جمع بندی خودشناسی و خودیابی

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خودشناسی و خودیابی

میخوام در مورد خودشناسی وخودیابی ازکجا شرو کنم وباچی؟مبتدیه مبتدیم

برچسب: 

با نام الله




کارشناس استاد بصیر

[="Tahoma"][="Navy"]

m21142;315448 نوشت:
میخوام در مورد خودشناسی وخودیابی ازکجا شرو کنم وباچی؟مبتدیه مبتدیم

باسلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی
انسان دارای دو جنبه است:

1. جنبة مادی که نیازهای جسمی انسان مانند نیاز به آب، غذا، مسکن، پوشاک و غیره را شامل می شود.
2. جنبة‌ معنوی که نیازهای روحی و روانی انسان مانند کسب شناخت و کمال و رشد را تشکیل می دهد.
شناخت خداوند نیز نیازمند خودشناسی است و لازمة شکوفایی استعدادهای انسان، شناخت خویش است. خودشناسی، رابطة‌ انسان را با دنیای بیرون بهتر برقرار می کند و با حواس و نیروهای خود به شناخت بهتری از زندگی می رسد.
خودشناسی به معنی این است که انسان مقام واقعی خویش را درک کند، بداند که در معرفت می‌تواند بر فرشتگان پیشی بگیرد، بداند که او آزاد و مختار و مسؤول خویشتن و مسؤول افراد دیگر و مسؤول آباد کردن جهان و بهتر کردن جهان است. بداند که او امانتدار الهی است، بداند که برحسب تصادف، برتری نیافته است تا استبداد بورزد و همه چیز را برای شخص خود تصاحب کند و مسؤولیت و تکلیفی برای خویشتن قائل نباشد.[=&quot][1]

[=&quot][1] مطهری، مرتضی، مجموعة آثار، انتشارات صدرا، ج۲، ص۲۸۳، ۲۸۴[=&quot]٫

ادامه....[/]

[="Tahoma"][="Navy"]برای موجودی که به صورت فطری خود را دوست دارد، کاملا طبیعی است که به خود بپردازد و درصدد شناختن کمالات خویش و رسیدن به آنها باشد. از این رو خودشناسی، نیازی به دلیل‌های پیچیده عقلی و نقلی ندارد. غفلت از این حقیقت و سرگرم شدن به چیزهایی که در کمال و سعادت آدمی موثر نیست، امری غیر طبیعی و انحراف‌آمیز است که باید علتش را جستجو کرد و راه سلامت و نجات از آن را شناخت، همة‌تلاش های انسانی برای تامین لذایذ و خوشی های وی انجام می‌گیرد، پس خود شناسی انسان و کمالاتی که ممکن است در مسیر او قرار بگیرد، بر همة مسائل مقدم است. تا آنجایی که بدون شناخت حقیقت انسان و ارزش واقعی او، دیگر بحث ها بیهوده و بی پایه است.[=&quot][1]

[=&quot][1] مصباح یزدی، محمد تقی، خودشناسی و خود سازی، موسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ص ۸ ـ ۹[=&quot]٫
ادامه....
[=&quot][=&quot][/]

[="Tahoma"][="Navy"][=&quot]اهمیت خودشناسی از دیدگاه قرآن و روایات:[=&quot]

قرآن فراموش کردن خود را نتیجة فراموش کردن خدا بر می‌شمارد و می‌فرماید: «و لا تکونوا کالذین نسوالله فانساهم انفسهم[=&quot]»[=&quot][1] مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا هم خودشان را از یادشان برد. قرآن کوشاست که انسان «خود» را کشف کند. این «خود»، «خودِ» شناسنامه ای نیست که اسمت چیست؟ اسم پدرت چیست و در چه سالی متولد شده ای؟ تابع چه کشوری هستی؟ آن «خود» همان چیزی است که «روح الهی» نامیده می شود و با شناختن آن «خود» است که (انسان) احساس شرافت و کرامت می کند و خویشتن را از تن دادن به پستی‌ها برتر می‌شمارد. (شناسایی توانایی ها و صفات مثبت خود و تلاش برای شکوفا کردن آنها برای حذف صفات بد و منفی و رسیدن به کمال) امیر المومنین ـ علیه السّلام ـ نیز می‌فرماید: «در شگفتم از کسی که خود را نمی‌شناسد، چگونه می‌تواند پروردگارش را بشناسد.»

[=&quot][1] حشر، آیه 19
ادامه...[/]

[="Tahoma"][="Navy"][=&quot]راه و روش خودشناسی[=&quot]

به نظر اسلام خود حقیقی انسان روح خداوندی است که در بدن به امانت گذاشته شده‌است. این روح منشای خداوندی دارد و در قرآن کریم آمده‌است: «فاذا سویته نفخت فیه من روحی»[=&quot][1] پس وقتی آن‌را درست کردیم از روح خود در آن دمیدیم.
یکی از عوامل خودشناسی آشنایی با نقص‌های خود است، ترس و وحشت از اعتراف به نقایص خود باعث می شود انسان بر واقعیت درونی خود پرده افکنده و نسبت به رفع آن نکوشد.
اگر در این راه، راهنما نباشد تا دست انسان را بگیرد، مطمئناً راه به چاه ختم خواهد شد.
[=&quot]لذا می بایست به موارد زیر توجه نمود:
1. در انتخاب دوست دقت به خرج دهید.
2. از مطالعة کتب اخلاقی و زندگی بزرگانی مثل شیخ رجبعلی خیاط (کتاب کیمیای محبت)، شنیدن سخنرانی های اخلاقی مثل برنامه های رادیو معارف، دریغ نورزید.
یکی از بهترین کتابها در این زمینه، کتاب خودشناسی برای خود سازی، اثر علامه مصباح یزدی است.
3. بعد از هر نماز مدتی در سجاده بنشینید و نسبت به اعمال خود تفکر و تامل کنید.
4. در برنامة‌ خودسازی که پس از خودشناسی است، فردا فردا نکنید. از همین حالا شروع کنید و آهسته و پیوسته حرکت کنید.

[=&quot][1] حج، 29[/]

عرض سلام وسپاس بابت پاسخگویی
یه مشکلی هست اونم اینه که یه دانشجوام،با یسری فشارها روم از جامعه و محیط.
علت انتخاب این راه درگیریم باخداست،هدف اصلیم یجورایی شناخت بیشتر خداست.اما به هر حال جوانم وعجول وکم تجربه،تصمیمم برا این کار محکمه،اما هنوز گیجم.
کتاب کیمیای محبت رو خوندم خیلی کتاب خوبی بود.
شما بگید میتونم؟میتونم جواب سوالامو باهاش بدم؟

[="Tahoma"][="Navy"]

m21142;315735 نوشت:
عرض سلام وسپاس بابت پاسخگویی
یه مشکلی هست اونم اینه که یه دانشجوام،با یسری فشارها روم از جامعه و محیط.
علت انتخاب این راه درگیریم باخداست،هدف اصلیم یجورایی شناخت بیشتر خداست.اما به هر حال جوانم وعجول وکم تجربه،تصمیمم برا این کار محکمه،اما هنوز گیجم.
کتاب کیمیای محبت رو خوندم خیلی کتاب خوبی بود.
شما بگید میتونم؟میتونم جواب سوالامو باهاش بدم؟

باسلام و احترام
بله، شما می توانید، این طریق، نیاز به مطالعه، تفکر و پشت کار و عمل دارد. ان شاء الله می توانید و کاری است شدنی.
برای این که مبانی اعتقادی خود را در این مسیر مستحکم کنید، کتابی را برایتان گذاشته ام می توانید، به این لیک مراجعه کرده و مطالعه بفرمایید.
این کتاب اثر استاد مصباح یزدی(حفظه الله) است بسیار کتاب خوب و راهگشایی است، حتما مطالعه بفرمایید.

http://mesbahyazdi.ir/node/2101[/]

بصیر;315881 نوشت:

باسلام و احترام
بله، شما می توانید، این طریق، نیاز به مطالعه، تفکر و پشت کار و عمل دارد. ان شاء الله می توانید و کاری است شدنی.
برای این که مبانی اعتقادی خود را در این مسیر مستحکم کنید، کتابی را برایتان گذاشته ام می توانید، به این لیک مراجعه کرده و مطالعه بفرمایید.
این کتاب اثر استاد مصباح یزدی(حفظه الله) است بسیار کتاب خوب و راهگشایی است، حتما مطالعه بفرمایید.

http://mesbahyazdi.ir/node/2101


سلام وسپاس دوباره
کتابی که گفتید جورکردم.نمیدونم میشه یا نه.به خاطر عقایدمذهبیم خیلی تحت فشارم.

[="Tahoma"][="Navy"]

m21142;315970 نوشت:
کتابی که گفتید جورکردم.نمیدونم میشه یا نه.به خاطر عقایدمذهبیم خیلی تحت فشارم.

باسلام و ادب خدمت شما دوست گرامی
ان شاء الله، حتما موثر خواهد بود. اگر هم در مورد عقائد مذهبیتان سوالِ خاصی دارید، می توانید، مطرح بفرمایید، شاید، مصداقی جلو برویم، و به مشکل اصلی برسیم، بهتر بتوانیم آن را مورد بررسی قرار دهیم.
موفق باشید.[/]

سلام
تاقسمت کمال کتاب آقای مصباح رو خوندم،یه سوال:
کمال یجورایی میشه همون هدف؟

[="Tahoma"][="Navy"]

m21142;316623 نوشت:
سلام
تاقسمت کمال کتاب آقای مصباح رو خوندم،یه سوال:
کمال یجورایی میشه همون هدف؟

باسلام و عرض ادب
احسنت، خیلی کارِ خوبی کردید، همیشه اگر انسان با بینش جلو برود، کارها بهتر انجام می شود و آرامش خاصی ایجاد می کند.
بله می توان گفت، هدف ما برای انجام اعمال نیک، رسیدن به کمال است. اما باید توجه داشت که کمال دارای مراتب است، و کمال نهایی، قرب الهی است، یعنی رسیدن به خدا.[/]

سلام
داشتم به این فک میکردم،
قبلا هدفم فقط درس ودانشگا بود،یعنی فکرم فقط اون بود
الان اینو از خودم پرسیدم یعنی آفریدن من وسلامتیم وعقل و... فقط فقط برا هدف درس خوندن؟خدا هدف بهتری ازمن انتظار نداره؟حیات ومرگ ودنیا برا هدف بزرگتریه؟پس چرا سرشار غفلت بودم تو انتخاب هدفم؟چرا درست نگاه نکردم به خیلی چیزا؟
الان هدفم من بشه چی؟که خدا همه جای زندگیم باشه.
قراره هدفمو بزرگتر کنم،که کمال توش معنی پیدا کند،اما مطمئنا راه رسیدن بهش سختره.اما من هستم با هر سختی.
انتظار خدا ازمن باتوجه به ظرفیتم تا کجاست؟
کاش زودتر متوجه خیلی چیزا میشدم
اما الانم غنیمت،اما خوب خیلی ناراحتم به خاطر غفلتم
راهنماییم کنید.پر از سوال شدم

[="Tahoma"][="Navy"]

m21142;316740 نوشت:
سلام
داشتم به این فک میکردم،
قبلا هدفم فقط درس ودانشگا بود،یعنی فکرم فقط اون بود
الان اینو از خودم پرسیدم یعنی آفریدن من وسلامتیم وعقل و... فقط فقط برا هدف درس خوندن؟خدا هدف بهتری ازمن انتظار نداره؟حیات ومرگ ودنیا برا هدف بزرگتریه؟پس چرا سرشار غفلت بودم تو انتخاب هدفم؟چرا درست نگاه نکردم به خیلی چیزا؟
الان هدفم من بشه چی؟که خدا همه جای زندگیم باشه.
قراره هدفمو بزرگتر کنم،که کمال توش معنی پیدا کند،اما مطمئنا راه رسیدن بهش سختره.اما من هستم با هر سختی.
انتظار خدا ازمن باتوجه به ظرفیتم تا کجاست؟
کاش زودتر متوجه خیلی چیزا میشدم
اما الانم غنیمت،اما خوب خیلی ناراحتم به خاطر غفلتم
راهنماییم کنید.پر از سوال شدم

الحمدلله که اهل بینش هستید، و بدانید که اگر سوالات به سمت شما آمده، این نشانه ، پله های ترقی است و باید از این فرصت استفاده کنید و به سوالاتتان پاسخ دهید و الا ممکن است این سوالات تبدیل به شبهه شده و شما را اذیت کنند و از پادرآورد.
کتابی که مشغول هستید، جوابهای خوبی برای بعضی از سوالات شما در مورد هدف و کمال خواهد داشت، آنها را مطالعه کنید و مطالبی که برایتان جالب بود یا سوال برانگیز، در این پست قرار دهید تا دیگران هم استفاده کنندو ان شاء الله باهم دیگر به بحث و بررسی آن بپردازیم.
موفق باشید.[/]

سلام
ازکجا بفهمیم ظرفیتمون تو راه بندگی وخودشناسی تا کجاست؟که بشتر ازخودمون انتظار نداشته باشیم؟

m21142;321561 نوشت:
ازکجا بفهمیم ظرفیتمون تو راه بندگی وخودشناسی تا کجاست؟که بشتر ازخودمون انتظار نداشته باشیم؟

باسلام و احترام
اگر ما به جایگاه و ارزش خودمان در دایره خلقت، پی ببریم، ظرفیت عمیق انسانی را پی خواهیم برد. و در اینصورت هیچ انسانی، دچار خود کم بینی و ضعف و سستی در مسیر عبادت و بندگی نخواهد شد. از این رو امام موسی بن جعفر علیه السلام به هشام فرمودند: ای هشام همانا با ارزشترین مردم از جهت قدر و منزلت کسی است که دنیا را بهره و ارزش خود نداند بلکه برای بدنهای شما ثمن و ارزشی جز بهشت وجود ندارد، پس این چیز ارزشمند را به غیر بهشت نفروشید.
إِنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ قَدْراً الَّذِي لَا يَرَى الدُّنْيَا لِنَفْسِهِ خَطَراً أَمَا إِنَّ أَبْدَانَكُمْ لَيْسَ لَهَا ثَمَنٌ‏ إِلَّا الْجَنَّةُ فَلَا تَبِيعُوهَا بِغَيْرِهَا.(کافی ، ج 1، ص 19)

با این وجود و جایگاهی که خداوند متعال برای انسان قرار داده، می تواند به مقام خلیفة اللهی برسد، با این تصویر، هیچ عذری برای طی کردن پله های ترقی و رشد باقی نخواهد ماند و باید تا آنجا که می توانیم در این مسیر کوشا باشیم و به همه تکالیف الهی عمل کنیم.

[="Arial Black"]راه و روش خودشناسی

به نظر اسلام خود حقیقی انسان روح خداوندی است که در بدن به امانت گذاشته شده‌است. این روح منشای خداوندی دارد و در قرآن کریم آمده‌است: «فاذا سویته نفخت فیه من روحی»[1] پس وقتی آن‌را درست کردیم از روح خود در آن دمیدیم.
یکی از عوامل خودشناسی آشنایی با نقص‌های خود است، ترس و وحشت از اعتراف به نقایص خود باعث می شود انسان بر واقعیت درونی خود پرده افکنده و نسبت به رفع آن نکوشد.
اگر در این راه، راهنما نباشد تا دست انسان را بگیرد، مطمئناً راه به چاه ختم خواهد شد.
لذا می بایست به موارد زیر توجه نمود:
1. در انتخاب دوست دقت به خرج دهید.
2. از مطالعة کتب اخلاقی و زندگی بزرگانی مثل شیخ رجبعلی خیاط (کتاب کیمیای محبت)، شنیدن سخنرانی های اخلاقی مثل برنامه های رادیو معارف، دریغ نورزید.
یکی از بهترین کتابها در این زمینه، کتاب خودشناسی برای خود سازی، اثر علامه مصباح یزدی است.
3. بعد از هر نماز مدتی در سجاده بنشینید و نسبت به اعمال خود تفکر و تامل کنید.
4. در برنامة‌ خودسازی که پس از خودشناسی است، فردا فردا نکنید. از همین حالا شروع کنید و آهسته و پیوسته حرکت کنید.

سلام
یسری حرفایی میزنم که منتظر نظر دوستان هستم
علت اصلی روی آوردن من به خودشناسی که برسه به خودسازی وخداشناسی،دیدن انواع مرگهای مختلف ناگهانی وبیماری نزدیکان بود،که باعث ایجاد تفاوت های اعتقادی در من شد،تفاوت های فکری در مورد انسان وزندگی که قبلا نبود،این تفاوت ها خیلی محسوس بود،که نگاهمو به همه این چیزا تغییر داد،با سوالاهای زیادی مواجه شدم،برای همین تصمیم مصممی دارم که در راستای ای تفاوتها تحقیق کاملی انجام دهم وروی سایت قرار دهم وهم در دانشگاه ارائه دهم وهم خودم جواب سوالهامو بگیرم وهم دیگران استفاده کنند البته با همراهی وهمکاری دوستان واساتید.
قبلا نگاه خاصی به زندگی نداشتم،اصلا درموردش فکری نبود وفقط سپری کردن روزها بود.اما الان که این فک به ذهنم آمده که زندگی همیشگی نیست و یه فرصتی از طرف خدا برای نشان دادن بندگی خدا،پس حواست باید به زندگی و اعمالت باشه.ثانیه های زندگیت مهم وتومسئول انهایی،پس به جا وبهترین عملکرد نیار هست که رضایت خدا باشه،حرفهای بالا در حد باوره ویا فقط حرف؟حال یه سوال شما در مورد رندگی چگونه فک میکنید؟کمی فکر کنید
به وجود پیچیده انسان جگونه نگاه میکنید؟واطلاعات کافی در موردش دارید؟
نظرتون در مورد آیات زیر چیه؟
انسان خليفة خدا در روي زمين(بقره (2)، آيه 30) و (انعام(6)، آية 165).
2. ظرفيت علمي انسان بزرگترين ظرفيت هايي است كه يك مخلوق ممكن است داشته باشد. بقره(2)، آيات 31-33.
3. داراي فطرتي خدا آشناست. اعراف(7)، آيه 172/ روم(30)، آية 43.
4. انسان تركيبي است از طبيعت و ماوراء طبيعت از ماده و معني و جسم و جان.الم سجده
5. آفرينش انسان، آفرينشي حساب شده است، تصادفي نيست، انسان موجودي انتخاب شده و برگزيده است. طه(20)، آيه 121.
6. انسان داراي شخصيت مستقل و آزاد است، و امانت دار خدا است. احزاب(33)، آية 72.
7. انسان از كرامت و شرافت ذاتي برخوردار است. اسراء(17)، آيه 70.
8. داراي وجدان اخلاقي است كه زشت و زيبا را درك مي كند. و الشمس(91)، آيات 8-9.
9. انسان جز با ياد خدا آرام نمي گيرد. رعد(13)، آية 28 و انشقاق(84) آية 6.
10. نعمت هاي زمين براي انسان آفريده شده است. بقره(2)، آيه 29/ جاثيه(45)، آيه 13.
11. هدف از خلقت انسان بندگي و اطاعت الهي است. ذاريات(51)
12. اگر خدا را فراموش كند خود را فراموش كرده. حشر(59)، آية 18.
13. بعد از مرگ حقايق پوشيده بر او آشكار مي گردد. ق(50)، آيه 22.
14. محرك انسان در كارها فقط مسائل مالي نيست؛ او ممكن است از حركت و تلاش خود جز رضاي آفريننده را نخواهد. فجر(89)، آية 28.
منتظر نظرات وپیشنهادات دوستان واساتید محترم هستم
فقط اینها را شفاف تر نگفتم چون منتظر پیشنهادات هستم،برای عملکرد بهتر،شما بگید شروع کردن بهتر بحث را.
منتظرم

باید یادمون نره که هیچ چیزی از خودمان نداریم بعد از اینکه خدا ثابت شد به عنوان علت العلل ،حالا میفهمیم که که واقعا فقیریم و غنی اوست و وقتی صفات او را شناختیم میفهمیم که اگر من یک قدم بردارم فقط با اختیاری که دارم اما به حول و قوه ی او همین یک قدم را برداشتم باید بدانم که اوست که راهنمایی ام خواهد کرد کسی که متقی شد به او راهنمایی خواهد رسید اوست که ارحم الراحمین است مناجات امیرالمومنین را بخوانیم تا بدانیم که انت الخالق و انا المخلوق و هل یرحم المخلوق الا الخالق تا دلی سرشار از آرامش داشته باشیم و بدانیم که توکلت علی الله باید گفت بحول الله و قوة او کارها را انجام میدهم وقتی سکان را سپردی به ناخدا خودش تو را از طوفان های سخت و وحشت ناک میرهاند پس بدانم که من عبد هستم و بندگی باید کنم .
لازم نیست زیاد خودمون رو بپیچونیم چیزی روشن تر از حق نیست وبرای فرق گذاشتن بین حق وباطل هم کافی است گناه نکنیم چون فرض این است که خدا برای ما ثابت است و پیامبر و قران و ...
بعد از اثبات وجود خداوند تبارک و تعالی و مشخص شدن مولا حالا عبد باید به حرف مولا گوش بدهد و هر کاری رو که دستور داده انجام بدهیم و برای دانستن وظایفی که عبد دارد نسبت به خدا ،کافیت به مراجع عظام تقلید رجوع کنیم خیلی راحت است خودمان دوست داریم راه رو سختش کنیم .
توجه کنیم به این مطلب که اگر دقت کرده باشید گذشتگان ما شاید بیسواد هم بودند اما روح تعبد داشتن و شاید دیده و یا شنیده باشید که مثلا فلان روستایی بیسواد عنایتی شد که میتوان قران را بخواند و...
اما امروز دوست داریم بیشتر به عقل بها بدیم البته خیلی کار خوبی است اما فراموش نکنیم که باید روح تعبد را فراموش نکنیم و اگر بیش از حد به عقل بهاء بدیم میشویم مادی .
اگر عقل ما اشتباهی نداشت اصلا پس چرا گاهی در کارهای خیلی ساده پشیمان از انجام یا انجام ندادنش میشویم.
این جمله را توجه داشته باشیم: روح تعبد را فراموش نکنیم

hamidxx;323150 نوشت:
باید یادمون نره که هیچ چیزی از خودمان نداریم بعد از اینکه خدا ثابت شد به عنوان علت العلل ،حالا میفهمیم که که واقعا فقیریم و غنی اوست و وقتی صفات او را شناختیم میفهمیم که اگر من یک قدم بردارم فقط با اختیاری که دارم اما به حول و قوه ی او همین یک قدم را برداشتم باید بدانم که اوست که راهنمایی ام خواهد کرد کسی که متقی شد به او راهنمایی خواهد رسید اوست که ارحم الراحمین است مناجات امیرالمومنین را بخوانیم تا بدانیم که انت الخالق و انا المخلوق و هل یرحم المخلوق الا الخالق تا دلی سرشار از آرامش داشته باشیم و بدانیم که توکلت علی الله باید گفت بحول الله و قوة او کارها را انجام میدهم وقتی سکان را سپردی به ناخدا خودش تو را از طوفان های سخت و وحشت ناک میرهاند پس بدانم که من عبد هستم و بندگی باید کنم .
لازم نیست زیاد خودمون رو بپیچونیم چیزی روشن تر از حق نیست وبرای فرق گذاشتن بین حق وباطل هم کافی است گناه نکنیم چون فرض این است که خدا برای ما ثابت است و پیامبر و قران و ...
بعد از اثبات وجود خداوند تبارک و تعالی و مشخص شدن مولا حالا عبد باید به حرف مولا گوش بدهد و هر کاری رو که دستور داده انجام بدهیم و برای دانستن وظایفی که عبد دارد نسبت به خدا ،کافیت به مراجع عظام تقلید رجوع کنیم خیلی راحت است خودمان دوست داریم راه رو سختش کنیم .
توجه کنیم به این مطلب که اگر دقت کرده باشید گذشتگان ما شاید بیسواد هم بودند اما روح تعبد داشتن و شاید دیده و یا شنیده باشید که مثلا فلان روستایی بیسواد عنایتی شد که میتوان قران را بخواند و...
اما امروز دوست داریم بیشتر به عقل بها بدیم البته خیلی کار خوبی است اما فراموش نکنیم که باید روح تعبد را فراموش نکنیم و اگر بیش از حد به عقل بهاء بدیم میشویم مادی .
اگر عقل ما اشتباهی نداشت اصلا پس چرا گاهی در کارهای خیلی ساده پشیمان از انجام یا انجام ندادنش میشویم.
این جمله را توجه داشته باشیم: روح تعبد را فراموش نکنیم

ممنون از همراهی شما دوست محترم
زندگی راچگونه معنا میکنید؟

باسلام
به خاطر اینکه قراره در دانشگاه این تحقیق ارائه داده بشه پس نباید فقط خودمو و افکار واعتقادات خودمو ببینم،برا همین منتظر همراهی شما سروران هستم.من نظرات شما را در تحقیق ذکر میکنم البته با اجازه شما.
غیر از پاسخ دادن سوالات قبلی،منتظر نظرات شما در پاسخدهی به پرسشهای زیر هستم
عنوان تحقیق باشه:خودشناسی +خودسازی=خداشناسی و تقرب به خداوند متعال
خودشناسی ---->خداشناسی
دنبال تیتر متفاوتم شما راهنمایی کنید؟،
ابتدا به نظر شما با تعریف مختصر وجامعی ازانسان وآیات وروایات انسان در قرآن شروع شود مناسب است؟اگر نه شما بفرمایید
منتظر نظرات تاثیر گذار شما دوستان هستم

سلام
پس منتظرما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[="Tahoma"][="Navy"]

m21142;323200 نوشت:
باسلام
به خاطر اینکه قراره در دانشگاه این تحقیق ارائه داده بشه پس نباید فقط خودمو و افکار واعتقادات خودمو ببینم،برا همین منتظر همراهی شما سروران هستم.من نظرات شما را در تحقیق ذکر میکنم البته با اجازه شما.
غیر از پاسخ دادن سوالات قبلی،منتظر نظرات شما در پاسخدهی به پرسشهای زیر هستم
عنوان تحقیق باشه:خودشناسی +خودسازی=خداشناسی و تقرب به خداوند متعال
خودشناسی ---->خداشناسی
دنبال تیتر متفاوتم شما راهنمایی کنید؟،
ابتدا به نظر شما با تعریف مختصر وجامعی ازانسان وآیات وروایات انسان در قرآن شروع شود مناسب است؟اگر نه شما بفرمایید
منتظر نظرات تاثیر گذار شما دوستان هستم

باسلام
فکرمیکنم پیگیری پست زیر بتواند راهگشای کارشماباشد و با موضوع شما در ارتباط است.
http://www.askdin.com/thread26449.html[/]

سوال:
میخوام در مورد خودشناسی وخودیابی ازکجا شروع کنم؟

جواب:
باسلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی
انسان دارای دو جنبه است:

1. جنبة مادی که نیازهای جسمی انسان مانند نیاز به آب، غذا، مسکن، پوشاک و غیره را شامل می شود.
2. جنبة‌ معنوی که نیازهای روحی و روانی انسان مانند کسب شناخت و کمال و رشد را تشکیل می دهد.
شناخت خداوند نیز نیازمند خودشناسی است و لازمة شکوفایی استعدادهای انسان، شناخت خویش است. خودشناسی، رابطة‌ انسان را با دنیای بیرون بهتر برقرار می کند و با حواس و نیروهای خود به شناخت بهتری از زندگی می رسد.
خودشناسی به معنی این است که انسان مقام واقعی خویش را درک کند، بداند که در معرفت می‌تواند بر فرشتگان پیشی بگیرد، بداند که او آزاد و مختار و مسؤول خویشتن و مسؤول افراد دیگر و مسؤول آباد کردن جهان و بهتر کردن جهان است. بداند که او امانتدار الهی است، بداند که برحسب تصادف، برتری نیافته است تا استبداد بورزد و همه چیز را برای شخص خود تصاحب کند و مسؤولیت و تکلیفی برای خویشتن قائل نباشد.[1]

برای موجودی که به صورت فطری خود را دوست دارد، کاملا طبیعی است که به خود بپردازد و درصدد شناختن کمالات خویش و رسیدن به آنها باشد. از این رو خودشناسی، نیازی به دلیل‌های پیچیده عقلی و نقلی ندارد. غفلت از این حقیقت و سرگرم شدن به چیزهایی که در کمال و سعادت آدمی موثر نیست، امری غیر طبیعی و انحراف‌آمیز است که باید علتش را جستجو کرد و راه سلامت و نجات از آن را شناخت، همة‌تلاش های انسانی برای تامین لذایذ و خوشی های وی انجام می‌گیرد، پس خود شناسی انسان و کمالاتی که ممکن است در مسیر او قرار بگیرد، بر همة مسائل مقدم است. تا آنجایی که بدون شناخت حقیقت انسان و ارزش واقعی او، دیگر بحث ها بیهوده و بی پایه است.[2]

اهمیت خودشناسی از دیدگاه قرآن و روایات:
قرآن فراموش کردن خود را نتیجه فراموش کردن خدا بر می‌شمارد و می‌فرماید: «و لا تکونوا کالذین نسوالله فانساهم انفسهم»[3] مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا هم خودشان را از یادشان برد. قرآن کوشاست که انسان «خود» را کشف کند. این «خود»، «خودِ» شناسنامه ای نیست که اسمت چیست؟ اسم پدرت چیست و در چه سالی متولد شده ای؟ تابع چه کشوری هستی؟ آن «خود» همان چیزی است که «روح الهی» نامیده می شود و با شناختن آن «خود» است که (انسان) احساس شرافت و کرامت می کند و خویشتن را از تن دادن به پستی‌ها برتر می‌شمارد. (شناسایی توانایی ها و صفات مثبت خود و تلاش برای شکوفا کردن آنها برای حذف صفات بد و منفی و رسیدن به کمال) امیر المومنین ـ علیه السّلام ـ نیز می‌فرماید: «در شگفتم از کسی که خود را نمی‌شناسد، چگونه می‌تواند پروردگارش را بشناسد.»

راه و روش خودشناسی
به نظر اسلام خود حقیقی انسان روح خداوندی است که در بدن به امانت گذاشته شده‌است. این روح منشای خداوندی دارد و در قرآن کریم آمده‌است: «فاذا سویته نفخت فیه من روح[4] پس وقتی آن‌را درست کردیم از روح خود در آن دمیدیم.
یکی از عوامل خودشناسی آشنایی با نقص‌های خود است، ترس و وحشت از اعتراف به نقایص خود باعث می شود انسان بر واقعیت درونی خود پرده افکنده و نسبت به رفع آن نکوشد.
اگر در این راه، راهنما نباشد تا دست انسان را بگیرد، مطمئناً راه به چاه ختم خواهد شد.
لذا می بایست به موارد زیر توجه نمود:
1. در انتخاب دوست دقت به خرج دهید.
2. از مطالعة کتب اخلاقی و زندگی بزرگانی مثل شیخ رجبعلی خیاط (کتاب کیمیای محبت)، شنیدن سخنرانی های اخلاقی مثل برنامه های رادیو معارف، دریغ نورزید.
یکی از بهترین کتابها در این زمینه، کتاب خودشناسی برای خود سازی، اثر علامه مصباح یزدی است.
3. بعد از هر نماز مدتی در سجاده بنشینید و نسبت به اعمال خود تفکر و تامل کنید.
4. در برنامة‌ خودسازی که پس از خودشناسی است، فردا فردا نکنید. از همین حالا شروع کنید و آهسته و پیوسته حرکت کنید.


[/HR][1] مطهری، مرتضی، مجموعة آثار، انتشارات صدرا، ج۲، ص۲۸۳، ۲۸۴٫

[2] مصباح یزدی، محمد تقی، خودشناسی و خود سازی، موسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ص ۸ ـ ۹٫

[3] حشر، آیه 19

[4] حج، 29

موضوع قفل شده است