جمع بندی چرا شیعه حاجتش را از غیر خدا می خواهد؟

تب‌های اولیه

161 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

kazmo885;507615 نوشت:
چه کسی در این عالم شافی است؟

چه کسی در این عالم رازق است؟

مگر این نیست که فقط خداوند شافی است و رازق؟؟ چرا می رین دکتر؟ چرا قرص می خورین؟ باز ما توسل کردیم به یه آدم, شما که بت پرست شدید و به قرص و آمپول توسل می جویید؟!

نقل قول:

[=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][="Arial"]در مورد مغلطه مشهور مریض و دکتر ! بایدعرض کنم این قضیه ربطی به امور خارج از مادیات ندارد ! خداوند چنین اراده کرده استکه عالم ماده و عالم دنیا عالم سبب و مسببات باشد ! و امور افراد بوسیله یکدیگر و چرخشطبیعت حل و فصل گردد[=Calibri] ! [=Calibri]
[=Times New Roman][="Arial"]در مورد همون دکتر هم شما اگر دکتر را عاملمستقیم در شفای خود بدانی دچار شرک خفی شده ای ! بلکه باید توکل به خدا کنی و دکتروسیله قرار دهی[=Calibri] ![=Calibri]
[=Times New Roman][="Arial"]در روش توسل هم شما باید خدا را بخوانیو از ائمه هم بخوای در راستای حاجت برای تو دعا کنند فقط همین ! و استغفروا الله واستغفر لهم الرسول[=Calibri] ![=Calibri]
[=Times New Roman][="Arial"]یعنی همه توجه خود را به سمت الله میبرنو از او دعا و استغفار میکنند و در کنارش از رسول میخواهند که او هم براشون دعا کند[=Calibri]![=Calibri]
[=Times New Roman][="Arial"]نه اینکه بری دم خونه ابالفضل عیله السلامبگی مریض دارم شفاش ندی من نمیرم[=Calibri] !!!!!! [=Calibri]
[=Times New Roman][="Arial"]إِ [="Arial"]نَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِعِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ[="Arial"]
[=Times New Roman]
[="Arial"]در حقيقت ، كسانى را كه به جاى الله مى‏خوانيد، بندگانى از جنس شما هستند. پس آنها را در گرفتاريها بخوانيد ، اگر راست مى‏گوييدبايد شما را اجابت كنند[=Calibri].[=Calibri][="Arial"]
[=Times New Roman]
[="Arial"]سوره مبارکه الاعراف ایه 194
[=Times New Roman]

عالم مقدس ملکوت;508549 نوشت:
در مورد مغلطه مشهور مریض و دکتر ! بایدعرض کنم این قضیه ربطی به امور خارج از مادیات ندارد ! خداوند چنین اراده کرده استکه عالم ماده و عالم دنیا عالم سبب و مسببات باشد ! و امور افراد بوسیله یکدیگر و چرخشطبیعت حل و فصل گردد[=Calibri] !
در مورد همون دکتر هم شما اگر دکتر را عاملمستقیم در شفای خود بدانی دچار شرک خفی شده ای ! بلکه باید توکل به خدا کنی و دکتروسیله قرار دهی[=Calibri] !
در روش توسل هم شما باید خدا را بخوانیو از ائمه هم بخوای در راستای حاجت برای تو دعا کنند فقط همین ! و استغفروا الله واستغفر لهم الرسول[=Calibri] !
یعنی همه توجه خود را به سمت الله میبرنو از او دعا و استغفار میکنند و در کنارش از رسول میخواهند که او هم براشون دعا کند[=Calibri]!
نه اینکه بری دم خونه ابالفضل عیله السلامبگی مریض دارم شفاش ندی من نمیرم[=Calibri] !!!!!!
إِ نَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِعِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

در حقيقت ، كسانى را كه به جاى الله مى‏خوانيد، بندگانى از جنس شما هستند. پس آنها را در گرفتاريها بخوانيد ، اگر راست مى‏گوييدبايد شما را اجابت كنند[=Calibri].
[=Times New Roman]
سوره مبارکه الاعراف ایه 194

خب من نفهميدم چه ربطي به نظر بنده داشت؟!
مگه توسل يعني اينكه فكر كنيم حضرات معصومين جدا از خدا كاري مي كنن؟! كجاي تشيع چنين حرفي اومده؟!

فرموديد نظام اسباب؛ خدا خيرتان بدهد، ما هم همين رو مي گيم. اگر قرص بر مبناي نظام اسباب كاري مي كند\ معصوم هم همينگونه است.

در مورد لفظ هم بحثي نيست. شما ميري دكتر اگه بگي دكتر يه دارو بده خوب بشم يعني شرك خفي؟!!
شرك خفي از جوارح منشا نميگيرد\ مرتبط به نيت هاست.
چه در دارو و دكتر و چه در توسل به حضرات معصومين، لفظ اهميتي ندارد مادامي كه نيتتان شرك آلود نباشد.

همانطور كه مي گيم دارو شفا دهنده است و در عين حال حواسمان و نيتمان باذن الله بودن هم هست، مي گوييم حضرت ابالفضل باب الحوائج است و كاملا در نظر داريم باذن الله.
اگر كسي بي سواد است و فرقش را نمي داند به اصل توسل بر نميگردد.

توسل به وسايل و اسباب به قول شما، هيچ منع عقلي كه ندارد هيچ، اساس نظام هستي را تشكيل داده است "واقتربوا اليه الوسيله"

گــلبرگــ ☘;508317 نوشت:

سلام ، نه ببنید منظورم اینه که ..امام دعا میکنه برای شفا بیمار..و خدا به خاطر دعای امام..شفا میده.
امام از خودش چیزی نداره..هر چی هست از طرف خداست..مثلا اگر امام دست میکشه روی پای بنده ی خدا...و اون بیمار درمان میشه...خدا شفا داده ..به وسیله امامش..( یه جور نشون دادن معجزه هست )
اگر اشتباه میگم
خب ایه قران یا حدیث بیارید برای من و خیلی ساده و روان توضیح بدید ..( از کلمات نا مفهوم و سنگین هم استفاه نکنید )
منم حرفتونو قبول میکنم.

واقعا متوجه حرف شما نميشم.

كجا يكي از عالمان شيعه ادعا كرده معصومين از خودشان من دون الله كاري مي تونن بكنن كه شما از من سوال مي كني واست اثبات كنم؟!

خيلي ساده است بحث؛ توسل يعني وسيله قرار دادن. همونطور كه براي شفاي الهي دارو و پزشكي وسيله است. نه به اين معني كه خدا بدون وسيله نمي تونه كاري بكنه، نه! خداوند اينگونه اراده فرموده.

ما هميشه در حال توسل هستيم. وقتي شما حرف مي زني، مگر غير از اين است كه از زبان و ... استفاده مي كني؟!
مگر سير مي شوي غير از توسل به غذاست؟
اگر هر گونه توسلي به غير از خدا شرك است، تمام كارهاي ما شرك است. همين كه شما تايپ مي كني شرك است، چرا كه داريد از قدرت عضلات استفاده مي كنيد در حالي كه "لا حول و لا قوه الا بالله" و بايد فقط از خدا بخواهيد.

حالا يك سوال؛ شما قرص مي خوري و درمان ميشي. اگر بگي اين قرص شفا است براي فلان مرض شما مشرك شدي؟!
ما ميگيم قرصه شفاست اما هر مسلماني مي داند كه شفايي كه در قرص هست باذن الله است.

پس يك نوع گفتن داريم و دو نوع تفكر و نيت؛
يكي ميگه قرص شفا مي دهد و مي گويد قرص من دون الله شفا مي دهد
يكي ديگه هم ميگه قرص شفا است و مي داند باذن الله شفا مي دهد.

ميان اين دو نفر زمين تا آسمان فرق است.

هيچ ايرادي ندارد برويد حرم امام رضا و عرض بداريد يا سيدنا و مولانا، من فلان مشكل رو دارم، حلش كن. چرا كه عقيده داريد اين باذن الله است. مثل اينكه شما نميري دكتر بگي دكتر جان دارويي بده كه باذن الله در آن شفا باشد و من باذن الله درمان شوم. ميگي قرص بده خوب شم.

نيت مهم است.

عجب داستان جالبی شده این تاپیک
اولا که ماشالله جناب kheymegahabalfazl خیلی خیلی دارند تند میرند....برادر من ما توی این تاپیک ها داریم دوستانه با هم بحث میکنیم
قرار نیست شما کسی رو خاک کنی و بعد هم با غرور سرتو بالا بگیری
دوما که شما که ادعا میکنین توسل چیز خوبی هست ، از کتاب پروردگار تعالی آیات و روایاتی که اثبات کننده توسل هستند بیاورید تا بعد ما هم آیات و روایاتی که خداوند میفرمایند به خودم فقط متوسل بشیم برایتان بیاورم.
سوما برادران عزیز من والا توسل به معنی وسیله نیستتتتتت...اگر به معنی وسیله باشه که پس یعنی اگر این وسیله نباشه حاجت ما روا نمیشه...بابا جون هرکی دوست دارین این توسل رو با مثال های اشتباهی مثل قرض و دوا و دکتر و تایپ و .... اشتباه نگیریددددد......اخه کجای توسل شبیه این مثال های شماست؟ما اگر تایپ نکنیم یا قرض نخوریم یا دکتر نریم کارمون ، مریضیمون و ... حل نمیشه اما اگر به ائمه متوسل نشیم و فقط به خدا متوسل بشیم کی گفته کارمون حل نمیشه؟
پس لطفا این مثال های اشتباه رو از ذهنتون پاک کنین
اگر خدا بخواد مشکل شما حل نشه به زمین و زمون و ..... هم که متوسل بشی مشکلتون حل نمیشه
اگرم بخواد حل بشه...ادعونی استجب لکم....فقط از ائمه ، بزرگان ، باب الحوائج ، امازاده بخواه که اونم همراه شما برای شما دعا کنه.
خواهش میکنم یکم تفکر و تدبر در اصل مساله توسل بکنین.....توسلی وجود نداره...هنوزم باید معتقدم باید بزرگان و علمای شیعه اسمش رو عوض بکنند

[=Times New Roman]با عرض سلام و ادب

این تاپیک برای جلوگیری از درگیری های لفظی و انحراف از بحث , تا حضور کارشناس موقتا بسته میشود.

یاحق

muiacir;507624 نوشت:
این مثال دکتر و قرص و دوا که همیشه برای توسل میزنند مثال بسیار نابهجایی هست.
چگونه دکتر رو با واسط هایی که ما به عنواک توسل میشناسیم مقایسه میکنین؟ ما امروز میریم یه دکتر میبینیم انگار خیلی قرص و دوا بهمون داد و فایده نداشت پس فردا میریم یه دکتر دیگه یه مدل قرص و دوا دیگه میده خوب میشیم.اوک وقت نعوذ بالله مثل اینه که به علی(ع) متوسل بشیم بعد که کارمون حل نشد بریم به فاطمه زهرا متوسل بشیم و کارمون یهو حل شد اون وقت بگیم علی فایده نداشته؟مثل دکتر اولی
یا اینکه شما میری دکتر ، اگر خوب باشه و چیز حالیش باشه شما رو خوب میکنه اون وقت ببخشید الان این مساله رو ربط بدین به تسل ببینم؟مثلا نعوذ بالله بگیم علی چیز بلد نیست پس نتونست مشکل ما رو حل کنه؟ در حالی که اگر حکمت خدا این باشه که کار شما حل نشه به زمین و زمون و تمام ادما متوسل بشی حل نمیشه
این توسل کلاجوری شده که ما فقط به زبون میگیم اصل خداست.
پس لطفا دیگه توسل رو با مساله دکتر مقایسه نکنین
شما همچین از توسل تعریف میکنین که اننگار اگر کسی تمام عمرش به هیچ اءمه ای توسل نکنه هیچ مشکلش برطرف نمیشه.
اندازه تمام ایاتی که معنی توسل میده ، به همون تعداد ایه هست که خدا حرفی لز توسل نمیزنه.معروق ترینش شاید این باشه که ، ادعونی استجب لکم

با سلام خدمت شما دوست گرامی
از قدیم گفته اند مثال از یک جهت مقرب و از چند جهت مبعد است.
بزرگوار اگر در مساله مثالی ذکر می کنند قرار نیست تمامی جهات آن را در نظر بگیرند و همه آنها مطابق مشبه به باشد
مثلا می گویند زید مثل شیر است یعنی شجاع است نترس است نه این که باید دم هم داشته باشد یا یال و کوپال هم داشته باشد.
در مثال مورد بحث ما نیز همین گونه است توسل به اهلبیت در امور معنوی همانند توسل به قرص و دوا در امور مادی است همان گونه که در قرص و دوا شما مشرک نمی شوی و محدوده قدرت و فیوضات خدا کم نمی شود و خدا امور شفای شما را به وسیله دارو حل می کند در امور معنوی و هدایتی هم خدا وسایط فیضی برای انجام این امور دارد.

muiacir;507624 نوشت:
شما همچین از توسل تعریف میکنین که اننگار اگر کسی تمام عمرش به هیچ اءمه ای توسل نکنه هیچ مشکلش برطرف نمیشه.

این ها وسیله هایی هستند که مسیر را کوتاه و طی طریق در مسیر هدایت را مطمئن می سازند.
نه این که هر کس به این حضرات توسل نکند امور مادی اش لنگ بماند-گر چه این حضرات در امور مادی هم راه گشا هستند- بلکه در رسیدن به کمال مطلوب انسانی ناگزیر از توسل به آن حضرات هستند.

SeYEd MohAMad;507643 نوشت:
دومن در رابطه با آیه ی 35 المائده در تفسیر المیزان چنین میخوانیم:
[معناى" وسيله" و امر به ابتغاء وسيله به سوى خدا در جمله:" وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ"]
راغب در مفردات می‏گويد كلمه" وسيله" به معناى رساندن خود به چيزى است با رغبت و ميل، و اين كلمه از نظر معنا خصوصیتر از كلمه" وصيله" است، براى اينكه در وسيله معناى رغبت نيز خوابيده، ولى در وصيله چنين نيست و بيش از رساندن به چيزى دلالت ندارد، چه اينكه اين رساندن با رغبت باشد و چه بدون رغبت، خداى تعالى در قرآن كريم فرموده:
" وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ"، و حقيقت وسيله به درگاه خدا مراعات راه خدا است، به اينكه اولا به احكام او علم پيدا كنى و در ثانى به بندگى او بپردازى، و ثالثا در جستجوى مكارم و عمل به مستحبات شريعت باشى و اين وسيله معنايى نظير معناى كلمه قربت را دارد، و چون وسيله نوعى توصل است و توصل هم در مورد خداى تعالى- كه منزه از مكان و جسمانيت است- توصل معنوى و پيدا كردن رابطه‏اى است كه بين بنده و پروردگارش اتصال برقرار كند، و نيز از آنجا كه بين بنده و پروردگارش هيچ رابطه‏ اى به جز ذلت عبوديت نيست، قهرا وسيله عبارت است از اينكه انسان حقيقت عبوديت را در خود تحقق دهد و به درگاه خداى تعالى وجهه فقر و مسكنت به خود بگيرد، پس وسيله در آيه شريفه همين رابطه است، و اما علم و عمل كه راغب كلمه را به آن معنا گرفته از لوازم معناى وسيله و از ادوات رساندن خود به حقيقت عبوديت است، و اين بسيار واضح است، مگر آنكه راغب خواسته باشد علم و عمل را بر خود اين حالت اطلاق كند.
ترجمه الميزان، ج‏5، ص: 535

با سلام خدمت شما دوست عزیز
ای کاش شما که مطلب زیبای علامه را در معنای توسل آوردید ادامه مطلب علامه را هم برای دوستان ذکر می کردید:(المیزان ج5 صفحه‌ى 545)
و در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ ..." آمده كه امام فرمود يعنى به وسيله امام به درگاه او تقرب بجوئيد.
مؤلف: يعنى به وسيله اطاعت امام به درگاه خدا تقرب بجوئيد، و اين روايت هم از باب تطبيق كلى بر مصداق است مى‏خواهد بفرمايد يكى از روشن‏ترين مصاديق وسيله، اطاعت امام است، نه اينكه اطاعت امام وسيله منحصر به فرد باشد، و نظير آن روايتى است كه از ابن شهراشوب نقل شده كه گفت امير المؤمنين (ع) در تفسير آيه" وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ" فرمود: منم وسيله خداى تعالى.
و قريب به آن روايت، روايتى است كه در كتاب بصائر الدرجات به سند صاحب كتاب از سلمان فارسى از على (ع) نقل شده، و بعيد نيست كه اين دو روايت از باب تطبيق نباشد، بلكه از باب تاويل باشد و اين با خواننده است كه در متن آن دو، دقت كند و ببيند كه چه مى‏فهمد؟ تطبيق يا تاويل؟ «5».
و در مجمع البيان است كه از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمود: از خداى تعالى براى من درخواست وسيله كنيد كه" وسيله" درجه‏اى است در بهشت كه به جز يك نفر به آن درجه نمى‏رسد و اميدوارم آن يك بنده خدا من باشم.
و در كتاب معانى الاخبار به سند خود از ابى سعيد خدرى روايت آورده كه گفت:
رسول خدا (ص) فرمود: هر گاه حالت در خواست از خدا پيدا كرديد از خداى تعالى براى من وسيله را بخواهيد، عرضه داشتيم وسيله چيست؟ فرمود: وسيله درجه من در بهشت است (تا آخر حديث) و اين حديث بيش از اينها است، حديثى است طولانى و معروف به" حديث وسيله"
و شما خواننده محترم وقتى در آن تدبر و دقت كنيد، و معناى آيه را با آن تطبيق دهيد، خواهيد ديد كه وسيله عبارت است از مقامى كه رسول خدا (ص) نزد پروردگارش دارد، و آن جناب به وسيله آن مقام مى‏تواند به درگاه خداى تعالى تقرب جويد، و آل طاهرينش و بعد از آنان صالحان از امتش به آن جناب ملحق مى‏شوند، هم چنان كه در بعضى از روايات صادره از آل محمد (ع) آمده كه رسول خدا (ص) دست به دامن پروردگارش مى‏زند و ما دست به دامن او مى‏زنيم و شما (شيعيان ما) دست به دامن ما مى‏زنيد.

گــلبرگــ ☘;507767 نوشت:
درسته خیلیا اینو میگن..ولی امام رضا واقعا شفا میده یا خدا؟
امام فقط دعا میکنه..و خدا شفا میده..

با سلام خدمت شما دوست گرامی

بدون شک خدا شفا می دهد امام رضا وسیله است.
هیچ کاری در عالم نیست جز این که منتسب خداست.
اما این کار می تواند در طول فاعلیت خدا به فرد دیگری هم نسبت داده شود.
مثلا آیا وقتی دکتر می روید و دارو می خورید و مریضی شما خوب می شود آیا دارو مریضی شما را خوب کرده یا خدا؟
مسلما خدا . اما این تاثیر را در دارو قرار داده تا دارو موجب بهبودی شما شود.
پس این خوب شدن هم به خدا نسبت داده می شود و هم به خدا نه در عرض هم بلکه در طول هم . بدین معنا که این دارو هم تاثیر اگر می کند از خدا تاثیرش را گرفته است.
امام رضا هم اگر شفا می دهد این شفا هم به خود ایشان منتسب می شود هم به خدا. خود خدا این تاثیر را در امام رضا قرار داده که ایشان می تواند شفا بدهد.

وقتی که عیسی ابن مریم دست بر بدن مریض می کشید آیا خود او شفا می داد یا خدا. آنگاه که در گل می دمید خود او زنده می کرد یا خدا.
همه این ها جوابش در قرآن هست خدا این تاثیر را در دست عیسی قرار داده بود در نفس ایشان قرار داده بود. که همه این ها را خدا به عیسی نسبت می دهد البته به اذن پروردگار.

وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِیءُ الأَکْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَی بِإِذْنِی
و آن گاه که به اذن من از گل چیزی به شکل پرنده می ساختی و در آن می دمیدی و به اذن من پرنده می شد، و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا می دادی، و آنگاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون می آوردی،(مائده 110)

و مهمتر از این حضرت عیسی خلق و شفا و ...را به خودشان نسبت می دهند نمی فرماید دعا کردم خوب شد دعا کردم زنده شد بلکه می گوید که:
أَنِّي أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّينِ کَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فيهِ فَيَکُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في‏ بُيُوتِکُمْ إِنَّ في‏ ذلِکَ لَآيَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ
من از گِل ، چیزی به شکل پرنده می سازم سپس در آن می دمم و به فرمان خدا ، پرنده ای می گردد. و به اذن خدا ، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [ پیسی ] را بهبودی می بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده می کنم و از آنچه می خورید ، و در خانه های خود ذخیره می کنید ، به شما خبر می دهم مسلماً در اینها ، نشانه ای برای شماست ، اگر ایمان داشته باشید!


آری این همه کارههای خدایی - مثل خلق و شفا و...- به عیسی نسبت داده شد هم خود عیسی به خودش نسبت داد و هم خدا بعه عیسی نسبت داد و نه عیسی مشرک شد نه ...

muiacir;508175 نوشت:
برادر من یعنی اگر خودمون از خدا بخوایم طوری میشه؟یعنی اگر بنا باشه کار ما حل بشه ، اگر خودمون از خدا بخوایم نمیشه تا زمانی کا به یه اءمه متوسل بشیم اون وقت خدا کارمون رو درست میکنه؟ با عقل جور در نمیاد

با سلام
اگر خدا به شما بگوید که از من بخواهید ولی به این طریق خاص اگر بخواهید من زودتر جواب می دهم شما چه می گویید؟
آیا بعید است که خدا طریقه خاصی را برای حوایج قرار دهد.
آیا این که خدا بگوید مثلا در شب جمعه یا در فلان محل -مثلا مستجار بیت الله - حاجت خود را بخواهید من بیشتر توجه می کنم زودتر جواب می دهم آیا این با آیه "ادعونی استجب لکم" منافات دارد.
هرگز خدا گفته از من بخواهید از من طلب کنید در این شکی نیست اما طریق این خواستن را هم گفته است.
نه این که توسل به ائمه تنها ترین راه باشد برای حوایج اما بهترین راه و سریع ترین آنهاست.
حال اگر ثابت شد که راه بهتری برای رسیدن به مقام استجابت الهی هست مگر انسان مشکلی دارد که راه مطمئن و سریع را رها کند .
راهی که خود خدا توسط پیامبرش معرفی کرده است.
درست است که خدا دعا را بر آورده می کند ولی آیا این حرف با ارائه طریق وصول به این استجابت منافات دارد؟؟!!!

قرآن راهگشای حقیقی این مسایل است: به خدمت قرآن برویم
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّـهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّـهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا(النساء/64)
خداوند شرط پذیرفتن توبه گناه کاران زمان پیامبر را آمدن نزد پیامبر می دادند. تا آن حضرت واسطه شود و برای آنها دعا کند
مگر نفرمود " ادعونی استجب لکم"
چرا مسلمانان خودشان دعا نکردند و خدا آنها را استجابت کند؟؟؟
آری راه بهتر این است که پیامبر را واسطه دعا قرار دهند چرا که پیامبر در خانه خدا وجیه است و این ها امت پیامبر اند.

این کار در امت های پیشین هم بوده و خدا آن را تاییدا نقل کرده است.
وقتی که برادران یوسف ارز کار خود پشیمان شدند نزد پدر آمدند و خواستند که واسطه در خانه خدا شود و برای آنها طلب آمرزش کند:
قَالُواْ يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ
ای پدر برای گناهان ما آمرزش بخواه که ما خطاکار بوده ايم(یوسف 97)


عالم مقدس ملکوت;508420 نوشت:
معنای الوسیله یعنی هر عملی که باعث شودشما به الله تعالی نزدیک شوید از نماز و دعا گرفته تا محبت به محمد و ال محمد علیهم السلام !
ولی معنی وسیله به سوی خدا این نیست که خدایا تو دوری و نمیشنوی و من دیگری را جای تو صدا بزنم !!!!!
کجای ایه گفته برو در خانه دیگری و به بهانه توسل حالاتی را که باید به سوی پرودرگارت که همه جا ناظر و حاضر بر احوال توست را به سوی دیگری ببری ! وسیله یعنی هر عملی که باعث تقرب به سوی خداست و بی شک شرک به خدا باعث ضلالت است نه وسیله !


با سلام خدمت شما دوست گرامی
این که باید توسل به وسیله برای تقرب الهی کرد شکی در آن نیست چرا که صریح آیه قرآن است ولی این که این وسیله چیست را چه کسی باید بگوید؟؟
من؟ شما؟ افرادی مثل من و شما؟؟
نه! مفسرین اصلی قرآن ؛ پیامبر و اهلبیت ایشان.
پس برای فهمیدن وسیله و مصادیق آن باید کلام آن حضرات مراجعه کرد و بدون هیچ پیش داوری - بعد از بحث سندی و قبول صدور آن از حضرات- آن را پذیرفت.
بدون شک هیچگونه توسلی شرک نیست چرا که شرک آن است که برای خدا شریکی قایل شویم.
و هیچ مسلمانی اهلبیت را شریک خدا نمی دانند بلکه آنها را بندگان مخلص او می دانند.
هیچ کس آنها را نمی پرستد و برای آنها مقام الوهی قایل نیست و برای آنها تاثیر استقلالی قایل نیست.

در روایات مصادیق فراوانى براى آن ذکر شده است که به نمونه هایى از آن اشاره مى شود:

الف: اطاعت خدا و اجراى فرمان هاى الهى
ب: جهاد در راه خدا
ج: اخلاص
د: برپادارى نماز
هـ: زکات
و: روزه
ز: حج و عمره
ح: صله رحم
ط: صدقه پنهانى و آشکار
ى: هر کار خوب
ک: قرآن
ل: امامان معصوم و اهلبیت علیهم السلام

برخى روایات مصادیق وسیله را امام معصوم(ع) مى داند چنان که پیامبر خدا(ص) فرمود:
1. حضرت سلمان فارسی از پیامبر گرامی اسلام(ص) چنین نقل می‌کند: خداوند می‌فرماید: ای بندگان، آیا چنین نیست که چه بسا کسی حاجات بزرگی از شما می‌خواهد و شما حوایج او را برنمی‌آورید، تا اینکه کسی را که محبوب‌ترین مردم نزد شماست، شفیع قرار می‌دهد؛ آن‌گاه حاجات او را به احترام آن شفیع برمی‌آورید؟ «الا فاعلموا ان اکرم الخلق علی وافضلهم لدی محمد واخوه ومن بعدهم الائمة الذین هم الوسائل الیّ؛حال آگاه باشید و بدانید که گرامی‌ترین خلق نزد من، محمد و برادر وی علی و امامان پس از اویند که همانا «وسیله» مردم به سوی من‌اند.» اینک هر کس حاجتی دارد و نفعی را طالب است یا آنکه دچار حادثه‌ای صعب و زیانبار گشته و خواهان رفع آن است، باید مرا به محمد و خاندان پاکش بخواند تا به نیکوترین وجه حاجت او را برآورم.(مجلسی، علامه محمدباقر، بحارالانوار، ج 94، ص 22.)

2. ابن‌شهر آشوب از امام علی(ع) نقل می‌کند که حضرت در ذیل آیه «وابتغوا الیه الوسیلة»فرمود: «انا وسیلته؛ من وسیله خدا هستم.»(طباطبایی، علامه محمدحسین، المیزان، ج 4، ص 262.)

3. از حضرت علی‌بن‌موسی الرضا (ع) چنین نقل شده است: «قال رسول الله: الائمة من ولد الحسین من اطاعهم فقد اطاع الله و من عصاهم فقد عصا الله هم عروة الوثقی وهم الوسیلة الی الله؛ امامان از فرزندان حسین‌اند. هرکس از آنان اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است و هر کس از آنان سرپیچی کند، همانا خدا را نافرمانی کرده است. آنان دستگیره محکم و وسیله به سوی خدایند.»(حویزی، شیخ عبد علی‌بن‌جمعه الروسی، تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 626.)

4. در امالی شیخ مفید به نقل از محمدبن‌مثنی آمده است: من از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «نحن السبب بینکم و بین الله عزوجل.»(مجلسی، علامه محمدباقر، بحار الانوار، ج 23، ص 101.)
5. ابان‌بن‌تغلب از امام باقر(ع) نقل می‌کند: «آل محمد هم حبل الله الذی امر بالاعتصام به فقال: واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا؛38آل محمد آن ریسمان خدایند که فرموده است: همگی چنگ به ریسمان خدا بزنید و پراکنده نشوید.»(همان، ج 36، ص 16.)

5.شیخ صدوق از امام صادق(ع) چنین نقل می‌کند: روز قیامت پس از آنکه بهشتیان به بهشت و دوزخیان به دوزخ مسکن یابند، بنده‌ای هفتاد خریف در میان آتش بماند(خریف هفتاد سال است). سپس به خدا رو می‌کند و می‌گوید: «یا رب اسألک بحق محمد و اهل بیته لما رحمتنی.» خدا به جبرئیل فرمان می‌دهد او را از جهنم بیرون آورد. آن‌گاه خدا می‌فرماید: آگاه باش، به عزت و جلالت خودم سوگند، اگر نبودند کسانی‌که مرا به حقشان قسم دادی، هر آینه بر مذلت و خواری‌ات در آتش می‌افزودم، ولی بر خودم حتم کرده‌ام هر بنده‌ای مرا به حق محمد و اهل بیتش قسم دهد و سعادت خویش را از من بخواهد، او را بیامرزم و از گناهی که بین من و اوست، درگذرم. اینک تو را آمرزیدم و از گناهت درگذشتم. آن‌گاه او را به بهشت می‌برند.(مجلسی، علامه محمدباقر، بحارالانوار، ج 27، ص 212.)

6.در تفسیر على بن ابراهیم نیز در تفسیر آیه آمده است: «تقرّبوا الیه بالامام؛ با امام به خدا تقرّب بجوئید.»

7.پیامبر اکرم(ص) نیز نقل شده است:
«فاذا سألتم الله فاسئلوا لی الوسیلة.» اصحاب گفتند: «یا رسول الله، من سکن معک فیها؟ قال: علی و فاطمه و الحسن و الحسین(ع).» این حدیث را حدیث وسیله می‌گویند

عالم مقدس ملکوت;508427 نوشت:
بسم الله و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی اله الاطهار

کاربر گرامی

معنای وسیله در ایه فوق این نیست که شمابه بهانه توسل اعمال غیر شرعی انجام دهی ! بلکه وسیله یعنی هر عملی که باعث تقرب شما به سوی خداست ! امام رضا علیه السلام فرمود : الصلاه قربان کل تقی

بزرگوار ما پایه مشترک داریم ! چرا این حرف میزنید ؟؟؟؟ دین محمد صلی الله علیه و اله یکی بود یا دو تا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ما هر دو مسلمان شیعه عاقل بالغ هستیم هردو یک مبانی داریم ! هر دو کلام الله را قبول داریم هر دو محب محمد و ال محمد علیهم السلام هتسیم ! ولی اعمال غلط را باید به یکدیگر گوشزد کنیم یعنی لباسی که من میپوشم اقتضا میکند این تذکر را به همنوع خودم گوشزد کنم تا فردای قیامت نگویند چرا تذکر ندادی!

بله ! بهترین و زیباترین راه خداشناسی را فقط باید از دستگاه اهل بیت علیهم السلام جست ! زیرا ان بزرگواران بزرگترین منادیان توحید بوده اند ! همه وجودشان را توحید فراگرفته است !
ولی نه اینکه ذات ان بزرگواران را چنان مورد تقدیس قرار دهید که دچار شرک و غلو شوید و راه کج کنید !
ائمه صلوات الله علیهم امده اند تمام توجه و فکر و ذهن شما را به معبود بی همتا سوق دهند نه اینکه شما را مشغول ذکر خود کنند و وضعیت این بشود که امروزه جامعه مذهبی ما گرفتاران است !

امير المؤمنين علیه السلام همان که امامالموحدین است در وصيت به امام حسن علیه السلاممي فرمايد :

وَأَلْجِئ نَفسَكَ في أُمُوْرِكَ كُلِّهَاإِلى إلهِكَ فَإِنَّكَ تُلْجِئُهَا إِلىكَهْفٍ حَريزٍ وَمَانعٍ عَزيْزٍ. وأَخْلِصْفي المسأَلَةِ لِرَبِّك فَإِنَّ بيَدِهِ العطَاءَ وَالحِرمَانَ

در همه کارها نفس خود را به پناه پروردگارت متوجّه كن، که به پناهگاهى استوار و نگاهبانی پايدار روى آورده اى، و آنچه می خواهی تنها از پروردگارت بخواه، که به دست اوست بخشيدن و محروم نمودن

نهج البلاغه نامه ۳۱

از امام باقر عليه السلام روايت است كه فرمود : خداوند به اين دليل ابراهيم عليه السلام را خليل خودش برگزيد كه او غير از خدا به كسي روي نياورده و غير از ذات مقدس او از هيچ كسي چيزي نخواست.

علل الشرائع 34, عيون اخبارالرضا 2/75

ابراهيم بن محمد همداني مي گويد : خدمت ابي الحسن علي ابن موسي الرضا عليه السلام عرض كردم خداوند فرعون را چرا غرق كرد درحاليكه او ايمان آورد و توحيد را پذيرفت؟ فرمود: او هنگامي تظاهر به ايمان كرد كه ديگراز همه چيز نا اميد شده بود و چنين ايماني پذيرفته نمي شود سپس فرمود: علت مهم ديگريهم دارد، و آن اينكه در آن شرايط دشوار كه در آستانه غرق شدن قرار داشت به جاي اينكه از خداوند كمك بخواهد از موسي عليه السلام كمك خواست ! اينجا بود كه خداوند به موسي عليه السلام وحي فرمود كه موسي ! تو به اين دليل به فرعون كمك نكردي ! كه او را تو نيافريده اي لذا چنين توانايي نداشتي اگر او از من كمك مي خواست حتما به او كمك ميكردم.

علل الشرائع 59, عيون اخبار الرضا2/76

امید است متذکر شوید ...................


بزرگوار بهتر است شما اول یک تحقیقی درباره شرک و توحید بکنید تا خدای نکرده دیگران را به گزافه متهم به شرک نکنید.
خواندن آنگاه شرک آلود است که استقلالی باشد.
شما به قول خودتان طلبه اید باید فرق فاعلیت طولی و عرضی، درخواست طولی و عرضی را بهتر از دیگران درک کنید .
برادر عزیز باید تمام آیات و روایات را در یک باب باهم دید و آنگاه نظر داد و الا این که یک روایت را متمسک دست قرار دهیم که نمی شود نظر دین.
اگر طلبه هم هستیم باید نظر دین را بیان کنیم نه برداشت خودمان از یک روایت را.
باید روایات را با آیات دید تا معنای درستش درک شود. تعادل و تراجیح، عام و خاص برای همین جاست دیگر .
این از عدم اجتهاد در دین است که تک تک ,روایات را ببینیم نه کل آنها را. برای همین است که طلبه تا وقتی که به اجتهاد ابتدایی نرسیده باید نقل قول از مجتهدین کند نه این که خود به نظریه پردازی در دین بپردازد و به عنوان مبلغ دین آن را به دیگران تحویل دهد.
ما اگر شیعه ایم که هستیم دعای توسل داریم جامعه کبیره داریم امین الله داریم زیارات اهلبیت را داریم.
نه این که با برداشت ناقص خود از روایات و آیات یک عقیده ای برای خود بسازیم بعد بگوییم که هیچ کدام سند ندارد.
من قصد نقض و ابرام در روایاتی که در باره خواستن مستقیم از خدا آوردید ندارم فقط درباره خواستن قوم موسی از موسی در گرفتاری هایشان به قرآن مراجعه کنید ببینید قرآن چه می گوید:

وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا يا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِنْدَکَ لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَني‏ إِسْرائيلَ

حال به روایت بنگرید فرعون با آن تفکر فرعونی خودش در آن لحظه هم مشرک بود و موسی را مستقل در تاثیر می داند و از او می خواهد که او را نجات دهد و الا بدان معنا که شما گرفته اید با نص صریح آیه در تعارض است که خدا به گناه کاران دستور می دهد که پیامبر را واسطه کنند تا خدا گناهانشان بیامرزد:
ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما


شعیب;509051 نوشت:
با سلام
اگر خدا به شما بگوید که از من بخواهید ولی به این طریق خاص اگر بخواهید من زودتر جواب می دهم شما چه می گویید؟

خداوند کی فرموده؟چیزی که نفرموده رو شما از کجا میدانید که گفته؟

شعیب;509032 نوشت:
و در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ ..." آمده

دوست محترم من خواستم نظر خود علامه رو بیان کنم نه چیزی که در تفسیر قمی آمده و نظر شخص دیگریست

شعیب;509039 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی
بدون شک خدا شفا می دهد امام رضا وسیله است.
سلام ..به جون خودم نظر منم این بوده ...:Khandidan!:
باور کنید خود منم همین نظر رو دارم ..
بـــــــــــــــــــــــــــــاور کنـــــــــــــــــــــــــــــــــــنید......................
کاش پست ها قبلی منم میخوندید خب!:crying:
منظور من از اینکه امام رضا واقعا شفا میده یا خدا ..یه چیز دیگه بود..سوال نکرده بودم که!
.
.
.
:Nishkhand::Nishkhand:
فکر کنم نسل های بعدی ما هم بیان و به این جمله من پاسخ بدن :Khandidan!:
.
.
.
.
دسته همگی درد نکنه ..خیلی خیلی زیاد متشکرم...ان شاءالله که اجرتون با خدا باشه ... جایگاتون بهشت باشه...تو روز قیامت هم ائمه شفاعتتون کنن..بگین آمین..
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم



kheymegahabalfazl;507299 نوشت:
مسلمانان حاجاتشان را از غير خدا مي گيرند چون اين دستور الهي هست

وابتغوا اليه الوسيله

ايا شما با دستور الهي مشكل داريد؟


برادر ما اثبات کردیم مراد از وسیله ائمه اطهار هستند..
وهابیت شبهه مطرح می کنند که در ایه وابتغوا الیه الوسیله مراد نماز و زکات و جهاد است با توجه به قبل از ایه که ما میگیم ایه غار که در مورد ابوبکر است قبلش در مورد منافقین است نگاه کنید:ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ [٩:٢٦]سپس خداوند «سکینه» خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد؛ و لشکرهایی فرستاد که شما نمی‌دیدید؛ و کافران را مجازات کرد؛ و این است جزای کافران! خوب بگیم این در حق منافقین است دیگر (اینم از استدلال های زیر زمینی )
در تاريخ بغداد ، ج 1 ، ص120 در ذيل آيه : أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَي رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ . الآسراء / 57 . مي گويد مراد از وسيله : الني وعلي وفاطمة والحسن والحسين . اين ها وسيله ها و واسطه هايي هستند كه انسان را به خدا مي رساند
و همچنين از قول ام المؤمنين عايشه نقل مي كند كه در رابطه با حضرت امير گفت : واقربهم عند الله وسيلة . نزديك ترين وسيله به سوي خداي عالم علي بن أبي طالب عليه السلام است . شرح نهج البلاغه ، ابن أبي الحديد ، ج2 ، ص267 به نقل از مسند احمد . و مناقب ابن مغازلي ، ص56 . همين تعبير را با اندك تغييري ابن حجر عسقلاني در فتح الباري ، ج12 ، ص253 دارد
منبع سخنان ایت الله قزوینی در شبکه سلام متن موجود از سایت ولی عصر عج
خیمه گاه ابوالفضل

عنوان تاپیک و باید عوض کنین ...

چرا شیعه حاجتش را از غیر خدا می خواهد؟

علاوه بر اینکه خیلی عنوان خنده داریه ... اینجور که از گفته ها مشخصه سوال اصلی دوستان این نیست که چرا از غیر خدا میخوایم حاجتمونو ...

سعی دارن یه جوری اثبات کنن وقتی معصومینمون رو واسطه قرار میدیم در اصل خدا رو از یاد بردیم ...

والا فک نمیکنم هضم توسل سخت باشه براشون....

اگه شبهه عنوان تاپیک باشه که غیر شیعه به مادرش هم نباید بگه : مادر دعا کن برام عاقبت بخیر شم ...

باید هرچیزی و مستقیم از خدا بخواد...

دکتر رفتن و اینام که باید کلا تعطیل باشه دیگه ...

.
.
.
مشکل جای دیگه اس..

من یک سوال می پرسم خدایی جواب بدید اون دوستان که می گند شرک
من می گم اقای دیوار من را سیراب کن
این کار من عبثه یا شرک ؟؟؟

ammarshia;509145 نوشت:
برادر ما اثبات کردیم مراد از وسیله ائمه اطهار هستند..

در يكي از كامنت ها نيز حقير پاسه به اين سوال را گفتم، و عارض شدم كه امام احمد بن حنبل وسيله را پيغمبر مي دانسته

جالب اينجا هست كه امام اعظم ابوحنفيه قائل بر اين بودند كه يك كفش هم مي تواند وسيله اي براي نزديكي ما به خدا باشد

ابوحنیفه گفت:

أن أبا حنیفة قال : لو أن رجلا عبد هذه النعل یتقرب بها إلى الله ، لم أر بذلک بأسا . فقال سعید : هذا الکفر صراحا

اگر مردى این کفش را به منظور نزدیک شدن به خداوند بپرستد، من اشکالى در آن نمى ‌بینم؛ پس سعید گفت: این کفر آشکارى است

تاریخ بغداد – الخطیب البغدادی – ج ۱۳ – ص ۳۶۹- دار الکتب العلمیة
المعرفة والتاریخ – ج ۳- ص۹۶- دار الکتب العلمیة

ammarshia;509145 نوشت:
برادر ما اثبات کردیم مراد از وسیله ائمه اطهار هستند..

دستور خداوند متعال به توسل ، در قرآن کریم!
يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَة . مائده / 35
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد ! و وسيله‏اى براى تقرب به او بجوئيد.
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ اسراء/57
کسانی را که آنان می‌خوانند، خودشان وسیله‌ای (برای تقرب) به پروردگارشان می‌جویند، وسیله‌ای هر چه نزدیکتر؛ و به رحمت او امیدوارند؛ و از عذاب او می‌ترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است!

ابن قیّم جوزیه _ شاگرد ارشد ابن تیمیه _ ضمن بیان ویژگی های پیامبران میگوید:
فهم أقرب الخلق إليه وسيلة
پس آنها نزدیکترین وسیله برای قرب به الله هستند!
طریق الهجرتین و باب السعادتین - ص 763
http://salafi-vahabi.blogfa.com/post/320
آلوسی می نویسد: فكل من عبد من دون الله تعالى من عيسى وعزير والملائكة عليهم السلام وسيلتهم إلى الله تعالى نبينا صلّى الله عليه وسلّم بل هو عليه الصلاة والسلام وسيلة سائر الموجودات والواسطة بينهم وبين الله تعالى في إفاضته سبحانه الوجود...
پس همه ی بندگان من دون الله تعالی از عیسی و عزیر و ملائکه علیهم السلام وسیله شان به سوی الله تعالی نبی ما صلی الله علیه (وآله) وسلم میباشد بلکه حضرت رسول (ص) وسیله ی سایر موجودات و واسطه ی بین آنها و بین الله تعالی در افاضه ی خداوند سبحان است...
تفسیر الآلوسی - ج 15 ص 126
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2716_تفسير-الآلوسي-الآلوسي-ج-١٥/الصفحة_125#top
امام سجاد علیه السلام ، اهل بیت علیهم السلام را وسیله ی تقرب به الله می دانند:
رب صل على أطائب أهل بیته الذین اخترتهم لأمرک ، وجعلتهم خزنة علمک ، وحفظة دینک ، وخلفاءک فی أرضک ، وحججک على عبادک ، وطهرتهم من الرجس والدنس تطهیرا بإرادتک ، وجعلتهم الوسیلة إلیک
الصحیفة السجادیة - الامام زین العابدین (ع) - ص 322
http://www.shiaonlinelibrary.com/الكتب/1111_الصحيفة-السجادية-ابطحي-الإمام-زين-العابدين-ع/الصفحة_320#top

SeYEd MohAMad;509127 نوشت:
خداوند کی فرموده؟چیزی که نفرموده رو شما از کجا میدانید که گفته؟

با سلام خدمت شما دوست عزیز
1.روایاتی که از پیامبر ذیل آیه " وابتغوا الیه الوسیله" در پست های قبلی آوردم
مگر شما قبول ندارید که آنچه پیامبر درباب مسایل دین و تفسیر قرآن می گوید کلام خداست." ما ینطق عن الهوی .."
2.آیه مذکور آوردن وسیله را موجب فلاح و رستگاری بر می شمرد" لعلکم تفلحون "
3. آیه شریفه "
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا"
که در پست های قبل کاملا توضیح آن گذشت( خدا به گناهکاران دستور می دهد که پیامبر را واسطه کنند، چرا مگر نمی شد که خود از خدا مستقیما بخواهند)
4. داستان توبه آدم ؛ خدا به آدم امر می کند که به پنج تن آل عبا خدا را قسم دهد
همچنین داستان نوح و ..
5...

شعیب;509404 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست عزیز
1.روایاتی که از پیامبر ذیل آیه " وابتغوا الیه الوسیله" در پست های قبلی آوردم
مگر شما قبول ندارید که آنچه پیامبر درباب مسایل دین و تفسیر قرآن می گوید کلام خداست." ما ینطق عن الهوی .."
2.آیه مذکور آوردن وسیله را موجب فلاح و رستگاری بر می شمرد" لعلکم تفلحون "
3. آیه شریفه "وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا"
که در پست های قبل کاملا توضیح آن گذشت( خدا به گناهکاران دستور می دهد که پیامبر را واسطه کنند، چرا مگر نمی شد که خود از خدا مستقیما بخواهند)
4. داستان توبه آدم ؛ خدا به آدم امر می کند که به پنج تن آل عبا خدا را قسم دهد
همچنین داستان نوح و ..
5...

اولن روایات 100% معتبر نیستند و تنها چیزی که سنده قرآنه...دومن توبه ی آدمم روایته که بازم معلوم نیست تحریم شده باشه یا نه...پس تنها دلیل شما یک آیه است که خدا گفته همراه با ارتباط با خدا یک واسطه که اون هم مستقیمن با خدا در ارتباط باشه قرار بدیم...نه این که مستقیم بریم سراغ ائمه از اونا بخوایم

خوب....
جناب خیمع گاه ابالفضل دوتا آیه آوردند دلیل بر اثبات توسل.
ما هم خیلی ساده از حضرت عالی یه سوال کوچیک میپرسیم ...
معقول و با عقل بهمون ثابت کنین مراد از "وسیله" اءمه اطهار هستند
و مثلا مراد راه نیکو ، عمل صالح ، خدمت به خلق و .... نیست.
اگر میشه ثابت کنین که بسم الله اگر نمیشه لطفا بحث رو به حاشه و نمیدونم دکتر و قرص و در و دیوار نبرین

SeYEd MohAMad;509443 نوشت:
اولن روایات 100% معتبر نیستند و تنها چیزی که سنده قرآنه...دومن توبه ی آدمم روایته که بازم معلوم نیست تحریم شده باشه یا نه...پس تنها دلیل شما یک آیه است که خدا گفته همراه با ارتباط با خدا یک واسطه که اون هم مستقیمن با خدا در ارتباط باشه قرار بدیم...نه این که مستقیم بریم سراغ ائمه از اونا بخوایم

با سلام خدمت شما دوست عزیز
اول این که روایات بعد از بررسی سندی معتبر خواهند( در این تاپیک نمی خواهم بر سر حجیت آنها بحث کنم می توانید بحث را در تاپیک دیگری مطرح نمایید)

ثانیا در همه توسل ها ما از خدا می خواهیم اگر کسی استقلالا چیزی رااز معصوم خواست که مشرک است معنای توسل همین واسطه قرار دادن است.

ثالثا: بحث ما در این بود چرا خدا مستقیم حاجات را بر آورده نکرده و دستور به واسطه قرار دادن داده است -شاهد های ما بر این مطلب بودند- این که مگر خدا نفرمود"ادعونی استجب لکم" بعد فرمود در خانه پیامبر بروید . این یعنی این که خدا راه را نشان می دهد برای استجابت . و الا خود خدا مگر از رگ گردن به ما نزدیک تر نیست . چرا می گوید در خانه پیامبر بروید؟آری واسطه قرار دادن مشروع است.

رابعا: خدا نمونه هایی از مستقیم خواستن از اولیائش را- البته به عنوان واسطه- در قرآن مطرح کرده است- که قبلا هم آوردیم- "یا ابانا استغفر لنا .." و"
وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا يا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِنْدَکَ لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَني‏ إِسْرائيلَ" که در پست 70 توضیحاتش گذشت.
خامسا : داستان حضرت عیسی که تمامی خلق و شفا احیاء اموات را به خود نسبت می دهد البته به اذن الله که این شرک نیست. حال وقتی ولی خدا پیامبر خدا شفای بیمار را به خود نسبت می دهد احیاء و... را به خود نسبت می دهد و همه این ها را از خدا می داند چرا نشود با علم به این که این ها از خداست که در دست اوست از او بخواهیم که که از این قدرت خدا دادی اش استفاده کند و شفا دهد؟؟ چه بعدی دارد مگر در زمان حضرت عیسی مردم برای شفا گرفتن در مسیر حضرت صف نمی کشیدند. چه اشکالی دارد انسان دارویی را که در آن اثر شفا بخش قرار داده شده است را استفاده کند؟ آیا تاثیر اولیای خدا از یک دارو کمتر است؟؟
پس خواستن از اولیای الهی با علم به این که این ها هیچ از خود ندارند و هر چه دارند از خداست عین توحید است و مشکلی ندارد.

شعیب;509600 نوشت:
خامسا : داستان حضرت عیسی که تمامی خلق و شفا احیاء اموات را به خود نسبت می دهد البته به اذن الله که این شرک نیست. حال وقتی ولی خدا پیامبر خدا شفای بیمار را به خود نسبت می دهد احیاء و... را به خود نسبت می دهد و همه این ها را از خدا می داند چرا نشود با علم به این که این ها از خداست که در دست اوست از او بخواهیم که که از این قدرت خدا دادی اش استفاده کند و شفا دهد؟؟ چه بعدی دارد مگر در زمان حضرت عیسی مردم برای شفا گرفتن در مسیر حضرت صف نمی کشیدند. چه اشکالی دارد انسان دارویی را که در آن اثر شفا بخش قرار داده شده است را استفاده کند؟ آیا تاثیر اولیای خدا از یک دارو کمتر است؟؟
پس خواستن از اولیای الهی با علم به این که این ها هیچ از خود ندارند و هر چه دارند از خداست عین توحید است و مشکلی ندارد.

بحث عیسی روح الله ربطی به واسطه ندارد و این شفا معجزه ای بود که نبوتش را ثابت کند...من با ذات توسل مخالف نیستم من با این مخالفم که به جای این که آبرو عزت اولیا را که بیشک نزد خدا مقامی رفیع دارند واسطه قرار دهیم به خود آنها رجوع میکنیم و از شخص میخواهیم

جالب اينجا هست كه امام اعظم ابوحنفيه قائل بر اين بودند كه يك كفش هم مي تواند وسيله اي براي نزديكي ما به خدا باشد

ابوحنیفه گفت:

أن أبا حنیفة قال : لو أن رجلا عبد هذه النعل یتقرب بها إلى الله ، لم أر بذلک بأسا . فقال سعید : هذا الکفر صراحا

اگر مردى این کفش را به منظور نزدیک شدن به خداوند بپرستد، من اشکالى در آن نمى ‌بینم؛ پس سعید گفت: این کفر آشکارى است

تاریخ بغداد – الخطیب البغدادی – ج ۱۳ – ص ۳۶۹- دار الکتب العلمیة
المعرفة والتاریخ – ج ۳- ص۹۶- دار الکتب العلمیة

جماعت اهل سقيفه پاسخ دهند ايا ابو حنفيه مشرك بوده يا نه؟

راستی من هیچ وقت نمیفهمم اخه اینکه ما میریم پیش دکتر و قرص بهمون میده چه ربطی به مساله توسل داره؟والا منی که یه عمر توی قرص و دوام این مساله رو نمیفهمم.
من حرفم اینه ما میدونیم شفا رو باید خدا بده ولی میدونیم خداوند این شفا رو در قرص و دوا و ... قرار داده ، در واقع اصل این جهان بر پایه علت و معلول بنا شده.
اما ما وقتی خودمون میتونیم به خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره درد و دل کنیم ، شفا بخوایم و ... چرا بریم سراغ توسل؟
خداوند شفا رو توی قرص قرار داده ، توی تشخیص پزشک قرار داده توی روند فیزیولوژیک تاثیر قرص روی ارگان مورد نظر و بعد هم بهبودی طرف قرار دهده ، جوری که اگر قرص اشتباه خوردی حتی ممکنه بمیری اون وقت اما آخه کی گفته خدا شفا رو توی توسل به اءمه قرار داده؟مثلا اءمه برای من چه کاری میکنه که من نمیتونم بکنم؟میره پیش خدا میگه اینو خوبش کن؟خوب اینو که خودمم میتونم بگم چرا توسل کنم که اون بگه؟
توسل به کل غلطه.....توسل یعنی اون معصوم به همراه من دعا کنه شاید خداوند وقتی دید تعداد درخواست کنندگان برای شفای فلان مریضی بالا رفت اون وقت ممکنه قضای مقدر شده برای اون بیماری رو تغییر بده...توسل یعنی همین
این مساءل که میگن طرف باب الحواءجه و اون یکی کشتیش تندتر میره همش به نظر شخصی بنده با توجه به این مساءلی که گفتم اشتباهه
و من الله توفیق

muiacir;509854 نوشت:

راستی من هیچ وقت نمیفهمم اخه اینکه ما میریم پیش دکتر و قرص بهمون میده چه ربطی به مساله توسل داره؟والا منی که یه عمر توی قرص و دوام این مساله رو نمیفهمم.

شما ادعا مي كنميد ما بايد به خدا متوسل بشويم و از او شفا بخواهيم حالا چطور مي شود خودتان به قرص متوسل مي شويد حال انكه خودتان اقرار داريد خداوند فرموده به من متوسل شويد ادعوني استجب لكم

چطوري هست ايه ادعوني استجب لكم فقط براي شيعه نازل شده اما براي شما نازل نشده؟ شما مي تواني به يك قرص به عنوان خدايت متوسل شوي اما اگر شيعه اهل بيت را واسطه خود و خدايش بداند حال انكه خداوند به ما جوازش را داده ان وقت شيعه مشرك هست؟

اين هست عقل و منطق شما دوست عزيز

باز هم جواب ما را نداديد

چگونه شما از يك قرص مي توانيد شفا مي گيريد اما از خدا نمي توانيد و به خدا متوسل نمي شويد حال انكه خداوند براي شفاي ما نفرموده قرص بخور بلكه براي شفاي ما قران را فرستاده ننزل من القران ما هو شفا

muiacir;509854 نوشت:

من حرفم اینه ما میدونیم شفا رو باید خدا بده ولی میدونیم خداوند این شفا رو در قرص و دوا و ... قرار داده ، در واقع اصل این جهان بر پایه علت و معلول بنا شده.


شما فرموديد خداوند شفا را در قرص قرار داده است، زحمتي بكشيد ايه اي بياوريد كه اين ادعاي باطل شما را اثبات كند

خداوند تصريح كند ما شفا را در قرص و دكتر قرار داده ايم

حال سوال مي كنيم:

چگونه مي شود خداوند اين توانايي دارد در يك قرص شفا قرار دهد اما اين توانايي را ندارد به اهل بيت عنايت كند كه مريض شفا دهند؟ حال انكه براي اين ادعايمان هم ادله از روايات و ايات داريم اما شما براي قرصتان يك ايه هم نداريد

muiacir;509854 نوشت:

من حرفم اینه ما میدونیم شفا رو باید خدا بده ولی میدونیم خداوند این شفا رو در قرص و دوا و ... قرار داده ، در واقع اصل این جهان بر پایه علت و معلول بنا شده.
اما ما وقتی خودمون میتونیم به خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره درد و دل کنیم ، شفا بخوایم و ... چرا بریم سراغ توسل؟

ما هر وقت در مورد جهان بيني و علت و معلول سخن گفتيم انوقت شما هم سخن بگويد

پاسخ ما را دهيد

اولا ايه اي بياوريد كه خداوند تصريح كند ما در قرص شفا قرار داديم

ثانيا چطور خدا مي تواند در قرص شفا قرار دهد اما در اهل بيت نمي تواند؟

ثالثا شما خودتان پاسخ سوال خودتان را مي دهيد و سپس مي اييد انرا نقض مي كنيد، دوستان عزيز خوب دقت كنند

اين اقا از طرفي به شيعه خرده مي گيرد كه چرا به اهل بيت متوسل مي شود حال انكه خودش به دكتر و قرص متوسل مي شود براي توجيه شرك خود مي گويد خداوند در قرص و دكتر شفا قرار داده حال انكه براي ادعاي باطلش هيچ سندي ندارد و بعد مي گويد جهان بر پايه علت و معلول هست و بعد براي بطلان توسل شيعه مي گويد خداوند از رگ كردنم نزديك تر هست لذا نيازي ندارد به اهل بيت متوسل شود

اگر خدا از رگ كردن نزديك تره خوب جنا دانا؛ باهوش برو به خدا متوسل شو چرا از قرص و دكتر شفا مي خواهي؟ چرا به انها متوسل مي شويد؟

همان علت و معلولي كه شما براي دكتر و قرصت قائل هست ما براي اهل بيت قائل هستيم، اگر شركه پس عمل شما هم شركه اگر ايمانه پس عمل ما هم ايمانه

چطور مي شود عمل شما علت و معلوله اما عمل شيعه كه مي رسد خدا از رگ كردن نزديكم تر هست؟

دوستان خوب دقت كنند، همين ادم بعدا مي گويد بيايد بحث عقلي كنيد، خدايي اين عقل شما هست كه براي رهايي از شركتان مي گويد علت و معلول اما به شيعه مي رسيد مي گويد خدا به ما از رگ گردن هم نزديك تره، حالا ما به عقل شما توهين مي گنيد يا خودتان؟

[="Times New Roman"][="Black"]سلام علیکم و رحمه الله

یک یادآوری و یک خواهش از حضور عزیزان
هر گونه اهانت و خطاب قرار دادن دیگران طبق قوانین سایت ممنوع است . اگر این روال ادامه یابد مدیران موظف به حذف پست ها و نهایتا بستن تاپیک و در صورت تکرار محدود کردن کاربر هستند.

یعنی اینگونه بحث کردن حق بحث علمی و اجرش را ضایع میکند.
یاحق[/]

SeYEd MohAMad;509609 نوشت:
بحث عیسی روح الله ربطی به واسطه ندارد و این شفا معجزه ای بود که نبوتش را ثابت کند...من با ذات توسل مخالف نیستم من با این مخالفم که به جای این که آبرو عزت اولیا را که بیشک نزد خدا مقامی رفیع دارند واسطه قرار دهیم به خود آنها رجوع میکنیم و از شخص میخواهیم

با سلام خدمت شما دوست عزیز
سوال من این جاست حال که خدا این معجزه یا کرامت را پیامبر یا ولی خودش داد اشکال دارد ما کار در اختیار او را از خودش بخواهیم؟؟
آیا اگر با توجه به این که این قدرت را خدا به او داده ما از او کاری را بخواهیم مشرک شده ایم؟؟
(البته برخی از شفا دادن های حضرت عیسی هم در مقام اثبات نبوتش نبوده بلکه پیروانش که نبوتش را قبول کرده بودند برای رفع مرضشا مراجعه می کردند)

[="Arial"][="Black"]

muiacir;508175 نوشت:
برادر من یعنی اگر خودمون از خدا بخوایم طوری میشه؟یعنی اگر بنا باشه کار ما حل بشه ، اگر خودمون از خدا بخوایم نمیشه تا زمانی کا به یه اءمه متوسل بشیم اون وقت خدا کارمون رو درست میکنه؟ با عقل جور در نمیاد

قبول دارید کسی که شراب میخوره چهل روز نمازش قبول نیست. اینو به خاطرتون بسپارید
شخصی شراب خورده بود و در کوچه ها راه میرفت که متوجه میشه امام معصوم دقیقا یادم نیست کدام یک از ائمه از روبرو داره میاد اون شخص با عبا صورت خودشو میپوشونه و روی خودشو به سمت دیوار بر میگردونه و به راه خودش ادامه میده وقتی از کنار امام رد میشده امام به اون شخص خطاب میکنه که هیچ وقت روتو از ما بر نگردون شاید ما خواستیم دستت رو بگیریم[/]

مجنون کربلا;510628 نوشت:
[="Arial"][="Black"]

قبول دارید کسی که شراب میخوره چهل روز نمازش قبول نیست. اینو به خاطرتون بسپارید
شخصی شراب خورده بود و در کوچه ها راه میرفت که متوجه میشه امام معصوم دقیقا یادم نیست کدام یک از ائمه از روبرو داره میاد اون شخص با عبا صورت خودشو میپوشونه و روی خودشو به سمت دیوار بر میگردونه و به راه خودش ادامه میده وقتی از کنار امام رد میشده امام به اون شخص خطاب میکنه که هیچ وقت روتو از ما بر نگردون شاید ما خواستیم دستت رو بگیریم

[/]

سلام بر شما
من حرفم قرآنه.
تمام کسانی که میگن توسل کار درستیه دوتا آیه بیشتر نیاوردند که میتونین توی تاپیک پیدا کنین ، یکی اون آیه که میگه وبتغو الیه الوسیله و دیگری اون آیه که خدا به پیغمبر میگه تو براشون دعا کن
بعد متوسلان به اءمه ، میگن این دو آیه یعنی شما از اءمه بخواه تا اءمه از خدا بخواند.ولی هیچ آیه نیست که صریحا اعلام کنه ای مسلمانان اگر به درگاه من حاجتی دارین به پیامبر و اءمه متوسل بشین زیرا من اون ها رو مثلا بیشتر قبول دارم.
یه عده هم میاند این داستان توسل رو با داستان قرص و دکتر و ... اشتباه میگیرند.
ما یه وقت هست مریضیمون جوریه که نیاز به قرص نداره پس عقلمون بهمون میگه نیاز نیست بریم به دکتر و این مریضی خودش خوب میشه.یه وقتی هست مریضی به خودی خود خوب نمیشه و هر عقل سالمی میگه نمیتونیم بدون قرص خوب بشیم
اما شما به عنوان یه آدم عاقل به من بگین آیا عقلتون میگه وقتی خودتون میتونین به خدا توسل کنین و از خود خدا حاجتتون رو بخواین ، چرا بگین اءمه براتون این حاجت رو بخواند؟مگر اگر اءمه براتون این حاجت رو بخواند چی میشه؟آیا اگر شما خودت بخوای تاثیر نداره اما اگر اءمه بخوان حاجتت روا میشه؟خوب این با عقل جور در نمیاد.در واقع با عقل جور در نمیاد که اءمه قرص باشند چون خداوند متعال دکتری نیست که نیاز به قرص داشته باشه ، وقتی بری پیشش خودش خوبت میکنه اگرم صلاح نباشه میگه مثلا برو 3 ماه دیگه بیا

من دلم میخواد بدونم آخه چرا حاجتمون رو از اءمه بخوایم که به خدا بگند؟
خیلی معقول بهم بگین اگر ما به جای اینکه خودمون از خدا حاجتمون رو درخواست کنیم ، از اءمه بخوایم که به خدا بگند چه اتفاقی میافته که حاجت مثلا یهو برآورده میشه؟یعنی خدا حرف اءمه رو بیشتر قبول داره و حرف منو قبول نداره؟مگه پارتی بازیه؟

به نام خدا
سلام

muiacir;510670 نوشت:
من دلم میخواد بدونم آخه چرا حاجتمون رو از اءمه بخوایم که به خدا بگند؟
خیلی معقول بهم بگین اگر ما به جای اینکه خودمون از خدا حاجتمون رو درخواست کنیم ، از اءمه بخوایم که به خدا بگند چه اتفاقی میافته که حاجت مثلا یهو برآورده میشه؟یعنی خدا حرف اءمه رو بیشتر قبول داره و حرف منو قبول نداره؟مگه پارتی بازیه؟

خداوند به ما امر کرده یک سری بایدها را انجام دهیم و یک سری نبایدها را ترک کنیم.وقتی من این احکام را انجام ندادم و شکر واقعی را بجا نیاوردم چگونه باید انتظار داشته باشم خداوند درخواست مرا سریعا اجابت کند.به همین دلیل ما اهل بیت را که نزد خداوند ارزش و مرتبه ای والا دارند و مستجاب الدعوه هستند را واسطه قرار میدهیم و از آنها میخواهیم تا میانجگری کنند بین ما و خدا تا خداوند به عزت و جلال آنها ما را حاجت روا کند.همانگونه که برادران یوسف از حضرت یعقوب خواستند تا برای آنها نزد خدا شفاعت کند.ما هم از اهل بیت میخواهیم تا برای ما نزد خداوند دعا کنند.

یازهرا:Gol:

به نام خدا

kheymegahabalfazl;509802 نوشت:
اگر مردى این کفش را به منظور نزدیک شدن به خداوند بپرستد، من اشکالى در آن نمى ‌بینم؛ پس سعید گفت: این کفر آشکارى است

اگر امکان دارد این حدیث را از نظر سندی اثبات کنید. بافرض معتبر بودن سند این سخن جای بسی تامل دارد.و سخنی نیست که برای شیعه حجت شرعی داشته باشد.

یازهرا:Gol:

muiacir;510668 نوشت:
سلام بر شما
من حرفم قرآنه.
تمام کسانی که میگن توسل کار درستیه دوتا آیه بیشتر نیاوردند که میتونین توی تاپیک پیدا کنین ، یکی اون آیه که میگه وبتغو الیه الوسیله و دیگری اون آیه که خدا به پیغمبر میگه تو براشون دعا کن
بعد متوسلان به اءمه ، میگن این دو آیه یعنی شما از اءمه بخواه تا اءمه از خدا بخواند.ولی هیچ آیه نیست که صریحا اعلام کنه ای مسلمانان اگر به درگاه من حاجتی دارین به پیامبر و اءمه متوسل بشین زیرا من اون ها رو مثلا بیشتر قبول دارم.

باسلام خدمت شما دوست عزیز
شما که از قرآن دلیل می خواهید آیا دو تا آیه دلیل کمی است و حتما باید صد تا آیه باشد؟؟
من از شما یک سوال دارم. این که خدا می گوید در خانه من وسیله بیاورید تا به فلاح و رستگاری برسید یعنی چه ؟
آیا خدا نمی تواند بدون این وسیله حاجت مرا بدهد؟؟
سوال دیگر : چه کسی باید قرآن را برای ما تفسیر کند؟ و مصادیق یک عنوان کلی را برای ما بگوید.
مگر در قرآن همه جزئیات آمده است ؟؟ تعداد رکعات نماز ، مقدار زکات و..
چرا خدایی که می خواهد بدون واسطه قبول کند می گوید در خانه پیامبر بروید و او را واسطه قرار دهید تا برای شما دعا کند. مگر خود خدا نمی توانست آنها را بیامرزد؟؟
چرا خدا داستان فرزندان یعقوب را نقل می کند و می گوید نزد پدر رفتند و گفتند برای ما از درگاه خدا آمرزش طلب کن.
چرا خدا در باره قوم موسی می گوید وقتی مشکلی برایشان پیش می آمد نزد موسی می رفتند و طلب دعا می کردند؟؟
وقتی این سوال ها را به خودتان جواب دادید به بقیه جواب ها خواهیم پرداخت.

kheymegahabalfazl;509802 نوشت:
جالب اينجا هست كه امام اعظم ابوحنفيه قائل بر اين بودند كه يك كفش هم مي تواند وسيله اي براي نزديكي ما به خدا باشد

ابوحنیفه گفت:

أن أبا حنیفة قال : لو أن رجلا عبد هذه النعل یتقرب بها إلى الله ، لم أر بذلک بأسا . فقال سعید : هذا الکفر صراحا

اگر مردى این کفش را به منظور نزدیک شدن به خداوند بپرستد، من اشکالى در آن نمى ‌بینم؛ پس سعید گفت: این کفر آشکارى است

تاریخ بغداد – الخطیب البغدادی – ج ۱۳ – ص ۳۶۹- دار الکتب العلمیة
المعرفة والتاریخ – ج ۳- ص۹۶- دار الکتب العلمیة

جماعت اهل سقيفه پاسخ دهند ايا ابو حنفيه مشرك بوده يا نه؟

این جمله ابوحنیفه منظور شما را اصلا اثبات نمیکند ! منظور ابوحنیفه یک جمله کنایی هست یعنی هر چیزی که باعث تقرب ما به خدا شود میتواند وسیله قرار گیرد حتی یک بند کفش !! ولی هرگز خواندن ائمه علیهم السلام به جای الله متعال و درخواست حوائج و کارهای زشت و قبیح وسیله نیست بلکه شرک اکبر است !
مشکل این جاست که شما سعی دارید با عوام فریبی معنای کلمه وسیله را دگرگون نشان داده و هر عملی را وسیله بنامید !!!! مشرکین مکه نیز بت های خود را وسیله ای به سوی خدا میدانستند ! ولی ایا واقعا چنین امری محبوب بود ؟؟؟؟؟؟؟
وسیله تنها چیزی هست که شما را متوجه خدا بکند نه اینکه دیگری را به جای خدا بخوانی و اسمش بزاری وسیله !!!

إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْفَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

[=Times New Roman]در حقيقت ، كسانى را كه غیر اللهمى‏خوانيد ، بن[=Times New Roman]دگانى از جنس شما هستند. [=Times New Roman]پس آنها را در گرفتاريها بخوانيد ، اگرراست مى‏گوييد بايد شما را اجابت كنند.

[=Times New Roman]سوره مبارکه الاعراف ایه 194

شعیب;510676 نوشت:

باسلام خدمت شما دوست عزیز
شما که از قرآن دلیل می خواهید آیا دو تا آیه دلیل کمی است و حتما باید صد تا آیه باشد؟؟
من از شما یک سوال دارم. این که خدا می گوید در خانه من وسیله بیاورید تا به فلاح و رستگاری برسید یعنی چه ؟
آیا خدا نمی تواند بدون این وسیله حاجت مرا بدهد؟؟
سوال دیگر : چه کسی باید قرآن را برای ما تفسیر کند؟ و مصادیق یک عنوان کلی را برای ما بگوید.
مگر در قرآن همه جزئیات آمده است ؟؟ تعداد رکعات نماز ، مقدار زکات و..
چرا خدایی که می خواهد بدون واسطه قبول کند می گوید در خانه پیامبر بروید و او را واسطه قرار دهید تا برای شما دعا کند. مگر خود خدا نمی توانست آنها را بیامرزد؟؟
چرا خدا داستان فرزندان یعقوب را نقل می کند و می گوید نزد پدر رفتند و گفتند برای ما از درگاه خدا آمرزش طلب کن.
چرا خدا در باره قوم موسی می گوید وقتی مشکلی برایشان پیش می آمد نزد موسی می رفتند و طلب دعا می کردند؟؟
وقتی این سوال ها را به خودتان جواب دادید به بقیه جواب ها خواهیم پرداخت.

جناب شعیب ! موضوع اختلاف اصلا سر وسیله نیست که شما ان را پیشه کرده اید ! بلکه موضوع اختلاف بحث بر سر مصداق وسیله هست نه اصل وسیله[=Calibri] !
کجای قران و شریعت نوشته خواندن دیگری به جای خدا و غلو درحق ائمه علیهم السلام وسیله هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینکه در احادیث گفتند محمد و ال محمدعلیهم السلام وسیله اند یعنی سیره و احادیث ان بزرگواران وسیله شناخت به سوی خداستنه اینکه شما به تقدیس ذات ان ها مشغول شوی و دچار شرک و غلو شوی و اسمش بزاری وسیله[=Calibri]!!!

داستان امرزش خواستن فرزندان یعقوب علیه السلام و یا امرزش نبی _ صلی الله علیه و اله و سلم _ برای گناه کاران چه ربطی به توسلی دارد که شما انجام میدهید و ان را شرعی میدانید ؟؟؟؟؟؟؟

قران میفرماید : و استغفروا الله و استغفرلهم الرسول !! یعنی خودشون تمام توجه خود را به سمت الله میبرند و در کنارش از بزرگی میخواهند برای ان ها دعا کند !! نه اینکه مستقیم میره کربلا از امام حسین و اباالفضل علیهما السلام حاجت بخواد و شرک بورزد

چرا معانی ایات را دگرگون جلوه میدهید بزرگوار؟؟؟؟

طلب دعا کردن از ائمه هیچ اشکالی نداردولی طلب دعا نه طلب حاجت !!! یعنی بریم مشهد بگیم یا امام رضا برام به سمت الله دعاکن که خدا منو حاجت روا کنه ! خودم هم دعا کنم ! نه اینکه کلید کار خود را مستقیم دردست امام بدانی و از او بخواهی و از صاحب اصلی _ الله متعال _ غافل شوی

ایات توحیدی و روشن قران کریم به خوبی بهشما نشان میدهد راه چیست و توسل شرعی و صحیح به چه گونه هست ولی شما بدون هیچ دلیلروشنی میخواهید ایات را به عقاید ناصحیح تاویل ببرید و توجیهی هم جز عملکرد باطل عوام ندارید

عالم مقدس ملکوت;510687 نوشت:
جناب شعیب ! موضوع اختلاف اصلا سر وسیله نیست که شما ان را پیشه کرده اید ! بلکه موضوع اختلاف بحث بر سر مصداق وسیله هست نه اصل وسیله !

با سلام خدمت شما دوست گرامی
اگر به نقل قولی که بنده برای این مطلب کرده بودم توجه می فرمودید اذعان می فرمودید که بحث ما با کاربران دیگر بر سر اثبات اصل وسیله است نه مصداق آن.
البته بحث ما با شما بر سر مصداق است که مطالب گذشته در بیان مصداق عرایضی گذشت.
شما یک گام جلوتر از این دوستان هستید آنها می گویند وقتی که قرآن می فرماید "ادعونی استجب لکم" دیگر چرا وسیله و این جوابی که بنده دادم وشما نقل قول فرمودید در رد ادعای این دوستان بود نه تکمیل بحث با شما.

عالم مقدس ملکوت;510687 نوشت:
کجای قران و شریعت نوشته خواندن دیگری به جای خدا و غلو درحق ائمه علیهم السلام وسیله هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینکه در احادیث گفتند محمد و ال محمدعلیهم السلام وسیله اند یعنی سیره و احادیث ان بزرگواران وسیله شناخت به سوی خداست نه اینکه شما به تقدیس ذات ان ها مشغول شوی و دچار شرک و غلو شوی و اسمش بزاری وسیله!!!

تقدیس یعنی چه؟؟
اگر بدین معناست که ما این ذوات مقدسه را پاک و بی آلایش از گناه می دانیم آری ما آنها را تقدیس می کنیم.
اگر بدین معناست که ما آنها را واسطه فیض ربوبی می دانیم و برای آنها در عالم بندگی خدا جایگاهی قائلیم پس ما آنها را تقدیس می کنیم اما اگر بدین معناست که ما برای آنها در عالم خلقت جایگاه مستقلی از خدا قائلیم حاشا و کلا!!!
اگر ما آنها را اله بدانیم حاشا و کلا!!!
اگر اعتقاد داشتن به مقامی برای یک بنده خدا که در درگاه او خوب بندگی کرده شرک است
اگر اعتقاد به موثریت انسانی به اذن خدا شرک است
اگر اعتقاد به شفا دادن شخصی شرک است
که این گونه نیست قرآن اولین ترویج دهنده شرک است نعوذ بالله
مشکل شما از اول تا به آخر در این تاپیک همانی است که در سوالتان قرمز و پر رنگ شده است.

اما در این که وسیله قرار دادن اهلبیت را تمسک به راه آنها دانسته اید درست است و بهترین از این نمی شود آیا تمسک به راه و گفتار و روش و منش آنها را قبول دارید؟؟
آیا شما زیارت جامعه کبیره را قبول ندارید که از امام معصوم نقل شده است آیا این کلام و روش معصوم نیست؟؟ چرا به آن تمسک نمی کنیم؟

آخذ بقولکم عامل بامرکم مستجیر بکم زائر لکم لائذ عائذ بقبورکم مستشفع الی الله عزوجل بکم و متقرب بکم الیه و مقدمکم امام طلبتی و حوائجی و ارادتی فی کل احوالی و اموری

شعیب;510676 نوشت:

باسلام خدمت شما دوست عزیز
شما که از قرآن دلیل می خواهید آیا دو تا آیه دلیل کمی است و حتما باید صد تا آیه باشد؟؟
من از شما یک سوال دارم. این که خدا می گوید در خانه من وسیله بیاورید تا به فلاح و رستگاری برسید یعنی چه ؟
آیا خدا نمی تواند بدون این وسیله حاجت مرا بدهد؟؟
سوال دیگر : چه کسی باید قرآن را برای ما تفسیر کند؟ و مصادیق یک عنوان کلی را برای ما بگوید.
مگر در قرآن همه جزئیات آمده است ؟؟ تعداد رکعات نماز ، مقدار زکات و..
چرا خدایی که می خواهد بدون واسطه قبول کند می گوید در خانه پیامبر بروید و او را واسطه قرار دهید تا برای شما دعا کند. مگر خود خدا نمی توانست آنها را بیامرزد؟؟
چرا خدا داستان فرزندان یعقوب را نقل می کند و می گوید نزد پدر رفتند و گفتند برای ما از درگاه خدا آمرزش طلب کن.
چرا خدا در باره قوم موسی می گوید وقتی مشکلی برایشان پیش می آمد نزد موسی می رفتند و طلب دعا می کردند؟؟
وقتی این سوال ها را به خودتان جواب دادید به بقیه جواب ها خواهیم پرداخت.

سلام جناب شعیب
تشکر از شما بابت پاسخ گویی ، سعی میکنم سوالات رو جدا جدا پاسخ بدم.
1 - در قرآن حتی یک آیه هم برای ما کافی است اما متاسفانه همونطور که توی پستم گفتم هردوی آیاتی که شما و دوستان دلالت بر توسل گرفتید هیچ کدام معنی توسر رو نمیدهند.
2 - اون وسیله به معنای راه رسیدن به خداست ، که طبق احادیث که میگند باید اءمه رو راه رسیدن به خدا قرار بدین منظور شریعت اون هاست.
3 - خیر همه جزییات نیامده
4 - برادر من چرا آیه را کامل نمیگین؟قبلش خیلی واضح داره میگه واستغفروالله یعنی اول خودت از خدا بخواه ، بعد بگو پیامبر هم برات از خدا بخواد
5 - چه ربطی داستان یعقوب به توسل داره؟اون ها گردن پدرشون حق داشتند و امرزش برای گناه کاران میخواستند ، چه ربطی به توسل داره؟
اما حالا بنده فقط از شما یک سوال میپرسم که همون سوال همیشگیم باشه:
آیه ای از قرآن بیاورید که بگه به جای اینکه به درگاه من دعا کنین ، برین و از آءمه بخواین که براتون به درگاه خدا دعا کنند؟

بله مشکل بنده هم سر اصل مساله توسل نیست
فقط میگم باید اسمش رو عوض بکنیم بزاریم همدردی یا همدلی
چون توی صفحات قبل من سخنان جناب عالم مقدس ملکوت در تاییدیه ی معنای دقیق توسل رو قبول داشتم
لطف بفرمایین حتما همه پست ها رو مطالعه بفرمایین
بدون شک باید اسم توسل عوض بشه چون تا زمانی که عوض نشه تمام مردم ما به جای اینکه اول خودشون از خدا بخواند و بعد اءمه رو فقط یه دعا کننده در کنار خودشون ببینند ، اءمه رو دعا کننده اصلی میبینند در حالی که دعا کننده اصلی خود ما هستیم

عالم مقدس ملکوت;510681 نوشت:
نَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْفَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

در حقيقت ، كسانى را كه غیر اللهمى‏خوانيد ، بندگانى از جنس شما هستند. پس آنها را در گرفتاريها بخوانيد ، اگرراست مى‏گوييد بايد شما را اجابت كنند.

سوره مبارکه الاعراف ایه 194


چه قدر شبهات اپدیت گذشته بابا یک ذره اپدیت شید اما جواب خلاصه ::
اول بحث در مورد دعو و تدعون است که به 4 یا 6 معنی امده است خوب ما یک جواب ساده می دهیم در قران وجود دارد::
پیغمبر می گوید :
إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَىٰ أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِّكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ ۗ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [٣:١٥٣]
(به خاطر بیاورید) هنگامی را که از کوه بالا میرفتید؛ و جمعی در وسط بیابان پراکنده شدند؛ و از شدت وحشت،) به عقب ماندگان نگاه نمی‌کردید، و پیامبر از پشت سر، شما را صدا می‌زد. سپس اندوه‌ها را یکی پس از دیگری به شما جزا داد؛ این بخاطر آن بود که دیگر برای از دست رفتن (غنایم جنگی) غمگین نشوید، و نه بخاطر مصیبت‌هایی که بر شما وارد می‌گردد. و خداوند از آنچه انجام می‌دهید، آگاه است.

سوره ال عمران ایه 153
با این حال
پیغمبر باید اولین مشرک باشد.
هر جا کلمه ی یدعون باشد دلالت بر شرک بودن نیست
اما نظر مفسرین اهل سنت که می گویند این ایه در مورد بت هاست جالب است ایات بت ها را در مورد ما می گیرند
امام قرطبی در تفسیرش می اورد:
(إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُكُمْ) حَاجَّهُمْ فِي عِبَادَةِ الْأَصْنَامِ
ج7 ص 342
اقاي ابن كثير هم همین حرف را می زند.
و اما گفتم 6 یا 4 معنی تو هوا نگفتم اول ببینید اشتباه وهابیون در این ایه چیست ::

قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: «شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا» سَبِيلًا وَسُنَّةً باب دُعَاؤُكُمْ إِيمَانُكُمْ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَجَلَّ: {قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلاَ دُعَاؤُكُمْ} [الفرقان: 77] وَمَعْنَى الدُّعَاءِ فِي اللُّغَةِ الإِيمَانُ
صحیح بخاری ج1ص10
می گه چی دعا به معنای ایمان است در ایه 77 سوره فرقان
اما این ایه به معنی صدا است یا پرستیدن::
اشتباهی که وهابیون می کنند این است ما دو نوع دعا داریم مثل خوردن یک بار میگی زمین خورد یک بار میگی غذا خورد حالا این دو نوع خوردن مثل هم هستند ؟ ما دو تا دعا در لغت داریم و بلکه چهارتا یکی به معنی صدا زدن است یکی به معنی ایمان است حال شما این ایه را با معنی عبادت و ایمان ترجمه کن . . و هم چنین بعید می گوید اگر تونستند حاجت های شما را می دهند خوب حضرت عیسی حاجت می داد، پیغمبر حاجت می داد،موسی حاجت می داد پس نتیجه این که به معنای صدا زدن جور نمی اید ...
توسلاتی که به پیامبر کردند:
صحيح البخاري - الجمعة - سوآل الناس الإمام - رقم الحديث : ( 954 )




- حدثنا : الحسن بن محمد قال : ، حدثنا : محمد بن عبد الله الأنصاري قال : ، حدثني : أبي عبد الله بن المثنى ، عن ثمامة بن عبد الله بن أنس ، عن أنس : أن عمر بن الخطاب (ر) كان إذا قحطوا إستسقى بالعباس بن عبد المطلب فقال : اللهم إنا كنا نتوسل إليك بنبينا (ص) فتسقينا ، وإنا نتوسل إليك بعم نبينا فأسقنا ، قال : فيسقون.
عمر می گه ما به پیامبر توسل می کردیم
یعنی حاجت می خواستیم دیگر
اما 6 معنی سایت زیر 8 معنی لغوی اورده است :
http://www.bonyadedoa.com/?set=3&cat=44&item=289
و فکر نکنم که دیگر در زمان حیات پیامبر حاجت نگرفته باشند این واقعا سخن مضحکه ای است
پس ایه مورد بحثتان منتفی است

muiacir;510800 نوشت:
بدون شک باید اسم توسل عوض بشه چون تا زمانی که عوض نشه تمام مردم ما به جای اینکه اول خودشون از خدا بخواند و بعد اءمه رو فقط یه دعا کننده در کنار خودشون ببینند ، اءمه رو دعا کننده اصلی میبینند در حالی که دعا کننده اصلی خود ما هستیم

جالب است خود خدا می گه اول برید پیش این شخصیت های بزرگ !!!
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا [٤:٦٤]
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند)، به نزد تو می‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‌کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.
ایه 64 سوره نساء
چرا خدا نمی گه این افراد اشتباه کردند نزد تو اومدند باید پیش من میومدند خود خدا می گه برید کسانی که ظلم کردند پیش تو ای پیام یا ایه دیگر بلکه می گه این ها را بپذیر
قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ [١٢:٩٧]
گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم!»
ایه 97 سوره یوسف
چرا بابا نگفت اول برید پیش خدا !!!!چرا خدا نگفت این اشخاص کار بدی کردند !!!

اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم

بنده پاسخ کوتاهی دارم

بنده از آیات قرآن یاد گرفتم که خداوند همه چیز را با وسیله اش به بنده ش میدهد!
آب--> به وسیله ی باران
اکسیژن--
>به وسیله ی جلبک های دریایی
آیه ی قرآن داریم در سوره ی نور: الله نور السماوات و الارض ---یعنی خداوند نوره خورشیده یا هر نوری که ما میبینیم؟!!! خیر!

نور--> به وسیله ی خورشید

و
و
و
پس:
حاجت--> به وسیله ی انسان های پاک و پاکترین خلایق یعنی 14 معصوم!

ائمه ی ما فقط و فقط وسیله هستند!!!!!!!
فکر نمیکنم غیر منطقی باشه!!!
عذر میخواهم خدا که مستقیم در همه ی امور وارد نمیشود!!! حتی در تعیین سرنوشت, ما آزادیم!!!!!!!!

این سطحی ترین جواب بود!

یا علی مدد

شعیب;510676 نوشت:
مگر در قرآن همه جزئیات آمده است ؟؟ تعداد رکعات نماز ، مقدار زکات و..

حاجی جان حتی یک ایه در قران نیست که بگه نماز بخوانید چه رسد به تعداد رکعات البته از دید وهابیون چون کلمه صلاه به معنی دعا است !!!
قال كثير من أهل اللّغة: هي الدّعاء، والتّبريك والتمجيد
کتاب المفردات ج1ص490 صلا
أن الصلاة في كلام العرب من غير الله إنما هو دعاء
تفسیر طبری ج20ص320
و هم چنین سمعانی می گوید:اصل الصلاه فی اللغة الدعا
تفسير القرأن ج4ص304
بعد همین اشخاصی که هنوز نمی تونند اثبات کنند که نماز خواندشون را میاند توسل را زیر سوال می برند

ammarshia;510897 نوشت:
حاجی جان حتی یک ایه در قران نیست که بگه نماز بخوانید چه رسد به تعداد رکعات البته از دید وهابیون چون کلمه صلاه به معنی دعا است !!!
قال كثير من أهل اللّغة: هي الدّعاء، والتّبريك والتمجيد
کتاب المفردات ج1ص490 صلا
أن الصلاة في كلام العرب من غير الله إنما هو دعاء
تفسیر طبری ج20ص320
و هم چنین سمعانی می گوید:اصل الصلاه فی اللغة الدعا
تفسير القرأن ج4ص304
بعد همین اشخاصی که هنوز نمی تونند اثبات کنند که نماز خواندشون را میاند توسل را زیر سوال می برند

توسل زیر سوال بردن نداره ...چیزی که غلطه زیر سوال رفتن نداره که.
میخواستم جواب پست هاتون رو بدم اما متاسفانه بر خلاف تذکری که جناب کارشناسان دادند شما هم مثل کاربر kheimegaheabolfazl میخواین با سرکوب کردن طرف مقابلتون برسن جلو.
من آنچه شرط بلاغ است با تو گفتم...خواه پند گیر و خواه ملال

وَ الَّذِينَ اتخََّذُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلىَ اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يحَْكُمُ بَيْنَهُمْ فىِ مَا هُمْ فِيهِ يخَْتَلِفُون و كسانى هم كه به جاى خدا اوليايى میگيرند منطقشان اين است كه ما آنها را بدين منظور مى‏پرستيم كه قدمى به سوى خدا نزديكمان كنند به درستى كه خدا در بين آنان در خصوص آنچه مورد اختلافشان است حكم میكند.
اینها معتقد اند كه خداى سبحان بزرگتر از آن است كه ادراك انسان‏ها محيط بر او شود، نه عقلش مى‏تواند او را درك كند و نه وهم و حسش.
پس او منزه از آن است كه ما، روى عبادت را متوجه او كنيم. ناگزير واجب مى‏شود كه از راه تقرب به مقربين او به سوى او تقرب جوييم و مقربين درگاه او همان كسانى‏اند كه خداى تعالى تدبير شؤون مختلف عالم را به آنان واگذار كرده.
ما بايد آنان را ارباب خود بگيريم، نه خداى تعالى را. سپس همانها را معبود خود بدانيم و به سويشان تقرب بجوييم تا آنها به درگاه خدا ما را شفاعت كنند، و ما را به درگاه او نزديك سازند.و اين ارباب موجوداتى ممكن و مخلوقند، چيزى كه هست خداوند اين مخلوقات را از آنجا كه مقرب درگاه خود مى‏داند موكل بر تدبير عالم كرده و هر يك را بر حسب مقام و منزلتى كه دارد ماموريتى داده.
و اما خود خداى سبحان به غير از خلق كردن و پديد آوردن كار ديگرى ندارد، و او رب ارباب و اله آلهه است.نتيجه‏ اش هم اين است كه پس بايد در مقابل همين ارباب خاضع شد و آنها را عبادت كرد تا ما را از منافعى برخوردار و بلاها و ضررها را دفع كنند. و حتى بايد از اينها تشكر كرد، چون كارها همه به دست آنان است ، نه به دست خدا.و جمله" ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏" تفسيرى است براى معناى اتخاذ اوليا به جاى خدا. و اين جمله حكايت كلام مشركين است و يا به تقدير قول است كه در اين صورت تقدير آن" يقولون ما نعبدهم ..." است، يعنى مى‏گويند ما شركاء را نمى‏پرستيم مگر بدين جهت كه آنها ما را قدمى به سوى خدا نزديك كنند.
پس مشركين از خدا به سوى غير خدا عدول كرده‏اند و اگر مشركشان مى‏ناميم از اين جهت است كه مشركين براى خدا شريك قائل شده‏اند، يعنى غير خدا را ارباب و آلهه عالم خوانده‏اند، و خدا را رب و اله آن ارباب و آلهه ناميده‏اند. و اما شركت در خلقت و ايجاد، مطلبى است كه احدى از مشركين و موحدين قائل بدان نيست

تفسیر المیزان،علامه طباطبایی

muiacir;511005 نوشت:
میخواستم جواب پست هاتون رو بدم اما متاسفانه بر خلاف تذکری که جناب کارشناسان دادند شما هم مثل کاربر kheimegaheabolfazl میخواین با سرکوب کردن طرف مقابلتون برسن جلو.

جون عزیز من اصلا یک حرف تند زدم خدایی نشون بدید...
جناب خیمه گاه ابوالفضل هم حرفی نزدند بحث است برادر شاید در بحث و رو در رو جیغ و و هوار بکشند ولی در بیرون با هم دوست هستند !!!و نمی دانم دوستانی که ناراحت می شوند از چه چیزی ناراحت می شوند من با دوستان شیعه در مواردی که بحث می کنم با کمال جدیث بحث می کنیم ولی در بیرون و خصوصی خوش و بش داریم و هیچ گاه هم از دست هم ناراحت نمی شویم
و منظور تکه حرف اخرم وهابیت بودند اگر شما وهابی هستید شک نکنید با شما بودم اگر وهابی ای هستی که هر ایه از قران در مورد بت پرستان را بر ما اطلاق می دهی شک نکنید با خود خود شما بودم چون من از کسانی که قران را واژگون می خوانند خوش ندارم یعنی به قولی تحریف معنوی می کنند !!!!شرط مرا بگیرید اگر کلمه اگر مهم است


نقل قول:
وَ الَّذِينَ اتخََّذُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلىَ اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يحَْكُمُ بَيْنَهُمْ فىِ مَا هُمْ فِيهِ يخَْتَلِفُون

جواب:فرق توسل با این ایه در ما نعبدهم است یک مثال می زنم:یک شخصی یک بچه یتیمی را اون قدر کتکش زده که به مرده می گیم چرا یتیم را زدید میگه من نزدمش جز برای این که ادبش کنم حال سوال ادب کردن یتیم کار بدی است؟ خوب بد است ایا این چنین تربیت کردن غلط است؟ بله غلط است حال سوال نزدیک شدن به خدا بد است؟ نه خوب است اصل هدف کفار بد بوده است به خاطر همین بوده است این ها می گویند می پرستیم اما ما از جهت محبت ائمه این کار را می کنیم و به ان ها نزدیک می شویم...
همانطور که ایات دیگر می گوید در مورد نزدیک شدن : وابتغوا الیه الوسیله یا ایات و لو انهم اذ ظلموا انفسهم
و یک بحث این جا هست این ایه چه در زمان ممات و حیات پیامبر ص است دیگر است درسته ؟؟پس در نتیجه که توسل در زمان حیات پیامبر هم منتفی می شود که اصلا وهابیت را هم زیر پا می گذارد

به نام خدا
سلام

ammarshia;510897 نوشت:
حاجی جان حتی یک ایه در قران نیست که بگه نماز بخوانید

مطمئن هستید؟
قرآنی که میگویید نوشته چه کسی است؟

یازهرا:Gol:

شعیب;510781 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی
اگر به نقل قولی که بنده برای این مطلب کرده بودم توجه می فرمودید اذعان می فرمودید که بحث ما با کاربران دیگر بر سر اثبات اصل وسیله است نه مصداق آن.
البته بحث ما با شما بر سر مصداق است که مطالب گذشته در بیان مصداق عرایضی گذشت.
شما یک گام جلوتر از این دوستان هستید آنها می گویند وقتی که قرآن می فرماید "ادعونی استجب لکم" دیگر چرا وسیله و این جوابی که بنده دادم وشما نقل قول فرمودید در رد ادعای این دوستان بود نه تکمیل بحث با شما.

تقدیس یعنی چه؟؟
اگر بدین معناست که ما این ذوات مقدسه را پاک و بی آلایش از گناه می دانیم آری ما آنها را تقدیس می کنیم.
اگر بدین معناست که ما آنها را واسطه فیض ربوبی می دانیم و برای آنها در عالم بندگی خدا جایگاهی قائلیم پس ما آنها را تقدیس می کنیم اما اگر بدین معناست که ما برای آنها در عالم خلقت جایگاه مستقلی از خدا قائلیم حاشا و کلا!!!
اگر ما آنها را اله بدانیم حاشا و کلا!!!
اگر اعتقاد داشتن به مقامی برای یک بنده خدا که در درگاه او خوب بندگی کرده شرک است
اگر اعتقاد به موثریت انسانی به اذن خدا شرک است
اگر اعتقاد به شفا دادن شخصی شرک است
که این گونه نیست قرآن اولین ترویج دهنده شرک است نعوذ بالله
مشکل شما از اول تا به آخر در این تاپیک همانی است که در سوالتان قرمز و پر رنگ شده است.

اما در این که وسیله قرار دادن اهلبیت را تمسک به راه آنها دانسته اید درست است و بهترین از این نمی شود آیا تمسک به راه و گفتار و روش و منش آنها را قبول دارید؟؟
آیا شما زیارت جامعه کبیره را قبول ندارید که از امام معصوم نقل شده است آیا این کلام و روش معصوم نیست؟؟ چرا به آن تمسک نمی کنیم؟
آخذ بقولکم عامل بامرکم مستجیر بکم زائر لکم لائذ عائذ بقبورکم مستشفع الی الله عزوجل بکم و متقرب بکم الیه و مقدمکم امام طلبتی و حوائجی و ارادتی فی کل احوالی و اموری

برادر بزرگوار جناب شعیب ! گمان نمیکنم احدی از دوستان بلکه احدی از اهل اسلام در مورد اصل وسیله مبنی بر چیزی که باعث تقرب ما به الله متعال میشود شک داشته باشد ! این دوستان هم شاید منظور خود را اشتباه رسانده باشند ولی بحث اصلی بر سر مصداق وسیله هست که وسیله باید یک امر توحیدی مملو از توجه به الله تعالی باشد و لا غیر[=Calibri] !
مراد از تقدیسی که بنده گفتم پاک و بی الایش بودن ان بزرگواران که درود اولین و اخرین به روان تک تک ان ها باد نیست ! بلکه مراداز تقدیس امری قریب به پرستش است بدین حالت که شما همه خصوصیاتی که باید به سوی قادریکتا داشته باشید را به سمت مخلوق میبرید و گرچه نیت شرک نداشته باشید ولی خود به خود شرک بزرگی محسوب میشود[=Calibri] !
وقتی انسان خدای اقرب الی من حبل الورید را رها کند و به بهانه توسل دیگری را فریاد بزند و حاجت از او بطلبد و استغاثه کند و از یاد و توجه خدا غافل شود شرک است حالا طرف چه نیت ان را داشته باشد چه نداشته باشد[=Calibri] !

شما زیارت جامعه کبیره را بیشتر قبول دارید یا کلام بی عیب و نقص پروردگارتان را ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کدام یک بر شما حجت است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

زیارت جامعه کبیره در صورتی قابل قبول استکه مضامین ان مطابق با کلام الله باشد ولی متاسفانه بعض از مضامین این زیارت چنان شرک الود است که تن هر موحدی را به لرزه در میاورد[=Calibri] !

در پاره ای از این زیارت میخوانید : و ایاب الخلق الیکم و حسابهم علیکم[=Calibri] !!!!!!!

در حالی که خداوند صراحتا در دو ایه اخرسوره الغاشیه میفرماید : ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم

البته ناگفته نماند بنده کل این زیارت رد نمیکنم و این زیارت بر قبور تک تک ائمه علیهم السلام جز مضامین شرک الود ان به امید رجا خوانده ام ! ولی باید مضامین شرک الود ان را حذف کرد[=Calibri] !
در ضمن جملاتی از جامعه کبیره اشاره کردید با تطابق به قران روشن میشود که منظور از : امام طلبتی و حوائجی : این هست که میخواهم در طلب و حاجت من دعا کنید همین ! و اگر احتمالی غیر از این بدهید پس این زیارت مطرود و محکوم به جعل غالیان حدیث است[=Calibri] !

موضوع قفل شده است