جمع بندی ثبت اعمال انسان، توسط فرشتگان چگونه است؟

تب‌های اولیه

61 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

هدی;458507 نوشت:
يعني ماهيت روح از امواج الكترو مغناطيس است ؟من تصور مي كنم جسارتا در پاسخ شما به اين پرسشها هم خلط مبحث شده است و هم به نوعي مصادره به مطلوب .
نور معصومان عليهم السلام از نور خداوند است .خلقت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) كه صادر اول هستند از نور و روح خداوند متعال است :

«السلام على الائمة الدعاة و ... صراطه و نوره و برهانه»( زيارت جامعه كبيره )
با اين توضيح كه شما مي فرماييد پس نعوذ بالله خود خداوند هم از امواج الكترو مغناطيس است !!!

وانگهي اينكه شما ماهيت روح را بدون هيچ اثباتي از سنخ موج ذره مي فرماييد ، اين مصادره به مطلوب است .سوال اين است كه موج ذره مادي ، چگونه با روح ارتباط برقرار مي كند ؟ما اين سوال را مطرح كرديم تا در فرايند بررسي نظريه شما ببينيم مكانيزم ارتباط موج ذره با روح چگونه است؟ شما فرموديد زيرا روح از همان سنخ است و سپس براي اثبات اينكه روح از سنخ موج ذره است فرموديد :"اگر نبود، دیگر وابستگی کوانتیک میان روح ایشان و جبرئیل امین برقرار نبود. که اگر نبود، انوار مقدس معصومین(ع) از طریق وابستگی کوانتیک با کراما کاتبین، از اعمال ما مطلع نبودند." اين استدلال صحيح نيست .شما به چه دليل ماهيت روح را موج ذره مي دانيد ؟ روح پيامبر (ص) نور پيامبر (ص) از نور و روح خداست با اين احتساب معناي سخن شما اين است كه خداوند هم موج ذره است . ظاهر اين نظريه به اين نتيجه مي انجامد . آيا بنظر شما نتيجه ي قابل قبول و صحيحي است ؟

با عرض سلام و ادب خدمت اساتید بزرگوار

با عرض معذرت از اینکه وارد بحثتان میشوم سوالی داشتم از حضور استاد ارجمند سرکارخانم هدی.

آیا شما معتقدید از خداوند چیزی جدا شده و صادر اول از آن بوجود آمده؟ اینکه خلاف صریح آیات و روایات است.

شعور و درک را همه موجودات عالم دارند. وان من شی الا یسبح بحمده ولکن لاتفقهون تسبیحهم.

پس میفرمایید شعور جمادات هر چند اگر سطحش پایینتر باشد، از یک جای دیگر آمده؟

سوال: از نظر شما تجرد روح چیست؟ آیا روح هم مانند ذات اقدس الهی تجرد مطلق دارد؟

جواب بله نمیتواند باشد اگر هست لطفا دلیلتان را بیاورید.

و اگر خیر هست چگونه ممکن هست یک چیزی هم مجرد از ماده باشد هم مجرد از ماده نباشد؟

استوار;459237 نوشت:
سلام و عرض ادب.
بله حق با شماست.
هیچ دلیلی ندارم. درست میفرمائید.
سرکار هدی، حقیر تمامی حرفهایم را پس میگیرم.
فرضیات حقیر در مورد ملائک و روح کاملا بی اساس و مخدوش است.
در اینجا از شما پاسخگوی بزرگوار، استارتر تاپیک سرکار بی نظیر و تمامی خوانندگان گرامی بابت ارائه فرضیات بی اساس عذرخواهی میکنم.
لطفا هر آنچه گفتم را فراموش کنید.
موفق باشید. :Gol:

با عرض سلام و ادب

متاسفانه بحث تجرد روح هم مثل تثلیث در مسیحیت شده، با اینکه خودش را نمیتوان اثبات کرد اما به آن استناد میشود.

جناب استوار تا جاییکه بنده میدانم این فرضیات شما مربوط به آفریده ها میشود نه آفریننده ، پس تا زمانیکه کسی نتوانسته با دلایل متقن فرضیات حضرتعالی را رد کند دلیلی برعقب نشینی نمیباشد.

[="Tahoma"][="Navy"]سلام
بعید نیست که ابدان مادی فرشتگان از جنس انرژی های عالم ماده باشد البته تلبس فرشتگان به این انرژی ها باید متفاوت باشد هم از جهت گستره هم از جهت زمان تلبس
و هو عالم
[/]

سلام

از انجایی که جناب استوار فرضیه خودشو درباره چیستی فرشتگان پس گرفت

پس فرضیه حقیر که معتقدم ملائک همان انواع انرژیهای موجود در عالم هستند
همچنان روی میز است :ok:

حقیر معتقدم در قران به جای کلمه انرژی از کلمه ملک استفاده شده است
و همانطور که انرژیها انواع و اقسام مختلف دارند
فرشتگان هم در جات مختلف دارند

[="Tahoma"][="Navy"]

بی نظیر;460395 نوشت:
سلام

از انجایی که جناب استوار فرضیه خودشو درباره چیستی فرشتگان پس گرفت

پس فرضیه حقیر که معتقدم ملائک همان انواع انرژیهای موجود در عالم هستند
همچنان روی میز است :ok:

حقیر معتقدم در قران به جای کلمه انرژی از کلمه ملک استفاده شده است
و همانطور که انرژیها انواع و اقسام مختلف دارند
فرشتگان هم در جات مختلف دارند


سلام
اعتقاد به فرضیه خلاف تعالیم قرآن کریم است چون می فرماید : لا تقف ما لیس لک به علم
و چون به فرضیه اطمینان و یقینی نیست نمی توان بدان باور و عقیده داشت
پس بهتر است فرضیه خود را بعنوان یک احتمال مطرح کنید مگر اینکه دلیل قطعی ارائه کنید
یا علیم[/]

من فکر می‌کنم که اونها هر کاری رو ثبت نمی‌کنند.
در روایتی هست که این دو فرشته, هر روز (24 ساعت) به آسمان چهارم و بیت المعور (آرشیو الهی!) رفته و دیگر به نزد آنها باز نخواهند گشت (من که حکمتش و علتش و دلیلش و اهمیتش رو نمی‌فهمم, پدر توضیح بده!)
اطلاعات اینجوری ثبت می‌شه به هر فرشته یک برگ ویژه داده می‌شه, اینها قبلا پرینت شده اند, سپس برگه گناهان به فرشته‌ای که فقط گناه تیک می‌زنه و برگه کارهای نیکو که فرشته نیکی تیک می‌زنه
دقت کنید که گفتم تیک می‌زنه یعنی روی کاغذ یا چیزی که داره (شایدم چیزی شبیه به تبلت! الکتریسیته همیشه بوده!) پس اینها مثل سوالات چند گزینه‌ای تیک می‌زنند, و وای بر کسی که همه گناهانش پر باشه و همه کارهای نیکش برگه سفید!

محی الدین;460441 نوشت:
سلام
اعتقاد به فرضیه خلاف تعالیم قرآن کریم است چون می فرماید : لا تقف ما لیس لک به علم
و چون به فرضیه اطمینان و یقینی نیست نمی توان بدان باور و عقیده داشت
پس بهتر است فرضیه خود را بعنوان یک احتمال مطرح کنید مگر اینکه دلیل قطعی ارائه کنید
یا علیم

سلام

تعریف فرضیه

در تعريف فرضيه مى‌توان گفت: فرضيه عبارت است از حدس يا گمان انديشمندانه درباره ماهيت، چگونگى و روابط بين پديده‌ها، اشياء و متغيرها، که محقق را در تشخيص نزديکترين و محتمل‌ترين راه براى کشف مجهول کمک مى‌نمايد؛ بنابراين، فرضيه گمانى است موقتى که درست بودن يا نبودنش بايد مورد آزمايش قرار گيرد. فرضيه براساس معلومات کلى و شناخت‌هاى قبلى يا تجارب محقق پديد مى‌‌آيد. اين شناخت‌ها ممکن است براساس تجارب يا مطالعات قبلى باشد، از منابع شفاهى بدست آمده باشد، يا در جريان مطالعهٔ ادبيات تحقيق حاصل شده باشد.

سلام و عرض ادب.

هدی;459186 نوشت:
سوال اين است : چرا اين مدبر كوانتومي ، روان آدمي نباشد ؟ انسان روان هم دارد ، بسياري از امور انسان از جانب روان او مديريت مي شود ، روان انسان هم با استفاده از هر دو ابزار موارد شيميايي - هورمونها - و امواج الكترو مغناطيسي ، امور انسان را مديريت مي كنند .

تفاوت روان و ذهن همان بحث کوانتومی بودن ذهن است.
روان با میدان مغناطیسی و پردازشهائی بر اساس واکنشهای الکتروشیمیائی با سرعت معمول، تبیین میشود.
اما پدیده‌های ذهنی مانند تفکر، اراده، خودآگاهی و... شامل پردازشهای کوانتیک با سرعت بسیار بالا و نیز بحث امواج الکترومغناطیسی میباشد که حامل اطلاعاتند.

هدی;459186 نوشت:
برادرم اين كه يك ادعاي اثبات نشده است . شما بر اساس چه دليلي مي فرماييد تكلم خدا با فرشته صورت گرفته و پيامبر از آن آگاهي يافته است ؟
مثال نوع دوم وحي ، وحيي است كه به حضرت موسي عليه السلام در كوه طور شد :"و كلمه وراء در اينجا به معناي پشت نيست ، بلكه به معناي بيرون هر چيزي است كه محيط به آن چيز است ، به شهادت كلام خداي تعالي كه مي‏فرمايد : و الله من ورائهم محيط و اين قسم تكلم ( تكلم از ماوراي حجاب ) مانند تكلم خداي تعالي با موسي در كوه طور است"(4)
تكلم خداوند با حضرت موسي توسط گفتگوي باريتعالي با فرشته كه حضرت موسي آنرا بشنود نبود :" وَكَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا"(نساء/164)
يا مي فرمايد :
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي يَا مُوسَى (طه/11)
پس چون بدان رسيد ندا داده شد كه اى موسى
إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى(طه/12)
اين منم پروردگار تو پاى ‏پوش خويش بيرون آور كه تو در وادى مقدس طوى هستى
وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى( طه/17)
و اى موسى در دست راست تو چيست
قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى(طه/18)
گفت اين عصاى من است بر آن تكيه مى ‏دهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تكانم و كارهاى ديگرى هم براى من از آن برمى ‏آيد
همانگونه كه مي بينيد در اين گفتگو خداوند با موسي عليه السلام تكلم نموده و صحنه اي كه در قران ترسيم شده كاملا گوياست ، البته از پس حجاب است اما گفتگو با خود موسي عليه السلام صورت گرفته است .

خواهرم، در نوع دوم وحی شما نمیتوانید وجود واسطه را منکر شوید.
درست است که در تکلم پروردگار با حضرت موسی، عبارت

" وَكَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا" تأکید بر گفتگو را میرساند، اما این گفتگو به هر حال من وراء حجاب بوده. با واسطه بوده.اما فرقش با نوع سوم وحی اینست که واسطه در اینجا، القاء وحی را انجام نداده.
بحث وابستگی کوانتیک نیز همینگونه است.
وابستگی کوانتیک هم عینا گفتگو با موسی (ع) است. منتها از طریق فرشته وحی اما نه مانند نوع سوم که آن فرشته به اذن پروردگار القاء میکند. در اینجا فرشته تنها و تنها همان حجاب است.


هدی;459186 نوشت:
اميرمؤمنان عليه السلام فرمودند: «ان اللَّه خلق نور محمد صلى الله عليه و آله قبل المخلوقات ...» «1»؛ يعنى، اولين مخلوق نور رسول خدا صلى الله عليه و آله بود. ايا شما معتقديد كه اين نور پيامبر (صلي الله عليه و آْله و سلم ) كه اولين مخلوق الهي بود ، موج ذره الكترو مغناطيس بود ؟
همچنين بخشي از قران كريم ، بي واسطه فرشته و بصورت مستقيم از خداوند به رسول اكرم ( صلي الله عليه و‌آله و سلم ) وحي شده است ، اين دريافت به چه صورتي بوده است ؟آيا با همان مكانيزم موج ذره صورت گرفته است ؟ اينجاست كه عرض مي كنم برخي از مقدمات و مبادي در اين بحث، ممكن است به نتايج غير مطلوب بيانجامد .
يك نكته قابل توجه ديگر اينكه در قران كريم از روح سوال شده و پاسخ آن هم بيان شده است :
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلًا( اسراء/85)
و در باره روح از تو مى ‏پرسند بگو روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است
و درباره امر هم اينگونه آمده است :إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ(يس/82)چون به چيزى اراده فرمايد كارش اين بس كه مى ‏گويد باش پس [بى‏ درنگ] موجود مى‏ شود
مرحوم علامه طباطبايي دربحثي مفصل درمورد امر مي فرمايد :

"آنگاه امر را بيان كرده و مي‏فرمايد : "انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون فسبحان الذي بيده ملكوت كل شي‏ء "كه در درجه اول مي‏ فهماند امر او عبارت است از كلمه كن كه همان كلمه ايجادي است كه عبارت از خود ايجاد است" (2)

و ادامه مي دهند كه " امر خدا عبارت از كلمه ايجاد او است و كلمه ايجاد او همان فعل مخصوص به او است بدون اينكه اسباب وجودي و مادي در آن دخالت داشته و با تاثيرات تدريجي خود در آن اثر بگذارند اين همان وجود ما فوق نشاه مادي و ظرف زمان است و روح به حسب وجودش از همين باب است يعني از سنخ امر و ملكوت است . "( 3)
بنابراين روح خارج از مساله ي تدريج و بويژه خلقتي است كه شما مي فرماييد . مرحوم علامه بحث مفصلي از "روح" به تمام معانيش در ذيل ايه 85 سوره مباركه اسراء دارند كه با مراجعه به الميزان مي توانيد آنرا ملاحظه بفرماييد . ايشان با استفاده از آيات - تقريبا همين آياتي كه در بالا ذكر كردم - به اثبات غير مادي و غير تدريجي بودن روح مي پردازند و البته بحثش كمي طولاني است .

استاد گرامی، همانگونه که مستحضرید این مباحث مربوط به صادر اول، نور اول و .... مربوط به حوزه کلام و فلسفه میباشد و مربوط به انجمن تفسیر قرآن نمیشود.

شاید لازم باشد بنابر فرمایش سرکار، در تاپیکی جداگانه و مرتبط با انجمن کلام و عقائد این بحث ادامه پیدا کند.

دوستان ما انسان ها تازه یک قرن 21 انقدر پیشرفت کردیم خیلی خیلی چیز ها مونده تا یاد بگیریم خدا بهتر می دونه فرشته ها چی هستند شاید نظر شما درست باشه شایدم نه چیز دیگه ای باشند کسی چه می دونه تنها خداست که می داند و عالم است باز هم به نظر قبلیم تاکید می کنم این طور سوالات تنها اتلاف وقت است چون ما فرشته ای ندیده ایم تا ببینیم از جنس چیست؟ و حکایت اون فیلی که در تاریکی بود و هر کس قسمتی را لمس می کرد است

پرسش:
در آیات قران اشاره شده است که دوفرشته اعمال انسان را ثبت می کنند
کیفیت این ثبت اعمال چگونه است ؟آیا به قلم و کاغذ نیاز دارند ؟

پاسخ:
از آنجا كه فرشتگان موجودات نوری و مجردند، كتابت آنها تكوینی و بر اساس یك سلسله قوانین و سنن تغییر ناپذیر صورت می گیرد.
نگاشتن و كتابت اعمال به وسیله فرشتگان «كاتب» نیز به این معنا نیست كه در اینجا قلمی، صفحه ای و دواتی مادی باشد و ملائكه یادداشت برداری كنند؛ بلكه مقصود كتابت تكوینی است و آن بر اساس یك سلسله سنن و قوانین تغییر ناپذیر در جهان و نظام هستی است.

اعمالی كه از ما سر می زند، یك حقیقت خارجی و عینی است و ملائكه «كاتب» این حقیقت خارجی را با قلم تكوینی و نامرئی بر روی صفحه ای تكوینی - كه در حدّ معرفت ما نیست -‌ ثبت تكوینی می كنند؛ نه آنكه صورت مادی اعمال انسان ها با قلم مادی در روی كاغذی مادی نگاشته شود! برای تقریب به ذهن كتابت اعمال، مانند دوربین فیلمبرداری است كه بر اساس یك سلسله فعل و انفعالات نوری، افعال ظاهری ما بر روی آن نقش می بندد و تمامی رفتارهای ظاهری - با همه جزئیات و خصوصیاتش - بر روی فیلم دوربین ثبت می شود. ملائكه «كاتب» نیز چنین می كنند، ولی با این تفاوت كه تمامی افعال را - چه در حوزه ی ظاهر و چه در باطن - با تمامی جوانب، دقایق ریزه كاری ها و اهداف در صحیفه ای نوری می نگارند و در این نگاشتن، هیچ چیزی را فروگذار نمی كنند.(1) و (2)

در این که منظور از نامه اعمال چیست، نظریات مختلفی وجود دارد که چند نمونه از آنها را ذکر می­کنیم:
1. نامه اعمال کنایه از روح و نفس انسانی است که آثار همه اعمال در آن باقی مانده است و در قیامت همچون کتابی نشانگر اعمال گذشته انسان خواهد بود. فیض کاشانی در ذیل آیه 13 سوره اسرا این نظریه را مطرح ساخته است:
هی بعینها نفسه التی رسخت فیها آثار أعماله بحیث انتقشت بها(3)
«نامه عمل، همان روح آدمی است که آثار اعمال در آن رسوخ یافته به گونه­ای که این اعمال در آن نقش بسته است.»
2. نامه اعمال، حقیقت اعمال انسان است، علامه طباطبایی با استفاده از آیه «یوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ» (آل عمران/ 30) «روزی که هر انسانی اعمال نیک و بد خود را حاضر می­بیند» می­گوید:
«أن الكتاب یتضمن نفس الأعمال بحقائقها دون الرسوم المخطوطة على حد الكتب المعمولة فیما بیننا فی الدنیا فهو نفس الأعمال یطلع الله الإنسان علیها عیانا، و لا حجة كالعیان... أن كتاب الأعمال بحقائقها مستور عن إدراك الإنسان محجوب وراء حجاب الغفلة و إنما یخرجه الله سبحانه للإنسان یوم القیامة فیطلعه على تفاصیله‏»(4)

«نامه اعمال همان حقایق اعمال انسانی است و مانند خطوط و نقوش معمولی در کتابهای دنیا نیست، آن خود اعمال انسانی است که خداوند آشکارا آدمی را بر آن آگاه می­کند، و هیچ دلیلی بهتر از مشاهده نیست. این کتاب در دنیا از درک انسان پنهان است و حجاب غفلت روی آن را پوشانده، روز قیامت خداوند آن را می­گشاید و پرده­های غفلت را کنار می­زند و انسان را از آن باخبر می­سازد.»

3. نامه اعمال در حقیقت، آثار تکوینی اعمال انسان است که در آخرت تجلی می­کند. توضیح اینکه اعمال انسان همانگونه که در درون جان او اثر می­گذارد در عالم بیرون، در فضا و هوای اطراف، در زمینی که در آن زندگی می­کند و در همه چیز اثر دارد و گویی بر آنها نقش می­بندد، نقوشی که به وسیله قوا و نیروهای عالم هستی و فرشتگان در دل این موجودات ثبت می­شود و در قیامت پرده از آ برداشته می­شود و آشکار می­گردد. این آثار از تمام محیط بیرون جمع­آوری می­شود و فشرده می­گردد و به دست هرکس داده می­شود و با یک نگاه در آن حال هر کس معلوم است.
این آثار در دنیا برای ما محسوس و قابل درک نیست، اما بی­شک آنها وجود دارند و در روز قیامت که دید دیگری پیدا می­ کنیم، همه اینها را می­ بینیم و آنها ر اتصدیق می كنيم.(5)و(6)

منابع:
(1)- برای فهم بهتر كتابت عمل نگا: مواقف حشر، از همین قلم، صص 29 - 39، و تجسم عمل و شفاعت، از همین قلم، صص 46-73
(2)- منبع :سايت
اسلام كوئست
(3)- فيض کاشاني، ملامحسن، تفسير الصافي، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، 1415ه ق، ج3، ص182
(4)- طباطبايي، محمدحسين، الميزان، قم، اسماعيليان، ج13، ص55
(5)- پيام قرآن، مكارم شيرازي ،ج 6، ص105-106
(6)- برگرفته از سايت
پژوهه

كليد واژه ها : ثبت اعمال ، عتيد و رقيب، نامه اعمال ، حقيقت اعمال ،آثار تكويني اعمال

موضوع قفل شده است