► ► ►چهل حدیث گهربار از امام هادی (علیه السلام) ◄ ◄ ◄

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
► ► ►چهل حدیث گهربار از امام هادی (علیه السلام) ◄ ◄ ◄

1ـ جبران نقص

لبعض مـواليه: عاتب فلانا و قل له: ان الله اذا اراد بعبـد خيــرا اذا عوتب قبل.(1)
امام على النقى (ع) به يكـى از دوستـانـش فـرمـــود:
فلانى را توبيخ كن و به او بگو: خداوند چون خير بنده اى خواهد, هرگاه تـوبيخ شـود, بپذيـرد.(و در صـدد جبـران نقص خـود بـرآيـد).

2ـ جايگاه اجابت دعا

ان لله بقـاعا يحب ان يـدعى فيها فيستجيب لمن دعاه و الحيـر منها.(2)
همانا براى خداوند بقعه هايى است كه دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعاى دعا كننده را به اجابت رسـانـد, و حـائر حسيـن (ع) يكى از آنهاست.

3ـ خدا ترسى

مـن اتقـى الله يتقـى, و مـن اطـاع الله يطـاع , ومـن اطاع الخالق لم يبال
سخط المخلوقين. و مـن اسخط الخالق فلييقـن ان يحل به سخط المخلوقيـن.(3)
هر كـس از خدا بترسد, مردم از او بترسند, و هر كه خدا را اطاعت كند, از او اطاعت كنند, و هر كه مطيع آفريدگار باشد باكى از خشـم آفريدگان ندارد, وهر كه خـالق را به خشـم آورد, بـايـد يقيـن كنـد كه به خشـم مخلـوق دچـار مـى شــود.

4ـ اطاعت خير خواه

مـن جمع لك وده و رايه فاجمع له طـاعتك.(4)
هر كه دوستـى ونظر نهايـى اش را براى تو همه جانبه گرداند, طاعتت رابراى او همه جانبه گردان.

5ـ اوصاف پروردگار

ان الله لايوصف الا بما وصف به نفسه, وانى يوصف الذى تعجز الحواس ان تدركه و الارهـام ان تنـاله و الخطـرات ان تحـده و الابصـار عن الاحـاطه به.
ناى فى قربه و قرب فـى نايه,كيف الكيف بغيران يقال: كيف, و اين الاين بلا ان يقـال: ايـن, هـو, منقطع الكيفيه و الاينيه, الـواحـد الاحـد, جل جلاله و تقـدست اسماوه.(5)
به راستـى كه خدا جز بدآنچه خودش را وصف كرده وصف نشود. كجا وصف شود آن كه حواس از دركـش عاجز است, و تصورات به كنه او پى نبرند, و در ديده ها نگنجد؟ او با همه نزديكـى اش دور است و با همه دورىاش نزديك. كيفيت و چگـونگـى را پـديـد كرده بدون اين كه خـود كيفيت و چگونگى داشته باشد , مكان را آفريده بدون ايـن كه خـود مكانى داشته باشد. او از چگـونگـى و مكان بر كنار است, يكتاى يكتاست, شكوهش بزرگ و نامهايش پاكيزه است.

6ـ اثر بخش خداست, نه روزگار

لاتعد و لا تجعل للايـام صنعا فـى حكـم الله.(6)
از حـد خـود تجـاوز نكـن و بـراى روزگـار هيچ اثـرى در حكم خدا قرار نـده.

7ـ نتيجه بى اعتنايى به مكر خدا

من امن مكر الله و اليم اخذه, تكبر حتى يحل به قضاوه و نافذ امره , و مـن كان علـى بينه مـن ربه هانت عليه مصائب الدنيا و لو قرض و نشـر.(7)
هر كه از مكر خدا و مواخذه دردناكش آسوده زيد,تكبر پيشه كند تا قضاى خدا و امر نافذش او را فرا گيرد, و هر كه بر طريق خدا پرستى , محكـم واستـوار باشد, مصـائب دنيـا بـروى سبك آيـد, اگـر چه مقـراض شـود و ريز ريز گــردد.

8ـ تقيه

لـو قلت ان تـارك التقيه كتـارك الصلـوه لكنت صـادقـا.(8)
اگر بگـويـم كسى كه تقيه را ترك كند مانند كسى است كه نماز را ترك كرده هر آينه راست گفته ام .

9ـ شكر و شاكر

الشاكـر اسعد بالشكـر منه بالنعمه التى اوجبت الشكر لان النعم متاع و الشكر نعم و عقبى.(9)
شخص شكر گزار به سبب شكر سعادتمندتر است تا به سبب نعمتى كه باعث شكر شـده است. زيـرا نعمت, كـالاى دنيـاست و شكـرگزارى نعمت دنيا و آخرت است.

10ـ دنيا جايگاه آزمايش

ان الله جعل الدنيا دار بلوى و الاخره دار عقب و جعل بلوى الدنيا لثواب الاخره سببـا و ثـواب الاخـره مـن بلـوى الـدنيـا عوضـا.(10)
همانا كه خداوند دنيا را سراى امتحان و آزمايش ساخته و آخرت را سراى رسيدگى قرار داده است, و بلاى دنيا را وسيله ثواب آخرت, و ثـواب آخرت را عوض بلاى دنيا قرار داده است.

11ـ ستمكار بردبار

ان الظالم الحالم يكاد ان يعفى عليه بحلمه, و ان المحق السفيه يكاد ان نور يكاد ان يطفىء نور حقه بسفهه.(11)
به راستى ستمكار بردبار , بسا كه به وسيله حلم و بردبارى خود از ستمش گذشت شـود و حقـدار نابخرد , بسا كه به سفاهت خود, نـور حق خـويـش را خامـوش كنـد.

12ـ آدم بى شخصيت

من هانت عليه نفسه فلا تامن شره.(12)
كسـى كه خـود را پست شمـارد , از شـر او در امـان مبـاش.

13ـ دنيا جايگاه سود و زيان

الـدنيـا سـوق ربح فيها قـوم و خسـر آخـرون.(13)
دنيـا بـازارى است كه گـروهـى در آن سـود بـرنـد و دسته اى زيـان ببيننــد.

14ـ حسد وخودخواهى

الحسد ماحق الحسنات , الزهو جالب المقت و العجب صارف عن طلب العلم داع الى الغمط و الجهل , والبخل ادم الاخلاق و الطمع سجيه سيئه.(14)
حسد نيكوييها را نابود سازد, و دروغ , دشمنى آورد, وخـودپسندى مانع از طلب دانـش وخواهنده خوارى و جهل گردد, و بخل ناپسنديده تريـن خلق و خـوى است, وطمع خصلتى ناروا و ناشايسته است.

15ـ پرهيز از تملق

قال ابوالحسن الثالث(ع) لرجل و قد اكثر من افراط الثناء عليه: اقبل على شانك, فان كثره الملق يهجـم علـى الظنه واذا حللت مـن اخيك فـى محل الثقه, فاعدل عن الملق الى حسن النيه.(15)
امام هادى (ع) به كسـى كه در ستـايـش از ايشان افـراط كـرده بـود فرمودند: از اين كار خـوددارى كـن كه تملق بسيار, بدگمانى به بار مـىآورد و اگر اعتماد بـرادر مـومنت از تـو سلب شـد از تملق او دست بـردار و حسـن نيت نشـان ده.

16ـ جايگاه حسن ظن و سوء ظن

اذا كان زمان العدل فيه اغلب من الجور فحرام ان يظن باحد سوء حتى يعلم ذلك منه, واذا كان الجـور اغلب فيه مـن العدل فليـس لاحد ان يظن باحـد خيرا ما لـم يعلم ذلك منه.(16)
هرگاه در زمانه اى عدل بيـش از ظلم رايج باشد, بدگمانـى به ديگرى حرام است, مگر آن كه (آدمـى ) بـدى از كسـى ببينـد. و هرگاه در زمانه اى ظلـم بيـش ازعدل باشد, تا وقتـى كه (آدمـى) خيرى ازكسـى نبينـد, نبايـد به او خـوشبيـن باشـد.

17ـ بهتر از نيكى و زيباتر از زيبايى

خير من الخير فاعله, و اجمل من الجميل قائله, وارجح من العلم حامله, و شـر مـن الشـر جـالبه , و اهـول مـن الهول راكبه.(17)
بهتر از نيكى , نيكوكار است و زيباتر از زيبايى گوينده آن است , و برتر از علـم, حـامل آن است , و بـدتـر از بـدى , عامل آن است و وحشنـاك تــر از وحشت آوردنده آن است.

18ـ توقع بيجا

لاتطلب الصفا ممن كدرت عليه, و لا الوفاء لمن غدرت به, و لا النصح ممن صرفـت سوء ظنك اليه, فـانمـا قلب غيرك كقلبك له.(18)
از كسى كه بر او خشم گرفته اى , صفا و صميميت مخواه و از كسى كه به وى خيانت كرده اى وفا مطلب و از كسـى كه به او بـدبيـن شده اى, انتظار خيرخـواهـى نداشته بـاش, كه دل ديگـران بـراى تـو همچـون دل تـو بــراى آنهاست.

19ـ برداشت نيكو از نعمتها

القوا النعم بحسـن مجاورتها والتمسوا الزياده فيها بالشكر عليهـا, واعلموا ان النفـس اقبل شـىء لمـا اعطيت و امنع شـىء لما منعت.(19)
نعمتها را با برداشت خوب از آنهابه ديگران ارائه دهيد و با شكرگزارى افزون كنيد, و بدانيد كه نفـس آدمـى رو آورنده تريـن چيز است به آنچه به او بـدهـى و بـازدارنـده تـريـن چيز است از آنچه كه از او بازدارى.

20ـ خشم به زيردستان

الغضب على من تملك لوم.(20)
خشم بر زيردستان از پستى است.

21ـ عاق والدين

العقوق ثكل من لم يثكل .(21)
نـافـرمـانـى فـرزنـد از پـدر و مـادر, داغ داغ نـاديـدگـان است.

22ـ تاثير صله رحم در ازياد عمر

ان الرجل ليكون قد بقى مـن اجله ثلاثون سنه فيكون وصولا لقرابته وصولا لرحمه, فيجعلها الله ثلاثه و ثلاثين سنه, و انه ليكون قد بقى مـن اجله ثلاث و ثلاثون سنه فيكـون عاقـا لقـرابته قـاطعا لـرحمه, فيجعلها الله ثلاث سنين.(22)
چه بسا شخصى كه مدت عمرش مثلا سى سال مقدر شده باشد به خاطر صله رحم و پيوند با خـويشاوندانـش, خـداوندعمرش رابه 33 سال برساند. و چه بسا كسـى كه مدت عمرش 33سال مقدر شده باشد به خاطر آزردن خـويشاوندان وقطع رحمـش , خـداوند عمرش را به سه سال برساند.

23ـ نتيجه عاق والدين

العقـوق يعقب القله و يـودى الى الذله.(23)
نارضايتى پدر و مادر, كمى روزى را به دنبال دارد, آدمى را به ذلت مى كشاند.

24ـ مصيبت بى طاقت

المصيبه للصـابـر واحـده وللجـازع اثنـان.(24)
مصيبت بـراى صـابـر يكـى است و بـراى كسـى كه بـى طـاقتـى مـى كنـد دوتـاست.

25ـ همراهان دنيا و آخرت

النـاس فـى الـدنيـا بـالامـوال و فـى الاخـره بـالاعمـال.(25)
مـردم در دنيـا بـا امـوالشـان و در آخـرت بـا اعمـالشـان هستند.

26ـ شوخى بيهوده

الهزل فكـاهه السفهاء و صناعه الجهال.(26)
مسخـرگـى , تفـريح سفيهان و كـار جــاهلان است.

27ـ زمان جان دادن

اذكـر مصـرعك بيـن يـدى اهلك و لا طبيب يمنعك و لا حبيب ينعفك.(27)
وقت جـان دادنت نزد خـانـواده ات را به ياد آر كه در آن هنگام طبيبى جلوگير مرگت و دوستى نفع رسانت نباشد.

28ـ نتيجه جدال

المراء يفسد الصداقه القديمه و يحلل العقده الوثيقه واقل ما فيه ان تكون فيه المغالبه و الغالبه اس اسباب القطيعه.(28)
جدال, دوستى قديمى را تباه مى كند و پيوند اعتماد را مى گشايد و كمترين چيزى كه درآن است غلبه بـر ديگـرى است, كه آن هـم سبب جـدايـى مـى شـود.

29ـ حكمت ناپذيرى دل فاسد

الحكمه لاتنجع فى الطباع الفاسده.(29)
حكمت, اثرى در دلهاى فاسد نمى گذارد.

30ـ درك لذت در قلت

السهر الذ للمنـام الجـوع يزيـد فـى طيب الطعام.(30)
شب بيـدارى سبب لذت بخشـى خواب, و گرسنگى سبب خوش خواركى در طعام ناب است.

31ـ اسير زبان

راكب الحرون اسيـر نفسه, والجـاهل اسيـر لسـانه.(31)
كسى كه بر اسب سركش ,سوار است, اسير هواى نفس خويش و نادان اسير زبان خويش است.

32ـ تصميم قاطع

اذكـر حسـرات التفـريط بـاخذ تقـديـم الحزم.(32)
افسـوس كـوتـاهـى در انجـام كـار را بـا گـرفتـن تصميـم قـاطع جبـران كـن.

33ـ خشم وكينه توزى

العتـاب مفتـاح الثقـال, و العتـاب خيـر مـن الحقـد.(33)
خشـم و تنـدى , كليـد گـرانبارى است و خشـم بهتـراز كينه تـوزى است.

34ـ ظهور مقدرات

المقادير تريك ما لا يخطر ببالك.(34)
مقـدرات چيزهايـى را بـر تـو نمايان مى سـازد كه به فكرت خطـور نكـرده است.

35ـ خودخواهان مغضوب

من رجى عن نفسه كثر الساخطون عليه.(35)
هـر كه از خـود راضـى بـاشـد خشمگيـران بـر او زيـاد خـواهنـد بـــود.

36ـ تباهى فقر

الفقر شره النفس و شده القنوط.(36)
فقـر مـايه آزمنـدى نفـس و سبب نـااميـدى زيـاد است .
37ـ راه پرستش

لـو سلك النـاس واديـا شعبـا لسلكت وادى رجل عبـدالله وحـده خـالصـا. (37)
اگر مردم به راههاى گوناگونى روند, من به راه كسـى كه تنها خدا را خالصانه مى پرستد خواهم رفت.

38ـ آثار گوشت خوارى

مـن تـرك اللحـم اربعيـن صباحا ساء خلقه و من اكل اللحم اربعيـن صباحا ساء خلقه.(38)
كسى كه چهل روز گـوشت نخـورد بد خلقى پيدا كند, وكسى كه چهـل روز پى در پى نيز گوشت بخورد اخلاقش بد شود.

39ـ يكانگى خدا

لـم يزل الله وحـده لاشـىء معه ثـم خلق الاشيـاء بديعا و اختار لنفسه احســن الاسماء.(39)
خـداوند از ازل تنها بـود و چيزى بــا او نبـود سپــس اشيـاء را بـه صـورت نـو ظهور آفـريـد وبـراى خـودش بهتـريـن نـامها را بـرگزيــد.

40ـ فروتنى

التـواصع ان تعطـى النـاس مـا تحب ان تعطــاه.(40)
فـروتنـى آن است كه با مـردم چنـان كنـى كه دوست دارى بـا تو چنان باشنـد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ
ى نوشت ها:
1- تحف العقول,ص 481.چاپ مدرسين قم.
2- همان,ص 482.
3- همان,ص 482.
4- تحف العقول, ص 483.
5- همان,ص 482.
6- تحف العقول , ص 483.
7- همان,ص 483.
8- همان,ص 483.
9- تحف العقول , ص 483.
10- همان, ص 483.
11- همان,ص 483.
12- تحف العقول , ص 483.
13- همان,ص 483.
14- مسند الامام الهادى,ص 302.
15- مسند الامام الهادى, ص 302.
16- همان, ص 304.
17- مسند الامام الهادى,ص 304.
18- همان,ص 305.
19- همان,ص 305.
20- مسند الامام الهادى ,ص 304.
21- همان,ص 304.
22- همان,ص 303.
23- مسند الامام الهادى,ص 303.
24ـ همـان,ص 304.
25ـ همـان,ص 304.
26ـ همان,ص 304.
27- مسندالامام الهادى,ص 304.
28- همان,ص 304.
29- پيشين,ص 304.
30- همان,ص 304.
31- مسند الامام الهادى ص 304.
32- همان ص 304.
33- همان,ص 304.
34- همان,ص 303.
35- همان,ص 303.
36- بحارالانوار,ج 78,ص 368.
37- همان,ج 78,ص 245.
38- همان,ج 56,ص 326.
39- همان,ج 57,ص 83.
40- محجه البيضاء,ج 5,ص 225.

๑۩๑: [=Century Gothic]چهل حدیث گهربار از امام هادی (علیه السلام) ๑۩๑:

[=simplified arabic]قالَ الا مامُ اءبو الحسن ، علىّ الهادى صلوات اللّه و سلامه عليه :

[=simplified arabic]1 مَنِ اتَّقىَ اللّهَ يُتَّقى ، وَمَنْ اءطاعَ اللّهَ يُطاعُ، وَ مَنْ اءطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقينَ، وَمَنْ اءسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ اءنْ يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقينَ.(62)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: كسى كه تقوى الهى را رعايت نمايد و مطيع احكام و مقرّرات الهى باشد، ديگران مطيع او مى شوند.
[=simplified arabic]و هر شخصى كه اطاعت از خالق نمايد، باكى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت ؛ و چنانچه خداى متعال را با معصيت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاوار است كه مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گيرد.
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]2 قالَ عليه السلام : مَنْ اءنِسَ بِاللّهِ اسْتَوحَشَ مِنَ النّاسِ، وَعَلامَةُ الاُْنْسِ بِاللّهِ الْوَحْشَةُ مِنَ النّاسِ.(63)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: كسى كه با خداوند متعال مونس باشد و او را اءنيس خود بداند، از مردم احساس وحشت مى كند.
[=simplified arabic]و علامت و نشانه اءنس با خداوند وحشت از مردم است يعنى از غير خدا نهراسيدن و از مردم احتياط و دورى كردن .
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]3 قالَ عليه السلام :السَّهَرَ اءُلَذُّ الْمَنامِ، وَالْجُوعُ يَزيدُ فى طيبِ الطَّعامِ.(64)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: شب زنده دارى ، خواب بعد از آن را لذيذ مى گرداند؛ و گرسنگى در خوشمزگى طعام مى افزايد يعنى هر چه انسان كمتر بخوابد بيشتر از خواب لذت مى برد و هر چه كم خوراك باشد مزّه غذا گواراتر خواهد بود .
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]4 قالَ عليه السلام : لا تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ كَدِرْتَ عَلَيْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّكَ إ لَيْهِ، فَإ نَّما قَلْبُ غَيْرِكَ كَقَلْبِكَ لَهُ.(65)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: از كسى كه نسبت به او كدورت و كينه دارى ، صميّميت و محبّت مجوى .
[=simplified arabic]همچنين از كسى كه نسبت به او بدگمان هستى ، نصيحت و موعظه طلب نكن ، چون كه ديدگاه و افكار ديگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آن ها مى باشد.
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]5 قالَ عليه السلام : الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داعٍ إ لَى الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ اءذَمُّ الاْ خْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجيَّةٌ سَيِّئَةٌ.(66)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد.
[=simplified arabic]تكبّر و خودخواهى جذب كننده دشمنى و عداوت افراد مى باشد.
[=simplified arabic]عُجب و خودبينى مانع تحصيل علم خواهد بود و در نتيجه شخص را در پَستى و نادانى نگه مى دارد.
[=simplified arabic]بخيل بودن بدترين اخلاق است ؛ و نيز طَمَع داشتن خصلتى ناپسند و زشت مى باشد.
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]6 قالَ عليه السلام : الْهَزْلُ فكاهَةُ السُّفَهاءِ، وَ صَناعَةُ الْجُهّالِ.(67)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: مسخره كردن و شوخى هاى - بى مورد - از بى خردى است و كار انسان هاى نادان مى باشد.
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]7 قالَ عليه السلام : الدُّنْيا سُوقٌ رَبِحَ فيها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ.(68)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: دنيا همانند بازارى است كه عدّه اى در آن براى آخرت سود مى برند و عدّه اى ديگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]8 قالَ عليه السلام : النّاسُ فِى الدُّنْيا بِالاْ مْوالِ وَ فِى الاَّْخِرَةِ بِالاْ عْمالِ.(69)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: مردم در دنيا به وسيله ثروت و تجمّلات شهرت مى يابند ولى در آخرت به وسيله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد.
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]9 قالَ عليه السلام : مُخالَطَةُ الاْ شْرارِ تَدُلُّ عَلى شِرارِ مَنْ يُخالِطُهُمْ.(70)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: همنشين شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود.
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]10 قالَ عليه السلام : أ هْلُ قُمْ وَ أ هْلُ آبَةِ مَغْفُورٌلَهُمْ ، لِزيارَتِهِمْ لِجَدّى عَلىّ ابْنِ مُوسَى الرِّضا عَلَيْهِ السَّلامُ بِطُوس ، اءلا وَ مَنْ زارَهُ فَأ صابَهُ فى طَريقِهِ قَطْرَةٌ مِنَ السَّماءِ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.(71)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: اءهالى قم و اءهالى آبه يكى از روستاهاى حوالى ساوه آمرزيده هستند به جهت آن كه جدّم امام رضا عليه السلام را در شهر طوس زيارت مى كنند.
[=simplified arabic]و سپس حضرت افزود: هر كه جدّم امام رضا عليه السلام را زيارت كند و در مسير راه صدمه و سختى تحمّل كند خداوند آتش را بر بدن او حرام مى گرداند.


[=simplified arabic]11 عَنْ يَعْقُوبِ بْنِ السِّكيتْ، قالَ: سَاءلْتُ أ بَاالْحَسَنِ الْهادى عليه السلام : ما بالُ الْقُرْآنِ لا يَزْدادُ عَلَى النَّشْرِ وَالدَّرْسِ إ لاّ غَضاضَة ؟
[=simplified arabic]قالَ عليه السلام : إ نَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَجْعَلْهُ لِزَمانٍ دُونَ زَمانٍ، وَلالِناسٍ دُونَ ناسٍ، فَهُوَ فى كُلِّ زَمانٍ جَديدٌ وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْمٍ غَضُّ إ لى يَوْمِ الْقِيامَةِ.(72)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]يكى از اصحاب حضرت به نام ابن سِكيّت گويد: از امام هادى عليه السلام سؤ ال كردم : چرا قرآن با مرور زمان و زياد خواندن و تكرار، كهنه و مندرس نمى شود؛ بلكه هميشه حالتى تازه و جديد در آن وجود دارد؟
[=simplified arabic]امام عليه السلام فرمود: چون كه خداوند متعال قرآن را براى زمان خاصّى و يا طايفه اى مخصوص قرار نداده است ؛ بلكه براى تمام دوران ها و تمامى اقشار مردم فرستاده است ، به همين جهت هميشه حالت جديد و تازه اى دارد و براى جوامع بشرى تا روز قيامت قابل عمل و اجراء مى باشد.
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]12 قالَ عليه السلام :الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا تَمْلِكُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِكُ لُؤْمٌ.(73)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: غضب و تندى در مقابل آن كسى كه توان مقابله با او را ندارى ، علامت عجز و ناتوانى است ، ولى در مقابل كسى كه توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است .
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]13 قالَ عليه السلام : يَاْتى عَلماءُ شيعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّينا وَ اءهْلِ وِلايَتِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَالاْ نْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تيجانِهِمْ.(74)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: علماء و دانشمندانى كه به فرياد دوستان و پيروان ما برسند و از آن ها رفع مشكل نمايند، روز قيامت در حالى محشور مى شوند كه تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]14 قالَ عليه السلام : لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ: اسْتَكْثِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإ نَّهُ حارُّ فى وَقْتِ الْحَرارَةِ، بارِدٌ فى وَقْتِ الْبُرُودَةِ، مُعْتَدِلٌ فِى الاْ وقاتِ كُلِّها، جَيِّدٌ عَلى كلِّ حالٍ.(75)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]به بعضى از غلامان خود فرمود: بيشتر براى ما بادمجان پخت نمائيد كه در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد است .
[=simplified arabic]و در تمام دوران سال معتدل مى باشد و در هر حال مفيد است .
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]15 قالَ عليه السلام : التَّسْريحُ بِمِشْطِ الْعاجِ يُنْبُتُ الشَّعْرَ فِى الرَّأ سِ، وَ يَطْرُدُ الدُّودَ مِنَ الدِّماغِ، وَ يُطْفِى ءُ الْمِرارَ، وَ يَتَّقِى اللِّثةَ وَ الْعَمُورَ.(76)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: شانه كردن موها به وسيله شانه عاج ، سبب روئيدن و افزايش مو مى باشد، همچنين سبب نابودى كرم هاى درون سر و مُخ خواهد شد و موجب سلامتى فكّ و لثه ها مى گردد.
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]16 قالَ عليه السلام : اُذكُرْ مَصْرَعَكَ بَيْنَ يَدَىْ اءهْلِكَ لا طَبيبٌ يَمْنَعُكَ، وَ لا حَبيبٌ يَنْفَعُكَ.(77)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: بياد آور و فراموش نكن آن حالت و موقعى را كه در ميان جمع اعضاء خانواده و آشنايان قرار مى گيرى و لحظات آخر عمرت سپرى مى شود و هيچ پزشكى و دوستى و ثروتى نمى تواند تو را از آن حالت نجات دهد.


[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]17 قالَ عليه السلام : إ نَّ الْحَرامَ لايَنْمى ، وَإ نْ نَمى لا يُبارَكُ فيهِ، وَما اءَنْفَقَهُ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ، وَ ما خَلَّفَهُ كانَ زادَهُ إ لَى النّارِ.(78)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: همانا اموال حرام ، رشد و نموّ ندارد و اگر هم احياناً رشد كند و زياد شود بركتى نخواهد داشت و با خوشى مصرف نمى گردد.
[=simplified arabic]و آنچه را از اموال حرام انفاق و كمك كرده باشد اءجر و پاداشى برايش نيست و هر مقدارى كه براى بعد از خود به هر عنوان باقى گذارد معاقب مى گردد.
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]18 قالَ عليه السلام : اَلْحِكْمَةُ لا تَنْجَعُ فِى الطِّباعِ الْفاسِدَةِ.(79)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: حكمت اثرى در دل ها و قلب هاى فاسد نمى گذارد.
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]19 قالَ عليه السلام : مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَيْهِ.(80)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: هر كه از خود راضى باشد بدگويان او زياد خواهند شد.
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]

[=simplified arabic]20 قالَ عليه السلام : اَلْمُصيبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتان .(81)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: مصيبتى كه بر كسى وارد شود و صبر و تحمّل نمايد، تنها يك ناراحتى است ؛ ولى چنانچه فرياد بزند و جزع كند دو ناراحتى خواهد داشت .
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]21 قالَ عليه السلام : اِنّ لِلّهِ بِقاعاً يُحِبُّ اءنْ يُدْعى فيها فَيَسْتَجيبُ لِمَنْ دَعاهُ، وَالْحيرُ مِنْها.(82)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: براى خداوند بقعه ها و مكان هائى است كه دوست دارد در آن ها خدا خوانده شود تا آن كه دعاها را مستجاب گرداند كه يكى از بُقْعه ها حائر و حرم امام حسين عليه السلام خواهد بود.
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]22 قالَ عليه السلام : اِنّ اللّهَ هُوَ الْمُثيبُ وَالْمُعاقِبُ وَالْمُجازى بِالاَْعْمالِ عاجِلاً وَآجِلاً.(83)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: همانا تنها كسى كه ثواب مى دهد و عِقاب مى كند و كارها را در همان لحظه يا در آينده پاداش مى دهد، خداوند خواهد بود.

[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]23 قالَ عليه السلام : مَنْ هانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلا تَاءمَنْ شَرَّهُ.(84)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: هركس به خويشتن إ هانت كند و كنترل نفس نداشته باشد خود را از شرّ او در اءمان ندان .


[=simplified arabic]

[=simplified arabic]24 قالَ عليه السلام : اَلتَّواضُعُ اءنْ تُعْطَيَ النّاسَ ما تُحِبُّ اءنْ تُعْطاهُ.(85)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: تواضع و فروتنى چنان است كه با مردم چنان كنى كه دوست دارى با تو آن كنند.

[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]25 قالَ عليه السلام : اِنّ الْجِسْمَ مُحْدَثٌ وَاللّهُ مُحْدِثُهُ وَ مُجَسِّمُهُ.(86)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: همانا اجسام ، جديد و پديده هستند و خداوند متعال به وجود آورنده و تجسّم بخش آن ها است [=simplified arabic].
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]26 قالَ عليه السلام : لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَيْئىٌ مَعَهُ، ثُمَّ خَلَقَ الاَْشْياءَ بَديعاً، وَاخْتارَ لِنَفْسِهِ اءحْسَنَ الاْ سْماء.(87)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: خداوند از اءزَل ، تنها بود و چيزى با او نبود، تمام موجودات را با قدرت خود آفريده ، و بهترين نام ها را براى خود برگزيد.


[=simplified arabic]

[=simplified arabic]27 قالَ عليه السلام : اِذا قامَ الْقائِمُ يَقْضى بَيْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ كَقَضاءِ داوُد عليه السلام وَ لا يَسْئَلُ الْبَيِّنَةَ.(88)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: زمانى كه حضرت حجّت (عجّ) قيام نمايد در بين مردم به علم خويش قضاوت مى نمايد؛ همانند حضرت داود عليه السلام كه از دليل و شاهد سؤ ال نمى فرمايد.

[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]28 قالَ عليه السلام : مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقينَ وَ مَنْ اءسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ اءنْ يَحِلَّ بِهِ الْمَخْلُوقينَ.(89)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: هركس مطيع و پيرو خدا باشد از قهر و كارشكنى ديگران باكى نخواهد داشت .
[=Simplified Arabic]

[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]29 قالَ عليه السلام : اَلْعِلْمُ وِراثَةٌ كَريمَةٌ وَالاْ دَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَالْفِكْرَةُ مِرْآتٌ صافَيةٌ.(90)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: علم و دانش بهترين يادبود براى انتقال به ديگران است ، ادب زيباترين نيكى ها است و فكر و انديشه آئينه صاف و تزيين كننده اعمال و برنامه ها است .

[=simplified arabic]
[=Simplified Arabic]


[=simplified arabic]30 قالَ عليه السلام : الْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ، داعٍ إ لىَ الْغَمْطِ وَ الْجَهْلِ.(91)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: خودبينى و غرور، انسان را از تحصيل علوم باز مى دارد و به سمت حقارت و نادانى مى كشاند.

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]31 قالَ عليه السلام : لا تُخَيِّبْ راجيكَ فَيَمْقُتَكَ اللّهُ وَ يُعاديكَ.(92)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: كسى كه به تو اميد بسته است نااميدش مگردان ، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت .


[=simplified arabic]

[=simplified arabic]32 قالَ عليه السلام : مَا اسْتَراحَ ذُو الْحِرْصِ.(93)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: شخص طمّاع و حريص نسبت به اموال و تجمّلات دنيا هيچگاه آسايش و استراحت نخواهد داشت .

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]33 قالَ عليه السلام : الْعِتابُ مِفْتاحُ التَّقالى ، وَالعِتابُ خَيْرٌ مِنَ الْحِقْدِ.(94)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: (مواظب باش كه ) عتاب و پرخاش گرى ، مقدّمه و كليد غضب است ، ولى در هر حال پرخاش گرى نسبت به كينه و دشمنى درونى بهتر است (چون كينه ، ضررهاى خظرناك ترى را در بردارد).

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]34 قالَ عليه السلام : الْغِنى قِلَّةُ تَمَنّيكَ، وَالرّضا بِما يَكْفيكَ، وَ الْفَقْرُ شَرَهُ النّفْسِ وَ شِدَّةُ القُنُوطِ، وَالدِّقَّةُ إ تّباعُ الْيَسيرِ وَالنَّظَرُ فِى الْحَقيرِ.(95)

[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]متر آرزو و توقّع باشد و به آنچه موجود و حاضر است راضى و قانع گردى ، وليكن فقر و تهى دستى در آن موقعى است كه آرزوهاى نفسانى اهميّت داده شود، امّا دقّت و توجّه به مسائل ، اهميّت دادن به امكانات موجود و مصرف و استفاده صحيح از آن ها است ، اگر چه ناچيز و كم باشد.

[=simplified arabic]35 قالَ عليه السلام : الاِْمامُ بَعْدى الْحَسَنِ، وَ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْقائِمُ الَّذى يَمْلاَُ الاَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.(96)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: امام و خليفه بعد از من (فرزندم ) حسن ؛ و بعد از او فرزندش مهدى موعود عليهما السلام مى باشد كه زمين را پر از عدل و داد مى نمايد، همان طورى كه پر از ظلم و ستم گشته باشد.

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]36 قالَ عليه السلام : إ ذا كانَ زَمانُ الْعَدْلِ فيهِ أ غْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرامٌ أ نْ يُظُنَّ بِأ حَدٍ سُوءاً حَتّى يُعْلَمَ ذلِكَ مِنْهُ.(97)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: در آن زمانى كه عدالت اجتماعى ، حاكم و غالب بر تباهى باشد، نبايد به شخصى بدگمان بود مگر آن كه يقين و معلوم باشد.

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]37 قالَ عليه السلام : إ نَّ لِشيعَتِنا بِوِلايَتِنا لَعِصْمَةٌ، لَوْ سَلَكُوا بِها فى لُجَّةِ الْبِحارِ الْغامِرَةِ.(98)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: همانا ولايت ما اهل بيت براى شيعيان و دوستانمان پناهگاه اءمنى مى باشد كه چنانچه در همه امور به آن تمسّك جويند، بر تمام مشكلات (مادّى و معنوى ) فايق آيند.

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]38 قالَ عليه السلام : يا داوُدُ لَوْ قُلْتَ: إ نَّ تارِكَ التَّقيَّةَ كَتارِكِ الصَّلاةِ لَكُنتَ صادِقاً.(99)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: به يكى از اصحابش - به نام داود صرّمى - فرمود: اگر قائل شوى كه ترك تقيّه همانند ترك نماز است ، صادق خواهى بود.

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]39 قالَ: سَاءلْتُهُ عَنِ الْحِلْمِ؟ فَقالَ عليه السلام : هُوَ اءنْ تَمْلِكَ نَفْسَكَ وَ تَكْظِمَ غَيْظَكَ، وَ لا يَكُونَ ذلَكَ إ لاّ مَعَ الْقُدْرَةِ.(100)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]يكى از اصحاب از آن حضرت پيرامون معناى حِلم و بردبارى سؤ ال نمود؟
[=simplified arabic]حضرت در پاسخ فرمود: اين كه در هر حال مالك نَفْس خود باشى و خشم خود را فرو برى و آن را خاموش نمائى و اين تحمّل و بردبارى در حالى باشد كه توان مقابله با شخصى را داشته باشى .

[=simplified arabic]

[=simplified arabic]40 قالَ عليه السلام : اِنّ اللّهَ جَعَلَ الدّنيا دارَ بَلْوى وَالاْ خِرَةَ دارَ عُقْبى ، وَ جَعَلَ بَلْوى الدّنيا لِثوابِ الاْ خِرَةِ سَبَباً وَ ثَوابَ الاْ خِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدّنيا عِوَضاً.(101)
[=simplified arabic]ترجمه :
[=simplified arabic]فرمود: همانا خداوند، دنيا را جايگاه بلاها و امتحانات و مشكلات قرار داد؛ و آخرت را جايگاه نتيجه گيرى زحمات ، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنيا را وسيله رسيدن به مقامات آخرت قرار داد و اجر و پاداش زحمات دنيا را در آخرت عطا مى فرمايد.

[=simplified arabic]

- اَلنّاسُ فِى الدُّنيا بِالاَْموالِ وَ فِى الآخِرَةِ بِالاَْعمالِ

اعتبار مردم در دنيا به مال است و در آخرت به عمل.

(بحارالأنوار، ج 78، ص 368، ح3)

التواضع أن تعطی الناس ما تحب أن تعطاه
فروتنی در آن است كه با مردم چنان كنی كه دوست داری با تو چنان باشند .

(المحجة البیضاء ، ج 5 ، ص 225 )

العقوق یعقب القلة و یؤدی الی الذلة
نارضایتی پدر و مادر ، كم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می كشاند .

(مسند الامام الهادی ، ص 303

من كان علی بینة من ربه هانت علیه مصائب الدنیا و لو قرض و نشر
هر كه بر طریق خداپرستی محكم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبك آید، گر چه تكه تكه شود.

(تحف العقول ، ص 511)

لو سلك الناس وادیا شعبا لسلكت وادی رجل عبد الله وحده خالصا
اگر همه مردم مسیری را انتخاب كنند و در آن گام نهند ، من به راه كسی كه تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت .

(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245)

با صلوات بر محمد و آل محمد

وسلام ودرود بر روان پاک امام هادی (ع)و دوستداران آن حضرت

به مناسبت شهادت آن امام همام روایاتی از وجود مقدس آن حضرت خدمت دوستدارانش تقدیم می کنم و از خداوند منان خواستارم که زیارت آن حضرت را در دنیا و شفاعت آن حضرت را در آخرت نصیب همه دوستداران آن حضرت ،بفرماید،ودشمنان آن حضرت را نابود بفرماید .

(آمین با رب العالمین )


1-قال الامام النقي (ع)

الدُّنْيا سُوقٌ رَبِحَ فيها قَوْمٌ وَ خَسِرَآخَرُونَ.

دنيا همانند بازارى است كه عدّه اى در آن ـ براى آخرت ـ سود

مى برند و عدّه اى ديگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.


(أعيانالشّيعة: ج 2، ص 39،

تحف العقول: ص 438).


2- قالَالامام النقي (ع)

یَاْتى عَلماءُشیعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَ أهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَالْقِیامَةِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ.

علماء و دانشمندانى كهبه فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آن ها رفع مشكل نمایند،
روز قیامت درحالى محشور مى شوند كه تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.

(بحارالأنوار: ج 2، ص 6، ضمن ح 13).


3- امام هادی علیه السلام فرموده اند:

عَلَیکُمبِالوَرَعِ فَاِنَّهُ الدّینُ الَّذی نَلازِمُهُ وَ نُدینُ اللهَ تَعالیَ بِهِ وَنُریدُهُ مِمَّن یُوالینا لاتَتعَبُونا بِالشَّفاعَةِ

با ورع وباتقوا باشید که این ورع و تقوا همان دینی است که همواره ما ملازم آن هستیم وپایبند به آن می باشیم و از پیروان خود نیز می خواهیم که چنین باشند از ما (با عدمرعایت تقوا) شفاعت نخواهید و ما را به زحمت نیندازید.

(وسائلالشیعه، ج15، ص 248)


4- قال علی النقی (ع)

سُئِلَ عَنِ الحِلمِ فَقالَ: هُوَ أن تَملِکَ نَفسَکَ وَ تَکظُمَغَیظَکَ و لایَکُونُ ذالِکَ اِلّا مَعَ القُدرَةِ


از امام هادیمعنای حلم را پرسیدند، فرمودند: ( حلم) آن است که مالک نفس خود باشی و خشم خود رابا وجود قدرت و توانایی بر انتقام، فرو خوری.

(مستدرک الوسائل،ج11، ص 292)



5-امام هادی علیه السلام فرموده اند:

لَو عَرَفُواما یُؤَدّی اِلَیهِ المَوتُ مِنَ النَّعیمِ لَأَستَدعُوهُ وَ أحَبُّوهُ أشّدُّ مایَستَدعی العاقِلُ الحازِمُ اَلدَّواءَ لِدَفعِ الآفاتِ؛
اگر مردممی دانستند مرگ چه نعمتی در پی دارد هر آینه آن را طلب کرده و بیش از انسان عاقلیکه دوا را برای مداوای دردش دوست دارد، دوست می داشتند.

(معانیالاخیار، ص 290)


6-امام هادی علیه السلام فرموده اند:


اُذکُر مَصرَعَکَبَینَ یَدَی أهلِکَ، وَ لا طَبیبٌ یَمنَعُکَ وَ لا حَبیبٌ یَنفَعُکَ
هنگام جان دادن در برابر خانواده، خود را به یادآور که نه طبیبی میتواند مرگ را از تو دور بگرداند و نه دوستی می تواند تو را یاری نماید.

(بحارالانوار، ج75، ص 370؛ میزان الحکمة، ج10، ص 579)



7-امام هادی علیه السلام فرموده اند:

مَن أطاعَالخالِقَ فَلَم یُبالِ بِسَخَطِ المَخلُوقینَ وَ مَن أسخَطَ الخالِقَ فَلیَیقَنَ أنیَحِلَّ بِهِ سَخَطُ المَخلُوقینَ
هر کس از خدا اطاعت کند از خشممخلوق و مردم نمی ترسد و آنکه خدا را به خشم آورد پروردگار، وی را دچار خشم مخلوقخود می نماید.

(سفینة البحار، ج2، ص 343)



8-قالَ الامامُ ابو الحسنعلىّ الهادى صلوات اللّه و سلامه عليه :
مَنِ اتَّقىَ اللّهَيُتَّقى ، وَمَنْ اطاعَ اللّهَ يُطاعُ، وَ مَنْ اَطاعَ الخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَالمَخْلُوقينَ وَ مَنْ اَسْخَطَ الخالِقَ فَلْيَيْقَنْ ‏اَنْ يَحِّلَ بِهِ سَخَطُالمَخْلُوقينَ؛.
فرمودند: كسىكه تقوى الهى را رعايت نمايد و مطيع احكام و مقرّرات الهى باشد، ديگران مطيع او مىشوند و هر شخصى كه اطاعت از خالق نمايد، باكى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهدداشت ؛ و چنانچه خداى متعال را با معصيت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاواراست كه مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گيرد.

9-قالَالامامُ ابو الحسن علىّ الهادى صلوات اللّه و سلامه عليه

الْهَزْلُ فكاهَةُالسُّفَهاءِ، وَ صَناعَةُ الْجُهّالِ.

مسخره كردن و شوخى هاى - بى مورد - از بى خردى است و كارانسان هاى نادان مى باشد.



10- قالَ الامامُ ابو الحسنعلىّ الهادى صلوات اللّه و سلامه عليه :

إنَّ لِشيعَتِنا بِوِلايَتِنالَعِصْمَةٌ، لَوْ سَلَكُوا بِها فى لُجَّةِ الْبِحارِالْغامِرَةِ.
همانا ولايت ما اهلبيت براى شيعيان و دوستانمان پناهگاه امنى مى باشد كه چنانچه در همه امور به آنتمسّك جويند، بر تمام مشكلات (مادّى و معنوى ) فايق آيند.

11- قالَالامام النقی علیه السلام:

ألحِکمَةُلاتَنجَعُ فِی الطِّباعِ الفاسِدَةِ

امام نقی علیه السلام فرمودند:

حکمت و دانش در دلهای فاسد اثر ندارد.

(بحارالانوار، ج78، ص 370)

12- قالَ الامام النقی علیهالسلام:

مَنِ اتَّقَی اللهَ یُتَّقیوَ مَن أطاعَ اللهَ یُطاعُ

امام نقیعلیه السلام فرمودند:

کسی که از خدابترسد از او می ترسند و کسی که از خدا اطاعت کند از او اطاعت خواهند کرد.

(بحارالانوار، ج68، ص 182)

التماس دعا


صلي الله عليكم يااهل بيت النبوه(ص)

امام علی النقی علیه السلام :


شخص حریص، هیچگاه آسایش نخواهد داشت .


(نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر: 141)

امام علی النقی علیه السلام:

تواضع و فروتنى آن است كه با مردم چنان كنى كه دوست دارى با تو آن كنند.

(محجّة البیضاء: 5/225)


افسوس كوتاهى كارهاى گذشته را با تلاش در آينده جبران كنيد.

(مسند الامام الهادى ، ص 304)

افسوس كوتاهى كارهاى گذشته را با تلاش در آينده جبران كنيد.

(مسند الامام الهادى ، ص 304)

حدیثی درباره کودکی امام هادی(علیه السلام)

حدیثی درباره کودکی امام هادی(علیه السلام) هست که نمی‌دانم شنیده اید یا نه ؛

وقتی معتصم در سال 218 هجری حضرت امام جواد(علیه السلام)را 2 سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد، حضرت هادی (علیه السلام) که درآن وقت 6 ساله بود، به همراه خانواده اش در مدینه ماند.

پس از آنکه حضرت جواد(علیه السلام) به بغداد آورده شد، معتصم از خانواده حضرت پرس و جو کرد و وقتی شنید پسر بزرگ حضرت جواد(علیه السلام) - علی بن محمد- 6

سال دارد، گفت این خطرناک است، ما باید به فکرش باشیم معتصم شخصی را که از نزدیکان خود بود، مامور کرد که از بغداد به مدینه برود و در آنجا کسی را که دشمن

اهل بیت است پیدا کند و این بچه را به دست آن شخص بسپارد تا او به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد.

این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکی از علمای مدینه را به نام «الجنیدی» که از مخالف ترین و دشمن ترین مردم با اهل بیت(علیه السلام) بود -در مدینه از این قبیل

علما آن وقت بودند- برای این کار پیدا کرد و به او گفت:« من ماموریت دارم که تو رامربی و مؤدب این بچه کنم تا نگذاری هیچ کس با او رفت و آمد کند و او را آنطور که ما

میخواهیم، تربیت کن».

اسم این شخص -الجنیدی- درتاریخ ثبت شده است. حضرت هادی(علیه السلام) هم -همانطور که گفتم- در آن موقع 6 سال داشت و امر، امر حکومت بود، چه کسی

می‌توانست در مقابل آن مقاومت کند.

بعد از چند وقت یکی از وابستگاه دستگاه خلافت، الجنیدی را دید و از بچه‌ای که به دستش سپرده بودند، سؤال کرد. الجنیدی گفت: «بچه؟! این بچه است؟! من یک

مساله ازادب برای او بیان می‌کنم، او باب‌هایی از ادب را برای من باز می‌کند که من استفاده می‌کنم! اینها کجا درس خوانده‌اند؟! گاهی به او -که وقتی می‌خواهد وارد

حجره شود- می‌گویم یک سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو ، می‌پرسد چه سوره‌ای بخوانم، من به او گفتم سوره بزرگی مثلاً آل عمران را بخوان، اوخواند و جاهای

مشکلش را هم برای من معنا کرد! اینها همه عالمند، حافظ قرآن و عالم به تاویل و تفسیر قرآنند، بچه؟!». ارتباط این کودک که علی الظاهر کودک است اما ولی الله است

و آتیناه الحکم صبیّا ، با این استاد مدتی ادامه پیدا کرد و استاد شد یکی از شیعیان مخلص اهل بیت(علیه السلام) !

بیانات رهبر معظم انقلاب
موضوع قفل شده است