احاديثی از معصومین درباره لعن و برائت از ملعون اول و دوم
پیامبر اکرم(ص):
هرکس از لعن نمودن کسی که خداوند او را لعنت نموده خودداری نماید؛ لعنت خداوند بر او باد
بحارالانوار ج2 ص202
امام علی(ع):
خدا رحمت کند سلمان و اباذر و مقداد را؛ هیچ کس به اندازه ایشان آن دو (عمر و ابابکر)را نشناخت و از آنان بیزاری نجست و آنان را لعنت ننمود
سلیم بن قیس ص921ح67
امام علی(ع):
شگفتا چگونه این امت دلباخته خلفا(عمر و ابابکر)شده اند؟ چه محبتی از آنها و معتقدین آنها به دل دارند ؟
سلیم بن قیس ص207
بحارالانوار 30/326
امام علی(ع):
والله اگر اين امت با پاي برهنه در حالي كه بر سر خود خاكستر ريخته باشند و گريه كنند و بر كساني كه آنها را گمراه كردهاند لعنت كنند باز اين امت در لعنت كم كاري كردهاند
بحار الانوار ج30 ص 126
در دعای صنمی قریش که علی (ع)بدان مواظبت می فرمودند، ميفرمايند:
خداوندا لعـنت کند دو بـت قریش(ابوبکر و عمر)و دو مشرک آنرا، و دو سرکرده ضلالت را
و آن دو دروغ پرداز را، دختر آنان (عایشه و حفصه)را، آن دو نفری که فرمانت را زیر پا نـهادند
و وحی تو را نپذیرفتند، و نعمت رسولت را انکار کردند، و نافرمانی پیامبرت را کردند
بحارالانوار 85/240
حضرت زهرا(س):
به خدا قسم در هر نمازم بر تو(ابوبکر)نفرین میکنم
لامامة و السیاسة 1/20
امام سجاد(ع):
آن دو(عمر و ابابکر)کافرند و هر کس محبت آنها را داشته باشد کافر است
بحارالانوار ج72 ص 137 ح25
امام سجاد(ع):
آن دو کافرند و هر کس دوستدار آنها باشد هم کافر است
بحارالانوار ج72 ص128
امام سجاد(ع):
هر دو (ابابکر وعمر)کافرند و هر کس نیز آن دو رادوست بدارد کافر است
بحارالانوار ج69ص128
امام باقر(ع):
مثال ابوبکر و پیروانش مثال فرعون و فرعونیان است و مثال امام علی (ع)و شیعیانش مثال موسی و پیروانش است
بحارالانوار ج30 ص383
امام باقر(ع):
هر کس بداند خداوند حکیم عادل است؛ از آن دو بیزاری می جوید
و هیچ خونی نیست که ریخته شود مگر آنکه به گردن آن دو نفر باشد
بحارالانوار 30/383
امام باقر(ع):
همانا آن دو شیخ(عمر و ابابکر)از دنیا رفتند وتوبه نکردند و به یاد نیاوردند آن ظلمهایی که در حق امیرالمومنین(ع)روا داشتند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آن دو باد
اصول کافی ج8 ص 246 ح343
امام باقر(ع):
به خدا قسم هیچ از یک ما از دنیا نرود مگر غضبناک باشد از آن دو
و هیچ روزی بر ما نمی گذرد مگر این که نسبت به آن دو خشمگین هستیم
و بزرگانمان به کوچکترها به این امر سفارش می کنند
لعنت خدا و ملائکه و تمامی مردم بر آن دو نفر باد
اصول کافی 8/245 ح340
امام صادق(ع):
کسی که ذره ای از محبت اولی و دومی را به دل داشته باشد استحقاق بهشت ندارد
تفسیر عیاشی ج1ص156
بحارالانوار ج30ص215
امام صادق (ع):
سوگند به خدا اگر درقلب جبرئيل و میکائیل ذره اي از محبت آن دو نفر(ابو بكر و عمر)بود خداوند آنها را با صورت در آتش جهنم مي انداخت
بحار الانوار ج45 ص 339
امام صادق(ع):
ما اهل بیت (ع)کوچک و بزرگ خود را به سب و لعن و بیزاری جستن از آن دو(عمر و ابابکر)امر می نمائیم
معجم رجال الحدیث ج15 ص129
امام صادق(ع):
هنگامی که حضرت قائم عج ظهور فرماید آن دو (عمر و ابوبکر)را لعنت نموده و از آنها برائت می جوید
بحارالانوار 52/386 ح201
امام صادق(ع):
هر ظلمی که تا روز قیامت اتفاق افتد و هر خونی که تا روز قیامت به حرام بر زمین بریزد و هر عمل منکر و
ناشایستی که تا روز قیامت اتفاق افتد همانا وزر و وبال آن به گردن آن دو (عمر و ابابکر)و پیروان آن دو نوشته خواهد شد
مجمع النورین ص124
امام صادق (ع):
هر كسي در كفر دشمنان و ظالمين به حق اهل بيت شك كند كافر است
وسائلالشيعة ج:28 ص:345
بحارالأنوار ج :8 ص :366
بحارالأنوار ج :27 ص :62
امام صادق (ع):
دروغ ميگويد کسي که گمان مي کند دوستدار ماست اما از دشمنان ما برائت نمي جويد
بحارالانوار ج27ص 57
امام صادق (ع)بعد از هر نماز واجب لعن می کرد چهار مرد ملعون و چهار زن ملعون را
اما مردان عبارتند از:ابابکر؛ عمر؛ عثمان؛ معاویه
و زنان عبارت بودند از:عائشه؛ حفصه؛ هند و ام الحکم خواهر معاویه
الكافي ج3 ص342
امام کاظم(ع):
اولی و دومی همان دو نفری هستند که به اندازه چشم به هم زدنی ایمان نیاوردند
بحارالانوار ج3ص409
امام کاظم(ع):
هردو نفر(عمر و ابابکر)کافرند؛ نفرین و لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها باد؛ به خدا سوگند هیچگاه به دل ایمان نداشتند
اصول کافی ج 8 ص 125 ح95
امام مهدی(عج):
آن دو نفر برای طمع (در قدرت و حکومت)مسلمان شدند
احتجاج طبرسی ج2ص465
شما یا واقعا نمی فهمی یا خود را به ندانستن زده ای.
ادب را از عايشه اموخته اي؟
اما به هر حال این نشان دهنده بی سوادی شماست.
سوادتان را هم از عمر ياد گرفته ايد كه مي گفت كل ناس افقه من عمر، تو اگر سواد داشتي كه مانند عمر فرار نمي كردي :khaneh:
درضمن شما اگر در هفته های وحدت یک بار سخنان مقام معظم رهبری را گوش میکردید انقدر حق به جانب سخن نمیگفتید.
فعلا از دروغ هايي كه به اهل بيت و اقا بسته اي دفاع كن
درضمن در سخن معصومی که آورده ای نخوانده ایم که عایشه مورد لعن قرار گرفت بلکه ریسمان بافی خودتان بود.
ادمي وقتي از مباحثه علمي فرار كند بايد هم صغرا و كبري چيني كند، هر وقت ياد گرفتي قول خبري و نقلي و نفرين چيست بيا با من بحث كن
حضرت علی(ع) 25 سال سکوت کرد.بعضا خلفا را در هدفشان کمک کرد.انوقت ریسمان به هم می بافی.
بازم كه اوهام بافتي، اولا مولا از اول هم خليفه شيعيان و مسلمين بوده دوما مهمل بافيت را اي عمري بگذار كنار، مولا هرگز به خلفا كمك نكرده، الان از عايشه فرار كردي رسيدي به عمر جانت؟ مولا اگكر انها را قبول داشت كه صفات منافين را به انها نمي داد، اگر انها را مشروع مي دانست در غزوات انها شركت مي كرد، متاسفانه جهل به تاريخ شملا را گمراه نموده است
از لعن و جهنمي بودن مادرتان عايشه دفاع كنيد:khaneh:
شما که میدانید ابتدا لعن توسط حضرت علی(ع) را ثابت کنید.
در اواخر جلد 2 علل الشرائع مرحوم صدوق آمده:
امام صادق علیه السلام فرمودند زمانی که قائم بیاید حمیرا(عائشه) را حد میزند، بخاطر نسبت ناروایی که به مادر ابراهیم داد.
در اواخر جلد 2 علل الشرائع مرحوم صدوق آمده:
امام علی علیه السلام فرمودند که خداوند این خلق را در هر کدام از وقت نمازهایشان لعن میکند، پرسیده شد چرا؟ فرمودند: "بخاطر اینکه ما را انکار کردند".
امام علی(ع):
خدا رحمت کند سلمان و اباذر و مقداد را؛ هیچ کس به اندازه ایشان آن دو (عمر و ابابکر)را نشناخت و از آنان بیزاری نجست و آنان را لعنت ننمود
سلیم بن قیس ص921ح67
النبي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ من أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ
سلام. برادر گرامی، رسول الله ص طلاق زنان خود را به حضرت علی علیه السلام سپرد و ایشان در جنگ جمل عائشه را طلاق داده اند(از صفت ام المومنین بودن انداخته اند)
علی بن ابراهیم قمی از امام صادق علیه السلام...امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر عایشه حد شرعی جاری می کنند به خاطر کاری که در راه بصره انجام داد؛ فلانی(طلحه)عایشه را دوست می داشت و زمانی که عایشه می خواست به طرف بصره برود، طلحه به او گفت: بر تو حلال نیست بدون محرم خارج شوی، پس عایشه خود را به ازدواج او درآورد...
ماجرا را چنین آورند : فلما ارادت ان تخرج الی البصرة قال لها طلحة : لا یحل لک ِ اِن تخرجی من غیر محرم فزوجت نفسها من طلحة " تفسیر القمی 2/377و عنه البحار 22/240و نور ثقلین 5/375
لعن علنی شیخین توسط معصوم علیه السلام در کتاب شریف الکافی:
http://lib.eshia.ir/11005/8/246
343 - حنان عن أبيه، عن أبي جعفر (عليه السلام) قال: قلت له: ما كان ولد يعقوب أنبياء؟ قال: لا ولكنهم كانوا أسباط أولاد الأنبياء ولم يكن يفارقوا الدنيا إلا سعداء تابوا وتذكروا ما صنعوا وإن الشيخين فارقا الدنيا ولم يتوبا ولم يتذكرا ما صنعا بأمير المؤمنين (عليه السلام) فعليهما لعنة الله والملائكة والناس أجمعين.
لعن علنی عمر توسط برترین موجود آفرینش:
وقول أمير المؤمنين عليه السلام: " لعن الله ابن الخطاب فلولاه ما زنى إلا شقي أو شقية لأنه كان يكون للمسلمين غناء في المتعة عن الزنا ثم تلا " ومن الناس من يعجبك قوله في الحيوة الدنيا ...
سوادتان را هم از عمر ياد گرفته ايد كه مي گفت كل ناس افقه من عمر، تو اگر سواد داشتي كه مانند عمر فرار نمي كردي
از مهملاتی که امام شافعی گفت که بدتر نبود.(( فرعون بزرگترین جلاد را انسان مومن قلمداد کرد) در پستهای قبلی با سند گذاشتم.
فعلا از دروغ هايي كه به اهل بيت و اقا بسته اي دفاع كن
دروغ را شما به اهل بیت بسته اید که گفته بودید حضرت علی(ع) عایشه را لعن کرد.که مدرکی ارائه ندادید. فقط ریسمان بافتید.
ادمي وقتي از مباحثه علمي فرار كند بايد هم صغرا و كبري چيني كند، هر وقت ياد گرفتي قول خبري و نقلي و نفرين چيست بيا با من بحث كن
مشخصه کی فرار میکنه ، برای اینکه بیشتر تو گل فرو نری ، میگی از خود سایت مثال بزن.
بنده هم گفتم هر زمانی که شما کتابهای که از آنه مثال میزنید را به دست بنده رساندید بنده هم از سایت ایشان مثال میزنم.
بازم كه اوهام بافتي، اولا مولا از اول هم خليفه شيعيان و مسلمين بوده دوما مهمل بافيت را اي عمري بگذار كنار، مولا هرگز به خلفا كمك نكرده، الان از عايشه فرار كردي رسيدي به عمر جانت؟ مولا اگكر انها را قبول داشت كه صفات منافين را به انها نمي داد، اگر انها را مشروع مي دانست در غزوات انها شركت مي كرد، متاسفانه جهل به تاريخ شملا را گمراه نموده است
از لعن و جهنمي بودن مادرتان عايشه دفاع كنيد
به خاطر حفظ وحدت و مصلحت بود که علی (ع) 25 سال دربرابر خلفا سکوت نمود ، حتی دربرخی موارد با آنان همکاری کرد. حضرت درباره سکوت خود فرمود:" رداي خلافت را از تن بيرون کردم و از آن کناره گيري نمودم، در حالي که در اين فکر فرو رفته بودم که آيا با دست تنها و نداشتن نيرو، به پاخيزم و يا در اين محيط پر خفقاني که به وجود آوردهاند، صبر کنم ؟ عاقبت ديدم صبر به عقل و خِرَد نزديک تر است. صبر کردم، ولي حالم شبيه کسي بود که خار در چشم و استخوان در گلو دارد.
النبي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ من أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ
همچنين به ايه 4 و 5 سورهتحريم دقت كنيد فقد صغت قلوبكما علت ازار پيغمبر بوده كه خداوند اين را نازل نمود و جالب اينجاست خداوند اينها را در ايه 57 سوره احزاب لعن نموده
و نيز از امام باقر (عليه السلام ) روايت كرده گويد: بدانحضرت عرض كردم : آيا فرزندان يعقوب پيغمبر نبودند؟فرمود: نه ، ولى آنها اسباطفرزندان پيغمبر بودند، و چنان بود كه از دنيا نرفتند جز آنكه اهل سعادت و رستگارىشدند (چونكه ) توبه كردند و متذكر كردار (بد) خود شدند، ولى شيخين از دنيا رفتند درصورتيكه توبه نكردند و متذكر رفتار بدى كه نسبت به اميرمؤ منان (عليه السلام ) انجام دادند نگشتند پس بر آن دو باد لعنت خدا و فرشتگان و مردمان همگى
حقیر برای اهل علم مینویسم که احادیث علل را مرور کرده اند و مستحضرند.
ضمنا جواب سوال شما اینجاست:
لعن علنی شیخین توسط معصوم علیه السلام در کتاب شریف الکافی:
http://lib.eshia.ir/11005/8/246
343 - حنان عن أبيه، عن أبي جعفر (عليه السلام) قال: قلت له: ما كان ولد يعقوب أنبياء؟ قال: لا ولكنهم كانوا أسباط أولاد الأنبياء ولم يكن يفارقوا الدنيا إلا سعداء تابوا وتذكروا ما صنعوا وإن الشيخين فارقا الدنيا ولم يتوبا ولم يتذكرا ما صنعا بأمير المؤمنين (عليه السلام) فعليهما لعنة الله والملائكة والناس أجمعين.
لعن علنی عمر توسط برترین موجود آفرینش:
وقول أمير المؤمنين عليه السلام: " لعن الله ابن الخطاب فلولاه ما زنى إلا شقي أو شقية لأنه كان يكون للمسلمين غناء في المتعة عن الزنا ثم تلا " ومن الناس من يعجبك قوله في الحيوة الدنيا ...
آیا در این فراز نام خلفا برده میشود.
نام خلفا را نشانمان دهید.
درضمن به دنبال تفرقه بین شیعه و سنی نباشید.
من دنبال القاي مطلب خاصي نيستم و فكر هم ميكنن ايشون سال پيش و بعد از جريان طلبه ي كويتي فتواي جديدي (و شايد تكرار) دادن لااقل در مورد خانم عايشه؛ اما چون اين تاپيك واقعا از هدفش منحرف شده و شما هم فرمودين به دنبال تفرقه نباشيم، جزئياتش رو بحث نميكنيم. :Gol:
این شما بودید که به دروغ گفتید حضرت علی(ع) و پیغمبر عایشه را لعنت کردن.
سپس خطبه 13 را بازگو کردید که بنده هم با خطبه 156 سخن کذب شما را رد کردم.
:khaneh:
يادم مي ايد از بحث فرار كردي شما يادت نمي ايد؟
خطبه 156 شما ادعاي ما را ثبات كرد در مورد نفرين و لعن يادت نمي ايد؟ گرچه شما كه به همين زودي فتواي جعليت فراموشت شد و شروع به لعن كردي انتظار بيشتر از اين نيست
بنده هم گفتم طبق نظر مقام معظم رهبری لعن حرام است. شماره دفتر ایشان را هم قرار دادم.
شما فقط به اقا دروغ بستي و براي ادعايت يك سند صحيح ظبط شدههم ندادي
اما پذیرش یخن حق به درستی برایتان سخت است.
امروزه دروغ به واسطه شما لباس حق را به خود پوشانده و يقينان حقيقت هاي شما براي ما دروغ هست لذا قابل پذيرش نيست چرا از نقد لعن فرار كردي؟
حدیثی که نقل کرده بودی کجایش نام عایشه و خلفا بود؟
گرامی شما مشکل دارید؟
وقول أمير المؤمنين عليه السلام: " لعن الله ابن الخطاب فلولاه ما زنى إلا شقي أو شقية لأنه كان يكون للمسلمين غناء في المتعة عن الزنا ثم تلا " ومن الناس من يعجبك قوله في الحيوة الدنيا ...
حالا که کذب سخنانت در حال آشکار شدنه فهمیدی این حدیث مرفوع هست.
اگر نظر من براي شما ملاك هست بنده از اول به شما گفتم و مي گويم بررسي نسد براي من ملاك نبود اين را اقاي ملاصدرا هم شاهده و ه ايشان گفتم كه من مسئله دلالي را گفتم و الان هم مي گويم شما هيچ چيزي را نمي توانيد براي خود اثبات كنيد الا اينكه از بحث با من فرار كنيد الان هم توانايي اثبات عدم لعن را نداريد من در سايبر يك عمري را با علوي از طريق لعن شناسايي مي كنم كسي كه تبري نجويد عمري هست
وعنمحمد بن موسى بن المتوكل ، عن علي بن إبراهيم ، عن أبيه عن ابن أبي عمير ،عن إبراهيم بن زياد قال : قال الصادق ( عليه السلام ) : كذب من زعم أنهيعرفنا وهو مستمسك بعروة غيرنا .
امام صادق - عليه السلام - فرمود: دروغ مي گويد كسي كه گمان مي كند از شيعيان ماست در حالي كه به ريسمان غير ما متمسك مي شود.
وسائل الشيعة (آل البيت) - الحر العاملي - ج 27 ص 129
شما جماعت عمري را خوب مي شناسم، با نام شيعه مي ايد و مي خواهيد به اهل بيت ضرر وارد كنيد
خطبه 156 شما ادعاي ما را ثبات كرد در مورد نفرين و لعن يادت نمي ايد؟ گرچه شما كه به همين زودي فتواي جعليت فراموشت شد و شروع به لعن كردي انتظار بيشتر از اين نيست
تا جایی که ما خوانده ایم حضرت علی(ع) در خطبه 156 فرمودند احترام عایشه مثل قبل واجب است. و حساب کار او با خداست.
نمیدانم در خطبه 156 نهج البلاغه ای که امام شافعی (ل ا ) بیان کرد چه چیز نوشته شده است.
---------------------------------------
درضمن بنده همون اول گفتم. دوباره میگم شما آمین بگو.
خدایا پدرو مادر کذاب را لعنت بفرما.
اگر بنده به مقام معظم رهبری سخن دروغی نسبت دادم مرا لعنت بفرما.
اما اگر جمله ذکر شده که ((لعن کردن مقدسات اهل تسنن اگر باعث تفرقه شود حرام است)) کلام مقام معظم رهبری است. و اگر خیمه گاه به دروغ میگوید که چنین نیست او را لعنت بفرما.
مشكل داره اساسي كلي حديث لعن فرستادم اينگار نمي بينه
اما لعن مولا علي و رسول الله بر جملي ها:::::::::
*** عن أبي جعفر محمد بن علي - عليه السلام - قال : قال علي - صلوات الله عليه - : لعن أهل أجمل . فقال رجل : ياأمير المؤمنين إلا من كان منهم مؤمنا . فقال - عليه السلام - : ويلك ما كان فيهم مؤمن "
امام باقر علیه السلام می فرمایند : امیرالمومنین علیه السلام اهل جمل را لعنت فرمودند .
مردی گفت : غیر از مومنین آنها .
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : وای بر تو ! در بین آنها مومنی وجود ندارد .
مرحوم ثقه الاسلام کلینی در " روضه کافی " روایتشماره 353 ( اصول کافی ج 8 ص 252 ) از قول امام باقر علیه السلام چنین میگوید :
" فقال أبو جعفر ( عليه السلام ) : لا بل حرب علي ( عليه السلام ) شر منحرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ، فقلت له : جعلت فداك أحرب علي ( عليهالسلام ) شر من حرب رسول الله ( صلى الله عليهوآله ) ؟ قال : نعم وسأخبرك عن ذلك ،إن حرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) لميقروا بالاسلام وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثمجحدوه . "
( امام باقر علیه السلامفرمودند : نخیر ! بلکه جنگ باعلی علیه السلام از جنگ با رسول الله صلی الله علیه وآله بدتراست .
عرض کردم : جانم به قربانت . آیا جنگ کردن با علیعلیهالسلام از جنگکردن با رسول الله بدتر است؟
امام باقر علیه السلام فرمودند : آری و دلیلش رابه تو می گویم . کسانیکه با رسول الله جنگ کردند ، اسلام را نپذیرفتهبودند ولی کسانی که با علی علیهالسلام جنگیدند به اسلام اقرار داشتند سپس آن راانکار نمودند )
اين روايت هزار درصد صحيح هست
جناب امام عشق قضنگ دقت كنيد امام باقر فرمودند:
وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثمجحدوه . " به اسلام اقرار داشتند سپس آن راانکار نمودند
اينها از منظر اهل بيت كافر شده اند و خروج از دين اسلام كرده اند و حال انكه خود رسول خدا هم در اسناد متعدد جنگ با مولا را به منزله كفر مي داند ضمن اينكه در صحيحن هم موجود هست خروج بر حاكم كفر هست
اما لعن رسول الله بر جملي ها
أَنَّ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ اين روايت هم در من لايحضر امده كه سندش هم به واسطه سيد خوئي به تصحيح رسيده است
عايشه از سردمداران جمل بوده است همان گونه كه مولا علي در خطبه 156 و 13 فرمودند و مولا اينان را كافر مي داند و انها را لعن نموده و حقير از ايات و روايات ادعاي خودم را هم ثابت نمودم
عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيّاً ع حِينَ بَرَزَ أَهْلُ الْجَمَلِ وَ هُوَ يَقُولُ وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمَتْ صَاحِبَةُ الْهَوْدَجِ أَنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ص وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى حبه عرنی می گوید : شنیدم که علی علیه السلام وقتی با اهل جمل روبرو شد می فرمود : به خدا قسم صاحب هودج – عایشه – می داند که اهل جمل بر زبان پیامبر امی صلی الله علیه و آله لعنت شده اند و هر که دروغ ببندد نا امید می گردد .
دوستان شايد سوال پيش بيايد هودج عايشه نباشد اما علامه بلاذري پاسخ ما را داده است
وأتي بالجمل فأبرز وعليه عَائِشَةُ فِي هودجها وقد ألبست درعا، وضربت عَلَى هودجها صفائح الحديد، ويقال: إن الهودج ألبس دروعا.
عائشه، سوار بر شتر وارد معركه شد؛ در حالى كه بر هودجى نشسته بود و زره بر تن داشت و بر هودج او صفحههاى از آهن كوبيده شده بود. گفته مىشد كه هودج زره پوش شده است.
البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاى279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص309، طبق برنامه الجامع الكبير.
تا جایی که ما خوانده ایم حضرت علی(ع) در خطبه 156 فرمودند احترام عایشه مثل قبل واجب است. و حساب کار او با خداست.
در خطبه 13 هم مورد لعن و نفرين قرار داده ضمن اينكه پاسخ شما را داديدم كه منظرو از حرمت چيست گويا شما مشكل بصري داريد
و يا خودت را مانند عمر به خواب زده اي و يا اينكه مانند عايشه با مولا خصومت داري
اما فرموديد كه مولا علي ع فرمايش نموده اند كه حرمت عايشه پابرجا هست بله، درست هست اما بايد ديد منظور مولا از اين حرمت چه هست
أَبِى رَافِعٍ ان رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال لعلي بن أبي طَالِبٍ انه سَيَكُونُ بَيْنَكَ وَبَيْنَ عَائِشَةَ أَمْرٌ قال أنا يا رَسُولَ اللَّهِ قال نعم قال فانا أَشْقَاهُمْ يا رَسُولَ اللَّهِ قال لاَ وَلَكِنْ إذا كان ذلك فَارْدُدْهَا إلى مَأْمَنِهَا. رسول خدا صلى الله عليه وآله به على بن أبى طالب عليه السلام فرمود: به زودى بين شما و عائشه اتفاقاتى مىافتد. على عليه السلام سؤال كرد؟ بين من و او ؟ فرمود: بلى. باز امام عليه السلام سؤال كرد: آيا من بر شقاوت هستم اى رسول خدا ؟ فرمود: نه، ولى هر وقت اين اتفاق افتاد او را به منزلش برگردان.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج6، ص393، ح27242، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج1، ص332، ح995، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.
هيثمى بعد از نقل اين روايت مىگويد: رواه أحمد والبزار والطبراني ورجاله ثقات. اين روايت را احمد، بزار و طبرانى نقل كرده و راويان آن ثقه هستند. الهيثمي، ابوالحسن نور الدين علي بن أبي بكر (متوفاى 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج7، ص234، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
منظور مولا از حرمت او پابرجا هست يعني مدارا كردن با عايشه دوست عزيز نه اينكه ايشان 20000 هزار ادم را مي كشد، بر حاكم خروج مي كند، جنگ براه مي اندازد، خلاف قران عمل مي كند بعد ما به او بگويم رض الله عنهما بله بهشتي هم هستند ما هم او را دوست داشته باشيم، خدا او را لعن كرده شما اين وسط وكيل خدا هستيد و يا وصي خدا كه براي ما امر و نهي مي كنيد و ايات را نسخ مي كنيد؟ حال بماند كه پيغمبر در مورد حكم خروج بر حاكم را چه فرموده در مورد خوارج چه فرموده، اينقدر اين مطالب تند هست كه واقعا جاي گفتن ندارد مانند الخوارج كلاب من اهل نار
اما دوستان بسيار جالب هست اين برادر عزيز ما خطبه 156 را ديده اند اما خطبه 13 كه دقيقا مربوط و جنگ جمل و لعن و نفرين مولا بر انها هست را نديده اند
شما سپاه یک زن، و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید، تا شتر صدا مىکرد مىجنگیدید، و تا دست و پاى آن قطع گردید فرار کردید.اخلاق شما پست، و پیمان شما از هم گسسته، دین شما دو رویى، و آب آشامیدنى شما شور و ناگوار است.
کسى که میان شما زندگى کند به کیفر گناهش گرفتار مىشود، و آن کس که از شما دورى گزیند مشمول آمرزش پروردگار مىگردد.
جناب امام عشق ايا اخلاف شما پست، نفرين هست يا نه؟ ايا دين شما دورويي اين نشانه منافقين هست يا نه؟ خداوند در مورد منافقين مي فرمايد ان المنافقين في درك الاسفل من نار
اب اشاميدني شما شور اين لعن و نفرين هست يا نه؟
و جالب اين جا هست مولا مي فرمايد پيمان شما از هم گسسته و خداوند افرادي را كه پيمان شكني مي كنند را لعن مي كند فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ
توجيه شما براي اين همه رسوايي عايشه چيست؟
جالب اينجا هست كه اين خطبه در مصادر اهل سن هم امده است::::::
إبن أبيالحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاى655 هـ)، شرح نهج البلاغة،خطبه 13 ج1 ص251، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
الزمخشري الخوارزمي، ابوالقاسم محمود بن عمرو بن أحمد جار الله (متوفاى538هـ)، ربيع الأبرار،ج1،ص253، تحقيق : عبد الأمير مهنا، ناشر : مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت، چاپ : الأولى،سال چاپ : 1412 -
( عثمان گفت: اى ابا الحسن، آيا نزد تو و اين اصحابت در باره من حديثى نيست؟ على عليه السّلام فرمود: بلى،از پيامبر شنيدم كه دو بار تو را لعنت كرد و بعد از آنكه ترا لعنت نمود برايت استغفار نكرد. عثمان غضبناك شد و گفت: مرا با تو چه كار است! هيچ گاه مرا رها نمىكنى، نه در زمان پيامبر و نه بعد از او!
على عليه السّلام فرمود : آرى، خداوند بينى ات را بر خاك بمالد. )
مولا فرمودند: خدا سلمان و ابو ذر و مقداد را رحمت كند، آنها چه خوب آن دو نفر را مىشناختند و برائتشان از آن دو و لعنتشان نسبت به آنان شديد بود. سلیم قیس
جناب امام عشق برو خطبه شقشقيه را بخوان كه نزد شيعه مستفيض هست و نزد اهل سن هم مورد قبول
يکى از مواردى که در ارزيابى احاديث مورد عمل عقل و توصيه شرع است، نقد محتوايى احاديث از نظر عدم مخالفت با کتاب خدا مى باشد، به عبارت ديگر، مفاهيم و معانى احاديث بايستى با کتاب خدا، هماهنگ بوده و در غير اين صورت، آن حديث، کنار گذاشته مى شود. علاوه بر مورد فوق يکى ديگر از مواردى که در ارزيابى احاديث، مورد عمل قرار مى گيرد عدم مخالفت حديث با عقل مى باشد. اگر مضمون حديثى با ادراک روشن عقل، مخالفت داشت و عقل، محتواى آن را قابل قبول ندانست و با حس و وجدان، مغايرت داشت، بايستى کنار نهاده شود.
عدم مخالفت با کتاب خدا و همچنین نبود تعارض بین روایت و عقل،قطعاً شروط صحیحی هستند.منتهی ما می گوییم این خطبه نه با کتاب خدا تعارض دارد،نه با عقل.
اولاً که عقل چیزی است که مطیع امر خداوند باشد (این مطلب با بررسی روایت ثابت می شود) لذا میان عقل حقیقی و کتاب خدا و روایات تفاوتی نیست.یعنی وقتی نظر قران و روایات را بررسی کنیم،نظر عقل را بررسی کرده ایم.
ثانیاً قرآن کریم و روایات طبق حدیث ثقلین لازم و ملزوم یکدیگرند.پس این دو هم قابل جدا کردن از یکدیگر نیستند.
حال این خطبه،صراحتاً مخالفتی با قرآن ندارد.مخالفتی با عقل هم ندارد.عقل آن چیزی نیست که ذهن هر فرد به او می گویید.عقل سلیم،یکسری ویژگی ها دارد و مهمترین ویژگی اش مجهز بودن به لباس منطق است.پس هر کسی نمی تواند ادعا کند من فلان روایت را مطابق عقلم نیافتم،پس این روایت صحیح نیست.کسی می تواند چنین ادعایی کند که دارای عقل سلیم باشد.
لذا زنان نمی توانند بگویند چون این خطبه مخالف عقل ماست،آن را قبول نداریم.چرا که این یعنی دور منطقی.خطبه خودش می گوید عقل زن کامل نیست،حال زن می گوید من با عقلم در یافتم این که خطبه می گوید عقل من ناقص است،باطل است.این مصداق مصادره به مطلوب است.بحث ما دقیقاً این است که آیا زن می تواند با اتکا به عقلش چنین حرفی بزند یا خیر.
نکته دیگر این که کسی مانند آیت الله جوادی آملی که یک عالم هستند و تا حدودی منتقد این خطبه هستند،جرئت نمی کنند این خطبه را رد کنند و فقط می گویند ما علمش را نداریم.پس اینطور نیست که هر کسی دلش خواست بلند شود و بیاید بگوید من این خطبه را صحیح نمی دانم.وقتی یک عالم چنین جرئتی نمی کند،چطور یک انسان عادی می تواند چنین جرئتی کند؟!
قرآن کريم با معرفى بلقيس، ملکه سبا، در واقع زنى را معرفى کرده است که از توانايى عقلى و برنامهريزى و هوشمندى برترى نسبت به مردان برخوردار بوده است. آرى قرآن کريم، قبل از آنکه از عاطفى و احساسى بودن بلقيس سخن بگويد از انديشمندى و اراده و واقعبينى او سخن گفته و صلاحانديشى و نفوذ کلام و مطاع بودن اوامر او را مى ستايد. تصويرى که قرآن کريم از اين زن بما نشان مى دهد، نمايشگر چه ديدگاه اسلامى است؟ آيا اصولاً اين ديدگاه مى تواند چنان باشد که عقل زن را براى حضور در موقعيتهاى مسئوولانه، ناقص و کارآمد، تلقى کنيم؟!.
در این خصوص پاسخ مفصل داده شده است و این هم باز تکرار مکررات است،لذا اعتباری ندارد.
از آن زمان که در اسلام، اولين شهيد مسلمان يک زن گشت تا آنجا که عالمان صادق به ما خبر دادند در مقابل جور فراگير تمام زمين، اگر آن موعود ظهور کند، در زمره 313 صحابى خاص او، 50 قدرت پوشالى هر چه ابرقدرت است را به سخره مى گيرند و استوارتر از کوه، مردان ديگر را نيز به قيام فرامى خوانند، حال آيا مردان خائف از جور جائرين، عقلشان کامل است و زنان مؤمنه و شجاع طول تاريخ دچار نقصان عقلند؟ يا بايد آنان را استثنا دانست؟
نقص عقل یک ضعف نیست.نقص عقل یک ویژگی است که در تمامی انسان های عادی وجود دارد.حتی در آن 313 یار امام زمان (عج).فقط خود معصومین (ع) هستند که واقعاً عقلشان کامل است.پس این حرف شما،خدشه ای به حرف ما وارد نمی کند.چون ما می گوییم آن مردان خاص هم حتی عقل کامل ندارند.پس نیازی نیست کسی عقل کامل داشته باشد تا یار امام زمان (عج) شود.مهم تقواست.مهم معیار های معصومین (ع) و معیار های اسلامی است.
آيا مريم و آسيه، خديجه و فاطمه و زينب و بسيار ديگر زنان کمال يافته نقص عقل دارند يا استثنا هستند؟ مگر قضاياى عقلى و حقيقى استثنا برمى دارد (آن هم تا اين حد)
عرض شد در اسلام ملاک تقواست و این بزرگواران به خاطر تقوا به این مرتبه ها رسیدند.ملاک کامل بودن یا نقص عقل نیست.چون بهره هر کس از عقل فرق می کند و به نسبت عبادات و این بهره عقلی است که انسان در آخرت نتیجه می گیرد.
آيا زن خود اميرالمؤمنين و دختر او، عليهم السلام و مريم مادر عيسى مسيح و هزاران زن فاضله که از مقامات عالى انسانى برخوردارند، خود مردآفرينان جوامع نبوده اند؟ بنابر آنچه که از کتب تاريخى و کتب مختص به زنان، برمى آيد، شمار زنهاى باشخصيت از نظر علمى، اخلاقى و اصول عالى انسانى با در نظر گرفتن محدوديتهاى طبيعى و تحميلى، نسبت به مردان کمتر نبوده اند و اين يکى از دلايل اعجاز قرآن است که مرد و زن را در اوصاف عالى انسانى مشترک نموده است روايتى از على عليه السلام درباره مشورت با زنها، نقل شده که مى تواند جمله مورد تفسير را به خوبى توضيح دهد.
این مطلب همان مطالب بالاست و لذا نیازی به نقد آن نیست.
وجود زنان عاقل و انديشمند و پذيرش چنين امکانى در احاديث، نوعى معارضه را با اين گونه روايات نشان مى دهد.
لذا در صورت پذيرش اين گونه احاديث (عليرغم خدشه در سند و دلالت آنها) بايستى گفت: منظور امام عليهالسلام زنان، به طور عام نمى باشد و زنان شايسته و تربيت شده اسلامى خارج از اين عموم خواهند بود.
آن چه که تاکنون ما دیده ایم،فقط ادعای مستند نبودن بوده است.تا به حال کسی را ندیدیم که سندش را رد کند.و نکته جالب این است که چطور حضرات در چند سال اخیر یادشان آمده که این خطبه از نظر سند مسئله دارد؟!قبل از آن که حرفی از حقوق بشر و فمینیسم و ... باشد یادشان نبود؟!
این ها همه غرضورزی و عدم بی طرفی را نشان می دهد که می خواهند حقیقت اسلام را به نفع خود تغییر دهند.
لذا ما هم گفتیم حتی اگر به معنای عام باشد،حضرت زهرا (س) مثال نقض نیست.چون ملاک برتری عقل نیست،بلکه تقواست و حضرت این ملاک را داشتند که به این مقام رسیدند،نه ملاک عقل را.
[SIZE=12][CENTER]امیرالمومنین علی(ع) در خطبه 156 در خطاب به اهل بصره فرمودند:
[COLOR=#0000ff]و اما آن زن (عایشه) ، رای زنان او را گرفت و خصومتی در سینه اش چونان کوره آهنگران به غلیان افتاد. اگر از آن زن خواسته می شد که آنچه را که درباره من روا داشت ، در حق دیگری به جریان می انداخت ، انجام نمیداد. با این حال ، حرمتی که داشت به حال خود باقی است و حساب او با خداست.
حال این خطبه را قدم به قدم پیگیری میکنیم.
در خطبه 80 نهج البلاغه کلمه عقول توسط اکثر علما به عنوان احساس زنانه بیان گشته است.
دقیقا در خطبه 156 حضرت علی (ع) عمل عایشه را رای و احساس زنانه بیان نمودند. (( [COLOR=#0000ff]و اما آن زن (عایشه) ، رای زنان او را گرفت [/COLOR]))
و دوستان گفته بودند که این احساس فقط مختص عایشه بود در حالی که در این خطبه حضرت علی(ع) این احساس را احساس تمام زنان میداند.
قسمت دوم: ((خصومتی در سینه اش چونان کوره آهنگران به غلیان افتاد. اگر از آن زن خواسته می شد که آنچه را که درباره من روا داشت ، در حق دیگری به جریان می انداخت ، انجام نمیداد.)) دوستان فرمودند که عایشه در مقابل خدا ایستاد و قصد او مبارزه با اسلام بود.
در این خطبه حضرت علی (ع) عمل عایشه بخاطر خصومت شخصی که عایشه با حضرت علی(ع) داشت بیان فرمودند. و فرمودند اگر بجای من کسی دیگر بود عایشه چنین کاری نمیکرد.
پس طبق سخن خود حضرت علی(ع) عایشه برای مقابله با اسلام برنخواست. بلکه این یک خصومت بین حضرت علی(ع) و عایشه بود. و برخورد با عایشه بر عهده خود حضرت علی(ع) است نه دیگران.
پس بهتر است دیگران بجای حضرت علی(ع) تصمیم نگیرند.
قسمت سوم: ((با این حال ، حرمتی که داشت به حال خود باقی است و حساب او با خداست.))
کسانی که اعای دروغین میکنند حضرت علی(ع) عایشه را لعن کرد بدانند.
طبق سخن خود حضرت علی(ع) حرمت نگه داشتن عایشه واجب است.زیرا فرمودند عایشه حرمتی که داشت را دارد.
نگه داشتن حرمت عایشه به عنوان همسر پیغمبر بر قوت خود باقیست.
و طبق سخن حضرت علی(ع) حساب او با خداست.
و هیچ کس حق ندارد در این باره بجای خداوند حکیم اظهار نظر کند و حکم صادر کند.
و کسانی هم که میگویند طبق خطبه 13 حضرت علی(ع) عایشه را لعن کرد.
بهتر است که بداند خطبه 13 صرفا در باره پیروان عایشه بود.
و طبق همین فراز از خطبه 156 حضرت علی (ع) عایشه را از پیروانش جدا کرده.و احترام وی را همچنان واجب میداند.
امیرالمومنین علی(ع) در خطبه 156 در خطاب به اهل بصره فرمودند:
احسنت به خطبه بسيار زيبايي اشاره نموديد همين خود اثبات كننده بسيار از عقايد ما و رديه اي بر فرمايشات حضرتعالي هست
ايكاش شما قسمت اول خطبه را هم مي اورديد و قيچي نمي كرديد تا حقيقت براي رهپويان حق روشن شود
مولا در ابتداي خطبه مي فرمايد:
فَإِنْ أَطَعْتُمُوني فَإِنِّي حَامِلُکُمْ إِنْ شَاءَ اللهُ عَلَي سَبِيلِ الْجَنَّةِ،
اگر از من پيروي کنيد، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد
اولين مطلبي كه به ذهن ادمي مي رسد اين هست در يك جنگ يكي بر حق هست و يكي بر باطل مولا علي ع در نامه 17 كه به معاويه مي زند مي فرمايند
وَمَنْ أَکَلَهُ الْحَقُّ فَإِلَي الْجَنَّةِ،مَنْ أَکَلَهُ الْبَاطِلُ فَإِلَي النَّارِ
گاه باش، آن کس که بر حق بود، جايگاهش بهشت، و آنکه بر راه باطل بود در آتش است.
در نتيجه مولا علي ع خودش را حق مي داند همان گونه كه رسول الله فرمودند علي مع الحق و الحق مع علي لذا مولا علي ع و طرفدارانش يقينان بهشتي هستند لذا ان كسي كه با مولا جنگيده باطل و جهنمي هست
حالا سوال من از شما اين هست ايا عايشه بامولا علي ع جنگيده يا نه؟
و اما آن زن (عایشه) ، رای زنان او را گرفت و خصومتی در سینه اش چونان کوره آهنگران به غلیان افتاد.
خودتان پاسخ ما را دادديد عايشه با مولا علي ع جنگيده پس بر باطل و جهنمي هست
دوما مولا علي ع مي فرمايد خصومتي در دل او ايجاد شد و اين عامل جدايي او از مول شده حال انكه رسول الله فرمودند من فاروق عليا فقد فاروقني من فاروقني فقد فاروق الله جدايي از علي جدايي از خدا هست، كسي كه از خدا جدا شود ايا كافر هست يا نه؟ ايا جهنمي هست يا نه؟
دوما اين خصومت و جدايي با مولا عامل براي جنگ با حضرت امير شد، جنگي كه پيغمبر فرمودند من حارب عليا فقد حاربني من حاربني فقد حارب الله يعني جنگك با علي جنگ با خداست ايا شما جانگ با خدا را كفر مي دانيد يا نه؟ محمد رسول الله..... اشدا علي الكفار
اما انچه كه مد نظر حضرت عالي بوده اين بخش هست::::::::::::::
با این حال ، حرمتی که داشت به حال خود باقی است و حساب او با خداست.
برادر عزيزم ما در بخش هاي قبل اثبات نموديم كه عايشه بر باطل و جهنمي هست و سپس عدم اطاعت و جنگ با مولا را هم اثبات نموديم كه كفر هست حالا مولا علي ع فرموده حساب او با خدا هست مي خواهيم ببنيم خداوند طبق فرمايش مولا چه حسابي براي عايشه در نظر گرفته است
وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا سوره نساء آيه 93
و هرکس مومنی را عمدا بکشد کيفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم می گيرد و لعنتش می کند و عذابی بزرگ برايش آماده ساخته است
عايشه در اين جنگ با عث شد افراد بسياري كشته شوند كه تاريح حداقل 20000 هزار نفر نوشته حال انكه خداوند مي فرمايد ما كساني را كه باعث كشته شدن يك مومن شود را بر او غضب كرده و جهنمي ميدانيم و بر او لعن مي كنيم لذا خدا هم عايشه را لعن نموده است، شما براي اين مسئله چه توجيهي داريد؟
اما فرموديد كه مولا علي ع فرمايش نموده اند كه حرمت عايشه پابرجا هست بله، درست هست اما بايد ديد منظور مولا از اين حرمت چه هست
أَبِى رَافِعٍ ان رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال لعلي بن أبي طَالِبٍ انه سَيَكُونُ بَيْنَكَ وَبَيْنَ عَائِشَةَ أَمْرٌ قال أنا يا رَسُولَ اللَّهِ قال نعم قال فانا أَشْقَاهُمْ يا رَسُولَ اللَّهِ قال لاَ وَلَكِنْ إذا كان ذلك فَارْدُدْهَا إلى مَأْمَنِهَا. رسول خدا صلى الله عليه وآله به على بن أبى طالب عليه السلام فرمود: به زودى بين شما و عائشه اتفاقاتى مىافتد. على عليه السلام سؤال كرد؟ بين من و او ؟ فرمود: بلى. باز امام عليه السلام سؤال كرد: آيا من بر شقاوت هستم اى رسول خدا ؟ فرمود: نه، ولى هر وقت اين اتفاق افتاد او را به منزلش برگردان.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج6، ص393، ح27242، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج1، ص332، ح995، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.
هيثمى بعد از نقل اين روايت مىگويد: رواه أحمد والبزار والطبراني ورجاله ثقات. اين روايت را احمد، بزار و طبرانى نقل كرده و راويان آن ثقه هستند. الهيثمي، ابوالحسن نور الدين علي بن أبي بكر (متوفاى 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج7، ص234، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
منظور مولا از حرمت او پابرجا هست يعني مدارا كردن با عايشه دوست عزيز نه اينكه ايشان 20000 هزار ادم را مي كشد، بر حاكم خروج مي كند، جنگ براه مي اندازد، خلاف قران عمل مي كند بعد ما به او بگويم رض الله عنهما بله بهشتي هم هستند ما هم او را دوست داشته باشيم، خدا او را لعن كرده شما اين وسط وكيل خدا هستيد و يا وصي خدا كه براي ما امر و نهي مي كنيد و ايات را نسخ مي كنيد؟ حال بماند كه پيغمبر در مورد حكم خروج بر حاكم را چه فرموده در مورد خوارج چه فرموده، اينقدر اين مطالب تند هست كه واقعا جاي گفتن ندارد مانند الخوارج كلاب من اهل نار
اما دوستان بسيار جالب هست اين برادر عزيز ما خطبه 156 را ديده اند اما خطبه 13 كه دقيقا مربوط و جنگ جمل و لعن و نفرين مولا بر انها هست را نديده اند
شما سپاه یک زن، و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید، تا شتر صدا مىکرد مىجنگیدید، و تا دست و پاى آن قطع گردید فرار کردید.اخلاق شما پست، و پیمان شما از هم گسسته، دین شما دو رویى، و آب آشامیدنى شما شور و ناگوار است.
کسى که میان شما زندگى کند به کیفر گناهش گرفتار مىشود، و آن کس که از شما دورى گزیند مشمول آمرزش پروردگار مىگردد.
جناب امام عشق ايا اخلاف شما پست، نفرين هست يا نه؟ ايا دين شما دورويي اين نشانه منافقين هست يا نه؟ خداوند در مورد منافقين مي فرمايد ان المنافقين في درك الاسفل من نار
اب اشاميدني شما شور اين لعن و نفرين هست يا نه؟
و جالب اين جا هست مولا مي فرمايد پيمان شما از هم گسسته و خداوند افرادي را كه پيمان شكني مي كنند را لعن مي كند فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ
توجيه شما براي اين همه رسوايي عايشه چيست؟
جالب اينجا هست كه اين خطبه در مصادر اهل سن هم امده است::::::
إبن أبيالحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاى655 هـ)، شرح نهج البلاغة،خطبه 13 ج1 ص251، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
الزمخشري الخوارزمي، ابوالقاسم محمود بن عمرو بن أحمد جار الله (متوفاى538هـ)، ربيع الأبرار،ج1،ص253، تحقيق : عبد الأمير مهنا، ناشر : مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت، چاپ : الأولى،سال چاپ : 1412 - 1992
*** عن أبي جعفر محمد بن علي - عليه السلام - قال : قال علي - صلوات الله عليه - : لعن أهل أجمل . فقال رجل : ياأمير المؤمنين إلا من كان منهم مؤمنا . فقال - عليه السلام - : ويلك ما كان فيهم مؤمن "
امام باقر علیه السلام می فرمایند : امیرالمومنین علیه السلام اهل جمل را لعنت فرمودند .
مردی گفت : غیر از مومنین آنها .
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : وای بر تو ! در بین آنها مومنی وجود ندارد .
مرحوم ثقه الاسلام کلینی در " روضه کافی " روایتشماره 353 ( اصول کافی ج 8 ص 252 ) از قول امام باقر علیه السلام چنین میگوید :
" فقال أبو جعفر ( عليه السلام ) : لا بل حرب علي ( عليه السلام ) شر منحرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ، فقلت له : جعلت فداك أحرب علي ( عليهالسلام ) شر من حرب رسول الله ( صلى الله عليهوآله ) ؟ قال : نعم وسأخبرك عن ذلك ،إن حرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) لميقروا بالاسلام وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثمجحدوه . "
( امام باقر علیه السلامفرمودند : نخیر ! بلکه جنگ باعلی علیه السلام از جنگ با رسول الله صلی الله علیه وآله بدتراست .
عرض کردم : جانم به قربانت . آیا جنگ کردن با علیعلیهالسلام از جنگکردن با رسول الله بدتر است؟
امام باقر علیه السلام فرمودند : آری و دلیلش رابه تو می گویم . کسانیکه با رسول الله جنگ کردند ، اسلام را نپذیرفتهبودند ولی کسانی که با علی علیهالسلام جنگیدند به اسلام اقرار داشتند سپس آن راانکار نمودند )
اين روايت هزار درصد صحيح هست
جناب امام عشق قضنگ دقت كنيد امام باقر فرمودند:
وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثمجحدوه . " به اسلام اقرار داشتند سپس آن راانکار نمودند
اينها از منظر اهل بيت كافر شده اند و خروج از دين اسلام كرده اند و حال انكه خود رسول خدا هم در اسناد متعدد جنگ با مولا را به منزله كفر مي داند ضمن اينكه در صحيحن هم موجود هست خروج بر حاكم كفر هست
اما لعن رسول الله بر جملي ها
أَنَّ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ اين روايت هم در من لايحضر امده كه سندش هم به واسطه سيد خوئي به تصحيح رسيده است
عايشه از سردمداران جمل بوده است همان گونه كه مولا علي در خطبه 156 و 13 فرمودند و مولا اينان را كافر مي داند و انها را لعن نموده و حقير از ايات و روايات ادعاي خودم را هم ثابت نمودم
عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيّاً ع حِينَ بَرَزَ أَهْلُ الْجَمَلِ وَ هُوَ يَقُولُ وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمَتْ صَاحِبَةُ الْهَوْدَجِ أَنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ص وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى حبه عرنی می گوید : شنیدم که علی علیه السلام وقتی با اهل جمل روبرو شد می فرمود : به خدا قسم صاحب هودج – عایشه – می داند که اهل جمل بر زبان پیامبر امی صلی الله علیه و آله لعنت شده اند و هر که دروغ ببندد نا امید می گردد .
دوستان شايد سوال پيش بيايد هودج عايشه نباشد اما علامه بلاذري پاسخ ما را داده است
وأتي بالجمل فأبرز وعليه عَائِشَةُ فِي هودجها وقد ألبست درعا، وضربت عَلَى هودجها صفائح الحديد، ويقال: إن الهودج ألبس دروعا.
عائشه، سوار بر شتر وارد معركه شد؛ در حالى كه بر هودجى نشسته بود و زره بر تن داشت و بر هودج او صفحههاى از آهن كوبيده شده بود. گفته مىشد كه هودج زره پوش شده است.
البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاى279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص309، طبق برنامه الجامع الكبير.
*** عن أبي جعفر محمد بن علي - عليه السلام - قال : قال علي - صلوات الله عليه - : لعن أهل أجمل . فقال رجل : ياأمير المؤمنين إلا من كان منهم مؤمنا . فقال - عليه السلام - : ويلك ما كان فيهم مؤمن "
امام باقر علیه السلام می فرمایند : امیرالمومنین علیه السلام اهل جمل را لعنت فرمودند .
مردی گفت : غیر از مومنین آنها .
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : وای بر تو ! در بین آنها مومنی وجود ندارد .
مرحوم ثقه الاسلام کلینی در " روضه کافی " روایتشماره 353 ( اصول کافی ج 8 ص 252 ) از قول امام باقر علیه السلام چنین میگوید :
" فقال أبو جعفر ( عليه السلام ) : لا بل حرب علي ( عليه السلام ) شر منحرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ، فقلت له : جعلت فداك أحرب علي ( عليهالسلام ) شر من حرب رسول الله ( صلى الله عليهوآله ) ؟ قال : نعم وسأخبرك عن ذلك ،إن حرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) لميقروا بالاسلام وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثمجحدوه . "
( امام باقر علیه السلامفرمودند : نخیر ! بلکه جنگ باعلی علیه السلام از جنگ با رسول الله صلی الله علیه وآله بدتراست .
عرض کردم : جانم به قربانت . آیا جنگ کردن با علیعلیهالسلام از جنگکردن با رسول الله بدتر است؟
امام باقر علیه السلام فرمودند : آری و دلیلش رابه تو می گویم . کسانیکه با رسول الله جنگ کردند ، اسلام را نپذیرفتهبودند ولی کسانی که با علی علیهالسلام جنگیدند به اسلام اقرار داشتند سپس آن راانکار نمودند )
اين روايت هزار درصد صحيح هست
جناب امام عشق قضنگ دقت كنيد امام باقر فرمودند:
وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثمجحدوه . " به اسلام اقرار داشتند سپس آن راانکار نمودند
اينها از منظر اهل بيت كافر شده اند و خروج از دين اسلام كرده اند و حال انكه خود رسول خدا هم در اسناد متعدد جنگ با مولا را به منزله كفر مي داند ضمن اينكه در صحيحن هم موجود هست خروج بر حاكم كفر هست
اما لعن رسول الله بر جملي ها
أَنَّ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ اين روايت هم در من لايحضر امده كه سندش هم به واسطه سيد خوئي به تصحيح رسيده است
عايشه از سردمداران جمل بوده است همان گونه كه مولا علي در خطبه 156 و 13 فرمودند و مولا اينان را كافر مي داند و انها را لعن نموده و حقير از ايات و روايات ادعاي خودم را هم ثابت نمودم
عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيّاً ع حِينَ بَرَزَ أَهْلُ الْجَمَلِ وَ هُوَ يَقُولُ وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمَتْ صَاحِبَةُ الْهَوْدَجِ أَنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ص وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى حبه عرنی می گوید : شنیدم که علی علیه السلام وقتی با اهل جمل روبرو شد می فرمود : به خدا قسم صاحب هودج – عایشه – می داند که اهل جمل بر زبان پیامبر امی صلی الله علیه و آله لعنت شده اند و هر که دروغ ببندد نا امید می گردد .
دوستان شايد سوال پيش بيايد هودج عايشه نباشد اما علامه بلاذري پاسخ ما را داده است
وأتي بالجمل فأبرز وعليه عَائِشَةُ فِي هودجها وقد ألبست درعا، وضربت عَلَى هودجها صفائح الحديد، ويقال: إن الهودج ألبس دروعا.
عائشه، سوار بر شتر وارد معركه شد؛ در حالى كه بر هودجى نشسته بود و زره بر تن داشت و بر هودج او صفحههاى از آهن كوبيده شده بود. گفته مىشد كه هودج زره پوش شده است.
البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاى279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص309، طبق برنامه الجامع الكبير.
فرار نكن و لعن ها را علمي نقد كن
آره دقیقا فقط سفسطه کردی.
اصلا نتوانستی پاسخ دهی.
زیرا نامه 17 که به معاویه بود را به داستان عایشه ربط دادید و کودکانه نتیجه گرفته اید.
شما باید برای پاسخ ابتدا خطبه 156 را نقض کنید تا زمانی که نتوانستید نقض کنید اراجیف تحویل بنده ندهید.
بگو امام شافعی ات بیاید و پاسخ دهد.
از آنجا که امام شافعی هم یک مذهب جدید تشکیل دادند حق 12 امامی را که پیغمبر(ص) به عنوان جانشین بیان فرمودند را غصب کردند با تشکیل مذهبی دیگر.
پس ایشان هم باید لعن شوند.
ما هم به عایشه احترام زیادی قائل هستیم و همین بس که علمای شیعه ما در کتاب و تفاسیر خود مثل البیان و کتاب علامه مجلسی گفته اند زن هیچ پیامبری دچار فحشاء نشده است (با اینکه احادیث بنی امیه ای در کتاب اهل سنت و وهابیت وجود دارد که می گوید دچار فحشآء شده اند ییا شاید ما ندانستیم )و هر کسی به عایشه توهین کند به پیامبر بازبگرده در واقع این توهین به پیامبر است که حکمش را دوستان می دانند ولی اینکه رفت جنگ کرد و فلان فلان و چند هزار نفر در این جنگ کشتند ما این کارشان را توبیخ می کنیم
لطفا از زدن مطالب تفرقه افکن پرهیز کنید و بحث علمی کنید .گفتن بعضی چیز ها جایز نیست با اینکه در بعضی کتب امده اگر ما بعضی چیز ها را بگیم میشه فیلم موهن که اعم از شیعه و سنی اعتراضات کردند
دوستان خداییش لطفا مرجع تقلید نشوید و اجتهاد نکنید بابا طلبه 20 سال جونش در میاد تا بتونه اجتهاد کنه و حکم بده لطفا حکم در نیارید که توهین به مراجع عطام تقلید است ما هنوز تو دو دو تا چهارتا موندیم پس بهتر است(شما را نمی دونم ولی من اره) بحث روی مباحث فقهی نباشد
یه سوال ازتون دارم جناب بن موسی
شما واضح برام بیان کنید منظور امام از ناقص العقلی زنان چی بوده ؟؟؟؟
لطفا نظرت رو واضح بگو تا ما بدونیم شما چی میگی
نقص عقل یک صفتی است که در هم مردان عادی وجود دارد و هم در زنان عادی.صرف نظر از این که عقل را اینجا چه معنا کنیم،دو احتمال وجود دارد:
1-مقصود از ناقص بودن،ناقص بودن مقابل مرد باشد.
2-مقصود از ناقص بودن،مطلق ناقص بودن باشد.
مورد اول یعنی این که وقتی یک زن و مرد را مقایسه کنیم،مرد عقلش بیشتر از زن باشد.
مورد دوم یعنی این که همانطور که مرد نقص عقل دارد و عقلش کامل نیست،زن هم نقص عقل دارد و عقلش ناقص نیست.
این که مقصود از این جمله کدام بوده،مشخص نیست.
اگر حالت دوم مد نظر بوده باشد،هیچ شبهه ای باقی نمی ماند و خرده گیری های حقوق بشریون به این خطبه بی معناست.
اگر حالت اول مد نظر باشد هم نمی توان خرده گرفت.چرا که اولاً در مقابل مردان را هم میتوانیم ناقص الاحساس بنامیم.ثانیاً این که مرد یکسری ویژگی ها دارد که زن ندارد یا زن یکسری ویژگی ها دارد که مرد ندارد به هیچ وجه شان انسانی هیچ کدام را پایین نمی آورد.برای مثال زیبایی ظاهری زن بیشتر از مرد است.آیا مردان باید اعتراض کنند؟
اگر معیار در اسلام زیبایی ظاهری بود و خداوند قرار بود در آخرت انسان ها را بر این اساس بسنجد،مردان حق اعتراض داشتند.ولی معیار زیبایی ظاهری نیست.معیار عقل هم نیست.معیار تقواست.چیزی که هر مرد و هر زن می توانند به آن برسند.
مردان هم اینطور می توانند نسبت به هم معترض باشند.چون به برخی از مردان بیشتر از سایرین عقل داده شده است.آیا این دلیل بر اعتراض می شود؟آیا منافات دارد با عدالت خداوند؟خیر.
اگر معیار عقل بود،آن وقت منافات داشت با عدالت خداوند.ولی وقتی معیار تقواست،و تقوا را هم هر کس صرف نظر از ویژگی هایی که خداوند به او داده می تواند کسب کند،دیگر جای خرده گیری و اعتراض باقی نمی ماند.
اما آیا حرف امام خلاف واقعیت است؟
ببینید خواهر من،واقعاً شما قبول دارید مرد همان زن است؟
کدام وجدان بشری این را می پذیرد که مرد عین زن باشد؟
کدام وجدان می پذیرد همه ویژگی هایشان یکی باشد؟
اگر همه ویژگی هایشان یکی بود چرا به این دو می گوییم جنس مخالف؟
قطعاً بین مرد و زن تفاوت وجود دارد و کسی نمی تواند این را انکار کند.مثلاً تفاوت های جسمی که ساده ترین آن است.
حال آیا قبول دارید که زن ها از مردان احساسی تر هستند؟این هم تقریباً یک مورد بدیهی است.
همین امر سبب می شود که بین مرد و زن از نظر تفکر و احساس تفاوت وجود داشته باشد و ما معتقدیم مقصود حضر امیر (ع) همین بوده است.به دلیل احساسی تر بودن،قوه تفکر مرد و زن فرق می کند.حال حقوق بشریون می گویند نخیر،زن=مرد که سخن صحیحی نیست.
این اشخاص هم که شما میگی هیچ وقت جرات نمیکنن بیان عنوان کنن زنان ناقص العقل هستند
این اشخاص نه رد می کنند نه قبول.نه می گویند زن ناقص العقل است نه می گویند نیست.ما هم اصلاً می گوییم قبول،علمش نزد ما هم نیست.ولی همانطور که آیت الله جوادی تلقی ما را از خطبه نقد می کنند،ما هم تلقی حقوق بشریون را از خطبه نقد می کنیم.ولی همانطور که آیت الله جوادی آملی می گویند ممکن است ما اشتباه بگوییم،ما هم می گوییم چه بسا ما حرفمان اشتباه باشد.
ولی این که بیایم مسلمات،که یکیشان صحیح السند بودن این خطبه است را کنار بگذاریم،این ها کار های صحیحی نیست.پس ما بررسی می کنیم (مثل آیت الله جوادی) و نظرمان را می گوییم.ولی در عین حال مانند ایشان تاکید می کنیم که چه بسا نظرمان غلط باشد.
واقعا جای تعجب داری چطور با اطمینان میگید حضرت همه زنان رو ناقص العقل معرفی میکنه
علتش خطاب قرار دادن نوع نساء است.یعنی کل نوع مورد خطاب قرار گرفته اند.فکر نمی کنم ابهامی باشد.وقتی می گوییم:
مرد نیازی نیست روسری بزند.
داریم یک حکمی را می گوییم برای کل نوع مرد.
اگه ناقص العقلی یه ویژگی محسوب میشه امام باید همه رو مخاطب قرار میداد نه زنان رو
یکی از دلایلی که ما می گوییم این قیاس عقل زن و مرد است همین است.یعنی نقصانی که در این خطبه آمده،نقصان عقل زن در مقابل مرد است.نه نقصان کلی.و الا حضرت می توانستند به طور کلی مسئله را بیان کنند.با این حال می توان گفت چون خطبه بعد از جنگ جمل است،خطبه درباره زنان است و لذا حضرت (ع) فقط زنان را مورد خطاب قرار داده اند.
وقتی میاییم میگیم این حدیث در رابطه با شخص خاصیه شما رد میکنی و اون رو به تموم زنان نسبت میدهید
اگر فقط درباره عایشه بود،حضرت می توانستند فقط نام عایشه را ببرند.از نظر شرعی،آیه صحیح است ویژگی ای که فقط در عایشه وجود دارد،به همه زنان نسبت داده شود؟خیر.چون این یعنی کذب بستن به سایر زنان (بجز عایشه).پس از آنجا که حضرت (ع) معصوم هستند،کار خلاف شرع انجام نمی دهند و به بقیه کذب نمی بندند.لذا منظورشان فقط عایشه نبوده و منظورشان نوع زن بوده است.
حالا صحبت های شما تعجب اوره یا صحبت های ما
شما فکر میکنید داری از اسلام طرفداری میکنی بدون با این حرفات فقط باعث دین زدگی میشی
این امام عصر (عج) است که تعیین می کند من از اسلام دفاع می کنم یا خیر.امام زمان (عج) سربازی نمی خواهد که وقتی به او گفت برو آنجا را فتح کند،بگوید کشتن انسان ها از نظر من بد است!سربازی نمی خواهد که وقتی امام (عج) خواست حکومت تشکیل دهد،بگوید ابتدا باید رفراندوم تشکیل دهی!سربازی نمی خواهد که او را اطاعت نکند.سربازی می خواهد که امام (عج) را معیار قرار دهد و ولی بداند.نه این که آن سرباز خودش را معیار قرار دهد و بخواهد امام زمان (عج) را بسنجد!
بنده باکی ندارم کسانی که مسلمان نما هستند و قرار نیست سرباز حقیقی امام زمان (عج) باشند،دین زده بشوند.برای من هدف وسیله را توجیه نمی کند.نمی آیم برای جذب کردن دیگران حق را با باطل مخلوط کنم.حق این است که دیدید.می خواهید بپذیرید،می خواهید نپذیرید.ما مسلمان می خواهیم،نه کسی که برخی از دستورات خدا را گوش دهد و برخی را گوش ندهد.نماز را قبول کند،ولی برای مثال این خطبه را قبول نکند.
سايت مورد نظر فاقد ارزش حقوقي هست تا زماني كه از خود اقا سند نياريد براي ما ارزشي ندارد
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به ناآگاهی برخی عوامل مزدور دشمن افزودند: بسیاری از عناصر و عوامل وهابی و سلفی كه در عراق و افغانستان و پاكستان اقدامات تروریستی می كنند متوجه مزدوری خود نیستندهمچنانكه فرد شیعه ای كه به مقدسات اهل سنت توهین می كند حتی اگر متوجه نباشد مزدور دشمن است.رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در نگاه جماعت سلفی و وهابی، شیعیان و «اهل سنتِ محب اهل بیت و اهل سنت پیرو عرفان قادری»، در هر جای دنیا باشند كافرند اما حقیقت این است كه پیروان این فكر شوم مأمور ایجاد اختلاف میان برادران مسلمان هستند همچنانكه شیعه ای كه از روی نادانی و یا غرض به مقدسات اهل سنت توهین می كند مأمور ایجاد اختلاف است و بهرحال رفتار هر دو گروه حرام شرعی و خلاف قانونی است.
احاديثی از معصومین درباره لعن و برائت از ملعون اول و دوم
پیامبر اکرم(ص):
هرکس از لعن نمودن کسی که خداوند او را لعنت نموده خودداری نماید؛ لعنت خداوند بر او باد
بحارالانوار ج2 ص202
امام علی(ع):
خدا رحمت کند سلمان و اباذر و مقداد را؛ هیچ کس به اندازه ایشان آن دو (عمر و ابابکر)را نشناخت و از آنان بیزاری نجست و آنان را لعنت ننمود
سلیم بن قیس ص921ح67
امام علی(ع):
شگفتا چگونه این امت دلباخته خلفا(عمر و ابابکر)شده اند؟ چه محبتی از آنها و معتقدین آنها به دل دارند ؟
سلیم بن قیس ص207
بحارالانوار 30/326
امام علی(ع):
والله اگر اين امت با پاي برهنه در حالي كه بر سر خود خاكستر ريخته باشند و گريه كنند و بر كساني كه آنها را گمراه كردهاند لعنت كنند باز اين امت در لعنت كم كاري كردهاند
بحار الانوار ج30 ص 126
در دعای صنمی قریش که علی (ع)بدان مواظبت می فرمودند، ميفرمايند:
خداوندا لعـنت کند دو بـت قریش(ابوبکر و عمر)و دو مشرک آنرا، و دو سرکرده ضلالت را
و آن دو دروغ پرداز را، دختر آنان (عایشه و حفصه)را، آن دو نفری که فرمانت را زیر پا نـهادند
و وحی تو را نپذیرفتند، و نعمت رسولت را انکار کردند، و نافرمانی پیامبرت را کردند
بحارالانوار 85/240
حضرت زهرا(س):
به خدا قسم در هر نمازم بر تو(ابوبکر)نفرین میکنم
لامامة و السیاسة 1/20
امام سجاد(ع):
آن دو(عمر و ابابکر)کافرند و هر کس محبت آنها را داشته باشد کافر است
بحارالانوار ج72 ص 137 ح25
امام سجاد(ع):
آن دو کافرند و هر کس دوستدار آنها باشد هم کافر است
بحارالانوار ج72 ص128
امام سجاد(ع):
هر دو (ابابکر وعمر)کافرند و هر کس نیز آن دو رادوست بدارد کافر است
بحارالانوار ج69ص128
امام باقر(ع):
مثال ابوبکر و پیروانش مثال فرعون و فرعونیان است و مثال امام علی (ع)و شیعیانش مثال موسی و پیروانش است
بحارالانوار ج30 ص383
امام باقر(ع):
هر کس بداند خداوند حکیم عادل است؛ از آن دو بیزاری می جوید
و هیچ خونی نیست که ریخته شود مگر آنکه به گردن آن دو نفر باشد
بحارالانوار 30/383
امام باقر(ع):
همانا آن دو شیخ(عمر و ابابکر)از دنیا رفتند وتوبه نکردند و به یاد نیاوردند آن ظلمهایی که در حق امیرالمومنین(ع)روا داشتند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آن دو باد
اصول کافی ج8 ص 246 ح343
امام باقر(ع):
به خدا قسم هیچ از یک ما از دنیا نرود مگر غضبناک باشد از آن دو
و هیچ روزی بر ما نمی گذرد مگر این که نسبت به آن دو خشمگین هستیم
و بزرگانمان به کوچکترها به این امر سفارش می کنند
لعنت خدا و ملائکه و تمامی مردم بر آن دو نفر باد
اصول کافی 8/245 ح340
امام صادق(ع):
کسی که ذره ای از محبت اولی و دومی را به دل داشته باشد استحقاق بهشت ندارد
تفسیر عیاشی ج1ص156
بحارالانوار ج30ص215
امام صادق (ع):
سوگند به خدا اگر درقلب جبرئيل و میکائیل ذره اي از محبت آن دو نفر(ابو بكر و عمر)بود خداوند آنها را با صورت در آتش جهنم مي انداخت
بحار الانوار ج45 ص 339
امام صادق(ع):
ما اهل بیت (ع)کوچک و بزرگ خود را به سب و لعن و بیزاری جستن از آن دو(عمر و ابابکر)امر می نمائیم
معجم رجال الحدیث ج15 ص129
امام صادق(ع):
هنگامی که حضرت قائم عج ظهور فرماید آن دو (عمر و ابوبکر)را لعنت نموده و از آنها برائت می جوید
بحارالانوار 52/386 ح201
امام صادق(ع):
هر ظلمی که تا روز قیامت اتفاق افتد و هر خونی که تا روز قیامت به حرام بر زمین بریزد و هر عمل منکر و
ناشایستی که تا روز قیامت اتفاق افتد همانا وزر و وبال آن به گردن آن دو (عمر و ابابکر)و پیروان آن دو نوشته خواهد شد
مجمع النورین ص124
امام صادق (ع):
هر كسي در كفر دشمنان و ظالمين به حق اهل بيت شك كند كافر است
وسائلالشيعة ج:28 ص:345
بحارالأنوار ج :8 ص :366
بحارالأنوار ج :27 ص :62
امام صادق (ع):
دروغ ميگويد کسي که گمان مي کند دوستدار ماست اما از دشمنان ما برائت نمي جويد
بحارالانوار ج27ص 57
امام صادق (ع)بعد از هر نماز واجب لعن می کرد چهار مرد ملعون و چهار زن ملعون را
اما مردان عبارتند از:ابابکر؛ عمر؛ عثمان؛ معاویه
و زنان عبارت بودند از:عائشه؛ حفصه؛ هند و ام الحکم خواهر معاویه
الكافي ج3 ص342
امام کاظم(ع):
اولی و دومی همان دو نفری هستند که به اندازه چشم به هم زدنی ایمان نیاوردند
بحارالانوار ج3ص409
امام کاظم(ع):
هردو نفر(عمر و ابابکر)کافرند؛ نفرین و لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها باد؛ به خدا سوگند هیچگاه به دل ایمان نداشتند
اصول کافی ج 8 ص 125 ح95
امام مهدی(عج):
آن دو نفر برای طمع (در قدرت و حکومت)مسلمان شدند
احتجاج طبرسی ج2ص465
اللهم العن الجبت و الطاغوت
بهرحال اگه منصفانه مطالب رو بخونید خیلی منطقی بود
اولا اصلا ربطی نداشت.
دوما ما با آیه قرآن ثابت کردیم . اما شما با تفسیر خودتان.
سازمان ارشاد زیر نظر کجا کار میکند!؟
ادب را از عايشه اموخته اي؟
سوادتان را هم از عمر ياد گرفته ايد كه مي گفت كل ناس افقه من عمر، تو اگر سواد داشتي كه مانند عمر فرار نمي كردي :khaneh:
فعلا از دروغ هايي كه به اهل بيت و اقا بسته اي دفاع كن
ادمي وقتي از مباحثه علمي فرار كند بايد هم صغرا و كبري چيني كند، هر وقت ياد گرفتي قول خبري و نقلي و نفرين چيست بيا با من بحث كن
بازم كه اوهام بافتي، اولا مولا از اول هم خليفه شيعيان و مسلمين بوده دوما مهمل بافيت را اي عمري بگذار كنار، مولا هرگز به خلفا كمك نكرده، الان از عايشه فرار كردي رسيدي به عمر جانت؟ مولا اگكر انها را قبول داشت كه صفات منافين را به انها نمي داد، اگر انها را مشروع مي دانست در غزوات انها شركت مي كرد، متاسفانه جهل به تاريخ شملا را گمراه نموده است
از لعن و جهنمي بودن مادرتان عايشه دفاع كنيد:khaneh:
برادر اين جماعت عمريه كه فروع و اصول نمي شناسند، فقط مي گويند مادرم عايشه
از عايشه بپرس بهت مي گويد :khaneh:
امام صادق علیه السلام فرمودند زمانی که قائم بیاید حمیرا(عائشه) را حد میزند، بخاطر نسبت ناروایی که به مادر ابراهیم داد.
در اواخر جلد 2 علل الشرائع مرحوم صدوق آمده:
امام علی علیه السلام فرمودند که خداوند این خلق را در هر کدام از وقت نمازهایشان لعن میکند، پرسیده شد چرا؟ فرمودند: "بخاطر اینکه ما را انکار کردند".
النبي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ من أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ :Gol:
علی بن ابراهیم قمی از امام صادق علیه السلام...امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر عایشه حد شرعی جاری می کنند به خاطر کاری که در راه بصره انجام داد؛ فلانی(طلحه)عایشه را دوست می داشت و زمانی که عایشه می خواست به طرف بصره برود، طلحه به او گفت: بر تو حلال نیست بدون محرم خارج شوی، پس عایشه خود را به ازدواج او درآورد...
ماجرا را چنین آورند : فلما ارادت ان تخرج الی البصرة قال لها طلحة : لا یحل لک ِ اِن تخرجی من غیر محرم فزوجت نفسها من طلحة " تفسیر القمی 2/377و عنه البحار 22/240و نور ثقلین 5/375
لعن علنی شیخین توسط معصوم علیه السلام در کتاب شریف الکافی:
http://lib.eshia.ir/11005/8/246
343 - حنان عن أبيه، عن أبي جعفر (عليه السلام) قال: قلت له: ما كان ولد يعقوب أنبياء؟ قال: لا ولكنهم كانوا أسباط أولاد الأنبياء ولم يكن يفارقوا الدنيا إلا سعداء تابوا وتذكروا ما صنعوا وإن الشيخين فارقا الدنيا ولم يتوبا ولم يتذكرا ما صنعا بأمير المؤمنين (عليه السلام) فعليهما لعنة الله والملائكة والناس أجمعين.
لعن علنی عمر توسط برترین موجود آفرینش:
وقول أمير المؤمنين عليه السلام: " لعن الله ابن الخطاب فلولاه ما زنى إلا شقي أو شقية لأنه كان يكون للمسلمين غناء في المتعة عن الزنا ثم تلا " ومن الناس من يعجبك قوله في الحيوة الدنيا ...
نام کتاب : بحار الأنوار ، جلد : 53 ، صفحه : 31
نه دوست گرامی ازبی ادبان (شخص شما)
از مهملاتی که امام شافعی گفت که بدتر نبود.(( فرعون بزرگترین جلاد را انسان مومن قلمداد کرد) در پستهای قبلی با سند گذاشتم.
دروغ را شما به اهل بیت بسته اید که گفته بودید حضرت علی(ع) عایشه را لعن کرد.که مدرکی ارائه ندادید. فقط ریسمان بافتید.
مشخصه کی فرار میکنه ، برای اینکه بیشتر تو گل فرو نری ، میگی از خود سایت مثال بزن.
بنده هم گفتم هر زمانی که شما کتابهای که از آنه مثال میزنید را به دست بنده رساندید بنده هم از سایت ایشان مثال میزنم.
به خاطر حفظ وحدت و مصلحت بود که علی (ع) 25 سال دربرابر خلفا سکوت نمود ، حتی دربرخی موارد با آنان همکاری کرد. حضرت درباره سکوت خود فرمود:" رداي خلافت را از تن بيرون کردم و از آن کناره گيري نمودم، در حالي که در اين فکر فرو رفته بودم که آيا با دست تنها و نداشتن نيرو، به پاخيزم و يا در اين محيط پر خفقاني که به وجود آوردهاند، صبر کنم ؟ عاقبت ديدم صبر به عقل و خِرَد نزديک تر است. صبر کردم، ولي حالم شبيه کسي بود که خار در چشم و استخوان در گلو دارد.
فیض الاسلام، نهج البلاغه ، تهران، چاب آفتاب خطبه 3، ص37
ايه را خواندم اما اسمي از عايشه نديدم
اما اگر دوست داري ايشان بيشتر بشناسيد بفرماييد
فقال عثمان رضي الله عنه ضرب الله مثلا للذين كفروا امرأة نوح وامرأة لوط الآية فكانت عائشة رضي الله عنها
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ﴿10﴾
حالا مي توانيد دفاع كنيد
ضمن اينكه به ياد داشته باشيد
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ (10)
وفي ضمن هذين التمثيلين تعريض بأمي المؤمنين ، وهما حفصة وعائشة
فخر رازي مي گويد اين ايه در شان عايشه و حفصه نازل شده است و براي انها مي باشد
اولا شماره صفحه را بیان کنید.
در این جمله کجا نام خلفا آمده است؟
نشانمان دهید.
درضمن در کجای این جمله نام عایشه آمد؟
همچنين به ايه 4 و 5 سورهتحريم دقت كنيد فقد صغت قلوبكما علت ازار پيغمبر بوده كه خداوند اين را نازل نمود و جالب اينجاست خداوند اينها را در ايه 57 سوره احزاب لعن نموده
دفاع كنيد
حَنَانٌ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا كَانَ وُلْدُ يَعْقُوبَ أَنْبِيَاءَ قَالَ لَا وَ لَكِنَّهُمْ كَانُوا أَسْبَاطَ أَوْلَادِ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَمْ يَكُنْ يُفَارِقُوا الدُّنْيَا إِلَّا سُعَدَاءَ تَابُوا وَ تَذَكَّرُوا مَا صَنَعُوا وَ إِنَّ الشَّيْخَيْنِ فَارَقَا الدُّنْيَا وَ لَمْ يَتُوبَا وَ لَمْ يَتَذَكَّرَا مَا صَنَعَا بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَعَلَيْهِمَا لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلَائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ
و نيز از امام باقر (عليه السلام ) روايت كرده گويد: بدانحضرت عرض كردم : آيا فرزندان يعقوب پيغمبر نبودند؟فرمود: نه ، ولى آنها اسباط فرزندان پيغمبر بودند، و چنان بود كه از دنيا نرفتند جز آنكه اهل سعادت و رستگارى شدند (چونكه ) توبه كردند و متذكر كردار (بد) خود شدند، ولى شيخين از دنيا رفتند در صورتيكه توبه نكردند و متذكر رفتار بدى كه نسبت به اميرمؤ منان (عليه السلام ) انجام دادند نگشتند پس بر آن دو باد لعنت خدا و فرشتگان و مردمان همگى
الكافي / ج 8 / ص231 / حديث القباب
جناب براي اكاذيبتان همچنان منتظر سند هستيم هاااااااااااااااااا
نگفتيد نظرتان درباره ان لعن ها در نهج و كتب ديگر چيست؟ چرا دفاع نمي كنيد؟
به همين زوذي فتواهاي جعليتان يادتان رفت؟
لعنت الله علي الكذابين
ضمنا جواب سوال شما اینجاست:
من دنبال القاي مطلب خاصي نيستم و فكر هم ميكنن ايشون سال پيش و بعد از جريان طلبه ي كويتي فتواي جديدي (و شايد تكرار) دادن لااقل در مورد خانم عايشه؛ اما چون اين تاپيك واقعا از هدفش منحرف شده و شما هم فرمودين به دنبال تفرقه نباشيم، جزئياتش رو بحث نميكنيم. :Gol:
نگفتيد نظرتان درباره ان لعن ها در نهج و كتب ديگر چيست؟ چرا دفاع نمي كنيد؟
خیلی جالبه.
انقدر خودتو مورد تمسخر قرار نده.
این شما بودید که به دروغ گفتید حضرت علی(ع) و پیغمبر(ص) عایشه را لعنت کردن.
سپس خطبه 13 را بازگو کردید که بنده هم با خطبه 156 سخن کذب شما را رد کردم.
هنوزهم حدیثی که در آن حضرت علی(ع) و پیغمبر عایشه را لعن کرده باشند ارائه نداده اید.
بنده هم گفتم طبق نظر مقام معظم رهبری لعن حرام است. شماره دفتر ایشان را هم قرار دادم.
اما پذیرش سخن حق به درستی برایتان سخت است.
انقدر منو به خنده وادار نکن.
حدیثی که نقل کرده بودی کجایش نام عایشه و خلفا بود؟
:khaneh:
يادم مي ايد از بحث فرار كردي شما يادت نمي ايد؟
خطبه 156 شما ادعاي ما را ثبات كرد در مورد نفرين و لعن يادت نمي ايد؟ گرچه شما كه به همين زودي فتواي جعليت فراموشت شد و شروع به لعن كردي انتظار بيشتر از اين نيست
شما فقط به اقا دروغ بستي و براي ادعايت يك سند صحيح ظبط شدههم ندادي
امروزه دروغ به واسطه شما لباس حق را به خود پوشانده و يقينان حقيقت هاي شما براي ما دروغ هست لذا قابل پذيرش نيست چرا از نقد لعن فرار كردي؟
در كجاي قران نام علي امده به من نشان بده
اگر نظر من براي شما ملاك هست بنده از اول به شما گفتم و مي گويم بررسي نسد براي من ملاك نبود اين را اقاي ملاصدرا هم شاهده و ه ايشان گفتم كه من مسئله دلالي را گفتم و الان هم مي گويم شما هيچ چيزي را نمي توانيد براي خود اثبات كنيد الا اينكه از بحث با من فرار كنيد الان هم توانايي اثبات عدم لعن را نداريد من در سايبر يك عمري را با علوي از طريق لعن شناسايي مي كنم كسي كه تبري نجويد عمري هست
وعن محمد بن موسى بن المتوكل ، عن علي بن إبراهيم ، عن أبيه عن ابن أبي عمير ، عن إبراهيم بن زياد قال : قال الصادق ( عليه السلام ) : كذب من زعم أنه يعرفنا وهو مستمسك بعروة غيرنا .
امام صادق - عليه السلام - فرمود: دروغ مي گويد كسي كه گمان مي كند از شيعيان ماست در حالي كه به ريسمان غير ما متمسك مي شود.
وسائل الشيعة (آل البيت) - الحر العاملي - ج 27 ص 129
شما جماعت عمري را خوب مي شناسم، با نام شيعه مي ايد و مي خواهيد به اهل بيت ضرر وارد كنيد
تا جایی که ما خوانده ایم حضرت علی(ع) در خطبه 156 فرمودند احترام عایشه مثل قبل واجب است. و حساب کار او با خداست.
نمیدانم در خطبه 156 نهج البلاغه ای که امام شافعی (ل ا ) بیان کرد چه چیز نوشته شده است.
---------------------------------------
درضمن بنده همون اول گفتم. دوباره میگم شما آمین بگو.
خدایا پدرو مادر کذاب را لعنت بفرما.
اگر بنده به مقام معظم رهبری سخن دروغی نسبت دادم مرا لعنت بفرما.
اما اگر جمله ذکر شده که ((لعن کردن مقدسات اهل تسنن اگر باعث تفرقه شود حرام است)) کلام مقام معظم رهبری است. و اگر خیمه گاه به دروغ میگوید که چنین نیست او را لعنت بفرما.
مشكل داره اساسي كلي حديث لعن فرستادم اينگار نمي بينه
اما لعن مولا علي و رسول الله بر جملي ها:::::::::
*** عن أبي جعفر محمد بن علي - عليه السلام - قال : قال علي - صلوات الله عليه - : لعن أهل أجمل . فقال رجل : ياأمير المؤمنين إلا من كان منهم مؤمنا . فقال - عليه السلام - : ويلك ما كان فيهم مؤمن "
امام باقر علیه السلام می فرمایند : امیرالمومنین علیه السلام اهل جمل را لعنت فرمودند .
مردی گفت : غیر از مومنین آنها .
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : وای بر تو ! در بین آنها مومنی وجود ندارد .
مرحوم ثقه الاسلام کلینی در " روضه کافی " روایت شماره 353 ( اصول کافی ج 8 ص 252 ) از قول امام باقر علیه السلام چنین می گوید :
" فقال أبو جعفر ( عليه السلام ) : لا بل حرب علي ( عليه السلام ) شر منحرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ، فقلت له : جعلت فداك أحرب علي ( عليهالسلام ) شر من حرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ؟ قال : نعم وسأخبرك عن ذلك ،إن حرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) لم يقروا بالاسلام وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثم جحدوه . "
( امام باقر علیه السلام فرمودند : نخیر ! بلکه جنگ با علی علیه السلام از جنگ با رسول الله صلی الله علیه و آله بدتر است .
عرض کردم : جانم به قربانت . آیا جنگ کردن با علی علیهالسلام از جنگ کردن با رسول الله بدتر است ؟
امام باقر علیه السلام فرمودند : آری و دلیلش را به تو می گویم . کسانیکه با رسول الله جنگ کردند ، اسلام را نپذیرفته بودند ولی کسانی که با علی علیهالسلام جنگیدند به اسلام اقرار داشتند سپس آن را انکار نمودند )
اين روايت هزار درصد صحيح هست
جناب امام عشق قضنگ دقت كنيد امام باقر فرمودند:
وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثم جحدوه . "
به اسلام اقرار داشتند سپس آن را انکار نمودند
اينها از منظر اهل بيت كافر شده اند و خروج از دين اسلام كرده اند و حال انكه خود رسول خدا هم در اسناد متعدد جنگ با مولا را به منزله كفر مي داند ضمن اينكه در صحيحن هم موجود هست خروج بر حاكم كفر هست
اما لعن رسول الله بر جملي ها
أَنَّ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ
اين روايت هم در من لايحضر امده كه سندش هم به واسطه سيد خوئي به تصحيح رسيده است
عايشه از سردمداران جمل بوده است همان گونه كه مولا علي در خطبه 156 و 13 فرمودند و مولا اينان را كافر مي داند و انها را لعن نموده و حقير از ايات و روايات ادعاي خودم را هم ثابت نمودم
عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيّاً ع حِينَ بَرَزَ أَهْلُ الْجَمَلِ وَ هُوَ يَقُولُ وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمَتْ صَاحِبَةُ الْهَوْدَجِ أَنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ص وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى
حبه عرنی می گوید : شنیدم که علی علیه السلام وقتی با اهل جمل روبرو شد می فرمود : به خدا قسم صاحب هودج – عایشه – می داند که اهل جمل بر زبان پیامبر امی صلی الله علیه و آله لعنت شده اند و هر که دروغ ببندد نا امید می گردد .
دوستان شايد سوال پيش بيايد هودج عايشه نباشد اما علامه بلاذري پاسخ ما را داده است
وأتي بالجمل فأبرز وعليه عَائِشَةُ فِي هودجها وقد ألبست درعا، وضربت عَلَى هودجها صفائح الحديد، ويقال: إن الهودج ألبس دروعا.
عائشه، سوار بر شتر وارد معركه شد؛ در حالى كه بر هودجى نشسته بود و زره بر تن داشت و بر هودج او صفحههاى از آهن كوبيده شده بود. گفته مىشد كه هودج زره پوش شده است.
البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاى279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص309، طبق برنامه الجامع الكبير.
برادران به کتاب شریف سلیم مراجعه فرمایید آنجا عثمان از امیرالمومنین از مناقب خود! جویا میشود که حضرت میفرماید شنیدم که پیامبر تو را سه بار لعن کرد.
لعن شیخین و اصحاب جمل از مسلمات شیعه امامیه است.
در خطبه 13 هم مورد لعن و نفرين قرار داده ضمن اينكه پاسخ شما را داديدم كه منظرو از حرمت چيست گويا شما مشكل بصري داريد
و يا خودت را مانند عمر به خواب زده اي و يا اينكه مانند عايشه با مولا خصومت داري
اما فرموديد كه مولا علي ع فرمايش نموده اند كه حرمت عايشه پابرجا هست بله، درست هست اما بايد ديد منظور مولا از اين حرمت چه هست
أَبِى رَافِعٍ ان رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال لعلي بن أبي طَالِبٍ انه سَيَكُونُ بَيْنَكَ وَبَيْنَ عَائِشَةَ أَمْرٌ قال أنا يا رَسُولَ اللَّهِ قال نعم قال فانا أَشْقَاهُمْ يا رَسُولَ اللَّهِ قال لاَ وَلَكِنْ إذا كان ذلك فَارْدُدْهَا إلى مَأْمَنِهَا.
رسول خدا صلى الله عليه وآله به على بن أبى طالب عليه السلام فرمود: به زودى بين شما و عائشه اتفاقاتى مىافتد. على عليه السلام سؤال كرد؟ بين من و او ؟ فرمود: بلى. باز امام عليه السلام سؤال كرد: آيا من بر شقاوت هستم اى رسول خدا ؟ فرمود: نه، ولى هر وقت اين اتفاق افتاد او را به منزلش برگردان.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج6، ص393، ح27242، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج1، ص332، ح995، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.
هيثمى بعد از نقل اين روايت مىگويد:
رواه أحمد والبزار والطبراني ورجاله ثقات.
اين روايت را احمد، بزار و طبرانى نقل كرده و راويان آن ثقه هستند.
الهيثمي، ابوالحسن نور الدين علي بن أبي بكر (متوفاى 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج7، ص234، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
منظور مولا از حرمت او پابرجا هست يعني مدارا كردن با عايشه دوست عزيز نه اينكه ايشان 20000 هزار ادم را مي كشد، بر حاكم خروج مي كند، جنگ براه مي اندازد، خلاف قران عمل مي كند بعد ما به او بگويم رض الله عنهما بله بهشتي هم هستند ما هم او را دوست داشته باشيم، خدا او را لعن كرده شما اين وسط وكيل خدا هستيد و يا وصي خدا كه براي ما امر و نهي مي كنيد و ايات را نسخ مي كنيد؟ حال بماند كه پيغمبر در مورد حكم خروج بر حاكم را چه فرموده در مورد خوارج چه فرموده، اينقدر اين مطالب تند هست كه واقعا جاي گفتن ندارد مانند الخوارج كلاب من اهل نار
اما دوستان بسيار جالب هست اين برادر عزيز ما خطبه 156 را ديده اند اما خطبه 13 كه دقيقا مربوط و جنگ جمل و لعن و نفرين مولا بر انها هست را نديده اند
کُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَ أَتْبَاعَ الْبَهِیمَةِ رَغَا فَأَجَبْتُمْ وَ عُقِرَ فَهَرَبْتُمْ أَخْلَاقُکُمْ دِقَاقٌ وَ عَهْدُکُمْ شِقَاقٌ وَ دِینُکُمْ نِفَاقٌ وَ مَاؤُکُمْ زُعَاقٌ وَ الْمُقِیمُ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ مُرْتَهَنٌ بِذَنْبِهِ وَ الشَّاخِصُ عَنْکُمْ مُتَدَارَکٌ بِرَحْمَةٍ مِنْ رَبِّهِ
شما سپاه یک زن، و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید، تا شتر صدا مىکرد مىجنگیدید، و تا دست و پاى آن قطع گردید فرار کردید.اخلاق شما پست، و پیمان شما از هم گسسته، دین شما دو رویى، و آب آشامیدنى شما شور و ناگوار است.
کسى که میان شما زندگى کند به کیفر گناهش گرفتار مىشود، و آن کس که از شما دورى گزیند مشمول آمرزش پروردگار مىگردد.
جناب امام عشق ايا اخلاف شما پست، نفرين هست يا نه؟ ايا دين شما دورويي اين نشانه منافقين هست يا نه؟ خداوند در مورد منافقين مي فرمايد ان المنافقين في درك الاسفل من نار
اب اشاميدني شما شور اين لعن و نفرين هست يا نه؟
و جالب اين جا هست مولا مي فرمايد پيمان شما از هم گسسته و خداوند افرادي را كه پيمان شكني مي كنند را لعن مي كند فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ
توجيه شما براي اين همه رسوايي عايشه چيست؟
جالب اينجا هست كه اين خطبه در مصادر اهل سن هم امده است::::::
كُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَأَتْبَاعَ الْبَهِيمَة.
شما سپاه يك زن و پيروان حيوان «شتر عايشه» بوديد
إبن أبيالحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاى655 هـ)، شرح نهج البلاغة،خطبه 13 ج1 ص251، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
الزمخشري الخوارزمي، ابوالقاسم محمود بن عمرو بن أحمد جار الله (متوفاى538هـ)، ربيع الأبرار،ج1،ص253، تحقيق : عبد الأمير مهنا، ناشر : مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت، چاپ : الأولى،سال چاپ : 1412 -
بنده هم سخن مقام معظم رهبری را گذاشتم گویا شما نمی توانی ببینی.
( فَقَالَ عُثْمَانُ يَا أَبَا الْحَسَنِ أَ مَا عِنْدَكَ وَ عِنْدَ أَصْحَابِكَ هَؤُلَاءِ حَدِيثٌ فِيَّ فَقَالَ عَلِيٌّ ع بَلَى سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَلْعَنُكَ [مَرَّتَيْنِ] ثُمَّ لَمْ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ لَكَ بَعْدَ مَا لَعَنَكَ
فَغَضِبَ عُثْمَانُ ثُمَّ قَالَ مَا لِي وَ مَا لَكَ وَ لَا تَدَعُنِي عَلَى حَالٍ عَهْدَ النَّبِيِّ وَ لَا بَعْدَهُ
فَقَالَ عَلِيٌّ ع [نَعَمْ] فَأَرْغَمَ اللَّهُ أَنْفَك )
( عثمان گفت: اى ابا الحسن، آيا نزد تو و اين اصحابت در باره من حديثى نيست؟
على عليه السّلام فرمود: بلى، از پيامبر شنيدم كه دو بار تو را لعنت كرد و بعد از آنكه ترا لعنت نمود برايت استغفار نكرد.
عثمان غضبناك شد و گفت: مرا با تو چه كار است! هيچ گاه مرا رها نمىكنى، نه در زمان پيامبر و نه بعد از او!
على عليه السّلام فرمود : آرى، خداوند بينى ات را بر خاك بمالد. )
انها دروغي بيش نبود كه خودتان اضافه كرده ايد حالا اگر راست مي گويد سند كلام خود اقا را بده و نه سايت هايي خودتان را
قَالَ: رَحِمَ اللَّهُ سَلْمَانَ وَ أَبَا ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادَ، مَا كَانَ أَعْرَفَهُمْ بِهِمَا وَ أَشَدَّ بَرَاءَتَهُمْ مِنْهُمَا وَ لَعَنْتَهُمْ لَهُمَا.
مولا فرمودند: خدا سلمان و ابو ذر و مقداد را رحمت كند، آنها چه خوب آن دو نفر را مىشناختند و برائتشان از آن دو و لعنتشان نسبت به آنان شديد بود.
سلیم قیس
جناب امام عشق برو خطبه شقشقيه را بخوان كه نزد شيعه مستفيض هست و نزد اهل سن هم مورد قبول
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
عدم مخالفت با کتاب خدا و همچنین نبود تعارض بین روایت و عقل،قطعاً شروط صحیحی هستند.منتهی ما می گوییم این خطبه نه با کتاب خدا تعارض دارد،نه با عقل.
اولاً که عقل چیزی است که مطیع امر خداوند باشد (این مطلب با بررسی روایت ثابت می شود) لذا میان عقل حقیقی و کتاب خدا و روایات تفاوتی نیست.یعنی وقتی نظر قران و روایات را بررسی کنیم،نظر عقل را بررسی کرده ایم.
ثانیاً قرآن کریم و روایات طبق حدیث ثقلین لازم و ملزوم یکدیگرند.پس این دو هم قابل جدا کردن از یکدیگر نیستند.
حال این خطبه،صراحتاً مخالفتی با قرآن ندارد.مخالفتی با عقل هم ندارد.عقل آن چیزی نیست که ذهن هر فرد به او می گویید.عقل سلیم،یکسری ویژگی ها دارد و مهمترین ویژگی اش مجهز بودن به لباس منطق است.پس هر کسی نمی تواند ادعا کند من فلان روایت را مطابق عقلم نیافتم،پس این روایت صحیح نیست.کسی می تواند چنین ادعایی کند که دارای عقل سلیم باشد.
لذا زنان نمی توانند بگویند چون این خطبه مخالف عقل ماست،آن را قبول نداریم.چرا که این یعنی دور منطقی.خطبه خودش می گوید عقل زن کامل نیست،حال زن می گوید من با عقلم در یافتم این که خطبه می گوید عقل من ناقص است،باطل است.این مصداق مصادره به مطلوب است.بحث ما دقیقاً این است که آیا زن می تواند با اتکا به عقلش چنین حرفی بزند یا خیر.
نکته دیگر این که کسی مانند آیت الله جوادی آملی که یک عالم هستند و تا حدودی منتقد این خطبه هستند،جرئت نمی کنند این خطبه را رد کنند و فقط می گویند ما علمش را نداریم.پس اینطور نیست که هر کسی دلش خواست بلند شود و بیاید بگوید من این خطبه را صحیح نمی دانم.وقتی یک عالم چنین جرئتی نمی کند،چطور یک انسان عادی می تواند چنین جرئتی کند؟!
در این خصوص پاسخ مفصل داده شده است و این هم باز تکرار مکررات است،لذا اعتباری ندارد.
نقص عقل یک ضعف نیست.نقص عقل یک ویژگی است که در تمامی انسان های عادی وجود دارد.حتی در آن 313 یار امام زمان (عج).فقط خود معصومین (ع) هستند که واقعاً عقلشان کامل است.پس این حرف شما،خدشه ای به حرف ما وارد نمی کند.چون ما می گوییم آن مردان خاص هم حتی عقل کامل ندارند.پس نیازی نیست کسی عقل کامل داشته باشد تا یار امام زمان (عج) شود.مهم تقواست.مهم معیار های معصومین (ع) و معیار های اسلامی است.
عرض شد در اسلام ملاک تقواست و این بزرگواران به خاطر تقوا به این مرتبه ها رسیدند.ملاک کامل بودن یا نقص عقل نیست.چون بهره هر کس از عقل فرق می کند و به نسبت عبادات و این بهره عقلی است که انسان در آخرت نتیجه می گیرد.
این مطلب همان مطالب بالاست و لذا نیازی به نقد آن نیست.
آن چه که تاکنون ما دیده ایم،فقط ادعای مستند نبودن بوده است.تا به حال کسی را ندیدیم که سندش را رد کند.و نکته جالب این است که چطور حضرات در چند سال اخیر یادشان آمده که این خطبه از نظر سند مسئله دارد؟!قبل از آن که حرفی از حقوق بشر و فمینیسم و ... باشد یادشان نبود؟!
این ها همه غرضورزی و عدم بی طرفی را نشان می دهد که می خواهند حقیقت اسلام را به نفع خود تغییر دهند.
لذا ما هم گفتیم حتی اگر به معنای عام باشد،حضرت زهرا (س) مثال نقض نیست.چون ملاک برتری عقل نیست،بلکه تقواست و حضرت این ملاک را داشتند که به این مقام رسیدند،نه ملاک عقل را.
پایان:ok:
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
[SIZE=12][CENTER]امیرالمومنین علی(ع) در خطبه 156 در خطاب به اهل بصره فرمودند:
[COLOR=#0000ff]و اما آن زن (عایشه) ، رای زنان او را گرفت و خصومتی در سینه اش چونان کوره آهنگران به غلیان افتاد. اگر از آن زن خواسته می شد که آنچه را که درباره من روا داشت ، در حق دیگری به جریان می انداخت ، انجام نمیداد. با این حال ، حرمتی که داشت به حال خود باقی است و حساب او با خداست.
حال این خطبه را قدم به قدم پیگیری میکنیم.
در خطبه 80 نهج البلاغه کلمه عقول توسط اکثر علما به عنوان احساس زنانه بیان گشته است.
دقیقا در خطبه 156 حضرت علی (ع) عمل عایشه را رای و احساس زنانه بیان نمودند. (( [COLOR=#0000ff]و اما آن زن (عایشه) ، رای زنان او را گرفت [/COLOR]))
و دوستان گفته بودند که این احساس فقط مختص عایشه بود در حالی که در این خطبه حضرت علی(ع) این احساس را احساس تمام زنان میداند.
قسمت دوم:
((خصومتی در سینه اش چونان کوره آهنگران به غلیان افتاد. اگر از آن زن خواسته می شد که آنچه را که درباره من روا داشت ، در حق دیگری به جریان می انداخت ، انجام نمیداد.))
دوستان فرمودند که عایشه در مقابل خدا ایستاد و قصد او مبارزه با اسلام بود.
در این خطبه حضرت علی (ع) عمل عایشه بخاطر خصومت شخصی که عایشه با حضرت علی(ع) داشت بیان فرمودند. و فرمودند اگر بجای من کسی دیگر بود عایشه چنین کاری نمیکرد.
پس طبق سخن خود حضرت علی(ع) عایشه برای مقابله با اسلام برنخواست. بلکه این یک خصومت بین حضرت علی(ع) و عایشه بود. و برخورد با عایشه بر عهده خود حضرت علی(ع) است نه دیگران.
پس بهتر است دیگران بجای حضرت علی(ع) تصمیم نگیرند.
قسمت سوم:
((با این حال ، حرمتی که داشت به حال خود باقی است و حساب او با خداست.))
کسانی که اعای دروغین میکنند حضرت علی(ع) عایشه را لعن کرد بدانند.
طبق سخن خود حضرت علی(ع) حرمت نگه داشتن عایشه واجب است.زیرا فرمودند عایشه حرمتی که داشت را دارد.
نگه داشتن حرمت عایشه به عنوان همسر پیغمبر بر قوت خود باقیست.
و طبق سخن حضرت علی(ع) حساب او با خداست.
و هیچ کس حق ندارد در این باره بجای خداوند حکیم اظهار نظر کند و حکم صادر کند.
و کسانی هم که میگویند طبق خطبه 13 حضرت علی(ع) عایشه را لعن کرد.
بهتر است که بداند خطبه 13 صرفا در باره پیروان عایشه بود.
و طبق همین فراز از خطبه 156 حضرت علی (ع) عایشه را از پیروانش جدا کرده.و احترام وی را همچنان واجب میداند.
[/CENTER][/SIZE][/COLOR]
احسنت به خطبه بسيار زيبايي اشاره نموديد همين خود اثبات كننده بسيار از عقايد ما و رديه اي بر فرمايشات حضرتعالي هست
ايكاش شما قسمت اول خطبه را هم مي اورديد و قيچي نمي كرديد تا حقيقت براي رهپويان حق روشن شود
مولا در ابتداي خطبه مي فرمايد:
فَإِنْ أَطَعْتُمُوني فَإِنِّي حَامِلُکُمْ إِنْ شَاءَ اللهُ عَلَي سَبِيلِ الْجَنَّةِ،
اگر از من پيروي کنيد، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد
اولين مطلبي كه به ذهن ادمي مي رسد اين هست در يك جنگ يكي بر حق هست و يكي بر باطل مولا علي ع در نامه 17 كه به معاويه مي زند مي فرمايند
وَمَنْ أَکَلَهُ الْحَقُّ فَإِلَي الْجَنَّةِ،مَنْ أَکَلَهُ الْبَاطِلُ فَإِلَي النَّارِ
گاه باش، آن کس که بر حق بود، جايگاهش بهشت، و آنکه بر راه باطل بود در آتش است.
در نتيجه مولا علي ع خودش را حق مي داند همان گونه كه رسول الله فرمودند علي مع الحق و الحق مع علي لذا مولا علي ع و طرفدارانش يقينان بهشتي هستند لذا ان كسي كه با مولا جنگيده باطل و جهنمي هست
حالا سوال من از شما اين هست ايا عايشه بامولا علي ع جنگيده يا نه؟
خودتان پاسخ ما را دادديد عايشه با مولا علي ع جنگيده پس بر باطل و جهنمي هست
دوما مولا علي ع مي فرمايد خصومتي در دل او ايجاد شد و اين عامل جدايي او از مول شده حال انكه رسول الله فرمودند من فاروق عليا فقد فاروقني من فاروقني فقد فاروق الله جدايي از علي جدايي از خدا هست، كسي كه از خدا جدا شود ايا كافر هست يا نه؟ ايا جهنمي هست يا نه؟
دوما اين خصومت و جدايي با مولا عامل براي جنگ با حضرت امير شد، جنگي كه پيغمبر فرمودند من حارب عليا فقد حاربني من حاربني فقد حارب الله يعني جنگك با علي جنگ با خداست ايا شما جانگ با خدا را كفر مي دانيد يا نه؟ محمد رسول الله..... اشدا علي الكفار
اما انچه كه مد نظر حضرت عالي بوده اين بخش هست::::::::::::::
برادر عزيزم ما در بخش هاي قبل اثبات نموديم كه عايشه بر باطل و جهنمي هست و سپس عدم اطاعت و جنگ با مولا را هم اثبات نموديم كه كفر هست حالا مولا علي ع فرموده حساب او با خدا هست مي خواهيم ببنيم خداوند طبق فرمايش مولا چه حسابي براي عايشه در نظر گرفته است
وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا سوره نساء آيه 93
و هرکس مومنی را عمدا بکشد کيفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم می گيرد و لعنتش می کند و عذابی بزرگ برايش آماده ساخته است
عايشه در اين جنگ با عث شد افراد بسياري كشته شوند كه تاريح حداقل 20000 هزار نفر نوشته حال انكه خداوند مي فرمايد ما كساني را كه باعث كشته شدن يك مومن شود را بر او غضب كرده و جهنمي ميدانيم و بر او لعن مي كنيم لذا خدا هم عايشه را لعن نموده است، شما براي اين مسئله چه توجيهي داريد؟
اما فرموديد كه مولا علي ع فرمايش نموده اند كه حرمت عايشه پابرجا هست بله، درست هست اما بايد ديد منظور مولا از اين حرمت چه هست
أَبِى رَافِعٍ ان رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال لعلي بن أبي طَالِبٍ انه سَيَكُونُ بَيْنَكَ وَبَيْنَ عَائِشَةَ أَمْرٌ قال أنا يا رَسُولَ اللَّهِ قال نعم قال فانا أَشْقَاهُمْ يا رَسُولَ اللَّهِ قال لاَ وَلَكِنْ إذا كان ذلك فَارْدُدْهَا إلى مَأْمَنِهَا.
رسول خدا صلى الله عليه وآله به على بن أبى طالب عليه السلام فرمود: به زودى بين شما و عائشه اتفاقاتى مىافتد. على عليه السلام سؤال كرد؟ بين من و او ؟ فرمود: بلى. باز امام عليه السلام سؤال كرد: آيا من بر شقاوت هستم اى رسول خدا ؟ فرمود: نه، ولى هر وقت اين اتفاق افتاد او را به منزلش برگردان.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج6، ص393، ح27242، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج1، ص332، ح995، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.
هيثمى بعد از نقل اين روايت مىگويد:
رواه أحمد والبزار والطبراني ورجاله ثقات.
اين روايت را احمد، بزار و طبرانى نقل كرده و راويان آن ثقه هستند.
الهيثمي، ابوالحسن نور الدين علي بن أبي بكر (متوفاى 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج7، ص234، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
منظور مولا از حرمت او پابرجا هست يعني مدارا كردن با عايشه دوست عزيز نه اينكه ايشان 20000 هزار ادم را مي كشد، بر حاكم خروج مي كند، جنگ براه مي اندازد، خلاف قران عمل مي كند بعد ما به او بگويم رض الله عنهما بله بهشتي هم هستند ما هم او را دوست داشته باشيم، خدا او را لعن كرده شما اين وسط وكيل خدا هستيد و يا وصي خدا كه براي ما امر و نهي مي كنيد و ايات را نسخ مي كنيد؟ حال بماند كه پيغمبر در مورد حكم خروج بر حاكم را چه فرموده در مورد خوارج چه فرموده، اينقدر اين مطالب تند هست كه واقعا جاي گفتن ندارد مانند الخوارج كلاب من اهل نار
اما دوستان بسيار جالب هست اين برادر عزيز ما خطبه 156 را ديده اند اما خطبه 13 كه دقيقا مربوط و جنگ جمل و لعن و نفرين مولا بر انها هست را نديده اند
کُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَ أَتْبَاعَ الْبَهِیمَةِ رَغَا فَأَجَبْتُمْ وَ عُقِرَ فَهَرَبْتُمْ أَخْلَاقُکُمْ دِقَاقٌ وَ عَهْدُکُمْ شِقَاقٌ وَ دِینُکُمْ نِفَاقٌ وَ مَاؤُکُمْ زُعَاقٌ وَ الْمُقِیمُ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ مُرْتَهَنٌ بِذَنْبِهِ وَ الشَّاخِصُ عَنْکُمْ مُتَدَارَکٌ بِرَحْمَةٍ مِنْ رَبِّهِ
شما سپاه یک زن، و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید، تا شتر صدا مىکرد مىجنگیدید، و تا دست و پاى آن قطع گردید فرار کردید.اخلاق شما پست، و پیمان شما از هم گسسته، دین شما دو رویى، و آب آشامیدنى شما شور و ناگوار است.
کسى که میان شما زندگى کند به کیفر گناهش گرفتار مىشود، و آن کس که از شما دورى گزیند مشمول آمرزش پروردگار مىگردد.
جناب امام عشق ايا اخلاف شما پست، نفرين هست يا نه؟ ايا دين شما دورويي اين نشانه منافقين هست يا نه؟ خداوند در مورد منافقين مي فرمايد ان المنافقين في درك الاسفل من نار
اب اشاميدني شما شور اين لعن و نفرين هست يا نه؟
و جالب اين جا هست مولا مي فرمايد پيمان شما از هم گسسته و خداوند افرادي را كه پيمان شكني مي كنند را لعن مي كند فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ
توجيه شما براي اين همه رسوايي عايشه چيست؟
جالب اينجا هست كه اين خطبه در مصادر اهل سن هم امده است::::::
كُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَأَتْبَاعَ الْبَهِيمَة.
شما سپاه يك زن و پيروان حيوان «شتر عايشه» بوديد
إبن أبيالحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاى655 هـ)، شرح نهج البلاغة،خطبه 13 ج1 ص251، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
الزمخشري الخوارزمي، ابوالقاسم محمود بن عمرو بن أحمد جار الله (متوفاى538هـ)، ربيع الأبرار،ج1،ص253، تحقيق : عبد الأمير مهنا، ناشر : مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت، چاپ : الأولى،سال چاپ : 1412 - 1992
اما لعن مولا علي و رسول الله بر جملي ها:::::::::
*** عن أبي جعفر محمد بن علي - عليه السلام - قال : قال علي - صلوات الله عليه - : لعن أهل أجمل . فقال رجل : ياأمير المؤمنين إلا من كان منهم مؤمنا . فقال - عليه السلام - : ويلك ما كان فيهم مؤمن "
امام باقر علیه السلام می فرمایند : امیرالمومنین علیه السلام اهل جمل را لعنت فرمودند .
مردی گفت : غیر از مومنین آنها .
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : وای بر تو ! در بین آنها مومنی وجود ندارد .
مرحوم ثقه الاسلام کلینی در " روضه کافی " روایت شماره 353 ( اصول کافی ج 8 ص 252 ) از قول امام باقر علیه السلام چنین می گوید :
" فقال أبو جعفر ( عليه السلام ) : لا بل حرب علي ( عليه السلام ) شر منحرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ، فقلت له : جعلت فداك أحرب علي ( عليهالسلام ) شر من حرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ؟ قال : نعم وسأخبرك عن ذلك ،إن حرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) لم يقروا بالاسلام وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثم جحدوه . "
( امام باقر علیه السلام فرمودند : نخیر ! بلکه جنگ با علی علیه السلام از جنگ با رسول الله صلی الله علیه و آله بدتر است .
عرض کردم : جانم به قربانت . آیا جنگ کردن با علی علیهالسلام از جنگ کردن با رسول الله بدتر است ؟
امام باقر علیه السلام فرمودند : آری و دلیلش را به تو می گویم . کسانیکه با رسول الله جنگ کردند ، اسلام را نپذیرفته بودند ولی کسانی که با علی علیهالسلام جنگیدند به اسلام اقرار داشتند سپس آن را انکار نمودند )
اين روايت هزار درصد صحيح هست
جناب امام عشق قضنگ دقت كنيد امام باقر فرمودند:
وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثم جحدوه . "
به اسلام اقرار داشتند سپس آن را انکار نمودند
اينها از منظر اهل بيت كافر شده اند و خروج از دين اسلام كرده اند و حال انكه خود رسول خدا هم در اسناد متعدد جنگ با مولا را به منزله كفر مي داند ضمن اينكه در صحيحن هم موجود هست خروج بر حاكم كفر هست
اما لعن رسول الله بر جملي ها
أَنَّ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ
اين روايت هم در من لايحضر امده كه سندش هم به واسطه سيد خوئي به تصحيح رسيده است
عايشه از سردمداران جمل بوده است همان گونه كه مولا علي در خطبه 156 و 13 فرمودند و مولا اينان را كافر مي داند و انها را لعن نموده و حقير از ايات و روايات ادعاي خودم را هم ثابت نمودم
عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيّاً ع حِينَ بَرَزَ أَهْلُ الْجَمَلِ وَ هُوَ يَقُولُ وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمَتْ صَاحِبَةُ الْهَوْدَجِ أَنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ص وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى
حبه عرنی می گوید : شنیدم که علی علیه السلام وقتی با اهل جمل روبرو شد می فرمود : به خدا قسم صاحب هودج – عایشه – می داند که اهل جمل بر زبان پیامبر امی صلی الله علیه و آله لعنت شده اند و هر که دروغ ببندد نا امید می گردد .
دوستان شايد سوال پيش بيايد هودج عايشه نباشد اما علامه بلاذري پاسخ ما را داده است
وأتي بالجمل فأبرز وعليه عَائِشَةُ فِي هودجها وقد ألبست درعا، وضربت عَلَى هودجها صفائح الحديد، ويقال: إن الهودج ألبس دروعا.
عائشه، سوار بر شتر وارد معركه شد؛ در حالى كه بر هودجى نشسته بود و زره بر تن داشت و بر هودج او صفحههاى از آهن كوبيده شده بود. گفته مىشد كه هودج زره پوش شده است.
البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاى279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص309، طبق برنامه الجامع الكبير.
فرار نكن و لعن ها را علمي نقد كن
*** عن أبي جعفر محمد بن علي - عليه السلام - قال : قال علي - صلوات الله عليه - : لعن أهل أجمل . فقال رجل : ياأمير المؤمنين إلا من كان منهم مؤمنا . فقال - عليه السلام - : ويلك ما كان فيهم مؤمن "
امام باقر علیه السلام می فرمایند : امیرالمومنین علیه السلام اهل جمل را لعنت فرمودند .
مردی گفت : غیر از مومنین آنها .
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : وای بر تو ! در بین آنها مومنی وجود ندارد .
مرحوم ثقه الاسلام کلینی در " روضه کافی " روایت شماره 353 ( اصول کافی ج 8 ص 252 ) از قول امام باقر علیه السلام چنین می گوید :
" فقال أبو جعفر ( عليه السلام ) : لا بل حرب علي ( عليه السلام ) شر منحرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ، فقلت له : جعلت فداك أحرب علي ( عليهالسلام ) شر من حرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ؟ قال : نعم وسأخبرك عن ذلك ،إن حرب رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) لم يقروا بالاسلام وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثم جحدوه . "
( امام باقر علیه السلام فرمودند : نخیر ! بلکه جنگ با علی علیه السلام از جنگ با رسول الله صلی الله علیه و آله بدتر است .
عرض کردم : جانم به قربانت . آیا جنگ کردن با علی علیهالسلام از جنگ کردن با رسول الله بدتر است ؟
امام باقر علیه السلام فرمودند : آری و دلیلش را به تو می گویم . کسانیکه با رسول الله جنگ کردند ، اسلام را نپذیرفته بودند ولی کسانی که با علی علیهالسلام جنگیدند به اسلام اقرار داشتند سپس آن را انکار نمودند )
اين روايت هزار درصد صحيح هست
جناب امام عشق قضنگ دقت كنيد امام باقر فرمودند:
وإن حرب علي ( عليهالسلام ) أقروا بالاسلام ثم جحدوه . "
به اسلام اقرار داشتند سپس آن را انکار نمودند
اينها از منظر اهل بيت كافر شده اند و خروج از دين اسلام كرده اند و حال انكه خود رسول خدا هم در اسناد متعدد جنگ با مولا را به منزله كفر مي داند ضمن اينكه در صحيحن هم موجود هست خروج بر حاكم كفر هست
اما لعن رسول الله بر جملي ها
أَنَّ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ
اين روايت هم در من لايحضر امده كه سندش هم به واسطه سيد خوئي به تصحيح رسيده است
عايشه از سردمداران جمل بوده است همان گونه كه مولا علي در خطبه 156 و 13 فرمودند و مولا اينان را كافر مي داند و انها را لعن نموده و حقير از ايات و روايات ادعاي خودم را هم ثابت نمودم
عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيّاً ع حِينَ بَرَزَ أَهْلُ الْجَمَلِ وَ هُوَ يَقُولُ وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمَتْ صَاحِبَةُ الْهَوْدَجِ أَنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ص وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى
حبه عرنی می گوید : شنیدم که علی علیه السلام وقتی با اهل جمل روبرو شد می فرمود : به خدا قسم صاحب هودج – عایشه – می داند که اهل جمل بر زبان پیامبر امی صلی الله علیه و آله لعنت شده اند و هر که دروغ ببندد نا امید می گردد .
دوستان شايد سوال پيش بيايد هودج عايشه نباشد اما علامه بلاذري پاسخ ما را داده است
وأتي بالجمل فأبرز وعليه عَائِشَةُ فِي هودجها وقد ألبست درعا، وضربت عَلَى هودجها صفائح الحديد، ويقال: إن الهودج ألبس دروعا.
عائشه، سوار بر شتر وارد معركه شد؛ در حالى كه بر هودجى نشسته بود و زره بر تن داشت و بر هودج او صفحههاى از آهن كوبيده شده بود. گفته مىشد كه هودج زره پوش شده است.
البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاى279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص309، طبق برنامه الجامع الكبير.
فرار نكن و لعن ها را علمي نقد كن
آره دقیقا فقط سفسطه کردی.
اصلا نتوانستی پاسخ دهی.
زیرا نامه 17 که به معاویه بود را به داستان عایشه ربط دادید و کودکانه نتیجه گرفته اید.
شما باید برای پاسخ ابتدا خطبه 156 را نقض کنید تا زمانی که نتوانستید نقض کنید اراجیف تحویل بنده ندهید.
بگو امام شافعی ات بیاید و پاسخ دهد.
از آنجا که امام شافعی هم یک مذهب جدید تشکیل دادند حق 12 امامی را که پیغمبر(ص) به عنوان جانشین بیان فرمودند را غصب کردند با تشکیل مذهبی دیگر.
پس ایشان هم باید لعن شوند.
لعن الله امام شافعی.
اين فرار جماعت عمريه از پاسخ به مطالب متقن و علمي ما
برادر ملاصدرا همين ايشان نبودند كه گفتند:::::::
ما هم به عایشه احترام زیادی قائل هستیم و همین بس که علمای شیعه ما در کتاب و تفاسیر خود مثل البیان و کتاب علامه مجلسی گفته اند زن هیچ پیامبری دچار فحشاء نشده است (با اینکه احادیث بنی امیه ای در کتاب اهل سنت و وهابیت وجود دارد که می گوید دچار فحشآء شده اند ییا شاید ما ندانستیم )و هر کسی به عایشه توهین کند به پیامبر بازبگرده در واقع این توهین به پیامبر است که حکمش را دوستان می دانند ولی اینکه رفت جنگ کرد و فلان فلان و چند هزار نفر در این جنگ کشتند ما این کارشان را توبیخ می کنیم
لطفا از زدن مطالب تفرقه افکن پرهیز کنید و بحث علمی کنید .گفتن بعضی چیز ها جایز نیست با اینکه در بعضی کتب امده اگر ما بعضی چیز ها را بگیم میشه فیلم موهن که اعم از شیعه و سنی اعتراضات کردند
دوستان خداییش لطفا مرجع تقلید نشوید و اجتهاد نکنید بابا طلبه 20 سال جونش در میاد تا بتونه اجتهاد کنه و حکم بده لطفا حکم در نیارید که توهین به مراجع عطام تقلید است ما هنوز تو دو دو تا چهارتا موندیم پس بهتر است(شما را نمی دونم ولی من اره) بحث روی مباحث فقهی نباشد
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
نقص عقل یک صفتی است که در هم مردان عادی وجود دارد و هم در زنان عادی.صرف نظر از این که عقل را اینجا چه معنا کنیم،دو احتمال وجود دارد:
1-مقصود از ناقص بودن،ناقص بودن مقابل مرد باشد.
2-مقصود از ناقص بودن،مطلق ناقص بودن باشد.
مورد اول یعنی این که وقتی یک زن و مرد را مقایسه کنیم،مرد عقلش بیشتر از زن باشد.
مورد دوم یعنی این که همانطور که مرد نقص عقل دارد و عقلش کامل نیست،زن هم نقص عقل دارد و عقلش ناقص نیست.
این که مقصود از این جمله کدام بوده،مشخص نیست.
اگر حالت دوم مد نظر بوده باشد،هیچ شبهه ای باقی نمی ماند و خرده گیری های حقوق بشریون به این خطبه بی معناست.
اگر حالت اول مد نظر باشد هم نمی توان خرده گرفت.چرا که اولاً در مقابل مردان را هم میتوانیم ناقص الاحساس بنامیم.ثانیاً این که مرد یکسری ویژگی ها دارد که زن ندارد یا زن یکسری ویژگی ها دارد که مرد ندارد به هیچ وجه شان انسانی هیچ کدام را پایین نمی آورد.برای مثال زیبایی ظاهری زن بیشتر از مرد است.آیا مردان باید اعتراض کنند؟
اگر معیار در اسلام زیبایی ظاهری بود و خداوند قرار بود در آخرت انسان ها را بر این اساس بسنجد،مردان حق اعتراض داشتند.ولی معیار زیبایی ظاهری نیست.معیار عقل هم نیست.معیار تقواست.چیزی که هر مرد و هر زن می توانند به آن برسند.
مردان هم اینطور می توانند نسبت به هم معترض باشند.چون به برخی از مردان بیشتر از سایرین عقل داده شده است.آیا این دلیل بر اعتراض می شود؟آیا منافات دارد با عدالت خداوند؟خیر.
اگر معیار عقل بود،آن وقت منافات داشت با عدالت خداوند.ولی وقتی معیار تقواست،و تقوا را هم هر کس صرف نظر از ویژگی هایی که خداوند به او داده می تواند کسب کند،دیگر جای خرده گیری و اعتراض باقی نمی ماند.
اما آیا حرف امام خلاف واقعیت است؟
ببینید خواهر من،واقعاً شما قبول دارید مرد همان زن است؟
کدام وجدان بشری این را می پذیرد که مرد عین زن باشد؟
کدام وجدان می پذیرد همه ویژگی هایشان یکی باشد؟
اگر همه ویژگی هایشان یکی بود چرا به این دو می گوییم جنس مخالف؟
قطعاً بین مرد و زن تفاوت وجود دارد و کسی نمی تواند این را انکار کند.مثلاً تفاوت های جسمی که ساده ترین آن است.
حال آیا قبول دارید که زن ها از مردان احساسی تر هستند؟این هم تقریباً یک مورد بدیهی است.
همین امر سبب می شود که بین مرد و زن از نظر تفکر و احساس تفاوت وجود داشته باشد و ما معتقدیم مقصود حضر امیر (ع) همین بوده است.به دلیل احساسی تر بودن،قوه تفکر مرد و زن فرق می کند.حال حقوق بشریون می گویند نخیر،زن=مرد که سخن صحیحی نیست.
این اشخاص نه رد می کنند نه قبول.نه می گویند زن ناقص العقل است نه می گویند نیست.ما هم اصلاً می گوییم قبول،علمش نزد ما هم نیست.ولی همانطور که آیت الله جوادی تلقی ما را از خطبه نقد می کنند،ما هم تلقی حقوق بشریون را از خطبه نقد می کنیم.ولی همانطور که آیت الله جوادی آملی می گویند ممکن است ما اشتباه بگوییم،ما هم می گوییم چه بسا ما حرفمان اشتباه باشد.
ولی این که بیایم مسلمات،که یکیشان صحیح السند بودن این خطبه است را کنار بگذاریم،این ها کار های صحیحی نیست.پس ما بررسی می کنیم (مثل آیت الله جوادی) و نظرمان را می گوییم.ولی در عین حال مانند ایشان تاکید می کنیم که چه بسا نظرمان غلط باشد.
علتش خطاب قرار دادن نوع نساء است.یعنی کل نوع مورد خطاب قرار گرفته اند.فکر نمی کنم ابهامی باشد.وقتی می گوییم:
مرد نیازی نیست روسری بزند.
داریم یک حکمی را می گوییم برای کل نوع مرد.
یکی از دلایلی که ما می گوییم این قیاس عقل زن و مرد است همین است.یعنی نقصانی که در این خطبه آمده،نقصان عقل زن در مقابل مرد است.نه نقصان کلی.و الا حضرت می توانستند به طور کلی مسئله را بیان کنند.با این حال می توان گفت چون خطبه بعد از جنگ جمل است،خطبه درباره زنان است و لذا حضرت (ع) فقط زنان را مورد خطاب قرار داده اند.
اگر فقط درباره عایشه بود،حضرت می توانستند فقط نام عایشه را ببرند.از نظر شرعی،آیه صحیح است ویژگی ای که فقط در عایشه وجود دارد،به همه زنان نسبت داده شود؟خیر.چون این یعنی کذب بستن به سایر زنان (بجز عایشه).پس از آنجا که حضرت (ع) معصوم هستند،کار خلاف شرع انجام نمی دهند و به بقیه کذب نمی بندند.لذا منظورشان فقط عایشه نبوده و منظورشان نوع زن بوده است.
این امام عصر (عج) است که تعیین می کند من از اسلام دفاع می کنم یا خیر.امام زمان (عج) سربازی نمی خواهد که وقتی به او گفت برو آنجا را فتح کند،بگوید کشتن انسان ها از نظر من بد است!سربازی نمی خواهد که وقتی امام (عج) خواست حکومت تشکیل دهد،بگوید ابتدا باید رفراندوم تشکیل دهی!سربازی نمی خواهد که او را اطاعت نکند.سربازی می خواهد که امام (عج) را معیار قرار دهد و ولی بداند.نه این که آن سرباز خودش را معیار قرار دهد و بخواهد امام زمان (عج) را بسنجد!
بنده باکی ندارم کسانی که مسلمان نما هستند و قرار نیست سرباز حقیقی امام زمان (عج) باشند،دین زده بشوند.برای من هدف وسیله را توجیه نمی کند.نمی آیم برای جذب کردن دیگران حق را با باطل مخلوط کنم.حق این است که دیدید.می خواهید بپذیرید،می خواهید نپذیرید.ما مسلمان می خواهیم،نه کسی که برخی از دستورات خدا را گوش دهد و برخی را گوش ندهد.نماز را قبول کند،ولی برای مثال این خطبه را قبول نکند.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به ناآگاهی برخی عوامل مزدور دشمن افزودند: بسیاری از عناصر و عوامل وهابی و سلفی كه در عراق و افغانستان و پاكستان اقدامات تروریستی می كنند متوجه مزدوری خود نیستندهمچنانكه فرد شیعه ای كه به مقدسات اهل سنت توهین می كند حتی اگر متوجه نباشد مزدور دشمن است.رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در نگاه جماعت سلفی و وهابی، شیعیان و «اهل سنتِ محب اهل بیت و اهل سنت پیرو عرفان قادری»، در هر جای دنیا باشند كافرند اما حقیقت این است كه پیروان این فكر شوم مأمور ایجاد اختلاف میان برادران مسلمان هستند همچنانكه شیعه ای كه از روی نادانی و یا غرض به مقدسات اهل سنت توهین می كند مأمور ایجاد اختلاف است و بهرحال رفتار هر دو گروه حرام شرعی و خلاف قانونی است.
منبع:
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=6628