مشکل دختران مجرد، نبود خواستگار نیست؛ بلکه ...

تب‌های اولیه

352 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ابوالبرکات;643434 نوشت:
متاسفم تعریفتان ازآرامش اشتباه است.همین که می گم طرزفکرها عوض شده است. برنامه گفتگوی تنهایی گفتگویی داشت بادکترمهدی گلشنی. ازدوستان خواهش می کنم این برنامه رادراینترنت پیداکرده ومشاهده کنند.مجری این برنامه می گفت یکی ازدوستان من همکاری داردکه درشرکت آبدارچی هست. دخترش رامی خواهدعروس کند ولی پول جهازندارد.3یا4تا ماشین عوض می کند تا برسد خونشون.اما می گفت درشرکت ما این آدم ازهمه سرحال تراست وبشاش تراست. اگر روح انسان آزادنباشد آرامش نخواهدداشت ولواین که دررفاه باشد.آدمی که 10تا ماشین عوض می کنه ولی ایمان داره به خدا همیشه آرام است.متاسفانه شماآسایش رابارفاه اشتباه گرفته اید.ازاین مثالی که زدید کاملاواضح ومبرهن است این طرزفکرشما. به خاطرهمین طرزفکراست که افسردگی دراین قرن زیادشده.درموردمثالی که زدید بگویم درد ما چیزدیگری است بعدمثلا هرروزم مجبوریم 2تایا3تا ماشین عوض کنیم یک خورده برامون سخت است.این وسط قاطی می کنیم وفکرمی کنیم مشکل ناآرامی ما ناشی از این است که 2یا 3تا ماشین عوض می کنیم. مشکل این نیست.مشکل انسان امروزاین است که ایمان ندارد.ایمان.مدرنیته هم اومده هی نیازکاذب اضافه کرده واین انسان فکرمی کند مشکلش اگراین نیازهایش برطرف شودحل می شود.ما درزندگی یک نیازبیشترنداریم واون هم نیازبه ایمانه همین و همین.ایمان آرامش میاره نه رفاه.

شما مثال منو در باره ماشین متوجه نشدین منم اصراری به توضیحش ندارم. هر چند به نظر میرسه به پیشرفت (از بعد مادی)و امکانات رفاهی اعتقادی ندارین!!!
درباره اهمیت ایمان و اینکه مهم اینه که دل آدم خوش باشه باهاتون خیلی موافقم ولی بازم میگم مثال ماشین ربطی به این موضوع نداشت.

خیلی جالبه آقایون صحبت هایی که به ضررشون تموم میشه رو ادامه نمیدن.بگذریم.

Mohamad Rez4;643443 نوشت:
سلام علیکم بنده اصلا موافق این حرفتون نیستم.

باشه قبول دخترام دخترای قدیم.
آقایون چرا انقدر عوض شدن
یه شبه میخوان پولدار بشن
خیلی اهل کار نیستن ...
دنبال مقصرن همیشه
چشمشون به جیب باباشونه
بعضی ها همه نه

یا‌رقیه;643470 نوشت:
هیچ میدونستین که یکی از مقصر های اصلی این موضوع، دختران بد حجابی هستند که عفت و حیا رو سر کشیدن ، یه قورت آبم روش!!!
اینکه واسه پسره، پسندیدن ظاهر خانوم اینقد مهم شده، واسه اینه که از تبعات خطرناک بعدش می ترسه،

من اصلا متوجه منظورتون نشدم اگه میشه بیشتر توضیح بدین.

هر چند همیشه خانم ها مقصرند!!میدونم!!!

کلا نمیدونم چرا جامعه انقدر به آقایون اعتماد به نفس داده که فکر میکنن همه حرفای خودشون درسته و خانم ها همیشه مقصرند و اشتباه میکنند.

امیرمحسن;643491 نوشت:
دخترخانمی زمانی که زیر بار مهریه ی کم نمیره درواقع داره فریاد میزنه که من به تو اطمینان ندارم و میترسم از زمانی که منو رها کنی!

سلام، شما کاربر جدید هستید و برای اینکه حرفای من رو اشتباه برداشت نکنید قبلش باید یبار دیگه نظرم رو راجع به مهریه بگم

من اینجا 2 بار پست مربوط به مهریه زدم(البته بگذریم که یکیش سر از ناکجا آباد درآورد)

یکی از اون پستا مربوط به این بود که من می خوام و دوست دارم که مهریه رو کم بگیرم حتی کمتر از 14 سکه یعنی مهرالسنه دوست داشتم ولی خانواده این اجازه رو به من نمیدن به دلایل مختلف که اینجا جاش نیست دیگه

منم دقیقا فک می کردم مهریه کم باعث این میشه که مرد محبتش به زنش بیشتر بشه و برعکس اینکه میگن مهریه رو زیاد می گیریم که شوهرمون بهمون خیانت نکنه می خواستم (البته کوچیکترین هدفم این بود) که با راهی که خدا دوست داره محبت شوهرم رو بدست بیارم که دلش فقط پیش من بمونه

ولی خود آقایون همین سایت بهم گفتن که مهریه چه زیاد چه کمش در واقع خیلی تاثیری تو عشق و محبت نداره.

اگه ازدواج از روی شناخت باشه و اصل ایمان و اخلاق باشه و تحقیقات کامل انجام بشه و توکل کنیم احتمال اینکه شکست بخوریم کمه

ولی مشکل اینکه تو این زمانه واقعا خیلی نمیشه آدما رو شناخت، من میگم دیگه پدر و مادرام بچه هاشون رو نمی شناسن چه برسه دوست و همسایه و فامیل

برای همین احتیاط شرط عقله

خانم نباید از مهریه اش سوء استفاده بکنه، ولی اگه مهریه معقولی هم گفت مثلا 110تا نباید از طرف پسر بهش خرده گرفته بشه، باید انقدر بهش حق داده بشه که ایشون می تونه نگران آیندش باشه

ازدواج شمام باید با شناخت باشه

آقایونی که میگن آره ما یکیو می شناسیم با یه دختر مذهبی ازدواج کرد و فرداش مهریه اش رو می خواست، برای این بوده که با شناخت ازدواج نکرده. درست مثل خانمایی که می گن کسی رو می شناسیم که با یه پسر مذهبی ازدواج کرد و بعدش اون آقا زن و بچه رو ول کرد و خیانت کرد و طلاق و چی چی ، خب من میگم اینم با شناخت نبوده

مذهبی برای ما یعنی خانم چادری و آقای تسبیح به دست و پیراهن روی شلوار پارچه ای و یک مشت ریش! که مسجد و نماز روزشون ترک نمیشه

وقتی می فهمیم این مشخصات رو دارن دیگه میگیم خب این همونیه که من همیشه از خدا می خواستم و ازدواج می کنن و می بینن خیلی چیزا فرق می کنه با اونی که فکرش رو می کردن

بعد هم همه رو نسبت به قشر مذهبی بدبین می کنن، چه خود اون اشخاص چه همسرانشون

به هر حال قصد من از این حرفا این بود که باید این حق رو به خانم ها بدید که بترسن و نباید مهریه حالا نه زیاد رو، به حساب دوست نداشتن و از اول بی اعتمادی و اینا بزارید.

شما خوب باشید و در انتخابتون دقت بفرمایید مطمئن باشید خانم مهریه اش nتا سکه هم باشه هیچ وقت بهش فکرم نمی کنه

البته به این دیدم نباید به مهریه نگاه کنید که کی داده کی گرفته، چون بالاخره حق زن هست

ولی زن خوب و عاقل اگه بدونه شوهرش مرد زندگیه همه جوره هوای شوهرش رو داره

Miss Chadoriii;643526 نوشت:
بستگی داره

به چی بستگی داره؟

Ruhollah;643524 نوشت:
[="Blue"]

این صرفا نظر شماست.
موازین اسلام مغایر اینه.

[/]

سلام علیکم،بله صدرصد شما توجه کنید بنده که گفتم به نظر بنده،وگرنه هر فرد فرق داره و هر جامعه با یک جامعه دیگه هم فرق داره و هر فرهنگ با یک فرهنگ دیگه،بنده به تک همسری اعتقاد دارم ولی نه اینکه ازدواج دوم بنا بر شرایط اسلام و با رعایت اصول بد باشه،وگرنه دینمون که چیز بد رو توصیه نمیکنه،عقیده و تفکر بنده اینه،

ابوالبرکات;643527 نوشت:
در ضمن به نظر بنده ازدواج دوم با خیانت فرقی نداره،ادم با یکی میرسه به خدا نه با چند نفر،در ضمن شما یکم فکرتونو مثبت کنید،

شما مجردی؟
آقای سکوتمن
بابا مرد مهربون
من حاضرم با چهارتا ازدواج کنم
منتهی الان نمیشه
امام زمان عجل الله بیاد
چی میگی تو واسه خودت
از چی میترسی
خدا گفت نوش جونت
منم میزنم تو رگ
منتهی بایس مرد باشی
می فهمی
مرد

آرامش;643528 نوشت:
باشه قبول دخترام دخترای قدیم.
آقایون چرا انقدر عوض شدن
یه شبه میخوان پولدار بشن
خیلی اهل کار نیستن ...
دنبال مقصرن همیشه
چشمشون به جیب باباشونه
بعضی ها همه نه

دخترا چرا انقدر عوض شدن؟
چرا همه چیزشون شده مادیات؟
خونه داری رو هم که تعطیل کردن اشپزیم که بلد نیست غذا رو هم که میسوزونن.:khandeh!:
بعضی ها همه نه

آقایون محترم
خانم ها بهتون بی اعتماد شدن
میترسن
از اینکه هر لحظه مرد میتونه ازشون سیر بشه بره سراغ یکی دیگه
از اینکه مرد به راحتی میتونه همسر دوم بگیره
از اینکه مرد راحت میتونه خیانت کنه
از اینکه مرد انقدر تنوع طلبه
از این که مرد راحت میتونه زندگیشو ول کنه بره بدون اینکه بهش سخت بگذره و ترس از بیوه شدن داشته باشه
از خیلی چیزای دیگه...

البته من به شخصه از هیچ کدوم اینا نمیترسم :Sham:
ولی این تفکر غالب جامعه شده!!شما بیاین این نگاه رو از بین ببرین.

Mohamad Rez4;643537 نوشت:
دخترا چرا انقدر عوض شدن؟
چرا همه چیزشون شده مادیات؟
خونه داری رو هم که تعطیل کردن اشپزیم که بلد نیست غذا رو هم که میسوزونن.
بعضی ها همه نه

شما چرا سوالو با سوال جواب میدین
خوب ما قبول کردیم ما بدیم تنلیم

شما ها که ادعا دارین از خودتون دفاع کنید.

S.A.J;643534 نوشت:
شما مجردی؟
آقای سکوتمن
بابا مرد مهربون
من حاضرم با چهارتا ازدواج کنم
منتهی الان نمیشه
امام زمان عجل الله بیاد
چی میگی تو واسه خودت
از چی میترسی
خدا گفت نوش جونت
منم میزنم تو رگ
منتهی بایس مرد باشی
می فهمی
مرد

مهریه رو هم میشه تا بی نهایت بالا برد، حقی هست که خدا بهمون داده نوش جونمون.

یه زن اگه بخواد می تونه کاری کنه مرد از پس یکیش هم برنیاد اونم از راهای کاملا اسلامی!

امام زمان(عج) تشریف بیارن فک نکنید فوری اوضاع فرقی می کنه و همه ذهن ها پاک و خوب میشه و اون آدم بداخلاقه و گناه کاره یه روزه فرشته میشه

بله اینجوری هم میشه زندگی کرد
مرد: 4 تا حقمه نوش جونم
زن: مهریه ام + حق شیر+ پول کارای خونه +..... نوش جونم

به به چه زندگی گل و بلبلی!!!!

Ṃᾄʀẓἷἔ;643529 نوشت:
ولی خود آقایون همین سایت بهم گفتن که مهریه چه زیاد چه کمش در واقع خیلی تاثیری تو عشق و محبت نداره.

سلام علیکم.
بله مهریه در عشق و محبت شاید بی تاثیر باشه.
اما برای یک اقای مذهبی این میتونه یک دق دقه بشه.
همونطور که خوتون فرمودید مهریه حق زن هستش.پس باید این حق داده بشه به زن.خود بنده شخصا مهریه ای رو قبول خواهم کرد که بدونم در دوران حیاتم میتونم بپردازم.بالاخره این دنیا ندی اون دنیا میگیرن ازت.

آرامش;643539 نوشت:
شما چرا سوالو با سوال جواب میدین
خوب ما قبول کردیم ما بدیم تنلیم

شما ها که ادعا دارین از خودتون دفاع کنید.


خواهر بنده مزاح کردم.

اما این رو باید هر دو طرف قبول کنن که واقعا خیلی فرق هست بین اقایون این دوره و زمونه با 50 سال پیش همینطور خانم ها هم.
البته هستن بعضی ها که خیلی بهتر از گذشتگان هستند.

S.A.J;643534 نوشت:
از چی میترسی
خدا گفت نوش جونت

خدا به منم گفت مهریت حقته نوش جونت
هر چه امکاناتم بخوای شوهرت باید برات فراهم کنه
کار خونه وظیفت نیست آشپزی نطافت ....تعطیل
شیر دادن به بچه وظیفت نیست ...اونم تعطیل
کار بیرونم وظیفت نیست ...اونم تعطیل

نظرتون چیه؟؟؟؟خوبه؟؟؟

ابوالبرکات;643527 نوشت:
شما ازبرصیصای عابد که بالاتر نیستید؟هستید؟

سلام علیکم،خدای نکرده بنده نگفتم کسی هستم ما هم ی بنده ناقص هستیم با تمام مشکلات امروزی و وسوسه های امروزی منظور بنده این بود ما بر خدا توکل میکنیم و تا جایی که میتونیم از این کارا دوری میکنیم وقتی خدا هستش چه ترسی از شیطون ما در راه خدا قدم برمیداریم اونم ان شاا.. که حفظمون میکنه،وگرنه دوست عزیز برای همه ما اونقدر فضا محیا هست که همه کار کنیم ولی به لطف و کرم خدا ازش دوری میکنیم و اینم ی نعمت بزرگه که هر چی بگم برای شکرش کمه

S.A.J;643534 نوشت:

شما مجردی؟
آقای سکوتمن
بابا مرد مهربون
من حاضرم با چهارتا ازدواج کنم
منتهی الان نمیشه
امام زمان عجل الله بیاد
چی میگی تو واسه خودت
از چی میترسی
خدا گفت نوش جونت
منم میزنم تو رگ
منتهی بایس مرد باشی
می فهمی
مرد

شما منتظری امام زمان بیاد بری چهار تا زن بگیری؟؟

ینی واقعا اینهمه انتظار فرج و اینا دلیلش اینه؟؟؟

یا پیغمبرررررررررررررررررررررررر

خوب قبول کنیم چه اقایان و چه خانم ها انتظارات زیاد و ایده ال و بسیار رویایی در ذهن دارند ....و کمی غیر قابل دسرس ....

Ṃᾄʀẓἷἔ;643529 نوشت:
سلام

سلام سرکار خانم مرضیه!
بنده صحبتهای شما رو قبول دارم و این حرف من درست بعد از شناخت و تحقیق کامله.
البته که آقایون نباید انتظار داشته باشن که خانوم ها مهریه ای خیلی خیلی پایین در نظر بگیرن ولی خانومها هم نباید کاری کنن که حس اعتماد از اول بینشون کژدار و مریض شکل بگیره!
همه دارن میگن مهریه ی بالا پشتوانه ی خوبی برای زندگی مشترک نیست،ببینید چند درصد کسانی که کارشون به طلاق کشیده(متأسفانه)تونستن مهریه ی خودشون رو بدون دردسر بگیرن؟!
اگر این برای برخی خانوم ها به منزله ی اهرم فشار!!باشه خب آقایون هم چلاغ نیستن(جسارتاً!)فردا روز میتونن با خانومه کاری کنن که بگه مهرم حلال و جونم آزاد!
توی این زندگی که زندگی نیست دیگه،نه خانوم خیر و خوشی میبینه و نه آقا.


Ṃᾄʀẓἷἔ;643529 نوشت:
وقتی می فهمیم این مشخصات رو دارن دیگه میگیم خب این همونیه که من همیشه از خدا می خواستم و ازدواج می کنن و می بینن خیلی چیزا فرق می کنه با اونی که فکرش رو می کردن

بعد هم همه رو نسبت به قشر مذهبی بدبین می کنن، چه خود اون اشخاص چه همسرانشون


کسانی که گول ظاهر افراد رو میخورن خیلی سادگی به خرج میدن و کسی جز خودشون مقصر نیست.


Ṃᾄʀẓἷἔ;643529 نوشت:
شما خوب باشید و در انتخابتون دقت بفرمایید مطمئن باشید خانم مهریه اش nتا سکه هم باشه هیچ وقت بهش فکرم نمی کنه

قطعاً همینطوره و من انقدری خانومم رو دوست دارم که به خاطرش هر سختی رو تحمل کنم حتی مهریه ی سنگین ولی این عشق و خوبی باید دو طرفه باشه.
توی احادیثی اومده که زن خوب زنیه که مهریش کم باشه!
کاش خانومهای مسلمان ما ، خانوم بزرگواری مثل حضرت زهرا(س ) رو الگوی خودشون قرار میدادن و انقدر از ترس و مهریه ی بالا حرف نمیزدن.
این کاملاً بر خلاف موازین شرعی باید باشه گمونم!

S.A.J;643534 نوشت:

شما مجردی؟
آقای سکوتمن
بابا مرد مهربون
من حاضرم با چهارتا ازدواج کنم
منتهی الان نمیشه
امام زمان عجل الله بیاد
چی میگی تو واسه خودت
از چی میترسی
خدا گفت نوش جونت
منم میزنم تو رگ
منتهی بایس مرد باشی
می فهمی
مرد

سلام،بله مجردم
عجبا!!!!امام زمان بیاد ۴ بگیری!!!:Cheshmak:امیدوارم به شوخی گفته باشی
والا بنده از حق میترسم که خدای نکرده حق کسی زیر پا نذارم حالا چه برسه به حق همسرم و شریک زندگیم

خدا گفته نشون جونت وقتی بتونی عدالت رو رعایت کنی نه همینجوری بری بگیری،شما از کجا میدونی حتی ی اخم کمتر یا بیشتر میتونی رعایت کنی سخته برادر،
در ضمن راحت بگم یکی نماز میخونه برای حوری بهشت یکی هم میخونه برای خود خدا،مهم اینه شما چی میخوایید از زندگی و نیتتون چیه از ازدواج

امیرمحسن;643550 نوشت:
کاش خانومهای مسلمان ما ، خانوم بزرگواری مثل حضرت زهرا(س ) رو الگوی خودشون قرار میدادن و انقدر از ترس و مهریه ی بالا حرف نمیزدن.
این کاملاً بر خلاف موازین شرعی باید باشه گمونم!

بله کاش

ولی خانمای ما از این می ترسن که الگوی شوهرشون امام علی (ع) نباشه

وگرنه من می تونم خداروشاهد بگیرم اگه زن به شوهرش مطمئن باشه در بیشتر موارد از خیلی چیزا می گذرن و فقط آرامش همسر و فرزندانشون براشون مهم خواهد بود

S.A.J;643534 نوشت:

شما مجردی؟
آقای سکوتمن
بابا مرد مهربون
من حاضرم با چهارتا ازدواج کنم
منتهی الان نمیشه
امام زمان عجل الله بیاد
چی میگی تو واسه خودت
از چی میترسی
خدا گفت نوش جونت
منم میزنم تو رگ
منتهی بایس مرد باشی
می فهمی
مرد
سلام متن اصلی رادر پست شما نوشته توسط ابوالبرکات اما من این متن راننوشتم.

آرامش;643528 نوشت:
شما مثال منو در باره ماشین متوجه نشدین منم اصراری به توضیحش ندارم. هر چند به نظر میرسه به پیشرفت (از بعد مادی)و امکانات رفاهی اعتقادی ندارین!!!
درباره اهمیت ایمان و اینکه مهم اینه که دل آدم خوش باشه باهاتون خیلی موافقم ولی بازم میگم مثال ماشین ربطی به این موضوع نداشت.

خیلی جالبه آقایون صحبت هایی که به ضررشون تموم میشه رو ادامه نمیدن.بگذریم.

سلام خوب مثال ماشین راتوضیح دهید.اگرمنطق دارید چرا اصرار نداریدتوضیح بدید؟من کاملا منظورتون رو ازمثالی که درموردماشین زدید متوجه شدم.بابا معلومه شما فکرمی کنید رفاه آرامش میاره. درمورد پیشرفت مادی هم بگویم که من به پیشرفت مادی غیرازحوزه های خاصی مثل حوزه هسته ای وحوزه دفاعی اعتقادی ندارم.همون ها هم به خاطرضرورت هایی است که امروزه به خاطر گرگ های نامردی است که دردنیا حکومت می کنند مثل اسرائیل وگرنه درهمون ها هم اعتقادی ندارم.به این اعتقادم هم افتخارمی کنم. خیلی ازصاحبنظران درحوزه فلسفه تکنولوژی وفلسفه علم هم اعتقادی به پیشرفت مادی ندارند.مثالی هم که من درمورد ماشین زدم هم اصلش درمورد گفتگوبا دکترگلشنی بود که کاملا مربوط بودبه موضوع.اون شخصی که سه تا ماشین عوض می کنه می ره خونش وکاملا سرحاله این مثالی است درمقابل تعریف چیپی که شما کردید ازآرامش وآسایش در زندگی برمبنای تعدادتاکسی ومترویی که می رویدخانه.

مادیات کلا مایه ی اختلاف تو زندگی زناشویی هست.
اعتماد مهمترین شرطه یک زندگیه اوگه زن به شوهرش اعتماد داشته باشه کنار خیابون هم باهاش زندگی میکنه و همه چیز به خاطرشس تحمل میکنه اما بیشتر آقایون با دید مادی نگاه میکنن و به جای محبت به همسر خشونت یا کارایی میکنن که اعتماد همسرشون از بین میره. خانوم ها تنها موجودین که هرچقدرم بیشتر بهشون محبت کنی چندبرابرش و برداشت میکنی یعنی یه محبت ببینن ده چند تا از خودگذشتگی برای شما و حتی خانوادتون انجام میدن. ولی وقتی از زندگی دلسرد میشن و نمیتونن کاری بکنن متوسل به مهریه میشن که در حقیقت اگه مرد نده نمیشه کاری کرد مگر با هزار دنگ و فنگ و یک سال علافی!
به نظر من مهریه رو ما الکی گرفتیم یعنی چی تو یه کاغذ فقط امضا میکنیم که بعدشم بزنیم زیرش. اگه یه بانک بدهی داشته بلاشی فورا خونت و میفروشن ولی اگه مهریه باشه مستثنای دینه. برای دختری که زندگیش تباه شده.
مهریه رو باید همون اول گرفت که زندگی با استحکام بیشتری آغاز بشه. و انقدر دغدغه نداشته باشن جوون ها که داد نزنم که مهریه شو میذاره اجرا. باور کنین برای یک زن بدترین چیز به اجرا گذاشتنه مهریه اش هست. اما جایی دیگه هیچ چاره ای براش نمیمونه.

pzahra;641937 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
حدود یک ماهی است که مادرم 5 جا تماس گرفته برای خواستگاری
فقط یکی از اونها اجازه دادن برم خواستگاری که درتوی جلسه خواستگاری
گفتند مهریه دخترما بخاطر رقابت با دخترعموهاش کمتر از500سکه نمیتونه باشه
اون 4 چهارمورد دیگه هم گفتند شغل موقت شما ضمانت خوشبختی دختر ما رو نمیکنه وگوشیاقطع کردن حالا من از دخترها میپرسم واقعا مقصرکیست؟
اگه من پسر بیکار باشم شما دخترها میگین پسرا تنبلند حالا هم که رفتم سرکارموقتی میگن آبرومند نیست و ضمانت دختر ما را نمیکنه به نظر شما دخترا من حق ندارم که دیگه نخام برم خواستگاری و دیگه هیچ جوونی جرایت نکنه بره خواستگاری؟؟؟
به نظر من مشکل دخترا نبود خواستگار نیست مشکل همش سر پول

كارشناس محترم نظر شما چيست؟ مشكل از من است يا دختران يا ... ؟


بعد میگن چرا سن ازدواج رفته بالا
این دخترایی که خودشون اینطورین حقشونه تو خونه بمونن
ولی خو وقتی دیدن سنشون رسیده به مرز و فشار بشون میاد تازه میفهمن یه من ماست چقد کره میده و گاماس گاماس کوتاه میان

آرامش;643190 نوشت:
ایشون فقط 5 جا رفتن خواستگاری اونوقت شما نشستین پشت سر دخترا حرف زدن که آره همه اینجورین و فلان...
حالا من 10 تا پسر پر توقع و مغرور و پول دوست نشونتون بدم چی؟؟؟همشون اینجوری هستند دیگه نه؟

آقای سوال کننده لطفا همرو جمع نبندین ما دختر خوب زیاد داریم همونطور که پسر خوب زیاد داریم.
خدا به فکر همه بوده فقط شما عجول نباش!!
تلاشتونو بیشتر کنید و دعا هم بکنید برای اینکه همسر آیندتون زودتر سر راهتون قرار بگیره...
تو خود علی گونه باش فاطمه گونه هم پیدا میشه...


آخ گفتین
من یکی از همینام
البت توقع مادی ندارم ننننننه
توقع غیر مادی دارم
یکی باشه بشه سر دینش قسم بخوری

pzahra;641937 نوشت:
مشکل دختران مجرد، نبود خواستگار نیست؛ بلکه ...

سلام
انشاءالله هرچه زود تر همه نا متاهل ها متاهل شوند،تشکیل زندگی دهند و فرزندانی صالح تربیت نمایند

مشکل دختران مجرد، (خصوصا مذهبی)نبود خواستگار نیست؛ بلکه نبود خواستگار متدین واقعی است!!

من از زمانی که یادم می آید که فهمیدم باید ازدواج کنم (شاید 17 ،18 سالگی)ملاکهایم هیچوقت پول و مال دنیا نبوده، همیشه آنقدر در فکر تشکیل یک زندگی معنوی و تربیت فرزندانی صالح بودم که حتی از اینکه خواستگاری زیاد اهل مادیات باشد وحشت داشتم!!
اما جالب است بدانید اکثر خواستگاران من به خاطر عقایدم مرا رد میکردند(یا من آنها را رد میکردم)،یعنی اولش به خاطر خانواده امان که به لطف الهی وجهه اجتماعی خوبی دارند می آمدند اما وقتی با هم صحبت میکردیم و عقایدم را میشنیدندیا دست می انداختند،یا تعجب میکردند،یا میخندیدند یا...این از غیرمذهبی هایشان
مذهبی هایشان هم وقتی می آمدند به خاطر ملاکهای ظاهری رد میکردند!! ...

فکرمیکنید من چی میگفتم؟ میگفتم نمیخواهم مراسم بگیرم،میخوام بزن و بکوب نباشه،میخوام برم پیش یکی از علما عقد کنم؛مهریه اولش میگفتم اصلا نمیخوام ،میگفتم مهر من ایمان همسرم است...بعد که فهمیدم بایدحتمامهریه باشد میگفتم میخوام یک دوره کتب تفسیر قرآن باشه! یا چیزهایی دیگری که رضای خدا توش باشه،میگفتم فردا تو زندگیم میخوام جوری باشم که امام زمان(ع) به خونه ام سر بزنن،بتونم فرزندانی صالح تحویلشان بدم ،میخوام هیچ تجملاتی تو زندگیم نباشه (نه مبل نه تخت نه وسایل آنچنانی آشپزخانه و... ،در حالی که زندگی خودمان و خصوصا اقوام اینگونه ساده نبوده و نیست ،مال ما مثلا از همه خیلی خیلی ساده تره ،اقواممان که گلوله تجملاتند!! به همین خاطر همیشه نظراتم در خانواده و خصوصااقوام غریب بود...)
من خیلی صبر کردم اما یک مرد متدین واقعی پیدا نشد که من باهاش ازدواج کنم!!!!
تا اینکه کم کم سنم بالا رفت و دیگه افراد مذهبی!!!! برایشان سن هم مطرح بود و...

اما همیشه خداوند را شاکر بودم وهستم و از چیزها و حرفهایی که میشنیدم ناراحت نمیشدم چون همیشه نگاهم به لیخند خدا بوده و انشاءالله خواهد بود و اینها را آزمایش الهی میدانم واز اینکه خداوند دارد با من عشق بازی میکند خیلی خوشحالم

خواستگاری داشتم که میتونم بگم از نظر ثروت ثروتمند ترین فرد محله اشان بود!البته هم استانی نبودیم،ایشون تهرانی بودن، با وجود اصرارهای ایشون و با وجودی که چند ماه دنباله اش بود اما من قبول نکردم !چون دنبال چیزهایی که بودم ایشون نداشت!!
همه فامیل میگفتن زده به سرت ،دیوونه شدی ،و...اما ثروت و قیافه (همه میگفتند خیلی خوش قیافه است) این آقا پسر سر سوزنی برام جذابیت نداشت وقتی میدیدم ملاکهایم را ندارد
خواستگار داشتم وقتی گفتم دلم میخواهد بتونم فرزندانم را جوری تربیت کنم که یار امام زمانمان(روحی وارواحنافداه) باشند کلی رفته بود نشسته بود هرجایی و من را دست انداخته بود!!!
چقدر طعنه ها شنیدم چون دنبال مادیات تو زندگی نبودم،چون ئنبال پول و ثروت شریک زندگیم نبودم و نیستم،اما مردهای متدین مذهبی که خیلی هم ادعایشان میشد میرفتند دخترانی را میگرفتن که از نظر ظاهر خیلی عالی باشند ولو اینکه بعضی اعتقاداتش ضعیف باشد ،میگفتند خودمان طرف را درست میکنیم...
الان هم وقتی میبینم بعضی دخترهای مدتین جوان به خاطر چه امور ساده ای از طرف آقایان رد میشوند غصه میخورم و برایشان نگرانم چون میدانم چند سال دیگر سنشان که بالا رفت مشکل سن زیاد هم به مشکلاتشان اضافه میشود و...

جناب آقای pzahra ،حق با شماست،مشکل دختران مجرد،خصوصا مذهبی نبود خواستگار نیست! مشکل این است که کم پیدامیشوند مردانی که واقعا به خاطر رضای خدا بخواهد زندگی کنند و توکلشان به خداوند بالا باشد...مردانی که اگر از بعضی امور گذشتند قطعا خداوند برایشان جبران میکنند اما هنوز خیلی ها به این باور نرسیده اند...

یکی از اساتید میفرمودند اگر سن دختران مذهبی بالا رفته برای دختران زشت نیست ،برای آقایان زشت است که یک مرد مدتین واقعی پیدا نشده با اینان ازدواج کند ،و این یعنی مرد متدین درجامعه کم است!

یاحق

pzahra;641937 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
حدود یک ماهی است که مادرم 5 جا تماس گرفته برای خواستگاری
فقط یکی از اونها اجازه دادن برم خواستگاری که درتوی جلسه خواستگاری
گفتند مهریه دخترما بخاطر رقابت با دخترعموهاش کمتر از500سکه نمیتونه باشه
اون 4 چهارمورد دیگه هم گفتند شغل موقت شما ضمانت خوشبختی دختر ما رو نمیکنه وگوشیاقطع کردن حالا من از دخترها میپرسم واقعا مقصرکیست؟
اگه من پسر بیکار باشم شما دخترها میگین پسرا تنبلند حالا هم که رفتم سرکارموقتی میگن آبرومند نیست و ضمانت دختر ما را نمیکنه به نظر شما دخترا من حق ندارم که دیگه نخام برم خواستگاری و دیگه هیچ جوونی جرایت نکنه بره خواستگاری؟؟؟
به نظر من مشکل دخترا نبود خواستگار نیست مشکل همش سر پول

كارشناس محترم نظر شما چيست؟ مشكل از من است يا دختران يا ... ؟


متاسفانه این چشم و هم چشمیها حقیقت تلخی هست که همگانی شده و تقریبا مختص یه طبقه
یا سطح فرهنگ خاصی نیست .
به نظرم باید روی این مساله کار فرهنگی کنند چرا که سن ازدواج با همین بهانه های الکی رو به بالاست.
نسل جدید طرز فکرشون فرق کرده من تعجبم از پدر و مادرهاست چرا به جای راهنمایی فرزندانشون
به این قضیه شاخ و بال هم میدن .
اما توصیم اینست که زیر بار مهریه های سنگین نرید . به جیبتون نگاه کنید . و دنبال دختر ی باشید
که هم شان و هم کفو شما باشه واز لحاظ سطح فرهنگی و طبقاتی و تحصیلی به شما بیاد.
میگن اگر برای کسی نمی تونی کاری بکنی براش دعا کن.
خدا ان شاءالله زمینه ازدواج همه جوونها رو فراهم و اسون کنه . و خدا برای شما هم بهترینها رو بخواد ان شاءالله.

sayedali;643317 نوشت:
[=arial]

به هر حال اگر گوهر نایاب می خواهید باید تلاش کنید و حتما هم همین طوری خواهد بود که بارها و بارها بروید خواستگاری



همچین دنبالش بگردیم که نگو

ولی ته تهش هم کارو خوبه خدا درست کنه

مطلع الفجر;643601 نوشت:
سلام
انشاءالله هرچه زود تر همه نا متاهل ها متاهل شوند،تشکیل زندگی دهند و فرزندانی صالح تربیت نمایند

مشکل دختران مجرد، (خصوصا مذهبی)نبود خواستگار نیست؛ بلکه نبود خواستگار متدین واقعی است!!

من از زمانی که یادم می آید که فهمیدم باید ازدواج کنم (شاید 17 ،18 سالگی)ملاکهایم هیچوقت پول و مال دنیا نبوده، همیشه آنقدر در فکر تشکیل یک زندگی معنوی و تربیت فرزندانی صالح بودم که حتی از اینکه خواستگاری زیاد اهل مادیات باشد وحشت داشتم!!
اما جالب است بدانید اکثر خواستگاران من به خاطر عقایدم مرا رد میکردند(یا من آنها را رد میکردم)،یعنی اولش به خاطر خانواده امان که به لطف الهی وجهه اجتماعی خوبی دارند می آمدند اما وقتی با هم صحبت میکردیم و عقایدم را میشنیدندیا دست می انداختند،یا تعجب میکردند،یا میخندیدند یا...این از غیرمذهبی هایشان
مذهبی هایشان هم وقتی می آمدند به خاطر ملاکهای ظاهری رد میکردند!! ...

فکرمیکنید من چی میگفتم؟ میگفتم نمیخواهم مراسم بگیرم،میخوام بزن و بکوب نباشه،میخوام برم پیش یکی از علما عقد کنم؛مهریه اولش میگفتم اصلا نمیخوام ،میگفتم مهر من ایمان همسرم است...بعد که فهمیدم بایدحتمامهریه باشد میگفتم میخوام یک دوره کتب تفسیر قرآن باشه! یا چیزهایی دیگری که رضای خدا توش باشه،میگفتم فردا تو زندگیم میخوام جوری باشم که امام زمان(ع) به خونه ام سر بزنن،بتونم فرزندانی صالح تحویلشان بدم ،میخوام هیچ تجملاتی تو زندگیم نباشه (نه مبل نه تخت نه وسایل آنچنانی آشپزخانه و... ،در حالی که زندگی خودمان و خصوصا اقوام اینگونه ساده نبوده و نیست ،مال ما مثلا از همه خیلی خیلی ساده تره ،اقواممان که گلوله تجملاتند!! به همین خاطر همیشه نظراتم در خانواده و خصوصااقوام غریب بود...)
من خیلی صبر کردم اما یک مرد متدین واقعی پیدا نشد که من باهاش ازدواج کنم!!!!
تا اینکه کم کم سنم بالا رفت و دیگه افراد مذهبی!!!! برایشان سن هم مطرح بود و...

اما همیشه خداوند را شاکر بودم وهستم و از چیزها و حرفهایی که میشنیدم ناراحت نمیشدم چون همیشه نگاهم به لیخند خدا بوده و انشاءالله خواهد بود و اینها را آزمایش الهی میدانم واز اینکه خداوند دارد با من عشق بازی میکند خیلی خوشحالم

خواستگاری داشتم که میتونم بگم از نظر ثروت ثروتمند ترین فرد محله اشان بود!البته هم استانی نبودیم،ایشون تهرانی بودن، با وجود اصرارهای ایشون و با وجودی که چند ماه دنباله اش بود اما من قبول نکردم !چون دنبال چیزهایی که بودم ایشون نداشت!!
همه فامیل میگفتن زده به سرت ،دیوونه شدی ،و...اما ثروت و قیافه (همه میگفتند خیلی خوش قیافه است) این آقا پسر سر سوزنی برام جذابیت نداشت وقتی میدیدم ملاکهایم را ندارد
خواستگار داشتم وقتی گفتم دلم میخواهد بتونم فرزندانم را جوری تربیت کنم که یار امام زمانمان(روحی وارواحنافداه) باشند کلی رفته بود نشسته بود هرجایی و من را دست انداخته بود!!!
چقدر طعنه ها شنیدم چون دنبال مادیات تو زندگی نبودم،چون ئنبال پول و ثروت شریک زندگیم نبودم و نیستم،اما مردهای متدین مذهبی که خیلی هم ادعایشان میشد میرفتند دخترانی را میگرفتن که از نظر ظاهر خیلی عالی باشند ولو اینکه بعضی اعتقاداتش ضعیف باشد ،میگفتند خودمان طرف را درست میکنیم...
الان هم وقتی میبینم بعضی دخترهای مدتین جوان به خاطر چه امور ساده ای از طرف آقایان رد میشوند غصه میخورم و برایشان نگرانم چون میدانم چند سال دیگر سنشان که بالا رفت مشکل سن زیاد هم به مشکلاتشان اضافه میشود و...

جناب آقای pzahra ،حق با شماست،مشکل دختران مجرد،خصوصا مذهبی نبود خواستگار نیست! مشکل این است که کم پیدامیشوند مردانی که واقعا به خاطر رضای خدا بخواهد زندگی کنند و توکلشان به خداوند بالا باشد...مردانی که اگر از بعضی امور گذشتند قطعا خداوند برایشان جبران میکنند اما هنوز خیلی ها به این باور نرسیده اند...

یکی از اساتید میفرمودند اگر سن دختران مذهبی بالا رفته برای دختران زشت نیست ،برای آقایان زشت است که یک مرد مدتین واقعی پیدا نشده با اینان ازدواج کند ،و این یعنی مرد متدین درجامعه کم است!

یاحق


معیارهاتون بسیاردرست است.اما مهریه را درحدود40یا 50تا بگیرید.من اگربخوام برم خواستگاری دختری واون مهریه نخوادیک خورده بهش مشکوک می شم.زیرا فکرمی کنم اون شاید یک مشکلی داره که به فکر این نیست که برای دوام زندگی اش نوعی پشتیبان نمی خواد.اما بیشتراز50تا هم نگیریدقابل قبول نیست.اما بقیه معیارهاتون را تغییر ندهید.بسیارخوب اند.

آرامش;643376 نوشت:

بابا دیگه نزارید بگم که خواستگار زنگ میزنه میگه قد دخترتون چنده سبزست یا سفیده سایز دور کمرش چنده تحصیلاتش چیه....این حرفارو عمه جان ما که نمیگن شما پسرا میگید

پس هر آنچه برای خودتون میپسندین برای دختران هم بپسندین
شمام توقعاتتون رو بیارید پایین لطفا!!

درباره فشار اطرافیان هم شما دقت نکردین ! من وایسم جلو بابام که الا و بلا باید 14 تا باشه!!واقعا درسته به نظرتون!!حرفم خیلی سادست.


واویلاااااا
استغفرالله
عجب مردمونی پیدا میشن
اینا حقشونه اصن جوابشونم ندین
یعنی عینهو یه مزاحم فقط باس گوشی رو روشون قطع کنی
شرفم خوب چیزیه
ولی واس 14 سکه نه جلو خونه وایسین نه از حرفتون کوتاه بیاین

sokotman;643402 نوشت:
من که خودم بالای 14 سکه مهریه نمیدم...اقا ندارم مهریه حلال زنه و مرد وظیفشه بده..وقتی توان من به همین 14 هم بیشتر نمیرسه چرا مثلا باید بکنم 110...این باید حل بشه...بسیاری از مشکلات ما به همین چشم و تو هم چشمی و بسیار از تفکرات و رسم های نامناسب در شروع ازدواج و خواستگاری..وقتی من میگم 14 سکه هیچ وقت انتظار ندارم خانواده عروس بیاد 100 میلیون یا 50 میلیون جهزیه بخره..به میزانی که خودم سادم و انتظار ندارم به من سخت بگیرن خوب خانواده خودم رو هم بهشون میگم سخت نگیرن...مشکلات زیاده ولی همه چی بستگی به خود پسر و دختر داره که با رسم نامناسب مبارزه کنن و جلوش بایستن و تن بهش ندن تا کم کم جا بیفته..توکل بر خدا البته

اصن نباس انتظار جهیزیه داشته باشی
یعنی هیچی هیچیا
اونا اگه دادن که دادن
ندادنم که هیچی
البت مهریه بالا هم نباس بدی
همون چیزی که دین میگه

ببین حضرت علی مهریه رو داد و بعدا باهاش جهیزیه گرفت

مطلع الفجر;643601 نوشت:
فکرمیکنید من چی میگفتم؟ میگفتم نمیخواهم مراسم بگیرم،میخوام بزن و بکوب نباشه،میخوام برم پیش یکی از علما عقد کنم؛مهریه اولش میگفتم اصلا نمیخوام ،میگفتم مهر من ایمان همسرم است...بعد که فهمیدم بایدحتمامهریه باشد میگفتم میخوام یک دوره کتب تفسیر قرآن باشه! یا چیزهایی دیگری که رضای خدا توش باشه،میگفتم فردا تو زندگیم میخوام جوری باشم که امام زمان(ع) به خونه ام سر بزنن،بتونم فرزندانی صالح تحویلشان بدم ،میخوام هیچ تجملاتی تو زندگیم نباشه (نه مبل نه تخت نه وسایل آنچنانی آشپزخانه و... ،در حالی که زندگی خودمان و خصوصا اقوام اینگونه ساده نبوده و نیست ،مال ما مثلا از همه خیلی خیلی ساده تره ،اقواممان که گلوله تجملاتند!! به همین خاطر همیشه نظراتم در خانواده و خصوصااقوام غریب بود...)
من خیلی صبر کردم اما یک مرد متدین واقعی پیدا نشد که من باهاش ازدواج کنم!!!!

واقعا..........؟ بهتون تبریک میگم بخاطر این اندیشه تون
منم تقریبا همچنین عقیده و ملاک هایی تو ذهنم دارم که توی خواستگاری به دختر خانمه بگم
اما میترسم بیاد بیرون و به پدر و مادرش بگه بندازین بیرون این پسره پررو رو داره هذیون میگه:kharej:

ابوالبرکات;643612 نوشت:
معیارهاتون بسیاردرست است.اما مهریه را درحدود40یا 50تا بگیرید.من اگربخوام برم خواستگاری دختری واون مهریه نخوادیک خورده بهش مشکوک می شم.زیرا فکرمی کنم اون شاید یک مشکلی داره که به فکر این نیست که برای دوام زندگی اش نوعی پشتیبان نمی خواد.اما بیشتراز50تا هم نگیریدقابل قبول نیست.اما بقیه معیارهاتون را تغییر ندهید.بسیارخوب اند.

سلام علیکم
از نظر شما متشکرم، اما به نظرتان مهریه یک خانم ضمانتش بیشتر از خداست!!! زندگی من را مهریه ام ضمانت نمیکند،خداوند ضمانت میکند...پشتیبان من خداست نه مهریه ام! مهریه هدیه ای است از طرف همسر که من تعیین نمیکنم چقدر باشد ،این هم چون اصرار دارند دختر باید نظرش را بگوید گفتم، در نظرم بود بعد از ازدواج اگر وضع همسرم مناسب بود بگویم مهریه ام را تهیه نمایند و به کتابخانه یکی از حوزه های علمیه هدیه کنم تا ذخیره ای باشد برای همسر و فرزندان و خودم
اگر هم وضع مناسبی از نظر مالی نداشتند با خودم گفتم در وصیت نامه قید میکنم که مهریه من را به کتابخانه حوزه هدیه کنند...البته چیزهای دیگری هم میشود مهریه قرار داد که در همین راستا باشد

ابوالبرکات;643612 نوشت:
زیرا فکرمی کنم اون شاید یک مشکلی داره که به فکر این نیست که برای دوام زندگی اش نوعی پشتیبان نمی خواد

بله خیلی از این نوع حرفها شنیده ام! متاسفانه در دنیای امروزی اگر خانمی دنبال مادیات نباشد فکر میکنند مشکل دارد...اما من برایم این صحبتها مهم نیست ،بگذارید همه فکر کنند ما مشکل داریم ،خداکند بتوانیم به آنچه تکلیفمان در زندگی است درست عمل کنیم و مولایمان (روحی و ارواجنا فداه )راضی باشند،زیرا وقتی میمیریم و میخواهیم به دیدار محبوب برویم حرفهای مردم را همراه خودمان نمیبریم ،اعمالمان را همراه خودمان میبریم...
خواستگار داشتم وقتی نشستیم و صحبت کردیم من با توجه به ملاکهایم ازشون سوال کردم ، دست آخر در آمدند گفتند شما نمیخواید بدونید من خونه دارم ؟،ماشین دارم؟ گفتم ببینید اینها اگر باشد خیلی خوب است، اما اگر هم نباشد به تکامل انسان لطمه ای نمیزند ولی اگر ایمان نباشد هزار تا ماشین و خونه هم که در زندگی باشد زن و شوهر نمیتوانند به کمال الهی برسند،نمیتواند نسل صالحی تربیت کنند
فکر میکنید چی جواب دادند...بماند...

من اگر چیزهایی که در ذهنم است رابیان کنم شما که سهل است خیلی ها ممکن است فکر کنن مشکل دارم که دارم اینها را میگویم...بماند...

یاحق

آرامش;643528 نوشت:

کلا نمیدونم چرا جامعه انقدر به آقایون اعتماد به نفس داده که فکر میکنن همه حرفای خودشون درسته و خانم ها همیشه مقصرند و اشتباه میکنند.

فقط آقایون؟
کلا به همه اعتماد به نفس داده
چه اینور چه اونور
اعتماد به نفس که هیچ
بگو اعتماد به سقف
همه دارن میگن حرف حرف منه
یکی نیس بیاد بگه بابات خوب مادرت خوب
اصن اعتماد به نفس کیلو چنده؟
خدا چی پ؟
هیچکارس لابد؟
البت منظور شما اینا نبود

آرامش;643543 نوشت:
خدا به منم گفت مهریت حقته نوش جونت
هر چه امکاناتم بخوای شوهرت باید برات فراهم کنه
کار خونه وظیفت نیست آشپزی نطافت ....تعطیل
شیر دادن به بچه وظیفت نیست ...اونم تعطیل
کار بیرونم وظیفت نیست ...اونم تعطیل

نظرتون چیه؟؟؟؟خوبه؟؟؟


والا یکی باس اینا رو به خانما بگه
من قبلا هم گفتم
نقل قول:
بابا من اصن نه جهیزیه می خوام نه دنبال اینم که پولدار یا متوسط باشن نه اینکه سرکار بره یا درآمد داشته باشه نه اینکه تو خونه ورداره همه کارای خونه رو بکنه
خودم جوری ام که خیلی از کارامو خودم می تونم بکنم البته راسش آشپزی بلد نیسم
دنبال ظاهر هم نیستم، یه ظاهر معمولی از سرمم زیادیه

الان من هر چی خواسگاری رفتم، خیلی دخترای خوب و کدبانویی هم بودن و حتی توقعاتشون هم پایین بود انصافا
اما من کسیو می خوام که فکرش رو قبول داشته باشم کسی که دین رو درست و حسابی تحقیق کرده باشه و همه چیزشو قبول داشته باشه

همچین کسایی رو خیلی کم دیدم، بعضیهاشون رو هر چی سعی می کنی بهشون برسی بیشتر تو افق محو میشن
من نمی دونم اینایی که اینطورین چرا یه کارایی میکنن که انگار یه پیله ای دور خودشون کشیدن و نمیزارن کسی بیاد سراغشون
خوب بابا این درست که حضرت زهرا(س) فرموده که زن خوب اونیه که نه مردی اونو ببینه و نه اون مردی رو ببینه
ولی خوب بالاخره توی این دنیای کثیف باید یه کسی یه جوری شما رو بشناسه تا بتونه پا پیش بزاره


Miss Chadoriii;643547 نوشت:
شما منتظری امام زمان بیاد بری چهار تا زن بگیری؟؟

ینی واقعا اینهمه انتظار فرج و اینا دلیلش اینه؟؟؟

یا پیغمبرررررررررررررررررررررررر


اصن انتظار مولا واس اینکه به یه چی برسی غلطه
مگه مولا نوکر ماس که ورداره بیاد اوضاعمونو درس کنه

مطلع الفجر;643626 نوشت:
سلام علیکم
از نظر شما متشکرم، اما به نظرتان مهریه یک خانم ضمانتش بیشتر از خداست!!! زندگی من را مهریه ام ضمانت نمیکند،خداوند ضمانت میکند...پشتیبان من خداست نه مهریه ام! مهریه هدیه ای است از طرف همسر که من تعیین نمیکنم چقدر باشد ،این هم چون اصرار دارند دختر باید نظرش را بگوید گفتم، در نظرم بود بعد از ازدواج اگر وضع همسرم مناسب بود بگویم مهریه ام را تهیه نمایند و به کتابخانه یکی از حوزه های علمیه هدیه کنم تا ذخیره ای باشد برای همسر و فرزندان و خودم
اگر هم وضع مناسبی از نظر مالی نداشتند با خودم گفتم در وصیت نامه قید میکنم که مهریه من را به کتابخانه حوزه هدیه کنند...البته چیزهای دیگری هم میشود مهریه قرار داد که در همین راستا باشد

بله خیلی از این نوع حرفها شنیده ام! متاسفانه در دنیای امروزی اگر خانمی دنبال مادیات نباشد فکر میکنند مشکل دارد...اما من برایم این صحبتها مهم نیست ،بگذارید همه فکر کنند ما مشکل داریم ،خداکند بتوانیم به آنچه تکلیفمان در زندگی است درست عمل کنیم و مولایمان (روحی و ارواجنا فداه )راضی باشند،زیرا وقتی میمیریم و میخواهیم به دیدار محبوب برویم حرفهای مردم را همراه خودمان نمیبریم ،اعمالمان را همراه خودمان میبریم...
خواستگار داشتم وقتی نشستیم و صحبت کردیم من با توجه به ملاکهایم ازشون سوال کردم ، دست آخر در آمدند گفتند شما نمیخواید بدونید من خونه دارم ؟،ماشین دارم؟ گفتم ببینید اینها اگر باشد خیلی خوب است، اما اگر هم نباشد به تکامل انسان لطمه ای نمیزند ولی اگر ایمان باشد هزار تا ماشین و خونه هم که در زندگی باشد زن و شوهر نمیتوانند به کمال الهی برسند،نمیتواند نسل صالحی تربیت کنند
فکر میکنید چی جواب دادند...بماند...

من اگر چیزهایی که در ذهنم است رابیان کنم شما که سهل است خیلی ها ممکن است فکر کنن مشکل دارم که دارم اینها را میگویم...بماند...

یاحق


خداروشکر که هنوز امثال شما هستن.
خیلی خوشحال شدم از شنیدن این حرفها و نوع تفکر و عقاید خوبتون:Gol:
بنده هم مثل شما فکر میکنم و گمان میکنم که با این نوع تفکر نه تنها چیزی رو از دست نمیدهم بلکه چیزهای گرانبهاتری هم به دست میارم.
تبریک میگم بهتون سرکار خانم!
تکیه و اعتماد به خدا،بزرگترین ضمانت خوشبختیه.

محمد رضا--;643467 نوشت:
خب این عادیه برادر در جایی هم که ما هستیم اکثرا به طلبه جماعت زن نمیدن :ok::ok:

همون چیزی که دیشب گفتم توی یه تاپیک دیگه
پسرها و دخترهای غیر مذهبی راحت تر و زودتر از مذهبی ها ازدواج میکنن
خداوند در قرآن میگه اگر عفاف پیشه کنید خدا شما رو بی نیاز خواهد کرد اما الان اونایی که چندان عفاف پیشه نکردن بی نیاز شدن و ما همچنان نیازمند موندیم

mehrant;643637 نوشت:
الان اونایی که چندان عفاف پیشه نکردن بی نیاز شدن و ما همچنان نیازمند موندیم

سلام
آیا شما میدونید که اونها واقعاً خوشبخت هستن و از زندگیه خودشون احساس رضایت میکنن؟
آیا هدف از ازدواج فقط تأمیین یکسری نیازهای جنسی و پر کردن تنهایی و صرفاً ازدواج کردنه؟
پس تربیت و تکمیل یک انسان چی میشه؟
من نمیدونم کسانی که داعیه ی مذهب ندارن چقدر تربیت دینی براشون مهمه و فلسفه ی ازدواج رو میدونن یا نه؟اما باید بدونیم که انتخاب مکملی برای ادامه ی زندگی،اون هم یک زندگی که مستقیماً به تکمیل دین مربوط میشه خیلی مسئله ی مهمیه.
درسته که نباید سن ازدواج بالا بره ولی از اون طرف هم نباید به خاطر این ترس تن به یک انتخاب اشتباه داد.
ان شاءالله هرچه زودتر بی نیاز بشید.

روزنه;643593 نوشت:
مادیات کلا مایه ی اختلاف تو زندگی زناشویی هست.
اعتماد مهمترین شرطه یک زندگیه اوگه زن به شوهرش اعتماد داشته باشه کنار خیابون هم باهاش زندگی میکنه و همه چیز به خاطرشس تحمل میکنه اما بیشتر آقایون با دید مادی نگاه میکنن و به جای محبت به همسر خشونت یا کارایی میکنن که اعتماد همسرشون از بین میره. خانوم ها تنها موجودین که هرچقدرم بیشتر بهشون محبت کنی چندبرابرش و برداشت میکنی یعنی یه محبت ببینن ده چند تا از خودگذشتگی برای شما و حتی خانوادتون انجام میدن. ولی وقتی از زندگی دلسرد میشن و نمیتونن کاری بکنن متوسل به مهریه میشن که در حقیقت اگه مرد نده نمیشه کاری کرد مگر با هزار دنگ و فنگ و یک سال علافی!
به نظر من مهریه رو ما الکی گرفتیم یعنی چی تو یه کاغذ فقط امضا میکنیم که بعدشم بزنیم زیرش. اگه یه بانک بدهی داشته بلاشی فورا خونت و میفروشن ولی اگه مهریه باشه مستثنای دینه. برای دختری که زندگیش تباه شده.
مهریه رو باید همون اول گرفت که زندگی با استحکام بیشتری آغاز بشه. و انقدر دغدغه نداشته باشن جوون ها که داد نزنم که مهریه شو میذاره اجرا. باور کنین برای یک زن بدترین چیز به اجرا گذاشتنه مهریه اش هست. اما جایی دیگه هیچ چاره ای براش نمیمونه.

بابا ایول
زدین تو خال
دخترا فقط محبت میخوان
اکثرشونم اینو انحصاری میخوان و هرچی جلوس وایسه باش مبارزه میکنن
حالا درست و غلطش بماند
پسرا هم انگار نه انگار باس مهریه رو بدن
مهریه کم یا زیاد باس داده بشه
اگه همون اول داده بشه چه بهتر

امام صادق (ع) می فرمایند:

سه گروه از زنان در عالم بعد از مرگ عذاب قبر را نخواهند دید

و در روز رستاخیز با فاطمه (س) محشور خواهند شد

و پاداش هزار شهید و یک سال عبادت به آن ها داده خواهد شد و آن ها عبارتند از زنانی که:

1- زنانی که غیرت ورزی(تعصب بی جا و بد دِلی) شوهر خود را تحمل نمایند

2- زنانی که نسبت به بداخلاقی شوهر خود شکیبا باشند (گفتند این از صفات و ویژگیهای اولیای الهی است )

3- زنانی که مهریه خود را بر شوهرانشان ببخشند (کسی که مهریه رو ببخشه یا مهریه اش کم باشه یعنی اعتماد و توکل حقیقی به خداوند دارد )


Mohamad Rez4;643541 نوشت:
بله مهریه در عشق و محبت شاید بی تاثیر باشه.

کی گفته کاکا؟؟؟ من اگه ازدواج کنم و همسرم مهریه ش رو 14 سکه تعیین کنه، اونوقت حاضر میشم یک عمر رو چشمام بزارمش. گرچه همینجوری هم باید این کار رو بکنم ولی انصافا یه همسر با مهریه ی 14 سکه، اصولا یه ابهت و وقار دیگه ای داره.
ب قول اون برنامه ی انیمیشن
" اگه من مردم، برام یه زن با مهریه ی 14 سکه بگیرین و بهش بگین دوستش دارم".

Miss Chadoriii;643497 نوشت:
اینو دیگه باید از ذات تنوع طلب آقایون پرسید

ولی میشه تضمین کرد که یه آقا پاش تا آخر عمرش تو زندگی زناشویی نلغزه؟؟

میشه مطمئن بود؟؟

من خیانت در حد اسمس و اینا رو هم نمیتونم ببخشم Fool

مطمئنم اگه خدایی نکرده پیش بیاد فرداش میرم دادخواست طلاق میدم

یه خانم هم چطور قراره تضمین بده که حتی یه لحظه هم پاش نمی لغزه و کوچکترین ارتباطی با نامحرم نخواهد داشت؟
من خودم سه مورد در آشنایان از خیانت خانم دیدم یعنی روابط عاشقانه و اس ام اس های عاشقانه دادن به نامحرم و اینا که دوتا از این سه مورد به طلاق کشید اونم با یه بچه کوچک داشتن

مطلع الفجر;643626 نوشت:
سلام علیکم
از نظر شما متشکرم، اما به نظرتان مهریه یک خانم ضمانتش بیشتر از خداست!!! زندگی من را مهریه ام ضمانت نمیکند،خداوند ضمانت میکند...پشتیبان من خداست نه مهریه ام!

یاحق

حرف شما درست اما خدا هم گفته که بادست خودتان خودتان رابه هلاکت نیندازید.انسان علاوه براین که به خدااطمینان دارد باید نگاهی هم به جامعه اش بیندازد.نگاهی هم به اطرافش بیندازد وبعد تصمیمی بگیرد. مثل این می ماند که ما کمربندایمنی نبندیم وباسرعت 180تا توی جاده بریم وبگیم خداماراضمانت می کند. شما که این طرز فکر را درمورد مهریه دارید اگرمی شود به پست های خانم miss chadori درهمین بحث جواب بدید.خیلی دوست دارم بدونم چه جوابی به ایشون می دهید.ولی درکل خیلی ازصحبتتاتون خوشم اومد.ای کاش همه دخترها همینطوربودند.

pzahra;643209 نوشت:
من 27 سالمه چند سال دیگه بگردم سن ازدواجم تموم شده
آخه آدم عمر نوح نداره که! درضمن انتخاب دخترم بخاطر مذهب و...محدوده
پسرخالم 31 سالش هنوز پیدا نکرده هرجا رفته مهریه کمتر از 600 سکه پیدا نکرده
خداییش شما دخترا یه مقدار به وجدانتون رجوع کنید ببینید چه فسادی جامعه را بخاطرمهریه ها گرفته
امسال بهار اصفهان از 20 دی شروع شده هیچ بارندگی نداشتیم! میشه گفت تصادفی؟

سلام علیکم

این دخترانی که این وضع رو دارند مهریه و توقع بی جا اینجا حضور ندارند

باید اطلاع رسانی فرد به فرد بشه در جامعه

اینجا سایت مذهبیه

یا علی مدد

mehrant;643637 نوشت:
همون چیزی که دیشب گفتم توی یه تاپیک دیگه
پسرها و دخترهای غیر مذهبی راحت تر و زودتر از مذهبی ها ازدواج میکنن
خداوند در قرآن میگه اگر عفاف پیشه کنید خدا شما رو بی نیاز خواهد کرد اما الان اونایی که چندان عفاف پیشه نکردن بی نیاز شدن و ما همچنان نیازمند موندیم

سلام علیکم.
خیر شما توجه کنید اون غیر مذهبی ها خیلی خیلی کم پیش اومده که زندگی خوبی داشته باشن و اسایش و ارامش داشته باشن.
و میبینید که اکثر در دادگاه ها هستند برای طلاق و...

از کجا معلوم این یک ازمایش الهی نباشه؟مبدا از ازمایش سر افکنده بیرون بیایم.

m.r226;643643 نوشت:
کی گفته کاکا؟؟؟ من اگه ازدواج کنم ( آقایون فکرشو بکنین، ازدواج!!!:gholdor:) و همسرم مهریه ش رو 14 سکه تعیین کنه ( این یکیو دیگه تو خیالمم نمیتونم بیارم:Nishkhand:) اونوقت حاضر میشم یک عمر رو چشمام بزارمش. گرچه همینجوری هم باید این کار رو بکنم ولی انصافا یه همسر با مهریه ی 14 سکه، اصولا یه ابهت و وقار دیگه ای داره.
ب قول اون برنامه ی انیمیشن
" اگه من مردم، برام یه زن با مهریه ی 14 سکه بگیرین و بهش بگین دوستش دارم".

:khandeh!:
خب برادر بنده برای همین گفتم شاید.

صبوره زهراء;643506 نوشت:
سلام

فقط توقع بالای آقا پسرهاست
حتی از مذهبی نماها
واقعا اون چیزی که توقع نداری؟؟؟!

ماهوارم که ندیده باشن همین tv تاثیر خودش رو گذاشته
ولی چشم که دیگه هرز بره دلم همون جا میره

فقط توقع بالای پسرها؟:offlow:

[="Arial"][="Black"]بسم رب الحیدر

سلام و ادب
:Moteajeb!:
خیلی عجیبه
دلیل این همه شوق واسه تایپیکای ازدواج چیه
وارد انجمن که میشی انگار اومدی سایت مشاوره و گفتگوی مسایل زناشویی و ازدواج
البته خودمم این تایپیکارو دوست دارم و حرفای زیادی واسه گفتن
خوش بگذره :Gol:
بنظر منم بعضی دخترا خیلی لوس شدن
بعضیام که خیلی خودشونو دست بالا میگیرن و توقع زیادی دارن :ok:[/]

Ṃᾄʀẓἷἔ;643556 نوشت:
نوشته اصلی توسط امیرمحسن نمایش پست ها
کاش خانومهای مسلمان ما ، خانوم بزرگواری مثل حضرت زهرا(س ) رو الگوی خودشون قرار میدادن و انقدر از ترس و مهریه ی بالا حرف نمیزدن.
این کاملاً بر خلاف موازین شرعی باید باشه گمونم!
بله کاش

ولی خانمای ما از این می ترسن که الگوی شوهرشون امام علی (ع) نباشه

وگرنه من می تونم خداروشاهد بگیرم اگه زن به شوهرش مطمئن باشه در بیشتر موارد از خیلی چیزا می گذرن و فقط آرامش همسر و فرزندانشون براشون مهم خواهد بود

بله گفته شده انقدر به دنبال علی نگرد اندکی خودت هم فاطمه باش

و نیز انقدر به دنبال فاطمه نگرد اندکی خودت هم علی باش

چه اشکالی داره مهریه یه چیز خارق العاده باشه

سکه دیگه قدیمی شد هم بحث سر این مقدار سکه زیاده هم دیگه تکراری شده

یکم خاص باشید و خلاق فکر کنید

و خلاقیت زمانی به وجود میاد که شما هیچ نداشته باشی و دائم مغزت رو به کار می بندی و فکر می کنی

دیگه گفته نمیشه که 99 درصد افراد فکر نمی کنند..

دیگه گفته نخواهد شد چرا فکر نکردید و حرف زدید..

خاص زندگی کنید و آسان ..

Ruhollah;643521 نوشت:
[="Blue"]

دقیقا با همین منطقی که شما دارید

آقا پسرها نباید زیر بار مهریه سنگین بروند چون ممکنه خانم در هر زمانی بخواد از اهرم فشارش استفاده کنه و ...

آخه این چه منطقیه؟
همین شده که ازدواج داره محو میشه دیگه.

والسلام علی من اتبع الهدی

[/]

به حرفاتون اینو هم اضافه کنم که خانمها هم حق حبس رو دارن
اگه اومدیم و خانم خواست از این حقش استفاده کنه چه کنیم؟
حتی مهریه 14 سکه هم باشه فرضا من باید ماشینم رو بفروشم تا پولش رو بتونم به خانم پرداخت کنم!

آفرینـــــش;643653 نوشت:
بله گفته شده انقدر به دنبال علی نگرد اندکی خودت هم فاطمه باش

و نیز انقدر به دنبال فاطمه نگرد اندکی خودت هم علی باش

چه اشکالی داره مهریه یه چیز خارق العاده باشه

سکه دیگه قدیمی شد هم بحث سر این مقدار سکه زیاده هم دیگه تکراری شده

یکم خاص باشید و خلاق فکر کنید

و خلاقیت زمانی به وجود میاد که شما هیچ نداشته باشی و دائم مغزت رو به کار می بندی و فکر می کنی

دیگه گفته نمیشه که 99 درصد افراد فکر نمی کنند..

دیگه گفته نخواهد شد چرا فکر نکردید و حرف زدید..

خاص زندگی کنید و آسان ..


دقیقا
یه پسر همونقدر که علی گونه بود حق داره که دنبال دختر فاطمه گونه بگرده
خود من خیلی گناه داشتم و دارم ولی از وقتی فهمیدم چی به چیه همیشه سعی کردم مثل مولا زندگی کنم
الانم دنبال فاطمه (س) نیسم ولی خو دنبال هم کفو خودمم
یعنی یه کسی که فهمیده باشه چی به چیه و سعی کرده باشه شبیه حضرت فاطمه(س) زندگی کنه
از طرف می پرسی واس چی حجابت اینطوریه؟ واس چی این کارو می کنی یا اون کارو نمی کنی؟
خو چی کار باس بکنی وقتی درس درمون نمی فهمه واس چی
بابا طرف بوده پوشیه میزده ها ولی نمی فهمیده واس چی
یا طرف می خواسه واسه خاطر من یعنی شوهرش پوشیه هم بزنه
خو بابات خوب مادرت خوب
من خر کی ام که میخوای واسه من پوشیه بزنی؟
باس اگه میخواد بزنه واس خاطر خدا بزنه
یعنی خودش باس به یه نتیجه ای رسیده باشه نه اینکه واس خاطر من کاری بکنه

مطلع الفجر;643601 نوشت:
سلام
انشاءالله هرچه زود تر همه نا متاهل ها متاهل شوند،تشکیل زندگی دهند و فرزندانی صالح تربیت نمایند

مشکل دختران مجرد، (خصوصا مذهبی)نبود خواستگار نیست؛ بلکه نبود خواستگار متدین واقعی است!!

من از زمانی که یادم می آید که فهمیدم باید ازدواج کنم (شاید 17 ،18 سالگی)ملاکهایم هیچوقت پول و مال دنیا نبوده، همیشه آنقدر در فکر تشکیل یک زندگی معنوی و تربیت فرزندانی صالح بودم که حتی از اینکه خواستگاری زیاد اهل مادیات باشد وحشت داشتم!!
اما جالب است بدانید اکثر خواستگاران من به خاطر عقایدم مرا رد میکردند(یا من آنها را رد میکردم)،یعنی اولش به خاطر خانواده امان که به لطف الهی وجهه اجتماعی خوبی دارند می آمدند اما وقتی با هم صحبت میکردیم و عقایدم را میشنیدندیا دست می انداختند،یا تعجب میکردند،یا میخندیدند یا...این از غیرمذهبی هایشان
مذهبی هایشان هم وقتی می آمدند به خاطر ملاکهای ظاهری رد میکردند!! ...

فکرمیکنید من چی میگفتم؟ میگفتم نمیخواهم مراسم بگیرم،میخوام بزن و بکوب نباشه،میخوام برم پیش یکی از علما عقد کنم؛مهریه اولش میگفتم اصلا نمیخوام ،میگفتم مهر من ایمان همسرم است...بعد که فهمیدم بایدحتمامهریه باشد میگفتم میخوام یک دوره کتب تفسیر قرآن باشه! یا چیزهایی دیگری که رضای خدا توش باشه،میگفتم فردا تو زندگیم میخوام جوری باشم که امام زمان(ع) به خونه ام سر بزنن،بتونم فرزندانی صالح تحویلشان بدم ،میخوام هیچ تجملاتی تو زندگیم نباشه (نه مبل نه تخت نه وسایل آنچنانی آشپزخانه و... ،در حالی که زندگی خودمان و خصوصا اقوام اینگونه ساده نبوده و نیست ،مال ما مثلا از همه خیلی خیلی ساده تره ،اقواممان که گلوله تجملاتند!! به همین خاطر همیشه نظراتم در خانواده و خصوصااقوام غریب بود...)
من خیلی صبر کردم اما یک مرد متدین واقعی پیدا نشد که من باهاش ازدواج کنم!!!!
تا اینکه کم کم سنم بالا رفت و دیگه افراد مذهبی!!!! برایشان سن هم مطرح بود و...

اما همیشه خداوند را شاکر بودم وهستم و از چیزها و حرفهایی که میشنیدم ناراحت نمیشدم چون همیشه نگاهم به لیخند خدا بوده و انشاءالله خواهد بود و اینها را آزمایش الهی میدانم واز اینکه خداوند دارد با من عشق بازی میکند خیلی خوشحالم

خواستگاری داشتم که میتونم بگم از نظر ثروت ثروتمند ترین فرد محله اشان بود!البته هم استانی نبودیم،ایشون تهرانی بودن، با وجود اصرارهای ایشون و با وجودی که چند ماه دنباله اش بود اما من قبول نکردم !چون دنبال چیزهایی که بودم ایشون نداشت!!
همه فامیل میگفتن زده به سرت ،دیوونه شدی ،و...اما ثروت و قیافه (همه میگفتند خیلی خوش قیافه است) این آقا پسر سر سوزنی برام جذابیت نداشت وقتی میدیدم ملاکهایم را ندارد
خواستگار داشتم وقتی گفتم دلم میخواهد بتونم فرزندانم را جوری تربیت کنم که یار امام زمانمان(روحی وارواحنافداه) باشند کلی رفته بود نشسته بود هرجایی و من را دست انداخته بود!!!
چقدر طعنه ها شنیدم چون دنبال مادیات تو زندگی نبودم،چون ئنبال پول و ثروت شریک زندگیم نبودم و نیستم،اما مردهای متدین مذهبی که خیلی هم ادعایشان میشد میرفتند دخترانی را میگرفتن که از نظر ظاهر خیلی عالی باشند ولو اینکه بعضی اعتقاداتش ضعیف باشد ،میگفتند خودمان طرف را درست میکنیم...
الان هم وقتی میبینم بعضی دخترهای مدتین جوان به خاطر چه امور ساده ای از طرف آقایان رد میشوند غصه میخورم و برایشان نگرانم چون میدانم چند سال دیگر سنشان که بالا رفت مشکل سن زیاد هم به مشکلاتشان اضافه میشود و...

جناب آقای pzahra ،حق با شماست،مشکل دختران مجرد،خصوصا مذهبی نبود خواستگار نیست! مشکل این است که کم پیدامیشوند مردانی که واقعا به خاطر رضای خدا بخواهد زندگی کنند و توکلشان به خداوند بالا باشد...مردانی که اگر از بعضی امور گذشتند قطعا خداوند برایشان جبران میکنند اما هنوز خیلی ها به این باور نرسیده اند...

یکی از اساتید میفرمودند اگر سن دختران مذهبی بالا رفته برای دختران زشت نیست ،برای آقایان زشت است که یک مرد مدتین واقعی پیدا نشده با اینان ازدواج کند ،و این یعنی مرد متدین درجامعه کم است!

یاحق

سلام.
من هم فقط ایمان و تقوا و اخلاق و عفاف دختر برام مهمه فقط و فقط
بدون هیچ چیز دیگه
منم گفتم مراسم ترجیحا نباشه به جاش سفر مشهد باشه
اگه هم قرار شد باشه مراسم بدون موسیقی باشه و مثلا یه مداح رو بیاریم مولودی بخونه
اما دخترهایی که جزو گزینه های من بودن که همه هم مذهبی بودن میگفتن نه نمیشه مراسم نباشه همه دخترها دوست دارن یه مراسم رو تجربه کنن دوست دارن لباس عروس بپوشن...اینا رو خود دختر خانم ها گفتن اونم دخترهای مذهبی که واسطه ها هم بسیار ازشون تعریف میکردن و هنوزم میگن اینها خانواده بسیار معتقد و خوبی بودن
همین خانواده دخترهای مذهبی بودن که گفتن پزشکی شغل نیست و کار نیست

پس ما هم میتونیم بگیم دختر واقعا متدین کمه

سلام .از عصری دارم پست هارو میخونم اما هنوز صفحه14 هستم!!!
من نظرم اینه که مهریه خوشبختی نمی یاره و نظرم برای مهریه یا 1 یا 5 یا 14 سکه خواهد بود ومطمئنم خانوادم با نظرم مخالفت نمی کنند آخه اگر مرد میخواد از ترس مهریه باهام زندگی کنه ، زندگی نکنه .
اما یکی از دوستان گفتن (البته آقایان) بخاطر همسرتان کوتاه نیایید یعنی چه ؟؟؟
نطر من خوبه عایا؟؟؟

موضوع قفل شده است