حق قصاص برای مادر در اسلام
تبهای اولیه
سلام
شما از طرفی مدعی هستید که زنان حق دارند شاغل شوند بدون در نظر گرفتن اینکه همین اشتغال زنان باعث میشود که مردان بسیاری از داشتن شغل یا شغل مناسب محروم شوند و از طرف دیگر میخواهید حقوقی را هم که خداوند برای مردان در نظر گرفته از ایشان بگیرید. طرز تفکرهای امثال شماست که باعث رواج فحشا در جامعه میشود. پس یا تفکرات خود را اصلاح کنید یا خود را در اندازه ای ندانید که به مقابله با احکام الهی برخیزید...
شما از طرفی مدعی هستید که زنان حق دارند شاغل شوند بدون در نظر گرفتن اینکه همین اشتغال زنان باعث میشود که مردان بسیاری از داشتن شغل یا شغل مناسب محروم شوند و از طرف دیگر میخواهید حقوقی را هم که خداوند برای مردان در نظر گرفته از ایشان بگیرید. طرز تفکرهای امثال شماست که باعث رواج فحشا در جامعه میشود. پس یا تفکرات خود را اصلاح کنید یا خود را در اندازه ای ندانید که به مقابله با احکام الهی برخیزید...سلام
از خودتان فتوا ندهید و خلاف قرآن و سنت حرف نزنید. کجای قرآن گفته زنان حق ندارند شاغل باشند و اشتغال فقط حق مردان است؟
مگر حضرت خدیجه همسر پیامبر بازرگان شهیری نبودند؟ نکند پیامبر نمیدانستند که زن نباید کار کند و شما میدانید؟ آن کسی که باید افکارش را اصلاح کند شما هستید که مانند طالبان و داعش می اندیشید. وگرنه خود حضرت محمد هم چنین افکاری که شما دارید نداشتند.
در ضمن توهین نکنید
فحشا را امثال شما رواج میدهید که میخواهید زن هیچ سواد و تخصصی نداشته باشد و کار نکند تا اگر مطلقه شد یا نیاز مالی داشت تبدیل به فاحشه خیابانی شود و برای امرارمعاش به فاحشگی بپردازد.
و گرنه به چه دلیل زن نباید زن کار کند؟ مگر این اجتماع متعلق به زن و مرد به طور مساوی نیست؟ جوری حرف میزنید که انگار جامعه و همه امکانات آن متعلق به مردان است و زنان مستاجر این اجتماع هستند و حق ندارند از امکانات جامعه استفاده کنند!!
میشود بفرمایید آیا نفت و گاز و آب و برق و ... این جامعه متعلق به زنان هم هست یا نه؟! پس چرا زنان نباید از آن استفاده کنند؟
این شماها با افکار مردسالارانه تان هستید که فکر میکنید زنان مستاجر این کشورند و در این کشور حقی ندارند و میخواهید مردان آزاد و راحت باهر پوششی که دوست دارند بیرون بروند هرشغلی مایلند داشته باشند هر تفریحی و لذتی میخواهند داشته باشند هر جرم وجنایتی میخواهند مرتکب شوند و زنان فقط گوشه آشپزخانه غذا بپزند و در نهایت بچه بزرگ کنند و مرد اگر مایل بود تکه نانی جلوی او بیندازد واگر هم نداشت زن بسوزد و بسازد!
چگونه است موقع رای دادن که میشود زن و مرد برابرند و باید هر دو رای بدهند! اما موقع کار کردن مردان ارجح ترند؟
آیا موقع مالیات دادن از زنان کمتر مالیات میگیرند؟
آیا از زنان هزینه درمان کمتری میگیرند؟
آیا هزینه خوراک و لباس زنان در فروشگاهها نصف حساب میشود؟
اگر همه هزینه های مرد و زن برابر است پس به چه دلیل موقع کسب درآمد این درآمد باید متعلق به مرد باشد؟
زمان قدیم که مردان نفقه میدادند گذشت. الان تعداد زیادی دختر مجرد که تجردشان قطعی است و تعداد زیادی زن سرپرست خانوار وجود دارد که به کار احتیاج دارند و کسی نیست که خرج آنها را بدهد.
دختران برای ازدواج به جهاز احتیاج دارند. با تورم الان کدام پدری میتواند جهیزیه مناسب به دخترش بدهد. اگر دختر کار نکند چگونه هزینه وسایل زندگیش را تهیه کند؟
خیلی از زنان متاهل بیمارند مثلا مشکل دندان دارند و شوهر هزینه آن را یا ندارد یا نمیپردازد. خانم همسایه ما مشکل جسمی حاد داشت و همسرش هزینه بیمارستان را برای عملش پرداخت نمیکرد. میشود بفرمایید این زنان از سوی کدام بنیاد حمایت مالی میشوند که احتیاج به کار کردن ندارند؟
منظور از پاسخ کاغذ سیاه کردن نیست! منظور مطلبی است که از نظر منطقی و عقلی مستند و قابل پذیرش باشد وگرنه پستهای شما هم به نظر خودتان پاسخ است ولی حتی ارزش خواندن هم ندارد و در اکثر موارد چیزی به جز مخالفت بدون دلیل و منطق نیست. در ضمن اینکه گفتید من پاسخ نداشتم بسیار خنده آور بود. اگر من پاسخ نداشتم چرا به سرعت تاپیک را بستند؟!! شما هنوز نمیدانید در بحثی که به نتیجه نرسیده آنکه به اشکال مختلف بحث را خاتمه میدهد (مثلا تاپیک را می بندد) بازنده بحث است و پاسخی نداشته؟
از خودتان فتوا ندهید و خلاف قرآن و سنت حرف نزنید. کجای قرآن گفته زنان حق ندارند شاغل باشند و اشتغال فقط حق مردان است؟
مگر حضرت خدیجه همسر پیامبر بازرگان شهیری نبودند؟ نکند پیامبر نمیدانستند که زن نباید کار کند و شما میدانید؟ آن کسی که باید افکارش را اصلاح کند شما هستید که مانند طالبان و داعش می اندیشید. وگرنه خود حضرت محمد هم چنین افکاری که شما دارید نداشتند.
در ضمن توهین نکنید
فحشا را امثال شما رواج میدهید که میخواهید زن هیچ سواد و تخصصی نداشته باشد و کار نکند تا اگر مطلقه شد یا نیاز مالی داشت تبدیل به فاحشه خیابانی شود و برای امرارمعاش به فاحشگی بپردازد.و گرنه به چه دلیل زن نباید زن کار کند؟ مگر این اجتماع متعلق به زن و مرد به طور مساوی نیست؟ جوری حرف میزنید که انگار جامعه و همه امکانات آن متعلق به مردان است و زنان مستاجر این اجتماع هستند و حق ندارند از امکانات جامعه استفاده کنند!!
میشود بفرمایید آیا نفت و گاز و آب و برق و ... این جامعه متعلق به زنان هم هست یا نه؟! پس چرا زنان نباید از آن استفاده کنند؟
این شماها با افکار مردسالارانه تان هستید که فکر میکنید زنان مستاجر این کشورند و در این کشور حقی ندارند و میخواهید مردان آزاد و راحت باهر پوششی که دوست دارند بیرون بروند هرشغلی مایلند داشته باشند هر تفریحی و لذتی میخواهند داشته باشند هر جرم وجنایتی میخواهند مرتکب شوند و زنان فقط گوشه آشپزخانه غذا بپزند و در نهایت بچه بزرگ کنند و مرد اگر مایل بود تکه نانی جلوی او بیندازد واگر هم نداشت زن بسوزد و بسازد!چگونه است موقع رای دادن که میشود زن و مرد برابرند و باید هر دو رای بدهند! اما موقع کار کردن مردان ارجح ترند؟
آیا موقع مالیات دادن از زنان کمتر مالیات میگیرند؟
آیا از زنان هزینه درمان کمتری میگیرند؟
آیا هزینه خوراک و لباس زنان در فروشگاهها نصف حساب میشود؟اگر همه هزینه های مرد و زن برابر است پس به چه دلیل موقع کسب درآمد این درآمد باید متعلق به مرد باشد؟
زمان قدیم که مردان نفقه میدادند گذشت. الان تعداد زیادی دختر مجرد که تجردشان قطعی است و تعداد زیادی زن سرپرست خانوار وجود دارد که به کار احتیاج دارند و کسی نیست که خرج آنها را بدهد.
دختران برای ازدواج به جهاز احتیاج دارند. با تورم الان کدام پدری میتواند جهیزیه مناسب به دخترش بدهد. اگر دختر کار نکند چگونه هزینه وسایل زندگیش را تهیه کند؟
خیلی از زنان متاهل بیمارند مثلا مشکل دندان دارند و شوهر هزینه آن را یا ندارد یا نمیپردازد. خانم همسایه ما مشکل جسمی حاد داشت و همسرش هزینه بیمارستان را برای عملش پرداخت نمیکرد. میشود بفرمایید این زنان از سوی کدام بنیاد حمایت مالی میشوند که احتیاج به کار کردن ندارند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
خانم محترم ما به اندازه کافی پاسخ شما رو دادیم. اما مشخص شد که برای شما اصلا ارزش خواندن نداشته. این چه منطقی است که بدون خواندن پاسخ به طرف مقابل برچسب نداشتن دلیل و منطق و کاغذ سیاه کردن میدهید؟ لطفا اینبار به قصد اینکه پاسخ کوبنده و عقلایی دهید زحمت کشیده و بخوانید و جواب تکراری هم ندهید. فقط پاسخ ما را بدهید...
اولا و مهمترین مساله که نادیده میگیرید اینست که اگر جامعه اسلامی باشد و مردم بر طبق قوانین اسلامی زندگی کنند اقلیتی از زنان ممکن است با مشکلات معیشتی روبرو شوند ....
و حقیقت اینست که در جامعه ما آنها هم که مشکل دارند اکثرا تفکرات شما را ندارند و دنبال آزادیهای که مردان دارند نیستند و با شغلهای شریفانه و بدور از گناه امرار معاش میکنند....
پس در اصل اینها که فرمودید مشکل عموم جامعه نیست که برای رفعش به تغییر احکام و اصول اسلامی نیاز باشد
ثانیا ما منکر نیاز جامعه به مشاغل زنانه نیستیم . سخن از مشاغل مردانه هست یا شغلهایی که ناگزیر از اختلاط با مردان است و اینکه همه زنها هم مقدس نیستند که آلوده به گناه نشوند و اجتماع را آلوده نکنند.. آیا شما میتوانید منکر این مساله شوید که میگویید توهین نکنید؟
سخن ما این است که بسیاری از خانمها برای اینکه به حقوقی مشابه حقوق مردان دست یابند خود را پایبند بسیاری از مشاغل غیر ضروری میکنند که حق مردان است. آنهم در شرایطی که بسیاری از آقایان از نبود شغل مینالند و نمیتوانند ازدواج کنند و اگر هم ازدواج کردند از عهده تامین خانواده برنمیایند... اینها تفکرات داعش و وهابیت نیست. اینها عین تفکرات اسلامی است که متاسفانه به دختران ما آموزش داده نمیشود...
وقتی اسلام میگوید زن نباید خرج منزل را بدهد یعنی نیازی نیست که زنان کار کنند. شما پاسخ این مساله را چه میدهید؟
آیا با پنهان شدن پشت اقلیت زنان و ایجاد نیازهای کاذبی که برخواسته از زندگیهای غربیست میتوانید ما را قانع کنید که باید قوانین اسلامی در این زمینه بکل تغییر کند؟
به تفکرات امثال شما باشد، جامعه باید از اسلامیت بیرون آید و غربی بشود. چون ریشه همه این نابهنجاریهایی که شما در پی اصلاحشان هستید به همان تهاجم فرهنگی برمیگردد...
درصورتیکه یک مسلمان میداند که خداوند از زنان نخواسته کار کنند.
بله میفرماید: للرجال نصیب مما اکتسبوا وللنساء نصیب مما اکتسبن.مردان از آنچه بدست میاورند نصیبی دارند و زنان از آنچه بدست میاورند نصیبی دارند. اما مردها را ملزم فرموده که خرج خانواده اشان را بر عهده بگیرند. ولی از زنان چیزی نخواسته و یک زن هر چه درآمد داشته باشد برای خودش هست....
اما متاسفانه همچنان بعضی از زنان فریب تفکرات غربی را میخورند و به خیال یک زندگی مورد دلخواه ، خود را به کارهایی درگیر کرده اند که نه تنها رضای خدا در آن نیست که جز گناه برای خودشان و مردان چیزی کسب نمیکنند. بخواهید نخواهید اینها خط مشی این زنان است که در حال فرو بردن جامعه در کام خود است... شما پاسخ این مساله را چه میدهید؟
یک جامعه اسلامی برای آنکه رو به انحطاط نرود باید افراد آن به موقع ازدواج کنند. اما بالعکس امروزه دختران کشور ما از ازدواج فرار میکنند. شما جواب این مساله را چه میدهید؟
همه دختران هم که مذهبی و پایبند دین نیستند. دوست دارید ما برای شما شرح کشاف دهیم؟ چیزی را که عیان است چه حاجت به بیان است؟ آیا شما فساد درجامعه را نمیبینید که به دختران حق میدهید تا سنین بالا مجرد بمانند درصورتیکه پسران همسنشان نیازمند به همسرند؟ شما جواب این مساله را چه میدهید؟
حتما میگویید مخارج ازدواج بالاست پس نباید ازدواج کرد... یا اینکه در فرهنگ امثال شما قناعت جایی ندارد که لازم است مرد و زن در یک محیط گناه آلود در کنار هم کار کنند و یا یا مثل آن دوستانتان میگویید چون مردان حق تعدد زوج دارند مااز این مساله میترسیم و ازدواج نمیکنیم...
در جامعه ما همین قید و زنجیرهای دروغین و دست و پا گیر باعث شده زنان بدون هیچ فکری و در پی حقوق واهی از دست رفته اشان رفته و رو به فرهنگ غربی بیاورند... شما جواب این مساله را چه میدهید؟ آیا مشکل از قوانین الهی است؟
اگر این دیدگاه مادیگرایانه و ضد دینی نبود و هر دختری به موقع ازدواج میکرد چه دلیلی داشت تا چند سال دیگر آمار دختران مجرد بالاتر از پسران برود.
مشخصه که اکثرا این پسرها زمانیکه توانستند توقعات بالای دختران را برآورده کنند دیگر به سراغ آنها نمیروند و با دختران جوانتر ازدواج میکنند .شما جواب این مساله را چه میدهید؟
جوانترهایشان هم باید صبر کنند تا شغل و درآمد کافی بدست بیاورند و سنشان بالا رود و این چرخه ادامه دارد... شما جواب این مساله را چه میدهید؟
این فرهنگ را خود مردم درست کرده اند و فرهنگ اسلامی این نیست و این فرهنگ مورد رضای خدا نیست . شما جواب این مساله را چه میدهید؟
حالا توقع دارید برای پروراندن این فرهنگ کذایی و ضد دینی، قوانین الهی را هم زیر پا بگذاریم و حقوقی را که خداوند حکیم بر پایه علم ازلی خود تشریع کرده و نص صریح قرآن کریم است را نابود کنیم . شما جواب این مساله را چه میدهید؟
چگونه ممکن است با اینکار به فساد و فحشا در جامعه کمک نکرده باشید درصورتیکه همین فرهنگ برگرفته از غرب است که زن ومرد در کنار هم کار کنند و پایه اش را هم از همان زمان تحصیل پی ریزی میکنند و این فرهنگ، فرهنگ فساد و فحشا است و امتحانش را خیلی وقت است که پس داده. شما جواب این مساله را چه میدهید؟؟؟
آنها که خودشان بهتر میدانند چه اهدافی داشتند هی نشستند و گفتند حقوق زنان حقوق زنان و با این دو کلمه هر ضربه ای که خواستند به دین و نظام وارد کردند و زنان ساده دل ما هم فریبشان را میخورند و برای رسیدن به حقوقشان حیا و عفت و دین و دنیایشان را به حراج گذاشته اند. شما جواب این مسائل را چه میدهید؟
آیا از نظر شما انکار واقعیات و اصلاح نکردن معایب میتواند مشکلی را حل کند؟
آیا تغییر دادن سنتهای الهی میتواند در راستای اهداف الهی باشد ؟؟؟
خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج
لازم به ذکر است که این مطالبات شما باید از دولت باشد که برای زنان حقوق و تسهیلاتی را در نظر بگیرد نه از احکام اسلامی و الهی. چون اقدام کردن برای رفع نیازها و مشکلات مردم بر عهده حکومت اسلامی است...
با عرض معذرت از استاد محترم که خارج از بحث صحبت شد ولی لازم بود چون اصل سوال مطرح شده از جانب این خانم برای به چالش کشاندن احکام دینی در خصوص زنان است نه فقط سوال مربوطه
دین در مورد همه مسائل پاسخگو است و ائمه علیهم السلام در همه مسائل پاسخگو بودند منتهی با توجه به اینکه هم اکنون در زمان غیبت هستیم و به امام معصوم دسترسی نداریم برخی از احکام شرعی و برخی از حکمت و فلسفه احکام برما پوشیده است (دقت بفرمایید نه اینکه دین بیان نکرده است) .
سلام و عرض ادب
فرض کنید بنده یک زن مسیحی هستم و قصد دارم که مسلمان شوم. درباره احکام اسلام پرسش میکنم. با توجه به اینکه در غرب دین از سیاست جداست و حقوق خانمها برابر آقایان است شما به بنده میگویید: خانم مسیحی، زن در اسلام بسیار محترم است و شان خاصی دارد. فقط تمامی حقوق زن در اسلام نصف مرد است و زن ناقص العقل شمرده میشود و در بسیاری از منصبها هم نمیتواند کار کند و ... البته دلیلش را ما نمی دانیم و خدا میداند!!! و برای همین شما باید نظر خدا را قبول کنید ولی اگرمسلمان شوید به نفع شماست!!
به نظر شما این خانم مسلمان میشود؟ (نگویید برخی زنان مسیحی مسلمان شده اند. اگر واقعیت را به صورت دقیق به آنان گفته شود محال است مسلمان شوند)
حال به نظر شما خداوند نمیدانسته یا پیامبر نمیدانسته در آینده زنانی با حقوق کامل از ادیان دیگر یا تفکرات دیگر، برای مسلمان شدن احتیاج به دانستن دلیل نصف شدن حقوقشان در اسلام، دارند که حداقل برای آنها دلیل را بیان کنند؟ مگر اسلام برای همه زمانها و مکانها نیست؟
اگر این پاسخ شما را بپذیریم یعنی اینکه اسلام مختص به زمان و مکان خاصی در گذشته بوده و پیش بینی آینده در آن لحاظ نشده بوده است.
ضمنا عدم قصاص پدر نباید برای مردان امتیازی محسوب شود چون همین حکم قصاص مادران میتواند عامل بازدارنده آنها از ارتکاب به چنین جرمی باشد مگر اینکه بگوییم قتل فرزند هم یک امتیاز محسوب میشود که باید زنان هم در ارتکاب این جرم حقی داشته باشند و برای اینکار دستشان باز باشد.
خیلی جالبه. حکم قصاص برای زنان عامل بازدارنده است ولی برای پدران لابد قصاص عامل بازدارنده نیست!!
این امتیاز نیست. یک ظلم است که مردان نباید داشته باشند. ما میگوییم مرد هم باید به خاطر قتل فرزند قصاص شود.
وقتی اسلام میگوید زن نباید خرج منزل را بدهد یعنی نیازی نیست که زنان کار کنند. شما پاسخ این مساله را چه میدهید؟
قوانین را از خودتان در نیاورید. اسلام میگوید مرد باید نفقه زن را بدهد. نمیگوید زن نباید خرج منزل را بدهد. در ضمن این حرف برای زنان شوهردار است. پس تکلیف بیوه ها، مطلقه ها، مجردها و ... چیست؟
از آن گذشته میدانید شما چرا با کار زن مخالفید؟ دلیلش در پست قبلی شما موجود است! برای اینکه با کار کردن هر نوع ظلمی به زن را توجیه کنید. زن کار نکند تا اگر فرزندش را بکشد قصاص شود ولی مرد به بهانه نان آوری قصاص نشود!!!! مرد به بهانه نان آوری زن را به تمکین و اطاعت مجبور کند.
در واقع کارکردن به یک حربه مرد برای ظلم به زن تبدیل شده.
خیلی جالبه. حکم قصاص برای زنان عامل بازدارنده است ولی برای پدران لابد قصاص عامل بازدارنده نیست!!
این امتیاز نیست. یک ظلم است که مردان نباید داشته باشند. ما میگوییم مرد هم باید به خاطر قتل فرزند قصاص شود.
زنان درکل از مردان رئوقتر و دلرحمترند و سعه صدر بیشتری دارند اما صبر نکردن و تهاجمی بودن و عطوفت کمتر داشتن از خصوصیات مردانه است . پس زنان کمتر ممکن است به چنین کاری دست بزنند اولا.
ثانیا امکان اینکه پدرانی که مرتکب چنین عملی بشوند بعدا از کرده خود پشیمان شوند هم زیاد است ، به همان دلایلی که عرض شد. ضمنا توجه نفرمودید کشتن فرزند امتیاز محسوب نمیشود تا عدم قصاص امتیاز محسوب شود. اینها همه احکامی است که تشریع آن با خصوصیات ذاتی انسانها رابطه مستقیم دارد
اولا و مهمترین مساله که نادیده میگیرید اینست که اگر جامعه اسلامی باشد و مردم بر طبق قوانین اسلامی زندگی کنند اقلیتی از زنان ممکن است با مشکلات معیشتی روبرو شوند ....
اولا: جامعه ما اسلامی نیست یعنی حکومت اسلامی نیست جمهوری اسلامی است. یعنی قوانین تا جایی که مردم بخواهند باید اسلامی باشد. یعنی اگر 50+1 درصد مردم قانون اسلامی نخواهند به دلیل لفظ جمهوری قوانین نباید اسلامی باشد.
ثانیا: اقلیتی از زنان مشکل معیشتی دارند؟ شما آمار دارید؟ میدانید یکی از دلایل فحشا نیاز مالی زنان است؟ اگر زنان در جامعه تخصص داشته باشند و درآمد مالی داشته باشند نیازی ندارند که به فحشا بپردازند و با کارهای آبرومندانه خرج خودشان را می پردزاند.
در ضمن کسب درآمد حق طبیعی زن و مرد به طور مساوی است. اگر مردان کار ندارند به زنان ربطی ندارد. دولت به دلیل سیستم دولتی بودن کشور، وظیفه دارد که اشتغال ایجاد کند. اگر نمیتواند دلیل نمیشود من زن فداکاری کنم و حقم را به یک مرد بدهم! مرد میخواهد زن بگیرد برود کار کند. بنده هم برای ازدواج به جهیزیه و کار احتیاج دارم.
قوانین را از خودتان در نیاورید. اسلام میگوید مرد باید نفقه زن را بدهد. نمیگوید زن نباید خرج منزل را بدهد. در ضمن این حرف برای زنان شوهردار است. پس تکلیف بیوه ها، مطلقه ها، مجردها و ... چیست؟
در کجا اسلام گفته زن باید از درآمدش در خانه خرج کند؟ لطفا متنش را برای ما هم بیاورید. در مورد بیوه ها و مطلقه ها و مجردها هم راه حلشان ازدواج و درصورت نداشتن خواستگار مجرد ازدواج با متاهلینی است که واجد شرایطند..
از آن گذشته میدانید شما چرا با کار زن مخالفید؟ دلیلش در پست قبلی شما موجود است! برای اینکه با کار کردن هر نوع ظلمی به زن را توجیه کنید. زن کار نکند تا اگر فرزندش را بکشد قصاص شود ولی مرد به بهانه نان آوری قصاص نشود!!!! مرد به بهانه نان آوری زن را به تمکین و اطاعت مجبور کند.
در واقع کارکردن به یک حربه مرد برای ظلم به زن تبدیل شده.
گفته شد کشتن فرزند امتیاز و حسن نیست و طبق آیات کریمه هرکسی دربرابر قتل و هرگونه جرحی که به دیگران وارد کرده باید قصاص شود.
تنها پدران از این مساله استثناء شده اند چون خود ولی دم هستند و نان آور خانه درثانی قصاص پدر دردی را هم دوا نمیکند چون هیچ پدری از روی جلب منافع دست به قتل فرزند نمیزند تا امکان تکرارش وجود داشته باشد.
اما زنانی که همسر نداشته باشند و تامین معاش فرزندانشان برایشان سخت باشد اگر قصاص نشوند ممکن است به فرزندانشان رحم نکرده و آنها را از بین ببرند.پس لطفا اینقدر احساسی با مسائل برخورد نکنید اگر واقعا دنبال پاسخ هستید
اولا: جامعه ما اسلامی نیست یعنی حکومت اسلامی نیست جمهوری اسلامی است. یعنی قوانین تا جایی که مردم بخواهند باید اسلامی باشد. یعنی اگر 50+1 درصد مردم قانون اسلامی نخواهند به دلیل لفظ جمهوری قوانین نباید اسلامی باشد.
ثانیا: اقلیتی از زنان مشکل معیشتی دارند؟ شما آمار دارید؟ میدانید یکی از دلایل فحشا نیاز مالی زنان است؟ اگر زنان در جامعه تخصص داشته باشند و درآمد مالی داشته باشند نیازی ندارند که به فحشا بپردازند و با کارهای آبرومندانه خرج خودشان را می پردزاند.
در ضمن کسب درآمد حق طبیعی زن و مرد به طور مساوی است. اگر مردان کار ندارند به زنان ربطی ندارد. دولت به دلیل سیستم دولتی بودن کشور، وظیفه دارد که اشتغال ایجاد کند. اگر نمیتواند دلیل نمیشود من زن فداکاری کنم و حقم را به یک مرد بدهم! مرد میخواهد زن بگیرد برود کار کند. بنده هم برای ازدواج به جهیزیه و کار احتیاج دارم.
پس این تفکرات شما به این مساله برمیگردد که اسلام را بعنوان حکومت دینی در کشور ایران قبول ندارید. خب از اول این را بگویید و مردم را به زحمت نیندازید که فکر کنند شما دارید از زنان طرفداری میکنید،
خیر شما عملا حمایتتان از حکومتهای غیر دینی است منتها در لفافه سخن میگویید. یک بار مقابل احکام اسلامی میایستید یک بار مقابل دولت. البته درباره دولت بنده هم همین را عرض کردم
بیشتر از این نیازی به بحث با شما نیست چون ظاهرا اختلاف دیدگاهتان به همان مساله اختلافات عقیدتی برمیگردد. بنابراین هیچ وقت نخواهید توانست با ما هم عقیده شوید...
در کجا اسلام گفته زن باید از درآمدش در خانه خرج کند؟ لطفا متنش را برای ما هم بیاورید. در مورد بیوه ها و مطلقه ها و مجردها هم راه حلشان ازدواج و درصورت نداشتن خواستگار مجرد ازدواج با متاهلینی است که واجد شرایطند..
شما بفرمایید بنده کجا گفتم اسلام گفته زن باید از درآمدش در خانه خرج کند؟ لطفا درست بخوانید. من گفتم اسلام نگفته زن نباید خرج بدهد. یعنی نفی نکرده.
درباره راه حلتان هم خسته نباشید. الان مشکل کشور ما پایین آمدن آمار ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق است. مردان مطلقه یا بیوه هم برای ازدواج دختر مجرد را انتخاب میکنند و یک زن بیوه یا مطلقه به ندرت امکان ازدواج پیدا میکند و به دلیل نداشتن شغل به راحتی به فساد کشیده میشود.
تنها پدران از این مساله استثناء شده اند چون خود ولی دم هستند و نان آور خانه درثانی قصاص پدر دردی را هم دوا نمیکند چون هیچ پدری از روی جلب منافع دست به قتل فرزند نمیزند تا امکان تکرارش وجود داشته باشد.
ولی دم و نان آور بودن دلیل بر این نیست که هر کاری بخواهند بتوانند بکنند. این یک تفکر مادی است که آنکه پول دارد هر کاری بکند اشکال ندارد. اسلامی بودن این ایده کجاست؟
درضمن این حرف شما که قصاص پدر دردی را دوا نمیکند خیلی مضحک است. فلسفه مجازات میدانید چیست؟ یکی اجرای عدالت و دیگری عامل بازدارنده جرم در جامعه. وقتی که پدری قتل کند و مجازات نشود بقیه پدران هم گستاخ میشوند و به قتل فرزندانشان دست میزنند. اما اگر مجازات شوند بقیه پدران می فهمند انجام جرم مجازات دارد و دست از قتل فرزندان برمیدارند.
اگر قرار باشد پدر خودش قاضی دادستان و مجری باشد دیگر دستگاه قضا به چه درد میخورد؟
خیر شما عملا حمایتتان از حکومتهای غیر دینی است منتها در لفافه سخن میگویید. یک بار مقابل احکام اسلامی میایستید یک بار مقابل دولت. البته درباره دولت بنده هم همین را عرض کردم
پس این تفکرات شما به این مساله برمیگردد که اسلام را بعنوان حکومت دینی در کشور ایران قبول ندارید. خب از اول این را بگویید و مردم را به زحمت نیندازید که فکر کنند شما دارید از زنان طرفداری میکنید،
بیشتر از این نیازی به بحث با شما نیست چون ظاهرا اختلاف دیدگاهتان به همان مساله اختلافات عقیدتی برمیگردد. بنابراین هیچ وقت نخواهید توانست با ما هم عقیده شوید...
اتفاقا شما با این پستتان ثابت کردید که یک کلمه از سخن من نفهمیدید و اصلا نمیدانید جمهوری چیست!!! و چه الزاماتی دارد!! و با این چنین سواد و معلوماتی بهتر است با امثال خودتان بحث کنید نه با بنده. لازم هم نیست با نوشتن چرندیاتی مثل : در مقابل احکام اسلامی و درمقابل دولت ایستادن" دهان مرا ببندید. شما یک فرد بی مطالعه هستید که هنوز نمیدانید جمهوری چیست و وقتی میگویم اسلامی بودن باید طبق اسم کشور براساس جمهوری باشد یعنی چه؟
بهتر است با افرادی در سطح خودتان بحث کنید و دیگر مزاحم بنده نشوید.
سلام علیکم و رحمة الله :Gol:
سلام و عرض ادب تا الان به این فکر کردید که چرا دین هر وقت نمیتواند پاسخ منطقی و عقل پسند داشته باشد سریع به ماورا متوسل میشود و ادعا میکند که علت پوشیده است و خدا میداند؟! چرا برای مسائل ساده ای مثل حقوق بشر که حتی یک فرد بیسواد اما منصف و منطقی میتواند حکم عادلانه بدهد ما ادعای نقص عقل میکنیم و به ماورا متوسل میشویم اما برای مسائلی مثل شکافت اتم و سفر به کرات و ... از همین عقل ناقص مدد میگیریم و پاسخهای مناسب می یابیم؟ اصلا از خودتان پرسیدید چرا دین نمیتواند پاسخ منطقی برای ظلم حقوقی به زنان داشته باشد؟ مسئله ریاضی نیست که درک و فهم ما در آن نگنجد! اگر پاسخی هست باید دین بتواند بیان کند. اگر نمیتواند ربطی به ماورا ندارد. چون چنین پاسخی اصلا وجود ندارد.
منظور از پاسخ کاغذ سیاه کردن نیست! منظور مطلبی است که از نظر منطقی و عقلی مستند و قابل پذیرش باشد وگرنه پستهای شما هم به نظر خودتان پاسخ است ولی حتی ارزش خواندن هم ندارد و در اکثر موارد چیزی به جز مخالفت بدون دلیل و منطق نیست. در ضمن اینکه گفتید من پاسخ نداشتم بسیار خنده آور بود. اگر من پاسخ نداشتم چرا به سرعت تاپیک را بستند؟!! شما هنوز نمیدانید در بحثی که به نتیجه نرسیده آنکه به اشکال مختلف بحث را خاتمه میدهد (مثلا تاپیک را می بندد) بازنده بحث است و پاسخی نداشته؟
اتفاقا شما با این پستتان ثابت کردید که یک کلمه از سخن من نفهمیدید و اصلا نمیدانید جمهوری چیست!!! و چه الزاماتی دارد!! و با این چنین سواد و معلوماتی بهتر است با امثال خودتان بحث کنید نه با بنده. لازم هم نیست با نوشتن چرندیاتی مثل : در مقابل احکام اسلامی و درمقابل دولت ایستادن" دهان مرا ببندید. شما یک فرد بی مطالعه هستید که هنوز نمیدانید جمهوری چیست و وقتی میگویم اسلامی بودن باید طبق اسم کشور براساس جمهوری باشد یعنی چه؟
بهتر است با افرادی در سطح خودتان بحث کنید و دیگر مزاحم بنده نشوید.
برای حقیر سؤالی پیش آمده مبنی بر اینکه شما گمان کردهاید که چه کسی هستید؟ باسوادترین فرد در تمام دورانها؟ نظراتتان هیچ شبیه به امضای متواضعانهاتان نیست که فرمودهاید:
هیچ اگر سایه پذیرد، ما همان سایه هیچیم
مگراینکه شما هم مانند آن بزرگوارانی باشید که معتقدند صفر همان بینهایت است! :Gig:(البته نگاه نظریهی مجموعهها در ریاضی به اعداد طبیعی همینطور است ... شاید شما هم ریاضیدان هستید و از ایدهی آنها خوشتان آمده است)
حقیر اولین بار البته بعد از بسته شدن تاپیک آتش گرفتن درب خانهی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها پستهایتان را خواندم، معلوم است که مطالعاتی دارید ولی ظاهراً بیش از مطالعاتتان اعتماد به نفس کاذب دارید، استدلالهایتان نه همه ولی عموماً ضعفهای جدی داشتند و در مقابل فرافکنی میکردید که البته لحن توهینآمیز و تحقیرآمیزتان هم زننده بود ... مثل جایی که از کتابهای مدرسهاتان وارد بحثهای دقیق علمی میشدید و اصرار داشتید که نتیجهای که شما میگیرید الا و بالله درست است و هر کسی نپذیرد مشکل منطقی دارد، با اینکه ابهامات بسیاری در آن استدلالهای شما وارد بود که شما خودتان متوجه آنها نبودید و انتظار داشتید دیگران هم چشمشان را بر آن ابهامات ببندند و بگویند این استدلالها بدون نقص هستند و همان را نتیجه میدهند که شما میفرمایید ...
تمام مطالب مفیدی که در این تاپیک کردید را خیلی با لحن مؤدبانهتری هم میتوانستید مطرح کنید بدون آنکه خودتان را خیلی بالا برده و دیگران را پایین بیاورید و گمان کنید که در اذهان دیگران هم همینقدر شما بالا برده شده و دیگران پایین آورده خواهند شد ... البته حرفهای خوب و قابل تأمل هم میزنید ولی لحنتان و حرفهایی که در حواشی میزنید شیرینی حرفهای تأملبرانگیزتان را در ذهن خوانندگان تلخ میکنند ...
حقیر به شخصه ترجیح میدهم همین بیسوادی که هستم بمانم ولی علمی که چنین بادی در من ایجاد خواهد کرد را نداشته باشم ...
روایتی را خیلی وقت پیش خواندم که برایم خیلی جالب بود و آن اینکه علم چند بخش است که کسی که یک بخش آن را کسب کند دچار غرور و کبر میشود و اگر بیش از آن را کسب کند درخت علم برایش میوهی تواضع به ارمغان خواهد آورد ...
خداوند به همهی ما ان شاء الله علم توأم با تواضع روزی نماید ... ربّ زدنی علما ...
اولا: جامعه ما اسلامی نیست یعنی حکومت اسلامی نیست جمهوری اسلامی است. یعنی قوانین تا جایی که مردم بخواهند باید اسلامی باشد. یعنی اگر 50+1 درصد مردم قانون اسلامی نخواهند به دلیل لفظ جمهوری قوانین نباید اسلامی باشد.
برداشت شما از مفهوم جمهوری اسلامی اشتباه است و در واقع عکس آن چیزی است که باید باشد ... جمهوری اسلامی به معنای حکومت اسلامی مقید به جمهوریت نیست بلکه دقیقاً برعکس به معنای جمهوریت مقید به احکام اسلام است ... این یک اصل بدیهی عقلی و روایی است که لا طاعة لمخلوق فی معصیة خالق، یا اینکه جایی که خداوند نظری داده باشد دیگر جایی برای نظر دادن دیگران باقی نمیماند، اما جایی که خداوند امر را به ما سپرده باشد در این صورت میتوان این مسأله را به شور گذاشت و جمهوریت تنها اینجاست که مطرح میشود ... مثل اینکه احکام جامعه باید احکام خداوند باشد اما اینکه چه کسی آنرا اجرا کند تنها در حدّ برخی شرایط مشخص است و اسم و رسم او در زمان غیبت مشخص نیست، در این صورت میتوان انتخاب مثلاً رئیس قوهی مجریه را به مردم سپرد ... جمهوریت در نظام اسلامی ایران به این معناست که اگر دقت کنید شما دقیقاً برعکس آنرا برداشت کرده بودید که اشتباه بودنش واضح است ...
بحث مشروعیت و مقبولیت نظام و اینها بحث دیگری است که البته دیگر خیلی از موضوع اصلی تاپیک دور میشود ...
در پناه خداوند باشید ان شاء الله :Gol:
یا علی علیهالسلام
برای حقیر سؤالی پیش آمده مبنی بر اینکه شما گمان کردهاید که چه کسی هستید؟ باسوادترین فرد در تمام دورانها؟ نظراتتان هیچ شبیه به امضای متواضعانهاتان نیست
سلام و عرض ادب
فکر میکنم سوءتفاهم شده است. امضای من همان مفهوم عادی خودش را دارد نه آن چیزی که شما استنباط کردید.
فرض بفرمایید من یک آشپز معمولی هستم به مهمانی میروم و میزبان غذای بدی جلوی من میگذارد و در ضمن از این غذا هم تعریف میکند اینجا اگر من بگویم: دستپخت شما بد است و در حد من نیست؛ منظورم این نیست که دستپخت خودم عالی است. بلکه نظرم را درباره آشپزی که آشپزی بلد نیست اما خیلی ادعا دارد بیان کرده ام.
درباره مسائل زنان وضع به همین صورت است. شاید من استیون هاوکینگ نباشم اما وقتی نظرات آقایان را درباره زنان میخوانم می فهمم که در اشتباه اند و اگر این مساله را ذکر کنم دلیل بر غرور من نمیشود. متاسفانه چون کشور ما مردسالار است و برای زنان ارزشی قائل نیستند توقع دارند هر حرف و سخن نابجایی از آنان را بدون منطق قبول کنیم چون مرد هستند!! و من هدفم از این پستها این بود که این تفکر پوشالی هزار و چهارصد ساله را کمی در این اذهان سست کنم تا تصور نکنند چون مرد هستند و قانون همه حق و حقوق را به آنان داده پس زنان چیزی نمی فهمند و به صرف مذکر بودن طرف مقابل با چند جمله پیش پا افتاده قانع میشوند.
جمهوری اسلامی به معنای حکومت اسلامی مقید به جمهوریت نیست بلکه دقیقاً برعکس به معنای جمهوریت مقید به احکام اسلام است ...
این چیزی که شما میگویید دیگر اسمش جمهوری نیست. جمهوری یک معنای عام بین المللی دارد و آن تصویب قوانین بر اساس رای مردم است. اگر قرار باشد قوانین بر اساس اسلام باشد دیگر رای مردم چه معنی میدهد؟ نمیشود یک قسمت جمهوری را نگه داشت و یک قسمت آن را دور انداخت! اگر این طور باشد که شما میگویید باید کلمه جمهوری را از ابتدای ایران بردارند و بگویند حکومت اسلامی ایران تا ما هم خیالمان راحت شود که اینجا نظر مردم هیچ ارزش ندارد و فقط نظر شرع است که مهم است وگرنه اگر قرار باشد یک جا بگویند اینجا تو حق نظر دادن نداری و نظر اسلام این است و آن جا میتوانی نظر بدی !!! اینکه دیگر جمهوری نمیشود.
مطمئن باشید حرف من صحیح است. حالا شما و طرفداران نظریه جمهوری اسلامی دوست ندارید بپذیرید میل خودتان است. فقط اگر فردا یک گروهی مثل داعش آمد و جمهوری پادشاهی تشکیل داد و گفت حکومت من جمهوری است ولی بر اساس پادشاهی یعنی همه جا نظر پادشاه مهم است و فقط برخی جاها مثل انتخاب رنگ لباس مردم میتوانند رای بدهند نخندید چون تعریف شما از جمهوری اسلامی هم همین است.
قبلا هم گفتم این مساله جزء دغدغه های من نیست و برایم اهمیت ندارد که بخواهم روی آن وقت بگذارم. (در تاپیک دیگری درباره این مساله در تالار بحث کردم)
درضمن این حرف شما که قصاص پدر دردی را دوا نمیکند خیلی مضحک است. فلسفه مجازات میدانید چیست؟ یکی اجرای عدالت و دیگری عامل بازدارنده جرم در جامعه. وقتی که پدری قتل کند و مجازات نشود بقیه پدران هم گستاخ میشوند و به قتل فرزندانشان دست میزنند. اما اگر مجازات شوند بقیه پدران می فهمند انجام جرم مجازات دارد و دست از قتل فرزندان برمیدارند.
سلام دوست عزیز
ضمن تایید کلام شما باید عرض کنم که نمونه های خبری زیر و چندین مورد مشابه در گوشه و کنار این مملکت موید پذیرفته بودن همان تفکرات عرب جاهلی است با این تفاوت جزئی که در جامعه عرب جاهلی پدر بر فرزند ولایت قهری داشت و مجاز بود تا فرزند خود را بکشد، اینجا هم پدر ولایت قهری دارد ولی مجاز نیست بکشد ولی اگر که کشت قصاص نمیشود .
مردي در شهرستان شهرضا ۲ دخترش را به دار آويخت
پدری در شهرضای اصفهان، به دلیل اعتیاد و اختلاف با همسر، نگین و نگار، کودکان ۷ و ۱۲ ساله خود را به باغی متروکه در اطراف شهر برد و آنها را حلق آويز کرد و سپس خود را نیز دار زد. این مرد پس از کشتن دو دختر خردسال خود، با برادرش تماس گرفته و با اظهار خستگی از زندگی و ندامت از کشتن دخترانش اعلام میکند خود را نیز میکشد و آدرس محل حادثه را به برادرش میدهد.
برادر وی پس از رسیدن به آدرس، با جسد حلق آويز برادر و برادرزادههایش روبهرو میشود و با مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ شهرستان تماس میگیرد و آنها را در جریان قرار میدهد. براساس این گزارش، پرونده جنایت، تشکیل و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. سرهنگ حسینزاده، جانشین فرمانده انتظامی استان اصفهان با تایید این خبر، حادثه مذکور را مربوط به چند روز پیش دانسته و تاکید کرده: حادثه ناخوشایندی است و اعلام جزییات آن، سودی برای جامعه ندارد.
همچنین سرهنگ ستار خسروی رییس پلیس آگاهی استان اصفهان گفته است: این حادثه به قدری اسفبار است که مطرح شدن آن چیزی جز تشویش اذهان عمومی به همراه ندارد. خسروی افزوده: عدم انعکاس جزییات برخی اخبار و رویدادها به نفع جامعه و در راستای مصلحت افکار عمومی است! یکی از معضلات بنیادین جامعه امروز ایران، افزایش آمار اعتیاد، اختلافهای خانوادگی وطلاق میباشد و متاسفانه پیامدهای چنین آسیبهای اجتماعی که در اغلب موارد نیز آمار و اخبار دقیق آنها منتشر نمیشود، بیش و پیش از هر کس، دامنگیر کودکان چنین افرادی میشود؛ امری که توجه جدی روانشناسان، آسیبشناسان اجتماعی و نهادهای مسوول را میطلبد.ایسنا
این جنایت در حالی در استان کرمانشاه به ثبت رسید که علاوه بر ماجرایی که در 13 تیر پارسال روی داد و دختری به دست خانوادهاش به قتل رسید، هنوز مردم ماجرای قتل سه دختر به دست پدرشان که فیلم آن دست به دست میچرخید را فراموش نکرده بودند.
چند روزی است که ماجرای یک قتل خانوادگی و کشته شدن دختر 17 ساله در شهرک حسنآباد شهرستان کنگاور کرمانشاه دهان به دهان و محله به محله میچرخد. هرکس به نوعی از آن برداشت میکند و سعی میکند که آن را در ذهن خودش توجیه کند اما در آمارها هنوز کرمانشاه و مردم آنجا درگیر حادثههای اینچنینی هستند.
این حادثه درست پنج روز بعد ازقتل دو دختر جوان به دست پدرشان در تربت جام خراسان رضوی رخ داد؛ پدر بدبینی که به دلیل سوءظن، دو دخترش را به قتل رسانده بود. این مرد که بعد از کشتن دخترانش متواری شده بود بعد از دستگیری ادعا کرد که دیگر از دست آبروریزیهای آنها خسته شده بود به همین دلیل تصمیم گرفت تا دخترانش را به قتل برساند و به این بیآبرویی پایان دهد. وی در ادامه اعترافاتش گفت: با همدستی پسرم این کار را انجام دادم و او کمکم کرد تا دخترانم را به حوالی شهرستانمان بکشانم و بکشم.
قتل دختر 17 ساله چگونه برملا شد
سوم خرداد ماه امسال پلیس در جریان یکی دیگر از این نوع قتلها قرار گرفت. بعد از اینکه ماموران به محل رفتند با جسد غرق در خون دختر جوانی مواجه شدند که با ضربات چاقو از پا درآمده بود.
در محل حادثه ماموران پلیس با فردی مواجه شدند که قصد داشت از صحنه جرم متواری شود. این فرد که خودش حال پریشانی داشت با تمام تلاشی که میکرد تا خود را بیگناه جلوه دهد توسط پلیس دستگیر شد.
در بررسیها از صحنه جرم مشخص بود که دختر جوان با ضربات متعدد چاقو به سینه و گردنش کشته شده چرا که روسریای نیز به دور گردن این دختر پیچیده شده بود که نشان میداد حتی قصد خفه کردن او را داشته است اما آثار درگیری بر بدن وی وجود نداشت.
مرد همچنان اصرار داشت که صحنه جرم را جور دیگری نشان دهد اما مدارک و شواهد برعکس گفتههای این مرد بود. در بررسیهای دقیقتر معلوم شد که دختر جوان توسط همان پدری که میخواسته از محل متواری شود به قتل رسیده است.
با حضور بازپرس ویژه تحقیقات بیشتری به عمل آمد و در نهایت این فرد به قتل دخترش اقرار کرد. او در بیان نحوه چگونگی وقوع قتل به ماموران گفت: شنبه بود، دیگر از کارهای دخترم خسته شده بودم. خبردار شده بودم که چند روز قبل از این حادثه نیز با دوستانش و چند پسر بیرون رفته بودند.
مشکلات خانوادگی و فشارهای دیگر نیز باعث شد تا تصمیم بگیرم به زندگی او پایان دهم. بنابراین با چاقو ضربات متعددی به بدنش زدم. قصد داشتم با روسریای که دور گردنش پیچیده بودم خفهاش کنم که با همان ضربه چاقو جانش را از دست داد.
شنیدهها حاکی از آن است که دو روز قبل از این حادثه، دختر 17 ساله همراه با دوستانش که دوتن از آنها پسر بودند جهت گردش به اطراف شهر رفته بودند. در بازگشت ماموران ایست بازرسی آنها را دستگیر میکنند و دختر را تحویل خانوادهاش میدهند. 48 ساعت از این موضوع نگذشته بود که پدر، دخترش را با ضربات چاقو و ادعای بیآبرویی میکشد.
یک ماجرای مشابهیک سال قبل یک دانشجو به نام دنیا بر اثر ضرب و جرح شدید ناشی از دعوای خانوادگی، دچار خونریزی مغزی شد و جان خود را از دست داد. این دختر که توسط پدر و برادرانش برای دست کشیدن از ادامه تحصیل در اتاق زندانی شده بود چندین بار تلاش کرده بود تا خود را از حبس خانگی نجات دهد که هر بار با خشونت بیشتری روبه رو شد تا اینکه سرانجام در چهارم تیرماه 92 به سبب خونریزی مغزی جان خود را از دست داد.
نقل قول:مردم هنوز قتل سه دختر را فراموش نکردهانداین قتل در حالی رخ داده است که مردم کرمانشاه هنوز قتل سه دختر نوجوان توسط پدرشان را از یاد نبردهاند. مهتاب 19 ساله، مهسا 16 ساله و لادن 12 ساله، شهریورماه سال 1390در حالی که برای خرید عروسی و گردش همراه پدر خود به زیارتگاه روستایشان واقع در تختگاه عادلخان درمنطقه دالاهو رفته بودند، بر اثر شلیک گلوله پدر به قتل رسیدند.
پدر این سه دختر که به اتهام حمل مواد مخدر و سلاح به حبس ابد محکوم شده بود برای مراسم عروسی مهتاب، دختر بزرگش از زندان مرخصی گرفت. روز حادثه هم به بهانه خرید، سه دخترش را از خانه بیرون برد. ولی بعد از گذشت ساعتی با عجله به خانه برگشت و خبر قتل سه دخترش را به زنش داد و فرار کرد. البته پدر، کشتن دخترانش را حاصل بیپولی و جلوگیری از بیآبرویی عنوان کرده است.
در روز آن حادثه مهتاب و دو خواهر دیگرش که از گردش با پدر خوشحال و از قضا مشغول فیلم گرفتن از این جمع خانوادگی نیز هستند، به یکباره قربانی شلیک گلوله پدر میشوند. در ابتدا پدر به شوخی عنوان میکند که اشهدتان را بخوانید ولی بعد شلیک دو گلوله کافی است که شوخی را تبدیل به یک قتل کند. مهتاب که در ابتدا شوکزده شده تنها از این اتفاق فیلم میگیرد ولی بعد با جیغ زدن و دویدن قصد دارد از دست پدر فرار کند که مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و کشته میشود.
اعتماد
نقل قول:به گزارش روزنامه شرق، «این مرد ۵۳ساله که مهرداد نام دارد و به مرادسیاه معروف است، پیش از این به جرم قاچاق اسلحه محاکمه و به حبس ابد محکوم شده بود. او در شهریور ماه سال جاری به دلیل اینکه دختر ۱۹سالهاش قصد داشت ازدواج کند با سپردن وثیقه از زندان مرخصی گرفت.مهرداد که ساکن روستای تختگاه کرمانشاه است، روز حادثه به بهانه اینکه برای جشن عروسی قصد خرید دارد، سه دختر ۱۹، ۱۲ و هفت ساله خودش را سوار بر وانت آبی رنگ اش کرد و به منطقهای خلوت رفت. او سپس هر سه دختر خود را با شلیک سلاح کلاشینکف از پا درآورد.»
این روزنامه همچنین نوشته که این مرد ۵۳ ساله پس از کشتن سه دخترش «به خانه بازگشت و به همسرش خبر داد دخترانش را کشته است» و حتی «نشانی محل رها شدن اجساد را نیز اعلام کرد و گفت به دلیل اینکه زندانی بوده و میدانسته در نبود او فرزندانش آینده خوبی نخواهند داشت و با فقر و بدبختی زندگی خواهند کرد، تصمیم به این جنایت گرفته است» و «بعد از گفتن این جملات فراری شد و از آن زمان ردی از وی به دست نیامده است.»
روزنامه شرق ضمن اشاره به اینکه روز یکشنبه «فیلم منتسب به این جنایت هولناک روی سایتهای مختلف اینترنتی قرار گرفت» نوشته است: «این صحنه با دوربین موبایل و توسط دختر بزرگ مهرداد،آخرین قربانی، تهیه شده و در آن دیده میشود متهم بعد از متوقف کردن اتومبیل در منطقهای مسطح و خلوت سلاحی را در دست میگیرد و آن را مسلح میکند» و «در این هنگام سه دختر او به فاصله از یکدیگر ایستادهاند و هرچند سلاح را در دست پدر خود میبینند، اما هرگز تصور نمیکنند چه سرنوشتی در انتظارشان است» اما «در همین هنگام ناگهان مهرداد فرزند هفت ساله خود را هدف میگیرد و دو گلوله به او شلیک میکند. پس از آن فیلمبردار و خواهرش در حالی که جیغ میکشند، شروع به دویدن میکنند اما مهرداد به راحتی به سمت فرزند ۱۲سالهاش تیراندازی میکند و بعد از شلیک دو گلوله سراغ دختر بزرگش میرود و او را نیز به قتل میرساند.»
به نوشته این روزنامه، «این پرونده اکنون در دادسرای کرمانشاه در جریان است و پلیس همچنان میکوشد عامل این کشتار را دستگیر کند.»
نقل قول:اخبار روز-مردی که مخالف ازدواج پسرش بود شب عروسی نتوانست لباس دامادی را بر تن او ببیند و با اسلحه شکاری فرزندش را به گلوله بست.
به گزارش ایسنا، چند روز پیش ماموران انتظامی شهرستان اسلامشهر از طریق تماس مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ در جریان وقوع حادثهای در یکی از سالنهای عروسی در منطقه چهاردانگه قرار گرفتند. ماموران با حضور در صحنه حادثه با پیکر خونآلود داماد جوانی مواجه شدند که به ضرب گلوله از ناحیه کمر دچار جراحت شده بود. ماموران انتظامی در تحقیقات اولیه دریافتند که ضارب داماد، پدر او بوده که با یک قبضه اسلحه شکاری وارد جشن عروسی شده و پس از درگیری لفظی با داماد به سمت وی شلیک کرده است.بنا به گفته شاهدان ماجرا، درگیری این پدر و پسر از مدتها پیش و بر سر موضوع ازدواج این داماد آغاز شده بود به گونهای که پدر این جوان که راضی به این وصلت نبوده با پسرش بارها درگیری داشته است. ماموران دریافتند پدر خانواده، مخالف ازدواج فرزندش با این دختر بود و از اینرو در شب عروسی طاقت نیاورده و با اسلحه شکاری به جشن عروسی پسر خود میرود و بار دیگر از پسرش میخواهد تا به ازدواج با این دختر تن ندهد و عروسی را به هم بزند، اما هنگامی که با مخالفت پسرش روبهرو میشود، اسلحه شکاریاش را به سوی پسر گرفته و با شلیک گلولهای به سمت داماد وی را از ناحیه کمر مجروح میکند. با انتقال داماد به بیمارستان، پدر این فرد نیز بازداشت و برای بررسی بیشتر به کلانتری انتقال داده شد.
نقل قول:حوادث - خراسان نوشت:
طی۱۲ﺳﺎﻋﺖ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﻣﺸﻬﺪ ۲ ﺟﻨﺎﻳﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﺭﺥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻃﻲ ﺁﻥ ﭘﺪﺭﻱ، ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ..... ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺟﻨﺎﻳﺖ :ﭘﺴﺮﻡ ﺧﻼﻓﮑﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮐﺮﺩﻡ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺑﺮﻭﺩ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻧﻤﻲ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺻﺒﺢ ... ﺍﻳﻦ ﻫﺎ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﺎﺕ ﻣﺮﺩ ۴۵ﺳﺎﻟﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺼﺮ ﺭﻭﺯ ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﭘﺴﺮ ۲۰ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ «ﮔﺰﻧﻪ ﮐﻔﺎﺷﻲ» ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﮐﻼﻧﺘﺮﻱ ﺳﻴﺪﻱ ﻣﺸﻬﺪ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﻣﻴﺎﻧﺴﺎﻝ ﮐﻪ ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﻣﻲ ﻓﺸﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﻗﺘﻞ ﺣﺎﻝ ﻣﺴﺎﻋﺪﻱ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﻣﺎﺟﺮﺍﻱ ﻗﺘﻞ ﮔﻔﺖ: ﺻﺒﺢ ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﺳﺮﺍﻍ ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ: «ﭘﺴﺮﻣﺎﻥ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ!» ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﻢ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﭘﺲ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﻳﺶ ﮐﻮ! ﻫﻤﺴﺮﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭ (ﺗﺮﺍﺷﮑﺎﺭﻱ) ﺑﺮﺩﻩ! ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺍﻱ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺳﺮﺍﻍ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﻲ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﭘﺴﺮﻡ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﮐﻪ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﻡ، ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺗﺮﺍﺷﮑﺎﺭﻱ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﺎﺭ ﻣﻲ ﮐﺮﺩ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻗﺘﻲ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﺗﻮﻕ ﻫﺎﻳﺶ ﺳﺮﺯﺩﻡ. ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﮎ ﻫﺎﻱ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺳﻴﺪﻱ ﺩﻳﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﻧﺸﺴﺘﻪ! ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻋﺒﻮﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﻟﻲ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﻓﻘﻂ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﻮﺩ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺳﺮ ﻣﻦ ﮐﻼﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻢ. ﺣﺪﻭﺩ ﺳﺎﻋﺖ15:30 ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻲ ﮐﻨﻲ؟ ﭼﺮﺍ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﻧﻤﻲ ﺭﻭﻱ؟ ﺩﺭﺣﺎﻟﻲ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺯﺩﻡ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺗﻤﻴﺰﮐﺮﺩﻥ ﺁﮐﻮﺍﺭﻳﻮﻡ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﻓﻌﻼ ﺑﺮﻭ ﺑﻨﺸﻴﻦ ﺗﺎ ﺑﻌﺪ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﺣﺎﻟﻲ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻲ ﺭﻓﺖ ﮔﻔﺖ: ﺑﻴﺎ ﺑﺮﻭﻳﻢ ﺟﺎﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻫﻢ! ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﺣﻴﺎﻁ ﺑﻴﻨﻤﺎﻥ ﺩﺭﮔﻴﺮﻱ ﻟﻔﻈﻲ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺁﺟﺮ ﺯﺩﻩ ﻭ ﺷﻴﺸﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩﺭﻭﻳﻢ ﺭﺍ ﺗﺨﺮﻳﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺩﺭﮔﻴﺮ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻳﮏ ﭼﻤﺎﻕ ﻭ ﻳﮏ «ﮔﺰﻧﻪ ﮐﻔﺎﺷﻲ» ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺭﮔﻴﺮﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺘﺮﺳﺎﻧﻢ ﻭﻟﻲ ﻃﻮﻟﻲ ﻧﮑﺸﻴﺪ ﻣﺸﺎﺟﺮﻩ ﻟﻔﻈﻲ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﻴﺮﻱ ﺍﻧﺠﺎﻣﻴﺪ ﻭ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺎ ﭼﻤﺎﻗﻲ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺯﺩﻡ ﮐﻪ ﭼﻮﺏ ﺷﮑﺴﺖ.ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺭﮔﻴﺮﻱ ﺷﺪﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ «ﮔﺰﻧﻪ» ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻬﻠﻮﻳﺶ ﻓﺮﻭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺩﻳﺪﻡ ﺧﻮﻥ ﺍﺯ ﭘﻬﻠﻮﻳﺶ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻴﺪﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﺧﻮﻥ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻘﺶ ﺯﻣﻴﻦ ﺷﺪ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﭘﻴﮑﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺳﻴﺪﻱ ﺑﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻣﺪﺍﺩﻱ ﺑﺮﻭﻳﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻣﺪﺍﺩﻱ ﺑﺮﺩﻡ ﻭﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺮﺵ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺳﺎﻋﺘﻲ ﺑﻌﺪ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻐﺾ ﻣﺮﺩ ﻣﻴﺎﻧﺴﺎﻝ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺗﺮﮐﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﻫﺎﻱ ﮔﺮﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﮐﺎﺵ ﮔﺰﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﻧﻤﻲ ﺩﺍﺷﺘﻢ! ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺣﺎﮐﻲ ﺍﺳﺖ: ﻭﻗﺘﻲ ﭘﺴﺮ ۲۰ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺷﻬﻴﺪ ﮐﺎﻣﻴﺎﺏ (ﺍﻣﺪﺍﺩﻱ) ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻌﺎﻳﻨﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﻴﺪﻱ ﺑﻪ ﻧﺠﺎﺕ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺿﺮﺑﻪ «ﮔﺰﻧﻪ» (ﭼﺎﻗﻮﻱ ﺗﻴﺰ ﮐﻔﺎﺷﻲ) ﺍﺯ ﭘﻬﻠﻮ ﺑﻪ ﻗﻠﺒﺶ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﺎ ﻣﺮﮐﺰ ﻓﻮﺭﻳﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﻠﻴﺴﻲ ۱۱۰ ﻣﺎﺟﺮﺍﻱ ﭼﺎﻗﻮ ﺧﻮﺭﺩﮔﻲ ﺭﺍ ﺍﻃﻼﻉ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﺩﻗﺎﻳﻘﻲ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺳﺮﻭﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﺩﻱ (ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﮐﻼﻧﺘﺮﻱ ﺳﻴﺪﻱ) ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﮔﺸﺖ ﻋﺎﺯﻡ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﻳﮕﺮ ﺟﻮﺍﻥ ۲۰ﺳﺎﻟﻪ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺑﺎ ﻣﺮﮒ ﺍﻳﻦ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﻲ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺎﺿﻲ ﻋﻠﻲ ﺍﮐﺒﺮ ﺻﻔﺎﺋﻴﺎﻥ (ﻗﺎﺿﻲ ﻭﻳﮋﻩ ﻗﺘﻞ ﻋﻤﺪ) ﺍﻃﻼﻉ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﻗﻀﺎﻳﻲ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ، ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺁﻏﺎﺯ ﻭ ﺟﺴﺪ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻌﺎﻳﻨﺎﺕ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮑﻲ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ. ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﻲ ﻣﺸﻬﺪ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺎ ﺗﺸﺮﻳﺢ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﻭﻗﻮﻉ ﺍﻳﻦ ﺟﻨﺎﻳﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻣﺪﺍﺩﻱ، ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﻲ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﭘﻠﻴﺴﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﺘﻬﻢ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺑﻮﺩ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺳﺮﻫﻨﮓ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭ ﺍﺣﺪ ﮐﺮﻳﻤﻲ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﺑﻖ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﮔﻔﺖ: ﺍﻭ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻧﺰﺍﻉ ﻭ ﺩﺭﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﮐﻼﻧﺘﺮﻱ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﺳﺮﻗﺖ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﮐﻼﻧﺘﺮﻱ ﺳﻴﺪﻱ ﺗﺤﺖ ﺑﺎﺯﺟﻮﻳﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺭﺋﻴﺲ ﭘﻠﻴﺲ ﻣﺸﻬﺪ ﺧﺎﻃﺮﻧﺸﺎﻥ ﮐﺮﺩ: ﻣﺘﻬﻢ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﺧﻠﺞ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ ﺣﺪﻭﺩ ۸ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﻃﺒﻖ ﺍﻇﻬﺎﺭﺍﺕ ﺍﻃﺮﺍﻓﻴﺎﻥ ﻣﻘﺘﻮﻝ، ﻭﻱ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺩﻣﺨﺪﺭ ﻧﻴﺰ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.جنایت همه جا اتفاق میافتد ...فقر اخلاقی ، تعصبات جاهلی ، اعتیاد و جنون ناشی از مصرف شیشه و مواد در خانواده های ایرانی هر از گاهی قربانی میگیرد اما مسئله قابل بحث نحوه برخورد قانون با این معظل است ...نکته تاسف انگیزتر اینجاست که بر طبق قوانین اسلامی اگر پدری فرزند خود را کشت ،مادر که گوشت و خون فرزند از اوست در برابر ولایت قهری پدر ، ولی دم محسوب نمیشود که تقاضای قصاص کند یعنی نمیتواند علیه همسر قاتل خود تقاضای قصاص فرزندش را بکند چون ولایت قهری پدر مهمتر است و اینجا پدر مالک فرزند است نه مادر!!!
سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام
خوب اجازه بدین از قسمت حقوقی شروع کنیم و بگیم این مبحث مربوط به فقه و حقوق میشه و قانون گذاری جدید تاثیر درون نداره
اما فقه و حقوق یا حقوق دینی هم همون طور که کارشناسان و کاربرای دیگه گفتن میگه هر نفسی که کشته بشه باید قاتلش و هرکس که باشه قصاص بشه
امادر باره پدر و مادر یه خورده تغییر کرده
اجازه بدین اول از منظر رونشناسی یه ناخنک کوچیک بزنم:Moteajeb!:
آهان روانشناسی میگه مادر دریایی از محبت هستش و بخاطر اون مهربانی و زنانگی که درش هست و اون صبر که خداوند بهش داده شده مادر
شاید واسه همینه که میگیم بهشت زیر پای مادران هست
و شاید به همین خاطره که میگیم رفیق بی کلک مادر
من به شخصه هر وقت هر چیزی که احساس کنم حرف مادرم اولین و اخرین نظره قطعا رجوع میکنم به مادرم
خیلی چیزها هم من و هم شما از مادر هامون یاد گرفتیم
و همیشه مادره که اشتباهات ما رو سخت میگیره و نهایتا برای حلش راه حل میده
پس قبول که مادر چشمه سار بی حد و حصر محبت هستش
ادامه دارد
جنایت همه جا اتفاق میافتد ...فقر اخلاقی ، تعصبات جاهلی ، اعتیاد و جنون ناشی از مصرف شیشه و مواد در خانواده های ایرانی هر از گاهی قربانی میگیرد اما مسئله قابل بحث نحوه برخورد قانون با این معظل است ...نکته تاسف انگیزتر اینجاست که بر طبق قوانین اسلامی اگر پدری فرزند خود را کشت ،مادر که گوشت و خون فرزند از اوست در برابر ولایت قهری پدر ، ولی دم محسوب نمیشود که تقاضای قصاص کند یعنی نمیتواند علیه همسر قاتل خود تقاضای قصاص فرزندش را بکند چون ولایت قهری پدر مهمتر است و اینجا پدر مالک فرزند است نه مادر!!!
سلام و عرض ادب
با تشکر از قرار دادن اخبار جنایات پدران ، مطمئن باشید اگر پدران به جای اینهمه قتل دختران، دست به قتل پسران می زدند قانون مردسالارانه کشور ما سریعا برای اینکه قتل پسران فرهنگ سازی نشود پدران را به قصاص متهم می کردند!!
اما متاسفانه چون قوانین ایران برگرفته از فرهنگ عرب جاهلیت است که در قدیم دختران خود را زنده به گور می کردند قتل دختران برای مسئولین اهمیت ندارد.
قانون مسخره و مضحک دیگر این است که اگر مرد همسرش را با مرد دیگری دید حق دارد او را بکشد!! ولی اگر زن همسرش را با مرد دیگری دید چنین حقی ندارد.
کلا انگار آقایان مالک زن هستند که هر وقت میلشان کشید میتوانند او را بکشند و اعدام هم نشوند.
در حالی که زن هر کاری بکند شوهر پدر و برادر حق ندارند دست به قتل او بزنند. بر چه اساس مرد خودش میتواند قاضی و دادستان و مجری اعدام باشد و اعدام هم نشود؟
اینکه میگوئیم بهشت زیر پای مادران است و اول باید به مادر نیکی کرد گرچه بیان کننده شان معنوی مادر است ولی ارزش و جایگاه حقوقی رو تبیین نمیکند
ما غرب را متهم میکنیم که شان والای زن رو نادیده گرفته و از اون ابزار ساخته ، معتقدیم که جایگاه زن در سیاست و ارتش و حکومت و قضاوت نیست.. شان زن در انجام مشاغل مردانه نیست...آنچه در غرب میگذرد و همه این پستها و مقامها جز فریب زن نیست، غرب به نظر ما زن را بی ارزش کرده ولی وقتی همین زن ازدواج میکند و مادر میشود در شرایط طلاق حضانت فرزند را به او میدهد و فرزند هم اگر پیش مادر بماند نفقه فرزند با پدر است هر جا که باشد.
اسلام شان والای زن را به او باز گردانده است و یکی از این شئون قرار گرفتن در جایگاه همسر و بخصوص جایگاه مادر و تربیت فرزند است. این شان چه جایگاه ارزشمند حقوقی را برای او به عنوان یک مادر تعیین میکند؟ آیا میتواند همسر قاتلش را قصاص کند؟ آیا این جایگاه اینقدر ارج نهاده میشود که فرزندش نزد او باشد؟ آیا شان یک زن به عنوان همسراینقدر هست که جایگاهش محکم باشد و مدام نگران تهدید زندگیش بواسطه حواز تعدد زوجات و صیغه نباشد؟
ین قتل در حالی رخ داده است که مردم کرمانشاه هنوز قتل سه دختر نوجوان توسط پدرشان را از یاد نبردهاند. مهتاب 19 ساله، مهسا 16 ساله و لادن 12 ساله، شهریورماه سال 1390در حالی که برای خرید عروسی و گردش همراه پدر خود به زیارتگاه روستایشان واقع در تختگاه عادلخان درمنطقه دالاهو رفته بودند، بر اثر شلیک گلوله پدر به قتل رسیدند.
از محضر دوستان گرامی پوزش میخواهم چون این صحنه واقعا تلخ است ولی وقتی حوادث دلخراش رو میخونیم به ذهن اینطور میاد که پس جایگاه مادر این بچه ها در نظام حقوقی و کیفری کجاست؟ اگر بر فرض این پدر قصاص نشه حق مادر این بچه ها کجا لحاظ شده؟
اسلام شان والای زن را به او باز گردانده است و
خدمت شما عرض شود قبل از اسلام زنان در ایران پادشاه بودند. بعد از اسلام قاضی هم نمیتوانند بشوند!! پس لطفا در رابطه با بازگشت شان زن صحبت نکنید. :ok:
این جمله را بسکه آقایان گفتند ما هم باورمان شده. اسلام برای زن عرب شاید خوب بود اما برای زن ایرانی نه. تمامی حقوق زن ایرانی نصف شد و از بین رفت. این چیزهایی که برای تخریب ایران قبل از اسلام می نویسند را باور نکنید. زن ایرانی قبل از اسلام فرمانده نیروی دریایی هم بود.
در آن زمان کارگران ایرانی حقوق می گرفتند. نه مثل اعراب کثیف که دیگران را برده خود می کردند و از آنان برای کارهایشان بیگاری می کشیدند.
اتفاقا شما با این پستتان ثابت کردید که یک کلمه از سخن من نفهمیدید و اصلا نمیدانید جمهوری چیست!!! و چه الزاماتی دارد!! و با این چنین سواد و معلوماتی بهتر است با امثال خودتان بحث کنید نه با بنده. لازم هم نیست با نوشتن چرندیاتی مثل : در مقابل احکام اسلامی و درمقابل دولت ایستادن" دهان مرا ببندید. شما یک فرد بی مطالعه هستید که هنوز نمیدانید جمهوری چیست و وقتی میگویم اسلامی بودن باید طبق اسم کشور براساس جمهوری باشد یعنی چه؟
بهتر است با افرادی در سطح خودتان بحث کنید و دیگر مزاحم بنده نشوید.
اول اینکه بددهنی و متهم کردن طرف بحث به بیسوادی ، نشانه ضعف و کمبود خود فرد است. ثانیا این بحث شما ارتباطی به موضوع تاپیک نداشت بنابراین بنده نیازی به توضیح ندیدم. الان هم مختصرا میگویم چون ارتباطی به بحث ندارد. هدف شما از مطرح کردن آن ، هم این بود که بگویید اسلام در کشور ما تابع رای مردم است ؛
یعنی قوانین تا جایی که مردم بخواهند باید اسلامی باشد. یعنی اگر 50+1 درصد مردم قانون اسلامی نخواهند به دلیل لفظ جمهوری قوانین نباید اسلامی باشد.
آن چیزی که مردم انتخاب کردند شیوه حکومتی بود که جمهوری اسلامی بود. تمام شد رفت...مردم دیگر چیزی را مستقیما انتخاب نمیکنند..
در کشور ما حاکمیت با ولی فقیه است که جانشین معصومین در زمان غیبت میباشند و در تعیین ولی فقیه ، رای مردم دخالتی ندارد.
به هرصورت همانطور که قبلا هم گفتم شما مشکلتان با حقوق زنها نیست، مشکل اصلی شما حاکمیت اسلامی است وگرنه این مسائل برای یک فرد مسلمان کاملا قابل هضم است..
پرسش:
این که می گویند حکومت اسلامی با جمهوری اسلامی که امام پایه گذاری کرده اند متفاوت است -و از آن سوء استفاده سیاسی می کنند- از نظر امام درست است؟
پاسخ:
بین حکومت اسلامی با جمهوری اسلامی هیچ گونه تفاوت ماهوی و اساسی وجود ندارد، تنها مسأله ای که وجود دارد این است که حکومت اسلامی در صدد بیان ماهیت حکومت است و منظور از آن حکومتی است که نظام های مختلف آن اعم از سیاسی، حقوقی و اقتصادی، مطابق و منبعث از منابع و آموزه های اسلامی باشد. اما جمهوری اسلامی بیشتر نظر به "ساختار" حکومت اسلامی دارد که در شرایط زمانی خاص (مانند عصر حاضر) بهترین و مناسب ترین شکل و قالب برای تحقق آن آموزه های اسلامی و دینی است.
از مجموع آنچه در متون و منابع معتبر دینی در باب دولت و حکومت آمده است، چنین برمیآید که اسلام بر شکل خاصی از ساختار نظام سیاسی با جزئیات مشخص اصرار ندارد، بلکه اسلام فراتر از معرفی شکل خاصی از حکومت و متناسب با احکام ثابت و تغییرناپذیر خود، چارچوب کلی و کلانی را معرفی کرده که آن چارچوب در درون خود تغییرات، تطورات و اشکال متعدّد و متنوعی را پذیرا میشود. اسلام نه به طور کلی مردم را به حال خود رها کرده که هر چه خواستند انجام دهند و نه شکل تنگ و محدودی را برای حکومت معرفی میکند که فقط در شرایط زمانی و مکانی محدودی قابل اجرا باشد. از آن چارچوب کلی و کلانی را که اسلام برای حکومت معرفی کرده به "حکومت و نظام اسلامی" تعبیر میشود.[1]
بنابراین تفاوت بین حکومت اسلامی با جمهوری اسلامی از نوع تفاوت بین محتوا و قالب است. حکومت اسلامی محتوا و ساختار درونی را مشخص می کند و جمهوری اسلامی، قالب و شکل اجرایی این ساختار درونی است.
نظر امام قُدّس سرّه الشریف از همان ابتدای انقلاب این بود که «شیوۀ حکومت» و «قانون اساسی» آن باید با نظر مستقیم مردم باشد به همه پرسی گذارده شود تا شیوۀ حکومتی خاصّی بر مردم تحمیل نشود بنا بر این برای تعیین نوع حکومت در روز 12 فروردین سال 1358 رأی گیری سراسری برگزار و با رأی بیش از (98درصد) شیوۀ حکومتی « جمهوری اسلامی » توسط مردم تعیین گردید.[2]
اما باید توجه داشت تا رسیدن به جامعۀ کامل اسلامی راه طولانی وجود دارد و تشکیل حکومت اسلامی با قالب جمهوری اسلامی، نقطۀ شروعی برای رسیدن به جامعۀ نمونۀ اسلامی با محوریت دستورات خداوند است.
[/HR][1] با استفاده از نرم افزار پرسمان با اندکی تغییر.
[2] با استفاده از سؤال 1817 (سایت: 2228).
حال به نظر شما خداوند نمیدانسته یا پیامبر نمیدانسته در آینده زنانی با حقوق کامل از ادیان دیگر یا تفکرات دیگر، برای مسلمان شدن احتیاج به دانستن دلیل نصف شدن حقوقشان در اسلام، دارند که حداقل برای آنها دلیل را بیان کنند؟ مگر اسلام برای همه زمانها و مکانها نیست؟
اگر این پاسخ شما را بپذیریم یعنی اینکه اسلام مختص به زمان و مکان خاصی در گذشته بوده و پیش بینی آینده در آن لحاظ نشده بوده است.
از عرایض بنده بدست نمی آید که اسلام مختص زمان خودش بود همان طور که عرض شد بسیاری از منابع معرفتی اسلام (کتب روایی) از بین رفته است.
آن خانم محترم مسیحی که اسلام می آورد با شناخت کامل به دین اسلام می گرود، اگر خانم مسیحی با انسانی مثل تفکرات شما که کاملا مغایر با معارف عمیق اسلامی است مشورت کند معلوم است معارف اسلام را واروونه دریافت کرده و در نتیجه ممکن است دیدش نسبت به اسلام عوض شود اما اگر همین خانم با شخص آگاه به مسائل و اگاه به معارف ناب محمدی مشورت کند اسلام را با جان و دل می پذیرد. چنان از حقوق زنان صحبت می کنید کسی که نداند خیال می کند حضرت عالی حقوق شناس ماهری هستید لطفا روایات را ملاحظه کنید و همچنین کتاب «زن در آیینه جمال و جلال خدا» اثر علامه بزرگوار جوادی آمل را به دقت مطالعه فرمایید. کسی که طالب حقیقت باشد با دیدن روایات و مطالعه آثار بزرگان به حقیقت پی می برد.
با سلام و عرض ادب
با توجه به اینکه موضوعات مطرح شده در تاپیک «قصاص پدر و مادر قاتل» غیر مرتبط با موضوع بود به این تاپیک منتقل شد...
اما در رابطه با بحثی که بین جناب امین و سرکار ویان صورت گرفته عرض می شود: دلیل اصلی انکار دستورات اسلام ضعف در اعتقادات و همچنین ضعف در شناخت اسلام است، مزخرفاتی که در شبکه های مختلف ماهواره گفته می شود اولا ناشی از دشمنی آن ها با اسلام و ثانیا ناشی از عدم شناخت آن ها از دستورات اسلام است.
اسلام با اشتغال زنان مخالف نیست؛ کار اصلی و مهم زنان در اجتماع انسانی تربیت انسان است، در یک جامعه اسلامی زنان کاری جز تربیت اولاد صالح ندارند اینکه اسلام دستور می دهد مرد موظف است نفقه زنان را بپردازد به همین خاطر است که زن با فراغ بال و خیال آسوده به تربیت اولاد (الهی) بپردازد، آشنایی فرزندان با خدا، دین، پیامبر، امام و ... جز در دامن زنان حاصل نمی شود لذا توصیه اولیه اسلام بر زنان حضور در خانواده و تربیت اولاد است.
در نگاه اسلام، خانواده پایه بسیار مهم و سلول اصلی جامعه است، به گونه ای که بدون بهره مندی از خانواده های «سالم، سرزنده و با نشاط»، امکان پیشرفت جامعه به خصوص پیشرفت فرهنگی وجود ندارد و اینگونه خانواده ها نیز بدون حضور زنان مؤمن و فهیم، شکل نمی گیرند و استمرار نمی یابند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران که خود یکی از فقهای جهان اسلام است، از زبان اسلام سخنانی ایراد می فرمایند که برای این بحث خیلی سودمند است:
«اگر می خواهیم نگاه ما نسبت به مسئلهى زن، نگاه سالم و منطقى و دقیقى باشد، شرط اوّل آن این است که ذهنمان را از این حرفهایى که غربىها در مورد زن می زنند - در مورد اشتغال، در مورد مدیریّت، در مورد برابرى جنسى - باید بکلّى تخلیه کنیم. یکى از بزرگترین خطاهاى تفکّر غربى در مورد مسئلهى زن، همین عنوان «برابرى جنسى» است. عدالت یک حق است؛ برابرى گاهى حق است، گاهى باطل است؛ چرا باید انسانى را که از لحاظ ساخت طبیعى - چه از لحاظ جسمى، چه از لحاظ عاطفى - براى یک منطقهى ویژهاى از زندگى بشر ساخته شده، از آن منطقهى ویژه جدا کنیم، به منطقهى ویژهى دیگرى که براى یک ساخت دیگر، براى یک ترکیب دیگرى خداى متعال آماده کرده بکشانیم؟ چرا؟ این چه منطق عقلایى دارد، چه دلسوزىاى در این هست؟ چرا باید کارى که مردانه است به زن داده بشود؟ این چه افتخارى است براى زن، که کارى را انجام بدهد که مردانه است؟ »
حضرت آیت الله خامنه ای، مسئله اشتغال زنان در جامعه را، امری قابل قبول و بدون اشکال خواندند اما تأکید کردند: در این زمینه باید دو شرط اساسی را کاملاً رعایت کرد نخست اینکه اشتغال، کار اساسی زن در خانه و خانواده و مسئولیت مهم همسری و مادری را تحت الشعاع قرار ندهد و دوم اینکه مسئله محرم و نامحرم بخوبی رعایت شود.
ایشان می فرمایند:
«مسئلهى اصلى را باید پیدا کرد. به نظر من مسئلهى اصلى، یعنى یکى از مسائل اصلى، مسئلهى خانه و خانواده است: امنیّت زن در محیط خانواده؛ فرصت زن در محیط خانواده و خانهدارى براى بُروز استعدادها؛ [چیزى] مانع درس خواندن او، مانع مطالعه کردن او، مانع فهمیدن او، مانع نوشتن او نشود - [براى] کسى که اهل این چیزها است - میدان براى این کارها فراهم باشد؛ این اساس قضیّه است. مسئلهی اشتغال بانوان، جزو مسائل اصلى نیست. البتّه ما با اشتغال بانوان مخالف نیستیم؛ بنده خودم نه با اشتغالشان، نه با مدیریّتهاشان مخالفتى ندارم، مادامىکه با آن مسائل اصلى معارضه و تنافى پیدا نکند؛ اگر معارضه پیدا کرد، آن مقدّم است. یکى از کارهایى که در این زمینهى سوّم که عرض کردیم باید انجام بگیرد، طبعاً این است که نگاه کنند ببینند آن مشاغلى که متناسب با این خصوصیّت زن است چیست. بعضى از مشاغل هست متناسب با ساخت زن نیست، خب اینها را دنبال نکنند. یکى از کارها این است که آن تحصیلاتى را که به آن مشاغل منتهى می شود، بر زن تحمیل نکنند. این بحث دانشگاه و تحصیلات و مانند اینها که باز بعضىها جنجال می کنند که در تحصیلات تبعیض است، این تبعیض همهجا بد نیست. تبعیض آنجایى که ضدّ عدالت باشد بد است. والّا فرض کنید وقتىکه شما در یک تیم فوتبال، یکى را می گذارید مهاجم، یکى را میگذارید مدافع، یکى را می گذارید دروازهبان، خب این تبعیض است دیگر. اگر آن کسى که باید در خط دفاع وایستد، گذاشتند مهاجم، خب تیم خواهد باخت. آن کسى که باید مهاجم باشد اگر گذاشتند دروازهبان که بلد نیست این کار را، خب تیم می بازد. این تبعیض است، [امّا] این تبعیض، عین عدالت است؛ یکى را اینجا می گذارند، یکى را آنجا می گذارند، یکى را آنجا می گمارند. [پس باید] ببینیم با توجّه به آن اهداف بلند چه درسى براى بانوان مناسب است، آن درس را در اختیارشان قرار بدهیم؛ نه اینکه مجبورش کنیم که شما چون در کنکور اینجورى شرکت کردى، و اینجورى نمره آوردى، حتماً باید بروى فلان درس را بخوانى، که این درس نه با طبیعت زنانهى او سازگار است، نه با اهداف عالى او سازگار است، نه شغلى که به دنبال این درس به او داده می شود، متناسب با او است. این چیزها را به نظر من در زمینهى اشتغال زنان باید در نظر گرفت. و خلاصه این را که زن نتواند همهى مشاغلى را که مرد به عهده میگیرد به عهده بگیرد، نباید ننگ دانست یا نقص دانست؛ نخیر، آن چیزى بد است که متناسب با طبیعت الهى [نباشد]».
سلام و عرض ادب ما دنبال گرفتن حق قصاص نشدن برای مادر نیستیم. بلکه معتقدیم که پدر هم باید در صورت قتل فرزند مجازات بشه. تشکر