ஐஇ:: دعوت از کاربران شاعر اسکدین ::இஐ

تب‌های اولیه

2495 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Microsoft Sans Serif"][="DarkGreen"]

ashr;759069 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif][=times new roman]شب جمعه که میشود دلم را غم میگیرد
دلم کنار مادرت میان حرم ماتم میگیرد
پایین پایت درست کنار اکبرت
مادرت با سوز دل روضه و دم میگیرد
ذاکرت ارباب در محضر پدرت
با عشق و جنون ذکر شاه دلم میگیرد
آقاجان خوب میدانم با یک نظرت
نوکرت برات کرببلا را از شاه کرم میگیرد
دل خوشم به سلطان و رضای پسرت
میدانم در مشهد نوکرت برات حرم میگیرد
دعای کمیل مشهد میدهد بوی کرببلایت
از کمیل دلم دیدار گنبد صاحب علم میگیرد

شاعر : کاربر ashr

ashr;759336 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]اربعین می آید و بازم در حرم نیستم

شایدم من از نوکران صاحب کرم نیستم

چند سالیست که در انتظار کربلای توام

باز اربعین از زائرای صاحب علم نیستم

در انتظار یک چای روضه در کربلای توام

ای وای که باز نوحه خوان شاه دلم نیستم

شاعر : کاربر ashr

بزرگوار میشه این دو شعر حقیرم بررسی کنید؟
شرمنده حلال کنید...اگرم نمیشه هر وقت نوبتم شد...

Reza-D;760164 نوشت:
ببخشید من اشتباه برداشت کردم

احسنت به شما :Gol:


فقط در این بیت ، "بازم" ، کلمه ای عامیانه ست. اگر هم بخواید بنویسید "باز هم" ، وزن شعر به هم میخوره. مثلاً میتونید بنویسید:
اربعین می آید و افسوس اینجایم هنوز

این رو هم اگر جایگزین بفرمایید شعر شما تکمیل میشه. البته از مثالی که من زدم استفاده نکنید و خودتون تغییرش بدید :ok:

منتظر اشعار بعدی شما هستیم

ممنونم از لطف و کمک شما ...با کمک شما ان شاالله بتونم شعرهای خوبی بگم ...
اجرتون با مادر سادات....

Reza-D;759958 نوشت:
تمام شد
کاملاً بی نقص

حالا دو بیت بگید با همین وزن ، اما با این قافیه (....ار) نباشه
من چیزی نمیگم ، با نظر خودتون انتخاب کنید ، فقط وزنش همین باشه

اینم در مورد پاییز

اعتراض میکنه که چرا در مورد من نمیگید و همه ش میرید سراغ بهار !!!

.

باز پاییزی دگر از را رســــــــــــــید

خسته دلْ از عشقْ بیجانان رسید

از شنیدنْ نام خوشش برگــــــــها

زرد شد سیمایشان جانْ لبْ رسید

.

پی نوشت :

باز پاییز بدون اینکه جانانش همراهش باشه اومد و برگها فقط با شنیدن نامش زرد شدند و افتادند از درخت

جهت اطلاع شاعران گرامی وکاربران محترم

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر شما بزرگواران

شروع کننده محترم تاپیک کاربر گرامی
جناب آقای
Reza-D اطلاع دادند که همسرشان بیمار هستندو ضمن درخواست دعا از شما خوبان چهت شفای همسرشان فرمودند که ممکن است برای مدتی به جهت مراقبت از همسرمحترمشان نتوانند مانند گذشته در تاپیک فعالیت داشته باشندو به تصحیح اشعار بپردازند

ما نیز دعا میکنیم که ان شاءالله هرچه سریعتر همسر گرامیشان سلامتیشان را به دست آورند و ایشان نیز مانند گذشته بتوانند به فعالیتشان در سایت و در این تاپیک ادامه دهند
اللهم اشف کل مریض

یازهرا(س)


بسمه الشافی

با سلام و ادب سرکار یاربّ

از اینکه اطلاع دادید متشکرم.خداوند همسر ایشان را شفای عاجل عنایت بفرماید.

با سلام و عرض ادب


دعا برای شفای مریض
هر که بیمار باشد و این دعا را در آن بیماری چهل مرتبه بخواند، به امید خدا شفا پیدا کند...

»» این دعا برای شفای مریض یا بیمار است بخوانید ان شاء الله شفا یابد ««

در زبده الدعوات روایت کرده است که رسول خدا (ص) به خانه حضرت فاطمه (س) آمد. امام حسن را بیمار یافت و این منظره بر آن حضرت خیلی گران آمد. جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد تعلیم کنم تو را دعایی که با آن فرزندت از ناخوشی خلاص گردد، پس خواند:

“ اللهم لا اله الا انت العلی العظیم ذو السلطان القدیم و المن العظیم و الوجه الکریم “

” لا اله الا انت العلی العظیم ولی الکلمات التامات و الدعوات المستجابات خل ما اصبح. “

پس حضرت این دعا را خواند و دست خود را بر پیشانی امام حسن (ع) گذاشت و شفا یافت.

»» دعایی که در موقع بیماری باید خوانده شود ««

در جواهر القرآن آمده است هر که بیمار باشد و این دعا را در آن بیماری چهل مرتبه بخواند، به امید خدا شفا پیدا کند.

” لا اله الا انت سبحانک انی کنت من ظالمین “

اگر در آن مریضی بمبرد ثواب شهدا را دریابد و اگر صحت یابد گناهان وی آمرزیده گردد.

»» سوره مبارکه حشر ««
هرگاه این سوره قرآن کریم را با خلوص بر بیمار بخوانند انشاءالله شفابخش است. در روایتی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم آمده است: هنگام قرائت سه ایه آخر سوره حشر دست را بر سر بگذارید و آیات را قرائت نمایید که این دستور جبرییل است از جانب خداوند . و این عمل شفای همه بیماری هاست به جز مرگ.

عاقبت شاعري اينه ديگه
اين قدر تو غار تنهايي ميرن كه متوجه بيماري همسر هم نميشن
حافظ هم بعد از بيماري همسرش گفته بود:
كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكل ها:Nishkhand:
...
خدا همه بيماران را شفا بدهد
حالا كه مشغول هستيد براي چند نفر از اقوام بنده هم كه حال و روز خوبي ندارند هم دعا كنيد


خب خانم حبیبه گرامی

سلام علیکم
میشه توضیح بدید وقتی زمام حکوکت بر دوشتون افتاده و دیگه هم کسی نیست باید چیکار کنیم
من بگم؟

چشم میگم

شما موظف هستید موضوع بگید و همه بیان چند بیت بگن
یه توضیح مختصر بدید و بریم موضوع بعدی تا یکشنبه خود آقا رضا بیان
هماهنگ کردیم تا یکشنبه مشکلشون حل میشه
انشاء الله


حامی;760604 نوشت:
عاقبت شاعري اينه ديگه
اين قدر تو غار تنهايي ميرن كه متوجه بيماري همسر هم نميشن
حافظ هم بعد از بيماري همسرش گفته بود:

شاعری کار دل است، نی کار غار

کی شود غافل ز احوالِ نگار

شعر، اسباب لطافت می شود

شاملِ حکمِ هدایت می شود

چونکه یارِ شاعری باشد فِگار

شاعر، از دل می کند جان را نثار

کی کند مردی چو شاعر جان فدا

جان فشاند بهر همسر با رضا(1)

از تکالیفش کدامین مردِ نیک

میزند در خدمت یار و شریک؟

اینهمه آثار شعر است اوستاد

که خدا در جان شاعر خود نهاد

پ.ن

با رضایت

شهره22;760611 نوشت:
سلام علیکم
میشه توضیح بدید وقتی زمام حکوکت بر دوشتون افتاده و دیگه هم کسی نیست باید چیکار کنیم
من بگم؟

علیکم السلام و رحمة الله سرکار شهره خانم

شاعر می فرماید:

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
......................................................
بنده عرض می کنم:

چون نباشد این سبب در من کنون

پس قبول این سمت باشد جنون

حبیبه;760614 نوشت:
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی


می شود در همه آفاق گل روی تو دید

میشود یاس و گل نسترن از روی تو چید

من نگویم که بیا جمله همین را گویند

می شود در نگه جمله تو را تنها دید

چون که استاد نیاید تو که ارشد گشتی

با دو حرفت تو زکات همه جانها بدهی


رضااااااااااااااااااااا:Ealam:
بي همگان به سر شود بي تو به سر نمي شود
داغ فراغ سوخت دلم از تو خبر نمي شود

انجمن بدون داش رضا سوت و كور شده:Ghamgin:


[="Microsoft Sans Serif"][="DarkGreen"]با سلام و احترام
ان شاالله که به حق بیمار مصلحتی کرببلا شفای عاجل بگیرند....اللهم اشف کل مریض....

یا ایها العزیز حسین حسین حسین
اشف کل مریض حسین حسین حسین

و ان شاالله جناب رضای بزرگوار بیان در جمع ما و تاپیک روال خوبش رو طی کند....[/]

شهره22;760620 نوشت:

می شود در همه آفاق گل روی تو دید

میشود یاس و گل نسترن از روی تو چید

من نگویم که بیا جمله همین را گویند

می شود در نگه جمله تو را تنها دید

چون که استاد نیاید تو که ارشد گشتی

با دو حرفت تو زکات همه جانها بدهی



بسمه الشکور

با سلام و ادب خواهرم

شرمنده می کنید.اگر موافق باشید به نیت شفای همسر جناب مدیر(جناب رضا-دی)

ابیاتی با موضوع ایّام رحلت پیامبر صلی الله علیه و اله و یا شهادت

امام حسن و امام رضا علیهما السلام بگوئیم و به آستان حضرات

معصومین(ع) تقدیم کنیم.

:Gol::Gol::Gol:

با دوست طلبه و شاعرم هم آشنا شويد
ايشان انتشارات عموعلوي را دارند

بالن دعاي ما چه نرم
مي‌رود به سوي آسمان
باز توي آن نشسته‌اند
كارواني از مسافران

در هواي رفتن سفر
سينه مي‌شود پر از اميد
با دعا هميشه مي‌شود
تا به بيكرانه پر كشيد

باورت نمي‌شود، دلم
سالها سفر نرفته است
قبل از اين مسافرت، دلم
با دعا سفر نرفته است

مي‌روم كه از ته دلم
لحظه‌اي خدا خدا كنم
هم براي مادر و پدر
هم براي خود دعا كنم
یحیی علوی فرد

////

دنیای ما محتاج پروانه ست
با بودن پروانه ها زیباست
من مطمئنم حرفهای او
زیباترین آواز این دنیاست

هرچند آنها ساکت و آرام
در باغ می گردند و می بویند
حس می کنم حرف دل خود را
روزی به مردم نیز می گویند

حس می کنم پروانه ها روزی
مثل قناری شعر می خوانند
پروانه ها هم درد دل دارند
پس تا ابد ساکت نمی مانند

نویسنده : یحیی علوی فرد

انتشارات عموعلوي



.....

وبلاگ شعر کودک و نوجوان

دریچه ای به دنیای پاک کودکی

***

خبرگزاری رسا ـ علوی فرد از شاعران و نویسندگان موفق کودک و نوجوان حوزه علمیه،

در جدیدترین اثر هنری به مناسبت ایام محرم و صفر، چند شعرک و یک قطعه سروده اند.
منبع خبرگزاری رسا



[="Tahoma"][="DarkGreen"]معرفي كتاب


[FLV]http://hn14.asset.aparat.com/aparat-video/4840b914cbb688c0125ce82514f842251699794__29797.mp4[/FLV]

کتاب "خدا کیه؟ چیه؟ کو؟"به بیست سوال مهم درباره ی خدا با زبان شعر پاسخ داده است. بی گمان عبارات آهنگین شعری برای کودکان جذاب‌تر و حفظ آن هم برای آنان آسان‌تر است. این اشعار سروده‌ی سرکار خانم رودابه حمزه‌ای است. برای درک بهتر مسائل مطرح شده، نثرهای کوتاهی نیز در کنار شعر آمده است. این نثرها برگزیده از کتاب خداشناسی قرآنی کودکان است. تصاویر زیبای این کتاب در فهم بهتر مفاهیم بلند توحیدی کمک شایانی کرده و کودک را برای وقت گذاشتن بیشتر برای این کتاب یاری میدهد.
این اثر به زبان انگلیسی ترجمه گردید و در نمایشگاه بین المللی 2013 فرانکفورت ارائه شد. در همان نمایشگاه امتیاز چاپ آن به زبان آلمانی به یک ناشر شیعی در آلمان واگذار گردید.

[/]

بعضي چيزا تو دنيا
هست ولي ديدني نيست
وجود داره وليكن
صداش شنيدني نيست
ما مثلا هوا رو
نمي تونيم ببينيم
فكر توي سرا رو
نمي تونيم ببينيم
پاي مادر بزرگت
درد ميكنه هميشه
دردشو تو مي بييني؟
معلومه كه نمي شه
خوبي و مهربوني
وجود داره وليكن
چون قيافه نداره
ديده نميشه اصلا
خداي مهربون هم
شبيه مهربوني
ديده نميشه اصلا
كه رنگش رو بدوني

رودابه حمزه‌ای


[=&quot]

[=&quot]خدا خدای زیباست

[=&quot]صاحب کل دنیاست

[=&quot]صاحب ماه و خورشید

[=&quot]صاحب کوه و دریاست

[=&quot]هر جا رئیسی داره

[=&quot]کارخونه و اداره

[=&quot]رئیس یک اداره

[=&quot]کار زیادی داره

[=&quot]خدای مهربون هم

[=&quot]خالق این جهان است

[=&quot]رئیس این جهان هم

[=&quot]خدای مهربان است

[=&quot]شاعر:رودابه حمزه ای[=&quot]


بسم الله الرحمن االرحیم

بنام حکیم

حمد کنم آن شَهِ عالم که جهان زنده به اوست

دل بکَــــنَم از دَرِ مردم بروم جــــانب دوســـــت

ای شه شاهنشَهِ عالم نگهی کن از کرمـــــت

حال دگرگونِ مرا کی بشناسد جُزءِ دوســــــت

ابوفاضل

[="Microsoft Sans Serif"][="DarkGreen"]تقدیم به ساحت مولای غریبم امام حسن علیه السلام

ای امام و سرور و مولای من
ای کریم و یادگار کوچه ی غم های من
ای که گریانی برایم تو میان قتلگاه
در کنار حیدر و پیغمبر و زهرای من
اذن رزم قاسمت را داده بودی پیش پیش
جان فشاند در کنار اکبر لیلای من

بسمه المجیب

up

به درخواست شهره خانم

:Gol:

ashr;761603 نوشت:
تقدیم به ساحت مولای غریبم امام حسن علیه السلام

ای امام و سرور و مولای من
ای کریم و یادگار کوچه ی غم های من
ای که گریانی برایم تو میان قتلگاه
در کنار حیدر و پیغمبر و زهرای من
اذن رزم قاسمت را داده بودی پیش پیش
جان فشاند در کنار اکبر لیلای من



آفرین دست شما درد نکنه ابیات زیبایی بود

:Sham::Sham::Sham:


حبیبه;760648 نوشت:
شرمنده می کنید

شرمنده می کنید همه ما گناه کار

ای شاه انس و جان گنهم را نگاه دار

چندین هزار عاشق شوریده در کنار

اما نمی کنی نظری سوی من نگار

اما به حرمت نگهت جان آن جواد

یکدم نظر بسوی من از روی وی بیار

ما عاشقیم بر حرَمت ای دلیل راه

بنگر چگونه خیل عظیمی شده سوار

مرکب براه بود نشد قسمتم هنوز

کارم ز دست رفت و نیامد به دست یار

شهره بمان که دلبر اگر با منست یار

یادی ز کوی تو کنم و شُهرت نگار

بسم الله الرحمن الرحیم

.

یا ضامنِ آهو شـــــهِ غریبِ خــــراسان

ای دل شده دیوانه یِ جـــانانِ خراسان

نامت شده جانان پرِ پرواز به کویـــــت

هر دم سفریست دلِ من تا به خراسان

:Sham:

سلام
ميشه بپرسم موضوع جديد براي سرودن شعر چيه ؟
امام رضا(ع) ؟
مناسبتي شعر ميگين

ابوالفضل;762112 نوشت:
یا ضامنِ آهو شـــــهِ غریبِ خــــراسان

ای دل شده دیوانه یِ جـــانانِ خراسان

نامت شده جانان پرِ پرواز به کویـــــت

هر دم سفریست دلِ من تا به خراسان


سلام و عرض ادب
من کوچکتر از اونم که در مورد ابیات برامده از دل و مدیحه سُرایی های دوستان
مخصوصا مدیران انجمن چیزی بگویم

اما به احتساب عدم حضور استاد ادب آقا رضای مدیر
و همچنین عدم حضور سرکار خانم حبیبه یه نظر کوچیک در مورد ابیات شما میدم

منو به بزرگواری خودتون ببخشید
منظورم رو اول میگم...

شما در وزن شعریتون دچار سکته- یا پله هستید
یعنی وقتی یکی بخواد شعرتون رو بخونه هر دو باید منتظر تغییر لحن وآهنگ باشه
اگر فردی برای اولین بار شعر رو بخواد بخونه نمیتونه کامل با همون وزن بخونه
اینها همه یه عیب بود که البته کوچیک هست اما زیبایی شعر رو کم میکنه

فرمودید:
یا ضامنِ آهو شـــــهِ غریبِ خــــراسان
(استاد در موردش بگوید بهتر است)

ای دل شده دیوانه یِ جـــانانِ خراسان

(استاد در موردش بگوید بهتر است)

***************************
نامت شده جانان پرِ پرواز به کویـــــت

هر دم سفری هست دلم را به خراسان

سعی کردم مصرع آخر رو آهنگینتر کنم
نمیدونم منظورم رو متوجه شدید یا خیر
حالا مقایسه کنید


نامت شده جانان پرِ پرواز به کویـــــت



هر دم سفریست دلِ من تا به خراسان ***هر دم سفری هست دلم را به خراسان

**********************************************************************************************

[=verdana]شاه خراسان

ای گمشده در وادیه ذنب و گناهان
یک دم بنشین در بر ارباب خراسان

تا نیک بشوید گنهت هر چه که باشد
توفیق دهد بر تو سفر سوی خراسان

یک لحظه نشد در سفرم یاد ،فراموش
هر کس که نظر داشت سوی شاه خراسان

ای گنبد زردت همه جا مبدا و منظور
ای خواهش هر دیده گریان خراسان

اینک که بُوَد بُعد مسافت ،غزل اینست
ای شاه نظر کن ز سُویدای خراسان

این

شهره نظر سوی تو دارد ولی اما
یک چشم سوی کرب وبلا از تو خراسان

le123;762124 نوشت:
ميشه بپرسم موضوع جديد براي سرودن شعر چيه ؟
امام رضا(ع) ؟
مناسبتي شعر ميگين

سلام و عرض ادب
بله خوش اومدید همه تازه کاریم در ابیات و شعر خوشحال میشیم

در مورد امام رضا(ع) -- شهادتش -- پسر گرامیشون و شهر مشهد بگید

تا فردا که خانم مدیر حبیبه گرامی خودشون میان و موضوع های ناب رو

معرفی میکنن البته خودشون معلم شعر هستند در اینجا

ابوالفضل;762112 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

.

یا ضامنِ آهو شـــــهِ غریبِ خــــراسان

ای دل شده دیوانه یِ جـــانانِ خراسان

نامت شده جانان پرِ پرواز به کویـــــت

هر دم سفریست دلِ من تا به خراسان

:Sham:

با اعمال تغییراتی و اضافه کردن بیت جدید :


یا ضامن اهو مَهِ تابان خراســــــــــان

ای دل شده دیوانه جانان خراســــان

نامت شده جانان پر پرواز به کویـــت

هردم سفری هست دلم را به خراسان

ای شاه مرا کِی حَرَمت اذن دخولی ؟

گفتند که با صدق بگو شاهِ خراسان

بسم ربّ الرضا علیه السلام

مرحمت کن شعری از ابیات خوبت یا رضا(ع)

من به فکرت،خود نخواهم وصف رویت یا رضا(ع)

آبروی خویش در دست قلم بنهاده ام.......

خود قلم گیر و بگو جانا که من آماده ام

در رثای خویش هم نوحه بخوان و گل بگو

من نمی آیم میان،خود جزء و هم خود کُل بگو

سر به سر مُلک جهان داری و هم مُلکِ مَلَک

چیستم من تا بگویم هشتمین بُرجِ فلک؟

خود فلک گردان شده از یُمن احسان شما

شعر من قابل نباشد،جان به قربان شما

من از اینجا جان مولا خود سلامت می کنم

گوش دل رهن پیامِ هر کلامت می کنم

دوستت دارم به جان،ای اختر نیکو خصال

شرح احسان شما را کی کنم من شرحِ حال؟

نیکوئی کن یا رضا با این دل بشکسته ام

زار دل گردیده ام من،جان مولا خسته ام

خسته گردیدم ز بس احوال دل را گفته ام

با شما روز و شب آقا دُرّ معنا سفته ام

ای همه معنایِ عمرم یک نظرگر خود کنی

آنچه خود می دانی و می دانم آن ناشُد کنی

نا شُدت هم می شود،گر داری احسانت فزون

من همان بشکسته کشتی ام میان موج خون

خون دل باشد که غرقم می کند بینی عیان

چون شما علم لدنّی داری و علمِ نهان

پس چه گوئی ای نسیم از دل،دگر غوغا مکن

در میان جمعِ یاران خویش را رسوا مکن

حبیبه;762253 نوشت:
پس چه گوئی ای نسیم از دل،دگر غوغا مکن

در میان جمعِ یاران خویش را رسوا مکن

ای نسیم از مبدا فیض خدا گویی سخن
من ندانم از چه رو از شاه دین گویی سخن

صبر کردم تا حدیث عشق را پایان بری
لیک دانستم که از ثامن حجج گویی سخن

اینکه مشهد قطب مذهب گشته فردوس برین
از چه در هر جمله ای از یار میگویی سخن

من خیال روی او با باد می گفتم همی
هم به نجوا هم به فریاد از چه می گویی سخن

شهره از بس ناله جانسوز سرداد از ازل
ترسم آید نامه ای از فوت می گویی سخن

صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

از ان روزی که ارزوی بلندم را
نگاهی بر طاقچه ایوان ملائک افکندم
زمانه بسی فسرد و دلم غوغا شد
کزین گنبد طلا که می گردم
به گوشه گوشه ضریحش
به مرقد پر فیض
به استان حضورش در این کرانه نور
که جمع ملائک به رقعه ای از نور
بسان حوض عظیمی
که ماهی مواج
در ان بود و از ان پس دگر نور و دگر نور

shamim313;762319 نوشت:
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

از ان روزی که ارزوی بلندم را
نگاهی بر طاقچه ایوان ملائک افکندم
زمانه بسی فسرد و دلم غوغا شد
کزین گنبد طلا که می گردم
به گوشه گوشه ضریحش
به مرقد پر فیض
به استان حضورش در این کرانه نور
که جمع ملائک به رقعه ای از نور
بسان حوض عظیمی
که ماهی مواج
در ان بود و از ان پس دگر نور و دگر نور


سلام و عرض تشکر و خوش امد خدمت شما آبجی خوبم

:Gol::Gol::Gol:

خوش اومدید مصفا فرمودید
منتظر ارسالهای دیگر شما هستیم


هو مؤلف بین القلوب

تفاهم از تفاوت خیزید ای دوست

تفاوتها بر آرَد، مغز از پوست

شنیدی رحمة للعالمین (ص)گفت

تفاوت رحمت است و سخت نیکوست(1)

حدیث:"اختلافُ اُمتی رحمة"

سخن سر بسته گفتی با حریفان
خدارا زین معما پرده بر دار

صادق;762458 نوشت:
سخن سر بسته گفتی با حریفان
خدارا زین معما پرده بر دار

که سر بسته بگفته راز استاد؟

چه گردیده دوباره باز استاد؟

معما طرح گردیده؟ندیدم!

فقط این نکته را اینجا شنیدم

در این تاپیک همه شفاف و رویند

معما نیست، اغلب شعر گویند

تاپیکِ طرحِ اسرار و معما

دروس نفس باشد در بَرِ ما

هزاران راز و نکته دارد این درس

بفرمائید آنجا داخلِ بحث

پ.ن

سلام و عرض ادب استاد گرامی

غرض فهم مقصود حضرتعالی بود

عذرخواهم که به درازا کشید.

هو الرحیم

دلم از کرده ی خود زار و حزین است خدا

آنچنانم که تو دانیّ و چنین است خدا

نروم از سر کویت اگرم صد گنه است

چه کنم مُهر تو بر لوحِ جبین است خدا

حلول ماه ربیع

هاتف خبر از طلوع صبحی برسانْد

این دل بشنید مژده اش را برسانْد

آن دل که تمامِ شب به درمانده بود

آن ماه صفربه صبحِ ربیعی برسانْد

( اشاره به دلی که با بی قراری بالاخره به صبح ماه ربیع رسید )

حبیبه;762653 نوشت:
دلم از کرده ی خود خون و حزین است خدا

آنچنانم که تو دانیّ و چنین است خدا

در دل اندیشه نکردم که چها بر سرم آید

عاقبت رفتی چون بلبلی از شاخ سُراید

هر محبت بتو کردم چو برفتی به سراید

هر چه محنت ز تو بُردم، همه از دور سراید

من که از قافله عشق تو جا مانده بدم دوش

دیدی ای دل که خمار نگهت ناله سُراید

گفته بودی به حریفان که مرا باز گذارند

بروم در دل شبها که امیدم به سرآید!!

نروم من به شبی ناقه نرانم به زمینی

نه تو اندیشه کن امشب که سحر باز سرآید

هر چه در مغفرت خویش و هلاک دل ریشم

خوانده بودی ، به تو گویم که همین قصه سراید

«شهره» از مملکت خویش گذر کردی و گفتی

هر که با دوست قرین شد دل و دینش یه سر آید


حامیا طوفان بپا شد زین سخن
از نسیم مولوی خندید چمن
چون دهان را باز کردی غنچه گون
بلبلان گشتند گرفتار جنون
خوش بخوانند در فضای اسکدین
...............
بقیه اش با شما

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
عاقبت در حرمت سبحه و تکبیر کنم
به تماشای ضریحت بنشینم شب و روز
تا که از سر دلم صحبت پیگیر کنم

مصرع اول از حافظ شیرازی

صادق;762784 نوشت:
حامیا طوفان بپا شد زین سخن
از نسیم مولوی خندید چمن
چون دهان را باز کردی غنچه گون
بلبلان گشتند گرفتار جنون
خوش بخوانند در فضای اسکدین
...............
بقیه اش با شما

زین سخنهای بلیغِ صادقین(1)

اولین صادق که معلومست کیست

صادق دوم بود حامی یقین

1-لطفا برای هماهنگی قافیه جمع خوانده شود نه مثنی.

2-از اساتید گرامی جناب صادق و جناب

حامی به خاطر اقتضائات شعری عذرخواهم.

[="Microsoft Sans Serif"][="DarkGreen"]بسم الله الرحمن الرحیم

مژده دهید که ماه ربیع آمده است
بوی عطر قدوم شاه شفیع آمده است
فرشتگان هلهله به پا کنید و کف زنید
نُه روز دگر تاج کوثری بر سر ماه رفیع آمده است[/]

مدیر فرهنگی;762812 نوشت:
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
عاقبت در حرمت سبحه و تکبیر کنم
به تماشای ضریحت بنشینم شب و روز
تا که از سّر دلم صحبت پیگیر کنم

مصرع اول از حافظ شیرازی



با سلام و عرض ادب و ارادت خالصانه

خدمت مدیریت محترم فرهنگی سایت:Kaf:

:Kaf::Hedye:

خوش اومدید مصفا نمودید دستتون درد نکنه
اولا که چه

حُسن مطلعی که با شعر حافظ شروع نمودید
مصرح اول رو
تضمین کردید و در ابیات بعدی به نحو شایسته ای کلمات رو آهنگین و نظیر به نظیر هم اوردید
ممنونیم استاد تشکر و خوش اومدید

پیشنهاد میکنم با همین وزن ادامه بدید
و برای خودتون یه نام شاعری ««تخلص»»

انتخاب کنید تا همه بتونن شما رو با اون نام بشناسند

من = شهره :Sham::hamdel::Sham: سرکار خانم حبیبه = نسیم

شما چی؟


[="Microsoft Sans Serif"][="DarkGreen"]دیگر کسی از عزیزان به جز جناب رضا که هرچه زودتر همسرشون بهبود پیدا کنند ....بررسی نمیکنند اشعار ما رو ؟تا اشتباهاتمون برطرف بشه؟[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="DarkGreen"]

ashr;762883 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]بسم الله الرحمن الرحیم

مژده دهید که ماه ربیع آمده است
بوی عطر قدوم شاه شفیع آمده است
فرشتگان هلهله به پا کنید و کف زنید
نُه روز دگر تاج کوثری بر سر ماه رفیع آمده است

البته احساس کردم با تخلصم بهتر بشه و مصرعم یکم از وزن در اومده بهتر بشه ..ممنونم اساتید نظر بدن:

مژده دهید که ماه ربیع آمده است
بوی عطر قدوم شاه شفیع آمده است
فرشتگان هلهله به پا کنید و کف زنید
نقش
نگین بر سر ماه رفیع آمده است

تخلص: نگین

[="Microsoft Sans Serif"][="DarkGreen"]جشن و بزمی در افلاک و زمین است
چونکه مهدی سرور و آقا ،ولیّ مسلمین است
در میان مُلکیان جشن وزین است
روز عید اکبر دیگر برای مومنین است
شیعیان مهدی شه شاهان دین است
بر سرش امشب تاجی از نگین است

ممنون میشم نظر بدین
[/]

ashr;762940 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]جشن و بزمی در افلاک و زمین است
چونکه مهدی سرور و آقا ،ولیّ مسلمین است
در میان مُلکیان جشن وزین است
روز عید اکبر دیگر برای مومنین است
شیعیان مهدی شه شاهان دین است
بر سرش امشب تاجی از نگین است

ممنون میشم نظر بدین

بسمه الطیف

با سلام و ادب سرکار عشر گرامی

ضمن خیر مقدم خدمت شما،عرض کنم که سروده ی پر محتوای ی سرکار

به لحاظ قافیه عالی است.

اما تخلص معمولا نام هنری یا لقب و کنیه ای است که شاعر برای خودش

انتخاب می کند و اشاره به شخص شاعر دارد.آنچه شما در شعرتان تحت

عنوان تخلص بکار بردید در واقع تخلص شما نیست بلکه وصف تاج است

تاجی از نگین.

موفق باشید.

:Gol::Gol:

ashr;762900 نوشت:
مژده دهید که ماه ربیع آمده است
بوی عطر قدوم شاه شفیع آمده است
فرشتگان هلهله به پا کنید و کف زنید
نقش نگین بر سر ماه رفیع آمده است

تخلص: نگین


سلام
عرض ادب
آبجی نگین خوبم
شما خیلی خوب ابیاتتون رو مزیّن میکنید
و کلمات رو در جای خودش قرار میدید اما دو نکنه در حد یه شاگرد خدمتتون بگم؟

اول اینکه نگین رو در جای خودش قرار دادن این نیست که ازش معنای جناس و ایهام و .. برداشت بشه

شما دقیقا باید مخاطب رو قانع کنید اول که این نام تخلص شاعریتونه بعد ازش اگر شد استفاده دیگری کنید
نه اینکه در بیت اون رو در جایی قرار بدید که معنی واقعی داشته باشه:ok:

دوم اینکه ابیاتتون رو که خوندم متوجه مشکل وزنی شدم میشه یکبار دیگه بلند بخونید
خانم حبیبه ته سالن داره گوشیش رو شارز میکنه بشنوه؟:khaneh:



خب بخون :
مژده دهید که ماه ربیع آمده است..........................
مژده دهید ساقیا ماه ربیع است

بوی عطر قدوم شاه شفیع آمده است.............
بوی بهشت از طراوت شه دین است

فرشتگان هلهله به پا کنید و کف زنید.......................
جمله بگوئید حوریان زنند صلایی

نقش نگین بر سر ماه رفیع آمده اس...........
چون که نگین ،همنشینِ شاه منیر است

[="Microsoft Sans Serif"][="DarkGreen"]

حبیبه;762991 نوشت:
بسمه الطیف

با سلام و ادب سرکار عشر گرامی

ضمن خیر مقدم خدمت شما،عرض کنم که سروده ی پر محتوای ی سرکار

به لحاظ قافیه عالی است.

اما تخلص معمولا نام هنری یا لقب و کنیه ای است که شاعر برای خودش

انتخاب می کند و اشاره به شخص شاعر دارد.آنچه شما در شعرتان تحت

عنوان تخلص بکار بردید در واقع تخلص شما نیست بلکه وصف تاج است

تاجی از نگین.

موفق باشید.

:Gol::Gol:

با یلام و احترام
ممنونم از لطفتون بزرگوار کاملا درست است....
پس اگر تخلص تلقی نکنیم در کل خوب است؟[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="DarkGreen"]

شهره22;763044 نوشت:
سلام
عرض ادب
آبجی نگین خوبم
شما خیلی خوب ابیاتتون رو مزیّن میکنید
و کلمات رو در جای خودش قرار میدید اما دو نکنه در حد یه شاگرد خدمتتون بگم؟

اول اینکه نگین رو در جای خودش قرار دادن این نیست که ازش معنای جناس و ایهام و .. برداشت بشه

شما دقیقا باید مخاطب رو قانع کنید اول که این نام تخلص شاعریتونه بعد ازش اگر شد استفاده دیگری کنید
نه اینکه در بیت اون رو در جایی قرار بدید که معنی واقعی داشته باشه:ok:

دوم اینکه ابیاتتون رو که خوندم متوجه مشکل وزنی شدم میشه یکبار دیگه بلند بخونید
خانم حبیبه ته سالن داره گوشیش رو شارز میکنه بشنوه؟:khaneh:



خب بخون :
مژده دهید که ماه ربیع آمده است..........................
مژده دهید ساقیا ماه ربیع است

بوی عطر قدوم شاه شفیع آمده است.............
بوی بهشت از طراوت شه دین است

فرشتگان هلهله به پا کنید و کف زنید.......................
جمله بگوئید حوریان زنند صلایی

نقش نگین بر سر ماه رفیع آمده اس...........
چون که نگین ،همنشینِ شاه منیر است

با سلام و احترام
ممنونم از لطفتون بزرگوار ...یعنی اگر مثل شعر شما بشود درست است؟
نمیشه شعر خودم یکم تغییر کنه وزن درست بشه؟[/]