرآن اشاره می کند که عیسی ع در نوزادی به سخن آمده و یک معجزه به نمایش گذاشته.در حالی که همچین اشاره ای در کتب عهد جدید و یا اناجیل مشاهده نمی شود.چرا مبلغان و نویسندگان مسیحیت سخن گفتن مسیح در نوزادی را که یک معجزه است و باعث تشویق و جذب مردم می شود را پنهان کرده اند و حرفی به میان نیاورده اند؟این دلیل نمی شود که قرآن عقیده مسیحیت را گرفته و با اشاراتی از خود مثل سخن گفتن عیسی در نوزادی ترکیب کرده و برای عموم مطرح کرده؟؟

طبیعی است که پاسخ دوست پرسشگر گرامی منفی است زیراشباهت دو داستان با یکدیگر هیچ گاه نمی تواند دلیلی براین باشد که این داستان از ان داستان اقتباس شده است و به اصطلاح منطقی (این از ان پس این همان) در این مثال قابل تطبیق و صحیح نمی باشد . چه بسا حوادث مشابهی در جهان اتفاق می افتد و داستانهای آنها به هم شباهت دارند.
اینکه چرا علمای مسیحی سخن گفتن حضرت عیسی علیه السلام در نوزادی را رد می کنند بسیار واضح است زیرا سخنان حضرت عیسی علیه السلام در کودکی اشاره به این دارد که ایشان (عبد) بنده خدا هستند و با توجه به اعتقاد مسیحیان مبنی بر خدا بودن ایشان، منکر معجزه سخن گفتن ایشان در نوزادی می شوند.

پارسا مهر;803848 نوشت:
گذشته از همه ی اینها به فرض واقعا عیسی پیامبر خداست و هر آنچه قرآن گفته صحیح باشد.چرا خدا عیسی ع را بی پدر بدنیا آورد تا زمینه و مقدمه ای فراهم آید برای تحریف دین و مطرح شدن خدا بودن عیسی ع؟؟

اینکه مردم، حقیقت یک معجزه الهی را متوجه نشوند یا ان را نپذیرند، آیا خداوند متعال مقصر است!!؟؟ خداوند متعال ولادت حضرت مسیح علیه السلام را به صورتی معجزه وار قرار دادند تا مردم هدایت شوند اما مردم آن را تحریف کردند و به راه راست منحرف شدند. این دیگر تقصیر خداوند متعال نیست.
اگر خداوند متعال معجزه نمی اورد آنگاه مردم اعتراض می کردند که چرا خداوند کاری خارق العاده و معجزه برای ما نشان نداد تا باعث ایمان ما شود.
خداوند متعال با معجزات و ... زمینه هدایت مردم را فراهم می کند اما اینکه مردم حرف حق را نپذیرند، در اینجا مردمان مقصر هستند.

صد سلام و تشکر.ابتدا یک نکته بگویم...من قطعا نیت بدی نداشم.اگر شما فکر می کنید که باید به شکل محترمانه تری به نوع تولد عیسی ع اشاره می کردم...باید بگم یک وقت سوء تفاهم نشد.من قطعا سوء نیتی نداشتم و هنوز هم دقیق نمی دانم نوع بیانم واقعا چه اشکالی داشت...به هر حال من هم به شیوه شما داستان را بیان می کنم . از شما معذرت می خواهم.

مبشر;804313 نوشت:
اینکه مردم، حقیقت یک معجزه الهی را متوجه نشوند یا ان را نپذیرند، آیا خداوند متعال مقصر است!!؟؟ خداوند متعال ولادت حضرت مسیح علیه السلام را به صورتی معجزه وار قرار دادند تا مردم هدایت شوند اما مردم آن را تحریف کردند و به راه راست منحرف شدند. این دیگر تقصیر خداوند متعال نیست.

استاد گرامی چطور خدا مقصر نیست؟؟!!!!! مثلا اگر خدا قرآن را به زبان ترکی برای مردم عرب نازل می کرد.بعد مردم عرب حرف های قرآن را درک نمی کردند.شما می فرمودید که خدا مقصر نیست.این مردم عرب هستند که حقیقت معجزه که قرآن باشد را درنیافتند؟؟؟من انتظار همچین سخنی را نداشتم.خوب طبیعی است که خدا باید حواسش باشد که به چه نحو پیامبر می فرستد.چرا باید پیامبری را نازل کند بدون مادر و پدر که می داند این امر زمینه و مقدمه ی این را فراهم خواهد کرد که دینی تحریفی و مشرک که در آن میلیاردها نفر به آن معتقد خواهند شد بر دنیا حاکم شود؟؟؟وقتی خدا می داند که دسته ای سوء جو از موقعیت بهره می برند.چرا اینکار را می کند؟

مبشر;804313 نوشت:
اگر خداوند متعال معجزه نمی اورد آنگاه مردم اعتراض می کردند که چرا خداوند کاری خارق العاده و معجزه برای ما نشان نداد تا باعث ایمان ما شود.

خیر استاد.خدا معجزه مثل همانی که موسی ع داد به عیسی ع می داد.وقتی خدا می داند که این معجزه مقدمه یک تحریف بزرگ را فراهم خواهد کرد....چرا باید همچین معجزه ای بفرستد؟؟مگر هدف خدا هدایت بندگانش نیست؟؟جالب است که وقتی پای این سوال مطرح می شود که چرا معجزه موسی ع از جنس جادوگری بود...گفته می شود که چون در عصر موسی ع جادوگری رواج داشت.یعنی خود اعتراف دارید که معجزه همینطور الکی دل بخواهی نیست.حکمتی پشتش است...حالا اینجا حکمت این معجزه چیست؟؟
مبشر;804313 نوشت:
خداوند متعال با معجزات و ... زمینه هدایت مردم را فراهم می کند اما اینکه مردم حرف حق را نپذیرند، در اینجا مردمان مقصر هستند.

کدام مردم؟؟؟عده ای سود جو را می گویید؟که مردم را تحت تاثیر خود قرار می دهند و فریب می دهند؟...پس خدا چرا به موسی ع معجزه قرآن نداد.جادوگری داد؟هر معجزه جایی دارد.مکانی دارد...

ادامه دارد...

مبشر;804313 نوشت:
سانی که متون وحیانی را قبول ندارند همواره به دو روش از قصص و داستانهای کذکور در کتب الهی و وحیانی انتقاد می کنند ؛
اگر آن داستانها در منابع دیگری مانند متون تاریخی و امثال انها نقل شده باشند آنها زود مدعی می شوند که این قصه های مذکور در کتب دینی از منابع تاریخی و ... اقتباس شده اند و منشأ وحیانی ندارند!!!
اگر آن داستانها در منابع دیگر، ذکر نشده باشند، منکرین وحی، زود اشکال می کنند که اگر این قصص مذکور در کتب دینی صحت داشته باشند و این اتفاقات افتاده باشند پس چرا منابع دیگر از منابع تاریخی و ... آنها را ذکر نکرده اند!!؟

بنده یک گله دارم.احساس می کنم شما یک حور جوسازی علیه بنده حقیر داشته اید.من واقعا بدون تعصب و بدون اینکه منتقدان دیگر چه می گویند شبهه ای که برایم پیش آمده را مطرح کردم.و کاری به مغلطه های بعضی از منتقدان ندارم...
منتقدان اینی را که شما می فرمایید را می گویند...ولی یک نکته ظریفی در سخن منتقدان موجود است...منتقدان می گویند که مسلمانان ادعا می کنند که پیامبر، این همه سخنان و این همه داستان ها و تاریخ ها را از کجا می تواند کسب کند.غیر از منبع وحیانی!!؟؟ منتقدان در پاسخ می گویند...مگر تنها منبع وحیانی موجود است...پیامبر می توانند(نه قطعا) بلکه می توانند و ممکن است که از داستان ها و افسانه های گذشته استفاده کرده باشند.مثلا قریب به اتفاق داستان های پیامبری در قرآن در تورات هم موجود است و تورات در زمان پیامبر در میان یهودیان موجود بود...
حالا منتقدانی که می گویند آنها که پیامبر فرموده و چرا در تاریخ ها نیست...منظورشان تاریخ های باستانی و کتیبه های باستانی و دقیق و اصولی است.مثلا چرا خانه ای که گفته می شود که سلیمان نبی با کمک اجنه ساخته..پیدا نیست؟؟اثری از آن کاخ سلیمان نیست؟؟یعنی آنها منتظر همچین تاریخ هایی هستند...البته گاهی هم...داستان های خاصی در قرآن هستن که انتظار داریم که ختما در تاریخ های کتبی و کتب یهودیت موجود باشد.مثل داستان ابراهیم و سفرش به مکه...ما انتظار داریم که این داستان در کتب عهد قدیم و جدید باشد.اصلا اشاره به مکه باشد.یعنی منتقدان هر داستانی را ادعا ندارند که باید حتما در کتب تاریخ و داستانی باشد....این هم نکته مهمی است...

مبشر;804313 نوشت:
اینکه چرا علمای مسیحی سخن گفتن حضرت عیسی علیه السلام در نوزادی را رد می کنند بسیار واضح است زیرا سخنان حضرت عیسی علیه السلام در کودکی اشاره به این دارد که ایشان (عبد) بنده خدا هستند و با توجه به اعتقاد مسیحیان مبنی بر خدا بودن ایشان، منکر معجزه سخن گفتن ایشان در نوزادی می شوند

استاد گرامی اولا من نگفتن علمای امروزیشان..بلکه منظور اناجیل و اسناد به جا مانده است...نکته مهم اینکه، در تمام اناجیل ها و اسناد و نامه ها که ادعا نشده که عیسی ع خدا یا پسر خداست که شما این اشکال را مطرح کنید که اناجیل به سخن گفتن عیسی ع در کودکی اشاره نکرده اند که چون عیسی ع را پسر خدا یا خود خدا می دانستند...این نکته خیلی مهمی است.الاخره تکه ورقی به جا نمانده که اشاره به سخن گفتن عیسی ع شده باشد؟

نکته بعد اینکه...آنها خیلی راحت می توانستند دست به تحریف بزنند.بگویند که عیسی در کودکی سخن گفته...فقط به جای عبد بگویند پسر خدا...به همین سادگی...

مبشر;804313 نوشت:
این مسأله (تولد معجزه وار حضرت عیسی علیه السلام)در میان یهودیان معروف بوده است و یهودیان به آن اذعان داشتند اما چون حکمت آن را نمی دانستند و باور کردن ان برایشان دشوار بود، به حضرت مریم سلام الله علیها تهمت می زدند، زیرا گمان نمی کردند کسی با قدرت اعجاز الهی و بدون نیاز به پدر متولد شود. این در حالی است که قرآن کریم این کار را برای خداوند متعال دشوار نمی داند بلکه خلقت حضرت آدم ابوالبشر علیه السلام بدون نیاز به پدر و مادر را گواهی بر امکان این اتفاق می داند.

خواهشن با منابع تورات و مسیحیات سخن بگویید.سوالم این بود که در کتب مسیحیت از کی و توسط چه کسی اول بار اشاره شده که عیسی ع بدون پدر بودند؟؟این سخنان که شما فرمودید بیشتر شبیه به داستان های قرآن دارند که ملاک و پاسخ این سوال بنده نیست...و ربطی به سوال و شبهه ندارند و گره ای باز نمی کنند...

مبشر;804313 نوشت:
تولد حضرت عیسی علیه از مادری پاک و بدون نیاز به والد، شباهتی با داستان اوزیریس و ایزیس و ... ندارد زیرا آن افسانه منکر پدر داشتن هوروس نبود بلکه پدر او را ناشناخته می داند. (لطفا کمی با دقت بیشتر افسانه مذکور را مطالعه نمائید.)
چطور منکر پدر داشن هوروس نبود؟؟؟پس ایزیس از کی باردار شد؟؟؟من عرض کردم که آلت جنسی ازیریس پیدا نشد.و ازیریس توانایی فرزند آوری نداشت.یعنی چه پدر او ناشناخته بوده؟؟؟یعنی ایزیس از مردی دیگر باردار شده و هوروس پدری غیر از ازیریس دارد؟؟در کجای این افسانه همچین ادعایی شده؟؟بسیار بسیار کارشناسان و محققان بر شباهت داستان هوروس با عیسی ع اعتراف دارند...گل سر سبدشون هم آقای رائفی پور هست که گوش ملت رو با این داستان کر کرد:khaneh: شما قبول دارید که ازیرییس نقشی در فرزند آوری نداشت و اگر هوروس پدری داشت...دیگه آن خدایان سه گانه مطرح نبودند...بلکه چهارگانه می شدند و از طرفی هم حتما اشاره ای به پدر می شد،..آیا اشاره ای به پدر داشتن هوروس شده؟؟کجا؟؟می شود منبعی ذکر کنید.

با سلام خدمت دوستان گرامی
دوست پرسشگر گرامی، بنده منکر نیت درست شما در طرح این سؤال نشدم . شما اگر بحثهای اینجانب را حتی با دوستان غیرمسلمان دنبال کنید،گمان می کنم به وضوح پیداست که با احترام کامل با آنها سخن گفته ام .
اما اینکه گفتم

مبشر;804313 نوشت:
خدمتتان عرض نمایم دوست داشتم دوست پرسشگر از الفاظ محترمانه تری برای بیان نداشتن والد برای حضرت عیسی علیه السلام استفاده می نمودند.

دوستان گرامی می دانند که لفظ (بی پدر) در زبان فارسی دارای معنای مناسبی نیست و شایسته است هنگام سخن گفتن درباره پیامبران خدا از الفاظی که بار معنایی منفی ندارند بیشتر استفاده نمائیم.
البته بنده استعامل این لفظ توسط حضرتعالی را خطا و سهوی می دانم و طبیعی است که دوست دارم دوست فرهیخته ای چون شما از الفاظ زیباتری استفاده نماید.

پارسا مهر;804350 نوشت:
مثلا اگر خدا قرآن را به زبان ترکی برای مردم عرب نازل می کرد.بعد مردم عرب حرف های قرآن را درک نمی کردند.شما می فرمودید که خدا مقصر نیست

برادر ارجمند این مثال حضرتعالی مع الفارق است، طبیعی است که خداوند متعال پیامبر و کتاب را به زبان آن قوم ارسال می نماید تا مردم حقیقت آن را متوجه شوند. خداوند حکیم است و واضح است حکمت خداوند اقتضا نماید که ایشان هر پیامبری را با زبان قوم خود مبعوث نماید.
اما مگر معجزه تولد حضرت عیسی علیه السلام بدون نیاز به پدر، تنها به زبان عبری و آرامی قابل فهم است که ادعا کنیم چون یونانی زبانان (مسیحیان قرون اولیه غالبا یونانی زبان بودند) نتوانستند معنی آن را درک کنند به گمراهی کشیده شدند؟

پارسا مهر;804350 نوشت:
وقتی خدا می داند که دسته ای سوء جو از موقعیت بهره می برند.چرا اینکار را می کند؟

نکته اول اینکه آیا باید خداوند مردم را مجبور کند تا حقیقت را بپذیرند؟ پس اختیار انسان چه می شود؟ نکته دوم اینکه مگر خداند متعال به مردم عقل نداده است؟ چرا از عقل خود بهره نمی برند؟ آیا خداوند عقل را فقط برای گمراهی به مردم داده است؟ چرا مردم از عقل خدادی خود استفاده نکرده و در برابر گمراه شدن از خود استقامت نشان نمی دهند؟
آیا اگر من امروز با سوء استفاده از آیات قرآن مانند داعش مردم را گمراه کنم، خداوند متعال مقصر است؟ آیا مردم نباید با عقل خود کمی فکر کنند و فریب مرا نخورند؟

پارسا مهر;804350 نوشت:
خدا معجزه مثل همانی که موسی ع داد به عیسی ع می داد

مگر خداوند وقتی معجزه حضرت موسی علیه السلام را داد، مردم همگی و با نیت خالص به ایشان ایمان آوردند!!؟ مگر همین مردمی بنی اسرائیل که معجزه موسی علیه السلام (شکافته شدن دریا) را با چشم خود دیده بودند تنها 24 ساعت بعد گوساله پرست نشدند؟؟؟
آیا فرعون با دیدن معجزه ایشان یعنی تبدیل شدن عصا به مار ایمان آورد وبه فریب کاری و گمراه کردن مردم ادامه نداد؟؟

پارسا مهر;804350 نوشت:
کدام مردم؟؟؟عده ای سود جو را می گویید؟که مردم را تحت تاثیر خود قرار می دهند و فریب می دهند؟

این سخن شما درست است که عده ای حتی با دیدن معجزه ها ایمان نمی آوردند و باز به فریبکاری خود ادامه می دهند. اما آیا خداوند باید به خاطر عده ای به قول شما سودجوی فریبکار، هدایتگری و ارسال پیامبران را متوقف کند؟

پارسا مهر;804356 نوشت:
ین همه سخنان و این همه داستان ها و تاریخ ها را از کجا می تواند کسب کند.غیر از منبع وحیانی!!؟؟ منتقدان در پاسخ می گویند...مگر تنها منبع وحیانی موجود است...پیامبر می توانند(نه قطعا) بلکه می توانند و ممکن است که از داستان ها و افسانه های گذشته استفاده کرده باشند.

بله کسی منکر وجود منابع غیروحیانی مانند کتب و سنگوشته ها و ... نشده است اما آیا این محال است که کسی از غیر از آن منابع مکتوب و ... مسأله ای را از طریق وحی متوجه شود ؟؟؟ منتقدان اصولا منکر خبرآوری از منابع غیروحیانی هستند و تلاش می کنند هر چیزی را به منبع غیروحیانی ربط دهند .

پارسا مهر;804356 نوشت:
ما انتظار داریم که این داستان در کتب عهد قدیم و جدید باشد.اصلا اشاره به مکه باشد

برای مثال همین بحثی که فرمودید را ما در یک تاپیک بیان کردیم؛ http://www.askdin.com/showthread.php?p=802040#post802040

پارسا مهر;804357 نوشت:
بلکه منظور اناجیل و اسناد به جا مانده است.

در اناجیل قدیمی به سخن گفتن حضرت عیسی علیه السلام به وضوح اشاره شده است؛ برای مثال این مسأله به وضوح در انجیل کودکی ذکر شده است. اما علیرغم اینکه این انجیل عمری 2000 ساله دارد اما مسیحیان صحت آن را رد می کنند.
در این باره لازم است خدمتتان عرض نمایم که تاکنون حدود 15 انجیل قدیمی غیر از اناجیل رایج در دنیای مسیحیت وجود دارند اما کلیسا آنها را ممنوع اعلام کرده است.

پارسا مهر;804357 نوشت:
خواهشن با منابع تورات و مسیحیات سخن بگویید.سوالم این بود که در کتب مسیحیت از کی و توسط چه کسی اول بار اشاره شده که عیسی ع بدون پدر بودند؟؟این سخنان که شما فرمودید بیشتر شبیه به داستان های قرآن دارند که ملاک و پاسخ این سوال بنده نیست...و ربطی به سوال و شبهه ندارند و گره ای باز نمی کنند...

تمام پاسخی که خدمتتان عرض نمودم از کتب مسیحی بیان شده است و مطلبی از قرآن کریم در پاسخ خود ذکر نکرده ام .

پارسا مهر;804358 نوشت:
آیا اشاره ای به پدر داشتن هوروس شده؟؟کجا؟؟می شود منبعی ذکر کنید.

در این باره شما را به کتابهای آقای دکتر علی خشیم متخصص مصرشناسی ارجاع می دهم . ایشان در این باره سه کتاب نوشته اند که گمان می کنم خواندن آنها خالی از لطف نیست.
همچنین مقالات و نوشته های دکتر زاهی هواس (بزرگترین مصرشناس قرن حاضر که هنوز زنده اند) مراجعه نمائید.

با سلام
وَ جَـعَـلوا بَيـنَـه‌‚‌ وَ بَيـنَ الـجِـنَّـةِ نَـسَـبًا وَ لَـقَد عَـلِـمَـتِ الـجِـنَّـةُ اِنَّـهُم لَـمُحـضَـرونَ

بت پرستان میگفتند میان خدا و جنیان نسبت فامیلی وجود دارد.
احتمالا فرشتگان را حاصل ازدواج میان خدا و جنیان میدانستند.
پادشاهانی وجود داشتند که خود را فرزند خدا یا اله خوانده اند.
و حتی شنیده ایم فر پادشاهی یا خون خدایان
و این خدایی بودن از طریق نسل منقل شده است.
اگر قوم عیسی و عقاید شایع بت پرستی در آن زمان را نگاه کنید
خداوند همسر داشته و فرزندان او آلهه بودند مثلا فرشتگان.
در قرآن مکررا اشاره شده و پیامبران بشری مثل شما هستند و غذا میخورند و در کوچه و بازار رفت و امد میکنند.
گویا معجزات انبیا به جای اینکه خدایی خدا را اثبات کند، خدایی و فرزند خدا بودن پیامبران را اثبات کرده است.
یهودیان که به دین توحید بودند دقیقا نقطه ی مقابل بت پرستان قرار گرفتند.
یهودیان قبول نمیکردند که خدا فرزند داشته باشد پس برخی از انها نتیجه گرفتند عیسی ع فرزند مشروع نیست.
گویا این شبهه با پدر داشتن عیسی حل نمیشد
چرا که بت پرستان معجزات انبیا را حمل بر خدایی بودن انها یا سحر بودنش میگذاشتند.
پس اگر عیسی پدر داشت باز معجزات عیسی این شبهه را در ذهن انها ایجاد میکرد.
شاید نعوذ بالله آنها تصور کردند عیسی فرزند خدا و مریم است.
در دوران دبیرستان یکی میگفت جبرئیل که به شکل بشر درآمده پدر عیسی است و نطفه از اوست. میبینید که انسانها تصور میکنند بدون پدر امکان فرزند اوری نیست لذا این شبهه ایجاد میشود
شاید سه جواب داشتند
فرزند پدر نامشروع دارد
پدر او خداست
معجزه است اما نه به معنای نفی علت
ظاهرا آن زمان معجزات را حاصل نیرویی خدایی میدانستند که با بشر بودن پیامبر منافات دارد.
امیدوارم به بحث شما کمکی کرده باشم.

وقتی عیسی بدون پدر به دنیا امد و همانجا به عبد و کتاب داشتن شهادت میدهد شوک بسیار بزرگی به تفکرات ان زمان وارد کرد.
یعنی انها همان کسی که فکر میکردند باید فرزند خدا باشد را بر علیه باور خود دیدند.
گویی خودش دارد باور انها را با قول و فعلش نقض میکند.
و همین حادثه باعث شد تمام توجهات به سوی عیسی برود.
و حتی بت پرستان جرئت دست درازی به او را نداشته باشند و او را تکریم کنند.
و همین گامی برای هدایت انها و پذیرش حقیقت از زبان عیسی باشد

موضوع قفل شده است