کتاب آیین شوخی و قوانین خوشی: (آپلود مجموعه كتاب هاي اين تاپيك)

تب‌های اولیه

1238 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حامی;350996 نوشت:
منبع: شوخ طبعی های جبهه


بعدازظهر بود و گرمای جنوب. هر كس هر كجا جا بود كف چادر استراحت می‌كرد. آن‌قدر كه جای سوزن انداختن نبود.

اگر می‌خواستی از این سر چادر به آن سر چادر سراغ وسایلت بروی، باید بال در می‌آوردی و از روی بچه‌ها پرواز می‌كردی.

با این حال بعضی‌ها سرشان را می‌انداختند پایین و از وسط جمعیت رد می‌شدند و دست و پا و گاهی شكم بسیاری را هم لگد می‌كردند و اگر كسی حالش را داشت، بلند می‌شد ببیند كیست و دارد چه كار می‌كند. برمی‌گشتند و می‌گفتند:

«رسد آدمی‌ به جایی كه به جز خدا نبیند.» آن‌ها هم دوباره روانداز را روی صورتشان می‌كشیدند و لبخندزنان می‌خوابیدند.

عمو صدام داره بلیت بهشت پخش میکنه

همراه دایی سعید برای گرفتن شام به فاو رفتیم. موقع برگشتن، دشمن دیوانه وار منطقه رو زیر آتش گرفت. به پایگاه موشکی که رسیدیم بچه ها رو برای گرفتن غذا صدا زدم.
بین سنگر محمود و گروهان بهشتی ایستادم و گفتم: «بیایید بیرون عمو صدام داره بلیت بهشت پخش میکنه». محمود و مهدی کنار سنگر خودشون نشسته بودند و به کارهای من می‌خندیدند. همه با قابلمه دور ماشین ایستاده بودند.
بالای باربند رفتم و با صدای بلند فریاد زدم: «اگر با کشته شدن من، پایگاه موشکی پا بر جا می‌ماند، پس ای خمپاره ها مرا دریابید!» در همین لحظه یه خمپاره ۱۲۰ زوزه کشان در کنار ما منفجر شد! همگی خوابیدند. من هم از روی باربند خودم رو به کف جاده پرت کردم.
بلند شدم خودم رو تکاندم و گفتم: «آهای صدامِ الاغِ زبون نفهم! شوخی هم سرت نمی‌شه؟ شوخی کردم بی پدر مادر!»

[=B Morvarid]قهقهه در نماز
[=B Yagut]سؤال: [=B Mitra]آيا اگر كسى سهواً به خاطر شنيدن سخن خنده­دارى بى­اختيار قهقهه بزند و با صداى بلند بخندد، نمازش باطل می‌شود؟

[=B Yagut]آیت­الله بهجت: [=B Mitra]اگر به حدّ قهقهه رسيده باشد، نمازش باطل می‌شود.[=Calibri][1]



[=B Morvarid]تبسم در نماز
[=B Yagut]سؤال: [=B Mitra]آيا تبسّم نماز را باطل می‌کند؟

[=B Yagut]آیت­الله بهجت: [=B Mitra]خير، باطل نمی‌کند.[=Calibri][2]
[=B Mitra]


[=B Morvarid]شک در قهقهه سهوی یا عمدی
[=B Yagut]سؤال: [=B Mitra]اگر شخصى شك كند كه قهقهه‌اش عمدى بوده و با اختيار بوده يا سهوى و بدون اختيار، آيا نمازش باطل می‌شود؟

[=B Yagut]آیت­الله بهجت: [=B Mitra]ظاهرا باطل نمی‌شود.[=Calibri][3]
[=B Mitra]


[=B Morvarid]خطور فكر مسأله­ خنده­دار در نماز
[=B Yagut]سؤال: [=B Mitra]آيا اگر كسى هنگام نماز به فكر يك مسأله­ى خنده­دار بيفتد؛ ولى خود را كاملاً كنترل كند و صداى خنده از او به گوش نرسد؛ ولى رنگش به خاطر اين كه خود را نگه داشته قرمز شود، آيا نمازش باطل می‌شود؟

[=B Yagut]آیت­الله بهجت: [=B Mitra]نمازش صحيح است.[=Calibri][4]



[=B Morvarid]بین قهقهه نه تبسم
[=B Yagut]سؤال: [=B Mitra]آيا خنده­اى كه قهقهه نباشد و تبسّم هم نباشد، نماز را باطل می‌کند؟

[=B Yagut]آیت­الله بهجت: [=B Mitra]در صورتى كه مقدمه خنديدن به اختيار و توجه او بوده است، بنابر اظهر نمازش باطل است وگرنه باطل بودن نماز مطابق احتياط است كه نماز را تمام كرده و بعد از روى احتياط دو مرتبه اعاده نمايد.[=Calibri][5]

..................................................
[=B Mitra][=Calibri][1][=B Mitra] . آیت­الله بهجت، استفتائات، مبطلات نماز، س 752.
[=B Mitra][=Calibri][2][=B Mitra] . آیت­الله بهجت، استفتائات، مبطلات نماز، س 753.
[=B Mitra][=Calibri][3][=B Mitra] . آیت­الله بهجت، استفتائات، مبطلات نماز، س 754.
[=B Mitra][=Calibri][4][=B Mitra] . آیت­الله بهجت، استفتائات، مبطلات نماز، س 755.
[=B Mitra][=Calibri][5][=B Mitra] . آیت­الله بهجت، استفتائات، مبطلات نماز، س 756.

مُردم از خنده

رکعت آخر نماز بود من که امام جماعت بودم متوجه نبودم به جای این تشهدو سلام بدهم خواستم بلند شوم یه نفر از پشت سر گفت حاج آقا بسه دیگه همین جا تمومش کن خیلی تعجب کردم که چرا او بین نماز فارسی صحبت کرد که کنار دستی او به او گفت اشتباه کردی نمازت باطل شد. خنده به من فشار می آورد اما با هر سختی ای بود توانستم سلام بدهم و خنده ام را کنترل کنم. فردای آن روز مشغول نماز شدم از سجده که سر برداشتم ناخودآگاه جریان روز قبل در ذهنم شکفته شد یک کلمه می خواندم و بعد زبانم را زیر دندانم می گذاشتم که خنده ام نگیرد تا یکی دو روز این اتفاق مانع حضور قلبم می شدو خدا کمک می کرد که من بر خنده ام غلبه کنم.

---------------

نقل از حاج آقا صمدی از اصفهان

بچه گریه کنان آمد خونه.
مامان: چیه باز دوباره گریه می کنی؟
بچه: مامان، حسن به من فحش میده.
مامان: خب تو هم جوابش را بده.
بچه: دادم
مامان: خب دیگه چرا ناراحتی؟
بچه: آخه هرچی فحش بهش میدم قبول نمیکنه

نزديكترين به خدا

امام سجاد(سلام الله علیه): :

إنَّ أقرَبَكُم مِن اللَّهِ أوسَعَكُم خُلقاً؛
نزديك‏ترين شما به خداوند، گشاده خوترين شماست.

كافي: ج 8، ص 69، ح 24 / ميزان الحكمة: ج 9، ص 382


[h=1]مکروهات لباس نمازگزار[/h]

[=Times New Roman]امام، مکارم، بهجت، خامنه ای، صافی، سیستانی: چند چيز در لباس نمازگزار مكروه است و از آن جمله است:

[=1]

  • پوشيدن لباس سياه( به جز عبا و چادر مشکی)
  • [=Times New Roman] [=Times New Roman]پوشيدن لباس [=Times New Roman]چرك
  • [=Times New Roman][=Times New Roman]پوشيدن لباس [=Times New Roman]تنگ
  • [=Times New Roman] [=Times New Roman]پوشيدن لباس[=Times New Roman] شرابخوار
  • [=Times New Roman] [=Times New Roman]پوشيدن لباس[=Times New Roman] كسي كه از نجاست پرهيز نمي كند
  • [=Times New Roman][=Times New Roman]پوشيدن [=Times New Roman]لباسي كه تصویر انسان یا حیوان دارد.
  • [=Times New Roman] باز بودن دكمه هاي لباس
  • [=Times New Roman] و دست كردن انگشتري كه نقش [=Times New Roman] انسان یا حیوان[=Times New Roman] دارد
  • [=Times New Roman]نقاب(پوشیه زدن)
    [/]
    [=Times New Roman]تذکر:
    منظور از مکروه در نماز و سایر عبادات به این معنا است که ثواب آنها کمتر است.
    پوشیه اگر در نماز مانع قرائت باشد مکروه و اگر برای قرائت مشکل ایجاد کند نماز باطل می شود و نباید پوشیه باعث شود بین پیشانی و محل سجد(مهر) فاصله ایجاد شود.
    رساله مصور، ص107
  • [h=1]مستحبات لباس نمازگزار[/h]

    [=&quot]امام، بهجت، خامنه ای، سبحانی، سیستانی، صافی، مکارم: [=Times New Roman]چند چيز در لباس نمازگزار مستحب است كه از آن جمله است:

    [=1]

  • پوشيدن عبا
  • [=Times New Roman] [=Times New Roman] [=Times New Roman]پوشيدن [=Times New Roman] لباس سفيد
  • [=Times New Roman] [=Times New Roman][=Times New Roman]به تن کردن پاكيزه ترين لباس ها
  • [=Times New Roman] استعمال بوي خوش
  • [=Times New Roman]و دست كردن انگشتري عقيق. [/]
    رساله مصور، ص 107
  • [h=1]غسل‏هاي مستحبي
    [/h] غسل‏هاى مستحبى كدام است؟

    .تعداد غسل‏ هاى مستحبى فراوان است. برخى تعداد آنها را تا صد مورد شمرده‏ اند. پاره‏اى از آنها عبارت است از:
    1. غسل جمعه؛
    2. غسل روز عيد فطر و قربان؛
    3. غسل عيد نوروز؛
    4. غسل بچه‏ اى كه تازه به دنيا آمده است؛
    5. غسل كسى كه جايى از بدنش را به ميت غسل داده شده رسانده است؛
    6. غسل كسى كه براى تماشاى دارآويخته رفته و آن را ديده است؛
    7. غسل نماز حاجت؛
    8. غسل استخاره؛
    9. غسل توبه؛
    10. غسل سفر؛
    11. غسل تظلم و داد خواهى؛
    12. غسل نشاط در عبادت؛
    13. غسل كسى كه شراب خورده و خوابيده است؛
    14. غسل زمان‏ هاى خاص مانند شب اول ماه رمضان، اول رجب، پانزدهم رجب و شعبان و... كه تفصيل آن در رساله‏ هاى عمليه آمده است؛
    15. غسل مكان‏ هاى خاص مانند داخل شدن به حرم مكه، مسجدالحرام، مرقد امامان‏ عليهم السلام و... كه تفصيل آن در رساله‏ هاى عمليه آمده است.
    تبصره. عده‏اى از مراجع تقليد انجام برخى غسل‏ هاى ياد شده را به قصد رجا بيان كرده‏ اند.
    منبع: توضيح‏ المسائل مراجع، م 644 و العروة الوثقى، ج 1، الاغسال المندوبه ؛ به نقل از احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني،ص63.


    نمازهاي مستحبي

    نمازهاى مستحب كدام است؟

    1. نماز عيد فطر (در زمان غيبت‏)
    2. نماز عيد قربان (در زمان غيبت‏)
    3. نماز وحشت،
    4. نماز جعفر طيار،
    5. نماز غفيله،
    6. نماز اول ماه،
    7. نوافل يوميه (نافله‏ هاى شبانه روزى )،
    8. نماز شب،
    9. نماز زيارت،
    10. نماز تحيت مسجد،
    11. نماز شكر،
    12. نماز باران،
    13. نمار برآورده شدن حاجت.
    منبع: رساله دانشجويي، سيد مجتبي حسيني، ص106

    [=B Mitra]استفاده ازعطر در حال روزه‏
    [=B Mitra]استعمال عطر براى روزه‏دار، در ماه رمضان چه حكمى دارد؟


    [=B Mitra]همه مراجع: استعمال عطر براى روزه‏دار مستحب است؛ ولى بو كردن گياهان معطّر مكروه است.

    [=Wingdings]r [=B Morvarid]خشك كردن حيوانات

    [=B Mehr]سؤال:[=B Mitra]خشك كردن حيوانات، و نگهدارى آن در منازل، و خريد و فروش آن، چه حكمى دارد؟
    [=B Mehr]آیت الله مکارم شیرازی:[=B Mitra]اگر هدف عقلايى داشته باشد، و موجب اذيّت و آزار فوق العاده­اى نگردد، اشكالى ندارد[=B Mitra].[=Calibri][1]


    [/HR][=B Mitra][=Calibri][1][=B Mitra] . آیت الله مکارم شیرازی، استفتائات، ج3، س1841.

    [=B Mitra]فضولی؟

    [=B Mitra]شما تا چه اندازه فضول هستيد. اگرچه كنجكاوى هميشه يك صفت پسنديده محسوب می‌شود اما اگر ازحد متعارف خود خارج شود ديگر آن قدرها هم پسنديده نخواهدبود. شما معمولاً با دوستان فضولتان چكارمى كنيد؟ بدون ترديد سعى می‌کنید هرطورشده آن‌ها را از سرخودتان بازكنيد، درست است؟ اما آيا می‌دانید خود شما چقدر دچار اين مشكل هستيد؟ این تست معلوم مى­كند شما تا چه اندازه فضول هستيد...!

    [=B Mitra]سنجش فضولی
    توجه داشته باشید این آزمون بیشتر جنبه خودسنجی و خودکاوی دارد و به دید آزمون علمی به آن نگاه نکنید
    [=B Mitra][=B Mitra]شما تا چه اندازه فضول هستيد. اگرچه كنجكاوى هميشه يك صفت پسنديده محسوب می‌شود اما اگر ازحد متعارف خود خارج شود ديگر آن قدرها هم پسنديده نخواهدبود. شما معمولاً با دوستان فضولتان چكارمى كنيد؟ بدون ترديد سعى می‌کنید هرطورشده آن‌ها را از سرخودتان بازكنيد، درست است؟ اما آيا می‌دانید خود شما چقدر دچار اين مشكل هستيد؟ این تست معلوم مى­كند شما تا چه اندازه فضول هستيد...!

    [=B Mitra]سنجش فضولی

    [=Calibri][=Calibri]1. [=B Mitra]تصوركنيد كه صبح خواب مانده‌اید و ديرتان شده است. هنگام خروج از خانه صداى دعواى همسايه را می‌شنوید. آيا می‌ایستید تا ببينيد موضوع ازچه قرار است؟
    [=B Mitra]بله([=B Mitra]۱۰) [=B Mitra]خير(0)
    [=Calibri][=Calibri]2. [=B Mitra]با دوستتان مشغول مكالمه تلفنى هستيد كه مجبور می‌شوید مدتى منتظربمانيد تا او به مكالمه ديگرى كه درانتظار است پاسخ دهد آيا وقتى براى ادامه مكالمه شما برمى گردد از او می‌پرسید چه كسى پشت خط منتظر بود؟
    [=B Mitra]بله(۱۰) [=B Mitra]خير(0)
    [=Calibri][=Calibri]3. [=B Mitra]به منزل دوستتان رفته‌اید و او براى انجام كارى از اتاق خارج می‌شود. روى ميز او يك نامه جلب توجه می‌کند. آيا نگاهى به آن می‌اندازید؟[=B Mitra]
    بله(۱۰)[=B Mitra] خير(0)
    [=Calibri][=Calibri]4. [=B Mitra]اگرجايى دعوا يا تصادفى اتفاق بيفتد، آيا نزديك می‌شوید تا ببينيد جريان ازچه قرار است؟
    [=B Mitra]بله(۱۰) [=B Mitra]خير(0)
    [=Calibri][=Calibri]5. [=B Mitra]اگر وارد رستورانى شويد و ببينيد يكى از آشنايان با فردغريبه اى آنجاست، آيا كنجكاو می‌شوید ببينيد غريبه چه كسى است؟[=B Mitra][=Calibri]
    [=B Mitra]بله(۱۰)[=B Mitra] خير(0)
    [=Calibri][=Calibri]6. [=B Mitra]آيا معمولاً درباره قيمت و محل خريد چيزهايى كه دوستانتان می‌خرند پرس و جو می‌کنید؟
    [=B Mitra]بله(۱۰)[=B Mitra] خير(0)
    [=Calibri][=Calibri]7. [=B Mitra]آيا تا به حال كيف ديگران را بدون اجازه‌شان جست وجو کرده‌اید؟
    [=B Mitra]بله(۱۰) [=B Mitra]خير(0)[=Calibri][=Calibri]
    8. [=B Mitra]اگر رمز عبور شناسه دوستانتان را داشته باشيد سرى به ایمیل‌های آن‌ها می‌زنید؟
    [=B Mitra]بله(۱۰) [=B Mitra]خير(0)
    [=Calibri][=Calibri]9. [=B Mitra]دراتوبوس يا تاكسى نشسته‌اید و فرد كنارى شما مشغول مطالعه است. دراين شرايط چه می‌کنید؟[=B Mitra]
    أ.[=B Mitra]مستقيماً به آنچه او مطالعه می‌کند خيره شده و شما هم همراه او مطالعه می‌کنید.(۱۰)
    [=B Mitra]
    ب.[=B Mitra]هرازچندگاهى نگاهى دزدكى می‌اندازید تا ببينيد او چه چيزى مطالعه می‌کند.(۵)
    [=B Mitra]ج.[=B Mitra]كاملاً بى تفاوت رفتارمى كنيد.(۰)
    [=B Mitra]10.اگر شما بدانيد كه يكى از آشنايان رازى دارد، چه می‌کنید؟
    [=B Mitra]أ.[=B Mitra]هرطور شده سعى می‌کنید سرازكار او درآوريد. [=B Mitra](۱۰)
    [=B Mitra]ب.[=B Mitra]اگر صحبتى درباره آن پيش بيايد، كنجكاو می‌شوید. (۵)
    [=B Mitra]ج.[=B Mitra]رازهاى ديگران، مسائل شخصى آن‌هاست و سعى نمی‌کنید وارد حيطه خصوصى آنهاشويد.(۰)


    می تونیم در صفات دیگر اخلاقی هم خودمان تست هایی درست کنیم و خودمون را بیشتر بسنجیم
    البته از نقد و انتقادات دیگران هم می توانیم کمک برگیریم

    [=B Mitra](۰[=B Mitra]تا ۳۰ امتياز):

    [=B Mitra]شما به هيچ وجه اهل دخالت و فضولى دركارهاى ديگران نيستيد و اين يك امتياز بزرگ براى شما محسوب می‌شود. شما احتمالاً فكرمى كنيد مسائل خصوصى ديگران برایتان جالب نيست و يا آنقدر به حيطه خصوصى آن‌ها اهميت می‌دهید كه خودتان را مجاز نمی‌دانید آن را مخدوش كنيد. شايد هم آنقدر سرتان گرم است كه وقت فكركردن به مسائل ديگران را نداريد. به هرحال شما كاملاً به ديگران احترام می‌گذارید و در مورد مسائلى كه به شما ارتباطى پيدا نمى كند كنجكاوى به خرج نمی‌دهید. اطرافيان شما معمولاً فكرمى كنند می‌توانند به شما اطمينان كنند و شما نيز توقع متقابلى از آن‌ها داريد.

    [=B Mitra](۳۵ تا ۷۰امتياز):

    [=B Mitra]خوب شما طبيعتاً فرد كنجكاوى هستيد، اما تلاش می‌کنید زياد دركارهاى ديگران دخالت نكنيد. اما گاهى اوقات اين كنجكاوى آن قدر شديد است كه نمی‌توانید جلوى خودتان رابگيريد و گهگاهى از راه خود خارج می‌شوید و سركى به كارديگران می‌کشید. اما خوشبختانه اين كارهميشگى نيست. اگرچه كنجكاوى خوب و درمواردى لازم است، اما زياده روى درآن می‌تواند شما را دچار دردسر كند. اكثر مردم دوست ندارند كسى در كارشان دخالت كند. بنابراين بهتر است كارى انجام ندهيد كه دوست نداريد ديگران نسبت به شما انجام دهند.

    [=B Mitra](۷۵ تا ۱۰۰ امتياز):

    [=B Mitra]شما عاشق اين هستيد كه همه چيز را درباره همه كس بدانيد و براى اين كار هرچه از دستتان بربيايد انجام می‌دهید. شما از آن دسته افراد هستيد كه مراقب ديگران هستند. فال گوش می‌ایستند و حتى بعضى مواقع مستقيماً از ديگران درباره مسائل خصوصی‌شان سؤال می‌کنند. اگر شما به عنوان فرد فضولى درجمع دوستان و آشنايانتان معروف نشده ايد، احتمال اينكه چنين لقبى به شما اختصاص پيداكند بسيار زياد است.[=B Mitra] كنجكاوى دروجود شما بسيار فراتر ازحد متعارف آن وجوددارد و متأسفانه شما آن را معطوف به مسائل ديگران كرده­ايد كه به هيچ­وجه برایشان خوشايند نيست. اگر اين روال ادامه پيداكند، مى­توانيد مطمئن باشيد كه سعى خواهندكرد فضولى­هاى شما را هرطور شده جبران كنند!

    حامی;352313 نوشت:
    اطرافيان شما معمولاً فكرمى كنند می‌توانند به شما اطمينان كنند و شما نيز توقع متقابلى از آن‌ها داريد.

    این شد نتیجه ازمون من....
    بله متاسفانه این فکر اشتباه ضربه خیلی بدی به من زد......رازی داشتم که آدمای فضولی فهمیدن و در ادامه همه فهمیدن:Ghamgin:

    حامی;352307 نوشت:
    [=B Mitra]شما معمولاً با دوستان فضولتان چكارمى كنيد؟ بدون ترديد سعى می‌کنید هرطورشده آن‌ها را از سرخودتان بازكنيد، درست است؟ اما آيا می‌دانید خود شما چقدر دچار اين مشكل هستيد؟ این تست معلوم مى­كند شما تا چه اندازه فضول هستيد...!

    دقیقا همین کار رو میکنیم.
    ولی گاهی درجه فضولیتشون اونقدر بالاست که احساس میکنم باید یک دوره فشرده روش های دست به سر کردن رو بگذرونم تا بتونم از دستشون خلاص بشم !!!!!!!
    این همیشه برام سوال بوده که مسائل ریز و بی اهمیت و البته خصوصی زندگی من چه ثمری برای طرف داره که حاضره بیست تا سوال بپرسه تا از توش یه چیزی در بیاره و تازه همه جا منتشر کنه ؟
    واقعا این افراد از این کار لذت میبرند ؟؟؟؟؟؟؟

    خداروشکر با این آزمون مطمئن شدم فضول نیستم[SPOILER]:khaneh:[/SPOILER]

    سلام به همگی
    و تبریک به منابسبت ولادت امام علی علیه السلام

    آیا در جواب سؤال های کنجکاوانه ای که انسان دوست ندارد شخص مقابل از آن ها مطلع شود، می شود دروغ گفت؟!
    بعضی مسائل واقعاً مانند راز است و انسان دوست ندارد بعضی اشخاص از آن ها اطلاع پیدا کند.:Ghamgin:

    ریحانة النبی;352672 نوشت:
    سلام به همگی
    و تبریک به منابسبت ولادت امام علی علیه السلام

    آیا در جواب سؤال های کنجکاوانه ای که انسان دوست ندارد شخص مقابل از آن ها مطلع شود، می شود دروغ گفت؟!
    بعضی مسائل واقعاً مانند راز است و انسان دوست ندارد بعضی اشخاص از آن ها اطلاع پیدا کند.:Ghamgin:


    سلام
    فکر میکنم این مطلب براتون روشنگر باشه

    نقل قول:
    دروغ در اسلام بلکه تمامى ادیان الهى حرام است، ولى در مواردى که مصلحت دروغ گفتن بیشتر از مفسده آن باشد، دروغ حرام نیست، بلکه در برخى موارد واجب است. در این گونه موارد، دروغ، مصلحت‏آمیز نام گرفته است؛ از جمله موارد آن:
    1- اصلاح بین مردم؛ امام صادق(ع) فرمود: «انّ اللَّه أحبّ الکذب فى الإصلاح... و أبغض الکذب فى غیر الاصلاح؛(1) خداوند دروغ گفتن را در مورد اصلاح بین مردم دوست دارد».
    2- دفع شر ظالمان؛ امام صادق(ع) فرمود: «الکذب مذموم الاّ فى امرین: دفع شرالظلمه و اصلاح ذات البین؛ (2) کذب بد است مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمى را از خود یا از دیگران دفع کند، یا با دروغ بین دو نفر اصلاح ایجاد کند».
    3-دروغ در حال ضرورت: انسان به خاطر ضرر مالی وجانی سنگین می تواند دروغ بگوید. یعنی ضرر مالی باید به گونه ای باشد که تحمل آن دشوار باشد.اما ضرر های ناچیز موجب جواز دروغ نمی شود.
    تمام موارد را می توان در یک قاعده کلی خلاصه کرد وآن عبارت است از: به خطر افتادن اهداف مهم تر . در حقیقت تجویز دروغ در این موارد به خاطر ضرورت است وباید به همان قدر ضرورت اکتفا شود.
    موارد بسیارى نیز وجود دارد که به عنوان دروغ مصلحت‏آمیز در بین مردم شناخته مى‏شود، اما در واقع چنین نیست، مثلاً کسى به خاطر مصلحت فردى خود و منافع شخصی وکارهای جزیی دروغ مى‏گوید.
    آن چه نزد عوام متداول است و آن را دروغ مصلحتى مى نامند که مصلحت شخصى خودشان است ، دروغ واقعى و حرام بوده و داراى آثار خود است و مصلحت اندیشى موجب عذر نخواهد بود.
    -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پى نوشت ها:
    1. میزان الحکمة، عنوان 3466، حدیث 17474.
    2. همان، حدیث 17476.

    منبع : http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/1586

    مطالعه این لینک ها هم میتونه براتون مفید باشه

    http://www.askdin.com/thread26355.html

    http://www.askdin.com/thread7734.html

    http://www.askdin.com/thread4924.html

    http://www.askdin.com/thread21416.html

    سربلند و پیروز باشید .

    [="Tahoma"][="Black"]

    ریحانة النبی;352672 نوشت:
    سلام به همگی
    و تبریک به منابسبت ولادت امام علی علیه السلام

    آیا در جواب سؤال های کنجکاوانه ای که انسان دوست ندارد شخص مقابل از آن ها مطلع شود، می شود دروغ گفت؟!
    بعضی مسائل واقعاً مانند راز است و انسان دوست ندارد بعضی اشخاص از آن ها اطلاع پیدا کند.

    با عرض سلام و احترام خدمت حضرت عالی و تبریک میلاد امام علی علیه السلام

    دروغ گفتن جایز نیست و قطعا در پاسخ هر سؤالی نمی توان دروغ گفت مگر راست گفتن ، ضرر مهمی به مال و جان یا آبروی انسان بزند که در این صورت ابتدا اگر شد باید توریه کرد یعنی راستی را گفت تا پاسخی به سؤال طرف مقابل داده شود اگر توریه ممکن نشد ، در حد رفع مشکل ، گفتن دروغ جایز می گردد. (1)

    همیشه سلامت و موفق باشید

    پی نوشت:
    1. استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم[/]

    عامل خوشبختي و بدبختي

    امام علي سلام الله علیه:
    لا يَسعَدُ امْرُؤٌ إلاّ بِطاعَةِ اللّه‏ِ سُبحانَهُ وَ لا يَشقَى امْرُؤٌ إلاّ بِمَعصيَةِ اللّه‏ِ؛
    هيچ كس جز با اطاعت خدا خوشبخت نمى ‏شود و جز با معصيت خدا بدبخت نمى ‏گردد.[1]


    [/HR][1] . غررالحكم، ح 10848/ میزان الحکمة: ج 5، ص 300.

    [h=2][=Wingdings] [=&quot]چهار انگشتر[/h]

    [=&quot]امام على (عليه السلام) چهار انگشتر در دست شريف مى‏ كرد:


    [=&quot]1 - ياقوت سرخ براى شرافت و بزرگوارى‏،

    2 - عقيق سرخ براى حرز و محفوظ ماندن،

    3 - فيروزه، براى پيروزى و شادابى،
    4- آهن چينى براى قوّت بخشيدن به انگشت كه ديگران را از استفاده آن نهى مى ‏فرمود.[=&quot][1]




    [/HR] [=&quot][=&quot][1][=&quot] . مكارم الاخلاق ص 86، و ناسخ التّواريخ ص‏712، و بحارالانوار ج‏9، و تذكرةالخواصّ ابن جوزى

    [=&quot]
    [=&quot]خانمــی با همسرش گفت[=&quot] [=&quot]اینچنیـــــن[=&quot] :
    [=&quot]کای وجــــــودت مــــایه ی فخـــــر زمیــــــن[=&quot] [=&quot]![=&quot]
    [=&quot]ای که[=&quot] [=&quot]هستـــی همســـری بس ایــــده آل[=&quot] [=&quot]![=&quot]
    [=&quot]خواهشــــی دارم .. مکُــــن قال و مقـــــال[=&quot] [=&quot]![=&quot]
    [=&quot]هفــــت سیـــــن تازه ای خواهــــــم ز تـــــو[=&quot]
    [=&quot]غیـــــــر خرج عیـــــد و[=&quot] ... [=&quot]غیــــر از رختِ نو[=&quot]

    "[=&quot]سین" یک ، سیّاره ای ، نامــــش پـــــراید[=&quot]
    [=&quot]تا[=&quot] [=&quot]برانـــــــــم مثـــــــل بـــــرق و مثــــــل باد[=&quot]

    "[=&quot]سین" دوم ، سینــــه[=&quot] [=&quot]ریـــــزی پُر نگیـــــــن[=&quot]
    [=&quot]تا پَــــرَد هــــوش از سر عمّـــــه شهیــــن[=&quot] [=&quot]![=&quot]

    "[=&quot]سین" سوم ، یک سفـــــر سوی فـــــرنگ[=&quot]
    [=&quot]دیـــــــــدن نادیــــــــده[=&quot] [=&quot]هـــــــای رنـگ رنـگ[=&quot]

    "[=&quot]سین" چارم ، ساعتی شیـــــک و قشنگ[=&quot]
    [=&quot]تا که[=&quot] [=&quot]گویـــــم هست سوغـــات فرنــــــگ[=&quot] [=&quot]![=&quot]

    "[=&quot]سین" پنجـم ، سمــــع دستـــورات مــن[=&quot] [=&quot]![=&quot]
    [=&quot]تا ببالــــــم مـــــن به خــود ، در انجمــــن[=&quot] [=&quot]![=&quot]

    [=&quot]آنگه ، آن بانـــــو ،[=&quot] [=&quot]کمـــــــی اندیشــــه کرد[=&quot]
    [=&quot]رندی و دوز و کلَـــــــــک را پیشــــــــه کرد[=&quot] [=&quot]![=&quot]
    [=&quot]گفــــــت با ناز و کرشمـــــه ، آن عیـــــال[=&quot] ![=&quot]![=&quot]
    [=&quot]من دو "سین" کم دارم ، ای[=&quot] [=&quot]نیکـو خصال[=&quot] [=&quot]![=&quot]

    [=&quot]گفت شویش : من کنــــــــــون یاری کنم[=&quot]
    [=&quot]با عیال[=&quot] [=&quot]خویـــــــــش ، همکـــــاری کنم[=&quot] ![=&quot]![=&quot]
    "[=&quot]سین" ششم ، سنگ قبـــری بهر من[=&quot] [=&quot]![=&quot]
    [=&quot]تا ز[=&quot] [=&quot]من عبـــــــرت بگیرد مـــــــــرد و زن[=&quot] [=&quot]![=&quot]
    "[=&quot]سین" هفتم ، سوره ی الحمد خوان[=&quot] ...
    [=&quot]بعد مرگــــــم ، بَهر شــــوی بی زبان[=&quot] !![=&quot]!


    "Early to bed and early to rise makes a man healthy, wealthy, and wise."

    «سحرخیز باش تا کامروا باشی»




    [=&quot]پیامک زد شبی لیلی به مجنون
    [=&quot]که هر وقت آمدی از خانه بیرون
    [=&quot]بیاور مدرک تحصیلی ات را
    [=&quot]گواهی نامه ی پی اچ دی ات را
    [=&quot]پدر باید ببیند دکترایت
    [=&quot]زمانه بد شده جانم فدایت
    [=&quot]دعا کن مدرکت جعلی نباشد
    [=&quot]زدانشگاه هاوایی نباشد
    [=&quot]وگرنه وای بر احوالت ای مرد
    [=&quot]که بابایم بگیرد حالت ای مرد
    [=&quot]چو مجنون این پیامک خواند وارفت
    [=&quot]به سوی دشت و صحرا کله پا رفت
    [=&quot]
    [=&quot]اس ام اس زد ز آنجا سوی لیلی
    [=&quot]که می خواهم تورا قد تریلی
    [=&quot]دلم در دام عشقت بی قرار است
    [=&quot]ولیکن مدرکم بی اعتبار است
    [=&quot]شده از آکسفورد این دکترا فاکس
    [=&quot]مقصر است در این ماجرا فاکس
    [=&quot]چه سنگین است بار این جدایی
    [=&quot]امان از دست این مدرک گرایی

    [=Wingdings]حکمت خدا
    خدا گر زحکمت ببندد دری ***زحمت گشاید در دیگری
    تنها بازمانده‌ي يك كشتي شكسته به جزيره ي كوچك خالي از سكنه اي افتاد. او با دلي لرزان دعا كرد كه خدا نجاتش دهد. روزها افق را به دنبال یافتن کمک از نظر مي گذراند اما كسي نمي آمد. سر انجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها كلبه اي بسازد تا خود را از باد و باران محافظت كند و دارا يي هاي اندكش را در آن نگه دارد. روزي كه پس از پرسه روزانه و جستجوي غذا در حال برگشتن به كلبه بود با دیدن دود غلیظی که از آنجا بلند می شد با شتاب خود را به کلبه رساند و آنجا را در حال سوختن دید. همه چيز از دست رفته بود. در جا خشكش زد. از شدت خشم و اندوه فرياد زد: «خدايا تو چطور راضي شدي با من چنين كاري بكني؟» صبح روز بعد با بوق كشتي اي كه به ساحل نزديك مي شد از خواب پريد. خود را به سرعت به ساحل رساند و وقتی با ملوانان روبرو شد پرسيد: «شماها از كجا فهميديد من اينجا هستم؟». ملوانان با تعجب جواب دادند: «خوب ما متوجه علايمي دودی که می­فرستادی شديم!»









    برداشت نادرست:
    برخی از مردم تصور می­کنند احکام و دستورات دینی سخت و انعطاف ناپذیر است، در حالی که دستورات آسان و در شرایط سخت انعطاف­پذیر است. مثلاً اگر شخص بیمار باشد و نتواند نماز را ایستاده بخواند می­تواند نشسته بخواند. اگر وضو برایش ضرر دارد می­تواند تیمم کند. اگر روزه برای فردی ضرر داشته باشد نباید روزه بگیرد. تا علم و یقین به نجس شدن چیزی پیدا نکند همه چیز برایش پاک است. اگر ناچار شود در زمین گل آلود نماز بخواند و بدن و لباس او آلوده می­شود باید در حال ایستاده نماز بخواند و برای سجده باسر اشاره کند و تشهد را ایستاده بخواند.کسی که خمس بدهکار بوده ولی الان ندارد خمس را بدهد. نتواند خمس را یکجا بدهد می­تواند با با هماهنگی با مرجع تقلید یا نماینده او دستگردان کند و به شکل قسطی بدهد. می­ توانیم با افراد بی­ قید به دستورات اسلام معاشرت کنیم و از فرصت برای ارشادشان استفاده کنیم، چون یقین نداریم که غذایی که می­خوریم از حرام است. [1]بنابراین برای دستورات شرعی مشورت کنید تا اگر راه آسانی است از آن آگاه شوید و بی­ جهت به خود یا خانواده سخت نگیرید.




    [/HR]
    [1] . محمود اکبری، مردم و برداشت های احکام، ص19.


    غیبت

    غیبت از گناهان کبیره است، و آن ذكر عیبِ مستور و پوشیده مؤمن، در غیاب او است، چه آن عیب را به گفتار بیان كند، یا به رفتار بفهماند، هرچند در اظهار عیب مؤمن قصد اهانت و هتك حیثیت نداشته باشد، و اگر به قصد اهانت، عیب مؤمن را اظهار نماید، دو گناه مرتكب شده است.[=Times New Roman]و مرتكب غیبت باید توبه كند، و بنابر احتیاط واجب از كسى كه غیبت او را كرده، حلیت بطلبد، مگر آن كه حلیت طلبیدن موجب مفسده اى شود.
    [=Times New Roman]و در مواردى غیبت جایز است:
    [=Times New Roman]۱ ـ متجاهر به فسق، یعنى كسى كه آشكارا و علنى گناه مى كند، كه غیبت كردن از او در همان گناه جایز است.
    [=Times New Roman]۲ ـ غیبت كردن مظلوم از ظالمى كه بر او ظلم كرده، نسبت به آن ظلم.
    [=Times New Roman]۳ ـ در مورد مشورت، كه اظهار عیب به قصد نصیحت مشورت كننده، در حدّى كه نصیحت محقّق شود، جایز است.
    [=Times New Roman]۴ ـ غیبت بدعت گذار در دین، و كسى كه موجب گمراهى مردم مى شود.
    [=Times New Roman]۵ ـ غیبت براى اظهار فسق شاهد، یعنى اگر كسى كه شهادت مى دهد فاسق است، غیبت او به اظهار فسق او، براى آن كه به شهادت او حقّى ضایع نشود، جایز است.
    [=Times New Roman]۶ ـ غیبت كردن از شخصى براى دفع ضرر از جان یا عرض یا مال آن شخص.
    [=Times New Roman]۷ ـ غیبت كردن از گناهكار به قصد بازداشتن او از آن گناه، در صورتى كه به غیر آن بازداشتن او ممكن نباشد.
    ....................
    توضیح المسائل، وحید خراسانی،امر به معروف و نهى از منكر

    [=georgia]از استاد حامی پوزش می طلبم :Gol:[=georgia]اگر نباید این جا می نوشتم حذف کنید:ok:[=georgia]

    پیری برای جمعی سخن میراند.
    لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.
    بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند.
    او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.
    او لبخندی زد و گفت:
    وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید،
    پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟ گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید.

    حامی;353546 نوشت:

    "Early to bed and early to rise makes a man healthy, wealthy, and wise."

    «سحرخیز باش تا کامروا باشی»



    سلام
    جالبه بدونین این ضربالمثل در زبان اینگلیسی معادل داره:

    [SPOILER]The early bird catches the worm[/SPOILER]

    بی نام و نشان;353804 نوشت:

    سلام
    جالبه بدونین این ضربالمثل در زبان اینگلیسی معادل داره:

    [SPOILER]The early bird catches the worm

    [/SPOILER]

    سلام
    درسته اولی اولی که تناسبش بیشتره

    لحظه ای تفکر کنید و چیزهای بی ارزش که فانی هستند را برشمارید و با بهره گیری از صفت آگاهی آن ها را بسنجید ، سپس نتیجه گیری کنید چیزهایی که رفتنی و فانی است و فقط در دنیا هستند و این را باور قلبی داشته باشید ، آن وقت آرامشی وصف نشدنی خواهید داشت.
    محمداسماعیل دولابی

    خلاصه و لب اخلاق دو کلمه است : مرنج و مرنجان
    محمداسماعیل دولابی

    در دنيا اگر خودت را مهمان حساب كني و حق تعالي را ميزبان ، همه غصّه ها مي رود . چون هزار غصّه به دل ميزبان است كه دل ميهمان از يكي از آنها خبر ندارد .
    هزار غم به دل صاحبخانه است كه يكي به دل مهمان راه ندارد . در زندگي خودت را ميهمان خدا بدان تا راحت شوي .
    اگر در ميهماني يك شب بلايي به تو رسيد شلوغ نكن و آبـــروي صاحبخـــانه را حفظ كن.

    محمداسماعیل دولابی

    نشانه هاي افسردگي
    فرق است بين غم و افسردگي، غم حالتي است گذرا و همه گير كه طول مدت و شدتش زياد نيست ولي افسردگي حالتي است كه استمرار دارد شدتش از غم عادي بيشتر است و استمرار دارد. لذت و رضايت زندگي را مي گيرد و ...فرد غمديده بعد از مجلس غم مثل روضه بر امام حسين-ع- و مجلس ترحيم كنترل خلق (حالت هيجاني مستمر )خود را دارد و آگاهانه و ارادي غم را از دل بيرون مي كند. بنابراين با دوستش برخورد مي كند با تبسم با او مواجه مي شود و با او مزاح مي كند و چند تا از پست هاي كتاب حكايات و شوخ طبعي هاي طلبگي را برايش تعريف مي كند.
    افسردگي مجموعه اي از نشانه هاست كه بارزترينش عدم احساس لذت (anhedonia) و خلق پايين (depressed mood)است. در عدم احساس لذت او از ديدار دوست صميمي اش، رنگين كمان،روابط انساني با نزديكان، غذاي لذيذ، كمدي و...به وجد نمي آيد.
    فرد افسرده از احساس پوچي و بي معنايي زندگي و فعاليت هاي روزانه كار، مدرسه و...رنج مي برد. بك روان شناس معروف سه نشانه براي افسردگي بيان مي كند:
    ديد منفي نسبت به:
    1- خود،
    2- آينده
    3- جهان
    علل افسردگي
    افسردگي مانند اغلب اختلالات رواني توليد عوامل گوناگون زير است:
    1-رواني،
    2- زيستي( ژنتيك، سرشت و هورمون ها،
    3- اجتماعي،
    4- معنوي( گناه، عذاب وجدان و...)
    نشانه هاي افسردگي را در جدول پيوست ببينيم.

    می گویند: عزای بر امام حسین -ع - سبب افسردگی و پژمردگی می شود.
    نمی گویند:
    کدام افسرده ای:
    1-
    از خونه بیرون می زند و پر تب و تاب است.
    2-
    با مردم معاشرت دارد و برنامه گروهی دارد.
    3-
    به جای احساس ناامیدی از خدا می خواد که به او زندگی حسینی و مرگ حسینی بدهد.
    4-
    نذر می کند.
    5-
    فرزند خردسالش را به بغل می گیرد و مدت ها با نشاط در مراسم حاضر می شود و با فرزندش از هر وقت دیگر مهربان تر است.
    6-
    در سخنرانی شرکت می کند و سینه زنی.

    پير غلام
    جوان گفت:
    عزاي بر امام حسين -ع - در محرم سبب افسردگي ميشه.
    پير مرد با تبسم گفت:
    خدا رو شكر يه روز هم از زندگي ام ناراضي نبودم و درجه خُلقم پايين (افسرده) نيست. آخه من «پيرغلام»حسينم.
    --------------
    پيرغلام لقب مداحان و ذاكران پيري است كه در طول سال هم «روضه خواني»و البته

    «مولودي خواني» هم دارند بله غم و شادي در دين هست و تعادل برقرار ميشه..

    بله خدا كه خالق اين دستگاه پيچيده وناشناخته(انسان) است بهتر از هركسي آگاهي دارد كه چگونه كار كنيم كه موتورمان عيب نكند چون قطعات ممكن است گارانتي توبه داشته باشند ولي قطعا مثل اول نخواهد شد.

    اصفهانی هما انگلیسی واردن
    میگن : مارولس (یعنی عجیب این مار چرا ول و رها شده)

    Marvel
    چیز شگفت‌، شگفتی‌، تعجب‌، اعجاز، حیرت‌ زده‌ شدن‌، شگفت‌

    Marvellous
    حیرت‌ اور، عجیب‌، جالب‌.

    معرفی کتاب

    کتاب «تنبیه الخواطر و نزهة النواظر»، معروف به «مجموعه ورّام» نوشته «ورام بن ابی فراس مالکی اشتری» متوفای 605 هجری است. او از نسل مالک اشتر نخعی، یار با وفای امیرالمؤمنین علی(ع) و از قبیله «بنی حمدان» است.

    موضوع این کتاب اخلاق و آداب و مواعظ است که در مورد ارزش و اعتبار آن باید گفت که مجموعه ورام توسط عالمی وارسته چون ورام ابن ابی فراس، جد سید ابن طاووس، نوشته شده البته موارد فراوانی نقل از غیر معصوم (کلمات بزرگان) در کتاب به عنوان مؤید آمده است. شیخ آقا بزرگ تهرانی هم وجهی بیان کرده: «به خاطر این که اهل سنت هم کتاب را قبول نموده و به آن توجه نمایند، مقداری از روایات اهل سنت و قول بزرگان آن ها به کتاب افزوده شده است.»

    کتاب تنبیه الخواطر یا مجموعه ورام دو جزو در یک مجلد است. جزو اول آن فصل بندی و حدود 70 عنوان مستقل برای آن مشخص شده است. عناوین جزو اول کتاب در چند محور کلی عبارتند از: حکمت ها و مواعظ، آداب معاشرت، ابواب متعددی در اخلاق و صفات حسنه و راه کسب آن ها، ابوابی در صفات رذیله و راه علاج آن ها، بحث حب و بغض فی الله و محاسبه نفس که از بحث های بسیار زیبای کتاب است و آرزوهای طولانی و ابوابی در مرگ و برزخ و قیامت.

    جزو دوم کتاب هم بحث های متفرقه را جمع کرده است. در این قسمت تنها راه اطلاع از مضمون، فهرستی است که در پایان کتاب آمده است. در این جلد عناوین فراوانی آمده، از جمله: مواعظ و وصایای پیامبر(ص) و ائمه(ع) و انبیای گذشته، خطبه های پیامبر(ص) و ائمه(ع) و مناجات های آن بزرگواران، کلمات قصار، صفات مؤمن ، مناظرات شیعیان خاص؛ مانند حجر بن عدی با معاویه و...، کلماتی از بزرگان دین و اصحاب ائمه(ع)؛ مانند ابوذر، سلمان، مقداد، شیخ مفید، فضیل بن عیاض و... .

    نکته زیبایی که در این کتاب رعایت شده آن است که هر صفت حسنه و ضد آن که رذیله است به دنبال یکدیگر ذکر شده و راه علاج رذیله و کسب حسنه هم بیان شده است؛ مثلا پس از کبر، فضیلت تواضع ذکر شده و راه علاج کبر به دنبال آن آمده است.

    مجموعه ورام توسط «سیدصادق توشخانکی»، از علمای قرن 14 هجری به فارسی ترجمه شده است.

    حامی;354062 نوشت:
    معرفی کتاب

    کتاب «تنبیه الخواطر و نزهة النواظر»، معروف به «مجموعه ورّام» نوشته «ورام بن ابی فراس مالکی اشتری» متوفای 605 هجری است. او از نسل مالک اشتر نخعی، یار با وفای امیرالمؤمنین علی(ع) و از قبیله «بنی حمدان» است.

    .................

    واقعا علمای قدیم روی نام کتاب دقت زیادی از نظر معنایی و زیبایی شناختی داشته اند
    آگاه بخش اندیشه ها و شادی بخش چشمان

    وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ
    چهره‏هايى در آن روز خرم و شاداب است. قیامت 22
    Some faces on that day shall be bright

    بيان حال مؤ منان نيكوكار،
    ((صورتهائى در آن روز شاداب و خندان و نورانى و زيبا است )) (وجوه يومئذ ناضرة ).
    ((ناضرة )) از ماده ((نضرة )) به معنى شادابى خاصى است كه بر اثر وفور نعمت و رفاه به انسان دست مى دهد كه تواءم با سرور و زيبائى و نورانيت است ، يعنى رنگ رخساره آنها از وضع حالشان خبر مى دهد كه چگونه غرق نعمتهاى الهى شده اند، در حقيقت اين شبيه چيزى است كه در آيه 24 سوره مطففين آمده : تعرف فى وجوههم نضرة النعيم ((در صورتهاى آنها (بهشتيان ) شادابى نعمت را مشاهده مى كنى )).
    اين از نظر پاداشهاى مادى ، و اما در مورد پاداشهاى روحانى آنها مى فرمايد: ((آنها فقط به ذات پاك پروردگارشان مى نگرند))! (الى ربها ناظره ).
    نگاهى با چشم دل و از طريق شهود باطن ، نگاهى كه آنها مجذوب آن ذات بى مثال ، و آن كمال و جمال مطلق مى كند، و لذتى روحانى و توصيف ناپذير به آنها دست مى دهد كه يك لحظه آن از تمام دنيا و آنچه در دنيا است برتر و بالاتر است !

    و در نقطه مقابل اين گروه مؤ منان گروهى هستند كه صورتهايشان ، عبوس و درهم كشيده است (و وجوه يومئذ باسرة ).
    ((باسرة )) از ماده ((بسر)) (بر وزن نصر) به معنى چيز نارس و كار قبل از موعد است ، و لذا به ميوه كال نخل ، ((بسر)) (بر وزن عسر) گفته مى شود، و سپس به درهم كشيدن صورت و عبوس بودن اطلاق شده است ، از اين جهت كه عكس العملى است كه انسان قبل از فرا رسيدن رنج و عذاب و ناراحتى اظهار مى دارد.
    به هر حال آنها وقتى كه نشانه هاى عذاب را مى نگرند، و نامه هاى اعمال خويش را خالى از حسنات ، و مملو از سيئات ، مشاهده مى كنند، سخت پريشان و محزون و اندوهگين مى شوند، و چهره درهم مى كشند.
    ((آنها مى دانند عذابى سخت كه پشت آنها را درهم مى شكند درباره آنها انجام خواهد شد)) (تظن ان يفعل بها فاقرة ).

    [=Traditional Arabic][=arial]رسولُ اللهِ (صَلَّيَ اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ): قَولُ الرَّجُلِ للمرأةِ: «إنّي اُحِبُّكِ» لا يَذهَبُ مِن قَلبِها أبداً.

    [=arial black][=arial]کلام مرد به همسرش که خیلی دوستت دارم هرگز از ذهن و قلبش بیرون نمی رود
    The Prophet (SAWA) said, 'A man's telling his wife 'I love you' never leaves her heart.

    [=Noor_Lotus] روزه دختران نه ساله [=Noor_Titr]
    [=Noor_Lotus][=Noor_Lotus]سؤال:[=Noor_Lotus]دخترانى كه تازه به سن تكليف رسيده‌اند و روزه گرفتن بر آنها مقدارى مشكل است، چه حكمى دارند؟ آيا سن بلوغ شرعى دختران اكمال نه سال قمرى است؟[=Noor_Titr]
    [=Noor_Lotus][=Noor_Lotus]آیت الله خامنه ­ای: [=Noor_Lotus]بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعى دختران همان تكميل نه سال قمرى است كه در اين هنگام روزه بر آنها واجب است و ترك آن به مجرد بعضى از عذرها جايز نيست، ولى اگر روزه گرفتن براى ايشان ضرر داشته باشد يا تحمل آن بر ايشان همراه با مشقت زياد باشد، افطار براى آنها جايز است.[=Noor_Lotus][1][=Noor_Titr]



    [/HR]
    [=&quot][1] [=&quot]. [=&quot]توضيح المسائل مراجع، ج‌1، ص: 969[=&quot]



    [=Noor_Lotus]وجود یا سجود؟
    سؤال:
    [=Noor_Lotus]هنگام اذان مغرب افطار کردن بهتر است یا خواندن نماز؟

    [=Noor_Lotus]همه مراجع:[=Noor_Lotus]مستحب است روزه دار نماز مغرب و عشا را[=Noor_Lotus](زنجانى:[=Noor_Lotus] نماز مغرب را)[=Noor_Lotus] پيش از افطار كردن بخواند. ولى اگر كسى منتظر اوست يا ميل زيادى به غذا دارد كه نمى‌تواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اول افطار كند ولى به قدرى كه ممكن است نماز را در وقت فضيلت آن به جا آورد.[=Noor_Lotus][1]


    [/HR]
    [1] . توضيح المسائل مراجع، ج‌1، م1750، ص 969. و رساله مصور، ص 86.

    مسجد محل نشاط

      [*=center]خوشبو کردن خود و پوشیدن بهترین لباس ها برای مسجد رفتن مستحب است.
      [*=center] اگر دهان بوی سیر و پیاز می دهد مسجد رفتن کراهت دارد.رفتن مسجد با پا، جوراب و

    لباسی که بوی عرق می دهد و موجب آزار دیگران می شود کار ناپسندی است و قاعدتا از مصادیق همین حکم است.
    فریاد زدن و صدا زدن با صدای بلند مکروه است مگر برای صدای دلنشین اذان
    خوابیدن در مسجد مکروه است مگر در حال ناچاری

    رساله مصور، کانون نشر احکام زیر نظر استاد فلاح زاده، ص 210 و 211.


    به این حقوق توجه کنید. حقوقی هستند که هر کدام به نحوی غم زدا و شادی زا هستند

    [=&quot]حقوق مسلمانان بر يكديگر
    [=&quot]رسول خدا (ص) فرمود: هر مسلمانى بر برادر مسلمانش سى حق دارد، كه ذمه اش از اين حقوق برى نمى شود، مگر به اداء آنها، يا عفو صاحب حق . و آن حقوق عبارتند از:[=&quot]
    [=Calibri]1. [=&quot]خطاها و لغزش­هاى او را ببخشد.[=&quot]
    [=Calibri]2. [=&quot]در ناراحتي­ها و گرفتاري­ها به او مهربانى كند .[=&quot]
    [=Calibri]3. [=&quot]اسرار شخصى او را مخفى دارد .[=&quot]
    [=Calibri]4. [=&quot]عيوب و نقائص وى را جبران نمايد.[=&quot]
    [=Calibri]5. [=&quot]پوزش و عذرش را بپذيرد.[=&quot]
    [=Calibri]6. [=&quot]بدى او را انكار، و در مقام دفاع از وى در برابر غيبت كنندگان برآيد.[=&quot]
    [=Calibri]7. [=&quot]همواره او را نصيحت كند و خير خواه او باشد.[=&quot]
    [=Calibri]8. [=&quot]دوستى او را حفظ كند.[=&quot]
    [=Calibri]9. [=&quot]پيمانش را نشكند و به عهد خويش وفا دار بماند.[=&quot]
    [=Calibri]10. [=&quot]در حال بيمارى به عيادت او برود.[=&quot]
    [=Calibri]11. [=&quot]در تشييع جنازه او حاضر شود.[=&quot]
    [=Calibri]12. [=&quot]دعوتش را بپذيرد.[=&quot]
    [=Calibri]13. [=&quot]هديه اش را قبول كند.[=&quot]
    [=Calibri]14. [=&quot]عطاى او را جزا دهد.[=&quot]
    [=Calibri]15. [=&quot]در مقابل احسان از او تشكر و سپاسگزارى كند.[=&quot]
    [=Calibri]16. [=&quot]يار و مددكار خوبى براى او باشد .[=&quot]
    [=Calibri]17. [=&quot]ناموس او را چون ناموس خود حفظ كند.[=&quot]
    [=Calibri]18. [=&quot]نيازمندي­هاى او را بر طرف سازد.[=&quot]
    [=Calibri]19. [=&quot]براى حل مشكلات و انجام خواسته هايش شفاعت و ميانجيگرى كند .[=&quot]
    [=Calibri]20. [=&quot]عطسه اش را تحيت گويد،و برايش سلامتى بخواهد.[=&quot]
    [=Calibri]21. [=&quot]گمشده اش را بيابد.[=&quot]
    [=Calibri]22. [=&quot]سلامش را جواب دهد.[=&quot]
    [=Calibri]23. [=&quot]سخنش را نيكو شمرد.[=&quot]
    [=Calibri]24. [=&quot]انعام و پاداش او را به خوبى بدهد.[=&quot]
    [=Calibri]25. [=&quot]سوگندهايش را تصديق و تأييد نمايد.[=&quot]
    [=Calibri]26. [=&quot]او را دوست بدارد و با وى دشمنى نورزد.[=&quot]
    [=Calibri]27. [=&quot]او را يارى كند چه ظالم باشد و چه مظلوم . يارى ظالم آن­است كه او را از ظلمش بازدارد، و يارى مظلوم آنكه او را بر گرفتن حقش مساعدت نمايد.[=&quot]
    [=Calibri]28. [=&quot]او را در سختي­ها و گرفتاري­ها تنها نگذارد و او را خوار نگرداند.[=&quot]
    [=Calibri]29. [=&quot]از نيكي­ها آنچه براى خود دوست دارد، براى او هم دوست بدارد.[=&quot]
    [=Calibri]30. [=&quot]آنچه از بدي­ها براى خود نمى خواهد، براى او هم نخواهد.[=&quot]
    [=&quot]سپس فرمود: اگر مؤمن يكى از اين حقوق را ادا نكند در قيامت صاحب حق، حق خود را از او مطالبه خواهد نمود.[=&quot]
    [=&quot]
    بحار الانوار ج 74، ص 236 ؛مكاسب محرمه شيخ انصارى ، ص 47

    [=&quot] همکاری در گناه
    [=&quot]سؤال:[=&quot] [=&quot]شخصى در يكى از شركت­ها راننده مى‌باشد، گاهى مجبور مى‌شود كه رؤساى شركت و يا بعضى از افراد خارجى و غيره را كه مى‌خواهند نعوذ باللّه شراب بخورند و يا گناه ديگرى مرتكب شوند به محلّ مربوطه ببرد. آيا جائز است اين شخص در چنين شركتى باقى باشد؟[=&quot]
    [=&quot]امام خمينى: ادامۀ كار اشكال ندارد، ليكن از حمل افراد براى بردن به مراكز فساد و ارتكاب گناه خوددارى كند، و اگر خوددارى ميسور نيست از ادامۀ كار خوددارى نمايد.
    [=&quot]امام خمينى، استفتاءات ، ج‌3، ص 616‌. [=&quot]
    موضوع قفل شده است