طرح ترک رذائل اخلاقی برای ظهور حضرت مهدی (عج) ♥...این هفته: فضیله ی نماز اول وقت ...♥

تب‌های اولیه

872 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

:hamdel:[=simplified arabic]داستان مهربانی مالکی اشتر .. :hamdel:[=simplified arabic]
[=simplified arabic]
((
[=simplified arabic]مالك اشتر[=simplified arabic]))[=simplified arabic]روزى از بازار كوفه مى گذشت با لباسى از كرباس خام و به جاى عمامه از همان كرباس بر سر داشت و[=simplified arabic]به شيوه فقراء عبور مى كرد.

[=simplified arabic] يكى از بازاريان بر در دكانش نشسته بود، چون مالك را بديد به نظرش خوار و كوچك جلوه كرد و
از روى استخفاف كلوخى
[=simplified arabic] را به سوى او انداخت .
[=simplified arabic]مالك به او التفات ننمود و برفت . كسى مالك را مى شناخت و اين واقعه را ديد، به آن بازارى گفت :
واى بر تو هيچ دانستى كه آن چه كس بود كه به او اهانت كردى ؟

[=simplified arabic]گفت : نه ، گفت : او مالك اشتر يار على عليه السلام بود. آن مرد از كار بدى كه كرده بود لرزه به اندامش آمد و دنبال مالك روانه شد كه از او عذر خواهى كند.
ديد به مسجدى آمده و مشغول نماز است صبر كرد تا نمازش تمام شد، خود را بر دست و پاى او انداخت و
پاى او را مى بوسيد مالك سر او را بلند كرد و گفت : اين چه كارى است مى كنى ؟ گفت :
عذر گناهى است كه از من صادر شده است كه ترا نشناخته بودم .

[=simplified arabic]مالك گفت : بر تو هيچ گناهى نيست ، به خدا سوگند كه به مسجد نيامدم مگر براى تو [=simplified arabic]استغفار كنم و طلب آمرزش نمايم.[=simplified arabic]
:Gol:

سلام علیکم

ممنون از اطلاع رسانی

بنده خودم سعی میکنم طوری زندگی کنم که اون لحظه ای که دارم میمیرم بهترین لحظه باشه
تو ترک رذائل اخلاقی تازه این رو فهمیدم که اگه هر لحظه به یاد مرگ باشیم میتونیم خیلی خوب زندگی کنیم
خیلی از گناهانمون رو انجام نمیدیم و خیلی راحت میتونیم کنارشون بذاریم...

کم کم داره استعدادام شکوفا میشه تو ترک هر گناه یه روش یاد میگیرم.:khaneh:.ولی همچنان موندم برای یه گناه چه کنم..:Ghamgin:؟ان شاءالله برای اون هم یه روشی پیدا میکنم:Cheshmak:
ولی تا اینجا چند تا روش شده

یکی اینکه با دیگران طوری رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار بشه
قبل از انجام هر حرکتی و گفتن هر حرفی یه مکث سه ثانیه ای داشته باشیم و فکر کنیم
این دفعه هم یاد مرگ باشیم....

برم باز تحقیق کنم ببینم چه روش های دیگه ای میتونم پیدا کنم:Nishkhand: برای انجام این اخلاق نیکو که همه میگن خیلی مهربون هستم
ولی باید باز سعی کنم بیشتر باشه و با برنامه تر چون هر کسی لیاقت مهربان بودن رو نداره..

در پناه حق باشین
یا علی ع

سلام علیکم
مهربونی رو باید آموخت...
من توصیه می کنم دوستان در این خصوص حتما سری به جبهه ها بزنند, مهربونی بچه های جبهه ی مزه و شیرینی خاصی داره
آدما تو بحران مهربون باشند یعنی هنر...
...
حس و حال نیست شرمنده

بلا;732885 نوشت:
تو ترک رذائل اخلاقی تازه این رو فهمیدم که اگه هر لحظه به یاد مرگ باشیم میتونیم خیلی خوب زندگی کنیم

سلام

بله .. خیلی نکته ی خوبیه .. منتها ما چون خیلی به گوشمون خورده جمله ی (( یاد مرگ باشیم)) برای همین خیلی بی توجهیم نسبت بهش ...

همچنین ((خودمونو بزاریم جای طرف )) این جمله هم خیلی به گوشمون خورده ولی بازم بی توجهیم در حالی که امروز داشتم فک میکردم دیدم خیلی میتونه کمک

کنه به اینکه با دیگران خوب باشیم ..

بلا;732885 نوشت:
قبل از انجام هر حرکتی و گفتن هر حرفی یه مکث سه ثانیه ای داشته باشیم و فکر کنیم

اینم روش خیلی خوبیه ... واقعا تو عمل تجربش کردم .. خیلی خوبه ..

بلا;732885 نوشت:
برم باز تحقیق کنم ببینم چه روش های دیگه ای میتونم پیدا کنم:Nishkhand:

ممنون از پیشنهادات خوبتون .. روش ها و پیشنهادات خوبی هستش ..دعا کنید.برای دوستان اسک دینی و من.یا علی :Gol:

به نام خدا

چه چیز انسان را زیبا می‌کند؟

اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟»
ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: «ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ.»
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: «ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.»
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: «ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ!»

ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: «به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا درست شده است و درونش سم است و دومی کاسه‌ای گلی است و درونش آب گوارا است، شما از کدام کاسه می‌نوشید؟»
شاگردان جواب دادند: «از کاسه گلی.»

استاد گفت: ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسه‌ها ﺭﺍ در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ. آدمی هم همچون این کاسه است.
آنچه که آدمی را زیبا می‌کند درونش و اخلاقش است.
باید سیرتمان را زیباکنیم نه صورتمان را.

حرکت از بد خلقی به سوی خوش اخلاقی خود نوعی جهاد است ! متاسفانه این از آن دسته از صفاتی هست که انسان با خیره شدن در آینه پی نمیبرد که اخلاقش چطور است ,
و اگر هم کسی به ما بگوید بد اخلاق هستیم زود بهمون بر میخورد.

بنظرم انسان باید اخلاق خود را با شخصی را که خود و نزدیکانش از او به عنوان انسانی خوش اخلاق یاد می کنند بسنجد , تا ببیند کجای کار است ,
و سپس سعی بر الگو برداری کند , تا کم کم اخلاقش نیکو شود.

گاهی غرور بی جا هم مانع می شود تا انسان با بقیه , مخصوصا اطرافیانش صمیمی تر و خوش اخلاق تر باشد.

انشاء الله خداوند به همه ما اخلاقی پسندیده و نیکو عطا کند.

سلام
من بلد نیستم مهربون باشم
کسایی که مهربونن دقیقا چه کارایی می کنن که بهشون میگیم مهربون؟

اناالعبد;732674 نوشت:
چه کار کنیم تا مهربون باشیم؟
بعضیا در مقابل توهین یا سخنای تند بازم مهربونن .. چطوری میشه؟

چطور سعه ی صدر پیدا کنیم؟شرح صدر...

kobram;733273 نوشت:
سلام
من بلد نیستم مهربون باشم
کسایی که مهربونن دقیقا چه کارایی می کنن که بهشون میگیم مهربون؟

نظر من:
مثلا یه بچه دیدی یه لبخند ملیحی بزن بعد رد شو
یا مثلا یکی از اعضای خونوادت باهات بد صحبت میکنه تو با ملایمت و لبخند جواب بده
بنظرم مهربونی تلفیقی از خوش خلقی و لبخند زدن مداومه
احساس همدردی برای دیگران ...

kobram;733273 نوشت:
سلام
من بلد نیستم مهربون باشم
کسایی که مهربونن دقیقا چه کارایی می کنن که بهشون میگیم مهربون؟

سلام

چند بعد داره .. یکیش اینه که مثلا اگر بهتون تندی شد با تندی جواب ندین ..
:Gol:

این آیه تقریبا همین و میگه:

وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الارْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُوا سَلَمًا. آيه 63، از سوره 25: الفرقان‏

«و بندگانى كه به خداوند رحمن نسبت دارند، كسانى ميباشند كه در روى زمين به نرمى و آرامى و سبكى راه ميروند،

و در وقتيكه مردمان جاهل با ايشان مخاطبه و مواجهه داشته باشند، با مسالمت و سلامتى در ميگذرند.»

حال و احوال قوم و خویشان رو بپرسین و صله ارحام رو بجای بیارین ...

تندی نکنین ... یعنی بداخلاقی نکنین داد نزنین ...

گاهی به دوستان هدیه بدین ... اهل نیش و کنایه نباشین و...

من از وقتی که برنامه ترک بداخلاقی رو زدم تو خیابون راه میرفتم اینطوری بودم:ok:

تو مغازه مثلا رفتم یه وسیله بخرم مرده جدی بودش .. ولی وقتی بهم توضیح میداد بهش لبخند میزدم برای

همین دیدم اونم ناخودآگاه بهم لبخند میزنه .. آخرش یه تخفیف باحالم ازش گرفتم :khaneh:

اناالعبد;733297 نوشت:
حال و احوال قوم و خویشان رو بپرسین و صله ارحام رو بجای بیارین ...

تندی نکنین ... یعنی بداخلاقی نکنین داد نزنین ...

گاهی به دوستان هدیه بدین ... اهل نیش و کنایه نباشین و..

من نه با کسی تندی میکنم نه نیش و کنایه مزنم نه رفتار بدی با بقیه دارم سالی یکی

دوبار هم صدای داد منو میشنون که فکر کنم حق دارم تو اون موارد

تنها چیزی که نمیتونم کنم صله ارجام و لبخند زدن به مردمه

کلا خیلی بی احساسم و به هیچ کسی توجهی نمیکنم

چرا مهربونی باید ظاهری باشه؟

من وقتی بخوام لبخند بزنم از ته دلم نیست

مهربونی باید از دل آدم منشا بگیره

راه حل برای مهربونی درونی بگین لطفا

[="Navy"]

اناالعبد;732674 نوشت:

چه کار کنیم تا مهربون باشیم؟
بعضیا در مقابل توهین یا سخنای تند بازم مهربونن .. چطوری میشه
؟



با سلام موضوع بسیار خوبیست
البته شاید صحبت های بنده تکراری باشند چون فرصت نشد صحبت های بقیه ی کاربران محترم را نیز بخوانم و باز هم تاکید می نمایم،صحبت های بنده صرفا نظرات شخصی هستند .

به نظر بنده برای مهربان بودن باید به چند نکته توجه داشت:

الف:مهربانی در مقابل فرد عصبانی که مارا مخاطب خود قرار داده

1)ابتدا قبل از هر چیزی به این توجه کنیم که هر انسانی در بعضی شرایط ناراحت و عصبی می شود،پس اگر طرف مقابل ما در شرایط عصبی قرار داشت،رفتارهای او را به خود نسبت ندهیم که بخواهیم عکس العمل نشان بدهیم!
2)اجازه بدهیم،طرف مقابلمان کاملا احساسات منفی و ناراحتی خود را تخلیه کند ،و به جای اینکه در این لحظه ناراحت باشیم،به این فکر کنیم که چه چیزی باعث شده است این فرد تا این حد عصبانی و ناراحت باشد،
3)وقتی فرد ناراحت و عصبی ،احساسات خود را کاملا تخلیه نمود و به آرامش نسبی رسید،حالا با صحبتی منطقی سعی می نماییم،علت ناراحتی اش را سوال کنیم،اگر علت ناراحتی رفتاری باشد که از خود ما سرزده است،در صورتی که کارمان اشتباه باشد،عذر خواهی کرده و رفتار اشتباه خود را دیگر تکرار نمی کنیم،اما اگر فرد مقابل دچار سوءبرداشت از رفتار ما شده است،مجدد ا با ارائه ی توضیحات کافی به رفع سوءتفاهم پرداخته و دلجویی می کنیم

نکته:اگر فردی حین عصبانیت،حرف ناسزایی به شما گفت،اصلا به معنا و مفهوم عبارات بیان شده توجه نکنید،همین که یک فردی آنقدر شخصیت خود را پایین می آورد که عبارات ناشایست را برزبان بیاورد،یعنی اصلا حالش خوب نیست!یعنی عزت نفس پایینی دارد!یعنی خود را شخصیت بزرگی نمی پندارد!یعنی خود را لایق آن عبارات می داند که به راحتی به دیگران نیز نسبت می دهد!به نظر بنده به این شخص به چشم یک بیمار باید نگاه کرد،بیمار روحی،و شما باید به فکر ترمیم شخصیت این فرد باشید،پس لزومی ندارد از صحبت های این فرد ناراحت شوید،در این صورت مهربان بودن هم راحت تر است

4)بعد از بازگشت صلح و آرامش،تمام اتفاقات و دلخوری ها را فراموش کرده و از حافظه ی خود برای همیشه پاک می نماییم(این مسئله موجب می شود انسان کینه به دل نکیرد،و انسانی که کینه ای نیست راحت تر می تواند مهربانی کند)

ب)مهربانی در مقابل فردی که ناراحت است،بدون اینکه چیزی به ما بگوید و یا مارا مخاطب خود قرار بدهد:


1)شاید بعضی افراد دلشان نخواهد علت ناراحتی خود را به کسی بگویند،در این موارد بسته به شخصیت فرد مقابل،با توجه به شناختی که از ایشان داریم،بهتر است ،آرامش محیط را بر هم نزنیم،و اجازه دهیم فرد به تنهایی این دوره را طی کند،سوالات اضافی و سین جیم کردن ها ی بیش از حد برای فرد مقابل آزار دهنده خواهد بود
2)در صورتی که می دانیم شخصیت طرف مقابل ما طور است که،منتظر است ما از او سوال کنیم،تا شروع به در دودل کردن کند،پس بدون معطلی سر صحبت را باز می کنیم،و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنیم فقط به حرف های او گوش می دهیم

ج)مهربانی در مقابل افرادی که ناراحت و عصبی نیستند:

1)داشتن برنامه هایی برای شاد کردن آنها
2)داشتن ظرفیت بالا و روحیه ی انتقاد پذیری،موجب می شود افراد پیش شما احساس امنیت داشته باشند،زمانی که شما این احساس امنیت را ایجاد می نمایید پس انسان مهربانی برای آن فرد خواهید بود
3)در صورتی که میبینیم فردی احتیاج به کمک قبل از اینکه او از ما در خواست کند،با حفظ کرامت شخص،اقدام به کمک کنیم

فرمول مهربانی به زبان ساده تر: داشتن اطلاعات شخصیت شناسی،تا حد زیادی کمک می کند تا ما مهربان باشیم،خوب است شخصیت اطرافیانمان را شناسایی کنیم،حساسیت ها،علایق وسلایق آنها را شناسایی نماییم و با هر کدام از افراد با زبان خودشان صحبت کنیم[/]

سلام علیکم
مرد فقیری از خدا سوال کرد: چرا این همه فقیرم
خدا پاسخ داد: چون یاد نگرفته ای ببخشی
مرد: من چیزی برای بخشش ندارم
خداوند: چرا, محدود چیزهایی داری
یک صورت که می توانی لبخند برآن داشته باشی
یک دهان که می توانی صفات خوب دیگران رو بازگو کنی و نشر بدی
یک قلب که میتونی پذیرای دیگران باشی
چشمانی که می توانی با مهر و محبت دیگران رو نگاه کنی
دل آدم ها خیلی ساده گرم می شود
به یک دلخوشی کوچک
یک احوالپرسی ساده
یک دلداری کوتاه
ی تکان دادن سر یعنی تو رو می فهمم
یک گوش دادن خالی ... یک همراهی کوچک
یک وقت دادن به دیگران...
یک هدیه مختصر...
...
اینها هزینه بر نیست...
ولی خیلی سود آور هست
عن الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا: التودد مع الناس نصف العقل
گاها برخی از متدینین دیگران رو مانع رسیدن به کمالات می دانند...
به دید ی مزاحم ,
اینها فکر نکنم به جایی برسند...

فریاد سکوت;733322 نوشت:
من نه با کسی تندی میکنم نه نیش و کنایه مزنم نه رفتار بدی با بقیه دارم

سلام
خداقوت
:Gol:

خیلی خوبه .. :Kaf::Gol:

فریاد سکوت;733322 نوشت:
سالی یکی

دوبار هم صدای داد منو میشنون که فکر کنم حق دارم تو اون موارد

معمولا تو اکثر مواقع هرکس این حس رو داره که حق با اونه ... :samt:

زمانی که حس کردین حق با شماست اگر گذشت کنین اون موقعس که عملتون خیلی تاثیرگذارتره ..:taeed:

در رابطه با راه کاری که خواستین پیشنهاد میکنم صحبتهای سرکار saharandishe و همچنین صحبتهای دو صفحه قبل سرکار حبیبه و

صفحه قبل سرکار بلا .. رو بخونین حتما .. :khandan:بنظرم این صحبتها همش کمک به مهربونی درونی میشه :Gol:

دقت کنین که هم تمرین نیاز داره و هم تغییر دید نسبت به بندگان خدا .. همه بندگان خدا هستن ..:Norani: شما وقتی مهربون باشین بیشتر از هرچیز به

خودتون کمک میکنین و آرامش دارین و راحتین .مخصوصا هرکس دوس داره دیگران باهاش مهربون باشن

پس هرطور از دیگران انتظار داریم خودمونم همونطور باشیم.:dohkhtar:

جدی میگم تجربه به همه نشون داده وقتی مهربونی میکنیم خودمون لذت میبریم حالا ممکنه

بعضیا مهربونی کنن و دیگران بدی کنن بهشون اما همین که بخاطر خدا دارین اعمالتونو تنظیم میکنین تمومه ... شما سعی در کسب رضایت خالق دارین ... :Rose:

هرچقدر به خدا نزدیکتر بشین بیشتر مراقبت میکنین که خلافی ازتون سر نزنه که خدا ناراحت بشه و

از اونطرف دوس دارین هر کار ولو کوچکی انجام بدین تا خدا خشنود بشه ...:Gol:

یکی از دوستان در رابطه با بداخلاقی یه خوابی دیده ان شاءالله به زودی تعریف میکنم ..:farar:

سید حسینی;733450 نوشت:
سلام علیکم
مرد فقیری از خدا سوال کرد: چرا این همه فقیرم
خدا پاسخ داد: چون یاد نگرفته ای ببخشی
مرد: من چیزی برای بخشش ندارم
خداوند: چرا, محدود چیزهایی داری
یک صورت که می توانی لبخند برآن داشته باشی
یک دهان که می توانی صفات خوب دیگران رو بازگو کنی و نشر بدی
یک قلب که میتونی پذیرای دیگران باشی
چشمانی که می توانی با مهر و محبت دیگران رو نگاه کنی
دل آدم ها خیلی ساده گرم می شود
به یک دلخوشی کوچک
یک احوالپرسی ساده
یک دلداری کوتاه
ی تکان دادن سر یعنی تو رو می فهمم
یک گوش دادن خالی ... یک همراهی کوچک
یک وقت دادن به دیگران...
یک هدیه مختصر...
...
اینها هزینه بر نیست...
ولی خیلی سود آور هست
عن الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا: التودد مع الناس نصف العقل
گاها برخی از متدینین دیگران رو مانع رسیدن به کمالات می دانند...
به دید ی مزاحم ,
اینها فکر نکنم به جایی برسند...

سلام.درست.ولی انقدربخشیدیم واقعی هم بخشیدیم ولی بیشتردروغی برگشت کرده این بخشش وکم بوده که واقعی باشه:Ghamgin:

اناالعبد;733492 نوشت:
یکی از دوستان در رابطه با بداخلاقی یه خوابی دیده ان شاءالله به زودی تعریف میکنم ..:farar:

سلامممم

خب...الوعده وفا..
:Graphic (51):

چن لحظه..

خب..

قضیه از این قراره که یکی از کاربران سایت خواب شیطان رو دیده ..

خواب دیده داشته گفتگو میکرده با شیطان .. یهو یه جا دعوا میشه ... :Box: .. البته دعوای لفظی .. نه فیزیکی.. (داشتن توهین میکردن بهم و ناسزا میگفتن)

بعد شیطان رو میکنه به اون دو نفر یه حرفهایی رو زمزمه میکنه ... همون حرفهایی که شیطان زمزمه میکرده رو اون دو نفر

داشتن بهم میزدن ... :farar:

بعدش من گفتم شاید برای همینه که وقتی خشمگین میشیم و فریاد میزنیم یا حرفهایی میزنیم بعدش که خشممون فرو میشینه پشیمون میشیم ..

شاید برای همینه که میگن موقع عصبانیت کاری انجام ندین .. صلوات بفرستین ، آب سرد بخورین ، اگر نشستین بلند شین اگر وایسادین بشینین و ...:Gol:

[="Arial"]من یه ادمیم که هیچی تو دلم نیست اما بعضی وقتا یه حرفی میزنم پشت سرش جنگ جهانی شروع میشه 90 درصدو جمع میکنم 10 درصد میمونه طرفم جای دیگه حالمو میگیره باور کنین دست خودم نیست بهم میگن زبونت نیش داره

ولی ادم خیلی مهربونیم اما همه فک میکنن بدترین ادمی هستم که تا حالا دیدن

یه چیز دیگه اینکه زود عصبی میشم زود از کوره در میرم و یا یه کاری میکنم یا یه حرفی خلاصه همه چی خراب میشه

اگه راهکار داشتین بگین ممنون میشم

guest;734366 نوشت:
من یه ادمیم که هیچی تو دلم نیست اما بعضی وقتا یه حرفی میزنم پشت سرش جنگ جهانی شروع میشه 90 درصدو جمع میکنم 10 درصد میمونه طرفم جای دیگه حالمو میگیره باور کنین دست خودم نیست بهم میگن زبونت نیش داره

ولی ادم خیلی مهربونیم اما همه فک میکنن بدترین ادمی هستم که تا حالا دیدن

یه چیز دیگه اینکه زود عصبی میشم زود از کوره در میرم و یا یه کاری میکنم یا یه حرفی خلاصه همه چی خراب میشه

اگه راهکار داشتین بگین ممنون میشم

سلام
من ان شاءالله سعی میکنم نظر خودم و راه کار خودم رو بگم .. ان شاءالله دوستان هم نظراتشونو بگن ..:Mohabbat:

فک کنم شما اخلاقتون اینطور هستش که زود عصبانی میشین و زودم عصبانیتتون فروکش میکنه ...

بنظرم افرادی که زود عصبانی میشن افرادی هستن که حرف دیگران خیلی براشون مهمه و خیلی از حرف دیگران تاثیر میپذیرن ..
:ok:

پس یک راه کار معلوم شد .. باید تمرین کنین که از حرف دیگران کمتر تاثیر بگیرین و توجهی نکنین به حرفهاشون ... :Gol:

دومین راهکار برای کمتر تاثیر پذیری حرف دیگران اینه که خودتونو بزارین جای دیگران ممکنه تو شرایط اون فرد ، شما هم همین حرفها رو میزدین پس از حرفهاشون ناراحت نشین ..:Gol:

سومین راهکار برای کمتر تاثیر پذیری حرف دیگران اینه که با خودتون فرض کنین و این و در نظر بگیرین طرف ممکنه یه منظور دیگه داشته باشه و شما اشتباه برداشت کرده باشین ..:Gol:

من قبلا چند باری از حرف کسی ناراحت شده بودم بعدا فهمیدم طرف اصلا یه منظور دیگه ای داشته بعدا تصمیم گرفتم رو این مسائل کار کنم ...:ok::Gol:

چهارمین راه کار برای کمتر تاثیر پذیری از حرف دیگران اینه که این و بدونین و در نظر داشته باشین بعضی افراد اخلاقشون اینطوریه یا طرز صحبتشون اینطوریه یا محیطی که

توش رشد کردن و دوستانی که داشتن باعث شده یه سری رفتارهایی پیدا کنن و این حرفها رو بزنن و همینطور بعضی افراد از یه سری حرفها ناراحت نمیشن و

فکر میکنن بقیه هم از این حرفها ناراحت نمیشن پس با در نظر گرفتن این چهار راهکار که نظر شخصی هستش بنظرم تا حد زیادی میتونین جلوی تاثیر پذیری حرف دیگران رو

بگیرین:ok::Gol:

این هم توجه داشته باشیم که:
هر حرفی میخوایم بزنیم قبلش یه بار تو ذهنمون رصدش کنیم ببینیم مشکلی نداره؟همه جوانب و بسنجیم ...:ok::Gol:

اونوقت حرف رو به زبون بیاریم .. اینطوری جلوی نیش و کنایه های احتمالی گرفته میشه .. همچنین ان شاءالله به جلوگیری از غیبت و سایر گناهان دیگه ی زبان کمک میکنه :Gol:

[h=1]مهربانی با خود[/h]
افرادی که نسبت به خود و نیازهای خود بی‏توجه هستند نمی‏توانند ادعای خوشبختی کنند. این افراد در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانی از جمله افسردگی هستند. بر این اساس می‏توان گفت که یکی از گام‏های اساسی بهداشت روانی، صلح با درون و بیرون خود است.
یکی از گام‏های اساسی بهداشت روانی، صلح با درون و بیرون خود است.

به عبارتی باید دوست مهربانی برای خود باشیم، با اجرای روش‏های زیر می‏توانیم تا حدودی به این هدف برسیم:
برای خودمان وقت بگذاریم
باید سعی کنیم ساعت‏هایی را در روز یا هفته به خودمان اختصاص دهیم، به فعالیت‏هایی که برایمان لذت‏بخش است بپردازیم. فعالیت‏های لذت‏بخش می‏تواند انرژی را برای ما در زندگی تامین کند. بنابراین باید این امر را جدی گرفت.
با جسم و بدن خود مهربان باشیم
اگر باور داشته باشیم که فردی بی‏همتا و بی‏نظیر هستیم با جسم خود نیز با مهربانی رفتار خواهیم کرد و به سلامتی خود از طریق استراحت کافی، ورزش، تغذیه مناسب و ... توجه می‏کنیم.
با روح و روان خود مهربان باشیم
افرادی که با روح و روان خود مهربان هستند می‏دانند که نگرانی نسبت به آینده و افکار منفی و غیر منطقی آرامش آنها را به هم می‏ریزد و در آنها استرس و اضطراب به وجود می‏آورد، پس سعی می‏کنند برای کمک به روح و روان خود از استرس‏های زندگی خود کم کرده و از ذهن خود مراقبت کنند تا افکار منفی همچون علف هرز نتواند در مزرعه ذهن رشد داشته باشد.
خود را ببخشید
ما انسان‏ها در مقام انسان حق اشتباه داریم. در صورت بروز اشتباه باید خود را ببخشیم و به جای سرزنش و ملامت خود، سعی کنیم که از اشتباهات خود پند گرفته و از شکست‏ها، پلی برای پیروزی بسازیم.
سعی کنیم که از اشتباهات خود پند گرفته و از شکست‏ها، پلی برای پیروزی بسازیم.

از انرژی خود درست استفاده کنیم
پس از ایجاد انرژی در درون ما، این انرژی باید در فعالیت‏های جسمانی و روانی مصرف شود. میزان انرژی ما محدود است، پس باید سعی کنیم از آن در فعالیت‏های سازنده به نحو احسن استفاده کنیم و در عین حال به خود فرصت تامین انرژی را هم بدهیم.
به رشد روحی و معنوی خود توجه کنیم
یکی از ابعاد انسان بعد معنوی اوست. افراد مهربان با خود، می‏کوشند صفات غیراخلاقی و ناپسند را از خود دور کرده و صفات مثبت و نیکو را جایگزین آن کنند. این افراد معمولاً بیش از دیگران به مسائل اخلاقی پایبند هستند. بنابراین ارزش‏هایی مانند راستگویی، صداقت، پاکدامنی و فروتنی برای آنها مهم است و سعی می‏کنند این ارزش‏ها را در خود ایجاد کنند.
ارزش‏هایی مانند راستگویی، صداقت، پاکدامنی و فروتنی برای افراد مهربان مهم است و سعی می‏کنند این ارزش‏ها را در خود ایجاد کنند.

خود را با کسی مقایسه نکنیممقایسه کردن خود با دیگران در هر زمینه می‏تواند در افراد ایجاد استرس کند.

ما باید به جای رقابت با دیگران، با گذشته خود رقابت کنیم و به جای ظاهر‏بینی و سطحی‏نگری که می‏تواند چشم و هم‏چشمی و آتش حسادت را بیدار کند در زندگی به نکات مثبت شخصیت و زندگی خود توجه کنیم. چرا که ما عادت داریم مقایسه کنیم و چه بهتر که خود را با گذشته خویش مقایسه کنیم و سعی در رشد و تعالی خود داشته باشیم.
در صورت بروز مشکل حتماً به مشاور مراجعه کنیم
اگر در زندگی ما مسائلی وجود دارد که ما را آزار می‏دهد باید بتوانیم درباره آن با کسی حرف بزنیم، هر گاه نتوانستیم با گذشته خود کنار بیاییم یا اگر اشتغال ذهنی پیدا کردیم حتماً باید با مشاور در میان بگذاریم. با این کار به آرامش بیشتری می‏رسیم و راهکارهایی نیز برای مقابله با عوامل استرس‏زا فرا می‏گیریم.
امید است با به کارگیری روش‏های ارائه شده بتوانیم دوست خوب و مهربانی برای خودمان باشیم.
به راستی چه کسی بهتر از ما می‏تواند بهترین دوست برای ما باشد.

[h=1]مهربانی، بدون تاریخ مصرف[/h]


[/HR]
وقتی در جست‌وجوی مهربانی از دست‌رفته بسیج می‌شویم، اولین گناه را به گردن اسکناس‌هایی می‌اندازیم که قرار بود تنها سقفی برای ابراز مهربانی‌مان بنا کنند.


[/HR]
می‌خواهم هفتاد سالم كه شد باز بنشینم كنارتو، زل بزنم به چشم‌های میشی رنگت و به حرف‌های هنوز شیرینت گوش كنم، دلم می‌خواهد هفتاد ساله كه شدم با آن دست‌های چروكیده و لاغرم با همان وسواس همیشگی میوه‌ای پوست بكنم و وقتی تو آن را می‌خوری مزه خوبش را من احساس كنم، دوست دارم به هفتاد سالگی كه رسیدم هنوز یادم باشد تو كی به دنیا آمدی و برای هدیه تولدت پیراهنی رنگ به رنگ بخرم تا باورم نشود دیگر آن جوان 50 سال قبل نیستی، دوست دارم هفتاد سالم كه شد هفتاد و چند شمع باریك و براق را روی كیك تولدت بچینم و از ته دل آرزو كنم كه آنقدر زنده باشم تا صد و بیستمین شمع را هم خودم روی كیكت روشن كنم، دلم می‌خواهد به پنجاهمین سالگرد ازدواجمان كه رسیدیم باز چشم‌هایم از دیدنت برق بزند و دلم زیر و رو شود كه كی می‌خواهی به خانه برگردی ، دوست دارم وقتی هفتاد ساله شدم تو باز دوستم داشته باشی بیشتر از همه حتی بیشتر از بچه‌ها، دلم پر می‌كشد برای هفتاد سالگی‌ام، وقتی ما هنوز عاشق هم مانده‌ایم، وقتی دوری از هم دلمان را به شور می‌اندازد و وقتی كنار هم هستیم آرامیم، چقدر دلم برای آن هفتاد سالگی تنگ می‌شود...
دور از خانه‌هایی که دورتادورش اتاق‌های بزرگی بود با سقف‌های گنبدی، خانه‌هایی با ایوان بزرگی که چند آجر از زمین بالاتر بود و درشان همیشه باز، امروزه در اتاق‌های کوچکی زندگی می‌کنیم که عمودی، با درهای بسته و حصارهای محکم روی هم قرار گرفته‌اند، خانه‌هایی که گرچه با زحمت ساخته و گاهی به دست آورده می‌شوند، خیلی زود، دور از صفتی که «مهربانی» می‌خوانیمش، درگیر روزمرگی می‌شوند. زندگی توی یک شهر شلوغ، گرچه فرصت‌های بی‌شماری مقابلمان می‌گذارد، فرصت تجربه خیلی چیزها را سلب می‌کند. مهربانی‌ای که آن روزها با لبخند و القای حس همدلی و حمایت تعریف می‌شد به پیامک‌هایی بدل شده که به زحمت از دیوار مشغله روزمره رد می‌شوند و به اتاق ما می‌رسند. زندگی لابه‌لای بوق‌های مکرر ماشین‌ها و چهره‌های خسته‌ای که از کنار هم می‌گذرند گاهی توقف می‌كند و فریاد می‌کشد، و همه اینها كافی است تا نگران خانه‌هایی باشیم که با سرعت روزافزونی سبزی‌شان را از دست می‌دهند و به خوابگاهی برای دفع خستگی‌های روزمره بدل می‌شوند.
وقتی در جست‌وجوی مهربانی از دست‌رفته بسیج می‌شویم، اولین گناه را به گردن اسکناس‌هایی می‌اندازیم که قرار بود تنها سقفی برای ابراز مهربانی‌مان بنا کنند.
دکتر بدری‌السادات بهرامی در این زمینه می‌گوید: «مسئله کمرنگ‌شدن مهربانی در خانه‌ها داستانی چندوجهی است. شاید یکی از دلایل این اتفاق مسائل اقتصادی باشد، رفاهی که در خانواده تعریف نشده و تجمل‌گرایی‌ که زن و شوهر را به دنبال خودش می‌کشاند. هر دو می‌دوند تا به رفاه موردنظرشان برسند، اما وقتی به آن دست پیدا می‌کنند، آن‌قدر خسته‌اند که دیگر نمی‌توانند از داشته‌هایشان لذت ببرند.
گرچه برای ابراز مهربانی از نمادها و نشانه‌های ظاهری بی‌نیاز نیستیم، برخلاف تصور بسیاری از ما، مهربانی فقط در کلام مهربان و چهره‌ گشاده خلاصه نمی‌شود. مهربانی عناصری دارد که باید در خانه ایجاد شود. افراد باید زیر یک سقف احساس امنیت کنند تا بتوانند به هم احساس محبت و مهربانی را که مرحله‌ای عمیق‌تر از تکامل عاطفی‌شان است، ابراز کنند

اگر در رسانه‌های جمعی الگوی زندگی ساده ترویج پیدا کند، شاید بتوانیم از تبدیل‌شدن بنیاد عاطفی خانواده که بر پایه مهربانی استوار است، به بنگاه اقتصادی جلوگیری کنیم. وقتی افراد مشغله کمتری برای تأمین مایحتاجشان دارند، رفت‌و‌آمدهایشان با هم بیشتر، احساس واحدبودن و صمیمیت در آنها تقویت و به این ترتیب، ابراز مهربانی در خانه رسم می‌شود.امروزه می‌بینیم خیلی وقت‌ها زن و شوهر به جای اینکه در کنار هم باشند، در کمین همند و این اتفاقی‌است که صمیمیت و مهربانی را در خانواده تهدید می‌کند. یکی دیگر از دلایل این سردشدن‌‌ها و عدم صمیمیت‌ها می‌تواند خدمات زیاد والدین به فرزندانشان باشد. این مسئله نوعی وابستگی آسیب‌پذیر به وجود می‌آورد و باعث می‌شود که حتی بعد از ازدواج، فرد متوجه نباشد که خانواده اصلی‌اش خانواده‌ای است که خودش تشکیل داده و هنوز هم به خانواده پدری‌اش وابسته است. در واقع، هنوز بند ناف عاطفی آنها قطع نشده و هنوز مرد زندگی آنها پدرشان و زن زندگی آنها مادرشان است. این مسئله شکل‌گیری مهر و مهربانی در خانواده را به شدت تهدید می‌کند.»
برای فرزندانی که به برکت همان خانه‌های بزرگ، زندگی در چهاردیواری سرشار از مهربانی را درک کرده‌اند هراس از نبود مهربانی و گرفتاری در خانه‌ای سرد و دل‌مرده همیشه مانعی جدی در ساختن خانواده‌ای خوشبخت تلقی می‌شود.
بهرامی معتقد است: «خانواده باید به بچه‌ها متناسب با سنشان مسئولیت دهد. مسئولیت‌پذیری است که عواطف ما را برانگیخته می‌کند. وقتی ما مسئولیتی در قبال محیطمان نداریم، دیگر چیزی وجود ندارد که ما را به خودش مشغول کند و انگیزه‌ای برای ابراز مهربانی‌ شود. اگر فرزندان ما از کودکی یاد بگیرند که مهربانی فقط جنبه عاطفی ندارد و موارد دیگری مثل مسئولیت‌پذیری را هم شامل می‌شود، شاید بتوانیم از روز‌به‌روز سردتر شدن روابط در خانه‌ها جلوگیری کنیم.»

اگر کودک در خانواده‌ای مهربان زندگی نکند، به‌تدریج، این مسئله در رفتارها و حتی شخصیتش تأثیر می‌گذارد. اگر ابراز محبت نباشد، از یک ‌طرف، کودک گوشه‌گیر و افسرده می‌شود و احساس درماندگی به او دست می‌دهد كه ممکن است هیچ وقت اصلاح نشود و از طرف دیگر، بچه آن الگو را یاد می‌گیرد و در زندگی‌‌اش پیاده می‌كند. از طرف دیگر ممکن است حالات اضطراب، ترس، ناامنی و بدبینی همزمان در او بروز پیدا کند و با بزرگ‌تر‌ شدنش هم این حالات رشد کنند.»

یک خانواده زمانی خوشبخت و سربلند و موفق است که اعضایش نسبت به هم شکیبایی و گذشت و صمیمیت و احساس مسئولیت و دلسوزی داشته باشند و همدیگر را در برابر امواج سهمگین آسیب‌های اجتماعی از آفات و خطرات حفظ کنند و به هم محبت کنند و همدیگر را شکیبایی و دلداری دهند و غمگسار و تسکین‌بخش آلام هم باشند. ساختار خانواده در اسلام، باید بر اساس محبت و روابط نیک باشد و در میان تمام افراد یک خانواده مسلمان، مهر و محبت حاکم باشد. یکی از نیرومندترین انگیزه ها در تحکیم پیوند خانواده، ایجاد فضای پر از صفا و صمیمیت میان زن و شوهر است. بر هر زن جوانی که به تازگی خانواده تشکیل داده لازم است که در رفتار و کردارش با همسر خود، محبت و دوستی خالص را نثارش کند و به تمایلات او پاسخ درستی دهد که در غیر این صورت، زندگی زناشویی و خانوادگی خود را با خطر نابودی روبه رو خواهد ساخت و سرانجام سعادت و خوشی زندگی را از بین خواهد برد و پر واضح است که یکی از راه های رواج محبت و صفا در خانواده، بیان سخنان محبت آمیز است و گفت وگو و صحبت های زن و شوهر باید مؤدبانه و با خلق و خوی نرم و مهربان باشد، نه خصمانه و نفرت برانگیز

مهربانی را به هیچ چیز تشبیه نتوان كرد زیرا كه هیچ چیز دقیق تر و لطیف تر از مهربانی نیست

سلام علیکم

خداوند درقلب کسانی است که بی هیچ توقعی مهربان اند.

بنده وقتی به این فکر می کنم که این دنیا فقط 70سال است سعی می کنم مهربان باشم.

سلام

با عرض پوزش امروز سرماخوردگی گرفته بودم :crying:و چون روز دوم نقاهتم بودش نتونستم برنامه رو تا شب آماده کنم..:dohkhtar:

ان شاءالله فردا برنامه ی این دو هفته رو میزنم:crying:

واقعا تایپیک خوبی دارین همش خوب بودن بهم یاد میدین :Gol:خسته نباشید

:hamdel:[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم:hamdel:

[=arial]برای همه کاربرا آرزوی موفقیت میکنم.[=arial]
امیدوارم تا اینجا خوب کار کرده باشیم.
:ok::Gol:[=arial]

من هر موقع توفیق بشه برای همه دعا می کنم .

[=arial]از کاربرانی که اهل[=arial] نماز شب[=arial] هستن ، خواهش میکنم برای همه خصوصا

بچه های طرح ترک رذائل اخلاقی دعا کنین .. برای ظهور امام زمان دعا کنین:hey::Ghamgin:

ما داریم راحت زندگی میکنیم.. انگار نه انگار ... امام زمانمون رو فراموش کردیم:Ghamgin:

تا کی سرگرمی و حرفهای بیهوده و وقت تلف کن؟ تا کی غفلت و دوری خدا؟

اینا رو دارم از همه اول به خودم میگم.

باید خیلی کوشش کنیم ... بخاطر خدا:ok::Gol:

[=arial]بسم الله

[=arial]برنامه ی این دو هفته:

:Hedye:[=arial]اخلاص:Hedye:
:Hedye:[=arial]همچنین در کنارش از امشب هر روز یک صفحه قرآن بخونیم.:Hedye:
[=arial](اگر بیشتر خوندین اشکال نداره ولی حداقل یک صفحه)

خب

خدا قوت ..:Gol:

من فکر کردم دیدم اخلاص خیلی مهمه و برای همین

دومین فضیله ی اخلاقی رو به لطف خدا و امام زمان (عج) اخلاص رو گفتم تمرین کنیم.

حالا میخوام با کمک گرفتن و استفاده از تجربه و اطلاعاتتون

کمک کنین و به سوالات زیر جواب بدیم :


1- از نظر شما اخلاص یعنی چی؟

2- در چه کارهایی باید اخلاص داشت؟

3- چطور اخلاص داشته باشیم؟راه کارتون چیه؟

4- چه کار کنیم که ملکه ی ذهنمون بشه و دیگه فراموش نکنیم؟

5- تا به حال تجربه ای داشتین که مثلا کاری رو از روی اخلاص انجام بدین و نتیجشم ببینین؟

6- دو تا روایت در این زمینه بیان کنین تا بقیه استفاده کنیم

ممنونم:ok::Gol:



[=arial]

برنامه های قبل هم فراموش نکنید اون ها هم باید ادامه پیدا کنه ..

ترک غیبت + ترک بی احترامی به پدر و مادر + ترک دروغ + ترک بد اخلاقی + ترک تهمت + ترک کنایه و نیش زبان زدن

[=arial]+[=arial]فضیله ی مهربون بودن + اخلاص[=arial]




[=arial]برنده ی امشب ما مشخص شد




نفر اول

سرکار
:Kaf:

رایحهٔ بهشت :Kaf:

نفر دوم

سرکار
:Kaf:

مدیر محتوایی نرم افزارها :Kaf:

[=arial]لطفا برای نفر اول بعنوان هدیه 10 تا صلوات بفرستید ..

و برای نفر دوم 2 تا آیت الکرسی بخونید....

[=arial]یه سوال؟
[=arial]
موافقین همین طرح قرعه کشی ادامه داشته باشه یا نه؟
یا طرحش و مثلا عوض کنیم.پیشنهاد ندادین دفعه ی قبل

فعلاکه حال روحی خوب نیست:geryeh:ان شالله اگه فردازنده بودم حتماجواب میدم.
راستی به سرکار رایحه بهشت ومدیرمحتوایی نرم افزارها هم تبریک میگم ان شالله همیشه درهمه مراحل زندگی موفق باشن:Gol:

میشه یک پاسخگو اخلاص رو جز جز کنه و معنی کنه؟!
و
یک صفحه قرآن!
دقیقا برنامه خودم که هی عقب میندازمش
برنامه اینجا باعث میشه یکم جدی تر بهش فکر کنم:ok:
به امید خدا

اناالعبد;737875 نوشت:
لطفا برای نفر اول بعنوان هدیه 10 تا صلوات بفرستید ..

و برای نفر دوم 2 تا آیت الکرسی بخونید....


نمیدونم چرا ولی اگه نظر من بود بیشتر، میخواستم نفر اول دو الی سه تا آیه الکرسی بگیره و نفر دوم 10 تا صلوات

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

اناالعبد;737873 نوشت:
1- از نظر شما اخلاص یعنی چی؟

اخلاص یعنی مخلصتیم خدا :looti:

http://quran.al-shia.org/fa/id/36/items/alef/06.htm

اناالعبد;737873 نوشت:
2- در چه کارهایی باید اخلاص داشت؟

هیچ کاری اخلاص نمی خواد!!

نیت اگه خالص بشه ... کار تمومه ... ((انما الاعمال بالنیات)).... و تمام...

یکی نیست بیاد به من بگه تو که نیتت خالص نیست واسه چی میری رو منبر....:Sham:[/]

اناالعبد;737873 نوشت:

اناالعبد;737873 نوشت:

خب

خدا قوت ..:Gol:

من فکر کردم دیدم اخلاص خیلی مهمه و برای همین

دومین فضیله ی اخلاقی رو به لطف

خدا و امام زمان (عج) اخلاص رو گفتم تمرین کنیم.

حالا میخوام با کمک گرفتن و استفاده از تجربه و اطلاعاتتون

کمک کنین و به سوالات زیر جواب بدیم :

1- از نظر شما اخلاص یعنی چی؟

اخلاص به معنای خالص كردن، پاك گردانیدن و سالم گشتن از آمیختگی است و در اصطلاح و فرهنگ اسلامی به دو معنا آمده است؛ یكی به مفهوم پاك كردن نیت از غیر خدا و انجام عمل برای خدا، یعنی غیر خدا را هنگام عمل درنظر نداشتن و خالص ساختن خویشتن از بندگی غیر خدا است. دوم، مراد از آن امر اعتقادی است، یعنی اینكه بنده، خدای خویش را از صفاتی كه شایسته مقام خداوندی نیست، خالص و منزه بداند.

2- در چه کارهایی باید اخلاص داشت؟

محل اصلی اخلاص نیت انسان است که از اعتقادات شخص نشات می گیرد.

3- چطور اخلاص داشته باشیم؟راه کارتون چیه؟

[=nassim-bold]يكى از نظر فكر و انديشه،
[=nassim-bold]ديگرى در مقام عمل.


4- چه کار کنیم که ملکه ی ذهنمون بشه و دیگه فراموش نکنیم؟

[=nassim-bold]توجه به آثار و عقوبات آن است

5- تا به حال تجربه ای داشتین که مثلا کاری رو از روی اخلاص انجام بدین و نتیجشم ببینین؟

:Nishkhand::ok: دوست ندارم بگم

6- دو تا روایت در این زمینه بیان کنین تا بقیه استفاده کنیم

[=nassim-bold] پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله)فرمود: رياكار در قيامت با چهار نام صدا زده مى‌شود: اى كافر! اى فاجر! اى حيله‌گر! اى زيان‌كار! عملت نابود شد و اجرت باطل گشت! پاداش خود را از كسى بخواه كه عملت را براى او انجام دادى!
[=nassim-bold] شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، ج۱، ص۶۹.

[=nassim-bold]از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) سؤال مى‌شود: نجات در چيست؟ آن حضرت فرمود: در اين است كه شخص از عملى كه براى عبادتِ خدا انجام مى‌دهد، مردم را در نظر نگيرد.

[=nassim-bold]همان، محمد محمدى رى شهرى، ميزان‌الحكمه، ح۶۷۹۰، ص۱۰۱۸.

ممنونم:ok::Gol:


باسلام
خداقوت

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

اناالعبد;737873 نوشت:
3- چطور اخلاص داشته باشیم؟راه کارتون چیه؟

5- تا به حال تجربه ای داشتین که مثلا کاری رو از روی اخلاص انجام بدین و نتیجشم ببینین؟

به نظرم این دو تا هم یخورده هم دیگه رو نقض می کنن.....

یعنی آدمی که می خواد به معنای واقعی کلمه اخلاص داشته باشه... هیچ وقت کار خودشو تایید نمی کنه!!!... چون اصلا کاری که خالصانه انجام شده باشه... اصلا نباید در خاطر آدم باقی بمونه....

اگه یه کاری کردیم و بعد گفتیم این کارم خالصانه بود... همین کار رو خراب می کنه!!... چون لذت شخصی(خودم از کار خودم راضی بودم) وارد می شه... اما سالک دائما نفس خودش رو متهم و مقصر می دونه و هیچ وقت خودشو تایید نمی کنه...

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

همین حرفایی که من زدم.... وقتی استاد اخلاق می زنه.... دائما می گه من نوار (ضبط) هستم.... و دائما داره می گه من عددی نیستم که از این حرفا بزنم.... یعنی دائما با نفس خودش مبارزه می کنه....

اما .....

متاسفانه بنده خیلی از اوقات حرف بزرگان رو می گم.... کلی هم از خودم تقدیر و تشکر می کنم!!:Nishkhand:...

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

نتیجه:

یه راه رسیدن به اخلاص این هست که همیشه نیت و عمل خودمون رو بی ارزش بدونیم و اگر هم کار خوبی انجام دادیم....بگیم: من که لیاقت انجام چنین کاری رو نداشتم و کار خدا بود....

-----------------------------------------------------------------------------------------

شاید یکی از عواقب این تنبیه نفس این هستش که ظرفیتمون می ره بالا.... ظرفیتمون هم که بره بالا ... خدا می تونه در مرتبه بالاتری قرارمون بده...[/]


1- از نظر شما اخلاص یعنی چی؟

به نظر من کاری که فقط برای رضای خدا باشه و هیچ چشم داشتی در اون بغیر از قرب خدا نباشه
2- در چه کارهایی باید اخلاص داشت؟
همه امور مادی و معنوی اگر بتونیم
حتی سر کار هم اگر فردی میره اون کار رو درست انجام بده


3- چطور اخلاص داشته باشیم؟راه کارتون چیه؟
اگر همه روزه از 20 دقیقه شروع کنیم برای کارهای شخصی و 20 دقیقه وقت بزاریم برای کارهای معنی کم کم زیادشش کنیم خوبه مثلا برا خوندن نماز اول وضوی خوب و .... بعدشش یه جای خلوت و لباس و عطر و جای دنج و مناسب یه نماز باحال برا خودمون کم کم امورات دیگه رو هم اینجوری کنیم

4- چه کار کنیم که ملکه ی ذهنمون بشه و دیگه فراموش نکنیم؟
یکم باید تقوامون رو بالا ببریم خود بخود درکارمون اخلاص نمودار میشه تقوا مثل اینه دامن بلند بپوشی و روی زمینی که پر از خار و خاشاک هست با پای پیاده بخوای راه بری هم باید مواظب پاهات باشی هم مواظب دامنت اگر خیلی حواست رو جمع کنی میشه رد شد سرعتت کم میشه اما اعتبارت پیش خالق زیاد میشه

5- تا به حال تجربه ای داشتین که مثلا کاری رو از روی اخلاص انجام بدین و نتیجشم ببینین؟
من میگم خیلی خلاصه با دوستم برای ترک گناهی با هم قرار گذاشتیم... اما نمیشد هر چند روز بهم تذکر میدادیم و هر دو درگیر بودیم...
یه روز رفتیم با هم پیش یه ادم خوب!!! خیلی خوب!!! بهش گفتیم که ما رو دعا کنه خوب بشیم اونم دعا کرد و ما هم قرار گذاشتیم توبه کنیم!!!
دوستم توبه کرد و منم توبه کردم اون ازدواج کرد و خوشبخت شد اما من خوب شدم اما مزدوج نشدم خخخ

6- دو تا روایت در این زمینه بیان کنین تا بقیه استفاده کنیم
من .. ما ... شما ... مخلص همه دوستانیم اینو ترجیح میدم ابجیم سرکار خانم حبیبه بگه
اما چشم 1-حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: قوام عبادت به خلوص نیت است.
منبع: فهرست غرر، ص 91و92

2-حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: هیچ عملی از تو در پیشگاه خداوند مورد قبول واقع نمی شود مگر آنرا که با خلوص انجام داده باشی.
منبع: فهرست غرر، ص 91و92


یا زینب کبری;737900 نوشت:
خودم راضی بودم) وارد می شه... اما سالک دائما نفس خودش رو متهم و مقصر می دونه و هیچ وقت خودشو تایید نمی کنه...

بنظرم نمیشه اینطور گفت کاملا
خوب میشه اینطور تلقین وفکر کرد که تمام کار های نیکی که انجام میدیم توفقیه که خدا داده(واقعیته)
درسته نباید "کاملا" خودمون رو تایید کنیم ولی باید یجوری بفهمیم تا کجا پیش رفتیم دیگه؟!
برای اینکه بفهمیم باید بعضی کار های خوبمون رو قبول کنبم...

[="Purple"]

اناالعبد;737873 نوشت:
- از نظر شما اخلاص یعنی چی؟

یعنی واسه یه کاری مایه بزاری از جون و دل ...

اناالعبد;737873 نوشت:
در چه کارهایی باید اخلاص داشت؟

فرقی نداره چه کاری باشه تو همه کارا...

اناالعبد;737873 نوشت:
چطور اخلاص داشته باشیم؟راه کارتون چیه؟

همه جا دلی کار کنیم ... هر کاری رو باوجدان انجام بدیمو روی کوچیکترین چیزا حساس باشیم و سعی کنیم لااقل تهش مدیون کسی نباشیم!

اناالعبد;737873 نوشت:
چه کار کنیم که ملکه ی ذهنمون بشه و دیگه فراموش نکنیم؟

رابطه مونو با وجدانمون عمیق تر کنیم و بعضی وقتا سراغشو بگیریم ببینیم راحته؟؟؟:Cheshmak:

اناالعبد;737873 نوشت:
تا به حال تجربه ای داشتین که مثلا کاری رو از روی اخلاص انجام بدین و نتیجشم ببینین؟

اینکه ریا میشه و دور از اهداف این تاپیک:Nishkhand:

اناالعبد;737873 نوشت:
دو تا روایت در این زمینه بیان کنین تا بقیه استفاده کنیم

. قال الامام علي - عليه السّلام - : اَلاخْلاصُ اعلي الايمانِ.
«غررالحكم، ح 860»
امام علي - عليه السّلام - فرمود: اخلاص، اوج ايمان است.

اناالعبد;737873 نوشت:
ممنونم

خواهش میکنم:Gol:

اناالعبد;737875 نوشت:
موافقین همین طرح قرعه کشی ادامه داشته باشه یا نه؟

نه دیگه قرعه کشی کنین ببینیم دقیقا تو بدشانسی چندم میشیم؟؟؟ فکر کنم تمام اعضا تمام بشن بازم اسمم درنیاد:Nishkhand:

[h=1]معیار اخلاص چیست؟
[/h]"اگر می خواهی دعایت برآورده شود باید خدا را با اخلاص بخوانی. هر کسی این دعا را از سر اخلاص بخواند بدون شک دعایش مستجاب می شود."
اما سوالم من درست همین جاست! اصلاً یک نفر نیست به من توضیح بده که «اخلاص» یعنی چه؟ هر کسی چیزی می گه. یکی می گه «اخلاص» یعنی اینکه دلت پاک باشه. خوب دلت پاک باشه یعنی چه؟! دیگری می گه اخلاص یعنی «با خلوص نیت خدا را خواندن». یکی دیگه می گه اخلاص یعنی «چیزی را با خدا شریک نکنی فقط از خود خدا بخواهی».
اصلاً می دانید، من خسته شده ام، دیگر به این جواب ها گوش نمی دهم و با این جواب ها قانع نمی شوم. من یک جواب از خود خدا می خواهم. اگر راست می گید از زبان پاک و راستگوی خدای بزرگ جواب من را بدهید. اصلاً در قرآن برای سوال من پاسخی هست؟!

[h=2]اخلاص در قرآن:[/h]خداوند مهربان در قرآن کریم 31 بار در باره اخلاص و خلوص برای ما سخنان دل ربا و جانفزا بیان کرده است.
در تعدادی از آیات خداوند متعال به معرفی مخلصین می پردازد به طور مثال در آیه 51، سوره مریم حضرت موسی (علیه السلام) و در آیه 24، سوره یوسف، حضرت یوسف (علیه السلام) به عنوان دو پیامبر مخلص معرفی می شوند.(1)
[h=2]
معنای اخلاص
[/h]در بخشی دیگر از آیات، معنی اخلاص به معنای دل کندن و یقین به اینکه هیچ قدرت و یاریگری جز خدا نیست، به زیبایی ترسیم می شود. به عنوان مثال دعای و استغاثه کشتی نشستگان به هنگام طوفان که در تاریکی طوفان و دوری از ساحل و تلاطم کشتی و بدون لنگرگاه، دل از هرچه و هر کس بریده می شود؛ در آیات 65، سوره عنکبوت و 32، سوره لقمان نشانی از خواست و دعای مخلصانه ذکر می شود.
یادکرد سرای آخرت خالص کننده و پالایشگاه دل است و رهاورد آن، اخلاص و رهاورد اخلاص نیز، رضایت و قرب حق واجابت دعاست

البته دعایی اینگونه مطلوب خداوند متعال است. حتی در آیه 65 و 64 سوره غافر به معرفی تنها و یگانه خدای آرام بخش زمین و بنیان کننده آسمان و تنها صورتگر و بخشنده روزی پاک به تمامی موجودات می پردازد و امر به خواندن چنین خدای زنده ی جاوید یگانه می نماید.
هُوَ الْحَی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ(غافر/65)
زنده (واقعی) اوست؛ معبودی جز او نیست؛ پس او را بخوانید در حالی که دین خود را برای او خالص کرده‌اید! ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است!
قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءَنِی الْبَینَاتُ مِنْ رَبِّی وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ(غافر/66)
بگو: «من نهی شده‌ام از اینکه معبودهایی را که شما غیر از خدا می‌خوانید بپرستم، چون دلایل روشن از جانب پروردگارم برای من آمده است؛ و مأمورم که تنها در برابر پروردگار عالمیان تسلیم باشم!»
نکته ناب (معیار اخلاص)
اما، شاید هنوز جان تشنه ات سیراب نشده باشد و کام خرد و اندیشه ات واله جرعه ای گوارا و ناب باشد که آری، به درستی معنای اخلاص را دریافتم فهمیدم لکن نیازمند یک راه کار عملی، سریع و سهل هستم تا با کمک آن بدانم آیا من هم در تبار مخلصان هستم؟ معیار و عیار اخلاص چیست؟ من سنگ محک می خواهم!
این معیار تابان در دو آیه 25 و 46 سوره ص و تنها در 5 کلمه به من و تو ارزانی شده است:
وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ أُولِی الْأَیدِی وَالْأَبْصَارِ(صاد/45)
و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دستها(ی نیرومند) و چشمها(ی بینا)!
إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ(صاد/46)
ما آنها را با خلوص ویژه‌ای خالص کردیم، و آن یادآوری سرای آخرت بود!

آری! یادکرد سرای آخرت خالص کننده و پالایشگاه دل است و رهاورد آن، اخلاص و رهاورد اخلاص، رضایت و قرب حق واجابت دعا؛ پس اگر روز حساب را باور کردید شراب طهور اخلاص گواریتان.

[h=1]راهکارهایی برای اخلاص در عمل
[/h]


[/HR]اخلاص یعنی خالص نمودن اندیشه و نیت و اخلاق و عمل و عبادت و تمام اعضا و جوارح برای خدا که دو نکته اساسی در آن لحاظ می شود. یکی اینکه خود عمل و اندیشه و سخن گفتن و عبادت و مانند آن عملی خدایی و خدا پسند باشد, و دیگر اینکه انسان این عمل خداپسند را برای رضای خدا انجام دهد و نیت و انگیزه اش هم خدایی باشد.

[/HR][h=2]
اخلاص به چه معنا است و چگونه می توان به اخلاص رسید؟
[/h]تعریف اخلاص: اخلاص ضد ریا است و آن عبارت است از خالص ساختن قصد از غیرخدا .
امام صادق(علیه السلام) مى‏فرمایند: «لابد للعبد من خالص النیه فى کل حرکه و سکون اذ لو لم یکن بهذا المعنى یکون غافلاً والغافلون قد وصفهم‏الله تعالى بقوله: ان هم الا کالانعام بل هم اضلّ و قال: اولئک هم الغافلون...؛ شرط بندگی خدا این است که در هر حرکت و سکونى نیتش رابرای خدا خالص سازد زیرا اگر چنین نکند، غافل است و غافلان را خداوند تعالى اینگونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه ‏تر هستند و نیز فرموده: اینان همان کسانى هستند که غافلند»، (میزان‏الحکمه، محمد محمدى رى‏شهرى، ج 3، روایت 4748)

[h=2]مراحل اخلاص
[/h]1- اخلاص در نیت: اخلاص در این مرحله، به معنی خالص نمودن نیت از هرگونه شائبه شرک و ریا و اهداف غیر الهی است. انسان در زندگی خود سر دو راهی انتخاب به سر می برد، راهی به سوی معنویت، باطن هستی و خدای متعال و راهی به سوی دنیا، ظاهر هستی و جهت مادی حیات.
پیراستن نفس آن است که از همه تعلقات و انگیزه‏هاى غیر الهى جدا شود و همه اعمال را براى خدا انجام دهد، در روایتى از پیامبر (صلی الله علیه وآله) خطاب به ابوذر آمده است:
«...و ما بلغ عبد حقیقةالاخلاص حتى لایحب ان یحمد على شى‏ء من عمل ‏للَّه.» بنده هرگز به حقیقت اخلاص نمى‏رسد، جز آن که دوست نداشته باشد او را بر عمل خدایى، بستایند (بحارالانوار، ج 82، ص 204 )
اولیاء الهی نه تنها نیت خویش را از انگیزه های دنیوی و مادی تخلیه می نمودند، بلکه حتی انگیزه عبادت خود را از ترس از جهنم و طمع بهشت نیز خالص می ساختند. آنها تنها و تنها خدای را از روی محبت و به این دلیل که شایسته عبادت است، عبادت می نمودند و این در حقیقت اوج اخلاص است.

اگر براى ما روشن شود که هیچ‏کس به غیر از خدا منشأ اثرى نیست و بفهمیم که رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتى، ذلت، عزت، زندگى، مردن و. همه در دست خداوند است و هر آنچه در جهان هست مقهور امر حاکم بى‏شریک مى‏باشد، دیگر دل به دیگران نمى‏بندیم و خودنمایى در مقابل دیگران برایمان لذتى نخواهد داشت

2- اخلاص در عمل:
اخلاص در عمل به معنی خالص شدن اعمال از گناهان و رسیدن انسان به ملکه تقوی و ورع است و مراتبى دارد:
مرتبه اول ؛ترک محرمات و انجام واجبات است.
مرتبه دوم ؛ترک مکروهات و انجام مستحبات به ویژه اهتمام به نماز شب است.
مرتبه سوم ؛ترک آنچه موجب اشتغال قلب به غیر خداى مى‏شود مانند بسیارى از مباحات، و همواره در جست و جوى خدا بودن و التزام به آنچه که باعث تقرّب درگاه الهى است.
بهترین راه شروع براى ورزیدگى در اخلاص، نماز است که کون جامع و عبادت تام است و اگر بتوان در آن اخلاص داشت و همواره آن را قربة الى اللَّه به جاى آورد، این خود آمادگى و تمرین مى‏شود که انسان در تمام شؤونات زندگى، اخلاص را رعایت کند.
اگر کسى این مراحل را به طور جدى پشت سر گذاشت، یک قدم به پیش برداشته و آن تسلیم نمودن اقالیم سبعه تن، تحت فرمان الهى است.
3-تصفیه دل:
یکی از مراحل مهم اخلاص هم بیرون راندن تمام رذایل نفسانى ، حب دنیا ، لذت ها و آرزوهای دنیوی، از نهان خانه دل است . آن کس که بتواند شیطان و نفس اماره را از خانه دل بیرون افکند، آن گاه خواهد دید که خداى سبحان- که صاحبخانه است- فضاى دل او را چگونه پر خواهد نموده . در حدیث قدسى آمده است که: قلب المؤمن عرش الرحمان و عرش خدای رحمان جایگاه خدای سبحان است.

[h=2]درمان ریا و کسب اخلاص
[/h]
مبارزه با این پدیده و در حقیقت کسب اخلاص در نیت و عمل، از دشوارترین گردنه های راه ایمان است.کوتاهترین راه عقلى براى رسیدن به اخلاص و ریشه‏کن کردن «ریا» تقویت توحید در دل خود مى‏باشد. منظور از توحید در این مقام، توحید افعالى مى‏باشد یعنى، انسان باور کند که فاعل و مؤثرى در عالم جز خداوند نیست، لا مؤثر فى الوجود الا اللَّه. اگر براى ما روشن شود که هیچ‏کس به غیر از خدا منشأ اثرى نیست و بفهمیم که رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتى، ذلت، عزت، زندگى، مردن و. همه در دست خداوند است و هر آنچه در جهان هست مقهور امر حاکم بى‏شریک مى‏باشد، دیگر دل به دیگران نمى‏بندیم و خودنمایى در مقابل دیگران برایمان لذتى نخواهد داشت.
زیرا ریشه «ریا»:
- یا طمع در مال و منافع دیگر انسان‏ها است،
- و یا محبت و دوست داشتن مدح و ستایش انسان‏ها،
-و یا خوش نداشتن و کراهت از مذمت و ملامت مردم است.
اگر ریاکار این سه مشکل را حل نماید، دیگر دلیلى براى خودنمایى در مقابل انسان‏ها وجود نخواهد داشت.
انسان عاقل رغبت به کارى که براى او نفعى ندارد پیدا نمى‏کند و به امرى که به حال وى ضرر رساند بى‏میل مى‏باشد. ریا همان ضرر و نبود نفع است زیرا دل بستن به تعریف یا دل‏گیر شدن از نکوهش مردم نفعى به حال انسان ندارد بلکه ریا موجب بطلان عبادت و مضرّ مى‏باشد. علاوه این که نظر مردم به اندک چیزى متغیر مى‏شود.
رضا و خشنودى آدمیان زودگذر و ناپایدار است و شخص ریاکار مضطرب، دل‏نگران، متزلزل و مشوش است. در مقابل، اخلاص و چشم نداشتن به مخلوقات، اطمینان و آرامش دل را افزون مى‏کند.
[h=2]
براى رسیدن به اخلاص و درک توحید افعالى، راه‏هاى زیر توصیه مى‏شود:
[/h]الف) مطالعه و تفکر راجع به یگانگى مطلق خداوند.
ب) توجه به عجز و ناتوانى مخلوقات.
ج) تلقین این مطلب که مؤثرى در جهان غیر از خداوند نیست.
د) تفویض و توکل به خداوند در کارها و تمرین در جهت تقویت آن.
ه) توجه به بی اعتباری و آفات امور دنیوی از قبیل مال و جاه و بیرون نمودن محبت دنیا و متعلقات آن از دل.
و) مبارزه با حبّ نفس (زیرا ما خود را دوست داریم و همیشه مى‏خواهیم خواسته‏هایمان برآورده شود و مورد تکریم و ستایش دیگران واقع شویم).

گاهى عملى خالصانه انجام مى‏گیرد، ولى بعد از اتمام عمل، صاحب عمل کارى مى‏کند و یا سخنى مى‏گوید که به دیگران بفهماند فلان عمل را انجام داده‏ام، این نوع ریا اگرچه شرعا مبطل عمل عبادى نیست، ولی به لحاظ اخلاقی ریا محسوب می شود و عمل انسان را از شرایط تاثیر گذاری مثبت می اندازد

ز) توجه به اینکه ریا، عمل و عبادت انسان را بی اثر می نماید و بلکه اثر سوء پدید می آورد و صفت زشت نفاق را در دل مى‏پرورد.
علماى علم اخلاق در این زمینه‏ها توصیه‏هایى نموده‏اند:
1-تقویت مبانى توحیدى در ابعاد مختلف و درک این حقیقت که مؤثر اصلى تنها خداست و مبدء و مرجع اوست و همه فقیر درگاه اویند و او غنى بالذات است.« یا أَیُّهَا اَلنَّاسُ أَنْتُمُ اَلْفُقَراءُ إِلَى اَللَّهِ وَ اَللَّهُ هُوَ اَلْغَنِیُ»‏
2- قطع طمع از مردم و توجه به فقر و نیازمندى همه آنان به درگاه خداوند.
3- پناه بردن به خداوند از شر شیطان و نفس اماره.
4- اخفاى عمل در حد ممکن به خصوص در مستحبات. لازم به ذکر است واجبات بهتر است به صورت علنى انجام گردد، زیرا این کار خود موجب تزویج عمل خیر است.
5- تلاوت قرآن و توجه به معانى آن به خصوص آیات توحیدى.
6- توجه دائمى به الگوهاى اخلاص و سعى در تشابه آنها. این کار با مطالعه زندگى اولیاى الهى میسر است.
تذکر:گاهى عملى خالصانه انجام مى‏گیرد، ولى بعد از اتمام عمل، صاحب عمل کارى مى‏کند و یا سخنى مى‏گوید که به دیگران بفهماند فلان عمل را انجام داده‏ام، این نوع ریا اگرچه شرعا مبطل عمل عبادى نیست، ولی به لحاظ اخلاقی ریا محسوب می شود و عمل انسان را از شرایط تاثیر گذاری مثبت می اندازد.

[h=2]ج)اخلاص چه اثراتی دارد؟
[/h]
اخلاص یعنی خالص نمودن اندیشه و نیت و اخلاق و عمل و عبادت و تمام اعضا و جوارح برای خدا که دو نکته اساسی در آن لحاظ می شود :
یکی اینکه خود عمل و اندیشه و سخن گفتن و عبادت و مانند آن عملی خدایی و خدا پسند باشد, و دیگر اینکه انسان این عمل خداپسند را برای رضای خدا انجام دهد و نیت و انگیزه اش هم خدایی باشد.
آنگاه وقتی عمل و نیت خدایی شد نتیجه اش خدایی شدن تمام وجود انسان می شود و آدمی به کمال و سعادت نهایی خود می رسد.
به عبارتی شرط کمال انسان اخلاص است به معنی خالص سازی تمام ابعاد وجودی انسان برای خدا و به قصد خدایی شدن کامل انسان. اگر کسی به اخلاص برسد این خود نشانگر صحت راه او است. یعنی در مسیر خدا حرکت کرده و خود را از غیر خدا خالص نموده است.
نمی شود کسی راه را اشتباه برود یعنی مثلا در مسیر دنیا حرکت کند و بعد بگوید من برای خدا خالص شده ام. اخلاص وصف راه راست و صراط مسقیم است. اینکه کسی راه را اشتباه برود و اخلاص هم داشته باشد با هم جور نیست. اخلاص وصف توحید است. ابتدا باید انسان در مسیر توحید حرکت کند و بعد خود را نیز خالص گرداند. نمی شود کسی مشرکانه عمل کند و نیز اخلاص داشته باشد .
[h=2]
د) منظور از درهای حکمت ورحمت چیست؟
[/h]- کافى در ذیل آیه« إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَیَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ»(اعراف 52) از امام محمد باقر علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمودند: هر بنده‏اى چهل روز خداى خود را به اخلاص عبادت و پرستش نماید آن بنده را به مقام زهد مى‏رساند و درهاى حکمت به دل او باز کند و زبانش به حکمت گویا شود سپس فرمودند: مگر نمى‏بینید بدعت گذاران و کسانى که بر خدا و پیغمبر و اهل بیت او افتراء زده‏اند خداوند ذلیل و خوارشان مى‏فرماید.
ازاین حدیث استفاده می شود که کسی که زبانش گویای حکمت است،بر خدا و پیامبرش افترا نمی بندد ومراقب زبانش است.
- درآیات دیگر نیز فرموده :درهاى برکات را به روى همه مى‏گشاید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ.»( اعراف/ 96) ؛ اگر مردم قریه ها ایمان آورده و پرهیزگاری پیشه کرده بودند برکات ، آسمان و زمین را به رویشان می گشودیم ، ولی پیامبران را به دروغگویی نسبت دادند ما نیز به کیفر کردارشان مؤاخذه شان کردیم
و همین نیز منظور از حکمت بعثت پیامبران است .و از این آیه بهره می بریم که بازشدن درهای رحمت و برکت ،سرازیر شدن نعمت فراوان بر اوست.

براى آگاهى بیشتر ر. ک:
1- نشان از بى‏نشان‏ها مقدادى
2- فضیلت‏هاى فراموش شده ‏تربیتى
3- اربعین حدیث (حدیث 2) امام خمینى (ره)

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

ماه گردویی;737919 نوشت:
درسته نباید "کاملا" خودمون رو تایید کنیم ولی باید یجوری بفهمیم تا کجا پیش رفتیم دیگه؟!
برای اینکه بفهمیم باید بعضی کار های خوبمون رو قبول کنبم...

سلام علیکم

امیدوارم این موضوع را دوستان به اساتید اخلاق ارجا بدهند و نظر ایشان را در این باره جویا بشویم؛

یا علی[/]

[="Indigo"]

اناالعبد;737875 نوشت:
لطفا برای نفر اول بعنوان هدیه 10 تا صلوات بفرستید ..

و برای نفر دوم 2 تا آیت الکرسی بخونید....

یه سوال؟

موافقین همین طرح قرعه کشی ادامه داشته باشه یا نه؟
یا طرحش و مثلا عوض کنیم.پیشنهاد ندادین دفعه ی قبل

سلام بنده موافقم ولی در همین حد که اینابار بود. چون میشه نقد خوندش بیشتر باشه سخته و به تعویق و فراموشی سپرده میشه.

ممنون بابت همه زحمات[/]

بسم الله الرحمان الرحیم

شاهد قول و غزل بوده ایم در بوستان جان،موسیقی نهر را شنیده ایم در اطراف ریاحین رنگارنگ چشم نواز ذهن

و عسل مصفی خورده ایم از دست ساقی روح،و عطر دل آویز اخلاص را در باغ عمل به شامه ی نفس الهی استشمام کرده ایم.

شیخی این سخنان نغز را بر منبر با ظرافت تمام می گفتی و چشم در تشویق مردم داشتی،مردم که چیزی از مفاهیم سخنانش نمی فهمیدند

چشم در چشم وی دوخته و با تحیّر وی را می نگریستند.

یکی زان میان گفت:یا شیخ به یقین شما عالمی فرزانه و بزرگید،شیخ را از این کلام حظی وافر در دل پدید آمد و تبسمی نمود و به عادت ریاکاران

نفسی عمیق کشید و گفت:ای برادر دعا کنیدخدا وند توفیق فهم و عمل دهد عالم و فرزانه آنانند که عمل کنند.

آن یکی گفت: خدا خیرتان دهد،ما گمان می کردیم نقیصه از ماست که نمی فهمیم حال که شما هم نمی فهمید چه می گوئید، خیالمان راحت شد.

شیخ از شدت خشم از منبر به زیر شد و گفت: گویا شما مردم چیزی در فضیلت تواضع نشنیده اید؟

فردا بعد از فریضه عصر شما را خواهم آموخت!!!!!!

و مردم برای سلامتیش دعای فراوان کردند و با یکدیگر گفتند،خدای را سپاس که این شیخ بین ماست وگرنه هیچ از دین نمی فهمیدیم.

پ.ن

از آثار اخلاص آن است که تائید مردم تو را شاد نگرداند

و تکذیب آنها تو را غمگین و یا خشمگین نکند و در همه حال

فقط جویای رضایت پروردگارت باشی.

سلام علیکم و رحمه الله.

موضوع بسیار خوبی انتخاب شده.
ضمن تشکر از جناب "انا العبد" و دوستان گرامی که فعالانه در این تاپیک شرکت میکنند.

اخلاص بنا به فرموده عارف حکیم خواجه عبدالله انصاری عبارتست از "صاف کردن عمل از هر خلطی"

اصلا بنای دین بر اخلاص است و همانطور که انسان و موجودات زنده به آب زنده هستند، اعمال انسان نیز با اخلاص است که زنده میشود و شکی نیست که اخلاص وقتی به معنای واقعی محقق میشود که بنده در عبادتش هیچ نوع هدف دنیوی را طلب نکند و در مراتب بالاتر، حتی هدف اخروی و رسیدن به بهشت و خلاصی از آتش هم مطلوب نخواهد بود و فقط و فقط به خاطر محبت به خداوند و محبوب حقیقی است که عملی را انجام می دهد.

پس عمل هرچقدر به اخلاص نزدیکتر باشد به فضیلت نزدیکتر است و البته ماندن بر اخلاص هم کار راحتی نیست؛ چنانچه از امام بـاقـرالعـلوم عـليـه السلام روايت شده كه فرمود: "مراعات عـمـل سـخـت تـر اسـت از عـمـل ". راوى گـفـت : "مـراعـات عـمـل چـيـسـت ؟" فـرمود: "مرد صله مى كند يا انفاقى مى نمايد براى خداى واحد بى شريك (يـعـنـى در عـمـل ريـا نـمـى كـنـد.)، پـس نـوشـتـه شـود آن عـمـل بـراى او پـنـهـانـى و ثـواب پـنـهـانـى بـه او دهـنـد، پـس از آن ذكـر مـى كـنـد آن عمل را، پس محو شود آن و نوشته شود براى او آشكارا. (يعنى ثواب عبادت آشكارا به او دهند.) پس از آن ذكر كند آن را، پس محو شود آن و نوشته شود براى او ريا". (شرح چهل حدیث امام خمینی ره ذیل حدیث بیستم)

امیرالمومنین علی علیه السلام نیز میفرمایند: برای خدا کار کنید نه برای نشان دادن به دیگران، و نه برای گفتن به این و آن، زیرا کسی که برای غیر خدا کار میکند، خداوند برای دریافت مزد، او را به همان شخص حواله میدهد. (نهج البلاغه، خطبه 23)

[="Georgia"][="Blue"]

حبیبه;738133 نوشت:
از آثار اخلاص آن است که تائید مردم تو را شاد نگرداند

و تکذیب آنها تو را غمگین و یا خشمگین نکند و در همه حال

فقط جویای رضایت پروردگارت باشی.


چون حکایت مذکور شبیه حال این حقیر سراپاتقصیر بود یک سوال برایم به وجود آمد:
آیا اگر کسی از تایید مردم خوشحال شود که توانسته پیام حق را آنگونه که شایسته است به قوابل برساند و تایید ایشان نشانه دریافت صحیحشان باشد و دلشادی پیامرسان وحی او را به سجده شکر وادار کند و یا اگر کسی از تکذیب دیگران نگران شود که مبادا پیام حق را آنگونه که شایسته است به اهلش نرسانده و از این ناحیه مضطرب و نگران شود، آیا باز هم می توان گفت علم و عملش از روی اخلاص نبوده؟
به تعبیر خلاصه تر آیا هر نوع شادی و نگرانی برخواسته از حرف دیگران، ناشی از عدم اخلاص در کار است؟
[/]

اویس;738150 نوشت:
تایید ایشان نشانه دریافت صحیحشان باشد

سلام علیکم خدمت استاد اویس گرامی:Gol:

من فکر میکنم فرد زمانی که پیام حق رو اونطور که شایسته و بایسته هستش فرستاد و ابلاغ کرد دیگر نباید منتظر تایید صحیح و ناصحیح افراد باشه ..

چون ایشان در حد توان و اونطور که شایسته هست حق خودش رو ادا کرده و بخاطر خدا و رضایت خدا اینکار و انجام داده .. حال ممکنه بخاطر ظرفیت پایین افراد یا هر دلیل

دیگری اونطور که فرد انتظار داره پیش نره ، این دیگه نباید برای فرد مهم باشه .. چون تا جایی که تونسته برای خدا تلاشش رو انجام داده ..:Gol:

و همچنین رضایت و نارضایتی افراد به اون فرد ارتباطی ایجاد نمیکنه چون ایشان رضایت محبوب رو میزان سنجش عمل خودش قرار داده ..

بعنوان مثال خیلیها حرف پیامبر رو متوجه نمیشدند و یا به دستورات عمل نمیکردند اما پیامبر بخاطر اینکه ممکنه از ناحیه ایشان کوتاهی شده باشد ناراحت نمیشدند بلکه

بخاطر اینکه اون فرد نتونسته این ابلاغ رو دریافت کنه ناراحت میشدند ... خیلی دلسوز امت بودند .. دلسوزی و ناراحتی هم بخاطر خدا بود ..

عذرخواهم اگر اشتباهی در صحبتهام هستش تصحیح بفرمایید :Gol:

اویس;738150 نوشت:
[=Georgia]
چون حکایت مذکور شبیه حال این حقیر سراپاتقصیر بود یک سوال برایم به وجود آمد:
آیا اگر کسی از تایید مردم خوشحال شود که توانسته پیام حق را آنگونه که شایسته است به قوابل برساند و تایید ایشان نشانه دریافت صحیحشان باشد و دلشادی پیامرسان وحی او را به سجده شکر وادار کند و یا اگر کسی از تکذیب دیگران نگران شود که مبادا پیام حق را آنگونه که شایسته است به اهلش نرسانده و از این ناحیه مضطرب و نگران شود، آیا باز هم می توان گفت علم و عملش از روی اخلاص نبوده؟
به تعبیر خلاصه تر آیا هر نوع شادی و نگرانی برخواسته از حرف دیگران، ناشی از عدم اخلاص در کار است؟

به نام حق

با سلام و ادب و احترام

استاد بزرگوار می دانم که سؤال حضرتعالی تنبّه است نه سؤال، اما ذهنیت خودم را از مطلبی که نوشتم عرض می کنم

و قصد پاسخ به عالم عامل و مخلصی چون حضرتعالی را ندارم که آنچه آموخته ایم از محضرتان و علمایی چون جناب شما بوده است.

آنچه حضرتعالی فرمودید مربوط به احساس مسئولیت نسبت به رسالت تعلیم و تربیت و بررسی مدقّانه آثار آن در متعلمین است.

نه شادی و غم ناشی از تائید و تکذیب مردم،بلکه یکی پائیدن دقیق حسن عمل است و دیگری شکر بر توفیق انجام وظیفه ی الهی

تربیت نفوس متعلمین.

با تشکر

[="Tahoma"]

اناالعبد;737873 نوشت:
1- از نظر شما اخلاص یعنی چی؟

یعنی عملی که برای رضای دوست انجام دهی و هیچ انتظاری از خالق و مخلوق نداشته باشی حتی انتظار ثواب از باری تعالی . چون در این حالت باز هم شما برای ثواب کار کردید و نقصی در کار هست.

اناالعبد;737873 نوشت:
2- در چه کارهایی باید اخلاص داش

هر کاری که مورد رضای دوست باشد حتی دست شستن قبل از غذا.

اناالعبد;737873 نوشت:
3- چطور اخلاص داشته باشیم؟راه کارتون چیه؟

توحید. اگر توحید ما درست بشود و خدا را درست بشناسیم خیلی از مسائل حل خواهد شد از جمله اخلاص در کارها.

اناالعبد;737873 نوشت:
4- چه کار کنیم که ملکه ی ذهنمون بشه و دیگه فراموش نکنیم؟

همان توحید اگر درست شود فکر کنم مسائل دیگر هم حل می شود. پس باید توحید ملکه شود.

اناالعبد;737873 نوشت:
5- تا به حال تجربه ای داشتین که مثلا کاری رو از روی اخلاص انجام بدین و نتیجشم ببینین؟

امیدوارم که داشته باشم . الله اعلم

حنیف;738135 نوشت:
اعمال انسان نیز با اخلاص است که زنده میشود و شکی نیست که اخلاص وقتی به معنای واقعی محقق میشود که بنده در عبادتش هیچ نوع هدف دنیوی را طلب نکند

ضمن سلام:
من، گاهی که تصمیم به انجام یه کار قشنگ پر ثواب میکنم در مرحله اول فقط فکرم به رضایت خداست(تا اونجایی که از خودم خبر دارم)ولی در حین انجامش جوانب دیگه رو که بررسی میکنم پیش خودم، میبینم که یه سری فواید دنیوی هم برام داره و مفیده مثلا "شاید" دیگران حساب خوبی روم باز کنند و...
خوب این کار من چجوریاست ؟غلطه ، درسته؟ موردی نداره؟

دوستان چون این هفته همراه اخلاص قرار هست که هر روز یک صفحه قرآن هم بخونید

میتونید تو این تاپیک تو ختم حزبی قرآن که هدیه میشه به امام حسین و اولاد و اصحاب ابی عبدالله شرکت کنید

که هم ثوابش بیشتر باشه هم تکلیف این هفته رو انجام بدین

اینم لینکش

http://www.askdin.com/thread34365-244.html

ضمنا از تاپیک قرآن من شرمنده توام هم میتونید معانی آیات و تفسیر آیات رو مطالعه کنید

اینم لینک خدمت دوستای گلم

http://www.askdin.com/thread49959-11.html

اخلاص یعنی عملی که تجلی گر صفات حق و برای حق باشد! چنین عملی همچون نوریست که از آینه دل پاک انسانی می تابد که جز جلوه حق بر روی زمین نمی بیند ,و حتی خود را تجلی صفات حق می داند , و در این صورت دیگر "منی" و "دیگری" وجود ندارد که کاری برای خود یا دیگران انجام دهد , بلکه هر آنچه از او سر می زند از او و تنها برای اوست.

[="Arial"]سلام

اخلاص یعنی فقط برای خدا باشه حالا هر چی فکرمون حرفامون همه چی

حالا یه جیزی

فکنم اگه اشتباه نکنم من توی زندگیم کاری نیست که جز برای خدا انجام داده باشم اصلا هیچ کاری برام ارزش نداره اگه خدارو در نظر نگیرم ولی

اصلا ادم موفقی نیستم نمیدونم چرا حالا اگه همه کارای خوبم حداقل خدارو در نظر میگیرم

موضوع قفل شده است