کدام دین را قبول کنم؟؟؟؟؟؟؟
تبهای اولیه
نگاه کنید من الان در قرن بیست و یک به دنیا آمده ام
جلویم صدها ادیان می بینم که من را به خود دعوت می کنند
برای مثال و ساده شده بحث فرض می کنیم تنها 3 دین دارند چنین کاری را می کنند
دین: ........................ اسلام .........................................مسیحی .......................................... یهودی
پیامبر: ..................... حضرت محمد ............................. حضرت عیسی ..................................حضرت موسی
زمان ظهور پیامبر: ..... 1000 سال پیش.......................... 2000 سال پیش............................... 3000 سال پیش
(آمارها فرضی است)
هر 3 پیامبر هم طبق تاریخ متواتر معجزه دارند
حالا من به دین کدومشان باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(توجه توجه:من به دین همین الان کار دارم وکاری به ادعای مسلمانان بنا بر تحریف ادیان ندارم چون الان من هیچ کدام از این دینها را قبول نکردم پس فعلا حرف هیچ کدامشان را قبول ندارم و فقط خواهان دلیل عقلی هستم که کدامشان را قبول کنم)
سخن من مانند این مثال است:
پدرم 20 سال پیش(که 15 سال پیش از دنیا رفته است و من او را اصلا ندیده بودم)به دیگر برادرانم که او را دیده بودند بگوید همه فرزندان من موظفند و من بر انها واجب می کنم به سخن کسی که این کارت را داشت گوش کنند بعد از فوت پدر 3 نفر امدند با این مهر و دستورات متناقضی دادند یکی گفت باید همه پسران در شهر کرمان زندگی کنند دیگری گفت باید در شهر تهران زندگی کنند دیگری گفت در مشهد زندگی کنند حالا من باید به حرف کدامشان گوش دهم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(مثل همین الان که مسیحی ها می گویند خدا 3تاست مسلمانان می گویند1 و یهودی هم یه جور دیگه یا در احکام و اعتقاداتشان که همه با هم متناقض هستند)
حالا من کدام دین را قبول کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(البته بیشتر سول من در مورد اثبات عقلانی ادعای نسخ ادیان توسط مسلمانان است)
حالا من کدام دین را قبول کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیام:قومی به گمان،فتاده در راه یقین!
جناب دکتر یثربی:گسستن از یقینی که با شیر اندرون شده و از بیرون نیز این همه تکیه گاه و حامی دارد ،بسیار دشوار است. حق هم همین است که دشوار باشد.مگر آسان است که بفهمی که نمی فهمی؟!و بفهمی که نه تنها خودت ،بلکه پدرت،معلمت،روحانی ات ،نسل گذشته ات،جامعه ات و... همه و همه نادان بوده و نفهمیده اند؟! انصاف باید داد که مشکل است.
به امید رهایی همگان از زندان یقین عوامانه و حرکت به سوی یقین منطقی ای که هیچ احتمال خلاف در آن نباشد.
:Gig::Gig::Gig:
حالا اگر ما از يقين عوامانه رسيديم به يقين منطقي آخرشم دوباره فهميديم اين هم اشتباه بود چي ؟
آخر دو بيتي هاي خيام به اين نتيجه ميشه رسيد كه ميتواند وجود داشته باشد و ميتواند وجود نداشته باشد . در واقع هميشه بايد ميانه باشي و يقيني در كار نيست . كسي هم كه ميانه هست كه هويت نداره پس آخرش ميشه پوچي و آخر پوچي چي بود ؟ :Gig: همون بود كه از پل خودش رو پرت كرد پايين .
بگذريم ... اون چيزي كه شما ميگي اسمش يقين منطقي هست درواقع يك يقيني در نقطه مقابل هست نه بيشتر . ساده بگم : اگر x اشتباه است y هم اشتباه است . اگر x عوامانه است y هم عوامانه است .
انجمن افشا , آرش بيخدا ! , ولتر , دكتر يثربي و همه كسايي كه اينجور فكر ميكنن عوام هستند نه خاص .
حالا من کدام دین را قبول کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راجع به آیین های دیگه مثل بودا تحقیق کردی؟؟؟؟؟
البته به هیچ وجه منظورم این نیست که این خوب تره یا اونا بدتر.این نتیجه ایه که خود تو باید بگیری
بنام خدا و سلام
کدام دین را قبول کنم؟؟؟؟؟؟؟
نظر من :
اگر می خوای وجدانت راضی باشه ، به ندای عقلت عمل کن.چرا که شما به اندازه ای که میدونی مختاری و به اندازه ای که مختاری حق انتخاب داری.
اگر برای دل مردمه :
" خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو "
اگر برای خداست :
" نا امید نباید شد .جوینده یابنده است "
امیدوارم تونسته باشم کمکت کنم.
ارادتمند :Gol:
شما همین دین خودمون ، اسلام شیعه رو قبول کن ، احکامشو انجام بده و همچنین به دنبال ادیان دیگر هم برو و قوانین و احکام و فلسفه و ... دو دین بزرگ دیگر را هم مطالعه کن ، اینجوری هر سه دین بزرگ رو در سر خود داری .
در ضمن مسیحی کی گفتن خدا سه تاست ؟ اونا هم خدای واحد رو قبول دارن ، فقط چون حضرت عیسی بدون پدر بوده ، می گویند که حضرت عیسی پسرش است !
به نظرم اگر دوست نداری فقط یه دین رو قبول کنی ، همشو قبول کن ، یکی رو نشانه ی خودت بگذار و بگو مسلمانی ولی در ذهن و باطن و عقل و وجود خودت ، هر سه دین را مطالعه کن و آنچه که با عقلت جور در میاد را انجام بده !
اینم نظر من هست ..... خود دانی .... زندگی خودت هست و تصمیم گیرنده هم خودتی .
(توجه توجه:من به دین همین الان کار دارم وکاری به ادعای مسلمانان بنا بر تحریف ادیان ندارم چون الان من هیچ کدام از این دینها را قبول نکردم پس فعلا حرف هیچ کدامشان را قبول ندارم و فقط خواهان دلیل عقلی هستم که کدامشان را قبول کنم)
کاری به قول خودتون ادعای مسلمانان نداشته باشید، ما حجت باطنی داریم که عقلمون هست. دینی که درسته و الهی و بدون تحریفه با فطرت و عقل ما سازگاری داره. بعد از مقایسه هم به این نتیجه میرسید که اون دین اسلامه.
به نظرم اگر دوست نداری فقط یه دین رو قبول کنی ، همشو قبول کن ، یکی رو نشانه ی خودت بگذار و بگو مسلمانی ولی در ذهن و باطن و عقل و وجود خودت ، هر سه دین را مطالعه کن و آنچه که با عقلت جور در میاد را انجام بده !
.
پلاریسم دینی، برای رسیدن به خدا به اندازه انسانها راه وجود داره. دکتر ع..........ش
نکنید این کارهارو. نرید دنبال این حرفا که سخر الدنیا و الاخره میشد. این تجربه خواهر کوچترتونه.
پلاریسم دینی، برای رسیدن به خدا به اندازه انسانها راه وجود داره. دکتر ع..........ش(همون دکتر علی شریعتی ؟)
نکنید این کارهارو. نرید دنبال این حرفا که سخر الدنیا و الاخره میشد. این تجربه خواهر کوچترتونه.
اینی که گفتی یعنی چه ؟ .... نفهمیدم درست ...خب چه بدی داره که یک انسان یک دین واحد داشته باشه و دین خودشو بشناسه و علاوه بر اون بره دو دین بزرگ دیگر رو هم یاد بگیره و باهاشون آشنایی پیدا کنه ؟ خب ، هر سه دین اسلام و مسیحیت و یهودیت دارن می گن خدا یکی هست و خوب این کار هاست و بد اون کار هاست ..... و مارو به راه راست هدایت می کنند !
اگر هم فکر می کنید که من پیرو عقاید کسی یا شخصی هستم ، کاملا در اشتباه هستید و من آنچه که خدا در دینش آورده را قبول می کنم و از حرف های مختلف فلاسفه ها و دین داران و ..... نکته جمع می کنم و سعی می کنم بهشون عمل کنم ...
اگر با این قضیه مشکل دارید ...دلیل رو بگید چون از تعجب نمی دونم الآن چیکار باید بکنم !
پلاریسم دینی، برای رسیدن به خدا به اندازه انسانها راه وجود داره. دکتر ع..........ش(همون دکتر علی شریعتی ؟)
پلاریسم دینی که درستش پلورالیسم هست یعنی تکثرگرایی یا کثرت گرایی دینی که دو تعبیر داره.
1. ما یک دین یا مذهب رو قبول داریم. ولی هر کس تعبیر و تفسیر خودش رو از این دین یا مذهب داره. خلاصه اینکه صراط های مستقیم داریم نه صراط مستقیم.
2. همه ادیان ما رو به راه حق دعوت میکنن. پس ما میتونیم همه اونا یا هر کدوم از اونها رو که خواستیم قبول کنیم.
من اولین بار از طریق ع...........ش با این تفکر آشنا شدم. عبدالکریم سروش
خب چه بدی داره که یک انسان یک دین واحد داشته باشه و دین خودشو بشناسه و علاوه بر اون بره دو دین بزرگ دیگر رو هم یاد بگیره و باهاشون آشنایی پیدا کنه ؟
هیچ بدی نداره! وظیفه ما برای انتخاب دینمون تحقیقه. پس باید ادیان الهی رو بشناسیم و حداقل برای خودمون دلیل داشته باشیم که چرا این دین رو انتخاب کردم.
بعدم ما وقتی میگیم مسلمونیم معنیش اینه که به حقانیت پیامبران پیش از حضرت محمد (ص) ایمان داریم و شریعتمون، شریعت پیامبر اکرم (ص) هست.
خب ، هر سه دین اسلام و مسیحیت و یهودیت دارن می گن خدا یکی هست و خوب این کار هاست و بد اون کار هاست ..... و مارو به راه راست هدایت می کنند !
اگر هم فکر می کنید که من پیرو عقاید کسی یا شخصی هستم ، کاملا در اشتباه هستید و من آنچه که خدا در دینش آورده را قبول می کنم و از حرف های مختلف فلاسفه ها و دین داران و ..... نکته جمع می کنم و سعی می کنم بهشون عمل کنم ...
اگر با این قضیه مشکل دارید ...دلیل رو بگید چون از تعجب نمی دونم الآن چیکار باید بکنم !
ر ضمن مسیحی کی گفتن خدا سه تاست ؟ اونا هم خدای واحد رو قبول دارن ، فقط چون حضرت عیسی بدون پدر بوده ، می گویند که حضرت عیسی پسرش است !
پاسخ:نه می گویند خدا 3 تا است پدر و پسر و روح القدس و در عین 3 تایی یکی هستند و این یعنی توحید
فران هم می گه لا تقولو ثلاثه ...
دیگه این که خیلی معروفه
بعد هم اگر همه دینها را قبول کنی خیلی تناقض در ادیان هست مخصوصا در احکام
و هر دینی می گوید بقیه ادیان باطلند وگمراه پس من هرگز نمی توانم همه ادیان را قبول کنم
بعد من دلیل عقلی می خواهم و نظرخواهی که نکردم عزیز
بعد فریگ گفته ای:
هیچ بدی نداره! وظیفه ما برای انتخاب دینمون تحقیقه. پس باید ادیان الهی رو بشناسیم و حداقل برای خودمون دلیل داشته باشیم که چرا این دین رو انتخاب کردم.
پاسخ:خب سوال من همینه که از کجا معلوم دین 1 درسته و دین 2 غلط است
به نظر من هیچ راه تمایزی بین حق و باطل در ادیان نیست تا بفهمی کدوم دین حقه
تا اونجایی که من می دونم دین مسیحیت هم نوید ظهور پیامبر اسلام(ص) رو داده بود! حتی خیلی از مسلمانان صدر اسلام به همین خاطر پیش پیامبر آمده و مسلمان شدند! پس اگه مسیحیت رو قبول می کنی که باید اوتوماتیک وار بیای سراغ اسلام.
میریم سراغ رد گزینه ی یهودیت! : آیا خدایی که از بتدای خلقت انسان(طبق گفته ی تمام ادیان!) برای او راهنما گذاشته(حضرت آدم(ص)) و هیچگاه انسان را به حال خود رها نکرده 3000سال انسان را بدون راهنما می گذارد؟
در اسلام و مذهب تشیع با وجود ائمه مخصوصا امام زمان(عج) هدایت دائمی خداوند وجود دارد.
اینم یه معجره از اسلام:
http://www.askdin.com/thread17443.html#post201676
کافیه تو گوگل سرچ کنی معجزه اسلام!
تا اونجایی که من می دونم دین مسیحیت هم نوید ظهور پیامبر اسلام(ص) رو داده بود! حتی خیلی از مسلمانان صدر اسلام به همین خاطر پیش پیامبر آمده و مسلمان شدند! پس اگه مسیحیت رو قبول می کنی که باید اوتوماتیک وار بیای سراغ اسلام.
میریم سراغ رد گزینه ی یهودیت! : آیا خدایی که از بتدای خلقت انسان(طبق گفته ی تمام ادیان!) برای او راهنما گذاشته(حضرت آدم(ص)) و هیچگاه انسان را به حال خود رها نکرده 3000سال انسان را بدون راهنما می گذارد؟
در اسلام و مذهب تشیع با وجود ائمه مخصوصا امام زمان(عج) هدایت دائمی خداوند وجود دارد.
اینم یه معجره از اسلام:
يك كشف عادي ولي شگفت انگيز در مورد سجده
کافیه تو گوگل سرچ کنی معجزه اسلام!
سلام دوست عزیز.
انسان که به خاطر کار مسیحیای 1400 سال پیش ایمان نباید بیاره(منظورم اینه که فقط چون اونا این کار روکردن)
دوم اینکه معجزه برای تایید به کار میره.نه اثبات.
نگاه کنید من الان در قرن بیست و یک به دنیا آمده ام
جلویم صدها ادیان می بینم که من را به خود دعوت می کنند
برای مثال و ساده شده بحث فرض می کنیم تنها 3 دین دارند چنین کاری را می کنند
دین: ........................ اسلام .........................................مسیحی .......................................... یهودی
پیامبر: ..................... حضرت محمد ............................. حضرت عیسی ..................................حضرت موسی
زمان ظهور پیامبر: ..... 1000 سال پیش.......................... 2000 سال پیش............................... 3000 سال پیش
(آمارها فرضی است)
هر 3 پیامبر هم طبق تاریخ متواتر معجزه دارند
حالا من به دین کدومشان باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(توجه توجه:من به دین همین الان کار دارم وکاری به ادعای مسلمانان بنا بر تحریف ادیان ندارم چون الان من هیچ کدام از این دینها را قبول نکردم پس فعلا حرف هیچ کدامشان را قبول ندارم و فقط خواهان دلیل عقلی هستم که کدامشان را قبول کنم)
سخن من مانند این مثال است:
پدرم 20 سال پیش(که 15 سال پیش از دنیا رفته است و من او را اصلا ندیده بودم)به دیگر برادرانم که او را دیده بودند بگوید همه فرزندان من موظفند و من بر انها واجب می کنم به سخن کسی که این کارت را داشت گوش کنند بعد از فوت پدر 3 نفر امدند با این مهر و دستورات متناقضی دادند یکی گفت باید همه پسران در شهر کرمان زندگی کنند دیگری گفت باید در شهر تهران زندگی کنند دیگری گفت در مشهد زندگی کنند حالا من باید به حرف کدامشان گوش دهم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(مثل همین الان که مسیحی ها می گویند خدا 3تاست مسلمانان می گویند1 و یهودی هم یه جور دیگه یا در احکام و اعتقاداتشان که همه با هم متناقض هستند)
حالا من کدام دین را قبول کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(البته بیشتر سول من در مورد اثبات عقلانی ادعای نسخ ادیان توسط مسلمانان است)
با سلام و عرض ادب
ابتدا شما به این سوال پاسخ دهید که چرا می خواهید دیندار باشید؟و چه لزومی به پیروی از دین خاص وجود دارد؟
آیا این امر(از منظر شما) مبتنی بر دلیلی عقلی است؟
قدیمی 2 روز پیش 1 پست برگزیده velayat عضو كوشا velayat آواتار ها تاريخ عضويت ۱۳۹۰/۱/۱۷ محل سکونت مشخصات حضور [+] تعداد مشارکت [+] 162 دريافت کتاب 0 کتابهای ارسالی 0 گالري تصاوير 0 صلوات به دیگران 7 تعداد صلوات 130 بار در85 پست آخرین موضوعات آخرين موضوعات پیش فرض کدام دین را قبول کنم؟؟؟؟؟؟؟ نگاه کنید من الان در قرن بیست و یک به دنیا آمده ام جلویم صدها ادیان می بینم که من را به خود دعوت می کنند برای مثال و ساده شده بحث فرض می کنیم تنها 3 دین دارند چنین کاری را می کنند دین: ........................ اسلام .........................................مسیح� � .......................................... یهودی پیامبر: ..................... حضرت محمد ............................. حضرت عیسی ..................................حضرت موسی زمان ظهور پیامبر: ..... 1000 سال پیش.......................... 2000 سال پیش............................... 3000 سال پیش (آمارها فرضی است) هر 3 پیامبر هم طبق تاریخ متواتر معجزه دارند حالا من به دین کدومشان باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (توجه توجه:من به دین همین الان کار دارم وکاری به ادعای مسلمانان بنا بر تحریف ادیان ندارم چون الان من هیچ کدام از این دینها را قبول نکردم پس فعلا حرف هیچ کدامشان را قبول ندارم و فقط خواهان دلیل عقلی هستم که کدامشان را قبول کنم) سخن من مانند این مثال است: پدرم 20 سال پیش(که 15 سال پیش از دنیا رفته است و من او را اصلا ندیده بودم)به دیگر برادرانم که او را دیده بودند بگوید همه فرزندان من موظفند و من بر انها واجب می کنم به سخن کسی که این کارت را داشت گوش کنند بعد از فوت پدر 3 نفر امدند با این مهر و دستورات متناقضی دادند یکی گفت باید همه پسران در شهر کرمان زندگی کنند دیگری گفت باید در شهر تهران زندگی کنند دیگری گفت در مشهد زندگی کنند حالا من باید به حرف کدامشان گوش دهم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (مثل همین الان که مسیحی ها می گویند خدا 3تاست مسلمانان می گویند1 و یهودی هم یه جور دیگه یا در احکام و اعتقاداتشان که همه با هم متناقض هستند) حالا من کدام دین را قبول کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یک سوال مرتبط:
اگر من (به عنوان مثال ) که پدر و مادرم مسلمانند بخواهم مسیحی شوم ،مشکلی دارد؟منظورم مجازاتی چیزی است.
ابتدا شما به این سوال پاسخ دهید که چرا می خواهید دیندار باشید؟و چه لزومی به پیروی از دین خاص وجود دارد؟
آیا این امر(از منظر شما) مبتنی بر دلیلی عقلی است؟
پاسخ:وقتی این جوری سوال می کنم یعنی این را پیش فرض گرفته ام
در مورد نبی ونیاز به آن و قاعده لطف اشکالی را مطرح کردم ولی نمی دانم چرا قفل شد
پاسخ:مام نگفتیم اینجوری است
پاسخ:فرضا دست پیدا کرده ایم(چون پیش فرضسوال است؟)
پاسخ:مثلاچه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با سلام.
دوستان در کتاب خدا دین یکی است آنهم اسلام.
سوره ال عمران آيه 19 دين نزد خدا اسلام است…
سوره ال عمران آيه 85 کسي که جز اسلام را بعنوان دين بپذيرد از او پذيرفته نمي شود.
پس مي بينيم دين نزد تمام پيام آوران اسلام بوده و حضرت محمد(ص) اولين عربي است که به اسلام ايمان مي آورد. انعام آيه 14 و 163 الزمر آيه 11-12
در رابطه با اسلام
کلمه اسلام از شهر اورشليم گرفته شده (Urshalem). در زمان حضرت ابراهيم سفر پيدايش باب 14 آيه 18ملک صديق و ملک ساليم نان و شراب بيرون آورد و او کاهن خداي تعالي بود.
سور انعام 127-
آنانراست خانه سلام (دارالسلام )نزد پرورگار خویش و اوست دوست ایشان بدانچه
بودند میکردند.
یونس25
25- و خدا میخواند به سوی خانه سلام ( اورشلیم) و هدایت کند هرکه را خواهد به سوی راهی راست.
کلمه اسلام در زبان عبري به معني صلح (Peace) مي باشد و آن تائيد مي شود با عبرائيان باب 7 آيه 2
همانطور که مي بينيم در زمان حضرت ابراهيم Urshalem در زمان حضرت عيسي Jerusalem در زمان حضرت محمد(ص) Mosalem و هر سه در کلمه سلام مشترک مي باشند.
پس همانطور که مي بينيم( يهوديت و مسيحيت و محمدي و زردشتی) شاخه اي از اسلام است.
سوره حج آيه 78
خداوند براي شما در دين بيچارگي قرار نداده است اين آئين پدر شما ا براهيم است او شما را مسلمان ناميده است تا قبل از آن که اين شريعت (منظور حضرت محمد) آمده باشد.
پس دلیلی دیده نمیشود که مذهب یهود و یا مسیحت یا زردشتی به مذهب محمدی به پیوندد .
وقتی در قرآن کریم، به نقل از حضرت ابراهیم (ع) میخوانیم که: «وَ وَصَّى بِهاإِبْراهیمُ بَنیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّینَفَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ : توصیه کرد ابراهیم به فرزندانخویش و نوهاش یعقوب که: ای فرزندان من، خداوند برای شما این دین را برگزید، پسنمیرید مگر آنکه مسلمان باشید» (البقرة: ۱۳۲) و بدون فاصله از یعقوب (اسراییل) وفرزندانش (بنی اسراییل) نقل میکند که: «أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَیَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدی قالُوانَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاًواحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ : آیا شما حضور داشتید و شاهد بودید که یعقوبدر هنگامهی مرگ خویش از فرزندانش پرسید: چه چیزی را پس از مرگ من میپرستید؟ وآنان گفتند: خدای تو و پدران تو: ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را میپرستیم، خدایییگانه و ما به او تسلیم شدهایم و مسلمانیم» (البقرة: ۱۳۳) آیا هیچ کس تصور میکندکه مقصود آنان از «مسلمانی» پیروی از شریعت محمدی (ص) باشد که دو هزار و چند صد سال بعد پدیدار میشود (2700) سال!؟
همین عنوان در بارهی: «نوح، لوط، موسی، عیسی، حواریون، سلیمان، بلقیس، فرعون و ...» آمده است که با عبارات «اسلمت : اسلام آوردم یا تسلیم حق شدم» یا «انا منالمسلمین : من از مسلمانانم» یا «توفنی مسلما : مرا مسلمان بمیران» و ... از آنهایاد شده است (نگاه کنید به: آلعمران: ۵۲. المائدة: ۱۱۱. یونس: ۸۴ و ۹۰. یوسف: ۱۰۱. النمل: ۴۴. الذاریات: ۳۶. و ...)
در دو آیهی قرآن، با صراحت آمده است که «ما كانَ إِبْراهیمُ یَهُودِیًّا وَ لانَصْرانِیًّا وَ لكِنْ كانَ حَنیفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكینَ : ابراهیم، نه یهودی بود و نه مسیحی، ولیکن بدون انحراف از نسخهی فطری دین خدا ومسلمان بود و از مشرکان نبود» (آلعمران: ۶۷) در حقیقت، وقتی ابراهیم، یهودی میشودکه از شریعت موسی (ع) پیروی کند و حال آنکه چنین امری محال است؛ چرا که او قرنهاقبل از موسی از دنیا رفته است و به طریق اولی نمیتوانست مسیحی شمرده شود و قطعاًنمیتوانست تابع شریعت محمدی (ص) شمرده شود.
ولی با تمامی این مسائل، او را «حنیفاً مسلما» میشمارد. این به آن خاطر است که «اسلام» نام «دین یگانه»ای بوده است که تمامی پیامبران خدا از ابتدای خلقت تاانتها، به آن دعوت میکردهاند و به همین جهت، گاه خدای رحمان آنان را «مسلمان» خوانده است و گاه از قول آنان آمده است که «مسلمان»اند.
آخرین آیات نازل شده بر پیامبر خدا در سوره مائده (آیات 43تا 48) با صراحتی می گوید "چگونه از تو حکم میخواهند در حالی که تورات پیش انان است وحکم خدا در آن
.....ما تورات را فرستادیم ودر آن هدایت و نور است.......وهرکس به آنچه خدا(درتورات)نازل کرده حکم نکند ستمگر کافر است.......وهر کس به آنچه خدا(در تورات)
نازل کرده حکم نکند ستمگر است..... و باید اهل انجیل به آنچه خداوند در آن نازل کرده است عمل کنند. واگر چنین نکنند فاسق اند. وما قرآن را بسوی تو فرستادیم مبتنی بر حق و تائید کننده کتاب پیش از آن و در بر دارنده مطالب آن ها پس حکم کن بین ایشان به آن چه خدا حکم کرده است. عبارت عند هم التوراه فیها حکم الله: تورات
نزد آنان است و در آن حکم خداست" معلوم میشود که "تورات موجود در دسترس یهودیان زمان پیامبر خدا (ص)بوده در بر دارنده ی حکم خدا واز نظر قرآن برای یهودیان
معتبر شمرده شده است" و تاکید می کند عمل به آن موجب رضای خدا و سر پیچی
از آن موجب عذاب الهی و تحقق کفر و ظلم بوده است (فاولئک هم الکافرون.... فاولئک هم الظالمون)......
با تشکر :
م-مهدی
شما اگر قرار باشد ديني را انتخاب كنيد بايد قبل از آن به يك معرفت هايي در مورد خدا و نبي دست پيدا كرده باشيد و سپس به دنبال حقيقت برويد و هر كدام از اديان را كه حق بودند انتخاب كنيد.(بديهي است از ديدگاه ما اسلام دين حق است و براي حقانيت خود دلايل زيادي دارد ولي جواب را بر فرض اينكه شما هنوز ديني را انتخاب نكرده ايد دادم) پاسخ:فرضا دست پیدا کرده ایم(چون پیش فرضسوال است؟)
دين براي هدايت انسان ها آمده است و بدیهی است هدایت شرایط و مقدماتی دارد که معرفت از مهمترین و اساسی ترین آنها است، یعنی انسان برای آنکه از هدایت دینی بهره مند گردد باید ازجهانبینی استواری برخوردار باشد.برخي از ابعاد این جهانبینی را مي توان چنين نام برد:
اينكه چون شما هنوز ديني را انتخاب نكرده ايد دليل نمي شود پي به تحريف اديان ديگر نبريد بلكه مي توان با دلايل ديگر اين تحريفات را اثبات كرد. پاسخ:مثلاچه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام دوستان
همه به این اعتقاد دارند که حقیقت دین رو باید توسط عقل سنجید و سپس بهترین را انتحاب کرد
خداوند عقل کل است و صد البته برای ما هم که آفریده های او هستیم راه غیر عقلانی(یا وهمی و ظنی و...) در انتخاب دین نمی پسنده
اگه دقت کنیم هیچکدام از ادیان دلایل قطعی و یقینی برای ما ایجاد نمی کنند که الهی باشندبلکه صد البته بر عکس اونو ثابت میکنند
داستان حضرت موسی و خلقت زمین ثابت شده که از افسانه های اساطیر بابلی و بین النهرین و ... اقتباس شده .( الواح گلینی بدست اومده, که داستانهایی را بیان میکند که نشان می ده داستان موسی از کجا رو نوشت شده یکی از این داستانها سرگذشت ساریگون است که عینا" مانند موسی است).
قرآن هم که به خاطر مطرح کردن این داستانها جای اشکاله
دین مسیحیت هم که اصل توحید را زیر سوال میبره
پس دیگه کدوم رو عقل قبول میکنه؟؟؟
[=Garamond]سلام وادب؛
[=Garamond]
[=Garamond]
[=Garamond]1- اگر شما این پیش فرض ها را پذیرفته ای که این 3 دین، هر 3 ادیان الهی هستند و هر 3 از سوی خدا فرستاده شده اند، طبیعتا باید بر اساس قید زمان، دین حق را انتخاب کنی. و در واقع دینی حق است که بعد از دو دین دیگر، فرستاده شده است.
[=Garamond]
[=Garamond]دلیلش هم این است که وقتی یک خدا که حکیم هم هست، بعد از ارسال 2 دین، دین سوّمی را بعد از آن دو می فرستد، حتما یک نیازهایی در زندگی بشر بوجود آمده بوده که 2 دین قبلی پاسخگو نبوده و حالا دینی همراه با نکات و مباحثی بیشتر و کامل تر باید ارسال می شده، پس طبیعتا اون دینی الان بهتر و مناسب تره برای پذیرش که بعد از دو دین دیگر ارسال شده.
[=Garamond]
[=Garamond]دقّت کنید که لازمه این راهکار اینه که این پیشفرض رو پذیرفته باشید که هر 3 دینی که گفتید، هر 3 الهی و از سوی خداوند واحد ارسال شده است و در زمان های مختلف. که بنظرم رسید در پست اول این پیشفرض رو پذیرفته اید.
[=Garamond]
[=Garamond]
[=Garamond]2-راهکار دوم این که ابتدا برید روش سنجش درستی یا غلطی یک سخن را از علم منطق(Logic) و مبانی و قواعد پایه ای و ریشه ای و کلّی تفکّر را از فلسفه یاد بگیرید. پس تا اینجا با دو دانش منطق و قواعد کلّی فلسفه (قواعدی که میان همه ی فلسفه ها مشترک است مثل جمع دو نقیض ممکن نیست و...) یاد گرفتید که چگونه بفهمید یک سخن منطقی و قابل پذیرش و درسته یا نه.
[=Garamond]
[=Garamond]حالا در قدم بعدی، موارد زیر رو در هر 3 دین جستجو کنید و ببینید کدام یک از 3 دین، گفته ها و پاسخ های منطقی تر و قابل پذیرش تر و کامل تر و بهتری ارائه می کنه:
[=Garamond]
[=Garamond]1-گزاره های هر یک از 3 دین راجع به هستی شناسی، خداشناسی، انسان شناسی، جهان شناسی و شناخت شناسی
[=Garamond]
[=Garamond]2-پاسخ های هر یک از 3 دین به سوالات اساسی شما از خدا و جهان و انسان و هستی و...
[=Garamond]
[=Garamond]یاحق
اگر شما این پیش فرض ها را پذیرفته ای که این 3 دین، هر 3 ادیان الهی هستند و هر 3 از سوی خدا فرستاده شده اند، طبیعتا باید بر اساس قید زمان، دین حق را انتخاب کنی. و در واقع دینی حق است که بعد از دو دین دیگر، فرستاده شده است.
دلیلش هم این است که وقتی یک خدا که حکیم هم هست، بعد از ارسال 2 دین، دین سوّمی را بعد از آن دو می فرستد، حتما یک نیازهایی در زندگی بشر بوجود آمده بوده که 2 دین قبلی پاسخگو نبوده و حالا دینی همراه با نکات و مباحثی بیشتر و کامل تر باید ارسال می شده، پس طبیعتا اون دینی الان بهتر و مناسب تره برای پذیرش که بعد از دو دین دیگر ارسال شده.
دقّت کنید که لازمه این راهکار اینه که این پیشفرض رو پذیرفته باشید که هر 3 دینی که گفتید، هر 3 الهی و از سوی خداوند واحد ارسال شده است و در زمان های مختلف. که بنظرم رسید در پست اول این پیشفرض رو پذیرفته اید.
با سلام خدمت شما گرامی
من بیشتر می خواستم بحث تعارض معجزات را مطرح کنم
یعنی اینکه الان 3 پیامبر و سه دین داریم
همه می گویند پیامبر ما الان باید پیامبر باشد و این هم معجزاتش
خب حالا من به کدوم عمل کنم
نکته مهم این است که هر سه می گویند الان هم دین ما حق است
ودین دیگر باطل است
در مرود راهکار دومتان هم می توان گفت حتی اسلام هم با گزاره های فلسفی مطابق نیست و همش می ایند اسلام را با عقل مطابق می کنند و روایات را توجیه می کنند
مثل بحث وحدت وجود و...
داستان حضرت موسی و خلقت زمین ثابت شده که از افسانه های اساطیر بابلی و بین النهرین و ... اقتباس شده .( الواح گلینی بدست اومده, که داستانهایی را بیان میکند که نشان می ده داستان موسی از کجا رو نوشت شده یکی از این داستانها سرگذشت ساریگون است که عینا" مانند موسی است).
داستان های قرآن که احسن القصص هستن محل اشکالن؟!
اگر منظورتون کتیبه تنگی ور هست، سارگن به هفت یا هشت خدا سوگند یاد کرده، این میتونه شباهتی با حضرت موسی (ع) داشته باشه؟!
اگر منظرتون به آب انداخته شدن سارگن هست که نمونه های دیگه ای هم داریم، سینوهه رو خوندین؟
یقول الذین کفروا ان هذا الا اساطیر الاولین
قرآن افسانه نیست
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام
ولایت جان یک پیشنهاد:
بیا و بحث ادیان رو کنار بگذاریم ، بنا رو بر این فرض بگذاریم که هیچ دینی تا حالا ارایه نشده است.
یعنی از صفر شروع کنیم.نظر شما چیست.در باره ی خدا ...هستی...انسان..زندگی ... دنیای پس از
این....فلسفه ی وجود ..ووو
اگر موافقید در همین تاپیک یا یک تاپیک جدید شروع کنیم .
ارادتمند:Gol:
سلامولایت جان یک پیشنهاد:
بیا و بحث ادیان رو کنار بگذاریم ، بنا رو بر این فرض بگذاریم که هیچ دینی تا حالا ارایه نشده است.
یعنی از صفر شروع کنیم.نظر شما چیست.در باره ی خدا ...هستی...انسان..زندگی ... دنیای پس از
این....فلسفه ی وجود ..ووو
اگر موافقید در همین تاپیک یا یک تاپیک جدید شروع کنیم .
ارادتمند
این کار تو را من کردم
من از وجود خدا در همین سایت شروع کردم
فعلا دلیلی بر وجود خدا پیدا نکرده ام.
دلیلی بر ناقص بودن برهانی را 1 هفته پیش دادم که هنوز هیچ کس جوابم را نداده. (پست های 71 تا 76 این تاپیک : http://www.askdin.com/thread17545.html )
تا وقتی که کسی جواب آن را ندهد من هم ناچارا نمیتوانم وجود خدا را بپذیرم
2 ،3 پست دیگه هم گذاشتم که [="Red"]حتی 1 نفر حاضر به جواب نشده[/] مثل این:
http://www.askdin.com/thread17743.html
سلام و ادب؛
ببینید دوست عزیز؛
اوّلا ما پیش فرضمون در بحث این تاپیک این است که این 4 گزاره را پذیرفته ایم:
1-خداوند حکیم و عادل و هدایت کننده ای که خالق ما و جهان اطراف ماست، وجود دارد.
2-لازم است که این خدا، آن دسته از مسائلی که برای کمال و آرامش ما در این دنیا لازم است و ما خود توان دسترسی به آن یا توان دسترسی سریع به آن را نداریم، برای ما در قالب دین بفرستد.
3-راه شناسایی حقّانیّت یک دین، معجزاتی است که آوزنده ی آن دین ارائه کرده است.
4-ادیان بنا به گذر زمان و پیشرفت فکرو زندگی انسان ها و ایجاد پدیده ها و مسائل جدید، دارای تاریخ انقضاء هستند و تکمیل می شوند و ورژن های جدیدتر آن توسّط خداوند ارسال می شود.
حالا با توجّه به این 4 گزاره، شما موضعتان نسبت به ادیان مختلف، یا نسبت به همین 3 دین اصلی که خودتان اشاره کردید از دو حال زیر خارج نیست:
1-شما دو ویژگی «از سوی خدای واحد حکیم بودن» و «دارای معجزه از سوی آورنده اش بودن» را برای هر 3 دین قبول دارید.
2-شما دو ویژگی «از سوی خدای واحد حکیم بودن» و «دارای معجزه از سوی آورنده اش بودن» را برای هر 3 دین قبول ندارید.
اگر حالت اوّل باشد، شما طبق گزاره ی شماره ی 4 که پذیرفته اید، باید دینی را انتخاب کنید که از نظر زمان متاخّرتر و بعد تر باشد. یعنی دینی قابل پذیرش و اعتقاد است که بعد از دو دین دیگر ارسال شده است. و در اینجا ملاک انتخاب دین، باید تقدّم تاخّر زمانی باشد و نه چیز دیگر از جمله قال و قیل معتقدین آن ادیان.
امّا اگر حالت دوم باشد، یعنی بعضی از این 3 دین یا همه ی این 3 دین را از سوی خدای واحد حکیم ندانید یا قائل به معجزه داشتن آورنده ی آن دین نباشید، دیگر اصلا آن دین قابل اعتقاد به آن نخواهد بود. یعنی این دو شرط، مرز میان دین قابل اعتقاد و الهی را از دین غیر قابل اعتقاد و الهی تفکیک می کند. یا به تعبیر دیگر، این شروط، دین واقعی را از دین ساختگی تعیین می کند. این شروط، نمی تواند میان خود ادیان الهی و خدایی و واقعی ترجیح ایجاد کند.
پس اگر شما در اصل اینکه این 3 دین از سوی خدا هستند یا نه و اینکه واقعا معجزاتی داشته و دارند یا نه شک دارید، در مورد معجزات دو حالت می تونه داشته باشه:
1-این معجزات اتفاق افتاده و تمام شده و هیچ اثر قابل مشاهده و حسّ و تجربه ازش نمونده و فقط از طریق تاریخ گزارش شده.
2-این معجزات خودشون یا آثار و نتایج قابل حسّ و تجربه شون همین الان هم هست و دیده می شه.
اگر حالت اوّل باشه، باید از طریق متودولوژی دانش تاریخ و تاریخ شناسی، گزارشات تاریخی این معجزات رو بررسی کنید و ببینید کدومشون از نظر سند تاریخی دارای تواتر یا سند مطمئن قابل استناد هست و کدام نیست.
اگر حالت دوم باشه، مثل معجزه ی اسلام که قرآن کریم رو معجزه ی خودش می دونه و همین الان هم قابل مشاهده و استفاده است، می تونید نشانه ها و ویژگی های یک معجزه رو در اون جستجو کنید، ببینید اون ویژگی ها رو داره یا خیر.
امّا اگر شما از خدایی بودن و دارای معجزه بودن و واقعی بودن این 3 دین مطمئن هستید یا شدید، ملاک ترجیح شما بین یکی از این 3 دین، یکی از این دو عامل است:
1-تقدّم و تاخّر زمانی نزول آنها
2-محتوا و گفته ها ی آنها (شامل هست و نیست ها و همچنین باید و نبایدها)
حالا نسبت به عامل اوّل یعنی تقدّم و تاخّر آنها، دو حالت دارید:
1-می توانید تقدّم و تاخّر زمانی این ادیان را بطور قطعی در تاریخ پیدا کنید.
2-نمی توانید تقدّم و تاخّر زمانی این ادیان را بطور قطعی در تاریخ پیدا کنید.
اگر حالت اول باشد که هیچ. اگر حالت دوم باشد، باید بروید سراغ محتوا و گفته های این ادیان. در اینجا باید همان نکته ای که در پیام قبل عرض کردم را بررسی کنید که کدام دین طبق قوانین منطق و قواعد کلّی و پایه ای عقل و فلسفه، پاسخ های معقول تری به سوالات اساسی هستی شناسی، انسان شناسی، خداشناسی، جهان شناسی و شناخت شناسی ارائه می کنند.
در مورد اینکه گفتید حتّی اسلام هم فلسفی نیست و توجیه و تفسیر می کنند، با این که خود این حرف شما را قبول ندارم و حاضرم ثابت کنم که مهم ترین مسائل فلسفی را به وضوح از متن قرآن و احادیث مطمئن اسلام می شه نشان داده و ثابت کرد.
ولی اصلا قبول، میگیم بنظر می رسه که هیچ کدوم حتّی اسلام گفته هاش دقیقا مطابق منطق و قواعد کلّی و مشترک فلسفی بنظر نمی رسه.
برای همین در پیام قبل هم گفتم که ببینید پاسخ کدام یک از این 3 دین به اون سوالات پایه ای، معقول تر و منطقی تر است. یعنی لزوما نگاه نکنید کدوم صد در صد منطقی و عقلی است. بلکه بصورت نسبی، پاسخ ها و گفته های این 3 دین رو در مسائل و سوالات پایه ای و مهم با هم مقاسیه کنید و ببینید بطور نسبی پاسخ های کدوم یکیشون، منطقی تر و معقول تر بنظر می رسه؟
هر وقت به نتیجه رسیدید که کدوم یکیشون منطقی وتر و معقول تر به مسائل مهم زندگی و فکر ما پاسخ می دن، اون وقت بیایید سر اینکه تفسیر و توجیه است یا واقعا گفته های متن اون دین هست، گفتگو کنیم.
پس شما باید طبق منطق و عقل، خودتون به شناخت و تحلیل این ادیان و گفته هاش و معجزات و تاریخچه اش رجوع کنید، و الّا اگر بخواهید گفته ها و مدّعیات طرفداران ادیان رو ملاک حقّانیّت اونها قرار بدید، بعید می دونم بتونید به نتیجه ی خوب و مشخّصی برسید. البته می تونید از گفته های طرفداران هر دینی برای شناخت بهتر اون دین و تکمیل بررسی هاتون استفاده کنید، ولی نباید تحقیق شما وابسته به گفته های طرفداران باشه.
پیوسته متعادل و متعالی
یاحق
شما که همه چی را پیش فرض گرفته
پیش فرض بگیر شیعه حق است خودت را راحت کن
ولی گذشته از شوخی من سوال در مورد اثبات پیش فرض4 است
اما پیش فرض 1 تا 3 را قبول دارم(در این بحث چون باید پیش فر ض باشد)
من نمی فهمم دلیل شما بر این سخن چیست؟
اگر حالت اوّل باشد، شما طبق گزاره ی شماره ی 4 که پذیرفته اید، باید دینی را انتخاب کنید که از نظر زمان متاخّرتر و بعد تر باشد. یعنی دینی قابل پذیرش و اعتقاد است که بعد از دو دین دیگر ارسال شده است. و در اینجا ملاک انتخاب دین، باید تقدّم تاخّر زمانی باشد و نه چیز دیگر از جمله قال و قیل معتقدین آن ادیان.
بعد گفته اید:
برای همین در پیام قبل هم گفتم که ببینید پاسخ کدام یک از این 3 دین به اون سوالات پایه ای، معقول تر و منطقی تر است. یعنی لزوما نگاه نکنید کدوم صد در صد منطقی و عقلی است. بلکه بصورت نسبی، پاسخ ها و گفته های این 3 دین رو در مسائل و سوالات پایه ای و مهم با هم مقاسیه کنید و ببینید بطور نسبی پاسخ های کدوم یکیشون، منطقی تر و معقول تر بنظر می رسه؟
هر وقت به نتیجه رسیدید که کدوم یکیشون منطقی وتر و معقول تر به مسائل مهم زندگی و فکر ما پاسخ می دن، اون وقت بیایید سر اینکه تفسیر و توجیه است یا واقعا گفته های متن اون دین هست، گفتگو کنیم.
پاسخ:اولا باز ما دلیلی نداریم دین معقولتر حق است (نکته دارد معقولتر نه مطلقا معقول)
ثانیا به نظر من هیچ کدام از ادیان سوالهای پایه ای انسان را جواب نمی دهند
با او
سلام و ادب؛
در مورد ملاک زمان که، من تعجّت می کنم با اینکه در نهایت نظم و سادگی توضیح دادم، باز میگید که متوجه نمی شید. خیلی روشنه، ما ملاک ها و دلیل هامون بر طبق پیش فرض هامون تعیین می شه. اگر کسی هر 4 پیش فرض رو بپذیره، منطقی ترین راه اینه که دینی که از نظر زمان متاخّر از بقیه باشه رو انتخاب کنه. مگر اینکه یکی از پیش فرض ها رو نپذیره.
امّا اگر پیش فرض 4 رو قبول ندارید، خوب اشکالی نداره، در همون مطلب همین رو هم توضیح داده بودم اگر دقیق می خوندین که اگر شما پیش فرض 4 رو قبول ندارید، دو معنی حالت داره:
1-شما پیش فرض 4 رو قبول ندارید و هر 3 دین رو الهی و خدایی نمی دونید.
2-شما پیش فرض 4 رو قبول ندارید و هر 3 دین رو الهی و خدایی می دونید.
اگر حالت اوّل است که توضیح داده بودم که باید برید تحقیق و بررسی کنید که واقعا کدوم یکی از ادیان به لحاظ اسناد تاریخی و اسناد موجود، معجزات مسلّمی که الهی بودنشون رو ثابت کنه دارند و منطقی و مستند است.
امّا اگر حالت دوم است، با توجّه به اینکه پذیرفتید خدای واحد حکیم وجود داره، چرا باید خدای واحد حکیم، چند دین در زمان های مختلف، بدون تاریخ انقضاء و جایگزین کردن دینی به جای دین دیگر بفرسته؟ یعنی به جز نظریه ی تکامل ادیان به تناسب تکامل فکری-اجتماعی بشر، چه توجیهی برای تکثّر ادیان ارسالی از سوی خدای واحد حکیم دارید؟!!!
اما در مورد بررسی محتوایی ادیان؛
اوّلا راجع به اینکه آیا دین معقول تر حق است یا خیر؟! دو نکته قابل توجه است:
1-اگر شما پذیرفته باشید کهادیان الهی موجود همین هاست، چاره ای جز انتخاب بهترین اینها ندارید. گرچه من هم نگفتم که معقول ترین، حق است. گفتم معقول ترین رو بینشون پیدا کنید، اگر گزینه ای که تحقیق و پیدا کردید که معقول تره اسلام بود، بیایید تا ببینیم که اینکه بعضی جاهاش بنظر می رسه نامعقول هست، دلیلش چیه؟!!!
چون سه دلیل می تونه داشته باشه:
الف: نامعقول بنظر رسیدن، ناشی از فهم نادرست یا ناقص ماست.
ب: نامعقول بنظر رسیدن، ناشی از نامعقول بودن واقعی خود متن است.
ج: نامعقول به نظر رسیدن، ناشی از هم گزینه ی الف و هم گزینه ی ب است.
2-اما گذشته از این بحث، حرفتون درست نیست. دلیل اینکه فکر می کنید معارف ادیان معقول نیست یا به سوالات شما پاسخ نمیده اینه که این معارف رو در بستر ذهنی خودتون می خواهید تحلیل کنید و بفهمید. در حالی که طبق مبانی تفسیر و هرمنوتیک، شما باید یک متن رو در کانتکست خودش بررسی کنید تا بفمید.
اکثر افرادی که بنظرشون معارف ادیان معقول نیست، بخاطر اینه که نمی خوان موقع مطالعه و مواجهه با این متون، طبق اصولی که خود این متون از خودشون ارائه می کنند، اونها رو بفهمند.
و الّا اکثر سوالات مهم انسان، در باب خداشناسی، هستی شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و... بدون نیاز به تفسیرهای خاص، با یک تحلیل عقلی بدست میاد.
این یک ادّعا است که نیاز به اثبات داره که هیچ یک از ادیان به سوالات پایه ای انسان جواب نمی دهند. البته می تونید بگید بعضی از ادیان اینطورند. حتّی می تونید بگید هیچ کدام از ادیان، پاسخی که من بفهمم یا من رو قانع کنه، نمی دن. اما اینطوری ادّعا کنید که هیچ دینی به هیچ سوال پایه ای هیچ انسانی جواب نمیده، غیرمنطقی است و کسی از شما نمی پذیره.
سلام و ادب؛در مورد ملاک زمان که، من تعجّت می کنم با اینکه در نهایت نظم و سادگی توضیح دادم، باز میگید که متوجه نمی شید. خیلی روشنه، ما ملاک ها و دلیل هامون بر طبق پیش فرض هامون تعیین می شه. اگر کسی هر 4 پیش فرض رو بپذیره، منطقی ترین راه اینه که دینی که از نظر زمان متاخّر از بقیه باشه رو انتخاب کنه. مگر اینکه یکی از پیش فرض ها رو نپذیره.
امّا اگر پیش فرض 4 رو قبول ندارید، خوب اشکالی نداره، در همون مطلب همین رو هم توضیح داده بودم اگر دقیق می خوندین که اگر شما پیش فرض 4 رو قبول ندارید، دو معنی حالت داره:
1-شما پیش فرض 4 رو قبول ندارید و هر 3 دین رو الهی و خدایی نمی دونید.
2-شما پیش فرض 4 رو قبول ندارید و هر 3 دین رو الهی و خدایی می دونید.اگر حالت اوّل است که توضیح داده بودم که باید برید تحقیق و بررسی کنید که واقعا کدوم یکی از ادیان به لحاظ اسناد تاریخی و اسناد موجود، معجزات مسلّمی که الهی بودنشون رو ثابت کنه دارند و منطقی و مستند است.
امّا اگر حالت دوم است، با توجّه به اینکه پذیرفتید خدای واحد حکیم وجود داره، چرا باید خدای واحد حکیم، چند دین در زمان های مختلف، بدون تاریخ انقضاء و جایگزین کردن دینی به جای دین دیگر بفرسته؟ یعنی به جز نظریه ی تکامل ادیان به تناسب تکامل فکری-اجتماعی بشر، چه توجیهی برای تکثّر ادیان ارسالی از سوی خدای واحد حکیم دارید؟!!!
پاسخ:من بحثم درباره حالت دوم است
اما در مورد سوال شما بنابر مصلحتش که ما نمی دانیم
هیچ تنافی ای هم با حکمت خدا نداره!!!!!
اما در مورد بررسی محتوایی ادیان؛
اوّلا راجع به اینکه آیا دین معقول تر حق است یا خیر؟! دو نکته قابل توجه است:
1-اگر شما پذیرفته باشید که ادیان الهی موجود همین هاست، چاره ای جز انتخاب بهترین اینها ندارید. گرچه من هم نگفتم که معقول ترین، حق است. گفتم معقول ترین رو بینشون پیدا کنید، اگر گزینه ای که تحقیق و پیدا کردید که معقول تره اسلام بود، بیایید تا ببینیم که اینکه بعضی جاهاش بنظر می رسه نامعقول هست، دلیلش چیه؟!!!
چون سه دلیل می تونه داشته باشه:الف: نامعقول بنظر رسیدن، ناشی از فهم نادرست یا ناقص ماست.
ب: نامعقول بنظر رسیدن، ناشی از نامعقول بودن واقعی خود متن است.
ج: نامعقول به نظر رسیدن، ناشی از هم گزینه ی الف و هم گزینه ی ب است.2-اما گذشته از این بحث، حرفتون درست نیست. دلیل اینکه فکر می کنید معارف ادیان معقول نیست یا به سوالات شما پاسخ نمیده اینه که این معارف رو در بستر ذهنی خودتون می خواهید تحلیل کنید و بفهمید. در حالی که طبق مبانی تفسیر و هرمنوتیک، شما باید یک متن رو در کانتکست خودش بررسی کنید تا بفمید.
اکثر افرادی که بنظرشون معارف ادیان معقول نیست، بخاطر اینه که نمی خوان موقع مطالعه و مواجهه با این متون، طبق اصولی که خود این متون از خودشون ارائه می کنند، اونها رو بفهمند.
و الّا اکثر سوالات مهم انسان، در باب خداشناسی، هستی شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و... بدون نیاز به تفسیرهای خاص، با یک تحلیل عقلی بدست میاد.این یک ادّعا است که نیاز به اثبات داره که هیچ یک از ادیان به سوالات پایه ای انسان جواب نمی دهند. البته می تونید بگید بعضی از ادیان اینطورند. حتّی می تونید بگید هیچ کدام از ادیان، پاسخی که من بفهمم یا من رو قانع کنه، نمی دن. اما اینطوری ادّعا کنید که هیچ دینی به هیچ سوال پایه ای هیچ انسانی جواب نمیده، غیرمنطقی است و کسی از شما نمی پذیره.
پاسخ:برای من که به دست نیامده
اسلام نتونست سوال من را در مورد هدف زندگی جواب بده بقیه سوالها پیش کش
اما باز گفتم جواب سوالم را ندادید بنابر چه دلیل عقلی ای باید معقول ترین دین را انتخاب کنیم؟