درس اخلاق اسک دینی ها برای یکدیگر (کاربردی)

تب‌های اولیه

1832 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بسم الله الرحمن الرحیم

[=Traditional Arabic]امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن را سزاوار است كه داراى هشت خصلت باشد: 1- هنگام شدائد با وقار باشد، 2- هنگام بلا شكيبا باشد، 3- در فراوانى نعمت سپاسگزار باشد، 4- بآنچه خدا روزيش كرده قانع و خرسند باشد، 5- بدشمنانش ستم نكند، 6- بارش را بر دوستانش نيفكند [بخاطر دوستانش متحمل گناه نشود] 7- بدنش از او در رنج و مشقت باشد (از بسيارى عبادت و قضاء حوائج مردم) 8- مردم از ناحيه او در آسايش باشند، همانا علم دوست مؤمن است و بردبارى و زيرش و عقل امير سپاهش (يعنى اعضاء و جوارحش بفرمان عقلش رفتار كنند) و مدارا برادرش و احسان پدرش باشد.

منبع: جلد سوم اصول کافی/ باب خصال مومن / حدیث اول

:roz:

بسمه المجیب

ihope;824525 نوشت:
برای تمام کارهای کوچک و بزرگ ازش کمک می خوام ، ایا اینقدر دعا کردن جایزه? من حتی واسه کوچک ترین کارها از خدا کمک میخوام مثلا واسه انجام یک بازیه دوستاته ساده که نتیجه برد و باختش اصلا مهم نیس هم دعا میکنم ، ایا این کار اشتباهه?

سلام علیکم

[h=5]- امام صادق عليه السلام:
[/h] عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّكُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَا تَتْرُكُوا صَغِيرَةً لِصِغَرِهَا أَنْ تَدْعُوا بِهَا إِنَّ صَاحِبَ الصِّغَارِ هُوَ صَاحِبُ الْكِبَارِ.

شما را سفارش مى كنم به دعا كردن، زيرا با هيچ چيز به مانند دعا به خدا نزديك نمى شويد و دعا كردن

براى هيچ امر كوچكى را، به خاطر كوچك بودنش رها نكنيد، زيرا حاجتهاى كوچك نيز به دست همان كسى

است كه حاجتهاى بزرگ به دست اوست.

كافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 467 ، ح 6

همانطور که از حدیث شریف پیداست دعا و کثرت آن حتی برای امور ناچیز سفارش شده است چرا که

باعث حفظ ارتباط بنده با خداوند می شود و نوعی عبادت محسوب می گردد،اما یک نکته را هم باید توجه

کرد، اموری که بیهوده هستند و نتیجه عقلایی نداشته و به نوعی موجب اتلاف وقت و عمر انسان می شوند

دعا کردن ندارد.


[="Tahoma"][="Blue"]

ihope;824525 نوشت:
سلام دوستان ، راستش هرچی گشتم نفهمیدم کجا سوالم رو مطرح کنم و از طرفی موضوع جدید اضافه کردن هم در این سایت بسیار زمان بره (یک موضوع 2 روز پیش ایجاد کردم هنوز تایید نشده و در سایت قرار نگرفته) بنابراین اینجا میپرسم ، اگر جای نامناسبی انتخاب کردم عذرخواهی میکنم ، حقیقتش من قبلا ادمی بودم که زیاد از خدا دور شده بودم اما به لطف خودش چند روزیه برگشتم به سمتش و حس درونیمم بهم میگه توبم قبول شده و دارم سعی میکنم مشکلاتی که داشتم رو برطرف کنم حالا یک سوالی برام ایجاد شده : من خیلی این روزا پیش خودم با خدا صحبت میکنم ، دعا میکنم ، برای تمام کارهای کوچک و بزرگ ازش کمک می خوام ، ایا اینقدر دعا کردن جایزه? من حتی واسه کوچک ترین کارها از خدا کمک میخوام مثلا واسه انجام یک بازیه دوستاته ساده که نتیجه برد و باختش اصلا مهم نیس هم دعا میکنم ، ایا این کار اشتباهه? واقعا موندم درسته یا غلطه ، موندم اینکار باعث نزدیکی بیشتر میشه یا جسارته و پررویی، همچنین کلا دارم اینبر ائنبر نگاه مبکنم و حس میکنم همچیز حکمت خداست و خدا تو طبیعت نشانه هاش رو به من نشون میده و دنبال نشانه و تحلیل وقایع میکنم که بفهمم خدا تو این قضیه چیو خواست به من نشون بده ، ایا کارم درسته؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی
همانطور که سرکار خانم حبیبه بیان نمودند دعا کردن در مطلق کارها اگر چه مورد تاکید شریعت مقدس است اما برای تقرب و بندگی بیشتر به آستان ربوبی حق سبحانه و تعالی سعی نمایید به جای دعا کردن در امور نازلی همچون بازی کردن بواسطه ترک همه زوایای گناه همانند ترک غیبت و ترک نگاه به نامحرم و انجام دقیق و شایسته واجبات همانند نماز اول وقت خواندن زمینه نزدیکی بیشتر خود را به خداوند فراهم آورید.
[/]

با سلام خدمت شما دوستان
من نمازهاي قضاى زيادى دارم(حتى تعدادشون از دستم در رفته) و متاسفانه انسان سست نمازى بودم ولى تصميم گرفتم كه ديگه هيچوقت نمازم رو به تاخير نندازم و مدتيه كه دارم اين كار رو انجام ميدم و به يارى خداوند توى اينكار خيلى موفق شدم ولى من علاقه ى زيادى به نماز شب پيدا كردم و در همه ى شرايط شفع و وتر رو ميخونم
حالا دوتا سوال دارم
اول اينكه ايا براى من بهتره كه به جاى نماز شب نمازهاي قضام رو به جا بيارم ؟
دوم اينكه چجورى اونهمه نماز قضا رو ميتونم به جا بيارم و يه جورايى ميترسم كه شامل ضرب المثل سنگ بزرگ نشانه ى نزدنه بشم و ديگه نتونم همين نمازهاى يوميه رو هم بخونم چون خيلى از برگشتن به اون حالت ميترسم
(حدود پنج سال نماز قضا دارم متاسفانه)

Yas2020;824877 نوشت:
سلام خدمت شما دوستان
من نمازهاي قضاى زيادى دارم(حتى تعدادشون از دستم در رفته) و متاسفانه انسان سست نمازى بودم ولى تصميم گرفتم كه ديگه هيچوقت نمازم رو به تاخير نندازم و مدتيه كه دارم اين كار رو انجام ميدم و به يارى خداوند توى اينكار خيلى موفق شدم ولى من علاقه ى زيادى به نماز شب پيدا كردم و در همه ى شرايط شفع و وتر رو ميخونم
حالا دوتا سوال دارم
اول اينكه ايا براى من بهتره كه به جاى نماز شب نمازهاي قضام رو به جا بيارم ؟
دوم اينكه چجورى اونهمه نماز قضا رو ميتونم به جا بيارم و يه جورايى ميترسم كه شامل ضرب المثل سنگ بزرگ نشانه ى نزدنه بشم و ديگه نتونم همين نمازهاى يوميه رو هم بخونم چون خيلى از برگشتن به اون حالت ميترسم
(حدود پنج سال نماز قضا دارم متاسفانه)

با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی
در ابتدا به شما تبریک می گوییم که به نماز خواندن علاقه مند شده و در صدد جبران گذشته هستید.
در خصوص سوالتان باید بگویم در شریعت الهی رتبه واجبات مقدم بر مستحبات است و اگر واجبی همچون نماز از شما فوت شده است لازم است بیش از اهتمام به مستحبات درصدد به جا آوردن قضای واجبات خود باشید.

امام علی علیه السلام در حکمت 271 نهج البلاغه می فرمایند: إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا
یعنی هرگاه مستحبات به واجبات لطمه بزنند، آنها را ترك كنيد.
در این روایت به خوبی روشن است که اهمیت به جا آوردن قضای واجبات به مراتب از انجام مستحبات بیشتر است.
توصیه بنده به شما این است که اگر نماز خواندن در هنگام سحر برایتان شیرین است به جای خواندن نماز شب در آن هنگام رکعاتی از نمازهای قضای واجبتان را به ترتیب بخوانید و به این نکته نیز توجه داشته باشید که قربی که از ناحیه انجام واجبات و قضای واجبات برای انسان حاصل می شود به مراتب بیشتر از قربی است که از ناحیه مستحبات عائد انسان می گردد همچنان که امیرالمؤمنین علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید: «. . . .
و جعلها منتها رضاه حاجته من خلقه فاتقوا الله الذی انتم بعینه.»
یعنی«خداوند سبحان، انجام واجب و ترک حرام را نهایت درجه خشنودی از بنده اش قرار داده است » .
(ضمیر «ها» در «جعلها» به انجام واجب و ترک حرام برمی گردد).

اویس;824944 نوشت:

با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی
در ابتدا به شما تبریک می گوییم که به نماز خواندن علاقه مند شده و در صدد جبران گذشته هستید.
در خصوص سوالتان باید بگویم در شریعت الهی رتبه واجبات مقدم بر مستحبات است و اگر واجبی همچون نماز از شما فوت شده است لازم است بیش از اهتمام به مستحبات درصدد به جا آوردن قضای واجبات خود باشید.

امام علی علیه السلام در حکمت 271 نهج البلاغه می فرمایند:
إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا
یعنی هرگاه مستحبات به واجبات لطمه بزنند، آنها را ترك كنيد.
در این روایت به خوبی روشن است که اهمیت به جا آوردن قضای واجبات به مراتب از انجام مستحبات بیشتر است.
توصیه بنده به شما این است که اگر نماز خواندن در هنگام سحر برایتان شیرین است به جای خواندن نماز شب در آن هنگام رکعاتی از نمازهای قضای واجبتان را به ترتیب بخوانید و به این نکته نیز توجه داشته باشید که قربی که از ناحیه انجام واجبات و قضای واجبات برای انسان حاصل می شود به مراتب بیشتر از قربی است که از ناحیه مستحبات عائد انسان می گردد همچنان که امیرالمؤمنین علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید: «. . . .
و جعلها منتها رضاه حاجته من خلقه فاتقوا الله الذی انتم بعینه.»
یعنی«خداوند سبحان، انجام واجب و ترک حرام را نهایت درجه خشنودی از بنده اش قرار داده است » .
(ضمیر «ها» در «جعلها» به انجام واجب و ترک حرام برمی گردد).

جواب شما من رو بسيار بسيار قانع كرد
انشالله از اين به بعد همين كار رو انجام ميدم
دعا كنيد كه به حول و قوه ى الهى بتونم روزى رو ببينم كه هيچ نماز قضايى نداشته باشم
باتشكر از شما

بسمه الحبیب

ابن الوهم،ابن العقل را گفت:

با وجود قضا که بر تو حاکم است و قدر که بر پیشانیت نوشته اند

از چه روی اینچنین برای تغییر سرنوشتت می کوشی؟

ابن العقل فرمود:

اجتهاد و تلاش در سرنوشتم نوشته اند،دست قضا آن را امضاء نموده و تقدیر بر آن رفته است.

در این گفتگوی بودند که شنیدند ابن العشق با خویش زمزمه می کند:

ای برده اختیارم تو اختیار مائی

من زعفران عشقم تو لاله زار مائی

هو الجمیل

"زندگي مفهوم زيبايي خواهد داشت،اگر آن را براي همه زيبا كنيم"

هر بلایى كه به ما مى‌رسد در اثر دورى از اهل بیت-علیهم السلام- است

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

هر بلایى كه به ما مى‌رسد در اثر دورى از اهل بیت-علیهم السلام- و روایات مأثوره‌ى از ایشان است. این بلاهایى كه وارد مى‌شود و بسیار هم هست، در اثر این است كه از روز اول نخواستیم آن كس را كه خدا و پیامبر-صلى الله علیه و آله و سلم- براى ما تعیین كرده بودند بر ما حكومت كنند! یك گوشوار از گوش زن مسلمان و یك خلخال از پاى زن ذمّیّه برده بودند، وقتى كه خبر به حضرت امیر-علیه السلام- رسید فرمود: "فلو أنّ امرءً مسلماً مات من بعد هذا أسفاً، ما كان عندى ملوماً!"(1) بعد از این، اگر مسلمانى از روى تأسّف بر این مصیبت جان بسپارد، نزد من سزاوار سرزنش نیست!

1. نهج البلاغه، ص69، کافی، ج5، ص4، بحارالانوار، ج34، ص64

در محضر بهجت، ج1، ص274

جایگاه عقل

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

انسان باید در كار خیر و نحوه‌ى انجام آن فكر كند تا فكرش موجب ابتكارى باشد كه در هدف مفید باشد، و این گونه نباشد كه طالب مجهول باشد. در هر واقعه و در هر حركت و سكون، مشكل اصلى، تشخیص تكلیف است و بعد مشكل‌تر از آن، عمل به آن تكلیف. سلمان-رضوان الله تعالى علیه- در اثر شناخت تكلیف و عمل به آن و پیروى از شرع با سراج عقل، "عَلِم عِلمَ الأول و الآخر"(1)؛ (علم اول و آخر را مى‌دانست). مقامات علما نیز این گونه است.

1. بحارالانوار، ج10، ص121

در محضر بهجت، ج1، ص244.

توفیق از آشپزخانه حاصل نمى‌شود

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

اگر در زمان سابق با امداد غیبى درس‌ها را پیش مى‌بردند، امروزه بیشتر به آن نیاز است، زیرا موانع امروز بیشتر از گذشته است. گویا دعاى "سبحان من لا یعتدى على أهل مملكته..."؛ (منزه است خدایى كه بر اهل مملكت خود تعدّى نمى‌كند...) در تعقیبات نماز(1) براى همین مطلب است كه انسان نورانیتى در فهم معلومات داشته باشد، زیرا مقامات از پر كارى به دست نمى‌آید، توفیق هم از مطبخ(2) حاصل نمى‌شود. البته چه بسا افرادى كه از كار و تحصیل نتیجه نگیرند، ولى از قضاى حوایج اهل ایمان و ترحّم و احسان و امداد به برادران دینى نتیجه بگیرند.

1. بحارالانوار، ج83، ص9

2. آشپزخانه

در محضر بهجت، ج1، ص280.

محبت اهل بیت اعظم طاعات و عبادات

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

سؤال: روایاتى در كافى مذكور است كه مفاد آن‌ها این است كه "محبت اهل بیت-علیهم السلام- بدون عمل و بندگى مفید نیست، و خداوند با كسى خویشى ندارد و میزان در قرب و بعد و ثواب و عقاب، طاعت و معصیت خداست."(1) این روایات را چگونه تفسیر مى‌فرمایید؟

جواب: دیدن یك روایت بدون ادله‌ى دیگر، نظیر تنها به قاضى رفتن است، محبت و ولایت اهل بیت-علیهم السلام- خود، یك عمل است و واجب، بلكه از اعظم طاعات و واجبات است، به حدّى كه فرموده‌اند: "لم یناد بشىء كما(ما) نودى بالولایة."(2) به هیچ چیز، همانند ولایت فرا خوانده نشده است. البته نماز، روزه، زكات و حج هم واجب است و محبت هر قدر رتبه‌اش بیشتر باشد، اثر آن در اعمال دیگر بیشتر خواهد بود. در قرآن شریف مى‌فرماید: "الا المودة فى القربى"(3) به جز مودّت نزدیكان(من). اگر چیز دیگرى غیر از مودّت اهل بیت-علیهم السلام- براى مردم نافع‌تر بود، بیان مى‌شد. البته ما متأسفانه به آن‌ها محبت داریم، اما در راه و مكتب آن‌ها نیستیم، لذا مثل آن‌ها نماز نمى‌خوانیم و مثل آن‌ها حج به جا نمى‌آوریم و...

1. کافی، ج2، ص74، روایت 3؛ ج8، ص11؛ وسائل الشیعه، ج1، ص93؛ بحارالانوار، ج2، ص29
2. کافی، ج2، ص18 و 21؛ وسائل الشیعه، ج1، ص17؛ بحارالانوار، ج65، ص329 و 332
3. سوره‌ى شورى، آیه‌ی 23

در محضر بهجت، ج1، ص295.

بسم الله الرحمن الرحيم

عرض ادب و سلام ؛

استاد;825771 نوشت:
چه بسا افرادى كه از كار و تحصیل نتیجه نگیرند، ولى از قضاى حوایج اهل ایمان و ترحّم و احسان و امداد به برادران دینى نتیجه بگیرند.

بسيار استفاده کرديم از مطلب شما استاد گرامي؛

به علماء دروغ نبندیم
فرقی نمیکند آیت الله خوئی باشد
یا یک آیت الله گمنام

البته چه بسا افرادى كه از كار و تحصیل نتیجه نگیرند، ولى از قضاى حوایج اهل ایمان و ترحّم و احسان و امداد به برادران دینى نتیجه بگیرند

چه خوب میشد حال ما
اگر به این دو خط عمل میکردند
و چه بد میشود وقتی ریا کار میشوند

[="Tahoma"][="Blue"]

بسمه الاخر
اگر می خواهی در کشاکش فراز و نشیب زندگی چون اسیران دست و پای بسته در بند نمانی
و از جور زمانه و فقدان معاش رنجور نگردی و در گاه علیلی و سالمندی دست احتیاج به این و آن دراز نکنی
و خواری عجز و منت و مذلت نامردمان را نکشی و در هنگامی که دیگران مرزوق به اندیشه و همت گذشته خویشند در حسرت نمانی
و حتی بعد از هجرانت داغ عظیمی را که بر رخساره اهل و عیالت به جای مانده مرحمی باشی
و ایشان را همچنان از الطاف کریمانه وجود سراسر خیر خویش برخوردار سازی
دل از اغیار برکن و روی به جانب حق دار
و جز محبوب حقیقی را مخواه
و جز او را طالب مباش...

یا حق

[/]

گفتاری از استاد نیلچی زاده :

برای ارتباط با نامحرم فرقی ندارد مجرد یا متاهل ،زن یا مرد باشیم .یک ملاک وقاعده عمومی وجود دارد و ان اینکه هر موقع احساس کردیم این فرد نامحرم برای ما موضوعیتی از محبت خاص پیدا کرده ،به نوعی به او عادت کردیم ودوست داریم صدای او را بشنویم یا با او چت کنیم ویا حس کنیم که در کنار او ارامش داریم . باید بدانیم که این کاذب است .چون کار شیطان ،رنگین کمان زیبا روی گناه است .برای همین یک میدان مغناطیسی روی گناه ایجاد می کند وخلا او برای ما طوری می شود که دچار اشفتگی می شویم ,،یعنی ارامش حقیقی را ازدست می دهیم وارامش کاذبی را بدست می اوریم .در این جا ما قطعا وارد حریمی شدیم که خداوند ما را از ان نهی کرده وباید بلافاصله از ان دور شویم .

حضرت آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

هرکس دردام گناه یا خطایے افتاده و بہ آن عادت کرده و از ترک آن عاجز است

مےتواند به مدت 40 هفتہ (پنجشنبہ شبها یا جمعہ صبح ها) بصورت مستمر برسر مزار یکےاز اولیاء الهے برود وقرآن بخواند.

@yekjoremarefat

بسمه الکریم

ادب محضر خلق نشان از ادب محضر حق دارد، هر آن کو خلق ظاهر را حرمت پاس نمی دارد

حرمت حق باطن چگونه خواهد داشت؟

و آن که خلق الله را شأنی قائل نیست چگونه شئون الهی پاس دارد؟که خلق آئینۀ حقند

چو آئینه بشکنند حق در کجا بینند؟ و آنکه حق بی آئینۀ خلق بیند جز معصوم نباشد.

چرا این ضرورت را احساس نمی کنیم؟
چرا تشنه ی این نیاز نیستیم؟
اما برای چیزهایی که گمان میکنیم نیازمان است،به هر دری میزنیم؟
نکند به مانند جهنمیانی شده ایم که از عبور رسول اکرم(ص) از مقابل دوزخ را بر نمی تابند

باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روى خود ببندیم

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:
خوشا به حال كسى كه خطاى خود را ببیند و به عیب خود توجه داشته باشد و عیوب دیگران را ندیده بگیرد و خود را كامل و بى‌نقص نبیند، بلكه در موارد خطا و اشتباه خود را خطاكار ببیند. ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روى خود ببندیم، و براى هر خطا، زبان به استغفار بگشاییم، و اگر قابل جبران باشد، جبران كنیم.

در محضر بهجت، ج1، ص300.

عمل به واضحات و احتیاط در مشتبهات

بسمه تعالی

مرحوم آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:
اى كاش مى‌فهمیدیم كه چاره‌ى كار ما در یك چیز منحصر است، و آن این است كه تكلیف الهى را تشخیص بدهیم و بدانیم كه چه كار را باید بكنیم و چه كار را نباید بكنیم. اگر دانستیم الحمدلله، و اگر ندانستیم باید بدانیم كه انسانى كه نمى‌داند چه كند و چه نكند، باید احتیاط كند. و در این صورت-یعنى در صورت ندانستن تكلیف واقعى- اگر ندانیم چه كنیم، از ما پذیرفته نمى‌شود و ما در نزد خدا معذور نیستیم. آیا اگر عینك نداشتیم، نباید براى راه رفتن عصاى احتیاط به دست بگیریم؟! آیا ندانستن تكلیف، عذر مى‌شود كه با دست نگرفتن عصاى احتیاط خود را در چاه عمیق بیندازیم؟! بنابراین، با تمكّن از احتیاط، كار ما مشكل نیست، و در این صورت اگر احتیاط را ترك كنیم معذور نیستیم.

در محضر بهجت، ج1، ص203.

[="Tahoma"][="Blue"] رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم :

آفَهُ الحَسَب الاِفتِخَارُ وَ العُجبُ

آفت شرافت و بزرگی، به خود نازیدن و خود بزرگ بینی است.

کافی(ط-الاسلامیه)ج2،ص328[/]

بسمه البارئ

انسان محصول اندیشۀ خویش است،چون اندیشه اش را بر پایه هایی استوار

بنا نکند، بنیان هستیش فرو خواهد ریخت.

اگر انسانی نان برای خوردن نداشته باشد سر سفره ی زندگی اش هیچ چیزی نداشته نهایتش مرگ می آید گرسنگی او تمام می شود و اگر انسانی مریضی لا اعلاج داشته باشد یا هر گونه مریضی و مشکلی داشته باشد باز هم نهایتش مرگ می آید و مریضی او تمام می شود اما اگر انسانی ایمان نداشته باشد یا ضعف الایمان باشد مرگ که می آید گرسنگی او و مریضی ها و مشکلاتش تازه شروع می شوند.

بسمه تعالی

خبری وحشتناک برای هر کسی که بویی از انسانیت برده است:

معادل غذای ۱۵میلیون نفر اسراف می کنیم

اسراف، زیاده روی و عدم مدیریت صحیح در مصرف مواد غذایی از مواردی به شمار می رود که در فرهنگ و اعتقادات ایرانیان به شدت نهی شده،اما گویی این منع و پرهیز تنها بر روی کاغذ باقیمانده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، برخی از ما ایرانیان با همه محاسن و فرهنگ فاخری که از آن برخوردار هستیم، بعضا در مواردی آنچنان لنگ می زنیم که مشابه و نمونه چنین نقایصی اگر نگوییم در هیچ کجای این عالم خاکی،اما در کمتر جامعه ای می توان بدیل و نمونه ای از آن را یافت.
یکی از این معایب جدی که به مثابه آفتی برای جیب خانوارها و نظام تولید کشور محسوب می شود به اسراف و حیف و مال هایی است که در مواد غذایی مشاهده می کنیم.
کافی است در پایان مراسم عزا یا عروسی، سیری اجمالی بر بشقاب های میهمانان از آن ضیافت حزن یا شادی بیفکنیم، کم نیستند پسمانده غذایی که بر حاشیه بشقاب ها بصورت نیمه خور باقیمانده، میوه هایی فاسد و پلاسیده یخچال ها،شیرهای تاریخ مصرف گذشته که در غفلت مادر خانواده آنچنان به فراموشی سپرده شده اند تا اینکه تاریخ مصرف آن از حد استاندارد و معمول گذشته و دیگر امکان استفاده و تناول آن مسیر نیست،حکایت نان باقیمانده از سفره ایرانی ها نیز خود حدیث مفصلی است که واکاوی و بررسی آن مجالی دیگر را می طلبد.

فائو (سازمان جهانی خواربار) چندی پیش به انتشار آماری مبنی بر میزان مواد غذایی دور ریختنی کشورهای جهان اقدام کرد، که متاسفانه ایران نیز در این لیست سهم و نقش بسزایی ایفا می کرد.
اشاره سازمان مذکور،به حیف و میل 35 میلیون تنی مواد غذایی در ایران پرده ای نه تنها تاسف آور،بلکه وحشتناک از این واقعیت تلخ برداشت که شوربختانه ما ایرانی ها در مدیریت مصرف مواد غذایی به نحوی بسیار عجیب و تامل برانگیز لنگ می زنیم.
دور ریز این مواد فاسد شدنی،که بر اساس گزارشات منتشر شده،شکم 15 میلیون گرسنه را در این جهان سیر می کند،حکایت امروز و دیروز نیست،مدت های مدیدی است که به چنین رفتاری انس گرفته ایم و متاسفانه گویی به یک قاعده تلخ و روال ناهنجار در میان خانوارها مبدل شده است.

*انگ خِساست یا قبح اسراف!
اعتقادات جامعه ایرانی و شعائر دینی و اسلامی مبنی بر حفظ حرمت و شیوه صحیح مصرف آنچه که به عنوان برکت پروردگار از آن یاد می شود،نشان دهنده سبکی از زندگی است که از بسیاری دور ریزها و غذاهای نیم خور جلوگیری می کند.
کیومرث شرافتی،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی،با اشاره به هراس از چسبیدن انگ خساست در میان برخی از طبقات اجتماعی گفت:متاسفانه عده ای گمان می کنند هر آنچه حیف میل بیشتری داشته باشند،صفت دست و دلباز و لارژ بودن برازنده آنها می شود،اما این تلقی و ذهنیت وارونه ای است که به اشتباه در میان برخی افراد شایع شده است.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:ظاهرا برخی از ما تفسیر و برداشت غلطی از این واقعیت داریم که دقت نظر در مدیریت مصرف و برخورداری از هنر مصرف بهینه به مفهوم خساست نیست که برخی به دلیل هراس از چسبیدن چنین انگی،از لحاظ کردن و رعایت آن اجتناب می کنند.

*عامل اصلی اسراف ،فراوانی و دسترسی آسان
برخی از کارشناسان معتقدند یکی از دلایل اصلی چنین اسراف و حیف و میلی در مواد غذایی به فراوانی و سهولت دسترسی به آن باز می گردد.
فعالیت مداوم چرخه تولید و دامنه فراگیر توزیع از دلایل اصلی چنین رویکرد و رفتاری به شمار می رود که البته ریشه اصلی آن به فرهنگ غلط مصرف باز می گردد.
شاید اگر برای تهیه قرصی نان مجبور بودیم ساعت ها در صف انتظار بایستیم و در آخر با پرداخت مبالغی بسیار آن را دریافت کنیم،یا شاید اگر میوه و سبزیجاتی که به جزئی لاینفک از پسماند باقیمانده در سطل های زباله بسیاری از خانوارهای ایرانی تبدیل شده با محدودیت و هزینه سنگین تری توزیع می شد،امروز اینچنین شاهد حیف و میل افسار گسیخته مواد خوراکی و غذایی نبودیم.

*پز توانمندی اقتصادی با دور ریز و اسراف
صدیقه نوبهار،کارشناس علوم رفتاری در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان،در تشریح عوامل بروز و ظهور چنین رفتارهایی عنوان کرد:متاسفانه برخی گمان می کنند حیف و میل بسیار،نمایشِ اقتدارِ اقتصادی افراد و تصویری است که در اذهان عمومی،موید توانمندی و بضاعت مالی آنها خواهد بود !
وی افزود:این تصور غلط،بعضا فقیر و غنی نیز نمی شناسد و برخی از افراد که احساس می کنند به تصویر کشیدن تمکن مالی برای آنها ضرورتی اجتناب ناپذیر است به حیف و میل هایی مبادرت می ورزند که با اصول اقتصادی، اجتماعی،انسانی،اخلاقی و اعتقاداتی همخوان و سازگار نیست.
این کارشناس آسیب های اجتماعی و علوم رفتاری عنوان کرد:باید نسبت به آموزش،اطلاع رسانی و فرهنگ سازی هر چه بیشتر،اقداماتی جدی لحاظ شود و این امر خطیر در سایه تعامل و عزم جدی رسانه های تصویری، شنیداری،مکتوب،شبکه های اجتماعی و...قابل حصول خواهد بود.
امید آن می رود جامعه ایرانی با تمامی شایستگی ها و نکات برجسته اخلاقی و فرهنگی به نقطه ای برسد که دیگر از عنوان سومین کشور دور ریز مواد غذایی در جهان فاصله بگیرد،حیف و میلی که ارزش اقتصادی آن در طول سال،بین 5 تا 8 میلیارد دلار برآورد می شود و این نقیصه اخلاقی از آفاتی به شمار می رود که در نقطه مقابل اقتصاد مقاومتی قرار دارد،اقتصادی که اسراف،به مثابه شوکرانی برای آن خواهد بود.

[="Tahoma"][="Blue"]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:



مَنْ مَشَى فِی إِصْلَاحٍ بَیْنَ امْرَأَهٍ وَ زَوْجِهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ حَقّا




شخصی که در راه اصلاح بین زن و شوهری می کوشد و به آن اقدام می ورزد خدای متعال به او ثواب هزار شهیدی که در راه خدا به شهادت رسیده اند کرامت میفرماید.

ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: ۲۸۹




[/]


بچه ها

مجبور اند
از پنجره ای که ما برایشان می سازیم به دنیا نگاه کنند

ما

حق نداریم آدم کوچولو های خداوند را خراب کنیم


آسیاب باش، درشت بگیر و نرم پس بده

وقتی در دعوایی بخواهیم کسی را وادار کنیم که در مقابل حرف‌های درشت و تند و تیز طرف مقابلش، خویشتنداری کند، می‌گوییم: «آسیاب باش، درشت بگیر و نرم پس بده.»

این مثل داستانی دارد؛ می گویند روزی شیخ ابوسعید ابوالخیر با یاران خودش از کنار آسیایی می‌گذشت. ناگهان ایستاد و بدون اینکه حرفی به یارانش بزند، ساعتی به صدای گردش سنگ‌های آسیا و کار کردن آن، گوش کرد.

پس از آن، رو به اطرافیانش کرد و گفت: «می‌شنوید؟ می‌دانید که این آسیاب چه می‌گوید؟» اطرافیانش که چیزی جز صدای کار کردن آسیاب نمی‌شنیدند، با تعجب گفتند: «نه، ما چیز خاصی نمی‌شنویم.»

ابوسعید گفت: «این آسیاب می گوید که من از شما بهترم، زیرا درشت می‌ستانم و نرم باز می‌دهم.»

منبع

چه قدر به مرگ نزدیكیم، ولى در فكر آن نیستیم!

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

انسان چه قدر به مرگ نزدیك است و در عین حال چه قدر آن را دور مى‌پندارد و از آن غافل است! آقاى حایرى(1) مى‌فرمود: در خواب دیدم كه عزراییل به من فرمود: شما باید استراحت كنید. با این كه مى‌دانیم خواهیم مرد؛ بلكه تنها وقت مرگ معلوم و یا مظنون ما نیست، زیرا هر شب در عوالمى از برزخ مى‌رویم كه هیچ اختیارش دست ما نیست، چنان كه قرآن شریف مى‌فرماید: "قضى علیها الموت"(2) مرگ را به صورت حتمى بر آن نوشته است. هم‌چنین مى‌فرماید: "فیمسك التى قضى علیها الموت و یرسل الأخرى"(3) "آن‌گاه نفس كسى را كه خداوند مرگ او را حتمى نموده نگاه مى‌دارد و دیگرى را رها مى‌كند." و در سجده‌ى نخست بعد از بیدار شدن از خواب براى انجام نماز شب مستحب وارد شده است كه گفته شود: "الحمد لله الذى أحیانى بعد ما أماتنى."(4) "سپاس خدایى را كه مرا بعد از مرگ، زنده گردانید." با این همه، این گونه از مرگ غافل هستیم! بله، اشخاصى بودند كه همیشه مهیا و منتظر و به یاد مرگ بودند.

1. مرحوم حاج شیخ مرتضى حایرى، فرزند حاج شیخ عبدالكریم حایرى مؤسس حوزه‌ى علمیه‌ى قم

2. سوره‌ى زمر، آیه‌ى 42

3. سوره‌ى زمر، آیه‌ى 42

4. اصول كافى، ج2، ص539؛ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص480

در محضر بهجت، ج1، ص28.

رسیدن به معرفت خدا

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

اگر كسى اهلیت داشته باشد، در و دیوار معلم او خواهند بود... معرفة الله، اعظم العبادات است، و همه‌ى تكالیف مقدمه‌ى معرفت خدا هستند، ولى معرفت خدا واجب و مطلوب نفسى است. اگر كسى اهلیت داشته باشد، یعنى طالب معرفت باشد و در طلب، جدّیت و خلوص داشته باشد، در و دیوار به اذن الله معلمش‍ خواهند بود؛ و گرنه سخن پیغمبر-صلى الله علیه و آله و سلم- هم در او اثر نخواهد كرد، چنان كه در ابوجهل اثر نكرد!

در محضر بهجت، ج1، ص22.

دعا كردن به زبان همه‌ى اهل ایمان

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

خوب است انسان دعاها را به زبان همه‌ی اهل ایمان(احیا و اموات آنان) بخواند و مضامین آن‌ها را براى همه بخواهد.

در محضر بهجت، ج1، ص21.

چه كنیم كه معصیت نكنیم؟

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

بنابراین، براى تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت راهى جز این نداریم كه متوجه شویم و یقین كنیم كه طاعت، نزدیكى به تمام نعمت‌ها و خوشى‌ها و دارایى‌ها و عزت‌ها و... است، و معصیت، عبارت است از محرومیت و ناخوشى و ندارى و ذلت و...

در محضر بهجت، ج1، ص14.

اگر عقرب روى دستشان بگذارى، آن‌ها را نمى‌گزد!

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

خدا مى‌داند كه آثار و منافع وجودى انسان تا چه حد است. خدا كند گرمى باطنى و انس باطنى به قرآن و دین و مقدمات و لوازم دیندارى داشته باشیم، و كتاب و عترت ما را كافى باشد تا حقانیت دین نزد ما یقینى گردد، هم خودمان یقین داشته باشیم، و هم قابلیت داشته باشیم كه دیگران را از اهل یقین كنیم.

در محضر بهجت، ج1، ص10.

مشارکت در کارهای خیر

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

استاد ما(1) شب‌ها درس خارج اصول مى‌فرمود. شبى شخصى كه به منبر رفته بود مقدارى-البته تا حد مزاحمت با درس- طول داد. شاگردان به صدا در آمدند كه چرا طول مى‌دهد. استاد فرمود: "معلوم نیست كار ما بهتر از كار او باشد!" خوب است كه انسان اسم خود را در هر كار خیر بنویسد و خود را شریك گرداند، زیرا فرداى قیامت معلوم نیست كدام قبول و كدام رد مى‌شود. لذا شایسته است انسان به این اكتفا نكند كه عالم یا مبلّغ یا فلان كاره است. شاید همه رد شود؛ زیرا اعمال خیر شروط و موانع بسیار دارد كه شاید هنگام عمل رعایت نشوند. بنابراین، انسان باید در كار خیر و نحوه‌ى انجام آن فكر كند و فكرش موجب ابتكارى باشد كه براى رسیدن به هدف مفید باشد.

1. محقق بزرگ، مرحوم حاج شیخ محمد حسین اصفهانى معروف به كمپانى(1296-1361) داراى تألیفات متعدد از قبیل: حاشیة على طهارة الانصارى، حاشیة على كفایة الاصول، نهایة الدرایة فى شرح الكفایة، و...

در محضر بهجت، ج1، ص28.

استاد;828798 نوشت:
اگر عقرب روى دستشان بگذارى، آن‌ها را نمى‌گزد!

سلام استاد
این مطلب رو در نوشته تون پیدا نکردم

عبد آبق;828810 نوشت:
سلام استاد
این مطلب رو در نوشته تون پیدا نکردم

سلام علیکم و رحمة الله
این عنوان را مولف کتاب در محضر بهجت برای آن مطلب انتخاب کرده است و مقصودشان مومنین واقعی می باشد.
موفق باشید.

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر در تمام عمرم فقط به همین یک حدیث هم عمل کرده بودم الان هم عابد بودم،هم عارف بوذم هم عالم بودم هم عاشق بودم ،هم.... از همه اینها بالاتر الان بنده بودم بنده...،چیزی که فقط دارم حسرت بودنش را میخورم:geryeh:

حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهم السلام) :
چون روایتی را شنیدید، آن را بفهمید و عمل کنید

، نه اینکه بشنوید و نقل کنید،

زیرا راویان علم فراوان و عمل کنندگان آن اندکند. نهج البلاغه، حکمت 98.


یازهراسلام الله علیها

اعمال ما محفوظ و عکس برداری شده است

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

ما را شناخته‌اند، اعمال ما محفوظ است و عكس‌بردارى شده است. خداوند متعال از زبان مجرمین مى‌فرماید: "مال هذا الكتب لا یغادر صغیرة و لا كبیرة الا أحصئها و وجدوا ما عملوا حاضراً"(1) "این چه كتابى است كه هیچ عمل خرد و بزرگى را فرو نگذاشته مگر آن كه برشمرده است. و آن چه را انجام داده‌اند حاضر مى‌یابند." آیا شهادت دست و پا و دیگر اعضا و جوارح(2) شوخى است؟!

1. سوره‌ى كهف، آیه‌ى 49

2. ر.ك: سوره‌ى نور، آیه‌ى 24؛ سوره‌ى یس، آیه‌ى 65؛ سوره‌ی فصلت، آیه‌ى 20-22

در محضر بهجت، ج1، ص51.

توبه و تضرع و ابتهال برطرف كننده‌ی گرفتارى‌ها

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

جهت رفع این گرفتارى‌ها،(1) اگر آقایان چیزى به نظرشان مى‌رسد كه امر نافعى باشد كه امروز مسلمان‌ها بدان مشغول شوند تا بلاها از آن‌ها مرتفع شود، تذكر دهند. قرآن مى‌فرماید: "و ما كان الله لیعذبهم و أنت فیهم و ما كان الله معذبهم و هم یستغفرون"(2) مادام كه تو در میان ایشان هستى، خداوند آنان را عذاب نمى‌كند، هم‌چنین مادام كه استغفار مى‌كنند، خداوند آنان را عذاب نخواهد نمود. و مى‌فرماید: "فلولا اذ جآءهم بأسنا تضرعوا"(3) "پس چرا هنگامى كه عذاب ما به سراغشان آمد، تضرع و زارى نكردند." هم‌چنین مى‌فرماید: "لما ءامنوا كشفنا عنهم عذاب الخزى فى الحیوة الدنیا و متعنهم الى حین"(4) "هنگامى كه ایمان آوردند، عذاب رسواگر را در زندگانى دنیوى از آنان برداشتیم و آنان را تا زمانى(معین) بهره‌ور ساختیم." در امم سابقه اتفاق افتاده كه عذاب الهى به همان ترتیبى كه پیغمبر آن‌ها خبر داده بود، بر بالاى سرشان آمده، به طورى كه همه یقین كرده و فهمیده‌اند كه عذاب خدا نازل خواهد شد؛ ولى با تضرع و ابتهال آن را برطرف كرده‌اند. عذاب خداوند از طرف غیب به توسط ملائكه، با توبه و رجوع الى الله و تضرع رفع مى‌شود چه استبعاد دارد كه عذاب از ما نیز رفع شود؟!

1. جنگ و خونریزى و آتش باران

2. سوره‌ى انفال، آیه‌ى 33

3. سوره‌ى انعام، آیه‌ى 43

4. سوره‌ى یونس، آیه‌ى 98

در محضر بهجت، ج1، ص194.

عاقبت گناه و گناهكاران و اهمیت عاقبت بخیری

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

از حضرت امام رضا-علیه السلام- روایت شده است: "گناه یأس از رحمت خدا، بیشتر از گناهى است كه شخص مرتكب شده است." اگر جلوى خود را در ارتكاب معاصى نگیریم، حالمان به انكار و تكذیب و استهزا به آیات الهى، و یا به جایى مى‌رسد كه از رحمت خدا ناامید مى‌شویم؛ اگر چه براى هر گناهكارى روشن است كه از رحمت خدا خارج شده است. رحمت واسعه‌ى الهى كه: "اذا كان یوم القیامة، نشر الله-تبارك و تعالى- رحمته، حتى یطمع ابلیس فى رحمته"(1) "در روز قیامت خداوند-تبارك و تعالى- به حدّى رحمتش را مى‌گستراند كه ابلیس در رحمت خدا طمع مى‌كند." به عمر سعد در برابر قتل سید الشهدا-علیه السلام- و این كه چنان شخصیت بزرگ و بزرگوارى را كه خویشاوند او هم بود، از بین ببرد، چه وعده‌هایى داده بودند! ولى او نه به شاهى رسید و نه رئیس جمهور شد و نه به ملك رى رسید.(2) به خدا پناه مى‌بریم! انسان چه قدر و از چندین جهت باید حافظ خود باشد كه عاقبتش به خیر باشد.

1. بحارالانوار، ج7، ص287؛ ج60، ص236

2. ولایت "رى"، "توابع رى" و "جرجان" به او وعده داده شده بود. ر.ك: بحارالانوار، ج44، ص305 و 385؛ ج45، ص9

در محضر بهجت، ج1، ص193.

باسمه التوّاب

فکر گناه و ظن سوء، مانند دود سیاهی است که فضای ذهن و دل را مکدر

می سازد و هرگاه دل و ذهن مکدر شد صاحبش را به جستجوی عیوب مردم

وا می دارد و تجسس عیوب مردم به غیبت و تهمت می انجامد.

قران کریم ترتب معاصی مذکور را بر هم، اینگونه بیان می فرماید:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا

وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ

اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پاره‏ اى از گمانها گناه است

و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه

گوشت برادر مرده‏ اش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبه‏ پذير مهربان است

( حجرات/12)

بدهكاری به خدا

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

با قلوب منكسره و با توسل به قرآن مى‌توان بلاها و فتنه‌ها را از خود دفع نمود. بدهكارى‌هاى خود را به خدا ادا نمى‌كنیم، مى‌خواهیم طلبكارى‌هاى خود را از خدا وصول كنیم. این كه نمى‌شود.

در محضر بهجت، ج1، ص192.

فرجام ظلم و معصیت

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:
آقاى عزیز، ظلم نكن؛ زیرا: "الملك یدوم مع الكفر، و لا یدوم مع الظلم." "سلطنت با كفر پایدار مى‌ماند، ولى با ظلم پایدار نمى‌ماند." همیشه كه نمى‌توانى ظلم كنى. یهودى‌ها وقتى كه مسلمان‌ها را در گوشه‌اى تنها پیدا مى‌كردند، آن‌ها را ضرب و شتم و اذیت مى‌كردند؛ ولى باید بدانیم كه همیشه نمى‌توانیم ظلم كنیم. معصیت هم ظلم به نفس است، معصیت مانند آن است كه انسان لب چاه هزار مترى برود و بگوید: مى‌توانم خود را به داخل چاه بیندازم، و به نظرش معصیت كار آسانى است، ولى عاقبت و فرجام آن چه؟ و چه بسا انسان را به اسفل سافلین و دركات جهنم برساند.

در محضر بهجت، ج1، ص191.

بالاتر از فرشته

بسمه تعالی

آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه:

ما در این جهان به منزله‌ى میهمان هستیم، ما را به كار صاحبخانه چه كار؟! ما فقط باید بدانیم چه باید بكنیم و چه نكنیم؛ اگر انسان تكالیفش را رعایت كند، از فرشته بالاتر است و دیگر غصه نباید بخورد؛ بنده است و بنده؛ هیچ از خود حق رأى ندارد تا خودسرانه كار بكند، و گرنه چه بسا بر ضررش تمام شود!

در محضر بهجت، ج1، ص188.

باسمه الحکم العدل

کسی که اشتباهات مردم را جار می زند،

عقل و انصاف را در وجود خویش دار می زند.

باسمه البصیر

پافشاری بر یک خطا،خطایی بزرگتر است.

استاد;829671 نوشت:

عرض سلام و احترام

سخن فوق از کیست استاد گرامی؟

حبیبه;829677 نوشت:
عرض سلام و احترام

سخن فوق از کیست استاد گرامی؟

سلام علیکم
گوینده اش را نمی دانم ولی چون سخن حقی بود نقل کردم. متاسفانه برخی شاه را از مدافعان عزت ایران بیان می کنند. مثلا عکسهای سفر شاه به کشورهای عربی را می گذارند و از عزت شاه و ایران می گویند ، در حالی که قضیه کاپیتولاسیون نشان دهنده این توهمات تو خالی است.