ஐஇ:: دعوت از کاربران شاعر اسکدین ::இஐ

تب‌های اولیه

2495 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

یارب;754109 نوشت:
یه روزی زهرا کوچولو
گریه کنون دوید خونه
اومد پیش مامان جونش
با اشکایِ دونه دونه

اینکه خودمنم که همش اشکام میریزه.الحق اسم خوبی انتخاب کردید:hamdel:

یارب;754109 نوشت:
سربه سر من میذارن

اخ اخ اره خیلی سربسرم میذارن بعضی کاربرا
کلااین شعرانگارهمش بامن همخونی داشت هااااااااااااااا:Kaf::Hedye:
یکشعرازعموپورنگ:دونه دونه اشکام میچکه ازچشمام..........:Sham:
بقیشونمیدونم این قسمت شعرشوبلدبودم چون مال گریه بود:ok:

زهرا73;754116 نوشت:
کلااین شعرانگارهمش بامن همخونی داشت هااااااااااااااا

سلام خواهر خوبم
شعر را تغییر دادم ،کردمش برای آقا پسرها ،ببینید خوب شد؟:ok:

یازهرا(س)

نههههههههههه.من زهرارودوست داشتم.خوشم اومدازشعر

Reza-D;754058 نوشت:
سلام و عرض ادب
شعرتون که بسیار زیبا بود. اگر زمانی مایل بودید ، بفرمایید تا من یا سایر دوستان در رفع ایرادها شما رو یاری کنیم
تشکر از شما :Gol:

سلام...حتما خوشحال میشم...این اولین شعرم بود...بنابر این اصلا خوب نشد...من را عفو کنید.:Gol:

سلام به همه
دوستان عزیز و محترم ، نکته ای هست که چند وقته شدیداً مایل به گفتنش هستم
ولی میدونستم که شماها بزرگتر از این هستید که در قید تعریف و تمجید باشید ، لذا نگفتم
اما دلم طاقت نمیاره...

میدونید که از ابتدای این تاپیک ، بنده اشعار دوستان رو نقد و بررسی میکردم و برای بهبود سرودن شعر ، بهشون کمک میکردم
خب این باعث افتخار و خوشحالی من بوده و هست

اما عرض کنم که این موضوع به دلیل برتری سواد من به سایر دوستان نبوده و نیست
بلکه برمیگرده به بزرگ مَنِشی برخی از دوستان در این تاپیک که ترجیح میدم اسم نیارم
بالاخره از شعر و شاعری سر در میارم ، پس با قاطعیت میگم که این دوستانِ باسواد ولی بی ادعا که به من احترام گذاشتن و من رو به عنوان نقاد این تاپیک پذیرفتن و حتی در مواردی اشعارشون توسط من نقد شد ، اونقدر در شعر گفتن قوی هستن و از من جلوتر هستن که من در برابرشون سر تعظیم فرود میارم (تعظیم از روی احترام)

میخوام اینجا از این دوستان تشکر کنم و خدمتشون عرض کنم که احترام شما به من ، نه از سواد من ، که از بزرگی شماست
و جسارت من برای نقد اشعار دوستان ، از حس آرامشی که از شماها دارم و میدونم چقدر خاکی هستید

بدونید که اگر به ظاهر در بحث نقد اشعار استادی کردم ، حقیقت امر این بوده که در کلاس اخلاق شما دوستان ، شاگردی کردم

:Gol: :Gol: :Gol: :Gol: :Gol: :Gol: :Gol: :Gol:


حبیبه;754300 نوشت:
ا سلام و عرض ادب خدمت خواهر خوبم سرکار یاربّ

گفتم من هم از جانب دوست آقا یحیای شما چند کلمه ای

نقل قول کنم در حقش ظلم نشود:)


شرمنده حبیبه خانم این کوچولو های ما خیلی کنجکاو هستند:ok:، اگر زحمت بکشید جواب این سوالاتشان را هم بدهید خیلی ممنون میشوم:Gol:

مامان ،مامان؛خداکیه؟
چه شکلیه؟چه رنگیه؟
چرا نمیبینم اونو
اون مهربون خدامونو؟
مامان داره؟بابا داره؟
براش غذا کی میاره؟
خونه داره یا نداره؟
تو آسمونا جا داره؟
چرا خدا رفته بالا؟
بیاد پایین پیش ماها
فرشته ها بچه هاشن؟
باید پیش خدا باشن؟
خدا اجازشون میده؟
که بردارن دونه دونه
ستاره از تو آسمون
سواربشن رنگین کمون؟
منم میخوام برم بالا
پیش خدا همین حالا

یازهرا(س)

سلام وعرض ادب خدمت همه بزرگواران:Gol:

اول بگم من نه شاعرم واتفاقااصلاااااااا بلدنیستم شعربگم.:ok:
اما چندسال قبل یک شعری برای اقامون امام زمان گفتم فقط برای دل خودم.:hamdel::Sham:
صددرصدپرازاشتباهه.اماخیلیییییییییی دوست داشتم منم بتونم برای اقامون امام زمان شعری بگم.:Mohabbat:
بااجازه:Gol:

تویی تویی عشق دلم
همه ی وجودم
تویی تموم نفسم
عشق وحال دلکم
بیابیاهرچه زودتر
تابشه چشمای من
پرازاشک وامید
تمام روزوشبم
به یادتوهستم
کی میشه چشامو
بازکنم ببینم
تواومدی بپیشم(2)
حتی اگه توی خواب
باشه یک دیدار
این دیدارمیشه برام
بهترازهرچیزی(2)
یاامام زمان جونم ظهورکن عشق دلم(2)

Reza-D;754317 نوشت:
بزرگ مَنِشی برخی از دوستان در این تاپیک

سلام و عرض ادب استاد

بزرگوارید وقتی شما میاید و موضوع انتخاب میکنید و همه رو به وجد میارید من یکی که جو گیر میشم حسابی
کاش میتونستم ابیات بهتری رو عرضه کنم
اما یه گلایه هم دارم از اون دوست عزیزم که مدتهاست دیگه به ابیاتم جوابی نمیده و شما هم کمک نمیکنید و نقدش نمیکنید خب چی بگم
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل


یارب;754320 نوشت:

اگر زحمت بکشید جواب این سوالاتشان را هم بدهید خیلی ممنون میشوم

1 - مامان ، مامان ؛ خداکیه؟ (چیستی خدا)
2 - چه شکلیه؟
(خدا قابل تجسم است یا خیر؟)
3 - چه رنگیه؟
(حالات و عوامل بر خدا تاثیر دارد یا نه؟)
4 - چرا نمیبینم اونو؟
(اثبات خدا با توجه به عقاید امپریسیسم)
5 - مامان داره؟ بابا داره؟
(مبحث ازلیت ذات خداوند)
6 - براش غذا کی میاره؟
(خدا نیازمند است یا خیر)
7 - خونه داره یا نداره؟
(جایگاه و مکان خداوند)

سرکار خانم "یارب" گرامی
به جان خودم این اشعار مال بازی های زمان کودکی جناب ملاصدرا و علامه طباطباییه!! :Gig:

مجنون الحسین(ع);754239 نوشت:
سلام...حتما خوشحال میشم...این اولین شعرم بود...بنابر این اصلا خوب نشد...من را عفو کنید

سلام به شما
بسیار هم عالی بود. بخصوص که میگید از اولین اشعارتون هست. واقعاً احسنت دارید

با اجازتون ایرادها رو عرض میکنم

بخش های

"سبز" نوشته های خودتون هست که عیناً نوشتم
بخش های "آبی" کلماتی هست که میشه جایگزین کنید تا شعر پرمعنا و زیباتر بشه
بخش های
"قرمز" قافیه و ردیف هست که باید در هماهنگی اونها بیشتر دقت بفرمایید

اَلسَّلام ای که سرت بر نیزه دیدم

السلام ای که تنت افتاده دیدم


ای شه لبتشنگان از خاک برخیز
ای مقامت رفته تا افلاک ، برخیز


جان و جانان علی شیر خدا ، کو؟
سرو قامت ، پادشاه سر جدا کو؟


ای برادر من دگر نایی ندارم

خسته ام ، بهر سفر پایی ندارم


اهل بیتت آب در مشکی ندارد

بهر تو این دیدگان اشکی ندارد


شمس تابانم تو ای نورالعیونم

در فراقت میچکد از دیده خونم


روی رفتن بی تو را دیگر ندارم
قدرت دیدن ، رخِ مادر ندارم

*******


دامن زهرا کجا و گودی اینجا کجا؟

نور بیت حیدر و تاریکی اینجا کجا؟


دوش و آغوش علی و سردی اینجا کجا؟

مهرقلب مصطفی و خاک این صحرا کجا؟


*******


بنت تو از داغ تو بس ناله می کرد

روز و شب بریاد تو او گریه می کرد


چون سرِ پاکت جدا از پیکر آمد

عمر بنتت از غمش ناگه سر آمد



اصغرت سرباز شاه کربلا رفت

اکبرت خندان به دشت نینوا رفت


ساقی لب تشنگان ، خود تشنه برگشت

با تَنی لبریزِ تیر و دشنه برگشت


فرق اکبر... فرق حیدر... فرق دین بود

حلق اصغر امتحان آخرین بود


شد جدا آن فرق انور ماه اکبر

پاره پاره گشته حلق ماهم اصغر



در بخش های
"مشکی" وزن شعر شما تغییر کرده. اگر عمدی بوده که استفاده از تغییر وزن به این شکل مناسب نیست
اگر هم ناخواسته بوده باید به این مورد بیشتر توجه بفرمایید. اگر اینطور هست بگید تا براتون توضیح بدم





در بخش های
"مشکی" وزن شعر شما تغییر کرده. اگر عمدی بوده که استفاده از تغییر وزن به این شکل مناسب نیست
اگر هم ناخواسته بوده باید به این مورد بیشتر توجه بفرمایید. اگر اینطور هست بگید تا براتون توضیح بدم

واقعا متشکرم...زبانم بند آمده از لطف شما...واقعا متشکرم...:Gol:
راستش این شعر را از روی یک مداحی گفتم...یعنی از آهنگ یک مداحی خوشم آمد و به جای کلمات ایشان این هارا جایگزین کردم...
این آدرس آن نوحه است...اولین نوحه:
http://aghigh.ir/fa/news/16463


"حدیث آفتاب"

این مادرم بود که قبله ی عشق و عطش را نشانم دادومرا عبد درگاهت نمود...یا حسین(ع)


متشکرم از مادرم که این شعر را نوشت وتقدیم اربابش حسین(ع) کرد:


*****

در دشت نینوا
خبری از بلا نبود
جزچشمه چشمه عشق خدا
ابتلا نبود.
من
داد العطش
شنیدم به خیمه ها،
سودا، حدیث مکرر آب و عطش نبود...
عطشان گلوی اصغر ولیلاست
با بغض ماهتاب ؛
تا رد پای اشک
رسیدم
به گونه های «زمان»
غم می چکید
نه بر دو چشم زینب و رخساره ی رباب ؛
غم ،
بار بود به دوش زمینِ خواب...
در کربلا،
حدیث «سرو» بود و «آزادی»
نه نخل مانده ز تاراج دشت تنهایی.
دستان آفتاب بود و زمین:
یک فصل
شرح مفصل انسان
که « باید» بود.
من عشق را در غل و زنجیر
«رها» دیدم.
فریاد را در سکوت فرات
زندانی؛
آری
تمام خدا،از حسین
جاری بود.
تا بوستان «شام»،
بر محمل مسافران خدا، رضا ، دیدم.
در کربلا خبری از بلا نبود
هر آن چه بود خدا بود و جز رضا
نبود.
داغی که محمل تاریخ ما به تن دارد،

از ما و رسم ماست ، نه از زخم کر

بلا.


بر« او» گریستن

، فریاد بغض ماست،


آزادگی برای بشر،

حرف ا

شک ماست...


من با حسین که آزاده زیست می گر یم
بر تلخی رهایی نسلی اسیر...
می گریم...


م. احمدی

یارب;754320 نوشت:
شرمنده حبیبه خانم این کوچولو های ما خیلی کنجکاو هستند:ok:، اگر زحمت بکشید جواب این سوالاتشان را هم بدهید خیلی ممنون میشوم:Gol:

مامان ،مامان؛خداکیه؟
چه شکلیه؟چه رنگیه؟
چرا نمیبینم اونو
اون مهربون خدامونو؟
مامان داره؟بابا داره؟
براش غذا کی میاره؟
خونه داره یا نداره؟
تو آسمونا جا داره؟
چرا خدا رفته بالا؟
بیاد پایین پیش ماها
فرشته ها بچه هاشن؟
باید پیش خدا باشن؟
خدا اجازشون میده؟
که بردارن دونه دونه
ستاره از تو آسمون
سواربشن رنگین کمون؟
منم میخوام برم بالا
پیش خدا همین حالا

یازهرا(س)

سرکار یا رب سلام و عرض ادب

وقتی پست شما را دیدم،مشغول کار روی پایان نامه ام بودم.آنقدر فکرم مشغول شد

که دیگه نتوانستم ادامه بدهم،سؤالات این کوچولو برایم تبدیل به یک پروژه شد.

اتفاقا همزمان یکی از دوستان تماس گرفتند و فرق عرش و کرسی را می خواستند

دو سؤال همزمان!دومی را خیلی راحت پاسخ دادم ولی اعتراف می کنم در پاسخ

اولی گیر کرده ام،نه به لحاظ وزن و شعر و قافیه،دارم به این فکر می کنم که واقعا

چطور باید به چنین سؤالاتی پاسخ داد؟

اجازه بدهید ابتدا روی اصول پاسخگویی به سؤالات بچه ها در باره ی خدا، کمی

مطالعه کنم،بعد نتیجه ی مطالعاتم را ان شاالله به زبان نظم تقدیم خواهم کرد.

شاید هم این مطلب سر فصل جدیدی برای مطالعاتی جدید شد.

از شما بسیار متشکرم.دوستان خوب همیشه ایده های خوب دارند و منبع الهامات

عالی می شوند.:Gol::Gol::Gol:

مجنون الحسین(ع);754354 نوشت:
متشکرم...
خواهش میکنم خواهر گرامی

وزن بخش های ابتدایی و انتهایی شعر شما اینه:
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن

اهل بیتت
آب در مش
کی ندارد

فاعلاتن
فاعلاتن
فاعلاتن

اما در بخش مشکی ، وزن شعر شما طولانی تر شده. به این شکل:
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
فاعلن

دامن زه
را کجا و
گودی این

جا کجا

فاعلاتن
فاعلاتن
فاعلاتن

فاعلن

این تغییر وزن مناسب نبود :Gol:

اما دو نکته رو هم بگم:
اولاً جدای از تغییر وزنی که عرض کردم ، خود اوزان رو بسیار خوب رعایت میکنید و بجز یکی دومورد کوچک ، در سایر بخش ها کاملاً وزن رو رعایت کردید
ثانیاً شعرتون آهنگ مناسبی داره و ارتباط کلمات در شعر شما با همدیگه خیلی خوبه

اینها تعارف نیست. همونطور که ایرادها رو گفتم ، نقاط قوت رو هم گفتم
انشاالله ایرادها رو رفع و نقاط مثبت رو تقویت بفرمایید
منتظر اشعار بعدی شما هستیم (تا حد امکان از خودتون باشه :ok:)


بر روی چشم...متشکرم...من اصلا این هایی که گفتید را نمیدانستم!

Reza-D;754349 نوشت:
در بخش های "مشکی" وزن شعر شما تغییر کرده. اگر عمدی بوده که استفاده از تغییر وزن به این شکل مناسب نیست
اگر هم ناخواسته بوده باید به این مورد بیشتر توجه بفرمایید. اگر اینطور هست بگید تا براتون توضیح بدم

کاش یکمم ما رو رصد میکردید استاد

التماس دعای خیر

حبیبه;754369 نوشت:
سرکار یا رب سلام و عرض ادب

وقتی پست شما را دیدم،مشغول کار روی پایان نامه ام بودم.آنقدر فکرم مشغول شد

که دیگه نتوانستم ادامه بدهم،سؤالات این کوچولو برایم تبدیل به یک پروژه شد.

اتفاقا همزمان یکی از دوستان تماس گرفتند و فرق عرش و کرسی را می خواستند

دو سؤال همزمان!دومی را خیلی راحت پاسخ دادم ولی اعتراف می کنم در پاسخ

اولی گیر کرده ام،نه به لحاظ وزن و شعر و قافیه،دارم به این فکر می کنم که واقعا

چطور باید به چنین سؤالاتی پاسخ داد؟

اجازه بدهید ابتدا روی اصول پاسخگویی به سؤالات بچه ها در باره ی خدا، کمی

مطالعه کنم،بعد نتیجه ی مطالعاتم را ان شاالله به زبان نظم تقدیم خواهم کرد.

شاید هم این مطلب سر فصل جدیدی برای مطالعاتی جدید شد.

از شما بسیار متشکرم.دوستان خوب همیشه ایده های خوب دارند و منبع الهامات

عالی می شوند.

سلام
اولا کاری نداره
فکرم نمیخواد
اگر همین متن رو برای من یکی مینوشت فی الفور جوابیه رو تقدیم میکردم باذن الله

اما باشه حالا که کسی ما رو قبول نداره منم میرم از این تایپیک و دیگه ابیاتی رو نمیزارم
قراره برم وبلاگ بزنم
و مطالبم رو بزارم اونجا

خدایا خودت میدونی چقدر اومدند و گفتند و محلشون نزاشتم
تو هم محلشون نزار !!!!!

این دعا رو تازه دارم کشفش میکنم هنوز متوجه مضامین روحی و عرفانی و اخلاقی دعام نشدم
اگر چه خیلی ها حاضر بودند دست نداشتند اما طبع شیرین منو میداشتند

حبیبه;754369 نوشت:
مامان ،مامان؛خداکیه؟
چه شکلیه؟چه رنگیه؟
چرا نمیبینم اونو
اون مهربون خدامونو؟
مامان داره؟بابا داره؟

عزیزکم اول سلام
دوم ادب سوم جواب
خوشم میاد که خوشگلی
نازی و همچون بلبلی
اگر بگم جوابتو
قول بده دقت بکنی
...
خب کاری داشت ؟
اصلا من موندم ...
خداحافظ

فاطمی :

گلویم پر زبغض آتشینی
سوی مسجد شدم با ناز بینی
ولی بر گشتنم طور دیگر شد
حیات و زندگی ام پر خطر شد
ز مسجد تا به منزل اشک ریزان
رسیدم با دو صد افتان وخیزان
چه سان شد رفتن وآمدن من
تو گوی بد تر از صد مردن من
چرا این گونه خار وزار گشتیم ؟
اسیر قوم بد کردار گشتیم
دل صد مرد جنگی از وقارت
هراسان بود ز تیغ ذوالفقارت
وشیران از نگاهت خواب می شد
دل گرگ بیابان آب می شد
در خبیر بدستت موم گردید
شکست وتا ابد معدوم گردید
ومرحب در مصافت خاک گردید
تنش با ذوالفقارت چاک گردید
چرا آنک ضعیف ونا توانی
مصا ف و ذوالفقارت را نخوانی
جهان را بین که ظلم آباد گشته
عدالت پیشگی بر باد گشته

شهره22;754506 نوشت:
کاش یکمم ما رو رصد میکردید استاد
به روی چشم
اگر کم کاری کردم عذرخواهم :Gol:

شهره22;754507 نوشت:
گر همین متن رو برای من یکی مینوشت فی الفور جوابیه رو تقدیم میکردم باذن الله

سلام علیکم
باعرض ادب واحترام به محضر شما خواهرگرامی:Gol:

از اشعار زیبایتان هم سپاسگزارم

اینکه خیلی عالی میشود ،اگر شما قبول زحمت بفرمایید و پاسخش را بنویسید خیلی لطف میکنید
منتظر اشعار زیبای شما هستم

یازهرا(س)

یارب;754792 نوشت:
اگر شما قبول زحمت بفرمایید و پاسخش را بنویسید
سلام
منم علاقه مند شدم در پاسخ به اون شعر شما ، یه شعر خوب و با معنا بنویسم. بخصوص با توضیحاتی که سرکار خانم "حبیبه" دادن و با توجه به اینکه خودم یه پسر دارم که داره به امید خدا بزرگ میشه ، واقعاً نیازه که پاسخ این سؤالات بچه ها رو بدونیم

چه طرحی راه انداختید خانم "یارب" :Nishkhand: ، همه رو به تکاپو وادار کردید

Reza-D;754803 نوشت:
چه طرحی راه انداختید خانم "یارب" ، همه رو به تکاپو وادار کردید

سلام اقا مدیر

اولا که من منظور نظرشون بودم نه فرد دیگری
دما که من هنوز اظهار نظر نکردم
سوما در صورت تمایل بنده فکر نمیکنم نیازی باشه همه درگیر این پرونده بشن
چهارما در صورتی که متخصص هستم

((که هستم)) نیازی هست همه وقت بزارن؟

پنجما نیاز یه بچه رو یه همسن اون بهتر تشخیص میده
ششم من نمیدونم چه نیازی هست برا یه شعر کودکانه اخه من خودم میخوام کمک کنم نمیزارید
باشه من میرم خودتون خواستید
خدا نگهدارتون


یارب;754320 نوشت:
شرمنده حبیبه خانم این کوچولو های ما خیلی کنجکاو هستند:ok:، اگر زحمت بکشید جواب این سوالاتشان را هم بدهید خیلی ممنون میشوم:Gol:

مامان ،مامان؛خداکیه؟
چه شکلیه؟چه رنگیه؟
چرا نمیبینم اونو
اون مهربون خدامونو؟
مامان داره؟بابا داره؟
براش غذا کی میاره؟
خونه داره یا نداره؟
تو آسمونا جا داره؟
چرا خدا رفته بالا؟
بیاد پایین پیش ماها
فرشته ها بچه هاشن؟
باید پیش خدا باشن؟
خدا اجازشون میده؟
که بردارن دونه دونه
ستاره از تو آسمون
سواربشن رنگین کمون؟
منم میخوام برم بالا
پیش خدا همین حالا

یازهرا(س)

بسمه الرحمان

مامان جونم خدا اونه که آسمونو آفرید

زمین و گلهای قشنگ و کهکشونو آفرید

دریاها و جنگلا و هر چی که تو، دنیا دیدی

بگو خدای مهربون، اینها را تو آفریدی

دیدی هوا که توی اون نفس می کشی روز و شوم

حتی یه بارم ندیدی ولی هستش اطرافمون؟!

یا که دیدی عقل داری ؟ولی کجاست عقلت مامان؟

نمی تونی نشون بدی ولی وجود داره، آهان

نظم داری تویِ کارات،مُرتبه همه چیزات

دَرستُ تو خوب می خونی، خیلی خوبه ریاضیات

ببین گلم توی جهان همه چیزا سر جاشه

برای اینه که مامان، خدا جونت خالقشه

خدا اگه غذا می خواست مثل ما باید گُشنه شِه

اگه خدا گشنش بشه مثل ماها میشه دیگه

اونوقت چرا خدا باشه؟ از من و تو جدا باشه؟

ضعیف میشه،مریض میشه نمی تونه خدا باشه

خدا نداره عزیزم، فرزندی مثلِ آدما

اگه خدا مثل ما بود چه جوری گردیده خدا؟

خدا نه تو آسمونه نه در زمین، نه در هوا

اگه خدا یه جا باشه کوچیک میشه مثل ماها

الا ای شاعــــــــران اسکـــ دینی
که دستی کرده اید داخل سینی

و دنبالیــــــــد تا یابیـــــد شیرینی

چقـــــد باهوش و باذوقید خدایی

[SPOILER] :Black (10):[/SPOILER]

حبیبه;755295 نوشت:
بسمه الرحمان

مامان جونم خدا اونه که آسمونو آفرید
زمین و گلهای قشنگ و کهکشونو آفرید

دریاها و جنگلا و هر چی که تو، دنیا دیدی
بگو خدای مهربون، اینها را تو آفریدی

دیدی هوا که توی اون نفس می کشی روز و شوم
حتی یه بارم ندیدی ولی هستش اطرافمون؟!

یا که دیدی عقل داری ؟ولی کجاست عقلت مامان؟
نمی تونی نشون بدی ولی وجود داره، آهان

نظم داری تویِ کارات،مُرتبه همه چیزات
دَرستُ تو خوب می خونی، خیلی خوبه ریاضیات

ببین گلم توی جهان همه چیزا سر جاشه
برای اینه که مامان، خدا جونت خالقشه

خدا اگه غذا می خواست مثل ما باید گُشنه شِه
اگه خدا گشنش بشه مثل ماها میشه دیگه

اونوقت چرا خدا باشه؟ از من و تو جدا باشه؟
ضعیف میشه،مریض میشه نمی تونه خدا باشه

خدا نداره عزیزم، فرزندی مثلِ آدما
اگه خدا مثل ما بود چه جوریه گردیده خدا؟

خدا نه تو آسمونه نه در زمین، نه در هوا
اگه خدا یه جا باشه کوچیک میشه مثل ماها

عالی بود :Kaf:

فقط جسارتاً به نظرم کمی جایِ کار برای بهتر شدن داره. البته از نظر زیبایی وگرنه از نظر معنا که فوق العاده بود :Gol:

Reza-D;755321 نوشت:
عالی بود :Kaf:

فقط جسارتاً به نظرم کمی جایِ کار برای بهتر شدن داره. البته از نظر زیبایی وگرنه از نظر معنا که فوق العاده بود :Gol:

بسمه الرحمان

با سلام

خوشحال می شوم اشکالات را بفرمائید

متشکر.


مامان جونم خدا اونه که آسمونو آفرید

زمین و گلهای قشنگ و کهکشونو آفرید

دریاها و جنگلا و هر چی که تو، دنیا دیدی

بگو خدای مهربون، اینها را تو آفریدی...

سلام خیلی جای کار داره
اصلا مناسب نبود مخصوصا برا چه ها توصیه میکنم همگی با هم از گروه و انجمن بریم بیرون یا حق

حبیبه;755323 نوشت:
خوشحال می شوم اشکالات را بفرمائید
خواهش میکنم
انشاالله فردا عرض میکنم

Reza-D;754803 نوشت:
سلام
منم علاقه مند شدم در پاسخ به اون شعر شما ، یه شعر خوب و با معنا بنویسم. بخصوص با توضیحاتی که سرکار خانم "حبیبه" دادن و با توجه به اینکه خودم یه پسر دارم که داره به امید خدا بزرگ میشه ، واقعاً نیازه که پاسخ این سؤالات بچه ها رو بدونیم

چه طرحی راه انداختید خانم "یارب" ، همه رو به تکاپو وادار کردید

سلام علیکم
بسیار هم عالی است اگر زحمتش را متقبل شوید

ان شاءالله هرکدام از بزرگوران میتوانند قبول زحمت نمایند پاسخ دهند ،در آخر هم حقیر ادامه شعرم را قرار خوهم داد

باتشکر
یازهرا(س)

این شعر از خودم هستش من خودم شعر زیاد میگم: باز امشب غمی سنگین تر از هرشب دارم/آه خدایا امشب چه دل تنگی دارم/دلم میخواد بگریم وناله کنم از ته دل/ تا که شاید آرام بگیرد این دل پر غصه ی من/دلم میخواد بزارم سرم بر شانه ی یار/ ولی افسوس وصد افسوس که ندارم یاری

نظرتون درباره اين شعر يا متن چيه؟

الهام اي نوازشگر دل بي قرارم
تو كجايي
شود آيا كه مهمان دلم شوي
به تو اميد بسته ام
همچو دخيل بستن يك بيمار به ضريح نياز
تو كجايي، غزال وحشي عرفان
فرودگاه دل من سخت منتظرست
بيا و بنشين
تا حواس باطن و ظاهرم برايت پاي كوبي كنند
اي اشراق الهي
اي شميم شبنم تعقل در بستر سجاده
اي نسيم صبح اميد در صحراي سجود
به اميد نوازشت
شب هاي زيادي
تا دل صبح لحظه اي پلك نزدم.
بيا و بنشين بر گنبد قليم اي كبوتر وحشي خدا

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;755432 نوشت:
نظرتون درباره اين شعر يا متن چيه؟

الهام اي نوازشگر دل بي قرارم
تو كجايي
شود آيا كه مهمان دلم شوي
به تو اميد بسته ام
همچو دخيل بستن يك بيمار به ضريح نياز
تو كجايي، غزال وحشي عرفان
فرودگاه دل من سخت منتظرست
بيا و بنشين
تا حواس باطن و ظاهرم برايت پاي كوبي كنند
اي اشراق الهي
اي شميم شبنم تعقل در بستر سجاده
اي نسيم صبح اميد در صحراي سجود
به اميد نوازشت
شب هاي زيادي
تا دل صبح لحظه اي پلك نزدم.
بيا و بنشين بر سرم اي كبوتر وحشي

سلام
واي ببخشيده بنده را پا برهنه پريدم وسط تاپيك
ظاهرا تاپيك دارد موضوعي جلو مي رود.
موضوع دوستي بود
مگر اين كه عنوان متن بالا را بزنيم : دوست من اشراق:Nishkhand:[/]

حامی;755432 نوشت:
نظرتون درباره اين شعر يا متن چيه؟الهام اي نوازشگر دل بي قرارم تو كجايي شود آيا كه مهمان دلم شوي به تو اميد بسته ام همچو دخيل بستن يك بيمار به ضريح نياز تو كجايي، غزال وحشي عرفان فرودگاه دل من سخت منتظرستبيا و بنشين تا حواس باطن و ظاهرم برايت پاي كوبي كننداي اشراق الهي اي شميم شبنم تعقل در بستر سجاده اي نسيم صبح اميد در صحراي سجود به اميد نوازشت شب هاي زيادي تا دل صبح لحظه اي پلك نزدم. بيا و بنشين بر سرم اي كبوتر وحشي
قشنگه مخصوصا اولش

حامی;755432 نوشت:
الهام

سلام استاد.گفتیدنظربدیم.گفتم بااجازه نظربدم.
استادالهام کیه؟؟؟؟؟؟؟:Moteajeb!:

حامی;755432 نوشت:
به تو اميد بسته ام

نه دیگه نشد.
خودتون مگه نمیگیدامیدفقططططط به خدا؟

حامی;755432 نوشت:
تا حواس باطن و ظاهرم برايت پاي كوبي كنند

استادمحرم هست.
ان شالله بعدمحرم پای کوبی.

حامی;755432 نوشت:
تا دل صبح لحظه اي پلك نزدم.

استاداستراحت کنید.شمانباشیدازچه کسی سوالاتمونوبپرسیم اخه

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

زهرا73;755442 نوشت:
استاداستراحت کنید.شمانباشیدازچه کسی سوالاتمونوبپرسیم اخه

سلام
اولا كي گفته اين متن از من است؟
ثانيا يعني نويسنده داره عرفان دود ميكنه ها عرشي فكر كنيد نه فرشي[/]

حامی;755444 نوشت:

سلام
اولا كي گفته اين متن از من است؟
ثانيا يعني نويسنده داره عرفان دود ميكنه ها عرشي فكر كنيد نه فرشي


سلام استاد.
نگفتیداماباتوجه به اسم تاپیک که ازشاعران درخواست شده گفتم حتماشعرخودتان است.فکرمیکردم اینجاشعرهای خودشونوافرادمیگن نه ازدیگرانو.:Gig:
استادعوارض سرماخوردگیه که فرشی فکرمیکنم دیگه:Nishkhand:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;755444 نوشت:
اولا كي گفته اين متن از من است؟

اگر گفتند خوب بود ميگم از من بود
اگر گفتند بد بود و يا چيزي نگفتند من هم متقابلا چيزي نمي گويم:Nishkhand:[/]

زهرا73;755442 نوشت:
سلام استاد.گفتیدنظربدیم.گفتم بااجازه نظربدم.
استادالهام کیه؟؟؟؟؟؟؟

سلام زهرا خانم

منظور استاد الهامات الهی است،که اغلب در تهجد و شب زنده داری نصیب فرد می شود.:Gol:

حامی;755432 نوشت:
نظرتون درباره اين شعر يا متن چيه؟

الهام اي نوازشگر دل بي قرارم
تو كجايي
شود آيا كه مهمان دلم شوي
به تو اميد بسته ام
همچو دخيل بستن يك بيمار به ضريح نياز
تو كجايي، غزال وحشي عرفان
فرودگاه دل من سخت منتظرست
بيا و بنشين
تا حواس باطن و ظاهرم برايت پاي كوبي كنند
اي اشراق الهي
اي شميم شبنم تعقل در بستر سجاده
اي نسيم صبح اميد در صحراي سجود
به اميد نوازشت
شب هاي زيادي
تا دل صبح لحظه اي پلك نزدم.
بيا و بنشين بر گنبد قليم اي كبوتر وحشي خدا

هو مُنی قلوب المشتاقین

با سلام و ادب

متنی بسیار زیبا و حالی بسیار نکوست.

حبیبه;755474 نوشت:
سلام زهرا خانممنظور استاد الهامات الهی است،که اغلب در تهجد و شب زنده داری نصیب فرد می شود.:Gol:
من فکر کردم الهام دختر هستش،کلا از سه اسم دخترونه خوشم میاد، الهام، صدف،پرستو،ژیلا، اگه زن گرفتم اسمش رو به اینا تغییر میدم

هو الحکیم

کار خوبان را قیاس از خود مگیر

گرچه در تحریر باشد شیر شیر


[="Tahoma"][="DarkGreen"]

پسری از جنس غم;755488 نوشت:
سه اسم دخترونه خوشم میاد، الهام، صدف،پرستو،ژیلا،

حتما يكي داخل صدف بوده[/]

نماز لب طلايي

اهل عكس دينم
هنرم كپي پيست
جيب‌هايم خالي‌ست
مديري دارم بس سخت گير
حسرتم يك نقد دلچسب
دوستاني همه در بست بي غش
و خدايي كه در فضاي مجازي هم هست
قبله ام لايك خوردن
جانمازم واتس آپ
من صداي علف خوردن گاوهاي مجازي را مي شنوم
من نمي‌دانم كه چرا مي‌گويند
اينترنت اعتياد آور است
و چرا در وسط سفره ما تب لت نيست
من دلواپسي مخابرات را بوييدم
من با همراه اول تا اخر خط همراهم
من حتي به سل ايران هم عشق مي روزم
چشم ها را بايد شست
جور ديگر بايد ديد
من صداي خر و پف كاربران معتاد را وقت نماز مي فهمم:khandeh!:
اهل عكس دينم
عاشق دينم
من به عرفان مجازي معتادم
چرت هاي من بوي خلسه مي دهند، وقت طلوع
در دقايق آخر
من مي گيرم حال شيطان را
پس درود بر تو اي نماز لب طلايي ام

منبع

حامی;755562 نوشت:

حتما يكي داخل صدف بوده



حامیا این شور را بر پا مکن
با صدف این گونه بد سودا مکن
گوهری اندر صدف بنهفته است
قلب حامی چون صدف بشکفته است
قلب حامی پر مزاح است چون صدف
پروراند در دلش دُر هدف

تاپیک شعر است این جا ای عزیز
قطره ی از شعر تان این جا بریز

یارب;755427 نوشت:
ان شاءالله هرکدام از بزرگوران میتوانند قبول زحمت نمایند پاسخ دهند ، در آخر هم حقیر ادامه شعرم را قرار خوهم داد

پس ادامه ش رو داشتید؟! :Gig:
گفتم قصدتون به تکاپو انداختن بقیه ست :ok:


حامی;755432 نوشت:
الهام اي نوازشگر دل بي قرارم
تو كجايي
شود آيا كه مهمان دلم شوي
به تو اميد بسته ام
همچو دخيل بستن يك بيمار به ضريح نياز
تو كجايي، غزال وحشي عرفان
فرودگاه دل من سخت منتظرست
بيا و بنشين
تا حواس باطن و ظاهرم برايت پاي كوبي كنند
اي اشراق الهي
اي شميم شبنم تعقل در بستر سجاده
اي نسيم صبح اميد در صحراي سجود
به اميد نوازشت
شب هاي زيادي
تا دل صبح لحظه اي پلك نزدم.
بيا و بنشين بر گنبد قليم اي كبوتر وحشي خدا
بسیار زیباست :Kaf:

حامی;755444 نوشت:
نويسنده داره عرفان دود ميكنه ها عرشي فكر كنيد نه فرشي
فرمایش شما درسته. اما از طرفی به نظرم اشکالی هم نداره اگر برای عشقمون شعر بنویسیم. مثلاً کسی برای همسرش شعر بنویسه. به نظر من ، عشق فرشی تا زمانی که در تعارض با عشق الهی نباشه همون عشق عرشیه ، نه اینکه هر دو یکی باشن! منظورم اینه که جدای از هم نیستن

سالها پیش سخنرانی آقای پناهیان رو گوش میکردم. میگفتن خدا حسوده! وقتی می بینه شما کسی رو دوست داری حسودیش میشه و اون رو از تو میگیره!!!

اما برعکس ایشون ، من خدا رو اینطور شناختم که خدا از عشق ورزیدن ما بنده ها به همدیگه لذت میبره (لذت منظورم تاثیر احساسی در ذات خداوند نیست)
یعنی دوست داره که یک زن و مرد عاشق هم باشن و حتی برای هم شعر عاشقانه بگن
از نظر من ، عشق اگر پاک باشه ، نه تنها تضادی با عشق عرشی نداره ، بلکه میتونه کمکی باشه برای انسان برای رسیدن به اوج کمال و عشق الهی

ولی از اینها هم که بگذریم ، حتی اگر با این اهداف خیلی بزرگ هم نباشه ، باز هم به شخصه هیچ ایرادی در این نمی بینم که کسی برای الهامش شعر بنویسه :Nishkhand:

حبیبه;755323 نوشت:
خوشحال می شوم اشکالات را بفرمائید
سلام و عرض ادب

سبز = نوشته های شما
قرمز = ایرادها
آبی و
مشکی = توضیحات من

وزن شعر شما = مُفتَعَلَن مُفتَعَلَن مُفتَعَلَن مُفتَعَلَن


مامان جونم خدا اونه که آسمونو آفرید
زمین و گلهای قشنگ و کهکشونو آفرید

دریاها و جنگلا و هر چی که تو، دنیا دیدی
بگو خدای مهربون، اینها را تو آفریدی

دیدی هوا که توی اون

نفس می کشی روز و شوم
حتی یه بارم ندیدی
ولی هستش اطرافمون؟!
هم قافیه ها با هم هماهنگ نیست (شوم ، اطرافمون) ، هم از نظر وزنی بخش های قرمز رنگ ، روان خوانده نمیشن
"دیدی هوا که توی اون"و "حتی یه بارم ندیدی" = بسیار روان خوانده میشن
"نفس میکشی روز و شوم"
و "ولی هستش اطرافمون"= کلمات میکشی و هستش ، وزن رو به هم زده

یا که دیدی عقل داری ؟ولی کجاست عقلت مامان؟
نمی تونی نشون بدی ولی وجود داره، آهان

نظم داری تویِ کارات،مُرتبه همه چیزات

دَرسِتُ تو خوب می خونی، خیلی خوبه ریاضیات
تو درستُ خوب می خونی....

ببین گلم توی جهان

همه چیزا سر جاشه
برای اینه که مامان، خدا جونت
خالقشه
قافیه ها هماهنگ نیست.
(جاشه ، قِشه)
مثلاً میشه در مصرع اول اینو نوشت (صرفاً مثال):
ببین گلم توی جهان
هر چیزی جای خودشه
اینطوری هم روان تر خوانده میشه و هم قافیه ها با هم جور میشن (دِشه ، قِشه)

خدا اگه غذا می خواست مثل ما باید گُشنه شِه
اگه خدا گشن

ش بشه مثل ماها میشه دیگه
اگه خدا گشنه بشه.....

اونوقت چرا خدا باشه؟ از من و تو جدا باشه؟
ضعیف میشه،مریض میشه نمی تونه خدا باشه

خدا نداره عزیزم، فرزندی مثلِ آدما
اگه خدا مثل ما بود چه جوری گردیده خدا؟

خدا نه تو آسمونه نه در زمین، نه در هوا
اگه خدا یه جا باشه کوچیک میشه مثل ماها


ضمناً باید من رو ببخشید که اشعار شما رو خیلی سخت گیرانه بررسی میکنم ، ولی بدون شک دلیلش رو خودتون میدونید :ok:

Reza-D;755720 نوشت:
ضمناً باید من رو ببخشید که اشعار شما رو خیلی سخت گیرانه بررسی میکنم ، ولی بدون شک دلیلش رو خودتون میدونید

بسمه الحسیب

با سلام و احترام

نقد بسیار بجا،عالی و عالمانه ای بود،زحمت کشیدید،متشکرم.

اگر اجازه بفرمائید،مصرع:"ببین گلم را" با اصلاح شما باز نویسی کنم.

بسمه الحق

لطفا ببینید با این اصلاحات ایرادی باقی می ماند؟

مامان جونم خدا اونه که آسمونو آفرید

زمین و گلهای قشنگ و کهکشونو آفرید

دریاها و جنگلا و هر چی که تو، دنیا دیدی

بگو خدای مهربون، اینها را تو آفریدی

هوایی که اطرافته هرگز نمی بینی جونم

نمیشه گفت نیستش هوا،چونکه اونو نمی بینم

یا که دیدی عقل داری ؟ولی کجاست عقلت مامان؟

نمی تونی نشون بدی ولی وجود داره، آهان

نظم داری تویِ کارات،مُرتبه همه چیزات

تو درستُ خوب می خونی، خیلی خوبه ریاضیات

ببین گلم توی جهان هر چیزی جای خودشه

برای اینه که مامان، خدا جونت خالقشه

خدا اگه غذا می خواست مثل ما باید گُشنه شِه

اگه خدا گشنه بشه مثل ماها میشه دیگه

اونوقت چرا خدا باشه؟ از من و تو جدا باشه؟

ضعیف میشه،مریض میشه نمی تونه خدا باشه

خدا نداره عزیزم، فرزندی مثلِ آدما

اگه خدا مثل ما بود چه جوری گردیده خدا؟

خدا نه تو آسمونه نه در زمین، نه در هوا

اگه خدا یه جا باشه کوچیک میشه مثل ماها

حبیبه;755736 نوشت:
اگر اجازه بفرمائید،مصرع:"ببین گلم را" با اصلاح شما باز نویسی کنم
خواهش میکنم
آنچه من و آنچه شما گفته ایم
حرف خدا بود ، به لب های ما

شما مختار هستید خواهر گرامی

حبیبه;755736 نوشت:
بسمه الحسیب
میخواستم یه تشکر ویژه کنم از این عمل زیبای شما
در آغاز هر صحبتی یا هر پستی ، شما یکی از نامهای خداوند رو بکار میبرید. این باعث شد خیلی به این موضوع فکر کنم. به اینکه چرا ما کمتر به اسامی خدا پرداختیم
به نظرم هر کدام از این نام ها یه درس فلسفیه. این نام ها هم خودش ایجاد سؤال میکنه و هم پاسخ میده
یه جوری عشق بازی خالق با ماست و ما با خالق

من حسیبم......
خدایا حسیب یعنی چی؟

و این یعنی آغاز.... آغازی که خودش میتونه نتیجه و هدف باشه....
خدا هم همین رو میخواد.... بیایید منو بشناسید

بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را....

کارتون خیلی زیباست. لطفاً ادامه بدید :Gol:

[=arial black]بسم رب الحسین(ع)...
[=arial black]با سلام خدمت شما...ببخشید اگر کمی بچه گانه بود...
متشکرم
دومین سروده ام تقدیم به تو یا علی جـــان

شیر خدا حیدر علی* آن همسرش بنت نبی/ یاس کبود مرتضی*امشب سیه پوش علی/زهراست همدرد علی*زهراست غمخوار علی/زهراست کوثر نبی*زهراست اُم سَیِّدی/فرزند اول علی*سبط نبی،اِبن علی/یکدانه ی چشم نبی*تکدانه ی عشق علی/فرزند دوم علی*در دانه ی باغ نبی/ذریه ی پاک نبی*آن تک گل باغ علی/شهید چشمان علی*شهید عطشان علی/اوکه سه فرزندش علی*اکبر و اصغرش علی/غریب قلب مرتضی* آری حسین ابن علی/فرزند سوم علی*تک دختر باغ علی/زینب زینت علی*زینب دختر علی...
چاه همدرد علی*ماه چهره ی علی/چاه امشب بی علی*ماه گریان علی/دنیا خجلان علی*عالم پریشان علی/مسجد هم آوای علی*کوفه نالان علی/
فرق شکافته ی علی*غرقه به خون روی علی/نالد زینب یاعلی*بیند روی تو...علی/محراب دلتنگ علی*غازان به دنبال علی/دست در و دست علی* دستش به دامان علی
زهرا امشب باعلی*گشته هم آوای علی/امشب یتیمان علی*بی اَب شده؛باتیغ کی؟/گشته جدا فرق علی*آن سید عالم علی/محراب خونینِ علی*سجاده بستر علی/
زد بوسه بر پای علی*خاک زمین هاشمی/این ذوالفقار حیدری * کو بازوان حیدری؟/ وداع زینب با علی*دیدار زهرا باعلی/امشب دَرِ بَیتِ علی*گشته سیه پوش علی/
حسین پریشان علی*در دست؛دستان علی/بوسد صورت علی*لب های عطشان یا علی/فردا پس از تو یاعلی*بی سر شود او یاعلی/بی سر شود؛بی دست شود...*از دویه تو یا علی
امشب یتیمان علی*چشم به دستان علی/چشمان خفته ی علی*حسن در آغوش علی/امشب یتیمان علی*بر دل ذکر یاعلی/گشت حیران علی*تاریخ ز دوران علی/
در کوچه های هاشمی*زینب گریان علی/این کوچه جاپای علی*آن کوچه بر ضد علی!/
عالم عزادار علی*عالم پریشان علی/پیچید در گوش زمان*صوت مناجات علی/روحم دلتنگ علی*قلبم مشتاق علی/ذهنم مشغول علی*عشقم فقط مولا علی!
جانم فدای تو علی*عمرم به قربانت علیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...

*********
ان شاءالله اربعین همه کربلایی شویم تا نجف وخاک کربلا را زیارت کنیم...
ز.آزاد / مجنون الحسین(ع)nza3380