ஐஇ:: دعوت از کاربران شاعر اسکدین ::இஐ

تب‌های اولیه

2495 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حبیبه;755743 نوشت:
خدا اگه غذا می خواست مثل ما باید گُشنه شِه

اگه خدا گشنه بشه مثل ماها میشه دیگه

غذا خوره اگه خدا چاق ميشه و چله ميشه
خدا اگه چرت بزنه دنيا چپ و چوله ميشه:khandeh!:[/]

مجنون الحسین(ع);755745 نوشت:
[=arial black]بسم رب الحسین(ع)...
[=arial black]با سلام خدمت شما...ببخشید اگر کمی بچه گانه بود...
متشکرم
دومین سروده ام تقدیم به تو یا علی جـــان

شیر خدا حیدر علی* آن همسرش بنت نبی/ یاس کبود مرتضی*امشب سیه پوش علی/زهراست همدرد علی*زهراست غمخوار علی/زهراست کوثر نبی*زهراست اُم سَیِّدی/فرزند اول علی*سبط نبی،اِبن علی/یکدانه ی چشم نبی*تکدانه ی عشق علی/فرزند دوم علی*در دانه ی باغ نبی/ذریه ی پاک نبی*آن تک گل باغ علی/شهید چشمان علی*شهید عطشان علی/اوکه سه فرزندش علی*اکبر و اصغرش علی/غریب قلب مرتضی* آری حسین ابن علی/فرزند سوم علی*تک دختر باغ علی/زینب زینت علی*زینب دختر علی...
چاه همدرد علی*ماه چهره ی علی/چاه امشب بی علی*ماه گریان علی/دنیا خجلان علی*عالم پریشان علی/مسجد هم آوای علی*کوفه نالان علی/
فرق شکافته ی علی*قرغه به خون روی علی/نالد زینب یاعلی*بیند روی تو...علی/محراب دلتنگ علی*غازان به دنبال علی/دست در و دست علی* دستش به دامان علی
زهرا امشب باعلی*گشته هم آوای علی/امشب یتیمان علی*بی اَب شده؛باتیغ کی؟/گشته جدا فرق علی*آن سید عالم علی/محراب خونینِ علی*سجاده بستر علی/
زد بوسه بر پای علی*خاک زمین هاشمی/این ذوالفقار حیدری * کو بازوان حیدری؟/ وداع زینب با علی*دیدار زهرا باعلی/امشب دَرِ بَیتِ علی*گشته سیه پوش علی/
حسین پریشان علی*در دست؛دستان علی/بوسد صورت علی*لب های عطشان یا علی/فردا پس از تو یاعلی*بی سر شود او یاعلی/بی سر شود؛بی دست شود...*از دویه تو یا علی
امشب یتیمان علی*چشم به دستان علی/چشمان خفته ی علی*حسن در آغوش علی/امشب یتیمان علی*بر دل ذکر یاعلی/گشت حیران علی*تاریخ ز دوران علی/
در کوچه های هاشمی*زینب گریان علی/این کوچه جاپای علی*آن کوچه بر ضد علی!/
عالم عزادار علی*عالم پریشان علی/پیچید در گوش زمان*صوت مناجات علی/روحم دلتنگ علی*قلبم مشتاق علی/ذهنم مشغول علی*عشقم فقط مولا علی!
جانم فدای تو علی*عمرم به قربانت علیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...

*********
ان شاءالله اربعین همه کربلایی شویم تا نجف وخاک کربلا را زیارت کنیم...

ز.آزاد / مجنون الحسین(ع)nza3380

سلام به شما و تشکر برای قرار دادن این شعر زیبا در این تاپیک
به نظرم میرسه که بجای نقد جزء به جزء شعر شما ، بهتره یک سری کلیات رو خدمتتون عرض کنم
فقط یه انتظار از شما دارم. اینکه حتماً به نکاتی که عرض میکنم توجه بفرمایید و انشاالله روی اونها کار کنید

1 - به وزن اشعارتون بیشتر توجه کنید. مثلاً همین شعری که سرودید وزنش اینه: مُستَفعَلَن مُستَفعَلَن = شیر خدا ، حیدر علی
اما در برخی جاها از وزن خارج شدید. برای مثال : [=arial black]ماه گریان علی ، [=arial black]دنیا خجلان علی

مثلاً میتونید این قسمت ها رو به این شکل تغییر بدید = مَه گشت گریان علی ، دنیاست خجلان علی

دقت بفرمایید نیازی نیست که حتماً به شکل مستفعلن ، فاعلاتن ، مفاعیلن و..... این بخش رو یاد بگیرید. فقط کافیه آهنگ رو در ذهن خودتون مرور کنید
مثلاً:

شیر خدا ، حیدر علی = ((لای لای لالای ، لای لای لالای)) = مُستَفعَلَن مُستَفعَلَن
همین بخش قرمز رنگ کافیه که وزن رو بشناسید. بعد هر مصرع رو با این آهنگ تطبیق بدید تا ایرادها رو پیدا کنید

2 - به قافیه بیشتر توجه بفرمایید. مثلاً در همین شعر ، کلمهء علی "ردیف" هست که عیناً تکرار میشه ، پس کلمهء قبلی باید قافیه باشه

یاس کبود مرتضی
امشب

سیه پوش علی

زهراست همدرد علی
زهراست

غمخوارعلی

برای نمونه در دو بیت بالا ، سیه پوش و غمخوار قافیه هستن و باید با هم هماهنگ باشن. اما می بینید که اینطور نیست
حالا دقت بفرمایید:

یاس کبود مرتضی
امشب

عزادار علی

زهراست همدرد علی
زهراست

غمخوار علی

حالا هماهنگ شدن. عزادار و غمخوار با هم همخوانی دارن

نقطهء قوت شما شناخت اهنگ شعره که به خوبی درک میکنید و کلمات رو با موزیک شعر هماهنگ می کنید
برای همین اشعار شما معمولاً خیلی روان و بدون مکث خوانده میشه. این نکته که عرض کردم قابلیت کمی نیست

فقط روی دو موردی که توضیح دادم کار بفرمایید. مطمئنم که پیشرفت بسیار زیادی خواهید داشت


Reza-D;755808 نوشت:
فقط روی دو موردی که توضیح دادم کار بفرمایید. مطمئنم که پیشرفت بسیار زیادی خواهید داشت

متشکرم از راهنمایی شما سعی میکنم!هنوز اول کاره...ان شاءالله درشعر های بعدی...راستش شما واقعا استادانه پاسخ میدید و من حسابی جا خوردم!باز هم متشکرم....

دوست بزرگوارم Reza-D
سلام
خيلي متشكرم
از اين وقت و انرژي اي كه صرف مي كنيد سپاسگزارم:Gol:
اجرتون را خدا سطل سطل خوشي بريزه تو زندگي تون:Nishkhand:
نيت هم بكنيد حتما صدقه جاريه است هم شما هم دوستاني كه اشعارشان را در اين تاپيك قرار مي دهند
و تلاش مي كند گامي در اين مسير برداند

اجازه بدهيد سخن بزرگتران را مرور كنيم
خدا رحمت كنه آيت الله ميانجي را مي فرمود با بزرگان باشيد تا بزرگ شويد

شعر یک عنصر اثرگذار است، اثرگذاری آن هم در مجموعه‌ی عوامل کلامی یک اثرگذاری مضاعفی است؛ یعنی هیچ سخنی، هرچه فصیح، هرچه زیبا، هرچه پرمغز، اگر شعر نباشد این اثر را ندارد؛ شعر یک‌چنین دستگاهی است، یک‌چنین عنصری است. شعر نقش برانگیزاننده دارد، در جایی که جای برانگیختن است؛ نقش راهنما دارد، نقش خط‌دهنده دارد، نقش جهت‌دهنده دارد به مستمع و به کسی که شعر را برای خودش می خواند... .
می توان با ابزار شعر مخاطب را به راه راست و صراط مستقیم هدایت کرد؛ میتوان هم او را به کج‌راهه برد، او را ساقط کرد. شعر میتواند انسانها را به حضیض ببرد؛ داریم از این‌جور شعر، بخصوص امروز که متأسّفانه فرهنگ لجام‌گسیخته‌ی دور از هنجارهای اخلاقی و انسانی به‌وسیله‌ی این ابزارهای جدید -ابزارهای رسانه‌ای جدید- انتشار فراوانی پیدا میکند، گاهی شعر میشود یک ابزاری برای لغزیدن، غلتیدن و منحرف شدن؛ این هم آن‌طرف قضیّه است. بنابراین هر دو کار از شعر برمی‌آید.
[HL][HL]شاعر با احساس لطیف خود، هم ادراک میکند، هم بر سرِ شوق می‌آید، هم دل‌تنگ میشود، و میسراید؛ این سراییدن شاعر ناشی از شوق است، ناشی از دل‌تنگی است، ناشی از احساس و ادراک و مشاهده‌ی یک چیزی است که دیگران آن را مشاهده نمی کنند.[/HL][/HL] خب، این دو طرف دارد:
می تواند جهت‌دهنده به سمت نیکی‌ها باشد،
میتواند عکس‌ [آن] باشد.
اگر شعر به‌صورت افراطی تحت‌تأثیر غریزه‌ی جنسی قرار گرفت -که متأسّفانه بعضی از دستها امروز در کشور ما دارند [شعر را] به این سمت میکشانند، بِزور میبرند، بعد از آنکه جوانهای ما در فضاهای باصفا و لطیف و بسیار زیبای معنوی و حماسی و انقلابی حرکت کردند، الان دست هایی شروع کردند، در جاهای مختلف؛ از جمله بیشتر از همه در فضای مجازی؛ حالا طرق دیگر به جای خود، از طریق شعر هم [جوانها را] به سمت غریزه‌گرایی جنسی افراطی بکشانند و ببرند- این بسیار چیز بدی است، این زنگ خطری است. گاهی این است، گاهی نفع‌طلبی شخصی است و گاهی ستم‌ستایی است، که متأسّفانه در تاریخ ما این معنا سابقه‌ی زیاد دارد، ستایش ستم و ستمگر...... .....

من می خواهم عرض بکنم -بارها البتّه این را در این جلسه و در خیلی از جلسات دیگر گفته‌ایم- بی‌طرفی در دعوای حق و باطل معنی ندارد. یک وقت دعوای مشتبهی است، آن بحث دیگری است، وقتی که حقّی هست و باطلی، اینجا بی‌طرفی معنا ندارد؛ باید طرف حق بود، مقابل باطل ایستاد؛ حالا یکی میتواند به شکل نظامی بِایستد، یکی به شکل سیاسی بِایستد؛ به اَشکال مختلف می شود ایستاد، یک نفر هم با زبان، با بیان، با اندیشه می تواند بِایستد؛ باید ایستاد. شاعر نمی تواند در جنگ حق و باطل بی‌طرف باشد. اگرچنانچه شاعر، هنرمند بی‌طرف بود، تضییع نعمت خدا را کرده؛ اگر خدای نکرده طرف باطل را گرفت، آن‌وقت خیانت کرده، جنایت کرده؛ بحث اهمال دیگر نیست، بحث جنایت است. خب، شما ملّتتان مظلومیّت های زیادی در این سالهای متمادی داشته، این مظلومیّت ها گفتن دارد، این برای دنیا منعکس شدن دارد

سردشت را در سال ۶۶ بمباران کردند -مال همین روزها است دیگر- شوخی است؟ یک شهر را بمباران شیمیایی بکنند، هزاران نفر را در یک شهر -بچّه، بزرگ، پیر، جوان، زن، مرد- نابود کنند و دنیا سکوت کند! دنیایی که گاهی افتادن یک گربه در چاه برایش میشود به‌عنوان یک مسئله‌ای که در خبرگزاری‌ها و در روزنامه‌ها و در تلویزیون‌ها منعکس می شود که بله یک گربه‌ای یا یک مثلاً روباهی در چاه افتاده بود، فلان دستگاه، فلان دستگاه، فلان دستگاه جمع شدند که این را زنده بیاورند بیرون، یا یک حیوان آبی به ساحل افتاده دارد جان می دهد، این را یک‌جوری برگردانند به آب، برای این چیزها دنیا آن جنجالها را به راه می‌اندازد، آن‌وقت برای کشتار شیمیایی یک شهر این دنیا ساکت می مانَد! دنیا که میگویم منظورم ملّتها نیستند، ملّتها وسیله‌ای ندارند، ابزاری ندارند، منظورم قدرتهای مسلّط بر دستگاه‌های تبلیغاتی دنیایند، فارسی‌اش می شود آمریکا، انگلیس، نیروهای غربی مسلّط، نیروی صهیونیستی. اینها هستند که بر فضای تبلیغاتی دنیا مسلّطند، نمی گذارند آب از آب [تکان بخورد]. الان دارند یمن را آن‌جور می کوبند -شب و روز- هیچ صدایی در نمی‌آید، غزّه را دیروز می کوبیدند، چندی قبلش لبنان را می کوبیدند، صدایی از کسی در نمی‌آید؛ حالا فرض کنید دو تا قاچاقچی یک جا محاکمه بشوند، اعدام بشوند، جنجال تبلیغاتی درست می شود؛ خب، دنیا این است، در مقابل این دنیا باید چه‌کار کرد؟ یک انسان باشرف در مقابل یک‌چنین جبهه‌گیری‌ای، در مقابل یک‌چنین وقاحتی، در مقابل یک‌چنین خباثتی چه می کند، با قطع نظر از انگیزه‌ی دینی و وظیفه‌ی ایمانی؛ شرف انسان، وجدان انسان، انسانیّت انسان چه حکم می کند؟ [1]

.................................... بیانات در دیدار شاعران، در شب میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام، ۱۳۹۴/۰۴/۱۰

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حبیبه;746815 نوشت:
بسم رب العارفان و زاهدان

بسم رب سيستان و بلوچستان[/]

حامی;755887 نوشت:

بسم رب سيستان و بلوچستان

سلام بر شما
دعا كنيد كه بدجوري گردوي اخلاصم پوك شده:Nishkhand:

گیرد هایت مثل گردو پر ز مغز
گفته هایت خوشتر از هر شعر نغز
گر دعا خواهی ویزتت می کنم
گر شفا خواهی شهیدت می کنم
حامی فرخنده ما زند ه باد
شوخ طبعی های او پاینده باد

سلام بر شما
بنده خدايي اين متن رو داده گفته روي سندان انجمن بگذاريد و چكش نقد بر سرش بزنيد تا حالش حسابي جا آيد

الهه نام ها و نامه ها!

قسم به عصر
قسم به تپش تند ثانيه ها
قسم به قلب ساعت زمان
قسم به ابر رحمت آبرويت
قسم به قاب زيباي دو قوس ابرويت
قسم به قلب هاي قلم شده و دفتر انتظارت
قسم به زلال آروزي منتظران نزارت
قسم به دل ندبه ها و جان جنيان و اناس
و قسم به...
و قسم به رشك و مشك و
اشك عباس(ع)
كه تو نه پيامبري
و نه پيام آور

كه تو خود خود خود «پيامي»
اي الهه نام ها!
و اي عصاره نامه هاي الهي من!
اي مهدي!( عجل الله تعالي فرجه الشريف)!

حامی;755899 نوشت:
سلام بر شما
بنده خدايي اين متن رو داده گفته بگوييد چكش نقد رو سرش بزنيد

الهه نام ها و نامه ها!


قسم به عصر
قسم به تپش تند ثانيه ها
قسم به قلب ساعت زمان
قسم به ابر رحمت آبرويت
قسم به قاب زيباي دو قوس ابرويت
قسم به قلب هاي قلم شده و دفتر انتظارت
قسم به زلال آروزي منتظران نزارت
قسم به دل ندبه ها و جان جنيان و اناس
و قسم به...
و قسم به رشك و مشك و
اشك عباس(ع)
كه تو نه پيامبري
و نه پيام آور

كه تو خود خود خود «پيامي»
اي الهه نام ها!
و اي عصاره نامه هاي الهي من!
اي مهدي!( عجل الله تعالي فرجه الشريف)!


کسی گیرد خطا بر نظم این مرد
که هیچش لطف در گوهر نباشد
سزاوار است گرحامی کند نقد
چو قلبش بسته ی زیور نباشد

[="Navy"]

تا سال ها، جمعه مرا یاد تو می انداخت
تا سال ها، ندبه مرا به گریه می انداخت

این روزها، هر روز من جمعه شده، هر ذکر، ندبه
شاید نظر کردی که اینگونه شدم شیدای توبه

توبه از آن احساس تنهایی، جدایی
آقا! نگاهی این جماعت را. کجایی؟

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;755899 نوشت:
الهه نام ها و نامه ها!

قسم به عصر
قسم به تپش تند ثانيه ها
قسم به قلب ساعت زمان
قسم به ابر رحمت آبرويت
قسم به قاب زيباي دو قوس ابرويت
قسم به قلب هاي قلم شده و دفتر انتظارت
قسم به زلال آروزي منتظران نزارت
قسم به دل ندبه ها و جان جنيان و اناس
و قسم به...
و قسم به رشك و مشك و اشك عباس(ع)
كه تو نه پيامبري
و نه پيام آور
كه تو خود خود خود «پيامي»
اي الهه نام ها!
و اي عصاره نامه هاي الهي من!
اي مهدي!( عجل الله تعالي فرجه الشريف)!

سلام
اين را هم يكي در جواب اون يكي داده:khandeh!:

من در به در كوچه و كويت گشتم
مبهوت خط و خال و رويت گشتم
از من مخواه كه پنهان كنم اسرار
من ميكرفون و بلندگويت گشتم[/]

حامی;755965 نوشت:
من در به در كوچه و كويت گشتم
مبهوت خط و خال و رويت گشتم
از من مخواه كه پنهان كنم اسرار
من ميكرفون و بلندگويت گشتم


من گفتم این استاد
"حامی" آتش زیر خاکستره ها..... :ok:
استعداد عالی شما کاملاً واضحه استاد. غلو هم نمیکنم ، عین حقیقته
با اجازه ایرادهای شعر شما رو میگم

من در به در كوچه و كويت گشتم
مبهوت خط و
جلوهء رويت گشتم

یک ثانیه پنهان نكنم این اسرار
من ميكرفون و بلــند گويت گشتم

ادامه ش از زبان این یکی :Nishkhand:

از بس که ز حنجرت گهر می بارد
من بوسهء بر روی گلویت گشتم

تا ناز و نوازش کنم آن رویت را
چون شانهء سر ، داخل مویت گشتم :Nishkhand:

حامی;755899 نوشت:
سلام بر شما
بنده خدايي اين متن رو داده گفته روي سندان انجمن بگذاريد و چكش نقد بر سرش بزنيد تا حالش حسابي جا آيد

الهه نام ها و نامه ها!

قسم به عصر
قسم به تپش تند ثانيه ها
قسم به قلب ساعت زمان
قسم به ابر رحمت آبرويت
قسم به قاب زيباي دو قوس ابرويت
قسم به قلب هاي قلم شده و دفتر انتظارت
قسم به زلال آروزي منتظران نزارت
قسم به دل ندبه ها و جان جنيان و اناس
و قسم به...
و قسم به رشك و مشك و اشك عباس(ع)
كه تو نه پيامبري
و نه پيام آور
كه تو خود خود خود «پيامي»
اي الهه نام ها!
و اي عصاره نامه هاي الهي من!
اي مهدي!( عجل الله تعالي فرجه الشريف)!

سلام بر شما
نه واقعا اون شعر مال ي بنده خداييه:Nishkhand:
ممنون از چكشهايي كه زديد هزينه اش چه قدر ميشه ( مگه صاف كارها چه مي كنند؟)
نظرتون درباره ترواش فكري بالا چيه؟ اون بنده خدا گفت كه بپرسم:Nishkhand:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;756002 نوشت:
من در به در كوچه و كويت گشتم
مبهوت خط و جلوهء رويت گشتم

من در به در كوچه و كويت گشتم
مبهوت خط و چهره و مويت گشتم:Nishkhand::Cheshmak:[/]

[="Lucida Console"][="SlateGray"]سلام.آقای حامی شماچقدهنرمندین .هم آخوندین هم روانشناسین هم شاعرو نویسنده .خوش به حال بچه هاتون،خوش به خال عروس ودوماداتون
راسی شا چندسال دارین اقای حامی.؟ بنظرم خیلی پیر نباشین فوقش باید شصت سالتون باشه بیشتر بتون نمیاد اماخیلی آخوند مهربون وخوش اخلاقی هسین ،چندتا بچه دارین؟،دخترم دارین .چندتا نوه دارین خوش به حالشون

منم دوس دار شعر بخونم
دوستا شماها چه جوری حرفهای بقیه را میبرید توی اون قسمتی که مث ابره؟ من هرکار میکنم نمیشه که:Gig:[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

نگاهم کن خدا;756025 نوشت:
سلام.آقای حامی شماچقدهنرمندین .هم آخوندین هم روانشناسین هم شاعرو نویسنده

بنده ي طلبه كوچولو هستم
نام روحاني براي بنده خيلي گل گشاد است
اينجا دوستان لطف كردند به من اجازه دادند بيام شعرهاشون رو بخوونم
آدم بودن بالاترين هنر است
كه فعلا سهميه بندي شده تو ملكوت، من هم تو نوبتم بلكه شديم خدا را چه ديدي؟:ok:[/]

[=Times New Roman]

حامی;756027 نوشت:
بنده ي طلبه كوچولو هستم
نام روحاني براي بنده خيلي گل گشاد است
اينجا دوستان لطف كردند به من اجازه دادند بيام شعرهاشون رو بخوونم
آدم بودن بالاترين هنر است
كه فعلا سهميه بندي شده تو ملكوت، من هم تو نوبتم بلكه شديم خدا را چه ديدي؟

سلام علیکم
یه نفر هم لازمه که بگه:

من در به در کوچه و کویت گشتم
مبهوت تواضع و خضوعیت گشتم


[/HR]توضیحات: اگر طبق قوانین حساب کنیم پست بنده بی ارتباط با موضوعه و مدیران انجمن فرهنگی حق دارن حذفش کنن.[=Times New Roman]:ok:

نگاهم کن خدا;756025 نوشت:
منم دوس دار شعر بخونم
دوستا شماها چه جوری حرفهای بقیه را میبرید توی اون قسمتی که مث ابره؟ من هرکار میکنم نمیشه که


خخخخخخخخخخخخخخخ

منم نمیدونستم آبجی اینها بهت نمیگم منم نمیگم
اما کمک میکنم بعدا یاد بگیری

اگر روی جمله ای که باهاش کار داری با موس بکشی و صب کنی
یه پنجره باز میشه
بهت میگه میخوای نقل قول کنی یا نه ؟
میگی خب مرض که ندارم
میگه خب بیا
روی اون کلیک میکنی
بعدا میاد میگه
کچا بچسبونمشش
میگی نمیدونم
دعوا و درد سر و همه میریزن اینجا حتی اتشبانان!!!!
اونوقت بهتره شما در بری اخه تنها گزینه شمایی

نقل قول:
حامی;755887 نوشت:
بسم رب سيستان و بلوچستان

سلام وعرض ادب
سیستان زادگاه رستم
سیستان افتخارملت
محکم همچوکوه خواجه
قدمتی همچو شهرسوخته
شهرسوخته اولین جراحیه چشم
افتخارمن سیستانیه

سیده راضیه;756028 نوشت:
توضیحات: اگر طبق قوانین حساب کنیم پست بنده بی ارتباط با موضوعه و مدیران انجمن فرهنگی حق دارن حذفش کنن

سلام
ورود شما باعث خوشحالی ماست خواهر گرامی
ضمناً در این تاپیک مگر در شرایط خیلی خیلی خاص ، هیچ پستی حذف نمیشه

حتی اگر نویسندهء پست خانم

ریحانه النبی یا خانم اللیل و النهار باشن...!!! :farar:

حامی;756027 نوشت:
1 - بنده ي طلبه كوچولو هستم
2 - نام روحاني براي بنده خيلي گل گشاد است
3 - اينجا دوستان لطف كردند به من اجازه دادند بيام شعرهاشون رو بخوونم

ترجمهء کلام استاد
"حامی" با شناختی که من از ایشون دارم:

1 - الان در حال گذروندن درس خارج هستن

2 - مدرس حوزه و دانشگاه هستن

3 - از اساتید شعر و هنر هستن

:khandeh!:

حبیبه;755475 نوشت:
هو مُنی قلوب المشتاقینبا سلام و ادبمتنی بسیار زیبا و حالی بسیار نکوست.
یعنی شعر ما باب میل نبود،حتما باس مدیری چیزی باشیم تا قابل قبول باشه،این همه احساس خرج کردیم که شعر بگیم ولی کسی نگفت خوبه،البته این شعر رو برا یه نفر دیگه سرودم برام اون مهمه نه کس دیگه

حامی;756027 نوشت:
بنده ي طلبه كوچولو هستم
نام روحاني براي بنده خيلي گل گشاد است
اينجا دوستان لطف كردند به من اجازه دادند بيام شعرهاشون رو بخوونم
آدم بودن بالاترين هنر است
كه فعلا سهميه بندي شده تو ملكوت، من هم تو نوبتم بلكه شديم خدا را چه ديدي؟

سلام استاد

با این اوصافی که شما برای خودتون گفتید دو چیز بیشتر به ذهنم نرسید که بگم مجوز دارم ؟ بگم؟

اول اینکه منم شاعر تازه کاری هستم
نام شاعر و دیوان اشعار و بیت و ... برای زیادیه

اینجا دوستان بیخودی منو تشویق میکنن

آدم باید خودش آدم باشه
که فعلا نوبتیه و منم ته صف!!

دوم اینکه من خیلی سعی کردم ابیات شما رو جواب بدم اما نمیتونم
یا خیلی عرفانی هستند
یا خیلی بی روح
نمیدونم

اما اگر این خانم حبیبه (( آبجی خوبم که فعلا سنگینه))
یه بیت زیبا بزنه براش جوابیه میدم
ضمنا دوستان موضوع این هفته یا این روزهای تایپیک دوستی هستش

مشنو ای دوست غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست


پسری از جنس غم;756080 نوشت:
این همه احساس خرج کردیم که شعر بگیم ولی کسی نگفت خوبه،

بسمه الجلیل

با سلام

صلواتهایی که برای شعر حضرتعالی ثبت شده است،بیانگر تائید آن است.

شهره22;756082 نوشت:
اما اگر این خانم حبیبه (( آبجی خوبم که فعلا سنگینه))
یه بیت زیبا بزنه براش جوابیه میدم

بسمه المجیب

با سلام ای منتهای هر گِله

نیست ما را پاسخی در حوصله

گفته ای سنگین شدم فعلا، چرا؟

با خبر کن تا بدانم من خطا!!!!!

گرچه گویا نذر کردی که مرا

متهم داری به تقصیر و جفا

باز گو ای خواهرم ای با وفا

تا بدانم چیست اسرار شما؟

:Gol::Gol::Gol:

Reza-D;756072 نوشت:
ترجمهء کلام استاد "حامی" با شناختی که من از ایشون دارم:

1 - الان در حال گذروندن درس خارج هستن

2 - مدرس حوزه و دانشگاه هستن

3 - از اساتید شعر و هنر هستن

سلام

شهره22;756082 نوشت:
دوم اینکه من خیلی سعی کردم ابیات شما رو جواب بدم اما نمیتونم
یا خیلی عرفانی هستند
یا خیلی بی روح
نمیدونم

سلام بر شما
ابيات من:Moteajeb!:
كجا شعري گفتم؟!
آقا رضا خوش بين هستند و ماشاالله هندونه هاي درشت درشت زير بغل ما گذاشتند
واقعا من با وادي شعر فرسنگ راه «نوري» فاصله دارم
هنرم اين است كه اشعار سالم شما را مي خوانم تازه آن هم دست و پا شكسته:khaneh:

ولي دركل اشتباه از بنده بود
همان بحث موضوعي را ادامه دهيد

موضوع:‌دوستي


حبیبه;756102 نوشت:
باز گو ای خواهرم ای با وفا

تا بدانم چیست اسرار شما؟


با سلام و عرض ادب و احترام
:Sham::Sham::Sham:
ما ز اسرار شما بی بهره ایم
در قیامت از شفاعت جسته ایم

مالک روز جزا هم در بهشت
میکند ما را مثالی چون ز خشت

ای خداوند سخندانان دین
ای بلاغت از تو و خُلقت رحیم

من طواف کوی تو نتوان کنم
در سوادم من همی شک پُر کنم

من ندانم فرق ادریس و شعیب
من ندانم گشت اسماعیل غیب!!!

یا بروز حشر ماوایم کجاست
دوستانم کیست اربابم کجاست

در جهان من یا حسینی گفته ام
بهر مدحش من حسینی گشته ام

لیک در این گنبد فیروزه فام
من سزاوار حریمش بوده ام؟

تا بدین سن من نرفتم کوی او
یک نفس هم من نگشتم سوی او

او کریم بینوایان بوده است
لیک اسم من کجاها بوده است

*****
یار من بودی مرا نشناختی
دوستی را در کجا اموختی

جز اساتیدت کجا ها دیده ای
جز کتبها درسهایی خوانده ای؟

من نگویم، لایق دیدار دوست
آن کسی گردد که گردد زار دوست

تو ندیدی من خموشم مدتی؟!
تو ندیدی فکرهایم خط خطی؟

از برای چه خودت را دیده ای
هیچ حال دوستان افتاده ای؟

ای خداوند رحیم دادگر
از برای این رفیقم کن نظر

مدتی در عیش و نوش بی رفیق
جمع می کرده بساطی بهر خویش

من دعا یی میکنم تا بشنوند
دوستانش تا که آزادشش کنند

این رفیق من همی شاعر بدست
لیک اندر بزمها ساکت بدست

کاش باشد دوست در بزمم مدام
لیک از اندیشه و افکار پاک


سلام علیکم
من خیلی دوست دارم شعر بگم و بیشتر از اون حفظ اشعار زیبا
ولی نمیدونم استعداد دارم یا نه؟
فوق خلاقیتم این شاید باشه با توجه به موضوع
دوستان بررسی کنند اگه اپسیلون خلاقیتی بود اطلاع بدید تا این استعداد نهفته شکوفا گردد:khandeh!:

حامی;756108 نوشت:
موضوع:‌دوستي

به صد سال يك دوست آيد به دست
به یک روز این دوستی به گِل خواهد نشست
گر نباشد پول کافی دمِ دست
دوست گردد دشمنِ پول پرست
این سخن نیکو بشنو از من ای دُست
گر دوستی را با پول توان جُست
چرا اوباما مانده است بی دُست
با اینکه دارد یه عالمه پُست:Nishkhand:

شهره22;756112 نوشت:
*****
یار من بودی مرا نشناختی
دوستی را در کجا اموختی

جز اساتیدت کجا ها دیده ای
جز کتبها درسهایی خوانده ای؟

من نگویم، لایق دیدار دوست
آن کسی گردد که گردد زار دوست

تو ندیدی من خموشم مدتی؟!
تو ندیدی فکرهایم خط خطی؟

از برای چه خودت را دیده ای
هیچ حال دوستان افتاده ای؟

ای خداوند رحیم دادگر
از برای این رفیقم کن نظر

مدتی در عیش و نوش بی رفیق
جمع می کرده بساطی بهر خویش

من دعا یی میکنم تا بشنوند
دوستانش تا که آزادشش کنند

این رفیق من همی شاعر بدست
لیک اندر بزمها ساکت بدست

کاش باشد دوست در بزمم مدام
لیک از اندیشه و افکار پاک



ای خدای بی شریک و بی مثال

خود تو دانی بندگان را شرح حال

من نمی دانم که حالم چون بود؟

چونکه جُرمم از همه افزون بود

از کتاب و درس و بحث و قیل و قال

خود نصیبم چیست جز وهم و خیال؟

من در اندیشه که چون سودا کنم؟

جاده ی گم کرده را پیدا کنم؟

گر تو همراه منی پا شو زجا

شهره جان کم کن گله بهر خدا

دوستی نبود سزا جز بهر حق

مهر ما برده زما جانا سَبَق

دوستی در حرف کی باشد درست؟

حقِ یاری پیش آور خود نخست

چیست یاری شما ما را عزیز؟

دستگیری بهر تقوا نی ستیز

:Gol::Gol::Gol:

بلا;756121 نوشت:
به صد سال يك دوست آيد به دست
به یک روز این دوستی به گِل خواهد نشست
گر نباشد پول کافی دمِ دست
دوست گردد دشمنِ پول پرست
این سخن نیکو بشنو از من ای دُست
گر دوستی را با پول توان جُست
چرا اوباما مانده است بی دُست
با اینکه دارد یه عالمه پُست

سلام
اولا خوش اومدید
دوما به خودم امیدوار شدم
سوما میشه ابیاتتون رو کمی دستکاری کنم؟
:hamdel::hamdel:
به صد سال يك دوست آيد به دست
به یک لحظه این دوستی ها گسست

دگر رنج بیهوده گردد خراب
نداری تو یک دوست در دسترنج

همه کارو بار جهان شد خراب
از ان لحظه که دوستانت مدام

به هر لحظه ای بی هدف باختی
سرایی دگر بهر خود ساختی

نباید در این شیوه ماندن عزیز
به یک عمر یک دوست ناید بدست


بلا;756121 نوشت:
من خیلی دوست دارم شعر بگم و بیشتر از اون حفظ اشعار زیبا
ولی نمیدونم استعداد دارم یا نه؟
سلام به شما
شما دقیقاً نقطهء مقابل سرکار خانم "شهره" هستید :Nishkhand:
ایشون از نظر شناخت شعر ، وزن ، آهنگ شعر ، زیبایی کلام و..... عالی هستن. اما اشعارشون همیشه بی قافیه ست!! نمیدونم چرا؟! :Gig:

اما شما در بخش هایی که نام بردم گرچه مشخصه استعداد دارید ، اما خب جای کار زیاد دارید
ولی در مقابل قافیه رو خوب میشناسید و خوب پیدا میکنید

درمورد وزن شعری که نوشتید خانم "شهره" به درستی اشاره کردن و شعر شما رو اصلاح کردن
به نظرم اول روی وزن شعر کار کنید. با یک وزن و یک آهنگ جلو برید

هر سؤالی هم داشتید من در خدمتتون هستم و دوستان دیگه هم حتماً راهنمایی خواهند کرد

Reza-D;756139 نوشت:
شما دقیقاً نقطهء مقابل سرکار خانم "شهره" هستید
ایشون از نظر شناخت شعر ، وزن ، آهنگ شعر ، زیبایی کلام و..... عالی هستن. اما اشعارشون همیشه بی قافیه ست!! نمیدونم چرا؟!

سلامو عرض ادب و احترام
استاد گرامی
من تنها جایی که ابیاتم رو ارسال میکنم
و از دیوان خزائن امن الهی بیرون میارم این انجمن هست
و دیگه جایی بروز نمیدم که شاعرم

اما توقّع نداشته باشید که
اولا ابیات نابم رو رو کنم چون همه اینجا تازه کارید و ... منم استاد

توقع نداشته باشید جلو شما ها مجردین و متاهلین و زن و مرد ابیاتی رو بزارم

که مجموعا در معانی اون حیران بمانید:Khandidan!:

لذا فقط به همین ابیات بسنده میکنم و برگ سبزی است طرفه درویش:read:

اگرم احساس میکنید در این مدت باری از دوشم برداشتید

اولا وظیفتون بوده چون زکات علم یاد دادنه:ok:
دوما من که نگفتم منو نقد کنید گفتم:Gig:

دیگه هم نمیخوام کسی در مورد بی ردیف و قافیه بودن ابیاتم بهم تذکری بده
:bastan:

من از امروز سکوت میکنم و هیچ بیتی نمیگم

فقط برای اهل فضل و دانش اتاق یه بیت میگم

و از این انجمن میرم بدروددددددددددد

لایق طوف حریم تو نبودیم اگر

:Gol:از چه رو پس ز محبت بسرشتی گِل ما:Gol:


شهره22;756224 نوشت:
توقّع نداشته باشید که اولا ابیات نابم رو رو کنم
سلام
همین ابیاتی که می نویسید هم ناب هستن. اونهایی که برای ما نمی نویسید دیگه خدا میدونه چقدر عالی و زیبا هستن

شهره22;756224 نوشت:
وظیفتون بوده چون زکات علم یاد دادنه
کاملاً درست میفرمایید. واقعاً این کار وظیفهء بنده ست
همیشه هم گفتم اگر کمکی به دوستان میکنم به عنوان شروع کننده تاپیک و البته زکاتی که به گردنم هست ، دارم انجام وظیفه میکنم :ok:

شهره22;756224 نوشت:
دوما من که نگفتم منو نقد کنید. گفتم؟! :Gig:
بله گفتید :Nishkhand:
شهره22;754506 نوشت:
کاش یکمم ما رو رصد میکردید استاد

:Narahat az:

شهره22;756224 نوشت:
دیگه هم نمیخوام کسی در مورد بی ردیف و قافیه بودن ابیاتم بهم تذکری بده :bastan:
نقدهای من توفیق اجباریه خواهر گرامی :read:

شهره22;756224 نوشت:
و از این انجمن میرم بدروددددددددددد
هر وقت شنیدید نتانیاهو شیعه شده ، بدونید خبر بالا هم درسته :Nishkhand:

شهره22;756128 نوشت:
سلام
اولا خوش اومدید
دوما به خودم امیدوار شدم
سوما میشه ابیاتتون رو کمی دستکاری کنم؟

به صد سال يك دوست آيد به دست
به یک لحظه این دوستی ها گسست


سلام علیکم
خیلی خوشحالم که با حضورم حداقل باعث امیدواری باقی اعضا شدم:khandeh!:

Reza-D;756139 نوشت:
سلام به شما
شما دقیقاً نقطهء مقابل سرکار خانم "شهره" هستید
ایشون از نظر شناخت شعر ، وزن ، آهنگ شعر ، زیبایی کلام و..... عالی هستن. اما اشعارشون همیشه بی قافیه ست!! نمیدونم چرا؟!

اما شما در بخش هایی که نام بردم گرچه مشخصه استعداد دارید ، اما خب جای کار زیاد دارید
ولی در مقابل قافیه رو خوب میشناسید و خوب پیدا میکنید

درمورد وزن شعری که نوشتید خانم "شهره" به درستی اشاره کردن و شعر شما رو اصلاح کردن
به نظرم اول روی وزن شعر کار کنید. با یک وزن و یک آهنگ جلو برید

هر سؤالی هم داشتید من در خدمتتون هستم و دوستان دیگه هم حتماً راهنمایی خواهند کرد

سلام علیکم
ممنون:Gol:
من این چیزایی که گفتید رو نمیدونم چطوری باید پیدا کنم
وزن شعر و آهنگش...ریتمش رو بلدم و قافیه همین
ولی همین که یه چیزی بلدم جای امیدواری هست برای من چون اولین بار تو کل عمرم بود که خواستم شعر بگم...:ok:
یعنی میشه یعنی داریم من یک بیت بتونم درست بنویسم؟:Ghamgin:

yas_montazer;756292 نوشت:
سلام علیکم
ممنون
من این چیزایی که گفتید رو نمیدونم چطوری باید پیدا کنم
وزن شعر و آهنگش...ریتمش رو بلدم و قافیه همین
ولی همین که یه چیزی بلدم جای امیدواری هست برای من چون اولین بار تو کل عمرم بود که خواستم شعر بگم...
یعنی میشه یعنی داریم من یک بیت بتونم درست بنویسم؟

سلام آبجی عرض ادب

اگر قول بدید به حرف دیگران
گوش ندید من خودم در کلاسهای خصوصی و فشرده
همه انواع شعر رو یادتون میدم
ظرف 8 جلسه میتونید
مطمئن باشید که در سرودن
غزل ،قصیده،مسمط،ترکیب بند،ترجیح بند، و.... استادید

ضمنا اصول مناظره ،مشاعره و...

مراعات نظیر صنایع ادبی و لف و نشر و اغراق و جناس و ایهام رو هم

بصورت رایگان اموزش میدیم
دو تا سی دی هم از مطالب سایت دُرج بهتون

هدیه میدیم و یه

سوئیچ پراید بصورت نیم بهاء

فقط خواهشا نگید که اینجا کلاس میاید

آخه آدمهایی هستند که کلاس ما رو خراب میکنن

کلاسور هم یکی بخر بیا از شنبه کلاس شروع میشه:hamdel:

شهره22;756321 نوشت:
کلاسور هم یکی بخر بیا از شنبه کلاس شروع میشه

:Khandidan!:تا قبل از این متن من :Gig::Moteajeb!:این مدلی بودم و همش فک میکردم اینایی که میگید چی هستن که من یاد بگیرم
بعدش چهرم شد این:Moteajeb!: که میشه یعنی ...
و تا این متن رو ندیده بودم باورم شده بود کلاسی هست :Khandidan!::Khandidan!:

ممنون ما رو به شاگردی بپذیرید و این سخنان گرانبهاتر از دُر رو به ما هم بیاموزید
چرا که هر چه از دوست رسد نیکوست

yas_montazer;756324 نوشت:
ممنون ما رو به شاگردی بپذیرید و این سخنان گرانبهاتر از دُر رو به ما هم بیاموزید
چرا که هر چه از دوست رسد نیکوست

سلام خب فرض کن الانه شنبه شده
دو زانو بشین و اینها رو دوبار بخون

[=andale mono]تعریف بیت ،مصرع ،ردیف ، قافیه و...

نخست باید بدانیم که اساسی ترین عامل پیدایی شعر، عاطفه و احساس است .

-------------------------------------------------------------------------------

مسلمانان مرا وقتی دلی بود ****** که با وی گفتمی گر مشکلی بود

به گردابی چو می افتادم ازغم****** به تدبیرش امید ساحلی بود

دلی همدرد و یاری مصلحت بین****** که استظهار هر اهل دلی بود

ز من ضایع شد اندر کوی جانان****** چه دامن گیر یا رب منزلی بود

هنر بی عیب هرمان نیست لیکن ****** ز من محروم تر کی سائلی بود

بر این جان پریشان رحمت آرید****** که وقتی کاردانی کاملی بود

مرا تا عشق تعلیم سخن کرد ****** حدیثم نکته هر محفلی بود

مگو دیگر که حافظ نکته دان است ****** که ما دیدیم و محکم جاهلی بود

-------------------------------------------------------------------------------

1. بیت چیست ؟

کوچک ترین واحد شعر بیت است .شعر بالا از هشت سطر تشکیل شده است.به هر یک از این سطر ها یک بیت یا خانه می گویند .
مثال : مسلمانان مرا وقتی دلی بود که با وی گفتمی گر مشکلی بود
-------------------------------------------------------------------------------
2 . مصراع چیست ؟

کم ترین مقدار سخن موزون یک مصراع است. در شعر بالا دیدید که هر بیت از دو قسمت تشکیل شده ، به هر یک از این قسمتها یک مصراع می گویند .
مثال : مسلمانان مرا وقتی دلی بود

. وزن چیست ؟

شما با شنیدن هر یک از مصراع ها آهنگ خاصی را حس می کنید که آن را در یک جمله معمولی نمی بینید، این آهنگ که در تمام مصراع ها یکسان است وزن شعر است .
وزنی که در هر یک از مصراع ها احساس می شود تابع نظمی است که در چگونگی قرار گرفتن کلمات آن مصراع وجود دارد .

-------------------------------------------------------------------------------4. ردیف چیست ؟
به پایان مصراع اول شعر و مصراع های زوج نگاه کنید واژه (بود)
بصورت یک کلمه مستقل و به یک معنی در پایان همه آنها تکرار شده است .
این واژه ردیف نام دارد . ردیف می تواند یک یا چند واژه یا یک جمله باشد . به شعری که ردیف دارد مردُدف می گویند .
مثال : مسلمانان مرا وقتی دلی بود که با وی گفتمی گر مشکلی بود
به گردابی چو می افتادم ازغم به تدبیرش امید ساحلی بود
ردیف به زبان ساده :کلمه ای هست که در همه بیت ها عیناً تکرار میشه. مثلاً این کلمه می تونه "می کنیم" باشه در انتهای هر بیت.

البته بسته به نوع شعر (سبک شعر) جای قافیه و ردیف جابجا میشه و بعضی شعرها بدون قافیه هستند.


-------------------------------------------------------------------------------5 . قافیه چیست ؟
به واژه های قبل از ردیف در پایان مصراع اول و همه مصراع های زوج شعر نگاه کنید . حرف (لی) در پایان همه این واژه ها تکرار شده است این حروف مشترک قافیه نام دارند . کلماتی نظیر (دلی ، مشکلی ، ساحلی ، منزلی و ... ) که این حروف مشترک در آنها آمده کلمات قافیه هستند. در مصراع یا بیتی که مردُدف نیست آخرین کلمه قافیه است . از مهمترین تاثیرات قافیه تکمیل وزن است .
قافیه به زبان عامیانه خودمون کلماتی توی یک بیت هستند که هم آهنگ هستند. یعنی دارای یک آهنگ مشابه هستند مثال در شعرهای دیگر: فرش - عرش یا مثلاً برق - فرق.
-------------------------------------------------------------------------------
6 . مصرُع چیست ؟
بیتی که هر دو مصراع آن قافیه داشته باشد مصرُع است . مانند بیت اول شعر .مسلمانان مرا وقتی دلی بود که با وی گفتمی گر مشکلی بود

. قالب چیست ؟

شکلی که قافیه به شعر می بخشد قالب نام دارد . تفاوت قالب ها ، تفاوت در چگونگی قافیه آنهاست . اگر نحوه تکرار قافیه در 2 یا چند شعر یکسان باشد ، تعداد ابیات ، محتوا و وزن ، نوع قالب را مشخص می کند . شعر سنتی قالب های متفاوتی دارد اما قالب شعر نیمایی از کوتاه و بلند شدن مصراع ها حاصل می شود .-------------------------------------------------------------------------------8
. تخلص چیست ؟

به نام شعری شاعر تخلص می گویند که در بیت آخر یا بیت های ما قبل آخر می آید .

[="Tahoma"][="Black"]

Reza-D;756070 نوشت:
حتی اگر نویسندهء پست خانم ریحانه النبی یا خانم اللیل و النهار باشن...!!!

درون انجمن مشغول کاری
میان کوچه آمد داد و قالی

صدایم زد صدایی از یه جایی
که تو قرمز شوی به ز طلایی

صدایش نه غریبه نه فلانی!
جلوتر رفته گفتم تو رضایی

همه در شور و شعر و وصف و حالی
مزین کرده اند با شعر خالی

کمی چرخیدم و کردم شادی
شدم مهمان آن بزم بهاری

که ناگه یادم آمد دست خالی!
چرا قصد مرا کرده بانی؟!!

با عذر خواهی از اینکه خارج از موضوع بحثتان است،
وهمچنین بابت بی وزنی و بدون قافیه و قیافه... :Nishkhand:[/]

شهره22;756331 نوشت:
البته بسته به نوع شعر (سبک شعر) جای قافیه و ردیف جابجا میشه و بعضی شعرها بدون قافیه هستند

سلام و عرض ادب
ممنون از توضیحات عالی شما :Gol:
فقط یه سؤال. شعرها میتونن قافیه نداشته باشن؟ چطور؟ یا منظورتون ردیف بود؟

ریحانه النبی;756344 نوشت:
با عذر خواهی از اینکه خارج از موضوع بحثتان است،
وهمچنین بابت بی وزنی و بدون قافیه و قیافه...
سلام به شما خواهر گرامی
شعرتون قیافه که بدون شک داشت. قافیه هم بد نبود اما خب جای بهتر شدن داره ، ایراداتش هم خیلی کوچیک بودن

این چند وقت برخی دوستان که شعرهای خوبی هم داشتن متاسفانه کمتر به این تاپیک تشریف میارن
شما ، خانم "یارب" ، جناب مریدالحسین ، کارشناس محترم "سجاد" و چندین نفر دیگه از دوستان
سرکار خانم "یارب" که لطف کردن دوباره در این تاپیک بیشتر فعالیت میکنن. حضور شما هم باعث خوشحالیه بزرگوار

به کویت ای دوست کِــی سفر کنم

مَه تابان کی بینم و کی نظر کنم؟

چند شبی ست دیده بر هم ننهادم

چند روزی ؟ چند شبی سحر کنم ؟

دل مـــژده ای بر تن خاکـــی داد

باعشق رهی نیست هردَم سفر کنم

Reza-D;756349 نوشت:
فقط یه سؤال. شعرها میتونن قافیه نداشته باشن؟ چطور؟ یا منظورتون ردیف بود؟

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر شما
ابتدا لازم است از شما به خاطر نقد بسیار عالی و استادانه و با دقت و حرفه ای اشعار در این تاپیک کمال تشکر را داشته باشم، کار شما بسیار ارزشمند است ،خداوند برتوفیقات شما بیافزاید

احتمال دارد منظور سرکارمحترم شهره 22، شعر نیمایی و سپید باشد

یازهرا(س)

ابوالفضل;756375 نوشت:
به کویت ای دوست کِــی سفر کنم
مَه تابان کی بینم و کی نظر کنم؟

چند شبی ست دیده بر هم ننهادم
چند روزی ؟ چند شبی سحر کنم ؟

دل مـــژده ای بر تن خاکـــی داد
باعشق رهی نیست هردَم سفر کنم

امشب چقدر با برکته. یاران قدیمی یکی یکی دارن برمیگردن
سلام ابوالفضل عزیز

می بینم که علاوه بر گل رویت ، یه شعر خوب هم آوردی برادر

کاملاً مشخصه که نسبت به قبل ، وزن شعر رو خیلی بهتر درک کردی. بجز دو مصرعی که قرمز کردم ، بقیه ش خیلی خوب شده (البته جای کار داره)
قافیه و ردیف هم که هیچگونه مشکلی نداره و کاملاً هماهنگه. این قسمت 20 :ok:

شما یه کاری کن داداش
از ابتدا یه وزن برای شعر خودت در نظر بگیر. از اشعار شعرای دیگه استفاده کن ، ایرادی نداره

تو پست بعدی شعر شما رو اصلاح میکنم خودتون متوجه میشید که واقعاً ایراد چندانی نداره و با کمی دقت میتونید خیلی خوب بنویسید

یارب;756376 نوشت:
ابتدا لازم است از شما به خاطر نقد بسیار عالی و استادانه و با دقت و حرفه ای اشعار در این تاپیک کمال تشکر را داشته باشم، کار شما بسیار ارزشمند است ،خداوند برتوفیقات شما بیافزاید. احتمال دارد منظور سرکارمحترم شهره 22، شعر نیمایی و سپید باشد
سلام
تشکر خواهر گرامی ، لطف شماست
بله درست میفرمایید ، شاید منظورشون این نوع شعر بوده
البته من تخصص خاصی در این نوع اشعار ندارم. شاید یکی دو بار فقط شعر به این سبک نوشتم که راستش خودمم نمیدونم چقدر با اصول این نوع شعر مطابقت داشته. به نظر خودم که مخلوطی از شعر نو و نثر بوده ، شایدم هیچکدوم نبوده! :Gig:

انشاالله فردا یک نمونه مینویسم ممنون میشم اگه شما ، سرکار خانم "شهره" یا هر کدوم دیگه از دوستان که با این نوع شعر آشنایی دارید بررسی و نقد بفرمایید

یارب;756376 نوشت:
احتمال دارد منظور سرکارمحترم شهره 22، شعر نیمایی و سپید باشد

یازهرا(س)

سلام دقیقا بله استاد

موضوع شعر همون

دوست هست

عوضش نمیکنید؟

ابوالفضل;756375 نوشت:
به کویت ای دوست کِــی سفر کنم
مَه تابان کی بینم و کی نظر کنم؟

چند شبی ست دیده بر هم ننهادم
چند روزی ؟ چند شبی سحر کنم ؟

دل مـــژده ای بر تن خاکـــی داد
باعشق رهی نیست هردَم سفر کنم

وزن شعر شما تقریباً معادل این شعره:
تا هستم ای رفیق ، ندانی که کیستم

وزن شعر = فعلن مفاعلن فعلاتن مفاعلن
وزن خیلی سختی هم هست :Nishkhand:

خب حالا اصلاح شعر شما:

به کویت ای دوست کِــی سفر کنم = در کویت ای رفیــق بگو کی سفر کنم؟
مَه تابان کی بینم و کی نظر کنم؟
= ای مه ، کجا به صورت ماهت نظر کنم؟

چند شبی ست دیده بر هم ننهادم = چندین شب است دیده به غفلت نبرده ام


چند روزی ؟ چند شبی سحر کنم ؟ = گو چند روز و شب به فراقت سحر کنم؟

دل مـــژده ای بر تن خاکـــی داد = دل مژده میدهد که اگر عشق باشدم
باعشق رهی نیست هردَم سفر کنم = مقصد قرین بُوَد اگر این سان سفر کنم

البته بیت آخر از نظر ارتباط معنا ایراد داره ، ولی خب هدف اصلی اینجا آموزشه

گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من

از خاک بیشتر نه، که از خاک کمتریم


شهره22;756400 نوشت:
موضوع شعر همون دوست هست
عوضش نمیکنید؟
کلاً یکی دو شعر بیشتر درمورد "دوست گفته نشد که! :Gig:
ولی چشم ، فردا موضوع رو عوض میکنم