آيا زنان می توانند در قضاوت و سياست وارد شوند؟

تب‌های اولیه

107 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا زنان می توانند در قضاوت و سياست وارد شوند؟

ايا زنان مي توانند وارد سياست شوند و قضاوت کنند

با نام و یاد دوست



به نام خدا
با سلام

شهامت;321824 نوشت:
ايا زنان مي توانند وارد سياست شوند و قضاوت کنند

استاد شهيد مرتضي مطهري بحث مبسوطي در اين زمينه دارند كه در موضوع زن و قضاوت به بررسي و نقد ادله موجود مبني بر ممنوعيت قضاوت زن مي پردازند .
ايشان معتقدند در باب قضا آن چیزی که ما داریم و دلیل اساسی ما هست، جز اجماع فقها چیز دیگری نیست. چیزی که قابل اعتماد باشد نیست.
و بدین ترتیب استاد شهید همانند بسیاری از فقهاء دیگر اثبات ممنوعیت قضاوت توسط بانوان از نظر روایات را امری مشکل می‏ داند و تکیه‏ گاه اصلی را عبارت از اجماع می ‏شمارد. استاد در توضیح همین امر اضافه می‏ کند:
«عده‏ ای از اهل تسنن قضاوت زن را جایز می‏ دانند. بعضیها مثل «ابن ‏جریر طبری» مطلقا جایز می ‏دانند و بعضی در مواردی که شهادت زن جایز است مثل حقوق مالی، قضاوت زن را جایز می‏ دانستند؛ اما در شیعه ادعای اجماع شده است [که زن نمی‏تواند قاضی شود،] البته نه اجماع به آن معنا که احدی خارج نیست. افرادی هم استثنایی، قبول کرده‏ اند که نه، زن می ‏تواند قاضی شود، ولی اینها عددشان خیلی کم است و نادر.»(1)

(1)- برگرفته از سايت پرتال جامع علوم انساني -زن و جامعه در نگرش استاد مطهري


بررسی ادله ممنوعیت قضاوت زن
عمده ‏ترین نقطه بحث، ارزیابی ادله‏ ای است که منکرین جواز قضاوت زن به آن استدلال نموده‏ اند. این ادله نیز همانند سایر مباحث فقهی توسط فقیهان مورد کنکاش قرار گرفته است، اما قطعیت مسأله در نگاه بسیاری از فقها می ‏تواند در نگرش به ادله مربوطه بویژه روایات تأثیر بگذارد. چرا که اعتقاد به قطعی بودن مسأله درجه نیازمندی فقیه به ادله موجود را کاهش می ‏دهد. در میان کتبی که به تفصیل به مسأله قضاوت و شهادت پرداخته است همان گونه که استاد شهید نیز یادآور شده ‏اند، باید از کتاب ارزشمند «مستند الشیعه» اثر فقیه وارسته و جامع، حضرت آیت ‏اللّه‏ ملامهدی نراقی(قده) نام برد.
استاد شهید، محور ارزیابی مذکور را از این کتاب برگزیده است. مرحوم نراقی(قده) در بررسی شرایط لازم برای شخص قاضی در خصوص شرط «ذکورت» چنان که مرحوم استاد نیز بازگو نموده است، چنین می‏گوید:
و منها الذکورةُ بالاجماعِ کما فی المسالک و نهج الحق و المدارک و غیرهما [ها، ظ] و استشکل بعضُهم فی اشتراطه و هو ضعیفٌ لاختصاصِ الصحیحین(1) بالرَجُل فَیُخَصَصُ بهما غیرُهما مما یَعُمَّ و یدلّ علیه مرسلة الفقیه «یا معاشر الناس! لا تُطیعوا النساء علی حالٍ و لا تأمنوهنّ علی مالٍ»(2) و روایات ابناء نباتة و ابی‏المقدام و کثیر «لا تُملِّک المرأةَ مِنَ الأَمْرِ ما یجاوز نَفْسَها»(3) و روایة الحسین بن‏المختار «اتّقوا شرار النساء و کُونُوا من خیارهِنَّ علی حذرٍ و اِنْ اَمَرْتَکُمْ بالمعروف(4) فخالفوهُنَ کی لا یَطْمَعْنَ منکم فی المنکر»(5) و یقربها مُرْسَلَتا المطلّب بن‏زیاد(6) و عمرو بن‏عثمان(7) و روایة حماد بن‏عمرو الطویلة و فیها «یا علی! لَیْسَ عَلَی النساء جمعةٌ و لا جماعةٌ» الی أن قال «و لا تولی القضاء»(8) و روایة جابر عن الباقر(ع) «و لا تولی المرأة القضاء و لا تولّی الا مارة»(9) و فی خبرٍ آخر «لا یصلح قوم ولَتهم امرأةٌ(10) (مستند الشیعة، ج2، ص519).
توضیح فراز مذکور را با استفاده از جملات استاد شهید پی می‏گیریم.
«می‏گوید: از جمله شرایط قاضی، به اجماع علماء، مرد بودن است، همان طور که در [کتاب] مسالک [و نهج ‏الحق و مدارک]هم ادعای اجماع شده است ؛ ولی بعضی از علمای ما در اینکه مرد بودن شرط باشد اشکال کرده ‏اند و این می‏رساند که بعضی از علماء شیعه هم هستند که در شرط بودن مرد در باب قضاوت، اشکال کرده ‏اند؛ اما خود ایشان می‏گوید: نه. آن اشکال ضعیف است. چرا این اشکال ضعیف است؟ می‏گوید: برای اینکه ما در باب قاضی دو تا حدیث صحیح داریم و این دو حدیث صحیح کلمه «مرد» آورده است.»


1ـ وسائل الشیعة، ج18، ص4 و 99.
2ـ همان، ج14، ص129.
3ـ همان، ص120.
4ـ کلمه «بالمعروف» گرچه در «مستند الشیعه» نیامده است ولی در متن روایت موجود است و ظاهرا اشتباه ناشی از استنساخ است.
5ـ وسائل الشیعه، ج14، ص128.
6ـ همان.
7ـ همان، ص129.
8ـ همان، ج18، ص6.
9ـ این روایت و روایت قبلی در بحث زن و سياست هم مورد استناد است .
10- این روایتی است که با تعبیرات مختلفی وارد شده است. از جمله: صحیح البخاری، ج3، ص90 ـ سنن نسائی، ج8، ص227 ـ سنن ترمذی، ج3، ص360 ـ مسند احمد، ج5، ص38 ـ تحف العقول ـ نهایة ابن‏ اثیر، ج4، ص135 ـ خلاف شیخ ‏طوسی، ج3، ص311 ـ کنزالعمال، ج6، ص40.


توضیح فراز مذکور را با استفاده از جملات استاد شهید پی می‏گیریم.
«می‏گوید: از جمله شرایط قاضی، به اجماع علماء، مرد بودن است، همان طور که در [کتاب] مسالک [و نهج‏ الحق و مدارک]هم ادعای اجماع شده است ؛ ولی بعضی از علمای ما در اینکه مرد بودن شرط باشد اشکال کرده‏ اند و این می ‏رساند که بعضی از علماء شیعه هم هستند که در شرط بودن مرد در باب قضاوت، اشکال کرده ‏اند؛ اما خود ایشان می‏گوید: نه. آن اشکال ضعیف است. چرا این اشکال ضعیف است؟ می‏گوید: برای اینکه ما در باب قاضی دو تا حدیث صحیح داریم و این دو حدیث صحیح کلمه «مرد» آورده است.»
آن گاه استاد به نقل و شرح این دو حدیث می‏پردازد.
«یک حدیث آن چنین است: اُنْظُروا الی رجلٍ منکم یَعْلَمُ شیئا مِنْ قضایانا فاجعلوه بینکم فانّی قد جعلتُة علیکم قاضیا. امام فرمود: نگاه کنید، یکی از خودتان، یک مردی که چیزی از قضایای ما را بداند، یعنی بداند که نظر ما چیست؟ بر نظریه‏های ما اطلاع داشته باشد، او را در میان خودتان قرار دهید، من او را به عنوان قاضی در میان شما نصب کرده‏ام.
این دستور عمومی است، بنابراین هر مردی که بر اخبار و روایات ائمه(ع) اطلاع داشته باشد، ائمه(ع) او را به عنوان قضاوت نصب کرده‏اند. کلمه «الی رجلٍ منکم» می‏فرماید نگاه کنید به مردی از خودتان.»
سپس استاد حدیث دوم را نقل می‏کند و با طرح این سؤال که «آیا این دلیل، دلیل درستی است یا نیست؟» به ارزیابی آن می‏پردازد:
«اگر اجماع در کار نباشد، این دلیل، روی سبک درک فقهی درست نیست. چرا؟ [چون] یک حرفی خود فقها دارند و آن این است [که] می‏گویند نه ضمیر مذکر اختصاص به مرد دارد، نه ضمیر مؤنث اختصاص به زن دارد. ضمیر مذکر اعم است. کلمه رجل نیز در بسیاری از موارد اختصاص به مرد ندارد، بلکه به عنوان مثل ذکر می‏شود. [به این[ می‏گویند الغاء خصوصیت. مثلاً یک کسی می‏آید سؤال می‏کند «رَجُلٌ شَکٌ بَیْنَ الثلاثِ و الارْبَعِ» یک مردی شک کرده است بین سه و چهار، حکمش چیست؟ امام می‏گویند مثلاً بنا را بر چهار بگذارد. اینجا باید چه چیزی بگوییم؟ [آیا] بگوییم این حکم اختصاص به مردها دارد یا [بگوییم] نه. مقصود از «رجل» یک فرد است. رجولیت خصوصیت ندارد. در اینجا آنکه خصوصیت دارد شک بین سه و چهار است. خودمان هم در تعبیرات خودمان داریم؛ می‏گوییم «یک مردی اگر پیدا شود چنین کاری بکند.» مقصودمان این نیست که واقعا از جنس رجال باشد، [بلکه] یعنی کسی که دارای این خصوصیت و مزیت باشد. [در بحث] اینجا [نیز[ نمی‏شود مفهوم گرفت که «انظروا الی رجلٍ منکم» تکیه روی رجولیّت است. ولی چون کلمه مرد همیشه به عنوان مثل ذکر می‏شود [در اینجا نیز] کلمه
مرد ذکر شده [است.] یعنی می‏شود در اینجا الغاء خصوصیت کرد.»
و بدین گونه ارزیابی استاد شهید نسبت به دو روایت مذکور انجام می‏ پذیرد.


ارزیابی سایر ادله
استاد شهید پس از بررسی دو روایت مذکور به ارزیابی سایر ادله‏ای که مرحوم نراقی(قده) ذکر کردند می‏پردازد. نظر استاد نسبت به این ادله چنین است:
«غیر از این دو صحیحه، روایات دیگری ذکر می‏کنند که آن روایات هیچ کدامش، یا سند ندارد و یا سند معتبر ندارد. یک روایت، مرسله است. (مرسله است یعنی سند ندارد. همین طور گفته‏ اند،امام فرموده. اما چه کسی روایت کرده؟ هیچ معلوم نیست.» مرسله‏ ای از کتاب «من لا یحضره الفقیه» روایت شده است که «یا معاشر الناس! لا تطیعوا النساء علی حالٍ و لا تأمنوهنّ علی مالٍ» مردم! زنان را به هیچ حال، اطاعت نکنید و آنها را بر مالی، امین قرار ندهید. این روایت که کارش خیلی مشکل است؛ به جهت قسمت دوم که می‏گوید «و لا تعملوهن علی مال» [این [برخلاف ضرورت فقه است و قسمت اول هم «لا تطیعوهنّ علی حالٍ» مربوط به روابط خانوادگی است، یعنی مربوط به این است که یک مرد نباید زمام امور خودش را دست زن قرار دهد. این یک مطلب درستی است. مرد نباید مهارش دست زن باشد. پس اولاً روایت، مرسله است، یعنی سندش، معتبر نیست و ثانیا جمله اول این روایت مربوط به روابط خانوادگی است ... قسمت دوم آن، اساسا قابل عمل نیست. «قابل عمل نیست.» یعنی برخلاف دستور فقه است.»
آن گاه در خصوص شرح و پاسخ روایت «لا تملک المرأة من الامر ما یجاوز نفسها» می‏گوید:
«زن را آن قدر به او اختیار نده که از حدّ خودش تجاوز بکند. اینکه حدّ، معین نمی‏کند، این نیز در روابط زن و شوهری است. به شوهران می‏گویند: به زنها آن قدر میدان ندهید که از حدّ خودشان تجاوز بکنند. این نیز از نظر کلی یک مطلب درستی است، چون اینجا، حدّ معین نشده است ولی در اینکه باید برای زن حدی باشد ما شک و بحثی نمی‏کنیم. مطلب به باب قضاوت مربوط نیست. [خلاصه در[ «لا تملک المرأة ما یجاوز نفسها» گذشته از اینکه حدی مشخص نشده تا ما بفهمیم این حدّ چیست؟ وضع «لا تملک» که به مرد می‏گوید این کار را نکن، معلوم است به شوهر از آن جهت که شوهر است [و[ نسبت به زن از آن جهت که همسرش است را می‏گوید.»


روایت معروف شیخ ‏صدوق
استاد شهید ادامه بحث خویش را به روایتی اختصاص می‏دهد که مرحوم شیخ‏ صدوق (قده) نقل کرده است و جزء ادله مرحوم نراقی نیز آمده بود و به تعبیر استاد خیلی به آن استناد می‏شود. این روایت که شامل وصیتهای پیامبر اکرم(ص) به امیرالمؤمنین(ع) است حدیثی مفصل است. در فرازی از آن همان گونه که استاد شهید نیز نقل نموده چنین آمده است:
«لیس علی النساء جمعة و لا جماعة ... و لا تولی القضاء»
بر بانوان نماز جمعه و جماعت واجب نیست ... کار قضاوت به زن واگذار نمی‏شود.
تحلیل مرحوم استاد نسبت به روایت مذکور این است که «این روایت اگر سندش درست باشد در دلالتش هیچ بحثی نیست.» ولی به نظر استاد، سند این روایت قابل اعتنا نیست. بیان ایشان چنین است:
«ما تحقیق کردیم؛ دیدیم غیر از شیخ ‏صدوق، کس دیگری آن را روایت نکرده. شیخ ‏صدوق هم یک مسافرتی به بلخ و بخارا کرده و در آنجا به یک مردی به نام محمد بن‏ مردشاه برخورد می‏کند و او یک سلسله روایات دارد و روایات او را اخذ می‏کند. شیخ ‏صدوق در آخر کتاب «فقیه» سند خودش را نقل می‏کند که سند من در اینجا چیست؟ ولی علما گفته ‏اند که در این سند افراد مجهولی هستند. یعنی افرادی هستند که اصلاً ما نمی‏دانیم اینها کی هستند؟ بنابراین به سند این روایت نمی‏شود اعتنا کرد.» استاد(قده) نسبت به این روایت می‏افزاید:
«... علی الظاهر [این روایت شیخ ‏صدوق] از روایات اهل تسنن است و از روایات شیعه نیست و اینکه در سندش افراد مجهولی هستند به این علت است که از روات شیعه نقل نشده است.»
استاد روایت جابر از امام باقر(ع) را به همین مضمون می‏داند و می‏گوید این روایت را هنوز نتوانستم پیدا کنم.


آخرین روایت
در باره آخرین روایت شرح و ارزیابی استاد نسبت به این روایت چنین است:
«یک روایت دیگری نیز هست که این نیز از اهل تسنن است و در باب سیاست هم به آن استدلال می‏کنند. آن مسأله این است که می‏گویند به پیغمبر اکرم(ص) خبر دادند در ایران سلطنت را به «پوراندخت» واگذار کردند. پیغمبر(ص) فرمودند که «لا یصلح قومٌ ولَتهم امرأة» یا «لم یصلح قوم ولَتهم امرأة». هرگز قومی که ولایت آنها در اختیار یک زن قرار بگیرد، آنها رستگار نخواهند شد. این هم باز از روایاتی است که در کتب اهل شیعه نیامده و فقط در کتب اهل تسنن آمده است.»
استاد شهید(قده) در پایان ارزیابی خویش نسبت به روایات مورد بحث یادآور می‏شود:
«به هر حال، این مطلب با اینکه از نظر روایات، همه اینها قابل خدشه و مناقشه است ولی تقریبا از نظر فقه اسلامی یک امری است که مورد تسلم شناخته شده است.»

[=Garamond]با او
[=Garamond]سلام و ادب؛
[=Garamond]
[=Garamond]نقل نکاتی در باب موضوع این تاپیک از آیت الله جوادی آملی و همچنین نقل نظر خود ایشان در این باب؛ (اگر میان مطلب پیوسته ی شماست عذرخواهی می کنم.)

[=Garamond]
[=Garamond]

[=Garamond]
[=Garamond]الف: درباره تصدّي مقام قضا و داوري، برخي از فقيهان نام‏آور اماميه، نه تصريح به شرطيّت ذكورت نموده‏اند تا زنْ فاقد شرط قضا باشد، نه تصريح به مانعيّت انوثت كرده‏اند تا زنْ واجد مانع داوري باشد؛ مانند شيخ مفيد(قدس‌سرّه) در مقنعه كه به اشتراط عقل، كمال، علم به كتاب الهي كه سنّت معصومان(عليهم‌السلام) را به همراه دارد، اكتفا نموده است و نظير شيخ طوسي(قدس‌سرّه) در نهايه كه افزون بر مقنعه مفيد چيزي جز حِرص بر تقوا را نيفزوده و نامي از اشتراط مرد بودن يا امتناع زن بودن نبرده است و مانند ابن‏ادريس در سرائر كه گذشته از شرايط مذكور، تورّع از محارم الهي را يادآور شده و سخن از مرد و زن بودن قاضي به ميان نياورده است و چون غُنْيةالنزوع حمزة بن علي بن زهره كه تصريح به اشتراط ذكورت نكرده است.
[=Garamond]اگر زن به مقام شامخ اجتهاد برسد و داراي ملكه عدالت باشد و واجد شرايط ديگري گردد كه در قضا و اوصاف قاضي معتبر است و تصدّي قضاي زنان را عهده‏دار شود با نصب از طرف فقيه جامع الشرايط كه ولايت امر مسلمانان و رهبري جامعه اسلامي را به عهده دارد، از نظر بزرگاني چون مقدس اردبيلي مانعي ندارد.
[=Garamond]
[=Garamond]**********

[=Garamond]
[=Garamond]ب: به ياد دارم يكي از مراجع گذشته شفاهاً چنين گفت: مرجعيت زن، مايه هتك اين مقام منيع است، ليكن گفتار مزبور ناشي از نشناختن هويّت انساني زن و نيز معرّفي ظالمانه نظام طغيان و تعدّي از او به عنوان كالاي غريزه و اقتصاد و همچنين محروم نگه‏داشتن اين قشر عظيم بزرگوار از ورود در معارف والا و منيع عقلي و نقلي و نيز ناباوري خود، براي خودِ زنان و نيز برخي از علل و عوامل مستور و مشهور ديگر بوده و هست.
[=Garamond]
[=Garamond]**********

[=Garamond]
[=Garamond]نظر خود ایت الله جوادی آملی؛ جنبه عاطفي بودن زن، ذاتاً مانع تعديل قواي عقلي و فكري او نيست و تمام بحث در صورتي است كه زن چون مرد از اعتدال عقل نظري برخوردار باشد و جنبه خردورزي و فرزانگي معتبر در قضا و مرجعيت، مقهور عاطفه و احساس نگردد؛ زيرا گاهي خردورزي برخي از مردان، مقهور بعضي از شئون نفساني آنان مي‏شود و جنبه فرزانگي آنها تحت پوشش ديگر جنبه‏هاي نفساني قرار مي‏گيرد؛ كه در اين حال، چنين مرداني نيز واجد شرايط قضا يا مرجعيت نيستند.
[=Garamond]ممكن است لزوم ارتياض و تمرين زنان براي تعديل عواطف، بيشتر از مردان باشد، ليكن اگر در پرتو تمرين، شرايط مساوي پديد آيد، دليلي بر محروميت زنان از سمتهاي ياد شده وجود ندارد.
[=Garamond]
[=Garamond]پیوسته متعالی

با سلام و صلوات

قبلا مفصل بحث کردیم واز آیات وروایات مجموعا ثابت است که زن صلاحیت ورود به بعضی مناصب را ندارد .

علاوه براین صرفنظر از شرع ، غالب زنان بعلت شرایط جسمی که در بعضی مواقع دارنداز نظر روحی وروانی صلاحیت قضاوت را ناچارا نخواهند داشت و این امر بکرات تجربه وبالعیان مشهود است .

من نميدونم کسايي که ميگن زن ميتونه قضاوت کنه واقعا با تجربه عقلي به اين نتيجه رسيدن
اگه اينجوريه حتما تو سياستم مينونه وارد بشن

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با عنایت رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران امسال زنان حقوقدان نیز درآزمون قضات شرکت نمودند که پذیرفته شدگان در آزمون علمی منتظر فراخوان مصاحبه واعلام نتایج توابع ، مانند نظر پزشکی قانونی بر صحت وسلامت جسمی وروحی وسوءپیشینه و.... هستند تا انشاءالله از اول تیر ماه اولین گروه«قضات زن » نیز آغاز به کار نمایند .

البته قبل از این نیز زنان درسمت های دادیاری و دادورزی و ... تحت عنوان عمومی قاضی فعالیت میکردند که این عنوان اصطلاحی بوده واستقلال رای نداشتند اما از گروه قضات رسمی ان شاءالله اولین گروه زنان نیز به زودی اغاز به کار خواهند نمو.د . به این خبر عنایت بفرمایید :

رئیس مرکز جذب قضات دستگاه قضایی از اعلام نتایج برگزاری آزمون تصدی امر قضای سال 91 در روز 5 دی امسال خبر داد و گفت که نفر اول آزمون قضات یک خانم بوده است. رئیس مرکز جذب قضات دستگاه قضایی از اعلام نتایج برگزاری آزمون تصدی امر قضای سال 91 در روز 5 دی امسال خبر داد و گفت که نفر اول آزمون یک خانم بوده است. - عالی پناه صبح امروز در نشست خبری خود درباره اعلام نتایج آزمون تصدی امر قضا در سال 91 گفت: این آزمون در روز 25 آبان امسال و در 11 استان کشور و 12 شهر هر کدام از شهرها مشتمل بر چند حوزه برگزار شد. - وی افزود ...

منبع : زمان اعلام نتایج آزمون قضاوت - شفاف نیوز | خبر فارسی

همچنین برای استناد عرایضم لطفا" به سایت دادگستری مراجعه فرمایید .

حق یارتان :Gol:

افرين راست ميگي اون خانوم در ازمون قبول شد ولي از نظرت تو بحث عملي هم ميتونه نفره اول بشه
من از ته دل براي اون خانوم ارزوي خوش بختي ميکنم و انشاالله موفق باشن
ولي ديگه فکر نکنم اونو بشه به عنوان يک زن ديد ديگه برا خودش مردي شده!!!!!

آخر و عاقبت این بحث چی شد؟
یعنی در آخر زنان الان در جامعه امروزی ما اجازه قاضی شدن دارند؟

وسلام نامی از نامهای خداست.
سلام.

شنیده بودم در آخرالزمان زنان شبیه مردان میشوند .الان دیگه مطمئن شدم.
آیا زن به خاطر احساساتش میتونه حکم صادر کنه.
اگه کسی تو دادگاه شروع به گریه زاری کنه به نظرتون با احساساتش حکم صادر میکنه یا با عقلش؟
زنی که احساساتش رو بکشه به نظرتون دیگه زنه؟

[="Tahoma"][="Black"]

فاطمیون 18;331253 نوشت:
وسلام نامی از نامهای خداست. سلام. شنیده بودم در آخرالزمان زنان شبیه مردان میشوند .الان دیگه مطمئن شدم. آیا زن به خاطر احساساتش میتونه حکم صادر کنه. اگه کسی تو دادگاه شروع به گریه زاری کنه به نظرتون با احساساتش حکم صادر میکنه یا با عقلش؟ زنی که احساساتش رو بکشه به نظرتون دیگه زنه؟

عرض سلام و ادب
اگر صفحه اول تاپیک را مطالعه نکردید لطفا مطالعه کنید و به پست های کارشناسانو سایر کاربران جواب بدید و انتقاد کنید نه اینکه بحث را از اول شروع کنید![/]

muiacir;331248 نوشت:
آخر و عاقبت این بحث چی شد؟
یعنی در آخر زنان الان در جامعه امروزی ما اجازه قاضی شدن دارند؟

بله ما هم قاضي زن داريم هم زنان وارد سياستم شدن!!!

افلاکیان;331268 نوشت:
[="tahoma"][="black"]
عرض سلام و ادب
اگر صفحه اول تاپیک را مطالعه نکردید لطفا مطالعه کنید و به پست های کارشناسانو سایر کاربران جواب بدید و انتقاد کنید نه اینکه بحث را از اول شروع کنید!
[/][/]

عجب!!!!!!
فکر نکنم سوال دوست عزيزمون شروع بحث جديد باشه!!!!!!
يعني اينکه بحث هنوز از جاي اوليش تکون نخورد که بخواد شروع دوباره ي چجود داشته باشه!!!!!
جا داره بگم دوست عزيزمون بحثي شروع نکردن, ايشون جواب تاپيکو به نحوي دادن!!!!!!
اگه توجه کنيد سوال ايشون سوال نبود, جواب سوال به شکل سوال بود
البته اميدوارم ناراحت نشده باشيد

[="Tahoma"][="Black"]

شهامت;331274 نوشت:
فکر نکنم سوال دوست عزيزمون شروع بحث جديد باشه!!!!!!

بنده هم نگفتم بحث جدیدی شروع کردن!
شهامت;331274 نوشت:
يعني اينکه بحث هنوز از جاي اوليش تکون نخورد که بخواد شروع دوباره ي چجود داشته باشه!!!!!

فکر کنم جواب کارشناس محترم حداقل بحث را کی جلو برده!
شهامت;331274 نوشت:
جا داره بگم دوست عزيزمون بحثي شروع نکردن, ايشون جواب تاپيکو به نحوي دادن!!!!!! اگه توجه کنيد سوال ايشون سوال نبود, جواب سوال به شکل سوال بود

بندههمنگفتم جواب ندادن
منظورم این بود به جای بیانات کلیشون جواب کارشناس و پاسخیار محترم را بدن.چون به بحث احساسات زنان اشاره کردند و جواب دادن
شهامت;331274 نوشت:
البته اميدوارم ناراحت نشده باشيد

خواهش میکنم.در بحث منطقی جای ناراحتی نیست[/]

افلاکیان;331268 نوشت:

عرض سلام و ادب
اگر صفحه اول تاپیک را مطالعه نکردید لطفا مطالعه کنید و به پست های کارشناسانو سایر کاربران جواب بدید و انتقاد کنید نه اینکه بحث را از اول شروع کنید!

و عرض سلام خدمت شما.
بنده سوال نپرسیدم . جوابم را به صورت سوال دادم. ولی شما فکر کردید من دوباره سوال پرسیدم.اصلا ولش کن!
بنده جواب دادم و نظرم رو دادم خیالت راحت تمامی پستهارو هم خوندم.
اما جواب قانع کننده ی نشنیدم.
شما به علم و بزرگی و کرامت و .... حضرت زهرا(س) که شک نداری؟
چرا اون بانو وارد سیاست نشدند؟و قضاوت نمیکردند؟

افلاکیان;331276 نوشت:
[="tahoma"][="black"]

بندههمنگفتم جواب ندادن
منظورم این بود به جای بیانات کلیشون جواب کارشناس و پاسخیار محترم را بدن.چون به بحث احساسات زنان اشاره کردند و جواب دادن

[/][/]

خوب ايشون جواب اون کارشناساني را که گفتن زن ميتونه واردشه را جواب دادن چون مسئله سر احساسات و ضعف زن هست, پس به نظر ايشون راه را درست رفتن!!!!

[="Tahoma"][="Black"]

فاطمیون 18;331277 نوشت:
چرا اون بانو وارد سیاست نشدند؟و قضاوت نمیکردند؟

انجام ندادن عملی توسط حضرت زهرا(س) دلیلی بر حرام بودن و جایز نبودن کار است؟
آیا خطبه معروف حضرت زهرا سیاست محسوب نمیشه؟

در ضمن حضرت زهرا(س) سیدة نسا عالمین هستند و خیلی از کارها را با وجود حرام نبودن انجام نمیدادن.
مثلا نوع پوشش وحجاب ایشون طوری بوده که تقریبا کاملا پوشیده بودند(در اجتماع) اما الان بانوان با یک چادر هم میتونن محجبه باشند و کار حرامی انجام ندادند[/]

افلاکیان;331280 نوشت:
[="tahoma"][="black"]
انجام ندادن عملی توسط حضرت زهرا(س) دلیلی بر حرام بودن و جایز نبودن کار است؟
آیا خطبه معروف حضرت زهرا سیاست محسوب نمیشه؟

در ضمن حضرت زهرا(س) سیدة نسا عالمین هستند و خیلی از کارها را با وجود حرام نبودن انجام نمیدادن.
مثلا نوع پوشش وحجاب ایشون طوری بوده که تقریبا کاملا پوشیده بودند(در اجتماع) اما الان بانوان با یک چادر هم میتونن محجبه باشند و کار حرامی انجام ندادند

[/][/]

به نظر مياد کسي تا حالا جواب شما را در رابته با اينکه چرا حضرت زهرا کار قضاوت و سياست نميکرد را نداد خوب عيبي نداره شما خوش شانس بوديد که به ما رسيديد
دليل اين امر وجود احساسات در هر زني است و تفاوتي ندارد
در ايه 34 سوره نساء امده

ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﺸﮑﯿﻨﯽ ﻣﺮدان ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ زﻧﺎﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ آﻧﻜﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺮﺧﻰ را ﺑﺮ ﺑﺮﺧﻰ دﻳﮕﺮ )ﻣﺮدان را ﺑﺮ زﻧﺎن در ﻧﻴﺮوى ﻓﻜﺮى و رواﻧﻰ و ﺟﺴﻤﻰ( ﺑﺮﺗﺮى ﺑﺨﺸﻴﺪه )و از اﻳﻦ رو وﻻﻳﺖ اﻣﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ را در رﺗﺒﻪ ﻧﺒﻮّت و اﻣﺎﻣﺖ و وﻻﻳﺖ اﻧﺘﺼﺎﺑﻰ از ﺟﺎﻧﺐ ﻣﻌﺼﻮم، از آن ﻣﺮدان ﻗﺮار داده اﺳﺖ( و ﻧﻴﺰ ﻣﺮدان ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻫﻤﺴﺮان ﺧﻮﻳﺶاﻧﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ آﻧﻜﻪ از اﻣﻮاﻟﺸﺎن )ﺑﺮاى زﻧﺎن( ﺧﺮج ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. ﭘﺲ زﻧﺎن ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻣﻄﻴﻊ و ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﻧﺪ و ﺑﻪ ﭘﺎس آﻧﻜﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ )ﺣﻘﻮق آﻧﻬﺎ را( ﻧﮕﻪ داﺷﺘﻪ آﻧﻬﺎ ﻫﻢ )در ﻏﻴﺎب ﺷﻮﻫﺮ ﺣﻘﻮق و اﺳﺮار و اﻣﻮال او را( ﻧﮕﻪ دارﻧﺪهاﻧﺪ. و زﻧﺎﻧﻰ

(ﻛﻪ از ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻰ آﻧﻬﺎ )ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﻌﺎﺷﺮت( ﻣﻰﺗﺮﺳﻴﺪ )ﻧﺨﺴﺖ( آﻧﻬﺎ را ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻛﻨﻴﺪ و )ﺑﻌﺪ( در ﺧﻮاﺑﮕﺎه از آﻧﻬﺎ دورى ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ و )اﮔﺮ ﺳﻮد ﻧﺒﺨﺸﻴﺪ، در ﻣﺤﺪوده دﺳﺘﻮر ﺷﺮع آﻧﻬﺎ را ﺑﺰﻧﻴﺪ، ﭘﺲ اﮔﺮ از ﺷﻤﺎ اﻃﺎﻋﺖ ﻧﻤﻮدﻧﺪ، دﻳﮕﺮ ﺑﺮ )آزار( آﻧﻬﺎ راﻫﻰ ﻧﺠﻮﻳﻴﺪ، ﻛﻪ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ و ﺑﺰرگ اﺳﺖ

افلاکیان;331280 نوشت:

انجام ندادن عملی توسط حضرت زهرا(س) دلیلی بر حرام بودن و جایز نبودن کار است؟
آیا خطبه معروف حضرت زهرا سیاست محسوب نمیشه؟

در ضمن حضرت زهرا(س) سیدة نسا عالمین هستند و خیلی از کارها را با وجود حرام نبودن انجام نمیدادن.
مثلا نوع پوشش وحجاب ایشون طوری بوده که تقریبا کاملا پوشیده بودند(در اجتماع) اما الان بانوان با یک چادر هم میتونن محجبه باشند و کار حرامی انجام ندادند

دوست عزیز پاسخ شما توهین به خلقت خداست.


اگر حضرت زهرا احساسات نداشت چرا زمانی که بعد از به دنیا آمدن امام حسین(ع) ماجرا را فهمید تا یک هفته به او شیر نداد و پیغمبر با انگشت شصتش به او شیر داد؟

بنده نگفتم قضاوت حرام است گفتم زن به دلیل احساساتش نمیتواند قاضی شود.جایی که گفتم حرام است را به من نشان دهید،لطفا.

درضمن کلمه تقریبا کاملا اشتباه است.

حضرت زهرا صدرصد کاملا پوشیده بودند.درضمن این موضوع ارتباطی با احساسات زن ندارد.

با سلام

قضاوت تنها نیازمند علم نیست تا بگوییم زنان با پیشرفت هایی که در کسب علم داشته اند می توانند آن را به خوبی انجام دهند ؛ بلکه این شغل جوانب گوناگونی همچون برخورد با انواع بزهکاران و صدور احکام خشن در برابر آنان و در معرض خطر بودن تهدیدها و تطمیع ها و... را به دنبال دارد که به طور طبیعی این گونه امور با روحیات لطیف و عاطفی زن و مسئولیت های فطری او در تامین روحی و عاطفی خانواده سازگارى ندارد.
بنابراین، اگر برخی از فقها به دلیل بعضی ویژگی های زنانه (مانند زود تحت تأثیر قرار گرفتن و یا عاطفی بودن آنان) معتقدند که این مسئولیت نباید به زنان داده شود، به جهت رعایت حق و شأن انسان هایی که مورد قضاوت قرار می گیرند و همچنین حفظ حرمت خود زن ها و لطمه وارد نشدن به مسئولیت های طبیعی و فطری آنان است .

http://www.pasokhgoo.ir/node/65717

خطبه 80نهج البلاغه.
ای مردم. ایمان زنان ناقص است. برخورداری زنان از سهم الارث ناقص است. عقول آنان ناقص است. و......
که منظور از ناقص بودن عقل همان احساساتی بودن زن است.

با سلام
سیری در
تحول آرای فقهای شیعه در ادوار چهارگانه فقهی پیرامون قضاوت زنان

محمـود شهابی ادوار فقـه را از زمان غیبت صغـری به بعد چنین تقسیم نموده است:
دوره اول ـ از آغاز غیبت صغری تا زمان شیخ الطائفه طوسی(م460هـ).
دوره دوم ـ از زمان شیخ طوسی تا زمان علامه حلی (م 728هـ).
دوره سوم ـ از زمان علامه حلی تا عصر آقا باقر بهبهانی(م1280هـ).
دوره چهارم ـ از زمان آقا باقر بهبهانی تا زمان حاضر (شهابي،1354، ج3، ص 59).

آرای فقهای دوره اول ـ در این دوره هیچ یک از فقهای بزرگ مانند شیخ مفید، سید مرتضی علم الهدی و ابوصلاح حلبی در بحث قضا اشارهای به شرط ذکورت ننمودهاند؛ در حالی که ابو صلاح حلبی در بحث شهادت بیان میکند كه شهادت زنان در مواردی ممنوع میباشد. همچنین در «فقه الرضا» اساساً ذکری از صفات قاضی به میان نیامده است. به نظر میرسد این فقها به جز علم و عدالت که دو شرط اساسی برای قاضی میباشد، شرط دیگری را مد نظر نداشتهاند.

آرای فقهای دوره دوم ـ فقهای این دوره نسبت به شروط قاضی نظرات متفاوتی را ارائه نمودهاند، عدهای از آنها از جمله شیخ طوسی، ابن براج طرابلسی، طبرسی، صهرشتی، محقق حلی، محقق آبی، ابن سعید هذلی قضاوت زنان را جایز ندانستهاند و فقهایی از جمله سلار، راوندی، ابن زهره، ابن حمزه، ابن ادریس حلی ضمن احصاي شروط قاضی سخنی از شرط ذکورت به میان نیاوردهاند و به نظر میرسد قضاوت زنان را جایز می‌‌دانستهاند.

آرای فقهای دوره سوم ـ
در این دوره به تدریج بر تعداد فقهایی که قائل به عدم جواز قضاوت زنان میباشند افزوده شده و فقهایی از جمله علامه حلی، فخر المحقيین، شهید اول، فاضل مقداد، ابن فهد حلی صیمری، محقق کرکی، شهید ثانی، سبزواری، فیض کاشانی، شیخ حر عاملی و فاضل هندی ذکورت را در قاضی شرط دانستهاند. مقدس اردبیلی از فقها و اندیشمندان همین دوره نخستین کسی است که به روشنی در نظریه عدم جواز قضاوت زنان خدشه وارد نموده و فتوای فقیهان پیشین را بر ناروایی داوری زنان در حد شهرت پذیرفته است و اجماع را مردود شمرده، دلیلهای دیگر را قابل استناد ندانسته است.

آرای فقهای دوره چهارم ـ
فقهای این دوره نیز نظرات متفاوتی پیرامون قضاوت زنان ارائه نمودهاند و ملاحظه میگردد که بتدریج بر تردیدکنندگان در نظریه عدم جواز قضاوت زنان افزوده شده است.

در این دوره فقهایی از جمله سید جواد عاملی، کاشف الغطا، سیدعلی طباطبایی، سید محمد مجاهد، نراقی، ملاعلی کنی، امام خـميني(ره)، گلپایگانی و محقق خویی ذکورت را براي شرط تصدی منصب قضا، لازم میدانند.
همچنین تعدادی از فقهای این دوره از جمله میرزای قمی و شیخ اعظم انصاری، مرحوم خوانساری و ملا حسینقلی همدانی در شرط ذکورت تردید نمودهاند.
لازم به ذکر است که بر شماری صفات متعدد برای قاضی در تاریخ فقه سیر تکاملی داشته است و شرط ذکورت نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد و همان طور که ملاحظه شد در دوره اول فقهی شرط ذکورت اساساً مطرح نبوده است، در دوره دوم اولین بار بصورت جدی توسط شیخ طوسی مطرح شده و تعدادی از فقهای دیگر نیز با لزوم شرط ذکورت قاضی موافق میشوند و در دوره سوم بر مخالفان قضاوت زنان افزوده میشود و تنها مقدس اردبیلی است که بر تحقق اجماع و شرط ذکورت تردید وارد مینماید.
اما در دوره چهارم فقهایی مثل میرزای قمی و شیخ اعظم انصاری و
خوانساری و ملا حسینقلی همدانی ادله عدم جواز قضاوت زنان را ناکافی میدانند.

لازم به ذکر است که شیخ طوسی اولین بار در «المبسوط» و «الخلاف» که برای بیان مطالب اجتهادی و استنباطی نوشته شده است، شرط ذکورت را جزو شروط قاضی بر میشمارد و از آن جا که به دلیل عظمت شخصیت و مقام شامخ علمی و مقبولیت او نزد فقها، آرای وی پیوسته مورد پیروی فقها قرار میگرفت لذا عده‌اي قائل‌اند در «ما نحن فیه» نیز فقهای هم دوره شیخ طوسی و بعد از او تحت تأثیر مقام شامخ علمی وي از نظریه‌اش پیروی نموده‌اند و این شرط کم کم جزو شروط قاضی در فقه شیعه راه یافته است. تا آن جا که شماری از فقها این شرط را به عنوان شرط اتفاقی و اجماعی مطرح کرده‌اند.
صاحب جواهر نیز این موضوع را مورد بحث قرارداده، بیان میکند بیشتر این شرطها، شرطهایی هستند که اهل سنت برای قاضی یاد کردهاند به گونهای که اگر کسی کتابهای آنان را بنگرد، بر او روشن خواهد شد که چگونه اهل سنت شرایط بسیاری را برای قاضی یادآور شدهاند و دلیلی جز استحسان زشت یا قیاس باطل نیاوردهاند (نجفي،1362، ج40، ص21). و بعضي از معاصران، هم‌ نظر شيخ طوسي را در شرط ذكورت متأثر از فقه اهل سنت دانسته‌اند

وسلام نامی از نامهای خداست.
سلام خدمت جناب رضا.پاسخ یار انجمن تاریخ
جناب رضا . باتوجه به صحبتهای شما نتیجه میگیریم که زنان با توجه به احساسات و روح لطیفشان نمیتوانند قضاوت کنند.
درسته؟

ظاهرا این حکم تنها نظر فقهای اسلامی است و آنهم بیشتر آقایانی که متمایل به نظرات اهل تسنن بوده اند (جالب است که خداوند هم در قرآن از حکومت ملکه سبا و درایت وی مثال زده است) .در هیچ کجای دنیا به اثبات نرسیده که حضور این قشر جامعه در سیاست و قضاوت مشکل ساز شده باشد و نتوانند از پس آن بر بیایند. شاید خیلی جاها عملکرد بهتری هم داشتند .اگر احیانا ضعفی بوده از جانب مردان هم بوده است و محدوده جنسیتی نداشته است. در قوانین بین المللی و بشری نیز چنین محدودیتی وجود ندارد و زمینه برای رشد علمی و مدیریتی بطور مساوی برای زن و مرد فراهم است.
در واقع این خود اسلام و البته آقایان فقها هستند که با تحمیل این نقایص به زنان و ضعیف خواندنشان ،جلوی رشد و موفقیتشان را در این عرصه ها گرفته و میگیرند و برایشان حد تعیین میکنند.
با توجه به خط سیر نظرات فقها شاید روزی برسد که اجماعا دیگر چنین نظری نداشته باشند . امروزه هم مقام رهبری و آقای جوادی آملی منعی در مورد قضاوت بانوان نمیبینند.
در مورد آنچه که ذکر کردید هم امنیت قاضی را (چه مرد باشد چه زن) مسلما میتوان بگونه ای تامین کرد که پس از قضاوت مورد تهدید قرار نگیرد.

رضا;331286 نوشت:
با سلام

قضاوت تنها نیازمند علم نیست تا بگوییم زنان با پیشرفت هایی که در کسب علم داشته اند می توانند آن را به خوبی انجام دهند ؛ بلکه این شغل جوانب گوناگونی همچون برخورد با انواع بزهکاران و صدور احکام خشن در برابر آنان و در معرض خطر بودن تهدیدها و تطمیع ها و... را به دنبال دارد که به طور طبیعی این گونه امور با روحیات لطیف و عاطفی زن و مسئولیت های فطری او در تامین روحی و عاطفی خانواده سازگارى ندارد.

میشه چند تحقیق معتبر روانشناسی رو Cite کنید که این ادعای شما رو مورد آزمایش و تحقیق قرار داده باشند و نتیجه شما رو تایید کرده باشند؟ :Gig:

تشکر

[="Times New Roman"]

شاندی گوجا;331326 نوشت:

میشه چند تحقیق معتبر روانشناسی رو cite کنید که این ادعای شما رو مورد آزمایش و تحقیق قرار داده باشند و نتیجه شما رو تایید کرده باشند؟

سلام علیکم و رحمه الله

شاندی گوجای عزیز

فرهنگها در هر جامعه و هر کلنی انسانی ای با هم در بسیاری جهات متفاوتند
ولذا در اکثر موارد
در جامعه اسلامی و در مکتب اسلام مسئولیتها و انتظاراتی تعریف شده که با زن در جوامع دیگر متفاوت است.
لذا
مسئولیت و انتظارات و حقوق زن در اسلام با مسئولیت و انتظارات و حقوق زن در دیگر جوامع فرق میکند.

و این ارتباطی با روانشناسی ندارد.

یاحق

سلام

قبلا مفصل بحث شده است :

https://sites.google.com/site/hojjah/zan.zip

https://sites.google.com/site/hojjah/adam.hava.zip

مطلب کاملا روشن است و مستند به کتاب و سنت واجماع وعقل ، اما تاسف براینکه بتدریج دست از عقایدمان برداشته ایم وپا جا پای سکولاریست ها میگذاریم !

البته که در اخبار آخر الزمان از معصومین علیهم السلام روایت شده که یکی از نشانه هایش تشابه زنان به مردان است !

قال رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
لا تكونُ المَرأةُ حَكَما تَقضي بينَ العامَّةِ .
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
زن ، نبايد قاضى باشد و ميان مردم داورى كند .کنزالعمال از دیلمی

وخدای سبحان هم فرمود :

أَوَمَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ {الزخرف/18}
). یعنی آیا جنس زنان که در لطافت و زینت پرورده می‏شوند و در خصومتها و منازعات منطقی ضعیف دارند و از احقاق حق خود ناتوان هستند (لایق فرزندی خدا هستند؟).

تارک دنیا;331321 نوشت:
ظاهرا این حکم تنها نظر فقهای اسلامی است و آنهم بیشتر آقایانی که متمایل به نظرات اهل تسنن بوده اند (جالب است که خداوند هم در قرآن از حکومت ملکه سبا و درایت وی مثال زده است) .در هیچ کجای دنیا به اثبات نرسیده که حضور این قشر جامعه در سیاست و قضاوت مشکل ساز شده باشد و نتوانند از پس آن بر بیایند. شاید خیلی جاها عملکرد بهتری هم داشتند .اگر احیانا ضعفی بوده از جانب مردان هم بوده است و محدوده جنسیتی نداشته است. در قوانین بین المللی و بشری نیز چنین محدودیتی وجود ندارد و زمینه برای رشد علمی و مدیریتی بطور مساوی برای زن و مرد فراهم است.
در واقع این خود اسلام و البته آقایان فقها هستند که با تحمیل این نقایص به زنان و ضعیف خواندنشان ،جلوی رشد و موفقیتشان را در این عرصه ها گرفته و میگیرند و برایشان حد تعیین میکنند.
با توجه به خط سیر نظرات فقها شاید روزی برسد که اجماعا دیگر چنین نظری نداشته باشند . امروزه هم مقام رهبری و آقای جوادی آملی منعی در مورد قضاوت بانوان نمیبینند.
در مورد آنچه که ذکر کردید هم امنیت قاضی را (چه مرد باشد چه زن) مسلما میتوان بگونه ای تامین کرد که پس از قضاوت مورد تهدید قرار نگیرد.

شاندی گوجا;331326 نوشت:
میشه چند تحقیق معتبر روانشناسی رو cite کنید که این ادعای شما رو مورد آزمایش و تحقیق قرار داده باشند و نتیجه شما رو تایید کرده باشند؟ :gig:

تشکر

سلام نامی از نامهای خداست.
سلام خدمت هر دو بزرگوار.

دوستان عزیز مثل اینکه شما پستهارو کاملا نخوندید.
گفته شد اگه زن به صادرت حکم بنشیند.دوحالت دارد.
1) یا احساسات و لواطف روحی خویش را در صدور حکم دخالت میدهد و نمی تواند از روی منطق حکم صادر کند.
2) یا احساسات خود را دفع میکند و با تمام وجود بر احساسات خود قلبه میکند و بعد از مدتی احساس و روح زنانه اش نابود میشود.
درضمن کسی نگفته دخالت زنان در حکم صادرت جامعه رو از بین میبره.
نیاز به آزمایش نیست.باعقل هم میشه به نتیجه رسید.
زمانی که شما بارها فیلمهای از سر بریدن ببینید دچار قصاوت قلب میشوید و اگر جلوی شماهم سر ببرند بی تفاوت می ایستید.
بنده میگویم اگر در چند پرونده زن جلوی احساسات خود را بگیرد کم کم این حس لطافت و روح مقدس زنانه در او کاملا از بین میرود.
دوست عزیزی که ملکه سبا را مثال زدید. ملکه سبا با تمام شکوه و عظمتش در برابر حضرت زهرا(س) هیچ و پوچ است.
خطبه ی حضرت زهرا(س) از حکومت ملکه سبا و تمامی پادشاهان عالم قوی تر و محکم تر بود و هست و خواهد ماند.
اما همان حضرت زهرا(س) هم با احساساتش زندگی میکرد.

و اما نظر روانشناسان.

از نظر احساسات ، عواطف، تمایلات و اخلاق: بنا به گفته روانشناسان، محبت، رفتار انفعالى، رفتار عاطفى و حمایت کننده را از ویژگى‏هاى زنانه و در مقابل، پرخاشگرى، استقلال، رقابت، سلطه و حاکمیت را از ویژگى‏هاى مردانه برشمرده‏اند.

روانشناسی رشد، ج اول، ص 330، از انتشارات سمت.

[="Tahoma"][="Black"]

شهامت;331284 نوشت:
ه نظر مياد کسي تا حالا جواب شما را در رابته با اينکه چرا حضرت زهرا کار قضاوت و سياست نميکرد را نداد خوب عيبي نداره شما خوش شانس بوديد که به ما رسيديد

بنده سوال نکردم که چرا حضرت زهرا (س) کار قضاوت و سیاست را انجام ندادند!
بلکه گفتم خطبه معروف ایشون اگر کار سیاسی نیست پس چی هست؟!
فاطمیون 18;331285 نوشت:
دوست عزیز پاسخ شما توهین به خلقت خداست.

چه توهینی؟!
فاطمیون 18;331285 نوشت:
اگر حضرت زهرا احساسات نداشت

بنده کجای عرایضم گفتم حضرت زهرا(س) احساسات نداشتند؟! لطفا بیشتر دقت کنید.
فاطمیون 18;331285 نوشت:
جایی که گفتم حرام است را به من نشان دهید

بنده همنگفتم شما گفتید حرام است.مثال زدم در مثال هم جای مناقشه نیست!
فاطمیون 18;331285 نوشت:
درضمن کلمه تقریبا کاملا اشتباه است. حضرت زهرا صدرصد کاملا پوشیده بودند.درضمن این موضوع ارتباطی با احساسات زن ندارد.

بله کلمه تقریبا اضافه تایپ شده.همونطور که عرض کردم مثال زدم.
فاطمیون 18;331287 نوشت:
که منظور از ناقص بودن عقل همان احساساتی بودن زن است.

بر چه اساسی تفسیر کردید؟

فاتح;331334 نوشت:
مسئولیت و انتظارات و حقوق زن در اسلام با مسئولیت و انتظارات و حقوق زن در دیگر جوامع فرق میکند. و این ارتباطی با روانشناسی ندارد.

دستورات و احکام اسلام هم منافاتی با علم و قوانین علمی ندارند یعنی اگر داشت که کاملترین دین نبود!
پس کاربر شاندی گوجا توقع بی جایی ندارند که از منظر علمی میخوان جواب بدید![/]

[="Tahoma"][="Black"]

فاطمیون 18;331359 نوشت:
بنده میگویم اگر در چند پرونده زن جلوی احساسات خود را بگیرد کم کم این حس لطافت و روح مقدس زنانه در او کاملا از بین میرود.

بر فرض که حرف شما صحیح باشه.
فقط به همین دلیل زن نباید قضاوت کنه؟![/]

فاتح;331334 نوشت:
فرهنگها در هر جامعه و هر کلنی انسانی ای با هم در بسیاری جهات متفاوتند ولذا در اکثر موارد در جامعه اسلامی و در مکتب اسلام مسئولیتها و انتظاراتی تعریف شده که با زن در جوامع دیگر متفاوت است. لذا مسئولیت و انتظارات و حقوق زن در اسلام با مسئولیت و انتظارات و حقوق زن در دیگر جوامع فرق میکند. و این ارتباطی با روانشناسی ندارد.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

تا تیر ماه صبر کنید انشاءالله مراحل گزینش قضات(آمادگی وسلامت جسمانی وروحی و تایید صلاحیت های اجتماعی ) پایان یابد در شعبات دادگاه به طور مستند وبرای اثبات مطلب منتظر دوستان هستیم . شاید می خواهید از رهبر معظم که اجازه ی قاضی شدن به زنان دادند ویا آیت الله مکارم شیرازی خرده بگیرید وفتواوای ایشان را باطل اعلام کنید !!!:ok::makhfi:

البته پاسخ های شما توسط کارشناس محترم وپاسخیار گرامی جناب طارق به طور مفصل داده شده .اما کجاست گوش شنوا؟؟؟

از این که بگذریم بنده منتظرم شما بزرگواران هر چه میخواهد دل تنگتان بگوید بعد ان شاءالله مطالبی را که درسمینارهای بررسی این موضوع عنوان شده را خدمت دوستان بزرگوار عرض خواهم کرد . هم از دیدگاه فقهی وهم از دیدگاه حقوقی .

حق یارتان :Gol:

دوستان عزیزم
منم مثل شما، اما اصلا چه لزومی هست در این مورد بحث بکنیم زن اینهمه مواهب الهی داره که مردها خودشون رو بکشن تو وجودشون نیست حالا هی ما بگییم زن میتونه یا نمی تونه مهمه، تازه خیلی از کارشناسها به این نتیجه رسیدن زنها خیلی کارهای مردونه میتونن انجام بدن اما در شان زن هست که بره همچین کارایی بکنه خدایی که به زن اینقدر لطف داشته وگفته تو حتی کار خونه هم وظیفت نیست.
در اصل بتونه قضاوت بکنه رحلال هم باشه با اونهمه کار ظریف فرهنگی و هسته ای ادم سازی که میتونه بکنه چه لزومی داره تن به کارای دیگه بده .
در ضمن زیر مجموعه (نه کارشناسان محترم ) که هی پر و بال میزنن تا بگن زن نمی تونه قضاوت و غیره کنه ارزونی خودتون فقط از من به شما نصیحت بر طبق احادیث تعصب نشانه جاهلیت هست بیشتر مطالعه کنید تا خدای نکرده جز این گروه نشید.

افلاکیان;331361 نوشت:

بنده سوال نکردم که چرا حضرت زهرا (س) کار قضاوت و سیاست را انجام ندادند!
بلکه گفتم خطبه معروف ایشون اگر کار سیاسی نیست پس چی هست؟!

چه توهینی؟!

بنده کجای عرایضم گفتم حضرت زهرا(س) احساسات نداشتند؟! لطفا بیشتر دقت کنید.

بنده همنگفتم شما گفتید حرام است.مثال زدم در مثال هم جای مناقشه نیست!

بله کلمه تقریبا اضافه تایپ شده.همونطور که عرض کردم مثال زدم.

بر چه اساسی تفسیر کردید؟

افلاکیان;331362 نوشت:

بر فرض که حرف شما صحیح باشه.
فقط به همین دلیل زن نباید قضاوت کنه؟!

سوال .
1) چرا حضرت زهرا(س) قضاوت نکرد؟
2) اگه زن در قضاوت نتونست احساش رو کنترل کنه چی میشه؟
3) شما بفرما ناقص العقل بودن زن به چه معناست؟
بنده گفتم منظور احساسات پاک و لطایف زنانه است شما فرمودید بر چه اساسی تفسیر کردید؟
لابد منظور شما اینه که کلا عقلش کمه!با این حال بازم نمیتونه قضاوت کنه.بدتر شد که.

الف = از پیغمبر اکرم(ص) روایت شده است که: "لایفلح قوم ولیتهم امراه"؛ رستگار نخواهند گردید، گروهی که زن بر آنان رهبری می کند." کتاب الخلاف، ج2، ص590، آداب القضاء.

ب = سبزوارى دركفايه الاحكام و فيض كاشانى درمفاتيح الشرايع آورده اند.
روايتى كه جابر از امام باقر (ع) نقل مى كند, اشاره مى كند:
قال(ع):ولا تولى القضاءامراهء زن نبايد متصدى امر قضاوت گردد.

ج = صاحب جواهر، شیخ محمد حسن نجفی(وفات1266ق) در شرح عبارت "شرایع الاسلام" پس از ذکر شرایط یاد شده، از جمله "ذکوریّت" می گوید : "بلا خلاف اجده فی شیء منها بل فی المسالک: هذه الشرائط عندنا موضع وفاق."
و در خصوص شرط ذکوریت، باز می گوید : "و اما الذکوره فلما سمعت من الإجماع، والنبوی: "لایفلح قوم ولیتهم امرأه" و فی... آخر: "لا تتولی المرأه القضاء". وفی وصیه النبی(ص) لعلی(ع): یا علی لیس علی المراه جمعه - الی ان قال - ولا تولی القضاء".

ریاض المسائل در شرح مختصر نافع، ج2، ص 388-389.

د = حضرت استاد آقای خوئی - طاب ثراه - سومین شرط قاضی را، ذکوریّت یاد کرده، می گوید: "بلا خلاف و لا اشکال. و تشهد علی ذلک صحیحه الجمال. ویؤیدها مارواه الصدوق من وصیه النبی لعلی(ع): ولا تولی القضاء".

دلیل روانشناسان برای اینکه زن نمیتواند قضاوت کند.

از نظر احساسات ، عواطف، تمایلات و اخلاق: بنا به گفته روانشناسان، محبت، رفتار انفعالى، رفتار عاطفى و حمایت کننده را از ویژگى‏هاى زنانه و در مقابل، پرخاشگرى، استقلال، رقابت، سلطه و حاکمیت را از ویژگى‏هاى مردانه برشمرده‏اند.

روانشناسی رشد، ج اول، ص 330، از انتشارات سمت.

[="Tahoma"][="Black"]

فاطمیون 18;331374 نوشت:
چرا حضرت زهرا(س) قضاوت نکرد؟

جواب:لابد به خاطر احساساتشون !
فاطمیون 18;331374 نوشت:
اگه زن در قضاوت نتونست احساش رو کنترل کنه چی میشه؟

اگر مرد نتونست کنترل کنه چی میشه؟
فاطمیون 18;331374 نوشت:
شما بفرما ناقص العقل بودن زن به چه معناست؟

بنده سواد تفسیر ندارم! اما میدونم منظور اون چیزی نیست که خیلی ها برداشت میکنن
فاطمیون 18;331374 نوشت:
لابد منظور شما اینه که کلا عقلش کمه!با این حال بازم نمیتونه قضاوت کنه.بدتر شد که.

منظور بنده اصلا چنین چیزی نبود.
فاطمیون 18;331374 نوشت:
"لایفلح قوم ولیتهم امراه"

جای بحث در این موضوع اینجا نیست
ولی بنده طبق تحقیقی که کردم سند این حدیث(سلسله راویان) ضعیف است! و به حدیثی که سندش ضعیفه نمیتوان استناد کرد
فاطمیون 18;331374 نوشت:
ج = صاحب جواهر، شیخ محمد حسن نجفی(وفات1266ق) در شرح عبارت "شرایع الاسلام" پس از ذکر شرایط یاد شده، از جمله "ذکوریّت" می گوید : "بلا خلاف اجده فی شیء منها بل فی المسالک: هذه الشرائط عندنا موضع وفاق." و در خصوص شرط ذکوریت، باز می گوید : "و اما الذکوره فلما سمعت من الإجماع، والنبوی: "لایفلح قوم ولیتهم امرأه" و فی... آخر: "لا تتولی المرأه القضاء". وفی وصیه النبی(ص) لعلی(ع): یا علی لیس علی المراه جمعه - الی ان قال - ولا تولی القضاء". ریاض المسائل در شرح مختصر نافع، ج2، ص 388-389. د = حضرت استاد آقای خوئی - طاب ثراه - سومین شرط قاضی را، ذکوریّت یاد کرده، می گوید: "بلا خلاف و لا اشکال. و تشهد علی ذلک صحیحه الجمال. ویؤیدها مارواه الصدوق من وصیه النبی لعلی(ع): ولا تولی القضاء".

فارسیشونم میزاشتید بد نبود!
فاطمیون 18;331374 نوشت:
دلیل روانشناسان برای اینکه زن نمیتواند قضاوت کند. از نظر احساسات ، عواطف، تمایلات و اخلاق: بنا به گفته روانشناسان، محبت، رفتار انفعالى، رفتار عاطفى و حمایت کننده را از ویژگى‏هاى زنانه و در مقابل، پرخاشگرى، استقلال، رقابت، سلطه و حاکمیت را از ویژگى‏هاى مردانه برشمرده‏اند.

این خط اولتون هم در منبع ذکر شده؟!"دلیل روانشناسان برای اینکه زن نمیتواند قضاوت کند."[/]

افلاکیان;331392 نوشت:

جواب:لابد به خاطر احساساتشون !


اگه به خاطر احساسات نبود چرا زمانی که داستان امام حسین رو شنید از شیر دادن ممانعت کرد.


افلاکیان;331392 نوشت:
اگر مرد نتونست کنترل کنه چی میشه؟

تا حالا که همچین اتفاقی نیوفتاد و تحقیق کنی میبینی تو دنیا در باره زنان اتفاق افتاد و بازهم اتفاق میوفتد.شک نکن.

افلاکیان;331392 نوشت:
بنده سواد تفسیر ندارم! اما میدونم منظور اون چیزی نیست که خیلی ها برداشت میکنن

شما در باره ی ناقص العقل بودن زن هرچه بگویید به جز احساسات یعنی زن احمق است و در کل نمی فهمد.که توهین به زن است.
شما به جای واژه احساسات واژه دیگر بذار و رو ش فکر کن.

افلاکیان;331392 نوشت:
منظور بنده اصلا چنین چیزی نبود.

منظورتون رو کاملا بیان کنید.

افلاکیان;331392 نوشت:
جای بحث در این موضوع اینجا نیست
ولی بنده طبق تحقیقی که کردم سند این حدیث(سلسله راویان) ضعیف است! و به حدیثی که سندش ضعیفه نمیتوان استناد کرد

دوست عزیز اگه سندیت حدیث پیغمبر ضعیف هست ولی سند حدیث امام صادق قوی هست و اکثر علما هم با استناد به این حدیث گفتند زن نباید قضاوت کند.

سبزوارى دركفايه الاحكام و فيض كاشانى درمفاتيح الشرايع آورده اند.
روايتى كه جابر از امام باقر (ع) نقل مى كند, اشاره مى كند:
قال(ع):ولا تولى القضاءامراهء زن نبايد متصدى امر قضاوت گردد.

افلاکیان;331392 نوشت:
فارسیشونم میزاشتید بد نبود!

فکر کردم بلدی بخونی چون واضح هست!

جناب فاطموین 18 کل بحث شما اونطور که من فهمیدم اینه که زن رو به خاطر احساساتش نذاریم قاضی بشه
خوب پس چرا زنان پزشک میشند؟
اگر دوره های تحصیل پزشکی رو بدونین میفهمین قضاوت در برابرش هیچه.منی که مرد بودم کم میاوردم!
اگر اطلاعی در مورد دوره ها ندارین لطفا دو مورد از چیزهایی که به نظرتون خیلی خدشه دار کننده به احساس زن هست رو در قضاوت بگین تا من هم دو مورد از اون ها رو در پزشکی بگم اون وقت دوستان مقایسه میکنند

muiacir;331426 نوشت:
جناب فاطموین 18 کل بحث شما اونطور که من فهمیدم اینه که زن رو به خاطر احساساتش نذاریم قاضی بشه
خوب پس چرا زنان پزشک میشند؟
اگر دوره های تحصیل پزشکی رو بدونین میفهمین قضاوت در برابرش هیچه.منی که مرد بودم کم میاوردم!
اگر اطلاعی در مورد دوره ها ندارین لطفا دو مورد از چیزهایی که به نظرتون خیلی خدشه دار کننده به احساس زن هست رو در قضاوت بگین تا من هم دو مورد از اون ها رو در پزشکی بگم اون وقت دوستان مقایسه میکنند

وسلام نامی از نامهای خداست.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما.

اتفاقا بنده فکر میکنم شما قضاوت رو خیلی پایین تر از پزشکی میدونید.
اما معقوله قضاوت بالاتر از معقوله پزشکی هست.
مثلا: زنی با احساساتش زندگی میکن زمانی که این خانم محترم پزشک است . وقتی بیماری را میبیند که از نداری گریه میکند و پول عملش را ندارد تحت تاثیر قرار میگیرد که این تحت تاثیر قرار گرفتن باعث میشود تمام تلاشش را انجام دهد تا به او کمک کند حتی اگر شخص به دروغ گریه کند و حرف بزند.
اما در مسند قضاوت اگر زنی تحت تاثیر قرار گیرد مسیر پرونده عوض میشود.و شاید بی گناهی گناهکار شود و گناهکاری آزاد شود.
اگه منظورم رو بد رسوندم بگید تا جور دیگه توضیح بدم.

[="Tahoma"][="Black"]

فاطمیون 18;331416 نوشت:
اگه به خاطر احساسات نبود چرا زمانی که داستان امام حسین رو شنید از شیر دادن ممانعت کرد.

به همون دلیل که پیامبر(ص) بعد شنیدن خبر از جبرئیل متاثر شدند و گریه کردند!
به همون دلیل که امام علی(ع) با چاه درد دل میکردند و گریه میکردند...
به همون دلیل که امام زمان(عج)صبح و شب برای جدشون خون گریه میکنند!
فاطمیون 18;331416 نوشت:
تا حالا که همچین اتفاقی نیوفتاد و تحقیق کنی میبینی تو دنیا در باره زنان اتفاق افتاد و بازهم اتفاق میوفتد.شک نکن.

برای حرفتون سند بیارید!
فاطمیون 18;331416 نوشت:
شما در باره ی ناقص العقل بودن زن هرچه بگویید به جز احساسات یعنی زن احمق است و در کل نمی فهمد.که توهین به زن است. شما به جای واژه احساسات واژه دیگر بذار و رو ش فکر کن.

قبلا فکر کردم.نیازی ندارم.بهتره شما تحقیق بیشتری در این مورد کنید
فاطمیون 18;331416 نوشت:
ولی سند حدیث امام صادق قوی هست و اکثر علما هم با استناد به این حدیث گفتند زن نباید قضاوت کند.

یعنی الان رهبری و آیت الله جوادی برخلاف حدیث امام عمل کردند؟
پس باید در اجتهادشون شک کرد!
فاطمیون 18;331416 نوشت:
فکر کردم بلدی بخونی چون واضح هست!

خیر بنده به اندازه شما با سواد نیستم
[spoiler]درضمن لطفا در بحث ها طرف مقابلتون را با ضمیر جمع خطاب کنید![/spoiler][/]

فاطمیون 18;331433 نوشت:
وسلام نامی از نامهای خداست.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما.

اتفاقا بنده فکر میکنم شما قضاوت رو خیلی پایین تر از پزشکی میدونید.
اما معقوله قضاوت بالاتر از معقوله پزشکی هست.
مثلا: زنی با احساساتش زندگی میکن زمانی که این خانم محترم پزشک است . وقتی بیماری را میبیند که از نداری گریه میکند و پول عملش را ندارد تحت تاثیر قرار میگیرد که این تحت تاثیر قرار گرفتن باعث میشود تمام تلاشش را انجام دهد تا به او کمک کند حتی اگر شخص به دروغ گریه کند و حرف بزند.
اما در مسند قضاوت اگر زنی تحت تاثیر قرار گیرد مسیر پرونده عوض میشود.و شاید بی گناهی گناهکار شود و گناهکاری آزاد شود.
اگه منظورم رو بد رسوندم بگید تا جور دیگه توضیح بدم.


تشکر از پاسخگوییتون.
شما پزشک هستین؟چجوری در مورد پزشکی اطلاع دارین؟تا حالا اتاق عمل رفتین؟
به نظرتون اگر یه لحظه احساسات فرد درگیر بشه توی اتاق عمل چی میشه؟فقط یه لحظه
مساله هم گریه و زاری نیست چون اگر توی محیط بیمارستان طولانی مدت باشین میفهمین که گریه و زاری جلوی پزشک متخصص بیشتره یا جلوی قاضی
ممنون میشم اگر بیشتر توضیح بدین چون قضاوت رو خیلی پایین تر از پزشکی میدونم.لطفا دلایلتون رو بگین تا در مورد پزشک بیشتر توضیح بدم.مقایسه اش با دوستان

[="Navy"]با سلام

مدتی است که مسائل از دست، بازیچه ای برای تاختن به اسلام شده که چرا اسلام زنها را قبول ندارد، آنچنانی که مردها را قبول دارد!

و اما راه حل چیست؟

از آنجایی که در اسلام شهادت زن قبول است! اما شهادت [="black"]دو[/] زن به اندازه شهادت[="black"][="black"] یک مرد [/][/]حساب میشود.

از سوی دیگر [="black"][="black"]یک [/][/]مرد میتواند قاضی باشد اما [="black"][="black"] یک[/][/] زن نمیتواند؛ به مراجع عالی قدر پیشنهاد میکنم که فتوا دهند [="black"]دو[/] زن(به اتفاق همدیگر) میتوانند قضاوت کنند.

شاد باشید[/]

[="Tahoma"][="Black"]

b-neshan;331457 نوشت:
ه مراجع عالی قدر پیشنهاد میکنم که فتوا دهند دو زن(به اتفاق همدیگر) میتوانند قضاوت کنند. شاد باشید

ببخشیدا اما فکر میکنید مسائل فقهی به این راحتی هست که شما پیشنهاد بدید و مراجع بزرگوار عمل کنند؟
اصلا مقایسه و نتیجه گیری شما اشتباه است![/]

افلاکیان;331449 نوشت:

به همون دلیل که پیامبر(ص) بعد شنیدن خبر از جبرئیل متاثر شدند و گریه کردند!
به همون دلیل که امام علی(ع) با چاه درد دل میکردند و گریه میکردند...
به همون دلیل که امام زمان(عج)صبح و شب برای جدشون خون گریه میکنند!

بنده فکر میکردم شما فرق بین گریه کردن و احساساتی بودن را میدانید.
حضرت زهرا(س) بعد از شنیدن قضیه تا چند روز به امام حسین (ع) شیر نداد و پیغمبر با انگشت شصتش شیر داد.اگه پیمبرم احساساتی بود که این کارو نمیکرد.
حضرت زهرا(س) بعد از مرگ پدرش تا زمان شهادتش صبح و شام گریه میکرد و تمام شهر صدای گریه شو میشنیدن.
توکوفه بعد از شهادت حضرت زهرا(س) که امام علی (ع) بر سر چاه گریه میکرد چند نفر دیدنش و صدای گریه شو شنیدن، اگه هم الان میدونید برای اینه که امامان معصوم بعدی نقل کردند. امام زمان هم همین.

درضمن حضرت زهرا قبل از شهادت امام حسین تا چندین روز گریه کرد نه مثل امام زمان بعد از شهادت.یا امام علی بعد از شهادت.

جور دیگه بگم.
کربلا. حضرت علی اکبر.
امام حسین تمام فرزندانش رو از دست داد خم به ابرو نیاورد اما مادر حضرت علی اکبر چی؟

افلاکیان;331449 نوشت:

برای حرفتون سند بیارید!

شما گفتید مردان هم تحت تاثیر قرار میگیرند.شما سند بیاری منم سند میارم.
زمان ایت آلله شاهرودی چند قاضی زن وجود داشت بنا به دلایلی حذف شد و الان دوباره شروع شد. بانوانی در ایران قاضی بودند.( خانم بنی مهد و ملک و میمنت چوبک بودند. خانم بنی مهد)

افلاکیان;331449 نوشت:

قبلا فکر کردم.نیازی ندارم.بهتره شما تحقیق بیشتری در این مورد کنید

صدبار تحقیق کردم صد واژه به جای احساس گذاشتم و هر صدتا فوش دراومد.شما بازم تحقیق کن.

افلاکیان;331449 نوشت:

یعنی الان رهبری و آیت الله جوادی برخلاف حدیث امام عمل کردند؟
پس باید در اجتهادشون شک کرد!

اما در باره مقام معظم رهبری امام خامنه ای از پنج سال پیش انقدر نامه براش نوشتند که به طور آزمایشی قبول کردند این امر محقق بشه.که ایشان فرمودند باید چند آزمایش هم صورت بگیرد.ایشالا که بانوان عزیز از این عصر موفق بیان بیرون.

افلاکیان;331449 نوشت:

خیر بنده به اندازه شما با سواد نیستم

بنده هم سواد ندارم.آما بازم برو تلاش کن تا بتونی بخونی.

B-neshan;331457 نوشت:
نجایی که در اسلام شهادت زن قبول است! اما شهادت دو زن به اندازه شهادت یک مرد حساب میشود. از سوی دیگر یک مرد میتواند قاضی باشد اما یک زن نمیتواند؛ به مراجع عالی قدر پیشنهاد میکنم که فتوا دهند دو زن(به اتفاق همدیگر) میتوانند قضاوت کنند. شاد باشید

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

1- دراسلام شهادت زن باید حتما" دونفره باشد تا مورد قبول واقع شود واین نه به خاطر نقص زن است زیرا شهادت دادن یک حق نیست بلکه وظیفه ای کفایی است واین وظیفه به خاطر این تقسیم شده میان دوزن که طرفی که از این شهادت دچار زیان وخسارت میگردد به خاطر گسترده شدن افرادی که این زن راتحت حمایت دارند نتواند به او آسیبی برساند. واین درحالی است که یک مرد دراینگونه مواقع دستش برای دفاع باز تر است و کمتر حرمتش شکسته میشود

نتیجه: شهادت زن که یک وظیفه ی کفایی است در شرایطی واقع میشود که کمترین آسیب متوجه او باشدوفقط در برخی امور مالی وامور مخصوص بانوان میتواند شهادت دهد .

2-این فتوا را که یک مرد میتواند قاضی باشد اما یک زن نمی تواند را درحال حاضر شما از کجا آوردید ؟

به پست های قبلی مراجعه کنید تا ببینید که آیت الله العظمی خامنه ای و آیت الله مکارم نظرشان خلاف نظر شماست وفعلا" که خانمها ی واجد شرایط هم قاضی میشوند .

حق یارتان :Gol:

سلام
جواب سوال این تاپیک تفصیلی است
یک وقت می گوییم می تواند تکوینا به این معنا که توانایی جسمی و روحی لازم را دارد
یک وقت می گوییم می تواند تشریعا به این معنا که شرع مقدس اجازه ورود به این مسائل را به او داده است
مطمئنا بین این دو توانایی رابطه ای وجود ندارد به این معنا که هر توانایی تکوینی مستلزم اجازه شرعی نیست
بنده فکر میکنم بحث در توانایی تکوینی بی فایده است چون حتی اگر چنین توانایی ثابت شود دخلی به جواز شرع ندارد
پس باید در جواز شرعی بحث شود
اما این موضوع هم از مباحث فقهی است و از دایره نظر من و نظر تو خارج است
والله الموفق

فاطمیون 18;331460 نوشت:
درضمن حضرت زهرا قبل از شهادت امام حسین تا چندین روز گریه کرد نه مثل امام زمان بعد از شهادت.یا امام علی بعد از شهادت.

امام زمان(عج)که اونموقع نبودند گریه کنند.
ولی پیامبر که قبل از شهادت امام حسین(ع) گریه کردند.
امام علی(ع) را هم نمیدونم.شاید گریه کردند!
فاطمیون 18;331460 نوشت:
امام حسین تمام فرزندانش رو از دست داد خم به ابرو نیاورد

خم به ابرو نیوردند؟!
از حرفتون واقعا تعجب میکنم!!!
شما تا الان در محرم روضه شهادت حضرت علی اکبر(س) و واکنش امام حسین(ع) را نشنیدید؟
فاطمیون 18;331460 نوشت:
اما مادر حضرت علی اکبر چی؟

حضرت زینب(س) چی؟
فاطمیون 18;331460 نوشت:
شما گفتید مردان هم تحت تاثیر قرار میگیرند.شما سند بیاری منم سند میارم.

به موقعش!

فاطمیون 18;331460 نوشت:
اما در باره مقام معظم رهبری امام خامنه ای از پنج سال پیش انقدر نامه براش نوشتند که به طور آزمایشی قبول کردند این امر محقق بشه.که ایشان فرمودند باید چند آزمایش هم صورت بگیرد.ایشالا که بانوان عزیز از این عصر موفق بیان بیرون.

به هر دلیلی که باشه.مهم اینکه که فعلا از نظر ایشون موردی نداره.پس سعی در توجیه نکنید
موضوع قفل شده است