با عرض سلام خدمت همه دوستان
بسیار متشکرم که دعوت بنده را پذیرا شدید و آمدید و همچنان کیایید تا نظرات خود را بگویید
نظرات و دردلهای خیلی خوبی گذاشتید
تنها خواهشی که دارم اینه که بریم سراغ راهکارهای عملی تا انشاءالله از این تاپیک بسیاری از جامعه بهره مند شوند
پس راهکارهای عملی یادتون نره
به نظر من باید محدودیت ها برای دختر و پسر خیلی زیاد بشه... نه به این صورت که خیلی راحت بتونن هر روز با هر کس ارتباط برقرار بکنن...
متاسفانه اکثر جوونای امروز جنبه و فرهنگ استفاده از ابزار های ارتباطی رو ندارن... مثل فیسبوک یا برنامه های ایفون و اندرویدی....
خیلی از دختر ها و پسرا این رو " کلاس" خودشون میدونن که با جنس مخالفشون چت بکنن...
مسولین فکر میکنن با فیلتر کردن یه سری برنامه ها میتونن جلوی فسادو بگیرن، ولی بنظر من اصلا این کار درست نیست! بقیه نباید به اتیش اینها بسوزن...
بنظر من تنها چیزی که میتونه باعث تحول دختر یا پسر بشه "خودشه".... کسی که اخرت و اعمال براش مهم باشه هیچوقت سراغ این فساد و فحشاء نمیره و نخواهد رفت.
مشکل از سستی ایمانه... مشکل اینه که "مسلمون" فقط اسمه که روی ماست!
شاید یه عده بگن باید از خانواده ها شروع کرد( ولی خب درنظر بگیرین خانواده هایی هستن که به معنی واقعی پابند به اعتقادات و ارزش ها هستند ولی فرزندانشون ناخلف بار میان)
برای یک جوون( اون هم تو جامعه امروزی) هیچ چیز به اندازه دوستانش نمیتونن روش تاثیر گذار باشن.
فساد کل کشورو گرفته و ما واقعا نمیتونیم کاری بکنیم!
یه سری از اقایون میگن باید این عمل امر به معروف و نهی از منکرو به صورت گفتاری و صحبت به بقیه القا کرد. ولی باور کنین که همه چیز حرف نیست...
عمله! خیلی وقتا باید عمل کرد!
سخت گیری باید تو همه زمینه ها و محیط ها باشه تا نتونن به خودشون اجازه بدن ارزش های ما رو اینطور به سخره بگیرن!
باید "ادمیت" و "انسانیت" رو بهشون بشناسونن.....
یه جایی خوندم:
وقتی به خانمی میگی: میشه موبایلتون رو مجانی بمن بدید؟ با تعجب فراوون برمیگرده میگه: اقا مسخره گیر اوردی؟ پشت گوشام مخملیه؟ یک میلیون دادم و حالا مفت بدمش بهت؟
حالا وقتی بحث عفت و حیا میشه و همینطور انسانیت و ادمیت می بینی که خیلی ساده خودشونو میفروشن! نه به کمترین قیمت، بلکه مفت و مجانی خودشونو جلو چشم همه عرضه میکنن!
حالا من از شما میپرسم: بنظرتون آیا این ها ارزش انسان بودن خودشونو میدونن؟؟؟
ببینید اون طور که باید و شاید اسلام و خدا و عترت رو به امثال ما ها نشناسوندن!
مشکل ازین جاست!
ولی جوون های الان..... به شناخت این ارزش ها و مسائل دینی هیچ اهمیتی نمیدن!
(روی صحبتم با اون دسته کسایی هست که واقعا جامعمونو به فساد کشیدن)
به بقیه دوستان بی احترامی نشه خدایی نکرده...
باید آموزش از خانواده ها شروع بشه
الان تو دبیرستانهای دخترانه معلم های پرورشی دینی و مشاور میان کلی از ازدواج صحبت میکنن همه هم میدونیم که دخترا تو سن دبیرستان چقدر احساساتی و حساس هستن .خلاصه نیاز به ازدواجو آنچنان در وجود دختر تزریق میکنن که نگو....
بعد این دختر میاد خونه میبینه خونواده اصلا موافق نیس کسی تو این سن به دخترش چپ نگاه کنه تو فکرشون اینه که که دخترشون بره دانشگاه بره سر کار کسی بشه برا خودش (اینا میشه چند سال؟) بعد حالا اگه خواستگار هم کفو داشت ازدواج کنه ....(این دختر اگه عاقل باشه نیازشو سرکوب میکنه وگرنه میره بیرون و باقی ماجرا....)
در صورتی که باید این صحبت ها در قالب جلسات برا خونواده ها باشه برا اونا فرهنگ سازی کنن
پدر و مادر هم خودشون دخترشونو آماده کنن
با عرض سلام خدمت همه دوستان میخواستم در مورد این موضوع نظر خود را بدهید
به نظر شما آیا جوانان(دختر و پسر) در جامعه ما برای ازدواج تربیت می شوند یعنی روند زندگی و برنامه ریزی های مختلف از سوی نهادهای مختلف نظیر خانواده،دولت ،صدا و سیما و... جوان و نوجوان را برای ازدواج آماده می کنند یا خیر
اگر جواب منفی است در این زمینه چکار باید کرد تا (جوانان دختر و پسر)برای ازدواج آماده شوند؟:help::welcome:
در پناه قرآن و عترت باشید
یا علی
باسلام خداقوت
اگه تربیت شده بودن وضع اینطوری نبود
هرجا میروی آه ناله جوان کار نیست و...
دوست داره ازدواج کنه ولی تحمل یه مشکل ساده تو زندگی رو نداره
پدر مادر چرا همون طور که غذا خوردن و مسائل دیگه رو یاد بچه دادی در مورد موضوع ازدواجم کاری نکردی !!!!!!!!
[="] 1.آقا پسرهای عزیز ، مدیریت مالی و اقتصادی خودتون رو کاملا به عهده بگیریند (فعالیت اقتصادی داشته باش ، پس انداز کن ، ...)
[="]
{
[="]
یکی از دوستان من حدودا 3 سال پیش خواستگاری یکی از دختر خانم های فامیل رفته بودند که از طرف دختر خانم جواب رد شنیدند
[="]
ایشون تو این 2 سال یه کار اقتصادی رو شروع کردند که تونستند 40 میلیون تومن پس انداز کنند
[="]
حدودا 6 ماه پیش دوباره خوستگاری دختر خانم رفتند و جواب "بله" رو گرفتند ...
[="]
خودش میگفت مراسم عقدم 30 میلیون تومن شد که تمام اش رو خودم دادم (به قول خودش ، پدر و مادرش یه هزار تومنی خرج نکردند !!!)
[="]
می دونید منظورم چیه ؟ اگه شما در حد و توان خودتون بتونید یه فعالیت اقتصادی برای خودتون فراهم کنید ، حرف های شما برش بیشتری خواهد داشت
[="]
نفرمایید پدر و مادرم دارند ، در حال حاضر چه چیزی منحصرا در اختیار شخصی شما است (پس اندازی داریند که اگه بخواین دست همسرتون رو بگیرید و باهم یه سفر کوچیک برید ، بتونید با هم خوش بگذرونید)
[="]2.آقا پسر های عزیز ، خواهشا اینقدر منفعلانه عمل نکنید (این زندگی شماست ، برای رسیدن به خواست تون با تمام انرژی و با فكر و مشورت و توكل تلاش کنید)
[="]
{
[="]
وضعیت تاسف بار تا کجا رفته !!! خانواده ها حاضرند فرزندان شون به گناه آلوده بشند ولی هیچ اقدامی نمی کنند ...
[="]
(خطاب صحبت من اون عده ای هستند که دیگه حاضر نیستند دامن شون به گناه آلوده بشه)
[="]
عزیز برادر ، اصلا خجالت نداره به پدر و مادرت بگو : "من به یه همدم و و همدل احتیاج دارم که کنار هم به آرامش برسیم" (خجالت میکشی : حرف هات رو بنویس ، خُب بلد نیستی متن های احساسی و منطقی بنویسی بازم اشکال نداره صدات رو ضبط کن)
[="]
من نمیگم بی احترامی کن ، در واقع دارم میگم صادقانه حرف هات رو بزن ... (این زندگی تو هست ، فردا که خدا نکرده به گناه افتادی ، هیچ کس به فکرت نیست ، این شما هستی که در نهایت زجر میکشی ...)
[="]
این رو هم بگم که بنده وضعیت ام بهتر از شما نیست پس اصلا قصد شعار دادن هم ندارم ، خانواده بنده هم شدیدا مخالف ازدواج من هستند (دیروز بحث ازدواج رو مطرح کردم و باز هم مخالفت ...)
[="]
به خودم گفتم مرد نیستم اگه نتونم نظر هم شون رو با خودم همسو کنم ... (اینقدر استدلال ، منطق ، محبت ، هدیه ، ... خرج می کنم که ...)
[="]
(وقتی می دونی خدا با تو هست از چی میترسی ...)
[="]
این یه پروژه اه که دست خودتون رو می بوسه ...
1.آقا پسرهای عزیز ، مدیریت مالی و اقتصادی خودتون رو کاملا به عهده بگیریند (فعالیت اقتصادی داشته باش ، پس انداز کن ، ...)
{
یکی از دوستان من حدودا 3 سال پیش خواستگاری یکی از دختر خانم های فامیل رفته بودند که از طرف دختر خانم جواب رد شنیدند
ایشون تو این 2 سال یه کار اقتصادی رو شروع کردند که تونستند 40 میلیون تومن پس انداز کنند
حدودا 6 ماه پیش دوباره خوستگاری دختر خانم رفتند و جواب "بله" رو گرفتند ...
خودش میگفت مراسم عقدم 30 میلیون تومن شد که تمام اش رو خودم دادم (به قول خودش ، پدر و مادرش یه هزار تومنی خرج نکردند !!!)
می دونید منظورم چیه ؟ اگه شما در حد و توان خودتون بتونید یه فعالیت اقتصادی برای خودتون فراهم کنید ، حرف های شما برش بیشتری خواهد داشت
نفرمایید پدر و مادرم دارند ، در حال حاضر چه چیزی منحصرا در اختیار شخصی شما است (پس اندازی داریند که اگه بخواین دست همسرتون رو بگیرید و باهم یه سفر کوچیک برید ، بتونید با هم خوش بگذرونید)
}
خوب یه جوون که دانشجو هست یا سربازه و نیاز به ازدواج داره چطور بتونه پول جور کنه؟یعنی حتما همه باید با وضع مالی خوب ازدواج کنن؟
چرا این همه در خانواده های ایرانی به ازدواج به وضعیت مالی پسر اهمیت داده میشه آخه؟
پسر بیچاره از کجا کار و پول و ... پیدا کنه؟
2.آقا پسر های عزیز ، خواهشا اینقدر منفعلانه عمل نکنید (این زندگی شماست ، برای رسیدن به خواست تون با تمام انرژی و با فكر و مشورت و توكل تلاش کنید)
{
وضعیت تاسف بار تا کجا رفته !!! خانواده ها حاضرند فرزندان شون به گناه آلوده بشند ولی هیچ اقدامی نمی کنند ...
(خطاب صحبت من اون عده ای هستند که دیگه حاضر نیستند دامن شون به گناه آلوده بشه)
عزیز برادر ، اصلا خجالت نداره به پدر و مادرت بگو : "من به یه همدم و و همدل احتیاج دارم که کنار هم به آرامش برسیم" (خجالت میکشی : حرف هات رو بنویس ، خُب بلد نیستی متن های احساسی و منطقی بنویسی بازم اشکال نداره صدات رو ضبط کن)
من نمیگم بی احترامی کن ، در واقع دارم میگم صادقانه حرف هات رو بزن ... (این زندگی تو هست ، فردا که خدا نکرده به گناه افتادی ، هیچ کس به فکرت نیست ، این شما هستی که در نهایت زجر میکشی ...)
این رو هم بگم که بنده وضعیت ام بهتر از شما نیست پس اصلا قصد شعار دادن هم ندارم ، خانواده بنده هم شدیدا مخالف ازدواج من هستند (دیروز بحث ازدواج رو مطرح کردم و باز هم مخالفت ...)
به خودم گفتم مرد نیستم اگه نتونم نظر هم شون رو با خودم همسو کنم ... (اینقدر استدلال ، منطق ، محبت ، هدیه ، ... خرج می کنم که ...)
(وقتی می دونی خدا با تو هست از چی میترسی ...)
این یه پروژه اه که دست خودتون رو می بوسه ...
}
اگر قرار بود با صحبت کردن قانع بشن با یه بار و دو بار صحبت می شدن...این بارها و بارها تکرار وقتی مخالفن شاید باعث نوعی لج بازی هم بشه...
پس بنظر من این راهش نیست و باید از یه راه دیگه وارد شد
نه اینکه حتما غنی باشه... ولی باید به اندازه داشته باشه تا بتونه یه زندگی رو اداره کنه...
mehrant;581805 نوشت:
چرا این همه در خانواده های ایرانی به ازدواج به وضعیت مالی پسر اهمیت داده میشه آخه؟
چون عقل اکثر خونواده ها به چشمشونه.... پول رو عامل خوشبختی می بینن و برای در اوردن چشم فامیلاشون دختر شوهر میدن:khaneh: (اینم چون خودم خیلی زیاد دیدم میگم)
پس اینجوری دانشجوها نباید ازدواج کنن...حتما باید درس شون تموم بشه،برن کار پیدا کنن و مشغول بشن بعد وضع مالی شون خوب شه بعد بتونن ازدواج کنن.
این بین چی سر پسر میاد و به گناه میفته یا نه هم اهمیتی نداره اصلا
اینجوری مشکلی حل نمیشه...
حداقلش اگه وضع مالی مهمه اجازه بدن پسر و دختر عقد کنن و برای عروسی صبر کنن تا پسر وضعش خوب بشه
پس اینجوری دانشجوها نباید ازدواج کنن...حتما باید درس شون تموم بشه،برن کار پیدا کنن و مشغول بشن بعد وضع مالی شون خوب شه بعد بتونن ازدواج کنن.
البته اینم باید قبول کرد ک وقتی کسی مشغول درس و دانشگاست و تضمینی برای ایندش نمیده، نمیتونه دست رو دختر بذاره!
ازدواج کردن چیز ساده ای هم نیست! مگر اینکه سرمایه و تضمینی از بابت خونوادش وجود داشته باشه و بعد قدم برداره.....
درسته باید زندگی رو ساده و با غنیمت کردن پیش برد ولی خب باید مسائل دیگه ای رو هم در نظر گرفت......
تو این زمونه داشتن کار شرط و حرف اوله....
وگرنه چطور زندگی باید پیش بره؟
خوب یه جوون که دانشجو هست یا سربازه و نیاز به ازدواج داره چطور بتونه پول جور کنه؟
من خودم الان دقیقا تو همین وضعیت ام ، خُب کاری مگه از دستم برمیاد ، الان باید هم درس بخونم تا نفر برتر بشم بعدش سربازی از طریق سهمیه استعداد درخشان بگذرونم (و کلی این وسط پروژه رو سر ما میاد) و هم باید کار کنم تا بتونم برای ازدواج پس انداز کنم (ان شاء الله)
{گرچه این وسط احساسات شدید نیاز به یه همدم هم رو اضافه کن} (یعنی مغز بین احساس و منطق داره تاپ تاپ می خوره :khandeh!:)
اصلا راحت نیست ، ولی راه چاره چیه ...
mehrant;581805 نوشت:
یعنی حتما همه باید با وضع مالی خوب ازدواج کنن؟
منظورم وضع مالی خوب نیست ، می خوام بگم آقا داماد ما باید دست اش تو جیب خودش باشه ... (اگه پدر و مادر اش کمک اش می کنند خوش به حالش ، اما اگه نه ... باید خودش توان تحمل تمام سختی ها رو داشته باشه)
mehrant;581805 نوشت:
چرا این همه در خانواده های ایرانی به ازدواج به وضعیت مالی پسر اهمیت داده میشه آخه؟
البته اینم باید قبول کرد ک وقتی کسی مشغول درس و دانشگاست و تضمینی برای ایندش نمیده، نمیتونه دست رو دختر بذاره!
ازدواج کردن چیز ساده ای هم نیست! مگر اینکه سرمایه و تضمینی از بابت خونوادش وجود داشته باشه و بعد قدم برداره.....
درسته باید زندگی رو ساده و با غنیمت کردن پیش برد ولی خب باید مسائل دیگه ای رو هم در نظر گرفت......
تو این زمونه داشتن کار شرط و حرف اوله....
وگرنه چطور زندگی باید پیش بره؟
اگر قرار بود با صحبت کردن قانع بشن با یه بار و دو بار صحبت می شدن...این بارها و بارها تکرار وقتی مخالفن شاید باعث نوعی لج بازی هم بشه...
پس بنظر من این راهش نیست و باید از یه راه دیگه وارد شد
راستش رو بخوای یکی از روش های جنگ نامنظم رو دارم رو خانواده پیاده می کنم ... :khandeh!:
دیدی چه جوری رودخونه ، تخته سنگ های جلوش رو سوراخ میکنه و یه راه برای خودش باز می کنه ...
ان شاء الله قطره قطره نظر شون رو عوض می کنم
همه چی رو مثل یه پروژه نگاه کن :reading:
مطمئن باش به خواسته ات میرسی ...
{
یه جمله یادم رفت بالا اون رو بگم
اگه یه دختر خانم در اون زمانی که زیاد وضعیت مالی ات خوب نیست بهت جواب "بله" بده واقعا ارزش داره تا آخر عمر با تمام وجود بهش احترام و محبت کرد
ولی اگه چند سال دیگه که همه چیز رو داشتم بهت جواب "بله" بگه یکم تو ذوق میزنه ... قبول داری ؟
}
راستش رو بخوای یکی از روش های جنگ نامنظم رو دارم رو خانواده پیاده می کنم ... :khandeh!:
دیدی چه جوری رودخونه ، تخته سنگ های جلوش رو سوراخ میکنه و یه راه برای خودش باز می کنه ...
ان شاء الله قطره قطره نظر شون رو عوض می کنم
همه چی رو مثل یه پروژه نگاه کن :reading:
مطمئن باش به خواسته ات میرسی ...
{
یه جمله یادم رفت بالا اون رو بگم
اگه یه دختر خانم در اون زمانی که زیاد وضعیت مالی ات خوب نیست بهت جواب "بله" بده واقعا ارزش داره تا آخر عمر با تمام وجود بهش احترام و محبت کرد
ولی اگه چند سال دیگه که همه چیز رو داشتم بهت جواب "بله" بگه یکم تو ذوق میزنه ... قبول داری ؟
}
نمیدونم، شایدم باشم!
البته مهران اسم مستعاره و اسم واقعی ام نیست.
درباره نظر پدر و مادر، من کلی گفتم...وگرنه خانواده من مخالف ازدواج من نیستن و خودشون هم دنبال گزینه هستن برای من...
یه بار نشستم و بهشون گفتم من فکرام رو کردم و می بینم نیاز به ازدواج دارم..پس خودتون برام دنبالش باشید...و به همین راحتی هم قبول کردن{اگه میدونستم اینقدر راحت قبول میکردن زودتر میگفتم:khaneh:}
جمله آخری که داخل { } نوشتی هم درسته...من اینو میگم: کسی که آدم رو به خاطر پولش و وضعیت مالیش بخواد ، نخواد بهتره...چون اگه یه روز اتفاقی بیفته و این پول از دست بره دیگه ما رو نخواهد خواست...
درباره نظر پدر و مادر، من کلی گفتم...وگرنه خانواده من مخالف ازدواج من نیستن و خودشون هم دنبال گزینه هستن برای من...
یه بار نشستم و بهشون گفتم من فکرام رو کردم و می بینم نیاز به ازدواج دارم..پس خودتون برام دنبالش باشید...و به همین راحتی هم قبول کردن{اگه میدونستم اینقدر راحت قبول میکردن زودتر میگفتم}
خدا رو شکر شما یه مرحله از ما جلوتری ...
به امید خدا هر موقع این مرحله رو گذروندم تااااااااااااااااازه وارد مرحله شما میشم ... (این مورد هم یه نکته مثبت برای شماست که خانواده مخالفت نکردند :ok:)
والا اگه اینطور نمیشد مجبور بودی مثل من برای تغییر افکار خانواده استراتژی بریزی :Nishkhand:
mehrant;581834 نوشت:
من اینو میگم: کسی که آدم رو به خاطر پولش و وضعیت مالیش بخواد ، نخواد بهتره...چون اگه یه روز اتفاقی بیفته و این پول از دست بره دیگه ما رو نخواهد خواست...
به امید خدا هر موقع این مرحله رو گذروندم تااااااااااااااااازه وارد مرحله شما میشم ... (این مورد هم یه نکته مثبت برای شماست که خانواده مخالفت نکردند :ok:)
والا اگه اینطور نمیشد مجبور بودی مثل من برای تغییر افکار خانواده استراتژی بریزی :Nishkhand:
آره منظور من ام همین بود ، چقدر خوب نوشتی ...
البته قبلا ها مخالفت میکردن و میگفتن زوده و باید درست رو تمام کنی
اما وقتی دیدن من گفتم نیاز دارم به ازدواج ، دیگه قبول کردن و راضی شدن و خودشون دنبال گزینه گشتن...
البته قبلا ها مخالفت میکردن و میگفتن زوده و باید درست رو تمام کنی
اما وقتی دیدن من گفتم نیاز دارم به ازدواج ، دیگه قبول کردن و راضی شدن و خودشون دنبال گزینه گشتن...
انشاء الله به مُراد دل ات برسی ...
جَوّ مخالف ات رو من یکم زیاد هست
اگه فقط درس بود که مثل اتوبان جاده رو باز می کردم ... :Nishkhand:
باید عمقی کار بشه ...
مورد اول : چرا تا بزرگتر ازدواج نکرده ، شما می خوای ازدواج کنی ...
مورد دوم : چشم و هم چشمی ... (تمام فامیل اینطوری خرج کردن شما هم باید همون طوری خرج کنی ...)
.
.
.
و چند تا مورد جالب دیگه (به قول بعضی ها شاه می بخشه شاه علی خان نمی بخشه !!!)
اگه فقط درس بود که مثل اتوبان جاده رو باز می کردم ... :Nishkhand:
باید عمقی کار بشه ...
مورد اول : چرا تا بزرگتر ازدواج نکرده ، شما می خوای ازدواج کنی ...
مورد دوم : چشم و هم چشمی ... (تمام فامیل اینطوری خرج کردن شما هم باید همون طوری خرج کنی ...)
.
.
.
و چند تا مورد جالب دیگه (به قول بعضی ها شاه می بخشه شاه علی خان نمی بخشه !!!)
عجب...که اینطور
راستی شما که قبلا توی تاپیک من اومده بودی و نظر هم داده بودی...
دیدی که من حتی با داشتن درآمد و امکانات مادی دیگه، نتونستم ازدواج کنم هنوز...
یعنی گیر از مسائل مالی هم فراتره!
بله.... اگه پسر کار نداشته باشه زندگی چطور باید بگذره؟
همه چیز که به علاقه و عشق نیست!
درسته دو طرف باید سلایق و دیدگاه هاشون مشابه باشه، ولی بعد ازین توافق یه عمر زندگی پیش رو هست!
شما چقدر ساده به ازدواج فکر میکنین:khaneh:
اگه فقط این باشه که دو طرف همدیگه رو بخوان ولی خبری از کار و درامد (حتی به اندازه وسع) نباشه که زندگی نمیشه تشکیل داد!
دیدی که من حتی با داشتن درآمد و امکانات مادی دیگه، نتونستم ازدواج کنم هنوز...
معیار هر دختر با بقیه دخترها برای ازدواج متفاوته.....
رد کردن هر دختری دلیل نمیشه که خاطر خواه کس دیگه ای باشه.....
بگردید تو خودتون و عیب هاتونو پیدا کنید...
بله.... اگه پسر کار نداشته باشه زندگی چطور باید بگذره؟
همه چیز که به علاقه و عشق نیست!
درسته دو طرف باید سلایق و دیدگاه هاشون مشابه باشه، ولی بعد ازین توافق یه عمر زندگی پیش رو هست!
شما چقدر ساده به ازدواج فکر میکنین:khaneh:
اگه فقط این باشه که دو طرف همدیگه رو بخوان ولی خبری از کار و درامد (حتی به اندازه وسع) نباشه که زندگی نمیشه تشکیل داد!
کدوم جوونی اول زندگیش دارایی قابل توجه داره؟
نه واقعا چند درصد جوونای جامعه فکر میکنید وضع مالی قابل قبول دارن؟؟
چند سال یه جوون باید کار کنه تا این میزان درآمد رو بدست بیاره؟
برای همه جوونها کار وجود داره در جامعه؟
کدوم جوونی اول زندگیش دارایی قابل توجه داره؟
نه واقعا چند درصد جوونای جامعه فکر میکنید وضع مالی قابل قبول دارن؟؟
چند سال یه جوون باید کار کنه تا این میزان درآمد رو بدست بیاره؟
برای همه جوونها کار وجود داره در جامعه؟
ببینید اقای محترم
شاید وضع مالی قابل قبولی از جانب خونواده دختر نداشته باشن ولی خب باید حداقل در امد رو برای تشکیل و شروع زندگی داشته باشن!
اکثر جوون ها چون با شرایط به خوبی اشنا هستن بعد از تموم شدن دوره دانشگاهی یا حالا سربازی مدتی میرن سرکار تا بتونن قسمت ناچیزی از خرج زندگیشونو تامین کنن...
اینطورم نیست که وقتی پسری بیکاره بره خواستگاری و بگه من از دخترتون خوشم اومده و غیره......
قبل عاشق شدن باید منطقی فکر کرد...!
معیار هر دختر با بقیه دخترها برای ازدواج متفاوته.....
رد کردن هر دختری دلیل نمیشه که خاطر خواه کس دیگه ای باشه.....
بگردید تو خودتون و عیب هاتونو پیدا کنید...
اون حرف رو از این بابت زدم که میگم من که کار و درآمد و غیره دارم هرجا رفتم جواب منفی بهم دادن
اون موقع جوونی که هنوز سرکار نرفته چطور ازدواج کنه؟
این هم غیرمنطقیه که میگید اول کار پیدا کنه بعد ازدواج کنه
ببینید اقای محترم
شاید وضع مالی قابل قبولی از جانب خونواده دختر نداشته باشن ولی خب باید حداقل در امد رو برای تشکیل و شروع زندگی داشته باشن!
اکثر جوون ها چون با شرایط به خوبی اشنا هستن بعد از تموم شدن دوره دانشگاهی یا حالا سربازی مدتی میرن سرکار تا بتونن قسمت ناچیزی از خرج زندگیشونو تامین کنن...
اینطورم نیست که وقتی پسری بیکاره بره خواستگاری و بگه من از دخترتون خوشم اومده و غیره......
قبل عاشق شدن باید منطقی فکر کرد...!
خوب یه دانشجو یا سرباز حق ازدواج کردن نداره طبق این نظرتون..
من هم منظورم عشق و عاشقی نیست
یه پسر می بینه که نیاز به ازدواج داره و اگه ازدواج نکنه ممکنه به گناه کشیده بشه.
حالا این جوون کار نداره و فعلا دانشجو هست و وضع دانشجویی اش اجازه نمیده کار اضافه انجام بده
طبق حرف شما مهم نیست که به گناه بیفته...مهم اینه که بره کار پیدا کنه و درامد داشته باشه
بعد دنیال ازدواج کردن و پیدا کردن گزینه های مورد نظرش باشه
خوب یه دانشجو یا سرباز حق ازدواج کردن نداره طبق این نظرتون..
من هم منظورم عشق و عاشقی نیست
یه پسر می بینه که نیاز به ازدواج داره و اگه ازدواج نکنه ممکنه به گناه کشیده بشه.
حالا این جوون کار نداره و فعلا دانشجو هست و وضع دانشجویی اش اجازه نمیده کار اضافه انجام بده
طبق حرف شما مهم نیست که به گناه بیفته...مهم اینه که بره کار پیدا کنه و درامد داشته باشه
بعد دنیال ازدواج کردن و پیدا کردن گزینه های مورد نظرش باشه
ببینید
به این هم باید توجه داشته باشین که اکثر جوونای الان اصلا به فکر ازدواج نیستن و پی روابط نامشروعن!
من نگفتم کسی که دانشجو هست حق ازدواج نداره!
بطور مثال خونواده خود شما..... اگه صاحب خواهر باشین حاضرین به پسری که کار و زندگیه مشخصی نداره و درحال تحصیله دختر بدید؟! محال ممکنه!
شما انقدر به شاغل بودن و سایر امکانات مادیتون اشاره نکنین..... خب هرکس ایرادی داره!
مگه میشه با وجود این شرایطی که دارید کسی ردتون کنه؟!
اتفاقا اصلا هم غیر منطقی نیست که پسر باید کار داشته باشه! قطع به یقین نظر کثیری همینه....
همه چی که دوست داشتن نیست!
نیمی احساس و نیمی عقل!
بله حالا که شده
به دلایلی بهم جواب منفی دادن که حالا جای بحثش نیست...اون تاپیک به اسم "چرا نمی تونم ازدواج کنم؟" رو که یه مدت پیش گذاشتم بخونید و نظرات دوستان هم بخونید ببینید چطوری جواب منفی دادن
منم حرفی از دوست داشتن و احساس نزدم
ببینید
به این هم باید توجه داشته باشین که اکثر جوونای الان اصلا به فکر ازدواج نیستن و پی روابط نامشروعن!
من نگفتم کسی که دانشجو هست حق ازدواج نداره!
بطور مثال خونواده خود شما..... اگه صاحب خواهر باشین حاضرین به پسری که کار و زندگیه مشخصی نداره و درحال تحصیله دختر بدید؟! محال ممکنه!
چون بخاطر توقعات بالا مثل همین داشتن کار و درامد بالا نتونستن ازدواج کنن ولی نیاز دارن به وجود جنس مخالف در کنارشون،عده ای میفتن پی دوستی با نامحرم و...
چرا این جمله از حرفای خودتونه: ""البته اینم باید قبول کرد ک وقتی کسی مشغول درس و دانشگاست و تضمینی برای ایندش نمیده، نمیتونه دست رو دختر بذاره!""
چرا نشه...من خیلی خونواده ها دیدم که میگن کار و پول داشتن پسر براشون مهم نیست و اولویت شون با ایمان و اعتقاد و تقوا ست
هرچند همین خانواده ها بودن که به دلایل دیگه ای به من جواب منفی دادن
بله حالا که شده
به دلایلی بهم جواب منفی دادن که حالا جای بحثش نیست...اون تاپیک به اسم "چرا نمی تونم ازدواج کنم؟" رو که یه مدت پیش گذاشتم بخونید و نظرات دوستان هم بخونید ببینید چطوری جواب منفی دادن
منم حرفی از دوست داشتن و احساس نزدم
ببینید شما پیش خودتون اینطور فکر میکنین: من که کار دارم وضعمم خوبه امکانات هم از نظر مادی دارم... پس چرا وقتی خواستگاری میرم ردم میکنن؟
مشکل اینجاست که چون شما صاحب همه چیز هستید بقیه رو درک نمی کنید...
درسته که تو این زمونه باید پسر یه کاری داشته باشه تا بتونه زندگیشو بچرخونه... ولی خیلیام هستن که حالا به هر نحوی خاطرخواه دختر دیگه ای هستن و بخاطر مشخص نبودن وضع کار و زندگیشون و همینطور ترس رد شنیدن از طرف خونواده دختر پا پیش نمیذارن!
با خودتون میگید: منی که همه چیز دار جواب رد میشنوم پس وای به اونی که کار و درامدی نداره....!
الان مثل قدیم نیست که بشه راحت زندگی رو اداره کرد... سختی و مشکل خیلی بیشتر شده و ازدواج اصلا اسون نیست!
بخاطر همین وضعیت ناجوره که اکثر جوونا به دنبال دوستی هستن تا ازدواج شرعی!
سلام
بزرگترامون
با کمترین امکانات میرفتن سر خونه زندگی
حالا با تبلیغات رسانه مگه میشه بدون خیلی چیزا رفت سر خونه زندگی
با چشم خودم دیدم دارم میگم خدا هواتون رو داره اندازه گیلیمتون پاتون رو دراز کنید بعد توکل کنید
بعدشم منتظر یه میز نباشید من مدرکم فلانه برم سر فلان کار رو از این حرفا
خیلی وقتها مشکل مالی وکار اینچیزا نیست اصلا جوونا عجیب شدند دیدگاهشان تعجب بر انگیزه
خب پس دیدید که همون خونواده هایی که میگن دین براشون مهمه ردتون کردن! چرا؟ چون در اصل براشون اهمیتی نداشته!
بله حرف خودمه و باز هم تاییدش میکنم....
باز هم حرفمو تکرار میکنم:
زندگی همه چیزش به دوست داشتن نیست..... شاید یه پسر کنار دختر با ازدواج نیازش برطرف بشه ولی اخه همه ی زندگی که نشد احساس! پس مابقیش چی؟
من حالا قضاوتی درباره اون خونواده ها نمیکنم...اینکه چی براشون در اولویت بوده و چی نبوده
وقتی آدم ازدواج کنه یا حتی فقط عقد کرده باشه اون موقع احساس تعهد و احساس مسئولیت داره...اون موقع میره تلاش میکنه و درآمد پیدا میکنه
یعنی اینجور نمیشه یه جوون ازدواج بکنه بعدش بره یه کار پیدا کنه؟
خودم جواب خودم رو میدم! چرا که نمیشه؟ یه موردش دخترعمه خودم
بسال89با پسری ازدواج کرد که هیچکاری نداشت و بیکار بود
بعد از ازدواج پسره اینقدر این در و اون در زد و اینقدر کارهای مختلف رئ امتحان کرد و تلاش کرد تا اینکه بالاخره امسال یه جای خوب استخدام شد
اگر جواب منفی است در این زمینه چکار باید کرد تا (جوانان دختر و پسر)برای ازدواج آماده شوند؟
جناب راهنما،
1- شما راهکار می خواهید، اما برای چه گروه یا شخصی؟
دولت؟ صدا و سیما؟ خانواده؟ یا .....؟
هر گروهی راهکار خود را دارد و نمی توان راهکارهای دولت را برای صدا و سیما ارائه کرد؟
2- جایگاه ما کجاست؟ آیا ما دولت هستیم؟
آیا نقشی در برنامه ریزی صدا و سیما داریم؟
آیا اکثریت کاربران والدینی هستند که باید به فکر ازدواج فرزند خود باشند؟
اگر جایگاهی در چنین نهادهایی نداریم و حتی بر آنها موثر نیستیم، گفتگو راجع به راهکار برای آنها چه فایده ای دارد؟
3- آیا بهتر نیست که به دنبال راهکارهایی برای جوان ها باشید که مخاطب این سایت هستند؟
متاسفانه، بسیاری از جوانان با مسئله و اهمیت آن آشنا نیستند و بسیاری از آنها که آشنایی دارند دارای 3 مشکل هستند:
1. در بسیاری از موارد به فردی که صاحب فن است، مراجعه نمی کنند و ...
2. در همه امور و مشکلات مشاوره نمی گیرند.
3. راهکارهای مشاور را دقیق اجرا نمی کنند.
[SPOILER]جناب راهنما،
دغدغه ها و درد دل ها زیاد است که همه می دانیم و گفتن آن دردی را دوا نمی کند.
اما اشکالی که بر طلاب و روحانیون وارد است را اینگونه می توان بیان کرد:
همه از تجمل گرایی، سخت گیری و ... در خانواده ها آگاهند و این مشکلات ریشه در عقاید و سبک زندگی غلط مردم دارد.
بنده در حوزه تاریخ شفاهی فعالیت کرده ام. تا همین نیم قرن پیش در بسیاری از شهرها و روستاهایی که حتی دور افتاده بودند، یک یا چند روحانی وجود داشتند که در متن زندگی مردم حاضر بودند و با رفتار و اخلاق، پند و موعظه و ..... مردم را تربیت کرده، از خرافات جلوگیری نموده و زندگی مردم را در تعادلی قرار می دادند.
در بسیاری از مناطق نیز عالمی وجود نداشت.
امروزه بسیاری از طلاب و روحانیون در متن زندگی مردم حضور ندارند و این فضا را برای تاثیرگذاری فضای مجازی باز گذاشته است.
البته طلاب نیز چندان مقصر نیستند چون با تشکیل نظام اسلامی، نیازهای زیاد و جدیدی برای طلاب تعریف شد و می شود که تا قبل از این وجود نداشت.
اما تعداد زیادی از این نیازهای نوظهور کم اهمیت تر از فعالیت فرهنگی و حضور در متن زندگی مردم که وظیفه اصلی این قشر از جامعه است، هستند.
مشکل دیگر به تعبیر حضرت آیة الله العظمی جوادی آملی زید عزه، خام فروشی است.
امروزه تعداد طلاب بیشتر از قدیم بوده ولی مجتهدین کمتر هستند. عده زیادی از علمایی که در گذشته در متن زندگی مردم بودند، مجتهد بوده اند.
دردل ها بیشتر از این حرفهاست اما مخلص کلام اینکه یکی از دلایل بزرگ این مشکلات امروزه مردم، کم کاری طلاب و روحانیون و پرداختن به وظایف غیراصلی خود است که البته این قشر نیز، چوب آن را با بی احترامی هایی که به آنها و لباس شریف پیامبر می شود، می خورند.[/SPOILER]
من حالا قضاوتی درباره اون خونواده ها نمیکنم...اینکه چی براشون در اولویت بوده و چی نبوده
وقتی آدم ازدواج کنه یا حتی فقط عقد کرده باشه اون موقع احساس تعهد و احساس مسئولیت داره...اون موقع میره تلاش میکنه و درآمد پیدا میکنه
یعنی اینجور نمیشه یه جوون ازدواج بکنه بعدش بره یه کار پیدا کنه؟
خودم جواب خودم رو میدم! چرا که نمیشه؟ یه موردش دخترعمه خودم
بسال89با پسری ازدواج کرد که هیچکاری نداشت و بیکار بود
بعد از ازدواج پسره اینقدر این در و اون در زد و اینقدر کارهای مختلف رئ امتحان کرد و تلاش کرد تا اینکه بالاخره امسال یه جای خوب استخدام شد
خونواده های خوب واقعا کم پیدا میشن... خونواده هایی که مادیات براشون اهمیتی نداشته باشه...
از 100% شاید قریب به 80% خونواده ها تجملات و ثروت پسر براشون اهمیت داره...!
خب مثلا خود شما.... مطمئنا هرجا که برای خواستگاری تشریف می برین اول از کار و بارتون ازتون پرسش میکنن و بعد چیزای دیگه...
تو بعضی موارد هم استثناء وجود داره و شما نباید فکر کنین چون دختر عمتون به این نحو ازدواج کردن و بعد از مدتی اقا پسر شاغل شدن، سایر خونواده ها هم همین فکرو میکنن...
بنظر من بهتر اینه پسر اول تکلیف خودشو با کار و زندگیش مشخص بکنه و بعد سراغ ازدواج بره.... چون بعدها مشکلات زیادی پیش میاد ک شاید قابل جبرانم نباشه!
گرچه پیدا کردن مورد مناسب هم کار اسونی نمیتونه باشه و سختی های خودشو داره...
مدیر عزیز
مگه دوران پدرا و مادرای ما زندگی انقدر سخت بود؟
ارزش پول به این صورت بوده؟
برای مثال اون زمان طلا گرمی چقدر بوده و الان چقدره؟
تورم روز به روز داره بدتر و بدتر میشه!
پسر هام حق دارن نگران و ترس از ازدواج داشته باشن و متاسفانه دست به کارهایی می زنن که......:Ghamgin:
مدیر عزیز
مگه دوران پدرا و مادرای ما زندگی انقدر سخت بود؟
ارزش پول به این صورت بوده؟
برای مثال اون زمان طلا گرمی چقدر بوده و الان چقدره؟
تورم روز به روز داره بدتر و بدتر میشه!
پسر هام حق دارن نگران و ترس از ازدواج داشته باشن و متاسفانه دست به کارهایی می زنن که......:Ghamgin:
سلام
خب طلا نخرید
آقا پسرها یکم کوتاه بیان
یکم دختر خانوم‌ها
میگم دیدگاهها جالب شده
خونواده های خوب واقعا کم پیدا میشن... خونواده هایی که مادیات براشون اهمیتی نداشته باشه...
از 100% شاید قریب به 80% خونواده ها تجملات و ثروت پسر براشون اهمیت داره...!
خب مثلا خود شما.... مطمئنا هرجا که برای خواستگاری تشریف می برین اول از کار و بارتون ازتون پرسش میکنن و بعد چیزای دیگه...
تو بعضی موارد هم استثناء وجود داره و شما نباید فکر کنین چون دختر عمتون به این نحو ازدواج کردن و بعد از مدتی اقا پسر شاغل شدن، سایر خونواده ها هم همین فکرو میکنن...
بنظر من بهتر اینه پسر اول تکلیف خودشو با کار و زندگیش مشخص بکنه و بعد سراغ ازدواج بره.... چون بعدها مشکلات زیادی پیش میاد ک شاید قابل جبرانم نباشه!
گرچه پیدا کردن مورد مناسب هم کار اسونی نمیتونه باشه و سختی های خودشو داره...
کلی میگم اونا تورم ... نداشتند با کمترین امکانات شروع میکردن
حالا تورم هست بله خنده داره
اون موقع پول ارزشش مثل الان نبود! الان با 1000 تومن یه ادامسم دستمون نمیدن!
نمیدونم چرا یه عده اینطوری فکر میکنن!
قناعت بله... سادگی بله..... ولی اینکه کسی اونم تو این دوره بخواد مثل گذشته زندگی کنه واقعا سخته! مخصوصا با این وضع اقتصادی و اجتماعی!
اون موقع پول ارزشش مثل الان نبود! الان با 1000 تومن یه ادامسم دستمون نمیدن!
نمیدونم چرا یه عده اینطوری فکر میکنن!
قناعت بله... سادگی بله..... ولی اینکه کسی اونم تو این دوره بخواد مثل گذشته زندگی کنه واقعا سخته! مخصوصا با این وضع اقتصادی و اجتماعی!
خب شروعش با سختی
تلاش و توکل انشاالله بعدا سختیها کمتر میشه
میشه گفت یکم جوونا راحت طلب شدن
خونواده های خوب واقعا کم پیدا میشن... خونواده هایی که مادیات براشون اهمیتی نداشته باشه...
از 100% شاید قریب به 80% خونواده ها تجملات و ثروت پسر براشون اهمیت داره...!
خب مثلا خود شما.... مطمئنا هرجا که برای خواستگاری تشریف می برین اول از کار و بارتون ازتون پرسش میکنن و بعد چیزای دیگه...
تو بعضی موارد هم استثناء وجود داره و شما نباید فکر کنین چون دختر عمتون به این نحو ازدواج کردن و بعد از مدتی اقا پسر شاغل شدن، سایر خونواده ها هم همین فکرو میکنن...
بنظر من بهتر اینه پسر اول تکلیف خودشو با کار و زندگیش مشخص بکنه و بعد سراغ ازدواج بره.... چون بعدها مشکلات زیادی پیش میاد ک شاید قابل جبرانم نباشه!
گرچه پیدا کردن مورد مناسب هم کار اسونی نمیتونه باشه و سختی های خودشو داره...
نه بابا 99% خانواده ها بخاطرنداشتن کار وپول دامادو رد میکنن اینایی که میگم ما ایمان پسربرامون مهم غلط کردن
حتی خیلی جاها اگه کارنداشته باشی نمیذارن بری خواستگاری پای تلفن ردت میکنند
اون خانواده که میگه ایمان مهم به محض اینکه خرش از روی پل رد شد همه چیزهایی دیگه مثل ثروتا میخاد بهترین کار درحال حاضرازدواج نکردن و مدیریت ومهار نفس
تا به30 سالگی برسیم واین غریزه فروکش کنه بعدش به راحتی میشه تنها زندگی کرد
کاربر مهمان خوش آمدید
به نظر من باید محدودیت ها برای دختر و پسر خیلی زیاد بشه... نه به این صورت که خیلی راحت بتونن هر روز با هر کس ارتباط برقرار بکنن...
متاسفانه اکثر جوونای امروز جنبه و فرهنگ استفاده از ابزار های ارتباطی رو ندارن... مثل فیسبوک یا برنامه های ایفون و اندرویدی....
خیلی از دختر ها و پسرا این رو " کلاس" خودشون میدونن که با جنس مخالفشون چت بکنن...
مسولین فکر میکنن با فیلتر کردن یه سری برنامه ها میتونن جلوی فسادو بگیرن، ولی بنظر من اصلا این کار درست نیست! بقیه نباید به اتیش اینها بسوزن...
بنظر من تنها چیزی که میتونه باعث تحول دختر یا پسر بشه "خودشه".... کسی که اخرت و اعمال براش مهم باشه هیچوقت سراغ این فساد و فحشاء نمیره و نخواهد رفت.
مشکل از سستی ایمانه... مشکل اینه که "مسلمون" فقط اسمه که روی ماست!
شاید یه عده بگن باید از خانواده ها شروع کرد( ولی خب درنظر بگیرین خانواده هایی هستن که به معنی واقعی پابند به اعتقادات و ارزش ها هستند ولی فرزندانشون ناخلف بار میان)
برای یک جوون( اون هم تو جامعه امروزی) هیچ چیز به اندازه دوستانش نمیتونن روش تاثیر گذار باشن.
فساد کل کشورو گرفته و ما واقعا نمیتونیم کاری بکنیم!
یه سری از اقایون میگن باید این عمل امر به معروف و نهی از منکرو به صورت گفتاری و صحبت به بقیه القا کرد. ولی باور کنین که همه چیز حرف نیست...
عمله! خیلی وقتا باید عمل کرد!
سخت گیری باید تو همه زمینه ها و محیط ها باشه تا نتونن به خودشون اجازه بدن ارزش های ما رو اینطور به سخره بگیرن!
باید "ادمیت" و "انسانیت" رو بهشون بشناسونن.....
یه جایی خوندم:
وقتی به خانمی میگی: میشه موبایلتون رو مجانی بمن بدید؟ با تعجب فراوون برمیگرده میگه: اقا مسخره گیر اوردی؟ پشت گوشام مخملیه؟ یک میلیون دادم و حالا مفت بدمش بهت؟
حالا وقتی بحث عفت و حیا میشه و همینطور انسانیت و ادمیت می بینی که خیلی ساده خودشونو میفروشن! نه به کمترین قیمت، بلکه مفت و مجانی خودشونو جلو چشم همه عرضه میکنن!
حالا من از شما میپرسم: بنظرتون آیا این ها ارزش انسان بودن خودشونو میدونن؟؟؟
ببینید اون طور که باید و شاید اسلام و خدا و عترت رو به امثال ما ها نشناسوندن!
مشکل ازین جاست!
ولی جوون های الان..... به شناخت این ارزش ها و مسائل دینی هیچ اهمیتی نمیدن!
(روی صحبتم با اون دسته کسایی هست که واقعا جامعمونو به فساد کشیدن)
به بقیه دوستان بی احترامی نشه خدایی نکرده...
باید آموزش از خانواده ها شروع بشه
الان تو دبیرستانهای دخترانه معلم های پرورشی دینی و مشاور میان کلی از ازدواج صحبت میکنن همه هم میدونیم که دخترا تو سن دبیرستان چقدر احساساتی و حساس هستن .خلاصه نیاز به ازدواجو آنچنان در وجود دختر تزریق میکنن که نگو....
بعد این دختر میاد خونه میبینه خونواده اصلا موافق نیس کسی تو این سن به دخترش چپ نگاه کنه تو فکرشون اینه که که دخترشون بره دانشگاه بره سر کار کسی بشه برا خودش (اینا میشه چند سال؟) بعد حالا اگه خواستگار هم کفو داشت ازدواج کنه ....(این دختر اگه عاقل باشه نیازشو سرکوب میکنه وگرنه میره بیرون و باقی ماجرا....)
در صورتی که باید این صحبت ها در قالب جلسات برا خونواده ها باشه برا اونا فرهنگ سازی کنن
پدر و مادر هم خودشون دخترشونو آماده کنن
باسلام خداقوت
اگه تربیت شده بودن وضع اینطوری نبود
هرجا میروی آه ناله جوان کار نیست و...
دوست داره ازدواج کنه ولی تحمل یه مشکل ساده تو زندگی رو نداره
پدر مادر چرا همون طور که غذا خوردن و مسائل دیگه رو یاد بچه دادی در مورد موضوع ازدواجم کاری نکردی !!!!!!!!
با سلام
{
یکی از دوستان من حدودا 3 سال پیش خواستگاری یکی از دختر خانم های فامیل رفته بودند که از طرف دختر خانم جواب رد شنیدند
ایشون تو این 2 سال یه کار اقتصادی رو شروع کردند که تونستند 40 میلیون تومن پس انداز کنند
حدودا 6 ماه پیش دوباره خوستگاری دختر خانم رفتند و جواب "بله" رو گرفتند ...
خودش میگفت مراسم عقدم 30 میلیون تومن شد که تمام اش رو خودم دادم (به قول خودش ، پدر و مادرش یه هزار تومنی خرج نکردند !!!)
می دونید منظورم چیه ؟ اگه شما در حد و توان خودتون بتونید یه فعالیت اقتصادی برای خودتون فراهم کنید ، حرف های شما برش بیشتری خواهد داشت
نفرمایید پدر و مادرم دارند ، در حال حاضر چه چیزی منحصرا در اختیار شخصی شما است (پس اندازی داریند که اگه بخواین دست همسرتون رو بگیرید و باهم یه سفر کوچیک برید ، بتونید با هم خوش بگذرونید)
}
ادامه ...
{
وضعیت تاسف بار تا کجا رفته !!! خانواده ها حاضرند فرزندان شون به گناه آلوده بشند ولی هیچ اقدامی نمی کنند ...
(خطاب صحبت من اون عده ای هستند که دیگه حاضر نیستند دامن شون به گناه آلوده بشه)
عزیز برادر ، اصلا خجالت نداره به پدر و مادرت بگو : "من به یه همدم و و همدل احتیاج دارم که کنار هم به آرامش برسیم" (خجالت میکشی : حرف هات رو بنویس ، خُب بلد نیستی متن های احساسی و منطقی بنویسی بازم اشکال نداره صدات رو ضبط کن)
من نمیگم بی احترامی کن ، در واقع دارم میگم صادقانه حرف هات رو بزن ... (این زندگی تو هست ، فردا که خدا نکرده به گناه افتادی ، هیچ کس به فکرت نیست ، این شما هستی که در نهایت زجر میکشی ...)
این رو هم بگم که بنده وضعیت ام بهتر از شما نیست پس اصلا قصد شعار دادن هم ندارم ، خانواده بنده هم شدیدا مخالف ازدواج من هستند (دیروز بحث ازدواج رو مطرح کردم و باز هم مخالفت ...)
به خودم گفتم مرد نیستم اگه نتونم نظر هم شون رو با خودم همسو کنم ... (اینقدر استدلال ، منطق ، محبت ، هدیه ، ... خرج می کنم که ...)
(وقتی می دونی خدا با تو هست از چی میترسی ...)
این یه پروژه اه که دست خودتون رو می بوسه ...
}
ادامه ... ...
{
چرا ما خودمون رو آدم خوبه می دونیم ، و طرف مقابل مون رو آدم بده !!!
سخت مون که کسی با حرف ما مخالفت کنه ...
راحت بهم بی احترامی می کنیم ...[="]
بلد نیستیم به هم محبت کنیم ...
پشت سر هم منّت می کنیم ...
وقتی من نوعی مهارت زندگی رو یاد میگیرم و بهش عمل می کنم ، انتظار زیادی اه که طرف مقابل هم بلد باشه ...
خانم به آقا متلک میندازه ، آقا به خانم توهین می کنه ... (واقعا اینطوری می خواستین به آرامش ای برسیند که در کنار هم بودن خلاصه می شد)
متاسفانه بعضی ها اصلا تو باغ نیستند (فقط و فقط خودشون درست میگن و لا غیر)
}
خوب یه جوون که دانشجو هست یا سربازه و نیاز به ازدواج داره چطور بتونه پول جور کنه؟یعنی حتما همه باید با وضع مالی خوب ازدواج کنن؟
چرا این همه در خانواده های ایرانی به ازدواج به وضعیت مالی پسر اهمیت داده میشه آخه؟
پسر بیچاره از کجا کار و پول و ... پیدا کنه؟
اگر قرار بود با صحبت کردن قانع بشن با یه بار و دو بار صحبت می شدن...این بارها و بارها تکرار وقتی مخالفن شاید باعث نوعی لج بازی هم بشه...
پس بنظر من این راهش نیست و باید از یه راه دیگه وارد شد
نه اینکه حتما غنی باشه... ولی باید به اندازه داشته باشه تا بتونه یه زندگی رو اداره کنه...
چون عقل اکثر خونواده ها به چشمشونه.... پول رو عامل خوشبختی می بینن و برای در اوردن چشم فامیلاشون دختر شوهر میدن:khaneh: (اینم چون خودم خیلی زیاد دیدم میگم)
پس اینجوری دانشجوها نباید ازدواج کنن...حتما باید درس شون تموم بشه،برن کار پیدا کنن و مشغول بشن بعد وضع مالی شون خوب شه بعد بتونن ازدواج کنن.
این بین چی سر پسر میاد و به گناه میفته یا نه هم اهمیتی نداره اصلا
اینجوری مشکلی حل نمیشه...
حداقلش اگه وضع مالی مهمه اجازه بدن پسر و دختر عقد کنن و برای عروسی صبر کنن تا پسر وضعش خوب بشه
البته اینم باید قبول کرد ک وقتی کسی مشغول درس و دانشگاست و تضمینی برای ایندش نمیده، نمیتونه دست رو دختر بذاره!
ازدواج کردن چیز ساده ای هم نیست! مگر اینکه سرمایه و تضمینی از بابت خونوادش وجود داشته باشه و بعد قدم برداره.....
درسته باید زندگی رو ساده و با غنیمت کردن پیش برد ولی خب باید مسائل دیگه ای رو هم در نظر گرفت......
تو این زمونه داشتن کار شرط و حرف اوله....
وگرنه چطور زندگی باید پیش بره؟
سلام جناب mehrant
من خودم الان دقیقا تو همین وضعیت ام ، خُب کاری مگه از دستم برمیاد ، الان باید هم درس بخونم تا نفر برتر بشم بعدش سربازی از طریق سهمیه استعداد درخشان بگذرونم (و کلی این وسط پروژه رو سر ما میاد) و هم باید کار کنم تا بتونم برای ازدواج پس انداز کنم (ان شاء الله)
{گرچه این وسط احساسات شدید نیاز به یه همدم هم رو اضافه کن} (یعنی مغز بین احساس و منطق داره تاپ تاپ می خوره :khandeh!:)
اصلا راحت نیست ، ولی راه چاره چیه ...
منظورم وضع مالی خوب نیست ، می خوام بگم آقا داماد ما باید دست اش تو جیب خودش باشه ... (اگه پدر و مادر اش کمک اش می کنند خوش به حالش ، اما اگه نه ... باید خودش توان تحمل تمام سختی ها رو داشته باشه)
نمی دونم والا ، دست رو دل ما نگذارید که خون اه
دوست عزیز کاملا حال شما رو درک می کنم :ok:
کار شرط و حرف اوله؟؟؟؟؟؟؟
واقعا؟؟؟
با سلام دوباره ، خدمت آقا مهران
نکُنه یکی از دوست های ما باشی ... :Nishkhand:
راستش رو بخوای یکی از روش های جنگ نامنظم رو دارم رو خانواده پیاده می کنم ... :khandeh!:
دیدی چه جوری رودخونه ، تخته سنگ های جلوش رو سوراخ میکنه و یه راه برای خودش باز می کنه ...
ان شاء الله قطره قطره نظر شون رو عوض می کنم
همه چی رو مثل یه پروژه نگاه کن :reading:
مطمئن باش به خواسته ات میرسی ...
{
یه جمله یادم رفت بالا اون رو بگم
اگه یه دختر خانم در اون زمانی که زیاد وضعیت مالی ات خوب نیست بهت جواب "بله" بده واقعا ارزش داره تا آخر عمر با تمام وجود بهش احترام و محبت کرد
ولی اگه چند سال دیگه که همه چیز رو داشتم بهت جواب "بله" بگه یکم تو ذوق میزنه ... قبول داری ؟
}
نمیدونم، شایدم باشم!
البته مهران اسم مستعاره و اسم واقعی ام نیست.
درباره نظر پدر و مادر، من کلی گفتم...وگرنه خانواده من مخالف ازدواج من نیستن و خودشون هم دنبال گزینه هستن برای من...
یه بار نشستم و بهشون گفتم من فکرام رو کردم و می بینم نیاز به ازدواج دارم..پس خودتون برام دنبالش باشید...و به همین راحتی هم قبول کردن{اگه میدونستم اینقدر راحت قبول میکردن زودتر میگفتم:khaneh:}
جمله آخری که داخل { } نوشتی هم درسته...من اینو میگم: کسی که آدم رو به خاطر پولش و وضعیت مالیش بخواد ، نخواد بهتره...چون اگه یه روز اتفاقی بیفته و این پول از دست بره دیگه ما رو نخواهد خواست...
خدا رو شکر شما یه مرحله از ما جلوتری ...
به امید خدا هر موقع این مرحله رو گذروندم تااااااااااااااااازه وارد مرحله شما میشم ... (این مورد هم یه نکته مثبت برای شماست که خانواده مخالفت نکردند :ok:)
والا اگه اینطور نمیشد مجبور بودی مثل من برای تغییر افکار خانواده استراتژی بریزی :Nishkhand:
آره منظور من ام همین بود ، چقدر خوب نوشتی ...
البته قبلا ها مخالفت میکردن و میگفتن زوده و باید درست رو تمام کنی
اما وقتی دیدن من گفتم نیاز دارم به ازدواج ، دیگه قبول کردن و راضی شدن و خودشون دنبال گزینه گشتن...
انشاء الله به مُراد دل ات برسی ...
جَوّ مخالف ات رو من یکم زیاد هست
اگه فقط درس بود که مثل اتوبان جاده رو باز می کردم ... :Nishkhand:
باید عمقی کار بشه ...
مورد اول : چرا تا بزرگتر ازدواج نکرده ، شما می خوای ازدواج کنی ...
مورد دوم : چشم و هم چشمی ... (تمام فامیل اینطوری خرج کردن شما هم باید همون طوری خرج کنی ...)
.
.
.
و چند تا مورد جالب دیگه (به قول بعضی ها شاه می بخشه شاه علی خان نمی بخشه !!!)
عجب...که اینطور
راستی شما که قبلا توی تاپیک من اومده بودی و نظر هم داده بودی...
دیدی که من حتی با داشتن درآمد و امکانات مادی دیگه، نتونستم ازدواج کنم هنوز...
یعنی گیر از مسائل مالی هم فراتره!
بله ...
تازه اولین مرحله اش اینه که خانواده رضایت بدند برای من خواستگاری برند
تو گام بعدی باید برم تو مُد ازدواج آسان (که حالا باید اینجا رو خانواده کار کنم که با این موضوع موافقت کنند)
و کلی مورد دیگه ...
آدم نگاه میکنه ، انگار می خواد به قلّه قاف برسه !!!
ولی خدا رو شکر دلم خیلی روشن هست
احساس ام میگه خدا ، همه چی رو برام جور می کنه ...
جواب یکی از مشاوره هام امروز اومده بود کلی بهم انرژی داد :
ان شا الله که احساست درست باشه و خدا کمکت کنه
خدا برای همه جوونها انشاالله زمینه ازدواج رو فراهم کنه
بله.... اگه پسر کار نداشته باشه زندگی چطور باید بگذره؟
همه چیز که به علاقه و عشق نیست!
درسته دو طرف باید سلایق و دیدگاه هاشون مشابه باشه، ولی بعد ازین توافق یه عمر زندگی پیش رو هست!
شما چقدر ساده به ازدواج فکر میکنین:khaneh:
اگه فقط این باشه که دو طرف همدیگه رو بخوان ولی خبری از کار و درامد (حتی به اندازه وسع) نباشه که زندگی نمیشه تشکیل داد!
معیار هر دختر با بقیه دخترها برای ازدواج متفاوته.....
رد کردن هر دختری دلیل نمیشه که خاطر خواه کس دیگه ای باشه.....
بگردید تو خودتون و عیب هاتونو پیدا کنید...
کدوم جوونی اول زندگیش دارایی قابل توجه داره؟
نه واقعا چند درصد جوونای جامعه فکر میکنید وضع مالی قابل قبول دارن؟؟
چند سال یه جوون باید کار کنه تا این میزان درآمد رو بدست بیاره؟
برای همه جوونها کار وجود داره در جامعه؟
ببینید اقای محترم
شاید وضع مالی قابل قبولی از جانب خونواده دختر نداشته باشن ولی خب باید حداقل در امد رو برای تشکیل و شروع زندگی داشته باشن!
اکثر جوون ها چون با شرایط به خوبی اشنا هستن بعد از تموم شدن دوره دانشگاهی یا حالا سربازی مدتی میرن سرکار تا بتونن قسمت ناچیزی از خرج زندگیشونو تامین کنن...
اینطورم نیست که وقتی پسری بیکاره بره خواستگاری و بگه من از دخترتون خوشم اومده و غیره......
قبل عاشق شدن باید منطقی فکر کرد...!
اون حرف رو از این بابت زدم که میگم من که کار و درآمد و غیره دارم هرجا رفتم جواب منفی بهم دادن
اون موقع جوونی که هنوز سرکار نرفته چطور ازدواج کنه؟
این هم غیرمنطقیه که میگید اول کار پیدا کنه بعد ازدواج کنه
خوب یه دانشجو یا سرباز حق ازدواج کردن نداره طبق این نظرتون..
من هم منظورم عشق و عاشقی نیست
یه پسر می بینه که نیاز به ازدواج داره و اگه ازدواج نکنه ممکنه به گناه کشیده بشه.
حالا این جوون کار نداره و فعلا دانشجو هست و وضع دانشجویی اش اجازه نمیده کار اضافه انجام بده
طبق حرف شما مهم نیست که به گناه بیفته...مهم اینه که بره کار پیدا کنه و درامد داشته باشه
بعد دنیال ازدواج کردن و پیدا کردن گزینه های مورد نظرش باشه
شما انقدر به شاغل بودن و سایر امکانات مادیتون اشاره نکنین..... خب هرکس ایرادی داره!
مگه میشه با وجود این شرایطی که دارید کسی ردتون کنه؟!
اتفاقا اصلا هم غیر منطقی نیست که پسر باید کار داشته باشه! قطع به یقین نظر کثیری همینه....
همه چی که دوست داشتن نیست!
نیمی احساس و نیمی عقل!
ببینید
به این هم باید توجه داشته باشین که اکثر جوونای الان اصلا به فکر ازدواج نیستن و پی روابط نامشروعن!
من نگفتم کسی که دانشجو هست حق ازدواج نداره!
بطور مثال خونواده خود شما..... اگه صاحب خواهر باشین حاضرین به پسری که کار و زندگیه مشخصی نداره و درحال تحصیله دختر بدید؟! محال ممکنه!
بله حالا که شده
به دلایلی بهم جواب منفی دادن که حالا جای بحثش نیست...اون تاپیک به اسم "چرا نمی تونم ازدواج کنم؟" رو که یه مدت پیش گذاشتم بخونید و نظرات دوستان هم بخونید ببینید چطوری جواب منفی دادن
منم حرفی از دوست داشتن و احساس نزدم
چون بخاطر توقعات بالا مثل همین داشتن کار و درامد بالا نتونستن ازدواج کنن ولی نیاز دارن به وجود جنس مخالف در کنارشون،عده ای میفتن پی دوستی با نامحرم و...
چرا این جمله از حرفای خودتونه: ""البته اینم باید قبول کرد ک وقتی کسی مشغول درس و دانشگاست و تضمینی برای ایندش نمیده، نمیتونه دست رو دختر بذاره!""
چرا نشه...من خیلی خونواده ها دیدم که میگن کار و پول داشتن پسر براشون مهم نیست و اولویت شون با ایمان و اعتقاد و تقوا ست
هرچند همین خانواده ها بودن که به دلایل دیگه ای به من جواب منفی دادن
ببینید شما پیش خودتون اینطور فکر میکنین: من که کار دارم وضعمم خوبه امکانات هم از نظر مادی دارم... پس چرا وقتی خواستگاری میرم ردم میکنن؟
مشکل اینجاست که چون شما صاحب همه چیز هستید بقیه رو درک نمی کنید...
درسته که تو این زمونه باید پسر یه کاری داشته باشه تا بتونه زندگیشو بچرخونه... ولی خیلیام هستن که حالا به هر نحوی خاطرخواه دختر دیگه ای هستن و بخاطر مشخص نبودن وضع کار و زندگیشون و همینطور ترس رد شنیدن از طرف خونواده دختر پا پیش نمیذارن!
با خودتون میگید: منی که همه چیز دار جواب رد میشنوم پس وای به اونی که کار و درامدی نداره....!
الان مثل قدیم نیست که بشه راحت زندگی رو اداره کرد... سختی و مشکل خیلی بیشتر شده و ازدواج اصلا اسون نیست!
بخاطر همین وضعیت ناجوره که اکثر جوونا به دنبال دوستی هستن تا ازدواج شرعی!
خب پس دیدید که همون خونواده هایی که میگن دین براشون مهمه ردتون کردن! چرا؟ چون در اصل براشون اهمیتی نداشته!
بله حرف خودمه و باز هم تاییدش میکنم....
باز هم حرفمو تکرار میکنم:
زندگی همه چیزش به دوست داشتن نیست..... شاید یه پسر کنار دختر با ازدواج نیازش برطرف بشه ولی اخه همه ی زندگی که نشد احساس! پس مابقیش چی؟
سلام
بزرگترامون
با کمترین امکانات میرفتن سر خونه زندگی
حالا با تبلیغات رسانه مگه میشه بدون خیلی چیزا رفت سر خونه زندگی
با چشم خودم دیدم دارم میگم خدا هواتون رو داره اندازه گیلیمتون پاتون رو دراز کنید بعد توکل کنید
بعدشم منتظر یه میز نباشید من مدرکم فلانه برم سر فلان کار رو از این حرفا
خیلی وقتها مشکل مالی وکار اینچیزا نیست اصلا جوونا عجیب شدند دیدگاهشان تعجب بر انگیزه
من حالا قضاوتی درباره اون خونواده ها نمیکنم...اینکه چی براشون در اولویت بوده و چی نبوده
وقتی آدم ازدواج کنه یا حتی فقط عقد کرده باشه اون موقع احساس تعهد و احساس مسئولیت داره...اون موقع میره تلاش میکنه و درآمد پیدا میکنه
یعنی اینجور نمیشه یه جوون ازدواج بکنه بعدش بره یه کار پیدا کنه؟
خودم جواب خودم رو میدم! چرا که نمیشه؟ یه موردش دخترعمه خودم
بسال89با پسری ازدواج کرد که هیچکاری نداشت و بیکار بود
بعد از ازدواج پسره اینقدر این در و اون در زد و اینقدر کارهای مختلف رئ امتحان کرد و تلاش کرد تا اینکه بالاخره امسال یه جای خوب استخدام شد
دوستان سلام
جناب راهنما،
1- شما راهکار می خواهید، اما برای چه گروه یا شخصی؟
دولت؟ صدا و سیما؟ خانواده؟ یا .....؟
هر گروهی راهکار خود را دارد و نمی توان راهکارهای دولت را برای صدا و سیما ارائه کرد؟
2- جایگاه ما کجاست؟ آیا ما دولت هستیم؟
آیا نقشی در برنامه ریزی صدا و سیما داریم؟
آیا اکثریت کاربران والدینی هستند که باید به فکر ازدواج فرزند خود باشند؟
اگر جایگاهی در چنین نهادهایی نداریم و حتی بر آنها موثر نیستیم، گفتگو راجع به راهکار برای آنها چه فایده ای دارد؟
3- آیا بهتر نیست که به دنبال راهکارهایی برای جوان ها باشید که مخاطب این سایت هستند؟
متاسفانه، بسیاری از جوانان با مسئله و اهمیت آن آشنا نیستند و بسیاری از آنها که آشنایی دارند دارای 3 مشکل هستند:
1. در بسیاری از موارد به فردی که صاحب فن است، مراجعه نمی کنند و ...
2. در همه امور و مشکلات مشاوره نمی گیرند.
3. راهکارهای مشاور را دقیق اجرا نمی کنند.
[SPOILER]جناب راهنما،
دغدغه ها و درد دل ها زیاد است که همه می دانیم و گفتن آن دردی را دوا نمی کند.
اما اشکالی که بر طلاب و روحانیون وارد است را اینگونه می توان بیان کرد:
همه از تجمل گرایی، سخت گیری و ... در خانواده ها آگاهند و این مشکلات ریشه در عقاید و سبک زندگی غلط مردم دارد.
بنده در حوزه تاریخ شفاهی فعالیت کرده ام. تا همین نیم قرن پیش در بسیاری از شهرها و روستاهایی که حتی دور افتاده بودند، یک یا چند روحانی وجود داشتند که در متن زندگی مردم حاضر بودند و با رفتار و اخلاق، پند و موعظه و ..... مردم را تربیت کرده، از خرافات جلوگیری نموده و زندگی مردم را در تعادلی قرار می دادند.
در بسیاری از مناطق نیز عالمی وجود نداشت.
امروزه بسیاری از طلاب و روحانیون در متن زندگی مردم حضور ندارند و این فضا را برای تاثیرگذاری فضای مجازی باز گذاشته است.
البته طلاب نیز چندان مقصر نیستند چون با تشکیل نظام اسلامی، نیازهای زیاد و جدیدی برای طلاب تعریف شد و می شود که تا قبل از این وجود نداشت.
اما تعداد زیادی از این نیازهای نوظهور کم اهمیت تر از فعالیت فرهنگی و حضور در متن زندگی مردم که وظیفه اصلی این قشر از جامعه است، هستند.
مشکل دیگر به تعبیر حضرت آیة الله العظمی جوادی آملی زید عزه، خام فروشی است.
امروزه تعداد طلاب بیشتر از قدیم بوده ولی مجتهدین کمتر هستند. عده زیادی از علمایی که در گذشته در متن زندگی مردم بودند، مجتهد بوده اند.
دردل ها بیشتر از این حرفهاست اما مخلص کلام اینکه یکی از دلایل بزرگ این مشکلات امروزه مردم، کم کاری طلاب و روحانیون و پرداختن به وظایف غیراصلی خود است که البته این قشر نیز، چوب آن را با بی احترامی هایی که به آنها و لباس شریف پیامبر می شود، می خورند.[/SPOILER]
علی علی
خونواده های خوب واقعا کم پیدا میشن... خونواده هایی که مادیات براشون اهمیتی نداشته باشه...
از 100% شاید قریب به 80% خونواده ها تجملات و ثروت پسر براشون اهمیت داره...!
خب مثلا خود شما.... مطمئنا هرجا که برای خواستگاری تشریف می برین اول از کار و بارتون ازتون پرسش میکنن و بعد چیزای دیگه...
تو بعضی موارد هم استثناء وجود داره و شما نباید فکر کنین چون دختر عمتون به این نحو ازدواج کردن و بعد از مدتی اقا پسر شاغل شدن، سایر خونواده ها هم همین فکرو میکنن...
بنظر من بهتر اینه پسر اول تکلیف خودشو با کار و زندگیش مشخص بکنه و بعد سراغ ازدواج بره.... چون بعدها مشکلات زیادی پیش میاد ک شاید قابل جبرانم نباشه!
گرچه پیدا کردن مورد مناسب هم کار اسونی نمیتونه باشه و سختی های خودشو داره...
مدیر عزیز
مگه دوران پدرا و مادرای ما زندگی انقدر سخت بود؟
ارزش پول به این صورت بوده؟
برای مثال اون زمان طلا گرمی چقدر بوده و الان چقدره؟
تورم روز به روز داره بدتر و بدتر میشه!
پسر هام حق دارن نگران و ترس از ازدواج داشته باشن و متاسفانه دست به کارهایی می زنن که......:Ghamgin:
سلام
خب طلا نخرید
آقا پسرها یکم کوتاه بیان
یکم دختر خانوم‌ها
میگم دیدگاهها جالب شده
منظورم خرید طلا نبود:khaneh:
کلی عرض کردم خدمتتون تا متوجه تفاوت بین این دوره و اون دوره بشید....!
والا دیگه قانع کردن شما از عهده من خارجه. ..
مشکل این جاست ک شما نمیخواید واقعیت کلو در نظر بگیرین....
وگرنه من چیزی نگفتم که بخوام قانع بشم یا نه.....!
در پناه حق
کلی میگم اونا تورم ... نداشتند با کمترین امکانات شروع میکردن
حالا تورم هست بله خنده داره
برداشتت اشتباه منظورم اینه که ما باید یه قدم مثبتی برای رضایت خدا و ایمه برداریم تا اونام برای ما قدم برادارن
اون موقع پول ارزشش مثل الان نبود! الان با 1000 تومن یه ادامسم دستمون نمیدن!
نمیدونم چرا یه عده اینطوری فکر میکنن!
قناعت بله... سادگی بله..... ولی اینکه کسی اونم تو این دوره بخواد مثل گذشته زندگی کنه واقعا سخته! مخصوصا با این وضع اقتصادی و اجتماعی!
خب شروعش با سختی
تلاش و توکل انشاالله بعدا سختیها کمتر میشه
میشه گفت یکم جوونا راحت طلب شدن
اگه خانواده ها و خود جوونا به این صحبت شما اعتقاد داشتن کلی از مشکلات حل می شد...
نه بابا 99% خانواده ها بخاطرنداشتن کار وپول دامادو رد میکنن اینایی که میگم ما ایمان پسربرامون مهم غلط کردن
حتی خیلی جاها اگه کارنداشته باشی نمیذارن بری خواستگاری پای تلفن ردت میکنند
اون خانواده که میگه ایمان مهم به محض اینکه خرش از روی پل رد شد همه چیزهایی دیگه مثل ثروتا میخاد بهترین کار درحال حاضرازدواج نکردن و مدیریت ومهار نفس
تا به30 سالگی برسیم واین غریزه فروکش کنه بعدش به راحتی میشه تنها زندگی کرد
یکی باید شما را قانع کنه چون افکار شما با جامعه الان هیچ سنخیتی نداره شما یه چندجا خواستگاری بری دوزاریت میفته