جمع بندی احترام به ادیان و شکستن بت ها توسط حضرت ابراهیم (ع)
تبهای اولیه
با سلام.
سوالی که مد نظر من هست اینست که چطور در قرآن آمده است که به بت های دیگر توهین نکنید تا آنها هم به خدای شما توهین نکنند؛ ولی خود خدا در جای دیگری می گوید که به حضرت ابراهیم دستور دادیم که به بت ها توهین کند (آنها را بشکند)!
به نظر شما این تناقض در عمل نیست؟ چرا خدا حرف خود را زیر پا گذاشت؟
[="Tahoma"] به نظر شما این تناقض در عمل نیست؟ چرا خدا حرف خود را زیر پا گذاشت؟با سلام.
سوالی که مد نظر من هست اینست که چطور در قرآن آمده است که به بت های دیگر توهین نکنید تا آنها هم به خدای شما توهین نکنند؛ ولی خود خدا در جای دیگری می گوید که به حضرت ابراهیم دستور دادیم که به بت ها توهین کند (آنها را بشکند)!
با سلام و درود
در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. در آیه شریفه (انعام، 108) دستور ممنوعیت سبّ و دشنام دادن به معبود کسانی که غیر خدا را می پرستند، آمده است؛ ولی آیه ای نداریم که به حضرت ابراهیم دستور داده باشد به بتهای بت پرستان توهین بکن.
2. لزوما شکستن بت ها، توهین محسوب نمی شود و از مصادیق توهین نیست.
در این جا حضرت ابراهیم علیه السلام نمی خواهد عواطف و احساسات آنها را تحریک و یا جریحه دار کند تا توهین محسوب شود، بلکه می خواهد عقلانیت آن ها را تحریک کند تا آن ها بیدار و متذکر شوند: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ»؛ آنها به و جدان خويش بازگشتند و (به خود) گفتند: حقّا كه شما ستمگريد! (انبیاء، 64)
ممکن هم هست در ابتدا به نظر برسد که توهین بوده و احساسات آن ها جریحه دار شده، ولی حضرت ابراهیم جهت عقلانیت آن را متذکر می شود تا آن ها به فکر فرو رفته و تلنگری بر تفکر و عقلانیت آن ها باشد که بت اصلا قادر به انجام کاری نیست و نمی تواند بت های دیگر را شکسته باشد و حتی نمی تواند پاسخ سؤال آن ها را بدهد: «فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ»؛ از آنها بپرسيد اگر سخن مىگويند! (انبیاء، 63)
3. توهین نکردن و سب ننمودن مقدسات دیگران، از قواعد اخلاقی محسوب می شوند. قواعد اخلاقی هم، تابع اهم و مهم هستند، یعنی وقتی که مورد اهمی وجود نداشته باشد، این قاعده جاری است، لذا در جایی که مورد اهم از این وجود دارد، تخلف از این قاعده اشکالی ندارد.
به بیان دیگر، این که این قاعده اشاره به اهم و مهم دارد لذا وقتی انگیزه هدایت بشر وجود دارد، هدف بلندتری مد نظر بوده که اهم از آن محسوب می شود، و در این موارد تخلف از آن قاعده اشکالی ندارد.
بنابر این، مواردی اقتضا دارد که خلاف این قاعده عمل شود و این قاعده شکسته شود، مثل هدایت بشر.
4. کسی می تواند با هدف هدایت و بیداری انسان ها چنین کند که بر او اتمام حجت شده و بینی و بین الله، حجت بر او تمام باشد، یعنی باید بین خود و خدای خود به این نتیجه قطعی رسیده باشد که علاوه بر این که کارش صحیح است، جنبه هدایتگری و تربیتی آن هم قابل توجه است و در دیگران تاثیرگذار است؛ همانطور که پس از این کار ابراهیم، قرآن می فرماید: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ»؛ آنها به و جدان خويش بازگشتند و (به خود) گفتند: حقّا كه شما ستمگريد! (انبیاء، 64)
لذا چنین کاری با هر هدف و انگیزه ای صحیح نیست و بی اخلاقی محسوب می شود و مورد نهی قرآن قرار گرفته است.
با این بیان، تناقض و تعارضی بین آیات و تعالیم الهی نیست.
2. لزوما شکستن بت ها، توهین محسوب نمی شود و از مصادیق توهین نیست.
استاد یعنی توهین فقط به مسائل لفظی گفته میشود؟ توهین عملی نداریم؟ اگر کسی به من و شمای نوعی فحش بدهد توهین کرده اگر تف کند توهین نکرده؟ موارد متعددی از توهین به صورت عملی به ذهنم میاد که بنویسم ولی نوشتن شان ظاهرا خلاف ادب است.
فکر میکنم منظور جناب میقات هدف ابراهیم خلیل الله است که قصد توهین نداشته.
استاد یعنی توهین فقط به مسائل لفظی گفته میشود؟
در این جا حضرت ابراهیم علیه السلام نمی خواهد عواطف و احساسات آنها را تحریک و یا جریحه دار کند تا توهین محسوب شود، بلکه می خواهد عقلانیت آن ها را تحریک کند تا آن ها بیدار و متذکر شوند: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ»؛ آنها به و جدان خويش بازگشتند و (به خود) گفتند: حقّا كه شما ستمگريد! (انبیاء، 64)
ولی یه سوال از جناب میقات، پس مثلا ما اگر فحشای بزرگان دینی بعضی فرقه هارو با ادله خودشون ثابت کنیم آیا توهین به آنهاست؟ درحالی که ما داریم حقیقت رو میگیم که هدایت بشن؟
در این جا حضرت ابراهیم علیه السلام نمی خواهد عواطف و احساسات آنها را تحریک و یا جریحه دار کند تا توهین محسوب شود، بلکه می خواهد عقلانیت آن ها را تحریک کند تا آن ها بیدار و متذکر شوند: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ»؛ آنها به و جدان خويش بازگشتند و (به خود) گفتند: حقّا كه شما ستمگريد! (انبیاء، 64)ممکن هم هست در ابتدا به نظر برسد که توهین بوده و احساسات آن ها جریحه دار شده، ولی حضرت ابراهیم جهت عقلانیت آن را متذکر می شود تا آن ها به فکر فرو رفته و تلنگری بر تفکر و عقلانیت آن ها باشد که بت اصلا قادر به انجام کاری نیست و نمی تواند بت های دیگر را شکسته باشد و حتی نمی تواند پاسخ سؤال آن ها را بدهد: «فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ»؛ از آنها بپرسيد اگر سخن مىگويند! (انبیاء، 63)
استاد اگر یه وهابی با اون اعتقاداتشون بیاد عین همین داستانو پیاده کنه در حرم امام رضا بمب بذاره تا همون نتیجه گیری ها رو ظاهرا بخواد به شیعه نشون بده کار درستی کرده؟
قبول کنید این به آیه ای که میگوید به بت ها توهین نکنید(اگر توهین را مطلق در نظر بگریم نه در شرایطی که در آیه تصویر شده) در تعارض است. مگر این که بگوئیم مثلا اگر من ببینم جلوی یه بت پرست حتی اگه بگم بت پرستی کار خوبی نیست و اون با همینم مقابله به مثل کنه و فحش های رکیک بده وجدان من راضی نمیشه که اون توهین کنه و اگه توانایی برخورد باهاش رو نداشته باشم و بدونم اون همچین کاری میکنه بهش کاری نمیگیرم که فحش بشنوم. ولی این به معنی اشتباه بودن کار توهین کننده در غیر اینها نیست. برای مثال تبری که از فروع دین ماست و امروزه مهجور
سوالی که مد نظر من هست اینست که چطور در قرآن آمده است که به بت های دیگر توهین نکنید تا آنها هم به خدای شما توهین نکنند؛ ولی خود خدا در جای دیگری می گوید که به حضرت ابراهیم دستور دادیم که به بت ها توهین کند (آنها را بشکند)!به نظر شما این تناقض در عمل نیست؟ چرا خدا حرف خود را زیر پا گذاشت؟
سلام
منظور پرهیز از توهین لسانی است که میتواند با یک توهین لسانی دیگر پاسخ داده شود
اما شکستن بت مصداق روشن مبارزه با بت پرستی است که جنگ دائمی اهل ایمان و شرک است و هرگاه فرمانی از سوی خدا در این حوزه وارد شود همانطور که به ابراهیم ع گفته شد باید عملی گردد
والله الموفق
سلام علیکم
نمیدونم این نظرم در کنار نظر اساتید گرامی جایگاهی داره یا نه؛ اما خود من هم با لعن فرستادن، مشکل داشتم که تو زیارت عاشورا هم داریم. با صحبت با دوستان، به این نتیجه رسیدم که اون توهینی که ما ازش منع شدیم تا به موجب اون توهین به خدای ما نشه؛ یه مقوله ی دیگه اس.
یه جورایی مث جدل میشه حالا میتونه لفظی و لسانی باشه یا میتونه عملی باشه؛ اما حالت توهین کردن و قصد تحقیر فرد با معبودش، یه واکنشی در فرد ایجاد می کنه که چشمشو ممکنه روحقایق ببنده و به مسلم ترین اعتقادات طرف مقابلش هم توهین کنه. خب این کارها نفسانیه و فایده ای هم نداره پس مذمت شده
اما بالاخره بغض نسبت به دشمن خدا وجود داره و این مثلاً با لعن، یا با بت شکنی بروز داده میشه اما باید توجه کرد که زمان مناسب و با برنامه ریزی دقیق عاقلانه انجام بشه که احساس تحقیر به اشخاص القا نشه و بت شکن درواقع نخواد برتری خودشو ثابت کنه بلکه فقط برای بیداری ذهن طرف مقابلش چنین اقدامی کنه
کمااینکه در فتح مکه هم بت ها شکسته شد اما اونقدر درست و حساب شده، که کسی نه اونجا و نه در برابر احتجاج حضرت ابراهیم، شروع به مقابله نکرد و توهین به خدای محمد و ابراهیم نکرد!
[="Tahoma"][="#4169e1"]استاد اگر یه وهابی با اون اعتقاداتشون بیاد عین همین داستانو پیاده کنه در حرم امام رضا بمب بذاره تا همون نتیجه گیری ها رو ظاهرا بخواد به شیعه نشون بده کار درستی کرده؟
قبول کنید این به آیه ای که میگوید به بت ها توهین نکنید(اگر توهین را مطلق در نظر بگریم نه در شرایطی که در آیه تصویر شده) در تعارض است. مگر این که بگوئیم مثلا اگر من ببینم جلوی یه بت پرست حتی اگه بگم بت پرستی کار خوبی نیست و اون با همینم مقابله به مثل کنه و فحش های رکیک بده وجدان من راضی نمیشه که اون توهین کنه و اگه توانایی برخورد باهاش رو نداشته باشم و بدونم اون همچین کاری میکنه بهش کاری نمیگیرم که فحش بشنوم. ولی این به معنی اشتباه بودن کار توهین کننده در غیر اینها نیست. برای مثال تبری که از فروع دین ماست و امروزه مهجور
ببخشید مگه حرم امام رضا بت هست برا شیعیان؟؟؟؟؟
اونکه با بت شکنی ریخته میشه فلسفه ی بت پرستیه
مگه شیعیان اعتقاد دارن امام رضا قدرت خدایی داره و نباید اجازه بده کسی به حرمش چپ نگاه کنه؟
بت پرست ها بت رو به عنوان پروردگارشون می پرستیدن
پس بت شکن کارش اینه که عجز این پروردگار دروغین رو نشون بده. که حتی در دفاع از یک مجسمه هم قادر نیست کاری بکنه.
این با مساله ای که شما فرمودین خیلی متفاوته
شیعه به زیارت حرمی میره که صاحبش رو واسطه ی رزق مادی و معنوی خودش می دونه و اولاً قائل به این هست که این وساطت به اذن خداس . ثانیاً حرم رو بت نمیدونه بلکه براش حکم یادآور داره و چون یادآور عزیز مقدسی براش هست، خودش رو به اون متبرک می کنه. بحث پرستیدن و قدرت خدایی دادن به حرم نیست تا شبهه ی شما جای مطرح شدن داشته باشه[/]
ببخشید مگه حرم امام رضا بت هست برا شیعیان؟؟؟؟؟
اونکه با بت شکنی ریخته میشه فلسفه ی بت پرستیه
مگه شیعیان اعتقاد دارن امام رضا قدرت خدایی داره و نباید اجازه بده کسی به حرمش چپ نگاه کنه؟بت پرست ها بت رو به عنوان پروردگارشون می پرستیدن
پس بت شکن کارش اینه که عجز این پروردگار دروغین رو نشون بده. که حتی در دفاع از یک مجسمه هم قادر نیست کاری بکنه.این با مساله ای که شما فرمودین خیلی متفاوته
شیعه به زیارت حرمی میره که صاحبش رو واسطه ی رزق مادی و معنوی خودش می دونه و اولاً قائل به این هست که این وساطت به اذن خداس . ثانیاً حرم رو بت نمیدونه بلکه براش حکم یادآور داره و چون یادآور عزیز مقدسی براش هست، خودش رو به اون متبرک می کنه. بحث پرستیدن و قدرت خدایی دادن به حرم نیست تا شبهه ی شما جای مطرح شدن داشته باشه
خیر من خودم شیعه هستم:Gol:
پاسخ من به استاد بود:
نوشته استاد رو ببینید:
شکستن بت ها، توهین محسوب نمی شود و از مصادیق توهین نیست.در این جا حضرت ابراهیم علیه السلام نمی خواهد عواطف و احساسات آنها را تحریک و یا جریحه دار کند تا توهین محسوب شود، بلکه می خواهد عقلانیت آن ها را تحریک کند تا آن ها بیدار و متذکر شوند: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ»؛ آنها به و جدان خويش بازگشتند و (به خود) گفتند: حقّا كه شما ستمگريد! (انبیاء، 64)
ممکن هم هست در ابتدا به نظر برسد که توهین بوده و احساسات آن ها جریحه دار شده، ولی حضرت ابراهیم جهت عقلانیت آن را متذکر می شود تا آن ها به فکر فرو رفته و تلنگری بر تفکر و عقلانیت آن ها باشد که بت اصلا قادر به انجام کاری نیست و نمی تواند بت های دیگر را شکسته باشد و حتی نمی تواند پاسخ سؤال آن ها را بدهد
ولی من نوشتم که این کار توهین هست و توهین به عقاید باطل شرعا اشکالی نداره و ما موضوعی ترک شده در فروع دینمون به نام تبری داریم.(توهین به اولی و دومی)
گفتم که اگر بگیم این کار توهین نبوده و به نظر استاد توهین صرفا زبانی و لسانی هست و توهین عملی نداریم آیا اگه یه وهابی با عقاید درون دینی خودش این کارو انجام بده و قصد نیاتی که استاد در مورد حضرت ابراهیم گفتن رو داشته باشه ما این کارو توهین حساب نمیکنیم؟
[="Tahoma"][="#4169e1"] نوشته استاد رو ببینید: ولی من نوشتم که این کار توهین هست و توهین به عقاید باطل شرعا اشکالی نداره و ما موضوعی ترک شده در فروع دینمون به نام تبری داریم.(توهین به اولی و دومی)خیر من خودم شیعه هستم:Gol:
پاسخ من به استاد بود:
گفتم که اگر بگیم این کار توهین نبوده و به نظر استاد توهین صرفا زبانی و لسانی هست و توهین عملی نداریم آیا اگه یه وهابی با عقاید درون دینی خودش این کارو انجام بده و قصد نیاتی که استاد در مورد حضرت ابراهیم گفتن رو داشته باشه ما این کارو توهین حساب نمیکنیم؟
جناب دین شناسی، بدبرداشت نشه؛ من یه نکته ی دیگه رو گفتم متوجه هستم اعتقادات شما رو.
بله بنده بعد از خوندن مطالب شما و دیگر بزرگواران اون نکته رو گفتم
تمام صحبت های شما و کارشناس قابل جمعه
ایشون هم مراتبی از برائت رو صحیح دونستن. تبری که بت شکنی هم جزئش میشه قابل پذیرشه اما تبری هم باید عاقلانه باشه اصلاً مومن همه کارش حساب کتاب عقلایی داره و بی گدار به آب نمیزنه
فرقش در اینجاس که مثلاً من عنوان اهانت به تبری نمیدم شما میدین. من چیزی رو توهین می دونم که توش قصد تحقیر فرد وجود داشته باشه و این قصد اگه با زمان سنجی، موقعیت سنجی، دور اندیشی و عقلانیت همراه نشه منجر به یه واکنش متقابل در فرد میشه که اونم قصد توهین پیدا می کنه! این مذمت شدس .
وگه نه اگه بخوایم اون آیه رو به معنی این تفسیر کنیم که هرگونه حرکتی که مفهوم اهانت و کوچک شمردن اعتقادات باطل رو داشته باشه، بهرصورتی ممنوعه، خب در وهله ی اول، لعن کردن که تو زیارت عاشورا اومده، حروم میشه!!
پس منظور آیه این نیس و بنابراین تعارضی نیست. به نظر حقیر[/]
تمام صحبت های شما و کارشناس قابل جمعه
ایشون هم مراتبی از برائت رو صحیح دونستن. تبری که بت شکنی هم جزئش میشه قابل پذیرشه اما تبری هم باید عاقلانه باشه اصلاً مومن همه کارش حساب کتاب عقلایی داره و بی گدار به آب نمیزنهفرقش در اینجاس که مثلاً من عنوان اهانت به تبری نمیدم شما میدین. من چیزی رو توهین می دونم که توش قصد تحقیر فرد وجود داشته باشه و این قصد اگه با زمان سنجی، موقعیت سنجی، دور اندیشی و عقلانیت همراه نشه منجر به یه واکنش متقابل در فرد میشه که اونم قصد توهین پیدا می کنه! این مذمت شدس .
وگه نه اگه بخوایم اون آیه رو به معنی این تفسیر کنیم که هرگونه حرکتی که مفهوم اهانت و کوچک شمردن اعتقادات باطل رو داشته باشه، بهرصورتی ممنوعه، خب در وهله ی اول، لعن کردن که تو زیارت عاشورا اومده، حروم میشه!!
پس منظور آیه این نیس و بنابراین تعارضی نیست. به نظر حقیر
کاملا درسته :ok:
[="Tahoma"]استاد یعنی توهین فقط به مسائل لفظی گفته میشود؟ توهین عملی نداریم؟ اگر کسی به من و شمای نوعی فحش بدهد توهین کرده اگر تف کند توهین نکرده؟ موارد متعددی از توهین به صورت عملی به ذهنم میاد که بنویسم ولی نوشتن شان ظاهرا خلاف ادب است.
با سلام و درود
درست است که شأن نزول آیه شریفه در باره سبّ و دشنام برخی مسلمانان به بتهای بت پرستان بوده و آیه نازل شده و از این کار نهی شده اند، ولی اختصاص به موردی خاص ندارد و معنای وسیع و عامی می تواند داشته باشد.
توهین اختصاص به لفظ ندارد و می تواند مصادیق مختلف داشته باشد؛ لذا هر عملی که متقابلا منجر به وهن و بی احترامی به مقدسات دینی شود، ممنوع است.
در این آیه، موضوع توهین به اشخاص نیست، البته حکم آن در دیگر تعالیم دینی بیان شده است، بلکه این جا رعایت ادب و احترام نسبت به خدای متعال است، چرا که توهین به خدای بت پرستان، موجب توهین آن ها به خدای مسلمانان می شود.
پس پیام آیه شریفه این است که رعایت حرمت خداوند ـ ولو بطور غیر مستقیم ـ لازم و واجب است، لذا مسلمانان نباید کاری کنند که موجب شود بت پرستان به عنوان مقابله به مثل، به خداوند توهین کنند؛ در غیر این صورت، در گناه آن ها شریک می شوند.
مرحوم طبرسی می گوید: از اين آيه بر مى آيد كه نمى توان كارى كرد كه باعث معصيت ديگران گردد. (مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 537)
[="Tahoma"]
ولی یه سوال از جناب میقات، پس مثلا ما اگر فحشای بزرگان دینی بعضی فرقه هارو با ادله خودشون ثابت کنیم آیا توهین به آنهاست؟ درحالی که ما داریم حقیقت رو میگیم که هدایت بشن؟
با سلام و درود
این توهین و اهانت محسوب نمی شود. هر گونه استدلال و محاجه با باطل که موجب اهانت به مقدسات آن ها نیست.
آیه شریفه، از اهانت کردن نهی فرموده است؛ لذا اگر مقام، مقام علمی و استدلالی و ... است موردی ندارد.
[="Tahoma"]استاد اگر یه وهابی با اون اعتقاداتشون بیاد عین همین داستانو پیاده کنه در حرم امام رضا بمب بذاره تا همون نتیجه گیری ها رو ظاهرا بخواد به شیعه نشون بده کار درستی کرده؟
قبول کنید این به آیه ای که میگوید به بت ها توهین نکنید(اگر توهین را مطلق در نظر بگریم نه در شرایطی که در آیه تصویر شده) در تعارض است. مگر این که بگوئیم مثلا اگر من ببینم جلوی یه بت پرست حتی اگه بگم بت پرستی کار خوبی نیست و اون با همینم مقابله به مثل کنه و فحش های رکیک بده وجدان من راضی نمیشه که اون توهین کنه و اگه توانایی برخورد باهاش رو نداشته باشم و بدونم اون همچین کاری میکنه بهش کاری نمیگیرم که فحش بشنوم. ولی این به معنی اشتباه بودن کار توهین کننده در غیر اینها نیست. برای مثال تبری که از فروع دین ماست و امروزه مهجور
با سلام و درود
در این زمینه چند نکته عرض می شود تا فرق این دو روشن شود:
1. موضوع بت و قرار دادن معبود در برابر خدای متعال، با موضوع زیارت و واسطه قرار دادن، فرق دارد.
2. این که چند سنگ و چوب و ... را که خودشان ساخته اند، به عنوان آفریدگار مورد پرستش قرار دهند، کاملا غیر معقول است و بطلانش واضح و روشن است. در حالی که اعتقادات شیعه، اصلا غیر معقولانه نیست.
3. حضرت ابراهیم علیه السلام که چنین کرد، بین خود و خدا، برایش حجت تمام شده بود که تنها راه بیداری بت پرستان همین راه است. چنین فرضی در مورد یک وهابی، فرض محالی است.
4. تولّی و تبرّی نیز اگر علنی و آشکار بوده و مفاسدی به دنبال داشته باشد، ممنوع است؛ البته این به معنای تعطیل نمودن تبرّی و تولّی نیست.
در ضمن، تولّی و تبرّی، بر خلاف تصور برخی، اصلا به معنای جواز دشنام و فحاشی نیست.
آیه شریفه، از اهانت کردن نهی فرموده است؛ لذا اگر مقام، مقام علمی و استدلالی و ... است موردی ندارد.
بنابرین پس چرا فحشای یکی از زنانی که اهل خلاف اونو دوست دارند، رو کسی بیاید و با استدلال خودشان ثابت کند، عده ای از مراجع اونو توهین میدونن؟
توهین غیر شرعی نیست بلکه جهت افزایش آگاهی شیعیان و اهل سنت خوب است ولی استاد فرمودن تولی وتبری اگر به شکلی انجام بشه که مفسده آفرین باشه(مثلا طبق مفهوم آیه اونو بیان مقابله به مثل کنن و شیعه کشی کنن) جایز نیست و ظاهرا نظر خیلی از مراجع امروزه همینه.
آیه کار ابراهیم علیه السلام مفسده ای در پی نداشت؟
آیا قیام حسین بن علی علیه السلام، باعث آوارگی فاطمیات و سر بریدن 70 شیعه نشد؟
آیه کار ابراهیم علیه السلام مفسده ای در پی نداشت؟آیا قیام حسین بن علی علیه السلام، باعث آوارگی فاطمیات و سر بریدن 70 شیعه نشد؟
قطعا همین طوره، مثلا مرجع بزرگی مثل آقای سیدصادق شیرازی این نظرو ندارن و برای تبری شبکه های ماهواره ای دارن. ولی در این زمینه ها باید نظر مرجع هر کسی هم لحاظ بشه هرچند بعضی ها ممکنه بگن تولی و تبری جزو فروع دین نیست زیرمجموعه امامت در اصول دینه و تقلید نیاز نداره. حالا این که تقلید میخواد یا نه رو نمیدونم
[="Tahoma"][="#4169e1"]دوبزرگوار توجه نکردین نکته ای که دوبار جناب کارشناس ذکر کردن
در چنین موارد حساسی، مثل قیام امام حسین و مثل بت شکنی حضرت ابراهیم، اصل قضیه این است که حجت بین خدا و فرد در انجام اون کار تموم شد
جناب +me آیا میتونید ادعا کنید برای چنین تبری بزرگی که قطعاً مفسده های بزرگ و خطرناکی بدنبال داره(خصوصاً که بی آبرویی براشون داره و قطعاً آروم نمیشینن) آیا ادعایی دارید که حجت بین شما و خدا تمومه بر این کار؟ مراجع فقط به چنین حجتی نرسیده اند همین[/]
[=Microsoft Sans Serif]استاد اگر یه وهابی با اون اعتقاداتشون بیاد عین همین داستانو پیاده کنه در حرم امام رضا بمب بذاره تا همون نتیجه گیری ها رو ظاهرا بخواد به شیعه نشون بده کار درستی کرده؟
با سپاس از دید ژرف شما :Gol:
*****
ببخشید مگه حرم امام رضا بت هست برا شیعیان؟؟؟؟؟
اونکه با بت شکنی ریخته میشه فلسفه ی بت پرستیه
مگه شیعیان اعتقاد دارن امام رضا قدرت خدایی داره و نباید اجازه بده کسی به حرمش چپ نگاه کنه؟
میتوان اینگونه گفت: امامی که نتواند از خدا بخواهد تا از بمبگذاری در بارگاهش پیشگیری کند، چگونه میتواند، نیازهای مردم را برآورده کند؟
شیعیان از امامان خود میخواهند که چنین کاری کنند (یا از او را میانهای میدانند)؛ اما دیده میشود که کسانی در بارگاهها امامان ویرانی به بار آوردهاند!
این چیزیست که بسیار شنیده میشود: چگونه آنان نمیتوانند از اینکار پیشگیری کنند؟!
*****
بت پرست ها بت رو به عنوان پروردگارشون می پرستیدن
پس بت شکن کارش اینه که عجز این پروردگار دروغین رو نشون بده. که حتی در دفاع از یک مجسمه هم قادر نیست کاری بکنه.
این با مساله ای که شما فرمودین خیلی متفاوته
در (زخرف / 9) آمده است: اگر از گمراهان بپرسی که چه کسی آسمان و زمین را آفریده است؟ گویند: خدا»
این نشاندهندهی این است که گمراهان و بتپرستان، بت را میانهای میان خدا و خود میدانستهاند، نه خدای توانا.
*****
با سلام و درود
در این زمینه چند نکته عرض می شود تا فرق این دو روشن شود:
1. موضوع بت و قرار دادن معبود در برابر خدای متعال، با موضوع زیارت و واسطه قرار دادن، فرق دارد.
گفتیم که در (زخرف / 9) آمده است که گمراهان، بت را میانه میدانستهاند، نه خدا.
همانند شیعیان و زردشتیان که میان خود و خدا، میانهای گذاشتهاند.
این که چند سنگ و چوب و ... را که خودشان ساخته اند، به عنوان آفریدگار مورد پرستش قرار دهند، کاملا غیر معقول است و بطلانش واضح و روشن است. در حالی که اعتقادات شیعه، اصلا غیر معقولانه نیست.
خانهی کعبه، از سنگ و چوب و آهن است و ساختهی دست آدمیان است و بارها نیز ویران شده است.
چگونه مسلمانان، سنگ و چوبی را میپرستند که ساختهی دست آدمی است و این را خود خداوند در قرآن رد کرده است که گفته است: «آنان چیزهایی را میپرستند که ساخته و تراشیده شدهی دست خود هستند»
چرا مسلمانان، سنگ و چوبی را میپرستند که نمیتواند از ویرانی خود پیشگیری کند؟
*****
اکنون پرسش پایه: اگر کسی بخواهد در مکه ویرانیای بهبار بیاورد که بگوید این سنگ و گل، شایستهی پرستش نیست، و به مکه توهین کند، آیا این کار توهین نیست؟
دستآوردهای گذشته نشان داده است که مکه بارها ویران شده است؛ اگرچه یکبار از ویرانی آن پیشگیری شده است ولی پس از آن چند بار ویران شده است!
حضرت ابراهیم علیه السلام که چنین کرد، بین خود و خدا، برایش حجت تمام شده بود که تنها راه بیداری بت پرستان همین راه است. چنین فرضی در مورد یک وهابی، فرض محالی است.
حضرت ابراهیم، از دیدگاه ما، پیامبر است؛ اما از دیدگاه مردم آنزمان که او را در آتش افکندند، یک گمراه بوده!
پس مردم کار او را، کاری خدایی نمیدانستهاند و کارش را یک نادانی دانستهاند.
یک وهابی هم از دیدگاه ما گمراه است؛ اما از دیدگاه دوستدارانش، یک آدم پاک سرشت است!
اکنون اگر بنا باشد، همانگونه که قرآن گفته است: «پیامبران، الگوی مردماند»، رفتار کنند و بخواهند از کار ابراهیم الگو بگیرند، چه ویرانیای در میان بارگاههای شیعیان بهبار میآید؟
هرکسی هم گمان میکند که کار درستی میکند!
[="Tahoma"]بنابرین پس چرا فحشای یکی از زنانی که اهل خلاف اونو دوست دارند، رو کسی بیاید و با استدلال خودشان ثابت کند، عده ای از مراجع اونو توهین میدونن؟
با سلام و درود
هرگز همسر هيچ پيامبرى آلوده به بى عفتى نشده است، چنان كه در حديثى از پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله صريحا آمده است: "ما بَغَت امرأةُ نَبِیٍ قطُّ"؛ همسر هيچ پيامبرى هرگز آلوده عمل منافى عفت نشد. (الدر المنثور، ج 6، ص 245)
[="Tahoma"] آیا قیام حسین بن علی علیه السلام، باعث آوارگی فاطمیات و سر بریدن 70 شیعه نشد؟آیه کار ابراهیم علیه السلام مفسده ای در پی نداشت؟
بطور مسلم، مصالح آن بسیار بیشتر بوده است. حضرت ابراهیم می خواهد به آنان بیداری و آگاهی بدهد که بت نمی تواند کاری برای شما انجام دهد. قرآن بعد از ماجرای شکستن بتها می فرماید: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ»؛ آنها به و جدان خويش بازگشتند و (به خود) گفتند: حقّا كه شما ستمگريد! (انبیاء، 64)
فلسفه قیام امام حسین علیه السلام را در جای خودش باید پیگیری نمود. فقط بطور اشاره عرض می کنم: اولا در آن هیچ اهانت و توهینی به دیگری نبود، در ثانی زنده کردن دین اسلام، از همه چیز مهمتر بوده است.
با سپاس از دید ژرف شما :Gol: ***** میتوان اینگونه گفت: امامی که نتواند از خدا بخواهد تا از بمبگذاری در بارگاهش پیشگیری کند، چگونه میتواند، نیازهای مردم را برآورده کند؟ در (زخرف / 9) آمده است: اگر از گمراهان بپرسی که چه کسی آسمان و زمین را آفریده است؟ گویند: خدا» این نشاندهندهی این است که گمراهان و بتپرستان، بت را میانهای میان خدا و خود میدانستهاند، نه خدای توانا. گفتیم که در (زخرف / 9) آمده است که گمراهان، بت را میانه میدانستهاند، نه خدا. همانند شیعیان و زردشتیان که میان خود و خدا، میانهای گذاشتهاند. خانهی کعبه، از سنگ و چوب و آهن است و ساختهی دست آدمیان است و بارها نیز ویران شده است. چگونه مسلمانان، سنگ و چوبی را میپرستند که ساختهی دست آدمی است و این را خود خداوند در قرآن رد کرده است که گفته است: «آنان چیزهایی را میپرستند که ساخته و تراشیده شدهی دست خود هستند» چرا مسلمانان، سنگ و چوبی را میپرستند که نمیتواند از ویرانی خود پیشگیری کند؟ ***** دستآوردهای گذشته نشان داده است که مکه بارها ویران شده است؛ اگرچه یکبار از ویرانی آن پیشگیری شده است ولی پس از آن چند بار ویران شده است! حضرت ابراهیم، از دیدگاه ما، پیامبر است؛ اما از دیدگاه مردم آنزمان که او را در آتش افکندند، یک گمراه بوده! پس مردم کار او را، کاری خدایی نمیدانستهاند و کارش را یک نادانی دانستهاند. یک وهابی هم از دیدگاه ما گمراه است؛ اما از دیدگاه دوستدارانش، یک آدم پاک سرشت است! اکنون اگر بنا باشد، همانگونه که قرآن گفته است: «پیامبران، الگوی مردماند»، رفتار کنند و بخواهند از کار ابراهیم الگو بگیرند، چه ویرانیای در میان بارگاههای شیعیان بهبار میآید؟[=Microsoft Sans Serif]
شیعیان از امامان خود میخواهند که چنین کاری کنند (یا از او را میانهای میدانند)؛ اما دیده میشود که کسانی در بارگاهها امامان ویرانی به بار آوردهاند!
این چیزیست که بسیار شنیده میشود: چگونه آنان نمیتوانند از اینکار پیشگیری کنند؟!
*****
*****
اکنون پرسش پایه: اگر کسی بخواهد در مکه ویرانیای بهبار بیاورد که بگوید این سنگ و گل، شایستهی پرستش نیست، و به مکه توهین کند، آیا این کار توهین نیست؟
هرکسی هم گمان میکند که کار درستی میکند!
با سلام و درود
موضوع امامت و ... خارج از موضوع تاپیک است.
ما نمی توانیم نوع عبادت کردن را تعیین کنیم. نوع و شیوه عبادت کردن باید مشروع و مورد تایید شارع باشد. بت پرستی اصلا مورد تایید خداوند نبوده است.
هیچ مسلمانی خانه خدا را نمی پرستد و هیچ شیعه ای امامان و حرم آنها را نمی پرستد. لذا این اعتقادات هیچ کدام غیر معقول نیستند، در حالی که پرستش بتهایی که با دست خود ساخته اند، کاملا غیر معقول است.
لذا چنین فرضی محال است که یک وهابی بین خدا و خدا، حجت بر او تمام شود که شیعه باطل است و تنها راه مقابله با آن و بیدار کردن مردم، این باشد.
[=Microsoft Sans Serif]
با سلام و درود
موضوع امامت و ... خارج از موضوع تاپیک است.
ما نمی توانیم نوع عبادت کردن را تعیین کنیم. نوع و شیوه عبادت کردن باید مشروع و مورد تایید شارع باشد. بت پرستی اصلا مورد تایید خداوند نبوده است.
این از دیدگاه ماست، اما «شارع» آنها گفته است که بتها را میانهای میان خود و خدای خود بدانید و بتان را سجده کنید.
در اینجا، آنان بت را پرستش نمیکنند بلکه همانگونه که در (زخرف / 9) آمده است، بتان، میانهای میان آنها و خدا هستند که خود آنان نیز میدانند، آن بتان، نیرویی از خود ندارند.
همانند مکه: مسلمانان نیز اگرچه مکه را سجده میکنند ولی دارند با اینکار خدا را سجده میکنند و مکه را میانهای میان خود و خدا قرار دادهاند که همانگونه که در تاریخ آمده است، بارها نیز این خانهی سنگی ویران شده است و آدمیان سنگهایی برای آن تراشیده و آنرا بازسازی کردهاند؛ این رخداد گواه آنست که مکه، هیچ نیرویی از خود ندارد اما با اینحال، سجدهگاه مسلمانان است.
چه تفاوتی میان این دو سجدهگاه - بت و مکه، هست؟
هردو میدانند که خدا آفریننده و توانای راستین است و این سنگها، نیرویی ندارند.
شیعیان هم میدانند که امامان نیرویی از خود ندارند و تنها میانهای هستند میان خدا و مردم!
اگر یک مسیحی، برای اینکه بگوید سجده کردن بر مکه، نارواست؛ این را بگوید که مکه همانند بتان نیرویی ندارند و اگر بازهم کسی بخواهد میتواند آنرا ویران کند، چه پاسخی دریافت میکند؟
[="Tahoma"][=Microsoft Sans Serif]
این از دیدگاه ماست، اما «شارع» آنها گفته است که بتها را میانهای میان خود و خدای خود بدانید و بتان را سجده کنید.
شارع کسی است که دین را تشریع و جعل می کند.
مراد از دین، ادیان الهی است.
همه ادیان الهی از یک جا نشأت می گیرند.
آنها هم که خدا را پروردگار می دانند.
خداوند در هیچ دینی پرستش بتها را اجازه نداده است.
پرسش:
چطور در قرآن آمده است که به بت های دیگر توهین نکنید تا آنها هم به خدای شما توهین نکنند؛ ولی خود خدا در جای دیگری می گوید که به حضرت ابراهیم دستور دادیم که به بت ها توهین کند (آنها را بشکند)!
به نظر شما این تناقض در عمل نیست؟
پاسخ:
«وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ»؛ (به معبود) كسانى كه غير خدا را مىخوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند!(انعام، 108)
با سلام و درود
در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. در این آیه شریفه دستور ممنوعیت سبّ و دشنام دادن به معبود کسانی که غیر خدا را می پرستند، آمده است؛ ولی آیه ای نداریم که به حضرت ابراهیم دستور داده باشد به بتهای بت پرستان توهین بکن.
2. لزوما شکستن بت ها، توهین محسوب نمی شود و از مصادیق توهین نیست.
در این جا حضرت ابراهیم علیه السلام نمی خواهد عواطف و احساسات آنها را تحریک و یا جریحه دار کند تا توهین محسوب شود، بلکه می خواهد عقلانیت آن ها را تحریک کند تا آن ها بیدار و متذکر شوند: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ»؛ آنها به و جدان خويش بازگشتند و (به خود) گفتند: حقّا كه شما ستمگريد!(1)
ممکن هم هست در ابتدا به نظر برسد که توهین بوده و احساسات آن ها جریحه دار شده، ولی حضرت ابراهیم جهت عقلانیت آن را متذکر می شود تا آن ها به فکر فرو رفته و تلنگری بر تفکر و عقلانیت آن ها باشد که بت اصلا قادر به انجام کاری نیست و نمی تواند بت های دیگر را شکسته باشد و حتی نمی تواند پاسخ سؤال آن ها را بدهد: «فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ»؛ از آنها بپرسيد اگر سخن مىگويند!(2)
3. توهین نکردن و سب ننمودن مقدسات دیگران، از قواعد اخلاقی محسوب می شوند. قواعد اخلاقی هم، تابع اهم و مهم هستند، یعنی وقتی که مورد اهمی وجود نداشته باشد، این قاعده جاری است، لذا در جایی که مورد اهم از این وجود دارد، تخلف از این قاعده اشکالی ندارد.
به بیان دیگر، این که این قاعده اشاره به اهم و مهم دارد لذا وقتی انگیزه هدایت بشر وجود دارد، هدف بلندتری مد نظر بوده که اهم از آن محسوب می شود، و در این موارد تخلف از آن قاعده اشکالی ندارد.
بنابر این، مواردی اقتضا دارد که خلاف این قاعده عمل شود و این قاعده شکسته شود، مثل هدایت بشر.
4. کسی می تواند با هدف هدایت و بیداری انسان ها چنین کند که بر او اتمام حجت شده و بینی و بین الله، حجت بر او تمام باشد، یعنی باید بین خود و خدای خود به این نتیجه قطعی رسیده باشد که علاوه بر این که کارش صحیح است، جنبه هدایتگری و تربیتی آن هم قابل توجه است و در دیگران تاثیرگذار است؛ همانطور که پس از این کار ابراهیم، قرآن می فرماید: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ» آنها به و جدان خويش بازگشتند و (به خود) گفتند: حقّا كه شما ستمگريد!(3)
لذا چنین کاری با هر هدف و انگیزه ای صحیح نیست و بی اخلاقی محسوب می شود و مورد نهی قرآن قرار گرفته است.
با این بیان، تناقض و تعارضی بین آیات و تعالیم الهی نیست.
_________________
- انبیاء، 64.
- انبیاء، 63.
- انبیاء، 64.