✿ من، چادرم و خاطره ها✿... ღمن چادرم را دوست دارم ღ

تب‌های اولیه

741 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"][="DarkOrchid"]

حامی;169412 نوشت:
قصاباني به نام آمر به معروف 4
خانم متديني مي گفت: مسافر بوديم. داشت نمازمان قضا مي شد. جايي ايستاديم تا سريع برويم نماز بخوانيم. با عجله به وضو خونه رفتم. كه يه دفعه ديدم. گوشيم زنگ خورد. دخترم بود مامان بيا من تو حياتم مشكلي پيش اومده بيا. رفتم ديدم دو تا خانم محجبه دورش را گرفتند. به او گفتم چيه؟ گفت داشت نمازم قضا مي شد بابا گفت نمي خواد ديگه داخل ماشين جوراب پات كني زود برو و بيا. وقتي از سمت ماشين حرك كردم اين دو خانم آمدند به من تذكر مي دهند به آنها مي گويم من خودم اهل رعايتم الان اين جوري شد و با عجله دارم مي روم نمازم قضا نشود اون مگه چرا جوراب نپوشيدي؟
در همين حين شوهرم رسيد شوهرم شاكي شد كه ما خودمون افراد مذهبي هستيم شما انگاري با افراد عرق خور و لامذهب داريد حرف مي زنيد كه اين خانم ها به دو نفر كه مسلح بودند اشاره كردند و مي خواستند با زور شوهرم را ببرند. از اون روز به بعد دخترم ديگه چادر هم سر نمي كنه.
البته به او توضيح دادم كه نبايد كار افراد متدين را به حساب دين گذاشت بايد ديد كارشناسان دين چه مي گويند.
اين خانم مي‌گفت:
يه جلسه اي بود خانم الهي قمشه اي مي آمد همه افرادي كه شركت مي كردند. با حجاب و مذهبي بودند يك روز قبل از سخنراني شكايت كرد گفت برخي دم در از ورود خانم‌هايي كه بد حجاب هستند ممانعت كرده‌اند. خب من براي همين ها آمده ام شما كه مذهبي هستيد شما اجازه بدهيد اينها بيايند جلسه من راهنمايي شون مي كنم در ضمن صحبت هام

تو جامعه ما از این آدما مثه ... وجود داره ماباید..
نمیدونم ...
ماباید یه کاری بکنیم دیگه...!!!:Nishkhand:[/]

[="Tahoma"][="DarkOrchid"]

حامی;169416 نوشت:
قصاباني به نام آمر به معروف 5
يه روز نزديك بيمارستان بـــــــــــــوق داخل مغازه‌اي بودم. اين بيمارستان نان محلي مي آورد و در فروشگاه مي فروشد.خانمي كاملاً با حجاب و چادري آن جا در همان مغاز بود. بعد از يكي دو دقيقه دخترش كه مانتويي بود آمد و رفت كنارش ايستاد. مادرش به او گفت نان خريدي آهسته به مادرش گفت وقتي نوبتم رسيد به من گفت تو حجاب نداري نان براي افراد با حجاب است.

آخه مگه با تبعیض قائل شدن میتونن آدما رو درست کنن؟؟!!
درسته من خودم چادریم اما با این مخالفم که کسی مجبور به پوشیدن چادر بکنن!
آخه همه اینو میدونن که چادر حجاب برتره حتی توی آیه قرآن هم اومده که یه زمانی خدا گفت که به زنانتا بگویید پوشش هایشان را جلو بیاورند و... خیلی چیزای دیگه در این باره اما نگفته که حتما چادر بپوشید ...
آخه چرا اینکارارو میکنن؟؟!!
آخه اینطوری بیشتر باعث موضع گیری دخترا میشن تا هدایتشون!![/]

عندلیب;169640 نوشت:
پس چرا من تا حالا مسخره نشدم :Gig:
یا شایدم شدم، خودم نفهمیدم :khandeh!:

از وقتی چادر می پوشم، احساس می کنم کلی با شخصیت شدم:khandeh!:و احترامم خیلی بیشتر شده...وقتی می بینم تا میرم طرف یکی که یه سوالی بپرسم، فوری رفتارشو عوض می کنه و محترمانه جوابمو میده، کلی به چادرم افتخار می کنم :ok:

خب حتما آدمای دوروبر شما با جنبه هستن :khandeh!:

باران☂;169684 نوشت:
سلام. به نظر من این شکل دهی رو از وقتی که بچه خیلی کوچیکه شروع کنیم بهتره.
یکی از دوستان من یه دختر داره که از وقتی به دنیا اومد این شکل دهی رو براش شروع کرد. کم کم از چیزای کوچیک شروع کرد تا بچه که بزرگتر شد حجابش رو بیشتر کرد. الان خود بچه دو سال و نیمه است اما بدون حجاب جایی نمیره.
چند وقت پیش با چند تا خانم دیگه توی یه محیط بسته بودیم که یه آقایی می خواست وارد بشه. هر کسی رفت دنبال حجاب گرفتن خودش. این کوچولو هم هرچی صدا زد دید کسی حواسش بهش نیست، خودش باید برای خودش یه فکری بکنه. رفت زیر چادر یکی از بزرگترها...! خونمون که اومده بود، من و مادرش با همین کوچولو تو اتاق بودیم. وقتی میخواست بره بیرون اول می اومد روسری اش رو دست مامانش می داد تا سرش کنه بعد در رو باز می کرد، چون می دونست برادرم بیرونه.
الان دیگه خودش حجاب می گیره و اگه نباشه بدتر اذیت می شه. یا گریه می کنه یا..
چادر هم می زنه، ولی چادری براش دوختن که اذیتش نکنه. مدلش خاصه، یه چیزی بین چادر معمولی و چادر ملی ولی خیلی راحت.
روسری ها و مقنعه هاش هم مطابق فصل می کنن سرش. یه مدل روسری عربی هست که یه هدبند پهن داره و یه مقنعه. هم حجابش خوبه هم خنکه هم راحته.
ولی ماشاالله الان حتی چادر معمولی هم خیلی خوب می گیره..
یکی دیگه از دوستام وقتی میخواست برای دختر کوچولوش چادر بزاره، اول یه چادر دوخت مثل چادر بزرگترها، معمولی. برای اینکه بچه خوشش بیاد مثل بزرگترها بشه، با چادرش بازی هم می تونست بکنه. بعد یه جور چادر راحت جلو بسته مثل ملی ها براش دوخت که دیگه راحت باشه.

بله همون طور که پیامبر گرامی اسلام(اگه اشتباه نکنم) هم فرموده اند که از 5 سالگی حجاب را به دخترانتان بیاموزید:Gol:

[=arial]با سلام
یه داستان خوب دیدم خواستم تو این تایپک بزارم
ایشاالله که تکراری نباشه

دخترک رو به من کرد و گفت : واقعا آقا!؟
گفتم : ببخشید چی واقعا !؟
گفت : واقعا شُماپسر ها اَز دُختَرایِ چادُر بِه سَر بیشتَر از ما خُوشتون میاد !؟
گفتم : بله
گفت : اگه آره ، پس چرا پسرایی که از ماها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن!
ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازید و رد میشید!
گفتم : آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!
گفت : کمه!؟ ببخشید متوجه نمیشم !؟
گفتم : آره شما راست میگی ، برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا باید زانو زد
حقا که سر پایین انداختن کمه ...!

محراب;676268 نوشت:
ایشاالله که تکراری نباشه

واسه من تكراري نبود...

محراب;676268 نوشت:
سر پایین انداختن کمه!

..... بعضي وقتا كه حس ميكنم خيلي با ايشون فرق دارم و كلي حسرت و غصه ميخورم، وقتي ميبينم هنوزم تو اين همه رو سياهي و تضاد ويژگي، يه چيزي هست بنام چادر كه در من و مادرم مشتركه قوت قلب ميگيرم... همين يه نور باريك، باعث ميشه دوباره برگردم و شروع كنم تموم خصوصيات و ويژگي هامو ارتقا ببخشم و يه قدم كوچيك واسه نزديك شدنم به مادرم بردارم....
خدايا شكرت واسه داشتن بهترين مادر ...

با سلام
داستان خوبی هست
برای خانم های باحجاب
و جوابی برای برخی نگاهها
[=arial]
زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون می کشید
[=arial]
[=arial]که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها !
[=arial]زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت:
[=arial]من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد .
همسرت نسبت به تو دلسرد نشود.
محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود.
من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم،
زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.

[=arial]من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم.
[=arial]من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم.
اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم.

[=arial]چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد:
[=arial]راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد.
حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.
حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟

[=arial]زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی.
و آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.

محراب;676354 نوشت:
چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.

همسر این خانم که این همه حرف زده...بلد نیست چشماشو کنترل کنه؟:Gig:یا به قول خودش:

محراب;676354 نوشت:
به تکلیفش عمل نکنه ، و نگاهش را کنترل نکنه
؟؟؟؟؟
[SPOILER]
زن بدحجاب هم زبون نداشته!:Nishkhand:[/SPOILER]

چادر برای مرد

من و چادر مردونم و خاطره هام :ok:

یه نفر می گفت:

چند وقتی خیلی نسبت به مسئله ی حجاب و عدم رعایت اون فکر می کردم در حدی که از این همه بی حجابی حالم بهم می خورد. هم تو کلاس، هم تو دانشگاه و هم تو شهر و استان و اینترنت و ...

مدتی در همین حال و هوا بودم تا اینکه یه اتفاقی پیش اومد و تلنگری بهم خورد.

هم کلاسی هام گرچه دخترهای خیلی خوب و نجیبی بودن اما بعضی هاشون حجاب مناسبی نداشتن. غیر از یکیشون با بقیه به ندرت صحبت می کردم.
هر وقت می رفتم سرکلاس به جای اینکه حواسم سر درس و مشقم باشه همش به چراییه " عدم رعایت حجاب " فکر می کردم.

تا اینکه یه روز ریشمو چپه تراش کردم، شلوار و پیراهن و کفش ست پوشیدم، موها رو زدم بالا و بسم الله، کجا؟ سر کلاس دیگه.
من خیلی کم تیپ آنچنانی می زنم ولی وقتی هم که به خودم می رسم خیلی خیلی فرق می کنم.

اون روز حاصل یکی دو سال رفتار اشتباهم رو فهمیدم. یکی دوسالی بود که هم به بی حجابی دخترا فکر می کردم و هم خودم جلب توجه می کردم(از صحبت هاش معلومه غیرعمد بوده).

تو پرانتز. اگه من سر کلاس بودم و یکی از همکلاسی های خانوم طوری تیپ می زد که با ورودش توجه همه ی پسرها رو جلب کنه، اونوقت اون دختر مورد خشم من قرار می گرفت. طوری که تا چند روز همش به بی حیایی اون دختر فکر می کردم

" یعنی چی؟؟ خودتو درست می کنی که بقیه نیگات کنن؟؟ تو حیا و حجاب سرت نمیشه؟؟ همش به فکر اینی که چجوری رنگ رژ لبت رو با کفشت ست کنی؟؟"

اینا حداقل هایی بود که تو ذهنم بهش می گفتم.

اون روز کفش و شلوار و پیرهنم ست بود. از در کلاس که رفتم حواس بیشتر دخترا پرت شد، وسط کلاس که وقت استراحت دادن یکیشون قشنگ واستاده بود و براندازم می کرد، قشنگ سر و بدن و تیپ و مو و ... رو برانداز کرد. لبتابشو روشن کرد و می خواست یه جورایی اون عکس یوزرشو که در اوج آرایش و بی حجابی از خودش گرفته بود رو نشون بده.
بعضی ها هم زیر چشمی یه نگاهی می نداختن
( این بابا اصلا خوشتیپ نیست ولی قیافه ی مجلسیش با غیر مجلسیش زمین تا آسمون با هم فرق می کنه، شاید همین تفاوت باعث جلب توجه شده).

بالاخره کلاس تموم شد و اون روز هم گذشت. و بعد از مدت ها که بهش فکر می کنم، می بینم وقتی داشتم اینطوری باعث گناه کردن دیگران شدم اصلا به این فکر نمی کردم که تیپ بزنم و مخ دخترا رو بزنم، دلشونو بلرزونم، باعث بشم که گناه انجام بدن، باعث بشم که اون ها هم رو به خودنمایی بیارن و عکسای شخصیشون رو نشونم بدن، زیر چشمی نیگام کنن و ...

فقط و فقط به این فکر می کردم که برم سر کلاس.

حالا که فکر می کنم من در کمال ناآگاهی اون کاری رو انجام دادم که اگه یه دختر انجام می داد بهش می گفتم
" یعنی چی؟؟ خودتو درست می کنی که بقیه نیگات کنن؟؟ تو حیا و حجاب سرت نمیشه؟؟ همش به فکر اینی که چجوری رنگ رژ لبت رو با کفشت ست کنی؟؟"

مطمئنم بیشتر دخترها هم همینطوری فکر می کنن. یعنی قصد به گناه انداختن بقیه رو ندارن و فقط می خوان خوشتیپ (ازدید خودشون) باشن.

شاید اگه اونجوری تیپ نمی زدم اوهم هیچ وقت عکس شخصیش رو نشون نمی داد.

حالا که این رو فهمیدم دو راه دارم

1- خوشتیپ کنم، خوشتیپ کنن، نیگاه کنم، نیگاه کنن، گناه کنم، گناه کنن
2-جلب توجه نکنم، جلب توجه نکنن، چشم پاک باشم، دل پاک باشن، حجاب مردونه داشته باشم، حجاب زنونه داشته باشن

خدا رو شکر که راه دوم رو انتخاب کردم چون راه درست همونه.

واقعا قرآن راست میگه: اول به مرد میگه نگاهتو کنترل کن بعد به زن توصیه رعایت حجاب میکنه.

آی لاو یو خدا برای این همه خوشفکریت

چه خاطره های قشنگی دوستان نوشتن

واقعا لذت بردم

منم چادر رو خیلی دوس دارم ولی چادری نیستم

هر وقت خونه تنها میشم مقنعه و چادر سرم میکنم و جلوی آینه می ایستم و به زیبایی چادر خیره میشم

همیشه وقتی بیرون میرم معذب میشم اولا این حس رو نداشتم نمیدونم چرا از وقتی

به چادر علاقه پیدا کردم عذاب وجدان میگیرم

هر وقت بیرون خانمی رو میبینم که چادر سرش کرده و ملاحت خاصی رو داره

زوم میکنم روش و با لذت نگاش میکنم و آرزو میکنم کاش منم چادر سرم میکردم ولی خیلی بده که ارادم سسته

حتی یه استادی تو دانشگاه داشتیم که چادری بود و درس ژنتیک رو تدریس میکرد

من به حدی به چادر استادم علاقه داشتم که درس ژنتیک رو با بهترین نمره پاس کردم

منم میخوام چادر سر کنم درسته خجالت نداره ولی من خجالت میکشم 180 درجه عوض شم و چادری شم

امیدوارم در آینده بتونم با خودم و اعتقاداتم کنار بیام و این کار رو انجام بدم

roz1017;684675 نوشت:
امیدوارم در آینده بتونم با خودم و اعتقاداتم کنار بیام و این کار رو انجام بدم

سلام علیکم خواهر خوب و بززگوارم
این احساس زییای قلبی شما که دوست دارید چادر زهرایی را انتخاب کنید جای تحسین دارد
ان شاءالله به حق این ساعات و لحظات عزیز و به برکت عید بزگ نیمه شعبان خیلی زود این تصمیمتان عملی شود و حجاب برتر را انتخاب نمایید

شاید بهتر باشد این تاپیک را هم مطالعه بفرمایید
http://www.askdin.com/thread48346.html#post665876

ان شاءالله در مسیر الهی موفق و سربلند باشید

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
التماس دعا
یازهرا(س)

http://www.aparat.com/result/%D8%A7%D8%B2_%D9%84%D8%A7%DA%A9_%D8%AC%DB%8C%D8%BA_%D8%AA%D8%A7_%D8%AE%D8%AF%D8%A7

«ازلاک جیغ تا خدا»
مستندی بسیار زیبا که اشک آدمو در میاره دربارۀ خاطرات دخترای غیر مذهبی که یهویی هدایت یافتند! :Sham:

[=comic sans ms]
ﺁﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ
میخوام دو کلمه باهات حرف بزنم
·٠•●✿ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ✿●•٠·˙
ﭼﺎﺩﺭﺕ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺎﻓﯽ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻫﺴﺖ ﭘﺲ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﺗﺮﺵ ﻧﮑﻦ.
ﭼﺎﺩﺭ ﯾﺎ ﺑﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﮔﺮ ﻭﻗﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﮑﻨﺪ!
ﭼﺎﺩﺭ ﯾﺎ ﺑﯽ ﭼﺎﺩر ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﮔﺮ ﻗﻬﻘﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﻣﺎﻧﻊ ﻧﺸﻮﺩ!
ﺍﮔﺮ ﺩﺭﻣﯿﺎﻥ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺍﺵ ﺭﻧﮓ ﺟﯿﻎ ﻻﮎ ﻫﺎﯾﺖ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﺑﮑﻨﺪ!
ﺍﮔﺮ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻧﮑﻨﺪ …
ﺧﻼﺻﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ:
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ﺁﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ:
ﭼﺎﺩﺭﺕ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺍﮔﺮ ﺣﺮﻣﺘﺶ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﮑﻨﯽ …
ﭼﺎﺩﺭﺕ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺎﻓﯽ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻫﺴﺖ ﭘﺲ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﺗﺮﺵ ﻧﮑﻦ …
ﮐﻤﯽ ﺣﺮﻣﺖ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﻮﺷﮑﺎﻓﺎﻧﻪ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ …
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﭼﺎﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﻭﺩ

[=comic sans ms]
چادر مشکی است اما
دنیای دختران چادری صورتی است!دنیایی پر از شادی و نشاط و خنده
پر از رفاقت های ناب و صمیمی،پر از دخترانه های قشنگی
که البته برای هرکسی خرجش نمیکنند.
چادر مشکی است اما
قلب دختران چادری سبز است!قلبی که پرازدوست داشتنی هایی است
که خوب اند و خدایی پر از دوست داشتن پدر های مهربان،مادر های عزیز
و برادر های غیرتی شان است،قلبی که دوست داشتنِ مرد هایِ رهگذرِ
ساعتی و روزی و ماهی جایی در آن ندارد!
چادر مشکی است اما
فکر دختران چادری آبی است..آبی مثل آسمانِ آبی بهاری..آرام و زیبا و بزرگ
خالی از بوق های ماشین های هرزه خالی از صداهای روح خراش
آهنگ های تند و تو خالی خالی از حرف های بچه گانه
پشت این و آن دنیای دختران چادری
پر است از رنگ های شاد و زیبا که آنها را مدیون وقار و سنگینی
سیاهی چادرشان هستند.چادری ها شادترین دختران روی زمین اند،
ولی میدانندکجاو برای چه کسانی شادباشن....

[=comic sans ms]
بـــرای ما همـــــ
بی کلاسیـــ استـــــ
سراغ بی عفتـــی برویم!

همین!


کلیپ دختر تازه مسلمانی که در لندن تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران چادر ایرانی سر میکند:

http://www.aparat.com/v/13wF7

:Rose::Rose::Rose:

koosha;684145 نوشت:
چادر برای مرد

من و چادر مردونم و خاطره هام :ok:

یه نفر می گفت:

چند وقتی خیلی نسبت به مسئله ی حجاب و عدم رعایت اون فکر می کردم در حدی که از این همه بی حجابی حالم بهم می خورد. هم تو کلاس، هم تو دانشگاه و هم تو شهر و استان و اینترنت و ...

مدتی در همین حال و هوا بودم تا اینکه یه اتفاقی پیش اومد و تلنگری بهم خورد.

هم کلاسی هام گرچه دخترهای خیلی خوب و نجیبی بودن اما بعضی هاشون حجاب مناسبی نداشتن. غیر از یکیشون با بقیه به ندرت صحبت می کردم.
هر وقت می رفتم سرکلاس به جای اینکه حواسم سر درس و مشقم باشه همش به چراییه " عدم رعایت حجاب " فکر می کردم.

تا اینکه یه روز ریشمو چپه تراش کردم، شلوار و پیراهن و کفش ست پوشیدم، موها رو زدم بالا و بسم الله، کجا؟ سر کلاس دیگه.
من خیلی کم تیپ آنچنانی می زنم ولی وقتی هم که به خودم می رسم خیلی خیلی فرق می کنم.

اون روز حاصل یکی دو سال رفتار اشتباهم رو فهمیدم. یکی دوسالی بود که هم به بی حجابی دخترا فکر می کردم و هم خودم جلب توجه می کردم(از صحبت هاش معلومه غیرعمد بوده).

تو پرانتز. اگه من سر کلاس بودم و یکی از همکلاسی های خانوم طوری تیپ می زد که با ورودش توجه همه ی پسرها رو جلب کنه، اونوقت اون دختر مورد خشم من قرار می گرفت. طوری که تا چند روز همش به بی حیایی اون دختر فکر می کردم

" یعنی چی؟؟ خودتو درست می کنی که بقیه نیگات کنن؟؟ تو حیا و حجاب سرت نمیشه؟؟ همش به فکر اینی که چجوری رنگ رژ لبت رو با کفشت ست کنی؟؟"

اینا حداقل هایی بود که تو ذهنم بهش می گفتم.

اون روز کفش و شلوار و پیرهنم ست بود. از در کلاس که رفتم حواس بیشتر دخترا پرت شد، وسط کلاس که وقت استراحت دادن یکیشون قشنگ واستاده بود و براندازم می کرد، قشنگ سر و بدن و تیپ و مو و ... رو برانداز کرد. لبتابشو روشن کرد و می خواست یه جورایی اون عکس یوزرشو که در اوج آرایش و بی حجابی از خودش گرفته بود رو نشون بده.
بعضی ها هم زیر چشمی یه نگاهی می نداختن
( این بابا اصلا خوشتیپ نیست ولی قیافه ی مجلسیش با غیر مجلسیش زمین تا آسمون با هم فرق می کنه، شاید همین تفاوت باعث جلب توجه شده).

بالاخره کلاس تموم شد و اون روز هم گذشت. و بعد از مدت ها که بهش فکر می کنم، می بینم وقتی داشتم اینطوری باعث گناه کردن دیگران شدم اصلا به این فکر نمی کردم که تیپ بزنم و مخ دخترا رو بزنم، دلشونو بلرزونم، باعث بشم که گناه انجام بدن، باعث بشم که اون ها هم رو به خودنمایی بیارن و عکسای شخصیشون رو نشونم بدن، زیر چشمی نیگام کنن و ...

فقط و فقط به این فکر می کردم که برم سر کلاس.

حالا که فکر می کنم من در کمال ناآگاهی اون کاری رو انجام دادم که اگه یه دختر انجام می داد بهش می گفتم
" یعنی چی؟؟ خودتو درست می کنی که بقیه نیگات کنن؟؟ تو حیا و حجاب سرت نمیشه؟؟ همش به فکر اینی که چجوری رنگ رژ لبت رو با کفشت ست کنی؟؟"

مطمئنم بیشتر دخترها هم همینطوری فکر می کنن. یعنی قصد به گناه انداختن بقیه رو ندارن و فقط می خوان خوشتیپ (ازدید خودشون) باشن.

شاید اگه اونجوری تیپ نمی زدم اوهم هیچ وقت عکس شخصیش رو نشون نمی داد.

حالا که این رو فهمیدم دو راه دارم

1- خوشتیپ کنم، خوشتیپ کنن، نیگاه کنم، نیگاه کنن، گناه کنم، گناه کنن
2-جلب توجه نکنم، جلب توجه نکنن، چشم پاک باشم، دل پاک باشن، حجاب مردونه داشته باشم، حجاب زنونه داشته باشن

خدا رو شکر که راه دوم رو انتخاب کردم چون راه درست همونه.

واقعا قرآن راست میگه: اول به مرد میگه نگاهتو کنترل کن بعد به زن توصیه رعایت حجاب میکنه.

آی لاو یو خدا برای این همه خوشفکریت


اگرچه سرزنش کردن، کار غلطی است...اما....
این قضاوت شما چندان صحیح نمی باشد...
چون خانمها یک نیاز طبیعی و درونی دارند برای "دیده شدن!"
مردها این نیازو به اون شدت ندارن...بنابراین نمی توان قیاس به نفس کرد...

roz1017;684675 نوشت:
چه خاطره های قشنگی دوستان نوشتن

واقعا لذت بردم

منم چادر رو خیلی دوس دارم ولی چادری نیستم

هر وقت خونه تنها میشم مقنعه و چادر سرم میکنم و جلوی آینه می ایستم و به زیبایی چادر خیره میشم

همیشه وقتی بیرون میرم معذب میشم اولا این حس رو نداشتم نمیدونم چرا از وقتی

به چادر علاقه پیدا کردم عذاب وجدان میگیرم

هر وقت بیرون خانمی رو میبینم که چادر سرش کرده و ملاحت خاصی رو داره

زوم میکنم روش و با لذت نگاش میکنم و آرزو میکنم کاش منم چادر سرم میکردم ولی خیلی بده که ارادم سسته

حتی یه استادی تو دانشگاه داشتیم که چادری بود و درس ژنتیک رو تدریس میکرد

من به حدی به چادر استادم علاقه داشتم که درس ژنتیک رو با بهترین نمره پاس کردم

منم میخوام چادر سر کنم درسته خجالت نداره ولی من خجالت میکشم 180 درجه عوض شم و چادری شم

امیدوارم در آینده بتونم با خودم و اعتقاداتم کنار بیام و این کار رو انجام بدم

این تاپیک را بخوانید:
http://www.askdin.com/thread48346.html

البته به نظرم اسمش باید عوض بشه
باید بگه "می خوام چادری بشم اما از نگاه نکردن بقیه می ترسم!!!"
چون چادری ها کمتر نگاه دیگرانو جذب می کنن...

لبیک یا علی النقی;685229 نوشت:
باید بگه "می خوام چادری بشم اما از نگاه نکردن بقیه می ترسم!!!"

این حرفتون خیلی زیبا بود. :Gol::Gol:

لبیک یا علی النقی;685229 نوشت:
البته به نظرم اسمش باید عوض بشه
باید بگه "می خوام چادری بشم اما از نگاه نکردن بقیه می ترسم!!!"
چون چادری ها کمتر نگاه دیگرانو جذب می کنن...

سلام علیکم
باتشکر از دقت نظر شما

منظور ایشان از "نگاه" آن نگاهی که شما میفرمایید نیست! ایشان میخواستند چادری شوند اما میترسیدند دوستان و اقوام و خانمهای بی حجاب به ایشان یک جوری نگاه کنند و یا چونکه داشتند تغییر میکردند احساس میکردند همه دارند به ایشان و به تغییر کردنشان نگاه میکنند و در درونشان نگران بودند( که الحمدلله مشکلشان حل شدو چادری شدند) نه اینکه با حجاب شوند و فرض آقایان به ایشان نگاه کنند!

بنده این نوع اصطلاخ را از خانمهای بی حجابی که میخواهند با حجاب شوند خصوصا نوجوانان و جوانان زیاد شنیده ام، می آیند میگویند "خانم خیلی دلمان میخواهد چادر بپوشیم اما همش حس میکنیم بقیه یه جوری نگاهمون میکنند" " خانم میخوایم آرایش نکنیم امااگر آرایش نکنیم حس میکنیم زشت میشیم و بقیه یه جوری نگاهمان میکنند" "خانم میخوایم روسریمان را بکشیم جلو اما میترسیم بد نگاهمان کنند و مسخره کنند" وغیره...
این افراد چون دارند در خود یک تحولی ایجاد میکنند دائم نگرانند که دیگران در درلشان آنها را مسخره کنند و فکر میکنند همه متوجه این تغییر هستند حتی افراد کوچه و خیابان که برای اولین بار است آنها را میبینند (و این هم از غربت دین است که مسلمان باشی و برای نشان دادن مسلمانیت در جمع افراد احساس ترس و غربت کنی!)

منظور آن نویسنده محترم هم از اینکه نوشته بودند میخواهم چادری بشوم ولی از نگاه بقیه میترسم این بود

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)


[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
چادر مشکی تو [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]برایت امنیت می آورد
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خیالت راحت،
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند...

چادرم تاج بهشتی است که بر سر دارم

یادگاری است که از حضرت مادر دارم

تیرها بر دل دشمن زده با هر تارش

من محال است که آن را ز سرم بردارم

ارزش "چادرم" رازمانی فهمیدم که...
راننده ی تاکسی مرا"خانم" صدازد...

[B] و او را"خانمی"



[/B]

roz1017;684675 نوشت:
چه خاطره های قشنگی دوستان نوشتن

واقعا لذت بردم

منم چادر رو خیلی دوس دارم ولی چادری نیستم

هر وقت خونه تنها میشم مقنعه و چادر سرم میکنم و جلوی آینه می ایستم و به زیبایی چادر خیره میشم

همیشه وقتی بیرون میرم معذب میشم اولا این حس رو نداشتم نمیدونم چرا از وقتی

به چادر علاقه پیدا کردم عذاب وجدان میگیرم

هر وقت بیرون خانمی رو میبینم که چادر سرش کرده و ملاحت خاصی رو داره

زوم میکنم روش و با لذت نگاش میکنم و آرزو میکنم کاش منم چادر سرم میکردم ولی خیلی بده که ارادم سسته

حتی یه استادی تو دانشگاه داشتیم که چادری بود و درس ژنتیک رو تدریس میکرد

من به حدی به چادر استادم علاقه داشتم که درس ژنتیک رو با بهترین نمره پاس کردم

منم میخوام چادر سر کنم درسته خجالت نداره ولی من خجالت میکشم 180 درجه عوض شم و چادری شم

امیدوارم در آینده بتونم با خودم و اعتقاداتم کنار بیام و این کار رو انجام بدم


نگاه به امام زمان کنید


نويسنده وبلاگ من چادرم را دوست دارم در آخرين پست خود نوشت:


تصمیم داشتم امروز وبلاگ رو با مطلب دیگری به روز کنم اما به موضوعی برخوردم که همیشه آرزو داشتم روزی در این وبلاگ مطرح بشه. این مطلب رو یکی از آقایون در وبلاگشون نوشته بودند:
مایل هستم به یک نکته ی اساسی راجع به حجاب اشاره کنم. یکی از مهم ترین دلایلی که خانم ها نسبت به حجاب کاهل هستند، که البته به نظر من بسیار رایج هم هست، و میان دختران مذهبی هم به وفور دیده می شود، این هست که: مرد نیستند!!!
تعجب نکنید؛ بزرگترین مشکل خانم ها، این هست که نمی توانند متوجه بشوند که ما مرد ها چه تفاوت های فاحشی با خانم ها داریم! این تفاوت را هم فقط ما مسلمان ها نمی گوییم، برای نمونه، می توانید به کتاب "مردان مریخی، زنان ونوسی" مراجعه کنید. یک تفاوت ظریف بین مردان و زنان وجود دارد، و آن این است که: زنان از طریق گوش لذت می برند (یعنی سمعی هستند)، و ما آقایان با نگاه کردن لذت می بریم. تا زمانی که خانم ها به این نکته توجه نکرده اند، ضرورت حجاب را درک نخواهند کرد.(من کاری به لامذهب ها و اون کاره ها ندارم، روی من با زنان عفیفی است که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند.)
بعید است، آن خانم محترمی که با حجاب ناقص در جامعه می گردد، متوجه باشد که چه تیرهای مسمومی به سوی او نشانه می رود، چه جوان هایی را از فعالیت مفیو در جامعه محروم می کند، و چه خانواده هایی را از هم می پاشد؛ چون او زن هست و نگاه مردانه را نمی فهمد!
این البته مشکلی نیست که فقط ما مسلمانان این را بدانیم. دانيل سيلورمن - ازمشاوران بحران تجاوز- درمورد زناني که مورد تجاوز جنسي قرار گرفته اند، مي گويد: "معمولاً چنين زناني پس از مدت کمي دچار پشيماني شده، خود را سرزنش مي کنند واين جملات را بر زبان جاري مي کنند: اي کاش آن لباس را نپوشيده بودم تا جلب توجه کنم! اي کاش به او لبخند نزده بودم!..." همه ی این ها نشان می دهد که فهم زنان از نگاه مردان، دقیق نیست.
"چیزی که می خواهم خانم ها بدانند":

دیدگاه ما آقایون، با شما خانم ها، 180 درجه متفاوت است. و همانطور که در بالا هم اشاره کرده ام: بزرگترین عیب خانم ها، این هست که مرد نیستند! و با این تصور که مردها هم مثل آنان فکر می کنند، اطمینان های کاذب می کنند.


بخشی از نوشته ی این آقا در وبلاگشون


خیلی وقت بود می خواستم مطلبی درین باره بنویسم و نمی دانستم چطور!
واقعیت اینکه که خیلی از دختران جامعه ی ما به شدت پاک هستند و اگر بدحجاب هستند معمولا دلیلشون هرچیزی هست جز آنچه در واقع اتفاق می افته
مطمئنم از بسیاری از دختران (بالای نود و نه درصد) اگر بپرسید چرا بدحجاب هستند؟ دلیلشون زیبا بودن، باکلاس بودن، بی کلاس نبودن و این چیزهاست و اگر بشود با صمیمیت و بدون آنکه به غرور نوجوانی و جوانی شان بربخورد از آنها بپرسید آیا آنها به این قصد این چنین می کنند تا نگاه مردی را به خودشان جلب کنند و همسر او را از نظرش بیندازند و خانواده اش را از هم بپاشند ، یا به این قصد آمده اند که برای اعصاب پسرهای مجردی که در اوج فشار غریزه ی جنسی شان هستند نقشه بکشند هیچ کدامشان چنین قصدی را ندارند.
حالا عنق ترینشان می گویند: "خب نگاه نکنند" یا مثلا "خاک بر سر آن ایمانی که با چند تار مو به باد رود" که همین جمله ها نشان می دهد آنها درست جنس مقابلشان را نشناخته اند. و کسی هم به آنها نگفته بله آنها نباید نگاه کنند اما مدیریت روابط زن و مرد برای خانم ها راحت تر است و برای آقایون به این راحتی نیست.
هیچ کس نه خانواده، نه مدرسه، نه صدا و سیما و نه مجلات رنگ و وارنگ به آنها نگفته که ما در این دنیای مادی بر اساس حکمتهای زیبای خالقمان در دو جنس آفریده شدیم و هر کدام توانمندی هایی داریم و بر اساس آن تکالیفی
مثلا یکی از مواردی که معمولا در آن آقایون قوی ترند، قدرت بدنی ست. خب تکلیف تامین مخارج زندگی بر عهده ی آنهاست تا خانواده اش گرم تر و بانشاط شود و همینطور جهاد اگر پیش آید و ...
خب حالا اگر یک آقایی پیدا شود و ازین قدرتش سوء استفاده کند مثلا زن و بچه اش را کتک بزند همه او را محکوم می کنند هیچ کس نمی گوید خب آن خانم می خواست اول این آقا را عصبانی نکند. ( درسته نباید عصبانی می کرد ولی حالا خسته بوده و چیزی گفته اون آقا حق کتک زدن نداشته) همه می گویند نامرد چرا از قدرت بدنی بیشترت سوء استفاده کردی؟ خب خانم ها در این مورد ضعیف ترند تو حق نداری دست روی زن که از تو ضعیف تر است بلند کنی، دستت بشکند، باید دیه بدهی، دیگه خیلی شدید باشه که می شه انداختش زندان هیچ کس هم دلش برای او نمی سوزد
حالا یکی از مواردی که خانم ها در آن قوی ترند و آقایون ضعیف ترند ،قدرت مدیریت روابط زن و مرد هست.
چرا ما زشتی سوء استفاده آقایون رو از قدرت بیشترشان در توانمندی هایشان می بینیم اما زشتی سوءاستفاده ی خانم ها را نمی بینیم؟ چرا اینجا می گوییم خب آن آقا می خواست از اول نگاه نکند (درسته نباید نگاه می کرد اما فرضا ضعیف بوده و نگاه کرده شما حق داشتی از قدرت بیشترت سوء استفاده کنی؟ ) این ناجوانمردانه نیست؟
هیچ کس نه خانواده، نه مدرسه، نه صدا و سیما و نه مجلات رنگ و وارنگ به آنها نگفته این نگاه ها یک نگاه تحسین آمیز معمولی نیست از جنس نگاهی که مثلا تو به مانتوی دوستت داری! کسی از خیال پردازی های بعد از آن و آثاری که به دنبال دارد به آنها چیزی نگفته .
هیچ کس به دختران نوجوان و جوان این چیزها را نگفته و آنها نمی دانند ممکن است به اندازه ی یک نگاه در گناه یک تجاوز، یک قتل، یک افسردگی، یک خودکشی و ... سهیم باشند در حالیکه خودشان بی خبرند
هیچ کس به آنها نگفت این دنیا دار مکافات است و تو پدر داری، برادر داری و به یاد بیاور روزی تو هم ازدواج می کنی، بچه دار می شوی، سنت بالاتر می رود و آن موقع خواه ناخواه شادابی مثلا هجده سالگی ات را نخواهی داشت، اما حق داری خانواده ای مملو از عشق داشته باشی و همسری که تمام توجهش به خانواده اش باشد و محبت عاشقانه اش به هیچ زن دیگری معطوف نباشد و حتی توی ذهنش هم کسی را با تو مقایسه نکند و همیشه تو در نظرش زیباترین باشی. پس الان تو که قدرتمندتری مدیریت کن و کمک کن نگاه پدرها و برادرها و همسران دیگران پاک بماند و تو اجازه نده توجه مردانی که باید خاص همسرشان باشد به تو جلب شود. درست است که آنها در این زمینه به اندازه ی تو قوی نیستند اما حق دارند پاک بمانند، انسانی زندگی کنند و آزار نبینند تو کمکشان کن
هیچ کس نه خانواده، نه مدرسه، نه صدا و سیما و نه فیلم هایی که با بیت المال مسلمین ساخته می شوند اما انگار در خودبیگانه ساختن با هالیوود مسابقه گذاشته اند و نه کتابها و نه مجلات رنگ و وارنگ به آنها نگفته که برای مسجود ملائکه بودن آفریده شدند برای خلیفة الهی شدن -خودشان و برادران ایمانی شان- و آنقدر این مساله ارزش دارد که هم ما و هم برادرانمان مراقب ایمان همدیگر باشیم
همه مان لایق زیباترین زندگی ها در دنیا و در آخرت هستیم به هم کمک کنیم هرکس به اندازه ی سهمش


نور نوشت: وَ اللّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ يُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا (آیه 27 سوره نساء)
و خدا مى ‏خواهد بر شما ببخشايد، و كسانى كه پيرو شهواتند مى ‏خواهند شما دستخوش انحرافى بزرگ شويد

[="Black"]بسم رب الحیدر

سلام و ادب دختر خانومای گل

من انقدر از این برنامه خوشم اومده که یکسره دارم تبلیغشو میکنم هرکی ندونه خیال میکنه من تهیه کننده اون برنامه ام!

برنامه "از لاک جیغ تا خدا" از شبکه 2 سیما بعدازظهر ها حدود ساعت 16:30 و شب ها حدود ساعت 1:30

همه این حرفها و پستها و تایپیکهای انجمن درمورد حجاب به کنار دیدن اون برنامه هم به کنار

حتما به کسایی که تمایلی به حجاب و یا حتی دین ندارن پیشنهاد کنید ببینن

قسمتهای قبلی رو هم میتونید از اینترنت دانلود کنید

ممنون

یاعلی مدد[/]

حاج محمود کریمی مداح اهلبیت....در مراسم تشییع شهدای غواص گفت:
زینت بخش این محفل ما خانم هایی هستند که زیر این آفتاب داغ، با چادر و حجاب کامل حاضر شدند...خدا حفظتون کنه ... شما ادامه دهنده ی راه همین شهدا هستید....

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر همه شما کاربران گرامی و محترم
ابتدا لازم است از همه شما بزرگورانی که در این تاپیک فعالیت مینمایید و در مسیر احیای دین و دفاع و تبلیغ از حجاب و چادر این حجاب برتر که ازدستورات الهی و الگوی ما حضرت زهرا(س) به ما رسیده است تلاش مینمایید تشکر و سپاسگزاری نمایم ،اجرکم عندالله

اما شاید لازم باشد یک نکته را نیز دقت داشته باشم و آن اینکه حجاب و چادر آمده تا مانع جلب توجه نامحرم شود و زیبایی ها و زینت ها را از نامحرم بپوشاند ،اما بعضا در فضاهای مجازی شاهد آن هستیم که تصاویری از خانمهای چادری و محجبه گذاشته میشود که خود تصویر جلب توجه میکند و به نوعی آن مفهومحجاب کامل را ندارد!! پس از بزگواران تقاضا دارم در قرار دادن تصاویر جهت ترویج حجاب نهایت دقت را داشته باشند

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)


غلام عشقتم یاعلی;694470 نوشت:
برنامه "از لاک جیغ تا خدا" از شبکه 2 سیما بعدازظهر ها حدود ساعت 16:30 و شب ها حدود ساعت 1:30

این لینک یه سری از ویدئوها توی آپارات هست ، میتونید هر قسمتی رو خواستید دانلود کنید :

http://www.aparat.com/result/%D8%A7%D8%B2_%D9%84%D8%A7%DA%A9_%D8%AC%DB%8C%D8%BA_%D8%AA%D8%A7_%D8%AE%D8%AF%D8%A7

.


بـاور کـن، معنیِ این همه حرارت و گرما را به جان خریدن
.

تحمـل نیسـت ؛ عشق اسـت ؛ عشق بـه خُـدا
.

چـه بسـا که حتی گوشـه ای از گـرمی ِدمـا
.

نمی رسد به پای جهنمِ اعمالمان
.

اگر لحظه ای نظرت از ما برگردد .


شما ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺵ ﺗﯿﭙﯽﮐﻪ ﺗﻮ خیابون ﻣﻨﻮ ﭼﭗ ﭼﭗ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ!
ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ ...
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮَﻣﻪ ﻋﻘﻠﻢ ﻧﻤﯿﺮﺳﻪ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ ﺗﺮِ!
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﮐﻮﻟﺮ ﮔﺎﺯﯼ ﺭﻭﺷﻦ ِ...
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﮔﺮﻣﻪ!
ﺍﺻﻦ ﺩﺍﻏﻪ !
ﻻﮎ ِﻗﺮﻣﺰ ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﺳﺮ ﺩﺭ ﻧﻤﯿﺎﺭﻡ ﻻﮎ ﭼﯽ ﭼﯿﻪ ﻫﺎ!
ﺑﯿﺎ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺑﺒﯿﻦ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯽ ﻻﮎ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ ! ﺧﻮﺑﻢ، ﺑﻠﺪﻡ ﺑﺰﻧﻢ!
ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ، ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﻧﺘﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﺗَﻨَﻤﻪ ﺯﺷﺘﻪ، ﻧﭻ!
ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﭘﻮﻝ ﻣﺎﻧﺘﻮﻣﻮ ﺩﺍﺩﻡ!
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺑﯿﻨﯿﺶﺣﺎﻻ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﯿﭽﯽ...
ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﺮﻭﻥ ﺷﺪﻩ؟؟
ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﻨﯽ ﺳﺮ ﻧﮑﺮﺩﻧﺶ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺗﺮﻩ
ﺍﮔﻪ ﺷﻤﺎ ﺷﺎﻝ ﻣﯿﺨﺮﯼ ۵ ﺗﻮﻣﻦ٬ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺎﻝ ﺑﺨﺮﻡn ﺗﻮﻣﻦ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﻭﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﭼﺮﻭﮎ ﻧﺸﻪ!
ﮐﻪ ﺑﺎﻓﺘﺶ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﻟﺒﻪ ﺍﺵ ﺩﺭﺳﺖ ﻭﺍﯾﺴﻪ
ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻭ ﮐﯿﻒ ﻭ ﮐﻔﺶ ﻗﺮﻣﺰﻡُ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻭﺷﻠﻮﺍﺭ ﺳﻔﯿﺪ ﺳﺖ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺎ ﻏﺭﻭﺭِ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡﻭ ...
ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺩﻟﻢ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﯾﻪ " ﺧﺎﻧﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ" ﺑﺎﺷﻢ ...
ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺑﺎﺷﻢ
چون بهم ثابت شده ک هرچی تنگتر بپوشم بالاتر نیستم...
بلکه کالاترم....
چون یادگرفتم جنس ارزون مشتری زیادداره!!!


تمامـ ِ رنگ هاي دنيــا روسياه مـ شوند

وقتـ سياهـ ِ چادرم ، قد عَلم مـ كند!چـ خوب مـ دانستند قديمـ تـر هآ:"بـالاتـر از سياهـ رنگـ نيست "





امل بودن جسارت میخواد...
.

ناراحت نباش بانو، دوره آخر الزمان است ..
.

گذشت آن زمان که نفت را طلای سیاه می گفتند
.

این روزها طلا تویی !
.

سیاه هم چادرت...
.

با افتخار قدم بزن بانو...!!


◆ماه خدا رمضان است ..
·٠•●✿ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ✿●•٠·˙
◆چادر ..
◆گرما ..
◆روزه ...
◆تشنگی ..
◆و ...
من نمیدانم ملائک چطور میخواهند حساب کنند،
ثواب چادرهای رمضان تیر و مرداد را ؟؟!!



با ت‍ــــــــــمام دخ‍ــــــت‍ــــران‍ــــــ‍گی ات‍ــــــــــ‍ ،

م‍ــــــــرد باش‍ــــــــــ !

اگــــــــــر ســــــــــراغ نگاهــــــــــت را گرفــــــــــتند

بگــــــــــو که واگــــــــــذار شــــــــــده...

.
.
.



[=arial black] وقتی نمی تونی با هرکسی دست بدی یاباهرکسی

[=arial black]
[=arial black]
[=arial black]

[=arial black]
خیلی راحت باشی بایدبابعضی یابهتره بگم خیلی
[=arial black]
[=arial black] ها سنگین برخوردکنی مگرباافرادخاص ومجازمراقب
[=arial black]
[=arial black]رفتارت باشی گاهی ازبعضی چیزها بخاطرقداست
[=arial black]
[=arial black] چادرت محرومی.... به یک چیزی مطمئن باش وفکر کن!
[=arial black]
[=arial black]بگو من مثل پرنسس ها و حتی الیزابت هاهستم !
[=arial black]
[=arial black]میدونی چرا؟ مگه پرنسس یاالیزابت میتونه با هرکسی
[=arial black]
[=arial black] دست بده یاازادبرخوردکنه؟ طبیعتا نه چون درشان
[=arial black]
[=arial black] یامقامش نیست ازبعضی چیزهاهم محروم
[=arial black]
[=arial black]میشه ازچیزایی که مردم عادی ازاون محروم نیستندولی
[=arial black]
[=arial black] به بزرگی وارزشمندی فراوانی که خودش داره اون محرومیت های بسیارناچیز
[=arial black]
[=arial black] می ارزه !پرنسس های ماه ایرونی پرنسس شدنتان
[=arial black]
[=arial black] مبارک

[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]وقتی[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif] [=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif][=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]چــــــ♥ــــــادر [=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]سر ميڪ[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ـــنـــــی حـــــــرصش ميگيرد...تو را که آنطور مــــــی بيند تحــــــقير

[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ميشود!به غــــــرورش برمي خورَد كه تو تعیین میکنی ، حــــد و مـــــرزها را....[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آنقدر مـــــغرور است كه دلش مي خواهد هرچـــــ ه دل خـــــودش خـــواستـــــــ انجام شود...به دل تو [=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]هم كاری ندارد!اصــلا برايتــــــ ارزشـــــی قائــــل نيستــــــــ ...باوجودتمام ادعاهای دروغین روشن فکری [=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]اش!!!!!!!!![=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif][=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]موجودارزشمنـــــــــد«زن» برایش فقط یک معنـــی دارد...برایشـ قابل قبول نیستی گاهـی تاحـدّی که [=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بآروش های مختـلف به روهم میـاورد!وقتــــــی چــــــ♥ـــــادر به سر ميڪ[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ـــنـــــی ،

وقتی همه ی آن زيبايـــــی ها و هديـــ ه های الهــــی را از چشمـــــان پرطَمـــــعش مخفـــــی


[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ميڪ[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ـــنـــــی ،يعنـــی تو تعيين ميكنــــی كه ای بيگانــــ ه!چـــــطور باید به من نگاه كنــــی و چــــــــطور [=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بايد درباره ی مـــن حرفـــــــ بزنــــــــی و حتّــــــی چـــــــطور درباره ام فڪ[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ر ڪنـــــی ...چـون مـن بـرای خـودم ارزش بسـیآرقائـلم...ارزشـی خیلی[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بیشترازنـگآهـهای ڪ[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ثیف تو!!!!!!![=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]اينجآ من خودم ارزش وحدودم راتعیین میکنم نه تو!!!!!![=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]منم [=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ڪ[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ه تعيين ميكنم همـــ ه ی رابطــــ ه ها را...حـــــدّ و مــــــــرزها را...[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تو هيــــــچ ڪاره ای...تو فقـــــــط בشـــــــمن آن چـــــــيزی هستـــــــــی كه خــــــــ♥ـــــــدابرایم مقــرّرکرده
בوسـت دارد...[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]به غــــــــــرورتــــــــ بَربُخورَداصــــــلا خوشت نیاید چــــ ه بــــهتر (خلایق هرچه لایق)[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]لذّت چشیدטּ یکــ نگاه سرشارازرضایت ومحبتّ خدای عزیزم و امام غائبم(عج)رابه صـבنگاه وבوست [=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]בاشتن[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]10000تآی امثال توی پست نمیفـــــــروشم

[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ودرآخر:چآدرمشکی توبرایت امنیت می آوردخیالت راحــــت گــــرگـــهاهمیشـــــه به دنبال شنل قرمزی هاهستنـــــد...
از ایـنکه بـعضیـا نـمیان سـمتـت یادرست رفتارنمی کنندنـاراحت نـشو ،ایــراد از تـو نـیست!مـگس هـیچوقـت سـمت گـل نـمیره ؛
هـمیشه میـره سـمت آشـغالـی مثـه[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]

خـودش ...




از همه دوستان خواهش میکنم مصاحبه خانم زهره فرح روز رو دانلود کنید وببینید...

http://hn8.asset.aparat.com/aparat-video/f8e31c1c26e2fc9532a017f5c5ca4b422619494-320p__76373.mp4

ورود امام زمان اکیدا ممنون

یک هفته بود کارتهای عروسی روی میز بودند
هنوز تصمیم نگرفته بود چه کسانی را دعوت کند
لیست مهمان ها و کارت های عروسی ذهنش را پر کرده بود...
برای عروس مهم بود که چه کسانی در عروسیش حضور داشته باشند
از اینکه فلانی سفر بود و به عروسی نمیرسید خیلی خیلی دلخور بود
کاش می امد....
خیلی از کارت ها مخصوص بودند، مثلا فلان دوست یا فلان رئیس...
خودش کارت ها را می برد با همسرش سفارش هم میکرد که حتما بیاید اگر نیاید دلخور میشویم
دلش میخواست عروسیش بهترین باشد همه باشند و خوش بگذرانند
تدارک هم دیده بود اهنگ و ارکست هم باید باشند، خوش نمیگذر بدون انها.!!!؟؟؟
بهترین تالار شهر را اذین بسته ام، چند تا از دوستام که خوب میرقصند باید باشند تا مجلس گرم شود
اخر شوخی نبود که شب عروسی بود همان شبی که هزار شب نمیشود
همان شبی که همه به هم محرمند، همان شبی که وقتی عروس بله میگوید به تمام مرادان شهر محرم میشود
این را از فیلم های که داخل فضای سبز شهر میگیرند فهمیدم
همان شبی که فراموش میشود عاااااااااااااااااااااااااااالم محضر خدااااااااااااااااااااااااااااااااااست اهان یادم امد این تالار محضر خدا نیست تا میتوانید معصیت کنید
همان شبی که داماد هم ارایش میکند
همان شبی که همه و همه میایند حتی 7پشت غریبه
اماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.....
کاش امام زمانمان (عج) بود، حق پدری دارد بر ما
مگر میشود او نباشد مگر میشود شب عروسی دختر پدر نیاید
(اخر امامان پدر معنوی ما هستند)
عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود اصلا متظرش که هیچ حتی به فکرش هم نبود
اما اقا امده بود
به تالار که رسید سر در تالار نوشته شده بود
ورود امام زمان اکیدا ممنوع
دور تر ها ایستاد و گفت : دخترم عروست مبارک ولی ای کاش کاری میکردی تا من هم میتوانستم بیایم
دخترم من امدم اماااااااااااااااااااااااا....

از مامورت که برگشت خوشحال بود
پرسید: راستی فرمانده گمراه کردن اینها چه فایده دارد؟
ابلیس جواب داد: امام اینها اگر بیاید روزگار ما سیاه خواهد شد
اینها که گناه میکنند امامشان دیرتر میاد
با کنجکاوی پرسید:این هفته پرونده ها چطور بود؟
ابلیس یک نگاه اندر سفیهی به او انداخت و گفت:
مگر صدای گریه اقایشان را نمیشنوی؟
من گناه میکنم و تو جورش را میکشی....
سندش؟؟؟؟؟
طولانی شدن غیبت


[=georgia,times new roman,times,serif]آهای دختر سرزمین من . . .اخ ببخشید باز جنسیتت را فراموش کردم ! پسر سرزمین من ,
[=georgia,times new roman,times,serif]دیروز مردان غیورسرزمینم مردانه در میدان میجنگیدند...
[=georgia,times new roman,times,serif]معلوم هست کجایی خیلی وقت است تو را گم کرده ایم !!!

[=georgia,times new roman,times,serif]امروز داری توی آرایشگاه ها ابرو بر میداری ، مو رنگ میکنی ، دماغت را سر بالا میکنی درجستجوی .....هستی!!!!!

[=georgia,times new roman,times,serif]اهای پسر سرزمین من . . .
[=georgia,times new roman,times,serif]دخترااااااااااااان سرزمین من نیاز به مردی دارند که محکم باشد ، قوی باشد در سختی ها ،
در دشواری ها همراه و همیارشان باشد انقدر قوی وغیور باشد ....
که همه دنیا در برابرش کم بیاورد...

[=georgia,times new roman,times,serif]اهای پسر سرزمین من. . .!!!!!!!


[=georgia,times new roman,times,serif][=georgia,times new roman,times,serif]
[=georgia,times new roman,times,serif]
[=georgia,times new roman,times,serif]دختر سرزمین من
[=georgia,times new roman,times,serif]احساس میکنم این روزها معنای زیبایی را گم کرده ای
[=georgia,times new roman,times,serif]باور کن زیبایی در چشمهای امانتیه رنگ روشن و لبهای برجسته کرده سرخ نیست
[=georgia,times new roman,times,serif]باور کن هر چه قدر هم دماغت را کوچک کنی و سر بالایش کنی زیبا نخواهی شد
[=georgia,times new roman,times,serif]
[=georgia,times new roman,times,serif]ملاک های زیباییت را تغییر بده
[=georgia,times new roman,times,serif]زیبایی ظاهری هر فرد همانیست که خداوند در وجودش قرار داده
[=georgia,times new roman,times,serif]زیبایی ظاهر زمانی به چشم خواهد آمد که تو قلب پاکی داشته باشی این حرف شعارنیست هرگز
[=georgia,times new roman,times,serif]آنوقت همه تو را زیبا خواهند دید
[=georgia,times new roman,times,serif]دختر زیبای سرزمین [=georgia,times new roman,times,serif]من
[=georgia,times new roman,times,serif]از صمیم قلب برایت آرزو میکنم زیبایی حقیقی گم شده ات را دوباره پیدا کنی

[h=2]مانتوهای شیشه ای گامی جدید برای ترویج بد حجابی "︵❀‿︵‿︵❀‿ ︵‿︵❀‿︵‿︵ ❀‿︵‿︵❀‿︵ ‿︵❀‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀︵ " به نظر می رسد این مانتو ها برای ترویج بد حجابی طراحی شده اند آیا طراحان این مانتو ها هدفی جز رواج بدحجابی دارن؟؟؟؟؟ "︵❀‿︵‿︵❀‿ ︵‿︵❀‿︵‿︵ ❀‿︵‿︵❀‿︵ ‿︵❀‿︵‿︵❀ ‿︵‿︵❀︵ "[/h]





..مواظب باشیم..

آهای دختر چادری…!!!

چــــــادر با مانتو فرقی ندارد اگر وقــــارت را حفظ نکند !

چــــــادر با مانتو فرقی ندارد اگر قــــهـــقـــه های بــلـنــد خیابانت را مانع نشود!

اگر در میان سیاهیش رنگ زق لـاکـــ هایت خودنمایی بکند!

اگر آرایش صورتت را پاک نکند….

چــــــادر با مانتو فرقی ندارد اگر همانگونه که با مانتو رفتار میکنی با چـــــادر هم رفتار کنی!

خلاصه بگویم :

آهــــای دختر چـــــادری :

چـــــادرت با تمام سختی هایش با مانتو فرقی ندارد

اگر …
حــــــــرمتش را حفظ نکنی

چـــادرت به اندازه ی کافی مظـــلوم هست پس مظلوم ترش نکن…

کمی حـــــــرمت نگه دار..




چادر ماشین
این روزها هر کس برای اینکه آفتاب رنگ ماشینش رو خراب نکنه و ماشینش از قیمت نیفته یه چادر برای ماشینش تهیه می کنه و هر چه اون ماشین گرون تر باشه چادرش هم گرون تر و با کیفیت تره! اما بعضی از همین آدما در مقابل پوشش همسرشون چه موضعی دارن؟؟ برای حفظ اندام همسرشون ازنگاه های هرزه چه فکری برداشتن؟؟ آیا همون اندازه که ماشینشون اهمیت می دن به همسرشون هم اهمیت می دن؟؟؟

دخترچادری;717481 نوشت:



چادر ماشین
این روزها هر کس برای اینکه آفتاب رنگ ماشینش رو خراب نکنه و ماشینش از قیمت نیفته یه چادر برای ماشینش تهیه می کنه و هر چه اون ماشین گرون تر باشه چادرش هم گرون تر و با کیفیت تره! اما بعضی از همین آدما در مقابل پوشش همسرشون چه موضعی دارن؟؟ برای حفظ اندام همسرشون ازنگاه های هرزه چه فکری برداشتن؟؟ آیا همون اندازه که ماشینشون اهمیت می دن به همسرشون هم اهمیت می دن؟؟؟


سلام
من گاها دیدم که برای ترویج حجاب ، از تبلیغاتی این چنینی استفاده میشه ... مثل همین چادر ماشین ، یا پوست شکلات و.... به نظر من اینگونه توجیهات و مثالها جالب نیست ... چون انسان و زن ، وجودش بسیار والاتر از هر مخلوق و مصنوعی هست که بخوایم برای تبیلغ حجابش از این گونه مسائل عاریه بگیریم... به نظر من اینگونه مثالها بیشتر باعث تمسخر و پایین اوردن ارزش حجاب میشه

موفق باشید


سه حرف اصلی حجاب ح ج ب
·٠•●✿ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ✿●•٠·˙
◥یعنی حجبَ‌.◣
◄ح به ضم
◄ج سکون
◄ب سکون
◥حجب یعنی مانعَ‌.◣
◄یعنی حجاب یک مانع است
◄مانع در مقابل چه بکار می رود؟
◄مانع در برابر دستدرازی است
◄مانع در برابر چشمان ناپاک است
◄مانع در برابر توطئه چینی برای دزدیدن ناموس توست

ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿