آیا حیوانات مامور به عبادت هستند؟
تبهای اولیه
آیا حیوانات مامور به عبادت هستند؟ اگر حیوانات عبادت می کنند و اختیار هم ندارند پس چرا قران مشرکان و کفار را به حیوان مثال می زند؟ اگر حیوان عبادت می کند دیگر نباید کافر را به او مثال زد. قرآن یک جا می گوید، پرندگان با حضرت داود ذکر خدا می گفتند. یعنی اینکه حیوانات عبادت می کنند.
یک جا می گوید کافران مانند حیوانات هستند و چیزی نمی فهمند؟ اولئک کالانعام . بالاخره حیوانات عبادت می کنند یا نه؟ چرا مشرکان و کفار را قرآن به حیوانات تشبیه کرده است؟ چرا به چیز دیگری شبیه نکرده؟ چرا به شیطان که عبادت نمی کند شبیه نکرده ؟
آیا حیوانات مامور به عبادت هستند؟ اگر حیوانات عبادت می کنند و اختیار هم ندارند پس چرا قران مشرکان و کفار را به حیوان مثال می زند؟ اگر حیوان عبادت می کند دیگر نباید کافر را به او مثال زد. قرآن یک جا می گوید، پرندگان با حضرت داود ذکر خدا می گفتند. یعنی اینکه حیوانات عبادت می کنند. یک جا می گوید کافران مانند حیوانات هستند و چیزی نمی فهمند؟ اولئک کالانعام . بالاخره حیوانات عبادت می کنند یا نه؟ چرا مشرکان و کفار را قرآن به حیوانات تشبیه کرده است؟ چرا به چیز دیگری شبیه نکرده؟ چرا به شیطان که عبادت نمی کند شبیه نکرده ؟
جواب :
به محضر هوریای مکرم سلام :Gol:
:Sham:بنابر منطق قرآن نه تنها حیوانات بلکه سنگریزه ها بیابان هم اورا عبادت می کنند .
ان من شی الا یسبح بحمده . بحث عدم اختیار هم با قیاس به انسان است وگرنه حضرت وجود هرجا جلوه فرموده همه لشکریان خود از جمله اختیار را آورده است . اما اختیار در انسان چنان جلوه کرده که اختیار دیگران در مقابلش مثل جبر است .
:Sham:دوم اینکه عبادت حیوانات به معنای همطراز بودنشان با انسان نیست . انسان گل سرسبد هستی و جامع تمام اسماء و صفات الهی می تواند باشد . او کجا و حیوانات کجا ؟
بر همین مبنا مثل به زدن به کافران با حیوانات بجاست چه اینکه حیوانات به لحاظ فهم عرفی ما در مرتبه نازلی از عقل و درک و شعور هستند و همین نظر و نگاه مبنای مذمت قرآنی شده است .
موفق در پناه حق:Gol:
سلام علیکم جمیعا
بعضی از علماء معتقد به حشر حیوانات هستند (ماخذ این استدلال آیه و اذا الوحوش و حشرت )
و وقتی موجودی برایش حشر قائل شویم لاجرم برایش باید اختیار هم قائل شویم و همینطور عقلی که مبنای اختیار است و وحی ای که هادی آن اختیار است و ...
که البته این مطلب به عقیده این حقیر صحیح نیست.
عبادت به سادگی انجام اعمال و ادای کلماتی در طول شبانه روز نیست. عبادت وابسته به فهم وحی و سفارشاتی که در آیات کتاب خدا بدانها اشاره شده - پرهیزکاری از گناه و تزکیه نفس است تا انشاالله سیر الی الله تعالی.
پیچیدگی و ظرافت عبادت صحیح برای انسانهای هدایت شده هم زیاد به نظر می آید چه رسد به انسان عادی و یا حتی حیوان.
اما موجودات دیگر بغیر از انسان در مسیر هدایت انسان قرار گرفته و همچنین در مسیر ذکر خداوند است برای یادآوری بر انسانی که تمام خلقت بخاطر اوست.
انسان با درک جهان خلقت متوجه این مطلب میشود که تمام موجودات اعم از حیوانات حشرات جامدات - نباتات و غیره همگی در حال وصف خالق اند برای انسان.
ولی چون ذی شعور نیستند و بالطبع بدون اختیار ( چون اختیار با حضور عقل و شعور معنا پیدا میکند و الا بدون شعور اختیار بی مفهوم است )
وقتی کافری را خداوند در قرآن شان حیوان و پست تر را برایش در نظر میگیرد بدنی خاطر است که یک کافر نفس لوامه و بعد بالطبع مطمئنه را بطور تدریجی از دست داده - تمام افعال شخص از تعالی انسانی دور شده و شخص اسیر نفس اماره میشود و از سلک انسانها خارج به حیوان و یا پست تر تبدیل میشود.
برای حیوان هم عبادت اختیاری ای قابل تصور نیست لذا حشر و ثواب و توبه و ... برای غیر انسان بی مفهوم است.
یاحق
سلام :Gol:
به این دو اصل توجه شود
1- سلطان وجود هرجا قدم نهاده لشکریانش با اوست اما میزان ظهور کمالات به یک نحو و یک اندازه نیست :Sham:
2- بااینکه همه موجودات در عبادتند اما عبادت و عبودیت آنها در یک سطح نیست . :Sham:
عبادت انسان کجا عبادت حیوان کجا ؟ کافر خود را در حد حیوان نگه داشته است و شایسه مذمت است .
موفق در پناه حق:Gol:
آخر اگر حیوانات اختیار ندارند چرا حضرت سلیمان میخواستند هدهد را در صورت نیاوردن عذر موجه برای تاخیر به عذابی شدید گرفتار کنند؟
استنباطها و سخنان هدهد درباره مردم سبا که خورشید را میپرستیدند از اکثر انسانها بهتر و عقلانی تر است.
آخر اگر حیوانات اختیار ندارند چرا حضرت سلیمان میخواستند هدهد را در صورت نیاوردن عذر موجه برای تاخیر به عذابی شدید گرفتار کنند؟
استنباطها و سخنان هدهد درباره مردم سبا که خورشید را میپرستیدند از اکثر انسانها بهتر و عقلانی تر است.
سلام
حیوانات عقل ندارند اما دلیلی نداریم که اختیار هم نداشته باشند بلکه درباره عدم برخورداری از عقل هم یک بیان کلی داریم چه بسا استثنائاتی در کار باشد
موفق باشد
آیا حیوانات مامور به عبادت هستند؟ اگر حیوانات عبادت می کنند و اختیار هم ندارند پس چرا قران مشرکان و کفار را به حیوان مثال می زند؟ اگر حیوان عبادت می کند دیگر نباید کافر را به او مثال زد. قرآن یک جا می گوید، پرندگان با حضرت داود ذکر خدا می گفتند. یعنی اینکه حیوانات عبادت می کنند.
یک جا می گوید کافران مانند حیوانات هستند و چیزی نمی فهمند؟ اولئک کالانعام . بالاخره حیوانات عبادت می کنند یا نه؟ چرا مشرکان و کفار را قرآن به حیوانات تشبیه کرده است؟ چرا به چیز دیگری شبیه نکرده؟ چرا به شیطان که عبادت نمی کند شبیه نکرده ؟
با سلام
اما در عین حال هر موجودى در عالم خود سهمى از عقل و درك و شعور دارد هر چند ما از آن آگاه نيستيم، و به همين دليل با زبان خود تسبيح خدا مىگويد، هر چند گوش ما تواناى شنوايى آن را ندارد (تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ).
نه تنها آسمانها و زمين، بلكه" هيچ موجودى نيست مگر اينكه تسبيح و حمد خدا مىگويد ولى شما تسبيح آنها را درك نمىكنيد" (وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ) (اسرا /44) از امام باقر ع نقل شده كه فرمود:
نهى رسول اللَّه عن ان توسم البهائم فى وجوهها، و ان تضرب وجوهها لانها تسبح بحمد ربها:
" پيامبر ص فرمود: علامت داغ در صورت حيوانات نگذاريد و تازيانه به صورت آنها نزنيد، زيرا آنها حمد و ثناى خدا مىگويند" .
اما اینکه چرا خدا انسان های گمراه را به چهار پا تشبیه کرده این به معنای توهین به حیوانات نیست بلکه منظور امتياز آدمى از چهار پايان در فكر بيدار و چشم بينا و گوش شنوا است كه متاسفانه آنها همه را از دست دادهاند (أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ).
" بلكه آنها از چهار پايان گمراهتر و پستتر مىباشند" (بَلْ هُمْ أَضَلُّ).
چرا كه چهارپايان داراى اين استعدادها و امكانات نيستند، ولى آنها با داشتن عقل سالم و چشم بينا و گوش شنوا امكان همه گونه ترقى و تكامل را دارند، اما بر اثر هوا پرستى و گرايش به پستيها اين استعدادها را بلا استفاده مىگذارند، و بدبختى بزرگ آنان از همين جا آغاز مىگردد.
با سلام
انسانهاى غافل و بىبصيرت، (در بىتفاوتى، شكمپرستى، شهوتپرستى، استثمار شدن و محروميّت از لذّت معرفت) مانند چهارپايان مىباشند.
بارها در قرآن مجيد غافلان بيخبر به چهار پايان و حيوانات بى شعور ديگر تشبيه شدهاند ولى نكته تشبيه آنها به انعام (چهارپايان) شايد اين باشد كه آنها تنها به خواب و خور و شهوت جنسى مىپردازند، درست همانند ملتهايى كه تحت شعارهاى فريبنده انسانى آخرين هدف عدالت اجتماعى و قوانين بشرى را رسيدن به آب و نان و يك زندگى مرفه مادى مىپندارند.
آن چنان كه امام على ع در نهج البلاغه مىفرمايد:
كالبهيمة المربوطه همها علفها او المرسلة شغلها تقممها
:" همانند حيوانات پروارى كه تنها به علف مىانديشند و يا حيوانات ديگرى كه در چراگاهها رها شدهاند و از اين طرف و آن طرف خرده علفى بر مىگيرند"( نهج البلاغه نامه 45)
به تعبير ديگر گروهى مرفهند همچون گوسفندان پروارى، و گروهى نامرفه مانند گوسفندانى كه در بيابانها در بدر دنبال آب و علف مىگردند و هر دو گروه هدفشان جز شكم چيزى نيست!
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ (محمد/12): و كسانى كه كفر ورزيدهاند (از لذايذ دنيا) بهرهمند مىشوند و مىخورند همانگونه كه چهارپايان مىخورند (خوردن و تنعّم را هدف اصلى زندگى مىبينند) و (سرانجام) آتش جايگاه آنهاست.
چرا مشرکان و کفار را قرآن به حیوانات تشبیه کرده است؟ چرا به چیز دیگری شبیه نکرده؟ چرا به شیطان که عبادت نمی کند شبیه نکرده ؟
با سلام و تشکر
در مورد تشبیه به نکته ای باید خوب توجه کرد و آن اینکه در وجه شبه جهاتی مشترک بین مشبه و مشبه به، مورد نظر است نه همه جهات و مشبه و مشبه به، از جهاتی دیگر با هم تفاوت دارند.
علامه طباطبایی ره در مورد فلسفه تشبیه مشرکان به حیوان و پستر از حیوان می فرمایند:
مشرکان آنچه را كه مايه امتياز انسان از ساير حيوانات است از دست داده اند، و آن تمييز ميان خير و شر، و نافع و مضر در زندگى سعيد انسان، به وسيله چشم و گوش و دل است. و اگر در ميان همه حيوانات بى زبان به انعام تشبيه شدند با اينكه اينگونه اشخاص خوى و خصال درندگان را نيز دارا هستند، براى اين است كه در ميان صفات حيوانيت تمتع به خوردن و جهيدن كه خوى انعام است مقدمتر نسبت به طبع حيوانى است، چون جلب نفع، مقدم بر دفع ضرر است، و اگر در انسان قواى دافعه و غضبيه نيز به وديعه سپرده شده باز بخاطر همان قواى جاذبه شهويه است، و غرض نوع انسان در زندگى حيوانيش اول به تغذى و توليد مثل تعلق مى گيرد، و سپس براى حفظ و تحصيل اين دو غرض، قواى دافعه را اعمال مى كند، پس آيه مورد بحث از نظر مفاد نظير آيه" وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ" 1 است.2
بنابراین وجه شبه در این تشبیه قرآن، تمتع به خوردن و جهیدن است. اما از جهات دیگر بین حیوان و انسان تفاوت است و از جمله آن اینکه حیوان خدا را تسبیح می کند اما کافر نه!
1. سوره محمد ، آیه 12
2.ترجمه الميزان، ج8، ص: 439
موفق باشید
بنابر منطق قرآن نه تنها حیوانات بلکه سنگریزه ها بیابان هم اورا عبادت می کنند .
سلام
ایا ممکن است اعضا و جوارح ما انسانها ،(مسلم باشیم یا کافر ) بدون اختیار ما خدارا عبادت کنند؟
سلام
ایا ممکن است اعضا و جوارح ما انسانها ،(مسلم باشیم یا کافر ) بدون اختیار ما خدارا عبادت کنند؟
سلام
کل هستی فرمانبر فرمانهای تکوینی خدای متعال و عبد اوست
انسان می تواند با شناخت این حقیقت و با توجه به گستره حضورش می تواند نقشهای بهتر و بالاتری را در این فرمانبری ایفا کند
والله الموفق
«أَلَمْ تَرَى أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ» النور/41
پیغمبر نمیبینی كه هر كس در آسمانهاست و هر كس زمین است پرنده تسبیح خدا را میگویند همه موجودات وقتی نماز میخوانند
اطلاع از نماز هم دارند ممكن است یك كسی كاری میكند اما حالیش نباشد مثل ساعت كه میگردد اما حالیش نیست قرآن میفرماید
حالیش است یعنی علم دارد به نماز و سبحان الله، هستی عبادت میكند و به كار خودش هم آگاه است عبادت آگاهانه میكند اینطور
نیست كه مثل مجسمه سجده كند ولی حالیش نباشد.
چرا قران مشرکان و کفار را به حیوان مثال می زند؟
شاید قرآن مرادش فهم و شعور آنها باشد
[="#008000"]هوالعالم
بايد بدانيم كه عبادت هميشه به ذكر گفتن و خدا خدا كردن لساني نيست .
يك شكل عبادته حيوانات
خدمت به خلق و خداست (با رعايت و عمل به اصول غريزي ) كه اگر با شعور برتر ولي ممكن الخطاي ما محدود نشند
اين خدمت يا عبادت به بهترين شكل ممكن انجام مي شود .
انصافا به طبيعت دست نخورده (حتي وحشي) نگاهي بياندازيد
و ببينيد با وجود اين همه گياه و حيوان كم شعور يا بيشعور و به اصطلاح وحشي و امثالهم
چقدر زشتي در اين طبيعت پيدا ميكنيد ؟؟
من كه زشتي نديدم
مگر در طبيعتي كه موجود مدعي مثل انسان درش دست برده باشه ... [/]
[="#008000"]
شايد بيربط :
گاهي طبيعت وحشي براي اهلي شدن و شايد براي انجام وظيفه به سمت انسان مياد
مثل كبوتراي حرم كه هيچ روشي براي تحريم و دور ساختن اونها كارايي نداره
چون موظفند كه باشند و با اين بودن دست كم شور معنوي محيط رو با وجود نمادين خود مضاعف كنند ...
ولي خيلي از ما به جاي ساخت و ايجاد كبوترخانه اي سازگار با روحيه و خواسته غريزي كبوتر
و دور ساختن موجودات وحشي و دفع افات
مياييم كبوتر رو تحريم يا تنبيه ميكنيم
كه درست نيست. [/]