می خوام خود کشی کنم،دنیای بعد از مرگ چگونه است؟

تب‌های اولیه

164 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

در جستجوی عمار;385534 نوشت:
با خودکشی که گناه کبیره است می خواید خودتونو آماده کنید؟!

نه من با تحقیق در مورد عالم پس از مرگ خودم رو اماده میکنم،

pesar.zamini;385546 نوشت:
نه من با تحقیق در مورد عالم پس از مرگ خودم رو اماده میکنم،

اون دنیا نتیجه ی اعمال ماست. این تحقیقاتتون باید به یه نتیجه ی خوبی برسه که اون دنیاتون هم زیبا باشه.

pesar.zamini;385419 نوشت:
من از خالق ناشناسم خواستم در عرض 14 روز به نیت 14 معصوم جانی که خود به من داده را بگیرد،و مرا به ارامش ابدی برساند و اگر در این 14 روز نمردم خودم دست به این کار میزنم.

داری باخدامعامله میکنی!:Ghamgin:یعنی فکرمیکنی خدابهت مجانی میده!بهشت اسان به دست نمی اید همانطورکه تودنیاهیچ چیزراحت به دست نمیاد

pesar.zamini;385419 نوشت:
میل غریزی انسان از دیدن كشتار و خوراك های
خونین متنفر است .
-------------------------------------------

ما بچه مرگ هستیم و مرگ است كه ما را از فریب های
زندگانی نجات می دهد .

----------------------------------------------------------

اشخاص ترسو و خرافه پرست چیز تازه ای را اگر چه
حقیقت روشن هم باشند ، نمی پذیرند و پی بهانه می گردند
و اشكال تراشی می كنند .
صادق هدایت


چراتونوشته هاتون همه اش ازصادق هدایت بانویسندگان دیگه می بینم !!!!وبارهاگفتم صادق هدایت ونویسندگان دیگه که اون دنیاروندیده بودن فقط میخواستن ازدنیافرارکنن درحالیکه ازچاله به چاه افتادن!
یک شب که داشتم میخوابیدم ازخداخواستم که عذاب غیبت روبهم نشون بده نشون بده که پیش خودش غیبت چطوریه !درسته بارهادیدم که توقران واحادیث وجودداره امابازهم گول خوردم ودچارش شدم وقتی خوابیدم خواب دیدم مارهادارن نیشم میزنند:crying:بایدحرف خدارابپذیریم چراکه کسی راست گوترازاون نیست
همه مشکل اینه که دیدمامحدوده وداریم زمینی نگاه میکنیم حتی صادق هدایت!امااون دنیادرکش سخته تصورعذاباشم سخته وتنهاخداواهل بیت ع که اون دنیارااطلاع دارنداگاهند
دیشب داشتم کتابی میخوندم که200مصیبت حضرت زینب س رانوشته بودوزارزارگریه کردم امابااین همه مصیبت وقتی به اونجارسیدم که عمه سادات باغروروابهت درمقابل دشمنان ایستادودین راحفظ کردوهرگز کمرش بخاطراین مشکلات خم نشد
امان ازدل زینب س
میترسم کتابشوبراتون بذارم لینکشوبخونیدناراحت بشیددرحالیکه بجای نقاط منفی بایدبه نقاط مثبت ان توجه کنید!!!!

شمس;384738 نوشت:
رفتی اون طرف به ما هم بگو چه خبره

اون محض شوخی بود ولی کسی که واقعا بخواد خودکشی کنه میکنه لازم به این نیست که از کسی تکلیف بخواد خودکشی کنم یا نه یا پس از مرگ چطوره همه ادیان میدونن خودکشی امری قبیحه پس لازم نیس که بدونید بعدا چه اتفاقی خواهد افتاد شما خودتون هم میدونید بده پس چرا می خواین انجام بدین روزی هزاران نفر خودکشی میکنن از کسی هم کسب تکلیف نمی کنن تکلیفشون معلومه شما وقتی اینو نوشتین، یعنی نمی خوام خودکشی کنم فقط می خوام نظر دیگران رو درباره ی خودکشی بدونم

pesar.zamini;385433 نوشت:
من کی به خدا افترا زدم!!!!!!!!!

اینجا
pesar.zamini;383984 نوشت:
من روی دنیای افریده خدا خیلی تحقیق کردم و خیلی خوندم و نوشتم و همشون رو جمع بندی کردم و به این نتیجه رسیدم که دنیا پوچ و بی ارزش هست.

اینجا هم افترا زدید که خدا مهربون نیست
pesar.zamini;384886 نوشت:
خدا اگر مهربان است بگذارد جانمان دست خودمان باشد

pesar.zamini;384892 نوشت:
کاش هیچ خدایی در کار نبود و کاش میشد از دست خدا فرار کرد،کاش جایی بود که می شد یک لحضه در ان ارام شد

pesar.zamini;384966 نوشت:
خود کشی یعنی به زیر سوال بردن تمام خلقت،خود کشی یعنی ازادی از بند و حصار خدا،خود کشی یعنی اعتراض به وضعیت بی نظم زمین،خود کشی یعنی اعتراض به حکومت خداوند

pesar.zamini;385001 نوشت:
یکی خدا را خبر کند و به او بگوید انسانها بازیچه نیستند.یکی به خدا بگوید این سکوت تو دنیا را ..............

pesar.zamini;385125 نوشت:
احساس میکنم جون ادمها برای خدا مهم نیست،چون هر روز هزاران نفر به بدترین شکل ممکن می میرند اشکالی نظیر،سرطان،تصادف،بمب،جنگ، و....و البته بیشتر این کشته شدگان افراد ضعیف و کودکان هستند.برایم عجیب است که خدا چرا خودکشی را حرام کرده

pesar.zamini;385135 نوشت:
به قول پانک منکوویچ
دنیا پوچ است چون خلاف ان ثابت نشده است،و اگر ثابت شده با عقل و منطق جور نیست.
و دوباره به قول ایشان
افرینش انسان ،ان هم به این شکل خود نشانه ای از پوچ بودن دنیاست،

معنی این حرفا چی میتونه باشه؟

امام علی ع:ضرورت یادقیامت وعذاب الهی
مردم!شماچونان مسافران درراهید،که دراین دنیا فرمان کوچ داده شدید،که دنیاخانه ی اصلی شمانیست و[=arial narrow]به جمع اوری زادوتوشه فرمان داده شدید.
اگاه باشید![=arial narrow]این پوست نازک تن ،طاقت اتش دوزخ راندارد!پس به خودرحم کنید،شمامصیبت های دنیاراازمودید،ایاناراحتی یکی ازافرادخودرابراثرخاری که دربدنش فرورفته،یادرزمین خوردن پایش مجروح شده،یاریگ های داغ بیابان اورارنج داده،دیده ایدکه تحمل ان مشکل است؟
پس چگونه میشودتحمل کردکه درمیان دوطبقه ی اتش ،درکنارسنگ های گداخته،همنشین شیطان باشید؟ایامی دانید وقتی مالک دوزخ براتش غضب کند،شعله هابرروی هم می غلتندویکدیگررامی کوبند؟وانگاه که براتش بانگ زند،میان درهای جهنم ،به هرطرف زبانه میکشد؟ای پیرسالخورده!که پیری وجودت راگرفته است،چگونه خواهی بود انگاه که طوق های اتش به گردنهاانداخته شود،وغل وزنجیرهای اتشین به دست وگردن افتد،چنان که گوشت دست هارابخورد؟:Ghamgin:خطبه183
خطبه86
پندهای ازشمند
هرکس ازشمادرروزگارانی که مهلت داردبه اعمال نیکوبپردازد،پیش ازانکه مرگ فرارسد،ودرایام فراغت پاک باشد،پیش ازانکه گرفتارشود،ودرایام رهایی نیکوکارباشد،پیش ازانکه مرگ گلوگاه اورابفشارد.پس برای خودوجایی که می روداماده باشد،ودراین دنیا که محل کوچ کردن است ،برای منزلگاه ابدی ،توشه ای بردارد.پس ای مردم!خدارا !خدارا! پرواکنید،برای حفظ قران،که ازشماخواسته ،وحقوقی که نزدشماسپرده است،پس هماناخدای سبحان شمارابیهوده نیافرید،وبه حال خودوانگذاشت،ودرگمراهی وکوری رهانساخته است،کردارتان رابیان فرمود،وازاعمال شماباخبراست وسرامد زندگی شمارامشخص کردو(کتابی برشمانازل کردکه روشنگرهمه چیزاست)
پیامبرش رامدتی درمیان شماقراردادتابرای اووشما،دین رابه کمال رساند،وانچه درقران نازل شد ومایه ی رضای الهی است تحقق بخشد.وبازبان پیامبرش،کارهای خوشایندوناخوشایند،بایدهاونبایدهاراابلاغ کرد،واوامرونواهی رااموزش داد،وراه عذررابرشمابست وحجت راتمام کرد.پیش کیفر،شماراتهدیدکردوازعذاب های سختی که پیش روی دارید،ترساند.پس بازمانده ی ایام خویش رادریابید،وصبروبردباری دربرابرناروایی هاپیشه کنید،چراکه عمرباقیمانده ،برابرروزهای زیادی که به غفلت گذراندیدوروی گردان ازپندهابودید،بسیارکم است.به خودبیش ازاندازه ازادی ندهید،که شمارابه ستمگری می کشاند،وبانفس سازشکاری وسستی روامدارید،که ناگهان دردرون گناه سقوط می کنید.

اگر می خواهید بدانید دنیای پس از مرگ چگونه است به کتاب سیاحت غرب آقای قوچانی و همچنین کتاب معاد شهید دستغیب مراجعه کنید. به صورت مرجله مرحله و دقیق و کامل مراحل پس از مرگ را توصیف کرده اند. مانند ایستگاههای اتوبوس شرکت واحد.
البته کتاب آقای قوچانی کمی هم با ذوق هنری آمیخته شده و شبیه یک نمایشنامه پیدا کرده ولی بر اساس آیات و روایات است. کتاب آیت الله شهید دستغیب علمی تر و جامع تر است.

pesar.zamini;385545 نوشت:
هزار بار عرض کردم بازم میگم سوال من در باره عالم پس از مرگ بود نه خودکشی،من پرسیدم عالم پس از مرگ چگونه است بعد دوتا نمونه اوردم و گفتم ایا اینا درست هستند
به قول پانک منکوویچ
قبل از خودکشی در مود ان فکر کنید و عواقب ان را بسنجید،بهتر است با ژرف اندیشان در مورد خود کشی حرف بزنید و بعد انتخاب کنید که ایا می خواهید بمانید یا نه،
[=arial]

خوب حرف دوستان هم درباره عالم پس از مرگ برای فردی هست که خودکشی میکنه. شما چجوریه که به همه چیز اعتقاد داری غیر از حرام بودن خودکشی؟ یعنی حرف خدا به اندازه حرف پانک هم برات ارزش نداره؟ استغفرالله ...شما که حرف اونم گوش نمیدی

از نظر اسلام خودكشي چه حكمي دارد؟ و علل و عواقب آن چيست؟

در پاسخ به اين پرسش ابتدا لازم است به اين نكته اشاره كنيم كه: حيات آدمي اولين و عظيم ترين نعمتي است كه خداوند آن را براي رسيدن به تكامل و صعود به قلّه هاي رفيع و عالي معنوي به انسان عطا فرموده است. ازاين رو نه تنها ديگران نمي توانند صدمه اي به اين نعمت الهي وارد سازند، بلكه خود شخص نيز به هيچ عنوان حق ندارد آن را از بين ببرد و بر وي واجب است پيوسته از جان خويش پاسداري و محافظت كند. مالك اصلي انسان خداوند متعال است و نفس انساني امانت الهي است؛ از اين رو بايد از اين امانت خوب محافظت كرد و از بين بردن آن خيانت در امانت الهي است.

البته فقط در راه خدا مي توان جان خويش را فدا نمود. چون حفظ دين الهي و ارزشهاي والاي ديني ـ كه همان راه خداوند است ـ از جان انسان بالاتر، ارزشمندتر و مهمتر است. لذا سيد و سالار شهيدان و سرور آزادگان حضرت امام حسين عليه السلام و ديگر شهداي راه خدا، جان خويش را تقديم نمودند.

در حقيقت اين خود يكي از راههاي رسيدن به كمال، بلكه بهترين و عالي ترين آن است.

حرمت خودكشي در اسلام


خودكشي در فرهنگ اسلامي به معناي عقب نشيني از نيل به غايت كمال و سقوط به وادي حسرت و ناكامي است.

بدين جهت اين عمل از نظر اسلام حرام و محكوم است. چنانكه در قرآن كريم مي فرمايد: «وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إنَّ اللّه َ كانَ بِكُمْ رَحيما، وَمَنْ يَفْعَلْ ذلك عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْليهِ نارا»؛(2) «و خودكشي نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر كس اين عمل را از روي عداوت و ستم انجام دهد، به زودي او را در آتشي وارد خواهيم كرد.»

كلمه «لاتَقْتُلُوا» صيغه نهي است و دلالت بر وجوب ترك عمل دارد.

روايات متعددي نيز درباره مذمت خودكشي وارد شده است. در اين روايات، صاحبان اين عمل اهل جهنم قلمداد شده و بهشت براي آنها حرام شمرده شده است. در ذيل به چند نمونه از روايات اشاره مي كنيم:

1. أبي ولاّد مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّدا فَهُوَ في نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فيها؛(3) هر كس عمدا خودكشي بكند، هميشه در آتش دوزخ خواهد بود.»

2. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِشَي ءٍ مِنَ الدُّنيا عُذِّبَ بِهِ يَوْمَ الْقِيامةِ؛(4) كسي كه بوسيله چيزي از دنيا خودكشي كند، در روز قيامت بوسيله همان چيز عذاب خواهد شد.»

و در روايت ديگر مي فرمايد: «الذي يَخْنُقُ نَفْسَهُ يَخْنُقُها فِي النّارِ، وَالّذي يَطْعَنُها في النار؛(5) كسي كه خودش را خفه كند، خويشتن را در آتش (دوزخ) خفه كرده است و كسي كه به خودش نيزه زند، در آتش باشد.»

و نيز فرمود: «كان فيمن قبْلَكُمْ رَجُلٌ بِهِ جرحٌ فَجَزَعَ فَأَخَذَ سِكّينا فَخَزَّ بِها يَدَهُ فَمارَقَأَ الدَّمُ حَتّي ماتَ، فَقال اللّه ُ: بادَرَني عَبدي بِنَفْسِهِ؟! ...قد حَرَّمتُ عَلَيه الجَنَّةَ؛(6) ميان انسانهاي پيش از شما، مردي جراحتي برداشت و از شدّت بي تابي كاردي برداشت و با آن دستش را قطع كرد و از شدّت خونريزي مُرد، پس خداوند فرمود: بنده ام، در گرفتن جان خود بر من پيشي گرفت... هر آينه بهشت را بر او حرام كردم.»

3. امام باقر عليه السلام فرمود: «إنَّ المُؤْمِنَ يُبْتَلي بِكُلِّ بَلِيَّةٍ وَيَمُوتُ بِكُلِّ ميتَةٍ إلاّ أَنَّهُ لايَقْتُلُ نَفْسَهُ؛(7) مؤمن ممكن است به هر بلائي مبتلا شود و به هر نوع مرگ بميرد، امّا خودكشي نمي كند.»

4. عمرو بن عبيد بصري مي گويد: «در يكي از جلسات امام صادق عليه السلام شركت نمودم، پس از ورود و عرض ادب، شروع به خواندن اين آيه نمودم كه: «والَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الاثْمِ»؛(8) «آنانكه از گناهان كبيره پرهيز مي كنند.» بعداز خواندن اين آيه لحظه اي سكوت كردم. امام صادق عليه السلام فرمود: عمرو چرا سكوت كردي؟ عرض كردم: اي پسر رسول خدا! گناهان كبيره را برايم مشخص كنيد. حضرت فرمود: اي عمرو! بزرگترين گناهان چند قسم است:

الف. شريك قائل شدن براي خداوند؛

ب. نااميدي از خداوند متعال؛

ج. عاق والدين؛

د. كشتن نفسي كه خداوند آن را حرام كرده است.(9)

در اين روايت «نفس» مطلق است؛ هم شامل خودكشي و هم كشتن ديگران مي گردد.

از مجموع آيات و روايات گذشته استفاده مي شود كه خودكشي از نظر اسلام از گناهان كبيره محسوب مي شود، انجام آن حرام مي باشد، و مرتكبين آن اهل دوزخ اند. حتي برخي از گروههاي اهل سنت مانند حنبليها كسي را كه خودكشي مي كند كافر دانسته و نماز ميت را براي او واجب نمي دانند.(10) آنها در اين باره به اين حديث استدلال مي كنند كه: «إنَّ رَجُلاً قَتَلَ نَفْسَهُ بِمَشاقِصٍ، فَقالَ رَسُول اللّه صلي الله عليه و آله : اَمّا أَنَا فَلا أُصَلِّي عَلَيْهِ؛(11) مردي با نيزه خودكشي كرد و رسول خدا فرمود: من بر اين شخص نماز نمي خوانم.»

علل خودكشي

در منابع ديني و تجربي علل و عوامل بسياري در سطوح مختلف فردي، اجتماعي و خانوادگي، براي خودكشي مطرح شده است، تا آنجا كه نزديك به 50 علت و انگيزه براي ارتكاب اين عمل برشمرده اند. برخي از اين علتها عبارت است از: احساس پوچي، اعتياد، شهوت راني و عشق بازي، زنا، شرابخواري، قماربازي، بي صبري در برابر مشكلات زندگي و بلاها، غرور، حسادت، خيانت، خشم و غضب و لجاجت، ترس از كيفر، ارتكاب جرم، ندامت و سرزنش وجدان، خيانت همسر يا معشوقه به شوهر، ازدواج اجباري، اختلافهاي خانوادگي، بارداري نامشروع، دلتنگيهاي خانوادگي، ورشكستگي مالي و روحي، عشق به پول و ثروت (دنياپرستي و دنياطلبي)، فقر مالي، عدم اعتماد به نفس در مبارزه با مشكلات، انتقام جويي، حب مقام، بيماريهاي صعب العلاج و غيرقابل تحمل، عليلي و ناتواني، بيماريهاي رواني مانند افسردگي و جنون ادواري، طلاق و شكست در زندگي و عدم موفقيت در تشكيل خانواده، اختلالات رواني و شخصيتي والدين و تأثير آن بر فرزندان، اعتياد يكي از والدين يا هر دو، بدآموزيهاي وسايل ارتباط جمعي، فقر فرهنگي و معنوي و اخلاقي، يأس و نااميدي نسبت به آينده، شهر نشيني و اضطرابهاي ناشي از آن، افزايش انحرافات اجتماعي، بي عدالتيهاي اجتماعي و شكاف طبقاتي، بيزاري از زندگي، مشكلات خانوادگي و... .(12)

با دقت نظر مي توان تمام اين علل را در چهار علت اساسي زير خلاصه كرد:

1. ضعف ايمان و اعتقاد ديني:

علتهايي چون احساس پوچي، يأس و نااميدي نسبت به آينده و بن بست فكري، بي صبري و امثال اينها، ناشي از ضعف اعتقاد و نداشتن شناخت كافي از خداوند متعال و عدم شناخت جايگاه انسان و فلسفه آفرينش اوست. اگر كسي ايمان عميق و اعتقاد جازم به خداوند داشته باشد، و بداند كه خدا جهان هستي و بخصوص انسان را كه اشرف مخلوقات اين عالم است، هدفمند و غايتمند آفريده، هيچ گاه احساس پوچي و يأس و نااميدي بر زندگي وي سايه نمي افكند. و اگر به قدرت مطلقه خداوند باور داشته باشد و بداند كه همه چيز در برابر قدرت او ناتوان و هيچ است، در هنگام بروز مشكلات به خدا تكيه مي كند، و با توكل به خداوند(13) و دعا به درگاه باري تعالي(14) و با ياد و نام او كه آرامبخش دلهاست(15)، مي تواند مشكلات را يكي پس از ديگري پشت سر بگذارد و موجبات آرامش روحي و قوت قلب و عزت نفس را فراهم سازد. بايد توجه داشت كه انسان واقعا عاجز از دانستن فلسفه پيش آمدها و ناملايمات زندگي است؛ چرا كه علم انسان در برابر اين كارها خيلي ناچيز و كم است.(16) خيلي از كارها به نظر انسان خوب است و از آنها احساس خوشحالي مي كند، ولي نمي داند كه آن اعمال به ضرر اوست، يا بالعكس، از برخي چيزها ناراحت و غمگين مي شود و احساس بدي نسبت به آنها دارد و آن را شر و بدبختي مي داند، در حالي كه ممكن است همانها خير و صلاحش باشند.(17) طبق بيان امام اميرالمؤمنين عليه السلام خداوند كارها را مطابق مقتضاي مصالح جاري مي كند، نه بر طبق ميل و رضايت انسان.(18)

در واقع نيكيها و بديهاي زندگي و خير و شرّي كه انسان در زندگي خود با آنها مواجه مي شود، امتحان الهي يا كفاره گناهان است.(19) بنابراين لازم است انسان در برابر مصيبتها و مشكلات صبور باشد.(20) در غير اين صورت منجر به كفر، جنون يا خودكشي مي گردد.

2. ضعف معنويت و اخلاق ديني:

بسياري از عوامل خودكشي مانند: حسادت، كينه توزي، لجاجت، خشم و غضب، خيانت، غرور، زنا، شرابخواري، قماربازي، حب مقام، انتقام جويي، بارداري نامشروع، ازدواجهاي اجباري و امثال اينها ناشي از ضعف معنويت و رعايت نكردن مسائل اخلاقي و ديني است. در فرهنگ اسلامي طبق بيان آيات و روايات تمام اعمال انسان بخصوص گناهان كبيره داراي آثار و پيامدهايي است، و به اصطلاح اثر وضعي دارد، به همين جهت در اسلام از انجام گناه و كارهاي خلاف اخلاق به شدت نهي شده است.

3. توجه بيش از حد به خواسته هاي حيواني:

شهوت راني افراطي و عشق بازي نامشروع، عشق به مال و ثروت (دنياطلبي و دنيادوستي) و... خواسته هاي حيواني هستند و از عوامل خودكشي مي باشند.

4. عوارض طبيعي:

مانند جنون و اختلالات رواني، ترس از كيفر، بيماريهاي صعب العلاج، نقيصه هايي در ساختمان جمجمه، ضايعات قلبي و كبدي، صرع و... .

آثار و عواقب خودكشي

خودكشي به سان ناهنجاريهاي ديگر جامعه، داراي عواقب و پيامدهاي سخت فردي و اجتماعي است. كساني كه خودكشي مي كنند، اگر عمل آنها باعث مرگشان شود، هرچند ممكن است ظاهرا از رنج و درد و مشكلات دنيا آزاد شوند، امّا بنا به اعتقادات ديني به عذابهاي سخت و دردناك گرفتار مي گردند؛ و از زمره كساني مي شوند كه بطور دائم در آتش بسيار سخت جهنم مي سوزند. علاوه بر روايات گذشته در بحث حرمت خودكشي، روايات فراوان ديگري نيز درباره آثار شوم اين عمل وارد شده است كه در اين بخش به برخي از آنها اشاره مي كنيم:

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَديدَةٍ فَحَديدَته في يَده يُجاءُ بِها في بَطْنِه في نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فيها مُخَلّدا أبدا، ومَنْ شَرِبَ سَمّا وَقَتَلَ نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ في يَدِهِ يَتَحَسّاهُ في نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فيها أبَدا، وَمَنَ تَرَدّي مِنْ جَبَلٍ، فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو يَتردّي في نار جهنّم خالدا فيها مُخلّدا أبَدا؛(21)

كسي كه بوسيله آهن خودكشي كند پس آهن پاره بدست كه (قسمتي از آن) به شكمش فرو رفته آورده مي شود، و وارد آتش جهنم مي گردد. ودر آن بطور أبد و هميشگي خواهد سوخت، و كسي كه با خوردن سمّ خودكشي كند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته مي شود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، و كسي كه خود را با پرت كردن از كوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت مي شود و در آن تا أبد خواهد ماند.»

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در روايت ديگري مي فرمايد: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِسَمٍّ، عُذِّبَ بِهِ؛(22) كسي كه با خوردن سم خودكشي كند، با همان سمّ معذّب خواهد شد.»

و نيز مي فرمايد: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِشَي ءٍ أو ذبِحَ، ذَبَحَهُ اللّه ُ بِهِ في نارِ جَهَنَّمَ؛(23) كسي كه با چيزي يا ذبح خود، خودكشي كند، خداوند بوسيله همان چيز او را در آتش جهنم ذبح خواهد كرد.»

ابوسعيد خدري مي گويد: ما در جنگها و غزوات به صورت كاروانهاي نوزده نفري بيرون مي رفتيم و كارها را در ميان خود تقسيم مي كرديم. يكي در چادر مي ماند، يكي براي يارانش كار مي كرد؛ غذايشان را درست مي نمود و شترانشان را آب مي داد. عده اي هم پيش پيامبر صلي الله عليه و آله مي رفتند. اتفاقا در كاروان ما مردي بودكه كار سه نفر را انجام مي داد؛ هم هيزم جمع مي كرد، هم آب مي آورد و هم غذا پخت مي كرد. اين موضوع، به عرض پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله رسيد. حضرت فرمودند: «ذلكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ النّارِ؛ او اهل دوزخ است.» ما تعجب كرديم. وقتي كه با دشمن روبرو شديم و به جنگ پرداختيم، آن مرد مجروح شد، تيري برداشت و خودش را با آن كشت. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «گواهي مي دهم كه من رسول خدا و بنده او هستم.»(24)

از اين روايت بدست مي آيد كه يكي از آثار بسيار سنگين و خسارت بار خودكشي، از بين رفتن اعمال نيك انسان است. جهاد در راه خدا، آن هم در ركاب رسول خدا صلي الله عليه و آله ، ثواب بي حد و حصري دارد، امّا خودكشي آن مرد باعث شد كه آن همه ثواب محو شود و او اهل دوزخ گردد.

يكي ديگر از پيامدهاي خودكشي اين است كه باعث سرافكندگي و شرمندگي خانواده ها در جامعه و در ميان اقوام مي گردد، و چه بسا سبب اختلاف و زد و خورد، طلاق و از هم پاشيده شدن خانواده ها و حتي ممكن است به قتل و خودكشي ديگري منجر شود.

از آثار ديگر خودكشي اين است كه اين عمل باعث افزايش ناهنجاريها و انحرافات جامعه مي شود. هر قدر خودكشي بيشتر شود، نابسامانيهاي اجتماعي نيز بيشتر مي گردد. خودكشي جوانان باعث از بين رفتن سرمايه هاي انساني جامعه است. و خودكشي پدر و مادر سبب افزايش تعداد افراد بي سرپرست در جامعه بوده، در نتيجه موجب بالارفتن نرخ انحرافها و بزهكاريها در جامعه مي گردد.

پي نوشت ها:

1. ر.ك: مجله كتاب زنان، سال پنجم، شماره 19، 1382، ص71.

2. نساء/29 و 30.

3. شيخ أبي يعقوب كليني، الفروع من الكافي، الطبعة الثالثه، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1367 ه، ج7، ص45، باب من لاتجوز وصيته من البالغين، ح1؛ شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، الطبعة الثانيه، جامعة المدرسين، 1404 ه، ج3، ص571، ح4953.

4. عبداللّه بن بهرام دارمي (م 255 ه)، سنن الدارمي، الطبعة الاعتدال، دمشق، ج2، ص192، باب التشديد علي من قتل نفسه؛ متقي هندي، كنز العمال، الطبعة الخامسة، مؤسسة الرسول، بيروت، 1405 ه، ج15، ص36، ح 39965.

5. كنز العمال، ج15، ح 39961، ص35.

6. الترغيب و الترهيب، الطبعة الثالثة، داراحياء التراث، بيروت، 1388 ه، ج3، ص301، ح4. در روايتي نقل شده كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «وَأنّ مَنْ قَتَلَ نَفْسه بِشَي ءٍ عُذِّبَ في النّارِ وأَنَّهُ لا يَدْخُلُ الجَنّة إلاّ نَفْسُ مُسْلِمَةٍ؛ همانا كسي كه بوسيله چيزي خودش را بكشد، در آتش دوزخ معذب شود و در بهشت كسي جز مسلمان وارد نمي شود.» از فحواي اين روايت استفاده مي شود كه كسي كه خودكشي مي كند مسلمان نيست. صحيح مسلم بشرح النووي (م 676 ه)، المجلدات 18، الطبعه الثانيه، دارالكتاب العربي، بيروت، 1407 ه، ج2، ص118.

7. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، الطبعه الثانيه، مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، قم، 1414 ه، ج29، ص240، باب تحريم قتل الانسان نفسه، ح 3.

8. شوري/37.

9. من لا يحضره الفقيه، ج3، ص373، ح4932.

10. ر.ك: المغني، عبداللّه بن قدامه، تحقيق جماعة من العلماء (المجلدات ـ 12)، دارالكتاب العربي، بيروت، ج2، ص418؛ المجموع في شرح المهذب، محيي الدين بن نووي (المجلدات ـ 20)، دارالفكر، بيروت، ج5، ص268.

11. أحمد بن شعيب نسائي، سنن النسائي (المجلدات ـ 8)، الطبعة الاولي، دارالفكر، بيروت، 1348 ه، ج4، 66.

12. ر.ك: مباني جرم شناسي، مهدي كي نيا، چاپ پنجم، دانشگاه تهران، 1376، ج1، ص440 ـ 450؛ انحراف اجتماعي، انگيزه ها و علل خودكشي، منوچهر محسني، تهران، نشر مروي، 1366؛ خودكشي، پيدايش، علل و درمان، پيرمورن، برگردان: مازيار سهند، تهران، رسام 1366؛ مراحل اساسي انديشه در جامعه شناسي، ريمون آرون، برگردان: باقر پرهام، چاپ دوم، 1375، آموزش انقلاب اسلامي، ص365 ـ 373.

13. «مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَي اللّه ِ فَهُوَ حَسْبُهُ...»؛ «هر كس بر خدا توكل كند، او براي وي بس است.»

14. «أدْعوُني أسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم.» (غافر/60).

15. «الذين ءامنوُا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّه ِ أَلا بِذِكْرِاللّه ِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ «همان كساني كه ايمان آورده اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مي گيرد، آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرام مي گيرد.» (رعد/28).

16. «وَما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إلاّ قَليلاً»؛ «از دانش جز اندكي به شما داده نشده است.» (اسراء/85) مفهوم آيه اين است كه مبادا با اين دانش محدود و ناچيز خود، بخواهيد درباره همه چيز و همه ناگواريهاي زندگي قضاوت كنيد. چون در امور الهي اسراري است كه شما با اين علم اندك نمي توانيد به فلسفه آن دست يابيد.

17. «عسي أن تَكْرَهُوا شَيئا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسي أَنْ تُحِبُّوا شَيئا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللّه ُ يَعْلَمُ وَأنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»؛ «چه بسا از چيزي اكراه داشته باشيد در حالي كه خير شما در آن است يا چيزي را دوست بداريد، در حالي كه بدي شما در آن است و خدا مي داند و شما نمي دانيد.» (بقره/216) و در آيه ديگر مي فرمايد: «فَعَسي أَنْ تَكْرَهُوا شَيئا وَيَجْعَلَ اللّه ُ فِيه خَيرا كَثيرا»؛ «چه بسا از چيزي كراهت داريد و خداوند در آن نيكي فراوان قرار داده است.» يعني محدوديت علم شما در بسياري از موارد مانع تشخيص خير و شر است، بنابراين نمي توان تنها به ظاهر حوادث نگاه كرد و قضاوت نمود.

18. امام اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «إنّ اللّه َ سُبْحانَهُ يَجري الاْءُمورَ عَلي ما يَقْتَضيهِ لا عَلي ما تَرْتَضيهِ.» (غرر الحكم و دررالكلم، فصل 9، ح56.)

19. «وَ نَبْلُوَكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ»؛ «و شما را با بديها و خوبيها آزمايش مي كنيم.» (انبياء/35).

20. «الذين إذا أصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إنّا للّه ِ وإنّا إلَيْهِ راجِعُونَ»؛ «كساني كه هرگاه مصيبتي بر ايشان مي رسد، مي گويند: ما از آن خداييم و به سوي او باز مي گرديم.» (بقره/156).

21. صحيح مسلم، مسلم بن حجاج نيشابوري (م 261 ه)، دارالفكر، بيروت، ج1، ص72؛ المحلّي، ابن حزم آندلسي (م 456 ه)، تحقيق أحمد محمدشاكر، دارالفكر، بيروت (المجلدات 11)، ج11، ص28؛ نيل الاوطار من احاديث سيد الاخيار، محمد بن علي بن محمد شوكاني (م 1255 ه)، دارالجيل، بيروت (المجلدات 9)، ج 7، ص198.

22. المعجم الكبير، سليمان بن أحمد بن أيوب طبراني (م 360 ه)، تحقيق حمدي عبدالمجيد اسلفي، (المجلدات 25)، الطبعة الثانية، داراحياء التراث العربي، القاهرة، ج 2، ص72.

23. المسند، أحمد بن حنبل (م 241 ه)، دارالصادر، بيروت، (المجلدات 6)، ج4، ص34.

24. الخرائج والجوارح، قطب الدين راوندي (م 573 ه)، الطبعة الاولي، مؤسسة الامام المهدي (عج)، 1409 ه، ج1، ص61، ح104.

حرف آخر: دوستان زیادی شما رو از عاقبت نافرجام خودکشی آگاه کردند و حجت رو به شما تموم کردن.
حالا اگر شما به سوال خودتون و جواب دوستان احترام قائل باشید، چشمتونو به حقیقت نمی بندید و دونستن شما از آخر عاقبت بد خودکشی فایده ای به حالتون میکنه و منصرفتون میکنه. مگر اینکه قضیه طور دیگه ای باشه. مثلا اینکه نخواید حقیقتو قبول کنید، از اول سر لجبازی داشته باشید، احساسات به عقلتون چیره شده باشه،.......... الله اعلم. وگرنه با وجود دونستن این همه چیز آدم باید کور باشه که چاه به این بزرگی رو نبینه. قصد توهین ندارم به عنوان مثال گفتم

گرچه هر بار وارد این تایپیک شدم یا وقتی عنوان تایپیک رو میدیدم احساس خیلی بدی بهم دست میداد اما بالاخره خودم را راضی کردم تا چیزی در این زمینه بنویسم:

به نظرم آدمی که عشق حضرت فاطمه(س) و بقیه ائمه در دلش باشد آیا هیچ وقت جلوتر از اونها حرکت میکنه؟؟ به غیر از اینکه الگوی او نیز شخص فاطمه زهرا(س) آن نور هدایت خواهد بود؟؟؟؟؟؟

مسلما ائمه (ع) و به خصوص امام زمان(عج) در عصر حاضر خیلی بیشتر از ما آدم ها دلسوزتر به خود ما هستند

نسبت به کشتارها و جنگهایی که اتفاق می افته، نسبت به گناهایی که ما میکنیم بیشتر از ما ناراحت میشن

اما آیا آنها خودکشی را راه درست برای مقابله با این اتفاقات میدانند؟؟؟

اگر خودکشی بهترین راه بود حتما آنها نیز آن را برمیگزیدند؟؟؟؟؟

وایسلی گوجا;385444 نوشت:
من به خدای شما توهین نکردم، صرفا برداشت خودم از مشاهداتم درباره دنیا و عواقب قبول فرضیه "خالق توانا" رو گفتم و اگه نظر و برداشت من به نظر شما توهین است، فکر می کنم شما این حق رو به من بدید که نظر خودم رو داشته باشم.

جهان بینی من مثل شما نیست و من این توصیفاتی که شما کردید رو منطقی نمی دونم. به نظر من یک خدای توانا و بااخلاق و بخشنده می تونسته دنیایی درست کنه که در اون همه انسان ها به هر شکلی که دوست داره آزمایش گذاشته بشن و همه فرصت پیشرفت و تکامل یا پسرفت رو داشته باشند و بطور همزمان افراد بیگناه و حیوانات و کودکان زجر و سختی نبینند. چون دنیای امروز ما به این شکل نیست من به این نتیجه می رسم که در صورتی که "فرضیه خالق" برای این جهان صحیح باشد، این خالق بطور همزمان توانا و بخشنده و مهربان نبوده.

از شما اجازه می خوام که با صحبت های شما متقاعد نشم. ممنون.

اولا که من قصد متقاعد کردن شما رو ندارم. بر حسب اتفاق با حرفای شما مواجه شدم و همونطور که شما حق خودت میدونی که اظهار نظر کنی منم حق دارم در حد دانسته هام پاسخ این حرفا رو بدم...

اما نظر شما درمورد چنان جهانی نظر خوبیه ولی شما از کجا میدونید که خدای ما آن جهان رو هم خلق نکرده باشه ؟ این جهان رو هم به نحوی خلق کرده که اگر هلاکت و نقصان و زجر و سختی جزء لاینفکش هست این سختیها و ناراحتیها برای هرکسی بقدر توان و تحملش هست نه بیشتر. پایانش هم مرگه و قرار نیستکه ابدی باشه. افراد بیگناه و کودکان و حیوانات هم طبق وعده ای که داده شده ، همه و همه روزی بسوی منشاء حیات و هستی یعنی آفریننده اشون برمیگردند و برای ابد در راحتی و آسایش خواهند بود.

در مورد "فرضیه خالق" شما چنان مطرحش میکنید که گویی از کلمه "خالق" هیچ نمونه ای در دنیا وجود نداره و این یک حرف جدیدیه که تو هیچ فرهنگ لغتی پیدا نمیشه.


اگر قرار به متقاعد کردن هم باشه شما باید ما رو متقاعد کنید که چگونه میشود در این دنیا هیچ چیزی بدون داشتن خالقی ساخته نشه اما خود این دنیا بدون خالق بوجود آمده باشه. و اینکه چگونه میشه اینهمه شعور و فهم و استعداد از یک انفجار یا هر چیزی که بهش اعتقاد دارید و فاقد عقل و شعوره بوجود بیاد؟

وایسلی گوجا;385280 نوشت:
وقتی خدا کار خوبی می کنه (مثل شفای یک بیمار) همه از مهربانی خدا صحبت می کنند. وقتی یک زلزله میاد که صدها هزار نفر می میرند شما میگید "هیچ کار خدا بی حکمت نیست". مسلما با این جمله هر چیزی رو میشه توجیه کرد.
اون کودکی که از مادری معتاد به دنیا میاد و اون زجری رو که می کشه و بعد از چند ماه می میره به دلیل آزمایشش بوده یا گناهش؟ این چند حالت داره:
خدا نمی تونسته برای اون کودک کاری کنه -> خدا ناتوان است.
خدا نخواسته برای اون کودک کاری کنه -> خدا بی اخلاق است.
خدا حکمتی بزرگتر داشته که برای اون حاضر شده یک کودک رو اینچنین زجر بده -> خدا پلید و شیطان صفت است و همزمان ناتوان است چون نتونسته راه دیگه و بااخلاق تری برای رسیدن به حکمتش پیدا کنه.
این ادعاها درباره "حکمت" داشتن خدا به نظر من شرک به خداست چون خود به خود شما مدعی هستید خدا نمی تونسته راه دیگه ای برای رسیدن به حکمتش پیدا کنه که مثلا اینقدر کودکان و سایر موجودات زجر نبینند و اذیت نشوند که این نشانگر ناتوانی خداست. اگر خدا، یک خدای تواناست دیگه نیازی نداره در دنیا چیزهایی قرار بده که به نظر ما کارهای پلید و شیطان صفتانه است که شما برای توجیهش ناچار بشید بگید "هر کار خدا حکمت داره". خدا قادعتا باید می تونسته بدون زجر و عذاب دادن کودکان به حکمتش برسه.

با سلام
اگر خوب دقت کنید مشاهده خواهیده کرد که همه اینها حکمت است به چند دلیل:
1- عالم دنیا عالم اسباب ومسببات است وهر معلول وحادثه ای از علتی خاص سر می زند مثلا دو دثمره آتش است وهمچنین حرارت وهر بیماری علتی دارد مخصوصا در دنیای امروز که علم پیشرفت کرده است مشخص شده که بعضی بیماریها از والدین منتقل می شود وعدم رعایت بعضی امور از جانب والدین باعث معلولیت فرزندان ومرض آنها می شود. البته اشتباه نکنید فرزندان در این مورد گناهی ندارند ولی اگر قرار باشد خداوند این اسباب وعلتها را کنار بزند ومعجزه آسا هر کجا ایرادی به وجود آمد از بین ببرد آنوقت نظامی که بر اساس علت ومعلول است معنی نخواهد داشت.
اما اگر بفرمایید عالم را بر اساس علت ومعلول نمی آفرید! جوابش این است که در این صورت سنگ روی سنگ بند نمی شد ونحوه زندگی برای انسان مشخص نبود واشیاء وموجودات عالم خاصیتی نداشتند در حالی که خداوند می خواست عالمی بیافریند که انسان در آن آزادانه مسیر خود را انتخاب کند واین در صورتی مجقق می شود که عالم بر اساس علیت باشد والا اختیار معنایی ندارد.
این نکته را هم در نظر بگیرید که فرزندان وکودکانی که به خاطر اشتباه دیگران مبتلا به مشکلاتی می شوند در سرای دیگر جبران خواهد شد وبه آنها از جانب خداوند عوض داده خواهد شد.
اینها کارهای شیطانی نیست وبه این معنی نمی باشد که خدا نمی تواند آنها را نجات دهد وخوب کند بلکه نظام عالم بر این اساس خلق شده است.
خدا می تواند همه انسانها را مومن قرار دهد آنچنان که خود در قرآن فرموده است. ولی قرار نداده است. چرا؟ آیا بخیل است ویا توانش را ندارد؟ خود فرموده می تواند ولی قرار نداده چون از اول می خواست انسانها با اختیار خودشان به این مقام برسند وبا غلبه بر هوای نفس.

سلام و عرض ادب
با توجه به پاسخگویی سوال مطرح شده توسط کارشناس محترم و منحرف شدن موضوع این تاپیک بسته می شود .

pesar.zamini;385412 نوشت:
سوال و پست ارسالی من این بود که دنیای بعد از مرگ چگونه است ،من از شما نپرسیدم که ایا خوکشی بکنم یا نه،لطفا پست ارسالی من رو دوباره بخونید،
پیشنهاد میکنم موضوعات زیر رو مطالعه نمایید .

http://www.askdin.com/thread25811.html

http://www.askdin.com/thread10627.html#post85288

http://www.askdin.com/thread29158.html

http://www.askdin.com/thread26050.html

http://www.askdin.com/thread28490.html

http://www.askdin.com/thread19651-3.html

http://www.askdin.com/thread22187.html

http://www.askdin.com/thread505.html

طلب مرگ با اختیار یا در انتظار مرگ؟

http://www.askdin.com/thread4749.html

سربلند و پیروز باشید .

موضوع قفل شده است