هل من مفرّ؟ (بخشیدن مهریه و تبعات آن)
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
یک سوالی داشتم راجع به مهریه. من چندسال پیش،روایاتی خوندم که زن با مهریه بالا شوم هست!! و از اون موقع تصمیم جدی گرفته بودم مهریه سبک(14سکه) بگیرم که خونواده ام اصلاً راضی نشدند.
روز بعله برون فقط آقا درایت به خرج داد و یک پنجم مهریه ام رو که زیر100 سکه بود به صورت عندالمطالبه و چهارپنجم بقیه رو عندالاستطاعه پیشنهاد کرد که البته منم تو دلم قند آب شد:khandeh!:.
حالا بازهم تو ذهنم هست که مث روال قبل بازهم مهریه ام رو ببخشم و چهارده تا رو فقط نگه دارم.(البته یه کم از چندسال پیش بزرگتر شدم و یه ذره شرط هم میخوام بذارم مثلاً بقیه مهریه ام رو با چیز دیگه ای که برای آقا خیلی سبک تر باشه و قسطی بتونه بده و ارزش معنوی داشته باشه برا هردومون، عوض میکنم!)
استفتا گرفتم و از نظر شرعی مشکلی نداره کارم.
اما میخوام ابعاد دیگه مساله رو بدونم.
شنیدم از نظر حقوقی قوانینی وجود داره که خیلی به نفع خانمایی که مهرو میبخشن نیس اینکه شنیدم از یه لیسانس حقوق که شوهر موقع طلاق مهر بخشیده شده رو طلب کنه زن باید بده:Moteajeb!::Gig:
بعد هم از کارشناس سایت، مطالبی خوندم که توصیه کرده بود این کار انجام نشه.
کلاً چه دردسرهایی متصور این دختر میتونه بشه بعد از بخشش مهریه؟
(اولاً فعلاً چنین کاری رو نمیکنم و بعد از حداقل یکی دوسال زندگی که مطمئن شدم زندگیمون پاگرفته و محکم شده این کارو میکنم. بعدهم خونواده بفهمن کله مو میکنن و نمیخوام جز خودم و همسرم کسی بدونه. ثالثاً آقا بسیار انسان مذهبی و قابل اعتماده البته الان زوده 100% مطمئن بگم ولی ان شاءالله بعد دوسال زندگی خب راحت تر میشه این قضاوت رو داشت نه؟)
از نظر فقهی سؤالم این است:
راجع به امکان رجوع و هبه معوض و غیر معوض و دین بودن مهر و بخشش اون اینا رو تازه فهمیدم و نظر امام خامنه ای رو میخونم بدونم. همه موارد زیر با فرض رضایت روج وزوجه است.
1-بخش عندالاستطاعه کاملاً به صورتی بخشیده بشه که امکان رجوعش باشه. اولاً ایراد شرعی داره یا نه؟ ثانیاً به صورت هبه معوض باشه؟ یعنی دقیقاً همین عبارت نوشته بشه؟ ثالثاً دردسر حقوقی بعدی دیگه نداره؟ یعنی بعداً آقا ادعا کنه مهر رو و زن مجبور به پرداختش بشه؟
2-بخش عندالمطالبه 14تاسکه اش بمونه و بقیه اش به صورتی بخشیده بشه که آقا یه شرایطی و تعهداتی بده و بقیش رو ببخشم. این هم همون سوالات بالا شاملش میشه. اولاً ایراد شرعی داره یا نه؟ ثانیاً به صورت هبه غیر معوض باشه؟ یعنی دقیقاً همین عبارت نوشته بشه؟ ثالثاً دردسر حقوقی بعدی دیگه نداره؟ یعنی بعداً آقا ادعا کنه مهر رو و زن مجبور به پرداختش بشه؟
[="Tahoma"][="Black"] راجع به امکان رجوع و هبه معوض و غیر معوض و دین بودن مهر و بخشش اون اینا رو تازه فهمیدم و نظر امام خامنه ای رو میخونم بدونم. همه موارد زیر با فرض رضایت روج وزوجه است.از نظر فقهی سؤالم این است:
1-بخش عندالاستطاعه کاملاً به صورتی بخشیده بشه که امکان رجوعش باشه. اولاً ایراد شرعی داره یا نه؟ ثانیاً به صورت هبه معوض باشه؟ یعنی دقیقاً همین عبارت نوشته بشه؟ ثالثاً دردسر حقوقی بعدی دیگه نداره؟ یعنی بعداً آقا ادعا کنه مهر رو و زن مجبور به پرداختش بشه؟
2-بخش عندالمطالبه 14تاسکه اش بمونه و بقیه اش به صورتی بخشیده بشه که آقا یه شرایطی و تعهداتی بده و بقیش رو ببخشم. این هم همون سوالات بالا شاملش میشه. اولاً ایراد شرعی داره یا نه؟ ثانیاً به صورت هبه غیر معوض باشه؟ یعنی دقیقاً همین عبارت نوشته بشه؟ ثالثاً دردسر حقوقی بعدی دیگه نداره؟ یعنی بعداً آقا ادعا کنه مهر رو و زن مجبور به پرداختش بشه؟
با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما
1. مانعی ندارد ، مانعی ندارد ، لطفا از نظر حقوقی از کارشناس حقوق سؤال کنید!
2. دقیقا همان پاسخ !
توضیح: خانم می تواند بخشی یا تمام مهریه خود را به صورت معوض یا غیر معوض با هر شرط مشروعی ، ببخشد و از نظر شرعی اشکالی ندارد.
در پناه حضرت حق باشید[/]
با عرض سلام و احترام
با تشکر از لطفتون جناب سجاد، خب حالا ابعاد سوالم از کارشناس حقوقی واضح تر کنم.
1-بخشیدن مهریه به چندصورت است؟ اینکه من گفتم درسته؟ یعنی بخشی به صورت هبه معوض باشه و قابل رجوع از طرف زن، و بخشی به صورت هبه غیر معوض تبدیل به تعهداتی بشه یعنی قابل رجوع نباشه و آقا همین که شرایط و تعهدات رو عمل کرد مهریه ازش ساقط بشه.
1/2-این رجوع زن در هر شرایطی ممکنه؟
2-درکدام حالت بخشش مهریه، از نظر پیامدهای حقوقی، به ضرر زن خواهد بود؟
3-کلاً پیشنهاد خاصی اگه هست غیر ازاینایی که به ذهنم رسیده(وجه تسمیه تاپیک هم همینه: هل من مفر؟ یعنی آیا راه گریزی هست که هم مهریه ام بالا نباشه هم پیامدخاصی برام نداشته باشه؟)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
یک سوالی داشتم راجع به مهریه. من چندسال پیش،روایاتی خوندم که زن با مهریه بالا شوم هست!! و از اون موقع تصمیم جدی گرفته بودم مهریه سبک(14سکه) بگیرم که خونواده ام اصلاً راضی نشدند.
روز بعله برون فقط آقا درایت به خرج داد و یک پنجم مهریه ام رو که زیر100 سکه بود به صورت عندالمطالبه و چهارپنجم بقیه رو عندالاستطاعه پیشنهاد کرد که البته منم تو دلم قند آب شد:khandeh!:.حالا بازهم تو ذهنم هست که مث روال قبل بازهم مهریه ام رو ببخشم و چهارده تا رو فقط نگه دارم.(البته یه کم از چندسال پیش بزرگتر شدم و یه ذره شرط هم میخوام بذارم مثلاً بقیه مهریه ام رو با چیز دیگه ای که برای آقا خیلی سبک تر باشه و قسطی بتونه بده و ارزش معنوی داشته باشه برا هردومون، عوض میکنم!)
استفتا گرفتم و از نظر شرعی مشکلی نداره کارم.اما میخوام ابعاد دیگه مساله رو بدونم.
شنیدم از نظر حقوقی قوانینی وجود داره که خیلی به نفع خانمایی که مهرو میبخشن نیس اینکه شنیدم از یه لیسانس حقوق که شوهر موقع طلاق مهر بخشیده شده رو طلب کنه زن باید بده:Moteajeb!::Gig:بعد هم از کارشناس سایت، مطالبی خوندم که توصیه کرده بود این کار انجام نشه.
کلاً چه دردسرهایی متصور این دختر میتونه بشه بعد از بخشش مهریه؟
بخدا من تو رو میکشم :|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||:khandeh!:
واسه هر اعتمادی 1 درصد ضریب خطا در نظر بگیر
اگه بعده 20 سال وقتی به پیری رسیدین آقا فیلش یاده هندستون کرد و یکی جوون تر خواست ( دور از جون شما )
واقعا دستت به کجا بنده؟؟؟
شنیدم از نظر حقوقی قوانینی وجود داره که خیلی به نفع خانمایی که مهرو میبخشن نیس اینکه شنیدم از یه لیسانس حقوق که شوهر موقع طلاق مهر بخشیده شده رو طلب کنه زن باید بده
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش درمورد این مطلب بنده هرچه جستجو کردم درهیچ ماده ویا تبصره ای چنن مطلبی را ندیدم لطفا" از این کارشناس حقوق منبع ادعایشان را مطالبه نمایید . از طرفی اگر حتی بخواهیم به عقل رجوع کنیم ویا حتی بخواهیم به عرف رجوع کنیم تحلیل این مطلب چگونه خواهد بود ؟ شما مالی را که به خودتان تعلق داشته ودر ذمه ی دیگری بوده را بخشیده اید یعنی طلب خود را ودین شوهر را بخشیده اید حالا دین بخشیده شده با چه عنوانی قرار است از طرف شوهر از زن مطالبه شود؟ به نظر بنده صحت این ادعا تا ذکر منبع موثق در قانون بی اعتبار است . کما این که بنده تاکنون به چنین مطلبی در قوانین بر نخورده ام . اگر هرکدام از دوستان منبع موثق قانونی دراین مورد دارند بفرمایند .
اینو که تو سایت ها هم نوشته منبعش یادم نیست اما در شرایطی همسر مطالبه کنه باید زن بده!
درمیارم منبعشو میگم.
درباره سوالاتم از بعد حقوقی میشه سوالاتی که ریزتر نوشتم تو پست دومم جواب بدین.:Gol:
من کماکان منتظر کارشناسان هستم که سر بزنند به این تاپیک بینوا:Ghamgin:
استاد حامی:geryeh:
[="Tahoma"][="Purple"] واسه هر اعتمادی 1 درصد ضریب خطا در نظر بگیر اگه بعده 20 سال وقتی به پیری رسیدین آقا فیلش یاده هندستون کرد و یکی جوون تر خواست ( دور از جون شما ) واقعا دستت به کجا بنده؟؟؟بخدا من تو رو میکشم :|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||:khandeh!:
عزیزم هر بخشیدنی خطرناک نیست
بعضی بخشیدنا قابل رجوعه!!:khandeh!:[/]
[="Arial"][="DarkGreen"]سلام و عرض ادب
ابتدا از لینک زیر با انواع طلاق آشنا بشید. (پاورقی رو هم بخونید)
http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D9%88_%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87_%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82
فکر کنم مطلبی که میگید مربوط به طلاق خلع هست
طلاق خلع: هرگاه زنی حاضر به ادامه زندگی با شوهر نباشد اما شوهر مایل به جدایی نباشد، چنانچه زن مهریه یا مقداری از اموال خود را به شوهرش ببخشد تا او را به طلاق راضی کرده و شوهر، او را طلاق دهد، این طلاق را طلاق خلع مینامند
و یک توصیه و سوال:
2 سال هم برای شناخت طرف مقابل کمه!
الان فلسفه بخشیدن مهریه چیه مگه نبخشیدنش چه ضرری به ارتباطتون میزنه که قصد دارید ببخشید.
(باید دید داده با ستانده در مذاکرات همخوانی داره :ok: بعد بررسی کرد کارتون درسته یا نه)
ان شا الله که هیچ وقت این مباحث به کارتون نیاد
موفق باشید
درپناه حق[/]
اینو که تو سایت ها هم نوشته منبعش یادم نیست اما در شرایطی همسر مطالبه کنه باید زن بده!
درمیارم منبعشو میگم.
فکر کنم مطلبی که میگید مربوط به طلاق خلع هست
طلاق خلع: هرگاه زنی حاضر به ادامه زندگی با شوهر نباشد اما شوهر مایل به جدایی نباشد، چنانچه زن مهریه یا مقداری از اموال خود را به شوهرش ببخشد تا او را به طلاق راضی کرده و شوهر، او را طلاق دهد، این طلاق را طلاق خلع مینامند
فکر کنم مطلبی که میگید مربوط به طلاق خلع هست و یک توصیه و سوال: الان فلسفه بخشیدن مهریه چیه مگه نبخشیدنش چه ضرری به ارتباطتون میزنه که قصد دارید ببخشید. ان شا الله که هیچ وقت این مباحث به کارتون نیادسلام و عرض ادب
ابتدا از لینک زیر با انواع طلاق آشنا بشید. (پاورقی رو هم بخونید)
http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D9%88_%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87_%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82
طلاق خلع: هرگاه زنی حاضر به ادامه زندگی با شوهر نباشد اما شوهر مایل به جدایی نباشد، چنانچه زن مهریه یا مقداری از اموال خود را به شوهرش ببخشد تا او را به طلاق راضی کرده و شوهر، او را طلاق دهد، این طلاق را طلاق خلع مینامند
2 سال هم برای شناخت طرف مقابل کمه!
(باید دید داده با ستانده در مذاکرات همخوانی داره :ok: بعد بررسی کرد کارتون درسته یا نه)
موفق باشید
درپناه حق
سلام علیکم جناب حق دوست ممنون از حضورتون:Gol:
تو دل خالی میکنید؟:Ghamgin:
خب چه اشکالی داره ببخشم بعد دیدم تشخیصم غلط بوده رجوع میکنم:khandeh!: بهرحال همین الانم 75% مهریه ام دور از دسترسه و عندالاستطاعه است.
منتها آقا خیلی حساسه که بدهکار نمونه و حواسش هست و این به دغدغه هاش اضافه کرده.
مطمئناً اگه مهریه ام به 14سکه تقلیل پیدا کنه در اسرع وقت همه شو میده یکجا تا مدیون نباشه.
بهرحال ممنون از نظرتون.
اما من معتقدم اگه قراره فرزندانی تربیت کنم که با روحیات من و همسرم انس بگیرن بهتره بهشون نشون بدیم در عمل هم پایبند روحیات و اعتقاداتمون هستیم:Gol:
کسانی که متوجه منطورم شدن و با عملم مخالف هستن لطفاً اگه راهکار بهتری سراغ دارن در اختیار خواهر کوچیکشون بذارن
هل من مفر؟
[="Tahoma"][="Purple"] سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش دراین مورد هم زن مهریه را به عنوان عوض به همسرش در مقابل حق طلاق می بخشد نه اینکه مهریه ی بخشیده شده را مجددا" از زن مطالبه نماید . بله مرد می تواند در طلاق خلع علاوه بر مهریه مال دیگری نیز از زن مطالبه نماید .
سوءتفاهم شده
ببینین به حالت عادی همینه که شما میگین
ولی حالا حالتی رو فرض کنین که خانوم ابتدای زندگی مهرش رو بخشیده
حالا میخوان بهمین شیوه از هم جدا بشن
خب الان خانوم باید چیزی به آقا بده معادل مهرش دیگه نه؟ چون دیگه مهری براش نمونده که:Gig:[/]
ولی حالا حالتی رو فرض کنین که خانوم ابتدای زندگی مهرش رو بخشیده
[="Tahoma"][="Purple"]سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش بزرگوار این که شما میگویید با مطلب اول متفاوت است بله اگر دوشیزه ای که مستحق دریافت نیمی از مهریه است در زمان عقد وقبل از تمکین از آثار ازدواج مهریه ی خود را به طور کامل ببخشد یعنی دوبرابر حق خود را به بدهکار بخشیده پس نیمی بابت حق مالی خودش محاسبه میشود ونیم دیگر که خودش در آن حق مطالبه ای نداشته را باید از دارایی خود بپردازد و در این صورت اگر (شوهر یا هر مدیون دیگری) این نیمه را مطالبه کند متعد باید آن را پرداخت نماید .البته با توجه به این که صراحت قانونی دراین مورد در قالب ماده وتبصره وجود ندارد این موضوع بستگی به تفسیر قاضی دارد واینکه قاضی دراین مورد چه نظری دارد شرط حکم است
خب این که در مورد بنده سالبه به انتفاء موضوعه.
از این نگران نیستم . چون اصلاً امکان بخشش مهر در دوران عقد برام نیست به دلایلی:khandeh!:
درمورد اون طلاقی که صحبتش با آقای حق دوست رفت چی؟
تحلیل من درسته؟
یا اون هم بسته به نظر قاضی متفاوت میشه؟[/]
درمورد اون طلاقی که صحبتش با آقای حق دوست رفت چی؟
تحلیل من درسته؟
یا اون هم بسته به نظر قاضی متفاوت میشه؟
الف. تنفر و كراهت داشتن زوجه نسبت به زوج خویش، به گونهای که دوام زندگی را برای او یا هر دو مشکل ساخته و منجر به نافرمانی و معصیت و بیتوجهی به تکالیف شرعی و قانونی و احساسات و عواطف انسانی میشود.
ب. دادن مالی از سوی زن به مرد در مقابل انجام طلاق، تا وی را از زوجیت رها سازد؛ به گونهای که (زوج) در زمان عده حق رجوع نداشته باشد. به مالی که زوجه میبخشد اصطلاحاً فداء یا فدیه میگویند و میتواند عین، دین یا منفعت باشد و در خصوص مقدار آن نیز ضابطة مشخص نیست و به نحوة توافق طرفین بستگی دارد که در این صورت ممکن است همان مهریه و یا غیر آن و یا مالی به ارزش کمتر و یا بیشتر از مقدار مهریه باشد،همچنین نفقه كه در ذمة شوهر است و یا اجرت شیر دادن فرزند در مدت معین میتواند فدیه قرار گیرد.
در قانون مدنی ایران نیز طلاق خلع به همین نحو تعریف شده است، ماده 1146 قانون مدني مقرر میدارد: «طلاق خلع آن است که زن به واسطة کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق بگیرد اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد.»
بنابراین به طور مسلم برای تحقق خلع، زوجه باید عوض را پرداخت کند و به دلیل آیه قرآن و روایات (محدث نوری، 1408ﻫ.ق: 15/379؛ امام رضا(ع)، 1406ﻫ.ق: 244) باید تنفر و کراهت هم وجود داشته باشد. با توجه به مطالب پیشگفته خلع از اقسام طلاق بائن است و پس از تحقق آن مرد نمىتواند در زمان عدّه به همسر خود رجوع كند؛ اما زن مىتواند به فدیۀ پرداختى به شوهرش در زمان عدّه رجوع كند و آن را پس بگیرد، هرچند مرد ناخشنود باشد. در این صورت، زوج مىتواند به همسرش رجوع كند. همچنين طبق مادة 1145ق.م که بر مبناي نظريات فقهاي اماميه تدوين شده، زن ميتواند ـ تا قبل از طلاق خلع و حتي بعد از طلاق در مدت عده و تا قبل از انقضاي آن ـ به بذل (فديه) رجوع نمايد.
[="Tahoma"][="Purple"] الف. تنفر و كراهت داشتن زوجه نسبت به زوج خویش، به گونهای که دوام زندگی را برای او یا هر دو مشکل ساخته و منجر به نافرمانی و معصیت و بیتوجهی به تکالیف شرعی و قانونی و احساسات و عواطف انسانی میشود. ب. دادن مالی از سوی زن به مرد در مقابل انجام طلاق، تا وی را از زوجیت رها سازد؛ به گونهای که (زوج) در زمان عده حق رجوع نداشته باشد. به مالی که زوجه میبخشد اصطلاحاً فداء یا فدیه میگویند و میتواند عین، دین یا منفعت باشد و در خصوص مقدار آن نیز ضابطة مشخص نیست و به نحوة توافق طرفین بستگی دارد که در این صورت ممکن است همان مهریه و یا غیر آن و یا مالی به ارزش کمتر و یا بیشتر از مقدار مهریه باشد،همچنین نفقه كه در ذمة شوهر است و یا اجرت شیر دادن فرزند در مدت معین میتواند فدیه قرار گیرد. در قانون مدنی ایران نیز طلاق خلع به همین نحو تعریف شده است، ماده 1146 قانون مدني مقرر میدارد: «طلاق خلع آن است که زن به واسطة کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق بگیرد اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد.» بنابراین به طور مسلم برای تحقق خلع، زوجه باید عوض را پرداخت کند و به دلیل آیه قرآن و روایات (محدث نوری، 1408ﻫ.ق: 15/379؛ امام رضا(ع)، 1406ﻫ.ق: 244) باید تنفر و کراهت هم وجود داشته باشد. با توجه به مطالب پیشگفته خلع از اقسام طلاق بائن است و پس از تحقق آن مرد نمىتواند در زمان عدّه به همسر خود رجوع كند؛ لیكن زن مىتواند به فدیۀ پرداختى به شوهرش در زمان عدّه رجوع كند و آن را پس بگیرد، هرچند مرد ناخشنود باشد. در این صورت، زوج مىتواند به همسرش رجوع كند. سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش بزرگوار اگر منظورتان طلاق خلع است باید عرض کنم که:طلاق خلع مبتنی بر دو رکن است:
ممنونم
پس یعنی کلاً بخشش مهریه هیچ تهدیدی برای زن نداره در آینده؟ هیچ دردسری؟
یه طلاق دیگه هم داریم مبارات اون چی؟
کلاً در اقسام حالت طلاق دردسری برای زن نیست؟
اگه مطمئنین از این مبحث برم سراغ سوالای بعدیم[/]
یه طلاق دیگه هم داریم مبارات اون چی؟
کلاً در اقسام حالت طلاق دردسری برای زن نیست؟
[="Tahoma"][="Purple"]سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش درمور طلاق مبارات نیز قانون مدنی اینطور از آن نام می برد طلاق مبارات طبق ماده 1147 قانون مدنی، کراهت از طریق زن و شوهر است ولی در این صورت عوض (مالی که داده میشود) باید از میزان مهریه بیشتر نباشد. دراین مورد نیز مرد حق رجوع ندارد یعنی طلاق بائن است مگر وقتی که زوجه از فدیه ی خود (همان معادل مهریه) رجوع کند وفدیه ی خود راپس بگیردخیر هیچ فساد یاز لحاظ قانون متصور نیست مگر این که دوشیزه درزمان عقد که مستحق نیمی از مهریه است بخواهد تمام مهریه اش را ببخشد یعنی دو برابر حق خود را ببخشد اگر شوهر هنگام طلاق وحتی غیر از آن ، نیم دیگر را که حق دوشیزه نبوده ومازاد به او بخشیده شده را مطالبه کند ممکن است حکم بر پرداخت آن شود . اما از دیدگاه قانونی این بخشش مهریه به چند صورت می تواند انجام پذیرد مثل : هبه : معوض وغیر معوض - صلح - ابراء ذمه -و... که هرکدام آثار حقوقی منحصر به خود را دارد که ان شاءالله در فرصت های بعد به آنها نیز می پردازیم
خب همین صحبت خودتون
میگین در این طلاق با ابراء ذمه میشه زن مهرو ببخشه و از هم به طلاق مبارات جدا بشن. خب این در قانون به طور عادی نوشته شده. زنی که سال دوم زندگی مهرش رو میبخشه پس دیگه نمیتونه سراغ طلاق مبارات بره دیگه؟ چون در این صورت باید دوباره مهر رو پرداخت کنه! یا چیزی مث مهرش رو بده! پس درصورتی که کار به جای باریک کشید باید از شیوه های مربوط به طلاق خلع استفاده کنه مثلاً
خب خیلی بحث رو پیچیده نکنم اگه استنباطم درسته، و با این وصف، مساله ساز نمیشه بخشش مهر برای خانوم، برم سراغ سوالای بعدیم.
همینطور که گفتم من 75% مهر اصلاً عندالاستطاعه است
میخوام اینو به صورتی ببخشم که بشه بعداً رجوع کنم
اولاً اینکه گفتم باید غیرمعوض باشه درسته ؟
ثانیاً شرایط خاصی داره برای رجوع؟ یا میشه شرایط خاصی رو درج کرد برای رجوع؟ مثلاً اگه فلان مساله پیش اومد زوجه حق رجوع داره؟
و درمورد بخش عندالمطالبه که میخواد با شرایطی عوض بشه(هبه معوض)
اولاً آیا اگه سررسیدی برای شرایط عوض شده با مهر نذاریم اما یه رویه ای تعیین بشه مثلاً ماهانه یا سالانه فلان کارها انجام بشه، از طرف زوجه انجام شرایط توسط زوج قابل پیگیری هست؟
ثانیاً اگه این قید سالانه و ماهانه نیاد چی؟ میشه اینو به صورت عندالمطالبه گذاشت یعنی هر زمان زوجه مطالبه کرد شرایط انجام بشه؟
کلاً به چه صورت میشه پیگیری کرد؟یعنی اگه احیانا زوج شرایط رو انجام نداد به هر دلیلی، آیا میشه قانونی ایشون رو وادار کرد؟ چون از نظر فقهی پرسیده بودم از دفتر آقا گفته بودند شرط های عوض شده با مهر، حکم خود مهر رو نداره، این به چه معناست؟
ببخشید سوالام ریز هستند چون میخوام بحث تو ذهنم کاملاً باز بشه
اگه دوستان میتونن بحث رو فنی تر کند بسم الله[/]
[="Arial"][="Blue"] واسه هر اعتمادی 1 درصد ضریب خطا در نظر بگیر اگه بعده 20 سال وقتی به پیری رسیدین آقا فیلش یاده هندستون کرد و یکی جوون تر خواست ( دور از جون شما ) واقعا دستت به کجا بنده؟؟؟بخدا من تو رو میکشم :|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||:khandeh!:
واااای خدا رحم کنه به همسر شما.............
به خدا مردا اونقدر که فکر می کنی هیولا نیستن
[/]
من به شخصه مهریه خودمو 124000 سکه قرار می دم :Nishkhand:
والبته این میزان رو می بخشم تا وقتی ازدواج مجدد نکنه
وقتی کرد باید عند المطالبه پرداخت کنه :ok:
واااای خدا رحم کنه به همسر شما.............
به خدا مردا اونقدر که فکر می کنی هیولا نیستن
عزیزم خودت و همسرت رو نبین. متاسفانه وضعیت الان با وضعیت دهه گذشته و حتی چندسال گذشته خیلی متفاوته
کسی نمیگه مرد یا زن هیولاست
اما شیطان هیولاست
و این هیولا آروم نمیگیره تا آتیش بندازه به جون زندگی ها
باید احتیاط هایی کرد همیشه.
آقاجان اصلاً میس چادری تو این تاپیک تحت الحفظ خودمه.:khandeh!:
ازش حمایت میکنم تا منو نکشه:khandeh!:
[="Arial"][="Blue"] کسی نمیگه مرد یا زن هیولاست باید احتیاط هایی کرد همیشه. آقاجان اصلاً میس چادری تو این تاپیک تحت الحفظ خودمه.:khandeh!:
عزیزم خودت و همسرت رو نبین. متاسفانه وضعیت الان با وضعیت دهه گذشته و حتی چندسال گذشته خیلی متفاوته
اما شیطان هیولاست
و این هیولا آروم نمیگیره تا آتیش بندازه به جون زندگی ها
ازش حمایت میکنم تا منو نکشه:khandeh!:
به قول فامیل دور من از بچگی آرزوم بود وقتی میام اسک دین پست میذارم یکی ازم حمایت کنه:geryeh::geryeh:[/]
سلام بانو!
خب باید دید این که اسلام میگه مهریه کم آیا فقط بخاطر بار مالی آن بر شوهر است؟
یا علاوه بر آن پیامی هم به والدین داره! مثلا به والدین میگه دختر تونو شوهر میدین انو نمیفروشین که!! که بعد افتخار کنین شأنش رعایت شد و قیمتش شد فلان قدر!!
خب شما وقتی بیای اون مقدار قبول کنی و بعد ببخشی پیام این رو والدین نمی گیرن!
یا غیر از آن شاید مهریه کم ترویج سنت نبوی است! با قبول مهریه بالا این سنت ترویج نمیشه!
یا شاید قبول مهریه کم، مقاوت در مقابل حرف باطل مردم هست! خب وقتی شما مهریه زیاد را قبول می کنی یعنی نتونستی مقابل حرف مردم مقامت کنی حالا دیگه چه فرق می کنه بعدش ببخشی یا نبخشی!
شاید این قبول کردن و بعد بخشیدن یه نوع فریب کاری و نفاق باشه!
شایدم همان وقتی که عاقد داره عقد رو می خونه چون شما اون مهریه رو قبول نداری و عقد طبق اون خونده شده اصل ازدواج با مشکل مواجه بشه مگر این که قصد بخشیدن رو بعدا بگیری البته تعیین مهر ظاهرا مقوِّم ازدواج نیست ولی بالاخره جای احتیاط هست!
شایدم این اولین عدم صراحت در شروع زندگی باشه!
خلاصه فکر نکنم این راه قشنگی باشه!
منم با تو دوست عزیز هم دغدغه ام!
آقاجان اصلاً میس چادری تو این تاپیک تحت الحفظ خودمه.:khandeh!:
ازش حمایت میکنم تا منو نکشه:khandeh!:
عاشقتممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
یه سوالی
نمیشه مهریه رو مشروط بخشید؟
شبیه چیزی که گلشن عزیز گفتن؟؟؟
به نظر بنده شما (بعد از بررسی ابعاد این قضیه که این کار برای خودتون ایجاد دردسر نکنه) به جای مشورت با مردم سراغ روایات و احادیث برید اینطوری از گزند تجربه های ناموفق و موفق زندگی که به بقیه هیچ ربطی نداره مصون میمونید و اصل و اساس مهریه و فلسفه ای که در سنت پیامبر اومده رو با حرف مردم مقایسه نمیکنید
چقدر دین بین دیندارها مظلومه که خواسته های انسان ناقص و محدود رو با دستورات عقل کل و نماینده خالق در یک ترازو به نام عرف میگذارند
[=arial black]بابا به پیر به پیغمبر مهریه اسمش روشه
قراره نشونه ای از مهر و محبت آقا به خانوم باشه
پس چرا همه کردنش یه چماق واسه روزای بد؟؟؟؟
چادری جان همه سایت فهمیدن شما نظرت رو 110 تا سکه اس
که اگه یه روزی خدای نکرده همسرت فیلش یاد هندستون کرد می بخشی که راحت بشی
چرا انقد از اولش به خیانت فکر میکنین؟
اصلا گیریم طرفم خیانت کرد
همون قدر که یه مرد میدونه با چه راههایی میتونه از دادن مهریه در بره
یا اگه خواست میدونه چطوری مهریه زنشو بده ولی طلاقش نده تا زجرکشش کنه
به همون اندازه من و شمای خانم هم میدونیم
چه بلایی سر یه مرد بیاریم که هم مهرمونو تمام و کمال بده
هم با پای خودش بیاد محضر واسه امضای طلاق نامه
فقط واسه اینکه از شرمون خلاص بشه
پس هزاران راه واسه خراب کردن یه زندگی وجود داره و هممون هم بلدیم
ساختن زندگیه که خیلی مشکله و اکثرمون حتی بهش فکر هم نمیکنیم
چرا همیشه فکر میکنیم اعتماد سازی باید از آقایون شروع بشه؟؟؟
[="Tahoma"][="Purple"]سلام بانو!
خب باید دید این که اسلام میگه مهریه کم آیا فقط بخاطر بار مالی آن بر شوهر است؟
یا علاوه بر آن پیامی هم به والدین داره! مثلا به والدین میگه دختر تونو شوهر میدین انو نمیفروشین که!! که بعد افتخار کنین شأنش رعایت شد و قیمتش شد فلان قدر!!
خب شما وقتی بیای اون مقدار قبول کنی و بعد ببخشی پیام این رو والدین نمی گیرن!
یا غیر از آن شاید مهریه کم ترویج سنت نبوی است! با قبول مهریه بالا این سنت ترویج نمیشه!
یا شاید قبول مهریه کم، مقاوت در مقابل حرف باطل مردم هست! خب وقتی شما مهریه زیاد را قبول می کنی یعنی نتونستی مقابل حرف مردم مقامت کنی حالا دیگه چه فرق می کنه بعدش ببخشی یا نبخشی!
شاید این قبول کردن و بعد بخشیدن یه نوع فریب کاری و نفاق باشه!
شایدم همان وقتی که عاقد داره عقد رو می خونه چون شما اون مهریه رو قبول نداری و عقد طبق اون خونده شده اصل ازدواج با مشکل مواجه بشه مگر این که قصد بخشیدن رو بعدا بگیری البته تعیین مهر ظاهرا مقوِّم ازدواج نیست ولی بالاخره جای احتیاط هست!
شایدم این اولین عدم صراحت در شروع زندگی باشه!
خلاصه فکر نکنم این راه قشنگی باشه!
منم با تو دوست عزیز هم دغدغه ام!
سلام عزیزم
من حرفتو با طلا کنج قلبم نوشتم از همون وقتی که خودمو شناختم منتها یه مشکلی هست. من یکبار خونوادمو تا چهارده تا قبل عقد راضی کردم بماند که چه خون دلی خوردم برای این قضیه و چه بهاها که ندادم. اصلاً معجزه شد که شد! همه دوستانم که خونوادمو میشناختن و مشکلاتمو میدونستن تو این راه متحیر موندن!
منتها خواستگاری که لیاقت نداشته باشه قدر این چیزا رو نمیدونه همچین بچه بازیایی ازش در دوران آشنایی سر زد، که خونوادم پشت دستمو داغ گذاشتن دیگه از این حرفا نزنم!
من احتیاج به حمایت خونوادم دارم چون نمیخوام بیش از این نقره داغ بچه بازیای بعضی مردنماها بشم. پس احتمالاً اگه باز همسرم از قماش همینا می بود اصلاً فکر بخشیدن مهریه دوباره تو ذهنم جون نمیگرفت!
حالا همسرم الحمدلله نشونه های رفتاری ازش دیدم که حس میکنم میتونم بین اون و اون قماش مردنماها فرق بذارم.
حالا حس میکنم جا داره برای این مرد(اگه شناختم صحیح باشه) بیشتر بگذرم. و اگه بچه ای بود،بهش نشون بدم که میشه همه رو با یه چوب نروند بله هنوزم میشه به اعتقادات صدر اسلام پایبند موند.
بدجور داغ دلم تازه شد!
نه من نمیخوام نفاق پیشه کنم. از خدا میخوام خونوادم اینقدر دربرابر حرف مردم مقاوم بشن که بهشون واقعیت رو بگم. اما وقتی میبینم گفتن من همان و فتنه های متعدد تو خونواده و فامیل پیش آمدن همان و شکستن بابا همان و داغون شدن مامان همان.
من دارم یه سری تبعات احتمالی رو تحمل میکنم و ریسکشو میکنم تا مسایل این چنینی پیش نیاد.
ضمناً همه اقوام میدونن و زن داداشم همه رو توجیه کرده که این چیزها و این کارها(مقدمات عقد و ازدواج) اصلاً دلخواه من نیست و من همان دختر ساده ام و این مسایل همه به درخواست خونواده هاست! پس تقریباً وظیفه ای بیش از این تصور نمیکنم برای خودم در رسوندن پیام هایی که از دینم درک کردم به بقیه.[/]
به نظر بنده شما (بعد از بررسی ابعاد این قضیه که این کار برای خودتون ایجاد دردسر نکنه) به جای مشورت با مردم سراغ روایات و احادیث برید اینطوری از گزند تجربه های ناموفق و موفق زندگی که به بقیه هیچ ربطی نداره مصون میمونید و اصل و اساس مهریه و فلسفه ای که در سنت پیامبر اومده رو با حرف مردم مقایسه نمیکنید
چقدر دین بین دیندارها مظلومه که خواسته های انسان ناقص و محدود رو با دستورات عقل کل و نماینده خالق در یک ترازو به نام عرف میگذارند
سلام ممنون از حضور:Gol:
من یاد ندارم جایی گفته باشم ملاکم حرف مردمه!
[=arial black]بابا به پیر به پیغمبر مهریه اسمش روشه قراره نشونه ای از مهر و محبت آقا به خانوم باشه پس چرا همه کردنش یه چماق واسه روزای بد؟؟؟؟ چادری جان همه سایت فهمیدن شما نظرت رو 110 تا سکه اس
که اگه یه روزی خدای نکرده همسرت فیلش یاد هندستون کرد می بخشی که راحت بشی چرا انقد از اولش به خیانت فکر میکنین؟ اصلا گیریم طرفم خیانت کرد همون قدر که یه مرد میدونه با چه راههایی میتونه از دادن مهریه در بره یا اگه خواست میدونه چطوری مهریه زنشو بده ولی طلاقش نده تا زجرکشش کنه به همون اندازه من و شمای خانم هم میدونیم چه بلایی سر یه مرد بیاریم که هم مهرمونو تمام و کمال بده هم با پای خودش بیاد محضر واسه امضای طلاق نامه فقط واسه اینکه از شرمون خلاص بشه پس هزاران راه واسه خراب کردن یه زندگی وجود داره و هممون هم بلدیم ساختن زندگیه که خیلی مشکله و اکثرمون حتی بهش فکر هم نمیکنیم
چرا همیشه فکر میکنیم اعتماد سازی باید از آقایون شروع بشه؟؟؟
بزرگواران از اونجایی که نتیجه این بحث خیلی برام حیاتیه لطف کنید یا مستقیم به نکات و دغدغه های من نقد و اصلاحیه وارد کنید یا حرف های دوستان رو به گونه ای کامل کنید که در نتیجه نهایی ام موثر باشه.:Gol:
لطفاً اگه یکی یه کمکی خواست بکنه با نظرش و شما مخالف بودین بحث رو به سمت انتقاد از اون حرف و اون شخص و ... نبرین.
مهمه این تاپیک حول محور اصلیش(تبعات بخشش مهر) بچرخه.
من بر خودم واجب کردم این کار رو بکنم منتها واجب شرایطی!
یعنی باید یه شرایطی که مدنظرم هست تامین بشه و دردسری ایجاد نکنه. که با حرفای استاد دارم تاحدی نتیجه گیری میکنم:ok:
نگران انتقادهایی که بهم میشه و تیکه هایی که انداخته میشه نباشین. اون بامن:khandeh!:
[=arial black]بابا به پیر به پیغمبر مهریه اسمش روشه
قراره نشونه ای از مهر و محبت آقا به خانوم باشه
پس چرا همه کردنش یه چماق واسه روزای بد؟؟؟؟
چادری جان همه سایت فهمیدن شما نظرت رو 110 تا سکه اس
که اگه یه روزی خدای نکرده همسرت فیلش یاد هندستون کرد می بخشی که راحت بشی
چرا انقد از اولش به خیانت فکر میکنین؟
اصلا گیریم طرفم خیانت کرد
همون قدر که یه مرد میدونه با چه راههایی میتونه از دادن مهریه در بره
یا اگه خواست میدونه چطوری مهریه زنشو بده ولی طلاقش نده تا زجرکشش کنه
به همون اندازه من و شمای خانم هم میدونیم
چه بلایی سر یه مرد بیاریم که هم مهرمونو تمام و کمال بده
هم با پای خودش بیاد محضر واسه امضای طلاق نامه
فقط واسه اینکه از شرمون خلاص بشه
پس هزاران راه واسه خراب کردن یه زندگی وجود داره و هممون هم بلدیم
ساختن زندگیه که خیلی مشکله و اکثرمون حتی بهش فکر هم نمیکنیم
چرا همیشه فکر میکنیم اعتماد سازی باید از آقایون شروع بشه؟؟؟
چرا واسه اینکه من نظر شخصی خودمو میگم .....
همینطور که گفتم من 75% مهر اصلاً عندالاستطاعه است
میخوام اینو به صورتی ببخشم که بشه بعداً رجوع کنم
اولاً اینکه گفتم باید غیرمعوض باشه درسته ؟
ثانیاً شرایط خاصی داره برای رجوع؟ یا میشه شرایط خاصی رو درج کرد برای رجوع؟ مثلاً اگه فلان مساله پیش اومد زوجه حق رجوع داره؟
1) قبض:
«هبه واقع نميشود مگر با قبض متهب و قبضي مؤثر است كه با اذن واهب باشد». (مفاد ماده 798 قانون مدني)
به عبارت ديگر هبه در زمرۀ عقود معيني قرار دارد كه عقد با صرف تراضي و ايجاب و قبول واقع نميشود و (نياز به قبض و اقباض دارد.)
2) معين بودن مورد هبه: برخي فقها هبه كلي را باطل ميدانند ولي نظر مشهور، صحت آن است.
شرط عوض در هبه
«هبه ميتواند معوض باشد و واهب شرط كند كه متهب مالي را به او در مقابل هبه تمليك كند يا عمل مشروعي را مجاناً به جا آورد».(مفاد ماده 801 قانون مدني)
ماهیت هبه
در مورد اينكه عقد هبه جائز است يا لازم، اختلاف نظر وجود دارد ولي آنچه مسلم است، آن است که:
«هبه برخلاف عقود جايز با مرگ يكي از طرفين منحل نميشود و حق رجوع واهب از بين ميرود». (مفاد ماده 805 قانون مدنی)
رجوع از هبه، منوط است به بقاء عين موهوبه.
«بعد از قبض نيز واهب ميتواند با بقاء عين موهوبه از هبه رجوع نمايد». (مفاد ماده 803قانون مدني)
موارد قابل رجوع نبودن هبه
1) در صورتيكه متهب پدر و مادر يا اولاد واهب باشد.
2) در صورتيكه هبه معوض بوده و عوض آن هم داده شده باشد.
3) در صورتيكه عين موهوبه از ملكيت متهب خارج شده يا متعلق حق غير واقع شود؛ خواه قهراً، مثل اينكه متهب به واسطه فلس، محجور شود، خواه اختياراً، مثل اينكه عین موهوبه را به رهن داده باشد.
4) در صورتيكه در عين موهوبه تغييري حاصل شود. مثل اينكه در زمين ساختمان، ساخته شود، يا پارچهاي، دوخته شود. بنابراين ملاك تغيير عرفي است.
شرط حق رجوع در هبه
در اينكه آيا ميتوان حتي در موارد چهارگانه فوق در عقد هبه شرطي را گنجاند كه حق رجوع براي واهب باشد.اختلاف نظر است، ولي ظاهراً چنين شرطي مخالف ذات عقد نيست و نافذ است.
ماهيت رجوع از هبه
رجوع ايقاع است و با هر لفظ و فعلي واقع ميشود و براي رجوع بايد واهب، قصد داشته باشد.
آثار رجوع
1) استرداد مال موهبه؛ مال با همان وضعيتي كه دارد به واهب برميگردد و نقص و عيبي كه در مال ايجاد شده حتي اگر به وسيلۀ متهب باشد، واهب نميتواند، از متهب ارش بخواهد؛ چرا كه مال مجاناً تمليك شده و عيب و نقص در ملكيت متهب حاصل شده است و لذا او ضامن نيست. ولي اگر متهب اقداماتي كرده كه موجب افزايش و زيادتي در سال آينده شده است، متهب به نسبت زيادتي حق مطالبه دارد.
یکی از شرایط صحت هبه در فقه وقانون قبض است ! یعنی متهب باید مقدار سکه های بخشیده شده را دریافت کند . دقت فرمایید :شرايط صحت و تحقق هبه
1) قبض:
«هبه واقع نميشود مگر با قبض متهب و قبضي مؤثر است كه با اذن واهب باشد». (مفاد ماده 798 قانون مدني)
این یعنی چی؟
مثلاً من فرضاً میخوام تعداد 200سکه عندالاستطاعه و40سکه عندالمطالبه رو که حق من بوده و دریافتش نکردم، هبه کنم. خب من باید چطور این قبض رو انجام بدم؟ متهب چطور قبض کنه؟
در مورد اينكه عقد هبه جائز است يا لازم، اختلاف نظر وجود دارد ولي آنچه مسلم است، آن است که:
«هبه برخلاف عقود جايز با مرگ يكي از طرفين منحل نميشود و حق رجوع واهب از بين ميرود». (مفاد ماده 805 قانون مدنی)
از بین میرود یا نمی رود؟
منحل می شود یا نمیشود؟ خب اگه هبه سرجاش باقی بمونه ومنحل نشه و هبه غیر معوض یا شرایط حق رجوع باشه، خب مگه حق رجوع نداشته واهب در این هبه؟
در صورتيكه عين موهوبه از ملكيت متهب خارج شده يا متعلق حق غير واقع شود؛ خواه قهراً، مثل اينكه متهب به واسطه فلس، محجور شود، خواه اختياراً، مثل اينكه عین موهوبه را به رهن داده باشد.
اینو درست نگرفتم. فرضاً من میخوام 200سکه همون عندالاستطاعه رو ببخشم. خب موقع رجوع راهکار قانونی هست که فرضاً ثابت کنه اونو به دیگری داده و نتونم رجوع کنم؟
رجوع ايقاع است و با هر لفظ و فعلي واقع ميشود و براي رجوع بايد واهب، قصد داشته باشد.
نگرفتم یعنی چی؟
و درمورد بخش عندالمطالبه که میخواد با شرایطی عوض بشه(هبه معوض)
اولاً آیا اگه سررسیدی برای شرایط عوض شده با مهر نذاریم اما یه رویه ای تعیین بشه مثلاً ماهانه یا سالانه فلان کارها انجام بشه، از طرف زوجه انجام شرایط توسط زوج قابل پیگیری هست؟
ثانیاً اگه این قید سالانه و ماهانه نیاد چی؟ میشه اینو به صورت عندالمطالبه گذاشت یعنی هر زمان زوجه مطالبه کرد شرایط انجام بشه؟
کلاً به چه صورت میشه پیگیری کرد؟یعنی اگه احیانا زوج شرایط رو انجام نداد به هر دلیلی، آیا میشه قانونی ایشون رو وادار کرد؟ چون از نظر فقهی پرسیده بودم از دفتر آقا گفته بودند شرط های عوض شده با مهر، حکم خود مهر رو نداره، این به چه معناست؟
این بخش سوالم هم جواب بدین ممنون میشم:Gol:
این یعنی چی؟
مثلاً من فرضاً میخوام تعداد 200سکه عندالاستطاعه و40سکه عندالمطالبه رو که حق من بوده و دریافتش نکردم، هبه کنم. خب من باید چطور این قبض رو انجام بدم؟ متهب چطور قبض کنه؟