|❀❀|پاتوق اسک دین؛ به زودی با تغییر و تحول در پاتوق

تب‌های اولیه

11156 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

نفهمیدم...
:Gol:

امشب شب بزرگیه.... شبی که گفتن قدرش مثل شب قدره....
امشب....
امشب......
امشب چه بگم به آقا...؟؟ بگم از عید فردا شادم؟؟؟؟؟؟؟ شادم چون عشقمی؟؟
عشق....
من عاشم یا معشوق؟؟؟ خودمونیم واقعا عشقمه؟؟؟
میگن عاشق هر کاری میکنه تا معشوقش ازش راضی باشه... هر کاری...
تو عاشقی چون همیشه هوامو داشتی.... همیشه.... روز و شب و مکان نداره... حتی تمام لحظه ها... ثانیه ها....
اما من....
من. . .
من هیچی... به یاد بودن تو واسه من لحظات خاصی داشت... مثلا وقتی کسی مریض بود ازت خواستم شفاعت کنی.... تو هم شفاعت کردی....
مشکلی داشتم... از خدا خواستم بخاطر تو کمک کنه... خدا هم کمک کرد...
خیلی چیزای دیگه.... که همیشه کنارم بود....
اما من چی؟؟؟ کی کنارت بودم؟؟
مگه تا حالا چندتا ندبه خوندم؟؟
چند دوره دعای عهد خوندم و با تو تجدید پیمان کردم؟؟
چند بار واسه سلامتیت دعا کردم؟؟
چند....
عصر میلاد توئه... و من غم بزرگی تو دلم دارم.... غم من غم منه... من... که همه بدی ها رو می اندازم گردن من... من بدم... اما تو همیشه کنارم بودی.... امروز عصر میرم خونه عمو زاده ات.... حضرت سید ابراهیم.... شاید.... شاید که نه حتما.... چون هیچوقت نا امیدم نکردید....
راستی آقا
تولدت مبارک.... انشاله سال بعد کنار هم برات جشن تولد بگیریم...........

« خداوند از انسان چه می خواهد؟!...»


شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند !
استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟
شاگرد گفت : برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت : سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟
شاگرد گفت : با کمال میل؛ استاد.
استاد گفت : اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .
استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه...!نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!
استاد گفت: حال اگر این مرغ ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!
شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود!
استاد گفت :

پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش!


همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست و استخوانت؛ گردی.

تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی

تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوری .

خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد!

او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد ومی پذیرد

« نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را.....!!!»

[="Black"]

سلام

میلاد منجی عالم بشریت مبارک باد

التماس دعای فرج


[/]

[="Tahoma"][="Black"]

[/]

[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله

[SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER]
[/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER]
[/]

[=Arial Black]پیام خاتون مهر:Gol:...خیلی خوشکل هست....اگراجازه میدن واسه اسک دین هم بگم:

کسی آرام می آید،نگاهش
خیس عرفان
است،قدم هایش پرازمعنا،دلش ازجنس باران است،کسی فانوس بردستش به سان نور می آید
امید قلب ما روزی زراه دور می آید
اللهم عجل ولیک الفرج
میلادمبارک

:Gol:

:badkonaka:[="red"] ســلام [/]:badkonaka:

[=arial narrow]باغ زنده من..:doa(3):
[=arial narrow] در باغ ملکوت چشمانت را بگشا

[=arial narrow]که قطره قطره نگاههایم می دوند با التماس..با احساس می کوبند درهای بسته را


[=arial narrow]باغ زنده من:doa(3):
در باغ ملکوتت رابگشا

[=arial narrow]

[=arial narrow] که دوکودک چشمانم درباغ پرمهرپدری[=arial narrow]،به شادی پرواز گیرد

[=arial narrow]باشوق درمیان صحرای سفید چشمانت؛ گل های خدا را بچیند
[=arial narrow] باغ زنده من[=arial narrow]:doa(3):
[=arial narrow]ابرهای مژه هایت را به صدا
به یکباره طوفان می شوی ؛با آب می بری باغ زنده مرا
:doa(1):


[=arial narrow]چشمانم مژه های چترهایش رامی بندد[=arial narrow]؛تا زیرباران اشک هایت[=arial narrow] به یکباره خیس شود
[=arial narrow]بوی باران گریه هایت خاک های باغ خط چشمانت را ربوده است

دستان نیازمندم
همان سروهای عریان درباغ نگاهت به التماس ریشه هایشان را درآب میکوبند
خورشیدراپرنور ترکن:doa(3):

[=arial narrow]که درختانم درچشمانت ریشه محکم کرده اند..[=Arial Narrow]برگ های تشنه ام را به [=Arial Narrow]بازی واداشته است

نسیم های لبخندت.

[=arial narrow] تمام رودهای باغ می جوشدازآب های مقدس


[=arial narrow]خون سرخی می شوند ودرجریان رگ های باغ جاری می شوند
[=arial narrow]ومن با خون های زنده ات لب رگ ها وضو میگیرم.

[=arial narrow]چشمانم سجاده ومهر نماز می خواهند..
[=arial narrow]

[=arial narrow]لبخندبزن آسمانم(عج):doa(3):

[=arial narrow] تابرروی خنده های شما نمازبگذارند

[=arial narrow]باغ زنده من[=arial narrow]

[=arial narrow] در باغ ملکوت چشمانت را بگشا:doa(3):


[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]از تپ و تاپ افتادم و تو نیومدی
عشق رو با ندای تو لبریز کرده ام
ای که در نو امیدی ها می باری
من هنوز لب تشنه نگاه تو ام
تو همان شه شاهانی آری
پس کی جلوه نمایی آری
که در این روز گرامی و عزیز ما همه لبریز صبریم آری:Gol:
[/]

با سلام
عید همه تون مبارک
خدا می دونه چقده خوشحالم
از این مرحله خیلی بیش تر:khandeh!:
اما
بیائید مث میلاد علی اکبر علیه السلام
یه برنامه اجرا کنیم
یه جمله ای با کلمات خودمون به سر انجام برسونیم
و تقدیم به امام مهربانی ها کنیم
خواهشم اینه
سریع با کلمه اتون جمله رو قطع نکنید
و بگذارید
ادامه پیدا کنه
و ادامه بدهید تا فردا غروب
جمعه هم می دیم
تحویل یکی از فرزندان زهرا
به آقای خوبیها تقدیم کنه
خدایا
شکرت که من و نگه داشتی
تا ...........

[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]:parvaneh:[=Microsoft Sans Serif]بی خامنه ای شعار هم عهدی چیست؟ [=Microsoft Sans Serif]:parvaneh:
[=Microsoft Sans Serif]:parvaneh:[=Microsoft Sans Serif]بی خامنه ای ندای یا مهدی چیست؟[=Microsoft Sans Serif]:parvaneh:
[=Microsoft Sans Serif]:parvaneh:[=Microsoft Sans Serif]هرکس که نشد فدایی خامنه ای[=Microsoft Sans Serif]:parvaneh:
[=Microsoft Sans Serif]:parvaneh:[=Microsoft Sans Serif] بی شک تو بدان منتظر مهدی نیست.[=Microsoft Sans Serif]:parvaneh:
[=Microsoft Sans Serif]
:roz:ولادت آخرین شکوفه باغ احمدی و آخرین ذخیره الهی بر منتظران جمالش مبارک باد
[=Microsoft Sans Serif]:roz:[=Microsoft Sans Serif]

خب اولین کلمه :
بعد از بسم الله
و درود بر معصومین و اولیاءالله

مولای

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی


دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی


صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

یا رب به که شاید گفت این نکته که درعالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه توفرمایی

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی وخودرایی

زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

مدیر فرهنگی;238472 نوشت:
با سلام
عید همه تون مبارک
خدا می دونه چقده خوشحالم
از این مرحله خیلی بیش تر:khandeh!:
اما
بیائید مث میلاد علی اکبر علیه السلام
یه برنامه اجرا کنیم
یه جمله ای با کلمات خودمون به سر انجام برسونیم
و تقدیم به امام مهربانی ها کنیم
خواهشم اینه
سریع با کلمه اتون جمله رو قطع نکنید
و بگذارید
ادامه پیدا کنه
و ادامه بدهید تا فردا غروب
جمعه هم می دیم
تحویل یکی از فرزندان زهرا
به آقای خوبیها تقدیم کنه
خدایا
شکرت که من و نگه داشتی
تا ...........

مولای دل های

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]مولای دل های [="red"]کبورترانه هاو ای[/][/]

[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله

چون ميخوام برم خونه سريع ميگم
امشب همه با هم راس ساعت 11 دعاي فرج رو ميخونيم
ok
فعلاً باي باي
[/]

شنیده بودم وقتی یجا گیر میفتند صدات میزنندو فوری جواب میدی

فکر میکردم فقط جواب خوبارو میدی


تا اون روز در اون حال بد گفتم آقا کمک

باور نمیشد جوابمو دادی

بعدم دوباره و دوباره و دوباره .....

میخوای شرمندم کنی؟


من پرووتر از اونیم که دست ازت بردارم

صدات میکنم صدات میکنم صدات میکنم

تا همیشه باهم باشیم

آخه با تو بودن یه طعمی داره که دل فقط میفهمه نه زبان

دلم خاک پات

بیا نور

بیا هستی

بیا تا سال دیگه باهم تولدتو جشن بگیریم

بیا منتظرتما


منتظرتندا


منتظرتیما

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]صدا میاد از خونمون یکی میگه
تیک تاک
صدا توی خیابونا یکی از دور میگه
تیک تاک

این صدای لحظه های بی تو بودنه ماست مولا
پس بشنو تو این صدارو
تیک تاک
این صدا برای شیعه حکم جلاد و تیغ و داره
شیعه ها با این شماره دلشون طاقت نداره

وقتی از شهر اخی ها میاد صدای گوله
دل ما طاقت نداره
مولا جون خودت می دونی که شیعه چع وضعی داره
مولا جون روز ولادت روز حسرت دلامون
صوت ربنا تو در شبهای پر از نور
شده آمال دلامون
آقا جون عیدی می خواهیم

خدا جون فرج رسون:Kaf:[/]

[="Tahoma"][="Black"]

نقل قول:
مولای دل های کبورترانه هاو ای

نور

بسم الله الرحمن الرحیم

نقل قول:
[=microsoft sans serif]مولای دل های کبورترانه هاو ای نور

مولای دل های کبوترانه ها و ای نور هستی

عید همگی مبارک
اللهم عجل لولیک الفرج:Gol:

نقل قول:
شنیده بودم وقتی یجا گیر میفتند صدات میزنندو فوری جواب میدی

فکر میکردم فقط جواب خوبارو میدی

تا اون روز در اون حال بد گفتم آقا کمک

باور نمیشد جوابمو دادی

بعدم دوباره و دوباره و دوباره .....

میخوای شرمندم کنی؟

من پرووتر از اونیم که دست ازت بردارم

صدات میکنم صدات میکنم صدات میکنم

تا همیشه باهم باشیم

آخه با تو بودن یه طعمی داره که دل فقط میفهمه نه زبان

دلم خاک پات

بیا نور

بیا هستی

بیا تا سال دیگه باهم تولدتو جشن بگیریم

بیا منتظرتما

منتظرتندا

منتظرتیما


اره همه الف ها همه میم ها منتظرن آقا..بیا..عزیزدل.



مولای دل های کبوترانه ها و ای نور هستی

و ای نبض زنده گیتی...

تورا به نشانه لب....به نشانه آن درخت سیب غار حرا......به نشانه ام ابیها....به نشانه شباهنگ ها...به نشانه نجم...به نشانه عروج...به نشانه جهان حقیقت....فقط راه را بگشا....تا من تاهمه درجشن تودرآسمان ها باشیم به حضور..
کلید را بچرخانیم..

ببخشید من نمیدونستم ادامه جمله بایدگفته بشه..همین طورادامه دادم...

فقط باید یک کلمه می گفتیم؟نمیدونستم....

خراب شد؟
:Ghamgin:
خب شما تااینجا بگید:
مولای دل های کبوترانه ها و ای نور هستی

و ای نبض زنده گیتی...

سبزينه ظهور;238505 نوشت:
مولای دل های کبوترانه ها و ای نور هستی

و ای نبض زنده گیتی...

[="Magenta"]در این روزگار [/]

یک مثل اسک دینی هست که میگه!!!!!!>> کارشناس اگه اومدنی بود !!!!! تا الان اومده بود !!!

ͼmohammadͽ;238521 نوشت:
یک مثل اسک دینی هست که میگه!!!!!!>

با سلام
این همه کارشناس
http://www.askdin.com/showgroups.php
خدا بده برکت
رنگ سبز و آبی

تنهای اول ، هیچ کس همراه نیست ...


دمشون گرم !!!!! اینا واسه ما نمیان !!! سوالای ساده رو که تو گوگل سرچ کنیم جوابش میاد عزیزم!!:khandeh!:

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]الان نیمه شعبان شده و صدای زنگ اذان التماس دعا دوستان

امشب شب نور است

شب دست و سرور است

که به زسول اذن داده اند شفاعت کل امت را

شاد باشید و سرور سلام بر منجی عالم:Gol:[/]

هرراه به جزراه توکج خواهدشد/بی لطف تواسمان فلج خواهدشد/مامنتظران اگربخواهیم همه/ امسال همان سال فرج خواهدشد


[=arial, helvetica, sans-serif]آن روز کـــــــه مــــا را ز گــــل خـــام ســـــرشتند

در مـــــدرســـــه عـــشــــــــــق شـــما نام نوشــتند

چــــون روز ازل نــــــام مــــــرا شــــــیعـــه نهادند

جـــــز عـــشق تــو مــــهدی(عج) دگرم هیچ ندادند

آقـــــا هـــــمـــــــه جـــا نـــام شــما ورد زبان است

بــــر منــــتـــظــرت هــــجــر شـــما بار گران است

آن غـــایــــب حــاضــــر که رهش راه نجــات است

او یـــوسف زهـــراست که در قـــید حــــــیات است

وصــــــل تــــو بــــهاریـــســــت کـــه پـــاییز ندارد

روی تـــــو جـــــمــــالــیـــــست که مـــه نیز ندارد

آقـــــا دل ما شــــعــبه ای از عشـــــــــق وصالت

خـــارج ز شــــمار اســـــت همه لطــف و کمالت



ولادت آخرین ذخیره ی الهی، بهار دلها، یوسف زهرا، مبارک:Gol:



زهی خجسته زمانی که یار بازآید
به کام غمزدگان غمگسار بازآید

به پیش خیل خیالش کشیدم ابلق چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید

اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید

مقیم بر سر راهش نشسته‌ام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید

دلی که با سر زلفین او قراری داد
گمان مبر که بدان دل قرار بازآید

چه جورها که کشیدند بلبلان از دی
به بوی آن که دگر نوبهار بازآید

ز نقش بند قضا هست امید آن حافظ
که همچو سرو به دستم نگار بازآید

سلام سلام سلام....

نخوابید بابا...بیداربشین..چندساعت دیگه قراره بابای آسمان(عج)به دنیابیاد...وای خداجون میشد من الان تو خونشون بودم...

بعدش وقتی ایشون به دنیامی اومد...من میرفتم درآغوشم میگرفتمش....وصدای ذکر کودکانشون رو می شنیدم...بعدش ...

هیچی بهتره هیچی نگم...آخه خیال پردازی تاکی؟ای کاش زودبیاددیگه...من خسته شدم:Ghamgin:

سبزينه ظهور;238652 نوشت:
سلام سلام سلام....

نخوابید بابا...بیداربشین..چندساعت دیگه قراره بابای آسمان(عج)به دنیابیاد...وای خداجون میشد من الان تو خونشون بودم...

بعدش وقتی ایشون به دنیامی اومد...من میرفتم درآغوشم میگرفتمش....وصدای ذکر کودکانشون رو می شنیدم...بعدش ...

هیچی بهتره هیچی نگم...آخه خیال پردازی تاکی؟ای کاش زودبیاددیگه...من خسته شدم:ghamgin:

سلام به شب زنده دار عزیز

حلا درسته که رو سیاهیم و بی لیاقت ولی بی معرفتم نیستیم که الا ن بگیریم بخوابیم بیداریم....بیدار بیدار...
ای خدا ا ا ا ا برسون آقامو
برسون جشن تولد و ظهورو با هم بر گزار کنیم...

بــیــا کــه رایــت مــنــصــور پــادشــاه رسـیـد
نــویـد فـتـح و بـشـارت بـه مـهـر و مـاه رسـیـد
جــمــال بــخــت ز روی ظــفـر نـقـاب انـداخـت
کــمــال عــدل بــه فــریــاد دادخـواه رسـیـد
سـپـهـر دور خـوش اکـنـون کـنـد کـه مـاه آمد
جـهـان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید
ز قــاطــعـان طـریـق ایـن زمـان شـونـد ایـمـن
قــوافــل دل و دانــش کــه مــرد راه رســیــد
عـــزیــز مــصــر بــه رغــم بــرادران غــیــور
ز قـــعــر چــاه بــرآمــد بــه اوج مــاه رســیــد
کـجـاسـت صـوفـی دجـال فـعـل مـلـحدشکل
بــگــو بــســوز کـه مـهـدی دیـن پـنـاه رسـیـد
صبا بگو که چه‌ها بر سرم در این غم عشق
ز آتـــــش دل ســــوزان و دود آه رســــیــــد
ز شــوق روی تــو شــاهــا بـدیـن اسـیـر فـراق
هــمـان رسـیـد کـز آتـش بـه بـرگ کـاه رسـیـد
مــرو بـه خـواب کـه حـافـظ بـه بـارگـاه قـبـول
ز ورد نـیـم شـب و درس صـبـحـگـاه رسـیـد

دوستان سلام
عید همگی مبارک
ان شاءالله که آخرین نیمه شعبان عصر غیبت باشه .
ان شاءالله عید بعدی عید ظهور باشه


تولد اقا برهمه جهانیان مبارک انشالله تاسالگرد بعدی ظهور اقا را جشن
بگیریم وهمه منتظران به ارزوی دیرینه شان برسند انشاالله انشاالله
درهمه تولدها همه میخندند شادی میکنندولی من گریه میکنم ومیگم
خدایا باز هم انتظار انتظار انتظارانتظار

با سلام
عید همه مبارک
وعده همه: ساعت 9 شب
توضیحات:
http://www.askdin.com/thread20360.html#post238143
التماس دعا

[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله

مدیر فرهنگی;238690 نوشت:

عید همه مبارک
وعده همه: ساعت 9 شب


سلام و عید شما مبارک
چند تا نکته
اول اینکه اذان نزدیکه ساعت 9 هست سمت غرب هم فکر میکنم بعد از 9 هست شاید کسی بخواد بره مسجد
امشب دعای کمیل هم که هست و شاید کسی دوست داشته باشه از فیض این دعا هم بهره ببره اون هم تو این ایام
نکته بعدی اینکه چرا کسی تفلدمو نمیتبریکه :Ghamgin:[/]

بی قبله می کنیم عبادت نیامدی
امسال هم به جشن ولادت نیامدی
بیماری فراغ تو هر شب شدیدتر
یکبار هم برای عیادت نیامدی
در جمکران شکر تو هر صبح می نهم سر را به آستان ارادت نیامدی
شد زرد باغها و تو ای آخرین بهار با آن قبای سبز سیادت نیامدی
در صعن چشم خسته هزاران چراغ اشک روشن نموده ایم به یادت نیامدی
تا کی و ان یکاد بخوانیم گرگها گسترده اند چشم حسادت نیامدی

كبوتر حرم;238760 نوشت:

نکته بعدی اینکه چرا کسی تفلدمو نمیتبریکه :Ghamgin:

به به خوش به سعادتتون:Gol:
واقعاً تولتون تبریک گفتن داره
تولدتون مبارک :Gol::Gol::Gol::Hedye::Hedye::Hedye:و انشاالله همیشه زیر سایه پر مهر امام زمان نفس بکشید:Gol:

[=Arial Black]از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را
به وصالت نـرسيديم و نديديم تو را



[=Arial Black]روزي مـا فـقـرا شـربـت وصل تو نبـود
زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را



[=Arial Black]

[=Arial Black]شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني!
در جواني که دويديم و نديديم تو را



[=Arial Black]

[=Arial Black]چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم
چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را



[=Arial Black]

[=Arial Black]گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود
پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را



[=Arial Black]

[=Arial Black]سعي کرديم كه شبي خواب ببينيم تورا
سحر از خواب پريديم و نديديم تو را



[=Arial Black]

[=Arial Black]مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم
همه را غير تو ديديم و نديديم تو را



[=Arial Black]

[=Arial Black]فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است
از همه جز تو بريديم و نديديم تو را


[=Arial Black]لااقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم
تا بگوييم: رسيديم و نديديم تورا

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی انتظار
بر دلم ترسم بماند آرزوی وصل یار

تشنه ی دیدار مولایم، اجل مهلت بده
تا ببینم با دو چشمم حجت پروردگار


سلام بردوستان گل......ای بابا ازدست آقا(عج)مریض شدم....ازدیشب تاحالا هی همش میان غذامیدن

شیرینی شربت..بعدش منم گفتم نمیخوام اونها هم گفتن به خاطرآقا بگیر...منم که تازه ازخوابگاه

وگشنگیهای اون اومدم دنبال بهانه بودم...هرچی شربت وشیرینی بود باغذاخوردم....هیشی دیگه الان مریض شدم...

یه توضیه ازجانب من...انسانهای عزیز تواین چندروز زیاد شیرینی نخوریدو..به اندازه بخوریدوگرنه مریض میشید:Nishkhand:

راستی چون جشنه......من چندتاخاطره بگم..

یکیش درمورد گنجیشکه.....:khaneh:

توی راه چندتاازدوستان یه گنجشک زخمی دیدن آوردنش دانشگاه(حالا چرا اونجا خدامیدونه)

بعدش همین.....اومدن نشون همه دادن...ودرآخرتصمیم گرفتن نجاتش بدهند....

ناگهان سروکله آقایون پیداشد....ازاونجایی که توی رشته ماباید تشریح کرد....یکیشون گفت:ازدست شماخانم ها...ببریم تشریحش کنیم.
دعواشدسریه گنجیشک....این سرشو گرفته بوداونم پاشو...

دیدم فایده نداره....کارآگاه گژد باید میرفت گنجشک رو نجات میداد ازدست اونها.....رفتم وسط درحالی که

داشتن دعوامیکردن..من گنجیشکو دزدیدم وفرار...گذاشتمش بالادرخت..:Kaf:

بعدیه عمو اومد گفت...گنجیشکه چیکارکردی؟دبدم بردیش.بهش گفتم..نه اشتباه میکنید نمیدونم کجاست.

دورغ مصلحتی بود....اگرجاشو نشان میدادم میرفتن تشریحش میکردن....:Moteajeb!:

اینها بیکاربودن دنبال بهانه بودن واسه دعوا:_loool:

[=Arial Narrow]نه بابا...درخته کوچیک بود..لای برگها گذاشتمش...وگرنه مگه میشه رفت بالادرخت...

[=Arial Narrow]اجازه؟یه خاطره دیگه بگم؟
[=Arial Narrow]ساعت1بامداد بود ومن 8صبح امتحان داشتم....هنوزحدود200صفحه دیگه هم داشتم...مجبوربودم بیداربمونم...
[=Arial Narrow]اولش شروع کردم تخمه خوردن....بادرس..خوابم پرید.اما تخمه ها تمام شدن.:Ghamgin:
[=Arial Narrow]ساعت3شد....رفتم بیرون راه رفتم بلکه شایدخوابم بپره.....
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]4شد..این باردیگه اصلا نمیشد جلوشو گرفت....به دوستم گفتم نیم ساعت دیگه بیدارم کن...ازاین جابه بعدشو دوستم واسم گفت.
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]نیم ساعت دیگه صدام زد..بعد من بهش گفتم:هیس!آروم باید بذاریم همه بخوابن...وگرنه میان اونها.دوستم پرسید کیا؟
[=Arial Narrow]گفتم:جن ها...(وااااااااااااااای)
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]دوستم قبض روح شد.....خودم هم اصلا یادم نیس چرا اینها رو میگفتم..وقتی خیلی خسته باشم خواب کام زیاد میبینم..
[=Arial Narrow]دوباره دوستم باترس صدام زد..درجواب بهش گفته بودم:بخدا همش رو خوندم...200صفحه کامل..گفت کی؟
[=Arial Narrow]گفتم:همین حالا....دارن بهم یادش میدن...
[=Arial Narrow]گفت:کی؟
[=Arial Narrow]منم ظاهرا این روگفته بودم بهش:همین هایی که پیشت نشستن.
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]آقادوستم ده تاپا قرض گرفت فرارکرد ازدست من...منم تخت خوابیدم تاصبح.

[=Arial Narrow]باورکنید من اسم جن میاد ترس میگیرم..نمیدونم چراتوخواب نترس میشم:Gig:

فکرکنم بهم یادداده بودن..آخه خیلی خوب گرفتمش...:Nishkhand:

موضوع قفل شده است