با سلام و عرض تبریک به مناسبت ایام نوروز
احساس کردم این نکته رو وارونه مطرح کرده اید و این اراده ی خداست که در طول اراده ی انسان قرار داره.یعنی اگر انسان بخواهد خدا او را به مسیر راست هدایت میکند و اگر هم نخواهد هدایت نمیکند...
بنده که تا الان اینگونه مطالب رو برداشت میکردم.اگر اشتباه میکنم لطفا راهنمایی بفرمایید
سلام علیکم و رحمة الله
بنده هم خدمت شما تبریک عرض می کنم.
برادر عزیز فرقی نمی کند،هر طور بگوییم اشکالی ندارد.
اراده انسان در طول اراده خداست یعنی سر منشاء اراده الهی ست و همین طور که مراتب پایین می آید به انسان می رسد و اراده انسان می شود در طول اراده ی الهی،این می شود قوس نزول.
اگر هم بگوییم اراده ی خدا در طول اراده ی انسان است،از قوس صعود حرف زده و مقصودمان اینست که اراده ی مای ضعیف در طول و راستای اراده ی خداوند قادر متعال است.
موفق باشید.
سلام علیکم و رحمة الله
بنده هم خدمت شما تبریک عرض می کنم.
برادر عزیز فرقی نمی کند،هر طور بگوییم اشکالی ندارد.
اراده انسان در طول اراده خداست یعنی سر منشاء اراده الهی ست و همین طور که مراتب پایین می آید به انسان می رسد واراده انسان می شود در طول اراده ی الهی،این می شود قوس نزول.
اگر هم بگوییم اراده ی خدا در طول اراده ی انسان است،ازقوس صعودحرف زده و مقصودمان اینست که اراده ی مای ضعیف در طول و راستای اراده ی خداوند قادر متعال است.
موفق باشید.
با سلام مجدد
بنده متوجه تفاوتشون نشدم...
اگه ممکنه واضح تر توضیح بدید که فرق بین اراده ی خدا در طول اراده ی انسان بودن با اراده ی انسان در طول اراده ی خدا بودن در چی هست ؟
با سپاس از شما
34حدیث گهربار درباره حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)
میلادکوثر(سلام الله علیها)مبارک
1. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اَوَّلُ شخصٍ تدْخُلُ الجنةَ فاطمةُ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: اولین کسی که داخل بهشت میشود، فاطمه است.
«بحار الانوار، ج 43، ص 44»
************************
2. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اما اِبْنَتی فاطمةُ فهی سیدةُ نِساءِ العالمینَ من الاوّلینَ و الآخرینَ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: اما دخترم فاطمه پس او سرور زنان جهان هستی از گذشتگان و آیندگان است.
«تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 338»
************************
3. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : مَنْ ارضی فاطمةَ فقد ارضانی و مَنْ اَسخطَ فاطمةَ فقد اسخطنی.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: هرکس فاطمه را راضی کند، مرا راضی نموده و هر کس فاطمه را خشمگین کند، مرا خشمگین نموده است.
«احقاق الحق، ج 10، ص 217»
************************
4. قال الامام الباقر - علیه السّلام - : وُلِدَتْ فاطمةُ بنت محمدٍ - صلّی الله علیه و آله - بعدَ مبعثِ الرسولِ بخمسِ سنینَ و تُوَفِّیَتْ و لها ثمانَ عَشَرةَ سنةً.
امام باقر - علیه السّلام - فرمود: فاطمه دختر محمد - صلّی الله علیه و آله - پنج سال بعد از به نبوت رسیدن پیامبر اکرم متولد شد و هیجده ساله بود که وفات کرد.
«اصول کافی، ج 1، ص 457»
************************
5. عن النبی - صلّی الله علیه و آله - قال: اِنّما سُمِّیتْ فاطمةُ البتولَ لانّها تُبْتَلَتْ مِنْ الحیضِ و النفاسِ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا فاطمه بتول نامیده شد، چرا که او از حیض و نفاس دور گردیده است.
«احقاق الحق، ج 10، ص 45»
************************
6. عن ابی جعفر - علیه السّلام - عن آبائه - علیهم السّلام - قال: اِنّما سُمِّیَتْ فاطمةُ بنتِ محمدٍ الطاهرةَ لِطَهارَتها مِنْ کُلِّ دَنَسٍ و طهارَتِها مِنْ کُلِّ رَفَثٍ و ما رأَتْ قَطُّ یوماً حُمْرةً و لا نِفاسَاً.
امام باقر - علیه السّلام - از قول پدرانشان - علیهم السّلام - فرمود: همانا فاطمه دختر محمد، طاهره نامیده شد، چرا که او از هر گونه پلیدی و آلودگی و نیز کلام ناپاک طاهر بود و هیچ روزی خون حیض و نفاس ندید.
«بحار الانوار، ج 43، ص 19»
************************
7. عن الامام جعفر بن محمد - علیه السّلام - عن ابیه - علیه السّلام - قال: اِنَّ فاطمةَ - سلام الله علیها - کانتْ تُکَنَّی امَ ابیها.
امام صادق - علیه السّلام - از قول پدرشان (امام باقر - علیه السّلام -) فرمود: همانا فاطمه - سلام الله علیها - به ام ابیها کنیهگذاری شده است.
«بحار الانوار، ج 43، ص 16»
************************
8. قال ابو عبدالله - علیه السّلام - : لِفاطمةَ - سلام الله علیها - تِسْعَةُ اسماءٍ عند اللهِ عز و جلّ: فاطمةُ و الصِّدِّیقةُ و المبارکةُ و الطاهرةُ و الزکیةُ و الراضیةُ و المرضیةُ و المحدثةُ و الزهراءُ.
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: نزد خداوند متعال برای فاطمه - سلام الله علیها - نُه اسم وجود دارد: 1. فاطمه 2. صدیقه 3. مبارکه 4. طاهره 5. زکیه 6. راضیه 7. مرضیه 8. محدثه 9. زهراء.
«بحار الانوار، ج 43، ص 10»
************************
9. قال ابو عبدالله - علیه السّلام - : ... اتدری ایَّ شیءٍ تفسیرُ فاطمةَ قلت: اخبرنی یا سیدی قال فُطِمَتْ مِنْ الشَّرِ.
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: آیا میدانی معنی و مفهوم فاطمه چیست؟ گفتم آقای من شما مرا آگاه کنید، حضرت فرمود: یعنی که از بدیها دور شده است.
«بحار الانوار، ج 43، ص 10»
************************
10. عن ابی جعفر - علیه السّلام - قال: کان رسول الله - صلّی الله علیه و آله - اذا ارادَ السفرَ سلَّمَ علی مَنْ اراد ... .
امام باقر - علیه السّلام - فرمود: پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - هرگاه میخواستند به سفر بروند با هر کس از اهلبیت خود میخواستند خدا حافظی کنند، خداحافظی میکردند، سپس آخرین کسی که از او خداحافظی میکردند، فاطمه - سلام الله علیها - بود، پس سفرشان را از خانه فاطمه آغاز میکردند و زمانی که از سفر باز میگشتند اول از همه به خانه فاطمه - سلام الله علیها – میرفتند.
«بحار الانوار، ج 43، ص 83»
************************
11. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : ان فاطمةَ سَیِّدَةُ نِساءِ العالَمینَ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا فاطمه، سرور زنان عالَم است.
«بحار الانوار، ج 25، ص 360»
************************
12. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : یا فاطمةُ اِنَّ اللهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِکِ و یَرضی لِرِضاکِ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - (خطاب به حضرت فاطمه - سلام الله علیها -) فرمود: ای فاطمه همانا خداوند با خشم تو خشمگین و با رضایت و خشنودی تو خشنود میشود.
«بحار الانوار، ج 43، ص 19»
************************
13. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اِنَّ فاطمةَ مِنّی وَ هی نُورُ عَینی و ثَمرةُ فؤادی یَسُوؤنی ما ساءَها و یَسُرُّنی ما سَرَّها.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا فاطمه پاره تن من است و او روشنایی چشمانم و میوه قلب من است، آنچه او را بیازارد مرا آزار میدهد و آنچه او را خوشحال کند مرا خوشحال میکند.
«بحار الانوار، ج 43، ص 24»
************************
14. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : فاطِمةُ اَعَزُّ الناسِ علیَّ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: فاطمه عزیزترین و محبوبترین مردم برای من است.
«بحار الانوار، ج 43، ص23»
************************
15. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اِنَّ اللهَ تعالی اِختارَ مِنْ النِساءِ اربعَ: مریمَ و آسیةَ و خدیجةَ و فاطمةَ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا خداوند متعال چهار تن از زنان را برگزید: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه را.
«بحار الانوار، ج 43، ص 19»
************************
16. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : الحسنُ و الحسینُ خیرُ اهلِ الارضِ بَعدِی و بعدَ اَبِیهما و اُمُّهما اَفْضَلُ نِساءِ اهلِ الارض.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: حسن و حسین بعد از من و پدرشان بهترین اهل زمیناند و مادرشان برترین زنان اهل زمین است.
«بحار الانوار، ج 43، ص 20»
************************
17. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : فاطمةُ حوراءُ انسیةٌ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: فاطمه حوریهای انسانی است.
«عوالم، ج 6، ص 9»
************************
18. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : فاطمةُ شِجْنَةٌ مِنّی یَقْبِضُنی ما یَقْبِضُها و یَبْسطْنی ما یَبْسطُها.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: فاطمه شاخهای از من است هر آنچه او را غمگین سازد، مرا غمگین میکند و هر آنچه او را خوشحال سازد، مرا خوشحال میکند.
«المناقب، ج 3، ص 332»
************************
19. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : احبُّ اهلی الیَّ فاطمةَ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: محبوب ترین فرد خانوادهام برای من، فاطمه است.
«احقاق الحق، ج 10، ص 181»
************************
20. عن ابی جعفر - علیه السّلام - قال: ما عُبِدَ اللهُ بشیءٍ مِنْ التحمیدِ افضلَ مِنْ تسبیحِ فاطمةَ - سلام الله علیها - و لو کانَ شیءٌ لَنَحَلَهُ رسولُ اللهِ - صلّی الله علیه و آله - فاطمةَ - سلام الله علیها -.
امام باقر - علیه السّلام - فرمود: خداوند به هیچ نوع ستایشی بالاتر از تسبیح فاطمه - سلام الله علیها - عبادت نشده است و اگر چیزی بالاتر از این بود، حتماً پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - آن را به فاطمه - سلام الله علیها – میآموخت.
«اصول کافی، ج 2، ص 504»
************************
21. قال الامام الصادق - علیه السّلام - : تسبیحُ فاطمةَ - سلام الله علیها - فی کلِ یومٍ دَبْرَ کلِ صلاةٍ احبُّ الیَّ مِنْ الفِ رکعةٍ فی کل یومٍ.
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: تسبیح فاطمه در هر روز بعد از نماز، نزد من از هزار رکعت نماز در هر روز پسندیدهتر است.
«مکارم الاخلاق، ص 281»
************************
22. عن ابی بصیر قال: دخلت علی ابی عبد الله - علیه السّلام - قال: و انَّ عندنا لَمُصْحَفَ فاطمةَ و ما یُدْریهم ما مُصْحَفُ فاطمةَ. قلتُ له: و ما مُصْحَفُ فاطمةَ؟ قال: مصحفٌ ... .
ابو بصیر گوید بر حضرت صادق - علیه السّلام - وارد شدم، (پس از چندی سخن) حضرت فرمود: همانا مصحف فاطمه - سلام الله علیها - نزد ما است و مردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست. گفتم: مصحف فاطمه چیست. حضرت فرمود: کتابی است که در آن مطالبی همانند قرآن است در حالی که (حجمش) سه برابر آن است.
«اصول کافی، ج 1، ص 346»
************************
23. قال الامام الصادق - علیه السّلام - : لو لا انَّ اللهَ تبارک وتعالی خَلَقَ امیرَالمؤمنین لفاطمةَ - سلام الله علیها - ما کان لها کفْوٌ علی الارضِ مِنْ آدمَ و مِنْ دونه.
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: اگر خدای تبارک و تعالی امیرالمؤمنین را برای فاطمه - سلام الله علیها – نمیآفرید، در روی زمین، از آدم گرفته تا هر بشری بعد از او، همسری برای او نبود.
«اصول کافی، ج 2، ص 480»
************************
24. لمّا زَوَّجَ رسولُ اللهِ - صلّی الله علیه و آله - فاطمةَ مِنْ علیٍ - علیه السّلام - اتاه ناسٌ من قریشٍ ... .
زمانی که پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فاطمه را به همسری علی - علیه السّلام - در آورد، عدهای از قریش به نزد حضرت آمدند و گفتند: آیا تو فاطمه را در مقابل مهریه ای ناچیز به تزویج علی در آوردی؟ حضرت فرمود: من او را به تزویج علی در نیاوردم بلکه خداوند متعال در شب معراج در کنار درخت (سدرة المنتهی) او را به تزویج علی - علیه السّلام - در آورد.
«من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 253»
************************
25. عن ابی عبد الله - علیه السّلام - قال: اذا کانَ یومُ القیامةِ جَمَعَ اللهُ الاولینَ و الآخِرینَ فی صعیدٍ واحدٍ فینادی منادٍ: غُضُّوا ابصارَکم و نَکِّسُوا رُؤُسَکم حتّی تَجُوزَ فاطمةُ بنتُ محمدٍ - صلّی الله علیه و آله - الصراطَ.
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: وقتی روز قیامت فرا رسد، خداوند تمامی بشر از اولین و آخرین را در یک جا جمع میکند پس منادی ندا میدهد: چشمانتان را ببندید و سرهایتان را پایین بیندازید تا فاطمه دختر محمد - صلّی الله علیه و آله - از صراط بگذرد.
«بحار الانوار، ج 43، ص 224»
************************
26. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : تُحْشَرُ ابنتی فاطمةُ - سلام الله علیها - یومَ القیامةِ و معها ثیابٌ مصبوغهٌ ... .
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: دخترم فاطمه - سلام الله علیها - در روز قیامت در حالی محشور میشود که همراه او پیراهنی است خونین که به یکی از ساقهای عرش آویزان است، حضرت زهراء - سلام الله علیها – میگوید: ای خداوند عادل میان من و قاتل فرزندم داوری کن. پیامبر - صلّی الله علیه و آله - فرمود: قسم به پروردگار کعبه که خداوند برای دخترم داوری میکند.
«بحار الانوار، ج 43، ص 220»
************************
27. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اذا کانَ یومَ القیامةِ تَقْبَلُ ابنتی فاطمةُ علی ناقةٍ مِنْ نُوَقِ الجنّة مُدَبجَةَ الجَنْبینِ خِطامُها مِنْ لؤلؤِ رَطْبٍ، قَوائِمُها مِنْ الزُّمردِ الاخضرِ، ذَنْبُها مِنْ المِسْک الاَذْفَرِ عَیناها یاقوتتان حمراوان.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: زمانی که قیامت فرا رسد، دخترم فاطمه سوار بر شتری از شترهای بهشت میآید در حالی که دو پهلوی آن شتر آراسته و نقش و نگار دار است و مهارش از لؤلؤیی نازک، پاهایش از زمرد سبز، دمش از مُشکی تیز بوی و دو چشمش از دو یاقوت قرمز است.
«بحار الانوار، ج 43، ص 219»
************************
28. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : یا سلمانُ مَنْ احبَّ ابنتی فهو فی الجنةِ معی و مَنْ اَبْغَضها فهو فی النارِ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: ای سلمان هر کس دخترم فاطمه را دوست بدارد در بهشت با من خواهد بود و هر کس او را دشمن بدارد پس او در آتش است.
«بحار الانوار، ج 27، ص 116»
************************
29. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : یا سلمانُ حُبُّ فاطمةَ یَنْفَعُ فی مائةِ مَوطنٍ ایسَرُ تلکَ المواطنِ: الموتُ و القبرُ و المیزانُ و المحشرُ و الصراطُ و المحاسبةُ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: ای سلمان محبت فاطمه و دوست داشتن او در صد موقف و جایگاه از مواقف قیامت سودمند است، آسان ترین این مواقف: مرگ و قبر و میزان و محشر و (پل) صراط و موقف محاسبه اعمال است.
«بحار الانوار، ج 27، ص 116»
************************
30. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : اِنَّ فاطمةَ لتشفع یومَ القیامةِ فیمن اَحَبَّها و تَولّاها و احبَّ ذُرِّیتها و تولّاهم و یَشْفَعُها الله فیهم و یدْخلُهم الجنةَ بِشفاعَتها.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا فاطمه در روز قیامت برای کسی که محب و دوست دار او و فرزندانش باشد، شفاعت میکند و خداوند شفاعت او را در مورد این افراد می پذیرد و آنها را با شفاعت او وارد بهشت میکند.
«القطره من بحار مناقب النبی و العترة، ج 2، ص 189»
************************
31. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اِنَّها اوّلُ مَنْ یَلْحَقُنی مِنْ اهلِ بَیْتی.
پیامبراکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا او (فاطمه - سلام الله علیها -) اول کسی از اهل بیت من است که به من ملحق میگردد.
«بحار الانوار، ج 43، ص 24»
************************
32. عن ابی الحسن - علیه السّلام - قال: اِنَّ فاطمةَ - سلام الله علیها - صدیقةٌ شهیدةٌ.
امام کاظم - علیه السّلام - فرمود: همانا فاطمه - سلام الله علیها - زنی بسیار راستگو بود که به شهادت رسید.
«اصول کافی، ج 1، ص 458»
************************
33. عن ابی عبداللهِ الحسین - علیه السلام - : لما قُبِضَتْ فاطمةُ - سلام الله علیها - دفنَها امیرُ المومنین سِراً و عفا علی مَوضِعِ قَبرِها.
امام حسین - علیه السّلام - فرمود: چون فاطمه - سلام الله علیها - وفات کرد، امیرالمومنین - علیه السّلام - او را پنهانی به خاک سپرد و محل قبرش را ناپدید کرد.
«اصول کافی، ج 2، ص 356»
************************
34. عن الامام جعفر بن محمد - علیه السّلام - عن آبائه - علیهم السّلام - قال: لمّا حضرَتْ فاطمةَ الوفاةُ بَکَتْ، فقالَ لها امیرالمؤمنین یا سیدتی ما یبکیکِ ؟ قالتْ: ابکی لِما تَلقی بَعدی.
امام صادق - علیه السّلام - از قول پدرانشان - علیهم السّلام - فرمود: زمانی که حضرت فاطمه - سلام الله علیها - در حال احتضار بودند و وفاتشان نزدیک شد، شروع به گریه کردند، امیرالمؤمنین - علیه السّلام - فرمود: ای بانوی من چرا گریه میکنی. حضرت زهرا - سلام الله علیها - فرمود: بر آنچه بعد از من (از رنجها و سختی ها) میبینی گریه میکنم.
«بحار الانوار، ج 43، ص 218»
با سلام مجدد
بنده متوجه تفاوتشون نشدم...
اگه ممکنه واضح تر توضیح بدید که فرق بین اراده ی خدا در طول اراده ی انسان بودن با اراده ی انسان در طول اراده ی خدا بودن در چی هست ؟
با سپاس از شما
بسمه البصیر
با سلام
با اجازه ی استاد گرامی (گرچه عرض بنده در واقع استفاده ی از فرمایش جناب استاد است)
اراده ی انسان در طول اراده ی خداست چون در صدر هرم هستی خداوند قرار دارد نه انسان.
منشأ و سرچشمه ی اراده ی انسان،مرید بودن خداوند است و نه عکسش،بنابراین سلسله ی
مراتب اراده را از بالا (به لحاظ رتبه) به پائین محسوب می کنند.و اگر از پائین به بالا محسوب کنید هم همان می شود
ای اهل کشتی دنیا ،مبادا قطب نمای خود را گم کرده یا خرابش کنید!!!!
بسمه تعالی
در کشتی، بعد از درنوردیدن مسافتی کوتاه از ساحل، به هر طرف نگاه کنید، بالای سرتان یا ابر است یا آسمان. در زمانهای قدیم، از ستارهها برای شناختن راه استفاده میکردند اما به محض ابری شدن هوا، کشتی دیگر نمیداند به کدام سمت میرود.
چینیها دیدند عقربه مغناطیسی به سمت خاصی میایستد و از اینجا قطبنما را اختراع کردند. با این قطبنما خواه هوا ابری باشد یا صاف، با نگاه کردن به آن عقربه میفهمند که الان در چه جهتیاند.
تقوا قطبنمای انسان است. اگر شیطان، تقوا را از انسان بدزدد، انسان سرنشین کشتی میشود که وسط دریاست و بالای سرش ابر و زیر پایش آب و از هیچ طرف نشانهای نیست.
سرنشینان چنین کشتی سرگردانی حاضرند همه هستیشان را در ازای یک قطبنما بدهند. خطیب جمعه باید در هر دو خطبه بگوید: «اتقوا اللّه» یعنی: «ای اهل کشتی! مبادا قطبنمای خود را گم کنید یا خرابش کنید».
شیطان اگر بخواهد کشتی عقل را منحرف کند، نمیآید اموال کشتی را از انبار بدزدد، تمام همُّ و غم او این است که قطبنمای کشتی را از کار بیندازد و انسان را وسوسه میکند تا تقوا را از او بگیرد. اگر تقوا دزدیده شد، دیگر هیچ چیز، درد انسان را درمان نمیکند.
بسمه تعالی
قرآن میفرماید: «ففرّوا الیاللّه» به سوی خدا فرار کنید. «فراری» چه میکند؟ هرچه چیزی مثل زمین و خانه، یخچال و تلویزیون داشته باشد نقد میکند؛ سپس ریالها را به ارز تبدیل میکند. شب و روز در تدارک فرار است. حاضر است هر کاری کند تا تاریخ خروجش را یک روز حتی یکساعت جلو بیندازد.
مؤمن هرچه دارد، باید همه را نقد و تبدیل به ارز آخرت کند. ارز دنیا فانی و ارز آخرت باقی است.
مؤمن وقتی همهی کارهایش را کرد، اگر بگویند «امروز بیا» راحتتر است تا بگویند فردا. فراری میگوید، ممکن است از توی پروندهام چیزی در بیاید که ممنوعالخروج بشوم. مؤمن میگوید، تا الان نلغزیدهام، اما اگر اتفاقی بیفتد و سقوط کنم چه؟ بهتر است تا پاک هستم بروم. در سوره جمعه میگوید: «اگر واقعا خدا را دوست میدارید و از اولیاء اللّه هستید آرزوی مرگ کنید» اما چرا ما جرأت نداریم آرزوی مرگ کنیم؟ چون ارزمان را تبدیل نکردهایم. خانهی آنطرف را نساختهایم.
اینکه خطیب جمعه میگوید، تقوا را رعایت کنید، یعنی هر که ارزهایش را تبدیل نکرده، زودتر تبدیل کند، هر که گذرنامهاش را نگرفته، زودتر بگیرد، هر که برای فرار به سوی خدا آماده نشده، زودتر آماده شود. چرا؟ چون اجل به سلیمان هم مهلت نمیدهد.
حضرت سلیمان ایستاده بود و به مسجدالاقصی که ساخته میشد نظاره میکرد که عزرائیل آمد. سلیمان(ع) به عصایش تکیه داده بود. گفت: فرصتی! گفت: نه! گفت: همین؟ گفت: همین! ایستاده قبض روح شد. همینطور تکیه به عصا، ایستاده برجای ماند. تمام خدمه از آدمها و دیوها که کار میکردند همچنان ادامه دادند. مدتها گذشت و آنها میپنداشتند که این هم یکی دیگر از معجزات سلیمان(ع) است که بهطعام و غذا نیاز ندارد؛ تا آنکه موریانه به امر خدا عصا را خورد و عصا فرو ریخت و سلیمان افتاد. قانون خدا چنین است!
حضرت آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
بسمه تعالی
زمین، روشنی و بهار را از خورشید میگیرد و تاریکی و زمستاناش، از سایه خودش است.
تغییر زاویه تابش خورشید به زمین، زمستان را به بهار تبدیل میکند.
وقتی زاویه نور الهی به انسان مایل شد و در معرض نور او قرار گرفت، بهار انسان است.
«مَّا أَصَابَک مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَک مِن سَیئَةٍ فَمِن نَّفْسِک» هر خوبی از شما سربزند از شما نیست مربوط به خدا است و هر بدی که از شما سربزند مربوط به خدا نیست، مربوط به خودت است. نساء:79
بسمه تعالی
کشتیای را تصور کنید که روی دریا سیر میکند. اگر آب موج بزند و در کشتی بریزد، کشتی سنگین میشود و مقداری در آب فرو میرود. در هجوم بعدی امواج، آب بیشتری در کشتی میریزد، چون در اثر موج قبلی پایین رفته و به سطح آب نزدیک شده.
انسان در دنیا، مثل کشتی روی آب است. کشتی وجودش اگر از آب دریای مادّی خالی باشد، دریا در اختیار اوست. اما اگر در کشتیِ وجودش آب ریخت، باید آن آب را با پمپاژ خالی کند.
ادعیه و زیارات، پمپاژ کردن آب از کشتی است. در روایات آمده که انسان روزی هفتاد مرتبه استغفار کند. مثل این است که بر اثر موج، مقداری آب در کشتی شما ریخته و شما باید هفتاد سطل آب بکشید و از کشتی بیرون بریزید.
بسمه تعالی
باید به اندازه پولی که در حساب دارید چک بکشید. اعتبار چک، به میزان موجودی حساب شماست نه میزان رقمی که مینویسید. وقتی میگویید: «خدایا! پرچم اسلام را سر بلند نگهدار» این یک چک است و باید عملی در حسابتان باشد تا چکی که کشیدهاید، برگشت نخورد. اگر چک بیمحل بکشید، دستگیرتان میکنند. باید محلی برای این چکها گذاشت که همانا اعمال ماست.
لجاجت انسان را از مسیر حق خارج می کند حتی اگر حق با وی باشد.
سلام
خداقوت
میشه بیشتردراین موردتوضیح بدید؟
منظورازلجاجت دراینجاچیه؟
وقتی فردی حق باهاشه ایااصرارکردن درست نیست؟
ببخشیدخوب متوجه نشدم.
در حالیکه شما دارید برای حقی شخصی جر و بحث و مخاصمه می کنید،ممکن است
مبتلا به کج خلقی و آزار مردم و بد زبانی و مشتی رذائل اخلاقی دیگر بشوید.(شمای نوعی)
سلام خانم
برای من خیلی پیش اومده.
ازبس اصرارکردم حق باهامه اخرش دعواوبحث و...شد.
ممنون.واقعاخوب درسی بود.:Gol:اگرلطف کنیدبگیداین سخن ازکیه ؟متشکرمیشم.
با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند و (به آنها) بگوييد: «ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ايمان آوردهايم، و معبود ما و شما يكى است، و ما در برابر او تسليم هستيم!»
در این آیه دعوت شده است حتی از مجادله با اهل کتاب نیز به بهترین شکل باشد . تنها یک اسثنا قرار داده شده در مجادله با آنها و آن زمانی است که برخی از آنها ایمان نیاوردند و ستم کنند در این صورت باز هم دستور داده نشده است که با آنها بد زبانی شود بلکه مفهوم جمله ای که قران در مقابل آنها بیان می کند نشان می دهد که در ارتباط با دیگران حتی اهل کتاب ستمکار رعایت اصل ادب در گفتار لازم است .
سلام
خداقوت
استادسوالی داشتم:
مثلامن ازفردی ناراحت هستم و وقتی زیرپستم صلوات بزنه بدتریادناراحتیایی که باهاش داشتم میوفتم.وبهش میگم زیرپستای من صلوات نزن.
ایا این حق رو دارم که این درخواستوکنم؟یاطرف حق صلوات زدن روداره؟(طرف فکرمیکنه تعیین وتکلیف براش میکنم)
برای معایب دیگران همیشه توجیهی بیاورید و کلمه "شاید" را بکار ببرید شاید حواسش نبود ، شاید مشکلی دارد و شاید ... ولی از اشتباهات خود به راحتی نگذرید ،خود را به چالش بکشید و از کلمه "چرا" زیاد استفاده کنید چرا عصبانی شدم ، چرا حواسم نبود و چرا ... به گمانم می گویند این عمل به تطهیر قوه خیال کمک می کند . الله اعلم الهی ، اراده عمل کردن عنایت کن.
سلام
خداقوت
استادسوالی داشتم:
مثلامن ازفردی ناراحت هستم و وقتی زیرپستم صلوات بزنه بدتریادناراحتیایی که باهاش داشتم میوفتم.وبهش میگم زیرپستای من صلوات نزن.
ایا این حق رو دارم که این درخواستوکنم؟یاطرف حق صلوات زدن روداره؟(طرف فکرمیکنه تعیین وتکلیف براش میکنم)
سلام علیکم
به نظر می رسد وقتی شما مطلبی را در یک جای عمومی به اشتراک می گذارید دیگر مالک خوش آمدن و یا بد آمدن دیگران از آن مطلب یا اظهار نظرشان به هر شکلی(کامنت یا صلوات و تایید زدن) نیستید.
موفق باشید.
ریشه عُجب انسان، این است که خودش را مالک میبیند!!!!
بسمه تعالی
میگویی: «آقا چکشت را به من بده تا میخ ته کفشم را بکوبم». آیا منّتی سر او دارید که چکشش را به شما داده؟ میخ کفش او نبود، میخ کفش شما بود.
عمل صالح، خیرش به جیب خودتان میرود نه توی جیب خدا. میخ کفشتان را با چکش او کوبیدهاید. چکش او همین جان و تن و نیرویی است که عطایتان کرده است. پس احساس کنید که به او بدهکار شدهاید نه طلبکار.
ریشه عُجب انسان، این است که خودش را مالک میبیند. اگر تمام حَسَنات اهل عالم از دست و زبانتان صادر شود، اما خودتان را شناخته باشید، برای شما هیچ عُجبی نمی آورد.
بسمه تعالی
راز این که اهل تقوی همواره تمنا و آرزوی مرگ دارند این است که احساس میکنند سرمایهای دارند و آن سرمایه ایمان است.
کسی که پول زیادی از بانک گرفته تا به منزل ببرد و یا از منزل برداشته تا به بانک ببرد، در این راه تلاش میکند تا سریعتر و زودتر به هدف برسد. دوست دارد از راه میان بُر برود و دو خیابان، یک خیابان بشود تا به هدف نزدیکتر گردد. اما آنکه سرمایه و هدفی ندارد، سرعت و تلاشی هم ندارد.
کسی هم که سرمایه ایمان ندارد، نه هدفی دارد و نه تمنای مرگی، بلکه از مرگ هم گریزان است.
بسمه تعالی
اگر به جام فلزی ضربهای وارد شود، مدتها ارتعاش خواهد داشت، ولی اگر جام را با دست بگیریم و ضربهای به آن وارد کنیم، دیگر ارتعاشی نخواهد داشت.
انسانی که تکیه گاهی ندارد و خدا او را نگرفته است، با یک ضربه آرامش خود را از دست داده و تا مدتها مضطرب، سردرگم و حیران خواهد ماند. اما کسی که متکی به خداست و دلش به او آرام شده و خدا او را گرفته، در مقابل ضربات، مضطرب نخواهد شد و آرامش خود را حفظ خواهد کرد.
بسمه تعالی
بسیاری از امراض انسان، ریشه در زمان بارداری و دوران جنینی فرد دارد. این امراض تا وقتی نوزاد در رحم مادر است رنجی برای او ایجاد نمیکند، اما پس از تولد، آرام آرام نشانههای بیماری بروز میکند!
دنیا رحم است و ما جنین آخرتیم. امراض روح ما در آخرت خودشان را نشان میدهند، چون روح ما متعلق به آنجاست. خشم، شهوت، زیاده طلبی و سایر رذایل و امراض اخلاقیِ خود را در دنیا نمیفهمیم، بلکه در آخرت درمییابیم و آنجاست که روحمان باید رنج بکشد، چرا که این مریضیها را از رحم دنیا به آخرت بردهایم و در آنجا مانند یک نوزاد ناقص الخلقه و مریض مادرزاد، پا گذاشتهایم.
بسمه تعالی
اگر به جام فلزی ضربهای وارد شود، مدتها ارتعاش خواهد داشت، ولی اگر جام را با دست بگیریم و ضربهای به آن وارد کنیم، دیگر ارتعاشی نخواهد داشت.
انسانی که تکیه گاهی ندارد و خدا او را نگرفته است، با یک ضربه آرامش خود را از دست داده و تا مدتها مضطرب، سردرگم و حیران خواهد ماند. اما کسی که متکی به خداست و دلش به او آرام شده و خدا او را گرفته، در مقابل ضربات، مضطرب نخواهد شد و آرامش خود را حفظ خواهد کرد.
اخلاق بد مسری است، با متکبر معاشرت کنی، متکبر میشوی، همانطور که اگر با مبتلا به آبله همغذا شوی، آبله میگیری.
قطعا اینگونه است که ایشان فرمودند
اما برایم سوالی پیش آمده جناب استاد
چگونه حضرت آسیه سلام الله علیها با فرعون هم نشین و هم غذا و غیره بودند،یکی فرعون بود و دیگری آسیه! یکی بهشتی شد و دیگری جهنمی
سوالم این است باید چکار کرد که اگر کسی مجبور بود چنین همنشینی هایی داشته باشد(چه دوست،چه همسر چه همکار و غیره) عوارض منفی همنشینی در او اثر نکند؟ اگر امکان دارد این درس را نیز به ما بیاموزید
قطعا اینگونه است که ایشان فرمودند
اما برایم سوالی پیش آمده جناب استاد
چگونه حضرت آسیه سلام الله علیها با فرعون هم نشین و هم غذا و غیره بودند،یکی فرعون بود و دیگری آسیه! یکی بهشتی شد و دیگری جهنمی
سوالم این است باید چکار کرد که اگر کسی مجبور بود چنین همنشینی هایی داشته باشد(چه دوست،چه همسر چه همکار و غیره) عوارض منفی همنشینی در او اثر نکند؟ اگر امکان دارد این درس را نیز به ما بیاموزید
باتشکر
یازهراسلام الله علیها
سلام علیکم و رحمة الله هرگز حدیث حاضر و غائب شنیده ای / من در میان جمع و دلم جای دیگر است.
حضرت آسیه سلام الله علیها بر در دل نشسته و مراقبت داشته اند که نامحرم وارد حریم دل نشود هر چند آن نامحرم نزدیکترین فرد در ظاهر باشد.
لذا علامه طباطبایی رحمة الله علیه در آخر عمر شریف وقتی از ایشان طلب موعظه شد فرمودند: مراقبه مراقبه مراقبه.
بسمه تعالی
مسافری که به سوی مقصد حرکت میکند، راه نرفته را پیش رو میبیند؛ اما اگر به سمت خلاف مقصد بایستد، مسیر طی شده را خواهد دید.
کسی که رفتهها و کردههای خود را میبیند، باید باور کند که در حال اشتباه است و پشت به مقصد ایستاده و کسی که نرفتهها و نکردهها را مینگرد، شک نکند که رو به مقصد ایستاده و در مسیر صحیح قرار دارد.
بسمه تعالی
رزق، مثل ظرف آب مرغداریهاست. آب خوری آنها این طور است که کمی بالاتر از لبه ظرفی را سوراخ کرده و آن را پر از آب میکنند و روی یک ظرف بشقاب مانند، بر میگردانند و آب توی بشقاب زیرین میآید. وقتی آب در بشقاب جمع شد و مقابل سوراخ رسید متوقف میشود و جوجهها از آبها میخوردند. یعنی وقتی مصرف شد تولید میشود نه این که تولید میشود تا مصرف شود.
روزی همیشه با مصرف همراه است نه تولید. اگر ده جوجه آب بخوردند، آب بیشتری بیرون میآید و اگر پنج جوجه بخورند، آب کمتری بیرون میآید.
روزی انسان این چنین است. اگر کسی هزینه چند خانواده را تامین کند، مصرف آنها، موجب زیاد شدن درآمد میشود زیرا هرکس روزی خودش را میخورد و نمیتواند روزی شخص دیگری را بخورد.
اگر انسان این معنی را بداند، وقتی کسی از او کمکی بخواهد؛ خوشحال میشود و میفهمد که بناست خداوند به او روزی بیشتری بدهد. اما اگر سفرهاش را بست و جلوی مصرف دیگران را گرفت، روزی هم بند میآید.
بسمه تعالی
انسان وقتی پشت به نور میکند، خود را میبیند، آنهم بزرگتر از آنچه که هست، یعنی«خود بزرگ بین» میشود. همچنانکه اگر در شب تاریک، به جای اینکه رو به فانوس بایستد، پشت به فانوس ایستاد، خود و سایة خود را، آنهم بزرگتر از آنچه که هست میبیند. «خود بزرگ بین»، به دلیل پشت کردن به نور است و خداوند نور آسمانها و زمین است؛ «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ».
هر گاه انسان به خداوند که نور آسمانها و زمین است، پشت کند، خود را میبیند و هر چه دورتر شود سایهاش بزرگتر میشود و دچار «خود بزرگ بینی» میشود و هر گاه به سمت خداوند بایستد و حرکت کند، دیگر خود را نمیبیند.
بسمه تعالی
امام زمان(عج) اگر غایب مى شود، ابتدادر دلها غایب
مى شود و بعد از آن، در جامعه و اگر ظاهر مى شود، ابتدا بر
دلها ظاهر مى شود و بعد از آن بر جامعه.
بسمه تعالی
خورشید همیشه نور میافشاند و زمین یکی از میلیونها نقطهای است که از نور خورشید بهره میگیرد، اما برای این که از نور خورشید بهرهمند شود میبایست در معرض تابش آن قرار بگیرد.
این که شبها نصف کرهی زمین از نور خورشید بیبهره است نه برای این است که خورشید به سمت زمین نمیتابد، بلکه زمین باید موضع خود را تغییر دهد.
«توبه» تغییر وضعیت انسان نسبت به خداوند است، نه تغییر وضعیت خداوند نسبت به انسان.
بسمه تعالی
آینهها سه نوعاند:
«ساده» که تصویر هر چیز را همان گونه که هست نشان میدهد؛ «محدب» یا «کوژ» که تصویر راکوچک و «مقعر» یا«کاو» که تصویر را بزرگ نشان میدهد.
عقل، آینه سادهای است و هر چیز را همان گونه که هست نشان میدهد. اما نفس انسان، آینهای است که در آنِ واحد هم مقعر و هم محدب است؛ آنچه را خود میپسندد، بزرگ جلوه میدهد و آنچه را نمیپسندد، کوچک نمایش میدهد.
بسمه تعالی
هواپیما را دیدهاید که از روی زمین اوج میگیرد؟ هواپیما دوباره به زمین بر می گردد، اما موشک از جاذبه زمین خارج میشود و دیگر بر نمیگردد. سرعت زیادی لازم است تا موشک از جاذبه زمین خارج شود. همان طور که زمین «جاذبه» دارد، «نیت» هم «جاذبه» دارد.
نیت انسانها گاهی در «جاذبه» خود انسان گیر میکند. بسیاری از اعمالی که انسان به سوی ملکوت میفرستد، از جو خودش نمیگذرد؛ او فکر میکند آن عملی که فرستاده، رسیده است! اما در قیامت که عملش را نشانش میدهند میبیند که خیلی از آنها به جاذبه خودش باز گشته است.
درجات عمل، همهاش مربوط به نیت میشود و بستگی دارد به این که تا چه اندازهای بتواند از خودش رها شود که این مربوط به شکستگی و سوزدل است...
اعتقادت به توحید در چه حد است؟
بسمه تعالی
خداوند، همة فرمانهایش را در یک کلمه خلاصه کرده:
«قولوا لا اله الّا اللّه تفلحوا» بگویید جز او خدایی نیست تا رستگار بشوید.
این جمله یعنی چه؟ حداقل معنای این جمله این است که من خدا نیستم.
شما میگویید مگر کسی ادعا میکند که من خدا هستم؟ نه؛ اما اگر میگوید من خدای خودم نیستم، پس من اختیاردار خودم نیستم و مالک و صاحب دارم. خودم امانتی به دست خودم هستم.
زبان و دستانم، ملک اوست. باید هر لحظه دقت داشته باشم که مالکم گفته است این جمله را بگویم یا نگویم؟ میخواهم نگاه کنم، بگویم مالکم گفته از چشمانت این استفاده را بکن یا این استفاده را نکن. این میشود لا إله الا الله.
«قولوا لا اله الّا اللّه تفلحوا» یعنی انسان بگوید هیچ کس جز حقتعالی خدا نیست و اول از همه، خودم خدا نیستم. از این جهت میگویم، چشمان و دستانم مال من نیستند، اموالم مال من نیستند.
در این حالت انسان پیش خود میگوید اموالی که دست من است، امانت اوست به دست من. وقتی انسان مال کسی را در راهی که او گفته خرج میکند که زورش نمیآید، ملک خودش را در راه خودش خرج کند.
حسین بن علی در عاشورا، عملش میگفت «لا اله الّا اللّه». صبرش میگفت «لا اله الّا اللّه». رفتار و اخلاقش میگفت «لا اله الّا اللّه».
نماز و روزه جزء «لا اله الّا اللّه» است. حال اگر پرسیده شود که روزه گرفتن چه ربطی به «لا اله الّا اللّه» دارد؟ باید گفت که انسان روزه را به امر که میگیرد؟ پاسخ، امر خداوند است. این همان «قولوا لا اله الّا اللّه» است. روزه مستحب میخواهی بگیری، پدرت راضی نمیشود. روزه مستحب را میخوری، این همان «لا اله الّا اللّه» است.
بسمه تعالی
خدا میگوید: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ».نور الهی است که آسمان و زمین را روشن کرده است. پس کسی که عالم را روشن ببیند با نور خدا آشنا شده است و باید نور خدا را در خودش هم ببیند؛ چون خود انسان هم جزء آسمان و زمین است.
وقتی میگویی: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، خود انسان نباید از قلم بیفتد و اگر انسان بخواهد خدا را ببیند، با آن نوری که در خودش هست باید خدا را ببیند، چون نزدیکترین جا به انسان خود انسان است. اگر کسی خدا را در خودش دید چه حالتی پیدا میکند؟ آیا ادعای خدایی میکند که خدا را در خودش دیده است، یا استغفار میکند؟ استغفار میکند. چون میگوید من در محضر خدا چه کردهام، وقتی خدا را در خودش میبیند در مقابل دشمنان خدا احساس ناتوانی نمیکند؛ در مقابل دوستان خدا اظهار خودنمایی نمیکند. مشکل انسان این است که خودش را قبول دارد و میگوید من کسی هستم و چیزی هستم.
همه بدبختیها از همین جا شروع میشود که انسان خودش را چیزی بداند. زمانی خدا را در خودش میبیند که خودش را چیزی نداند. اگر خودش را دید، او را نمیبیند؛ اما اگر او را دید، خودش را نمیبیند و این راهی است که قرار دادهاند برای انسان که ببیند هرچه هست در عالم، آثار خداست، مالکش خداست، ولیاش خداست.
سلام علیکم و رحمة الله
بنده هم خدمت شما تبریک عرض می کنم.
برادر عزیز فرقی نمی کند،هر طور بگوییم اشکالی ندارد.
اراده انسان در طول اراده خداست یعنی سر منشاء اراده الهی ست و همین طور که مراتب پایین می آید به انسان می رسد و اراده انسان می شود در طول اراده ی الهی،این می شود قوس نزول.
اگر هم بگوییم اراده ی خدا در طول اراده ی انسان است،از قوس صعود حرف زده و مقصودمان اینست که اراده ی مای ضعیف در طول و راستای اراده ی خداوند قادر متعال است.
موفق باشید.
با سلام مجدد
بنده متوجه تفاوتشون نشدم...
اگه ممکنه واضح تر توضیح بدید که فرق بین اراده ی خدا در طول اراده ی انسان بودن با اراده ی انسان در طول اراده ی خدا بودن در چی هست ؟
با سپاس از شما
بسمه تعالی
34حدیث گهربار درباره حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)
میلادکوثر(سلام الله علیها)مبارک
1. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اَوَّلُ شخصٍ تدْخُلُ الجنةَ فاطمةُ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: اولین کسی که داخل بهشت میشود، فاطمه است.
«بحار الانوار، ج 43، ص 44»
************************
2. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اما اِبْنَتی فاطمةُ فهی سیدةُ نِساءِ العالمینَ من الاوّلینَ و الآخرینَ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: اما دخترم فاطمه پس او سرور زنان جهان هستی از گذشتگان و آیندگان است.
«تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 338»
************************
3. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : مَنْ ارضی فاطمةَ فقد ارضانی و مَنْ اَسخطَ فاطمةَ فقد اسخطنی.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: هرکس فاطمه را راضی کند، مرا راضی نموده و هر کس فاطمه را خشمگین کند، مرا خشمگین نموده است.
«احقاق الحق، ج 10، ص 217»
************************
4. قال الامام الباقر - علیه السّلام - : وُلِدَتْ فاطمةُ بنت محمدٍ - صلّی الله علیه و آله - بعدَ مبعثِ الرسولِ بخمسِ سنینَ و تُوَفِّیَتْ و لها ثمانَ عَشَرةَ سنةً.
امام باقر - علیه السّلام - فرمود: فاطمه دختر محمد - صلّی الله علیه و آله - پنج سال بعد از به نبوت رسیدن پیامبر اکرم متولد شد و هیجده ساله بود که وفات کرد.
«اصول کافی، ج 1، ص 457»
************************
5. عن النبی - صلّی الله علیه و آله - قال: اِنّما سُمِّیتْ فاطمةُ البتولَ لانّها تُبْتَلَتْ مِنْ الحیضِ و النفاسِ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا فاطمه بتول نامیده شد، چرا که او از حیض و نفاس دور گردیده است.
«احقاق الحق، ج 10، ص 45»
************************
6. عن ابی جعفر - علیه السّلام - عن آبائه - علیهم السّلام - قال: اِنّما سُمِّیَتْ فاطمةُ بنتِ محمدٍ الطاهرةَ لِطَهارَتها مِنْ کُلِّ دَنَسٍ و طهارَتِها مِنْ کُلِّ رَفَثٍ و ما رأَتْ قَطُّ یوماً حُمْرةً و لا نِفاسَاً.
امام باقر - علیه السّلام - از قول پدرانشان - علیهم السّلام - فرمود: همانا فاطمه دختر محمد، طاهره نامیده شد، چرا که او از هر گونه پلیدی و آلودگی و نیز کلام ناپاک طاهر بود و هیچ روزی خون حیض و نفاس ندید.
«بحار الانوار، ج 43، ص 19»
************************
7. عن الامام جعفر بن محمد - علیه السّلام - عن ابیه - علیه السّلام - قال: اِنَّ فاطمةَ - سلام الله علیها - کانتْ تُکَنَّی امَ ابیها.
امام صادق - علیه السّلام - از قول پدرشان (امام باقر - علیه السّلام -) فرمود: همانا فاطمه - سلام الله علیها - به ام ابیها کنیهگذاری شده است.
«بحار الانوار، ج 43، ص 16»
************************
8. قال ابو عبدالله - علیه السّلام - : لِفاطمةَ - سلام الله علیها - تِسْعَةُ اسماءٍ عند اللهِ عز و جلّ: فاطمةُ و الصِّدِّیقةُ و المبارکةُ و الطاهرةُ و الزکیةُ و الراضیةُ و المرضیةُ و المحدثةُ و الزهراءُ.
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: نزد خداوند متعال برای فاطمه - سلام الله علیها - نُه اسم وجود دارد: 1. فاطمه 2. صدیقه 3. مبارکه 4. طاهره 5. زکیه 6. راضیه 7. مرضیه 8. محدثه 9. زهراء.
«بحار الانوار، ج 43، ص 10»
************************
9. قال ابو عبدالله - علیه السّلام - : ... اتدری ایَّ شیءٍ تفسیرُ فاطمةَ قلت: اخبرنی یا سیدی قال فُطِمَتْ مِنْ الشَّرِ.
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: آیا میدانی معنی و مفهوم فاطمه چیست؟ گفتم آقای من شما مرا آگاه کنید، حضرت فرمود: یعنی که از بدیها دور شده است.
«بحار الانوار، ج 43، ص 10»
************************
10. عن ابی جعفر - علیه السّلام - قال: کان رسول الله - صلّی الله علیه و آله - اذا ارادَ السفرَ سلَّمَ علی مَنْ اراد ... .
امام باقر - علیه السّلام - فرمود: پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - هرگاه میخواستند به سفر بروند با هر کس از اهلبیت خود میخواستند خدا حافظی کنند، خداحافظی میکردند، سپس آخرین کسی که از او خداحافظی میکردند، فاطمه - سلام الله علیها - بود، پس سفرشان را از خانه فاطمه آغاز میکردند و زمانی که از سفر باز میگشتند اول از همه به خانه فاطمه - سلام الله علیها – میرفتند.
«بحار الانوار، ج 43، ص 83»
************************
11. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : ان فاطمةَ سَیِّدَةُ نِساءِ العالَمینَ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا فاطمه، سرور زنان عالَم است.
«بحار الانوار، ج 25، ص 360»
************************
12. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : یا فاطمةُ اِنَّ اللهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِکِ و یَرضی لِرِضاکِ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - (خطاب به حضرت فاطمه - سلام الله علیها -) فرمود: ای فاطمه همانا خداوند با خشم تو خشمگین و با رضایت و خشنودی تو خشنود میشود.
«بحار الانوار، ج 43، ص 19»
************************
13. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اِنَّ فاطمةَ مِنّی وَ هی نُورُ عَینی و ثَمرةُ فؤادی یَسُوؤنی ما ساءَها و یَسُرُّنی ما سَرَّها.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا فاطمه پاره تن من است و او روشنایی چشمانم و میوه قلب من است، آنچه او را بیازارد مرا آزار میدهد و آنچه او را خوشحال کند مرا خوشحال میکند.
«بحار الانوار، ج 43، ص 24»
************************
14. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : فاطِمةُ اَعَزُّ الناسِ علیَّ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: فاطمه عزیزترین و محبوبترین مردم برای من است.
«بحار الانوار، ج 43، ص23»
************************
15. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اِنَّ اللهَ تعالی اِختارَ مِنْ النِساءِ اربعَ: مریمَ و آسیةَ و خدیجةَ و فاطمةَ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا خداوند متعال چهار تن از زنان را برگزید: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه را.
«بحار الانوار، ج 43، ص 19»
************************
16. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : الحسنُ و الحسینُ خیرُ اهلِ الارضِ بَعدِی و بعدَ اَبِیهما و اُمُّهما اَفْضَلُ نِساءِ اهلِ الارض.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: حسن و حسین بعد از من و پدرشان بهترین اهل زمیناند و مادرشان برترین زنان اهل زمین است.
«بحار الانوار، ج 43، ص 20»
************************
17. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : فاطمةُ حوراءُ انسیةٌ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: فاطمه حوریهای انسانی است.
«عوالم، ج 6، ص 9»
************************
18. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : فاطمةُ شِجْنَةٌ مِنّی یَقْبِضُنی ما یَقْبِضُها و یَبْسطْنی ما یَبْسطُها.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: فاطمه شاخهای از من است هر آنچه او را غمگین سازد، مرا غمگین میکند و هر آنچه او را خوشحال سازد، مرا خوشحال میکند.
«المناقب، ج 3، ص 332»
************************
19. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : احبُّ اهلی الیَّ فاطمةَ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: محبوب ترین فرد خانوادهام برای من، فاطمه است.
«احقاق الحق، ج 10، ص 181»
************************
20. عن ابی جعفر - علیه السّلام - قال: ما عُبِدَ اللهُ بشیءٍ مِنْ التحمیدِ افضلَ مِنْ تسبیحِ فاطمةَ - سلام الله علیها - و لو کانَ شیءٌ لَنَحَلَهُ رسولُ اللهِ - صلّی الله علیه و آله - فاطمةَ - سلام الله علیها -.
امام باقر - علیه السّلام - فرمود: خداوند به هیچ نوع ستایشی بالاتر از تسبیح فاطمه - سلام الله علیها - عبادت نشده است و اگر چیزی بالاتر از این بود، حتماً پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - آن را به فاطمه - سلام الله علیها – میآموخت.
«اصول کافی، ج 2، ص 504»
************************
21. قال الامام الصادق - علیه السّلام - : تسبیحُ فاطمةَ - سلام الله علیها - فی کلِ یومٍ دَبْرَ کلِ صلاةٍ احبُّ الیَّ مِنْ الفِ رکعةٍ فی کل یومٍ.
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: تسبیح فاطمه در هر روز بعد از نماز، نزد من از هزار رکعت نماز در هر روز پسندیدهتر است.
«مکارم الاخلاق، ص 281»
************************
22. عن ابی بصیر قال: دخلت علی ابی عبد الله - علیه السّلام - قال: و انَّ عندنا لَمُصْحَفَ فاطمةَ و ما یُدْریهم ما مُصْحَفُ فاطمةَ. قلتُ له: و ما مُصْحَفُ فاطمةَ؟ قال: مصحفٌ ... .
ابو بصیر گوید بر حضرت صادق - علیه السّلام - وارد شدم، (پس از چندی سخن) حضرت فرمود: همانا مصحف فاطمه - سلام الله علیها - نزد ما است و مردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست. گفتم: مصحف فاطمه چیست. حضرت فرمود: کتابی است که در آن مطالبی همانند قرآن است در حالی که (حجمش) سه برابر آن است.
«اصول کافی، ج 1، ص 346»
************************
23. قال الامام الصادق - علیه السّلام - : لو لا انَّ اللهَ تبارک وتعالی خَلَقَ امیرَالمؤمنین لفاطمةَ - سلام الله علیها - ما کان لها کفْوٌ علی الارضِ مِنْ آدمَ و مِنْ دونه.
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: اگر خدای تبارک و تعالی امیرالمؤمنین را برای فاطمه - سلام الله علیها – نمیآفرید، در روی زمین، از آدم گرفته تا هر بشری بعد از او، همسری برای او نبود.
«اصول کافی، ج 2، ص 480»
************************
24. لمّا زَوَّجَ رسولُ اللهِ - صلّی الله علیه و آله - فاطمةَ مِنْ علیٍ - علیه السّلام - اتاه ناسٌ من قریشٍ ... .
زمانی که پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فاطمه را به همسری علی - علیه السّلام - در آورد، عدهای از قریش به نزد حضرت آمدند و گفتند: آیا تو فاطمه را در مقابل مهریه ای ناچیز به تزویج علی در آوردی؟ حضرت فرمود: من او را به تزویج علی در نیاوردم بلکه خداوند متعال در شب معراج در کنار درخت (سدرة المنتهی) او را به تزویج علی - علیه السّلام - در آورد.
«من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 253»
************************
25. عن ابی عبد الله - علیه السّلام - قال: اذا کانَ یومُ القیامةِ جَمَعَ اللهُ الاولینَ و الآخِرینَ فی صعیدٍ واحدٍ فینادی منادٍ: غُضُّوا ابصارَکم و نَکِّسُوا رُؤُسَکم حتّی تَجُوزَ فاطمةُ بنتُ محمدٍ - صلّی الله علیه و آله - الصراطَ.
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: وقتی روز قیامت فرا رسد، خداوند تمامی بشر از اولین و آخرین را در یک جا جمع میکند پس منادی ندا میدهد: چشمانتان را ببندید و سرهایتان را پایین بیندازید تا فاطمه دختر محمد - صلّی الله علیه و آله - از صراط بگذرد.
«بحار الانوار، ج 43، ص 224»
************************
26. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : تُحْشَرُ ابنتی فاطمةُ - سلام الله علیها - یومَ القیامةِ و معها ثیابٌ مصبوغهٌ ... .
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: دخترم فاطمه - سلام الله علیها - در روز قیامت در حالی محشور میشود که همراه او پیراهنی است خونین که به یکی از ساقهای عرش آویزان است، حضرت زهراء - سلام الله علیها – میگوید: ای خداوند عادل میان من و قاتل فرزندم داوری کن. پیامبر - صلّی الله علیه و آله - فرمود: قسم به پروردگار کعبه که خداوند برای دخترم داوری میکند.
«بحار الانوار، ج 43، ص 220»
************************
27. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اذا کانَ یومَ القیامةِ تَقْبَلُ ابنتی فاطمةُ علی ناقةٍ مِنْ نُوَقِ الجنّة مُدَبجَةَ الجَنْبینِ خِطامُها مِنْ لؤلؤِ رَطْبٍ، قَوائِمُها مِنْ الزُّمردِ الاخضرِ، ذَنْبُها مِنْ المِسْک الاَذْفَرِ عَیناها یاقوتتان حمراوان.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: زمانی که قیامت فرا رسد، دخترم فاطمه سوار بر شتری از شترهای بهشت میآید در حالی که دو پهلوی آن شتر آراسته و نقش و نگار دار است و مهارش از لؤلؤیی نازک، پاهایش از زمرد سبز، دمش از مُشکی تیز بوی و دو چشمش از دو یاقوت قرمز است.
«بحار الانوار، ج 43، ص 219»
************************
28. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : یا سلمانُ مَنْ احبَّ ابنتی فهو فی الجنةِ معی و مَنْ اَبْغَضها فهو فی النارِ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: ای سلمان هر کس دخترم فاطمه را دوست بدارد در بهشت با من خواهد بود و هر کس او را دشمن بدارد پس او در آتش است.
«بحار الانوار، ج 27، ص 116»
************************
29. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : یا سلمانُ حُبُّ فاطمةَ یَنْفَعُ فی مائةِ مَوطنٍ ایسَرُ تلکَ المواطنِ: الموتُ و القبرُ و المیزانُ و المحشرُ و الصراطُ و المحاسبةُ.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: ای سلمان محبت فاطمه و دوست داشتن او در صد موقف و جایگاه از مواقف قیامت سودمند است، آسان ترین این مواقف: مرگ و قبر و میزان و محشر و (پل) صراط و موقف محاسبه اعمال است.
«بحار الانوار، ج 27، ص 116»
************************
30. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : اِنَّ فاطمةَ لتشفع یومَ القیامةِ فیمن اَحَبَّها و تَولّاها و احبَّ ذُرِّیتها و تولّاهم و یَشْفَعُها الله فیهم و یدْخلُهم الجنةَ بِشفاعَتها.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا فاطمه در روز قیامت برای کسی که محب و دوست دار او و فرزندانش باشد، شفاعت میکند و خداوند شفاعت او را در مورد این افراد می پذیرد و آنها را با شفاعت او وارد بهشت میکند.
«القطره من بحار مناقب النبی و العترة، ج 2، ص 189»
************************
31. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اِنَّها اوّلُ مَنْ یَلْحَقُنی مِنْ اهلِ بَیْتی.
پیامبراکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: همانا او (فاطمه - سلام الله علیها -) اول کسی از اهل بیت من است که به من ملحق میگردد.
«بحار الانوار، ج 43، ص 24»
************************
32. عن ابی الحسن - علیه السّلام - قال: اِنَّ فاطمةَ - سلام الله علیها - صدیقةٌ شهیدةٌ.
امام کاظم - علیه السّلام - فرمود: همانا فاطمه - سلام الله علیها - زنی بسیار راستگو بود که به شهادت رسید.
«اصول کافی، ج 1، ص 458»
************************
33. عن ابی عبداللهِ الحسین - علیه السلام - : لما قُبِضَتْ فاطمةُ - سلام الله علیها - دفنَها امیرُ المومنین سِراً و عفا علی مَوضِعِ قَبرِها.
امام حسین - علیه السّلام - فرمود: چون فاطمه - سلام الله علیها - وفات کرد، امیرالمومنین - علیه السّلام - او را پنهانی به خاک سپرد و محل قبرش را ناپدید کرد.
«اصول کافی، ج 2، ص 356»
************************
34. عن الامام جعفر بن محمد - علیه السّلام - عن آبائه - علیهم السّلام - قال: لمّا حضرَتْ فاطمةَ الوفاةُ بَکَتْ، فقالَ لها امیرالمؤمنین یا سیدتی ما یبکیکِ ؟ قالتْ: ابکی لِما تَلقی بَعدی.
امام صادق - علیه السّلام - از قول پدرانشان - علیهم السّلام - فرمود: زمانی که حضرت فاطمه - سلام الله علیها - در حال احتضار بودند و وفاتشان نزدیک شد، شروع به گریه کردند، امیرالمؤمنین - علیه السّلام - فرمود: ای بانوی من چرا گریه میکنی. حضرت زهرا - سلام الله علیها - فرمود: بر آنچه بعد از من (از رنجها و سختی ها) میبینی گریه میکنم.
«بحار الانوار، ج 43، ص 218»
بسمه البصیر
با سلام
با اجازه ی استاد گرامی (گرچه عرض بنده در واقع استفاده ی از فرمایش جناب استاد است)
اراده ی انسان در طول اراده ی خداست چون در صدر هرم هستی خداوند قرار دارد نه انسان.
منشأ و سرچشمه ی اراده ی انسان،مرید بودن خداوند است و نه عکسش،بنابراین سلسله ی
مراتب اراده را از بالا (به لحاظ رتبه) به پائین محسوب می کنند.و اگر از پائین به بالا محسوب کنید هم همان می شود
که استاد گرامی فرمودند.
ای اهل کشتی دنیا ،مبادا قطب نمای خود را گم کرده یا خرابش کنید!!!!
بسمه تعالی
در کشتی، بعد از درنوردیدن مسافتی کوتاه از ساحل، به هر طرف نگاه کنید، بالای سرتان یا ابر است یا آسمان. در زمانهای قدیم، از ستارهها برای شناختن راه استفاده میکردند اما به محض ابری شدن هوا، کشتی دیگر نمیداند به کدام سمت میرود.
چینیها دیدند عقربه مغناطیسی به سمت خاصی میایستد و از اینجا قطبنما را اختراع کردند. با این قطبنما خواه هوا ابری باشد یا صاف، با نگاه کردن به آن عقربه میفهمند که الان در چه جهتیاند.
تقوا قطبنمای انسان است. اگر شیطان، تقوا را از انسان بدزدد، انسان سرنشین کشتی میشود که وسط دریاست و بالای سرش ابر و زیر پایش آب و از هیچ طرف نشانهای نیست.
سرنشینان چنین کشتی سرگردانی حاضرند همه هستیشان را در ازای یک قطبنما بدهند. خطیب جمعه باید در هر دو خطبه بگوید: «اتقوا اللّه» یعنی: «ای اهل کشتی! مبادا قطبنمای خود را گم کنید یا خرابش کنید».
شیطان اگر بخواهد کشتی عقل را منحرف کند، نمیآید اموال کشتی را از انبار بدزدد، تمام همُّ و غم او این است که قطبنمای کشتی را از کار بیندازد و انسان را وسوسه میکند تا تقوا را از او بگیرد. اگر تقوا دزدیده شد، دیگر هیچ چیز، درد انسان را درمان نمیکند.
حضرت آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
به سوی خدا فرار کنید.....
بسمه تعالی
قرآن میفرماید: «ففرّوا الیاللّه» به سوی خدا فرار کنید. «فراری» چه میکند؟ هرچه چیزی مثل زمین و خانه، یخچال و تلویزیون داشته باشد نقد میکند؛ سپس ریالها را به ارز تبدیل میکند. شب و روز در تدارک فرار است. حاضر است هر کاری کند تا تاریخ خروجش را یک روز حتی یکساعت جلو بیندازد.
مؤمن هرچه دارد، باید همه را نقد و تبدیل به ارز آخرت کند. ارز دنیا فانی و ارز آخرت باقی است.
مؤمن وقتی همهی کارهایش را کرد، اگر بگویند «امروز بیا» راحتتر است تا بگویند فردا. فراری میگوید، ممکن است از توی پروندهام چیزی در بیاید که ممنوعالخروج بشوم. مؤمن میگوید، تا الان نلغزیدهام، اما اگر اتفاقی بیفتد و سقوط کنم چه؟ بهتر است تا پاک هستم بروم. در سوره جمعه میگوید: «اگر واقعا خدا را دوست میدارید و از اولیاء اللّه هستید آرزوی مرگ کنید» اما چرا ما جرأت نداریم آرزوی مرگ کنیم؟ چون ارزمان را تبدیل نکردهایم. خانهی آنطرف را نساختهایم.
اینکه خطیب جمعه میگوید، تقوا را رعایت کنید، یعنی هر که ارزهایش را تبدیل نکرده، زودتر تبدیل کند، هر که گذرنامهاش را نگرفته، زودتر بگیرد، هر که برای فرار به سوی خدا آماده نشده، زودتر آماده شود. چرا؟ چون اجل به سلیمان هم مهلت نمیدهد.
حضرت سلیمان ایستاده بود و به مسجدالاقصی که ساخته میشد نظاره میکرد که عزرائیل آمد. سلیمان(ع) به عصایش تکیه داده بود. گفت: فرصتی! گفت: نه! گفت: همین؟ گفت: همین! ایستاده قبض روح شد. همینطور تکیه به عصا، ایستاده برجای ماند. تمام خدمه از آدمها و دیوها که کار میکردند همچنان ادامه دادند. مدتها گذشت و آنها میپنداشتند که این هم یکی دیگر از معجزات سلیمان(ع) است که بهطعام و غذا نیاز ندارد؛ تا آنکه موریانه به امر خدا عصا را خورد و عصا فرو ریخت و سلیمان افتاد. قانون خدا چنین است!
حضرت آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
توبه یعنی انقلاب درونی مقامات عالی وجود انسان، علیه مقامات دانی وجود او که زمام این کشور داخلی را در دست گرفته است.
استاد شهید مطهری، آزادی معنوی،ص4
در بهار طبیعت دل و جانت را نیز بهاری کن
بسمه تعالی
زمین، روشنی و بهار را از خورشید میگیرد و تاریکی و زمستاناش، از سایه خودش است.
تغییر زاویه تابش خورشید به زمین، زمستان را به بهار تبدیل میکند.
وقتی زاویه نور الهی به انسان مایل شد و در معرض نور او قرار گرفت، بهار انسان است.
«مَّا أَصَابَک مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَک مِن سَیئَةٍ فَمِن نَّفْسِک» هر خوبی از شما سربزند از شما نیست مربوط به خدا است و هر بدی که از شما سربزند مربوط به خدا نیست، مربوط به خودت است. نساء:79
حضرت آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
استغفار ، دعا یا زیارت لازمه هر روز انسان !!!
بسمه تعالی
کشتیای را تصور کنید که روی دریا سیر میکند. اگر آب موج بزند و در کشتی بریزد، کشتی سنگین میشود و مقداری در آب فرو میرود. در هجوم بعدی امواج، آب بیشتری در کشتی میریزد، چون در اثر موج قبلی پایین رفته و به سطح آب نزدیک شده.
انسان در دنیا، مثل کشتی روی آب است. کشتی وجودش اگر از آب دریای مادّی خالی باشد، دریا در اختیار اوست. اما اگر در کشتیِ وجودش آب ریخت، باید آن آب را با پمپاژ خالی کند.
ادعیه و زیارات، پمپاژ کردن آب از کشتی است. در روایات آمده که انسان روزی هفتاد مرتبه استغفار کند. مثل این است که بر اثر موج، مقداری آب در کشتی شما ریخته و شما باید هفتاد سطل آب بکشید و از کشتی بیرون بریزید.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
اعمالتان را به اندازه دعایتان بزرگ کنید
بسمه تعالی
باید به اندازه پولی که در حساب دارید چک بکشید. اعتبار چک، به میزان موجودی حساب شماست نه میزان رقمی که مینویسید. وقتی میگویید: «خدایا! پرچم اسلام را سر بلند نگهدار» این یک چک است و باید عملی در حسابتان باشد تا چکی که کشیدهاید، برگشت نخورد. اگر چک بیمحل بکشید، دستگیرتان میکنند. باید محلی برای این چکها گذاشت که همانا اعمال ماست.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
لجاجت انسان را از مسیر حق خارج می کند حتی اگر حق با وی باشد.
سلام
خداقوت
میشه بیشتردراین موردتوضیح بدید؟
منظورازلجاجت دراینجاچیه؟
وقتی فردی حق باهاشه ایااصرارکردن درست نیست؟
ببخشیدخوب متوجه نشدم.
بسمه الحق
با سلام خواهر خوبم
مقصودم جرّ و بحث و جدل با مردم است،اگر در موردی حق با شماست
می توان با تدبیر،کلامی نرم،خُلقی خوش و گاهی با صبر و مدارا احقاق حق
نمود،گاهی هم می شود برای رفع کدورت و کینه از بعضی حقوق شخصی و فردی
گذشت که به آن ایثار می گویند.گاهی هم می توان تغافل کرد.
در حالیکه شما دارید برای حقی شخصی جر و بحث و مخاصمه می کنید،ممکن است
مبتلا به کج خلقی و آزار مردم و بد زبانی و مشتی رذائل اخلاقی دیگر بشوید.(شمای نوعی)
امیدوارم مقصودم را روشن بیان کرده باشم.
:Gol:
مبتلا به کج خلقی و آزار مردم و بد زبانی و مشتی رذائل اخلاقی دیگر بشوید.(شمای نوعی)
سلام خانم
برای من خیلی پیش اومده.
ازبس اصرارکردم حق باهامه اخرش دعواوبحث و...شد.
ممنون.واقعاخوب درسی بود.:Gol:اگرلطف کنیدبگیداین سخن ازکیه ؟متشکرمیشم.
سلام و عرض ارادت
خب این درس هم در قران و هم در روایات وجود دارد:
آیه:"و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم"مجادله نکنید که سست می شوید و ابهت شما از بین می رود
روایت از رسول خدا صلی الله علیه و اله:
" بنده، حقیقت ایمان را کامل نکند مگر آن که جدال را ترک گوید هرچند برحق باشد"
حضرت علی علیه السلام:
"از مجادله و خصومت بپرهیزید زیرا این دو دل های برادران را نسبت به یکدیگر بیمار و چرکین می کنند و نفاق را می رویانند"
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض ادب و سلام خدمت شما دوست گرامی؛
پیرو آنچه بیان نموده اید قرآن کریم نیز می فرمایند :
« وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ إِلاَّ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذي أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُكُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ »( عنکبوت :46)
با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند و (به آنها) بگوييد: «ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ايمان آوردهايم، و معبود ما و شما يكى است، و ما در برابر او تسليم هستيم!»
در این آیه دعوت شده است حتی از مجادله با اهل کتاب نیز به بهترین شکل باشد . تنها یک اسثنا قرار داده شده در مجادله با آنها و آن زمانی است که برخی از آنها ایمان نیاوردند و ستم کنند در این صورت باز هم دستور داده نشده است که با آنها بد زبانی شود بلکه مفهوم جمله ای که قران در مقابل آنها بیان می کند نشان می دهد که در ارتباط با دیگران حتی اهل کتاب ستمکار رعایت اصل ادب در گفتار لازم است .
سلام
خداقوت
استادسوالی داشتم:
مثلامن ازفردی ناراحت هستم و وقتی زیرپستم صلوات بزنه بدتریادناراحتیایی که باهاش داشتم میوفتم.وبهش میگم زیرپستای من صلوات نزن.
ایا این حق رو دارم که این درخواستوکنم؟یاطرف حق صلوات زدن روداره؟(طرف فکرمیکنه تعیین وتکلیف براش میکنم)
بسمه سریع الرضا
ای نفس،هر گاه شیطان در تو وسوسه کرد که خطاکار را
نبخش،در گوش منحوسش بخوان،او را خواهم بخشید
که خداوند مرا بر صورت خویش آفریده است،پروردگارم
مرا سریع الرضا دوست دارد.
برای معایب دیگران همیشه توجیهی بیاورید و کلمه "شاید" را بکار ببرید شاید حواسش نبود ، شاید مشکلی دارد و شاید ... ولی از اشتباهات خود به راحتی نگذرید ،خود را به چالش بکشید و از کلمه "چرا" زیاد استفاده کنید چرا عصبانی شدم ، چرا حواسم نبود و چرا ... به گمانم می گویند این عمل به تطهیر قوه خیال کمک می کند . الله اعلم
الهی ، اراده عمل کردن عنایت کن.
بسمه الحکیم الرئوف
روش بحث با مخالف و روش جذب به دین را از آیات قران بیاموزیم:
ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است
استدلال و مناظره کن!
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدينَ
پروردگارت، از هر کسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است.
(سوره مبارکه نحل/125)
سلام علیکم
به نظر می رسد وقتی شما مطلبی را در یک جای عمومی به اشتراک می گذارید دیگر مالک خوش آمدن و یا بد آمدن دیگران از آن مطلب یا اظهار نظرشان به هر شکلی(کامنت یا صلوات و تایید زدن) نیستید.
موفق باشید.
نفس دزد است،خصلت و خوی همنشینش را می دزدد!!!!
بسمه تعالی
اخلاق بد مسری است، با متکبر معاشرت کنی، متکبر میشوی، همانطور که اگر با مبتلا به آبله همغذا شوی، آبله میگیری.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
ریشه عُجب انسان، این است که خودش را مالک میبیند!!!!
بسمه تعالی
میگویی: «آقا چکشت را به من بده تا میخ ته کفشم را بکوبم». آیا منّتی سر او دارید که چکشش را به شما داده؟ میخ کفش او نبود، میخ کفش شما بود.
عمل صالح، خیرش به جیب خودتان میرود نه توی جیب خدا. میخ کفشتان را با چکش او کوبیدهاید. چکش او همین جان و تن و نیرویی است که عطایتان کرده است. پس احساس کنید که به او بدهکار شدهاید نه طلبکار.
ریشه عُجب انسان، این است که خودش را مالک میبیند. اگر تمام حَسَنات اهل عالم از دست و زبانتان صادر شود، اما خودتان را شناخته باشید، برای شما هیچ عُجبی نمی آورد.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
اهل ایمان و آرزوی موت.....
بسمه تعالی
راز این که اهل تقوی همواره تمنا و آرزوی مرگ دارند این است که احساس میکنند سرمایهای دارند و آن سرمایه ایمان است.
کسی که پول زیادی از بانک گرفته تا به منزل ببرد و یا از منزل برداشته تا به بانک ببرد، در این راه تلاش میکند تا سریعتر و زودتر به هدف برسد. دوست دارد از راه میان بُر برود و دو خیابان، یک خیابان بشود تا به هدف نزدیکتر گردد. اما آنکه سرمایه و هدفی ندارد، سرعت و تلاشی هم ندارد.
کسی هم که سرمایه ایمان ندارد، نه هدفی دارد و نه تمنای مرگی، بلکه از مرگ هم گریزان است.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
نماز انسان را فرشته خو می کند؛
زیرا که نمازگزار از همه بدی ها پاک است.
هر کس که نمازگزار است، پاکیزه خوی و نیکوکردار و نیکو رفتار است.
از درنده خوئی، بدگوئی، تنبلی و ولگردی، بیزار و برکنار است.
علامه حسن زاده آملی
علم و عمل در حقیقت جوهر انسان سازند؛
و انسان آنچه را فراگرفته و بدان عمل نموده است، گوهر ذات او می گردد.
علامه حسن زاده آملی
بسمه المدبّر
کسی که مردم را در تنگنای خواهشها و توقعات خویش قرار می دهد
آنها را از خویش خواهد راند،چرا که هیچکس اسارت را دوست ندارد.
چرا آرامش ندارم؟؟؟؟؟؟؟؟
بسمه تعالی
اگر به جام فلزی ضربهای وارد شود، مدتها ارتعاش خواهد داشت، ولی اگر جام را با دست بگیریم و ضربهای به آن وارد کنیم، دیگر ارتعاشی نخواهد داشت.
انسانی که تکیه گاهی ندارد و خدا او را نگرفته است، با یک ضربه آرامش خود را از دست داده و تا مدتها مضطرب، سردرگم و حیران خواهد ماند. اما کسی که متکی به خداست و دلش به او آرام شده و خدا او را گرفته، در مقابل ضربات، مضطرب نخواهد شد و آرامش خود را حفظ خواهد کرد.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
دنیا رحم است و ما جنین آخرتیم....
بسمه تعالی
بسیاری از امراض انسان، ریشه در زمان بارداری و دوران جنینی فرد دارد. این امراض تا وقتی نوزاد در رحم مادر است رنجی برای او ایجاد نمیکند، اما پس از تولد، آرام آرام نشانههای بیماری بروز میکند!
دنیا رحم است و ما جنین آخرتیم. امراض روح ما در آخرت خودشان را نشان میدهند، چون روح ما متعلق به آنجاست. خشم، شهوت، زیاده طلبی و سایر رذایل و امراض اخلاقیِ خود را در دنیا نمیفهمیم، بلکه در آخرت درمییابیم و آنجاست که روحمان باید رنج بکشد، چرا که این مریضیها را از رحم دنیا به آخرت بردهایم و در آنجا مانند یک نوزاد ناقص الخلقه و مریض مادرزاد، پا گذاشتهایم.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
بسمه تعالی
اگر به جام فلزی ضربهای وارد شود، مدتها ارتعاش خواهد داشت، ولی اگر جام را با دست بگیریم و ضربهای به آن وارد کنیم، دیگر ارتعاشی نخواهد داشت.
انسانی که تکیه گاهی ندارد و خدا او را نگرفته است، با یک ضربه آرامش خود را از دست داده و تا مدتها مضطرب، سردرگم و حیران خواهد ماند. اما کسی که متکی به خداست و دلش به او آرام شده و خدا او را گرفته، در مقابل ضربات، مضطرب نخواهد شد و آرامش خود را حفظ خواهد کرد.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
سلام علیکم
باعرض ادب و احترام
بسیار زیبا و قابل تامل بود....
یازهراسلام الله علیها
اخلاق بد مسری است، با متکبر معاشرت کنی، متکبر میشوی، همانطور که اگر با مبتلا به آبله همغذا شوی، آبله میگیری.
قطعا اینگونه است که ایشان فرمودند
اما برایم سوالی پیش آمده جناب استاد
چگونه حضرت آسیه سلام الله علیها با فرعون هم نشین و هم غذا و غیره بودند،یکی فرعون بود و دیگری آسیه! یکی بهشتی شد و دیگری جهنمی
سوالم این است باید چکار کرد که اگر کسی مجبور بود چنین همنشینی هایی داشته باشد(چه دوست،چه همسر چه همکار و غیره) عوارض منفی همنشینی در او اثر نکند؟ اگر امکان دارد این درس را نیز به ما بیاموزید
باتشکر
یازهراسلام الله علیها
سلام علیکم و رحمة الله
هرگز حدیث حاضر و غائب شنیده ای / من در میان جمع و دلم جای دیگر است.
حضرت آسیه سلام الله علیها بر در دل نشسته و مراقبت داشته اند که نامحرم وارد حریم دل نشود هر چند آن نامحرم نزدیکترین فرد در ظاهر باشد.
لذا علامه طباطبایی رحمة الله علیه در آخر عمر شریف وقتی از ایشان طلب موعظه شد فرمودند: مراقبه مراقبه مراقبه.
کلیدهای سلوک......
بسمه تعالی
مسافری که به سوی مقصد حرکت میکند، راه نرفته را پیش رو میبیند؛ اما اگر به سمت خلاف مقصد بایستد، مسیر طی شده را خواهد دید.
کسی که رفتهها و کردههای خود را میبیند، باید باور کند که در حال اشتباه است و پشت به مقصد ایستاده و کسی که نرفتهها و نکردهها را مینگرد، شک نکند که رو به مقصد ایستاده و در مسیر صحیح قرار دارد.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
حقیقت رزق و روزی
بسمه تعالی
رزق، مثل ظرف آب مرغداریهاست. آب خوری آنها این طور است که کمی بالاتر از لبه ظرفی را سوراخ کرده و آن را پر از آب میکنند و روی یک ظرف بشقاب مانند، بر میگردانند و آب توی بشقاب زیرین میآید. وقتی آب در بشقاب جمع شد و مقابل سوراخ رسید متوقف میشود و جوجهها از آبها میخوردند. یعنی وقتی مصرف شد تولید میشود نه این که تولید میشود تا مصرف شود.
روزی همیشه با مصرف همراه است نه تولید. اگر ده جوجه آب بخوردند، آب بیشتری بیرون میآید و اگر پنج جوجه بخورند، آب کمتری بیرون میآید.
روزی انسان این چنین است. اگر کسی هزینه چند خانواده را تامین کند، مصرف آنها، موجب زیاد شدن درآمد میشود زیرا هرکس روزی خودش را میخورد و نمیتواند روزی شخص دیگری را بخورد.
اگر انسان این معنی را بداند، وقتی کسی از او کمکی بخواهد؛ خوشحال میشود و میفهمد که بناست خداوند به او روزی بیشتری بدهد. اما اگر سفرهاش را بست و جلوی مصرف دیگران را گرفت، روزی هم بند میآید.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
مفهوم خود بزرگ بینی
بسمه تعالی
انسان وقتی پشت به نور میکند، خود را میبیند، آنهم بزرگتر از آنچه که هست، یعنی«خود بزرگ بین» میشود. همچنانکه اگر در شب تاریک، به جای اینکه رو به فانوس بایستد، پشت به فانوس ایستاد، خود و سایة خود را، آنهم بزرگتر از آنچه که هست میبیند. «خود بزرگ بین»، به دلیل پشت کردن به نور است و خداوند نور آسمانها و زمین است؛ «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ».
هر گاه انسان به خداوند که نور آسمانها و زمین است، پشت کند، خود را میبیند و هر چه دورتر شود سایهاش بزرگتر میشود و دچار «خود بزرگ بینی» میشود و هر گاه به سمت خداوند بایستد و حرکت کند، دیگر خود را نمیبیند.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
چگونه به اندازه خودمان در تعجیل فرج سهیم باشیم؟
بسمه تعالی
امام زمان(عج) اگر غایب مى شود، ابتدادر دلها غایب
مى شود و بعد از آن، در جامعه و اگر ظاهر مى شود، ابتدا بر
دلها ظاهر مى شود و بعد از آن بر جامعه.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
بسمه العزیز
شنیدم کسی در مقام مناجات با خداوند عرضه داشت:
الهی از مردمان، یکی به جلالش می نازد
و دیگری به مالش
و آن دیگر به جمالش
مرا کمال ده که از آنچه مردم بدان می نازند مستغنیم.
وی را گفتم آن کمال که می خواهی چیست؟
فرمود عقلی عقیل تا بدان جلال و جمال و مال یکجا تحصیل کنم.
عرض کردم جمال به عقل چگونه تحصیل خواهی کرد؟
فرمود نشنیدی "جمال الرجال فی عقولهم" زیبایی مردان در عقلهایشان است؟
و جلال را چگونه؟ فرمود آیا به غیر عقل توان جلال و جبروت یافت؟کدام بی خرد را به بزرگی یاد کنند؟
پرسیدم و مال را چگونه؟
فرمود کدام دارایی را شناسی که از عقل ارزشمند تر بود؟
عرض کردم تو اینها که گفتی به غایت داری چرا چیزی از خدا خواهی که داری؟
فرمود آنکه خویش را به کمال عقل شناسد، بی عقل ترین مردمان است.
خودمان را در معرض رحمت و عنایت الهی قرار دهیم
بسمه تعالی
خورشید همیشه نور میافشاند و زمین یکی از میلیونها نقطهای است که از نور خورشید بهره میگیرد، اما برای این که از نور خورشید بهرهمند شود میبایست در معرض تابش آن قرار بگیرد.
این که شبها نصف کرهی زمین از نور خورشید بیبهره است نه برای این است که خورشید به سمت زمین نمیتابد، بلکه زمین باید موضع خود را تغییر دهد.
«توبه» تغییر وضعیت انسان نسبت به خداوند است، نه تغییر وضعیت خداوند نسبت به انسان.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
مراقب خدعه های نفست باش!!!!!
بسمه تعالی
آینهها سه نوعاند:
«ساده» که تصویر هر چیز را همان گونه که هست نشان میدهد؛ «محدب» یا «کوژ» که تصویر راکوچک و «مقعر» یا«کاو» که تصویر را بزرگ نشان میدهد.
عقل، آینه سادهای است و هر چیز را همان گونه که هست نشان میدهد. اما نفس انسان، آینهای است که در آنِ واحد هم مقعر و هم محدب است؛ آنچه را خود میپسندد، بزرگ جلوه میدهد و آنچه را نمیپسندد، کوچک نمایش میدهد.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
بسمه الغنی
اهل دلی را گفتند:از چه رو است که تکذیب و تأیید خلق و اقبال و ادبار آنان تو را
غمگین و شاد نسازد؟
فرمود: بگوئید ببینم،خالق من کیست؟
گفتند:الله
فرمود:رازق من کیست؟
گفتند:الله
فرمود:مرگ و زندگی من به دست کیست؟
گفتند: الله
فرمود:پس چگونه تأیید و تکذیب خلق، و یا ادبار و اقبال آنان،موجب شادی و یا غم گردد؟
آنکه می داند جانش در قبضه ی قدرت حق است،به خویش هم نظر ندارد تا چه رسد به غیر!
نکته ی ظریف و مهمی درباره نیّت....
بسمه تعالی
هواپیما را دیدهاید که از روی زمین اوج میگیرد؟ هواپیما دوباره به زمین بر می گردد، اما موشک از جاذبه زمین خارج میشود و دیگر بر نمیگردد. سرعت زیادی لازم است تا موشک از جاذبه زمین خارج شود. همان طور که زمین «جاذبه» دارد، «نیت» هم «جاذبه» دارد.
نیت انسانها گاهی در «جاذبه» خود انسان گیر میکند. بسیاری از اعمالی که انسان به سوی ملکوت میفرستد، از جو خودش نمیگذرد؛ او فکر میکند آن عملی که فرستاده، رسیده است! اما در قیامت که عملش را نشانش میدهند میبیند که خیلی از آنها به جاذبه خودش باز گشته است.
درجات عمل، همهاش مربوط به نیت میشود و بستگی دارد به این که تا چه اندازهای بتواند از خودش رها شود که این مربوط به شکستگی و سوزدل است...
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
اعتقادت به توحید در چه حد است؟
بسمه تعالی
خداوند، همة فرمانهایش را در یک کلمه خلاصه کرده:
«قولوا لا اله الّا اللّه تفلحوا» بگویید جز او خدایی نیست تا رستگار بشوید.
این جمله یعنی چه؟ حداقل معنای این جمله این است که من خدا نیستم.
شما میگویید مگر کسی ادعا میکند که من خدا هستم؟ نه؛ اما اگر میگوید من خدای خودم نیستم، پس من اختیاردار خودم نیستم و مالک و صاحب دارم. خودم امانتی به دست خودم هستم.
زبان و دستانم، ملک اوست. باید هر لحظه دقت داشته باشم که مالکم گفته است این جمله را بگویم یا نگویم؟ میخواهم نگاه کنم، بگویم مالکم گفته از چشمانت این استفاده را بکن یا این استفاده را نکن. این میشود لا إله الا الله.
«قولوا لا اله الّا اللّه تفلحوا» یعنی انسان بگوید هیچ کس جز حقتعالی خدا نیست و اول از همه، خودم خدا نیستم. از این جهت میگویم، چشمان و دستانم مال من نیستند، اموالم مال من نیستند.
در این حالت انسان پیش خود میگوید اموالی که دست من است، امانت اوست به دست من. وقتی انسان مال کسی را در راهی که او گفته خرج میکند که زورش نمیآید، ملک خودش را در راه خودش خرج کند.
حسین بن علی در عاشورا، عملش میگفت «لا اله الّا اللّه». صبرش میگفت «لا اله الّا اللّه». رفتار و اخلاقش میگفت «لا اله الّا اللّه».
نماز و روزه جزء «لا اله الّا اللّه» است. حال اگر پرسیده شود که روزه گرفتن چه ربطی به «لا اله الّا اللّه» دارد؟ باید گفت که انسان روزه را به امر که میگیرد؟ پاسخ، امر خداوند است. این همان «قولوا لا اله الّا اللّه» است. روزه مستحب میخواهی بگیری، پدرت راضی نمیشود. روزه مستحب را میخوری، این همان «لا اله الّا اللّه» است.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
خودشناسی راه خدا شناسی
بسمه تعالی
خدا میگوید: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ».نور الهی است که آسمان و زمین را روشن کرده است. پس کسی که عالم را روشن ببیند با نور خدا آشنا شده است و باید نور خدا را در خودش هم ببیند؛ چون خود انسان هم جزء آسمان و زمین است.
وقتی میگویی: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، خود انسان نباید از قلم بیفتد و اگر انسان بخواهد خدا را ببیند، با آن نوری که در خودش هست باید خدا را ببیند، چون نزدیکترین جا به انسان خود انسان است. اگر کسی خدا را در خودش دید چه حالتی پیدا میکند؟ آیا ادعای خدایی میکند که خدا را در خودش دیده است، یا استغفار میکند؟ استغفار میکند. چون میگوید من در محضر خدا چه کردهام، وقتی خدا را در خودش میبیند در مقابل دشمنان خدا احساس ناتوانی نمیکند؛ در مقابل دوستان خدا اظهار خودنمایی نمیکند. مشکل انسان این است که خودش را قبول دارد و میگوید من کسی هستم و چیزی هستم.
همه بدبختیها از همین جا شروع میشود که انسان خودش را چیزی بداند. زمانی خدا را در خودش میبیند که خودش را چیزی نداند. اگر خودش را دید، او را نمیبیند؛ اما اگر او را دید، خودش را نمیبیند و این راهی است که قرار دادهاند برای انسان که ببیند هرچه هست در عالم، آثار خداست، مالکش خداست، ولیاش خداست.
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله
بسمه السمیع
"یسبح لله ما فی السموات و الارض..."
گاهی سکوت و گوش کردن به آهنگ هستی را امتحان کنیم
این حرفها،عبارات،جمله ها و کلمات آنقدر فضای ذهنمان را
از خویش پر می کنند که جایی برای شنیدن زمزمه تسبیح
اشیاء باقی نمی گذارند.
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند ارض وجودت را به تو امانت داده است
و شرط نموده این امانت را خوب حفظ کنی
اگر شرط امانت داری به جای آوردی وارثش
می شوی،به تو واگذار می شود،سندش در بهشت
به اسم خودت می خورد،امّا اگر این مبایعه نامه را
با شیطان امضاء کردی،آنوقت او که آتش است
ارض وجودت را به جهنم تبدیل می کند!!!
روزی همسر ملانصرالدین از او پرسید:
فردا چه می کنی؟
گفت: اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه می روم و اگر بارانی باشد به کوهستان می روم و علوفه جمع می کنم.
همسرش گفت: بگو ان شاءا...
او گفت: ان شاءا... ندارد فردا یا هوا آفتابی است یا بارانی.
از قضا فردا در میان راه راهزنان رسیدند و او را کتک زدند.
ملانصرالدین نه به مزرعه رسید و نه به کوهستان و مجبور شد به خانه بازگردد.
همسرش گفت: کیست؟
او جواب داد: ان شاءا... منم.