[="Times New Roman"][="Black"]چند روز پیش یکی از بستگان مومن و متدین ما داشت از خودش تعریف میکرد، گفت : دلیل اینکه من اینقدر توپولم اینه که این همه شعور و شخصیت توی یه بدن لاغر جا نمیشه..:khaneh::khaneh::khaneh:[/]
خاطره رهبر عزیزمون از پدر شهید کاوه که به تازگی به رحمت خدا رفتند... روحشون شاد:Rose::Rose:
من در خود سپاه عناصر بسیار خوبی را سراغ دارم که اینها آمادگی خودسازی و دیگرسازی داشتند و دارند،
خوب است من از برادر شهید عزیزمان محمود کاوه یاد کنم؛ که من او را از بچگیاش میشناختم.
پدر این شهید جزو اصحاب و ملازمین همیشگی مسجد امام حسن بود - که بنده آنجا نماز میخواندم و سخنرانی میکردم - دست این بچه را هم میگرفت با خودش میآورد، و من میدانستم همین یک پسر را دارد، پدرش هم میشناسید شما دیگر - قاعدتاً برادرهای مشهدی میشناسند - از همان وقتها همینجور بود.
پرشور و بیمهابا در برخورد، گاهی حرفهای تندی هم میزد که در دوران اختناق آنجور حرفی کسی نمیزد.
این بچه آنجور توی این محیط خانوادگی پرشور و پرهیجان تربیت شد و خوراک فکری او از دوران نوجوانیش - که شاید آن سالهایی که من دیدم ایشان مثلاً دوازده - سیزده سال چهارده سال شاید بیشتر نداشت - حالا دقیقاً البته درست یادم نیست - عبارت بود از مطالب مسجد امام حسن. که اگر از شماها برادرهایی آن وقت بودند میدانند چه صنف مطالبی بود؟ و میشود فهمید دیگر. از نوارها و آثار آن مسجد [میشد فهمید] که چه نوع مطالبی بود.
در یک چنین محیط فکری این جوان تربیت شد، و جزو عناصر کمنظیری بود که من او را در صدد خودسازی یافتم؛
حقیقتاً اهل خودسازی بود - هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی، هم خودسازی رزمی -
در یکی از عملیات اخیر دستش مجروح شده بود - که آمد مشهد و مدتی هم اینجا بیمارستان بود، مدت کوتاهی ظاهراً، بعد برگشت مجدداً جبهه - تهران آمد سراغ من؛ من دیدم دستش متورّم است. بنده نسبت به این کسانی که دستهایشان آسیب دیده یک حساسیتی دارم، فوری میپرسم دستت درد میکند. پرسیدم دستت درد میکند گفت که نه. بعد من اطلاع پیدا کردم، برادرهای که آنجا بودند، برادرهای مشهدیای که آنجا هستند، گفتند دستش شدید درد میکند، این همه درد را کتمان میکرد و نمیگفت - که این مستحب است، که انسان حتیالمقدور درد را کتمان کند و به دیگران نگوید - یک چنین حالت خودسازی ایشان داشت.
یک فرماندهی بسیار خوب بود، از لحاظ ادارهی واحد خودش که تیپ ویژهی شهدا - تیپ ویژهی آن روز شهدا فکر میکنم حالا لشگر شده، آن وقت تیپ بود - یک واحد خوب بود جزو واحدهای کارآمد ما محسوب میشد و به این عنوان از آن نام برده میشد، خود او هم در عملیات گوناگونی شرکت داشت، و کارآزمودهی میدان جنگ شده بود؛ از لحاظ نظم ادارهی واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشگر و از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت توجه و ذکر یک انسان جوان اما برجسته بود.
این هم یکی از خصوصیات دوران ماست، که برجستگان همیشه از پیرها نیستند، آدم جوانها و بچهها را میبیند که جزو چهرههای برجسته میشوند. رهبان اللیل و اوسط النهار غالباً توی همین بچههایند، توی همین جوانهایند. ما نشستیم از دور داریم نگاه میکنیم حسرت میخوریم، و آرزو میکنیم کاش برویم توی محیط آنها. کمتر وقتی است که بنده همین حالاها دلم پرواز نکند به سمت محفل سنگرنشینان؛ آنجا انسان ساخته میشود و خوب هم ساخته میشود، و این جوانها خوب ساخته شدند، و شهید کاوه حقیقتاً خوب ساخته شد.
در روایتی در باب اجر و پاداش پنهان نگه داشتن بیماری از سایر مردم به نقل از ابن ابی عمیر، یکی از یاران امام صادق (ع)، آمده است که
امام صادق (ع) فرموده اند:
هر کس سه روز بیمار باشد و آن را پنهان و مخفی نماید و هیچ فردی را از آن آگاه و مطلع نگرداند، خداوند متعال برای او گوشتی بهتر از گوشتی که در هنگام بیماری از دست داده است، خونی بهتر از خونش، پوستی بهتر از پوستش و مویی بهتر از موی وی که در هنگام ابتلا به بیماری از دست داده است، جایگزین می نماید.
ابن ابی عمیر می گوید: پرسیدم چگونه جایگزین می گردد؟
امام صادق (ع) فرمودند: خداوند برای او گوشت، خون، پوست و مویی را جایگزین می کند که با آن گناه نکرده است
[=microsoft sans serif]ولی توأم شده با داغ زهرا
بود سین نخستین سیلی کین
به روی مادرم با دست سنگین ببین بر سفره سین دومم را
که سویی نیست در چشمان زهرا
بگویم سین سوم تا بسوزی
که مادر سوخت بین کینه توزی از این ماتم دل حیدر غمین است
که سین چهارمم سقط جنین است
به روی سفره سین پنجم این است
سر سجاده اش زینب حزین است شده سفره پر از اشک شبانه
ششم سین، مانده سوت و کور خانه
چه گویم شیعیان از سین آخر
بود آن سینه ی مجروح مادر...
[=microsoft sans serif]
منم در سفره دارم هفت سین را
ولی توأم شده با داغ زهرا
بود سین نخستین سیلی کین
به روی مادرم با دست سنگین
ببین بر سفره سین دومم را
که سویی نیست در چشمان زهرا
بگویم سین سوم تا بسوزی
که مادر سوخت بین کینه توزی
از این ماتم دل حیدر غمین است
که سین چهارمم سقط جنین است
به روی سفره سین پنجم این است
سر سجاده اش زینب حزین است
شده سفره پر از اشک شبانه
ششم سین، مانده سوت و کور خانه
چه گویم شیعیان از سین آخر
بود آن سینه ی مجروح مادر...
یا الله* سلاممم
دلم خیلی تنگ شده بود برای اسکدین و همه ی دوستام...
مدتی نبودم و بعدش هم شارژ نت نداشتم!
جای همگی سبز طلبیده شدیم برای کربلای ایران و سفر راهیان و عشـــق... در کمال ناباوری 24اسفند در شلمچه و در مراسم تشییع پیکر شهدای گمنام تازه تفحص شده بودیم...
به یادتون بودم دوستای خوبم و قابل بوده باشم دعاگو بودم...
شهادت بانوی خوبی ها رو خدمت همه تسلیت عرض میکنم..
به بزرگواری خودتون حلال کنید بدی اگر دیدید...
سال خوب و پر برکت و شادی رو براتون آرزومندم...
پایدار باشید
در پناه الله*
پاییز که آمد وُ رفت وُ زمستان شد…
دلَت می آید،
بهار بیتو بیاید؟!
#####
حول حالنا بخوان دلم،
که جهان در تب و تاب است و بهاران در راه...
خورشید که طلوع کند، ورق میخورد این سالهای بی رونق و سیاه...
و هر سال که از راه می رسد،
شیدایی مرا، زبانی نیست در شرح پریشانی و حیرت اندوه بارِ روزگار بی تو بودن ها...
تا واگویه کند حجم تنهایی بشر را؛
اما خوب می دانم که این روزهای شکوفه های سپید،
و برگ های سبز امید،
فردای آمدنت را می دهند نوید...
و من چشم بر راهم...
چشم به راهی که، گرفتار ابتدای زمین است و انتهای نگاهش، آسمان را می جوید...
و نغمه ی دلش می خواند، "ای روزهای روشن در راه" ...
من خوب میدانم که، او می آید تا در کوچه ی تنگی که؛ عطر یاس در آن جاریست...
رایحه ی جانفزای بوی سیب را به انار دلها ببخشد...
خوب می دانم هزار و سیصد و بی تویی ها، هرگز مبارک نیست!...
اما، اینک در آستانه ی رویش دوباره ی عالم...
روزها نو می شوند و دل، کهنه ی عشقِ تو...
و من هفت سین مهرت را، بر سفره ی دل، می چینم...
و سر می سایم بر سینه ی آسمانت و...
سجده ی عاشقانه ای را می طلبم، تا...
سرچشمه ی نورت را مهمان شوم، و...
سر تعظیم بر تقدیری فرود می آورم؛ که جز برکت و مهربانیت در آن جاری نیست... و آن گاه ...
سبزترین نگاه تو را بر وجود خاکستر نشینان خواهم دید، وقتی از ابر بی کرانِ رحمتت،باران ببارد...
و پس از فرو ریختن قطره قطره، ندبه های باران، بر سرزمین فراق و هجرانِ یاران...
سلام بر بهار دلها و خرمی دوران...
سلامی بی پایان...
بهار از راه میرسد
اما مولای ما! هنوز پا بر خزان دلمان نگذاشتید تا گلهای وصل را در گوشه گوشه قلبمان جای دهید،
سال نو میشود و ما با عزای مادرتان بر دلهای زخمیمان مرهم میگذاریم
تا برسد روزی که در رکابت بر نامردان روزگار بتازیم.
سال نو را به همه برادران و خواهران گرامی تبریک عرض می کنم.ان شاء الله سالی پربرکت داشته باشیم و در تک تک لحظات آن به یاد خداوند بوده و تمامی افعال و اعمالمان برای رضای خداوند و قرب الهی باشد.ان شاء الله سال ظهور امام زمان (عج) باشد و سالی بدون گناه و معصیت.سال نویی که واقعاً عید باشد.
[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض ادب و احترام خدمت همه ی دوستان عزیز..:Gol::Gol::ok:
سال نو مبارک..:ok::Gol::Gol:
امیدوارم سالی پر خیر و برکت..:Gol::Gol::ok:
و مملو از لبریز برای همه باشه..:Gol::Gol::khaneh::khaneh:[/]
[=microsoft sans serif]بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و عرض ادب [=microsoft sans serif]يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبراليل و النهار:Gol:[=microsoft sans serif]
يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال:Gol: حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لايزال الهي و تجديد حيات طبيعت مي باشد را به تمامي عزيزان سایت گفتوگوی دینی تبريک و تهنيت عرض نموده و سالي سرشار از برکت و معنويت را از درگاه خداوند متعال و سبحان براي شما دوستان بزرگوار مسئلت مي نماييم،ان شاءالله خداوند متعال عیدی همه مسلمانان جهان را تعجیل در فرج حضرت مهدی(عج) قرار بدهد.
موفق و موید باشید:Gol::Gol::Gol:
[=droid] [=inherit] دیگه میدونم اولین کسی نیستم که بخوام نوروز ۹۳ رو بهت تبریک بگم
[=inherit] اما مطمئنم اولین کسی ام که نوروز ۹۴ رو ، بهت تبریک میگه !
[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام...من هم سال نو رو به همه ی دوستان اسک دینی (مدیران، کارشناسان،...و به ویژه کاربران ) عزیز تبریک میگم امیدوارم سالی پر خیر و برکت و شادکامی برای همه باشه:Gol::Gol:[/]
بسم الله
يا محمد ص
سلام به همه.
ديشب تمام شبكه ها برنامه داشتن.
در يكي از برنامه ها ميلاد كي مرام يه داستان واقعي گفت كه من خودم تو فكر فرو رفتم.
چون به خود من هم ربط داشت.
.
داستان نبود خاطره بود.
خاطره اش:
تمامش يادم نيست تا بتونم مطلب را درست ميرسونم.
خب.
گفت در يكي از سينما ها داشت فيلم كوتاه بخش ميشد .
يكي از اين فيلم ها :(كه گويا جايزه هم گرفته)
خود ميلاد اونجا بوده.
گفت فيلم شروع شد لنز دوربين فقط روي يه عكس بود 1 دقيقه گذشت باز عكس دو دقيقه باز عكس 4 دقيقه باز عكس نيمي از سالن خالي شد به دقيقه هشت رسيد كه بيشتر سالن خالي شد.
بعد دوربين يواش امد پايين يه جانباز قطع نخاعي را نشان داد.
اخر هم زير نويس شد شما نتونستيد در 8 دقيقه به عكس خيره بشيد و صبرتون سر امد ولي اين فقط هشت8 دقيقه از زندگي يك جانباز قطع نخاعي هست.كه هميشه بايد درو ديوار اتاق را نگاه كنند.
چون خودم قطع نخاع هستم با اين تفاوت كه جانباز نيستم و تصادف كردم 24 سال هم بيشتر ندارم. اين فيلم را درك ميكنم زندگي خودمه. اري زندگي خودم و هم بيماري هامه.
موفق باشيد
التماس دعا
يا حق
[SPOILER]خدايا شكرت[/SPOILER]
[SPOILER]كاش شما كه ميتونيد يه سر به حانبازان فطع نخاع بزنيد همگيتون از من دوريد و من كجا جانباز كجا .
ولي اگه ميتونيد سر بزنيد به اسايشگاه ها.
فقط يه گل فقط يه گل و تشكر [/SPOILER]
[SPOILER]اخر كلام ميلاد با چندين هنر مند ديگه مثل علي ضياء و ديگران زياد هستن كه دست بخير هستن و به كودكان موسسه محك كمك ميكنند .
همينجا از اين بزرگواران تشكر ميكنم به عنوان يه روستايي تشكر ميكنم و دستشونو ميبوسم.
كودكان موسسه محك سرطان و فكر ميكنم بيماري هاي خاص دارن.
هر كه دوست داشت برا سلامتي اين هنر مندارن دست بخير و كودكان محك 5 صلوات بفرسته
همين.
اين هم اولين پست من در سال 93
يا علي ع[/SPOILER]
[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام
خدمت همه اسک دینی های عزیز
سال نو رو هم خدمتتان تبریک عرض می نمایم
ان شاء الله سالی پر از خیر و برکت داشته باشید
سالی توام با عبودیت و بندکی و خالی از گناه
:Sham:همچنین ایام عزای بی بی دو عالم خانمم فاطمه زهرا(س) را هم تسلیت عرض می نمایم :Sham:
متلمس دعای خیرتان
موفق وموید
یاعلی
[="Tahoma"][="Black"]سلام به همه ی اسک دینی ها ..مخصوصا ..مخصوصا کلبه نشین هاش تا بقیه شورش و در نیاوردن بگم که سال همگی تون مبارک
ان شا ءالله سالی پر از خوشی و سلامتی در کنار خانواده هاتون داشته باشید
یه سوال فنی الان برای من پیش اومده
چرا مرد ها دوست دارن سن شون و بالا ببرن ...و خانوم ها سن شون و کمتر بگن؟
نمونه اش اقای عطاران که دیشب تو برنامه ی تلویزیونی گفتن 47 سالشونه ..ولی با یه حساب سر انگشتی مشخص شد 46 سالشونه
و نمونه ی بعدی که حی و حاضر اینجا هستن
دايي حسن;491926 نوشت:
24سال هم بيشتر ندارم
جناب دایی ... شما که 22 نه نهایت 23 سالتونه ...چرا سن تون و میبرید بالا ؟؟؟[/]
بنام خدا
به گزارش اترک نیوز، عکسی که می بینید در سال های دفاع مقدس
و در یکی از گلزارهای شهدای کشور، گرفته شده است.
بساط نوروزانه ای، توسط بانویی، بر مزارِ همسر تازه شهیدش برپا شده است. سبزی
سبزه های نوروزی در این سرزمین، بی شک، مرهونِ سرخی خون شهیدانی است
که از آسایش خود در جوار خانه و خانواده گذشتند، تا
امروز من و تو با لبخند و آرامش، به همسر و فرزندانتان بگوییم: سال نو مبارک
[="Tahoma"][="Navy"]با سلام
سال نو به همه شما اسک دینی های عزیز مبارک
ان شاالله سالی سرشار از مؤفقیت داشته باشید و ان شاالله سال ظهور امام رمان(عج) باشه.
التماس دعا
یا علی مدد[/]
[="Times New Roman"][="Black"]از سبکِ سوالایی که دخترا تو گوگل تایپ میکنن میشه فهمید که دنبالِ جواب نیستن،میخوان گوگل باهاشون همدردی کنه :Gig:
مثلا اگه تایپ میکنن:
"من هارد دیسکِ اکسترنالم و که وصل میکنم به لپتاپ قرمزم اون چراغ سبزش دیگه روشن نمیشه! "
و توقع دارن گوگل جواب بده :
"الهی بمیرم،چرا خو؟!! " :Ghamgin:[/]
بنام خدا
:Sokhan:
اللهم صل علی محمد و آل محمد
قهرمانی کشتی ازاد ایران در خاک آمریکا .
زنده باد ایران ...
[="Times New Roman"][="Black"]چند روز پیش یکی از بستگان مومن و متدین ما داشت از خودش تعریف میکرد، گفت : دلیل اینکه من اینقدر توپولم اینه که این همه شعور و شخصیت توی یه بدن لاغر جا نمیشه..:khaneh::khaneh::khaneh:[/]
خاطره رهبر عزیزمون از پدر شهید کاوه که به تازگی به رحمت خدا رفتند... روحشون شاد:Rose::Rose:
من در خود سپاه عناصر بسیار خوبی را سراغ دارم که اینها آمادگی خودسازی و دیگرسازی داشتند و دارند،
خوب است من از برادر شهید عزیزمان محمود کاوه یاد کنم؛ که من او را از بچگیاش میشناختم.
پدر این شهید جزو اصحاب و ملازمین همیشگی مسجد امام حسن بود - که بنده آنجا نماز میخواندم و سخنرانی میکردم - دست این بچه را هم میگرفت با خودش میآورد، و من میدانستم همین یک پسر را دارد، پدرش هم میشناسید شما دیگر - قاعدتاً برادرهای مشهدی میشناسند - از همان وقتها همینجور بود.
پرشور و بیمهابا در برخورد، گاهی حرفهای تندی هم میزد که در دوران اختناق آنجور حرفی کسی نمیزد.
این بچه آنجور توی این محیط خانوادگی پرشور و پرهیجان تربیت شد و خوراک فکری او از دوران نوجوانیش - که شاید آن سالهایی که من دیدم ایشان مثلاً دوازده - سیزده سال چهارده سال شاید بیشتر نداشت - حالا دقیقاً البته درست یادم نیست - عبارت بود از مطالب مسجد امام حسن. که اگر از شماها برادرهایی آن وقت بودند میدانند چه صنف مطالبی بود؟ و میشود فهمید دیگر. از نوارها و آثار آن مسجد [میشد فهمید] که چه نوع مطالبی بود.
در یک چنین محیط فکری این جوان تربیت شد، و جزو عناصر کمنظیری بود که من او را در صدد خودسازی یافتم؛
حقیقتاً اهل خودسازی بود - هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی، هم خودسازی رزمی -
در یکی از عملیات اخیر دستش مجروح شده بود - که آمد مشهد و مدتی هم اینجا بیمارستان بود، مدت کوتاهی ظاهراً، بعد برگشت مجدداً جبهه - تهران آمد سراغ من؛ من دیدم دستش متورّم است. بنده نسبت به این کسانی که دستهایشان آسیب دیده یک حساسیتی دارم، فوری میپرسم دستت درد میکند. پرسیدم دستت درد میکند گفت که نه. بعد من اطلاع پیدا کردم، برادرهای که آنجا بودند، برادرهای مشهدیای که آنجا هستند، گفتند دستش شدید درد میکند، این همه درد را کتمان میکرد و نمیگفت - که این مستحب است، که انسان حتیالمقدور درد را کتمان کند و به دیگران نگوید - یک چنین حالت خودسازی ایشان داشت.
یک فرماندهی بسیار خوب بود، از لحاظ ادارهی واحد خودش که تیپ ویژهی شهدا - تیپ ویژهی آن روز شهدا فکر میکنم حالا لشگر شده، آن وقت تیپ بود - یک واحد خوب بود جزو واحدهای کارآمد ما محسوب میشد و به این عنوان از آن نام برده میشد، خود او هم در عملیات گوناگونی شرکت داشت، و کارآزمودهی میدان جنگ شده بود؛ از لحاظ نظم ادارهی واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشگر و از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت توجه و ذکر یک انسان جوان اما برجسته بود.
این هم یکی از خصوصیات دوران ماست، که برجستگان همیشه از پیرها نیستند، آدم جوانها و بچهها را میبیند که جزو چهرههای برجسته میشوند. رهبان اللیل و اوسط النهار غالباً توی همین بچههایند، توی همین جوانهایند. ما نشستیم از دور داریم نگاه میکنیم حسرت میخوریم، و آرزو میکنیم کاش برویم توی محیط آنها. کمتر وقتی است که بنده همین حالاها دلم پرواز نکند به سمت محفل سنگرنشینان؛ آنجا انسان ساخته میشود و خوب هم ساخته میشود، و این جوانها خوب ساخته شدند، و شهید کاوه حقیقتاً خوب ساخته شد.
این خاطره مربوط به تاریخ ۱۳۶۶/۰۵/۲۷ است.
در روایتی در باب اجر و پاداش پنهان نگه داشتن بیماری از سایر مردم به نقل از ابن ابی عمیر، یکی از یاران امام صادق (ع)، آمده است که
امام صادق (ع) فرموده اند:
هر کس سه روز بیمار باشد و آن را پنهان و مخفی نماید و هیچ فردی را از آن آگاه و مطلع نگرداند، خداوند متعال برای او گوشتی بهتر از گوشتی که در هنگام بیماری از دست داده است، خونی بهتر از خونش، پوستی بهتر از پوستش و مویی بهتر از موی وی که در هنگام ابتلا به بیماری از دست داده است، جایگزین می نماید.
ابن ابی عمیر می گوید: پرسیدم چگونه جایگزین می گردد؟
امام صادق (ع) فرمودند: خداوند برای او گوشت، خون، پوست و مویی را جایگزین می کند که با آن گناه نکرده است
(الکافی، ج3: 116؛ دانشنامه احادیث پزشکی، ج1: 169)
[="Times New Roman"][="Black"]گاهی اوقات دلم میخواد به خدا بگم خدایا شکرت ، می ترسم خدا فکر کنه دارم بهش تیکه میندازم بزنه کج و کوله ام کنه..:Gig:[/]
[="Times New Roman"][="Black"]ﭼﻄﻮﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﺳﻮﺭﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﺸﻮﻥ
ﻣﺮﯾﺾ ﺩﺍﺭﻥ ﻭ ﺳﺮ ﺻﺪﺍ ﺍﺫﯾﺘﺸﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺷﺒﺎﯼ
ﻣﺤﺮﻡ ﻫﻤﻪ ﺣﺎﻟﺸﻮﻥ ﺧﻮﺑﻪ ﺗﺎ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻭ ﺷــــﺐ
ﻃﺒﻞ ﻭ ﺍﮐﻮ ، ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﻬﺎ ﺭﻭ ﻫﻢ ﻣﯿﺒﻨﺪﻥ ؟ :Gig:[/]
ما زیاران چشم یاری داشتیم!
[="Times New Roman"][="Black"] عارف";491140 نوشت:
خو غلط بود آنچه شما پنداشتی..:ok:[/]
هر تحول تازه ای در وجود انسان فقط می تواند در اثر نیروی درونی باشد
مواظب باطن خود باشید.
.
.
v
[SPOILER]
[/SPOILER]
[=Microsoft Sans Serif]
بود سین نخستین سیلی کین
به روی مادرم با دست سنگین
ببین بر سفره سین دومم را
که سویی نیست در چشمان زهرا
بگویم سین سوم تا بسوزی
که مادر سوخت بین کینه توزی
از این ماتم دل حیدر غمین است
که سین چهارمم سقط جنین است
به روی سفره سین پنجم این است
سر سجاده اش زینب حزین است
شده سفره پر از اشک شبانه
ششم سین، مانده سوت و کور خانه
چه گویم شیعیان از سین آخر
بود آن سینه ی مجروح مادر... [=microsoft sans serif]
محشر بود .... محشر:geryeh::geryeh:
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]
بنده اش را پاک کند و لباس تمیز بر تن او کند
آقا جانم !
هفت سین ِ سفره ی شما چیست ؟
سوز ِ دل ؟
سرمای غربت ؟
سنگینی یک بغض ؟
سیل ِ اشک؟
سکوت ِ تلخ ؟
سجادهُ اشک ؟
ساعتی که عقربه ندارد ؟
هفت سین ما که از قرار پُر از سرور ُ سلامتی و .. است ؛
اما !
نه !
باور کن .. بدون ِ تو هفت سین این دل ، جز سیل ِ اشک، جز سوز ِ دل ..
اصلا بدون ِ تو این دل سین ندارد ..
همش بغض است ُ دلتنگی ُ آهُ حسرت !!
بنام خــــدا
پـــیشاپـــیش ...
چندتا تصویر جالب :
هنر نزد ایرانیان است و بس ...
[SPOILER] [SPOILER] [SPOILER][/SPOILER] [/SPOILER] [/SPOILER]
شادی بعد از گل مهدی شریفی بازیکن سپاهان در مقابل الهلال عربستان و نشان دادن نام مبارک امام حسن مجتبی علیه السلام که باعث عصبانیت وهابی ها شده.
خدا هنوز منتظر حرفهایمان نشسته
:ok:دیر نیست برخیز:ok:
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]
اجازه بده بریم بیاریمش......
:Gol:روحش شاد ویادش گرامی..:Gol:
همهی ما هزاران آرزو داریم:
لاغرتر شویم، بزرگتر شویم...
پول بیشتری داشته باشیم، اتومبیل بهتری سوار شویم...
...
یک روز تعطیل؛ یک گوشی موبایل جدید....
ملاقات با زن یا مرد رویاهایمان...
ولی یک بیمار مبتلا به سرطان تنها یک آرزو دارد
و آن اینست که: بی درد زندگی کند
[="Black"]زمانی که احساساتی شدیم :http://www.askdin.com/thread33787-6.html#post491762[/]
مگر میشود مادر کسی شهید شده باشد و آن فرد شادی عید داشته باشد؟
السلام علیک یا بنت رسول الله و همسر اسد الله و مادر ثارالله و مظلوم مدینه
بابی انت و امی یا زهرا
یا الله*
سلاممم
دلم خیلی تنگ شده بود برای اسکدین و همه ی دوستام...
مدتی نبودم و بعدش هم شارژ نت نداشتم!
جای همگی سبز طلبیده شدیم برای کربلای ایران و سفر راهیان و عشـــق...
در کمال ناباوری 24اسفند در شلمچه و در مراسم تشییع پیکر شهدای گمنام تازه تفحص شده بودیم...
به یادتون بودم دوستای خوبم و قابل بوده باشم دعاگو بودم...
شهادت بانوی خوبی ها رو خدمت همه تسلیت عرض میکنم..
به بزرگواری خودتون حلال کنید بدی اگر دیدید...
سال خوب و پر برکت و شادی رو براتون آرزومندم...
پایدار باشید
در پناه الله*
[="Tahoma"][="Indigo"]
با جـــــــمــــــعـــــه آغاز میشه
با جــــــــمـــــــعــــه هم تموم میشه
نیمه شعبانش هم روز جـــمـــــــــعــــه هست !!
اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب العصر و الزمان عج
یا زهرا س
یااباصالح المهدی ادرکنی
هزارو سیصدو بی تویی ها هرگز مبارک نیست ...
پاییز که آمد وُ رفت وُ زمستان شد…
دلَت می آید،
بهار بیتو بیاید؟!
#####
حول حالنا بخوان دلم،که جهان در تب و تاب است و بهاران در راه...
خورشید که طلوع کند، ورق میخورد این سالهای بی رونق و سیاه...
و هر سال که از راه می رسد،
شیدایی مرا، زبانی نیست در شرح پریشانی و حیرت اندوه بارِ روزگار بی تو بودن ها...
تا واگویه کند حجم تنهایی بشر را؛
اما خوب می دانم که این روزهای شکوفه های سپید،
و برگ های سبز امید،
فردای آمدنت را می دهند نوید...
و من چشم بر راهم...
چشم به راهی که، گرفتار ابتدای زمین است و انتهای نگاهش، آسمان را می جوید...
و نغمه ی دلش می خواند، "ای روزهای روشن در راه" ...
من خوب میدانم که، او می آید تا در کوچه ی تنگی که؛ عطر یاس در آن جاریست...
رایحه ی جانفزای بوی سیب را به انار دلها ببخشد...
خوب می دانم هزار و سیصد و بی تویی ها، هرگز مبارک نیست!...
اما، اینک در آستانه ی رویش دوباره ی عالم...
روزها نو می شوند و دل، کهنه ی عشقِ تو...
و من هفت سین مهرت را، بر سفره ی دل، می چینم...
و سر می سایم بر سینه ی آسمانت و...
سجده ی عاشقانه ای را می طلبم، تا...
سرچشمه ی نورت را مهمان شوم، و...
سر تعظیم بر تقدیری فرود می آورم؛ که جز برکت و مهربانیت در آن جاری نیست... و آن گاه ...
سبزترین نگاه تو را بر وجود خاکستر نشینان خواهم دید، وقتی از ابر بی کرانِ رحمتت،باران ببارد...
و پس از فرو ریختن قطره قطره، ندبه های باران، بر سرزمین فراق و هجرانِ یاران...
سلام بر بهار دلها و خرمی دوران...
سلامی بی پایان...
مبتلا کرده است دل ها را به درد دوری اش
نرگس پنهان من با مستی اش مستوری اش
آه می دانم که ماه من سرک خواهد کشید
کلبه ی درویشی ام را با همه کم نوری اش
آسمانی سر به سر فیروزه دارد در دلش
گوش ها مست تغزل های نیشابوری اش
یک دم ای سرسبزی یک دست در صورت بدم
تا بهاران دم بگیرد با گل شیپوری اش
ماه می گردد به دنبال تو هر شب سو به سو
آسمان را با چراغ کوچک زنبوری اش
بوسه نه جمع نقیضین است در لب های او
روزگار تلخ من شیرین شده است از شوری اش
گر بیایی خانه ای می سازم از باران و شعر
ابرهای آسمان ها پرده های توری اش ...
سعید بیابانکی
[="Black"]بسم الله
يا محمد ص
سلام به همه.
عيد همه مبارك.
ان شالله زير سايه فاطمه زهرا س
ان شالله.
موفق باشيد
التماس دعا
يا حق و يا علي ع[/]
بهار از راه میرسد
اما مولای ما! هنوز پا بر خزان دلمان نگذاشتید تا گلهای وصل را در گوشه گوشه قلبمان جای دهید،
سال نو میشود و ما با عزای مادرتان بر دلهای زخمیمان مرهم میگذاریم
تا برسد روزی که در رکابت بر نامردان روزگار بتازیم.
[b]content[/b]
به امید آنکه
امسال
سالی که با نام و یاد مادرتان آغاز میشود
شاهد ظهورتان باشیم.
[="Tahoma"][="Teal"]بسم الله الرحمن الرحيم
را به همه اسك ديني ها،به ويژه خدمت مديران و كارشناسان و دوستان عزيزم تبريك عرض مي كنم.[/]
لا حول و لا قوة الا بالله
چقدر زود گذشت
انگار بهار آمده تا غصه ببارد
بگذار ببارد که ببارد که ببارد
لبخند به نوروز چه تلخ است که امسال
نوروز علی خانه بی فاطمه دارد
سال نو مبارک
بسم الله الرحمن الرحیم
سال نو را به همه برادران و خواهران گرامی تبریک عرض می کنم.ان شاء الله سالی پربرکت داشته باشیم و در تک تک لحظات آن به یاد خداوند بوده و تمامی افعال و اعمالمان برای رضای خداوند و قرب الهی باشد.ان شاء الله سال ظهور امام زمان (عج) باشد و سالی بدون گناه و معصیت.سال نویی که واقعاً عید باشد.
و من الله التوفیق
امسال نوبهار شروعش به ماتم است
زیرا که قلب عالم امکان پر از غم است
باید که پاس حرمت زهرا نگاه داشت
سالی که فاطمیه و نوروز توأم است
…
سالی پر از برکت را برای شما اسک دینی ها و خانواده محترم تان آرزومندم.
[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض ادب و احترام خدمت همه ی دوستان عزیز..:Gol::Gol::ok:
سال نو مبارک..:ok::Gol::Gol:
امیدوارم سالی پر خیر و برکت..:Gol::Gol::ok:
و مملو از لبریز برای همه باشه..:Gol::Gol::khaneh::khaneh:[/]
سلام و عرض ادب
سال نو را بر همه دوستان عزیز کارشناسان ، مدیران خدوم و مخلص ، همکاران و دست اندرکاران و تمامی کاربران خوب و دوست داشتنی انجمن گفتگوی
دینی تبریک و تهنیت عرض میکنم
امیدوارم سال همه شما عزیزان همراه با برکات و معنویت در سایه اهل بیت علیهم السلام به ویژه با عنایات حضرت فاطمه زهرا سلام الله همراه باشد.
با سلام و عرض ادب
[=microsoft sans serif]يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبراليل و النهار:Gol:[=microsoft sans serif]
يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال:Gol:
حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لايزال الهي و تجديد حيات طبيعت مي باشد را به تمامي عزيزان سایت گفتوگوی دینی تبريک و تهنيت عرض نموده و سالي سرشار از برکت و معنويت را از درگاه خداوند متعال و سبحان براي شما دوستان بزرگوار مسئلت مي نماييم،ان شاءالله خداوند متعال عیدی همه مسلمانان جهان را تعجیل در فرج حضرت مهدی(عج) قرار بدهد.
موفق و موید باشید:Gol::Gol::Gol:
لا حول و لا قوة الا بالله
[=inherit] اما مطمئنم اولین کسی ام که نوروز ۹۴ رو ، بهت تبریک میگه !
[/LEFT]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام...من هم سال نو رو به همه ی دوستان اسک دینی (مدیران، کارشناسان،...و به ویژه کاربران ) عزیز تبریک میگم امیدوارم سالی پر خیر و برکت و شادکامی برای همه باشه:Gol::Gol:[/]
امیدوارم که بهار پیش رو ،
قرین بهترین لحظه ها و سرشار از موفقیت ها باشد برایتان ..
سال نو مبارک
برقرار باشید و پایدار ..
بسم الله
يا محمد ص
سلام به همه.
ديشب تمام شبكه ها برنامه داشتن.
در يكي از برنامه ها ميلاد كي مرام يه داستان واقعي گفت كه من خودم تو فكر فرو رفتم.
چون به خود من هم ربط داشت.
.
داستان نبود خاطره بود.
خاطره اش:
تمامش يادم نيست تا بتونم مطلب را درست ميرسونم.
خب.
گفت در يكي از سينما ها داشت فيلم كوتاه بخش ميشد .
يكي از اين فيلم ها :(كه گويا جايزه هم گرفته)
خود ميلاد اونجا بوده.
گفت فيلم شروع شد لنز دوربين فقط روي يه عكس بود 1 دقيقه گذشت باز عكس دو دقيقه باز عكس 4 دقيقه باز عكس نيمي از سالن خالي شد به دقيقه هشت رسيد كه بيشتر سالن خالي شد.
بعد دوربين يواش امد پايين يه جانباز قطع نخاعي را نشان داد.
اخر هم زير نويس شد شما نتونستيد در 8 دقيقه به عكس خيره بشيد و صبرتون سر امد ولي اين فقط هشت8 دقيقه از زندگي يك جانباز قطع نخاعي هست.كه هميشه بايد درو ديوار اتاق را نگاه كنند.
چون خودم قطع نخاع هستم با اين تفاوت كه جانباز نيستم و تصادف كردم 24 سال هم بيشتر ندارم. اين فيلم را درك ميكنم زندگي خودمه.
اري زندگي خودم و هم بيماري هامه.
موفق باشيد
التماس دعا
يا حق
[SPOILER]خدايا شكرت[/SPOILER]
[SPOILER]كاش شما كه ميتونيد يه سر به حانبازان فطع نخاع بزنيد همگيتون از من دوريد و من كجا جانباز كجا .
ولي اگه ميتونيد سر بزنيد به اسايشگاه ها.
فقط يه گل فقط يه گل و تشكر [/SPOILER]
[SPOILER]اخر كلام ميلاد با چندين هنر مند ديگه مثل علي ضياء و ديگران زياد هستن كه دست بخير هستن و به كودكان موسسه محك كمك ميكنند .
همينجا از اين بزرگواران تشكر ميكنم به عنوان يه روستايي تشكر ميكنم و دستشونو ميبوسم.
كودكان موسسه محك سرطان و فكر ميكنم بيماري هاي خاص دارن.
هر كه دوست داشت برا سلامتي اين هنر مندارن دست بخير و كودكان محك 5 صلوات بفرسته
همين.
اين هم اولين پست من در سال 93
يا علي ع[/SPOILER]
عرض ادب و احترام
خدمت همه اسک دینی های عزیز
سال نو رو هم خدمتتان تبریک عرض می نمایم
ان شاء الله سالی پر از خیر و برکت داشته باشید
سالی توام با عبودیت و بندکی و خالی از گناه
:Sham:همچنین ایام عزای بی بی دو عالم خانمم فاطمه زهرا(س) را هم تسلیت عرض می نمایم :Sham:
متلمس دعای خیرتان
موفق وموید
یاعلی
به نام خدا
سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی را به همه ی اسک دینی ها تبریک میگویم.
[="Tahoma"][="Black"]سلام به همه ی اسک دینی ها ..مخصوصا ..مخصوصا کلبه نشین هاش
تا بقیه شورش و در نیاوردن بگم که سال همگی تون مبارک
ان شا ءالله سالی پر از خوشی و سلامتی در کنار خانواده هاتون داشته باشید
یه سوال فنی الان برای من پیش اومده
چرا مرد ها دوست دارن سن شون و بالا ببرن ...و خانوم ها سن شون و کمتر بگن؟
نمونه اش اقای عطاران که دیشب تو برنامه ی تلویزیونی گفتن 47 سالشونه ..ولی با یه حساب سر انگشتی مشخص شد 46 سالشونه
و نمونه ی بعدی که حی و حاضر اینجا هستن
جناب دایی ... شما که 22 نه نهایت 23 سالتونه ...چرا سن تون و میبرید بالا ؟؟؟[/]
به گزارش اترک نیوز، عکسی که می بینید در سال های دفاع مقدس
و در یکی از گلزارهای شهدای کشور، گرفته شده است.
بساط نوروزانه ای، توسط بانویی، بر مزارِ همسر تازه شهیدش برپا شده است. سبزی
سبزه های نوروزی در این سرزمین، بی شک، مرهونِ سرخی خون شهیدانی است
که از آسایش خود در جوار خانه و خانواده گذشتند، تا
امروز من و تو با لبخند و آرامش، به همسر و فرزندانتان بگوییم:
سال نو مبارک
خوش آن دمی که بهاران قرارمان باشد
مهدی زهرا بهارمان باشد *اللهم عجل الولیک الفرج*ظهور
سلااااااااااام دوستان
سال خیلیییییییی خوبی داشته باشید، امیدواااااااارم کلی اتفاقات خووووووب و قشنگ براتون بیفته:Mohabbat:نوروزتون
فاطمی [SPOILER][/SPOILER]شاید باورتون نشه ولی در لحظه ی تحویل سال آرزو و دعایم اللهم عجل لولیک الفرج بود و هزاران بار تکرار کردم
باز هم با هم بگویید : اللهم عجل لولیک الفرج
[="Tahoma"][="Navy"]با سلام
سال نو به همه شما اسک دینی های عزیز مبارک
ان شاالله سالی سرشار از مؤفقیت داشته باشید و ان شاالله سال ظهور امام رمان(عج) باشه.
التماس دعا
یا علی مدد[/]